۱٬۰۴۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
در آن زمان ارتشیان خاقان سی صد هزار نفر بودند و ارتش ایران 500 هزار نفر بهرام 12 هزار نفر از ارتشیان ایران را برای مقابله با خاقان بر گزید که در برخی از متون ذکر شده که هر کدام از آنها برای حمل لوازم مورد نیاز سه اسب داشتند.بهرام برای مبارزه با خاقان از تیسفون به اهوزا و از آنجا از به یزد می رود و بعد از جمعاوری سپاهیانش برای اینکه خاقان متوجه ماجرا نشود از راه کرویر به خراسان می رود. | در آن زمان ارتشیان خاقان سی صد هزار نفر بودند و ارتش ایران 500 هزار نفر بهرام 12 هزار نفر از ارتشیان ایران را برای مقابله با خاقان بر گزید که در برخی از متون ذکر شده که هر کدام از آنها برای حمل لوازم مورد نیاز سه اسب داشتند.بهرام برای مبارزه با خاقان از تیسفون به اهوزا و از آنجا از به یزد می رود و بعد از جمعاوری سپاهیانش برای اینکه خاقان متوجه ماجرا نشود از راه کرویر به خراسان می رود. | ||
[[پرونده:تصویری از نبرد خسروپرویز و بهرام چوبین در شاهنامه.jpg|بندانگشتی|تصویری از نبرد خسروپرویز و بهرام چوبین در شاهنامه]] | |||
در هنگام جنگ بهرام سربازان خود را جمع می کرد و برای آنان از اهمیت وطن پرستی صحبت می کرد.<ref name=":1">پارسیان دژ - [https://parsiandej.ir/%D8%A8%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%85-%DA%86%D9%88%D8%A8%DB%8C%D9%86-%D9%82%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%87-%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D9%86/ بهرام چوبین قهرمانی که با دوازده هزار نفر سپاه سی صد هزار نفری خاقان را شکست داد]</ref> | در هنگام جنگ بهرام سربازان خود را جمع می کرد و برای آنان از اهمیت وطن پرستی صحبت می کرد.<ref name=":1">پارسیان دژ - [https://parsiandej.ir/%D8%A8%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%85-%DA%86%D9%88%D8%A8%DB%8C%D9%86-%D9%82%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%87-%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D9%86/ بهرام چوبین قهرمانی که با دوازده هزار نفر سپاه سی صد هزار نفری خاقان را شکست داد]</ref> | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
در سال ۵۹۱ میلادی بهرام چوبین بعد از شکست در نبرد نهایی با خسرو و سپاهیانش، همراه با باقیماندهٔ سپاهش به سوی ترکان گریخت و با مهربانی تمام از سوی خان ترک پذیرفته شد. در مآخذ پارسی از این خان ترک نامی برده نشده است. گمان میرود این خان یون یوللیق یا دولان خان، فرمانروای خاقانات شرقی ترک باشد که با خاقانات غربی ترک جنگ داشتند و شاید به همین سبب بهرام را پناه داد. اما خسرو با هدایایی که برای خاتون همسر خان ترک فرستاد، موجبات کشته شدن بهرام را فراهم کرد. خاقان ترک که از مرگ بهرام، غمگین شده بود، از گردیه همسر و خواهر بهرام چوبین، خواست که به همسری برادر خاقان، درآید. گردیه پیشنهاد خاقان را نپذیرفت و همهٔ سپاهیانی را که همراه برادر وی، بهرام، به دیار ترکان آمده بودند، از دیار ترکان بیرون آورده و به ایران بازگرداند.<ref name=":0" /> | در سال ۵۹۱ میلادی بهرام چوبین بعد از شکست در نبرد نهایی با خسرو و سپاهیانش، همراه با باقیماندهٔ سپاهش به سوی ترکان گریخت و با مهربانی تمام از سوی خان ترک پذیرفته شد. در مآخذ پارسی از این خان ترک نامی برده نشده است. گمان میرود این خان یون یوللیق یا دولان خان، فرمانروای خاقانات شرقی ترک باشد که با خاقانات غربی ترک جنگ داشتند و شاید به همین سبب بهرام را پناه داد. اما خسرو با هدایایی که برای خاتون همسر خان ترک فرستاد، موجبات کشته شدن بهرام را فراهم کرد. خاقان ترک که از مرگ بهرام، غمگین شده بود، از گردیه همسر و خواهر بهرام چوبین، خواست که به همسری برادر خاقان، درآید. گردیه پیشنهاد خاقان را نپذیرفت و همهٔ سپاهیانی را که همراه برادر وی، بهرام، به دیار ترکان آمده بودند، از دیار ترکان بیرون آورده و به ایران بازگرداند.<ref name=":0" /> | ||
