۱٬۰۴۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
| label31 = برادران | | label31 = برادران | ||
| data31 = مظفرالدین شاه قاجار، کامران میرزا نایب السلطنه | | data31 = مظفرالدین شاه قاجار، کامران میرزا نایب السلطنه | ||
}} | }}'''مسعود میرزا''' ملقب به '''ظلالسلطان''' (۱۵ دی ۱۲۲۸، تبریز ـ ۱۲ تیر ۱۲۹۷، اصفهان) فرزند ارشد ناصرالدین شاه و سه سال بزرگتر از مظفرالدین شاه بود ولی چون مادرش عفت السطنه از زنان صیغه شاه<ref>مؤسسه نگین هشت بهشت - [https://neginesf.wordpress.com/2010/01/27/131/180px-zellesoltan/ گزارش مختصری از جنایات فرهنگی ظل السلطان دراصفهان » سلطان مسعود میرزا ملقب به ظل السلطان]</ref> بود و از خاندان قاجاریه نبود، به ولایتعهدی منصوب نگشت. | ||
= | مسعود میرزا در ابتدا با لقب '''یمین الدوله'''، حکومت مازندران و استرآباد و سپس فارس و اصفهان را به عهده گرفت تا این که لقب ظلالسلطان یعنی سایه پادشاه را اخذ کرد. در زمان حکومتش بر فارس، به خاطر ظلم فراوان، عزل شد ولی مدتی بعد به اصفهان رفت و تا ۳۴ سال بعد حکمرانی نمود.<ref name=":0">بانک اطلاعات رجال - [http://rijaldb.com/fa/6373/مسعود+میرزا+ظل+السلطان مسعود میرزا ظل السلطان]</ref> | ||
مسعود میرزا | |||
به دو چیز شناخته میشود؛ ظلم و ستمی که در طول زمامداری خود بر مردم روا داشت و دیگر تخریب گسترده بناها و آثار تاریخی برجسته برجا مانده از دوران صفویه.<ref>کوکا - [http://www.coca.ir/interesting-pictures-zalo-al-sultan-son-naseredin-shah/ عکسهای جالب از ظل السلطان ظالم، پسر ناصرالدین شاه]</ref> | |||
== تلاش برای ولایتعهدی == | |||
در سال ۱۳۰۱ ه.ق به ناصرالدین شاه پیشنهاد کرد که در ازای دریافت مقام ولایتعهدی، یک میلیون تومان پیشکش نماید. چون ناکام ماند اصرار کرد وزیرجنگ شود. ناصرالدین شاه که از حمایت بیدریغ انگلستان از ظل السلطان و قدرت روزافزون او بیمناک شده بود، در ۱۳۰۵ ه.ق او را از حکومتهایش به جز اصفهان، برکنار و ارتشش را به نایب السلطنه واگذار کرد.<ref name=":0" />[[پرونده:ظل السلطان از ظالم ترین حاکمان قاجار.jpg|بندانگشتی|ظل السلطان از ظالمترین حاکمان قاجار]] | |||
در سال ۱۳۰۱ ه.ق به ناصرالدین شاه پیشنهاد کرد که در ازای دریافت مقام ولایتعهدی، یک میلیون تومان پیشکش نماید. چون ناکام ماند اصرار کرد وزیرجنگ شود. ناصرالدین شاه که از حمایت بیدریغ انگلستان از ظل السلطان و قدرت روزافزون او بیمناک شده بود، در ۱۳۰۵ ه.ق او را از حکومتهایش به جز اصفهان، برکنار و ارتشش را به نایب السلطنه واگذار کرد.<ref name=":0" | |||
[[پرونده:ظل السلطان از ظالم ترین حاکمان قاجار.jpg|بندانگشتی|ظل السلطان از ظالمترین حاکمان قاجار]] | |||
