زنان در جنبش مشروطه
زنان در جنبش مشروطه همدوش و همراه مردان بودند، جنبش مشروطیت ایران جنبشی ضداستبدادی و بر علیه سنت گرایی بود. حضور فعال زنان ونقش آنان درتحولات اجتماعی ومبارزات مردمی به عنوان نیمی از جامعه، همواره نمود بارزی در تاریخ معاصر ایران زمین بودهاست.[۱]در حقیقت جنبش ملی زنان یک خرده جنبش بود که با جنبش عمومی همکاری میکرد و هدفش استقلال ایران و اجرای قانون اساسی بود.[۲]در جنبش مشروطیت با وجود سنتها و فرهنگهای بازدارنده، ۲۰ زن در صحنه نبرد با مستبدین و ستمکاران به شهادت رسیدند. یکی از زنان انقلابی تبریز بنام زینب پاشا درجمع تبریزیها، در ترغیب مردان برای قیام فریاد زد:
«اگر شما مردان جرأت ندارید جزای ستم پیشهگان را کف دستشان بگذارید… ما جای شما با ستمکاران میجنگیم».
انقلاب مشروطه، نقطه عطفی برای خروج زنان از انزوای «اندرونی» های تنگ خانگی و رفتن به خیابانها شد. تاریخ مبارزات زن ایرانی یک راه طی شده ۱۵۰ساله است و در طول تاریخ، زنان همواره در اعتراض و نبرد باقدرتهای مستبد حاکم بهای گزافی پرداختهاندو آنچه که زنان در پی آن بودند آزادی انتخاب و حق تعیین سرنوشت خود بود.[۳]فارغ از اینکه جرقه بیداری زنان آن عصرچگونه و با کدام ماجرا زده شد و مطالبات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آنها تا چه حد در جریان انقلاب مشروطه محقق گردید، باید پذیرفت مهمترین دستاورد جنبش مشروطیت برای جامعه زنان آن بود که متوجه تأثیرگذار بودن خود در جریانات سیاسی واجتماعی جامعه شدند و دریافتندکه آنان نیز نیمی از جامعه ایران هستند که میتوانند همچون مردان درتعیین سرنوشت خود و کشورشان مؤثر باشند. واین گونه بود که یک جنبش و بیداری اجتماعی را تجربه کردندو به این آگاهی رسیدند که زنان از هر طبقهای باید برای احقاق حقوق خود مبارزه کنند.[۴]
ابتدا زنان تصور مشخصی از خواستهای مستقل خود نداشتند و فکر میکردند که با استقرار حکومتی ملی و مشروطهخواه، به آزادی و حقوق خود مانند همه مردم ایران، دست مییابند، اما با تصویب قانون اساسی مشروطه و قرار دادن زنان در ردیف دیوانگان و کودکان و محرومیت آنها از حق رای، زنان مشروطه خواهی که در این نبرد ازچیزی فروگذار نکرده بودند برای بدست آوردن خواستههای خود تلاش کردند و نخستین نطفههای جنبش زنان ایران را شکل دادند. جنبشی که اهدافی ملی و عدالتخواهانه داشت و با تأسیس مدارس دخترانه و انجمنهای زنان حمایت میشد.[۵]
پیشینه ومصادیق حضورزنان درجنبش مشروطیت
قبل از مشروطیت دراواخر دوره قاجاریه عرصه بر زنان بسیار تنگ بود اکثر مرتجعین درس خواندن و با سواد شدن زنان را حرام و گناه میدانستند. در این عصر رسم بر این بود که درخیابانهای تهران زنان از یک طرف و مردان از طرف دیگر عبور میکردند و سوار شدن زن و مرد بریک درشکه ممنوع بود و در یک جمله در این دوران زن بودن به معنای پست بودن بود و در چنین اتمسفری بود که زنان آگاه و مبارز به تلاشی وقفه ناپذیر برای باز کردن مدارس دخترانه و با سواد کردن زنان میپرداختند.[۶]
