۱٬۰۴۴
ویرایش
(ابرابزار) |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{Infobox | |||
| bodystyle = | |||
| bodyclass = vcard | |||
| titlestyle = | |||
| title = | |||
| abovestyle = background: #CD853F | |||
| aboveclass = fn org | |||
| above = مسعود میرزا ظلالسلطان | |||
| imagestyle = | |||
| captionstyle = | |||
| image =[[پرونده:مسعود میرزا ظلالسلطان.jpg]] | |||
| caption = | |||
| headerstyle = background: #F0E68C | |||
| labelstyle = | |||
| datastyle = | |||
| header1 = اطلاعات کلی | |||
| label2 = نام | |||
| data2 = مسعود میرزا ظلالسلطان | |||
| label3 = نام کامل | |||
| data3 = | |||
| label4 = نامهای دیگر | |||
| data4 = | |||
| label5 = منصب | |||
| data5 = حاکم مازندران و استرآباد و سپس فارس و اصفهان و… | |||
| label6 = لقب | |||
| data6 = ظلالسلطان | |||
| label7 = نژاد | |||
| data7 = | |||
| label8 = | |||
| data8 = | |||
| label9 = | |||
| data9 = | |||
| label10 = زادگاه | |||
| data10 = | |||
| label11 = تختگاه | |||
| data11 = | |||
| label12 = پرچم | |||
| data12 = | |||
| label13 = ملیت | |||
| data13 = | |||
| header14 = | |||
| label15 = شناخته شده | |||
| data15 = | |||
| label16 = دوره | |||
| data16 = قاجاریه | |||
| label17 = پیش از | |||
| data17 = | |||
| label18 = پس از | |||
| data18 = | |||
| label19 = دوران سلطنت | |||
| data19 = | |||
| label20 = جنگها | |||
| data20 = | |||
| label21 =جنگ اول | |||
| data21 = | |||
| label22 = نتیجه جنگ | |||
| data22 = | |||
| label23 = پیامد | |||
| data23 = | |||
| label24 = فرجام پناهندگی | |||
| data24 = | |||
| header25 = | |||
| label26 = نام نیا | |||
| data26 = | |||
| label27 = نام پدر | |||
| data27 = ناصرالدین شاه | |||
| label28 = نام مادر | |||
| data28 = عفت السطنه | |||
| label29 = همسران | |||
| data29 = همدم الملوک | |||
| label30 = فرزندان | |||
| data30 = | |||
| label31 = برادران | |||
| data31 = مظفرالدین شاه قاجار، کامران میرزا نایب السلطنه | |||
}} | |||
=== نام همسر === | === نام همسر === | ||
==== همدم الملوک ==== | ==== همدم الملوک ==== | ||
=== نام پدر === | === نام پدر === | ||
==== ناصر الدین شاه قاجار ==== | ==== ناصر الدین شاه قاجار ==== | ||
مسعود میرزا بزرگترین پسر ناصرالدین شاه بود. | مسعود میرزا بزرگترین پسر ناصرالدین شاه بود. | ||
=== نام پسر === | === نام پسر === | ||
==== سلطان حسین میرزا جلالالدوله ==== | ==== سلطان حسین میرزا جلالالدوله ==== | ||
=== نام برادر === | === نام برادر === | ||
==== کامران میرزا نایب السلطنه ==== | ==== کامران میرزا نایب السلطنه ==== | ||
==== مظفرالدین شاه قاجار ==== | ==== مظفرالدین شاه قاجار ==== | ||
(۱۵ دی ۱۲۲۸، تبریز ـ ۱۲ تیر ۱۲۹۷، اصفهان) | (۱۵ دی ۱۲۲۸، تبریز ـ ۱۲ تیر ۱۲۹۷، اصفهان) | ||
