۲٬۸۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات سیاستمدار | {{جعبه اطلاعات سیاستمدار | ||
| نام = شکرالله پاکنژاد | | نام = شکرالله پاکنژاد | ||
| تصویر = شکرالله | | تصویر = شکرالله پاکنژاد ۳.JPG | ||
| شرح تصویر =شکرالله پاکنژاد | | شرح تصویر =شکرالله پاکنژاد | ||
| نام کامل = شکرالله پاکنژاد | | نام کامل = شکرالله پاکنژاد | ||
| معروف به = شکری | | معروف به = شکری | ||
| نام مستعار = | | نام مستعار = | ||
| زادروز = | | زادروز =۲۵ شهریور ۱۳۲۰ | ||
| شهر تولد = دزفول | | شهر تولد = دزفول | ||
| کشور تولد = | | کشور تولد =ایران | ||
| تاریخ مرگ = ۲۸ آذر ۱۳۶۰ | | تاریخ مرگ = ۲۸ آذر ۱۳۶۰ | ||
| شهر مرگ = تهران اوین | | شهر مرگ = تهران اوین | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
| فرزندان = | | فرزندان = | ||
|خویشاوندان سرشناس = عزیز پاکنژاد | |خویشاوندان سرشناس = عزیز پاکنژاد | ||
| تحصیلات = | | تحصیلات =فارغالتحصیل علوم سیاسی از دانشکده حقوق | ||
| دین = | | دین = | ||
| حزب سیاسی = [[گروه فلسطین]] | | حزب سیاسی = [[گروه فلسطین]] | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
| پستهای قبلی = | | پستهای قبلی = | ||
| فعالیتها = | | فعالیتها = | ||
| قبل از = | | قبل از =پیش از انقلاب در جبهه ملی و گروه فلسطین | ||
| بعد از = | | بعد از =پس از انقلاب در جبهه دموکراتیک ملی ایران | ||
| وبگاه رسمی = | | وبگاه رسمی = | ||
| امضا = | | امضا = | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
}} | }} | ||
'''شکرالله | '''شکرالله پاکنژاد،''' (زادهی ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ تیرباران ۲۸ آذر ۱۳۶۰) از مبارزان قدیمی ایران است که فعالیتهای سیاسی خود را از مبارزات ملی و دانشجویی اواخر سالهای ۱۳۳۰ و اوایل ۱۳۴۰ خورشیدی آغاز کرد. او در زمان [[محمدرضا پهلوی|محمدرضا شاه پهلوی]] از زندانیان سیاسی مشهور بود و دفاعیات او در دادگاه شهرت جهانی یافت. شکرالله پاکنژاد، که دوستانش او را شکری صدا میکردند با اعتقاد به مبارزه مسلحانه دست به ایجاد تشکل و هستهای برای آغاز مبارزه قهرآمیز با رژیم شاه زد. این هسته که به [[گروه فلسطین]] معروف شد. یکی از نخستین تلاشها برای سازماندهی مقاومت مسلحانه علیه رژیم شاه بود. شکرالله پاکنژاد در سال ۱۳۴۸ به هنگام خروج از ایران به منظور پیوستن به جنبش فلسطین توسط ساواک شاه دستگیر و زندانی شد. او در زندان شکنجههای بسیاری را متحمل شد. وی پس از انقلاب نیز از مخالفان سرکوب آزادیها توسط حکومت جمهوری اسلامی بود و [[جبهه دموکراتیک ملی ایران]] را بنیانگذاری کرد. شکرالله پاکنژاد در مردادماه سال ۶۰ توسط رژیم ایران دستگیر و در روز ۲۸ آذر ۱۳۶۰ تیرباران شد. | ||
شکرالله پاکنژاد، که دوستانش او را شکری صدا میکردند با اعتقاد به مبارزه مسلحانه دست به ایجاد تشکل و هستهای برای آغاز مبارزه قهرآمیز با رژیم شاه زد. این هسته که به [[گروه فلسطین]] معروف شد یکی از نخستین تلاشها برای سازماندهی مقاومت مسلحانه علیه رژیم شاه بود. پاکنژاد در سال ۱۳۴۸ به هنگام خروج از ایران به منظور پیوستن به جنبش فلسطین توسط ساواک شاه دستگیر و زندانی شد. | |||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
خط ۳۶: | خط ۳۴: | ||
== تشکیل گروه == | == تشکیل گروه == | ||
گروهی که با | گروهی که با شکرالله پاکنژاد بودند در حال خروج غیرقانونی از مرز شَلمچه (خرمشهر)، برای پیوستن به رزمندگان فلسطینی دستگیر و زندانی شدند. از این رو، «گروه فلسطین» نام گرفتند. گروه فلسطین یک گروه یکپارچه نبود بلکه شامل چند گروه کوچک و شماری از چهرههای دانشجویی بود که تمایلات مارکسیستی داشتند ولی نقطه وحدتی که این افراد را به هم نزدیک کرده بود اعتقاد آنها به مبارزه مسلحانه به عنوان تنها راه مبارزه بعد از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ شده بود که راه هر گونه مبارزه مسالمت آمیز سیاسی بسته شده بود.<ref name=":0" /> | ||
== دستگیری == | == دستگیری == | ||
خط ۴۸: | خط ۴۶: | ||
روزنامه «لوموند» در روز ۲۱ ژانویه (اول بهمن) نوشت: <blockquote>«هنگامی که رئیس دادگاه احکام را قرائت میکرد، محکومین به حبس ابد در حین شنیدن احکام به خواندن سرود انترناسیونال پرداختند» </blockquote>دفاعیات شکرالله پاکنژاد هم در «دادگاه بدوی» و هم در «دادگاه تجدیدنظر» از درهای بسته «دادگاه نظامی» بیرون رفت و به گونه گستردهای در ایران و جهان پراکنده شد. | روزنامه «لوموند» در روز ۲۱ ژانویه (اول بهمن) نوشت: <blockquote>«هنگامی که رئیس دادگاه احکام را قرائت میکرد، محکومین به حبس ابد در حین شنیدن احکام به خواندن سرود انترناسیونال پرداختند» </blockquote>دفاعیات شکرالله پاکنژاد هم در «دادگاه بدوی» و هم در «دادگاه تجدیدنظر» از درهای بسته «دادگاه نظامی» بیرون رفت و به گونه گستردهای در ایران و جهان پراکنده شد. | ||
== دفاعیات شکرالله | == دفاعیات شکرالله پاکنژاد == | ||
