کاربر:Khosro/صفحه تمرین1

کامران میرزا نایبالسلطنه، (متولد ۱۲۷۲ قمری، تهران – درگذشته ۱۳۰۷ ش، تهران)، سومین پسر زندهمانده ناصرالدین شاه قاجار و تنها فرزند منیرالسلطنه بود. مادرش دختر معمارباشی شاه بود و نسب غیرقاجاری او مانع از رسیدن کامران به ولیعهدی شد، هرچند شاه علاقه خاصی به او نشان میداد. در کودکی به مقام نیابت سلطنت رسید و از ششسالگی حکومت تهران را بر عهده گرفت. تحصیلاتش در فنون نظامی بود و به سرعت به درجات سرهنگی و سرتیپی رسید. در نوجوانی فرماندهی قوا را به دست آورد و لقب امیرکبیر گرفت. ازدواج اولش با سرورالدوله در ۱۲۸۸ قمری بود و از این ازدواج فرزندان متعددی داشت، از جمله ملکه جهان که مادر احمد شاه شد.
کامران میرزا نقشهای کلیدی مانند وزارت جنگ (از ۱۲۹۷ قمری)، حکومت تهران (با وقفهها تا ۱۸۹۶)، و فرماندهی نظامی داشت. در حوادثی مانند اعتراضات رژی تنباکو (۱۳۰۹ قمری) دخیل بود و به دلیل مدیریت ضعیف مورد انتقاد قرار گرفت. رقابت با برادرانش، به ویژه ظلالسلطان و مظفرالدین میرزا، بخشی از زندگی او بود. پس از ترور ناصرالدین شاه در ۱۳۱۳ قمری، از صحنه قدرت عقبنشینی کرد و در دوران مظفرالدین شاه و محمدعلی شاه، سمتهای موقتی مانند وزارت جنگ داشت. در انقلاب مشروطه، موضع ضد مشروطه گرفت و با شیخ فضلالله نوری همکاری کرد. در ۱۲۹۵ شمسی به استانداری خراسان منصوب شد اما زود برکنار گردید. او شاهد انقراض سلسله قاجار و انتقال قدرت به پهلوی بود.
کامران میرزا به خاطر سوءاستفاده از قدرت، تجارت اسلحه، و آزار بابیه و بهائیه شناخته میشود، اما در خاطرات برخی به عنوان فردی خوشبرخورد و سخاوتمند توصیف شده. او حداقل ۱۱ همسر داشت و فرزندان زیادی، از جمله بیش از ۱۰ دختر و ۱۰ پسر. مدفن وی در حرم شاه عبدالعظیم یا حرم حضرت معصومه قم است. (ایرانیکا آنلاین، پژوهشکده تاریخ معاصر، جام جم آنلاین)
زندگی اولیه و خانواده
کامران میرزا نایبالسلطنه در نوزدهم ذیالقعده ۱۲۷۲ قمری (معادل تقریبی ۱۸۵۶ میلادی) در تهران متولد شد. او سومین پسر زندهمانده ناصرالدین شاه قاجار بود و تنها فرزند منیرالسلطنه، دختر محمدتقی خان معمارباشی. پیش از تولد کامران، ناصرالدین شاه از همسران متعدد خود ده پسر داشت، اما تنها دو نفر زنده مانده بودند: سلطان مسعود میرزا (ظلالسلطان) و مظفرالدین میرزا. نسب خانوادگی شکوهالسلطنه، مادر مظفرالدین میرزا، که از قبیله قاجار بود، او را بر برادران دیگر برتر میکرد، اما ناصرالدین شاه علاقه خاصی به کامران نشان میداد و این علاقه را پنهان نمیکرد. (پژوهشکده تاریخ معاصر)
مادر کامران میرزا، منیرالسلطنه، به دلیل عدم تعلق به خاندان قاجار، مانع از رسیدن پسرش به مقام ولیعهدی شد، مشابه وضعیت ظلالسلطان که مادرش نیز غیرقاجاری بود. با این حال، کامران در نظام پدرسالارانه قاجار، جایی که شاه علاقه شخصی را بر سنتهای جانشینی ارجح میدانست، از حمایت پدر برخوردار بود. در سال ۱۲۷۵ قمری، در حالی که کامران هنوز کودک بود، ناصرالدین شاه او را به مقام نیابت سلطنت منصوب کرد، که این عنوان بیشتر جنبه تشریفاتی و ابراز محبت داشت. دو سال بعد، مظفرالدین میرزا به حکومت آذربایجان منصوب گردید، که نشاندهنده اولویتبندی شاه در جانشینی بود. (ایرانیکا آنلاین)
تحصیلات و ورود به مناصب اولیه
کامران میرزا توسط معلمان خصوصی آموزش دید و در مدرسه دارالفنون در فنون نظامی تعلیم یافت. او به عنوان افسر نظامی آموزش دید و در سال ۱۲۸۱ قمری به درجه سرهنگی و در سال ۱۲۸۲ قمری به سرتیپی ارتقا یافت. این پیشرفت سریع در سنین نوجوانی نشاندهنده اعتماد ناصرالدین شاه به او بود. در سال ۱۲۷۷ قمری، در حالی که تنها شش سال داشت، با پیشکاری پاشاخان امینالملک به حکومت تهران منصوب شد. این منصب اولیه او را در مرکز قدرت قرار داد و اجازه داد تا در امور اداری تهران دخیل شود.
در سال ۱۲۸۳ قمری، کامران میرزا اولین تجربه نیابت سلطنت را طی سفر ناصرالدین شاه به خراسان کسب کرد. دومین تجربه در سال ۱۲۸۷ قمری، هنگام سفر شاه به عتبات عالیات رخ داد. این تجربیات اولیه او را با مسئولیتهای حکومتی آشنا کرد. در سال ۱۲۸۵ قمری، پس از عزل عزیزخان مکری از سمت سردارکل، ناصرالدین شاه کامران را به فرماندهی کل قوا منصوب کرد و لقب امیرکبیر را به او داد، که این لقب یادآور معلم سابق شاه بود. (جام جم آنلاین)(پژوهشکده تاریخ معاصر)
ازدواج و خانواده
کامران میرزا حداقل یازده همسر داشت، اما اولین ازدواج دائمی او در شعبان ۱۲۸۸ قمری با سرورالدوله، دختر سلطانمراد میرزا حسامالسلطنه (فاتح هرات و پسر عباس میرزا) بود. مراسم عروسی پنج شبانهروز طول کشید و نشاندهنده جایگاه بالای او در دربار بود. از این ازدواج، سه دختر و یک پسر متولد شدند، اما تنها دختر ملکه جهان (متولد ۱۸۷۵ میلادی) زنده ماند. ملکه جهان بعدها با محمدعلی میرزا (پسر کامران میرزا) ازدواج کرد و مادر احمد شاه شد. کامران میرزا شهرت به روابط جنسی گسترده داشت و حداقل نه دختر و ده پسر (شاید بیش از بیست فرزند) از همسران و کنیزان مختلف داشت.
از فرزندان سرورالدوله میتوان به معصومه، قمرالملوک، فتحعلی میرزا، محمدمهدی میرزا ظلالسلطنه اشاره کرد. کامران میرزا هشت فرزند دیگر از همسران دیگر داشت، از جمله یکی از منیراعظم. او پس از جدایی عزیزالسلطان از دختر ناصرالدین شاه، با وی ازدواج کرد و صاحب فرزند شد. قهرمان میرزا عینالسلطنه در خاطرات خود نوشت که کامران افراد بیپدر و مادر و شرور را به خدمت میگرفت، اما اقوام محترم و شاهزادگان را نه، در حالی که میتوانست دویست شاهزاده را صاحبنان کند. (ایرانیکا آنلاین)(جام جم آنلاین)
نقشهای اداری و نظامی
مناصب اولیه و گسترش قدرت
پس از بازگشت ناصرالدین شاه از سفر اروپا در ۱۲۹۵ قمری، کامران میرزا حکومتهای متعددی دریافت کرد: اداره تهران، وزارت تجارت، امور علما و شاهزادگان و تجار، و حکومتهای قزوین، گیلان، مازندران، دماوند، فیروزکوه، قم، کاشان، ساوه، ملایر، تویسرکان، نهاوند، استرآباد، شاهرود، بسطام، دامغان، سمنان. در سال ۱۲۹۸ قمری، استرآباد با کاشان تعویض شد و به انیسالدوله داده گردید. در ۱۲۹۷ قمری، پس از عزل میرزا حسین خان سپهسالار، به وزارت جنگ منصوب شد و شاه اعلام کرد ریاست قشون با خود اوست، اما کامران را نماینده خود قرار میدهد. (پژوهشکده تاریخ معاصر)
فرماندهی نظامی و اصلاحات
کامران میرزا در سال ۱۳۰۱ قمری از سوی شاه هشدار دریافت کرد که اگر قشون را منظم نکند، عزل خواهد شد. او تلاشهایی برای اصلاح نظامی انجام داد، اما این تلاشها اغلب ناکارآمد بودند. در سال ۱۳۰۹ قمری، بودجه نظامی را از بودجه دولتی جدا کرد و کنترل شخصی بر آن اعمال کرد. او عمویش محمدابراهیم خان را مسئول امور مالی نظامی کرد. کامران میرزا در تجارت اسلحه دخیل بود، مانند فروش تفنگهای ورندل اتریشی به قبایل کرد و لر، که برخی به شورشیان ارمنی رسید و اعتراضاتی برانگیخت. (ایرانیکا آنلاین)
حکومت تهران و سوءاستفادهها
به عنوان حاکم تهران، کامران میرزا از موقعیت خود برای کسب سود شخصی استفاده کرد. او شورای تجار را در ۱۳۰۱ قمری منحل کرد، مالیات بر قصابان و نانوایان وضع کرد، بدهیهای خود را پرداخت نکرد، و با کنترل دزدان، غنایم را تصاحب میکرد. او صاحب محله کامرانیه در شمیران، کاخ تابستانی کامرانیه، بازارچه نایبالسلطنه، و بیست مغازه در نایب عباس بود. نگهبانان خصوصیاش لباس اتریشی میپوشیدند. او در آزار بابیه و بهائیه نقش داشت، با دستگیریها، جاسوسی، شکنجه و باجگیری. (ایرانیکا آنلاین)
رقابت با برادران و دربار
رقابت شدیدی بین کامران میرزا، ظلالسلطان و مظفرالدین میرزا برای جلب نظر پدر وجود داشت. محمدحسن خان اعتمادالسلطنه در خاطرات خود به این اشاره کرده، مانند ششم جمادیالاولی ۱۲۹۸ قمری که شاه ولیعهد را بیحال و نایبالسلطنه را طفل ستود، و دهم ربیعالثانی ۱۲۹۹ قمری که ظلالسلطان با نمایش نظامی تلاش کرد برتری نشان دهد. مخالفان از این اختلافات سوءاستفاده میکردند و حاج سیاح به کامران هشدار داد. در ۱۳۰۱ قمری، شاه قصد انتقال ریاست قشون به ظلالسلطان داشت، اما میرزا علی خان امینالدوله مانع شد.