سلطان مسعود میرزا در | سلطان مسعود میرزا در ۲۰ صفر ۱۲۶۶ (۱۲۲۹ شمسی) در تبریز متولد شد. پدر او ناصرالدین شاه و مادرش عفت السطنه از زنان صیغه شاه و دختر رضاقلی بیگ، غلام پیشخدمت بهمن میرزا برادر اعیانی محمد شاه، بودبه خاطر آنکه از مادری غیر قاجار زاده شدهبود به جای او مظفرالدینمیرزا به ولیعهدی انتخاب شد.<ref>مؤسسه نگین هشت بهشت - [https://neginesf.wordpress.com/2010/01/27/131/180px-zellesoltan/ گزارش مختصری از جنایات فرهنگی ظل السلطان دراصفهان » سلطان مسعود میرزا ملقب به ظل السلطان]</ref> | ||
</ref> | |||
به دو چیز شناخته میشود؛ ظلم و ستمی که در طول زمامداری | به دو چیز شناخته میشود؛ ظلم و ستمی که در طول زمامداری ۳۴ ساله خود بر مردم روا داشت و دیگر تخریب گسترده بناها و آثار تاریخی برجسته برجا مانده از دوران صفویه.<ref>کوکا - [http://www.coca.ir/interesting-pictures-zalo-al-sultan-son-naseredin-shah/ عکسهای جالب از ظل السلطان ظالم، پسر ناصرالدین شاه]</ref> | ||
سلطان مسعود میرزا، فرزند ارشد ناصرالدین شاه و سه سال بزرگتر از مظفرالدین شاه بود ولی چون مادرش از خاندان قاجاریه نبود، به ولایتعهدی منصوب نگشت. مادرش عفت السلطنه دختر رضاقلی بیک غلام پیشخدمت بهمن میرزا بود. | |||
مسعود میرزا در ابتدا با لقب یمین الدوله، حکومت مازندران و استرآباد و سپس فارس و اصفهان را به عهده گرفت تا این که لقب ظلُّ السلطان یعنی سایه پادشاه را اخذ کرد. در زمان حکومتش بر فارس، به خاطر ظلم فراوان، عزل شد ولی مدتی بعد به اصفهان رفت و تا | مسعود میرزا در ابتدا با لقب یمین الدوله، حکومت مازندران و استرآباد و سپس فارس و اصفهان را به عهده گرفت تا این که لقب ظلُّ السلطان یعنی سایه پادشاه را اخذ کرد. در زمان حکومتش بر فارس، به خاطر ظلم فراوان، عزل شد ولی مدتی بعد به اصفهان رفت و تا ۳۴ سال بعد با ستم حکمرانی نمود. | ||
ناصرالدین | ناصرالدین شاه که از استقلال ایلخانی میترسید اسباب قتل حسینقلی خان ایلخانی را فراهم کرد و نوشتهای هم در این باب محرمانه به ظل السلطان داد. ناصرالدین شاه معتقد بود اگر ایلخانی را از میان نبرند سلطنت از خانواده قاجار به بختیاری منتقل میشود. شب ۲۷ رجب ۱۲۹۹ ق ایلخانی و اسفندیار خان سردار اسعد به همراه علیقلی خان بختیاری سردار اسعد دوم به دعوت ظل السلطان در میدان شاه اصفهان برای مشق سربازان حضور به هم رسانیدند و پس از اتمام مشق به همراه ظل السلطان به عمارت دولتی دعوت شدند و در همان شب مرحوم حسینقلی خان ایلخانی را با زهر مهلک که در یک فنجان قهوه ریخته شده بود به قتل رساندند. | ||
ظل السلطان همواره مایل به داشتن نیروی نظامی شخصی | ظل السلطان همواره مایل به داشتن نیروی نظامی شخصی بود؛ بنابراین در اصفهان فوجهای نظامی با لباس و اسلحه ارتش اتریش تشکیل داد و برای تعلیم آنها از آلمان معلمهای نظامی استخدام کرد. ظل السلطان بیست و یک هزار سرباز در اختیار داشت. | ||
