ابرچالش آب
ابرچالش آب، یکی از اصلیترین بحرانها و چالشهایی است که کشور و مردم ایران درگیر آن میباشند. و هر روز به جای حل مشکل، بیشتر به ابعاد فاجعه افزوده میشود.
یکی از مهمترین و پایهایترین اشکالاتی که باعث بروز بسیاری بحرانهای معیشتی، اقتصادی و اجتماعی شده و حتی راه به بحران سیاسی برده، به کارگیری نفرات بر مبنای وابستگی به حکومت و نه توان مدیریت و تعهد، نادانی و کمسوادی، رانتخواری و اجتناب دولتمردان جمهوری اسلامی از انتخاب یک الگوی رشد اقتصادی مشخص و تنظیم دخل و خرج منابع آبی کشور بر اساس آن الگو، شرایطی را به وجود آورده که اینک ایران از معدود کشورهای جهان است که هیچ الگوی توسعهی مشخصی ندارد و از طرفی گسترش فساد دولتی و اختلاس و دزدی در ردههای مختلف حکومتی باعث خالی شدن خزانه کشور و منابع نقدی برای حل معضلات کشور گردیده است.
خشک شدن دریاچهی ارومیه، بزرگترین دریاچهی آب شور خاورمیانه و ششمین دریاچهی آب شور بزرگ جهان از دیگر فجایعی است که حکومت ایران مسبب آن است.
پیشینهی کمآبی
براساس دادههای رسمی جمهوری اسلامی، ۹۷ درصد ایران با خشکسالی با درجات مختلف دست به گریبان است، تنها در چهار استان کردستان، آذربایجان غربی، لرستان، همدان و کهگیلویه و بویراحمد، درصد مساحت خشکسالی کمتر از ۹۰ درصد است.
براساس اعلام سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری، مساحت استانهای بیابانی ایران ۶۶ درصد افزایش داشته و در واقع تنها ۱۰ استان ایران هنوز بیابانی نشده است! همچنین حدود یکسوم از جنگلهای زاگرس که حدود ۴۰ درصد جنگلهای ایران را تشکیل میدهند، خشکیدهاند![۱]
نزدیک به چهل هزار روستا به دلایل مختلف که عمدهترین آنها کمبود آب است از سکنه خالی شده است.[۲]
شافعی رئیس اتاق بازرگانی اعلام کرد ایران برای مواجهه با بحران آب فقط ۱۰ سال فرصت دارد و اگر مدیریت منابع آب با همین دستفرمان پیش برود تصور اینکه تا ۲۰ سال آینده موجود زندهای وجود داشته باشد، دشوار است![۳]
نیویورک تایمز در این باره نوشته بود: «۱۲ استان از ۳۱ استان ایران طـی۵۰ سال آینده، به طور کامل سفرههای زیرزمینیشان خشک خواهد شد.» [۴]
مزارع ایران هنوز هم به شیوه سنتی آبیاری میشود که متعلق به هزارههای گذشته است، در نتیجه، در بخش کشاورزی بیش از ۸۰ درصد منابع آبی یعنی دست کم ۷۰ میلیارد متر مکعب آب نابود میشود.
در بخش خانگی و شرب در ایران سالانه بین ۷ تا ۸ میلیارد متر مکعب آب مصرف میشود،
در همین بخش هم به دلیل فرسودگی شبکه آبرسانی ۱۵ درصد آب شرب یعنی ۱ میلیارد و ۱۵۰ میلیون متر مکعب آب هدر میرود و رژیم دراین زمینه هم اقدامی نمیکند.
صنایعی که مصرف بالای آب دارند عبارتند از ذوب آهن، کارخانههای فولاد، پتروشیمیها، پالایشگاهها. این صنایع تقریباً در مناطق مرکزی ایران هستند که مناطق خشک هستند.
۶۸ درصد فولاد صنعتی کشور که مصرف آب بسیار زیادی دارند در استان اصفهان قرار دارد که متعلق به سپاه است، مهمتر این که آب مورد نیاز کارخانجاتی همچون فولاد مبارکه و ذوب آهن از آب شیرین تأمین میشود.
مطابق آمار آبفای اصفهان، کارخانه فولاد مبارکه به عنوان بزرگترین کارخانه فولاد ایران، یکی از مصرفکنندههای بزرگ آب زایندهرود است.
