۱٬۱۳۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
== زندگی نامه == | == زندگی نامه == | ||
حسین گلگلاب،فرزند ابوتراب خان ( مصورالملک ) نقاش زمان قاجار بود. در سال ۱۲۷۶ در تهران متولد شد. تحصیلات خود را در مدرسه علمیه و دارالفنون طی کرد.چند تن از معلمین فرانسوی زبان حاضر در دارالفنون زبان فرانسه را آموخت،ادیب و ترانهسرا و سازنده سرود معروف«ای ایران ،ای، مرز پرگهر» است. وی با همکاری کلنل کاظم وزیری و علینقی خان وزیری به کار موسیقی پرداخت و برای تعلیم تار به کلاس او می رفت. اولین نویسندهٔ کتاب درسی طبیعی در ایران بود. او از سال ۱۳۰۴ تا سال ۱۳۱۷ دوازده جلد کتاب در رشته جغرافیا و طبیعی تهیه کرد که در مدارس تدریس می شد و از سال ۱۳۰۷ مسئول تحقیقات علمی گیاهشناسی شد و از زمان تاًسیس دانشگاه تهران تا سال ۱۳۴۵ به تدریس اشتغال داشت،وی در سال ۱۳۱۳عضو فرهنگستان ایران شد و در ۱۳۱۵ سردبیری فرهنگستان نیز به او واگذار شد. لغات زیادی خصوصاً در رشته علوم طبیعی پیشنهاد کرد که تصویب شد و اکنون در زبان فارسی رواج کامل دارد. گلگلاب اسفند ماه ۱۳۶۳ در ۸۷ سالگی درگذشت. <ref name=":0">همشهری - [http://www.hamshahrionline.ir/details/150853 زندگینامه: حسین گل گلاب (۱۲۷۶-۱۳۶۳)] </ref> | حسین گلگلاب،فرزند ابوتراب خان ( مصورالملک ) نقاش زمان قاجار بود. در سال ۱۲۷۶ در تهران متولد شد. تحصیلات خود را در مدرسه علمیه و دارالفنون طی کرد.چند تن از معلمین فرانسوی زبان حاضر در دارالفنون زبان فرانسه را آموخت،ادیب و ترانهسرا و سازنده سرود معروف«ای ایران ،ای، مرز پرگهر» است. وی با همکاری کلنل کاظم وزیری و علینقی خان وزیری به کار موسیقی پرداخت و برای تعلیم تار به کلاس او می رفت. اولین نویسندهٔ کتاب درسی طبیعی در ایران بود. او از سال ۱۳۰۴ تا سال ۱۳۱۷ دوازده جلد کتاب در رشته جغرافیا و طبیعی تهیه کرد که در مدارس تدریس می شد و از سال ۱۳۰۷ مسئول تحقیقات علمی گیاهشناسی شد و از زمان تاًسیس دانشگاه تهران تا سال ۱۳۴۵ به تدریس اشتغال داشت،وی در سال ۱۳۱۳عضو فرهنگستان ایران شد و در ۱۳۱۵ سردبیری فرهنگستان نیز به او واگذار شد. لغات زیادی خصوصاً در رشته علوم طبیعی پیشنهاد کرد که تصویب شد و اکنون در زبان فارسی رواج کامل دارد. گلگلاب اسفند ماه ۱۳۶۳ در ۸۷ سالگی درگذشت. <ref name=":0">همشهری - [http://www.hamshahrionline.ir/details/150853 زندگینامه: حسین گل گلاب (۱۲۷۶-۱۳۶۳)] </ref> | ||
................................................................................................................................................................................. | ................................................................................................................................................................................. | ||
شرح حالي مختصر ازنوشته ميرزا حسين خان پسر ميرزا مهدي خان مصورالملك مشهور به گلگلاب در شرح حالي كه به طور اختصار از زندگاني خودشان نوشته اند چنين نوشته اند: تولدم در ۱۷ ربيعالاول ۱۳۱۴ هجري قمري در تهران اتفاق افتاد ولي در سجل احوالم كه چند سال بعد گرفته شده ۱۲۷۴هجري شمسي نوشته شده كه مقارن ۱۳۱۲ مي شود يعني دو سال اضافه نوشته اند. در بچگي چند روزي به مكتب رفتم پس از يكي دو ماه مرا به مدرسه علميه كه در اوايل خيابان بهارستان بود سپردند. چند سال در مدرسه بودم به كلاس پنجم رسيدم كلاس ها ميز و نيمكت نداشت در اطراف مي نشستيم و فقط يك ميز كوچك در مقابل معلم بود پس از رسيدن به كلاس پنجم قرار شد مدرسه نظام دارالفنون برويم چند ماه تعطيل بود چند ماهي در مدرسه نظام دارالفنون بودم بعد به كلاس دوم دارالفنون