عکس تاریخی از کامران میرزا و مظفرالدین میرزا نشاندهنده رابطه برادرانه ظاهری اما رقابت سیاسی است. کامران دست بر شانه برادر گذاشته، که نماد کنترل است. مظفرالدین میرزا در تبریز احساس حاشیهنشینی میکرد، در حالی که کامران در تهران قدرت داشت. این عکس بخشی از استفاده دربار قاجار از عکاسی برای نمایش قدرت و وحدت بود. (پژوهشکده تاریخ معاصر) (یک پزشک)
حوادث کلیدی
اعتراضات رژی تنباکو
در سال ۱۳۰۹ قمری (۱۸۹۱-۹۲ میلادی)، کامران میرزا در اعتراضات رژی تنباکو دخیل بود. او رشوه انگلیسیها را پذیرفت و سعی کرد استعمال تنباکو در حرمسرای شاه را از سر بگیرد. در آشوب ۴ ژانویه ۱۸۹۲، مدیریت او منجر به کشته شدن ۶ تا ۳۰ نفر شد و شهرت او را به دلیل ناکارآمدی خدشهدار کرد. او به دلیل دشمنی با امینالسلطان، از مخالفان امتیاز تنباکو شناخته میشد و پس از فتوای حرمت، قلیان برای مدعوین آورد اما خود امتناع کرد. (ایرانیکا آنلاین، جام جم آنلاین)
ترور ناصرالدین شاه و پس از آن
کامران میرزا در آزار مخالفان مانند جمالالدین افغانی، ملکم خان، میرزا رضا کرمانی و حاج سیاح محلاتی نقش داشت. میرزا رضا کرمانی را ۱۸-۲۰ ماه در قزوین زندانی کرد و تحقیر نمود، که این امر به ترور شاه در ۱۹ آوریل ۱۸۹۶ (۱۳۱۳ قمری) کمک کرد. پس از ترور، کامران از نظارت بر امور خودداری کرد، در اندرونی پنهان شد و حتی در تشییع جنازه پدر شرکت نکرد. (ایرانیکا آنلاین)
با سلطنت مظفرالدین شاه در ۱۸۹۶، کامران تمام مناصب را از دست داد و از دربار عقبنشینی کرد. او به وزیرمختاران روسیه و انگلیس پناه برد و امنیت خواست. در دوره پایانی مظفرالدین شاه، دوباره به وزارت جنگ منصوب شد و ۴۰ روز در دوران محمدعلی شاه این سمت را داشت، اما امینالسلطان او را عزل کرد. (پژوهشکده تاریخ معاصر)
نقش در انقلاب مشروطه
کامران میرزا موضع ضد مشروطه داشت. او با شیخ فضلالله نوری همکاری کرد و انجمن علمیه ضد مشروطه را تأسیس نمود. در ۱۹۰۸، در تظاهرات باغ شاه شرکت کرد و در دسامبر ۱۹۰۸، مجمعی از علما و اشراف تشکیل داد تا شاه از وعدههای پارلمانی عقبنشینی کند. در آوریل-مه ۱۹۰۹، توسط محمدعلی شاه به نخستوزیری منصوب شد، اما در ژوئیه ۱۹۰۹ پس از خلع شاه، به سفارت روسیه پناه برد. (ایرانیکا آنلاین)
در کتاب «تاریخ مشروطه ایران» احمد کسروی، کامران میرزا به عنوان یکی از مخالفان مشروطه توصیف شده که در حمایت از استبداد محمدعلی شاه نقش داشت. همچنین، در «تاریخ بیداری ایرانیان» ناظمالاسلام کرمانی، همکاری او با نیروهای ضد مشروطه برجسته است. (احمد کسروی «تاریخ مشروطه ایران»، ناظمالاسلام کرمانی «تاریخ بیداری ایرانیان»)
سالهای پایانی و مرگ
در ۱۲۹۵ شمسی (۱۹۱۶-۱۷ میلادی)، احمد شاه کامران میرزا را به نیابت تولیت آستان قدس رضوی و استانداری خراسان منصوب کرد، اما یک سال بعد برکنار شد. او شاهد خلع نوهاش احمد شاه و انقراض سلسله قاجار در انتقال قدرت به پهلوی بود. کامران میرزا در ۱۳۰۷ شمسی (۱۵ آوریل ۱۹۲۹) در تهران درگذشت و در حرم حضرت شاه عبدالعظیم دفن شد، هرچند برخی منابع دفن در حرم حضرت معصومه قم را ذکر کردهاند. (جام جم آنلاین، ایرانیکا آنلاین)
سبک زندگی، تصویر عمومی و میراث
کامران میرزا سبک زندگی پرزرقوبرقی داشت. او خط نستعلیق مینوشت، کاخهای تابستانی کامرانیه و زمستانی امیریه با آینهکاری داشت، مبلمان اروپایی میخرید، ظروف چینی سفارش میداد، تعزیه برگزار میکرد، و جشنهای نوروزی با ۳۰۰ مهمان برای خارجیان و درباریان ترتیب میداد. او خوشچهره، خوشبرخورد، و مسلط به فرانسه و آلمانی بود. برخی مانند معیرالممالک او را سخاوتمند و با استعداد توصیف کردهاند، اما منتقدان او را نالایق، فاقد انرژی و وطنپرستی، و ظالم در آزارها میدانند. (ایرانیکا آنلاین)
میراث کامران میرزا به عنوان یکی از شاهزادگان قاجار که قدرت را برای منافع شخصی استفاده کرد، باقی مانده است. او در کتاب «انقلاب مشروطه ایران» عباس میرزا معزالسلطنه به عنوان نمادی از فساد دربار قاجار توصیف شده. (عباس میرزا معزالسلطنه «انقلاب مشروطه ایران»)
منابع:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کامران میرزا نایبالسلطنه (متولد ۱۲۷۲ قمری/۱۸۵۶ میلادی، درگذشت ۱۹۲۹ میلادی/۱۳۰۷ شمسی در تهران) سومین پسر در قید حیات ناصرالدین شاه قاجار و فرزند منیراعظم، دختر معمارباشی شاه، محمدتقی خان بود. کامران میرزا نایب السلطنه ای که از سلطنت محروم بود!. به دلیل اینکه مادرش شاهزاده قاجاری نبود، مانند برادر بزرگترش، ظلالسلطان، از حق جانشینی و رسیدن به ولیعهدی محروم بود, با این وجود، او فرزند مورد علاقه ناصرالدین شاه بود و در سال ۱۲۷۵ قمری، عنوان بزرگ نایبالسلطنه (نایبالوکاله) را دریافت کرد، هرچند این لقب بیشتر جنبه تشریفاتی داشت و در تقابل با ولیعهدی مظفرالدین میرزا اعطا شد. کامران میرزا نقش مهمی در دربار ناصری ایفا کرد و به مدت نزدیک به چهار دهه در مرکز سیاست قاجار باقی ماند و به عنوان وزیر جنگ، فرمانده کل قوا (سردار کل)، و حاکم تهران خدمت کرد. وی به دلیل نزدیکی به شاه، توانست به عنوان واسطه برای دریافت مقامها و امتیازات عمل کرده و از موقعیت خود برای منافع شخصی و ثروتاندوزی استفاده کند. با این حال، شهرت او در تاریخ به دلیل استفاده خودسرانه از قدرت، ظلم و ستم، به ویژه در برخورد با جنبشهای اعتراضی (مانند وقایع رژی) و تعقیب بابیها و بهائیان، لکهدار شده است. سوءرفتار او با میرزا رضا کرمانی یکی از عواملی بود که به ترور ناصرالدین شاه در سال ۱۲۷۵ شمسی انجامید. پس از ترور پدر، کامران میرزا تمامی مناصب خود را از دست داد اما نفوذش را از طریق دخترش ملکه جهان، همسر محمدعلی شاه و مادر احمدشاه، حفظ کرد و در دوره مشروطه به عنوان یکی از عوامل اصلی ضدمشروطه عمل نمود. او در دوران سلطنت نوهاش، احمدشاه، مجدداً به مناصب مهمی مانند استانداری خراسان منصوب شد، اما سرانجام شاهد عزل نوهاش و انقراض خاندان قاجار بود. وی در سال ۱۳۰۷ شمسی در تهران درگذشت و در قم یا شاه عبدالعظیم مدفون است. (ایرانیکا), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر), (کامران میرزا نایب السلطنه ای که از سلطنت محروم بود! | دانشنامه پژوهه).