تا سال ۱۳۵۷ درایران فقط ۳۰ سد بوده است اما الان طبق آمار، ۱۳۳۰ سد در کشور در مراحل مختلف بهرهبرداری، اجرایی و مطالعاتی قرار دارد.[۵]
در بلوچستان که رودخانه در آن وجود ندارد، حدود ۳۰ تا ۴۰ سد در دست ساخت است. در کویر مرکزی ایران، جائی که تنها ۱۰ تا ۱۲ درصد آب کشور در آن جاری است، بیش از ۲۰۰ سد ساخته شده یا در دست احداث است.
به گفته کارشناسان دولتی دست کم ۲۰ درصد سدهای کشور در مرحلة طراحی دچار خطا هستند.
همچنین حمید چیتچیان، وزیر سابق نیرو گفت: «ما در سدسازی افراط کردهایم؛ حجم سدهای ساختهشده بالغ بر ۷۶ میلیارد مترمکعب است؛ درحالیکه بیش از ۴۶ میلیارد مترمکعب آب برای تنظیم نداریم.» [۶]
تا تابستان ۱۴۰۰ در کشور ۳۵۰ هزار چاه غیر مجاز و ۵۵۰ هزار چاه مجاز وجود داشته است، از مجموع این ۹۰۰ هزار چاه سالانه بیشتر از ۱۰ میلیارد متر مکعب آب برداشت میشود.
سود ناشی از بهرهبرداری از این چاهها، نصیب شرکتهای بزرگ کشاورزی متعلق به سپاه پاسداران میشود.
یکی از مشکلاتی که غارت آبهای زیرزمینی بوجود آورده، فرونشست زمین است و تهران هر سال ۱۳ سانتیمتر فرونشست دارد، در کل کشور ۲۵۴ منطقه به دلیل استخراج بیرویه آب در بحران فرونشست قرار دارند.[۷]
۶۶ درصد از ۶۱۰ دشت کشور فرونشست کردهاند، و حالا حدود ۱۲ میلیون هکتار از دشتها در معرض فرونشست قرار دارند و ۲۴ میلیون نفر بر روی زمینهای پر خطر فرونشسته زندگی میکنند.[۸]
«براساس گزارش سازمان نقشهبرداری، در جنوب غرب شهر تهران یک ناحیه فرونشست مورد شناسایی قرار گرفته که بیشترین مقدار نشست آن طی ۸ سال (بین سالهای ۱۳۷۴ تا ۱۳۸۲ شمسی) به ۱۷۱ سانتیمتر یا به عبارت دیگر به حدود ۲۱ سانتیمتر در سال میرسد»
فرونشست در ایران ۵ تا ۷ برابر متوسط جهانی و با نرخ سالانه ۲۵ تا ۳۰ سانتیمتر (هر ۵ سال یک متر) رخ میدهد.»[۹]
این نوشته نگاهی است کلی به مسئله آب و معضل کمآبی در ایران که طبعاً به مواردی همچون مشکل خشک شدن دریاچهها و رودهای ایران هم میپردازد و پس از درک صورت مسئله واقعی «آب» بر روی زمین، به دنبال «سیاست»های اعمال شده حکومتی در این زمینه و تأثیر آن در بروز بحران اخیر آب در ایران میپردازد
تاریخچه خشکسالی در ایران
تعریف خشکسالی
خشکسالی یعنی تهی شدن مستمر منابع آب مصرفی مردم.
به بیان دیگر، خشکسالی یعنی وضعیتی اقلیمی که ناشی از «کمشدن» آب «مورد نیاز» مردم به نسبت میزان «مصرف» ضروری آن است
این «کمشدن» آب میتواند ناشی از افزایش مصرف صنعتی کنترل نشده آب، افزایش کنترل نشده زمینهای زیرکشت (کشاورزی)، یا حتی افزایش کنترل نشده جمعیت و بالا رفتن میزان مصرف آب به نسبت ذخایر آن باشد.
اما علل دیگری نیز در بروز کمآبی مؤثر هستند از جمله:
کم شدن میزان بارش سالانه، افزایش مصرف آب، و افزایش تبخیر آبهای سطحی به علت بالا رفتن درجه گرمای اقلیم.
به این ترتیب، میتوان پدیده خشکسالی را تا حد زیادی، درشمار بلاهای طبیعی نامحسوس ، قرار داد.
اما نباید از بررسی علل غیرطبیعی آن غفلت کرد.
