۹۷۳
ویرایش
(کودتای ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
در سال ۱۳۹۵ اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران پس از ۱۴ سال حضور در اشرف و [[کمپ لیبرتی|لیبرتی]]، توانستند، از عراق به [[انتقال اعضای سازمان مجاهدین خلق به آلبانی|آلبانی]] نقل مکان کنند. استراتژی اعلام شدهٔ آنها هم اکنون برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی استراتژی «کانونهای شورشی» است. | در سال ۱۳۹۵ اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران پس از ۱۴ سال حضور در اشرف و [[کمپ لیبرتی|لیبرتی]]، توانستند، از عراق به [[انتقال اعضای سازمان مجاهدین خلق به آلبانی|آلبانی]] نقل مکان کنند. استراتژی اعلام شدهٔ آنها هم اکنون برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی استراتژی «کانونهای شورشی» است. | ||
== | == پیشینهی تشکیل سازمان مجاهدین خلق ایران == | ||
[[پرونده:احمدشاه قاجار- رضاخان.jpg|جایگزین=احمدشاه قاجار- رضاخان|بندانگشتی|211x211پیکسل|احمدشاه قاجار جلو سمت راست- رضاخان پشت سر سمت چت]] | [[پرونده:احمدشاه قاجار- رضاخان.jpg|جایگزین=احمدشاه قاجار- رضاخان|بندانگشتی|211x211پیکسل|احمدشاه قاجار جلو سمت راست- رضاخان پشت سر سمت چت]] | ||
قرن نوزدهم و سلطنت قاجار در ایران، با دخالتهای گستردهٔ انگلستان و روسیه در ایران همزمان بود. | قرن نوزدهم و سلطنت قاجار در ایران، با دخالتهای گستردهٔ انگلستان و روسیه در ایران همزمان بود. | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۴: | ||
== تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران == | == تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران == | ||
[[پرونده:سعید محسن محمد حنیف نژاد علی اصغر بدیعزادگان.jpg| | [[پرونده:سعید محسن محمد حنیف نژاد علی اصغر بدیعزادگان.jpg|alt=سعید محسن-محمد حنیفنژاد-علی اصغر بدیعزادگان بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران |بندانگشتی|سعید محسن-محمد حنیفنژاد-علی اصغر بدیعزادگان]] | ||
سازمان مجاهدین خلق ایران در سال۱۳۴۴، به وسیله [[محمد حنیفنژاد|محمد حنیف نژاد]] و همفکرانش [[سعید محسن]] و [[علی اصغر بدیع زادگان|علیاصغر بدیع زادگان]]، تأسیس شد. این سه همگی فارغالتحصیل دانشگاه بودند و از زمان مصدق، جزو فعالان جنبش دموکراتیک و سپس در شمار اعضای نهضت آزادی ([[مهندس مهدی بازرگان]]) بهشمار میرفتند. از جمله [[محمد حنیفنژاد|حنیفنژاد]] و [[سعید محسن]] به دلیل عضویت و فعالیت در نهضت آزادی، دستگیر و مدتی در زندان بسر برده بود. هدف نهایی آنها جایگزین نمودن رژیم شاه با یک نظام دموکراتیک بود. | سازمان مجاهدین خلق ایران در سال۱۳۴۴، به وسیله [[محمد حنیفنژاد|محمد حنیف نژاد]] و همفکرانش [[سعید محسن]] و [[علی اصغر بدیع زادگان|علیاصغر بدیع زادگان]]، تأسیس شد. این سه همگی فارغالتحصیل دانشگاه بودند و از زمان مصدق، جزو فعالان جنبش دموکراتیک و سپس در شمار اعضای نهضت آزادی ([[مهندس مهدی بازرگان]]) بهشمار میرفتند. از جمله [[محمد حنیفنژاد|حنیفنژاد]] و [[سعید محسن]] به دلیل عضویت و فعالیت در نهضت آزادی، دستگیر و مدتی در زندان بسر برده بود. هدف نهایی آنها جایگزین نمودن رژیم شاه با یک نظام دموکراتیک بود. | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۱: | ||
آنها برداشت سطحی از اسلام را رد کردند، این نوع برداشت در انحصار آخوندها و روحانیون سنتی آن زمان بود، در نتیجه اولین تقابل آنها با آخوندهایی بود که اسلام را در انحصار خود میدیدند. آنها از سال ۱۳۴۴ تا سال ۱۳۵۰ به تدوین ایدئولوژی، استراتژی و تربیت کادرهای خود بصورت مخفی پرداختند. | آنها برداشت سطحی از اسلام را رد کردند، این نوع برداشت در انحصار آخوندها و روحانیون سنتی آن زمان بود، در نتیجه اولین تقابل آنها با آخوندهایی بود که اسلام را در انحصار خود میدیدند. آنها از سال ۱۳۴۴ تا سال ۱۳۵۰ به تدوین ایدئولوژی، استراتژی و تربیت کادرهای خود بصورت مخفی پرداختند. | ||
=== ایدئولوژی مجاهدین === | === ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق ایران === | ||
سازمان مجاهدین خلق ایران در اواسط دهه ۱۹۶۰ میلادی تأسیس شد، این تاریخ از این جنبه اهمیت دارد که در آن دوران جوانانی که قصد مبارزه داشتند، معمولاً مارکسیسم را به عنوان ایدئولوژی خود انتخاب میکردند، اما بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران با مطالعهٔ اسلام را به عنوان راهنمای عمل خود انتخاب کردند. آنها به این باور رسیدند که اسلام واقعی و نه اسلام سنتی، بردبار است و میتوان در زیر سایهٔ آن آزادی و رفاه جامعه را تأمین کرد. بنابر این اسلام را که توسط آنان اسلام انقلابی نامیده شد به عنوان ایدئولوژی خود برگزیدند. بنابر این ایدئولوژی سازمان مجاهدین مبتنی بر یک اسلام دموکراتیک و ترقیخواه است. | سازمان مجاهدین خلق ایران در اواسط دهه ۱۹۶۰ میلادی تأسیس شد، این تاریخ از این جنبه اهمیت دارد که در آن دوران جوانانی که قصد مبارزه داشتند، معمولاً مارکسیسم را به عنوان ایدئولوژی خود انتخاب میکردند، اما بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران با مطالعهٔ اسلام را به عنوان راهنمای عمل خود انتخاب کردند. آنها به این باور رسیدند که اسلام واقعی و نه اسلام سنتی، بردبار است و میتوان در زیر سایهٔ آن آزادی و رفاه جامعه را تأمین کرد. بنابر این اسلام را که توسط آنان اسلام انقلابی نامیده شد به عنوان ایدئولوژی خود برگزیدند. بنابر این ایدئولوژی سازمان مجاهدین مبتنی بر یک اسلام دموکراتیک و ترقیخواه است. | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۹: | ||
* در شرایطی که ظالم و ستمگر با تمام قوا بر مردم ظلم میکند، مبارزه به صورت کار فرعی و نیمهوقت دیگر کافی و جوابگو نیست و نیاز به اعضای حرفهای دارد که در یک سازمان و یک تشکیلات بهطور جمعی مبارزه را پیش ببرند. | * در شرایطی که ظالم و ستمگر با تمام قوا بر مردم ظلم میکند، مبارزه به صورت کار فرعی و نیمهوقت دیگر کافی و جوابگو نیست و نیاز به اعضای حرفهای دارد که در یک سازمان و یک تشکیلات بهطور جمعی مبارزه را پیش ببرند. | ||
=== استراتژی مجاهدین === | === استراتژی سازمان مجاهدین خلق ایران === | ||
سازمان مجاهدین سال ۱۳۴۲ را بنبست مبارزات مسالمت آمیز و پارلمانتالی قلمداد میکرد بنیان گذاران سازمان مجاهدین خلق ایران بر این باور بودند که در شرایطی که دیکتاتوری حاکم است؛ و در شرایطی که هیچ راهی برای مبارزه مسالمتآمیز و بیان خواستههای مردم وجود ندارد، باید دست به مبارزه مسلحانه زد. | سازمان مجاهدین سال ۱۳۴۲ را بنبست مبارزات مسالمت آمیز و پارلمانتالی قلمداد میکرد بنیان گذاران سازمان مجاهدین خلق ایران بر این باور بودند که در شرایطی که دیکتاتوری حاکم است؛ و در شرایطی که هیچ راهی برای مبارزه مسالمتآمیز و بیان خواستههای مردم وجود ندارد، باید دست به مبارزه مسلحانه زد. | ||
== ضربه شهریور ۱۳۵۰ == | == ضربه شهریور ۱۳۵۰ به سازمان مجاهدین خلق ایران == | ||
در شهریور ماه ۱۳۵۰ اولین ضربه به سازمان مجاهدین خلق ایران وارد شد، بیش از ۹۰ درصد اعضا و ۱۰۰ درصد مرکزیت سازمان مجاهدین خلق ایران دستگیر شدند. این دستگیری به دنبال تعقیب و مراقبتهای سنگین ساواک انجام شد. یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران در ارتباط با فردی به نام شاهمراد دلفانی برای تهیه اسلحه، قرار میگیرد، این فرد که از اعضای حزب توده بود، با ساواک همکاری داشت. [[ساواک]] از طریق همین فرد به سرنخی دست یافت که با تعقیب و مراقبت طولانی توانست ضربه سنگینی را به سازمان مجاهدین خلق ایران وارد نماید و بسیاری از آنها را دستگیر نماید. | در شهریور ماه ۱۳۵۰ اولین ضربه به سازمان مجاهدین خلق ایران وارد شد، بیش از ۹۰ درصد اعضا و ۱۰۰ درصد مرکزیت سازمان مجاهدین خلق ایران دستگیر شدند. این دستگیری به دنبال تعقیب و مراقبتهای سنگین ساواک انجام شد. یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران در ارتباط با فردی به نام شاهمراد دلفانی برای تهیه اسلحه، قرار میگیرد، این فرد که از اعضای حزب توده بود، با ساواک همکاری داشت. [[ساواک]] از طریق همین فرد به سرنخی دست یافت که با تعقیب و مراقبت طولانی توانست ضربه سنگینی را به سازمان مجاهدین خلق ایران وارد نماید و بسیاری از آنها را دستگیر نماید. | ||
[[پرونده:مسعود رجوی در دادگاه شاه.JPG| | [[پرونده:مسعود رجوی در دادگاه شاه.JPG|alt=سازمان مجاهدین خلق ایران - مسعود رجوی در دادگاه شاه-سوم از راست|بندانگشتی|مسعود رجوی در دادگاه شاه-سوم از راست]] | ||
ساواک از محمد حنیف نژاد و دیگر بنیانگذاران خواست با پذیرفتن شروط وی از اعدام رهایی یابند. شرط ساواک برای کوتاه آمدن از اعدام آنها پذیرش یکی از سه موضوع زیر بود. | ساواک از محمد حنیف نژاد و دیگر بنیانگذاران خواست با پذیرفتن شروط وی از اعدام رهایی یابند. شرط ساواک برای کوتاه آمدن از اعدام آنها پذیرش یکی از سه موضوع زیر بود. | ||
# بنیانگذاران مجاهدین اعلام کنند که از طرف عراق آمدهاند | # بنیانگذاران مجاهدین اعلام کنند که از طرف عراق آمدهاند | ||
خط ۱۴۳: | خط ۱۴۳: | ||
بعد از این که بسیاری از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران توسط ساواک در سال ۱۳۵۰ دستگیر شدند، در سال ۱۳۵۱ در آستانهٔ ورود نیکسون رئیس جمهور آمریکا به تهران، سه بنیانگذار و دو تن از اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین خلق ایران توسط شاه اعدام و مابقی به زندانهای طولانی مدت محکوم شدند. مسعود رجوی نیز از جمله کسانی بود که در ابتدا به اعدام محکوم شده بود. وی به دلیل فعالیتهای بینالمللی و گستردهٔ برادرش کاظم رجوی که از اساتید حقوق در دانشگاههای اروپا بود و فشارهایی که روی دولت شاه وارد آمد، با یک درجه تخفیف به همراه بسیاری دیگر از مجاهدین به حبس ابد محکوم شد. | بعد از این که بسیاری از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران توسط ساواک در سال ۱۳۵۰ دستگیر شدند، در سال ۱۳۵۱ در آستانهٔ ورود نیکسون رئیس جمهور آمریکا به تهران، سه بنیانگذار و دو تن از اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین خلق ایران توسط شاه اعدام و مابقی به زندانهای طولانی مدت محکوم شدند. مسعود رجوی نیز از جمله کسانی بود که در ابتدا به اعدام محکوم شده بود. وی به دلیل فعالیتهای بینالمللی و گستردهٔ برادرش کاظم رجوی که از اساتید حقوق در دانشگاههای اروپا بود و فشارهایی که روی دولت شاه وارد آمد، با یک درجه تخفیف به همراه بسیاری دیگر از مجاهدین به حبس ابد محکوم شد. | ||
== [[جریان اپورتونیستی]] == | == [[جریان اپورتونیستی|جریان اپورتونیستی بر ضد سازمان مجاهدین خلق ایران]] == | ||
در سال ۱۳۵۴ در خلاء حضور رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران در خارج از زندان کودتایی علیه سازمان مجاهدین خلق ایران انجام شد که منجر به متلاشی شدن آن گشت. بعد از دستگیریهای گسترده سال ۱۳۵۰، رضا رضایی تنها عضو مرکزیت سازمان بود که با طرح فریب از زندان فرار کرده و رهبری تشکیلات سازمان مجاهدین در خارج از زندان را به عهده داشت، نیمه شب ۲۵ خرداد ۱۳۵۲ رضا رضایی در یک درگیری با نیروهای ساواک جان باخت، کشته شدن رضا رضایی راه را برای افرادی در سازمان باز کرد که صلاحیت ایدئولوژیک تشکیلاتی کافی برای مسؤلیت رهبری تشکیلات نداشتند، نبود رضا یکی از عواملی بود که باعث شد این افراد در داخل سازمان دست به کودتا بزنند. | در سال ۱۳۵۴ در خلاء حضور رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران در خارج از زندان کودتایی علیه سازمان مجاهدین خلق ایران انجام شد که منجر به متلاشی شدن آن گشت. بعد از دستگیریهای گسترده سال ۱۳۵۰، رضا رضایی تنها عضو مرکزیت سازمان بود که با طرح فریب از زندان فرار کرده و رهبری تشکیلات سازمان مجاهدین در خارج از زندان را به عهده داشت، نیمه شب ۲۵ خرداد ۱۳۵۲ رضا رضایی در یک درگیری با نیروهای ساواک جان باخت، کشته شدن رضا رضایی راه را برای افرادی در سازمان باز کرد که صلاحیت ایدئولوژیک تشکیلاتی کافی برای مسؤلیت رهبری تشکیلات نداشتند، نبود رضا یکی از عواملی بود که باعث شد این افراد در داخل سازمان دست به کودتا بزنند. | ||
این کودتا موجودیت تشکیلاتی، ایدئولوژیک و سیاسی و اجتماعی سازمان مجاهدین خلق ایران را به خطر انداخت. این جریان از دو تن با نامهای محمدتقی شهرام و بهرام آرام آغاز شد که طی بیانیهای اعلام نمودند سازمان مجاهدین مارکسیست شدهاست. این درحالی بود که رهبری مجاهدین، صد در صد اعضای مرکزیت و نود درصد از اعضای این سازمان در زندان بودند. آنها با تغییر آرم سازمان مجاهدین و حذف آیهٔ آن اعلام کردند از آنجایی که چپترین ایدئولوژی (رادیکالترین) همانا مارکسیست بهشمار میرود،<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/4917 ۴خرداد، شهادت بنیانگذاران و راز ماندگاری و راهگشایی تاریخی آنان]</ref> لاجرم مجاهدین مسلمان در پروسهٔ تکامل خود یا باید به سمت راست و یا به سمت چپ (مارکیسسم) حرکت کنند و نمیتوانند مابین این دو باشند. | این کودتا موجودیت تشکیلاتی، ایدئولوژیک و سیاسی و اجتماعی سازمان مجاهدین خلق ایران را به خطر انداخت. این جریان از دو تن با نامهای محمدتقی شهرام و بهرام آرام آغاز شد که طی بیانیهای اعلام نمودند سازمان مجاهدین مارکسیست شدهاست. این درحالی بود که رهبری مجاهدین، صد در صد اعضای مرکزیت و نود درصد از اعضای این سازمان در زندان بودند. آنها با تغییر آرم سازمان مجاهدین و حذف آیهٔ آن اعلام کردند از آنجایی که چپترین ایدئولوژی (رادیکالترین) همانا مارکسیست بهشمار میرود،<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/4917 ۴خرداد، شهادت بنیانگذاران و راز ماندگاری و راهگشایی تاریخی آنان]</ref> لاجرم مجاهدین مسلمان در پروسهٔ تکامل خود یا باید به سمت راست و یا به سمت چپ (مارکیسسم) حرکت کنند و نمیتوانند مابین این دو باشند. | ||
[[پرونده:مجید شریف واقفی مرتضی صمدیه لباف.jpg| | [[پرونده:مجید شریف واقفی مرتضی صمدیه لباف.jpg|alt=از راست مجید شریف واقفی مرتضی صمدیه لباف از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران |بندانگشتی|از راست مجید شریف واقفی مرتضی صمدیه لباف]] | ||
آنها همچنین [[مجید شریف واقفی]] را که با اقدامات آنها مخالف بودند به قتل رساندند و [[مرتضی صمدیه لباف]] را مجروح کردند که در نتیجه توسط ساواک دستگیرشده زیر شکنجه رفت. پس از دستگیری اپورتونیستها با لو دادن اطلاعات وی، مرتضی صمدیه لباف در چهارم بهمن ۱۳۵۴ تیرباران شد. مجموعه اقدامات جریان اپورتونیستی ضربهٔ بزرگی بر پیکره تشکیلاتی و وجههٔ اجتماعی سازمان مجاهدین خلق ایران وارد آورده و عملاً به نفع حکومت شاه تمام شد. بطوری که بازجویان ساواک با خوشحالی خبر آنرا به مجاهدین محبوس اعلام میکردند.<ref>[https://www.mojahedin.org/i/16اردÛبÙشت-ساÙگرد-Ø´Ùادت-Ù
جاÙد-ÙÙرÙ
اÙ-Ù
جÛد-Ø´Ø±Û 16اردیبهشت سالگرد شهادت مجاهد قهرمان مجید شریف واقفی]</ref> | آنها همچنین [[مجید شریف واقفی]] را که با اقدامات آنها مخالف بودند به قتل رساندند و [[مرتضی صمدیه لباف]] را مجروح کردند که در نتیجه توسط ساواک دستگیرشده زیر شکنجه رفت. پس از دستگیری اپورتونیستها با لو دادن اطلاعات وی، مرتضی صمدیه لباف در چهارم بهمن ۱۳۵۴ تیرباران شد. مجموعه اقدامات جریان اپورتونیستی ضربهٔ بزرگی بر پیکره تشکیلاتی و وجههٔ اجتماعی سازمان مجاهدین خلق ایران وارد آورده و عملاً به نفع حکومت شاه تمام شد. بطوری که بازجویان ساواک با خوشحالی خبر آنرا به مجاهدین محبوس اعلام میکردند.<ref>[https://www.mojahedin.org/i/16اردÛبÙشت-ساÙگرد-Ø´Ùادت-Ù
جاÙد-ÙÙرÙ
اÙ-Ù
جÛد-Ø´Ø±Û 16اردیبهشت سالگرد شهادت مجاهد قهرمان مجید شریف واقفی]</ref> | ||
خط ۱۷۰: | خط ۱۷۰: | ||
در تحلیلهای مخفی و درونی سازمان مجاهدین خلق ایران آمده بود که تهدید آینده ایران سرکار آمدن استبداد مذهبی است. تحلیلی که در یک اشتباه به دست آخوندها افتاده و بعدها رفسنجانی با اشاره به همین موضوع نیروهای حزباللهی را به حمله به مجاهدین تشویق مینمود. | در تحلیلهای مخفی و درونی سازمان مجاهدین خلق ایران آمده بود که تهدید آینده ایران سرکار آمدن استبداد مذهبی است. تحلیلی که در یک اشتباه به دست آخوندها افتاده و بعدها رفسنجانی با اشاره به همین موضوع نیروهای حزباللهی را به حمله به مجاهدین تشویق مینمود. | ||
==== بیانیهٔ مجاهدین در برابر کودتای سال ۱۳۵۴ علیه سازمان مجاهدین ==== | ==== بیانیهٔ مجاهدین در برابر کودتای سال ۱۳۵۴ علیه سازمان مجاهدین خلق ایران ==== | ||
