کاربر:Safa/ بکتاش آبتین صفحه تمرین
بکتاش آبتین با نام اصلی مهدی کاظمی، (زاده ۱۳۵۳ شهر ری، درگذشت ۱۷ دی ۱۴۰۰) از اعضای کانون نویسندگان ایران، نویسنده، شاعر، کارگردان و زندانی سیاسی معترض است که در زندان برای بار دوم مبتلا به بیماری کووید ۱۹ شد و بدلیل کوتاهی و اهمال زندانبانان در اعزام او به بیمارستان دارفانی را وداع گفت.
آثار مختلفی را منتشر کرده است. از آثار او می توان به “و پای من که قلم شد نوشت برگردیم”، “شناسنامهی خلوت”، “مژهها، چشمهایم را بخیه کردهاند”، “پُتک”و “در میمون خودم پدربزرگم” می توان اشاره نمود.
بکتاش آبتین یکی از اعضای هیات دبیران کانون نویسندگان بود. او منشی و عضو هیات دبیران و بازرس کانون بود که در نهایت به عنوان یکی از بازرسان کانون نویسندگان ایران انتخاب گردید.
از آثار فیلمسازی او می توان به فیلم مستند “کاملا خصوصی برای آگاهی عموم” دربارهی علیشاه مولوی و مستند “۱۳ اکتبر ۱۹۷۳” دربارهی لوریس چکناوریان اشاره نمود.
لازم به ذکر است برای مجموعه شعر “پتک” بکتاش آبتین ، کتاب برگزیدهی هفتمین دورهی جایزه کتاب شعر خبرنگاران شد.
بکتاش آبتین در مراسم شهیدان راه آزادی بیان محمد مختاری و محمدجعفر پوینده در آذر ۱۳۹۵ که نهادهای امنیتی و انتظامی از برگزاری آن جلوگیری کردند مورد ضرب و شتم ماموران امنیتی قرار گرفت و بازداشت شد. در همین روز مزدک زرافشان (فرزند ناصر زرافشان عضو کانون نویسندگان ایران و یکی از وکلای پرونده قتلهای سیاسی پاییز ۱۳۷۷) نیز بهشدت آسیب دید. آبتین پس از سه روز بازداشت با قرار کفالت آزاد شد و بیرون بازداشتگاه از صورت مجروح مزدک زرافشان عکس گرفت و آن را در صفحه اینستاگرام خود قرار داد. انتشار این عکس مبنای تشکیل پرونده، شکنجههای دوران بازجویی و در نهایت صدور حکمهای ناعادلانه بعدی بود.
برای بکتاش آبتین به دلیل عضویت در کانون نویسندگان و فعالیتهای ضد سانسور و اختناقشکن وی دو پروندهی دیگرنیز ساختند. یکی از آنها مربوط به اردیبهشت ۱۳۹۴ بود که ماموران پس از تفتیش منزلش و ضبط بیش از هزار قلم از وسایل شخصی او احضاریهی دادسرای فرهنگ و رسانه را به وی دادند. او بارها در ساختمان مرکزی وزارت اطلاعات مورد بازجویی قرار گرفت.
بکتاش آبتبن در ۵ مهر سال ۹۹ به اتهام فعالیت علیه نظام جمهوری اسلامی ایران به ۶ سال حبس محکوم شد. از دیگر اتهامات او انتشار تاریخچه داخلی درباره ۵۰ سال فعالیت کانون نویسندگان است.
کانون نویسندگان ایران در سال ۱۳۴۷ توسط تعدادی از نویسندگان آزادیخواه و مترقی با هدف مقابله با سانسور در ایران و دفاع از آزادی بیان تأسیس شد.
فعالیتهای این کانون در سال ۱۳۶۰ غیر قانونی اعلام شد، جمعی از نویسندگان در سال ۱۳۷۳ با تشکیل یک جمع مشورتی تلاش کردند این کانون را از نو احیا کنند.