فضای ملتهب و متلاطم مشروطه و مشروطه خواهی باعث شد تا بخش دیگری از زنان ایرانی از سرنوشت سیاسی و اجتماعی خود، آگاه شوند و در راه اعتلای آن دوشادوش مردان به نبرد بپردازند و با حضور در عرصههای اجتماعی و مبارزاتی از کنج خانه خارج شده و نقش منفعل قبلی را کنار بزنند. جنبش تنباکو در سال ۱۲۷۵ و بحران نان در دو سال پس از آن در حقیقت اولین نشانههای ورود زنان به عرصه اجتماعی بود.[۷]
نمونههای حضور زنان در مبارزات مشروطه
حضور زنان درلغو قرارداد رژی (نهضت تنباکو)، همچون نخستین مبارزهٔ جمعی ایرانیان علیه استبداد داخلی و نفوذ خارجی؛
اقدامات انقلابی و مسلحانهٔ زینب پاشا در تبریز
همراهی زنان با مهاجرت علما
اقدامات انجمنهای نسوان در فشار برای تکمیل قانون اساسی
حمایت زنان از تأسیس بانک ملی
و قیام زنان علیه بمباران مجلس.[۸]
آغاز مشروطیت و نقش زنان
در آن روزگار، زنان بخوبی دریافته بودند که برای رسیدن به آرمانهای خویش نخست باید استبداد را از ریشه برکنند تا بتوانند حکومت قانون را برقرار کنند. از این رو زنان با جسارت و شجاعت بسیار در صحنه جنبش حضور یافتند و برای پیروزی آن با تمام قوا کوشیدند چندان که لباس رزم پوشیدند و حتی بی آنکه مردان مجاهد و فرماندهان ایشان آگاه شوند جنگیدند و زندگی خویش را نیز در این راه باختند.[۹]برخی از انجمنها و سازمانهای مخفی زنان در نبردهای مسلحانه برای مشروطیت شرکت کردند برای مثال، در نبردی مسلحانه که بین موافقان و مخالفان مشروطه در آذربایجان درگرفت، اجساد ۲۰ زن در لباس مردانه پیدا شد. در سال ۱۲۹۰ق هنگامیکه برخی نمایندگان مجلس خواستههای روسها را قبول کرده بودند ،۳۰۰ نفر از زنان با تپانچه وارد مجلس شدند تا آنان را وادار به حراست از آزادی و تمامیت ارضی کشور کنند.[۱۰]
همچنین میگویند هنگامیکه ستارخان در جریان مبارزات مسلحانه بر بالین سربازی رفت که اجازه نمیداد زخمش را مداوا کنند و به او گفت: «پسرم تو نباید بمیری، ما به نیروی تو، به اراده آهنین تو نیاز داریم. چرا نمیگذاری زخمت را مداوا کنند؟» پاسخ شنید که «من زن هستم».[۱۱]زنان معترض ایرانی در انقلاب مشروطه نقش مؤثری و چشمگیری داشتند. مورگان شوستر در اثر معروف خود موسوم به «اختناق ایران» که در سال ۱۹۱۲م منتشر شد؛ برای نخستین بار گزارشی از انجمنهای نیمه سری زنان ایرانی که در جریان انقلاب مشروطیت تأسیس شدند ، منتشر کرد. وی خدمات ارزشمند زنان ایرانی را در راستای تحقق انقلاب مشروطه میستاید وبر این باور است که یک شبه زنان محجوب ایرانی که تجربه سیاسی و اجتماعی چندانی نداشتند، آموزگار، روزنامه نویس، مؤسس باشگاههای زنان وسخنگوی مباحث سیاسی شدند.[۱۲] حضور زنان در انقلاب مشروطه سبب شکلگیری فعالیتهای اجتماعی هدفدار و سازمانیافته شد. در صدر مشروطیت با همت زنان مبارز، مدارسی برای آموزش دختران و زنان تأسیس میشد کاری که در آن زمان شهامت زیادی میخواست و این افراد مورد تکفیر مرتجعان زمان قرار میگرفتند. یکی از این زنان مبارز بیبیخانم استرآبادی بود که مدرسه دوشیزگان را به سبک نوین در سال ۱۳۲۴ق افتتاح نمود. این مدرسه در جامعه آن روز بسیار جنجالبرانگیز بود، بطوریکه شیخ فضلالله نوری فتوا میداد که تأسیس مدارس دخترانه خلاف شرع اسلام است و سید علی شوشتری در شاه عبدالعظیم بست نشسته و مینوشت که : «وای بحال مملکتی که در آن مدرسه دخترانه دایر گردد».[۱۳]
