۴۷۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
== فعالیتها == | == فعالیتها == | ||
او پس از عضویت در سازمان بهسرعت مسئولیتهای هرچه بیشتری را برعهده گرفت. محمود که در ماشینسازی تبریز بهکار اشتغال داشت، همزمان مسئولیت شاخه تشکیلات تبریز را نیز عهدهدار بود. در سال۱۳۴۹ بهعضویت مرکزیت سازمان درآمد و مسئولیت اطلاعات سازمان را بهعهده گرفت. در این مدت محمود بهعنوان مسئول اطلاعات سازمان، و شاخه تحت مسئولیت او توانست در مدت نسبتاً کوتاهی درمورد ۱۳۰۰نفر از اعضای ساواک شاه، بهاطلاعات دقیقی از محل سکونت، محل کار، مسیرهای تردد، مشخصات ماشینها و امثالهم دست پیدا کند. تحت مسئولیت محمود، همچنین بسیاری از زندانها و خانههای امن ساواک شناسایی گردید. <ref>مناسبتها - [http://khorsheediran-event.blogspot.al/2014/05/4.html شهادت بنیانگذاران و راز ماندگاری]</ref> | او پس از عضویت در سازمان بهسرعت مسئولیتهای هرچه بیشتری را برعهده گرفت. محمود که در ماشینسازی تبریز بهکار اشتغال داشت، همزمان مسئولیت شاخه تشکیلات تبریز را نیز عهدهدار بود. در سال۱۳۴۹ بهعضویت مرکزیت سازمان درآمد و مسئولیت اطلاعات سازمان را بهعهده گرفت. در این مدت محمود بهعنوان مسئول اطلاعات سازمان، و شاخه تحت مسئولیت او توانست در مدت نسبتاً کوتاهی درمورد ۱۳۰۰نفر از اعضای ساواک شاه، بهاطلاعات دقیقی از محل سکونت، محل کار، مسیرهای تردد، مشخصات ماشینها و امثالهم دست پیدا کند. تحت مسئولیت محمود، همچنین بسیاری از زندانها و خانههای امن ساواک شناسایی گردید. <ref>مناسبتها - [http://khorsheediran-event.blogspot.al/2014/05/4.html شهادت بنیانگذاران و راز ماندگاری]</ref> | ||
یکی از مجاهدان همرزم، دربارهٔ محمود عسگریزاده میگوید:<blockquote> «محمود از آن مجاهدینی بود که در هر محیطی قرار بگیرند، آنراتحتتأثیر قرار داده و تغییر میدهند. او شخصیت بسیار اکتیو و نافذی داشت. از آن دسته انقلابیونی بود که در آن واحد میتوانند در زمینههای مختلف فعال و تأثیرگذار باشند. مثلاً در همانحال که عضو کمیته مرکزی سازمان بود و مسئولیتهای سنگینی بهعهده داشت، در حرکتها و اعتصابهای دانشجویی نیز بسیار فعال بود و همچنین بار معیشت خانواده خود را نیز بهدوش میکشید. محمود بهخاطر شخصیت فعال و نافذش در ارتباط با قشرها محروم با استقبال گرم آنها روبهرو بود و از این طریق امکانات زیادی را برای سازمان فراهم میآورد. بهعلت همین ویژگیها، بهلحاظ امنیتی، عادیسازی بالایی داشت و کسی نمیتوانست بهموقعیت سازمانی و تشکیلاتی او پی ببرد. محمود در دانشکده علوم بازرگانی تحصیل میکرد و بهعلت نقشش در سازماندهی اعتصابات دانشجویی، توسط ساواک از دانشکده اخراج شد. اما بهخاطر محبوبیت زیادی که در دانشکده و در بین دانشجویان داشت، دانشجویان بهپشتیبانی از او اعتصاب کردند تا اینکه رژیم ناگزیر شد او را بهدانشکده برگرداند. محمود نسبت بهمحرومان، عشق و دلسوزی خاصی داشت، در سال۴۶ که خدمت سربازی خود را در تبریز با درجه ستوان دومی میگذراند، روابط بسیار صمیمانهای با سربازان برقرار کرده بود، ازجمله اقداماتی که او را در میان سربازان بسیار محبوب کرده بود، این بود که باشگاه افسران پادگان را که طبق معمول ارتش شاه، ویژه افسران بود، عمومی کرد تا سربازان نیز بتوانند از آن استفاده کنند. اگر چه افسران از این کار ناراحت و گزیده بودند، اما بهخاطر محبوبیت بسیار محمود در میان سربازان، نمیتوانستند واکنشی نشان دهند.»<ref name=":0">بهای آزادی - [http://wwwbahayazadi.blogspot.com/2016/05/blog-post_84.html مجاهد شهید محمود عسگریزاده، بیقرار و خلاق، سمبل جسارت و صلابت]</ref></blockquote><blockquote>«اما اوج شخصیت والا | یکی از مجاهدان همرزم، دربارهٔ محمود عسگریزاده میگوید:<blockquote> «محمود از آن مجاهدینی بود که در هر محیطی قرار بگیرند، آنراتحتتأثیر قرار داده و تغییر میدهند. او شخصیت بسیار اکتیو و نافذی داشت. از آن دسته انقلابیونی بود که در آن واحد میتوانند در زمینههای مختلف فعال و تأثیرگذار باشند. مثلاً در همانحال که عضو کمیته مرکزی سازمان بود و مسئولیتهای سنگینی بهعهده داشت، در حرکتها و