در ۱۸ شهریور ۱۳۷۵، ۱۲ نویسنده که برای نگارش اساسنامه کانون جلسهای ترتیب داده بودند دستگیر و تهدید شدند اگر به جلساتشان ادامه بدهند مورد تعقیب قرار میگیرند. از آن زمان تا کنون، اعضا و هیٔتمدیره کانون نویسندگان ایران به طور منظم تحت نظر و آزار دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی قرار دارند. بعضاً با احکام بلند مدت روبرو بودند و در جریان قتلهای زنجیرهای سالهای ۱۳۶۶- ۱۳۷۸ تعدادی از اعضای آن به قتل رسیدند.
اعضای این کانون علی رغم تمام این آزارها به هدف خود در ارتقای آزادی بیان و مبارزه با سانسور در ایران ادامه دادهاند.
بیانیههای کانون نویسندگان
بیانیه خرداد ماه کانون
بیانیه کانون نویسندگان پس از ابلاغ حکم دادگاه کرج در سال ۱۳۹۷
روز یازدهم خرداد سال جاری شعبهی ۲ دادگاه انقلاب اسلامی کرج حکم پنجاه میلیون ریال جزای نقدی و سه ماه کار اجباری در سازمان بهزیستی (بدل از یک سال حبس) را به اتهام بیاساس "تبلیغ علیه نظام" به بکتاش آبتین ابلاغ کرد. آبتین شاعر، فیلمساز و عضو پیشین هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران و اکنون نیز یکی از بازرسان مالی آن است.
پیش از آن بکتاش آبتین بارها به بازپرسی احضار شد و مورد بازجویی قرار گرفت. سرانجام پس از محاکمه در دادگاه با سپردن وثیقه تا زمان صدور حکم آزاد شد. چگونگی تشکیل این پرونده بهخوبی میزان بیاساس بودن آن و ناعادلانه بودن حکم صادره را نشان میدهد. بکتاش آبتین در مراسم ستمکشتهگان راه آزادی بیان محمد مختاری و محمدجعفر پوینده در آذر ۱۳۹۵ که نهادهای امنیتی و انتظامی از برگزاری آن جلوگیری کردند مورد ضرب و جرح ماموران امنیتی حاضر در محل قرار گرفت و بازداشت شد. در جریان همین یورش مزدک زرافشان (فرزند ناصر زرافشان عضو کانون نویسندگان ایران و یکی از وکلای پرونده قتلهای سیاسی پاییز ۱۳۷۷) نیز بهشدت آسیب دید. آبتین پس از سه روز بازداشت با قرار کفالت آزاد شد و بیرون بازداشتگاه از صورت مجروح مزدک زرافشان عکس گرفت و آن را در صفحه اینستاگرام خود قرار داد. انتشار این عکس مبنای تشکیل پرونده، آزار و اذیتهای دورهی بازجویی و در نهایت صدور حکمی ناعادلانه بوده است.
برای بکتاش آبتین به دلیل عضویت در کانون نویسندگان و فعالیتهای سانسورستیزانهاش دو پروندهی دیگرنیز ساختهاند. یکی از آنها مربوط به اردیبهشت ۱۳۹۴ است که ماموران پس از تفتیش منزل آبتین و ضبط بیش از هزار قلم از وسایل شخصی او احضاریهی دادسرای فرهنگ و رسانه را به وی دادند. از آن پس بارها در ساختمان مرکزی وزارت اطلاعات مورد بازجویی قرار گرفت. پروندهی دیگر به ضرب و جرح ماموران در مراسم بزرگداشت زندهیادان مختاری و پوینده مربوط میشود. در این پرونده بکتاش آبتین متهم به ضرب و شتم ماموران امنیتی شده است! بهخوبی پیداست که در این پرونده جای ضارب و مضروب و شاکی و متهم در عدالت اسلامی حاکمیت عوض شده است. حکم این پرونده نیز بناست در ۲۲ خرداد امسال به آبتین ابلاغ شود.
