ارتش آزادی‌بخش ملی ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
|dates= ۱۳۶۶
|dates= ۱۳۶۶
|country= ایران  
|country= ایران  
|garrison= اشرف-لیبرتی-آلبانی
|garrison= اشرف۱(عراق) -لیبرتی(عراق)- اشرف ۳ (آلبانی)
|motto= سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران
|motto= سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران
|march= سال ۷۲
|march= ۱۳۷۲
|battles= چلچراغ-فروغ جاویدان-مروارید
|anniversaries=۳۰ خرداد ۱۳۶۶
|anniversaries=۳۰ خرداد ۱۳۶۶
|battle_honours= فتح مهران در عملیات چلچراغ-پیشروی تا دروازه کرمانشاه در عملیات فروغ جاویدان
|battle_honours= فتح مهران در عملیات چلچراغ-پیشروی تا دروازه کرمانشاه در عملیات فروغ جاویدان
<!-- Commanders -->
<!-- Commanders -->
|commander1= مسعود رجوی
|commander1= مسعود رجوی
|notable_commanders= عذرا علوی طالقانی-محمود مهدوی-ابراهیم ذاکری-صدیقه حسینی
|aircraft_helicopter= راه اندازی هوانیروز سال ۷۲
|aircraft_helicopter= راه اندازی هوانیروز سال ۷۲
}}
}}
خط ۱۱۱: خط ۱۰۹:
# دست و پایشان قطع شود.
# دست و پایشان قطع شود.
# از جامعه جدا شوند».‌<ref>روزنامه اطلاعات ۱۱ مهر ۱۳۶۰</ref>
# از جامعه جدا شوند».‌<ref>روزنامه اطلاعات ۱۱ مهر ۱۳۶۰</ref>
در جای دیگری هم هاشمی رفسنجانی گفته بود: <blockquote>«اگر آن روز (منظورم اوایل انقلاب است) دویست نفر از اینها را می‌گرفتیم و اعدامشان می‌کردیم، امروز این‌قدر نمی‌شدند. امروز اگر با قاطعیت در مقابل این گروهک‌های مسلّح منافق... نایستیم، سه سال دیگر به جای هزار اعدام، باید چندین هزار نفر را اعدام بکنیم…».<ref>وبسایت [https://news.mojahedin.org/i/news/200972 سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>موسوی تبریزی دادستان کشور هم تصریح كرده بود:<blockquote>«اینها محاكمه‌شان توی خیابان است… اسیرش را باید كشت و زخمیش  را   زخمی‌تر كرد تا كشته شود». <ref>روزنامه کیهان - ۲۹ شهریور ۱۳۶۰</ref></blockquote>محمدی گیلانی حاکم شرع وقت نیز گفت:‌<blockquote>«كشتن به شدیدترین وجه، حلق آویز كردن به فضاحت‌بارترین حالت ممكن. و دست راست و پای چپ آنها بریده شود… در كنار دیوار، همان‌جا آنها را گلوله بزنید و از نظر فقهی لازم نیست به محاكم صالحه بیاورید… اسلام! اجازه نمی‌دهد كه بدن مجروح این افراد باغی به بیمارستان برده شود بلكه باید تمام‌كش شود…».<ref>وبسایت [https://news.mojahedin.org/i/news/200972 سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>با شروع مقاومت قهر‌آمیز [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] تاکتیک خودش را بر بی‌آینده کردن رژیم بنا کرد، در این خصوص مجاهدین می‌گویند:<blockquote>«تاكتیك نظامی مجاهدین در آغاز مقاومت مسلحانه وارد آوردن ضربه‌ی تعیین كننده‌ی اول بود. این تاكتیك انقلابی كه به شیوه‌ی تهاجم مطلق صورت می گرفت، ضمن دسترسی به هدف‌های  مشخص نظامی، هدف سیاسی عمده‌یی را نیز دنبال می‌كرد كه عبارت بود از بی‌آینده كردن رژیم خمینی. ویژگی مرحله‌ی  تهاجمی اول این بود كه در آن مبارزه‌ی مسلحانه با عملیات بزرگ آغاز شد و همین عملیات بود كه رژیم را بی‌آینده كرد. چرا كه این رژیم ضدتاریخی كه همواره در ساختار خود نازا و ابتر بود  و قدرت بازسازی ضربه‌هایی كه بر سازمان سیاسیش وارد می شد نداشت، در نتیجه‌ی  این تهاجمات صدماتی را متحمل شد كه هرگز نتوانست جبران كند و به همین دلیل بی آینده شد».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref></blockquote>اما این تاکتیک در درون [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] هم اثرات خودش را داشت، خود مجاهدین بر این باورند که: <blockquote>«متقابلاً در همین دوران، [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] از نظر نظامی تثبیت گردید. فراموش نكنیم كه مجاهدین در آستانه‌ی ۳۰ خرداد به‌طور عمده  یك سازمان سیاسی و نیمه علنی بود. اگر چنین تهاجمی صورت نمی گرفت و اگر مجاهدین رژیم را ناگزیر از تدافع نمی‌كردند، نه فقط تبدیل سازمان سیاسی به نظامی محال بود بلكه به دشمن فرصت داده می‌شد كه به لحاظ نظامی و تاكتیكی بر مقاومت پیشی بگیرد و این عقب‌افتادگی برای مقاومت  بسیار خطرناك بود. تا  آن‌جا كه می‌توانست حتی وجود فیزیكی مجاهدین و سایر نیروهای مبارز را به زیر علامت سؤال ببرد. اما در نتیجه‌ی این ضربات، اكنون این دشمن بود كه در لاك دفاعی مطلق فرو رفته بود و این وضعیت تا چندین ماه نیز ادامه پیدا كرد. فرصتی كه برای انطباق [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] با شرایط جدید بسیار مغتنم بود».