[[پرونده:تقی شهرام و بهرام آرام.jpg| | [[پرونده:تقی شهرام و بهرام آرام.jpg|alt=تقی شهرام و بهرام آرام از جریان اپورتونیستی در سازمان مجاهدین خلق ایران |بندانگشتی|تقی شهرام و بهرام آرام از جریان اپورتونیستی]] | ||
بیانیهٔ مجاهدین خلق ایران در برابر جریان اپورتونیستی، اعلام میکند که ایدئولوژی مجاهدین همچنان ایدئولوژی اسلامی است و مجاهدین ادامه دهندگان راه حنیف نژاد، سعید محسن و علی اصغر بدیع زادگان هستند. از طرفی اسلام چپ مارکسیسم است، یعنی از مارکسیسم مترقی تر است و نه عقبماندهتر، این جمله در واقع ردی بر کسانی بود که میگفتند ما با تغییر ایدئولوژی به مارکسیسم، ارتقا پیدا کردهایم. همچنین مجاهدین تأکید داشتند که اسم و آرم سازمان مجاهدین را از دست کودتاگران خارج خواهند کرد، مجاهدین نحوهٔ برخورد خودشان با کودتا گران درون سازمان را نیز در این بیانیه اعلام کردند. در این رابطه در بیانیه آمدهاست «جریان اخیر (تغییر دادن ایدئولوژی سازمان)، یک جریان اپورتونیستی (انحرافی) چپ نماست، که سردمداران آن به سازمان مجاهدین خلق ایران، و در نتیجه به جنبش، خیانت کردهاند». همچنین مسعود رجوی دراین بیانیه تصریح میکند که تضاد اصلی برای آنها همچنان رژیم شاه است و این جریان تغییری در آن ایجاد نمیکند. در بخش دیگری ازین بیانیه آمدهاست: | بیانیهٔ مجاهدین خلق ایران در برابر جریان اپورتونیستی، اعلام میکند که ایدئولوژی مجاهدین همچنان ایدئولوژی اسلامی است و مجاهدین ادامه دهندگان راه حنیف نژاد، سعید محسن و علی اصغر بدیع زادگان هستند. از طرفی اسلام چپ مارکسیسم است، یعنی از مارکسیسم مترقی تر است و نه عقبماندهتر، این جمله در واقع ردی بر کسانی بود که میگفتند ما با تغییر ایدئولوژی به مارکسیسم، ارتقا پیدا کردهایم. همچنین مجاهدین تأکید داشتند که اسم و آرم سازمان مجاهدین را از دست کودتاگران خارج خواهند کرد، مجاهدین نحوهٔ برخورد خودشان با کودتا گران درون سازمان را نیز در این بیانیه اعلام کردند. در این رابطه در بیانیه آمدهاست «جریان اخیر (تغییر دادن ایدئولوژی سازمان)، یک جریان اپورتونیستی (انحرافی) چپ نماست، که سردمداران آن به سازمان مجاهدین خلق ایران، و در نتیجه به جنبش، خیانت کردهاند». همچنین مسعود رجوی دراین بیانیه تصریح میکند که تضاد اصلی برای آنها همچنان رژیم شاه است و این جریان تغییری در آن ایجاد نمیکند. در بخش دیگری ازین بیانیه آمدهاست: | ||
خط ۱۹۰: | خط ۱۹۰: | ||
لازم است ذکر شود که ازین بیانیه که منجر به بازسازی و سرپا شدن سازمان مجاهدین خلق ایران پس از ضربه اپورتونیستی شد، در درون مجاهدین به عنوان یکی از اقدامات مهم مسعود رجوی یاد میکنند. | لازم است ذکر شود که ازین بیانیه که منجر به بازسازی و سرپا شدن سازمان مجاهدین خلق ایران پس از ضربه اپورتونیستی شد، در درون مجاهدین به عنوان یکی از اقدامات مهم مسعود رجوی یاد میکنند. | ||
== دوران فعالیت مسالمت آمیز پس از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی == | == دوران فعالیت مسالمت آمیز سازمان مجاهدین خلق ایران پس از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی == | ||
در سال ۱۳۵۷ رژیم شاه تحت فشارهای داخلی، تظاهرات مردمی و فشارهای بینالمللی زندانیان سیاسی را آزاد کرد، آخرین دسته از زندانیان سیاسی که عمدهٔ مجاهدین را شامل میشد، یک هفته پس از فرار شاه از ایران و ۱۲روز قبل از ورود خمینی، در روز ۳۰ دی ۱۳۵۷ از زندانهای شاه آزاد شدند. | در سال ۱۳۵۷ رژیم شاه تحت فشارهای داخلی، تظاهرات مردمی و فشارهای بینالمللی زندانیان سیاسی را آزاد کرد، آخرین دسته از زندانیان سیاسی که عمدهٔ مجاهدین را شامل میشد، یک هفته پس از فرار شاه از ایران و ۱۲روز قبل از ورود خمینی، در روز ۳۰ دی ۱۳۵۷ از زندانهای شاه آزاد شدند. | ||
مسعود رجوی در اولین سخنرانی خودش پس از زندان، در ۴ بهمن ۱۳۵۷ بر ضرورت آزادی و دموکراسی به عنوان مهمترین دستاورد انقلاب ضد سلطنتی تأکید کرد، وی از این که قیام ضد سلطنتی را «انقلاب اسلامی» بخواند خودداری نمود و خواهان یک انقلاب دموکراتیک شد. همچنین وی از تأیید مطلق خمینی خودداری کرد. | مسعود رجوی در اولین سخنرانی خودش پس از زندان، در ۴ بهمن ۱۳۵۷ بر ضرورت آزادی و دموکراسی به عنوان مهمترین دستاورد انقلاب ضد سلطنتی تأکید کرد، وی از این که قیام ضد سلطنتی را «انقلاب اسلامی» بخواند خودداری نمود و خواهان یک انقلاب دموکراتیک شد. همچنین وی از تأیید مطلق خمینی خودداری کرد. | ||
[[پرونده:کلیشه مصاحبه کیهان با مسعود رجوی.jpg| | [[پرونده:کلیشه مصاحبه کیهان با مسعود رجوی.jpg|alt=کلیشه مصاحبه کیهان با مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق ایران |بندانگشتی|کلیشه مصاحبه کیهان با مسعود رجوی]] | ||
او همچنین در مصاحبه با کیهان به تاریخ ۱۸ اسفند ۱۳۵۷ گفت: سقوط دیکتاتوری قدمی از راه طولانی انقلاب است<ref>کیهان-۱۸ بهمن ۱۳۵۷- شماره۱۰۶۳۲</ref> | او همچنین در مصاحبه با کیهان به تاریخ ۱۸ اسفند ۱۳۵۷ گفت: سقوط دیکتاتوری قدمی از راه طولانی انقلاب است<ref>کیهان-۱۸ بهمن ۱۳۵۷- شماره۱۰۶۳۲</ref> | ||
خط ۲۱۸: | خط ۲۱۸: | ||
* استمرار و مداومت در بسیج تودههای مردم بهمنظور مواجههٔ قاطع دسته جمعی با تمام مشکلات و تنگناهای سیاسی، اقتصادی و نظامی احتمالی»<ref>نشریه پیام خلق شماره 2 ـ 12 فروردین1357</ref> | * استمرار و مداومت در بسیج تودههای مردم بهمنظور مواجههٔ قاطع دسته جمعی با تمام مشکلات و تنگناهای سیاسی، اقتصادی و نظامی احتمالی»<ref>نشریه پیام خلق شماره 2 ـ 12 فروردین1357</ref> | ||
=== خواست خمینی برای مشارکت مجاهدین در حاکمیت === | === خواست خمینی برای مشارکت سازمان مجاهدین خلق در حاکمیت === | ||
چند روز قبل از ورود خمینی به ایران، پسرش احمد، که در پاریس بود با آقای رجوی تماس گرفت و به وی گفت شما در میان مردم از حمایت زیادی برخوردارید و اگر یک حزب سیاسی تأسیس کنید، میلیونها جوان به شماخواهند پیوست. چند هفته بعد، احمد در تهران در ملاقاتی به رجوی گفت اگر شما از امام حمایت کنید و با مخالفانش مبارزه کنید، همه درها به رویتان باز خواهد شد و همه امکانات در اختیار شما قرار خواهد گرفت. رجوی با رد پیشنهادهای خمینی، گفت ما خواهان برقراری یک حکومت ملی و دموکراتیک هستیم و اگر خمینی در این مسیر حرکت کند البته برای او جانبازی هم خواهیم نمود.<ref>دموکراسی خیانت شده-صفحهٔ ۱۳۶</ref> | چند روز قبل از ورود خمینی به ایران، پسرش احمد، که در پاریس بود با آقای رجوی تماس گرفت و به وی گفت شما در میان مردم از حمایت زیادی برخوردارید و اگر یک حزب سیاسی تأسیس کنید، میلیونها جوان به شماخواهند پیوست. چند هفته بعد، احمد در تهران در ملاقاتی به رجوی گفت اگر شما از امام حمایت کنید و با مخالفانش مبارزه کنید، همه درها به رویتان باز خواهد شد و همه امکانات در اختیار شما قرار خواهد گرفت. رجوی با رد پیشنهادهای خمینی، گفت ما خواهان برقراری یک حکومت ملی و دموکراتیک هستیم و اگر خمینی در این مسیر حرکت کند البته برای او جانبازی هم خواهیم نمود.<ref>دموکراسی خیانت شده-صفحهٔ ۱۳۶</ref> | ||
خط ۲۳۳: | خط ۲۳۳: | ||
یک سال بعد در بهار۱۳۵۹، رجوی با رفسنجانی که در آن زمان عضو شورای انقلاب و وزیر کشور خمینی بود، در محل شورای انقلاب رژیم خمینی، ملاقات کرد و انبوه اسناد مربوط به تقلبات ایادی رژیم در انتخابات مجلس را بهوی ارائه داد. رفسنجانی به او گفت «اینها را کنار بگذارید. شما سازمان دارید، توان اداره امور را دارید وخوشنام و خوشسابقه هستید، اگر امام و ولایت فقیه را قبول میکردید همه درها بهرویتان باز میشد. شما ما را مجبور کردهاید رئیسجمهور و وزیر و وکیل از خارج بیاوریم». رجوی به او پاسخ داد: «شما انتظار نداشته باشید که ما هیچگاه چماقداری و انحصارطلبی را، آنهم تحت نام اسلام بپذیریم».<ref>دموکراسی خیانت شده-صفحهٔ ۱۳۷</ref> | یک سال بعد در بهار۱۳۵۹، رجوی با رفسنجانی که در آن زمان عضو شورای انقلاب و وزیر کشور خمینی بود، در محل شورای انقلاب رژیم خمینی، ملاقات کرد و انبوه اسناد مربوط به تقلبات ایادی رژیم در انتخابات مجلس را بهوی ارائه داد. رفسنجانی به او گفت «اینها را کنار بگذارید. شما سازمان دارید، توان اداره امور را دارید وخوشنام و خوشسابقه هستید، اگر امام و ولایت فقیه را قبول میکردید همه درها بهرویتان باز میشد. شما ما را مجبور کردهاید رئیسجمهور و وزیر و وکیل از خارج بیاوریم». رجوی به او پاسخ داد: «شما انتظار نداشته باشید که ما هیچگاه چماقداری و انحصارطلبی را، آنهم تحت نام اسلام بپذیریم».<ref>دموکراسی خیانت شده-صفحهٔ ۱۳۷</ref> | ||
=== کاندیداتوری مسعود رجوی برای ریاست جمهوری === | === کاندیداتوری مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق برای ریاست جمهوری === | ||
در سال۵۸، مجاهدین، مسعود رجوی را بهعنوان کاندیدای ریاست جمهوری اعلام کردند. این کاندیداتوری، مورد حمایت قشرها وسیع مردم بهخصوص اقلیتهای مذهبی و قومی، جوانان، زنان و دانشگاهیان قرار گرفت<ref>دموکراسی خیانت شده</ref> | در سال۵۸، مجاهدین، مسعود رجوی را بهعنوان کاندیدای ریاست جمهوری اعلام کردند. این کاندیداتوری، مورد حمایت قشرها وسیع مردم بهخصوص اقلیتهای مذهبی و قومی، جوانان، زنان و دانشگاهیان قرار گرفت<ref>دموکراسی خیانت شده</ref> | ||
وی روز ۱۵ دی ۱۳۵۸ در یک کنفرانس خبری در نخستین انتخابات ریاست جمهوری ایران گفت: | وی روز ۱۵ دی ۱۳۵۸ در یک کنفرانس خبری در نخستین انتخابات ریاست جمهوری ایران گفت: | ||
[[پرونده:کاندیداتوری مسعود رجوی.jpg|alt=کاندیداتوری مسعود رجوی|بندانگشتی|کاندیداتوری مسعود رجوی]] | [[پرونده:کاندیداتوری مسعود رجوی.jpg|alt=کاندیداتوری مسعود رجوی از سوی سازمان مجاهدین خلق ایران |بندانگشتی|کاندیداتوری مسعود رجوی]] | ||
<blockquote>«ما بدون اینکه در فکر و خیال برد و باخت باشیم، یا کسب عنوان و مقام نظرمان را جلب کرده باشد… موفقیت نفس این تجربه را که همان مشارکت فعال نیروهای انقلابی از این قبیل است آرزو میکنیم».</blockquote>اولین میتینگ انتخاباتی سازمان مجاهدین خلق ایران روز ۲۰ دی ۵۸ در دانشگاه تهران در میان هواداران و اعضای سازمان برگزار گردید. ابتدا موسی خیابانی در سخنانی گفت:<blockquote>«ما بر حسب مسئولیتها و وظایفمان وارد این صحنه شدهایم و نه از روی جاهطلبی. اگر اهل جاهطلبی بودیم درها به روی ما بسته نبود. ما همیشه رنجها را تحمل میکنیم چون زندگی یک انقلابی یعنی تحمل همین رنجها. کاندیدای منتخب سازمان مجاهدین خلق به خاطر گذراندن کوران مبارزاتی سالهای گذشته، معنی حرفهایش را میفهمد، معنی این برنامه را میداند و به الزامات و مشکلات پیاده شدن آن واقف است.»</blockquote>خمینی که تهدید را جدی تشخیص داده بود ــ با وجود آنکه متعهد شده بود در مورد کاندیداهای ریاستجمهوری اظهارنظر نکند ــ طی یک فتوای مذهبی، اعلام کرد که مسعود رجوی بهدلیل رأی ندادن به ولایتفقیه و قانون اساسی مبتنی بر آن، نمیتواند کاندیدای ریاستجمهوری باشد و به این ترتیب از شرکت وی در انتخابات جلوگیری کرد. | <blockquote>«ما بدون اینکه در فکر و خیال برد و باخت باشیم، یا کسب عنوان و مقام نظرمان را جلب کرده باشد… موفقیت نفس این تجربه را که همان مشارکت فعال نیروهای انقلابی از این قبیل است آرزو میکنیم».</blockquote>اولین میتینگ انتخاباتی سازمان مجاهدین خلق ایران روز ۲۰ دی ۵۸ در دانشگاه تهران در میان هواداران و اعضای سازمان برگزار گردید. ابتدا موسی خیابانی در سخنانی گفت:<blockquote>«ما بر حسب مسئولیتها و وظایفمان وارد این صحنه شدهایم و نه از روی جاهطلبی. اگر اهل جاهطلبی بودیم درها به روی ما بسته نبود. ما همیشه رنجها را تحمل میکنیم چون زندگی یک انقلابی یعنی تحمل همین رنجها. کاندیدای منتخب سازمان مجاهدین خلق به خاطر گذراندن کوران مبارزاتی سالهای گذشته، معنی حرفهایش را میفهمد، معنی این برنامه را میداند و به الزامات و مشکلات پیاده شدن آن واقف است.»</blockquote>خمینی که تهدید را جدی تشخیص داده بود ــ با وجود آنکه متعهد شده بود در مورد کاندیداهای ریاستجمهوری اظهارنظر نکند ــ طی یک فتوای مذهبی، اعلام کرد که مسعود رجوی بهدلیل رأی ندادن به ولایتفقیه و قانون اساسی مبتنی بر آن، نمیتواند کاندیدای ریاستجمهوری باشد و به این ترتیب از شرکت وی در انتخابات جلوگیری کرد. | ||
روز ۲۹ دی ماه ۱۳۵۸ یعنی همان روز که خمینی مانع کاندیداتوری رجوی سد، مسعود رجوی در پیامی از نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری انصراف داده و اعلام کرد: | روز ۲۹ دی ماه ۱۳۵۸ یعنی همان روز که خمینی مانع کاندیداتوری رجوی سد، مسعود رجوی در پیامی از نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری انصراف داده و اعلام کرد: | ||
[[پرونده:پیام مسعود رجوی به کسانی که از کاندیداتوری او حمایت کردند.jpg| | [[پرونده:پیام مسعود رجوی به کسانی که از کاندیداتوری او حمایت کردند.jpg|alt=پیام مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق ایران به کسانی که از کاندیداتوری او حمایت کردند|بندانگشتی|357x357پیکسل|پیام مسعود رجوی به کسانی که از کاندیداتوری او حمایت کردند]] | ||
<blockquote>«بایستی خاضعانه به شما بگویم که اگر این مبارزه انتخاباتی بازنده ای داشته باشد، آن بازنده من نیستم».</blockquote> | <blockquote>«بایستی خاضعانه به شما بگویم که اگر این مبارزه انتخاباتی بازنده ای داشته باشد، آن بازنده من نیستم».</blockquote> | ||
اروند آبراهامیان در کتاب «مجاهدین ایران» در این زمینه مینویسد:<blockquote> «کاندیداتوری رجوی نهتنها توسط سازمانهای وابسته به مجاهدین… بلکه توسط لیستی چشمگیر از سازمانهای مستقل شامل فداییان، جبههٌ دموکراتیک ملی، حزب دموکرات کردستان ایران، حزب زحمتکشان انقلابی (کومله)، انجمن سوسیالیستهای ایرانی، انجمن حقوق فرهنگی و سیاسی ترکمنها، انجمن جوانان آسوری و گروه مشترک ارمنیان، زرتشتیان و یهودیان مورد حمایت قرار گرفت. رجوی همچنین از سوی شمار زیادی از شخصیتهای برجسته مورد حمایت قرار گرفت، از جمله همسر آقای طالقانی، شیخ عزالدین حسینی، رهبر مذهبی کردهای سنی در مهاباد، حجتالاسلام جلال گنجهای، ۵۰ نویسندهٌ شناختهشدهٌ انجمن نویسندگان ایران، از جمله ناصر پاکدامن اقتصاددان، منوچهر هزارخانی نویسنده و حمید عنایت، تاریخنویس لاییک و البته خانوادهٌ شهیدان اولیهٌ مجاهدین… مجاهدین بهصورت اپوزیسیون غیرمذهبی پیشتاز در مقابل جمهوری اسلامی درآمده بودند. خمینی سریعاً پاسخ داد و رجوی را از انتخابات حذف کرد»</blockquote>در دیماه ۵۸، وقتی خمینی طی یک فتوا، کاندیداتوری مسعود رجوی برای ریاست جمهوری را لغو کرد. همان زمان اریک رولو از روزنامه نگاران روزنامه لوموند<ref>روزنامه لوموند تاریخ ۲۹ مارس ۱۹۸۰</ref>نوشت:<blockquote>«اگر امام خمینی نامزدی ریاستجمهوری رجوی را در ژانویه گذشته کنار نمیزد، بهگفته شخصیتهای متفاوت، او میلیونها رأی را بهخود اختصاص میداد. چرا که از حمایت اقلیتهای قومی و مذهبی برخوردار بود و از حقوق برابری و خودمختاری آنها حمایت میکرد، همچنین بخش مهمی از آرای زنان، که خواستار آزادی خود میباشند، و نیز جوانانی که خواهان حکومت روحانیت ارتجاعی نیستند، نصیب او میشد». </blockquote> | اروند آبراهامیان در کتاب «مجاهدین ایران» در این زمینه مینویسد:<blockquote> «کاندیداتوری رجوی نهتنها توسط سازمانهای وابسته به مجاهدین… بلکه توسط لیستی چشمگیر از سازمانهای مستقل شامل فداییان، جبههٌ دموکراتیک ملی، حزب دموکرات کردستان ایران، حزب زحمتکشان انقلابی (کومله)، انجمن سوسیالیستهای ایرانی، انجمن حقوق فرهنگی و سیاسی ترکمنها، انجمن جوانان آسوری و گروه مشترک ارمنیان، زرتشتیان و یهودیان مورد حمایت قرار گرفت. رجوی همچنین از سوی شمار زیادی از شخصیتهای برجسته مورد حمایت قرار گرفت، از جمله همسر آقای طالقانی، شیخ عزالدین حسینی، رهبر مذهبی کردهای سنی در مهاباد، حجتالاسلام جلال گنجهای، ۵۰ نویسندهٌ شناختهشدهٌ انجمن نویسندگان ایران، از جمله ناصر پاکدامن اقتصاددان، منوچهر هزارخانی نویسنده و حمید عنایت، تاریخنویس لاییک و البته خانوادهٌ شهیدان اولیهٌ مجاهدین… مجاهدین بهصورت اپوزیسیون غیرمذهبی پیشتاز در مقابل جمهوری اسلامی درآمده بودند. خمینی سریعاً پاسخ داد و رجوی را از انتخابات حذف کرد»</blockquote>در دیماه ۵۸، وقتی خمینی طی یک فتوا، کاندیداتوری مسعود رجوی برای ریاست جمهوری را لغو کرد. همان زمان اریک رولو از روزنامه نگاران روزنامه لوموند<ref>روزنامه لوموند تاریخ ۲۹ مارس ۱۹۸۰</ref>نوشت:<blockquote>«اگر امام خمینی نامزدی ریاستجمهوری رجوی را در ژانویه گذشته کنار نمیزد، بهگفته شخصیتهای متفاوت، او میلیونها رأی را بهخود اختصاص میداد. چرا که از حمایت اقلیتهای قومی و مذهبی برخوردار بود و از حقوق برابری و خودمختاری آنها حمایت میکرد، همچنین بخش مهمی از آرای زنان، که خواستار آزادی خود میباشند، و نیز جوانانی که خواهان حکومت روحانیت ارتجاعی نیستند، نصیب او میشد». </blockquote> | ||