بخش اول: تولد، نسب و موقعیت در سلسله مراتب قاجار
۱.۱. تولد و تبار
کامران میرزا نایبالسلطنه در سال ۱۲۷۲ قمری (۱۸۵۶ میلادی) در تهران متولد شد و در سال ۱۳۰۷ شمسی (۱۹۲۹ میلادی) در تهران درگذشت (Encyclopædia Iranica), (نایبالسلطنه قجری). او سومین پسر در قید حیات ناصرالدین شاه بود (Encyclopædia Iranica), (کامران میرزا نایب السلطنه ای که از سلطنت محروم بود! | دانشنامه پژوهه). مادر وی، منیراعظم (منیرالسلطنه)، دختر محمدتقی خان، معمارباشی شاه، بود و تنها فرزند ناصرالدین شاه از این همسر محسوب میشد (Encyclopædia Iranica), (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر), (کامران میرزا نایب السلطنه ای که از سلطنت محروم بود! | دانشنامه پژوهه). پیش از تولد کامران میرزا، ناصرالدین شاه از همسران متعدد خود صاحب ده پسر شده بود که تنها دو نفر از آنها، سلطان مسعود میرزا (ظلالسلطان) و مظفرالدین میرزا، زنده مانده بودند.(ایرانیکا) (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر), (کامران میرزا نایب السلطنه ای که از سلطنت محروم بود! | دانشنامه پژوهه).
۱.۲. تحصیلات و محرومیت از ولیعهدی
کامران میرزا تحت نظر معلمین خصوصی آموزش دید و در دارالفنون فنون نظامی را فرا گرفت (Encyclopædia Iranica). از آنجا که مادرش شاهزاده قاجاری نبود، کامران میرزا نیز مانند برادر بزرگترش، ظلالسلطان، از حق رسیدن به ولیعهدی و جانشینی محروم بود (Encyclopædia Iranica), (کامران میرزا نایب السلطنه ای که از سلطنت محروم بود! | دانشنامه پژوهه). با این حال، وی فرزند مورد علاقه و دارای محبت ترجیحی ناصرالدین شاه بود و به شدت از توجه پدرش بهرهمند شد (Encyclopædia Iranica), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر), (کامران میرزا نایب السلطنه ای که از سلطنت محروم بود! | دانشنامه پژوهه). ناصرالدین شاه، اگرچه در سال ۱۲۷۸ قمری (۲۱ مه ۱۸۶۲) مظفرالدین میرزا را به ولیعهدی معرفی کرده بود، اما در سال ۱۸۶۰ آشکارا تمایل خود را برای اینکه کامران میرزا وارث تاج و تخت باشد، ابراز کرده بود (Encyclopædia Iranica).
۱.۳. دریافت لقب نایبالسلطنه و مناصب اولیه
به عنوان نشانهای از علاقه و توجه ویژه ناصرالدین شاه به کامران میرزا، در سال ۱۲۷۵ قمری (۱۸۵۸ میلادی)، هنگامی که او کودک بود، لقب بزرگ نایبالسلطنه (نایبالوکاله) به او اعطا شد (Encyclopædia Iranica), (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر), (کامران میرزا نایب السلطنه ای که از سلطنت محروم بود! | دانشنامه پژوهه). اعطای این عنوان تشریفاتی به نوعی در مقابل انتصاب مظفرالدین میرزا به ولیعهدی قرار داشت (Encyclopædia Iranica).
پیشرفت کامران میرزا در فنون نظامی به سرعت ادامه یافت؛ در سال ۱۲۸۱ قمری به منصب سرهنگی و یک سال بعد به منصب سرتیپی ارتقاء یافت (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر), (کامران میرزا نایب السلطنه ای که از سلطنت محروم بود! | دانشنامه پژوهه). اولین تجربه او در نیابت سلطنت به سال ۱۲۸۳ قمری در زمان سفر ناصرالدین شاه به خراسان و دومین تجربه در سال ۱۲۸۷ قمری در غیاب شاه برای سفر به عتبات بود (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر), (کامران میرزا نایب السلطنه ای که از سلطنت محروم بود! | دانشنامه پژوهه). در سفر سوم ناصرالدین شاه به فرنگ، کامران میرزا معنای واقعی نایب السلطنگی را تجربه کرد و تمام امور به مدت هفت ماه به او سپرده شد (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر).
۱.۴. ازدواج و زندگی خصوصی
کامران میرزا حداقل ۱۱ زن در طول زندگی خود داشت (Encyclopædia Iranica). اولین ازدواج دائم او در سال ۱۲۸۸ قمری (۱۸۷۲ میلادی) با سرورالدوله، دختر سلطانمراد میرزا حسامالسلطنه، "فاتح هرات"، صورت گرفت که این ازدواج یک اتحاد سیاسی مهم و به نوعی تأیید و تحکیم موقعیت وی در نظام پادشاهی محسوب میشد (Encyclopædia Iranica), (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر). مراسم عروسی او پنج شبانه روز به طول انجامید (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر).
کامران میرزا از سرورالدوله صاحب سه دختر و یک پسر شد که تنها فرزند باقیمانده از این ازدواج، ملکه جهان (متولد ۱۸۷۵) بود (Encyclopædia Iranica), (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر). ملکه جهان بعدها تنها همسر دائم محمدعلی شاه شد و مادر احمدشاه، ولیعهد و آخرین شاه قاجار، بود (Encyclopædia Iranica), (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر). منابع مختلف تعداد فرزندان کامران میرزا را متفاوت ذکر کردهاند؛ او حداقل نه دختر و ده پسر از همسران و صیغههای متعدد داشت و برخی منابع تعداد فرزندان او را بیش از ۲۰ نفر ذکر کردهاند (Encyclopædia Iranica). یکی دیگر از دختران او به نام منیراعظم، پس از جدایی عزیزالسلطان از دختر ناصرالدین شاه، با او ازدواج کرد (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر).
کامران میرزا به دلیل علاقه به زندگی مجلل، ثروتاندوزی، و دنبال کردن خوشگذرانیها مشهور بود و این رفتارها را به عنوان نمادی از موقعیت سلطنتی خود دنبال میکرد (Encyclopædia Iranica).
بخش دوم: مناصب کلیدی و قلمروهای حکومتی
۲.۱. فرماندهی قوا و لقب امیرکبیر
در سال ۱۲۸۵ قمری، پس از عزل عزیزخان مکری سردار کل، ناصرالدین شاه کامران میرزای ۱۲ ساله را به جای او به فرماندهی کل قوا (سردار کل) منصوب کرد (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر). در همان سال، شاه او را به لقب فرخنده امیرکبیر مفتخر ساخت (Encyclopædia Iranica), (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر). این لقب، با توجه به پشیمانی همیشگی ناصرالدین شاه از صدور فرمان قتل میرزا تقی خان امیرکبیر (صدراعظم و مربی خود)، یکی از بالاترین نشانههای افتخار و محبت شاه به کامران میرزا تلقی میشد و برای همه در آن زمان معنای خاصی داشت (Encyclopædia Iranica).
در سال ۱۲۹۷ قمری (۱۸۸۰ میلادی)، پس از عزل میرزا حسین خان سپهسالار از وزارت جنگ، ناصرالدین شاه حکم وزارت جنگ کامران میرزا را صادر کرد (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر), (کامران میرزا نایب السلطنه ای که از سلطنت محروم بود! | دانشنامه پژوهه). شاه با انتصاب او، اطمینان حاصل کرد که کنترل مهم نظامی تا زمان مرگش در سال ۱۸۹۶، در دستان قاجار و تحت نظارت خود شاه باقی بماند (Encyclopædia Iranica). کامران میرزا تقریباً دو دهه چهره اصلی در سیستم نظامی بود و در تلاشهای ناکارآمد و پراکنده برای اصلاحات نظامی، جزء ضروری محسوب میشد (Encyclopædia Iranica).
۲.۲. حکمرانی تهران و قلمروهای وسیع
در سال ۱۲۷۷ قمری (۱۸۶۱ میلادی)، شاه فرزند محبوب شش ساله خود را، با پیشکاری پاشاخان امینالملک، به حکومت تهران منصوب کرد (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر), (کامران میرزا نایب السلطنه ای که از سلطنت محروم بود! | دانشنامه پژوهه). وی این منصب را با وقفههایی تا زمان مرگ پدرش در سال ۱۸۹۶ حفظ کرد و برای مدت کوتاهی نیز در دوره مشروطه دوباره به آن منصوب شد (Encyclopædia Iranica). این دومین منصب مهم او بود که در بزرگسالی نقش محوری در امور پایتخت و توسعه شهری آن ایفا کرد (Encyclopædia Iranica). حکومت تهران تضمین میکرد که او در مرکز سیاست دربار قاجار باقی بماند و بر خلاف برادران بزرگترش که در حکمرانیهای دور از پایتخت بودند، به شاه دسترسی صمیمی و مستقیم داشته باشد (Encyclopædia Iranica).