[[پرونده:شکرالله-پاک-نژاد.jpg|بندانگشتی|شکرالله پاکنژاد در دادگاه]] | [[پرونده:شکرالله-پاک-نژاد.jpg|بندانگشتی|شکرالله پاکنژاد در دادگاه]] | ||
دفاعیات شکرالله پاکنژاد در سراسر ایران بر سر زبان مردم افتاد وشهرت جهانی پیدا کرد. | دفاعیات شکرالله پاکنژاد در سراسر ایران بر سر زبان مردم افتاد وشهرت جهانی پیدا کرد. | ||
[[ژان پل سارتر]] نویسنده فرانسوی متن کامل دفاعیات شکرالله پاک نژاد را بطور کامل در مجله خود به نام عصر جدید چاپ کرد. شکرالله پاکنژاد را بخاطر همین دفاعیات، ابتدا به اعدام محکوم کردند اما رژیم شاه، تحت فشارهای بینالمللی مجبور شد حکم اعدامش را به حبس ابد تبدیل کند. با اوجگیری مبارزه مردم علیه نظام سلطنتی، شکری نیز از زندان آزاد شد. او ۹ سال در زندان شاه بود. [[آیه الله منتظری]] و [[ | [[ژان پل سارتر]] نویسنده فرانسوی متن کامل دفاعیات شکرالله پاک نژاد را بطور کامل در مجله خود به نام عصر جدید چاپ کرد. شکرالله پاکنژاد را بخاطر همین دفاعیات، ابتدا به اعدام محکوم کردند اما رژیم شاه، تحت فشارهای بینالمللی مجبور شد حکم اعدامش را به حبس ابد تبدیل کند. با اوجگیری مبارزه مردم علیه نظام سلطنتی، شکری نیز از زندان آزاد شد. او ۹ سال در زندان شاه بود. [[آیه الله منتظری|آیت الله منتظری]] و [[سید محمود طالقانی|آیت الله طالقانی]] از او به نیکی یاد میکردند. پاک نژاد پس از پیروزی قیام ضدسلطنتی از مؤسسین [[جبهه دمکراتیک ملی ایران|جبهه دمکراتیک ملی ایران بود]] وی در مرداد سال ۶۰، بار دیگر به اسارت درآمد و در اواخر ماه آذر همان سال تیرباران شد. | ||
== دفاعیه پاکنژاد | === دفاعیه شکرالله پاکنژاد در دست مردم === | ||
[[کرامتالله دانشیان]] دوست نزدیکی به نام [[یوسف آلیاری]] داشت. یوسف آلیاری دانشجوی دانشگاه ملی بود. او بعد از انقلاب در [[اعدام زندانیان سیاسی (تابستان ۱۳۶۷)|قتلعام زندانیان سال ۶۷]] اعدام شد، یوسف در زندان شاه تمام دفاعیه پاک نژاد را ریزنویسی کرد و در پلاستیک کوچکی گذاشت، سپس قورت داد و از زندان بیرون آورد.<blockquote>کرامت الله دانشیان؛ مثل بسیاری از زندانیان، تحت تأثیر مقاومت پاک نژاد بود یکبار درسلول شماره ۱۶ زندان اوین به کمکُ مرس با وی حرف میزند و از جمله مینویسد:</blockquote><blockquote>هوا دلپذیر شد گل از خاک بردمید، پرستو به بازگشت زد نغمه امید. به جوش آمده ست خون درون رگ گیاه … </blockquote>شکرالله | [[کرامتالله دانشیان]] دوست نزدیکی به نام [[یوسف آلیاری]] داشت. یوسف آلیاری دانشجوی دانشگاه ملی بود. او بعد از انقلاب در [[اعدام زندانیان سیاسی (تابستان ۱۳۶۷)|قتلعام زندانیان سال ۶۷]] اعدام شد، یوسف در زندان شاه تمام دفاعیه پاک نژاد را ریزنویسی کرد و در پلاستیک کوچکی گذاشت، سپس قورت داد و از زندان بیرون آورد.<blockquote>کرامت الله دانشیان؛ مثل بسیاری از زندانیان، تحت تأثیر مقاومت پاک نژاد بود یکبار درسلول شماره ۱۶ زندان اوین به کمکُ مرس با وی حرف میزند و از جمله مینویسد:</blockquote><blockquote>هوا دلپذیر شد گل از خاک بردمید، پرستو به بازگشت زد نغمه امید. به جوش آمده ست خون درون رگ گیاه … </blockquote>شکرالله پاکنژاد در نوشتهای با عنوان «دفاع از مردم در برابر دیکتاتور»<ref>[https://hambastegimeli.com/صفحات-ویژه/طبله-عطار/55442-«دفاع-از-مردم-در-برابر-دیکتاتور» همبستگی ملی]</ref>، که اوایل انقلاب در مجموعهای با عنوان «فرهنگ نوین» چاپ شده به این موضوع اشاره کردهاست. | ||
== | == بخشی از متن دفاعیه دفاعیه == | ||
اصل ۷۴ متمم قانون اساسی مقرر میدارد که هیچ | اصل ۷۴ متمم قانون اساسی مقرر میدارد که هیچ محکمهای ممکن نیست منعقد گردد مگربه حکم قانون. پس وقتی که قانون اساسی تشکیل محکمهای را ممکن نمیداند مگربه حکم قانون به طریق اولی ممکن نیست محکمهای تشکیل شود که مغایر با قانون اساسی باشد. حال ببینیم جلسه امروز مرکب ازچه کسانی است؟ | ||
من اسامی همه آقایان | من اسامی همه آقایان حاضر در این جلسه را مشخصا قید میکنم که ازلحاظ ثبت درپرونده معلوم باشد که حتی یک تماشاچی در این جلسه نیست. متهمین آقایان (مسعود بطحائی- احمد صبوری- ناصرکاخسار- ناصررحیمخانی- عبدالله فاضلی- هاشم سگوند- هدایتالله سلطانزاده- عبدالرضا نواب بوشهری- بهرام شالگونی- داود صلحدوست- سلامت رنجبر- محمد رضا شالگونی- ابراهیم انزابینژاد- محمد معزز- ناصر جعفری- فرشید جمالی- فراد اشرفی و شکرالله پاکنژاد- بعلاوه- آقای رئیس دادگاه- آقایان قضاوت- آقای دادستان- آقای منشی و آقایان درجهداران و سربازان<ref name=":1" /> | ||
خواهش میکنم | خواهش میکنم اگر صورت جلسهای هست که محکمه تصمیم برغیرعلنی بودن خود گرفته است، هم اکنون قرائت شود تا درصورت جلسه تشکیل دادگاه قید شود؛ بنابراین وقتی اصل ۷۶ متمم قانون اساسی اجرا نشود و حقی که قانون اساسی اعطا نموده رعایت نگردد و جلسهای بدون حضورتماشاچی تشکیل شود بنا به صراحت اصل ۷۶ متمم قانون اساسی چنین جلسهای محکمه نیست و این که من دراظهاراتم گفتم «جلسه» و نگفتم «دادگاه» یا محکمه برای تبعیت ازاصل ۷۴ و ۷۶ قانون اساسی است.<ref name=":1">راه توده - [https://www.rahetudeh.com/rahetude/2013/12janvier/1/paknezhad7.html دفاع شکرالله پاک نژاد در دادگاه نظامی شاه]</ref> | ||
