۷٬۳۴۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
}} | }} | ||
''' | '''سعود رجوی''' (زاد روز:۱۳۲۷) در شهر طبس به دنیا آمد. او فارغالتحصیل رشتهٔ حقوق در دانشگاه تهران است. مسعود رجوی در سال ۱۳۴۶ به عضویت مجاهدین خلق ایران درآمد و در ارتباط با محمدحنیفنژاد بنیانگذار این سازمان قرار گرفت. محمد حنیف نژاد وی را وارد گروه ایدئولوژی سازمان نمود و مسعود رجوی که بعدها به عضویت مرکزیت این سازمان درآمد، در این بخش مشغول به کار و تدوین ایدئولوژی سازمان شد. در سال ۱۳۵۰ صد درصد اعضاء مرکزیت و بسیاری از اعضاء بدنه این سازمان توسط ساواک دستگیر شدند. مسعود رجوی نیز جزو یکی از دستگیرشدگان بود. آنها در دادگاه دفاعیات گستردهای داشتند که در خارج از زندان منتشر و منجر به شناخت بیشتر مردم و قشر تحصیل کرده از مجاهدین خلق شد. در این دادگاه اعضاء مرکزیت مجاهدین به اعدام محکوم شدند. همزمان دکتر کاظم رجوی از اساتید حقوق در دانشگاههای اروپایی فعالیتی گسترده و بینالمللی را برای جلوگیری از اعدام آنها آغاز نمود. فعالیتهایی که منجر به تقلیل حکم اعدام مسعود رجوی به حبس ابد شد. در سال ۱۳۵۴ سازمان مجاهدین توسط جریانی که مسعود رجوی آنها را اپورتونیستهای چپ نما نامید، متلاشی شد. آنها اعلام نمودند که این سازمان در ترقی خود به سمت چپ، مارکسیت شدهاست و دو تن از اعضاء این سازمان را نیز به قتل رساندند. یکی از دورانهایی که موقعیت مسعود رجوی را در سازمان مجاهدین بسیار برجسته میکند، نقش او در بازسازی مجدد این سازمان در زندان و اعلام بیانیهٔ ۱۲ ماده ای و تدوین مجدد ایدئولوژی مجاهدین خلق در برابر این جریان بود. او در بیانیه خود که به بیانیه دوازده مادهای معروف است اعلام کرد، اسلام در چپ مارکسیست قرار دارد و با این اصل به مقابله با جریان اپورتونیستی پرداخت و شاخصهای میان چپ به معنای واقعی و اپورتونیستم در برابر راست (اسلام سنتی و ارتجاعی) را مشخص کرد. در ۳۰ دیماه ۱۳۵۷ پس از تظاهرات مردمی در راستای آزادی زندانیان سیاسی، مسعود رجوی به همراه شمار دیگری از زندانیان از زندان آزاد شدند. | ||
مسعود رجوی پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، به دلیل مخالفت با اصل ولایت فقیه از حاکمیت طرد و افراد سازمانش که به فعالیت مسالمت آمیز در کشور ملتزم بودند، مستمراً مورد حملهٔ حامیان خمینی قرار میگرفتند. | مسعود رجوی پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، به دلیل مخالفت با اصل ولایت فقیه از حاکمیت طرد و افراد سازمانش که به فعالیت مسالمت آمیز در کشور ملتزم بودند، مستمراً مورد حملهٔ حامیان خمینی قرار میگرفتند. | ||
خط ۱۶۰: | خط ۱۶۰: | ||
«کاندیداتوری رجوی نهتنها توسط سازمانهای وابسته به مجاهدین، بلکه توسط لیستی چشمگیر از سازمانهای مستقل شامل فداییان، جبهه دموکراتیک ملی، حزب دموکرات کردستان ایران، حزب زحمتکشان انقلابی (کومله)، انجمن سوسیالیستهای ایرانی، انجمن حقوق فرهنگی و سیاسی ترکمنها، انجمن جوانان آسوری و گروه مشترک ارمنیان، زرتشتیان و یهودیان مورد حمایت قرار گرفت. رجوی همچنین از سوی شمار زیادی از شخصیتهای برجسته مورد حمایت قرار