مراحل خشکسالی
خشکسالی دارای چهار مرحله است.
مرحله نخست کم شدن باران سالانه
مرحله دوم خشکسالی هیدرولیکی به علت کاهش آب سدها
مرحله سوم، بروز خشکسالی اقتصادی که با کمبود محصولات کشاورزی خود را نمایان میکند
مرحله چهارم، بروز قحطی است که نام دیگر آن خشکسالی اجتماعی است.
به این ترتیب، کم شدن آب، استفاده بیرویه از آب، نابودی تدریجی مراتع و کشتزارها، فرسایش خاک، فرونشست زمین، برخاستن ریزگردها و نهایتاً کمشدن محصولات کشاورزی منجر به مشکلات اجتماعی جدی میشود.
با توجه به این نکات میتوان گفت این بلای نامحسوس، با دقت بسیار بالایی قابل پیشبینی و پیشگیری است. بهعنوان نمونه میتوان روند نوبهای بروز خشکسالی در ایران را با نگاهی به تاریخچه خشکسالیهای این منطقه از جهان دریافت و برای مقابله با آن برنامهریزی کرد.
خشکسالیهای معروف ایران
از خشکسالیهای معروف تاریخ سدههای اخیر ایران به این موارد میتوان اشاره کرد:
خشکسالی سال ۱۲۵۰- ۱۲۴۹ خورشیدی ( دوره حاکمیت ناصرالدینشاه قاجار) این خشکسالی، یک قحطی بزرگ نیز به دنبال داشت
قحط سالی ۱۲۹۶–۱۲۹۸ هجری خورشیدی (۱۹۱۷ تا ۱۹۱۹ میلادی) قحطی بزرگی بود که تلفات جانی فراوانی را در ایران سبب شد.(مصادف با جنگ جهانی اول)
خشکسالی ۱۳۴۶ – ۱۳۴۵
خشکسالی در سالهای اخیر
جزئیات ۱۰ دوره خشکسالی در ایران به نقل از خبرگزاری حکومتی مهر، توصیف رسمی وضعیت فعلی در ایران است.
فرود شریفی قائم مقام «ستاد توسعه فناوری آب، خشکسالی، فرسایش و محیط زیست» در معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری درگفتگو با خبرگزاری حکومتی مهر (۸ مهر ۱۳۹۳) با اشاره به تحلیلهای هواشناسی انجام شده از سال ۱۳۴۷ تا ۱۳۸۳ در ایران گفت: در این دوران، کشور با ده دوره خشکسالی مواجه بودهاست:
خشکسالی ۶۳-۱۳۴۷ (سه مرحله و کاهش بارندگی ۲۶٪)
خشکسالی ۷۲-۱۳۶۳ ( سه مرحله و کاهش بارندگی ۴۴٪)
خشکسالی ۷۶—۱۳۷۲ (دو مرحله و کاهش بارندگی ۵/۱۷٪)
خشکسالی ۸۰-۱۳۷۷ ( ۳۴٪ کاهش بارندگی نسبت به میانگین سی ساله )
خشکسالی ۸۳-۱۳۸۰ ( ادامه خشکسالی در بعضی مناطق کشور نظیر مناطق جنوب و جنوب شرقی و تا حدودی جنوب غرب کشور)
خشکسالی آینده
در گزارش پاییز ۱۳۹۶ ناسا نیزآمده است بعید نیست بین ۳۰ تا ۴۰ سال آینده، بخشهای وسیعی از ایران به بیابان مطلق تبدیل شوند. ناسا هشدار داده: تأثیرات گرمایش زمین و عواقب آن همچون خشکسالی بسیار جدی است
بحران آب ایران
برای ریشهیابی این موضوع ابتدا منابع آبی ایران را بررسی میکنیم:
منابع آبی ایران
منابع آبی ایران عبارتند از:
آبهای زیرسطحی (سفرههای آبی زیرزمینی)
آبهای سطحی (رودها، دریاچهها و ...)
آبهای حاصل از نزول برف و باران (که به نوعی تأمین کننده آبهای سطحی و زیرسطحی هستند و زیرمجموعه آنها میباشند)
این منابع با همه کاستیهای خود و دستتنگی آسمان میهنمان در بارندگی، تا دو سه دهه پیش، اگر نه بهراحتی اما به هرحال جوابگوی مصارف آبی مردم بودهاند. اینک باید دید در دو سه دهه اخیر چه اتفاقی افتاده که با مشکل جدی بی آبی و خشکسالی روبرو شدهایم.