کانون نویسندگان ایران محاکمه و محکومیت بکتاش آبتین را نمونهی دیگری از آزادی ستیزی دستگاه قضایی حاکمیت میداند۰
حکم کار اجباری از "نوآوری"های این دستگاه برای متهمان سیاسی است و در آن ذرهای عدالت وجود ندارد. این پروندهسازیها و محاصرهی زندگی معترضان و منتقدان با پروندههای قضایی، به منظور مرعوب و منفعل کردن اعضای کانون و هر انسان معترض و آزادیخواه انجام میگیرد و مغایر با حق آزادی اندیشه و بیان است. کانون نویسندگان ایران خواهان مختومه شدن هر سه پروندهی بکتاش آبتین و همهی پروندههای مشابه آن است.
کانون نویسندگان ایران
۱۹ خرداد ۱۳۹۷
بیانیه آبان ماه کانون
اتهامتراشی و پروندهسازی برای اعضای کانون نویسندگان ایران
در مرداد سال جاری دو تن از دبیران کانون نویسندگان ایران، رضا خندان (مهابادی) و کیوان باژن، و نیز بکتاش آبتین، یکی از بازرسان کانون، به بازپرسی دادسرای امنیت واقع در زندان اوین احضار و “تفهیم اتهام” شدند. این احضار مربوط به پروندهای بود که وزارت اطلاعات در اردیبهشت ۱۳۹۴ برای این سه عضو کانون گشوده بود. در روزهای اخیر آنها باز به همان شعبه بازپرسی احضار شدند تا یک بار دیگر “تفهیم اتهام” شوند. گویا اتهام “تبلیغ علیه نظام” که بار اول به متهمان “تفهیم” شده بود نهاد اطلاعاتی را، که شاکی پرونده است، راضی نکرده و پرونده به شعبه بازپرسی بازپس فرستاده شده تا دو اتهام دیگر به اتهام پیشین افزوده شود: “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی” و “تشویق بانوان کشور به فساد و فحشا”. سنگین ترکردن باراتهام در این گونه پرونده ها، چنانچه به توصیه و با اعمال نفوذ شاکی پرونده صورت گرفته باشد، حاکی از آن است که دراین پروندهسازی آشکار سرنوشت «متهمان» را نهادهای اطلاعاتی و امنیتی تعیین میکنند و از دستگاه قضایییی که بدینسان به خواست شاکی گردن میگذارد امید هیچ دادرسی عادلانه و بیطرفانهای نباید داشت.
اما ساختگی بودن اتهامهای یادشده در مورد اعضای کانون روشنتر از آن است که به توضیح چندانی نیاز داشته باشد. اتهام “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی” مستلزم آن است که متهمان در خفا بر ضد شخص یا نهادی دولتی تبانی کرده باشند؛ حال آن که کانون نویسندگان ایران تشکلی است علنی که در سراسرعمر پنجاه سالهی خود هرگز دیدگاهها و فعالیتهای خود را از چشم هیچ شخص یا نهادی پنهان نکرده و نمیکند. وانگهی، اگر منظور از «امنیت ملی» امنیت «ملت» و درواقع مردم باشد، چیزی مضحکتر از این نیست که اعضای تشکلی چون کانون نویسندگان ایران بر ضد چنین امنیتی «اقدام» کنند. مصداق برهم زدن چنین امنیتی را باید نه درمیان اعضای کانون بلکه بین کسانی جست که مردمی را سرکوب میکنند که به مسالمت آمیزترین شیوهها به خیابان میآیند تا خواستهای برحق خود را بیان کنند. در مورد اتهام «تبلیغ علیه نظام» نیز باید گفت انتقاد و مخالفت با این یا آن نهاد دولتی به دلیل سلب آزادی بیان و اِعمال سانسور نه مصداق «تبلیغ» است و