گرفت. از جمله همسر آقای طالقانی، شیخ عزالدین حسینی، رهبر مذهبی کردهای سنی در مهاباد، حجتالاسلام جلال گنجهای، ۵۰ نویسندهٔ شناختهشدهٔ انجمن نویسندگان ایران، از جمله ناصر پاکدامن اقتصاددان، منوچهر هزارخانی نویسنده و حمید عنایت، تاریخنویس لاییک و البته خانوادههٔ شهیدان اولیهٔ مجاهدین… مجاهدین بهصورت اپوزیسیون غیرمذهبی پیشتاز در مقابل جمهوری اسلامی درآمده بودند. خمینی سریعاً پاسخ داد و رجوی را از انتخابات حذف کرد».<ref>دموکراسی خیانت شده صفحه…</ref> | «کاندیداتوری رجوی نهتنها توسط سازمانهای وابسته به مجاهدین، بلکه توسط لیستی چشمگیر از سازمانهای مستقل شامل فداییان، جبهه دموکراتیک ملی، حزب دموکرات کردستان ایران، حزب زحمتکشان انقلابی (کومله)، انجمن سوسیالیستهای ایرانی، انجمن حقوق فرهنگی و سیاسی ترکمنها، انجمن جوانان آسوری و گروه مشترک ارمنیان، زرتشتیان و یهودیان مورد حمایت قرار گرفت. رجوی همچنین از سوی شمار زیادی از شخصیتهای برجسته مورد حمایت قرار گرفت. از جمله همسر آقای طالقانی، شیخ عزالدین حسینی، رهبر مذهبی کردهای سنی در مهاباد، حجتالاسلام جلال گنجهای، ۵۰ نویسندهٔ شناختهشدهٔ انجمن نویسندگان ایران، از جمله ناصر پاکدامن اقتصاددان، منوچهر هزارخانی نویسنده و حمید عنایت، تاریخنویس لاییک و البته خانوادههٔ شهیدان اولیهٔ مجاهدین… مجاهدین بهصورت اپوزیسیون غیرمذهبی پیشتاز در مقابل جمهوری اسلامی درآمده بودند. خمینی سریعاً پاسخ داد و رجوی را از انتخابات حذف کرد».<ref>دموکراسی خیانت شده صفحه…</ref> | ||
در سال همان سال موسی خیابانی از کادرهای شناخته شدهٔ مجاهدین خلق، در یک میتینگ انتخاباتی در زمین چمن دانشگاه تهران، اهداف مجاهدین از شرکت در انتخابات ریاستجمهوری را چنین بیان نمود:<blockquote> «... ما میدانیم چکار میکنیم. ما کور حرکت نمیکنیم. ما معنی حرفمان را میفهمیم. ما راه درست را از انحراف تشخیص میدهیم. ما اهل تبلیغات دروغین و توخالی نیستیم. هیچ نیروی انقلابی چنین کاری نمیکند؛ و ما همه اینها را از درون ۱۴ سال مبارزه بیرون آوردهایم. اما در این مدت که به آزمون فعلی منجر شدهاست و برادرمان مسعود را بهعنوان کاندیدای ریاستجمهوری نامزد کردیم. ما شایستهترین، برجستهترین، ما صالحترین فردی را که به نظر مان میرسید از روی همان احساس مسئولیتی که داشتیم نامزد کردهایم. در تمام این مدت ۱۴سال برادرمان مسعود از همان اوایل بنیانگذاری سازمان، از اوایل سال ۴۶، در کوران این مبارزات بودهاست؛ از نزدیک و در بالاترین سطح با تمام تجارب سازمانی ما آشنا بوده و آشناست. مسعود تنها باقیمانده کادر مرکزی سازمان پیش از سال ۵۰ است…»</blockquote>در روز ۲۸ دی در دانشگاه صنعتی شریف مسعود رجوی علت پذیرش کاندیداتوری خودش را چنین توضیح داد:<blockquote> | در سال همان سال موسی خیابانی از کادرهای شناخته شدهٔ مجاهدین خلق، در یک میتینگ انتخاباتی در زمین چمن دانشگاه تهران، اهداف مجاهدین از شرکت در انتخابات ریاستجمهوری را چنین بیان نمود:<blockquote> «... ما میدانیم چکار میکنیم. ما کور حرکت نمیکنیم. ما معنی حرفمان را میفهمیم. ما راه درست را از انحراف تشخیص میدهیم. ما اهل تبلیغات دروغین