پس از بازگشت شاه از اروپا در سال ۱۸۷۸ میلادی، کامران میرزا برای اولین بار با اختیارات واقعی روبرو شد (Encyclopædia Iranica). به منظور شکستن انحصار قدرت میرزا حسین خان سپهسالار و مستوفیالممالک، شاه کامران میرزا را در مناصب جدید نصب کرد و یک تثلیث قدرت ایجاد نمود که میتوانست آن را مؤثرتر دستکاری کند (Encyclopædia Iranica). با فرمان ۱۲ اکتبر ۱۸۷۸، کامران میرزا حکومت و اداره تهران، وزارت تجارت، امور روحانیون، شاهزادگان و تجار، و همچنین حکمرانی قزوین، گیلان، مازندران، دماوند، فیروزکوه، قم، کاشان، ساوه، ملایر، تویسرکان، نهاوند، استرآباد، شاهرود، بسطام، دامغان و سمنان را دریافت کرد (Encyclopædia Iranica). در سال ۱۲۹۸ قمری، کاشان از او گرفته و به انیسالدوله، همسر محبوب شاه، داده شد و در عوض استرآباد به کامران میرزا واگذار گشت (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر). در سال ۱۳۰۵ قمری، شاه حکومت رشت، مازندران، استرآباد، ملایر، تویسرکان، نهاوند، قم و ساوه را از او سلب کرد و تنها حکومت تهران برای او باقی ماند (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر), (کامران میرزا نایب السلطنه ای که از سلطنت محروم بود! | دانشنامه پژوهه).
۲.۳. سوءاستفاده مالی و نظامی
کامران میرزا به عنوان وزیر جنگ، حاکم تهران و شخصیتی حیاتی در دربار، تأثیر قاطعی بر امور شهری، نظامی و تجاری داشت و به نظر میرسد بخش بزرگی از این قدرت را برای کسب منافع مالی شخصی خود به کار میبرد (Encyclopædia Iranica). او نفوذ و موقعیت خود را برای معاملات تجاری و امتیازات کسب درآمد شخصی به کار میبرد و از طریق کسب درآمد از طریق تجارت املاک و مستغلات و نظارت تجاری نیز درآمد شخصی به دست میآورد (Encyclopædia Iranica).
در آوریل ۱۸۹۳، کامران میرزا موفق شد بودجه نظامی را از دایره مالی دولت (دفتر استیفاء) جدا کند (Encyclopædia Iranica). این اقدام باعث شد که ارتش از آن پس برآورد درآمد و هزینه خود را مستقل انجام دهد و کامران میرزا یک سهم کلی برای تمامی مخارج نظامی، که پرداخت آن منحصراً تحت کنترل و اختیار شخصی او بود، تضمین کرد (Encyclopædia Iranica). بودجه نظامی بسیار سودآور بود و وی برای اداره مالی ارتش، دایی مادرش، محمد ابراهیم خان، را به عنوان وزیر نظام (رئیس اداره مالی نظامی) منصوب کرد (Encyclopædia Iranica). این ترتیب به او دسترسی نامحدود به وجوه دولتی، کنترل خودمختار بر بودجه نظامی، و منبعی باز برای حسابهای شخصی خود میداد (Encyclopædia Iranica).
برای کسب سود بیشتر، کامران میرزا به قاچاق اسلحه از زرادخانه و دیگر معاملات غیرقانونی اسلحه روی آورد (Encyclopædia Iranica). به عنوان مثال، او تعداد زیادی تفنگ اتریشی ورندل را با قیمت هر قبضه ۱۵ شیلینگ وارد میکرد و آنها را به قیمت ۸ پوند استرلینگ به قبایل شمالی، کردها و لرها میفروخت (Encyclopædia Iranica). برخی از این سلاحها به دست همان گروههایی میرسید که کامران میرزا، به عنوان وزیر جنگ، موظف به محافظت از دولت در برابر آنها بود (مانند شورشیان ارمنی، که تسلیحات آنها منجر به شکایتهای عثمانی و روسیه شد) (Encyclopædia Iranica).
وی همچنین از نفوذ خود برای الغای شورای وکلای تجار تهران در سال ۱۸۸۴، که استقلال محدودی به بازرگانان میداد و امکان وضع عوارض اضافی را تضعیف میکرد، استفاده کرد (Encyclopædia Iranica). همچنین، اخذ عوارض از قصابان و نانواها نیز برای او بسیار سودآور بود (Encyclopædia Iranica).
بخش سوم: رقابتهای درونی و جایگاه قدرت
۳.۱. مقابله با ولیعهد و ظلالسلطان
اگرچه ولیعهدی به مظفرالدین میرزا واگذار و تکلیف سلطنت مشخص بود، اما سلطان مسعود میرزا ظلالسلطان و کامران میرزا نایبالسلطنه برای جلب نظر ناصرالدین شاه سخت در رقابت بودند (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر). این رقابت خصوصاً از جانب ظلالسلطان که از تهران دور بود و برای کسب موقعیت بهتر تلاش میکرد، شدید بود (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر). ناصرالدین شاه از این رقابت درونی استفاده میکرد تا در مقابل ولیعهدِ مورد نفرت خود و نیز برای ایجاد توازن با ظلالسلطان بلندپرواز، کامران میرزا را تقویت کند (Encyclopædia Iranica).
در سال ۱۲۹۹ قمری، ناصرالدین شاه دستور داد تا صد سرباز از فوج اصفهان (قراول مخصوص ظلالسلطان) که لباسهای بسیار ممتاز اتریشی پوشیده بودند، مشق نظامی دهند؛ شاه از عملکرد آنها بسیار خشنود شد و تمجید فراوان کرد (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر). اعتمادالسلطنه در خاطرات خود نقل میکند که در آن روز، نایبالسلطنه (کامران میرزا) یقین کرد که دیر یا زود وزارت جنگ از دست او گرفته شده و به ظلالسلطان تعلق خواهد گرفت و با چشم بخل و حسد و تغیر نگاه میکرد (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر). مخالفان نیز در هر فرصتی بر آتش اختلاف میان برادران میدمیدند، چنانکه حاج سیاح محلاتی ضمن صلح دادن میان ولیعهد و ظلالسلطان، به کامران میرزا پیام داد که اگر فکر آینده خود را نکند، فردا چشمش را درمیآورند یا در گوشه امیریه در قفس خواهد ماند (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر).
در سال ۱۳۰۱ قمری، ظلالسلطان رقابت را به جایی رساند که شاه قصد کرد او را به تهران احضار و ریاست قشون را از نایبالسلطنه گرفته و به او واگذار کند، اما میرزا علی خان امینالدوله رأی شاه را تغییر داد و ظلالسلطان شکست خورد (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر). با این وجود، ناصرالدین شاه به کامران میرزا هشدار داد که: "امسال هم تو را مهلت دادم اگر قشون مرا منظم نکردی سال دیگر معزولی و دیگر گریه و ندبه چاره نخواهد کرد" (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر).
۳.۲. تقابل با امینالسلطان
ناصرالدین شاه در سالهای پایانی حکومتش، به طور فزایندهای به هر دو نفر، امینالسلطان (صدراعظم) و کامران میرزا، تکیه میکرد (Encyclopædia Iranica). شاه کامران میرزا را به کار میگرفت تا قدرت صدراعظم زیرک را متعادل سازد و او را در حالت مزمن اضطراب نگه دارد (Encyclopædia Iranica). کامران میرزا با در دست داشتن وزارت جنگ و حکمرانی تهران و همچنین ریاست پلیس و کنترل بر تمام دفاتر مرتبط با نظامی، مکرراً به قلمرو بوروکراتیک امینالسلطان تعرض میکرد و به قویترین رقیب او تبدیل شده بود (Encyclopædia Iranica). دشمنی شدید متقابل بین این دو نفر، سایهای گسترده بر دربار و دولت ناصری انداخته بود (Encyclopædia Iranica).
در سال ۱۸۸۸ میلادی، امینالسلطان یکی از بزرگترین ضربهها را به پسران شاه وارد کرد که منجر به کاهش دائمی قدرت ظلالسلطان شد (Encyclopædia Iranica). در این جریان، کامران میرزا نیز از سمت فرماندهی کل قوا و حکمرانیهایش محروم شد؛ اعلام برکناری هر دو پسر شاه با "شگفتی بسیار زیاد" در محافل سیاسی پایتخت روبرو شد (Encyclopædia Iranica). ناصرالدین شاه ادعا کرد که "پسرانش بیش از حد قدرتمند شدهاند" (Encyclopædia Iranica). با این حال، بر خلاف کاهش دائمی قدرت ظلالسلطان، کامران میرزا روز بعد مجدداً به عنوان وزیر جنگ، فرمانده کل قوا و حاکم تهران منصوب شد، اما حکمرانی استانهای مختلف را از دست داد (Encyclopædia Iranica). این ماجرا لطف شاه به او را اثبات کرد، اما همچنین قدرت و تهدید امینالسلطان را برجسته ساخت و انگیزهای برای انتقام در ذهن کامران میرزا ایجاد کرد (Encyclopædia Iranica).
۳.۳. نمایش قدرت در قاب عکاسی
در دورهای که عکاسی به عنوان ابزار نمایشی قدرت وارد ایران شده بود، پرترههای شاهزادگان قاجار صرفاً یادگاری خانوادگی نبودند، بلکه سندی اجتماعی برای نمایش اقتدار، کنترل روایت و شکلدهی ذهن مردم درباره خاندان سلطنتی محسوب میشدند (مظفرالدین میرزا و کامران میرزا | یک پزشک).