نه به معنی ضدیت با کل «نظام». اما اگراین دو اتهام از نوع اتهامهای رایجی است که به وفور بر پروندهی فعالان سیاسی و اجتماعی و فرهنگی الصاق میشود، “تشویق بانوان کشور به فساد و فحشا” اتهام جدید و بیپایه و اساسی است که ظاهراً (می گوییم ظاهراً زیرا دربارهی این اتهام، همچون دو اتهام دیگر، مطلقاً هیچ توضیحی به «متهمان» داده نشده است) پس از اعتراضهای اخیر بسیاری از زنان به حجاب اجباری، در دستگاه اتهامتراشی و پروندهسازی سیستم دادرسی برای منتقدان و معترضان ساخته و پرداخته شده است. در این مورد نیز کانون نویسندگان ایران چیزی جز حق آزادی پوشش و مخالفت با حجاب اجباری را مطرح نکرده است و هیچیک از این¬ها مصداق این اتهام نیست، مگر آن که خواست رفع تبعیض جنسیتی و برابری زنان با مردان را «فساد و فحشا» تلقی کنیم. برای این اتهام شرمآور نیز کسانی را باید به دادگاه کشاند که حقوق زن را نیمی از حقوق مرد میدانند؛ کسانی را باید محاکمه کرد که سن فحشا و اعتیاد را به دوازده سالگی رساندهاند و گروه گروه زنان جوان را به بردگی جنسی کشانده و در بازارهای سکس داخل و خارج به تاراج گذاشتهاند؛ کسانی که هزاران کودک دختر و پسر را از تحصیل و زندگی امن و شاد بازداشته و در کارگاهها و خیابانها جسم و جانشان را تباه و فسادهای گوناگون را به آنها تحمیل میکنند و . . . آری، اینان را باید به پای میز محاکمه کشاند نه نویسندگان آزادیخواهی را که خواهان حق انتخاب آزادانه برای زناناند و به آنان به چشم موجودی انسانی و برابر با مرد مینگرند.
بدینسان، صدور چنین اتهامهایی در مورد سه تن از اعضای فعال کانون نویسندگان ایران ظلمی است آشکار و مبتنی بر دروغ و پاپوش دوزی که هیچگونه وجاهت حقوقی و قانونی ندارد. کانون نویسندگان ایران این اتهام تراشی و پروندهسازی را محکوم میکند و خواهان رفع کامل اتهام از رضا خندان (مهابادی)، کیوان باژن و بکتاش آبتین، و مختومه کردن پروندهی آنها و همه پروندههای مشابه است.
کانون نویسندگان ایران-۱۷ آبان ۱۳۹۷
بیانیه اردیبهشت ۹۸ کانون
روز ۲۵ اردیبهشت رای شعبهی ۲۸ دادگاه انقلاب به ناصر زرافشان و راضیه زیدی وکلای سه عضو کانون نویسندگان ایران ابلاغ شد. به حکم محمد مقیسه رییس دادگاه، رضا خندان (مهابادی) و بکتاش آبتین دو عضو هیئت دبیران کانون و کیوان باژن عضو سابق هیئت دبیران هر یک به شش سال زندان محکوم شدهاند. در محکومیت این حکمها کانون نویسندگان ایران امروز بیانیه منتشر کرد. در بخشی از بیانیه نوشته شده است: «... این فقط محاکمه و محکومیت سه نویسنده نیست، تنها محاکمهی کانون نویسندگان ایران نیست. محکومیت همهی نویسندگان و کسانی است که میخواهند از حق آزادی بیان برخوردار باشند». کانون ضمن به چالش کشیدن "مستندات" حکم در پایان بیانیه خواهان « لغو بیقید و شرط این حکمها و مختومه کردن پرونده» شده است. همچنین از « همهی نویسندگان و انسانهای مدافع آزادی بیان» خواسته است که « از هر راه ممکن به دفاع از این سه نویسنده بپردازند».