در سال | در سال ۱۳۰۱ ه.ق به ناصرالدین شاه پیشنهاد کرد که در ازای دریافت مقام ولایتعهدی، یک میلیون تومان پیشکش نماید. چون ناکام ماند اصرار کرد وزیرجنگ شود. ناصرالدین شاه که از حمایت بیدریغ انگلستان از ظل السلطان و قدرت روزافزون او بیمناک شده بود، در ۱۳۰۵ ه.ق او را از حکومتهایش به جز اصفهان، برکنار و ارتشش را به نایب السلطنه واگذار کرد.<ref name=":0">بانک اطلاعات رجال - [http://rijaldb.com/fa/6373/مسعود+میرزا+ظل+السلطان مسعود میرزا ظل السلطان]</ref> | ||
[[پرونده:ظل السلطان از ظالم ترین حاکمان قاجار.jpg|بندانگشتی|ظل السلطان از | [[پرونده:ظل السلطان از ظالم ترین حاکمان قاجار.jpg|بندانگشتی|ظل السلطان از ظالمترین حاکمان قاجار]] | ||
سلطان مسعود میرزا ملقب به ظل السلطان شاهزاده و حاکم اصفهان در عصر زمامداری ناصرالدین شاه یکی از | سلطان مسعود میرزا ملقب به ظل السلطان شاهزاده و حاکم اصفهان در عصر زمامداری ناصرالدین شاه یکی از ظالمترین حاکمان عصر قاجار بود که برخی بازماندن او از تخت سلطنت را دلیل آن همه خشم و جنون میدانند. | ||
مسعود میرزا پسر بزرگ ناصرالدین به خاطر آنکه از مادری غیر قجری متولد شده بود در رقابت بر سر[https://tarikhema.org/words/ | مسعود میرزا پسر بزرگ ناصرالدین به خاطر آنکه از مادری غیر قجری متولد شده بود در رقابت بر سر[https://tarikhema.org/words/تاج-و-تخت/ تاج و تخت] از برادرش مظفرالدین شاه شکست خورد. او در دوران حکومت در فارس و بعدها در اصفهان قشون مجهز و منظمی فراهم کرد و با آن به باج گیری و غصب املاک [https://tarikhema.org/words/مردم/ مردم] پرداخته و شورشهای گاه و بی گاه را به سختی سرکوب میکرد. ظل السلطان بیش از بیست و یک هزار سرباز در اختیار داشت و اصرار داشت تا وزارت جنگ به او واگذار شود اما شاه که از [https://tarikhema.org/words/قدرت/ قدرت] گرفتن بیش از اندازه او بیمناک بود پیشنهاد او را رد میکرد؛ حتی نقل است که ظل السلطان یکبار در سال ۱۲۶۱ به ناصرالدین شاه پیشنهاد کرد که حاضر است در ازای دریافت مقام ولایتعهدی، مبلغ هنگفتی پیشکش کند اما شاه این پیشنهاد را رد کرد.<ref name=":1">تاریخ ما - [https://tarikhema.org/contemporary/iranc/22961/ظل-السلطان/ ظل السلطان]</ref> | ||
== تلاش برای ولایتعهدی == | == تلاش برای ولایتعهدی == | ||
وی که همواره در پناه دولت استعماری انگلیس بسر میبرد و تمام کارهای خود را در پناه کمکها و مساعدتهای این کشور بدست آورده و انجام میداد هر ساله به قلمرو خود میافزود و چون مانند پدر علاقه زیادی به اروپا داشت چندین بار به اروپا مسافرت کرد و سعی داشت خود را جزء متجددین معرفی کند و همواره فرهنگ غرب را در ایران ترویج میکرد، با این کمکها بود که در سال ۱۳۰۰ ه.ق به فکر این افتاد که خود را به جای مظفر الدین میرزا، نائب ولایتعهدی ناصر الدین شاه کند. | |||
او برای این امر حاضر شد که یک میلیون تومان به شاه تقدیم کند تا اینکه او را ولیعهد کند، اما موفق به این امر نشد، سپس در اوایل سال ۱۳۰۳ ه.ق که ظل السلطان به تهران آمده بود، پس از یأس از ولایتعهدی خیلی میل داشت که شاه کامران میرزا نائب السلطنه را از وزارت جنگ معزول کند و او را وزیر جنگ نماید که این امر نیز محقق نشد.<ref name=":2">تست آزمون - [http://www.testazmoon.com/رنگارنگ_/اطلاعات_عمومی_/tabid/1406/View/2208/id/15917/ سلطان مسعود میرزا ظل السلطان]</ref> | |||
