۷٬۳۴۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
به عبارت دیگر رهبریت مجاهدین اگر در بالاترین نقطه سکوی پرواز نسبته به آن من ستایش شده تعلق خاطری نشان میدهد و برای آن اهمیتی قائل میشد محال بود بتواند برای آن جهش ایدئولوژیکی خیز بردارد. | به عبارت دیگر رهبریت مجاهدین اگر در بالاترین نقطه سکوی پرواز نسبته به آن من ستایش شده تعلق خاطری نشان میدهد و برای آن اهمیتی قائل میشد محال بود بتواند برای آن جهش ایدئولوژیکی خیز بردارد. | ||
بی تردید حرکت رجوی ها را همانطور که از سوی دوست و دشمن شگفتی برانگیخت حقیقتا باید شگفت انگیز خواند زیرا در تاریخ گذشته ایران زمین اگر چه چهرههایی جود | بی تردید حرکت رجوی ها را همانطور که از سوی دوست و دشمن شگفتی برانگیخت حقیقتا باید شگفت انگیز خواند زیرا در تاریخ گذشته ایران زمین اگر چه چهرههایی جود داشتهاند که بطرز اعجاب انگیزی با گذشتن از خود در گرگون کردن ارزشهای متعارف، به افقهای بلندی از رهایی ، فرزانگی و خلاقیت پرکشیدهاند اما نکته این است که نقطه عزیمت پرواز آنها از حضیض به اوج بود هاست. یعنی آنها آن «خودی» را به ریسک گذاشته و از آن در گذشتهاند که در واقع در قعر ابتذال و منجلاب غوطه میخورد | ||
نتایج | نتایج انقلاب ایدئولوژی در بعد رهبری | ||
از | از آنجا که دو محور اصلی تغییر دهندهی ارزشهای رهبری، همان آگاهی شگرف و همان رهایی شگفت انگیزی است که رهبران مجاهدین در این انقلاب از خود به نمایش گذاشته اند بطور فشرده می توان نتیجه گرفت که حاصل آن از غیر از ایمان و اعتمادی شگرف و به رهبری چیز دیگری نخواهد بود. به سخن دیگر آنهایی که موفقی می شوند در شعاعی دور یا نزدیک به درک حقیقت این دوپدیده نایل شوند راهی ندارند جز آنکه بصورتی منقلب شده از همان راهی که با خشم و تندی و یا بی اعتنایی از آن رفته اند با سرعت به نقطهی عکس آن بازگردند. | ||
اکنون بطور مشخص تر می توان معلوم کرد که درتوضیح حاصل انقلاب ایدئولوژیک مجاهدین به لحاظ سیاسی باید به دو زمینه توجه کرد. زیرا زایش ایمان و اعتماد شگرف و شگفتانگیز به رهبری در دو زمینه تجلی پیدا خواهد کرد. اول در رابطهی درون سازمان مجاهدین و دوم در رابطهی بیرونی آنها. در زمینه ا ول صوف مجاهدین از یکسو منسجمتر و روابطشان بر اساس مفاهیم خودشان باهم و با رهبرشان توحیدیتر و یکانه تر خواهد شد. زیرا در این دگرگونی و بر اثر این جریان قوی که از بالای بالا تا پایینترین سطوح کاردها،اعضاء و هواداران این سازمان براه افتاد و با آب ۱۰۰ درجه جوشان سراسر سازمان را شستشو داد، بطور قطع میتوان گفت که هیچ زائده و هیچ رابطه نامنسجمی را باقی نگذاشته است. زیرا یا تحت این فشار به بیرون پرتاب شده یا اگر دوام آورده باشد به این معنی است کهم تردیدهای خد را در گدازه ی این انقلاب ذوب و تصفیه کرده است. به سخن دیگر تنها نقطهای که در بدن رویینتن سازمان مجاهدین تا دیروز رویین نبود، همانا چشم آن یعنی رهبری آن بود که در این انقلاب رویین یا دستکم برای یک دورهی طولانی ضربهناپذیر شد. | |||
بنابراین برای یک دوره طولانی خطر انشعاب در درون سازمان بکلی برطرف شده است و رهبریت این سازمان با دستان بازتر و مطمئن تری می تواند به میدان بروند و درصورتیکه نیاز باشد سازمان را از مرتفع ترین قله ها نیز به پایین پرتاب کند بدون اینکه نسبت به انسجام اعضاء و هوادارن کمترین دلهره و نگرانی داشته باشد.تاثیر عمدهی دیگری که این انقلاب ایدئولوژیک در درون سازمان ماجهدین خواهد گذاشت این است که آنها در پرتو آگاهی رهبریت خود به طاق جدیدی از آگاهی رسیدهاند که هرگز بیش از آن نمی توانست در میان آنها وجود داشته باشد. بی تردید این ارتقاء در نوع و سطح آگاهی مستقیما بر نحوهی عملکرد و مسئولیت پذیری آنها در زمینه های سیاسی و نظامی تأثیر قابل توجهی بر جای خواهد گذاشت. | |||
در مورد تأثیر انقلاب ایدئولوژیک بر روابط بیرونیشان نیز باید گفت که آنها اساسا با دو نوع رابطه مواجه خواهند بود. رابطه با دشمن و رابطه با دوست. در مورد رابطه با دشمن حاصل کار باید روشن باشد. چرا که دشمن اکنون با سازمانی روبروست که با دستانی بازتر و تیز و با بدنی فولادین و به میدان آمده است. | |||
تاثیر در مناسبات درونی ص 44 | تاثیر در مناسبات درونی ص 44 |