تشکلهای زنان در جنبش مشروطیت
تشکلها و سازمانهای زنان که در دوره اول انقلاب مشروطیت، در دفاع از این جنبش و احقاق حق برابری و رفع ستم بر زنان بوجود آمدند بسیار زیاد و متنوع بودند ولی به دلیل جو استبدادی حاکم بر جامعه، وجود آنان، برای سالهای متمادی پنهان نگاه داشته شدند. نویسندگان بزرگ و مورخین شاخص مشروطیت مانند کسروی، ملکزاده، آدمیت، نظام مافی، محیط مافی، ناظمالاسلام کرمانی، صفائی، دولتآبادی، رضوانی و دیگران نیز با اینکه در آثار خود اشاراتی به این انجمنها و شوراها کردهاند ولی بهدلایل گوناگون از معرفی کامل آنها سر باز زدهاند.[۱۴] برخی از انجمنهایی که در دوره اول مشروطیت ایجاد شدند عبارتند از: انجمن آزادی زنان، اتحادیه غیبی نسوان، انجمن نسوان وطن، شرکت خیریه خواتین ایران، اتحادیه نسوان، انجمن همت خواتین و شورای هیئت خواتین.[۱۴]
معروفترین زنان مشروطه وفعالیتهای آنان
زنان فعال در دوران مشروطیت به تأسیس انجمنهای زنان، مدارس دخترانه، کلاسهای بزرگسالان و در مراحل بعدی به چاپ روزنامه همت گماشتند.[۱۵]آنها با تشکیل انجمنها و احزاب و تشکلهای مدنی پرداختند به جنگ با فرهنگ سنتی رفتند و برای ارتقاء علمی و سیاسی خود بها پرداختند.[۳] برخی از این زنان عبارتند از:
بیبیخانم استرآبادی
بیبی خانم استرآبادی ازجمله زنان فعال در دوران مشروطیت بود که در بالابردن سطح آگاهی نقش داشت، او کتاب معایب الرجال رادر ۳۱۳ه.ق نوشت ودر این کتاب عنوان میکند که هیچ مردی از زنی بالاتر نیست و هیچ زنی نیز از مردی پایینتر نیست. بی بیخانم از آنجایی که معتقد بود پسر و دختر باید یکسان آموزش ببینند و کسب معرفت کنند، در این راه خاموش ننشست. او برای رفع ظلم از زنان و رشد و آگاهی و تربیت آنان، در ۱۳۲۴ هجری قمری، نخستین مدرسه دخترانه تهران را با نام دبستان دوشیزگان تأسیس کرد.[۱۶]
تاجالسلطنه
تاجالسلطنه از زنانی بود که با افکار نوین اجتماعی، تاریخ فرانسه، اهمیت تدوین قوانین مدنی و تعلیموتربیت و چهرههای سیاسی آن زمان مانند بیسمارک آشنایی یافت واین موضوع باعث افزایش آگاهی او نسبت به مسائل اجتماعی و سیاسی شد، تاجالسلطنه دختر ناصرالدینشاه بود. او خاطراتی را از وضعیت اجتماعی زنان آن دوران به رشته تحریر درآورد و در آن، به تشویق زنان برای احقاق حقوق خود پرداخت. او در خاطرات خود به قراردادهایی که نتیجهای جز پریشانحالی و فقر برای ملت ایران دربر نداشته، اشاره نمود و به واگذاری نفت مناطق بختیاری به انگلیسیها واکنش نشان دادو آنرا به نقد کشید. تاجالسلطنه از زنان درباری پیشرویی بود که با شناخت اوضاع اجتماعی دوران خود گامهای مهمی در راستای روشنگری زنان و حقوقشان برداشت.[۱۶]
افتخارالسلطنه