==== نظر مجاهدین در مورد قانون اساسی ==== | ==== نظر سازمان مجاهدین خلق ایران در مورد قانون اساسی ==== | ||
سازمان مجاهدین خلق در ۱۷ آبان ۱۳۵۸ در مورد قانون اساسی مفاد هفتگانهای منتشر ساخت و افزود: <blockquote>«تا زمانی که پیشنهادهای هفتگانه آنها در متن قانون اساسی مراعات نشود، به قانون اساسی رأی مثبت نخواهند داد»</blockquote>'''این مفاد هفتگانه عبارت بودند از:''' | سازمان مجاهدین خلق در ۱۷ آبان ۱۳۵۸ در مورد قانون اساسی مفاد هفتگانهای منتشر ساخت و افزود: <blockquote>«تا زمانی که پیشنهادهای هفتگانه آنها در متن قانون اساسی مراعات نشود، به قانون اساسی رأی مثبت نخواهند داد»</blockquote>'''این مفاد هفتگانه عبارت بودند از:''' | ||
# محدود نمودن حقوق مالکیت و تصرف در چارچوب قرآن | # محدود نمودن حقوق مالکیت و تصرف در چارچوب قرآن | ||
خط ۲۵۶: | خط ۲۵۶: | ||
# الغای تمام قرادادهای استعماری و قطع همه وابستگیها و ملی کردن کلیه سرمایهگذاریها و سهام مربوط. | # الغای تمام قرادادهای استعماری و قطع همه وابستگیها و ملی کردن کلیه سرمایهگذاریها و سهام مربوط. | ||
=== انتخابات مجلس شورای ملی با شرکت مجاهدین === | === انتخابات مجلس شورای ملی با شرکت سازمان مجاهدین خلق ایران === | ||
انتخابات مجلس شورای ملی که بعداً به مجلس شورای اسلامی تغییر نام داد، صحنه دیگر مصاف نیروهای سیاسی در ایران بود، سازمان مجاهدین خلق ایران هم بطور فعال در این انتخابات شرکت کرد، اما هیچیک از کاندیداهای او به مجلس راه پیدا نکردند. با وجودی که مسعود رجوی با ۵۳۰ هزار رأی به دور دوم راه پیدا کرد و بنابر آماری که وزارت کشور جمهوری اسلامی اعلام کرد، سازمان مجاهدین خلق ایران در رتبه دوم قرار گرفت، اما در دور دوم نیز هیچ فردی از مجاهدین نتوانست به مجلس شورای اسلامی راه پیدا کند. | انتخابات مجلس شورای ملی که بعداً به مجلس شورای اسلامی تغییر نام داد، صحنه دیگر مصاف نیروهای سیاسی در ایران بود، سازمان مجاهدین خلق ایران هم بطور فعال در این انتخابات شرکت کرد، اما هیچیک از کاندیداهای او به مجلس راه پیدا نکردند. با وجودی که مسعود رجوی با ۵۳۰ هزار رأی به دور دوم راه پیدا کرد و بنابر آماری که وزارت کشور جمهوری اسلامی اعلام کرد، سازمان مجاهدین خلق ایران در رتبه دوم قرار گرفت، اما در دور دوم نیز هیچ فردی از مجاهدین نتوانست به مجلس شورای اسلامی راه پیدا کند. | ||
خط ۲۶۲: | خط ۲۶۲: | ||
=== کلاسهای تبیین جهان مسعود رجوی === | === کلاسهای تبیین جهان مسعود رجوی === | ||
[[پرونده:مسعود رجوی تبیین جهان.jpg| | [[پرونده:مسعود رجوی تبیین جهان.jpg|alt=مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق ایران در کلاس تبیین جهان|بندانگشتی|312x312پیکسل|مسعود رجوی در کلاس تبیین جهان]] | ||
بعد از انقلاب ضد سلطنتی مسعود رجوی کلاسهای درس فلسفهای را تحت عنوان تبیین جهان در دانشگاه صنعتی شریف برگزار میکرد که در آن ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق ایران را، توضیح و تشریح مینمود. | بعد از انقلاب ضد سلطنتی مسعود رجوی کلاسهای درس فلسفهای را تحت عنوان تبیین جهان در دانشگاه صنعتی شریف برگزار میکرد که در آن ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق ایران را، توضیح و تشریح مینمود. | ||
خط ۲۷۱: | خط ۲۷۱: | ||
روزنامه فرانسوی لوموند دربارهٔ این کلاسها نوشت:<blockquote>«یکی از وقایع بسیار مهمی که نباید در تهران از دست داد، دروس فلسفهای مقایسهای است که آقای مسعود رجوی هر جمعه بعداز ظهر تدریس میکند، حدود ۱۰ هزار نفر با ارائهٔ کارت ورودی در زمین چمن دانشگاه شریف به مدت سه ساعت به سخنان رهبر مجاهدین خلق گوش فرا میدهند»<ref>روزنامهٔ فرانسوی لوموند-۱۱ اسفند ۱۳۵۸</ref></blockquote>لوموند در مورد این کلاسها اضافه میکند:<blockquote>«آقای رجوی در جلسههای هفتگی در دانشگاه شریف، با کمک گرفتن از قرآن، متون تورات و انجیل و همچنین به کمک افلاطون، سقراط، سارتر، هگل و مارکس… ایدئولوژی مجاهدین را تشریح میکند و این دروس بر روی ویدئوکاست ضبط شده و در ۳۵ شهر و شهرستان پخش میگردد و همچنین بهصورت کتابهای جیبی به چاپ رسیده و از هر جلد صدها هزار نسخه به فروش میرسد».</blockquote>پیام سیاسی و ایدئولوژیکی کلاسهای مسعود رجوی به گفته مجاهدین این بود: «آزادی جوهر تکامل و کلمه اصلی اسلام و انقلاب است» | روزنامه فرانسوی لوموند دربارهٔ این کلاسها نوشت:<blockquote>«یکی از وقایع بسیار مهمی که نباید در تهران از دست داد، دروس فلسفهای مقایسهای است که آقای مسعود رجوی هر جمعه بعداز ظهر تدریس میکند، حدود ۱۰ هزار نفر با ارائهٔ کارت ورودی در زمین چمن دانشگاه شریف به مدت سه ساعت به سخنان رهبر مجاهدین خلق گوش فرا میدهند»<ref>روزنامهٔ فرانسوی لوموند-۱۱ اسفند ۱۳۵۸</ref></blockquote>لوموند در مورد این کلاسها اضافه میکند:<blockquote>«آقای رجوی در جلسههای هفتگی در دانشگاه شریف، با کمک گرفتن از قرآن، متون تورات و انجیل و همچنین به کمک افلاطون، سقراط، سارتر، هگل و مارکس… ایدئولوژی مجاهدین را تشریح میکند و این دروس بر روی ویدئوکاست ضبط شده و در ۳۵ شهر و شهرستان پخش میگردد و همچنین بهصورت کتابهای جیبی به چاپ رسیده و از هر جلد صدها هزار نسخه به فروش میرسد».</blockquote>پیام سیاسی و ایدئولوژیکی کلاسهای مسعود رجوی به گفته مجاهدین این بود: «آزادی جوهر تکامل و کلمه اصلی اسلام و انقلاب است» | ||
=== گسترش هواداران مجاهدین === | === گسترش هواداران سازمان مجاهدین خلق === | ||
[[پرونده:رژه میلیشیا.jpg| | [[پرونده:رژه میلیشیا.jpg|alt=رژه اعضاء و هواداران جوان سازمان مجاهدین خلق ایران (میلیشیا)|بندانگشتی|339x339پیکسل|رژه اعضاء و هواداران جوان مجاهدین خلق به نام میلیشیا]] | ||
بعد از انقلاب ضد سلطنتی گام به گام آزادیهای اجتماعی و سیاسی محدودتر میشد، شعار «یا روسری یا توسری» اولین برخورد تند با زنان بیحجاب بود، شاید بتوان از این شعار به عنوان اولین گام سرکوب یاد کرد. اما مجاهدین توانستند در این فضا گسترش داشته باشند، به گفته مقامات حکومت خمینی، مجاهدین ۵۰۰ هزار میلیشیا در سراسر کشور سازماندهی کرده بودند. | بعد از انقلاب ضد سلطنتی گام به گام آزادیهای اجتماعی و سیاسی محدودتر میشد، شعار «یا روسری یا توسری» اولین برخورد تند با زنان بیحجاب بود، شاید بتوان از این شعار به عنوان اولین گام سرکوب یاد کرد. اما مجاهدین توانستند در این فضا گسترش داشته باشند، به گفته مقامات حکومت خمینی، مجاهدین ۵۰۰ هزار میلیشیا در سراسر کشور سازماندهی کرده بودند. | ||
آقا محمدی رئیس ستاد نصر که مسئول امور عراق در دفتر خامنهای و سپس معاون سیاسی رادیو و تلویزیون دولتی ایران بود گفت:<ref>تلویزیون دولتی ایران - ۲۵ اسفند ۱۳۷۸</ref> <blockquote>«در اوایل انقلاب شاید حدود ۵۰۰ هزار میلیشیا گروههای تروریستی در کشور سامان داده بودند».</blockquote>اکبر گنجی هم در این رابطه میگوید:<blockquote>«گروههایی بود که رهبری استثنایی و کاریزمایی امام خمینی را قبول کرده بودند. جبهه دوم متشکل از شخصیتها و گروههای سیاسی بود که با رهبری امام در دوران تأسیس دولت مسئله داشتند… فرقه رجوی در رأس این سازمانهای تروریستی قرار داشت… و با پشتیبانی پانصد هزار میلیشیا (شبهنظامیان) که در سراسر ایران سازماندهی کرده بودند، میتوانند هسته اصلی نیروهای جبهه اول را که در حول و حوش امام قرار دارند، قلع و قمع کرده و جمهوری خلقشان را برقرار کنند»<ref>روزنامه عصر آزادگان تاریخ ۱۴ دی ۱۳۷۸</ref></blockquote>تیراژ نشریه مجاهد ارگان رسمی سازمان مجاهدین خلق ایران را هم شاید بتوان شاخصی برای رشد این سازمان دانست، شمارگان این نشریه تا ۶۰۰ هزار نسخه هم رسید که برای جمعیت ۳۶ میلیون نفری آن زمان ایران عدد بزرگی محسوب میشود. | آقا محمدی رئیس ستاد نصر که مسئول امور عراق در دفتر خامنهای و سپس معاون سیاسی رادیو و تلویزیون دولتی ایران بود گفت:<ref>تلویزیون دولتی ایران - ۲۵ اسفند ۱۳۷۸</ref> <blockquote>«در اوایل انقلاب شاید حدود ۵۰۰ هزار میلیشیا گروههای تروریستی در کشور سامان داده بودند».</blockquote>اکبر گنجی هم در این رابطه میگوید:<blockquote>«گروههایی بود که رهبری استثنایی و کاریزمایی امام خمینی را قبول کرده بودند. جبهه دوم متشکل از شخصیتها و گروههای سیاسی بود که با رهبری امام در دوران تأسیس دولت مسئله داشتند… فرقه رجوی در رأس این سازمانهای تروریستی قرار داشت… و با پشتیبانی پانصد هزار میلیشیا (شبهنظامیان) که در سراسر ایران سازماندهی کرده بودند، میتوانند هسته اصلی نیروهای جبهه اول را که در حول و حوش امام قرار دارند، قلع و قمع کرده و جمهوری خلقشان را برقرار کنند»<ref>روزنامه عصر آزادگان تاریخ ۱۴ دی ۱۳۷۸</ref></blockquote>تیراژ نشریه مجاهد ارگان رسمی سازمان مجاهدین خلق ایران را هم شاید بتوان شاخصی برای رشد این سازمان دانست، شمارگان این نشریه تا ۶۰۰ هزار نسخه هم رسید که برای جمعیت ۳۶ میلیون نفری آن زمان ایران عدد بزرگی محسوب میشود. | ||
== آغاز مبارزه مسلحانه == | == آغاز مبارزه مسلحانه توسط سازمان مجاهدین خلق ایران == | ||
روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، پس از یک دوره ۲ و نیم ساله احتراز از درگیری و فعالیت مسالمت آمیز، نسبت به سرکوب آزادیها توسط خمینی فراخوان به تظاهرات دادند. این تظاهرات که حدود نیم میلیون نفر در تهران در آن شرکت جسته بودند با حکم [[روحالله خمینی|خمینی]] که از رادیو در آن زمان اعلام شد به گلوله بسته شد. مجاهدین این روز را پایان مبارزه مسالمت آمیز و آغاز مقاومت سراسری علیه [[روحالله خمینی|خمینی]] اعلام کردند. | روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، پس از یک دوره ۲ و نیم ساله احتراز از درگیری و فعالیت مسالمت آمیز، نسبت به سرکوب آزادیها توسط خمینی فراخوان به تظاهرات دادند. این تظاهرات که حدود نیم میلیون نفر در تهران در آن شرکت جسته بودند با حکم [[روحالله خمینی|خمینی]] که از رادیو در آن زمان اعلام شد به گلوله بسته شد. مجاهدین این روز را پایان مبارزه مسالمت آمیز و آغاز مقاومت سراسری علیه [[روحالله خمینی|خمینی]] اعلام کردند. | ||
خط ۲۹۷: | خط ۲۹۷: | ||
هر روز مجاهدین از فشارهای حکومت علیه هوادارنشان شکایت میکردند، اما نتوانستند کاری از پیش ببرند. [[روحالله خمینی|خمینی]] در ۴ تیر ۱۳۵۹ در دیدار با «اعضای شوراهای اسلامی کارگران» گفت:<blockquote>«ممکن است من هی بگویم اسلام و هی بگویم فدایی اسلام و فدایی خلق و هی بگویم مجاهد اسلام و مجاهد خلق، این حرفها را بزنم، لاکن وقتی به اعمال من شما ملاحظه میکنید، که از اول من مخالفت کردم… دشمن ما نه در آمریکا، نه در شوروی و نه در کردستان است، بلکه در همینجا در مقابل چشمهای ما، در همین تهران است… منافقها بدتر از کفارند، ما سوره منافقین داریم سورهٔ کفار نداریم»</blockquote>[[روحالله خمینی|خمینی]] در همین سخنرانی در رابطه بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران هم گفته بود:<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی- صفحهٔ ۱۳۳</ref><blockquote>«اگر یک دزدی را یک جایی کشتند و از طایفه شما بود آن وقت شما میشوید انقلابی؟»</blockquote>این صحبتها از عمق اختلاف و دشمنی بین [[روحالله خمینی|خمینی]] و سازمان مجاهدین خلق ایران پرده برمیداشت. | هر روز مجاهدین از فشارهای حکومت علیه هوادارنشان شکایت میکردند، اما نتوانستند کاری از پیش ببرند. [[روحالله خمینی|خمینی]] در ۴ تیر ۱۳۵۹ در دیدار با «اعضای شوراهای اسلامی کارگران» گفت:<blockquote>«ممکن است من هی بگویم اسلام و هی بگویم فدایی اسلام و فدایی خلق و هی بگویم مجاهد اسلام و مجاهد خلق، این حرفها را بزنم، لاکن وقتی به اعمال من شما ملاحظه میکنید، که از اول من مخالفت کردم… دشمن ما نه در آمریکا، نه در شوروی و نه در کردستان است، بلکه در همینجا در مقابل چشمهای ما، در همین تهران است… منافقها بدتر از کفارند، ما سوره منافقین داریم سورهٔ کفار نداریم»</blockquote>[[روحالله خمینی|خمینی]] در همین سخنرانی در رابطه بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران هم گفته بود:<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی- صفحهٔ ۱۳۳</ref><blockquote>«اگر یک دزدی را یک جایی کشتند و از طایفه شما بود آن وقت شما میشوید انقلابی؟»</blockquote>این صحبتها از عمق اختلاف و دشمنی بین [[روحالله خمینی|خمینی]] و سازمان مجاهدین خلق ایران پرده برمیداشت. | ||
بعد از این موضعگیری صریح [[روحالله خمینی|خمینی]]، سازمان مجاهدین خلق ایران تصمیم گرفت که دفاتر و ستادهای خودش را تعطیل کند، مهدی ابریشمچی از مسؤلین سازمان مجاهدین خلق ایران در این زمینه گفت:<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی</ref>[[پرونده:تظاهرات نیم میلیون نفری در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰.jpg| | بعد از این موضعگیری صریح [[روحالله خمینی|خمینی]]، سازمان مجاهدین خلق ایران تصمیم گرفت که دفاتر و ستادهای خودش را تعطیل کند، مهدی ابریشمچی از مسؤلین سازمان مجاهدین خلق ایران در این زمینه گفت:<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی</ref>[[پرونده:تظاهرات نیم میلیون نفری در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰.jpg|alt=تظاهرات نیم میلیون نفری از اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰|بندانگشتی|تظاهرات نیم میلیون نفری مردم تهران در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰]]<blockquote>«بعد از حمله آشکار خمینی، دو راه در مقابل ما وجود داشت، یکی این که، همانجا وارد درگیری با ارتجاع بشویم، دیگر این که، فرصت را برای یک دوران کار سیاسی که هنوز به انتها نرسیده بود، با شکل و فرم جدید، غنیمت بشماریم».</blockquote>سازمان مجاهدین با شعار «ستادها را به میان مردم منتقل کنیم» دفاتر و ستادهایش را تعطیل کرد. | ||
در آخرین روز شهریور ۱۳۵۹ جنگ ایران و عراق شروع شد، رویدادی که موقتاً کشاکش بین حکومت و سازمان مجاهدین را منجمد کرد، جنگ رویدادی نبود که نیروهای سیاسی بتوانند به سادگی از کنار آن بگذرند، سازمان مجاهدین هم از کادرها و هوادارانش خواست که به جبهههای جنگ رفته و از خاک ایران دفاع کنند، به این ترتیب بخشی از اعضای سازمان مجاهدین به جبهههای جنگ رفتند، اما حکومت این موضوع را برنتابید و در آبان ۱۳۵۹ دادستانی انقلاب آبادان طی حکمی خواستار خروج گروههای سیاسی از جمله مجاهدین خلق از شهر آبادان شد و برای خروج آنها یک ضرب الاجل ۲۴ ساعته در نظر گرفت. | در آخرین روز شهریور ۱۳۵۹ جنگ ایران و عراق شروع شد، رویدادی که موقتاً کشاکش بین حکومت و سازمان مجاهدین را منجمد کرد، جنگ رویدادی نبود که نیروهای سیاسی بتوانند به سادگی از کنار آن بگذرند، سازمان مجاهدین هم از کادرها و هوادارانش خواست که به جبهههای جنگ رفته و از خاک ایران دفاع کنند، به این ترتیب بخشی از اعضای سازمان مجاهدین به جبهههای جنگ رفتند، اما حکومت این موضوع را برنتابید و در آبان ۱۳۵۹ دادستانی انقلاب آبادان طی حکمی خواستار خروج گروههای سیاسی از جمله مجاهدین خلق از شهر آبادان شد و برای خروج آنها یک ضرب الاجل ۲۴ ساعته در نظر گرفت. | ||
به این ترتیب موضوعی که انتظار میرفت شاید بتواند نقطه اشتراک بین حکومت و سازمان مجاهدین باشد، به نقطهٔ تقابل کشیدهشد. | به این ترتیب موضوعی که انتظار میرفت شاید بتواند نقطه اشتراک بین حکومت و سازمان مجاهدین باشد، به نقطهٔ تقابل کشیدهشد. | ||
[[پرونده:Ghafari in 30 khordad 1360.png| | [[پرونده:Ghafari in 30 khordad 1360.png|alt=هادی غفاری مسلح در سرکوب تظاهرات هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران ۳۰ خرداد ۱۳۶۰|بندانگشتی|هادی غفاری مسلح در سرکوب تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰]] | ||