در تصویری که مظفرالدین میرزا (ولیعهد در تبریز) و کامران میرزا (نایبالسلطنه در تهران) را در کنار هم نشان میدهد، رقابت پنهان در زیر نقاب صمیمیت به نمایش گذاشته شده است (مظفرالدین میرزا و کامران میرزا | یک پزشک). کامران میرزا با یونیفورم نظامی و دستی بر کمر، نماینده اقتدار و حضور نظامی در پایتخت است، در حالی که مظفرالدین میرزا با کت روشنتر، نمادی از ولیعهدی آرام و اهل سیاست نرم ظاهر شده است (مظفرالدین میرزا و کامران میرزا | یک پزشک). لباس و ژست در این دوران به "زبان غیرکلامی قدرت" تبدیل شده بود؛ ژست کامران میرزا با قرار دادن دست بر شانه برادرش، بیش از آنکه نشانه مهر باشد، نماد کنترل و تأکید بر برتری فیزیکی و اجتماعی تلقی میشد (مظفرالدین میرزا و کامران میرزا | یک پزشک). لبخند کمرنگ و چهرههای بیاحساس در عکسهای قاجاری، بازتابی از این نگرش بود که قدرت با سکوت و ثبات چهره حفظ میشود نه با خنده (مظفرالدین میرزا و کامران میرزا | یک پزشک). روابط خانوادگی در دربار قاجار بر پایه اعتماد شکل نمیگرفت، بلکه بر اساس رقابت برای جلب توجه پدر، دریافت مناصب و حفظ اعتبار بود و برادران در عمل دشمنان خاموش یکدیگر بودند (مظفرالدین میرزا و کامران میرزا | یک پزشک).
بخش چهارم: حوادث مهم و بدنامی سیاسی
۴.۱. فرمان جنگلهای مازندران
ناصرالدین شاه در سال ۱۲۹۹ قمری به موجب فرمان مخصوصی، اختیار جنگلهای مازندران را برای مدت پنجاه سال به کامران میرزا نایبالسلطنه داد (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر), (کامران میرزا نایب السلطنه ای که از سلطنت محروم بود! | دانشنامه پژوهه). این فرمان برای کامران میرزا ارزشی نداشت، زیرا هنگامی که از سفارتخانههای انگلیس، روسیه و عثمانی خواسته شد که به تجار خود اطلاع دهند که برای تجارت و خرید و فروش چوب و محصولات جنگلها باید به نایبالسلطنه مراجعه و از او اجازه بگیرند، هر سه دولت به این فرمان اعتراض کردند و وضعیت استفاده از جنگلها به شکل سابق خود بازگشت (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر), (کامران میرزا نایب السلطنه ای که از سلطنت محروم بود! | دانشنامه پژوهه).
۴.۲. سرکوب جنبشهای اعتراضی و بابیها
کامران میرزا در مقام حاکم تهران و رئیس نظامی و پلیس، وظیفه دشوار نظارت بر سرکوب تهدیدات بابیها و بهائیان را بر عهده داشت (Encyclopædia Iranica). او که از سوی ناصرالدین شاه مأمور این کار بود و همچنین برای اثبات خود در برابر جنبشی که میتوانست اختیارات او را به خطر اندازد، مشتاق بود، به طور دورهای دستور دستگیری و آزار و اذیت را صادر میکرد (Encyclopædia Iranica). او از جاسوسان (که اغلب روحانیون بودند) استفاده میکرد و برای سر مهمترین چهرههای جنبش جایزه تعیین مینمود، همچنین اقدامات مستقیم پلیسی، فریب، باجگیری و شکنجه را مجاز میشمرد (Encyclopædia Iranica).
۴.۳. نقش در واقعه رژی
یکی از بدنامترین اقدامات کامران میرزا که تصویر او را برای همیشه مخدوش کرد، در جریان اعتراضات تنباکو (رژی) در سالهای ۱۸۹۱-۱۸۹۲ میلادی رخ داد (Encyclopædia Iranica). او، مانند بسیاری از درباریان، رشوه زیادی از انگلیس دریافت کرد، اما در عین حال یکی از عواملی بود که در سقوط امتیاز رژی نقش داشت و برخی او را در جعل فتوای تحریم تنباکو نیز دخیل میدانستند (Encyclopædia Iranica), (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر). بسیاری او را به دلیل دشمنی با امینالسلطان، صدراعظم وقت، از مخالفان این امتیاز میدانستند (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر).
تلاشهای شاه برای اخراج میرزا حسن آشتیانی از پایتخت در صورت پس نگرفتن فتوای تحریم، منجر به شورش گسترده شهری شد (Encyclopædia Iranica). در تلاش نابجا و نامناسب کامران میرزا برای متفرق کردن جمعیت معترض که قصد هجوم به کاخ را در ۴ ژانویه ۱۸۹۲ داشتند، حداقل شش نفر (برخی منابع ۲۰ تا ۳۰ نفر) کشته شدند (Encyclopædia Iranica), (نایبالسلطنه قجری). این رویداد شهرت دائمی بیکفایتی را برای او به ارمغان آورد (Encyclopædia Iranica).
۴.۴. میرزا رضا کرمانی و ترور ناصرالدین شاه
پس از واقعه رژی، اتکای شاه به دستگاه پلیس که تحت نظر کامران میرزا هم کارآمدتر و هم سرکوبگرتر شده بود، افزایش یافت (Encyclopædia Iranica). سرکوب شدید نیروهای مخالف و ناراضی، از جمله پیروان جمالالدین افغانی یا کسانی که نشریه ممنوعه قانون ملکم خان را توزیع میکردند، به شدت ادامه یافت (Encyclopædia Iranica).
حبس و بدرفتاری بسیار شدید با افرادی چون میرزا رضا کرمانی (پیرو افغانی و قاتل ناصرالدین شاه) و حاج سیاح محلاتی، به عنوان سند دائمی از اعمال خودسرانه قدرت کامران میرزا ثبت شده است و شهرتی پاک نشدنی از قساوت و بدخواهی برای او به جای گذاشت (Encyclopædia Iranica). میرزا رضا کرمانی، تاجری کوچک در تهران بود که کامران میرزا به او بدهکار بود (Encyclopædia Iranica). پس از تلاشهای بینتیجه برای پس گرفتن طلب، میرزا رضا سرانجام با کامران میرزا روبرو شد، که بدهی را پس داد اما مرد را کتک زده و تحقیر کرد (Encyclopædia Iranica). در جریان اعتراضات رژی در سال ۱۸۹۱، کامران میرزا با دستگیری کرمانی به اتهام فتنه و کفر، انتقام خود را گرفت و او را به مدت ۱۸ تا ۲۰ ماه در زندان قزوین شکنجه داد (Encyclopædia Iranica). شکی نیست که این وحشیگری بیرحمانه کامران میرزا، نفرت کشندهای را در کرمانی دامن زد و او را به ترور شاه در ۱۹ آوریل ۱۸۹۶ (۳۰ اردیبهشت ۱۲۷۵ شمسی) سوق داد (Encyclopædia Iranica).
بخش پنجم: دوره پس از ناصری و نقش در مشروطه
۵.۱. کنار گذاشته شدن پس از ترور ناصرالدین شاه
ساختار پادشاهی سنتی که بر محور شخص شاه میچرخید، موقعیت کامران میرزا را (مانند مسعود میرزا) پس از مرگ پدرش به شدت متزلزل کرد (Encyclopædia Iranica).
در سال ۱۳۱۳ قمری (۱۸۹۶ میلادی)، پس از ترور ناصرالدین شاه، دربار تصمیم گرفت که نایبالسلطنه (وزیر جنگ و حاکم تهران) باید تا زمان آمدن ولیعهد بر اوضاع نظارت داشته باشد (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر). اما کامران میرزا از پذیرش این مسئولیت سر باز زد و "در اندرونی خزید" (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر). عباس میرزا ملک آرا روایت کرده است که کامران میرزا حتی در مراسم تشییع جنازه پدر خود نیز حاضر نشد (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر).
با مرگ ناصرالدین شاه و به سلطنت رسیدن مظفرالدین شاه، هیچ منصب مهمی به کامران میرزا واگذار نشد، به خصوص که امینالسلطان در رأس امور بود و حکومت تهران را به صدیقالدوله داد (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر), (کامران میرزا نایب السلطنه ای که از سلطنت محروم بود! | دانشنامه پژوهه). کامران میرزا نایبالسلطنه به وزیرمختاران روسیه و انگلیس پناه برد و برای جان و مال خود تقاضای امنیت کرد؛ مظفرالدین شاه به هر دو وزیر مختار اطمینان داد که برادرش را خطری تهدید نخواهد کرد (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر).
۵.۲. حفظ نفوذ از طریق ملکه جهان
در سالهای پس از ترور پدرش، کامران میرزا توانست نفوذ سیاسی خود را حفظ کند و عمدتاً از طریق مهارت بینظیر خود در سیاستهای حرمسرا دوام آورد (Encyclopædia Iranica). ازدواج دخترش، ملکه جهان، با برادرزادهاش، محمدعلی شاه، در سال ۱۸۹۳ حیاتی بود (Encyclopædia Iranica). این ازدواج موقعیتی امن برای کامران میرزا پس از به سلطنت رسیدن مظفرالدین شاه تضمین کرد و به او اجازه داد تا نفوذ سیاسی خود را، عمدتاً از طریق کانالهای داخلی خانوادگی، حفظ کند (Encyclopædia Iranica).
او در دورهی پایانی سلطنت برادرش مظفرالدین شاه، بار دیگر به وزارت جنگ منصوب شد و این سمت را تا چهل روز پس از به سلطنت رسیدن محمدعلی شاه، داماد خود، حفظ کرد (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر). اما امینالسلطان که برای تشکیل دولت از سوی محمدعلی شاه به ایران دعوت شده بود، در اولین اقدام کامران میرزا را از وزارت جنگ برکنار کرد، هرچند محمدعلی شاه مخالف این عزل بود، اما مخالفت وی تأثیری نداشت (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر). در یک مانور سریع در اوایل سال ۱۹۰۹، محمدعلی شاه برای نجات تاج و تخت خود، کامران میرزا را برای مدتی کوتاه به نخستوزیری منصوب کرد (Encyclopædia Iranica).