ساخت صنایع آببر در کنار رودخانهها
ساخت صنایعی که به آب کلان نیاز دارند، آنهم در مناطق کمآب یکی دیگر ازعلل نابودی منابع آب در ایران است. یک مورد آن را در اصفهان است. بزرگترین کارخانه ذوب آهن ایران را در یک منطقه کویری ساختند. کارخانهای که به حجم عظیم و مستمر آب نیاز حیاتی دارد! همچنین کارخانه فولاد مبارکه در زرینشهر اصفهان و تاسیسات اتمی در شهر اصفهان از دیگر موارد مصرف حجیم آب از زاینده رود میباشند.
مشابه همین در کارخانه ذوب فلز درشمال خراسان نیز صادق است.
از دیگر علل کمآبی در ایران، افزایش بیرویه زمینهای زیرکشت در ایران است. با توجه به نابودی مشاغل و حرف و اساساً تولید ملی و بازار داخلی، مردم بویژه در شهرستانها به کشاورزی روی آوردند. درحالیکه آب موجود در ایران، آن اندازه نیست که جوابگوی کشاورزی موجود باشد.
یکی دیگر از علل کمآبی در ایران، کشاورزی بیرویه است. کاشت محصولاتی که ضرورت درجه یک و اهمیت غذایی پایه برای عموم مردم ندارند اما میزان آب لازم برای آبیاریشان نیز زیاد است (مانند کیوی به جای برنج و گندم و هندوانه) از دیگر علل بروز کمآبی در ایران است.
برخی علل دیگر:
افزایش سریع و بیرویه جمعیت ایران، با تشویق سران جمهوری اسلامی، بویژه درسالهایی که جنگ ایران و عراق جریان داشت، جمعیت ایران از سال ۵۷ تا ۹۷ تقریباً ۲ برابر شد. این میزان رشد جمعیتی برای کشوری مانند ایران با منابع آبی محدود فاجعهبار است.
یک عامل دیگر در این مورد این است که ایران از معدود کشورهای جهان است که در ایجاد تعادل بین کشاورزی و صنعت، هنوز سرگردان است.
علت دیگر: ایران از نظر فساد دولتی در شمار اولین کشورهای جهان است. حفر چند صد هزار چاه عمیق و نیمه عمیق آب، یکی از دستاوردهای این فساد دولتی است که مروج، بانی و عامل آن دولت و سپاه پاسداران است.
نابودی آبخیزداری سنتی ایران و نابودی قناتها، زهکشیهای طبیعی و ساخته شده طی دههها و سدهها که مشکل آب کشور را با وجود همین کمآبی و خشکسالیهای فراوان تضمین کرده بودند.
یکی از مهمترین و پایهایترین اشکالاتی که باعث بروز بسیاری بحرانهای معیشتی، اقتصادی و اجتماعی شده و حتی راه به بحران سیاسی برده، سرگردانی، جهالت، ندانمکاری و اهمال حاکمیت در انتخاب یک الگوی رشد اقتصادی مشخص و تنظیم دخل و خرج منابع آبی کشور بر اساس آن الگو است به نحوی که اینک ایران از معدود کشورهای جهان است که هیچ الگوی رشد اقتصادی مشخصی ندارد! نظامی توتالیتر که تمامی امکانات عمومی و خصوصی اعم از شرکتهای تولیدی، صنعتی و مصرفی را با اتکا به سپاه پاسداران به انحصار خود و عواملش درآورده که این خود مهمترین عامل فروپاشی اقتصادی و معاش مردم ایران است.
یکی دیگر از علل بروز بحران کمآبی با این شدت، حاکمیت سیاست خصمانه در مراوده با کشورهای همسایه بویژه اعراب است که تمامی قراردادهای زیستمحیطی مشترک فیما بین را نیز در کنار دیگر قراردادهای حسن همجواری به هم زده که از جمله میتوان به نابودی طرح تثبیت شنهای روان بین کشورهای ایران، عربستان، عراق، کویت و ... اشاره کرد. مشکلی که اینک خود به یکی از علل به هم خوردن تعادل آب و هوایی منطقه تبدیل شده. این طرح در ایران تماماً به دست فراموشی سپرده شده و پیشروی کویر در شهرهای ایران به یکی دیگر از مشکلات اقلیمی بالغ شدهاست.