== محدود شدن قدرت به اصفهان == | == محدود شدن قدرت به اصفهان == | ||
ظل السلطان تا سال ۱۳۰۵ ه.ق حاکم ایلات و ولایات زیادی در ایران بود، اما چنانچه قبلاً گفته شد این حکومتها را با کمک انگلستان به دست آورده بود و حکومتهایی که زیر نظر کامران میرزا پسر دیگر شاه قرار داشت بنا بر تمایل دولت روس بود. | |||
چندی که رقابت بین روسها و انگلیسیها زیاد شد و انگلیسیها توانستند در این مسئله بر روسها پیشی گیرند، با این وجود روسها، انگلیسیها را راضی کردند بر عزل ظل السلطان از حکومتهای در دست خود، و انگلیسیها نیز با این مسئله موافقت کردند، لذا طی مراسمی شاه او را به پایتخت دعوت کرد و از تمام حکومتهای بلاد معزول و حکومتش منحصر به اصفهان شد، ولی در سال ۱۳۰۷ ه.ق دوبار با دادن پیش کشهایی به شاه توانست حکومت یزد و عراق و گلپایگان را به دست آورد و مانند سابق نائب الحکومههایی را با تعهدات و قراردادهایی مخصوص به محلهای مزبور گسیل داشت تا آنچه را در این راه خرج کرده از مردم چپاول کنند، سال ۱۳۰۹ ه.ق حکومت عراق (اراک) از وی گرفته شد و به جای آن، حکومت خوانسار و محلات به او واگذار گردید.<ref name=":2" /> | |||
دوران حکومت ظل السلطان در اصفهان، به قلع و قمع مخالفان و سرکوب | دوران حکومت ظل السلطان در اصفهان، به قلع و قمع مخالفان و سرکوب شورشهای محلی و داخلی و یا افزون بر داراییهای کلان، از طریق دستاندازی بر اموال مردم میگذشت و از آنجا که مملکت داری جایی در ذهنیت قاجار نداشت، اغلب اوقات را به شکار و بلوک گردی و خوشگذرانی سپری میکرد. با این حال، نباید از نظر دور داشت که تشکیل قشون منظم، تأسیس روزنامه فرهنگ، افتتاح مدرسه همایونی به سبک جدید و مدرسه نظامی برای تعلیم داوطلبان قشون، از جمله اقدامات ظل السلطان در اصفهان است.<ref>مؤسسه مطالعات ایران - [http://iichs.org/index.asp?img_cat=39&img_type=0 مسعود میرزا ظل السلطان]</ref> | ||
== تخریب بناها == | == تخریب بناها == | ||
با این حال جنون آمیزترین اقدام این شاهزاده | با این حال جنون آمیزترین اقدام این شاهزاده قاجاری [https://tarikhema.org/words/تخریب/ تخریب] بناهای تاریخی در اصفهان بود؛ گفته میشود او بیش از ۵۰ [https://tarikhema.org/words/بنا/ بنا] و اثر تاریخی مربوط به عصر صفوی را در اصفهان تخریب کرد. «هنری رنه» جهانگرد اروپایی که در زمان حکومت طل السلطان از ایران بازدید کردهاست در همین باره نوشتهاست: ظل السلطان بسیاری از [https://tarikhema.org/words/کاخ/ کاخ] های عالی و شاهکارهای ممتاز اصفهان را که موجب حیرت جهانیان بود نابود کرد. در واقع، آخرین سالهای حکومت ظل السلطان در اصفهان به منزله طوفان ویرانگر بود زیرا او که با به [https://tarikhema.org/words/شاهی/ شاهی] رسیدن برادرش مظفرالدین شاه امید سلطنت خود را از دست رفته میدید به تلافی، بیشتر این شاهکارهای برجسته را که در دنیا بی نظیر بود خراب کرد و مصالح آنها را فروخت. | ||