سلطان مسعود میرزا ملقب به ظل السلطان شاهزاده و حاکم اصفهان در عصر زمامداری ناصرالدین شاه یکی از ظالمترین حاکمان عصر قاجار بود که برخی بازماندن او از تخت سلطنت را دلیل آن همه خشم و جنون میدانند. | سلطان مسعود میرزا ملقب به ظل السلطان شاهزاده و حاکم اصفهان در عصر زمامداری ناصرالدین شاه یکی از ظالمترین حاکمان عصر قاجار بود که برخی بازماندن او از تخت سلطنت را دلیل آن همه خشم و جنون میدانند. | ||
مسعود میرزا | مسعود میرزا به خاطر آنکه از مادری غیر قجری متولد شده بود در رقابت بر سر[https://tarikhema.org/words/تاج-و-تخت/ تاج و تخت] از برادرش مظفرالدین شاه شکست خورد. او در دوران حکومت در فارس و بعدها در اصفهان قشون مجهز و منظمی فراهم کرد و با آن به باج گیری و غصب املاک [https://tarikhema.org/words/مردم/ مردم] پرداخته و شورشهای گاه و بی گاه را به سختی سرکوب میکرد. ظل السلطان همواره مایل به داشتن نیروی نظامی شخصی بود؛ بنابراین در اصفهان فوجهای نظامی با لباس و اسلحه ارتش اتریش تشکیل داد و برای تعلیم آنها از آلمان معلمهای نظامی استخدام کرد. ظل السلطان بیش از بیست و یک هزار سرباز در اختیار داشت.<ref name=":1">تاریخ ما - [https://tarikhema.org/contemporary/iranc/22961/ظل-السلطان/ ظل السلطان]</ref> | ||
وی که همواره در پناه دولت استعماری انگلیس بسر میبرد و تمام کارهای خود را در پناه کمکها و مساعدتهای این کشور بدست آورده و انجام میداد هر ساله به قلمرو خود میافزود و چون مانند پدر علاقه زیادی به اروپا داشت چندین بار به اروپا مسافرت کرد و سعی داشت خود را جزء متجددین معرفی کند و همواره فرهنگ غرب را در ایران ترویج میکرد، با این کمکها بود که در سال ۱۳۰۰ ه.ق به فکر این افتاد که خود را به جای مظفر الدین میرزا، نائب ولایتعهدی ناصر الدین شاه کند. | |||
او برای این امر حاضر شد که یک میلیون تومان به شاه تقدیم کند تا اینکه او را ولیعهد کند، اما موفق به این امر نشد، سپس در اوایل سال ۱۳۰۳ ه.ق که ظل السلطان به تهران آمده بود، پس از یأس از ولایتعهدی خیلی میل داشت که شاه کامران میرزا نائب السلطنه را از وزارت جنگ معزول کند و او را وزیر جنگ نماید که این امر نیز محقق نشد.<ref name=":2">تست آزمون - [http://www.testazmoon.com/رنگارنگ_/اطلاعات_عمومی_/tabid/1406/View/2208/id/15917/ سلطان مسعود میرزا ظل السلطان]</ref> | |||
== محدود شدن قدرت به اصفهان == | == محدود شدن قدرت به اصفهان == | ||
ظل السلطان تا سال ۱۳۰۵ ه.ق حاکم ایلات و ولایات زیادی در ایران بود، اما این حکومتها را با کمک انگلستان به دست آورده بود و حکومتهایی که زیر نظر کامران میرزا پسر دیگر شاه قرار داشت بنا بر تمایل دولت روس بود. | |||