بیانیهی کانون نویسندگان ایران در محکومیت صدور حکم هجده سال زندان برای سه نویسنده
متن کامل بیانیه:
به دنبال محاکمهی سه عضو کانون نویسندگان ایران در هفتم و هشتم اردیبهشت سال جاری روز گذشته، بیستوپنجم اردیبهشت، رای شعبهی ۲۸ دادگاه انقلاب به وکلای پرونده ابلاغ شد. بنا به این ابلاغیه رضا خندان (مهابادی)، بکتاش آبتین و کیوان باژن هر یک به شش سال زندان محکوم شدهاند: یک سال برای اتهام "تبلیغ علیه نظام" و پنج سال برای اتهام "اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور". نامربوطتر و سستبنیانتر از این اتهامها "دلایل" و "مستندات" آنهاست. به سه نویسنده مجموعا ۱۸ سال حکم زندان دادهاند که چرا عضو کانون نویسندگان ایران شدهاید؛ چرا نشریهی داخلی یک تشکل فرهنگی را منتشر کردهاید؛ چرا اسناد و مدارک فعالیتهای پنجاه سالهی کانون را در کتابی گرد آوردهاید؛ چرا بر مزار احمد شاملو و محمد مختاری و جعفر پوینده رفتهاید؛ چرا پای بیانیههای دفاع از آزادی بیان نویسندگان و هنرمندان و مخالفت با اعدام و سانسور امضا گذاشتهاید!
این کدام "امنیت کشور" است که انتشار نشریه و بیانیهی اعتراضی اقدام علیه آن محسوب میشود؟ امنیت چه کسانی با عضویت در کانون و رفتن بر مزار شاعران و نویسندگان به خطر میافتد؟ هر دادگاهی که حتی با اندکی عدالت و استقلال همراه باشد و ذرهای حق انسان در آن رعایت شود نیز این نوع "مستندات" را نه ادلهی جرم بلکه بهانهی پروندهسازی تلقی میکند. در حقیقت آنچه در پرونده و دادگاه سه عضو کانون مبنای اتهام و صدور حکم قرار گرفته است چیزی جز گام نهادن در راه آزادی بیان و مخالفت با سانسور نیست و درست به همین سبب آنها محاکمه و محکوم به تحمل حبس شدهاند؛ اما این فقط محاکمه و محکومیت سه نویسنده نیست، تنها محاکمهی کانون نویسندگان ایران نیست. محکومیت همهی نویسندگان و کسانی است که میخواهند از حق آزادی بیان برخوردار باشند. به این گونه محاکمهها و حکمهایی که در چند دههی اخیر برای پراکندن رعب و وحشت و سرکوب آزادی بیان به وفوردر جریان بوده است، باید پایان داده شود.
کانون نویسندگان ایران پروندهسازی و صدورحکم های سرکوبگرانه بر ضد رضا خندان (مهابادی)، بکتاش آبتین و کیوان باژن را محکوم میکند و خواهان لغو بیقید و شرط این حکمها و مختومه کردن پرونده است. همچنین از همهی نویسندگان و انسانهای مدافع آزادی بیان میخواهد تا از هر راه ممکن به دفاع از این سه نویسنده بپردازند.
کانون نویسندگان ایران
۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۸
واکنشها در بارهی زندانیان کانون نویسندگان
اطلاعیه حزب کمونیست کارگری در ارتباط با دستگیری اعضای کانون نویسندگان
جمهوری اسلامی سه عضو کانون نویسندگان را زندانی کرد!
طبق اطلاعیه ای که کانون نویسندگان ایران منتشر کرده است، امروز ۵ مهر سه عضو این کانون زندانی شدند.
رضا خندان (مهابادی) و بکتاش آبتین، دو عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران، و کیوان باژن عضو پیشین هیئت دبیران جهت اجرای احکامی که قبلا علیه آنها صادر شده بود، به زندان اوین منتقل شدند.
رضا خندان (مهابادی) و بکتاش آبتین هر یک به شش سال و کیوان باژن به سه سال و شش ماه زندان محکوم شدهاند.