افتخارالسلطنه از دختران ناصرالدینشاه قاجار بود. او انجمن «حریت زنان» را در سال ۱۳۲۵ هجری قمری با کمک سایر زنان آزاده آن روزگار، تشکیل داد. از اهداف مهم این انجمن تلاش برای راهیابی زنان به جامعه و شرکت در فعالیتهای اجتماعی همدوش مردان بود تا بتوانند کسب حقوق اجتماعی و سیاسی خود برسند.[۱۶]
زینبپاشا
زینبپاشا، از پیشتازان زن مبارز در جنبش مشروطه با چهره یک زن شجاع و حقطلب و عدالتخواه هنوز هم نامش در آذربایجان بر سر زبانهاست. او سردسته زنان مبارز و انقلابی تبریز بودکه در جریان نهضت تحریم تنباکو با تعدادی از زنان چادری مسلح که چادرهای خود را به کمر بسته بودند، در برابر مأموران حکومتی که به زور و ارعاب مغازهها را باز کرده بودند، ایستادند و بازاریان را تشویق نمودند که دکانهایشان را ببندند. زینبپاشا هنگام قحطی مصنوعی تبریز، با جمعی از زنان مبارز درب انبارهای گندم مالکان را باز میکرد و در اختیار نیازمندان میگذاشت. زینبپاشا و دسته زنان همراه او همواره با کانونهای فساد مبارزه میکردند و سپس پنهان میشدند و کسی به هویت آنان پی نمیبرد. زینبپاشا به بیبیشاهزینب، زینبباجی و دهباشیزینب نیز معروف بود.[۱۶]
مزینالسلطنه
مریم عمید ملقب به مزینالسلطنه از زنان آگاه و روزنامهنگاردر دوران قاجار بود که دومین نشریه زنان ایران «روزنامه شکوفه» را در سال ۱۳۳۲ منتشر کرد. تحصیلات اولیه خود را در خانه نزد پدر فراگرفت و پس از آن نیز به فراگیری علم و دانش پرداخت. زبان فرانسه و فن عکاسی را نیز آموخت. مزینالسلطنه در دوران مشروطه با تأسیس روزنامه شکوفه وارد عرصه فعالیت مطبوعاتی شد و در آگاهنمودن زنان و مبارزه با خرافات و جهل نقش مهمی ایفا کرد[۱۶]
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ فرادید مجله تاریخ ایران -کوششهای زنانه برای مشروطه-فائزه توکلی
- ↑ مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی -جنبش بیداری زنان همزمان با مشروطه
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت ایران -مبارزات 150ساله زن ایرانی
- ↑ عصر پرس -نقش و جایگاه زنان در انقلاب مشروطه
- ↑ نصور-اولین اقدامهای زنان مشروطه خواه :مریم رحمانی
- ↑ عبدالحسن ناهیدکتاب زنان ایرانی درجنبش مشروطیت ص 17
- ↑ پایگاه جامع تاریخ معاصر ایران -جنبش بیداری زنان همزمان با مشروطه
- ↑ عبدالحسین ناهید-فصلهای 2تا 7کتاب زنان ایرانی در جنبش مشروطیت
- ↑ سایت پژواک ایران -زن ایرانی و انقلاب مشروطه در ایران -مریم رحمانی
- ↑ مورخان -زنان و انقلاب مشروطه
- ↑ عبدالحسین ناهیدص86
- ↑ مورخان -زنان و انقلاب مشروطه
- ↑ عبدالحسن ناهید -ص17کتاب زنان ایران در جنبش مشروطه
- ↑ ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ وآنیوز-جنبشهای زنان ایران در دوران انقلاب مشروطه
- ↑ مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی -جنبش بیداری زنان همزمان با مشروطه
- ↑ ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ ۱۶٫۲ ۱۶٫۳ ۱۶٫۴ روزنامه شرق -کوششهای زنانه برای مشروطه-فائزه توکلی