[[پرونده:تنگه بهرام چوبین ۱۰۰.jpg|بندانگشتی|تنگه بهرام چوبین ]] | |||
روم شرقی نیز در ازای کمک به خسرو پرویز بخش بزرگ ارمنستان، گرجستان ، و بعضي شهر هاي مسيحي نشين ميانرودان چون آميدا و نصيبين را دريافت نمود.<ref name=":1" /> | روم شرقی نیز در ازای کمک به خسرو پرویز بخش بزرگ ارمنستان، گرجستان ، و بعضي شهر هاي مسيحي نشين ميانرودان چون آميدا و نصيبين را دريافت نمود.<ref name=":1" /> | ||
== بهرام چوبین در ادبیات فارسی == | == بهرام چوبین در ادبیات فارسی == | ||
سرگذشت پر حادثهٔ بهرام چوبین در اذهان ایرانیان تأثیری قوی گذاشته است و موجد افسانهٔ شیرینی به زبان پهلوی شده است که مطالب آن را مورخان عرب و ایران چون طبری، دینوری، بلعمی و خاصه فردوسی در کتب خویش آوردهاند. | سرگذشت پر حادثهٔ بهرام چوبین در اذهان ایرانیان تأثیری قوی گذاشته است و موجد افسانهٔ شیرینی به زبان پهلوی شده است که مطالب آن را مورخان عرب و ایران چون طبری، دینوری، بلعمی و خاصه فردوسی در کتب خویش آوردهاند. | ||
[[پرونده:تنگه بهرام چوبين در استان ايلام.jpg|بندانگشتی|تنگه بهرام چوبين در استان ايلام]] | |||
در شاهنامه داستان بهرام چوبین در حدود چهارهزار بیت را در برمی گیرد و بیان می کند: هرمز او را، که سرداری کشیده بالا و لاغر اندام و بدان سبب ملقب به چوبین است، با سپاهی از چهل سالگان، همراه درفش شاهی، به نبرد با ساوه شاه در دشت مرو میفرستد. بعد از شکست ساوه شاه، بهرام گنج پرموده، پسر وی، را برای هرمز میفرستد. اما آیین گشسب، دبیر هرمز، چنین مینماید که بهرام اندکی از آن گنج را فرستاده است. هرمز خشمگین، با فرستادن نامه ای توهین آمیز و دوکدان و جامه ای زنانه، به کنایه بهرام چوبین را تحقیر میکند. بهرام سپاه را به داوری میخواند و لشکریانش او را به شورش بر ضد هرمز برمی انگیزند. دیدار اسرارآمیز بهرام چوبین با بانویی در کاخ جادو، سردار را دگرگون میکند و او با فرستادن خنجرهایی خمیده هرمز را تهدید به شورش میکند. بهرام چوبین به ری میرود و با زدن سکه به نام خسرو، هرمز را بر پسر بدگمان میکند. در پی قتل هرمز به دست بندویه و بسطام، بهرام چوبین در تیسفون بر تخت شاهی مینشیند و در نبرد نهروان با شکست خسرو او را وادار به پناه بردن به قیصر روم میکند. بهرام چوبین بار دیگر با خسرو که به یاری قیصر سپاهی فراهم آورده در دشت دوک روبرو میشود و با وجود دلاوری، در نبرد نهایی، از برابر خسرو میگریزد و در راه از پیرزنی که به او نان جوین و «نبیدی تیره» در کدو میدهد میشنود که از نژادِ شاهی خسرو شکست خورده است.<ref name=":0" /> | در شاهنامه داستان بهرام چوبین در حدود چهارهزار بیت را در برمی گیرد و بیان می کند: هرمز او را، که سرداری کشیده بالا و لاغر اندام و بدان سبب ملقب به چوبین است، با سپاهی از چهل سالگان، همراه درفش شاهی، به نبرد با ساوه شاه در دشت مرو میفرستد. بعد از شکست ساوه شاه، بهرام گنج پرموده، پسر وی، را برای هرمز میفرستد. اما آیین گشسب، دبیر هرمز، چنین مینماید که بهرام اندکی از آن گنج را فرستاده است. هرمز خشمگین، با فرستادن نامه ای توهین آمیز و دوکدان و جامه ای زنانه، به کنایه بهرام چوبین را تحقیر میکند. بهرام سپاه را به داوری میخواند و لشکریانش او را به شورش بر ضد هرمز برمی انگیزند. دیدار اسرارآمیز بهرام چوبین با بانویی در کاخ جادو، سردار