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref></blockquote>برخورد و درگیری بین نیروهای [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق ایران]] و نیروهای دولتی باعث شد که فضای جامعه بکلی میلیاریزه شده و سایه سنگین سرکوب دولتی همه جا دیده می‌شد، یک بار دیگر سازمان مجاهدین تلاش کرد با تظاهراتی این فضا را بشکند، ابتدا در نیمه شهریور ۶۰ یک تظاهرات مسلحانه به راه انداخت و تظاهرات بعدی در ۵ مهر ۱۳۶۰ بود که شعار «مرگ بر خمینی» را سردادند که در آن شرایط کار دشواری بود.
در جای دیگری هم هاشمی رفسنجانی گفته بود: <blockquote>«اگر آن روز (منظورم اوایل انقلاب است) دویست نفر از اینها را می‌گرفتیم و اعدامشان می‌کردیم، امروز این‌قدر نمی‌شدند. امروز اگر با قاطعیت در مقابل این گروهک‌های مسلّح منافق... نایستیم، سه سال دیگر به جای هزار اعدام، باید چندین هزار نفر را اعدام بکنیم…».<ref>وبسایت [https://news.mojahedin.org/i/news/200972 سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>موسوی تبریزی دادستان کشور هم تصریح كرده بود:<blockquote>«اینها محاكمه‌شان توی خیابان است… اسیرش را باید كشت و زخمیش  را   زخمی‌تر كرد تا كشته شود». <ref>روزنامه کیهان - ۲۹ شهریور ۱۳۶۰</ref></blockquote>محمدی گیلانی حاکم شرع وقت نیز گفت:‌<blockquote>«كشتن به شدیدترین وجه، حلق آویز كردن به فضاحت‌بارترین حالت ممكن. و دست راست و پای چپ آنها بریده شود… در كنار دیوار، همان‌جا آنها را گلوله بزنید و از نظر فقهی لازم نیست به محاكم صالحه بیاورید… اسلام! اجازه نمی‌دهد كه بدن مجروح این افراد باغی به بیمارستان برده شود بلكه باید تمام‌كش شود…».<ref>وبسایت [https://news.mojahedin.org/i/news/200972 سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>با شروع مقاومت قهر‌آمیز [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] تاکتیک خودش را بر بی‌آینده کردن رژیم بنا کرد، در این خصوص در کتاب ارتش آزادیبخش آمده است:<blockquote>«تاكتیك نظامی مجاهدین در آغاز مقاومت مسلحانه وارد آوردن ضربه‌ی تعیین كننده‌ی اول بود. این تاكتیك انقلابی كه به شیوه‌ی تهاجم مطلق صورت می گرفت، ضمن دسترسی به هدف‌های  مشخص نظامی، هدف سیاسی عمده‌یی را نیز دنبال می‌كرد كه عبارت بود از بی‌آینده كردن رژیم خمینی. ویژگی مرحله‌ی  تهاجمی اول این بود كه در آن مبارزه‌ی مسلحانه با عملیات بزرگ آغاز شد و همین عملیات بود كه رژیم را بی‌آینده كرد. چرا كه این رژیم ضدتاریخی كه همواره در ساختار خود نازا و ابتر بود  و قدرت بازسازی ضربه‌هایی كه بر سازمان سیاسیش وارد می شد نداشت، در نتیجه‌ی  این تهاجمات صدماتی را متحمل شد كه هرگز نتوانست جبران كند و به همین دلیل بی آینده شد».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref></blockquote>متقابلاً در همین دوران، [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] از نظر نظامی تثبیت گردید. فراموش نكنیم كه مجاهدین در آستانه‌ی ۳۰ خرداد به‌طور عمده  یك سازمان سیاسی و نیمه علنی بود. اگر چنین تهاجمی صورت نمی گرفت و اگر مجاهدین رژیم را ناگزیر از تدافع نمی‌كردند، نه فقط تبدیل سازمان سیاسی به نظامی محال بود بلكه به دشمن فرصت داده می‌شد كه به لحاظ نظامی و تاكتیكی بر مقاومت پیشی بگیرد و این عقب‌افتادگی برای مقاومت  بسیار خطرناك بود. تا  آن‌جا كه می‌توانست حتی وجود فیزیكی مجاهدین و سایر نیروهای مبارز را به زیر علامت سؤال ببرد. اما در نتیجه‌ی این ضربات، اكنون این دشمن بود كه در لاك دفاعی مطلق فرو رفته بود و این وضعیت تا چندین ماه نیز ادامه پیدا كرد. فرصتی كه برای انطباق [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] با شرایط جدید بسیار مغتنم بود.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref>
 