۵.۳. مواضع ضدمشروطه
کامران میرزا یک سلطنتطلب مصمم و ضد مشروطهخواه بود، و موضع مشترک او با محمدعلی شاه بر سر حمایت از روسیه و مخالفت شدید با مشروطه، باعث شد که در سالهای بعد از تجربه سیاسی طولانی خود عمدتاً در پشت صحنه استفاده کند (Encyclopædia Iranica).
در بهار سال ۱۹۰۷، او توانست بار دیگر به وزارت جنگ منصوب شود، اما به دلیل مخالفت مجلس (مجلس شورای ملی) که به "فساد و بیکفایتی مشهور" وی بیاعتماد بود، نتوانست این سمت را حفظ کند (Encyclopædia Iranica). مجلس به استناد اصل ۵۹ قانون اساسی که تصریح میکرد "شاهزادگان طبقه اول (فرزند، برادر یا عموی پادشاه حاکم) حق ندارند به عنوان وزیر خدمت کنند"، او را از مناصب دولتی باز داشت و نفوذ او را به عرصه غیررسمی محدود کرد (Encyclopædia Iranica).
کامران میرزا نفوذ خود را برای رویگردانی محمدعلی شاه از امینالسلطان (پس از فراخوانده شدن او به دولت در مه ۱۹۰۷) و همچنین در برابر مشروطهخواهان سرسخت مانند سعدالدوله، به کار گرفت (Encyclopædia Iranica). وی به شدت علیه مشروطهخواهان تلاش کرد و در تأسیس انجمن علمیه (انجمن ضدمشروطه متشکل از روحانیون محافظهکار، درباریان و دیگران) نقش اساسی داشت (Encyclopædia Iranica). در بحران دسامبر ۱۹۰۸، هنگامی که وزرای روسیه و انگلیس از شاه رضایت برای قانون انتخابات جدید و افتتاح مجلس را گرفته بودند، کامران میرزا با روحانیون و بزرگان جمع شد و شاه را وادار کرد که وعدههای خود را پس بگیرد (Encyclopædia Iranica).
او با سلطنتطلبان نظم قدیم و علمای ضدمشروطه همکاری نزدیک داشت و از اقدامات شیخ فضلالله نوری حمایت و او را تشویق میکرد (Encyclopædia Iranica). در نوامبر ۱۹۰۸، نوری تظاهراتی را در باغ شاه به ابتکار کامران میرزا، امیر بهادر جنگ، مشیرالسلطنه و دیگر مرتجعین رهبری کرد و از محمدعلی شاه درخواست کردند که مجلس را به دلیل مخالفت با شریعت اسلامی دوباره بازگشایی نکند (Encyclopædia Iranica).
بخش ششم: سالهای پایانی و میراث
۶.۱. پناهندگی و مناصب پایانی
در جریان فتح تهران و خلع محمدعلی شاه در سال ۱۹۰۹، کامران میرزا که مورد حمایت روسیه بود، به سفارت روسیه پناهنده شد (Encyclopædia Iranica), (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر). با این حال، با انتصاب نوهاش، احمدشاه، به سلطنت، او توانست در تهران بماند و طی سالها نفوذ مهمی بر شاه جوان که در سال ۱۹۱۵ تاجگذاری کرد، اعمال نماید (Encyclopædia Iranica).
در سال ۱۲۹۵ شمسی (۱۹۱۷-۱۹۱۸ میلادی)، کامران میرزا از طرف احمدشاه به نیابت تولیت آستان قدس رضوی و استانداری خراسان منصوب شد، اما یک سال بعد از این سمت برکنار گردید (Encyclopædia Iranica), (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر), (کامران میرزا نایب السلطنه ای که از سلطنت محروم بود! | دانشنامه پژوهه). او در زمان خلع محمدعلی شاه و تبعید خانوادهاش به روسیه، در حالی که میدانست مشتاقان سلطنت در میان قاجار بسیارند، ولیعهد (احمدشاه) را به دست عضدالملک سپرد و گفت که او را هر طور میخواهند تربیت کنند (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر).
۶.۲. مرگ و میراث عمومی
کامران میرزا در نهایت شاهد عزل نوهاش (احمدشاه) و انقراض دودمان قاجار به دست پهلوی بود (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه ای که از سلطنت محروم بود! | دانشنامه پژوهه).
وی در تاریخ ۱۵ آوریل ۱۹۲۹ میلادی (۱۳۰۷ شمسی) در تهران درگذشت (Encyclopædia Iranica), (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه ای که از سلطنت محروم بود! | دانشنامه پژوهه). مدفن او در حرم حضرت معصومه (س) در قم، در نزدیکی آرامگاه فتحعلی شاه قرار دارد (Encyclopædia Iranica). اگرچه برخی منابع تاریخ مرگ او را اشتباهاً ۱۹۲۸ میلادی و محل دفن او را کنار ناصرالدین شاه در شاه عبدالعظیم ذکر کردهاند (Encyclopædia Iranica), (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر).
معاصران اروپایی کامران میرزا را خوشتیپ، با آداب و رسوم دلپذیر و مسلط به زبان فرانسه توصیف میکردند، اما از نظر سیاسی برای قدرتهای بزرگ (به ویژه بریتانیا) بیفایده و فاقد "انرژی یا وطنپرستی" میپنداشتند (Encyclopædia Iranica). در مقابل، خاطرات معاصران ایرانی اغلب تصویری کاملاً منفی و تحقیرآمیز از او ارائه میدهند (Encyclopædia Iranica). قهرمان میرزا عینالسلطنه درباره او نوشت که "این نایبالسلطنه هر آنچه بیپدر و مادر و الواط و شریر بودند را معتبر کرد و به نوکری خود قبول نمود، مگر اشخاص محترم و اقوام خود" (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر). تنها استثنا، دوستعلی خان معیرالممالک، برادرزادهاش، بود که گاهی از رفتار محترمانه و دوستانه او در تعاملات شخصی یاد کرده و او را "خوشتیپ، سخاوتمند، پرهیزگار و افسری با استعداد و فداکار" توصیف میکرد که به فرانسه و کمی آلمانی صحبت میکرد (Encyclopædia Iranica). وی همچنین صاحب املاک وسیعی در تهران بود، از جمله محله کامرانیه و کاخ کامرانیه در شمیران، و همچنین کاخهای مجلل منیریه و امیریه در تهران (Encyclopædia Iranica).
فهرست منابع
KĀMRĀN MIRZĀ NĀYEB-AL-SALṬANA - Encyclopaedia Iranica (Encyclopædia Iranica) نایبالسلطنه قجری که انقراض قاجاریه را دید +تصاویر (نایبالسلطنه قجری) کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر) کامران میرزا نایب السلطنه ای که از سلطنت محروم بود! | دانشنامه پژوهه پژوهشکده باقرالعلوم (کامران میرزا نایب السلطنه ای که از سلطنت محروم بود! | دانشنامه پژوهه) مظفرالدین میرزا و کامران میرزا؛ برادری، رقابت و بازتاب قدرت در دربار قاجار | یک پزشک (مظفرالدین میرزا و کامران میرزا | یک پزشک)
۲. مناصب نظامی و حکومتی در دوران ناصری (ادامه)
۲.۴. الگوی حکمرانی و منافع مالی شخصی
کامران میرزا در طول دوران تقریباً دو دههای که در سیستم نظامی ایران نقش اصلی را داشت، یک جزء اساسی در تلاشهای جاری، هرچند ناموفق و پراکنده، برای اصلاحات نظامی بود (K.M. Nayeb-al-Salṭana - Encyclopædia Iranica). با وجود بیکفایتی مشهور ارتش، کامران میرزا از تصویر قدرت و رتبه نظامی، که بر اساس الگوی بزرگ میرزا حسین خان سپهسالار بنا شده بود، به عنوان عنصری راهنما در نمایش خود استفاده میکرد (K.M. Nayeb-al-Salṭana - Encyclopædia Iranica). داشتن اقتدار نظامی همچنان این تصور را تقویت میکرد که میتواند ادعای رسیدن به تاج و تخت را تعیین کند، اما کارکرد اصلی آن، اجرای اقتدار داخلی و کمک به انحصار سایر پستها و کنترل بودجههای کلان بود (K.M. Nayeb-al-Salṭana - Encyclopædia Iranica). همانند برادر بزرگترش، ظلالسلطان، کامران میرزا شیفته ظواهر نظامی بود و گارد شخصیاش را با یونیفرمهای اتریشی (Prussian/Austrian uniforms) تزئین میکرد (K.M. Nayeb-al-Salṭana - Encyclopædia Iranica), (مظفرالدین میرزا و کامران میرزا؛ برادری، رقابت و بازتاب قدرت در دربار قاجار | یک پزشک), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر), (نایبالسلطنه قجری).
کامران میرزا در مقام وزیر جنگ، حاکم تهران و شخصیت حیاتی دربار، نفوذ قاطعی بر امور شهری، نظامی و تجاری داشت و به نظر میرسد بخش بزرگی از این قدرت را برای کسب منافع مالی شخصی به کار میبست (K.M. Nayeb-al-Salṭana - Encyclopædia Iranica).
کنترل انحصاری بودجه نظامی
در آوریل ۱۸۹۳ میلادی، کامران میرزا توانست بودجه نظامی را از دفتر استیفا (اداره مالی دولتی) جدا کند (K.M. Nayeb-al-Salṭana - Encyclopædia Iranica). نتیجه این اقدام آن بود که ارتش از آن پس خود به تنظیم برآوردهای درآمد و هزینه نظامی پرداخت (K.M. Nayeb-al-Salṭana - Encyclopædia Iranica). اگرچه نیروهای استانی تابع دستورالعملهای مرسوم باقی ماندند، اما کامران میرزا با این حرکت توانست برای تمام هزینههای نظامی کمکهزینهای کلی تأمین کند که توزیع آن تحت کنترل انحصاری و در اختیار شخصی او قرار داشت (K.M. Nayeb-al-Salṭana - Encyclopædia Iranica). بودجه نظامی منبع بسیار سودآوری بود و کامران میرزا دایی مادرش، محمد ابراهیم خان، را به سمت وزیر نظام (رئیس اداره مالی نظامی) منصوب کرد (K.M. Nayeb-al-Salṭana - Encyclopædia Iranica). این ساماندهی، دسترسی کنترلنشدهای به بودجه دولتی، کنترل مستقل بر بودجه نظامی، و منبعی باز برای حسابهای شخصی او فراهم آورد (K.M. Nayeb-al-Salṭana - Encyclopædia Iranica).