چندی که رقابت بین روسها و انگلیسیها زیاد شد و انگلیسیها توانستند در این مسئله بر روسها پیشی گیرند، با این وجود روسها، انگلیسیها را بر عزل ظلالسلطان از حکومتهای در دست خود راضی کردند و انگلیسیها نیز با این مسئله موافقت کردند، لذا طی مراسمی شاه او را به پایتخت دعوت کرد و از تمام حکومتهای بلاد معزول و حکومتش منحصر به اصفهان شد، ولی در سال ۱۳۰۷ ه.ق دوبار با دادن هدایایی به شاه توانست حکومت یزد و عراق و گلپایگان را به دست آورد و مانند سابق نائبالحکومههایی را با تعهدات و قراردادهایی مخصوص به محلهای مزبور گسیل داشت تا آنچه را در این راه خرج کرده از مردم چپاول کنند، سال ۱۳۰۹ ه.ق حکومت عراق (اراک) از وی گرفته شد و به جای آن، حکومت خوانسار و محلات به او واگذار گردید.<ref name=":2" /> | |||
دوران حکومت ظل السلطان در اصفهان، به قلع و قمع مخالفان و سرکوب شورشهای محلی و داخلی و یا افزون بر داراییهای کلان، از طریق دستاندازی بر اموال مردم میگذشت و از آنجا که مملکت داری جایی در ذهنیت قاجار نداشت، اغلب اوقات را به شکار و بلوک گردی و خوشگذرانی سپری میکرد. با این حال، نباید از نظر دور داشت که تشکیل قشون منظم، تأسیس روزنامه فرهنگ، افتتاح مدرسه همایونی به سبک جدید و مدرسه نظامی برای تعلیم داوطلبان قشون، از جمله اقدامات | دوران حکومت ظل السلطان در اصفهان، به قلع و قمع مخالفان و سرکوب شورشهای محلی و داخلی و یا افزون بر داراییهای کلان، از طریق دستاندازی بر اموال مردم میگذشت و از آنجا که مملکت داری جایی در ذهنیت قاجار نداشت، اغلب اوقات را به شکار و بلوک گردی و خوشگذرانی سپری میکرد. با این حال، نباید از نظر دور داشت که تشکیل قشون منظم، تأسیس روزنامه فرهنگ، افتتاح مدرسه همایونی به سبک جدید و مدرسه نظامی برای تعلیم داوطلبان قشون، از جمله اقدامات او در اصفهان است.<ref>مؤسسه مطالعات ایران - [http://iichs.org/index.asp?img_cat=39&img_type=0 مسعود میرزا ظل السلطان]</ref> | ||
== مشارکت در قتل حسینقلی خان ایلخانی == | |||
ناصرالدین شاه که از استقلال ایلخانی میترسید اسباب قتل حسینقلی خان ایلخانی را فراهم کرد و نوشتهای هم در این باب محرمانه به ظل السلطان داد. ناصرالدین شاه معتقد بود اگر ایلخانی را از میان نبرند سلطنت از خانواده قاجار به بختیاری منتقل میشود. شب ۲۷ رجب ۱۲۹۹ ق ایلخانی و اسفندیار خان سردار اسعد به همراه علیقلی خان بختیاری سردار اسعد دوم به دعوت ظل السلطان در میدان شاه اصفهان برای مشق سربازان حضور به هم رسانیدند و پس از اتمام مشق به همراه ظل السلطان به عمارت دولتی دعوت شدند و در همان شب مرحوم حسینقلی خان ایلخانی را با زهر مهلک که در یک فنجان قهوه ریخته شده بود به قتل رساندند.<ref name=":1" /> | |||
== تخریب بناها == | == تخریب بناها == | ||
با این حال جنون آمیزترین اقدام این شاهزاده قاجاری [https://tarikhema.org/words/تخریب/ تخریب] بناهای تاریخی در اصفهان بود؛ گفته میشود او بیش از ۵۰ [https://tarikhema.org/words/بنا/ بنا] و اثر تاریخی مربوط به عصر صفوی را در اصفهان تخریب کرد. «هنری رنه» جهانگرد اروپایی که در زمان حکومت طل السلطان از ایران بازدید کردهاست در همین باره نوشتهاست: ظل السلطان بسیاری از [https://tarikhema.org/words/کاخ/ کاخ] های عالی و شاهکارهای ممتاز