برخورد و درگیری بین نیروهای [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق ایران]] و نیروهای دولتی باعث شد که فضای جامعه بکلی میلیاریزه شده و سایه سنگین سرکوب دولتی همه جا دیده می‌شد، یک بار دیگر سازمان مجاهدین تلاش کرد با تظاهراتی این فضا را بشکند، ابتدا در نیمه شهریور ۶۰ یک تظاهرات مسلحانه به راه انداخت و تظاهرات بعدی در ۵ مهر ۱۳۶۰ بود که شعار «مرگ بر خمینی» را سردادند که در آن شرایط کار دشواری بود.


«آن روز خمینی در تمامیتش به  پایان رسید و شعار «مرگ بر خمینی» با استقبال چشمگیری از سوی مردم روبه‌رو شد. و بدین‌ترتیب آثار آن،‌كل جنبش مقاومت را ارتقا داد و راه پیشروی آن را هموار نمود».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش چاپ ۱۳۷۴ صفحه ۳۷</ref>
«آن روز خمینی در تمامیتش به  پایان رسید و شعار «مرگ بر خمینی» با استقبال چشمگیری از سوی مردم روبه‌رو شد. و بدین‌ترتیب آثار آن،‌كل جنبش مقاومت را ارتقا داد و راه پیشروی آن را هموار نمود».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش چاپ ۱۳۷۴ صفحه ۳۷</ref>
خط ۱۳۳: خط ۱۳۳:
روز ۳۰ خرداد ماه ۱۳۶۰ ارتش آزادیبخش ملی ایران توسط مسعود رجوی طی فرمانی تأسیس شد؛ مسعود رجوی از آن به عنوان گنجينه‌ی عظيم ميهنی یاد کرد.
روز ۳۰ خرداد ماه ۱۳۶۰ ارتش آزادیبخش ملی ایران توسط مسعود رجوی طی فرمانی تأسیس شد؛ مسعود رجوی از آن به عنوان گنجينه‌ی عظيم ميهنی یاد کرد.