واضعین قانون اساسی برای این که درتفصیرات سیاسی، دولتها نتوانند روی اقدامات غیرقانونی خود سرپوش گذاشته و روشنفکران را بدون اطلاع مردم دسته دسته بدون سروصدا در دادگاههای دربسته محاکمه و محکوم نمایند، درقانون اساسی و متمم آن تأکید خاص کردهاست. برای من و همه مردم آزادیخواه ایران و جهان که میدانند چگونه قانون اساسی درصورت لزوم سوء | واضعین قانون اساسی برای این که درتفصیرات سیاسی، دولتها نتوانند روی اقدامات غیرقانونی خود سرپوش گذاشته و روشنفکران را بدون اطلاع مردم دسته دسته بدون سروصدا در دادگاههای دربسته محاکمه و محکوم نمایند، درقانون اساسی و متمم آن تأکید خاص کردهاست. برای من و همه مردم آزادیخواه ایران و جهان که میدانند چگونه قانون اساسی درصورت لزوم سوء تعبیرمیشود روشن است که اصولاً حکومت ایران معتقد است که درایران هیچکس به اتهام سیاسی نه بازداشت میشود و نه محاکمه میگردد. من و صدها جوان دیگر نظیر کسانی که دراین جلسه درردیف متهمین نشستهاند و مسلماً از نظر آزادی خواهان جهان باعث افتخار ملت ما هستند، به نظراین دستگاهها جانیانی هستیم که به مجازاتهای جنائی محکوم میشویم. این همه ظلم و ستم، این همه شکنجه و آزارها که درمورد تمام افراد این پرونده انجام شده، از صحه گذاشتن بصلاحیت محاکم نظامی برای رسیدگی باتهامات سیاسی یا اتهامات مربوط به طرز تفکر و اندیشه انسانی سرچشمه میگیرد. من اعلام میکنم که اگر تقصیری متوجه من باشد آن تقصیر سیاسی است و باید محاکمه با حضور هیات منصفه صورت بگیرد؛ ولی محاکم نظامی اساساً معتقدند که دراین مملکت هیچکس به اتهام سیاسی دستگیر و محاکمه نمیشود. باید بگویم که قانون مجازات مقدمین علیه امنیت و استقلال مملکت که مورد استفاده مراجع نظامی است در ۲۲ خرداد ۱۳۱۰ یعنی ۳۹ سال قبل تصویب شدهاست. اولین دسته کمونیستهای ایران درسال ۱۳۱۶ مشهور به گروه ۵۳ نفربه موجب همین قانون مقدمین برضد امنیت کشور مصوب ۲۲ خرداد ۱۳۱۰ محاکمه و محکوم شدند، ولی نه درمحکمه نظامی بلکه در محکمه جنائی عدلیه. حالا از آن تاریخ ۳۳ سال میگذرد و ما را به همان اتهام و بر طبق همان قانون به محاکمه کشاندهاند ولی در زیر برق سرنیزه مأمورین نظامی در دادگاه نظامی- این است نتیجه و مفهوم پیشرفت مملکت درظرف ۳۳ سال در صیانت حقوق انسانی- دنیا باید بداند که ما در چه شرائط وحشتناکی زندگی میکنیم که قوه قضائیه مملکت زیر سر نیزه خرد شدهاست و همه زندگی مردم بوسیله ارتش و قوه مسلح حل و فصل میشود و جز دعاوی مربوط به سفته و تعدیل مالالاجاره و اتهامات مربوط به کلاهبرداری و چک بلامحل، عدلیه به کاری اشتغال ندارد. مایه اصلی مشروطیت عدالت است و مردم فکر کردند که با استقرار مشروطیت و با تفکیک قوای سهگانه: مقننه، قضائیه، و مجریه از سیستم حکومت که همیشه «جلاد» ازعناصر اولیه آن بود رهائی خواهند یافت و دیگرهیچ خونخواری نخواهد توانست با اراده شخصی دستور مجازات متهمی را صادر کند. اکنون محاکمه این جانبان دراین جا به معنی پایمال کردن قوه قضائیه و برهم زدن اصل تفکیک قوای ثلاثه است و این اقدامات مجازات دارد. درست است که شما پوزخند خواهید زد که چه کسی جرات مجازات ما را دارد؟ درست است که شما پیش خود خواهید گفت: «این، حکومت است که خودش میخواهد چنین بکنیم.» اما وظیفه من گفتن حقایق است تا مردم دنیا بدانند درایران که این همه صحبت ازحقوق بشر و قانون میشود چه میگذرد… | ||
== آخرین دفاع == | === آخرین دفاع === | ||
ریاست محترم دادگاه، دادرسان محترم، مأمورین سازمان امنیت درسال گذشته عده زیادی از دانشجویان و آزادی خواهان ایران را به اتهام اقدام علیه کشورتوقیف کرده و پس از شکنجههای وحشتناک قرون وسطائی با پروندههای ساختگی به دادگاههای نظامی اداره دادرسی ارتش فرستادند. شماره کسانی که در دی و بهمن ماه سال گذشته به اتهام هم دردی با مردم فلسطین یا همکاری با افراد گروه فلسطین توقیف شدند، ازصد نفربیشتربوده که عده ای ازآنان پس ازمحاکمه محکوم و پس ازانقضای مدت محکومیت آزاد شده یا به سربازخانهها اعزام گردیدند و بقیه یعنی بیش ازچهل نفردیگردرزندانهای ساواک بسر میبرند. بیشترافرادی که دراین دادگاه محاکمه میشوند هیچ گناهی جزهم دردی با مردم فلسطین ندارند. البته سایردوستان درمورد مسئله فلسطین و علل عزیمت ما برای پیوستن به نهضت خلق فلسطین به تفضیل صحبت کرده و میکنند ولی من به طورخلاصه میگویم که برخلاف ادعای مکرر دستگاه حاکمه ایران مبنی برطرفداری ازحقوق آوارگان فلسطین و علیرغم تبلیغات خود دولت درمورد کمک به آنان و گفتارهای مقامات دولتی دررادیو و تلویزیون و نیزمقالات متعدد مقامات رسمی دربارهٔ طرفداری دولت ایران | ریاست محترم دادگاه، دادرسان محترم، مأمورین سازمان امنیت درسال گذشته عده زیادی از دانشجویان و آزادی خواهان ایران را به اتهام اقدام علیه کشورتوقیف کرده و پس از شکنجههای وحشتناک قرون وسطائی با