[[پرونده:ظل السلطان بیش از ۵۰ بنا و اثر تاریخی مربوط به عصر صفوی را در اصفهان تخریب کرد.jpg|بندانگشتی|ظل السلطان بیش از ۵۰ بنا و اثر تاریخی مربوط به عصر صفوی را در اصفهان تخریب کرد]] | [[پرونده:ظل السلطان بیش از ۵۰ بنا و اثر تاریخی مربوط به عصر صفوی را در اصفهان تخریب کرد.jpg|بندانگشتی|ظل السلطان بیش از ۵۰ بنا و اثر تاریخی مربوط به عصر صفوی را در اصفهان تخریب کرد]] | ||
گرچه ظل السلطان فضای رعب و خفقان در اصفهان حاکم کرده بود اما در ۲۱ محرم ۱۳۲۵ هنگامی که ظل السلطان برای تاج گذاری محمدعلی شاه به تهران رفته بود مردم اصفهان در اقدامی اعتراضی بازارها را بستند و در میدان نقش جهان تحصن کردند. خواسته آنها یک چیز بود؛ عزل ظل السلطان پس از ۳۴ سال. این اعتراضات دو هفته به طول انجامید و در این مدت صدها تلگراف به تهران زده شد تا اینکه محمد علی شاه وی را از حکومت اصفهان عزل و نظام السلطنه را جانشین وی کرد. مسعود میرزا در اواخر عمر مدتی را در اروپا گذراند تا این که پس از دچار شدن به اختلال حواس در دهم تیر ماه ۱۲۹۷ شمسی در حدود هفتاد سالگی از دنیا رفت.<ref name=":1" /> | گرچه ظل السلطان فضای رعب و خفقان در اصفهان حاکم کرده بود اما در ۲۱ محرم ۱۳۲۵ هنگامی که ظل السلطان برای تاج گذاری محمدعلی شاه به تهران رفته بود مردم اصفهان در اقدامی اعتراضی بازارها را بستند و در میدان نقش جهان تحصن کردند. خواسته آنها یک چیز بود؛ عزل ظل السلطان پس از ۳۴ سال. این اعتراضات دو هفته به طول انجامید و در این مدت صدها تلگراف به تهران زده شد تا اینکه محمد علی شاه وی را از حکومت اصفهان عزل و نظام السلطنه را جانشین وی کرد. مسعود میرزا در اواخر عمر مدتی را در اروپا گذراند تا این که پس از دچار شدن به اختلال حواس در دهم تیر ماه ۱۲۹۷ شمسی در حدود هفتاد سالگی از دنیا رفت.<ref name=":1" /> | ||
تنها برخی از جنایات وی در قبال تخریب بناهای عمدتاً صفوی اصفهان به شرح زیر است : | تنها برخی از جنایات وی در قبال تخریب بناهای عمدتاً صفوی اصفهان به شرح زیر است: | ||
۱٫ باغ و قصر سعادت آباد | ۱٫ باغ و قصر سعادت آباد | ||
خط ۸۵: | خط ۱۵۹: | ||
۱۴٫ عمارت و باغ نقش جهان | ۱۴٫ عمارت و باغ نقش جهان | ||
۱۵٫ باغ | ۱۵٫ باغ فتحآباد | ||
۱۶٫ گلدسته | ۱۶٫ گلدسته | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۸۵: | ||
۲۷٫ عمارت و سردر باغ هزارجریب | ۲۷٫ عمارت و سردر باغ هزارجریب | ||
۲۸٫ عمارت | ۲۸٫ عمارت جهاننما | ||
۲۹٫ و….<ref>فیس بوک - | ۲۹٫ و….<ref>فیس بوک - [https://www.facebook.com/Zand.Lotfalikhan/posts/1181676691929414 تاریخ ایران با لطفعلیخان زند]</ref> | ||
== مشارکت در انقلاب مشروطه ایران == | == مشارکت در انقلاب مشروطه ایران == | ||
ظل السلطان به این امید که منازعه میان محمدعلی شاه قاجار و مجلس و مشروطه خواهان به عزل برادرزاده و سلطنت او منجر شود با مشروطه خواهان همراهی کرد. در هنگام به توپ بستن مجلس، حاکم فارس بود اما خانه اش عمارت مسعودیه در تهران، تخریب و غارت شد و او ناچار به اروپا رفت. | ظل السلطان به این امید که منازعه میان محمدعلی شاه قاجار و مجلس و مشروطه خواهان به عزل برادرزاده و سلطنت او منجر شود با مشروطه خواهان همراهی کرد. در هنگام به توپ بستن مجلس، حاکم فارس بود اما خانه اش عمارت مسعودیه در تهران، تخریب و غارت شد و او ناچار به اروپا رفت. | ||