متن فرمان تأسیس ارتش آزادیبخش ملی ایران:  
متن فرمان تأسیس ارتش آزادیبخش ملی ایران: <blockquote>به نام خدا</blockquote><blockquote>و</blockquote><blockquote>به‌ نام خلق قهرمان ایران</blockquote><blockquote>به نام انقلاب نوین مردم ایران</blockquote><blockquote>به نام صلح و آزادی</blockquote><blockquote>به نام شهیدان و زندانیان مقاوم خلق</blockquote><blockquote>هم‌میهنان، مردم  آگاه و آزاده‌ی ایران؛</blockquote><blockquote>با تعظیم به روان‌های والای شهدای انقلاب نوین ایران به‌ویژه سمبل زن انقلابی مجاهد اشرف رجوی و سردار شهید خلق موسی خیابانی و بیش از هفتاد هزار قهرمان به‌خون‌خفته‌ی دیگر كه پرچم بزرگترین مقاومت سراسری، سازمان‌یافته و مسلحانه‌ی تاریخ میهن ما را برافراشتند و با یاد همه‌ی قهرمانان  اسیر و درزنجیری كه رایت شرف و شكوه خلق ایران را در شكنجه‌گاه‌ها و زندانهای دشمن سبع و ضدبشر بردوش می‌كشند؛ در آستانه‌ی 30خرداد،‌سالروز تظاهرات عظیم مردمی در 30خرداد1360، سرآغاز انقلاب نوین مردم ایران و روز شهدا و زندانیان سیاسی،‌با میمنت و فرخندگی بنیانگذاری «ارتش آزادیبخش ملی» را به اطلاع می‌رسانم.</blockquote><blockquote>تأسیس ارتش آزادیبخش ملی به‌مثابه بازوی استوار و پراقتدار خلق از دیرباز در صدر آرزوهای عموم وطن‌دوستان و آزادیخواهان این مرز و بوم و همه‌ی مشتاقان استقلال بوده و كمبود آن یكی از مهمترین حلقه‌های مفقود در تاریخ جنبش‌های رهائی‌بخش مردم ایران در دوران معاصر است. از مجاهدان آزادی‌ستان صدر مشروطه تا مصدق فقید پیشوای نهضت ضداستعماری مردم ایران تنها بدینوسیله می‌توانستند از سلطه‌ی مجدد دشمنان آزادی و استقلال میهن ممانعت نموده  و پیروزی پایدار ملت را  تضمین كنند. اگر مبارزات مسلحانه‌ی انقلابی بر ضد دیكتاتوری دست‌نشانده‌ی شاه نیز  فرصت می‌یافت به بلوغی در حد یك ارتش رهائیبخش ملی و مردمی نایل شود، خمینی دجال و ضدبشر هرگز نمی‌توانست بر امواج انقلاب ضدسلطنتی سوار شده و رهبری آن را به سرقت ببرد… آری، ارتش آزادیبخش یك گنجینه‌ی عظیم میهنی و سرمایه‌ی آزادی و ا ستقلال و تمامیت وطن است. در همین راستا بود كه [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] در نخستین سال حكومت خمینی به سازماندهی میلیشیای مردمی همت گماشت…</blockquote><blockquote>اكنون در طلیعه‌ی هفتمین سال مقاومت مسلحانه‌ی انقلابی، برپایی «ارتش آزادیبخش ملی» كه حاصل رزم و رنج و حاصل تجربه و خون هفتادهزار شهید و یكصدوچهل‌هزار زندانی در سالهای گذشته است، سرنگونی محتوم دشمن خدا و خلق و پیروزی قطعی صلح و آزادی و استقرار حاكمیت مردمی را در میهن اسیرمان نوید می‌دهد. این مژدگانی طبعاً قلبهای همه‌ی‌مشتاقان و دردمندان ایران‌زمین را تسلی می‌بخشد و به سینه‌ی  همه‌ی تسلیم‌طلبان و سازشكاران  و میوه‌چینان فرصت‌طلب به‌طور تاریخی دست رد می‌زند.</blockquote><blockquote>ارتش آزادیبخش ملی قبل از هر چیز وظیفه دارد به‌منظور درهم‌شكستن طلسم اختناق خمینی و تدارك قیام عمومی با اهرمها و دستگاه سركوبگر و جنگ‌افروز دشمن پلید چنگ در چنگ شده و با نبرد تمام‌عیار آنها را بشكافد و از هم بپاشد و به پیش برود. این یك ارتش مردم‌گرا ی انقلابی و ملی است كه رزمندگان دلیر آن  خود را با حداكثر انضباط و فداكاری وقف رزم بی‌امان علیه دجال خون‌آشام دوران كرده‌اند. از این‌رو در مسیر صلح و آزادی و در مسیر دستیابی به حاكمیت مردمی هیچ سد و مانعی ـ  تحت هر نام و هر عنوان ـ  تحمل نخواهد شد و اراده‌ی‌فرزندان رشید ایران سرانجام  بر آن غلبه خواهد كرد. با آتشی گدازان و خشمی صدچندان كه رنج و خون اسیران و شهیدان خلق آن را  سوزنده‌تر و سوزاننده‌تر كرده است. پس زمان  اتمام حجت نهایی با هر آن‌كس كه  در هر لباس بر ضد مردم ایران برای خمینی و رژیم ضدمردمی او اسلحه برداشته و به پاسداری از جنگ و شكنجه و سركوب برخاسته،‌ فرا رسیده است. مگر آن‌كه هر چه زودتر از همدستی با بزرگترین دشمن تاریخ ایران  و هلاك‌كننده‌ی  حرث و نسل ما دست بشوید و اردوی رژیم جنایتكار خمینی را ترك كند كه در این‌صورت در جبهه‌ی خلق و انقلاب جز برادری و مهر و عطوفت و جز تضمین آینده و سلامت نخواهد یافت.</blockquote><blockquote>از همه‌ی دلیرمردان و شیرزنانی كه نبرد با ستمگر دوران  را  اراده كرده و آمادگی حمل سلاح دارند و هم‌چنین از نظامیان میهن‌پرست كه نمی‌خواهند رودرروی خلق به رژیم خمینی خدمت كنند دعوت می‌كنم به ارتش آزادیبخش ملی بپیوندند.</blockquote><blockquote>باشد كه ارتش آزادی رسالت رهائی‌بخش خود را هر چه سریعتر محقق كند!</blockquote><blockquote>باشد كه این ارتش مردمی ضامن پایدار صلح و آزادی و استقلال و تمامیت ارضی ایران گردد!</blockquote><blockquote>باشد كه تاریخ ایران‌زمین از این ارتش به نیكی یاد كند و رزمندگان پاكباز آن را قدر بشناسد!</blockquote><blockquote>سلام بر خلق ـ سلام بر آزادی</blockquote><blockquote>مسعود رجوی</blockquote>
 