منتقل شدم. در كلاس دوم و سوم و چهارم و پنجم و ششم آن مدرسه شاگرد اول بودم كه در آخر سال جوايز هر سال را به من مي دادند به طوري كه در سال ششم بيست كتاب از اشخاص مختلف به من داده شد. از طرف خود مدرسه چهار جلد شاهنامه چاپ امير بهادري به من داده شد كه هنوز يكي از آنها را دارم. (پايان نوشته هاي استاد)<ref>[http://pr.tums.ac.ir/?fkeyid=&siteid=1&pageid=653&newsview=44375 نخستين ها/ دكتر گل گلاب استادي ممتاز و ذوالفنون، گياه شناس، اديب، موسيقيدان و شاعري توانا]</ref> | شرح حالي مختصر ازنوشته ميرزا حسين خان پسر ميرزا مهدي خان مصورالملك مشهور به گلگلاب در شرح حالي كه به طور اختصار از زندگاني خودشان نوشته اند چنين نوشته اند: تولدم در ۱۷ ربيعالاول ۱۳۱۴ هجري قمري در تهران اتفاق افتاد ولي در سجل احوالم كه چند سال بعد گرفته شده ۱۲۷۴هجري شمسي نوشته شده كه مقارن ۱۳۱۲ مي شود يعني دو سال اضافه نوشته اند. در بچگي چند روزي به مكتب رفتم پس از يكي دو ماه مرا به مدرسه علميه كه در اوايل خيابان بهارستان بود سپردند. چند سال در مدرسه بودم به كلاس پنجم رسيدم كلاس ها ميز و نيمكت نداشت در اطراف مي نشستيم و فقط يك ميز كوچك در مقابل معلم بود پس از رسيدن به كلاس پنجم قرار شد مدرسه نظام دارالفنون برويم چند ماه تعطيل بود چند ماهي در مدرسه نظام دارالفنون بودم بعد به كلاس دوم دارالفنون منتقل شدم. در كلاس دوم و سوم و چهارم و پنجم و ششم آن مدرسه شاگرد اول بودم كه در آخر سال جوايز هر سال را به من مي دادند به طوري كه در سال ششم بيست كتاب از اشخاص مختلف به من داده شد. از طرف خود مدرسه چهار جلد شاهنامه چاپ امير بهادري به من داده شد كه هنوز يكي از آنها را دارم. (پايان نوشته هاي استاد)<ref>[http://pr.tums.ac.ir/?fkeyid=&siteid=1&pageid=653&newsview=44375 نخستين ها/ دكتر گل گلاب استادي ممتاز و ذوالفنون، گياه شناس، اديب، موسيقيدان و شاعري توانا]</ref>[[پرونده:هما گل گلاب دختر استاد.jpg|بندانگشتی|هما گل گلاب دختر استاد]]................................................................................................................................................................................ | ||
................................................................................................................................................................................ | |||
تا قبل از ورود حسین گل گلاب به عضویت فرهنگستان ایران نویسندگان کتب علمی درباب گیاهشناسی از اصتلاحات معادل عربی بکارگرفتند. اما با وروذ وی معادلهای کاملا پارسی جایگزین گشت خودگل گلاب درین خصوص می گوید: «در زمان ما پیشرفت رشتههای علمی تندتر و بیشتر بوده و نیازمند به واژههای نو بیشتر است و ناچاریم بکوشیم تا برابرهای آنها را در فارسی بیابیم و به کار بریم. از زمانی که دانشهای نو به کشور ما راه یافته و آموزش آنها با گشایش مدرسة دارالفنون به وسیلة استادان بیگانه معمول شده برخی از دانشمندان ایرانی که با آنان همکاری داشتهاند دامان همت بر کمر بسته بر آن شدهاند که گفتههای آنان را به زبان شاگردان خود برگردانند تا فراگرفتن آن آسانتر شود، ولی چون بیشتر تحصیلات آنها بر پایههای زبان عربی بوده زبان شیرین فارسی را از نظر دور داشته و به چشم بیمهری به آن نگریستهاند. چنانکه بُتانیک را علمالنبّات و زوئولوژی را علم الحیوان و ژئولوژی را علم الارض گفتهاند. چون گردش روزگار نویسندة این گفتار را در رشتة علمالنبّات به کار انداخت و ناچار بودم واژههای ساخته شدة آنان را به کار برم به اصطلاحهایی برخوردم که نه تنها سنگین و فرا گرفتن آنها برای شاگردان دشوار بود بلکه در بیشتر موارد نارسا