پس از فتح تهران، | پس از فتح تهران، بیخبر از راه بادکوبه به ایران آمد اما مجاهدین او را در منجیل دستگیر کردند و با وساطت وزیرمختار انگلستان و پرداخت سیصد هزار تومن جریمه نقدی اجازه بازگشت به اروپا را یافت. نداشتن وجهه در میان عامه مردم، عدم تمایل روس و انگلیس و مخالفت بختیاریها با او به دلیل قتل حسینقلی خان ایلخانیباعث شد ظل السلطان در سالهای بعد در عرصه سیاسی کشور نقشی نداشته باشد.<ref name=":0" /> | ||
== مهاجرت به شهر وین == | == مهاجرت به شهر وین == | ||
(از ۱۳۲۷ه.ق تا ۱۳۳۴ه. ق) | |||
پس از به توپ بستن مجلس به دست محمدعلی شاه، ظل السلطان ناچار به اروپا رفت. در شهر وین اقامت کرد و پس از فتح تهران به دست مشروطه خواهان و خلع محمدعلی شاه، شتابان به ایران بازگشت اما طرفی نبست، به دست مجاهدین دستگیر و زندانی شد و پس از پرداخت مبلغ هنگفتی آزاد شد و به اروپا بازگشت و تا اواخر جنگ جهانی اول خارج از ایران ماند.<ref name=":0" /> | پس از به توپ بستن مجلس به دست محمدعلی شاه، ظل السلطان ناچار به اروپا رفت. در شهر وین اقامت کرد و پس از فتح تهران به دست مشروطه خواهان و خلع محمدعلی شاه، شتابان به ایران بازگشت اما طرفی نبست، به دست مجاهدین دستگیر و زندانی شد و پس از پرداخت مبلغ هنگفتی آزاد شد و به اروپا بازگشت و تا اواخر جنگ جهانی اول خارج از ایران ماند.<ref name=":0" /> | ||
== عمارت مسعودیه == | == عمارت مسعودیه == | ||
[[پرونده:عمارت مسعودیه.jpg|بندانگشتی|عمارت مسعودیه]] | [[پرونده:عمارت مسعودیه.jpg|بندانگشتی|عمارت مسعودیه]] | ||
عمارت مسعودیه مربوط به دوره قاجاره که در تهران، میدان بهارستان واقع شده. این اثر در تاریخ ۲۷ دی ۱۳۷۷ با شمارهٔ ثبت ۲۱۹۰ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده. | عمارت مسعودیه مربوط به دوره قاجاره که در تهران، میدان بهارستان واقع شده. این اثر در تاریخ ۲۷ دی ۱۳۷۷ با شمارهٔ ثبت ۲۱۹۰ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده. | ||
باغ عمارت مسعودیه به دستور مسعود میرزا، ملقب به ظل السلطان، فرزند ناصرالدین شاه، در ۱۲۹۵ ق، و به سرکاری رضا قلی خان (ملقب به سراج الملک) در زمینی به وسعت حدود ۴۰۰۰ مترمربع و مرکب از بیرونی (دیوان خانه) و اندرونی و دیگر ملحقات بنا شده. در واقع نام این عمارت نیز برگرفته از نام مسعود میرزا به مسعودیه شهرت یافته. | باغ عمارت مسعودیه به دستور مسعود میرزا، ملقب به ظل السلطان، فرزند ناصرالدین شاه، در ۱۲۹۵ ق، و به سرکاری رضا قلی خان (ملقب به سراج الملک) در زمینی به وسعت حدود ۴۰۰۰ مترمربع و مرکب از بیرونی (دیوان خانه) و اندرونی و دیگر ملحقات بنا شده. در واقع نام این عمارت نیز برگرفته از نام مسعود میرزا به مسعودیه شهرت یافته. | ||
معمار این بنا استاد شعبان معمار باشی و ناظر آن میرزا رضا قلی خانی ملقب به سراج الملک است. | معمار این بنا استاد شعبان معمار باشی و ناظر آن میرزا رضا قلی خانی ملقب به سراج الملک است. | ||