به نام خدا
 
و
 
به‌ نام خلق قهرمان ایران
 
به نام انقلاب نوین مردم ایران
 
به نام صلح و آزادی
 
به نام شهیدان و زندانیان مقاوم خلق
 
هم‌میهنان، مردم  آگاه و آزاده‌ی ایران؛
 
با تعظیم به روان‌های والای شهدای انقلاب نوین ایران به‌ویژه سمبل زن انقلابی مجاهد اشرف رجوی و سردار شهید خلق موسی خیابانی و بیش از هفتاد هزار قهرمان به‌خون‌خفته‌ی دیگر كه پرچم بزرگترین مقاومت سراسری، سازمان‌یافته و مسلحانه‌ی تاریخ میهن ما را برافراشتند و با یاد همه‌ی قهرمانان  اسیر و درزنجیری كه رایت شرف و شكوه خلق ایران را در شكنجه‌گاه‌ها و زندانهای دشمن سبع و ضدبشر بردوش می‌كشند؛ در آستانه‌ی 30خرداد،‌سالروز تظاهرات عظیم مردمی در 30خرداد1360، سرآغاز انقلاب نوین مردم ایران و روز شهدا و زندانیان سیاسی،‌با میمنت و فرخندگی بنیانگذاری «ارتش آزادیبخش ملی» را به اطلاع می‌رسانم.
 
تأسیس ارتش آزادیبخش ملی به‌مثابه بازوی استوار و پراقتدار خلق از دیرباز در صدر آرزوهای عموم وطن‌دوستان و آزادیخواهان این مرز و بوم و همه‌ی مشتاقان استقلال بوده و كمبود آن یكی از مهمترین حلقه‌های مفقود در تاریخ جنبش‌های رهائی‌بخش مردم ایران در دوران معاصر است. از مجاهدان آزادی‌ستان صدر مشروطه تا مصدق فقید پیشوای نهضت ضداستعماری مردم ایران تنها بدینوسیله می‌توانستند از سلطه‌ی مجدد دشمنان آزادی و استقلال میهن ممانعت نموده  و پیروزی پایدار ملت را  تضمین كنند. اگر مبارزات مسلحانه‌ی انقلابی بر ضد دیكتاتوری دست‌نشانده‌ی شاه نیز  فرصت می‌یافت به بلوغی در حد یك ارتش رهائیبخش ملی و مردمی نایل شود، خمینی دجال و ضدبشر هرگز نمی‌توانست بر امواج انقلاب ضدسلطنتی سوار شده و رهبری آن را به سرقت ببرد… آری، ارتش آزادیبخش یك گنجینه‌ی عظیم میهنی و سرمایه‌ی آزادی و ا ستقلال و تمامیت وطن است. در همین راستا بود كه [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] در نخستین سال حكومت خمینی به سازماندهی میلیشیای مردمی همت گماشت…
 