و توخالی نیستیم. هیچ نیروی انقلابی چنین کاری نمیکند؛ و ما همه اینها را از درون ۱۴ سال مبارزه بیرون آوردهایم. اما در این مدت که به آزمون فعلی منجر شدهاست و برادرمان مسعود را بهعنوان کاندیدای ریاستجمهوری نامزد کردیم. ما شایستهترین، برجستهترین، ما صالحترین فردی را که به نظر مان میرسید از روی همان احساس مسئولیتی که داشتیم نامزد کردهایم. در تمام این مدت ۱۴سال برادرمان مسعود از همان اوایل بنیانگذاری سازمان، از اوایل سال ۴۶، در کوران این مبارزات بودهاست؛ از نزدیک و در بالاترین سطح با تمام تجارب سازمانی ما آشنا بوده و آشناست. مسعود تنها باقیمانده کادر مرکزی سازمان پیش از سال ۵۰ است…»</blockquote> | ||
=== علت کاندید شدن مسعود رجوی === | |||
در روز ۲۸ دی در دانشگاه صنعتی شریف مسعود رجوی علت پذیرش کاندیداتوری خودش را چنین توضیح داد:<blockquote>ما همچنان که بارها گفتهایم با حفظ نقطه نظرات خودمان در رابطه با قانون اساسی یعنی نقطه نظرات انقلابی خودمان نه ازموضع لیبرال نه از موضع انحرافی نه از موضع حقوقی صرف بلکه از موضع یک انقلابی و موحد راستین انقلابی که بیشتر میخواهد عناصر ترقیخواهانه بیشتری میخواهد. تمایلات عمیق و رادیکال بیشتری میطلبد به مقامات مسؤل درسطح عالیترین شخصیتهای کنونی کشور وضعیت خودمان را اعلام کردیم؛ و به ایشان گفتیم که در فضای موجود بایستی قدمی برداشت که حتی المقدور به جدائیهای انحرافی به جنگ افروزیها خاتمه بدهد یا مقداری آنها را ترمیم کند. این نیت آن قدر مقدس و آنقدر انسانی بود که بلااستثنا تمام آنها تأیید کردند وحتی به خود من گفتند که شما فداکاری بزرگی را انجام میدهید به دلیل اینکه فشارهایی که بعداً رویتان خواهد آمد پذیرشش ریسک مهمی محسوب میشود. از نظر حقوقی صرف هم در هیچ جای جهان در هیچ مجموعه حقوقی سابقه ندارد که وقتی قانونی بعنوان اراده اکثریت تلقی شد اقلیت را کسانی را که حتی به آن رای ندادند وحتی با آن مخالفت کردند از حقوق موضوع آن قانون محروم بکنند. به هرحال ما برای اینکه شاید بتوانیم تا حدودی در جهت رفع پراکندگیها جنگ افروزیها مؤثر باشیم، دست به معرفی کاندیدا زدیم. اولین قدمی که در تحقیق این مطلب انجام دادیم، بررسی لایحه انتخابات اولین ریاست جمهور ایران مصوب شورای انقلاب بود که در تاریخ اول دی در روزنامهها منعکس است. در آنجا مطابق همان قانون ۴ شرط پیشنهاد شده بود برای ریاست جمهوری یعنی برای نامزدیش. شیعه ایرانی الاصل بودن، سن بیشتر از سی سال، عدم سوء پیشینه و ماده بعدی مدیر و مدبر و الی آخر. در این قانون به همان ترتیبی که گفتم در هیچ قانون دیگری در هیچکجای جهان هم، یا لااقل ما خبر نداریم، که بشود اقلیتی را از حقوق مصوب در قانونی که طبعاً اکثریت به آن رای داده محروم بکنند. طبیعتاً ما خبرگان نمیخواستیم ما مؤسسان میخواستیم، ولی وقتی ایجاد شد به هرحال میخواستیم تأثیر مثبت و سازنده خودمان را بگذاریم و با خیلی از نیروهای دیگر در آن شرکت کردیم. اینجا هم همینطور. یعنی از همان در صد یا قطره آزادی و دمکراسی هم هست که از کانال آن بشود تأثیر گذاشت؛ طبیعتاً نمیخواستیم دریغ بکنیم و این چیزی است که طبیعتاً جناح مقابل خیلی بایستی خواستار آن باشد. بر این اساس به ما گفتند که میتوانیدثبت نام بکنید؛ ولی بر خلاف سایر کاندیداها خودمان به هیچ وجه اعلام نکردیم برای اینکه به فرض اگر اشکال قانونی هست بازهم بررسی بشود. اجازه بدید عین نامه ای را که من به امضای خودم نوشتم (در آخرین روز امکان کاندیداتوری یعنی هشتم دی ماه). این نامه از طرف سازمان به وزارت کشور داده شده این فتوکپیش است:</blockquote> | |||