در یک اقدام مبارزاتی، جمعی از اعضای کانون نویسندگان و تعدادی از شاعران و نویسندگان از ساعت نه و نیم صبح امروز در اعتراض به زندانی کردن سه نویسنده در مقابل زندان اوین اجتماع کردند و تا آخرین لحظه با آنان همراه بودند.
رژیم جنایتکار اسلامی هرچه بیشتر خود را در محاصره اعتراضات مردم می بیند، شدت سرکوب را بیشتر میکند. این تنها راه باقیمانده حکومت برای بقا است. اما حکومتی که اینچنین بی آبرو و منفور است و از هر سو زیر ضرب اعتصابات و اعتراضات قرار گرفته و راه حلی برای غلبه بر بحران عمیق و همه جانبه خود ندارد، با هیچ درجه سرکوب و دستگیری و اعدام نیز نجات نخواهد یافت.
اعضای کانون نویسندگان، کارگران و معلمان زندانی، فعالین حقوق زن، فعالین اعتراضات دانشجویی، معترضین آبان ۹۸ و دی ۹۶ و کلیه زندانیان سیاسی و عقیدتی باید فورا و بی قید و شرط آزاد شوند.
حزب کمونیست کارگری زندانی کردن سه عضو کانون نویسندگان را شدیدا محکوم میکند و کلیه مردم آزاده و معترض را به گسترش اعتصاب و اعتراض برای آزادی زندانیان سیاسی و برای سرنگونی رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی فرامیخواند.
حزب کمونیست کارگری ایران
۵ مهر ۱۳۹۹، ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۰
بیانیه سندیکاهای فرانسوی ... ایران: همبستگی با قربانیان سرکوب
۶ اکتبر ۲۰۲۰
در ایران خواست ایجاد تشکلات سندیکایی مستقل از حکومت یک جرم محسوب می شود.
جعفر عظیم زاده از رهبران "اتحادیه آزاد کارگران ایران"، در حال گذراندن محکومت ۶ ساله اش در زندان بود که در ۱۸ مارس ۲۰۲۰ خبر آزادی اش را به اطلاعش می رسانند. اما به ناگهان او را به زندان رجایی شهر در شهرستان کرج واقع در غرب تهران منتقل و در یک سلول انفرادی زندانی می کند. او به خاطر اعتصاب غذاهای متعدد و ابتلا به کرونا ویروس به شدت تضعیف شده است.
اسماعیل عبدی و محمد حبیبی، دو معلم سندیکالیست در شرایط بینهایت وخیمی در زندان به سر می برند.
بسیاری از دگراندیشان و افرادی که حکومت از عقایدشان خشنود نیست، در وضعیت مشابه ای قرار دارند، از جمله سه عضو کانون نویسندگان ایران به نام های بکتاش آبتین، رضا خندان و کیوان باژن. آن ها با محکومیت های ۳ تا ۵ سال زندانی می شوند. علت محکومت آن ها فعالیت در چارچوب فعالیت های فرهنگی کانون نویسندگان و سازماندهی یک مراسم بزرگداشت برای احمد شاملو، شاعر ایرانی که در سال ۲۰۰۰ فوت کرد.
نسرین ستوده وکیل دادگستری و مبارز حقوق بشر، محکوم به ۱۲ سال زندان به خاطر وکالت از یک زن جوان معترض به حجاب. او در اعتراض به شرایط زندان در تاریخ ۱۱ اوت ۲۰۲۰ به اعتصاب غذا دست می زند. به دلیل وخامت سلامتی اش در ۱۹ سپتامبر به بخش مراقبت های ویژه بیمارستانی در تهران منتقل می شود. در ۲۴ سپتامبر، علی رغم وضعیت سلامتی اش، او را دوباره به زندان اوین برمی گردانند.
تراکم جمعیتی زندان ها در ایران به مراتب بیشتر از ظرفیت آن ها است و زندان ها بسیار غیر بهداشتی هستند. دسترسی به امکانات درمانی بسیار محدود و حتی به میزان صفر می باشد. این شرایط محیط مناسبی برای شیوع کرونا ویروس هستند، همان طور که گزارش ژوئیه ۲۰۲۰ سازمان عفو بین الملل، از وضیعت وحشتناک زندان های ایران پرده برمی دارد.