کامران میرزا برای کسب سود بیشتر، به قاچاق اسلحه از زرادخانه و سایر معاملات غیرقانونی تسلیحاتی متوسل میشد (K.M. Nayeb-al-Salṭana - Encyclopædia Iranica). به عنوان مثال، او تعداد زیادی تفنگ ورندل اتریشی را به قیمت ۱۵ شیلینگ خریداری و به قبایل شمالی، کردها و لرها به قیمت ۸ پوند استرلینگ میفروخت (K.M. Nayeb-al-Salṭana - Encyclopædia Iranica). برخی از این تسلیحات در نهایت به دست گروههایی از جمله شورشیان ارمنی افتادند که کامران میرزا به عنوان وزیر جنگ موظف به حفظ دولت در برابر آنها بود، که این امر اعتراضات عثمانی و روسیه را در پی داشت (K.M. Nayeb-al-Salṭana - Encyclopædia Iranica).
سوءاستفاده از حکومت تهران و تجارت
کامران میرزا مانند بسیاری از اشخاص ثروتمند دربار، از موقعیت و نفوذ خود برای کسب منافع شخصی در پروژههای تجاری و معاملات امتیازی استفاده میکرد (K.M. Nayeb-al-Salṭana - Encyclopædia Iranica). کنترل او بر حکومت تهران و بودجه نظامی فرصتهای بیشتری برای این کار فراهم میکرد (K.M. Nayeb-al-Salṭana - Encyclopædia Iranica). وی همچنین از نظارت تجاری و معاملات املاک و مستغلات برای تولید درآمد شخصی استفاده میکرد (K.M. Nayeb-al-Salṭana - Encyclopædia Iranica).
در سال ۱۸۸۴ میلادی، تجار تهران شورایی به نام مجلس وکلای تجار تأسیس کردند که به آنها درجاتی از خودگردانی و استقلال میداد و امکان تحمیل محدودیتهای تجاری یا عوارض اضافی را تضعیف میکرد (K.M. Nayeb-al-Salṭana - Encyclopædia Iranica). کامران میرزا با حمایت برخی دیگر، در متقاعد کردن شاه به انحلال این شورا در عرض چند ماه نقش مؤثری داشت (K.M. Nayeb-al-Salṭana - Encyclopædia Iranica). همچنین، اخذ عوارض از نانواها و قصابها نیز برای او بسیار سودآور بود (K.M. Nayeb-al-Salṭana - Encyclopædia Iranica).
عباس میرزا ملک آرا ادعا کرده است که کامران میرزا به عنوان حاکم تهران، عادت داشت بدهیهایش را پرداخت نکند و کالاهایی مانند جواهرات را بدون پرداخت پول به دست آورد (K.M. Nayeb-al-Salṭana - Encyclopædia Iranica). او همچنین متهم بود که رهبری باندی از دزدها را بر عهده داشت که به خانههای ثروتمندان دستبرد میزدند و از این طریق، شاهزاده توانست جواهرات میرزا علی خان امینالملک را به دست آورد (K.M. Nayeb-al-Salṭana - Encyclopædia Iranica).
--------------------------------------------------------------------------------
۳. رقابتها و کشمکشهای دربار ناصری
۳.۱. مقابله با امینالسلطان صدراعظم
ناصرالدین شاه، در حالی که میرزا علیاصغر خان امینالسلطان را به عنوان محرم و معتمد سیاسی بیرقیب خود ترویج میکرد، عمداً کامران میرزا را نیز پرورش داد و از او برای ایجاد موازنهای در برابر صدراعظم زیرک استفاده میکرد (K.M. Nayeb-al-Salṭana - Encyclopædia Iranica). شاه با استفاده از روش قدیمی موازنه، تلاش میکرد امینالسلطان را در "حالت اضطراب مزمن" نگه دارد (K.M. Nayeb-al-Salṭana - Encyclopædia Iranica).
کامران میرزا که مورد لطف و استفاده شاه قرار داشت و همزمان وزارت جنگ و حکومت تهران، ریاست پلیس و کنترل تمامی ادارات مرتبط با نظامی را در اختیار داشت، با دخالتهای مکرر در حوزه بوروکراتیک امینالسلطان، به قویترین رقیب او تبدیل شد (K.M. Nayeb-al-Salṭana - Encyclopædia Iranica). خصومت متقابل شدید میان این دو نفر، سایه گستردهای بر دربار و دولت ناصرالدین شاه افکنده بود (K.M. Nayeb-al-Salṭana - Encyclopædia Iranica).
عزل موقت ۱۸۸۸ میلادی
در سال ۱۸۸۸ میلادی، امینالسلطان یکی از بزرگترین اقدامات علیه پسران شاه را مهندسی کرد که منجر به محدودیت دائمی قدرت ظلالسلطان شد (K.M. Nayeb-al-Salṭana - Encyclopædia Iranica). در این جریان، کامران میرزا نیز موقتاً از سمتهای فرماندهی کل قوا و حکومتهای استانی خود برکنار شد (K.M. Nayeb-al-Salṭana - Encyclopædia Iranica), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر). ناصرالدین شاه در آن زمان ادعا کرد که "پسرانش بسیار قدرتمند شدهاند" (K.M. Nayeb-al-Salṭana - Encyclopædia Iranica). با این حال، برخلاف محدودیت دائمی قدرت ظلالسلطان، کامران میرزا تنها یک روز بعد به سمتهای وزیر جنگ، فرمانده کل قوا و حاکم تهران بازگردانده شد، اما حکومتهای ولایات دیگر را از دست داد (K.M. Nayeb-al-Salṭana - Encyclopædia Iranica), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر). این ماجرا هم لطف شاه به کامران میرزا را اثبات کرد و هم تهدید و قدرت امینالسلطان را برجسته ساخت (K.M. Nayeb-al-Salṭana - Encyclopædia Iranica). امینالسلطان پس از این واقعه، شهرت کامران میرزا را نزد قدرتهای خارجی تخریب میکرد و او را مسئول سوءمدیریت و مشکلات سیاسی میدانست و حتی وی را به بیوفایی نسبت به شاه متهم میکرد (K.M. Nayeb-al-Salṭana - Encyclopædia Iranica).
۳.۲. رقابت با ظلالسلطان و ولیعهد (مظفرالدین میرزا)
با وجود اینکه تکلیف سلطنت به دلیل ولیعهدی مظفرالدین میرزا مشخص بود، سلطان مسعود میرزا ظلالسلطان و کامران میرزا نایبالسلطنه هر دو سخت در رقابت برای جلب توجه ناصرالدین شاه بودند (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر). ظلالسلطان که از تهران دور بود، برای کسب موقعیت بهتر تلاش میکرد (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر). محمد حسن خان اعتمادالسلطنه در خاطرات خود به این رقابت اشاره کرده و ولیعهد (مظفرالدین میرزا) را "بیحال" و نایبالسلطنه (کامران میرزا) را "طفل" میستود و این دو را به الطاف پدرانه شاه متکی میدانست (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر). اعتمادالسلطنه ابراز نگرانی میکرد که اگر ظلالسلطان مکار زنده بماند و با همین قدرت و جاهطلبی باقی بماند، به دلیل نفاق با برادرانش، ایران را ذلیل خواهد کرد (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر).
در سال ۱۲۹۹ قمری، ظلالسلطان تلاش کرد با نمایش صد سرباز زبده اصفهانی که لباس ممتاز از پارچه ایرانی و کلاههای پروسی بر سر داشتند و مشق نظامی انجام دادند، نظر شاه را جلب کند (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر). این سربازان بهتر از بسیاری از سربازان آموزشدیده به سبک اتریشی بودند که نایبالسلطنه و سپهسالار مرحوم تربیت کرده و متجاوز از دو کرور پول ایران برای آنها هزینه کرده بودند (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر). این واقعه کامران میرزا را دچار بخل و حسد کرد و او یقین کرد که دیر یا زود وزارت جنگ را از دست خواهد داد و به ظلالسلطان خواهد رسید (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر).
در این فضای رقابت، مخالفان از اختلافات شاهزادگان سوءاستفاده میکردند؛ به عنوان مثال، حاج سیاح محلاتی میان ولیعهد و ظلالسلطان صلح برقرار کرد و همزمان به کامران میرزا پیام داد که اگر "فکر آینده خود را نکند، فردا چشمش را درمیآورند یا اگر رحم کردند در گوشه امیریه همیشه در قفس خواهد ماند" (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر). در سال ۱۳۰۱ قمری، ظلالسلطان تقریباً موفق شد شاه را متقاعد کند که او را به تهران فراخواند و ریاست قشون را از کامران میرزا بگیرد، اما میرزا علی خان امینالدوله رأی شاه را تغییر داد و ظلالسلطان در این مورد شکست خورد (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر). پس از این واقعه، ناصرالدین شاه به کامران میرزا هشدار داد: "امسال هم تو را مهلت دادم اگر قشون مرا منظم نکردی سال دیگر معزولی و دیگر گریه و ندبه چاره نخواهد کرد" (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر).