سازمان مجاهدین خلق در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۰ نامه سرگشادهای به [[روحالله خمینی|خمینی]] نوشت و در آن شکایات خودش را مطرح نمود، [[روحالله خمینی|خمینی]] هم در تاریخ ۶ خرداد ۱۳۶۰ در یک سخنرانی اینچنین گفت که پاسخ به مجاهدین تلقی شد:<blockquote>«غلط میکنی قانون را قبول نداری! قانون تو را قبول ندارد. باید قانون را قبول کنی! ولو خلاف رأی شما باشد، برای اینکه میزان اکثریت است و شورای نگهبان و.. اگر میخواهید از صحنه بیرونتان نکنند، بپذیرید قانون را… به جای نطق و نامهٔ سرگشاده و از این مزخرفات، برگردید به اسلام! وگرنه منزوی میشوید!»</blockquote>ارواند آبراهامیان یک تاریخ نویس ارمنی- آمریکایی که زاده ایران است در خصوص دستگیریهای قبل از ۳۰ خرداد مینویسد:<blockquote>«در اوایل خرداد ۶۰ زندانها ـ بهخصوص در تهران، شهرهای مرکزی و شهرهای حومهٔ دریای خزر (شهرهای شمال)، بیش از ۱۱۸۰ تن از مجاهدین بازداشت شده بودند»</blockquote>در این دوران، ابوالحسن بنیصدر رئیس جمهور وقت هم از جانب گروههای تندرو تحت فشار بود، نوار حسن آیت از اعضای حزب جمهوری اسلامی، انعکاس زیادی در سطح جامعه داشت، وی در این نوار گفته بود:<blockquote>«ما توی این قانون آمدیم فرمانده کل قوا را دادهایم به رهبر، اگر آن بیاید او را نمایندهٔ خودش بکند این اصل نیست، هر وقت خواست میتواند ازش بگیرد، اختیارات کامل را هم که دادیم به مجلس، رئیس جمهور فقط میتواند مدال بدهد و مدال بگیرد و سفرا را به حضور بپذیرد… هیچ کاری نمیتواند بکند، یعنی هر چه بخواهد سرو صدا کند باعث میشود روز به روز ضعیفتر شود».</blockquote>این اظهارات نشان میداد که [[روحالله خمینی|خمینی]] قصد دارد حکومت خودش را یکپایه کند و بنیصدر را هم کنار بزند، در عمل هم ابتدا او را از فرماندهی کل قوا عزل کرد و سپس عدم کفایت سیاسی او برای ریاست جمهوری را در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ در مجلس خودش به تصویب رساند و او را برکنار کرد. مجاهدین خلق برکناری بنیصدر را پایان فضای باز سیاسی میدیدند و از این جنبه برایشان اهمیت خاصی داشت. | سازمان مجاهدین خلق در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۰ نامه سرگشادهای به [[روحالله خمینی|خمینی]] نوشت و در آن شکایات خودش را مطرح نمود، [[روحالله خمینی|خمینی]] هم در تاریخ ۶ خرداد ۱۳۶۰ در یک سخنرانی اینچنین گفت که پاسخ به مجاهدین تلقی شد:<blockquote>«غلط میکنی قانون را قبول نداری! قانون تو را قبول ندارد. باید قانون را قبول کنی! ولو خلاف رأی شما باشد، برای اینکه میزان اکثریت است و شورای نگهبان و.. اگر میخواهید از صحنه بیرونتان نکنند، بپذیرید قانون را… به جای نطق و نامهٔ سرگشاده و از این مزخرفات، برگردید به اسلام! وگرنه منزوی میشوید!»</blockquote>ارواند آبراهامیان یک تاریخ نویس ارمنی- آمریکایی که زاده ایران است در خصوص دستگیریهای قبل از ۳۰ خرداد مینویسد:<blockquote>«در اوایل خرداد ۶۰ زندانها ـ بهخصوص در تهران، شهرهای مرکزی و شهرهای حومهٔ دریای خزر (شهرهای شمال)، بیش از ۱۱۸۰ تن از مجاهدین بازداشت شده بودند»</blockquote>در این دوران، ابوالحسن بنیصدر رئیس جمهور وقت هم از جانب گروههای تندرو تحت فشار بود، نوار حسن آیت از اعضای حزب جمهوری اسلامی، انعکاس زیادی در سطح جامعه داشت، وی در این نوار گفته بود:<blockquote>«ما توی این قانون آمدیم فرمانده کل قوا را دادهایم به رهبر، اگر آن بیاید او را نمایندهٔ خودش بکند این اصل نیست، هر وقت خواست میتواند ازش بگیرد، اختیارات کامل را هم که دادیم به مجلس، رئیس جمهور فقط میتواند مدال بدهد و مدال بگیرد و سفرا را به حضور بپذیرد… هیچ کاری نمیتواند بکند، یعنی هر چه بخواهد سرو صدا کند باعث میشود روز به روز ضعیفتر شود».</blockquote>این اظهارات نشان میداد که [[روحالله خمینی|خمینی]] قصد دارد حکومت خودش را یکپایه کند و بنیصدر را هم کنار بزند، در عمل هم ابتدا او را از فرماندهی کل قوا عزل کرد و سپس عدم کفایت سیاسی او برای ریاست جمهوری را در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ در مجلس خودش به تصویب رساند و او را برکنار کرد. مجاهدین خلق برکناری بنیصدر را پایان فضای باز سیاسی میدیدند و از این جنبه برایشان اهمیت خاصی داشت. | ||
[[پرونده:دستگیرشدگانی که بدون احراز هویت اعدام شدند-۳۰ خرداد۱۳۶۰.jpg|بندانگشتی|دستگیرشدگانی که بدون احراز هویت اعدام شدند-۳۰ خرداد۱۳۶۰]] | [[پرونده:دستگیرشدگانی که بدون احراز هویت اعدام شدند-۳۰ خرداد۱۳۶۰.jpg|بندانگشتی|دستگیرشدگانی که بدون احراز هویت اعدام شدند-۳۰ خرداد۱۳۶۰|جایگزین=دستگیر شدگان هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰]] | ||
ماجرای برکناری بنیصدر از روز ۲۶ خرداد ۱۳۶۰ آغاز شد، و معلوم بود که چند روز دیگر عملی خواهد شد، به عقیدهٔ مجاهدین در این چند روز هنوز امکان تجمع و فعالیت سیاسی بود، آنها روز ۳۰ خرداد را برای تجمع خود در نظر گرفتند. در این روز نیممیلیون نفر از مردم تهران به خیابانها ریختند، تظاهرات از ساعت ۴ بعد از ظهر از تقاطع ولیعصر (مصدق)- انقلاب آغاز شد، اما این تظاهرات مسالمت آمیز به گلوله بسته شد و تعدادی کشته و مجروح و بازداشت شدند. | ماجرای برکناری بنیصدر از روز ۲۶ خرداد ۱۳۶۰ آغاز شد، و معلوم بود که چند روز دیگر عملی خواهد شد، به عقیدهٔ مجاهدین در این چند روز هنوز امکان تجمع و فعالیت سیاسی بود، آنها روز ۳۰ خرداد را برای تجمع خود در نظر گرفتند. در این روز نیممیلیون نفر از مردم تهران به خیابانها ریختند، تظاهرات از ساعت ۴ بعد از ظهر از تقاطع ولیعصر (مصدق)- انقلاب آغاز شد، اما این تظاهرات مسالمت آمیز به گلوله بسته شد و تعدادی کشته و مجروح و بازداشت شدند. | ||
خط ۳۱۹: | خط ۳۱۹: | ||
مسعود رجوی در خصوص تأسیس [[شورای ملی مقاومت ایران|شورای ملی مقاومت]] میگوید:<blockquote>«تیر ۱۳۶۰ در تهران، ماهی پر از رنج و خون بود. هر شب تا صبح، پای بیسیمها و «صامت» بودیم و اخبار درگیریهای مسلّحانه بین مجاهدین و پاسداران ارتجاع را در سراسر شهر دنبال میکردیم. اعدامهای اوین هم لاینقطع ادامه داشت. علاوه بر اینها، سیل خبرهای شهرستانها و درگیریهای سراسر کشور هم جریان داشت. بهراستی روزگار آزمایش فرارسیده بود. بهخصوص که از ۳۰ خرداد ـ که ارتجاع قهّار خمینی تیغ کشیده بود ـ دیگر هرچه به اطراف مینگریستی، خبری از مدعیان پیشین نبود. «مهیبترین» نیروی ارتجاعی تاریخ ایران همچون دیو تنوره میکشید. مشروعیت مذهبی و قدرت سیاسی و قانونی و مشروعیت ربوده شدهٔ ناشی از انقلاب ضدسلطنتی را یک جا با هم یدک میکشید و حق حاکمیت مردم را به تمام و کمال با قانون اساسی ولایت فقیه قبضه کرده بود.</blockquote><blockquote>متقابلاً من عمد داشتم که اطلاعیهٔ تأسیس [[شورای ملی مقاومت ایران|شورای ملی مقاومت]] ایران در برابر «مجلس شورای اسلامی» خمینی و در برابر کل رژیم ارتجاعی، دقیقاً در روز ۳۰ تیر در تهران و شهرستانها به طور همزمان منتشر گردد و همینطور هم شد. خمینی از شیخ فضلالله و کاشانی نسب برده بود و در برابر او، مقاومت ایران هم میباید اصل و نسب تاریخی خود را اعلام مینمود.»<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی- صفحهٔ ۱۸۷</ref></blockquote> | مسعود رجوی در خصوص تأسیس [[شورای ملی مقاومت ایران|شورای ملی مقاومت]] میگوید:<blockquote>«تیر ۱۳۶۰ در تهران، ماهی پر از رنج و خون بود. هر شب تا صبح، پای بیسیمها و «صامت» بودیم و اخبار درگیریهای مسلّحانه بین مجاهدین و پاسداران ارتجاع را در سراسر شهر دنبال میکردیم. اعدامهای اوین هم لاینقطع ادامه داشت. علاوه بر اینها، سیل خبرهای شهرستانها و درگیریهای سراسر کشور هم جریان داشت. بهراستی روزگار آزمایش فرارسیده بود. بهخصوص که از ۳۰ خرداد ـ که ارتجاع قهّار خمینی تیغ کشیده بود ـ دیگر هرچه به اطراف مینگریستی، خبری از مدعیان پیشین نبود. «مهیبترین» نیروی ارتجاعی تاریخ ایران همچون دیو تنوره میکشید. مشروعیت مذهبی و قدرت سیاسی و قانونی و مشروعیت ربوده شدهٔ ناشی از انقلاب ضدسلطنتی را یک جا با هم یدک میکشید و حق حاکمیت مردم را به تمام و کمال با قانون اساسی ولایت فقیه قبضه کرده بود.</blockquote><blockquote>متقابلاً من عمد داشتم که اطلاعیهٔ تأسیس [[شورای ملی مقاومت ایران|شورای ملی مقاومت]] ایران در برابر «مجلس شورای اسلامی» خمینی و در برابر کل رژیم ارتجاعی، دقیقاً در روز ۳۰ تیر در تهران و شهرستانها به طور همزمان منتشر گردد و همینطور هم شد. خمینی از شیخ فضلالله و کاشانی نسب برده بود و در برابر او، مقاومت ایران هم میباید اصل و نسب تاریخی خود را اعلام مینمود.»<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی- صفحهٔ ۱۸۷</ref></blockquote> | ||
[[پرونده:جلسه شورای ملی مقاومت ایران.JPG| | [[پرونده:جلسه شورای ملی مقاومت ایران.JPG|alt=جلسه شورای ملی مقاومت ایران با محوریت سازمان مجاهدین خلق ایران |بندانگشتی|392x392پیکسل|جلسه شورای ملی مقاومت ایران]] | ||
=== طرحها و مصوبات شورای ملی مقاومت === | === طرحها و مصوبات شورای ملی مقاومت === | ||
خط ۳۶۱: | خط ۳۶۱: | ||
در همین راستا بود که مریم رجوی، که از شاخصههای رشد در این سازمان بهشمار میآمد وارد حلقه رهبری سازمان مجاهدین شد و مسعود رجوی رهبری خودش را با یک زن به اشتراک گذاشت. | در همین راستا بود که مریم رجوی، که از شاخصههای رشد در این سازمان بهشمار میآمد وارد حلقه رهبری سازمان مجاهدین شد و مسعود رجوی رهبری خودش را با یک زن به اشتراک گذاشت. | ||
[[پرونده:انقلاب ایدئولوژیک.jpg| | [[پرونده:انقلاب ایدئولوژیک.jpg|alt=مسعود و مریم رجوی رهبران سازمان مجاهدین خلق ایران پس از انقلاب ایدئولوژیک|بندانگشتی|مسعود و مریم رجوی پس از انقلاب ایدئولوژیک]] | ||
مسعود رجوی در روز ۷ بهمن۱۳۶۳، خانم مریم عضدانلو را به عنوان «همردیف مسئول اوّل سازمان مجاهدین خلق ایران» معرفی کرد و گفت:<blockquote>«... در میان عموم خواهران رزمنده و قهرمان ما، خواهر مجاهد مریم عضدانلو پس از اشرف شهید، ذیصلاحترین آنها بوده و سه سال پس از شهادت اشرف و در پی ۱۴سال مبارزه و حیات رهاییبخش انقلابی و توحیدی در راستا و در رابطه با سازمان مجاهدین خلق ایران، به عنوان همردیف مسئول اول سازمان برگزیده شدهاست. طی این دوران و به ویژه از ۳۰خرداد سال ۶۰ به این سو، وی مدارج و مراحل خطیر مربوط به ارتقای ایدئولوژیکی و تشکیلاتی خود را با آزمایشات متعدد و با سرفرازی و موفقیت از سر گذرانده و لذا اکنون در بیستمین سال حیات خونین و پرافتخار سازمان مجاهدین خلق ایران برای نخستین بار رسماً جایگاه ایدئولوژیکی و تشکیلاتی شایسته برای ذیصلاحترین و بالاترین زن انقلابی مجاهد خلق را احراز میکند… این انتخاب و تصمیم ناظر بر آن که توسط دفتر سیاسی و کمیتههای مرکزی سازمان ما اتخاذ شدهاست، یکی از عالیترین دستاوردهای عقیدتی و تشکیلاتی جمعبندی جامع (سیاسی، نظامی و تشکیلاتی) چهارمین سال مقاومت انقلابی مسلحانه سراسری (پاییز ۱۳۶۳) در زمینهٔ تشکیلاتی است… بایستی تصریح کنم که بر حسب موازین عقیدتی و تشکیلاتی مجاهدین خلق ایران، ما هیچگاه در جریان مبارزات انقلابی خود به تقسیمبندی و جداسازی تشکیلاتی زن و مرد از یکدیگر (چه از مواضع ارتجاعی خمینی و چه از مواضع زنگرایانه ابتذالی) معتقد نبوده و نیستیم و یقین داریم که در سازمان ما ـ بهویژه در رأس رهبری آن ـ زمینهای برای اینگونه دوگانگیها و جداسازیها وجود ندارد…».<ref>نشریهٔ «مجاهد»، شمارهٔ ۲۳۵–۷ بهمن ۱۳۶۳</ref></blockquote>روز ۱۹ اسفند ۱۳۶۳، دفتر سیاسی و کمیته مرکزی سازمان مجاهدین خلق ایران، طی اطلاعیهای تشکیل رهبری نوین سازمان مجاهدین، مسعود و مریم، و انقلاب نوین مردم ایران را اعلام و معرفی نمود. در این اطلاعیه آمدهاست:<blockquote>«این سرآغاز یک تحول کیفی در اندیشه و مناسبات درونی مجاهدین و ورود زنان مجاهد به سطح رهبری بهمنظور آزاد کردن و استخراج حداکثر پتانسیل برای سرنگونی رژیم آخوندی بود؛ تحولی که با عنوان انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین نامیده میشود».</blockquote>اما مریم رجوی خانوادهاش را با مسؤلیت جدیدی که در آن قرار گرفته بود، در تعارض میدید، لذا از همسرش مهدی ابریشمچی جدا شد، مسعود رجوی مخالف این جدایی بود. اما آن دو با توافق خودشان تصمیم به جدایی گرفته بودند، | مسعود رجوی در روز ۷ بهمن۱۳۶۳، خانم مریم عضدانلو را به عنوان «همردیف مسئول اوّل سازمان مجاهدین خلق ایران» معرفی کرد و گفت:<blockquote>«... در میان عموم خواهران رزمنده و قهرمان ما، خواهر مجاهد مریم عضدانلو پس از اشرف شهید، ذیصلاحترین آنها بوده و سه سال پس از شهادت اشرف و در پی ۱۴سال مبارزه و حیات رهاییبخش انقلابی و توحیدی در راستا و در رابطه با سازمان مجاهدین خلق ایران، به عنوان همردیف مسئول اول سازمان برگزیده شدهاست. طی این دوران و به ویژه از ۳۰خرداد سال ۶۰ به این سو، وی مدارج و مراحل خطیر مربوط به ارتقای ایدئولوژیکی و تشکیلاتی خود را با آزمایشات متعدد و با سرفرازی و موفقیت از سر گذرانده و لذا اکنون در بیستمین سال حیات خونین و پرافتخار سازمان مجاهدین خلق ایران برای نخستین بار رسماً جایگاه ایدئولوژیکی و تشکیلاتی شایسته برای ذیصلاحترین و بالاترین زن انقلابی مجاهد خلق را احراز میکند… این انتخاب و تصمیم ناظر بر آن که توسط دفتر سیاسی و کمیتههای مرکزی سازمان ما اتخاذ شدهاست، یکی از عالیترین دستاوردهای عقیدتی و تشکیلاتی جمعبندی جامع (سیاسی، نظامی و تشکیلاتی) چهارمین سال مقاومت انقلابی مسلحانه سراسری (پاییز ۱۳۶۳) در زمینهٔ تشکیلاتی است… بایستی تصریح کنم که بر حسب موازین عقیدتی و تشکیلاتی مجاهدین خلق ایران، ما هیچگاه در جریان مبارزات انقلابی خود به تقسیمبندی و جداسازی تشکیلاتی زن و مرد از یکدیگر (چه از مواضع ارتجاعی خمینی و چه از مواضع زنگرایانه ابتذالی) معتقد نبوده و نیستیم و یقین داریم که در سازمان ما ـ بهویژه در رأس رهبری آن ـ زمینهای برای اینگونه دوگانگیها و جداسازیها وجود ندارد…».<ref>نشریهٔ «مجاهد»، شمارهٔ ۲۳۵–۷ بهمن ۱۳۶۳</ref></blockquote>روز ۱۹ اسفند ۱۳۶۳، دفتر سیاسی و کمیته مرکزی سازمان مجاهدین خلق ایران، طی اطلاعیهای تشکیل رهبری نوین سازمان مجاهدین، مسعود و مریم، و انقلاب نوین مردم ایران را اعلام و معرفی نمود. در این اطلاعیه آمدهاست:<blockquote>«این سرآغاز یک تحول کیفی در اندیشه و مناسبات درونی مجاهدین و ورود زنان مجاهد به سطح رهبری بهمنظور آزاد کردن و استخراج حداکثر پتانسیل برای سرنگونی رژیم آخوندی بود؛ تحولی که با عنوان انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین نامیده میشود».</blockquote>اما مریم رجوی خانوادهاش را با مسؤلیت جدیدی که در آن قرار گرفته بود، در تعارض میدید، لذا از همسرش مهدی ابریشمچی جدا شد، مسعود رجوی مخالف این جدایی بود. اما آن دو با توافق خودشان تصمیم به جدایی گرفته بودند، | ||
خط ۳۷۰: | خط ۳۷۰: | ||