به دلایل فوق ما سازمان های سندیکایی فرانسوی خواستار:
آزادی بدون قید و شرط نسرین ستوده، جعفر عظیم زاده، اسماعیل عبدی، محمد حبیبی و کلیه کارگران، سندیکالیست ها و نویسنده ها و زندانیان عقیدتی زندانی هستیم.
اتخاذ اقدامات لازم به منظور حفاظت همه افراد زندانی در برابر کرونا ویروس و ارائه خدمات درمانی به آن ها هستیم.
کنفدراسیون دموکراتیک فرانسوی کار (س. اف. د. ت)
کنفدراسیون عمومی کار (س. ژ. ت)
کنفدراسیون متحده سندیکایی (اف. اس. او)
اتحاد سندیکایی همبستگی (سولیدر)
اتحاد ملی سندیکاهای مستقل (او. ان. اس. آ)
نامهی شماری از نویسندگان به انجمن جهانی قلم؛ آزادی فوری نویسندگان و روزنامهنویسان در بند را بخواهید
تعدادی از اساتید دانشگاه و نویسندگان سرشناس ایرانی با امضای نامه ای مشترک خطاب سرگشاده به انجمن جهانی قلم و سازمان های مدافع حقوق بشر با اشاره به بازداشت بکتاش آبتین، کیوان باژن و رضا خندان مهابادی، اعضای کانون نویسندگان و نیز خبرنگار و پژوهشگر جامعهشناسی، خسرو صادقی بروجنی از این نهادها خواستند “صدای همکاران زندانی ما را به گوش مردم جهان رسانیده و با تمامی امکانات خود آزادی فوری آنها را بخواهید.” آنها در این نامه از وضعیت سلامتی این زندانیان عقیدتی به دلیل شیوع ویروس کرونا در زندانهای ایران ابراز نگرانی کردند.
متن کامل این نامه:
آزادی فوری نویسندگان و روزنامهنویسان در بند را بخواهید!
در ماه گذشته، سه تن از نویسندگان، مترجمان و اعضای کانون نویسندگان ایران، بکتاش آبتین، کیوان باژن و رضا خندان مهابادی، و نیز خبرنگار و پژوهشگر جامعهشناسی، خسرو صادقی بروجنی، به اتهامهایی چون «تبلیغ علیه جمهوری اسلامی» و «اجتماع و تبانی بهقصد اقدام علیه امنیت ملی»، محکوم و زندانی شدند.
این اتهامها واهی و دروغ محضاند. هدف اصلی این محکومیتها و بازداشتها افزایش فشار بر نویسندگان و مردم ایران است.
زندانی کردن نویسندگان در زمانی رخ میدهد که جهان با بیماری همهگیر کووید۱۹ درگیر است و ایران، و بهویژه زندانها در ایران، بهدلیل شمار روزافزون بیماران مبتلا به ویروس کرونا در وضعیتی بحرانی است.
ما نویسندگان و استادان دانشگاه امضا کنندهی این نامه از شما میخواهیم که صدای همکاران زندانی ما را به گوش مردم جهان رسانیده و با تمامی امکانات خود آزادی فوری آنها را بخواهید.
با احترام:
یرواند آبراهامیان، داریوش آشوری، سهیل آصفی، بابک احمدی، سهراب بهداد، آزاده پارساپور، اکرم پدرامنیا، سعید حریری، نسیم خاکسار، مهرداد درویشپور، منیرو روانیپور، فرج سرکوهی، رضا علامهزاده، مراد فرهادپور، فرشین کاظمینیا، آرش کیا، امیر کیانپور، ایمان گنجی، مهران مصطفوی، اکبر معصومبیگی، فرهاد نعمانی، آذر نفیسی، پیمان وهابزاده، محسن یلفانی.