مدیریت آب کشور
آب در ایران تا حدود دهه ۴۰ خورشیدی مدیریت متمرکز دولتی نداشت. مالکیت آب در نظام فئودالی اساساً متعلق به خان و مالک منطقه بود. مدیریت آب نیز با رعایت حقوق مالکانه آن، در دست اهالی هر منطقه بود که به شیوه کدخدا منشی، مسئله آب و تقسیم آبهای موجود و نوبت استفاده ازآن را خودشان حل میکردند. منازعات مربوطه نیز در همان کادر ارباب و رعیتی حل میشد.
با «اصلاحات ارضی» شاه و انهدام مدیریت فئودالی روستا اولین عامل حکومتی که همان سپاه ترویج و آبادانی و خانههای انصاف حکومتی باشند، وارد این محدوده شدند.
تا اواسط دهه ۴۰ خورشیدی، جمعیت شهرها نیز حدود ۳۰ درصد جمعیت کشور را تشکیل میدادند و مصرف آب شهرها مثل امروزه نبود و اساس مصرف شهری، هم کم بود و هم عمدتاً به مصرف آشامیدن و بهداشت میرسید و مصرف تجملی آن در استخرها یا شستشوی ماشینها و ... آنچنان کم بود که به حساب نمیآمد
با «اصلاحات» ارضی و ویرانی روستاها و نابودی کشاورزی بود که تعادل جمعیتی شهر و روستا در ایران آرام آرام به نفع شهرها تغییر کرد اما باز در مصرف آب، افزایش جدی بوجود نیامده بود تا حکومت به فکر استفاده از امتیاز آب و پول درآوردن از آن بیفتد.
اولین بار در سالهای پیش از سقوط دیکتاتوری سلطنتی بود که حکومت از مردم، چیزی به عنوان «بهای» حقآبه گرفت و به این ترتیب اولین نقطه اعمال مدیریت دولتی جدی در امر تقسیم و توزیع آبهای کشور، به همان سالها بر میگردد.
حفر چاه عمیق و نیمه عمیق نیز که تا آنزمان آزاد بود، مشروط به مجوز دولتی و پرداخت میزان پول مشخص به نرخ دولتی شد.
ایجاد سد نیز اساساً و از ابتدا در انحصار دولت و در ید قدرت و امکانات حکومت بود و پیش و پس از سقوط سلطنت نمیشناسد.
وضعیت کشاورزان شرق اصفهان که با مشکل جدی آب روبرو هستند و کارشان با حکومت جمهوری اسلامی به درگیری نیز کشیده شده، نمونه خوبی برای سردر آوردن از کم و کیف مدیریت آب در ایران است
مدیریت آب در نظام ولایت فقیه
شرکت مدیریت منابع آب ایران ( متعلق به وزارت نیرو) مالک انحصاری آب در ایران است. مدیرعامل این شرکت، مشاور وزیر نیروست و کرسی مدیریت این شرکت از مناصب نان و آب داری است که به ندرت تغییر میکند.
به عنوان نمونه مدیرعامل این شرکت علی نورزاد از آغاز دولت خاتمی مدیر عامل این شرکت و مشاور وزیر نیرو بوده، با پایان یافتن دوران اصلاحطلبان و آمدن احمدینژاد، کماکان علی نورزاد در شغل خود باقی ماند.
مدیر بعدی این شرکت محمد حاجرسولیهاست که سال ۹۴ مجدداً درسمت خود ابقا شد.
شرکت حفاری چاههای آب ایران نیز یکی از شرکتهای اقماری شرکت مدیریت منابع آب ایران است که انحصار حفاری چاه آب در ایران را در مالکیت خود دارد.
به این ترتیب در دوران حاکمیت آخوندها، مدیریت آب کشور تماماً به دست وزارت نیرو (ابتدا وزارت آب و برق سابق و وزارت جهاد کشاورزی که از زیرمجموعههای سپاه پاسداران است)
وزیر آن با پیشنهاد و موافقت سپاه معرفی و تعیین میشود) افتاد.
درحال حاضر، مدیریت آبهای زیرسطحی کشور در تیول وزارت نیروست
و مدیریت آبهای سطحی کشور با سپاه پاسداران است.