و نادرست مینمود. برای روشن شدن مطلب برخی از ساختههای آنان را یادآوری میکنم تا خوانندگان را با آن آشنا سازم: | تا قبل از ورود حسین گل گلاب به عضویت فرهنگستان ایران نویسندگان کتب علمی درباب گیاهشناسی از اصتلاحات معادل عربی بکارگرفتند. اما با وروذ وی معادلهای کاملا پارسی جایگزین گشت خودگل گلاب درین خصوص می گوید: «در زمان ما پیشرفت رشتههای علمی تندتر و بیشتر بوده و نیازمند به واژههای نو بیشتر است و ناچاریم بکوشیم تا برابرهای آنها را در فارسی بیابیم و به کار بریم. از زمانی که دانشهای نو به کشور ما راه یافته و آموزش آنها با گشایش مدرسة دارالفنون به وسیلة استادان بیگانه معمول شده برخی از دانشمندان ایرانی که با آنان همکاری داشتهاند دامان همت بر کمر بسته بر آن شدهاند که گفتههای آنان را به زبان شاگردان خود برگردانند تا فراگرفتن آن آسانتر شود، ولی چون بیشتر تحصیلات آنها بر پایههای زبان عربی بوده زبان شیرین فارسی را از نظر دور داشته و به چشم بیمهری به آن نگریستهاند. چنانکه بُتانیک را علمالنبّات و زوئولوژی را علم الحیوان و ژئولوژی را علم الارض گفتهاند. چون گردش روزگار نویسندة این گفتار را در رشتة علمالنبّات به کار انداخت و ناچار بودم واژههای ساخته شدة آنان را به کار برم به اصطلاحهایی برخوردم که نه تنها سنگین و فرا گرفتن آنها برای شاگردان دشوار بود بلکه در بیشتر موارد نارسا و نادرست مینمود. برای روشن شدن مطلب برخی از ساختههای آنان را یادآوری میکنم تا خوانندگان را با آن آشنا سازم: | ||
خط ۵۳: | خط ۵۱: | ||
بارزالتناسل به جای فانروگام Phanerogame -مخفیالتناسل به جای کریپتوگام Cryptogame- منفصلالطاس به جای دیالی سپال Dialysepal- متصل الکاس به جای گاموپتال Gamopetal - عدیم الکاس به جای آپتال Apetal | بارزالتناسل به جای فانروگام Phanerogame -مخفیالتناسل به جای کریپتوگام Cryptogame- منفصلالطاس به جای دیالی سپال Dialysepal- متصل الکاس به جای گاموپتال Gamopetal - عدیم الکاس به جای آپتال Apetal | ||
<blockquote>سنگینی و ناسازگاری این ترجمه ها با زبان شیرین مادری، مرا بر آن داشت که دست نیاز به دامن دانشمندان فارسی زبان دراز کرده و از آنان یاری بخواهم. شادروانان ادیب پیشاوری و بدیعالزمان فروزانفر و گروهی دیگر، اندیشة مرا ستوده از هیچ گونه یاری دریغ نفرمودند و مرا بر آن داشتند تا هر چه بتوانم در این راه بکوشم و از سرزنش خرده گیران هراس بدل راه ندهم. به جای واژههای بالا به ترتیب بیلپه، دو لپه و تک لپه و پیدازا و نهانزا و جدا گلبرگ و پیوسته گلبرگ و بیگلبرگ برگزیده و به شاگردان خود آموختم و سرافرازم که فرهنگستان هم بعدها آنها را پذیرفت و به کار بردن آنها را روا دانست.»<ref>تکنولوژی - [http://scitech.blogsky.com/1390/12/01/post-312/ دکتر حسین گل گلاب، بزرگ مردی از دیار علم و ادب]</ref></blockquote> | <blockquote>سنگینی و ناسازگاری این ترجمه ها با زبان شیرین مادری، مرا بر آن داشت که دست نیاز به دامن دانشمندان فارسی زبان دراز کرده و از آنان یاری بخواهم. شادروانان ادیب پیشاوری و بدیعالزمان فروزانفر و گروهی دیگر، اندیشة مرا ستوده از هیچ گونه یاری دریغ نفرمودند و مرا بر آن داشتند تا هر چه بتوانم در این راه بکوشم و از سرزنش خرده گیران هراس بدل راه ندهم. به جای واژههای بالا به ترتیب بیلپه، دو لپه و تک لپه و پیدازا و نهانزا و جدا گلبرگ و پیوسته گلبرگ و بیگلبرگ برگزیده و به شاگردان خود آموختم و سرافرازم که فرهنگستان هم بعدها آنها را پذیرفت و به کار بردن آنها را روا دانست.»<ref>تکنولوژی - [http://scitech.blogsky.com/1390/12/01/post-312/ دکتر حسین گل گلاب، بزرگ مردی از دیار علم و ادب]</ref></blockquote> | ||
ویرایش