عمارت مسعودیه در طول سالهای عمر خود شاهد وقایع بسیار زیادی بوده. در جریان جنبش مشروطه با توجه به نزدیکی آن به میدان بهارستان و اختلاف ظل السلطان با برادرش مظفر الدین شاه و فرزند او، یکی از | عمارت مسعودیه در طول سالهای عمر خود شاهد وقایع بسیار زیادی بوده. در جریان جنبش مشروطه با توجه به نزدیکی آن به میدان بهارستان و اختلاف ظل السلطان با برادرش مظفر الدین شاه و فرزند او، یکی از پایگاههای مشروطه خواهان و مخالفان محمد علی شاه بود. در سال ۱۲۸۷ در نزدیکی این عمارت بمبی دست ساز زیر کالسکه محمد علی شاه منفجر شد که بهانه لازم را برای به توپ بستن مجلس دست او داد. پس از واقعه بهارستان، عمارت مسعودیه نیز به همراه خانه ظهیرالدوله و سایر مشروطه خواهان به رگبار بسته شد. | ||
بنای بسیاری از | بنای بسیاری از ساختمانهای فرهنگی کشور در این عمارت گذاشته شد. نخستین کتابخانه و موزه ملی ایران جایی در گوشه این عمارت برپا شدند. در حدود سالهای ۱۳۰۴ انجمن معارف با استفاده از یکی از اتاقهای آن نخستین کتابخانه رسمی کشور را که پایه اصلی و اولیه کتابخانه ملی بود را گذاشت. چند سال بعد نیز یکی دیگر از اتاقهای آن به عتیقههای باستانی که از گوشه و کنار ایران به دست آمده بود اختصاص یافت و در حقیقت نخستین موزه ایران در آن پایهگذاری شد. اشیای عتیقه همینجا در سال ۱۳۱۸ به موزه ملی منتقل شد.<ref>همگردی - [http://hamgardi.com/place/12677 عمارت مسعودیه]</ref> | ||
== مرگ == | == مرگ == | ||
مسعود میرزا در اواخر جنگ جهانی اول به اصفهان بازگشت و در عمارت خود در باغ نو منزوی شد. پس از مرگ فرزند دلبندش بهرام میرزا سردار مسعود، در دریای مانش پریشان حواس شد و در دهم تیر ماه | مسعود میرزا در اواخر جنگ جهانی اول به اصفهان بازگشت و در عمارت خود در باغ نو منزوی شد. پس از مرگ فرزند دلبندش بهرام میرزا سردار مسعود، در دریای مانش پریشان حواس شد و در دهم تیر ماه ۱۲۹۷ش برابر با ۲۲ رمضان ۱۳۳۶ ق در حدود هفتاد سالگی درگذشت.<ref name=":0" /> | ||
'''سرانجام کار ظل | '''سرانجام کار ظل السلطان''' | ||
بعد از مرگ '''ناصر الین شاه''' در سال ۱۳۱۳ ه.ق او نامهای به مظفر الدین شاه نوشت و به او گفت هر چه که امر شود حاضر است اطاعت کند، این امر باعث شد که در حکومت ولایت اصفهان باقی بماند. | |||
او تا سال ۱۳۲۴ ه.ق که محمد علی شاه به حکومت رسید در اصفهان بود و در این سال که برای عرض تهنیت به تهران آمده بود، مردم اصفهان در غیاب او دست به شورش و تعطیلی عمومی زدند و عزل او را از حکومت خواستار شدند، مجلس هم با خواستههای شاکیان همراهی نمود و عزل وی را تصویب کرد. | |||
ظل السلطان هم وقتی تلاشهایش برای برگشت به حکومت بینتیجه ماند خود استعفاء کرد، و توانست حکومت فارس را به دست آورد، ولی طولی نکشید که آن را نیز از دست داد و با این پیشآمد به اروپا سفر کرد و بعد از مدتی که از راه شمال ایران خواست وارد کشور شود در رشت دستگیر شد و با پرداخت غرامت و کمک انگلستان آزاد شد و دوباره به انگستان بازگشت و بعدها به ایران آمد، به اصفهان رفت و تا آخر عمر در آنجا به صورت منزوی زندگی کرد و در '''دهم تیر ماه ۱۲۹۷ش برابر با ۲۲ رمضان ۱۳۳۶ ق''' در سن ۷۰ سالگی در گذشت و جنازهٔ او را به مشهد انتقال داده و در آنجا بخاک سپردند.<ref name=":2" /> | |||