=== نامه به مصطفی میرسلیم در مورد کاندیداتوری مسعود رجوی === | |||
<blockquote>وزارت محترم کشور</blockquote><blockquote>سازمان مجاهدین خلق ایران بدینوسیله برادر مجاهد آقای مسعود رجوی را بعنوان کاندید ریاست جمهوری معرفی و مدارک مربوطه را نیزبه پیوست تقدیم میدارد -با تشکر مجاهدین خلق ایران.</blockquote><blockquote>بلافاصله بعد من یک نامه نوشتم به معاون وزارت کشور که باز این را هم میخوانم:</blockquote><blockquote>وزارت محترم کشور</blockquote><blockquote>جناب آقای دکتر میرسلیم، </blockquote><blockquote>ضمن اعلام آمادگی برای نامزدی ریاست جمهوری تقاضا میکنم تا اطلاع ثانوی از اعلام نام اینجانب بویژه در مطبوعات کشور خودداری فرمائید. بخصوص اینکه با توجه به مطالبی که جناب آقای فلانی که عمداً اسم را نمیگویم در جریانش هستند هرلحظه امکان صرف نظر کردن از کاندیداتوری وجود دارد.</blockquote><blockquote>این را منضم کردم به آن و فرستادم. منظور ما این بود که مطالعه بکنند چون قصد خیری داشتیم و در صورتیکه بهرحال وضعیت اقتضا نمیکند قانون که وضعیتش روشنه و اعلام نکنند؛ بنابراین ما صبر کردیم تا بعد وزارت کشور خودش اسم مرا اعلام کرد. مشروح قضایا البته محتاج فرصت دیگری است و شاید همزمانهای دیگر تا و دقیق تر ومستندتر و موثقتر اینها را عرضه کنیم به مثابه گزارشی به تمام مردم ایران. اما بعد سر تیتر قضایا به این ترتیب بودکه تمایل بر این بود که من شخصاً کنار بروم. ابتدا از تبلیغات یعنی از رادیو و تلویزیون و بعد هم از کاندیداتوری؛ و تا به امروز؛ که طبیعتاً موضع ما این است که چون از کانال قوانین موجود وارد شدیم هر وقت از این لحظه به بعد مسؤلین به فرض تشخیص بدهند که کاندیداتوری من خلاف قانونی است حتماً خودشان خط خواهند زد و ما هم به آن گردن میگذاریم. نه تنها گردن میگذاریم بلکه از همه خواهران و برادران هم میخواهیم که با آرامش کامل با صبوری و متانت انقلابی با قضیه برخورد بکنند؛ ولی تا وقتی که مسؤلین اعلام نکردند ما هیچ تغییری در اوضاع به نظرمان نمیرسد. اینها چیزهاییست که برای تاریخ آینده هم درس خواهد بود. تا آنجاکه به ما مربوطه ما براساس اعتقادات نسلی که فقط به فقط رنجهای انقلاب را تحمل کرده براساس شرافت و آرمان میلیونها زن و مرد آزاده ای که در سراسر کشور مسولیت دفاع از خواستههای برحق شان را در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری، مسؤلیت سنگین را بر دوش ما گذاشتند حرفمان این است، حرف همه؛ که چوب، چماق و عوامفریبی دیگر اثر ندارد. اگر قانون است شکی نیست گردن خواهیم گذاشت. اما شانتاژ و تهدید چیزی نیست که درمقابلش سر فرود بیاوریم. اگر این نسل در مقابل تهدید