پروندههای ساختگی به دادگاههای نظامی اداره دادرسی ارتش فرستادند. شماره کسانی که در دی و بهمن ماه سال گذشته به اتهام هم دردی با مردم فلسطین یا همکاری با افراد گروه فلسطین توقیف شدند، ازصد نفربیشتربوده که عده ای ازآنان پس ازمحاکمه محکوم و پس ازانقضای مدت محکومیت آزاد شده یا به سربازخانهها اعزام گردیدند و بقیه یعنی بیش ازچهل نفردیگردرزندانهای ساواک بسر میبرند. بیشترافرادی که دراین دادگاه محاکمه میشوند هیچ گناهی جزهم دردی با مردم فلسطین ندارند. البته سایردوستان درمورد مسئله فلسطین و علل عزیمت ما برای پیوستن به نهضت خلق فلسطین به تفضیل صحبت کرده و میکنند ولی من به طورخلاصه میگویم که برخلاف ادعای مکرر دستگاه حاکمه ایران مبنی برطرفداری ازحقوق آوارگان فلسطین و علیرغم تبلیغات خود دولت درمورد کمک به آنان و گفتارهای مقامات دولتی دررادیو و تلویزیون و نیزمقالات متعدد مقامات رسمی دربارهٔ طرفداری دولت ایران از دعاوی خلق فلسطین، دراین دادگاه عده ای ازآزادی خواهان ایران تنها به دلیل هم دردی با مردم فلسطین محاکمه میشوند.<ref name=":1" /> | ||
پس از انقلاب مشروطه و دراثرکوششها و جان بازیهای مردم به رهبری مردانی نظیرستارخان و باقرخان و حیدرعمواغلی، بالاخره مشروطه خواهان پیروزشدند؛ ولی به علت توطئههای استعمارخارجی و ارتجاع داخلی پیروزی مشروطه مدت کوتاهی بیش طول نکشید. همان دولهها و سلطنهها، همان اشراف و فئودالها تحت عنوان مشروطه بردوش مردم سوارشدند و مقاومت مردم نیزبه صورت جنبشهای دیگری نظیرقیام خیابانی درآذربایجان قیام کلنل محمد تقی خان پسیان در خراسان و مهم ترازهمه قیام میرزا کوچک خان درگیلان بروزکرد. استعمارانگلستان که خود را با جریانات انقلابی پرقدرتی روبرومی دید دست به کارشد، تأسیس حکومت انقلاب بلشویکی درروسیه که درهمسایگی ایران قرارداشت و به صورت پایگاه بزرگ انقلاب جهانی درآمده بود نیزمزید برعلت شد و دست نشاندگان داخلی استعمارانگلستان را به حرکت درآورده و لزوم ایجاد یک دیکتاتوری سیاه که هرگونه صدای آزادیخواهی و استقلال طلبی را خفه کرده و امنیت لازم را برای استعمارگران انگلیسی و نفت خواران مربوطه به وجود آورده و درعین حال حائلی بین انقلاب روسیه و سرزمین مستعمره هندوستان باشد، بالاخره منجربه کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ و سپس روی کارآمدن رژیم دیکتاتوری بیست ساله شد. ماجراهای نفتی دوره بیست ساله و سایرامتیازات استعماری آن دوره مشهورترازآن است که احتیاجی به تشریح داشته باشد. افتضاح سوم شهریور ۱۳۲۰ نیزبه همین ترتیب، کوشش نیروهای مترقی دردهه ۱۳۲۰–۳۰ و مبارزات ضد استعماری مردم ایران منجربه تشکیل حکومت ملی دکترمصدق شد. مبارزات ملت ما در دوره حکومت دکترمصدق با استعمارانگلستان و مانورهای امپریالیسم آمریکا به عنوان میراث خواراستعمار و بالاخره کودتای ضد ملی ۲۸ مرداد که به کمک دلارهای آمریکائی و سیاستمداران انگلیسی و دست نشاندگان ایرانی آنان انجام گرفت راه را برای ورود آمریکا به صحنه سیاست ایران به عنوان یک عامل تعیینکننده بازکرد. بعد از۲۸ مرداد ۱۳۳۲ زنجیرهای گران استعماربردست و پای ملت ما هرروزبیشترو بیشترپیچیده شد. قراردادهای نفت با کنسرسیوم، ورود درپیمان استعماری بغداد که بعد به سنتو تغییرنام داد، قراردادهای اقتصادی و سیاسی و استعماری متعدد با آمریکا و انگلستان، کاپیتولاسیون جدید و قراردادهائی نظیرآن، روزبه روزمیهن ما را درجهت وابستگی هر چه بیشتربه غرب به خصوص به آمریکا پیش برد؛ ولی ازنظرامپریالیستها هنوزکافی نبود. مصلحت آنان حکم میکرد که ازنظرسیاسی ایران به یک قبرستان و با به اصطلاح خودشان به یک «جزیره آرامش» تبدیل شده و ازنظراقتصادی وابستگی آن به حد کافی رسیده و خطرگسستن زنجیرهای استعمار برای مدتی طولانی ازبین برود.<ref name=":1" /> | پس از انقلاب مشروطه و دراثرکوششها و جان بازیهای مردم به رهبری مردانی نظیرستارخان و باقرخان و حیدرعمواغلی، بالاخره مشروطه خواهان پیروزشدند؛ ولی به علت توطئههای استعمارخارجی و ارتجاع داخلی پیروزی مشروطه مدت کوتاهی بیش طول نکشید. همان دولهها و سلطنهها، همان اشراف و فئودالها تحت عنوان مشروطه بردوش مردم سوارشدند و مقاومت مردم نیزبه صورت جنبشهای دیگری نظیرقیام خیابانی درآذربایجان قیام کلنل محمد تقی خان پسیان در خراسان و مهم ترازهمه قیام میرزا کوچک خان درگیلان بروزکرد. استعمارانگلستان که خود را با جریانات انقلابی پرقدرتی روبرومی دید دست به کارشد، تأسیس حکومت انقلاب بلشویکی درروسیه که درهمسایگی ایران قرارداشت و به صورت پایگاه بزرگ انقلاب جهانی درآمده بود نیزمزید برعلت شد و دست نشاندگان داخلی استعمارانگلستان را به حرکت درآورده و لزوم ایجاد یک دیکتاتوری سیاه که هرگونه صدای آزادیخواهی و استقلال طلبی را خفه کرده و امنیت لازم را برای استعمارگران انگلیسی و نفت خواران مربوطه به وجود آورده و درعین حال حائلی بین انقلاب روسیه و سرزمین مستعمره هندوستان باشد، بالاخره منجربه کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ و سپس روی کارآمدن رژیم