اصفهان را که موجب حیرت جهانیان بود نابود کرد. در واقع، آخرین سالهای حکومت ظل السلطان در اصفهان به منزله طوفان ویرانگر بود زیرا او که با به [https://tarikhema.org/words/شاهی/ شاهی] رسیدن برادرش مظفرالدین شاه امید سلطنت خود را از دست رفته میدید به تلافی، بیشتر این شاهکارهای برجسته را که در دنیا بی نظیر بود خراب کرد و مصالح آنها را فروخت. | با این حال جنون آمیزترین اقدام این شاهزاده قاجاری [https://tarikhema.org/words/تخریب/ تخریب] بناهای تاریخی در اصفهان بود؛ گفته میشود او بیش از ۵۰ [https://tarikhema.org/words/بنا/ بنا] و اثر تاریخی مربوط به عصر صفوی را در اصفهان تخریب کرد. «هنری رنه» جهانگرد اروپایی که در زمان حکومت طل السلطان از ایران بازدید کردهاست در همین باره نوشتهاست: ظل السلطان بسیاری از [https://tarikhema.org/words/کاخ/ کاخ] های عالی و شاهکارهای ممتاز اصفهان را که موجب حیرت جهانیان بود نابود کرد. در واقع، آخرین سالهای حکومت ظل السلطان در اصفهان به منزله طوفان ویرانگر بود زیرا او که با به [https://tarikhema.org/words/شاهی/ شاهی] رسیدن برادرش مظفرالدین شاه امید سلطنت خود را از دست رفته میدید به تلافی، بیشتر این شاهکارهای برجسته را که در دنیا بی نظیر بود خراب کرد و مصالح آنها را فروخت.<ref name=":1" /> | ||
[[پرونده:ظل السلطان بیش از ۵۰ بنا و اثر تاریخی مربوط به عصر صفوی را در اصفهان تخریب کرد.jpg|بندانگشتی|ظل السلطان بیش از ۵۰ بنا و اثر تاریخی مربوط به عصر صفوی را در اصفهان تخریب کرد]] | [[پرونده:ظل السلطان بیش از ۵۰ بنا و اثر تاریخی مربوط به عصر صفوی را در اصفهان تخریب کرد.jpg|بندانگشتی|ظل السلطان بیش از ۵۰ بنا و اثر تاریخی مربوط به عصر صفوی را در اصفهان تخریب کرد]] | ||
تنها برخی از جنایات وی در قبال تخریب بناهای عمدتاً صفوی اصفهان به شرح زیر است: | تنها برخی از جنایات وی در قبال تخریب بناهای عمدتاً صفوی اصفهان به شرح زیر است: | ||
# باغ و قصر سعادت آباد | |||
# عمارت هفت دست | |||
# قصر نمکدان | |||
# آئینه خانه | |||
# بهشت برین | |||
# بهشت آئین | |||
# انگورستان | |||
# بادامستان | |||
# نارنجستان | |||
# کلاه فرنگی | |||
# باغ تخت | |||
# باغ آلبالو | |||
# باغ طاووس | |||
# عمارت و باغ نقش جهان | |||
# باغ فتحآباد | |||
# گلدسته | |||
# تالار اشرف | |||
# عمارت خورشید | |||
# سرپوشیده | |||
# عمارت خسروخانی | |||
# باغ زرشک | |||
# باغ چرخاب | |||
# باغ محمود | |||
# باغ صفی میرزا | |||
# باغ قوشخانه | |||
# باغ نظر | |||
# عمارت و سردر باغ هزارجریب | |||
# عمارت جهاننما | |||
# و….<ref>فیس بوک - [https://www.facebook.com/Zand.Lotfalikhan/posts/1181676691929414 تاریخ ایران با لطفعلیخان زند]</ref> | |||
== مشارکت در انقلاب مشروطه ایران == | == مشارکت در انقلاب مشروطه ایران == | ||
خط ۱۹۵: | خط ۱۴۵: | ||