این دو نهاد، با بدست گرفتن مالکیت تمامی آبهای سطحی و زیر سطحی کشور، حفرچاه و ساخت سد، تمامی آبهای موجود در رو و زیرزمین و عواید ناشی از آن در محدوده ارضی ایران، را به انحصار خود درآوردند.
کارکرد وزارت نیرو و سپاه پاسداران در حوزه آب
تا پیش از سقوط دیکتاتوری سلطنتی، تعداد چاههای عمیق ایران ۵۵ هزار حلقه چاه بود( در فاصله ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۵) از۱۳۵۵ تا ۱۳۶۰ تعداد چاهها به ۱۰۵ هزار حلقه رسید.[۱۰]
آمار چاههای عمیق ایران تا سال۱۳۹۳ خورشیدی برابر با ۲۰۵ هزار و ۵۱۱ حلقه بود.
آمار چاههای نیمه عمیق ایران تا همانسال ۵۵۳ هزار و ۸۷ حلقه شمارش شد.
حبیب اله بیطرف وزیر نیروی رفسنجانی روز۲۴ مرداد ۹۴ در گفتگو با سایت تجارت گفت تعداد چاههای حفر شده به ۷۶۰ هزار حلقه رسیده که نزدیک به ۳۰۰ هزار حلقه آن غیرمجاز به این ترتیب، در ایران یک سیستم «انحصار دولتی» بوجود آوردند که اساساً در دست سپاه پاسداران و دولت است.
بر اساس آماری که مدیرکل دفتر حفاظت و بهرهبرداری منابع آبی ایران درسال ۱۳۹۴ اعلام کرده، تعداد ۱۵۰ هزار حلقه چاه عمیق غیرمجاز درکشورحفر شد.
و تعداد چاههای نیمه عمیق غیرمجاز نیز ۱۵۰ هزار حلقه، اعلام شد.
به نوشته خبرگزاری مهر ۱۱ اسفند ۱۳۹۵ تنها در استان آذربایجان غربی ۵۹ هزار حلقه چاه غیرمجاز حفر شدهاست.
تنها هنگامی که آمار مشابه در سایراستانها نیز به آمار بالا اضافه گردد میتوان دریافت تعداد چاههای حفر شده مجاز و غیرمجاز در این مملکت چندحلقه است!
تعداد سدهای اصلی ایران نیز، با توجه به تعاریف موجود، قبل از سقوط دیکتاتوری سابق تنها ۴ سد بوده اما پس از رویکار آمدن جمهوری اسلامی به ۱۸ سد بزرگ ارتقاء یافته در حالیکه روزنامه دنیای اقتصاد در تاریخ ۲۳ بهمن ۱۳۹۶ هنگامی که خبر از کمآبی در ۱۷۷ سد بزرگ کشور میدهد! میتوان دریافت آمار رسمی چه میزان با آمار حقیقی در این زمینه فاصله دارد.
پاپی زاده عضو مجلس از استان خوزستان
«...الان بعضی از مسئولین پذیرفتهاند که ۶۰ درصد بحران ریزگردها مربوط به حوزه داخلی ست تا دو سال قبل هیچ دستگاهی در داخل کشور به صراحت حاضر نبود این رو بپذیره و مرتب بهانه خارج از کشور رو میآوردند میگفتند صد در صد این ریزگردها مربوط به خارج از کشور هست در کشور عراق داعش هست عربستان با ما نمیسازه و بسیاری ازمسائل دیگه و عملاً این رو از گردن خودشون باز میکردند این مسئله و اقدام اساسی صورت نگرفت...
الان بحرانی که اتفاقی افتاده ناشی از این هست که ما سیلابهای طبیعی که بصورت فصلی در دهههای گذشته اتفاق میافتاد رو آمدیم دخالت کردیم سد سازی کردیم اجازه ندادیم این سیلاب در سطح وسیع پخش بشه و پشت سد این آب رو ذخیره کردیم سد سازیهایی که الان هزینه بزرگی رو رودست کشور گذاشته یعنی مطالعات سد سازی که در کشور اتفاق افتاد مطالعات اشتباهی بود باید این رو بپذیریم
همانطور که متن سخنان این دو نشان میدهد، حتی کارشناسهای حکومتی هم با کمی پیچ و خم سرانجام به اینجا رسیدند که بحران ریزگردها نه از عراق که اساساً مربوط به داخل کشور است و علت آن هم سدسازیهای اشتباهی بوده که در کشور انجام شده.