و شانتاژ سرفرود میآورد امروز این انقلاب در اینجا نبود و بسیاری مقامات هم در جایی که نشستهاند نبودند. اجازه میخواهم به همه خواهر و برادرانی که این روزها دشنام شنیدندکتک خوردند مجروح شدند یا قلبهاشان جریحه دار شده تهنیت بگویم. تهنیت به خاطر اصالت و حقانیتی که حالا این شکل کنونی شما ازاین طریق آن را تعقیب میکنید. امر ما هیچ جایی برای شکست وخواری و بنبست برسمیت نمیشناسد. به همین دلیل بایستی فوقالعاده هوشیار باشیم از لوث شدن مواضعمان از به ابتذال کشانده شدن توسط نیروهای شناخته شده خوداری بکنیم. برای ما مهم این نیست که چه تعداد رای بیاوریم یا نیاوریم. آن چیز که تا بحال اثبات شده و خودش هم تهنیت دارد و مرهون همین مقاومتها و نیات پاک و صادقانه است این است، بالاترین کیفیت تکاملی جامعه مان تا امروز که هنوز در نیمه راه انتخابات هستیم موضع خودش را مشخص کرده، این موضع همچنان که گفتم چیزی نیست که وابسته به یک فرد یا فقط گروه باشد. این آرمانها، خواستهها و حقوق عادلانهای است که میلیونها هموطن آگاه مبارز و شجاع و شرافتمند با این تفاوت که پنجه بکس یا تریبونهای غصب شده بدست ندارند، تا حالا موضع خودشان را مشخص کردند. به همین دلیل بازهم بایستی یادآوری بکنیم مسؤلیت سنگین فرد فرد خودمان را برای حراست از این آرمان و از این برنامه. برای حراست از آنچه که تا بهحال به آن رسیدیم و برای محافظت در مقابل انواع و اقسام توطئههایی که همچنان تهدیدمان میکند. هرچقدر فشارها بیشتر بشوند، البته که ما اراده مان را بیشتر صیقل میزنیم. هرچقدر ناراحتیهای بیشتری برایمان فراهم بکنند، البته که ما شور ایدئولوژیکی بیشتری احساس میکنیم. شما یادتان هست، این که من نمیخواهم مسئله را فردی بکنم ولی به هر حال مثالی که الان به ذهنم میرسد فقط همین است، فردی که گفتم منظورم در رابطه با خودم بود. به هر حال، ما تا آنجایی که در توان داریم و تا آنجایی که صداقت داریم که درست بفهمیم سعی میکنیم که درست عمل کنیم. </blockquote> | |||
در همان سال روحالله خمینی به رغم اینکه متعهد شده بود در انتخابات دخالتی نکند با با یک فتوا مسعود رجوی را از کاندیداتوری حذف نموده و اعلام کرد: | در همان سال روحالله خمینی به رغم اینکه متعهد شده بود در انتخابات دخالتی نکند با با یک فتوا مسعود رجوی را از کاندیداتوری حذف نموده و اعلام کرد: | ||
خط ۲۲۸: | خط ۲۳۴: | ||
=== سخنرانی مسعود رجوی در میتینگ تبریز === | === سخنرانی مسعود رجوی در میتینگ تبریز === | ||
در روز ۲۰ اسفندماه ۱۳۵۸ مجاهدین میتینگ دیگری در تبریز داشتند که در آن مسعود رجوی نیز سخنرانی کرد.<ref>سخنرانی مسعود رجوی در تبریز- [https://www.youtube.com/watch?v=MvVqlkUikZ0 کانال یوتیوب بسوی پیروزی]</ref> این میتینگ با سخنرانی عزیز رضایی مادر چند جانباخته در زمان شاه آغاز شد. سپس احمد حنیفنژاد برادر محمد حنیف نژاد در آن با زبان ترکی به سخنرانی پرداخت. سخنران بعدی موسی خیابانی عضو مرکزیت سازمان مجاهدین سخنرانی کرد.<ref>نشریه مجاهد فوقالعاده شماره 7 انتخابات - 22 اسفندماه 1358</ref> | در روز ۲۰ اسفندماه ۱۳۵۸ مجاهدین میتینگ دیگری در تبریز داشتند که در آن مسعود رجوی نیز سخنرانی کرد.