== مهاجرت به شهر وین == | == مهاجرت به شهر وین == | ||
پس از به توپ بستن مجلس به دست محمدعلی شاه، ظل السلطان ناچار به اروپا رفت. در شهر وین اقامت کرد و پس از فتح تهران به دست مشروطه خواهان و خلع محمدعلی شاه، شتابان به ایران بازگشت اما نتیجهای نگرفت. بهدست مجاهدین دستگیر و زندانی شد و پس از پرداخت مبلغ هنگفتی آزاد شد و به اروپا بازگشت و تا اواخر جنگ جهانی اول خارج از ایران ماند.<ref name=":0" /> | |||
پس از به توپ بستن مجلس به دست محمدعلی شاه، ظل السلطان ناچار به اروپا رفت. در شهر وین اقامت کرد و پس از فتح تهران به دست مشروطه خواهان و خلع محمدعلی شاه، شتابان به ایران بازگشت اما | |||
== مرگ == | == مرگ == | ||
خط ۲۱۵: | خط ۱۵۲: | ||
'''سرانجام کار ظل السلطان''' | '''سرانجام کار ظل السلطان''' | ||
بعد از مرگ '''ناصر الین شاه''' در سال ۱۳۱۳ ه.ق او نامهای به مظفر الدین شاه نوشت و به او گفت هر چه که امر شود حاضر است اطاعت کند، این امر باعث شد که در حکومت ولایت اصفهان باقی بماند. | |||
او تا سال ۱۳۲۴ ه.ق که محمد علی شاه به حکومت رسید در اصفهان بود و در این سال که برای عرض تهنیت به تهران آمده بود، مردم اصفهان در غیاب او دست به شورش و تعطیلی عمومی زدند و عزل او را از حکومت خواستار شدند، مجلس هم با خواستههای شاکیان همراهی نمود و عزل وی را تصویب کرد. | |||
ظل السلطان هم وقتی تلاشهایش برای برگشت به حکومت بینتیجه ماند خود استعفاء کرد، و توانست حکومت فارس را به دست آورد، ولی طولی نکشید که آن را نیز از دست داد و با این پیشآمد به اروپا سفر کرد و بعد از مدتی که از راه شمال ایران خواست وارد کشور شود در رشت دستگیر شد و با پرداخت غرامت و کمک انگلستان آزاد شد و دوباره به انگستان بازگشت و بعدها به ایران آمد، به اصفهان رفت و تا آخر عمر در آنجا به صورت منزوی زندگی کرد و در '''دهم تیر ماه ۱۲۹۷ش برابر با ۲۲ رمضان ۱۳۳۶ ق''' در سن ۷۰ سالگی در گذشت و جنازهٔ او را به مشهد انتقال داده و در آنجا بخاک سپردند.<ref name=":2" /> | |||
گرچه ظل السلطان فضای رعب و خفقان در اصفهان حاکم کرده بود اما در ۲۱ محرم ۱۳۲۵ هنگامی که ظل السلطان برای تاج گذاری محمدعلی شاه به تهران رفته بود مردم اصفهان در اقدامی اعتراضی بازارها را بستند و در میدان نقش جهان تحصن کردند. خواسته آنها یک چیز بود؛ عزل ظل السلطان پس از ۳۴ سال. این اعتراضات دو هفته به طول انجامید و در این مدت صدها تلگراف به تهران زده شد تا اینکه محمد علی شاه وی را از حکومت اصفهان عزل و نظام السلطنه را جانشین وی کرد. مسعود میرزا در اواخر عمر مدتی را در اروپا گذراند تا این که پس از دچار شدن به اختلال حواس در دهم تیر ماه ۱۲۹۷ شمسی در حدود هفتاد سالگی از دنیا رفت.<ref name=":1" /> | |||
== نویسنده == | == نویسنده == | ||
خط ۲۳۴: | خط ۱۷۳: | ||