سؤال اصلی این است که: این سدسازیهای اشتباه کار چه کسی یا چه ارگانی بوده؟
واقعاً یک سواله چرا مسئولین از این بزرگواری مردم خجالت زده نمیشوند؟ موضوعی که به راحتی قابل حل هست رو سالها به تأخیر انداختند و الان تبدیل به یک بحران زیستمحیطی جدی شده و بصورت متوسط ۲۲ تا استان کشور درگیر ریزگردها هستند».[۱۱]
جمالی استاد دانشکده محیط زیست :
واقعیت مطلب اینه که این پدیده تقریباً ۲۰ ساله شکل گرفته یعنی بیش ازبیست سال گذشته گزارشهای سازمانهای بینالمللی در کشور عراق نشان میده که پدیده گرد و غبار یا ریزگرد شروع شده کانونهای بحرانی شروع شده چند سالی طول کشید تاوارد کشور ایران بشه اول از دو استان مرزی شروع شد جایی رسید که در سال ۱۳۸۹
فاجعهای که ایران را همزمان با دو پدیده اقلیمی مرگبار روبرو کرد:
یکی نابودی منابع آبی کشور
دیگری، پیدایش بحران جدیدی به اسم «ریزگردها» و آلودگی هوای کشور
چگونگی انحصار مالکیت آب در ایران
طبق قانون مصوب ۲۲ اسفند سال ۱۳۶۱ مالکیت تمامی آبهای سطحی و زیر سطحی کشور به انحصار دولت و از طریق دولت و وزارت نیرو به شرکتهای سهامی متعلق به دولت (شرکتهای تأمین کننده آب آشامیدنی شهرها مانند آبفا و ...) و سپاه پاسداران در پروژه سدسازیهای کشوری درآمد.
این قانون که انتشار عام یافته نشان میدهد مالکیت تمامی آبهای سطحی و زیرسطحی کشور طبق قانون توزیع عادلانه آب مصوب ۱۶ اسفند ۶۱ به وزارت نیرو واگذار شد تا طبق همان قانون، امتیاز حفر چاههای عمیق را به هرکس که خواست بفروشد.
به عنوان نمونه، آب آشامیدنی خوزستان در انحصار ۱۹ شرکت خصولتی است که تماماً متعلق به سران حکومتی است .
شرکتهای فروش آب در خوزستان
۱ - شرکت آب معدنی کیانی در باغملک،
۲ - صنایع بهداشتی آشامیدنی نوید آناهیتا در اهواز،
۳ - شرکت تعاونی آرش آبنوش در شادگان،
۴ - خدمات بازرگانی صنعتی نخل آب اروند در خرمشهر
۵ - کارخانه آب شیرین کن نور ویژه، تهران خ پاسداران خ شهید کاظمی گلستان هشتم پ ۵۲، تولید آب شیرین
۶ - دزنوش دزفول،کیلومتر ۵ جاده سردشت رو به روی پارک جنگلی شهرداری، نوشابه گازدار آب معدنی
۷ - راه و ساختمان سازه سازان،تهران – بلوار صدر – بهار جنوبی – بنبست نیک سخت، تولید آب شیرین و تصفیه آب آشامیدنی
۸ - کارخانه یخ آب شیرین کن، تهران- خ پاسداران خ شهید کاظمی پلاک ۵۲، آب شیرین
۹ - شرکت راه ساختمان سازه سازان، خرمشهر بلوار شهدا، آب شیرین
۱۰ - کوثر آب،آبادان شهرک صنعتی، بستهبندی آب، ظرف پت
۱۱ - آبساران آب آبادان، آبادان شهرک صنعتی، دوغ گازدار، بطری پت، بستهبندی آب شیرین
۱۲ - نسیم آب زاگرس، آب آشامیدنی
۱۳ - توسعه فنون خوزستان، اهواز شهرک صنعتی شماره ۲، آب آشامیدنی و بستنی یخی
۱۴ - شرکت دانش بنیان ثریا بانو، اهواز -بلوار گلستان جنب بیمارستان شهید بقایی،آب آشامیدنی
۱۵ - شرکت بهنوش ایران، خرمشهر - بلوار یادگار امام کوت شیخ، انواع آب آشامیدنی نوشابه گاز دارمالشعیر
۱۶ - شرکت نخل بستان، شوشتر- شهرک صنعتی شماره یک، نوشابه غیرالکلی دوغ گازدار ، بدون گاز
۱۷ - شرکت نخل بستان، شوشتر- شهرک صنعتی شماره یک، آبلیمو- شربت- مربا
۱۸ - کوثر آب، آبادان شهرک صنعتی، بستهبندی آب ظروف پت
۱۹ - شرکت صنعتی بازرگانی یخسازان شایسته، آبادان کیلومتر ۵ جاده اهواز شهرک صنعتی فاز یک، آب شیرین
نگاهی به دریاچه ارومیه
چند سالی است که مردم ایران در هراس از نابودی قطعی دومین دریاچه بزرگ سرزمینشان، مبارزه میکنند، دریاچه ارومیه! در حالیکه دریاچه پریشان، بزرگترین دریاچه آب شیرین داخلی ایران نیز مدتهاست خشک شده و سایر دریاچهها و بسیاری رودها نیز به همین بلا دچار شدهاند. بلایی که همگان میدانند چیزی فراتر از یک «خشکسالی طبیعی» است.