دیکتاتوری بیست ساله شد. ماجراهای نفتی دوره بیست ساله و سایرامتیازات استعماری آن دوره مشهورترازآن است که احتیاجی به تشریح داشته باشد. افتضاح سوم شهریور ۱۳۲۰ نیزبه همین ترتیب، کوشش نیروهای مترقی دردهه ۱۳۲۰–۳۰ و مبارزات ضد استعماری مردم ایران منجربه تشکیل حکومت ملی دکترمصدق شد. مبارزات ملت ما در دوره حکومت دکترمصدق با استعمارانگلستان و مانورهای امپریالیسم آمریکا به عنوان میراث خواراستعمار و بالاخره کودتای ضد ملی ۲۸ مرداد که به کمک دلارهای آمریکائی و سیاستمداران انگلیسی و دست نشاندگان ایرانی آنان انجام گرفت راه را برای ورود آمریکا به صحنه سیاست ایران به عنوان یک عامل تعیینکننده بازکرد. بعد از۲۸ مرداد ۱۳۳۲ زنجیرهای گران استعماربردست و پای ملت ما هرروزبیشترو بیشترپیچیده شد. قراردادهای نفت با کنسرسیوم، ورود درپیمان استعماری بغداد که بعد به سنتو تغییرنام داد، قراردادهای اقتصادی و سیاسی و استعماری متعدد با آمریکا و انگلستان، کاپیتولاسیون جدید و قراردادهائی نظیرآن، روزبه روزمیهن ما را درجهت وابستگی هر چه بیشتربه غرب به خصوص به آمریکا پیش برد؛ ولی ازنظرامپریالیستها هنوزکافی نبود. مصلحت آنان حکم میکرد که ازنظرسیاسی ایران به یک قبرستان و با به اصطلاح خودشان به یک «جزیره آرامش» تبدیل شده و ازنظراقتصادی وابستگی آن به حد کافی رسیده و خطرگسستن زنجیرهای استعمار برای مدتی طولانی ازبین برود.<ref name=":1" /> | ||
خط ۸۲: | خط ۷۹: | ||
این همان ارتشی است که روز۱۵ خرداد ۱۳۴۲ هزاران نفرازمردم بی گناه را در شهرهای تهران، شیراز، قم، تبریز، مشهد و دیگرشهرهای ایران کشت. حضرت آیت الله خمینی پیشوای شیعیان جهان و دیگرعلمای بزرگ شیعه را پس ازمدتها حبس و اعمال فشارآواره و تبعید کرد. همان ارتش است که حافظ پیمان استعماری سنتو و دهها پیمان استعماری دیگراست. همان ارتش است که دکترمصدق رهبرنهضت ملی ایران را بیش از ۱۲ سال درزمان رضا شاه و بیش از۱۴ سال پس ازکودتای ۲۸ مرداد زندانی کرد و پس ازمرگ وی درزندان حتی ازتشییع جنازه او هم جلوگیری بعمل آورد. همان ارتش است که خسروروزبه مظهرجنبش انقلابی ایران را تیرباران کرد… خون وارطانها، سیامکها، مبشریها، فاطمیها، کریم پورها، بخارائیها، آیت اله سعیدیها، نیک داودیها و هزاران شهید دیگربه دستورامپریالیستها و به حکم همین دادگاههای ارتش ریخته شدهاست. ارتش ایران به وسیله مستشاران آمریکائی و انگلیسی و اسرائیلی اداره میشود. افسران زبده ارتش دورههای تعلیمات عالیه خود را درپایگاههای نظامی آمریکا و انگلیس میگذرانند. دستگاه ساواک و ضداطلاعات ارتش کلا به وسیله مستشاران آمریکائی اداره میشود. چنین ارتشی جزدرهم کوبیدن قیامهای آزادی خواهانه و استقلال طلبانه مردم، جزبه خون کشیدن هرگونه جنبش که هدف آن آزادی ایران ازیوغ امپریالیسم باشد، جزبازداشت، حبس، شکنجه، محاکمه و محکوم کردن آزادیخواهان ایران رسالتی ندارد. درچنین اوضاعی که دستگاه ساواک و رژیم دیکتاتوری فردی، ابتدائیترین آزادیهای مردم را ازبین برده و هیچ گونه خبری ازقانون و حقوق بشرنیست، مردم ایران برای حفظ حقوق خود هیچ راهی جزتوسل به زورندارند. اعلامیه جهانی حقوق بشرنیزصراحتا به انسانها حق دادهاست درمورد حکومت هائی که ازتامین امنیت روحی و جسمی و فضائل انسانی افراد جامعه خودداری میکنند، شک و تردید بخود راه نداده و اقدام به ایجاد نظمی بکنند که حیثیت و مقام انسانی افراد جامعه را تأمین کند. تاریخ، این واقعیت را به هزارصورت ثابت کردهاست که عدالت و حق همیشه به زور گرفته شدهاست. اصولاً حق گرفتنی است نه دادنی. یا ظالم باید ظلم نکند و یا مظلوم تحمل ظلم را ننماید. شق ثالثی وجود ندارد. ظالم هیچ وقت به میل خود دست ازاعمال ظلم برنمیدارد، بلکه همیشه مظلوم است که سرانجام ازقبول ظلم سربازمی زند. رژیم دیکتاتوری ایران میخواهد با روشهای تفتیش عقاید قرون وسطائی و سلب هرگونه آزادی، میهن ما را به صورت یک قبرستان درآورد و درعین حال آرامش ناشی ازرعب و وحشت را به عنوان آرامش ناشی ازامینت و رفاه معرفی کند؛ ولی غافل ازاین است که هیچگاه به هدف خود نخواهد رسید. علیرغم این همه فشارو روشهای غیرانسانی، علیرغم رفتاروحشیانه مأمورین ساواک، علیرغم رژیم ترورو اختناق، علیرغم کوششهای دستگاه جباربرای ازبین بردن هرگونه صدای آزادیخواهی، مبارزه مردم ایران برای کسب آزادی، برای گسستن زنجیرهای بردگی، برای قطع دست امپریالیستهای غربی و دست نشاندگان ایرانی آنان ادامه دارد و این مبارزه تا پیروزی نهائی ادامه خواهد یافت.