را دگرگون میکند و او با فرستادن خنجرهایی خمیده هرمز را تهدید به شورش میکند. بهرام چوبین به ری میرود و با زدن سکه به نام خسرو، هرمز را بر پسر بدگمان میکند. در پی قتل هرمز به دست بندویه و بسطام، بهرام چوبین در تیسفون بر تخت شاهی مینشیند و در نبرد نهروان با شکست خسرو او را وادار به پناه بردن به قیصر روم میکند. بهرام چوبین بار دیگر با خسرو که به یاری قیصر سپاهی فراهم آورده در دشت دوک روبرو میشود و با وجود دلاوری، در نبرد نهایی، از برابر خسرو میگریزد و در راه از پیرزنی که به او نان جوین و «نبیدی تیره» در کدو میدهد میشنود که از نژادِ شاهی خسرو شکست خورده است.<ref name=":0" /> | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
== تنگه بهرام چوبین (شکارگاه ییلاقی بهرام چوبین) == | == تنگه بهرام چوبین (شکارگاه ییلاقی بهرام چوبین) == | ||
تنگه بهرام چوبین یکی از مهمترین دره های کم عرض و بسیار مرتفع و استراتژیک در ضلع غربی مسیر جاده دره شهر- پلدختر است.<ref name=":0" /> | تنگه بهرام چوبین یکی از مهمترین دره های کم عرض و بسیار مرتفع و استراتژیک در ضلع غربی مسیر جاده دره شهر- پلدختر است.<ref name=":0" /> | ||
[[پرونده:عکس دیگر از تنگه بهرام چوبین.jpg|بندانگشتی|تصویر دیگری از تنگه بهرام چوبین]] | |||
در فاصلهی هفت کیلومتری شهر تاریخی درهشهر و در مسیر درهشهر به پلدختر قرار دارد و به اقامتگاه ییلاقی بهرام چوبینه - سردار ساسانی معروف است. یکی از سرداران سپاه خسرو پرویز به نام "سردار بهرام" پس از شورش به همراه یارانش در همین تنگه مستقر شده است و علت وجه تسمیه این تنگه به نام "بهرام چوبین" به خاطر همین رویداد تاریخی است. در محوطه این تنگه که به طور عموم "قلعه چوبین" نیز میخوانند، نمادهای نظامیگری به وضوح قابل رویت است، مثل دستکنهایی که در دل دیوارهای سنگی مرتفع ساخته شده یا دیدهبانی که در بدو ورود به تنگه قابل دیدن است. این قلعه را میتوان از جمله نخستین کمینگاههای شورشیان علیه حکومت خسرو پرویز در ایران برشمرد. شکلگیری این تنگه به عنوان مرکز حکومت نظامیان شورشی علیه خسرو پرویز به دوره ساسانیان باز میگردد، در حقیقت این تنگه مرکز حکومت نظامیان شورشی به حساب میآمده است. این اثر به عنوان یک اثر فاخر ملی به ثبت رسیده است. از نگاه نمادهای معماری باستانی، این تنگه جزء آثار منحصر به فرد محسوب میشود،"برج وبارو"،"دستکنها" و "حوضچههای آبی" هریک نمادی از یک مرکز حاکمیتی با شاخصهای آن دوره، است. | در فاصلهی هفت کیلومتری شهر تاریخی درهشهر و در مسیر درهشهر به پلدختر قرار دارد و به اقامتگاه ییلاقی بهرام چوبینه - سردار ساسانی معروف است. یکی از سرداران سپاه خسرو پرویز به نام "سردار بهرام" پس از شورش به همراه یارانش در همین تنگه مستقر شده است و علت وجه تسمیه این تنگه به نام "بهرام چوبین" به خاطر همین رویداد تاریخی است. در محوطه این تنگه که به طور عموم "قلعه چوبین" نیز میخوانند، نمادهای نظامیگری به وضوح قابل رویت است، مثل دستکنهایی که در دل دیوارهای سنگی مرتفع ساخته شده یا دیدهبانی که در بدو ورود به تنگه قابل دیدن است. این قلعه را میتوان از جمله نخستین کمینگاههای شورشیان علیه حکومت خسرو پرویز در ایران برشمرد. شکلگیری این تنگه به عنوان مرکز حکومت نظامیان شورشی علیه خسرو پرویز به دوره ساسانیان باز میگردد، در حقیقت این تنگه مرکز حکومت نظامیان شورشی به حساب میآمده است. این اثر به عنوان یک اثر فاخر ملی به ثبت رسیده است. از نگاه نمادهای معماری باستانی، این تنگه جزء آثار منحصر به فرد محسوب میشود،"برج وبارو"،"دستکنها" و "حوضچههای آبی" هریک نمادی از یک مرکز حاکمیتی با شاخصهای آن دوره، است. | ||
ویرایش