اعتصابهای دانشجویی نیز بسیار فعال بود و همچنین بار معیشت خانواده خود را نیز بهدوش میکشید. محمود بهخاطر شخصیت فعال و نافذش در ارتباط با قشرها محروم با استقبال گرم آنها روبهرو بود و از این طریق امکانات زیادی را برای سازمان فراهم میآورد. بهعلت همین ویژگیها، بهلحاظ امنیتی، عادیسازی بالایی داشت و کسی نمیتوانست بهموقعیت سازمانی و تشکیلاتی او پی ببرد. محمود در دانشکده علوم بازرگانی تحصیل میکرد و بهعلت نقشش در سازماندهی اعتصابات دانشجویی، توسط ساواک از دانشکده اخراج شد. اما بهخاطر محبوبیت زیادی که در دانشکده و در بین دانشجویان داشت، دانشجویان بهپشتیبانی از او اعتصاب کردند تا اینکه رژیم ناگزیر شد او را بهدانشکده برگرداند. محمود نسبت بهمحرومان، عشق و دلسوزی خاصی داشت، در سال۴۶ که خدمت سربازی خود را در تبریز با درجه ستوان دومی میگذراند، روابط بسیار صمیمانهای با سربازان برقرار کرده بود، ازجمله اقداماتی که او را در میان سربازان بسیار محبوب کرده بود، این بود که باشگاه افسران پادگان را که طبق معمول ارتش شاه، ویژه افسران بود، عمومی کرد تا سربازان نیز بتوانند از آن استفاده کنند. اگر چه افسران از این کار ناراحت و گزیده بودند، اما بهخاطر محبوبیت بسیار محمود در میان سربازان، نمیتوانستند واکنشی نشان دهند.»<ref name=":0">بهای آزادی - [http://wwwbahayazadi.blogspot.com/2016/05/blog-post_84.html مجاهد شهید محمود عسگریزاده، بیقرار و خلاق، سمبل جسارت و صلابت]</ref></blockquote><blockquote>«اما اوج شخصیت والا محمود را پس از ضربه سال۵۰ و در زندان و تحت اسارت دشمن میتوان دید. محمود مسئول شاخةاطلاعات سازمان بود، اما بهعلت سادگی ظاهری و در واقع پیچیدگی محمود، ساواک تا ماهها هنوز پی بهموقعیت و موضع او در سازمان نبرده بود. محمود با سختکوشی خاص خود، اطلاعات بسیار ذیقیمتی از رژیم بهدست آورده بود، وسعت و دقت این اطلاعات، که در جریان ضربه شهریور 50، بهدست ساواک افتاد، رژیم شاه را بهشدت دچار وحشت کرد. ساواک بهشدت در صدد بود تا در بیاورد که این اطلاعات چگونه و از چه طریق بهدستسازمان افتادهاست، محمود کلیهمسئولیتها را در این زمینه بهعهده گرفت و افراد شاخه تحت مسئولیت خود را با حسابشدگی بیاطلاع جلوه داد و همه اتهامات را متوجه خود کرد، البته این کار بهبهای بهجانخریدن شدیدترین شکنجهها بود، بعد هم با محملسازیهای دقیق و ایستادگی بر سر آنها، سرنخ این اطلاعات را کور کرد و مانع از آن شد که ساواک از او بهکس دیگری دست پیدا کند. <ref name=":0" /></blockquote> | ||
== دستگیری == | == دستگیری == | ||
در شهریور ۱۳۵۰ , در شرایطی که رژیم شاه در تدارک برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی در آبان همان سال بود، ضربه بزرگ اول شهریور فرود آمد. علت این ضربه ارتباط | در شهریور ۱۳۵۰ , در شرایطی که رژیم شاه در تدارک برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی در آبان همان سال بود، ضربه بزرگ اول شهریور فرود آمد. علت این ضربه ارتباط ناصر صادق با یک توده ای پیشین بود که به استخدام ساواک شاه درآمده بود اما داعیه مخالفت بارژیم شاه داشت. مأموران ساواک شاه آنچنانکه بعداً مقام امنیتی ساواک درزمستان ۱۳۵۰ در تلویزیون رژیم شاه فاش کرد، بعضاً با ۲۵ موتورسیکلت، ناصر صادق را که خود قهرمان ژیمناستیک دانشگاه و موتورسوار بسیار ماهری بود، تعقیب میکردند و از این طریق طی چند ماه بهشماری ازپایگاههای مجاهدین و ارتباطات آنها با یکدیگر در تهران پی بردند. | ||
در جریان دستگیریها و تهاجمات پیاپی ساواک که از بعد از ظهر روز اول شهریور ۱۳۵۰ | در جریان دستگیریها و تهاجمات پیاپی ساواک که از بعد از ظهر روز اول شهریور ۱۳۵۰ آغاز شد و تا ۲ ماه هر روز ادامه داشت، بنیانگذاران سازمان، همه اعضای مرکزیت و بیش از ۹۰درصداعضاء دستگیر شدند. . همچنین کلیه امکانات و تسلیحات سازمان به چنگ ساواک افتاد. | ||
[[علی باکری]]، [[ناصر صادق]]، محمود عسگری زاده، [[رضارضایی]]، [[محمد بازرگانی]] و [[مسعود رجوی]] همراه با بنیانگذار [[سعید محسن]] در همان روز اول شهریور دستگیر شدند | |||
== تیرباران == | == تیرباران == |
ویرایش