اكنون در طلیعه‌ی هفتمین سال مقاومت مسلحانه‌ی انقلابی، برپایی «ارتش آزادیبخش ملی» كه حاصل رزم و رنج و حاصل تجربه و خون هفتادهزار شهید و یكصدوچهل‌هزار زندانی در سالهای گذشته است، سرنگونی محتوم دشمن خدا و خلق و پیروزی قطعی صلح و آزادی و استقرار حاكمیت مردمی را در میهن اسیرمان نوید می‌دهد. این مژدگانی طبعاً قلبهای همه‌ی‌مشتاقان و دردمندان ایران‌زمین را تسلی می‌بخشد و به سینه‌ی  همه‌ی تسلیم‌طلبان و سازشكاران  و میوه‌چینان فرصت‌طلب به‌طور تاریخی دست رد می‌زند.
 
ارتش آزادیبخش ملی قبل از هر چیز وظیفه دارد به‌منظور درهم‌شكستن طلسم اختناق خمینی و تدارك قیام عمومی با اهرمها و دستگاه سركوبگر و جنگ‌افروز دشمن پلید چنگ در چنگ شده و با نبرد تمام‌عیار آنها را بشكافد و از هم بپاشد و به پیش برود. این یك ارتش مردم‌گرا ی انقلابی و ملی است كه رزمندگان دلیر آن  خود را با حداكثر انضباط و فداكاری وقف رزم بی‌امان علیه دجال خون‌آشام دوران كرده‌اند. از این‌رو در مسیر صلح و آزادی و در مسیر دستیابی به حاكمیت مردمی هیچ سد و مانعی ـ  تحت هر نام و هر عنوان ـ  تحمل نخواهد شد و اراده‌ی‌فرزندان رشید ایران سرانجام  بر آن غلبه خواهد كرد. با آتشی گدازان و خشمی صدچندان كه رنج و خون اسیران و شهیدان خلق آن را  سوزنده‌تر و سوزاننده‌تر كرده است. پس زمان  اتمام حجت نهایی با هر آن‌كس كه  در هر لباس بر ضد مردم ایران برای خمینی و رژیم ضدمردمی او اسلحه برداشته و به پاسداری از جنگ و شكنجه و سركوب برخاسته،‌ فرا رسیده است. مگر آن‌كه هر چه زودتر از همدستی با بزرگترین دشمن تاریخ ایران  و هلاك‌كننده‌ی  حرث و نسل ما دست بشوید و اردوی رژیم جنایتكار خمینی را ترك كند كه در این‌صورت در جبهه‌ی خلق و انقلاب جز برادری و مهر و عطوفت و جز تضمین آینده و سلامت نخواهد یافت.
 
از همه‌ی دلیرمردان و شیرزنانی كه نبرد با ستمگر دوران  را  اراده كرده و آمادگی حمل سلاح دارند و هم‌چنین از نظامیان میهن‌پرست كه نمی‌خواهند رودرروی خلق به رژیم خمینی خدمت كنند دعوت می‌كنم به ارتش آزادیبخش ملی بپیوندند.
 
باشد كه ارتش آزادی رسالت رهائی‌بخش خود را هر چه سریعتر محقق كند!
 
باشد كه این ارتش مردمی ضامن پایدار صلح و آزادی و استقلال و تمامیت ارضی ایران گردد!
 
باشد كه تاریخ ایران‌زمین از این ارتش به نیكی یاد كند و رزمندگان پاكباز آن را قدر بشناسد!
 
سلام بر خلق ـ سلام بر آزادی
 
مسعود رجوی


== نبردهای ارتش آزادیبخش ==
== نبردهای ارتش آزادیبخش ==