بخش دوم کتاب، سفرنامه فرنگستان است. این سفر در ۱۳۲۳ از بندر انزلی آغاز شدهاست. مطالب این بخش مشتمل است بر مشاهدات نویسنده از روسیه، اتریش، آلمان و فرانسه و مطالبی دربارهٔ کشتار یهودیان و درگیری ارامنه و مسلمانان در بادکوبه.<ref>مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی - [https://www.cgie.org.ir/fa/news/13096 نگاهی به«تاریخ سرگذشت مسعودی» خاطرات و سفرنامه ظلالسلطان]</ref> | بخش دوم کتاب، سفرنامه فرنگستان است. این سفر در ۱۳۲۳ از بندر انزلی آغاز شدهاست. مطالب این بخش مشتمل است بر مشاهدات نویسنده از روسیه، اتریش، آلمان و فرانسه و مطالبی دربارهٔ کشتار یهودیان و درگیری ارامنه و مسلمانان در بادکوبه.<ref>مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی - [https://www.cgie.org.ir/fa/news/13096 نگاهی به«تاریخ سرگذشت مسعودی» خاطرات و سفرنامه ظلالسلطان]</ref> | ||
== عمارت مسعودیه == | |||
[[پرونده:عمارت مسعودیه.jpg|بندانگشتی|عمارت مسعودیه]] | |||
عمارت مسعودیه مربوط به دوره قاجاره که در تهران، میدان بهارستان واقع شده. این اثر در تاریخ ۲۷ دی ۱۳۷۷ با شمارهٔ ثبت ۲۱۹۰ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده. | |||
باغ عمارت مسعودیه به دستور مسعود میرزا، ملقب به ظل السلطان، فرزند ناصرالدین شاه، در ۱۲۹۵ ق، و به سرکاری رضا قلی خان (ملقب به سراج الملک) در زمینی به وسعت حدود ۴۰۰۰ مترمربع و مرکب از بیرونی (دیوان خانه) و اندرونی و دیگر ملحقات بنا شده. در واقع نام این عمارت نیز برگرفته از نام مسعود میرزا به مسعودیه شهرت یافته. | |||
معمار این بنا استاد شعبان معمار باشی و ناظر آن میرزا رضا قلی خانی ملقب به سراج الملک است. | |||
عمارت مسعودیه در طول سالهای عمر خود شاهد وقایع بسیار زیادی بوده. در جریان جنبش مشروطه با توجه به نزدیکی آن به میدان بهارستان و اختلاف ظل السلطان با برادرش مظفر الدین شاه و فرزند او، یکی از پایگاههای مشروطه خواهان و مخالفان محمد علی شاه بود. در سال ۱۲۸۷ در نزدیکی این عمارت بمبی دست ساز زیر کالسکه محمد علی شاه منفجر شد که بهانه لازم را برای به توپ بستن مجلس دست او داد. پس از واقعه بهارستان، عمارت مسعودیه نیز به همراه خانه ظهیرالدوله و سایر مشروطه خواهان به رگبار بسته شد. | |||
بنای بسیاری از ساختمانهای فرهنگی کشور در این عمارت گذاشته شد. نخستین کتابخانه و موزه ملی ایران جایی در گوشه این عمارت برپا شدند. در حدود سالهای ۱۳۰۴ انجمن معارف با استفاده از یکی از اتاقهای آن نخستین کتابخانه رسمی کشور را که پایه اصلی و اولیه کتابخانه ملی بود را گذاشت. چند سال بعد نیز یکی دیگر از اتاقهای آن به عتیقههای باستانی که از گوشه و کنار ایران به دست آمده بود اختصاص یافت و در حقیقت نخستین موزه ایران در آن پایهگذاری شد. اشیای عتیقه همینجا در سال ۱۳۱۸ به موزه ملی منتقل شد.<ref>همگردی - [http://hamgardi.com/place/12677 عمارت مسعودیه]</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} |
ویرایش