مریم رجوی در مورد انقلاب ایدئولوژیک و هدف این انقلاب میگوید:<ref>سخنرانی مریم رجوی بمناسبت روز جهانی زن ۲۰ اسفند ۱۳۹۱ - وبسایت [https://www.mojahedin.org/links/books/920518_Enghlab.pdf سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref><blockquote>«مجاهدین به این کشف مهم رسیدند که اگربخواهند در مقابل استبداد مذهبی بایستند، باید با نظام مردسالار و ارتجاعی مبارزه کنند یعنی با ایدئولوژی جنسیت. انقلاب ایدئولوژیک، نشأت گرفته از دیدگاه انسانشناسانه مجاهدین است که سراپا با دیدگاه ارتجاع خمینی متضاد است. در این دیدگاه، انسانها، مرد یا زن به دنیا میآیند و از نظرفیزیولوژیک متفاوتند، ولی از نظرانسانی برابر هستند. اما در ایدئولوژی جنسیت، اصالت با برتری جنس مرد برزن است؛ و این نظرگاهی است ساخته تاریخ و فرهنگ ستم و بهرهکشی که عامل به بند کشیدن زن و مرد و کل جامعه است؛ بنابراین ایدئولوژی جنسیت، غریزه آدمی نیست، جنس و طبیعت زن ومرد نیست؛ بلکه رفتار، ذهنیت و فرهنگی است که ساخته ستم و بهرهکشی است. در ایدئولوژی ارتجاعی خمینی، مردان از سرکوبگری وبه ویژه سلطه برزنان، هویت پیدا میکنند. این چیزی است که سمت دهنده آنهاست. یعنی شخصیت و هویت مرد وابسته به سرکوب وبهره کشی از زن است و بدون احساس برتری نسبت به زن، خود را تهی وفاقد اعتماد بنفس حقیقی میبیند. در این ایدئولوژی، همچنین زنان، تحت سلطه بودن و اتکا به مردان و درجه دو بودن خود را منطقی و طبیعی میدانند. در نتیجه، زن خصلتی جدا از انسانیتش مییابد. خصلت شیئی که با فایده کالایی اش برای دیگران سنجیده میشود. به عبارت دیگر، زن نیزدر اسارت همین نگرشی است که به خودش دارد. آن چنانکه سیمون دوبوار گفتهاست: «زنان، زن زاده نمیشوند، بلکه به زن تبدیل میشوند». در حقیقت، رابطه زن ومرد از طبیعت انسانی آنها اکیداً فاصله میگیرد. یعنی، نه زن خود را انسانی برابرمی بیند، نه مرد زن را انسانی برابرمی داند. حاصل این نگرش، اصالت دادن به ویژگیهای ژنتیک و موروثی انسان است. مانند جنس، شکل، ملیت، نژاد وزبان و این یعنی پذیرش یک سرنوشت کور. در حالی که در نظرگاه ما انسانیت و شخصیت انسان را، انتخاب و عمل خودش میسازد. هرگاه انسان قادر شود این ساخت اجتماعی و تاریخی را کنار بزند، آزادی به معنی حقیقی آن، برای همه، اعم از زن و مرد فراهم میشود. ما تشخیص دادیم که ایدئولوژی جنسیت، یعنی همان نظرگاه ارتجاعی آخوندی به انسان، مانع بارز شدن تواناییهای انسان است. وقتی که این مانع، در نتیجه یک مبارزه جمعی و طولانی در جنبش ما کنار زده شد، زنان به جای کنش پذیری و مسئولیت گریزی، مسئولیت پذیر شده و در سراسر جنبش، کلیدیترین نقشها را برعهده گرفتند و بعد از آن مردان نیزتوانستند بینش و درک ارتجاعی از زن را از خود دور سازند و در عمل، مدافع آرمان برابری شوند. بله؛ این زنان هستند که باید ابتدا، قیمت آزادی ورهایی و باور به خود را بپردازند و بعد از این است که راه برای تغییرورهایی مردان باز میشود». </blockquote> | مریم رجوی در مورد انقلاب ایدئولوژیک و هدف این انقلاب میگوید:<ref>سخنرانی مریم رجوی بمناسبت روز جهانی زن ۲۰ اسفند ۱۳۹۱ - وبسایت [https://www.mojahedin.org/links/books/920518_Enghlab.pdf سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref><blockquote>«مجاهدین به این کشف مهم رسیدند که اگربخواهند در مقابل استبداد مذهبی بایستند، باید با نظام مردسالار و ارتجاعی مبارزه کنند یعنی با ایدئولوژی جنسیت. انقلاب ایدئولوژیک، نشأت گرفته از دیدگاه انسانشناسانه مجاهدین است که سراپا با دیدگاه ارتجاع خمینی متضاد است. در این دیدگاه، انسانها، مرد یا زن به دنیا میآیند و از نظرفیزیولوژیک متفاوتند، ولی از نظرانسانی برابر هستند. اما در ایدئولوژی جنسیت، اصالت با برتری جنس مرد برزن است؛ و این نظرگاهی است ساخته تاریخ و فرهنگ ستم و بهرهکشی که عامل به بند کشیدن زن و مرد و کل جامعه است؛ بنابراین ایدئولوژی جنسیت، غریزه آدمی نیست، جنس و طبیعت زن ومرد نیست؛ بلکه رفتار، ذهنیت و فرهنگی است که ساخته ستم و بهرهکشی است. در ایدئولوژی ارتجاعی خمینی، مردان از سرکوبگری وبه ویژه سلطه برزنان، هویت پیدا میکنند. این چیزی است که سمت دهنده آنهاست. یعنی شخصیت و هویت مرد وابسته به سرکوب وبهره کشی از زن است و بدون احساس برتری نسبت به زن، خود را تهی وفاقد اعتماد بنفس حقیقی میبیند. در این ایدئولوژی، همچنین زنان، تحت سلطه بودن و اتکا به مردان و درجه دو بودن خود را منطقی و طبیعی میدانند. در نتیجه، زن خصلتی جدا از انسانیتش مییابد. خصلت شیئی که با فایده کالایی اش برای دیگران سنجیده میشود. به عبارت دیگر، زن نیزدر اسارت همین نگرشی است که به خودش دارد. آن چنانکه سیمون دوبوار گفتهاست: «زنان، زن زاده نمیشوند، بلکه به زن تبدیل میشوند». در حقیقت، رابطه زن ومرد از طبیعت انسانی آنها اکیداً فاصله میگیرد. یعنی، نه زن خود را انسانی برابرمی بیند، نه مرد زن را انسانی برابرمی داند. حاصل این نگرش، اصالت دادن به ویژگیهای ژنتیک و موروثی انسان است. مانند جنس، شکل، ملیت، نژاد وزبان و این یعنی پذیرش یک سرنوشت کور. در حالی که در نظرگاه ما انسانیت و شخصیت انسان را، انتخاب و عمل خودش میسازد. هرگاه انسان قادر شود این ساخت اجتماعی و تاریخی را کنار بزند، آزادی به معنی حقیقی آن، برای همه، اعم از زن و مرد فراهم میشود. ما تشخیص دادیم که ایدئولوژی جنسیت، یعنی همان نظرگاه ارتجاعی آخوندی به انسان، مانع بارز شدن تواناییهای انسان است. وقتی که این مانع، در نتیجه یک مبارزه جمعی و طولانی در جنبش ما کنار زده شد، زنان به جای کنش پذیری و مسئولیت گریزی، مسئولیت پذیر شده و در سراسر جنبش، کلیدیترین نقشها را برعهده گرفتند و بعد از آن مردان نیزتوانستند بینش و درک ارتجاعی از زن را از خود دور سازند و در عمل، مدافع آرمان برابری شوند. بله؛ این زنان هستند که باید ابتدا، قیمت آزادی ورهایی و باور به خود را بپردازند و بعد از این است که راه برای تغییرورهایی مردان باز میشود». </blockquote> | ||
== رفتن به عراق == | == رفتن سازمان مجاهدین خلق ایران به عراق == | ||
شورای ملی مقاومت ایران در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۵ در یک جلسهٔ فوقالعاده تصمیم گرفت محل اقامت مسؤل شورا از اروپا به عراق منتقل شود، بیانیهٔ شورای ملی مقاومت در این باره توضیح داد:<blockquote>«رژیم [[روحالله خمینی|خمینی]] میکوشد تا از یک سو، با راهانداختن حرکتهای «مخالف» ساخت کارگاههای خاک گرفتهٔ قم یا امتیاز دادن به برگهای سیاسی سوخته و مدعیان بیاعتبار خود در خارج کشور، جنبش مقاومت انقلابی را منزوی کند، و از سوی دیگر، با توسل به شیوههای رایج خود، از جمله گروگانگیری و شانتاژ سیاسی، کشورهای دیگر را برای فلجکردن جنبش انقلابی تحت فشار قرار دهد…».<ref>اطلاعیهٔ شورای ملی مقاومت ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۵</ref></blockquote> | شورای ملی مقاومت ایران در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۵ در یک جلسهٔ فوقالعاده تصمیم گرفت محل اقامت مسؤل شورا از اروپا به عراق منتقل شود، بیانیهٔ شورای ملی مقاومت در این باره توضیح داد:<blockquote>«رژیم [[روحالله خمینی|خمینی]] میکوشد تا از یک سو، با راهانداختن حرکتهای «مخالف» ساخت کارگاههای خاک گرفتهٔ قم یا امتیاز دادن به برگهای سیاسی سوخته و مدعیان بیاعتبار خود در خارج کشور، جنبش مقاومت انقلابی را منزوی کند، و از سوی دیگر، با توسل به شیوههای رایج خود، از جمله گروگانگیری و شانتاژ سیاسی، کشورهای دیگر را برای فلجکردن جنبش انقلابی تحت فشار قرار دهد…».<ref>اطلاعیهٔ شورای ملی مقاومت ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۵</ref></blockquote> | ||
=== فشارهای سیاسی- عملیات تروریستی علیه مسعود رجوی === | === فشارهای سیاسی- عملیات تروریستی علیه مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق === | ||
دولت ایران در آن زمان شرط عادیسازی روابط خود با دولت فرانسه را اخراج مجاهدین، میدانست، همچینی آزاد سازی گروگانهای فرانسوی در لبنان هم منوط به اخراج مسعود رجوی بود. | دولت ایران در آن زمان شرط عادیسازی روابط خود با دولت فرانسه را اخراج مجاهدین، میدانست، همچینی آزاد سازی گروگانهای فرانسوی در لبنان هم منوط به اخراج مسعود رجوی بود. | ||
رفسنجانی که آن زمان ریاست مجلس ایران را به عهده داشت در دیدار با کاردار فرانسه در تهران گفت: <blockquote>«اکنون فرانسه به شدت متهم است که از تروریستها حمایت میکند، این عذر را که بگویید ما پناهندهٔ سیاسی میپذیریم، حرفی بیش نیست…»<ref>رادیو دولتی ایران - ۱۱ فروردین ۱۳۶۴</ref></blockquote>روزنامه القبس کویت دربارهٔ اقدامات دولت فرانسه در رابطه با مجاهدین نوشت:<ref>روزنامه کویتی القبس ۲۱ فروردین ۱۳۶۵</ref><blockquote>«مقامات فرانسوی اخیراً یک سلسله تدابیر جدید به منظور کاستن از دامنهٔ فعالیتهای مخالفان رژیم ایران در آن کشور و یا پایان دادن به فعالیتهای آنها اتخاذ کردهاند»</blockquote>روزنامه فرانسوی لوموند هم در این زمینه نوشت:<ref>روزنامه فرانسوی لوموند ۲۲ فروردین ۱۳۶۵–۱۱ آوریل ۱۹۸۶</ref><blockquote>«... آقای پاندرو، قائم مقام وزیر امنیت فرانسه مانند نفر پیش از خود در این پست، نمیاندیشد و تحت نظر قرار دادن رهبر مقاومت ایران (مسعود رجوی) را مورد بررسی قرار دادهاست…»</blockquote>تلویزیون کانال ۳ فرانسه در روز اول خرداد ۱۳۶۵ اعلام کرد:<blockquote>«معاون نخست وزیر ایران با اشاره به مخالفین ایرانی پناهنده در فرانسه و مسعود رجوی و مجاهدین خلق خواهان استرداد آنها شد».</blockquote> خبرگزاری فرانسه در گزارشی از میهمانی «انجمن مطبوعات دیپلوماتیک»، به نقل از ژاک شیراک نخست وزیر وقت فرانسه گفت:<ref>خبرگزاری فرانسه ۱ خرداد ۱۳۶۵–۲۲ می ۱۹۸۶</ref><blockquote>«به زودی اقداماتی جهت جلوگیری از فعالیتهای پناهندگان ایرانی در فرانسه علیه رژیم ایران، انجام خواهد شد. آقای شیراک به روشنی مجاهدین خلق آقای رجوی، پناهندگان مستقر در اورسوراوآز، را در اولویت قرارداد و گفت: فرانسه مراقبت خواهدکرد که از زیادهرویهای برخی از پناهندگان ایرانی که بیطرفی را که هنگام درخواست پناهندگی از فرانسه به آن متعهد شدهاند، رعایت نمیکنند، جلوگیری شود».</blockquote>در تاریخ ۲۶ دی ۱۳۶۴، هفتهنامه فرانسوی VSD در مقالهای تحتعنوان «تهران خواستههایش را افزایش میدهد، بهای هولانگیز گروگانهای فرانسوی در لبنان» نوشته بود:<blockquote>«فعالیتهای سیاسی تبعیدیان محدود خواهد شد و حتی برخی از آنها قربانی خواهند گردید. بهعنوان مثال، مسعودرجوی، رهبر مجاهدین خلق، که تا بهحال توسط دو اسکادران ژاندارم در محل اقامتش در اورسوراواز حفاظت شدهاست، اینخطر وجود دارد که یکی از نخستین کسانی باشد که بدوندفاع میماند».</blockquote> | رفسنجانی که آن زمان ریاست مجلس ایران را به عهده داشت در دیدار با کاردار فرانسه در تهران گفت: <blockquote>«اکنون فرانسه به شدت متهم است که از تروریستها حمایت میکند، این عذر را که بگویید ما پناهندهٔ سیاسی میپذیریم، حرفی بیش نیست…»<ref>رادیو دولتی ایران - ۱۱ فروردین ۱۳۶۴</ref></blockquote>روزنامه القبس کویت دربارهٔ اقدامات دولت فرانسه در رابطه با مجاهدین نوشت:<ref>روزنامه کویتی القبس ۲۱ فروردین ۱۳۶۵</ref><blockquote>«مقامات فرانسوی اخیراً یک سلسله تدابیر جدید به منظور کاستن از دامنهٔ فعالیتهای مخالفان رژیم ایران در آن کشور و یا پایان دادن به فعالیتهای آنها اتخاذ کردهاند»</blockquote>روزنامه فرانسوی لوموند هم در این زمینه نوشت:<ref>روزنامه فرانسوی لوموند ۲۲ فروردین ۱۳۶۵–۱۱ آوریل ۱۹۸۶</ref><blockquote>«... آقای پاندرو، قائم مقام وزیر امنیت فرانسه مانند نفر پیش از خود در این پست، نمیاندیشد و تحت نظر قرار دادن رهبر مقاومت ایران (مسعود رجوی) را مورد بررسی قرار دادهاست…»</blockquote>تلویزیون کانال ۳ فرانسه در روز اول خرداد ۱۳۶۵ اعلام کرد:<blockquote>«معاون نخست وزیر ایران با اشاره به مخالفین ایرانی پناهنده در فرانسه و مسعود رجوی و مجاهدین خلق خواهان استرداد آنها شد».</blockquote> خبرگزاری فرانسه در گزارشی از میهمانی «انجمن مطبوعات دیپلوماتیک»، به نقل از ژاک شیراک نخست وزیر وقت فرانسه گفت:<ref>خبرگزاری فرانسه ۱ خرداد ۱۳۶۵–۲۲ می ۱۹۸۶</ref><blockquote>«به زودی اقداماتی جهت جلوگیری از فعالیتهای پناهندگان ایرانی در فرانسه علیه رژیم ایران، انجام خواهد شد. آقای شیراک به روشنی مجاهدین خلق آقای رجوی، پناهندگان مستقر در اورسوراوآز، را در اولویت قرارداد و گفت: فرانسه مراقبت خواهدکرد که از زیادهرویهای برخی از پناهندگان ایرانی که بیطرفی را که هنگام درخواست پناهندگی از فرانسه به آن متعهد شدهاند، رعایت نمیکنند، جلوگیری شود».</blockquote>در تاریخ ۲۶ دی ۱۳۶۴، هفتهنامه فرانسوی VSD در مقالهای تحتعنوان «تهران خواستههایش را افزایش میدهد، بهای هولانگیز گروگانهای فرانسوی در لبنان» نوشته بود:<blockquote>«فعالیتهای سیاسی تبعیدیان محدود خواهد شد و حتی برخی از آنها قربانی خواهند گردید. بهعنوان مثال، مسعودرجوی، رهبر مجاهدین خلق، که تا بهحال توسط دو اسکادران ژاندارم در محل اقامتش در اورسوراواز حفاظت شدهاست، اینخطر وجود دارد که یکی از نخستین کسانی باشد که بدوندفاع میماند».</blockquote> | ||
[[پرونده:مسعود رجوی هنگام ورود به عراق.jpg| | [[پرونده:مسعود رجوی هنگام ورود به عراق.jpg|alt=مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق ایران هنگام ورود به عراق|بندانگشتی|مسعود رجوی هنگام ورود به عراق]] | ||
در ۱۳ فروردین ۱۳۶۵، شبهنگام، بمبی در چند صدمتری اقامتگاه مسعود رجوی در اورسورواز، منفجر گردید. مجاهدین اینانفجار را بک اخطار تلقی کردند.<ref>کتاب دموکراسی خیانت شده- کمیسیون خارجی شورای ملی مقاومت- صفحهٔ ۸۰</ref> | در ۱۳ فروردین ۱۳۶۵، شبهنگام، بمبی در چند صدمتری اقامتگاه مسعود رجوی در اورسورواز، منفجر گردید. مجاهدین اینانفجار را بک اخطار تلقی کردند.<ref>کتاب دموکراسی خیانت شده- کمیسیون خارجی شورای ملی مقاومت- صفحهٔ ۸۰</ref> | ||
خط ۴۵۰: | خط ۴۵۰: | ||
=== تأسیس ارتش آزادیبخش ملی ایران === | === تأسیس ارتش آزادیبخش ملی ایران === | ||
در روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۶ مسعود رجوی ارتش آزادیبخش ملی ایران را تأسیس کرد. سازمان مجاهدین خلق تا آن زمان از نیروی نظامی خود برای ضربه زدن به نیروهای نظامی دولت ایران استفاده میکردند، اما کارها و عملیات آنها پراکنده و در مقیاس کوچک بود، مسعود رجوی تصمیم گرفته بود تا با تأسیس ارتش آزادیبخش ملی ایران، حملات تعیینکنندهتری علیه نیروهای نظامی ایران به قصد سرنگونی جمهوری اسلامی داشته باشد. مجاهدین همچنین هدف خودشان از حملات را، از کار انداختن ماشین جنگی خمینی اعلام کرده بودند. | در روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۶ مسعود رجوی ارتش آزادیبخش ملی ایران را تأسیس کرد. سازمان مجاهدین خلق تا آن زمان از نیروی نظامی خود برای ضربه زدن به نیروهای نظامی دولت ایران استفاده میکردند، اما کارها و عملیات آنها پراکنده و در مقیاس کوچک بود، مسعود رجوی تصمیم گرفته بود تا با تأسیس ارتش آزادیبخش ملی ایران، حملات تعیینکنندهتری علیه نیروهای نظامی ایران به قصد سرنگونی جمهوری اسلامی داشته باشد. مجاهدین همچنین هدف خودشان از حملات را، از کار انداختن ماشین جنگی خمینی اعلام کرده بودند. | ||
[[پرونده:عملیات فروغ جاویدان.jpg| | [[پرونده:عملیات فروغ جاویدان.jpg|alt=اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران در عملیات فروغ جاویدان|بندانگشتی|عملیات فروغ جاویدان]] | ||
ارتش آزادیبخش چند عملیات بزرگ انجام داد که آفتاب، چلچراغ و فروغ جاویدان از جمله آنهاست. | ارتش آزادیبخش چند عملیات بزرگ انجام داد که آفتاب، چلچراغ و فروغ جاویدان از جمله آنهاست. | ||
خط ۴۶۴: | خط ۴۶۴: | ||
سازمان مجاهدین خلق ایران هم که در عراق مستقر بود، نمیتوانست از این بحران، تأثیر نپذیرد، آنها برای پرهیز از هر گونه درگیری نظامی با هر نیرویی، در منطقهای در اطراف کرکوک تجمع کردند. آنها دولت آمریکا را هم از مختصات قرارگاههایشان مطلع نمودند. | سازمان مجاهدین خلق ایران هم که در عراق مستقر بود، نمیتوانست از این بحران، تأثیر نپذیرد، آنها برای پرهیز از هر گونه درگیری نظامی با هر نیرویی، در منطقهای در اطراف کرکوک تجمع کردند. آنها دولت آمریکا را هم از مختصات قرارگاههایشان مطلع نمودند. | ||
=== عملیات مروارید === | === عملیات مروارید سازمان مجاهدین خلق ایران === | ||
عملیات مروارید سلسله درگیریهایی بود که بین نیروهای سازمان مجاهدین خلق ایران و نیروهای نظامی ایران در منطقه ارتفاعات مروارید انجام شد. دولت ایران قصد داشت در شرایطی که ایجاد شده بود، مجاهدین را و در صورت امکان دولت عراق از میان بردارد. | عملیات مروارید سلسله درگیریهایی بود که بین نیروهای سازمان مجاهدین خلق ایران و نیروهای نظامی ایران در منطقه ارتفاعات مروارید انجام شد. دولت ایران قصد داشت در شرایطی که ایجاد شده بود، مجاهدین را و در صورت امکان دولت عراق از میان بردارد. | ||
خط ۴۷۳: | خط ۴۷۳: | ||
بعد از این عقبنشینی رفسنجانی روز ۲۳ فروردین ۱۳۷۰ گفت:<ref>رادیوی دولتی ایران- نماز جمعه ۲۳ فروردین ۱۳۷۰</ref> <blockquote>«ما مأمور نیستیم که ۱۳۰۰ کیلومتر مرزمان را با عراق حفظ کنیم… ممکن است بعضیها از ایران بروند … آن طرف کاری انجام بدهند و برگردند…»</blockquote> | بعد از این عقبنشینی رفسنجانی روز ۲۳ فروردین ۱۳۷۰ گفت:<ref>رادیوی دولتی ایران- نماز جمعه ۲۳ فروردین ۱۳۷۰</ref> <blockquote>«ما مأمور نیستیم که ۱۳۰۰ کیلومتر مرزمان را با عراق حفظ کنیم… ممکن است بعضیها از ایران بروند … آن طرف کاری انجام بدهند و برگردند…»</blockquote> | ||
== قرارگرفتن درلیست تروریستی و خروج از آن == | == قرارگرفتن نام سازمان مجاهدین خلق ایران درلیست تروریستی و خروج از آن == | ||
درزمان ریاست جمهوری بیل کلینتون که همزمان با رئیس جمهورشدن محمد خاتمی درایران بود، وزارت خارجه آمریکا تصمیم گرفت مجاهدین را درلیست «سازمانهای تروریستی خارجی» بگذارد. | درزمان ریاست جمهوری بیل کلینتون که همزمان با رئیس جمهورشدن محمد خاتمی درایران بود، وزارت خارجه آمریکا تصمیم گرفت مجاهدین را درلیست «سازمانهای تروریستی خارجی» بگذارد. | ||
خط ۴۹۴: | خط ۴۹۴: | ||
== حمله ائتلاف به رهبری آمریکا به عراق در سال ۱۳۸۱ == | == حمله ائتلاف به رهبری آمریکا به عراق در سال ۱۳۸۱ == | ||