<ref name=":1" /> | این همان ارتشی است که روز۱۵ خرداد ۱۳۴۲ هزاران نفرازمردم بی گناه را در شهرهای تهران، شیراز، قم، تبریز، مشهد و دیگرشهرهای ایران کشت. حضرت آیت الله خمینی پیشوای شیعیان جهان و دیگرعلمای بزرگ شیعه را پس ازمدتها حبس و اعمال فشارآواره و تبعید کرد. همان ارتش است که حافظ پیمان استعماری سنتو و دهها پیمان استعماری دیگراست. همان ارتش است که دکترمصدق رهبرنهضت ملی ایران را بیش از ۱۲ سال درزمان رضا شاه و بیش از۱۴ سال پس ازکودتای ۲۸ مرداد زندانی کرد و پس ازمرگ وی درزندان حتی ازتشییع جنازه او هم جلوگیری بعمل آورد. همان ارتش است که خسروروزبه مظهرجنبش انقلابی ایران را تیرباران کرد… خون وارطانها، سیامکها، مبشریها، فاطمیها، کریم پورها، بخارائیها، آیت اله سعیدیها، نیک داودیها و هزاران شهید دیگربه دستورامپریالیستها و به حکم همین دادگاههای ارتش ریخته شدهاست. ارتش ایران به وسیله مستشاران آمریکائی و انگلیسی و اسرائیلی اداره میشود. افسران زبده ارتش دورههای تعلیمات عالیه خود را درپایگاههای نظامی آمریکا و انگلیس میگذرانند. دستگاه ساواک و ضداطلاعات ارتش کلا به وسیله مستشاران آمریکائی اداره میشود. چنین ارتشی جزدرهم کوبیدن قیامهای آزادی خواهانه و استقلال طلبانه مردم، جزبه خون کشیدن هرگونه جنبش که هدف آن آزادی ایران ازیوغ امپریالیسم باشد، جزبازداشت، حبس، شکنجه، محاکمه و محکوم کردن آزادیخواهان ایران رسالتی ندارد. درچنین اوضاعی که دستگاه ساواک و رژیم دیکتاتوری فردی، ابتدائیترین آزادیهای مردم را ازبین برده و هیچ گونه خبری ازقانون و حقوق بشرنیست، مردم ایران برای حفظ حقوق خود هیچ راهی جزتوسل به زورندارند. اعلامیه جهانی حقوق بشرنیزصراحتا به انسانها حق دادهاست درمورد حکومت هائی که ازتامین امنیت روحی و جسمی و فضائل انسانی افراد جامعه خودداری میکنند، شک و تردید بخود راه نداده و اقدام به ایجاد نظمی بکنند که حیثیت و مقام انسانی افراد جامعه را تأمین کند. تاریخ، این واقعیت را به هزارصورت ثابت کردهاست که عدالت و حق همیشه به زور گرفته شدهاست. اصولاً حق گرفتنی است نه دادنی. یا ظالم باید ظلم نکند و یا مظلوم تحمل ظلم را ننماید. شق ثالثی وجود ندارد. ظالم هیچ وقت به میل خود دست ازاعمال ظلم برنمیدارد، بلکه همیشه مظلوم است که سرانجام ازقبول ظلم سربازمی زند. رژیم دیکتاتوری ایران میخواهد با روشهای تفتیش عقاید قرون وسطائی و سلب هرگونه آزادی، میهن ما را به صورت یک قبرستان درآورد و درعین حال آرامش ناشی ازرعب و وحشت را به عنوان آرامش ناشی ازامینت و رفاه معرفی کند؛ ولی غافل ازاین است که هیچگاه به هدف خود نخواهد رسید. علیرغم این همه فشارو روشهای غیرانسانی، علیرغم رفتاروحشیانه مأمورین ساواک، علیرغم رژیم ترورو اختناق، علیرغم کوششهای دستگاه جباربرای ازبین بردن هرگونه صدای آزادیخواهی، مبارزه مردم ایران برای کسب آزادی، برای گسستن زنجیرهای بردگی، برای قطع دست امپریالیستهای غربی و دست نشاندگان ایرانی آنان ادامه دارد و این مبارزه تا پیروزی نهائی ادامه خواهد یافت.<ref name=":1" /> | ||
== شکرالله پاک نژاد بعد از آزادی از زندان | == شکرالله پاک نژاد بعد از آزادی از زندان == | ||
از سال۵۰ به بعد بود شکرالله پاکنژاد به حمایت از مجاهدین برخاست و میتوان از موضعگیری او در جریان [[اپورتونیستهای چپنما]] یاد نمود. چرا که پاکنژاد قاطعانه آن را محکوم نمود و در زندان اوین به حمایت از مجاهدین قد برافراشت.<ref name=":2">سازمان مجاهدین خلق ایران - [https://event.mojahedin.org/events/4604/شکرالله-پاک-نژاد؛-از-رشیدترین-فرزندان-مبارز-ایران-به-شهادت-رسید شکرالله پاکنژاد؛ از رشیدترین فرزندان مبارز ایران به شهادت رسید]</ref> | از سال۵۰ به بعد بود شکرالله پاکنژاد به حمایت از مجاهدین برخاست و میتوان از موضعگیری او در جریان [[اپورتونیستهای چپنما]] یاد نمود. چرا که پاکنژاد قاطعانه آن را محکوم نمود و در زندان اوین به حمایت از مجاهدین قد برافراشت.<ref name=":2">سازمان مجاهدین خلق ایران - [https://event.mojahedin.org/events/4604/شکرالله-پاک-نژاد؛-از-رشیدترین-فرزندان-مبارز-ایران-به-شهادت-رسید شکرالله پاکنژاد؛ از رشیدترین فرزندان مبارز ایران به شهادت رسید]</ref> | ||
خط ۹۴: | خط ۹۱: | ||
در سی خرداد سال ۶۰، حکومت ایران، دستور آتش گشودن به [[تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰|تظاهرات مسالمتآمیز]] ۵۰۰هزارنفره مردم تهران را که بهدعوت مجاهدین و برای آخرین اتمام حجت برگزار شد، صادرکرد و مبارزه مسلحانه مجاهدین آغاز شد. پس از آن، پاکنژاد درارتباط با [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین]]، به تلاشهای خود در جهت پیشبرد امور مربوط به شکلگیری [[شورای ملی مقاومت ایران|شورای ملی مقاومت]] ادامه میداد.<ref name=":2" /> | در سی خرداد سال ۶۰، حکومت ایران، دستور آتش گشودن به [[تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰|تظاهرات مسالمتآمیز]] ۵۰۰هزارنفره مردم تهران را که بهدعوت مجاهدین و برای آخرین اتمام حجت برگزار شد، صادرکرد و مبارزه مسلحانه مجاهدین آغاز شد. پس از آن، پاکنژاد درارتباط با [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین]]، به تلاشهای خود در جهت پیشبرد امور مربوط به شکلگیری [[شورای ملی مقاومت ایران|شورای ملی مقاومت]] ادامه میداد.<ref name=":2" /> | ||
== مصاحبه | == مصاحبه فرد هالیدی با شکرالله پاکنژاد == | ||