== نویسنده == | == نویسنده == | ||
==== کتاب «تاریخ سرگذشت مسعودی» ==== | |||
ظل السلطان در این کتاب به نثری ساده و تاحدودی عامیانه خاطرات شکار، بلوک گردی، سفر به فرنگستان و یادداشتهای شخصی خود را آوردهاست.<ref name=":0" /> | |||
«تاریخ سرگذشت مسعودی»، خاطرات و سفرنامه مسعودمیرزا ظل السلطان (فرزند ناصرالدین شاه) به روایت خود اوست. مسعود میرزا در سال ۱۳۲۳ این کتاب را به کمک فرزندش، اسماعیل میرزا، تدوین کرد. وی بخش مهمی از کتاب را تقریر کرده و اسماعیل میرزا نوشته و بخش دیگر را از روزنامه شکارهای خود نقل کردهاست. | |||
«تاریخ سرگذشت مسعودی»، خاطرات و سفرنامه مسعودمیرزا ظل السلطان (فرزند ناصرالدین شاه) به روایت خود اوست. مسعود میرزا در سال | |||
این کتاب دارای دو بخش است؛ شرح مسافرتهای مسعود میرزا به مناطق مختلف ایران در شش باب و شرح سفر او به فرنگستان که در خلال آنها اطلاعات دیگری هم | این کتاب دارای دو بخش است؛ شرح مسافرتهای مسعود میرزا به مناطق مختلف ایران در شش باب و شرح سفر او به فرنگستان که در خلال آنها اطلاعات دیگری هم آمدهاست. باب اول کتاب دربارهٔ تاریخ تولد و نسب و نژاد مسعودمیرزاست، طبق روایت او نسبِ خاندان قاجار به اشکانیان میرسد! | ||
باب دوم | باب دوم دربارهٔ سفر مسعود میرزا به مازندران و استرآباد است. مسعود میرزا سیزده ساله بود که پدرش او را حاکم آنجا کرد. وی در شرح سفر خود، به وقایع مهم دوره سلطنت پدرش اشاره میکند. باب سوم، شرح سفر او به فارس است که ضمن آن، وقایع تاریخی، موقعیت جغرافیایی، شرح بلوکات و افواج و ایلات آن منطقه و نحوه جمعآوری مالیات و خرج کردن آن بیان شدهاست. | ||
باب چهارم، سفرنامه اصفهان است که در این باب نیز مطالب تاریخی و جغرافیایی منطقه ذکر | باب چهارم، سفرنامه اصفهان است که در این باب نیز مطالب تاریخی و جغرافیایی منطقه ذکر شدهاست. باب پنجم شرح سفر مسعود میرزا به عراق عجم (اراک) است. باب ششم به شرح سفر بروجرد و لرستان اختصاص دارد و ضمن آن به برخی مسایل مانند شورش ایلات لر، شورش افغانها نیز پرداخته شدهاست. همچنین شرح کتابهایی که به همت او ترجمه شده نیز در این باب آمدهاست. وی در پایان این باب مطالبی دربارهٔ شکارهای خود آورده و دربارهٔ نام حیوانات مختلف توضیحاتی دربارهٔ آن حیوان دادهاست. | ||
بخش دوم کتاب، سفرنامه فرنگستان است. این سفر در | بخش دوم کتاب، سفرنامه فرنگستان است. این سفر در ۱۳۲۳ از بندر انزلی آغاز شدهاست. مطالب این بخش مشتمل است بر مشاهدات نویسنده از روسیه، اتریش، آلمان و فرانسه و مطالبی دربارهٔ کشتار یهودیان و درگیری ارامنه و مسلمانان در بادکوبه.<ref>مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی - [https://www.cgie.org.ir/fa/news/13096 نگاهی به«تاریخ سرگذشت مسعودی» خاطرات و سفرنامه ظلالسلطان]</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس|۲}} |
ویرایش