۱٬۱۳۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
== آغازکار و مخالفتها == | == آغازکار و مخالفتها == | ||
پدر حسین میرزا اسماعیل، مردی میهماندوست و بزمآرا بود و گاهی حسین را با خود همراه میکرد.به این ترتیب حسین از پنج سالگی با موسیقی الفت گرفت. | پدر حسین میرزا اسماعیل، مردی میهماندوست و بزمآرا بود و گاهی حسین را با خود همراه میکرد.به این ترتیب حسین از پنج سالگی با موسیقی الفت گرفت.شگفتی آنجاست که از میان تمام سازها که در بزمهای پدر به گوش و چشم تجربه میکرد، بد نامترین و کم اعتبارترین آنها را پسندید. او خود میگوید:«بچه بودم و با مادرم به حرم حضرت عبدالعظیم رفته بودیم. در آنجا یک تنبک گلی دیدم. اسباب بازی زیاد بود ولی من فقط این یکی را میخواستم.» | ||
ازآنجاکه پدر به اعتبار اجتماعی خود میاندیشید به خشم آورد. تنبک گلی نخستین و تنبکهای بعدی را شکست همواره مخالفت | |||
"چون پدرم با ضرب گرفتن من مخالفت میکرد، دهها ضرب گلی و سفالی مرا شکست. ولی باز هر کجا ظرفی از سفال پیدا میکرد، | |||
غیر از مخالفت پدر که سرانجام و با وساطت رضا خان باربد یکی از دوستان پدر در هم شکست، حسین با نیروی طرد جامعه نیز روبرو بود.هر روز حسین تا با واگن از سه راه امین حضور به شمسالعماره، خانه استاد حسین "اسماعیلزاده" برسد، تنها به جرم آنکه تنبکی به همراه داشت، ناسزاها میشنید و کج رفتاریها میدید. ویمیگوید:میرفتم و بر میگشتم و هی توی واگن ضرب میزدم. برای آنکه اذیتم نکنند توی واگن وسطی که جای زنها بود میرفتم. ولی توی محل که راه میافتادم همهاش تف و لعنت بود. مردم رویشان را از من برمیگرداندند. پنجاه سال توی سر این ضرب کوبیدم و پنجاه سال از مردم تو سری خوردم!..." | |||
غیر از مخالفت پدر که سرانجام و با وساطت رضا خان باربد یکی از دوستان پدر در هم شکست، حسین با نیروی طرد جامعه نیز روبرو بود. | |||
هر روز حسین تا با واگن از سه راه امین حضور به شمسالعماره، خانه استاد حسین "اسماعیلزاده" برسد، تنها به جرم آنکه تنبکی به همراه داشت، ناسزاها میشنید و کج رفتاریها میدید. | |||
== آثار منتشرشده == | == آثار منتشرشده == |
ویرایش