آنچنانکه پنداری در این نقطه از جهان، نبردی بین مرگ و زندگی در تمامی ابعاد آن در جریان است.
در یک سو حکومتی که منابع و ذخایر طبیعی مملکت را نابود میکند. و در سوی دگر، مردمی که همزمان باید هم از فرزندان خود و هم از آب و خاک خویش، آنهم نه در برابر تهاجم خارجی که دربرابر حکومتی ظاهراً خودی! دفاع کنند. فاجعهای که مصداق هلاک «حرث و نسل» است.
همانطور که در چند خط بالاتر خواندید خبرگزاری مهر در تاریخ ۱۱ اسفند ۱۳۹۵ خبر از حفر ۵۹ هزار حلقه چاه غیرمجاز در استان آذربایجانغربی (ارومیه) داد.
از تعداد چاههای غیرمجازی که در استان آذربایجان شرقی و کلا در حوزه آبریز دریاچه ارومیه حفر شده آماری در دست نیست.
اما از تعداد سدهایی که در دو استان آذبایجان شرقی و غربی در سالهای اخیر ساخته شدهاند، اطلاعات تقریباً کاملی وجود دارد که نشان میدهد چرا دریاچه ارومیه اینچنین خشک شد؟!
تنها نگاهی به فهرست اسامی این سدها و حجم آبی که پشت خود نگهداشتهاند، میتواند اندکی از عظمت فاجعهای که اتفاق افتاده را نشان دهد.
مالک انحصاری آب درایران یعنی دولت تمامی آبهای سطحی و زیرسطحی ایران و از جمله آبهای حوزه آبریز دریاچه ارومیه را یا توسط فروش امتیاز حفر چاه یا به وسیله ضبط آب رودخانهها و نهرها در پشت سدها، به روشهای مجاز و غیرمجاز به فروش رسانده؛ مراتع و زمینهای کشاورزی را خشک و بایرکرده، کشاورزی و دامداری را از بین برده، موجی از بیکاری روستاییان بوجود آورده و به این شکل، اولا دریاچه ارومیه را نابود کرد و ثانیاً مشکلی به اسم بحران اجتماعی آب بوجود آورد.
نتیجهگیری
اینک و با توجه به مباحث فوق، میتوان از دیدگاهی کارشناسانه گفت: بحران آب در ایران قابل کنترل بود به شرطی که این حاکمیت و سیاستهایش وجود نمیداشت!
منابع
- ↑ سایت اقتصاد ۲۴ – ۲۴ بهمن ۱۴۰۱
- ↑ روزنامه ابتکار ۲۲ دی ۱۴۰۱
- ↑ روزنامه شرق ۱۲ آبان ۱۴۰۱
- ↑ روزنامه جهان صنعت ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰
- ↑ روزنامه جهان صنعت ۲۹/۲/۱۴۰۰
- ↑ روزنامه فرهیختگان ۱۰ خرداد ۱۴۰۲
- ↑ روزنامه اعتماد ۲۰ فروردین ۱۴۰۱
- ↑ روزنامه اعتماد ۲۰ فروردین ۱۴۰۱
- ↑ روزنامه اعتماد ۲۰ فروردین ۱۴۰۱
- ↑ پرویز کردوانی اطلاعات ۱۰ آبان ۱۳۹۵
- ↑ تلویزیون جمهوری اسلامی ۲۴ بهمن