<ref>سخنرانی مسعود رجوی در تبریز- [https://www.youtube.com/watch?v=MvVqlkUikZ0 کانال یوتیوب بسوی پیروزی]</ref> این میتینگ با سخنرانی عزیز رضایی مادر چند جانباخته در زمان شاه آغاز شد. سپس احمد حنیفنژاد برادر محمد حنیف نژاد در آن با زبان ترکی به سخنرانی پرداخت. سخنران بعدی موسی خیابانی عضو مرکزیت سازمان مجاهدین سخنرانی کرد.<ref>نشریه مجاهد فوقالعاده شماره 7 انتخابات - 22 اسفندماه 1358</ref> | ||
[[پرونده:سخنرانی مسعود رجوی در میتینگ امجدیه تهران.jpg|جایگزین=مسعود رجوی در میتینگ امجدیه تهران|بندانگشتی| | [[پرونده:447px-سخنرانی مسعود رجوی در میتینگ امجدیه تهران.jpg|جایگزین=سخنرانی مسعود رجوی در میتینگ امجدیه تهران|بندانگشتی|سخنرانی مسعود رجوی در میتینگ امجدیه تهران]] | ||
=== سخنرانی مسعود رجوی در امجدیه === | === سخنرانی مسعود رجوی در امجدیه === | ||
خط ۳۳۲: | خط ۳۳۸: | ||
پس از تشکیل شورای ملی مقاومت عمدهٔ وقت مسعود رجوی صرف مسئولیتش در شورای ملی مقاومت ایران میشد. این شورا پس از گذشت ۳۹ سال هنوز پا برجاست که نقش مسعود رجوی در ادامه بقاء و پیشرفت آن به گفتهٔ تمامی اعضایش بسیار بارز میباشد.<ref>دموکراسی خیانت شده- ص ۱۳۸</ref> | پس از تشکیل شورای ملی مقاومت عمدهٔ وقت مسعود رجوی صرف مسئولیتش در شورای ملی مقاومت ایران میشد. این شورا پس از گذشت ۳۹ سال هنوز پا برجاست که نقش مسعود رجوی در ادامه بقاء و پیشرفت آن به گفتهٔ تمامی اعضایش بسیار بارز میباشد.<ref>دموکراسی خیانت شده- ص ۱۳۸</ref> | ||
محمد حسین نقدی، یک دیپلومات ایرانی که در سال ۱۳۶۱ به شورای ملی مقاومت پیوست و در سال ۱۳۷۱ در رم به قتل رسید در مصاحبهای در دیماه ۷۱ بهدنبال گسترش شورا گفت:<blockquote>«ما شوراییها معمولاً ابا داریم از اینکه نقش افراد را هم در این رابطه برجسته بکنیم، ولی من واقعاً تصور میکنم بهحق و بهجاست بگوییم که بیش از هرکس، این خواست عمومی جامعه و این ارادهٔ عمومی جامعه و این نیاز را و این که چگونه میشود این نیاز را ماده و متبلور کرد، مسئول شورای ملی مقاومت ایران آن را درک کرده و من فکر میکنم که واقعاً خارج از هرگونه تعارفی، حضور او هم بالاتر از هرچیز در عرصهٔ سیاسی از دلایل دوام و پیشرفت شورای ملی مقاومت و مقاومت بهطور عام بوده و من تصور میکنم که در یک فرض ذهنی، عدم وجود مسئول شورای ملی مقاومت ایران، باعث میشد که مقاومت ایران اگر هم وجود میداشت، شکل و شمایلش طور دیگری بود و در مراحل قطعاً عقبتری از این چیزی که امروز هست، میبود». </blockquote>دکتر منوچهر هزارخانی، نویسندهٔ برجستهٔ ایرانی و مسئول کمیسیون فرهنگ و هنر شورای ملی مقاوت در همینزمان دربارهٔ نحوهٔ ادارهٔ جلسههای شورا گفت: <blockquote>«ما که در جلسهٔ شورای ملی مقاومت نشستهایم، همهمان نظر واحدی نداریم… سر راهحل سیاسی با هم دعوا داریم، والا بیخود جلسه تشکیل نمیدادیم. اینکه بایست چنین جلسههایی تشکیل بشود… را بهطور عام همه درک میکنند. اما اینکه کسی از عهدهٔ این کار بربیاید، این هنری است که اگر کسی این هنر را داشت، میشود رهبر. کسی که این ظرافتهای تعادل بخشیدن به یک نوع همکاری بین گروههایی که هیچکدامشان سیاستمدار حرفهای نبودهاند، را داشته باشد، هنری دارد که همان هنر رهبری است. ما این را داریم و گمان میکنم که راهمان تا حد زیادی به اینخاطر هموار است».