در واپسین روز سال ۱۳۸۱ (۲۰ مارس ۲۰۰۳) یک ائتلاف بینالمللی به فرماندهی آمریکا و بریتانیا، حمله به عراق را شروع کردند، این عملیات که حمله به عراق و یا آزاد سازی عراق نام داشت، با مهیبترین بمبارانهای تاریخ شروع شد، در این عملیات علاوه بر این کشورها ۲۹ کشور دیگر از جمله لهستان، ژاپن، کره جنوبی، ایتالیا، اسپانیا، استرالیا و… شرکت داشتند و بخشی از نیروی نظامی یا پشتیبانی لجستیکی جنگ را تأمین کردند. این جنگ که در آن نیروهای ائتلاف بینالمللی از پیشرفتهترین جنگافزارها استفاده کردند، به درازا نکشید و سه هفته بعد یعنی در تاریخ ۲۰ فروردین ۱۳۸۲ (۹ آوریل ۲۰۰۳) بغداد سقوط کرد و عراق به اشغال نیروهای ائتلاف درآمد. | در واپسین روز سال ۱۳۸۱ (۲۰ مارس ۲۰۰۳) یک ائتلاف بینالمللی به فرماندهی آمریکا و بریتانیا، حمله به عراق را شروع کردند، این عملیات که حمله به عراق و یا آزاد سازی عراق نام داشت، با مهیبترین بمبارانهای تاریخ شروع شد، در این عملیات علاوه بر این کشورها ۲۹ کشور دیگر از جمله لهستان، ژاپن، کره جنوبی، ایتالیا، اسپانیا، استرالیا و… شرکت داشتند و بخشی از نیروی نظامی یا پشتیبانی لجستیکی جنگ را تأمین کردند. این جنگ که در آن نیروهای ائتلاف بینالمللی از پیشرفتهترین جنگافزارها استفاده کردند، به درازا نکشید و سه هفته بعد یعنی در تاریخ ۲۰ فروردین ۱۳۸۲ (۹ آوریل ۲۰۰۳) بغداد سقوط کرد و عراق به اشغال نیروهای ائتلاف درآمد. | ||
[[پرونده:بمباران قرارگاههای مجاهدین خلق توسط نیروهای آمریکایی.jpg| | [[پرونده:بمباران قرارگاههای مجاهدین خلق توسط نیروهای آمریکایی.jpg|alt=بمباران قرارگاههای سازمان مجاهدین خلق توسط نیروهای آمریکایی|بندانگشتی|بمباران قرارگاههای مجاهدین خلق توسط نیروهای آمریکایی]] | ||
=== بمباران مقرهای مجاهدین === | === بمباران مقرهای سازمان مجاهدین خلق ایران === | ||
سازمان مجاهدین خلق ایران پیش از شروع جنگ اعلام کرد که در این جنگ بیطرف خواهد ماند، در این راستا نیروهایش را از تمامی نقاط مرزی به سه قرارگاه اشرف، بنیاد علوی و انزلی واقع در استان دیاله عراق منتقل کرد، مختصات تمامی این مقرات را هم به اطلاع وزارت خارجه و دفاع آمریکا و بریتانیا رساند. | سازمان مجاهدین خلق ایران پیش از شروع جنگ اعلام کرد که در این جنگ بیطرف خواهد ماند، در این راستا نیروهایش را از تمامی نقاط مرزی به سه قرارگاه اشرف، بنیاد علوی و انزلی واقع در استان دیاله عراق منتقل کرد، مختصات تمامی این مقرات را هم به اطلاع وزارت خارجه و دفاع آمریکا و بریتانیا رساند. | ||
خط ۵۱۳: | خط ۵۱۳: | ||
به این ترتیب تمامی پایگاههای مجاهدین مورد حمله نیروهای ائتلاف قرار گرفت و نزدیک به ۵۰ نفر از اعضای سازمان مجاهدین در این حملات کشته شدند و دهها تن مجروح شدند. اما علیرغم این حملات، سازمان مجاهدین با نیروهای ائتلاف درگیر نشد. | به این ترتیب تمامی پایگاههای مجاهدین مورد حمله نیروهای ائتلاف قرار گرفت و نزدیک به ۵۰ نفر از اعضای سازمان مجاهدین در این حملات کشته شدند و دهها تن مجروح شدند. اما علیرغم این حملات، سازمان مجاهدین با نیروهای ائتلاف درگیر نشد. | ||
=== گردآوری سلاحهای مجاهدین مابازای حفاظت === | === گردآوری سلاحهای سازمان مجاهدین خلق ایران مابازای حفاظت === | ||
==== توافق آتشبس ==== | ==== توافق آتشبس ==== | ||
سازمان مجاهدین خلق ایران اردیبهشت ماه ۱۳۸۲ با نیروهای آمریکایی به یک توافق آتشبس دست یافت، | سازمان مجاهدین خلق ایران اردیبهشت ماه ۱۳۸۲ با نیروهای آمریکایی به یک توافق آتشبس دست یافت، | ||
خط ۵۲۰: | خط ۵۲۰: | ||
در کتاب «داستان سف پنجاه ساله» در این رابطه آمدهاست:<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی - صفحهٔ ۳۹۷</ref><blockquote>«سیاستی که در قبال ایران باید پیش برود سوژهای است که دولت جرج بوش بر سر آن اختلاف دارد. تصمیم خلع سلاح مجاهدین خلق، سازمان اپوزیسیون رژیم ایران که در عراق مستقر است، توسط آقای بوش چندروز پیش، بعد از بحثهایی در شورای امنیت ملی، که ازجمله کالین پاول، وزیر خارجه و دونالد رامسفیلد، وزیر دفاع، در آن شرکت دارند، گرفته شد. حکمیت ریاست جمهوری موفقیتی برای آقای پاول بود که طی سه هفته با توافقی که بین نظامیان و مجاهدین بسته شده بود، مخالفت ورزیده بود»</blockquote>این شروع روندی بود که به گردآوری سلاحهای مجاهدین ختم شد، نیویورک تایمز در این باره نوشت:<ref>روزنامه نیویورک تایمز ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۲</ref><blockquote>«فرماندهان نظامی آمریکا در عراق، بنا بر تصمیم جرج بوش، رئیس جمهور ایالات متّحده، خلع سلاح یک گروه اپوزیسیون ایرانی را آغاز کردهاند که تعیین وضعیتش هفتهها موضوع بحث و بررسی در بالاترین سطوح دولت بوش بودهاست. مقامهای نظامی آمریکا در روزهای اخیر با رهبران مجاهدین خلق ملاقات کردهاند تا ترتیبات خلع سلاح و اینکه دیگر این گروه در عراق عملیات نظامی انجام ندهد، به انجام برسانند».</blockquote> | در کتاب «داستان سف پنجاه ساله» در این رابطه آمدهاست:<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی - صفحهٔ ۳۹۷</ref><blockquote>«سیاستی که در قبال ایران باید پیش برود سوژهای است که دولت جرج بوش بر سر آن اختلاف دارد. تصمیم خلع سلاح مجاهدین خلق، سازمان اپوزیسیون رژیم ایران که در عراق مستقر است، توسط آقای بوش چندروز پیش، بعد از بحثهایی در شورای امنیت ملی، که ازجمله کالین پاول، وزیر خارجه و دونالد رامسفیلد، وزیر دفاع، در آن شرکت دارند، گرفته شد. حکمیت ریاست جمهوری موفقیتی برای آقای پاول بود که طی سه هفته با توافقی که بین نظامیان و مجاهدین بسته شده بود، مخالفت ورزیده بود»</blockquote>این شروع روندی بود که به گردآوری سلاحهای مجاهدین ختم شد، نیویورک تایمز در این باره نوشت:<ref>روزنامه نیویورک تایمز ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۲</ref><blockquote>«فرماندهان نظامی آمریکا در عراق، بنا بر تصمیم جرج بوش، رئیس جمهور ایالات متّحده، خلع سلاح یک گروه اپوزیسیون ایرانی را آغاز کردهاند که تعیین وضعیتش هفتهها موضوع بحث و بررسی در بالاترین سطوح دولت بوش بودهاست. مقامهای نظامی آمریکا در روزهای اخیر با رهبران مجاهدین خلق ملاقات کردهاند تا ترتیبات خلع سلاح و اینکه دیگر این گروه در عراق عملیات نظامی انجام ندهد، به انجام برسانند».</blockquote> | ||
==== مذاکرات بین ژنرال اودیرنو و مسئول اول مجاهدین مژگان پارسایی ==== | ==== مذاکرات بین ژنرال اودیرنو و مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران مژگان پارسایی ==== | ||
[[پرونده:ژنرال اودیرنو.jpg|جایگزین=ٰٰٰٰژنرال اودیرنو رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا|بندانگشتی|ٰٰٰٰژنرال اودیرنو رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا]] | [[پرونده:ژنرال اودیرنو.jpg|جایگزین=ٰٰٰٰژنرال اودیرنو رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا|بندانگشتی|ٰٰٰٰژنرال اودیرنو رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا]] | ||
مذاکرات بین هیئت سازمان مجاهدین خلق ایران به سرپرستی مژگان پارسایی با هیئت ایالات متحدهٔ آمریکا به سرپرستی ژنرال ریموند اودیرنو برای دستیابی به یک چارچوب و جدول زمانی برای خلع سلاح سازمان مجاهدین خلق در فضای جنگی ساعتها به طول انجامید. | مذاکرات بین هیئت سازمان مجاهدین خلق ایران به سرپرستی مژگان پارسایی با هیئت ایالات متحدهٔ آمریکا به سرپرستی ژنرال ریموند اودیرنو برای دستیابی به یک چارچوب و جدول زمانی برای خلع سلاح سازمان مجاهدین خلق در فضای جنگی ساعتها به طول انجامید. | ||
خط ۵۲۷: | خط ۵۲۷: | ||
ژنرال اودیرنو دربارهٔ این توافق به خبرگزاری فرانسه گفت:<blockquote>«این یک تسلیم نیست؛ یک توافق برای سرجمع کردن تسلیحات و گردآوری رزمندگان است… برای من روشن است که آنها شیفتهٔ مبارزهشان هستند و به یک ایران دموکراتیک ایمان دارند. چه بسا که من وقتی روند مذاکرات را شروع کردم این را خوب درک نکرده بودم».<ref>خبرگزاری فرانسه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۲–۱۱ می ۲۰۰۳</ref></blockquote> | ژنرال اودیرنو دربارهٔ این توافق به خبرگزاری فرانسه گفت:<blockquote>«این یک تسلیم نیست؛ یک توافق برای سرجمع کردن تسلیحات و گردآوری رزمندگان است… برای من روشن است که آنها شیفتهٔ مبارزهشان هستند و به یک ایران دموکراتیک ایمان دارند. چه بسا که من وقتی روند مذاکرات را شروع کردم این را خوب درک نکرده بودم».<ref>خبرگزاری فرانسه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۲–۱۱ می ۲۰۰۳</ref></blockquote> | ||
[[پرونده:مژگان پارسایی.jpg| | [[پرونده:مژگان پارسایی.jpg|alt=مژگان پارسایی مسئول اول پیشین سازمان مجاهدین خلق وجانشین فرمانده کل ارتش آزادیبخش|بندانگشتی|مژگان پارسایی مسئول اول پیشین وجانشین فرمانده کل ارتش آزادیبخش]] | ||
ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) در فلوریدا با صدور اطلاعیهای اعلام کرد:<blockquote>«تمرکزِ داوطلبانه نیروهای مجاهدین مورد تأیید سپاه پنجم ارتش آمریکا، که در عراق مستقر است، قرارگرفته و وقتی این طرح به اجرا درآید، حل مسالمتآمیز این جریان بین مجاهدین خلق ایران و ائتلاف به نحو قابل ملاحظهای شرایط ایجاد یک محیط با سلامت و امنیت را برای مردم عراق بهوجود خواهد آورد… سپاه پنجم ارتش آمریکا از این پیشتر بر قرارداد آتشبس امضاشده بین مجاهدین خلق و نیروهای ویژه آمریکا نظارت داشت و نیروهای مجاهدین در اجرای این توافق از خود همکاری نشان دادند که اکنون هم ادامه دارد… ما اطمینان داریم که این روند، بهراحتی، پیش خواهد رفت و ما این کار را به شیوه سنجیدهای انجام خواهیم داد تا احتمال هرگونه سوء تفاهم و تجدید خشونت را به حداقل برسانیم.<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی- صفحهٔ ۳۹۹</ref></blockquote>خبرگزاری فرانسه هم در مورد این توافق گزارش داد:<blockquote>«نیروهای آمریکایی روز شنبه به توافقی با مجاهدین خلق، گروه اصلی مسلح مخالف رژیم ایران، دست یافتند. این را یک فرمانده آمریکایی که دربارهٔ این توافق مذاکره کرده بود، به خبرگزاری فرانسه اعلام داشت… ژنرال اودیرنو اظهار عقیده کرد که باید در طبقهبندی سازمان مجاهدین خلق ایران توسط وزارت خارجهٔ آمریکا به عنوان یک سازمان تروریستی بازبینی صورت گیرد».<ref>خبرگزاری فرانسه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۲–۱۰ می ۲۰۰۳</ref></blockquote>به این ترتیب تمام تسلیحات و مهمات سازمان مجاهدین خلق ایران در چارچوب یک توافق با ایالات متحده آمریکا در مقابل حفاظت آمریکا گردآوری و در محلی در نزدیکی مقر این سازمان به نام اشرف گردآوری شد. | ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) در فلوریدا با صدور اطلاعیهای اعلام کرد:<blockquote>«تمرکزِ داوطلبانه نیروهای مجاهدین مورد تأیید سپاه پنجم ارتش آمریکا، که در عراق مستقر است، قرارگرفته و وقتی این طرح به اجرا درآید، حل مسالمتآمیز این جریان بین مجاهدین خلق ایران و ائتلاف به نحو قابل ملاحظهای شرایط ایجاد یک محیط با سلامت و امنیت را برای مردم عراق بهوجود خواهد آورد… سپاه پنجم ارتش آمریکا از این پیشتر بر قرارداد آتشبس امضاشده بین مجاهدین خلق و نیروهای ویژه آمریکا نظارت داشت و نیروهای مجاهدین در اجرای این توافق از خود همکاری نشان دادند که اکنون هم ادامه دارد… ما اطمینان داریم که این روند، بهراحتی، پیش خواهد رفت و ما این کار را به شیوه سنجیدهای انجام خواهیم داد تا احتمال هرگونه سوء تفاهم و تجدید خشونت را به حداقل برسانیم.<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی- صفحهٔ ۳۹۹</ref></blockquote>خبرگزاری فرانسه هم در مورد این توافق گزارش داد:<blockquote>«نیروهای آمریکایی روز شنبه به توافقی با مجاهدین خلق، گروه اصلی مسلح مخالف رژیم ایران، دست یافتند. این را یک فرمانده آمریکایی که دربارهٔ این توافق مذاکره کرده بود، به خبرگزاری فرانسه اعلام داشت… ژنرال اودیرنو اظهار عقیده کرد که باید در طبقهبندی سازمان مجاهدین خلق ایران توسط وزارت خارجهٔ آمریکا به عنوان یک سازمان تروریستی بازبینی صورت گیرد».<ref>خبرگزاری فرانسه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۲–۱۰ می ۲۰۰۳</ref></blockquote>به این ترتیب تمام تسلیحات و مهمات سازمان مجاهدین خلق ایران در چارچوب یک توافق با ایالات متحده آمریکا در مقابل حفاظت آمریکا گردآوری و در محلی در نزدیکی مقر این سازمان به نام اشرف گردآوری شد. | ||
در ژوئیه ۲۰۰۴ نهایتاً پس از چند نوبت تحقیق و مصاحبه انفرادی با تک تک اعضای سازمان مجاهدین خلق پیرامون سوابق آنها توسط ۹ ارگان مختلف امنیتی و اطلاعاتی آمریکا، که ۱۶ماه بهطول انجامید، کارت «شخص حفاظتشده» توسط ارتش آمریکا برای ساکنان اشرف صادر شد و دولت آمریکا به موجب آن، متعهد به رعایت مفاد کنوانسیون۴ ژنو و اصل «نانرفولمان» (ممنوعیت جابهجایی اجباری) دربارهٔ ساکنان اشرف گردید. تعهدی که در سال۲۰۰۹ و احاله حفاظت ساکنان اشرف به دولت عراق آشکارا آن را نقض کرد.<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/124524 سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> | در ژوئیه ۲۰۰۴ نهایتاً پس از چند نوبت تحقیق و مصاحبه انفرادی با تک تک اعضای سازمان مجاهدین خلق پیرامون سوابق آنها توسط ۹ ارگان مختلف امنیتی و اطلاعاتی آمریکا، که ۱۶ماه بهطول انجامید، کارت «شخص حفاظتشده» توسط ارتش آمریکا برای ساکنان اشرف صادر شد و دولت آمریکا به موجب آن، متعهد به رعایت مفاد کنوانسیون۴ ژنو و اصل «نانرفولمان» (ممنوعیت جابهجایی اجباری) دربارهٔ ساکنان اشرف گردید. تعهدی که در سال۲۰۰۹ و احاله حفاظت ساکنان اشرف به دولت عراق آشکارا آن را نقض کرد.<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/124524 سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> | ||
== [[کودتای ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳]] == | == [[کودتای ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳]] == | ||
بعد از خلع سلاح اعضای سازمان مجاهدین در عراق، پلیس فرانسه به بهانهی تروریسم بطور گسترده علیه پناهندگان و اعضای مقاومت ایران دست به حمله زد. روز [[کودتای ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳|۱۷ ژوئن ۲۰۰۳]] برابر با ۲۷ خرداد ۱۳۸۲ تعداد ۱۳۸۰ نفر از نیروهای پلیس فرانسه در یک یورش گسترده به مقر شورای ملی مقاومت ایران در اورسوراواز در شمال پاریس بیش از ۱۶۵ نفر از پناهندگان ایرانی را دستگیر کردند. مریم رجوی، هم در بین دستگیرشدگان بود. این حمله کودتایی علیه شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران به شمار میرفت. دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران در همین رابطه اطلاعیهای منتشر کرد. در این اطلاعیه آقای مسعود رجوی، مسئول شورای ملی مقاومت، این کار دولت فرانسه را یک عمل ننگین خواند و از ژاک شیراک رئیسجمهور وقت فرانسه خواهان رفع سریع هر گونه محدودیت از مریم رجوی شد. از نیمه شب همان روز به غیر از مریم رجوی و ۲۱ نفر دیگر، بقیه دستگیرشدگان به تدریج آزاد شدند. | بعد از خلع سلاح اعضای سازمان مجاهدین در عراق، پلیس فرانسه به بهانهی تروریسم بطور گسترده علیه پناهندگان و اعضای مقاومت ایران دست به حمله زد. روز [[کودتای ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳|۱۷ ژوئن ۲۰۰۳]] برابر با ۲۷ خرداد ۱۳۸۲ تعداد ۱۳۸۰ نفر از نیروهای پلیس فرانسه در یک یورش گسترده به مقر شورای ملی مقاومت ایران در اورسوراواز در شمال پاریس بیش از ۱۶۵ نفر از پناهندگان ایرانی را دستگیر کردند. مریم رجوی، هم در بین دستگیرشدگان بود. این حمله کودتایی علیه شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران به شمار میرفت. دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران در همین رابطه اطلاعیهای منتشر کرد. در این اطلاعیه آقای مسعود رجوی، مسئول شورای ملی مقاومت، این کار دولت فرانسه را یک عمل ننگین خواند و از ژاک شیراک رئیسجمهور وقت فرانسه خواهان رفع سریع هر گونه محدودیت از مریم رجوی شد. از نیمه شب همان روز به غیر از مریم رجوی و ۲۱ نفر دیگر، بقیه دستگیرشدگان به تدریج آزاد شدند. | ||
خط ۵۴۵: | خط ۵۴۵: | ||