آنچه در زیر آمده ترجمه قسمتی از مصاحبه ای است که فرد هالیدی روزنامهنگار و نویسنده انگلیسی با شکرالله پاکنژاد در مرداد ۱۳۵۸ در تهران انجام دادهاست. | آنچه در زیر آمده ترجمه قسمتی از مصاحبه ای است که فرد هالیدی روزنامهنگار و نویسنده انگلیسی با شکرالله پاکنژاد در مرداد ۱۳۵۸ در تهران انجام دادهاست. | ||
'''هالیدی''': شرایط زندان در رژیم شاه چگونه بود؟ | '''فرهاد هالیدی''': شرایط زندان در رژیم شاه چگونه بود؟ | ||
'''پاک نژاد''': مرا معمولاً تابستانها، به زندان بندر عباس در جنوب، و زمستانها به زندانهایی در شمال یا به زندان قزل قلعهٔ تهران میفرستادند. من هم قبل و هم بعد از دادگاه شکنجه شدم. آنها تلاش میکردند مرا وادار کنند بگویم «اشتباه کردهام» بگویم «شاه خوب است»، بگویم «من کمونیست نیستم». اما امتیازی که من داشتم این بود که همه از وضعم اطلاع داشتند. کسانی که نامشان برای مردم شناخته نبود حتی بیشتر هم شکنجه میشدند. بسیاری سعی میکردند خودکشی کنند. به خاطر دارم که مرد جوانی را آوردند که پاهایش رعشه شدید داشت. وی باانداختن خود از پنجره، دست به خودکشی زده بود اما فقط ستون فقرانش آسیب دیده بود. من «دوزخ» دانته را میخوانم و نیروی جمله ای را که او بر بالای دروازههای دوزخ نقش کرده بود حس میکردم: «ای کسانی که به اینجا وارد میشوید، امید را رها کنید.» تا سال ۱۹۷۷، ما در واقع هیچ نوع تماسی با دنیای خارج نداشتیم. از اواسط سال ۱۹۷۳، من به مدت ۸ ماه در انفرادی بودم و فقط بعدها بود که شنیدم میان اعراب و اسرائیل در اکتبر ۱۹۷۳ جنگی درگرفته است. پس از این تاریخ (۱۹۷۷)، مقامات به صلیب سرخ اجازهٔ آمدن دادند. زمین زندان را با قالی فرش کردند و به ما اجازه دادند تا با نمایندگان صلیب سرخ تا حدود زیادی آزادانه صحبت کنیم. بعد هم توانستیم مقداری مواد خواندنی به دست بیاوریم. با پرداخت دو هزار تومان رشوه، به یک نگهبان زندان، موفق شدیم یک نسخه از کتاب «عربستان بدون سلاطین» را به دست آوریم.<ref name=":1" /> | '''پاک نژاد''': مرا معمولاً تابستانها، به زندان بندر عباس در جنوب، و زمستانها به زندانهایی در شمال یا به زندان قزل قلعهٔ تهران میفرستادند. من هم قبل و هم بعد از دادگاه شکنجه شدم. آنها تلاش میکردند مرا وادار کنند بگویم «اشتباه کردهام» بگویم «شاه خوب است»، بگویم «من کمونیست نیستم». اما امتیازی که من داشتم این بود که همه از وضعم اطلاع داشتند. کسانی که نامشان برای مردم شناخته نبود حتی بیشتر هم شکنجه میشدند. بسیاری سعی میکردند خودکشی کنند. به خاطر دارم که مرد جوانی را آوردند که پاهایش رعشه شدید داشت. وی باانداختن خود از پنجره، دست به خودکشی زده بود اما فقط ستون فقرانش آسیب دیده بود. من «دوزخ» دانته را میخوانم و نیروی جمله ای را که او بر بالای دروازههای دوزخ نقش کرده بود حس میکردم: «ای کسانی که به اینجا وارد میشوید، امید را رها کنید.» تا سال ۱۹۷۷، ما در واقع هیچ نوع تماسی با دنیای خارج نداشتیم. از اواسط سال ۱۹۷۳، من به مدت ۸ ماه در انفرادی بودم و فقط بعدها بود که شنیدم میان اعراب و اسرائیل در اکتبر ۱۹۷۳ جنگی درگرفته است. پس از این تاریخ (۱۹۷۷)، مقامات به صلیب سرخ اجازهٔ آمدن دادند. زمین زندان را با قالی فرش کردند و به ما اجازه دادند تا با نمایندگان صلیب سرخ تا حدود زیادی آزادانه صحبت کنیم. بعد هم توانستیم مقداری مواد خواندنی به دست بیاوریم. با پرداخت دو هزار تومان رشوه، به یک نگهبان زندان، موفق شدیم یک نسخه از کتاب «عربستان بدون سلاطین» را به دست آوریم.<ref name=":1" /> | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۰: | ||
'''هالیدی''': شما به محض رهایی از زندان، دوباره فعالیت سیاسی را از سر گرفتید. وضعیت کنونی ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟" | '''هالیدی''': شما به محض رهایی از زندان، دوباره فعالیت سیاسی را از سر گرفتید. وضعیت کنونی ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟" | ||
'''پاک نژاد''': در این انقلاب نوعی تداوم هست: ما در میان کشاکش دو موج زندگی میکنیم و همه چیز در آینده تغییر خواهد کرد. اگر ملاها به صورت طبقه حاکم در آیند، مردم از آنها روی گردان خواهند شد؛ و این روانه ایست که هم اکنون آغاز شدهاست: مردم نسبت به ابتدای کار کمتر از مذهب حمایت میکنند. یک هفته پس از خروج از زندان، از من سئوال شد که آیا از فکر یک «جمهوری اسلامی» جانبداری میکنم و من پاسخ منفی دادم و اگر یک چنین جمهوری، مترقی بود من آن را قبول میکردم. حال ما شاهد آنیم که خرده بورژوازی که از انقلاب حمایت کرد و با شاه جنگید، در حال تجزیه است و به طرف چپ گرایش پیدا میکند. رژیم تلاش میکند ما را به درگیری بکشاند اما وضع ما، مثل یک گاو باز است که در درجه اول باید از درگیری پرهیز کند. مسئله اساسی ما اینست که از رو در رویی اجتباب کنیم: راست خیلی سریع جنبیدهاست و خطر اصلی برای ما نه از جانب ارتش، که از طرف گروههای دست راستی «فالانژ» است. اگر بتوانیم تا چند ماه دیگر دوام بیاوریم ممکن است بتوانیم دیگر نیروهای دموکراتیک، بویژه اقلیتها را متحد کنیم. اما ما بیشتر به تجزیه در راست امید بستهایم تا به اتحاد چپ.