<ref>دموکراسی خیانت شده ص ۱۳۹</ref></blockquote> | محمد حسین نقدی، یک دیپلومات ایرانی که در سال ۱۳۶۱ به شورای ملی مقاومت پیوست و در سال ۱۳۷۱ در رم به قتل رسید در مصاحبهای در دیماه ۷۱ بهدنبال گسترش شورا گفت:<blockquote>«ما شوراییها معمولاً ابا داریم از اینکه نقش افراد را هم در این رابطه برجسته بکنیم، ولی من واقعاً تصور میکنم بهحق و بهجاست بگوییم که بیش از هرکس، این خواست عمومی جامعه و این ارادهٔ عمومی جامعه و این نیاز را و این که چگونه میشود این نیاز را ماده و متبلور کرد، مسئول شورای ملی مقاومت ایران آن را درک کرده و من فکر میکنم که واقعاً خارج از هرگونه تعارفی، حضور او هم بالاتر از هرچیز در عرصهٔ سیاسی از دلایل دوام و پیشرفت شورای ملی مقاومت و مقاومت بهطور عام بوده و من تصور میکنم که در یک فرض ذهنی، عدم وجود مسئول شورای ملی مقاومت ایران، باعث میشد که مقاومت ایران اگر هم وجود میداشت، شکل و شمایلش طور دیگری بود و در مراحل قطعاً عقبتری از این چیزی که امروز هست، میبود». </blockquote>دکتر منوچهر هزارخانی، نویسندهٔ برجستهٔ ایرانی و مسئول کمیسیون فرهنگ و هنر شورای ملی مقاوت در همینزمان دربارهٔ نحوهٔ ادارهٔ جلسههای شورا گفت: <blockquote>«ما که در جلسهٔ شورای ملی مقاومت نشستهایم، همهمان نظر واحدی نداریم… سر راهحل سیاسی با هم دعوا داریم، والا بیخود جلسه تشکیل نمیدادیم. اینکه بایست چنین جلسههایی تشکیل بشود… را بهطور عام همه درک میکنند. اما اینکه کسی از عهدهٔ این کار بربیاید، این هنری است که اگر کسی این هنر را داشت، میشود رهبر. کسی که این ظرافتهای تعادل بخشیدن به یک نوع همکاری بین گروههایی که هیچکدامشان سیاستمدار حرفهای نبودهاند، را داشته باشد، هنری دارد که همان هنر رهبری است. ما این را داریم و گمان میکنم که راهمان تا حد زیادی به اینخاطر هموار است».<ref>دموکراسی خیانت شده ص ۱۳۹</ref></blockquote>با اینهمه مسعود رجوی در مورد شورا بر این باور است که هیچ تعصبی روی شورا یا مجاهدین وجود ندارد و هر زمان گروه یا آلترناتیوی پیدا شود که ظرفیت بالاتری برای سرنگونی جمهوری اسلامی و تضمین دموکراسی داشته باشد، حاضر است از آن برغم اختلاف عقیده دفاع و حمایت کند. | ||
پس از | مسعود رجوی پس از جنگ عراق تا کنون که اعضای سازمان مجاهدین به آلبانی منتقل شده اند، همچنان با اعضاء و هوادارانش در جلسات متعددی بصورت صوتی همراه بودهاست. همچنین او گاهی پیامها و بیانیههایی به مناسبتهای مختلف ارسال میکند که از سیمای آزادی تلویزیون ملی ایران و مجاهدین پخش میشود. از جمله او در طول قیام دیماه ۱۳۹۶ چندین پیام خطاب به قیام کنندگان ارسال کرد. استراتژی تدوین شده و اعلام شدهای که توسط مسعود رجوی برای سرنگونی جمهوری اسلامی اعلام شده و در پیامهای اخیر او نیز به آنها اشاره شدهاست، استراتژی ارتش آزادیبخش با کمک کانونهای شورشی و شوراهای هماهنگی است. | ||
== پانویس == | == پانویس == |