سرانجام روز سه شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۳ (۱۶ سپتامبر ۲۰۱۴) قاضی تحقیق ضد تروریسم دادسرای پاریس با صدور دستور منع تعقیب در [[کودتای ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳|پرونده ۱۷ ژوئن]] با تصریح بر اینکه هیچ دلیلی برای اتهامهای مالی و هیچ نشانهای مبنی بر پولشویی، تقلب، جعل و… در این پرونده دیده نمیشود، [[کودتای ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳|پرونده ۱۷ ژوئن]] را که از ۱۴ سال پیش علیه مریم رجوی، مجاهدین و مقاومت ایران گشوده شده بود، برای همیشه مختومه اعلام کرد. | سرانجام روز سه شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۳ (۱۶ سپتامبر ۲۰۱۴) قاضی تحقیق ضد تروریسم دادسرای پاریس با صدور دستور منع تعقیب در [[کودتای ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳|پرونده ۱۷ ژوئن]] با تصریح بر اینکه هیچ دلیلی برای اتهامهای مالی و هیچ نشانهای مبنی بر پولشویی، تقلب، جعل و… در این پرونده دیده نمیشود، [[کودتای ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳|پرونده ۱۷ ژوئن]] را که از ۱۴ سال پیش علیه مریم رجوی، مجاهدین و مقاومت ایران گشوده شده بود، برای همیشه مختومه اعلام کرد. | ||
== تحویلدهی حفاظت مجاهدین به دولت عراق در سال ۲۰۰۹ == | == تحویلدهی حفاظت اعضای سازمان مجاهدین خلق به دولت عراق در سال ۲۰۰۹ == | ||
از تابستان ۱۳۸۷(۲۰۰۸ م) با اعلام خبر توافق خروج نیروهای آمریکایی از عراق، و تحویل حفاظت قرارگاه اشرف به نیروهای عراقی، سازمان مجاهدین خلق دست به یک کارزار جهانی زد تا این که آمریکا را متقاعد کند حفاظت اشرف را به دولت عراق که متحد دولت ایران است تحویل ندهد. | از تابستان ۱۳۸۷(۲۰۰۸ م) با اعلام خبر توافق خروج نیروهای آمریکایی از عراق، و تحویل حفاظت قرارگاه اشرف به نیروهای عراقی، سازمان مجاهدین خلق دست به یک کارزار جهانی زد تا این که آمریکا را متقاعد کند حفاظت اشرف را به دولت عراق که متحد دولت ایران است تحویل ندهد. | ||
خط ۵۵۶: | خط ۵۵۶: | ||
البته آمریکا نهایتاً به این تعهد خود نیز عمل نکرد و تمامی نیروهایش را از اشرف خارج کرد. به این ترتیب در روز اول ژانویه سال ۲۰۰۹ (۱۲دیماه ۱۳۸۷)، در آستانه خروج نیروهای آمریکایی از عراق، آمریکا، مسئولیت حفاظت از مجاهدین در قرارگاه اشرف را تحویل دولت عراق داد. | البته آمریکا نهایتاً به این تعهد خود نیز عمل نکرد و تمامی نیروهایش را از اشرف خارج کرد. به این ترتیب در روز اول ژانویه سال ۲۰۰۹ (۱۲دیماه ۱۳۸۷)، در آستانه خروج نیروهای آمریکایی از عراق، آمریکا، مسئولیت حفاظت از مجاهدین در قرارگاه اشرف را تحویل دولت عراق داد. | ||
== حملات نظامی به اشرف == | == حملات نظامی به اشرف مقر سازمان مجاهدین خلق ایران == | ||
از زمانی که حفاظت قرارگاه اشرف به نیروهای عراق تحویل داده شد، جمهوری اسلامی از طریق وابستگاه خود در دولت عراق فشار را بر ساکنان افزایش داده و سرانجام حملات خود را علیه آنها آغاز نمود. | از زمانی که حفاظت قرارگاه اشرف به نیروهای عراق تحویل داده شد، جمهوری اسلامی از طریق وابستگاه خود در دولت عراق فشار را بر ساکنان افزایش داده و سرانجام حملات خود را علیه آنها آغاز نمود. | ||
مهمترین این حملات ۶ و ۷ مرداد ۱۳۸۸ (۲۸ و ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۹) ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ (۸ آوریل ۲۰۱۱) و قتلعام ۱۰ شهریور ۱۳۹۲(۱ سپتامبر ۲۰۱۳) بود، در این حملات در مجموع ۹۹ تن از مجاهدین کشته و صدها نفر زخمی شدند. | مهمترین این حملات ۶ و ۷ مرداد ۱۳۸۸ (۲۸ و ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۹) ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ (۸ آوریل ۲۰۱۱) و قتلعام ۱۰ شهریور ۱۳۹۲(۱ سپتامبر ۲۰۱۳) بود، در این حملات در مجموع ۹۹ تن از مجاهدین کشته و صدها نفر زخمی شدند. | ||
[[پرونده:حمله شش و هفتم مرداد به کمپ اشرف.JPG| | [[پرونده:حمله شش و هفتم مرداد به کمپ اشرف.JPG|alt=حمله ششم و هفتم مرداد به کمپ اشرف محل استقرار اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران |بندانگشتی|حمله ششم و هفتم مرداد به کمپ اشرف]] | ||
=== حمله ۶ و ۷ مرداد ۱۳۸۸ (۲۸ و ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۹) === | === حمله ۶ و ۷ مرداد ۱۳۸۸ (۲۸ و ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۹) === | ||
خط ۵۷۲: | خط ۵۷۲: | ||
وبسایت مجاهدین در این باره نوشت:<blockquote>«در روزهای ۶ و ۷مرداد ۱۳۸۸، گلههای وحشی و جنایتکار دستآموز خامنهای ـ مالکی با خودروهای هاموی، آبپاش، لودر، سلاح گرم، چماق، داس، تبر و میله آهنی و… بهاشرف حمله کردند، تخریب کردند و مجاهدان بیسلاح و بیسپر را آماج شقاوتبارترین ضربات خود قرار دادند. آنها در این حملات وحشیانه، ۱۱ مجاهد خلق را شهید کردند، صدها نفر را مجروح و دچار نقصعضو و بیش از هزار نفر را بهشدت مصدوم کردند و ۳۶مجاهد خلق مصدوم و مجروح را بهگروگان گرفتند و بخشی از اموال را هم تخریب یا بهسرقت بردند.»<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/124524 سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref></blockquote> | وبسایت مجاهدین در این باره نوشت:<blockquote>«در روزهای ۶ و ۷مرداد ۱۳۸۸، گلههای وحشی و جنایتکار دستآموز خامنهای ـ مالکی با خودروهای هاموی، آبپاش، لودر، سلاح گرم، چماق، داس، تبر و میله آهنی و… بهاشرف حمله کردند، تخریب کردند و مجاهدان بیسلاح و بیسپر را آماج شقاوتبارترین ضربات خود قرار دادند. آنها در این حملات وحشیانه، ۱۱ مجاهد خلق را شهید کردند، صدها نفر را مجروح و دچار نقصعضو و بیش از هزار نفر را بهشدت مصدوم کردند و ۳۶مجاهد خلق مصدوم و مجروح را بهگروگان گرفتند و بخشی از اموال را هم تخریب یا بهسرقت بردند.»<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/124524 سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref></blockquote> | ||
[[پرونده:حمله ششم و هفتم مرداد -یک زن مجاهد زخمی.JPG| | [[پرونده:حمله ششم و هفتم مرداد -یک زن مجاهد زخمی.JPG|alt=حمله شش و هفت مرداد به کمپ اشرف- یک زن مجاهد زخمی از سازمان مجاهدین خلق ایران |بندانگشتی|حمله شش و هفت مرداد به کمپ اشرف- یک زن مجاهد زخمی]] | ||
طاهر بومدرا[رئیس دفتر حقوق بشر یونامی و مشاور نماینده ویژه دبیر کل در مسائل مربوط به کمپ اشرف از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲] میگوید:<ref>کتاب «داستان ناگفته کمپ اشرف» نوشته طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی در عراق - صفحهٔ ۱۹</ref><blockquote>«آنها (نیروهای عراقی) از هامویها و بلدوزرها برای خراب کردن حصارها و دیوارهای اطراف اشرف استفاده کرده، بی هیچ ملاحظه ایی در تمامی جهات با سرعت حرکت کرده و تجمع ساکنین را هدف قرار دادند. نیروهای امنیتی عراقی پیاده و مسلح به باتون که بعضاً میخ دار هم بود، میله آهنی، چوب بیسبال، زنجیر، داس، تبر، گاز اشک آور، نارنجکهای صوتی و آب فشار قوی بازور بداخل کمپ وارد شده و به صدها نفر از ساکنین غیر مسلح که زنجیر انسانی تشکیل داده بودند حمله کردند. در بعضی نقاط نیروهای مسلح عراقی بر روی ساکنین آتش گشودند. بر اساس برآورد بعضی از شاهدان عینی از نیروهای آمریکایی مستقر در عراق، حمله بسیار خشونت بار بوده و ساعتها بطول انجامیدهاست تا اینکه بعداز نیمه شب متوقف شد. در صبح روز بعد، ۲۹ ژوئیه، نیروهای مسلح عراقی حوالی ساعت ۱۰۱۵ بداخل کمپ برگشته و در میدان لاله نزدیک ایستگاه آب کمپ اتراق کردند. آنها به همان طریق و با همان سلاحهای روز قبل به ساکنین حمله کردند. در پایگاه قرارگاه عملیاتی گریزلی (قرارگاه عملیاتی گریزلی) واحد رزمی ۱۳۴ نیروهای آمریکایی در سکوت نظاره گر وقایع بود».</blockquote>بعد از این حمله نیروهای عراقی د یک محاصرهٔ سنگین شامیل منع تردد، منع ارتباط با عراقیان، محاصره پزشکی، لجستکی و جنگ روانی بوسیله بلندگوهای منصوب دورتادور اشرف را بر ساکنان کمپ اشرف آغاز کردند. این محاصره تا سالهای بعد ادامه پیدا کرد. | طاهر بومدرا[رئیس دفتر حقوق بشر یونامی و مشاور نماینده ویژه دبیر کل در مسائل مربوط به کمپ اشرف از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲] میگوید:<ref>کتاب «داستان ناگفته کمپ اشرف» نوشته طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی در عراق - صفحهٔ ۱۹</ref><blockquote>«آنها (نیروهای عراقی) از هامویها و بلدوزرها برای خراب کردن حصارها و دیوارهای اطراف اشرف استفاده کرده، بی هیچ ملاحظه ایی در تمامی جهات با سرعت حرکت کرده و تجمع ساکنین را هدف قرار دادند. نیروهای امنیتی عراقی پیاده و مسلح به باتون که بعضاً میخ دار هم بود، میله آهنی، چوب بیسبال، زنجیر، داس، تبر، گاز اشک آور، نارنجکهای صوتی و آب فشار قوی بازور بداخل کمپ وارد شده و به صدها نفر از ساکنین غیر مسلح که زنجیر انسانی تشکیل داده بودند حمله کردند. در بعضی نقاط نیروهای مسلح عراقی بر روی ساکنین آتش گشودند. بر اساس برآورد بعضی از شاهدان عینی از نیروهای آمریکایی مستقر در عراق، حمله بسیار خشونت بار بوده و ساعتها بطول انجامیدهاست تا اینکه بعداز نیمه شب متوقف شد. در صبح روز بعد، ۲۹ ژوئیه، نیروهای مسلح عراقی حوالی ساعت ۱۰۱۵ بداخل کمپ برگشته و در میدان لاله نزدیک ایستگاه آب کمپ اتراق کردند. آنها به همان طریق و با همان سلاحهای روز قبل به ساکنین حمله کردند. در پایگاه قرارگاه عملیاتی گریزلی (قرارگاه عملیاتی گریزلی) واحد رزمی ۱۳۴ نیروهای آمریکایی در سکوت نظاره گر وقایع بود».</blockquote>بعد از این حمله نیروهای عراقی د یک محاصرهٔ سنگین شامیل منع تردد، منع ارتباط با عراقیان، محاصره پزشکی، لجستکی و جنگ روانی بوسیله بلندگوهای منصوب دورتادور اشرف را بر ساکنان کمپ اشرف آغاز کردند. این محاصره تا سالهای بعد ادامه پیدا کرد. | ||
خط ۵۷۹: | خط ۵۷۹: | ||
در این خصوص نیویورک تایمز از قول سخنگوی دولت عراق نوشت:<blockquote>«یک گروه ۳۶نفره از اعضای اپوزیسیون ایرانی، بعد از نزدیک به سه ماه بازداشت در عراق، آزاد شدهاند. علی الدباغ میگوید، این افراد روز چهارشنبه به اشرف در شمال عراق بازگردانده شدند. جایی که نزدیک به ۳هزارو ۵۰۰تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران از زمان تهاجم آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ در آنجا محصور بودهاند».<ref>نیویورک تایمز - ۱۵ مهر ۱۳۸۸–۷ اکتبر ۲۰۰۹</ref></blockquote> | در این خصوص نیویورک تایمز از قول سخنگوی دولت عراق نوشت:<blockquote>«یک گروه ۳۶نفره از اعضای اپوزیسیون ایرانی، بعد از نزدیک به سه ماه بازداشت در عراق، آزاد شدهاند. علی الدباغ میگوید، این افراد روز چهارشنبه به اشرف در شمال عراق بازگردانده شدند. جایی که نزدیک به ۳هزارو ۵۰۰تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران از زمان تهاجم آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ در آنجا محصور بودهاند».<ref>نیویورک تایمز - ۱۵ مهر ۱۳۸۸–۷ اکتبر ۲۰۰۹</ref></blockquote> | ||
=== جنگ روانی علیه | === جنگ روانی علیه اعضای سازمان مجاهدین خلق در اشرف با ۳۲۰ بلندگو === | ||
[[پرونده:بلندگوها اطراف قرارگاه اشرف.jpg| | [[پرونده:بلندگوها اطراف قرارگاه اشرف.jpg|alt=بلندگوها اطراف کمپ اشرف به منظور توهین و تهدید علیه اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران|بندانگشتی|بلندگوها اطراف کمپ اشرف]] | ||
به موازات حملات نظامی به قرارگاه اشرف، جنگ روانی گستردهای توسط عوامل وزارت اطلاعات ایران علیه کمپ اشرف براه افتاد. این افراد با ۳۲۰ بلندگو به مدت ۶۷۷ روز بصورت ۲۴ ساعته علیه ساکنین اشرف به تهدید ساکنین اشرف، ایجاد آلودگی صوتی، پخش نوار و … میپرداختند. بلندگوها همچنین مستمر ساکنان را به تسلیم شدن به رژیم ایران فرا میخواندند. این بلندگوها همچنین توسط افرادی که خود را خانواده برخی از اعضاء مینامیدند مورد استفاده قرار میگرفت. | به موازات حملات نظامی به قرارگاه اشرف، جنگ روانی گستردهای توسط عوامل وزارت اطلاعات ایران علیه کمپ اشرف براه افتاد. این افراد با ۳۲۰ بلندگو به مدت ۶۷۷ روز بصورت ۲۴ ساعته علیه ساکنین اشرف به تهدید ساکنین اشرف، ایجاد آلودگی صوتی، پخش نوار و … میپرداختند. بلندگوها همچنین مستمر ساکنان را به تسلیم شدن به رژیم ایران فرا میخواندند. این بلندگوها همچنین توسط افرادی که خود را خانواده برخی از اعضاء مینامیدند مورد استفاده قرار میگرفت. | ||
خط ۵۹۹: | خط ۵۹۹: | ||
=== حمله دوم ارتش عراق به قرارگاه اشرف، ۱۹ فروردین ۱۳۹۰–۸ آوریل ۲۰۱۱ === | === حمله دوم ارتش عراق به قرارگاه اشرف، ۱۹ فروردین ۱۳۹۰–۸ آوریل ۲۰۱۱ === | ||
مقدمهٔ حمله ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ از روز ۱۴ فروردین با ورود نیروهای عراقی با زرهی و سلاحهای سنگین به بخش شمالی قرارگاه اشرف شروع شد، نیروهای لشکر ۵ عراق با ۳۰ نفر بر زرهی بی ام پی وان و هاموی وارد اشرف شدند، ساکنین اشرف به این امر اعتراض کردند، و در مقابل زرهیهای نیروهای عراقی ایستادند، اصطکاک بین ساکنین و نیروهای عراقی ادامه داشت ت پنجشنبه شب ۱۸ فروردین ۱۳۹۰ نیروهای بیشتری از طرف دولت عراق در شمال اشرف مستقر شده و ساعت ۴ و ۴۵ دقیقه صبح جمعه ۱۹ فروردین حمله گسترده از طرف نیروهایعراقی آغاز شد که منجر به یک قتلعام شد. تصاویری که ازین حمله توسط مجاهدین به رسانهها مخابره شد حاکی ازین است که مجاهدین با دست خالی جلوی زرهیهای مقاومت میکردند. این درگیری ۶ ساعت ادامه پیدا کرد، در مجموع ۳۶ نفر از مجاهدین با ضرب گلوله یا با زیر گرفتن توسط خودروی هاموی جان باختند و ۳۵۰ نفر مجروح شدند، همچنین ۶ نفر توسط نیروهای عراقی دستگیر شدند. | مقدمهٔ حمله ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ از روز ۱۴ فروردین با ورود نیروهای عراقی با زرهی و سلاحهای سنگین به بخش شمالی قرارگاه اشرف شروع شد، نیروهای لشکر ۵ عراق با ۳۰ نفر بر زرهی بی ام پی وان و هاموی وارد اشرف شدند، ساکنین اشرف به این امر اعتراض کردند، و در مقابل زرهیهای نیروهای عراقی ایستادند، اصطکاک بین ساکنین و نیروهای عراقی ادامه داشت ت پنجشنبه شب ۱۸ فروردین ۱۳۹۰ نیروهای بیشتری از طرف دولت عراق در شمال اشرف مستقر شده و ساعت ۴ و ۴۵ دقیقه صبح جمعه ۱۹ فروردین حمله گسترده از طرف نیروهایعراقی آغاز شد که منجر به یک قتلعام شد. تصاویری که ازین حمله توسط مجاهدین به رسانهها مخابره شد حاکی ازین است که مجاهدین با دست خالی جلوی زرهیهای مقاومت میکردند. این درگیری ۶ ساعت ادامه پیدا کرد، در مجموع ۳۶ نفر از مجاهدین با ضرب گلوله یا با زیر گرفتن توسط خودروی هاموی جان باختند و ۳۵۰ نفر مجروح شدند، همچنین ۶ نفر توسط نیروهای عراقی دستگیر شدند. | ||
[[پرونده:حمله 19 فروردین به کمپ اشرف.JPG| | [[پرونده:حمله 19 فروردین به کمپ اشرف.JPG|alt=حمله ۱۹ فروردین به کمپ اشرف محل استقرار اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران |بندانگشتی|430x430پیکسل|حمله ۱۹ فروردین به کمپ اشرف]] | ||