<ref name=":3">بیوگرافی - زندگینامه شکرالله پاک [http://biography.powerset.ir/زندگینامه-شکرالله-پاک-نژاد نژاد]</ref> | '''شکرالله پاک نژاد''': در این انقلاب نوعی تداوم هست: ما در میان کشاکش دو موج زندگی میکنیم و همه چیز در آینده تغییر خواهد کرد. اگر ملاها به صورت طبقه حاکم در آیند، مردم از آنها روی گردان خواهند شد؛ و این روانه ایست که هم اکنون آغاز شدهاست: مردم نسبت به ابتدای کار کمتر از مذهب حمایت میکنند. یک هفته پس از خروج از زندان، از من سئوال شد که آیا از فکر یک «جمهوری اسلامی» جانبداری میکنم و من پاسخ منفی دادم و اگر یک چنین جمهوری، مترقی بود من آن را قبول میکردم. حال ما شاهد آنیم که خرده بورژوازی که از انقلاب حمایت کرد و با شاه جنگید، در حال تجزیه است و به طرف چپ گرایش پیدا میکند. رژیم تلاش میکند ما را به درگیری بکشاند اما وضع ما، مثل یک گاو باز است که در درجه اول باید از درگیری پرهیز کند. مسئله اساسی ما اینست که از رو در رویی اجتباب کنیم: راست خیلی سریع جنبیدهاست و خطر اصلی برای ما نه از جانب ارتش، که از طرف گروههای دست راستی «فالانژ» است. اگر بتوانیم تا چند ماه دیگر دوام بیاوریم ممکن است بتوانیم دیگر نیروهای دموکراتیک، بویژه اقلیتها را متحد کنیم. اما ما بیشتر به تجزیه در راست امید بستهایم تا به اتحاد چپ.<ref name=":3">بیوگرافی - زندگینامه شکرالله پاک [http://biography.powerset.ir/زندگینامه-شکرالله-پاک-نژاد نژاد]</ref> | ||
== حمایت | == حمایت پاکنژاد از مجاهدین == | ||
دکتر [[منوچهر هزارخانی]]، یکی از یاران نزدیک او در «جبهه دموکراتیک ملی» در اینباره مینویسد: «اگر رابطه «جبهه» با سازمان مجاهدین خلق تا به آخر حفظ شد، علّتش، به نظر من، آنبود که حفظ این ارتباط را شکری شخصاً به عهده داشت. بعدها که با رهبران سازمان از نزدیک آشنا شدم، از وزن و اعتباری که آنها برای شکری قائل بودند و اعتماد بیدریغی که به او داشتند و اهمیتی که به نظرات سیاسی او، در هر مورد، میدادند، تعجّب نکردم، یکّه خوردم. گمان نمیکنم هیچیک از مبارزان همزنجیر دیگر توانسته باشد بر چنین مقامی نزد مجاهدین دست یافته باشد. البته، این رابطه عمیق سیاسی ـ عاطفی یک طرفه نبود و شکری هم سرشار از علاقه و امید نسبت به مجاهدین بود» ( | دکتر [[منوچهر هزارخانی]]، یکی از یاران نزدیک او در «جبهه دموکراتیک ملی» در اینباره مینویسد: «اگر رابطه «جبهه» با سازمان مجاهدین خلق تا به آخر حفظ شد، علّتش، به نظر من، آنبود که حفظ این ارتباط را شکری شخصاً به عهده داشت. بعدها که با رهبران سازمان از نزدیک آشنا شدم، از وزن و اعتباری که آنها برای شکری قائل بودند و اعتماد بیدریغی که به او داشتند و اهمیتی که به نظرات سیاسی او، در هر مورد، میدادند، تعجّب نکردم، یکّه خوردم. گمان نمیکنم هیچیک از مبارزان همزنجیر دیگر توانسته باشد بر چنین مقامی نزد مجاهدین دست یافته باشد. البته، این رابطه عمیق سیاسی ـ عاطفی یک طرفه نبود و شکری هم سرشار از علاقه و امید نسبت به مجاهدین بود» («جای خالی شکری»، منوچهر هزارخانی، دفترهای آزادی، شمارهٌاول).<ref name=":0" /> | ||
== تیرباران == | == تیرباران == | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۳: | ||
== شکرالله پاکنژاد از زبان آقای مسعود رجوی == | == شکرالله پاکنژاد از زبان آقای مسعود رجوی == | ||
<blockquote>«با شهادت پاکنژاد، خلق ما یکی از رشیدترین فرزندان مبارزش، انقلاب ما یکی از ارزندهترین رهبرانش، سازمان مجاهدین، یکی از صمیمیترین و غمخوارترین همزنجیران، همرزمان، و همسنگران و مشوقان انقلابی خود رااز دست داد. اگرچه یقین دارم که راهش، همچون نامش هر روز درخشندهتر و تابندهتر تا قله پیروزی نهایی ادامه خواهد داشت».<ref>سیمای آزادی - [https://vimeo.com/248212392 شهادت شکرالله پاکنژاد]</ref></blockquote> | <blockquote>«با شهادت پاکنژاد، خلق ما یکی از رشیدترین فرزندان مبارزش، انقلاب ما یکی از ارزندهترین رهبرانش، سازمان مجاهدین، یکی از صمیمیترین و غمخوارترین همزنجیران، همرزمان، و همسنگران و مشوقان انقلابی خود رااز دست داد. اگرچه یقین دارم که راهش، همچون نامش هر روز درخشندهتر و تابندهتر تا قله پیروزی نهایی ادامه خواهد داشت».<ref>سیمای آزادی - [https://vimeo.com/248212392 شهادت شکرالله پاکنژاد]</ref></blockquote><gallery> | ||
پرونده:پاکنژاد.JPG|alt=شکرالله پاکنژاد|شکرالله پاکنژاد | |||
پرونده:شکرالله پاکنژاد ۱.JPG|alt=شکرالله پاکنژاد|شکرالله پاکنژاد | |||
پرونده:شکرالله پاکنژاد و منوچهر هزارخوانی.JPG|alt=شکرالله پاکنژاد و منوچهر هزارخوانی|شکرالله پاکنژاد و منوچهر هزارخوانی | |||
پرونده:شکرالله پاکنژاد در محفل خانواده.JPG|alt=شکرالله پاکنژاد در محفل خانواده|شکرالله پاکنژاد در محفل خانواده | |||
پرونده:شکرالله پاکنژاد۲.jpg|alt=شکرالله پاکنژاد در جمعیت|شکرالله پاکنژاد در جمعیت | |||
پرونده:شکری و اعضای خانواده.jpg|alt=شکری و اعضای خانواده|شکری و اعضای خانواده | |||
</gallery> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} |