طاهر بومدرا در این زمینه میگوید:<blockquote>بعدازظهر ۷ آوریل، ستونهای نیروهای عراقی از جمله تعدادی خودروهای مهندسی به اشرف وارد شدند. همان شب به من اطلاعاتی رسید که نیروهای آمریکایی که از قرارگاه عملیاتی وارهورس به قرارگاه عملیاتی گریزلی برای مأموریت نظارت آمده بودند اشرف را ترک کرده و این همراه با جابجایی غیرمعمول ارتش عراق در اطراف کمپ و حضور تعدادی از افسران ارشد عراقی منجمله ژنرال علی غیدان، فرمانده نیروی زمینی ارتش عراق، ژنرال طارق العزاوی فرمانده عملیات دیالی و افسر دیگری با نام ژنرال ضیا فرمانده لشکر ۵ همه در اشرف، باعث شده بود که ساکنان آژیر خطر را بصدا در بیاورند.<ref>کتاب «داستان ناگفته کمپ اشرف» نوشته طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی در عراق - صفحهٔ ۷۲</ref></blockquote>روایت صحنه از زبان طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی <blockquote>در ساعت ۴ و ۴۵ دقیقه بامداد جمعه ۸ آوریل (۱۹ فروردین ۱۳۹۰)، بهزاد دوباره روی خط آمد. این بار او بمن گفت حمله آغاز شدهاست. ارتش عراق به داخل کمپ وارد شده بود و از یکان پیاده مکانیزه، مهندسی، نیروهای واکنش سریع و نیروهای ضد شورش استفاده میکرد. چند دقیقه بعد، تلفن زنگ زد و خبر رسید که دو تن از ساکنان کشته شدهاند. تا ساعت ۵بامداد، تعداد تلفات به ۱۲ کشته و تعداد بیشماری مجروح رسیده بود. ساعت ۷ صبح گزارش شد که تعداد کشتهها به ۱۶ نفر رسیدهاست. از آنجایی که ملکرت نماینده ویژه دبیرکل در خارج عراق بود، به معاون وی اسکوراتس بعنوان افسر برگزیده برای پایان دادن به خشونت تلفن زدم. توافق کردیم که قدم مهم این است به خانه مشاور امنیت ملی فالح فیاض برویم. تماس با مقامات عراقی در روزهای معمول یک چالش بود چه رسد به صبح جمعه. تا وقتی که به خانه او برسیم ساعت ۹ صبح شده بود و تعداد کشتهها به ۲۲ نفر رسیده بود. ما از او خواستیم که اگر میخواهد زندگی افراد و تصویر ارتش عراق و در حقیقت تصویر ارائه شده از کشور را نجات دهد حمله را فوراً متوقف نماید. حمله به افراد حفاظت شده غیر مسلح توسط گردانهای امنیتی عراق غیرقابل قبول بود. واکنش فالح فیاض این بود شما در معرض شایعات دروغین محض قرار گرفتهاید. من تلفن همراه خود را بیرون آورده و از او خواستم تا خودش با افراد در صحنه صحبت کند و خودش بشنود چه اتفاقی دارد میافتد. در عوض او تلفن خودش را زد. من حدس زدم او به معاونان خود حقی و صادق زنگ زد. فالح فیاض سپس تأکید کرد هیچ اتفاقی نیافتاده است فقط چند حادثه کوچک بوده که در آن سه تن از ساکنان خودشان را زیر چند خودرو انداختهاند. این سه تن به بیمارستان بعقوبه برده شدهاند. من از او درخواست اجازه دیدار از اشرف در همان روز را کردم. مشاور امنیت ملی، فالح فیاض، درخواستم را با این بهانه به من برگرداند که دیدار هفتگی من روز چهارشنبه انجام شده و دیدار دیگری در همان هفته نیاز نیست.<ref>کتاب «داستان ناگفته کمپ اشرف» نوشته طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی در عراق - صفحهٔ ۷۳</ref></blockquote><blockquote>دادگاه سراسری اسپانیا در حکم ۲۰ تیرماه (۱۱ ژوییه ۲۰۱۱) شکایت علیه آمران و عاملان قتلعام [https://www.mojahedin.org/ '''مجاهدان'''] اشرف در روز ۱۹ فروردین را، که ۳۶ شهید و ۳۵۰ مجروح بر جای گذاشت، پذیرفت. طبق این حکم، مالکی نخست وزیر عراق، به مجرد کنار رفتن از مقام نخست وزیری و سلب مصونیت قضایی، به طور اتوماتیک به دادگاه احضار میشود. سپهبد غیدان، فرمانده نیروی زمینی ارتش عراق؛ که به دستور مالکی فرماندهی عملیات قتلعام در اشرف را در روز ۱۹ فروردین بر عهده داشت، سرهنگ جنایتکار، عبداللطیف العنابی، فرمانده گردان سرکوبگر در اشرف؛ و نیز سرگرد جاسم التمیمی، برای روز ۱۱ مهر (۳ اکتبر ۲۰۱۱) به دادگاه احضار شدهاند. طبق فیلمها و اسناد موجود، تمیمی همان جنایتکاری است که در قتلعام ۱۹ فروردین شخصاً با تیراندازی مستقیم، شماری از ساکنان اشرف را هدف قرار داد و به قتل رساند. دادگاه همچنین از آقای اد ملکرت نماینده ویژه دبیرکل ملل متحد در عراق و آقای استراون استیونسون رئیس هیئت رابطه با عراق در پارلمان اروپا، دعوت کرد در دادگاه شهادت بدهند.<ref>[https://www.iranncr.org/سال-هزار-و-سیصد-و-نود/2634-حکم-دادگاه-اسپانیا-علیه-مالکی-و-احضار-سه-تن-از-جنایتکاران-به-خاطر-قتل-عام-۱۹فروردین-در-اشرف.html دبیرخانه شورای ملی مقاومت] ۲۳ تیر ۱۳۹۰ (۱۴ ژوییه۲۰۱۱)</ref><ref>وبسایت [https://www.maryam-rajavi.com/item/maryam-rajavi-spanish-court-ruling-2 مریم رجوی]</ref></blockquote>بعد از این حمله موجی از محکومیتهای بینالمللی به راه افتاد، از جمله روز ۱۹ ژوئیه ۲۰۱۱ دبیر کل سازمان ملل در جلسه شورای امنیت از درگیریهای خشونتآمیز اخیر در «اردوگاه اشرف» انتقاد کرد. بان کیمون خاطرنشان کرد که تحقیقات دربارهٔ درگیریهای خونین ماه آوریل در «کمپ اشرف» پیشرفتی نداشتهاست.<ref>وبسایت [http://www.dw.com/fa-ir/دبیرکل-سازمان-ملل-خواهان-حل-مشکل-اردوگاه-اشرف-شد/a-15253836 دویچه وله فارسی]</ref> | طاهر بومدرا در این زمینه میگوید:<blockquote>بعدازظهر ۷ آوریل، ستونهای نیروهای عراقی از جمله تعدادی خودروهای مهندسی به اشرف وارد شدند. همان شب به من اطلاعاتی رسید که نیروهای آمریکایی که از قرارگاه عملیاتی وارهورس به قرارگاه عملیاتی گریزلی برای مأموریت نظارت آمده بودند اشرف را ترک کرده و این همراه با جابجایی غیرمعمول ارتش عراق در اطراف کمپ و حضور تعدادی از افسران ارشد عراقی منجمله ژنرال علی غیدان، فرمانده نیروی زمینی ارتش عراق، ژنرال طارق العزاوی فرمانده عملیات دیالی و افسر دیگری با نام ژنرال ضیا فرمانده لشکر ۵ همه در اشرف، باعث شده بود که ساکنان آژیر خطر را بصدا در بیاورند.<ref>کتاب «داستان ناگفته کمپ اشرف» نوشته طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی در عراق - صفحهٔ ۷۲</ref></blockquote>روایت صحنه از زبان طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی <blockquote>در ساعت ۴ و ۴۵ دقیقه بامداد جمعه ۸ آوریل (۱۹ فروردین ۱۳۹۰)، بهزاد دوباره روی خط آمد. این بار او بمن گفت حمله آغاز شدهاست. ارتش عراق به داخل کمپ وارد شده بود و از یکان پیاده مکانیزه، مهندسی، نیروهای واکنش سریع و نیروهای ضد شورش استفاده میکرد. چند دقیقه بعد، تلفن زنگ زد و خبر رسید که دو تن از ساکنان کشته شدهاند. تا ساعت ۵بامداد، تعداد تلفات به ۱۲ کشته و تعداد بیشماری مجروح رسیده بود. ساعت ۷ صبح گزارش شد که تعداد کشتهها به ۱۶ نفر رسیدهاست. از آنجایی که ملکرت نماینده ویژه دبیرکل در خارج عراق بود، به معاون وی اسکوراتس بعنوان افسر برگزیده برای پایان دادن به خشونت تلفن زدم. توافق کردیم که قدم مهم این است به خانه مشاور امنیت ملی فالح فیاض برویم. تماس با مقامات عراقی در روزهای معمول یک چالش بود چه رسد به صبح جمعه. تا وقتی که به خانه او برسیم ساعت ۹ صبح شده بود و تعداد کشتهها به ۲۲ نفر رسیده بود. ما از او خواستیم که اگر میخواهد زندگی افراد و تصویر ارتش عراق و در حقیقت تصویر ارائه شده از کشور را نجات دهد حمله را فوراً متوقف نماید. حمله به افراد حفاظت شده غیر مسلح توسط گردانهای امنیتی عراق غیرقابل قبول بود. واکنش فالح فیاض این بود شما در معرض شایعات دروغین محض قرار گرفتهاید. من تلفن همراه خود را بیرون آورده و از او خواستم تا خودش با افراد در صحنه صحبت کند و خودش بشنود چه اتفاقی دارد میافتد. در عوض او تلفن خودش را زد. من حدس زدم او به معاونان خود حقی و صادق زنگ زد. فالح فیاض سپس تأکید کرد هیچ اتفاقی نیافتاده است فقط چند حادثه کوچک بوده که در آن سه تن از ساکنان خودشان را زیر چند خودرو انداختهاند. این سه تن به بیمارستان بعقوبه برده شدهاند. من از او درخواست اجازه دیدار از اشرف در همان روز را کردم. مشاور امنیت ملی، فالح فیاض، درخواستم را با این بهانه به من برگرداند که دیدار هفتگی من روز چهارشنبه انجام شده و دیدار دیگری در همان هفته نیاز نیست.<ref>کتاب «داستان ناگفته کمپ اشرف» نوشته طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی در عراق - صفحهٔ ۷۳</ref></blockquote><blockquote>دادگاه سراسری اسپانیا در حکم ۲۰ تیرماه (۱۱ ژوییه ۲۰۱۱) شکایت علیه آمران و عاملان قتلعام [https://www.mojahedin.org/ '''مجاهدان'''] اشرف در روز ۱۹ فروردین را، که ۳۶ شهید و ۳۵۰ مجروح بر جای گذاشت، پذیرفت. طبق این حکم، مالکی نخست وزیر عراق، به مجرد کنار رفتن از مقام نخست وزیری و سلب مصونیت قضایی، به طور اتوماتیک به دادگاه احضار میشود. سپهبد غیدان، فرمانده نیروی زمینی ارتش عراق؛ که به دستور مالکی فرماندهی عملیات قتلعام در اشرف را در روز ۱۹ فروردین بر عهده داشت، سرهنگ جنایتکار، عبداللطیف العنابی، فرمانده گردان سرکوبگر در اشرف؛ و نیز سرگرد جاسم التمیمی، برای روز ۱۱ مهر (۳ اکتبر ۲۰۱۱) به دادگاه احضار شدهاند. طبق فیلمها و اسناد موجود، تمیمی همان جنایتکاری است که در قتلعام ۱۹ فروردین شخصاً با تیراندازی مستقیم، شماری از ساکنان اشرف را هدف قرار داد و به قتل رساند. دادگاه همچنین از آقای اد ملکرت نماینده ویژه دبیرکل ملل متحد در عراق و آقای استراون استیونسون رئیس هیئت رابطه با عراق در پارلمان اروپا، دعوت کرد در دادگاه شهادت بدهند.<ref>[https://www.iranncr.org/سال-هزار-و-سیصد-و-نود/2634-حکم-دادگاه-اسپانیا-علیه-مالکی-و-احضار-سه-تن-از-جنایتکاران-به-خاطر-قتل-عام-۱۹فروردین-در-اشرف.html دبیرخانه شورای ملی مقاومت] ۲۳ تیر ۱۳۹۰ (۱۴ ژوییه۲۰۱۱)</ref><ref>وبسایت [https://www.maryam-rajavi.com/item/maryam-rajavi-spanish-court-ruling-2 مریم رجوی]</ref></blockquote>بعد از این حمله موجی از محکومیتهای بینالمللی به راه افتاد، از جمله روز ۱۹ ژوئیه ۲۰۱۱ دبیر کل سازمان ملل در جلسه شورای امنیت از درگیریهای خشونتآمیز اخیر در «اردوگاه اشرف» انتقاد کرد. بان کیمون خاطرنشان کرد که تحقیقات دربارهٔ درگیریهای خونین ماه آوریل در «کمپ اشرف» پیشرفتی نداشتهاست.<ref>وبسایت [http://www.dw.com/fa-ir/دبیرکل-سازمان-ملل-خواهان-حل-مشکل-اردوگاه-اشرف-شد/a-15253836 دویچه وله فارسی]</ref> | ||
== انتقال مجاهدین از اشرف به [[کمپ لیبرتی|لیبرتی]] == | == انتقال اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران از اشرف به [[کمپ لیبرتی|لیبرتی]] == | ||
[[پرونده:جابجایی اعضاء سازمان مجاهدین خلق از اشرف به لیبرتی.JPG| | [[پرونده:جابجایی اعضاء سازمان مجاهدین خلق از اشرف به لیبرتی.JPG|alt=جابجایی اعضاء سازمان مجاهدین خلق ایران از اشرف به لیبرتی|بندانگشتی|جابجایی اعضاء سازمان مجاهدین خلق از اشرف به لیبرتی]] | ||
دولت عراق پس از آخرین حمله در ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ (۸ آوریل ۲۰۱۱)، برای خروج اعضاء سازمان مجاهدین خلق از اشرف یک ضرب الأجل تا پایان سال میلادی تعیین و آنها را تهدید به حمله مجدد کرد. برای خروج از این بحران مارتین کوبلر رئیس یونامی [هیئت ویژه سازمان ملل برای همیاری در عراق] با دولت عراق یادداشت تفاهمی را فراهم کرد که بر اساس آن ساکنان قرارگاه اشرف به [[کمپ لیبرتی|قرارگاه لیبرتی]] منتقل شوند، این یاداداشت تفاهم (MoU) به امضای فالح الفیاض مشاور امنیتی دولت عراق و مارتین کوبلر رئیس یونامی رسید و سازمان ماجهدین خلق آنرا پذیرفت | دولت عراق پس از آخرین حمله در ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ (۸ آوریل ۲۰۱۱)، برای خروج اعضاء سازمان مجاهدین خلق از اشرف یک ضرب الأجل تا پایان سال میلادی تعیین و آنها را تهدید به حمله مجدد کرد. برای خروج از این بحران مارتین کوبلر رئیس یونامی [هیئت ویژه سازمان ملل برای همیاری در عراق] با دولت عراق یادداشت تفاهمی را فراهم کرد که بر اساس آن ساکنان قرارگاه اشرف به [[کمپ لیبرتی|قرارگاه لیبرتی]] منتقل شوند، این یاداداشت تفاهم (MoU) به امضای فالح الفیاض مشاور امنیتی دولت عراق و مارتین کوبلر رئیس یونامی رسید و سازمان ماجهدین خلق آنرا پذیرفت | ||
خط ۶۱۳: | خط ۶۱۳: | ||
=== قتلعام ده شهریور ۱۳۹۲ === | === قتلعام ده شهریور ۱۳۹۲ === | ||
[[پرونده:جانباختگان ده شریور قتل عام اشرف.jpg| | [[پرونده:جانباختگان ده شریور قتل عام اشرف.jpg|alt=جانباختگان ده شهریور قتل عام ساکنان اشرف از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران|بندانگشتی|جانباختگان ده شهریور قتل عام اشرف]] | ||
هنگام جابجایی اعضاء سازمان مجاهدین خلق ایران از اشرف به لیبرتی تحت فشار حکومت ایران از طرف دولت عراق به آنها اجازه انتقال یا فروش امواشان داده نشد. نهایتاً بر اساس یک یادداشت تفاهم ۱۰۰ نفر از ساکنان در قرارگاه اشرف برای حفاظت اموال ساکنان اشرف تا تعیین تکلیف نهایی در اشرف ماندند و یونامی و دولت عراق تعهد دادند که از آنها حفاظت نمایند. | هنگام جابجایی اعضاء سازمان مجاهدین خلق ایران از اشرف به لیبرتی تحت فشار حکومت ایران از طرف دولت عراق به آنها اجازه انتقال یا فروش امواشان داده نشد. نهایتاً بر اساس یک یادداشت تفاهم ۱۰۰ نفر از ساکنان در قرارگاه اشرف برای حفاظت اموال ساکنان اشرف تا تعیین تکلیف نهایی در اشرف ماندند و یونامی و دولت عراق تعهد دادند که از آنها حفاظت نمایند. | ||
با وجود تمامی تعهدات سحرگاه ۱۰ شهریور ۱۳۹۲ اول سپتامبر ۲۰۱۳ تعداد زیادی نیروی عراقی با یونیفرم رسمی ارتش عراق با تجهیزات کامل و سلاحهای مجهز به صدا خفه کن، از چند نقطه وارد اشرف شدند، و دریک اعدام فراقضایی ۵۲ از صد باقی مانده ساکنین در کمپ اشرف را کشته، اسیر کرده و سپس با دست بسته تیرخلاص زدند. آنها همچنین وارد بیمارستان اشرف شده و افرادی را بر روی تخت بیمارستان قتلعام نمودند. علاوه بر آن ۷ نفر از جمله ۶ زن را به گروگان گرفتند که هنوز از سرنوشت آنان اطلاعی در دست نیست. اسامی افراد کشته شده در حادثه ۱۰ شهریور اشرف عبارت است از زهره قائمی، گیتی گیوه چیان، میترا باقرزاده، ژیلا طلوع، فاطمه کامیاب، مریم حسینی، مهدی فتحاللهنژاد، احمد بوستانی، محمدرضا وشاق، محمد گرجی، علی فیض شبگاهی، نبی سیف، علی اصغر قدیری، حمید باطبی، میرحسین مدنی، علیرضا پورمحمد، علیرضا خوشنویس، علی اصغر مکانیک، سیدعلی سید احمدی، مجید فردی شیویاری، شجاعالدین متولی جلالی، محمد جعفرزاده، محمودرضا صفوی، اردشیر شریفیان، کورش سعیدی، قباد سعیدپور، شاهرخ اوحدی، فریبرز شیخالاسلام، ابراهیم اسدی، غلامعباس گرمابی، ناصر سرابی، بیژن میرزایی، رحمت بلوک نخجیری، ابوالقاسم رضوانی، سیدعلی اصغر عمادی چاشمی، محمدعلی محمودی، حسین سلطانی بابوکانی، حسین مام رسولی، عبدالحلیم (عظیم) نارویی، سعید نورسی، حمید صابری لیف شاگردی، شهرام یاسری، سیروس فتحی مغانجوقی، ناصر کرمانیان، امیرحسین افضلنیا، رحمان منانی، حسن غلامپور توبیجاری، حسن جباری، یاسر حاجیان، ناصر حبشی، امیرمسعود نظری، سعید اخوان هاشمی».<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/news/136117/حماسه-۱۰شهریور-در-اشرف سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> | با وجود تمامی تعهدات سحرگاه ۱۰ شهریور ۱۳۹۲ اول سپتامبر ۲۰۱۳ تعداد زیادی نیروی عراقی با یونیفرم رسمی ارتش عراق با تجهیزات کامل و سلاحهای مجهز به صدا خفه کن، از چند نقطه وارد اشرف شدند، و دریک اعدام فراقضایی ۵۲ از صد باقی مانده ساکنین در کمپ اشرف را کشته، اسیر کرده و سپس با دست بسته تیرخلاص زدند. آنها همچنین وارد بیمارستان اشرف شده و افرادی را بر روی تخت بیمارستان قتلعام نمودند. علاوه بر آن ۷ نفر از جمله ۶ زن را به گروگان گرفتند که هنوز از سرنوشت آنان اطلاعی در دست نیست. اسامی افراد کشته شده در حادثه ۱۰ شهریور اشرف عبارت است از زهره قائمی، گیتی گیوه چیان، میترا باقرزاده، ژیلا طلوع، فاطمه کامیاب، مریم حسینی، مهدی فتحاللهنژاد، احمد بوستانی، محمدرضا وشاق، محمد گرجی، علی فیض شبگاهی، نبی سیف، علی اصغر قدیری، حمید باطبی، میرحسین مدنی، علیرضا پورمحمد، علیرضا خوشنویس، علی اصغر مکانیک، سیدعلی سید احمدی، مجید فردی شیویاری، شجاعالدین متولی جلالی، محمد جعفرزاده، محمودرضا صفوی، اردشیر شریفیان، کورش سعیدی، قباد سعیدپور، شاهرخ اوحدی، فریبرز شیخالاسلام، ابراهیم اسدی، غلامعباس گرمابی، ناصر سرابی، بیژن میرزایی، رحمت بلوک نخجیری، ابوالقاسم رضوانی، سیدعلی اصغر عمادی چاشمی، محمدعلی محمودی، حسین سلطانی بابوکانی، حسین مام رسولی، عبدالحلیم (عظیم) نارویی، سعید نورسی، حمید صابری لیف شاگردی، شهرام یاسری، سیروس فتحی مغانجوقی، ناصر کرمانیان، امیرحسین افضلنیا، رحمان منانی، حسن غلامپور توبیجاری، حسن جباری، یاسر حاجیان، ناصر حبشی، امیرمسعود نظری، سعید اخوان هاشمی».<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/news/136117/حماسه-۱۰شهریور-در-اشرف سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> | ||
[[پرونده:بیمارستان اشرف.JPG| | [[پرونده:بیمارستان اشرف.JPG|alt=بیمارستان اشرف- قتل عام ده شهریور از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران|بندانگشتی|بیمارستان اشرف- قتل عام ده شهریور]] | ||
۴۲ نفر دیگر که از این حمله جان سالم بدر برده بودند ۱۰ روز بعد به کمپ لیبرتی منتقل شدند. | ۴۲ نفر دیگر که از این حمله جان سالم بدر برده بودند ۱۰ روز بعد به کمپ لیبرتی منتقل شدند. | ||
خط ۶۲۸: | خط ۶۲۸: | ||
[https://www.mojahedin.org/sp/اسناد-قتل-عام-اشرف---10-شهریور-1392 اسناد قتلعام ده شهریور در اشرف]<ref>[https://www.mojahedin.org/sp/اسناد-قتل-عام-اشرف---10-شهریور-1392 اسناد قتلعام اشرف]</ref> | [https://www.mojahedin.org/sp/اسناد-قتل-عام-اشرف---10-شهریور-1392 اسناد قتلعام ده شهریور در اشرف]<ref>[https://www.mojahedin.org/sp/اسناد-قتل-عام-اشرف---10-شهریور-1392 اسناد قتلعام اشرف]</ref> | ||
== انتقال مجاهدین از عراق به آلبانی == | == انتقال اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران از عراق به آلبانی == | ||
حملات به کمپ لیبرتی همانند کمپ اشرف علیرغم تضمینهای دولت آمریکا ادامه یافت. همچنین کوبلر رئیس یونامی پیش ازین به ساکنین تضمین داده بود که کمپ لیبرتی یک محل ترانزیت موقت «TTL» خواهد بود و ساکنین از آنجا به کشورهای ثالث منتقل خواهند شد. | حملات به کمپ لیبرتی همانند کمپ اشرف علیرغم تضمینهای دولت آمریکا ادامه یافت. همچنین کوبلر رئیس یونامی پیش ازین به ساکنین تضمین داده بود که کمپ لیبرتی یک محل ترانزیت موقت «TTL» خواهد بود و ساکنین از آنجا به کشورهای ثالث منتقل خواهند شد. | ||
ویرایش