--------------------------------------------------------------------------------
۴. سرکوب مخالفان و نقش در وقایع مهم
۴.۱. تعقیب و آزار بابیها و بهائیان
کامران میرزا در مقام حاکم تهران و رئیس پلیس و فرمانده نظامی، با وظیفه دشوار نظارت بر سرکوب تهدید بابی و بهائی روبرو بود. او علاوه بر اینکه از سوی ناصرالدین شاه مأمور به این کار شده بود، مشتاق بود توانایی خود را در برابر جنبشی که میتوانست اختیارات او را تهدید کند، اثبات نماید. کامران میرزا به طور دورهای دستور بازداشت و آزار آنها را صادر میکرد. او از جاسوسان (که اغلب روحانیون بودند) استفاده میکرد و برای دستگیری چهرههای مهم این جنبش جوایزی تعیین مینمود، و همچنین اقدامات مستقیم پلیسی، شکنجه، باجگیری و فریب را مجاز میشمرد.
۴.۲. ماجرای جنبش تنباکو (رژی)
یکی از بدنامترین اقدامات کامران میرزا که تصویر او را برای همیشه لکهدار کرد، نقش او در اعتراضات تنباکو (رژی) در سالهای ۱۸۹۱ تا ۱۸۹۲ میلادی بود. او، مانند بسیاری از درباریان و مقامات دیگر، رشوه قابل توجهی از شرکت انگلیسی رژی پذیرفت. با این حال، به طور گسترده پذیرفته شده است که وی یکی از چهرههای اصلی بود که در سقوط رژی نقش داشت و در جعل فتوای تحریم تنباکو نیز دخیل بود. این در حالی بود که او در چندین موقعیت پرتنش تلاش کرد حرمسرا را مجبور به از سرگیری مصرف قلیان کند و خود نیز در مجامع حساس به طور نمایشی قلیان میکشید, (نایبالسلطنه قجری).
تلاشهای شاه برای بیرون راندن میرزا حسن آشتیانی از پایتخت به دلیل عدم لغو فتوای تحریم تنباکو، منجر به شورش بزرگی در شهر شد. در تاریخ ۴ ژانویه ۱۸۹۲، در جریان تلاش آشفته و ناشیانه کامران میرزا برای متفرق کردن جمعیت شورشی که تهدید به حمله به کاخ را داشتند (در جایگاه حاکم تهران)، حداقل شش نفر کشته شدند (برخی منابع تعداد کشتهها را ۲۰ تا ۳۰ نفر ذکر کردهاند). این واقعه به طور گسترده در تاریخ و خاطرات ایران تکرار شده است و تصویری ماندگار از بیکفایتی را برای او به یادگار گذاشت. در این واقعه مردم تهران بر او که حاکم شهر بود، شوریدند و او مجبور به فرار به داخل ارگ شد, (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر). بسیاری او را به دلیل دشمنی با امینالسلطان، صدراعظم، از مخالفان امتیاز رژی میدانستند (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر).
۴.۳. سوءرفتار و ترور ناصرالدین شاه
یکی از پیامدهای بلندمدت درگیریهای رژی، اتکای فزاینده شاه به دستگاه پلیس بود، که تحت نظر کامران میرزا کارآمدتر اما سرکوبگرتر شد. در این دوره، سرکوب شدید بابیها و بهائیان، و همچنین نیروهای مخالف که از شخصیتهایی مانند جمالالدین افغانی حمایت میکردند یا روزنامه ممنوعه قانون ملکم خان را منتشر میکردند، ادامه یافت.
رفتار ظالمانه و شکنجه میرزا رضا کرمانی (دنبالهرو افغانی و قاتل ناصرالدین شاه)، در کنار شکنجههای بسیاری دیگر از جمله حاج سیاح محلاتی، به عنوان گواهی دائمی بر استفاده خودسرانه کامران میرزا از قدرت و شهرت ماندگار او به ظلم و بدخواهی ثبت شده است. میرزا رضا کرمانی، که یک تاجر جزء در تهران بود و کامران میرزا به او بدهکار بود، سعی کرد طلب خود را بازپس گیرد. پس از تلاشهای بیپایان برای بازپسگیری بدهی، میرزا رضا با کامران میرزا مواجه شد و شاهزاده بدهی را پرداخت کرد، اما همراه با کتک و تحقیر میرزا رضا. در جریان اعتراضات رژی در سال ۱۸۹۱، کامران میرزا با دستگیری کرمانی به اتهام بدعت و فتنهانگیزی انتقام گرفت و او را به مدت ۱۸ تا ۲۰ ماه در زندان قزوین شکنجه کرد. شکی نیست که این سبوعیت و بیرحمی کامران میرزا و عواملش بود که نفرت کشندهای را در کرمانی دامن زد و او را به ترور شاه در ۱۹ آوریل ۱۸۹۶ سوق داد. حاج سیاح که به فرمان کامران میرزا دستگیر، زندانی و به مدت ۲۲ ماه در زندان قزوین شکنجه شده بود، نیز گزارشی مشابه از سبعیت افراطی در زندان کامران میرزا ارائه کرده است.
--------------------------------------------------------------------------------
۵. دوران پس از ناصرالدین شاه و مشروطه
۵.۱. از دست دادن قدرت و حفظ نفوذ (دوران مظفرالدین شاه)
با ترور ناصرالدین شاه در سال ۱۳۱۳ قمری، ساختار پادشاهی سنتی که بر شاه متمرکز بود، وضعیت کامران میرزا و برادرش مسعود میرزا را به شدت متزلزل کرد. در زمان ترور ناصرالدین شاه و انتقال جسد او به تهران، بزرگان دربار تصمیم گرفتند کامران میرزا، که وزیر جنگ و حاکم تهران بود، باید به دربار آمده و تا زمان رسیدن ولیعهد (مظفرالدین میرزا) بر اوضاع نظارت کند, (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر). اما کامران میرزا از پذیرش این مسئولیت سرباز زد و "در اندرونی خزید" (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر). عباس میرزا ملک آرا گزارش داده است که او حتی در مراسم تشییع جنازه پدرش نیز حضور نیافت (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر).
با مرگ ناصرالدین شاه و آغاز سلطنت مظفرالدین شاه، هیچ منصب مهمی به کامران میرزا واگذار نشد، به ویژه با توجه به اینکه امینالسلطان در رأس امور قرار داشت و حکومت تهران را به صدیقالدوله سپرد (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر). کامران میرزا برای حفظ جان و مال خود، به وزیرمختاران روسیه و انگلیس پناه برد و صدراعظم به شرطی که آنها موضوع را با شاه در میان بگذارند، امنیت او را تضمین کرد (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر). مظفرالدین شاه نیز به هر دو سفیر اطمینان داد که خطری برادرش را تهدید نمیکند (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر).
اهمیت ازدواج دخترش
کامران میرزا در سالهای پس از ترور پدرش، نفوذ سیاسی خود را عمدتاً از طریق مهارت بینظیرش در سیاستهای حرمسرا حفظ کرد. استراتژیهای داخلی خانواده او، نشاندهنده تاکتیکهای هوشمندانه و پیشبینی عملگرایانه بود. ازدواج دخترش، ملکه جهان، با برادرزادهاش، محمدعلی میرزا (ولیعهد وقت) در سال ۱۸۹۳، برای تضمین موقعیتی امن پس از به قدرت رسیدن مظفرالدین شاه حیاتی بود و به او اجازه داد نفوذ سیاسی خود را حفظ کند، هرچند که عمدتاً از طریق کانالهای داخلی خانوادگی بود, (نایبالسلطنه قجری).
۵.۲. دوران محمدعلی شاه و مشروطه
در دوره پایانی سلطنت مظفرالدین شاه، کامران میرزا دوباره برای مدت کوتاهی به وزارت جنگ منصوب شد و این سمت را تا چهل روز پس از به سلطنت رسیدن محمدعلی شاه، داماد خود، نیز حفظ کرد, (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر). اما زمانی که امینالسلطان برای تشکیل دولت جدید به ایران دعوت شد، در اولین اقدام خود کامران میرزا را از وزارت جنگ عزل کرد، هرچند محمدعلی شاه با این عزل مخالف بود و مخالفتش تأثیری نداشت, (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر).
فعالیتهای ضدمشروطه
کامران میرزا و محمدعلی شاه زمینههای مشترکی از جمله ضدیت با مشروطه و موضع طرفدار روسیه داشتند. کامران میرزا با دسترسی به حوزه خصوصی شاه (محمدعلی شاه)، اغلب با همکاری دخترش، علیه رقبای سیاسی خود مانور میداد. او تجربه سیاسی طولانیمدت خود را عمدتاً در پشت صحنه به کار میبست.
در بهار ۱۹۰۷، محمدعلی شاه دوباره او را به عنوان وزیر جنگ منصوب کرد، اما پارلمان (مجلس) به دلیل "صداقت نداشتن و بیکفایتی مشهور" او، با این انتصاب مخالفت کرد. مجلس با استناد به اصل ۵۹ قانون اساسی که تصریح میکرد "شاهزادگان رده اول [یعنی پسر، برادر، عموی شاه] واجد شرایط برای خدمت به عنوان وزیر نیستند"، مانع از انتصاب وی به هر پست دولتی دیگری شد و او تنها نفوذ سیاسی غیررسمی خود را حفظ کرد.
معاصران توافق داشتند که نفوذ کامران میرزا در تغییر نظر محمدعلی شاه علیه امینالسلطان (پس از فراخوانده شدن در می ۱۹۰۷) و علیه مشروطهخواهان صریح مانند سعدالدوله، نقش تعیینکنندهای داشت. او در دوره مشروطه از مسیر ضدمشروطه خواهرزادهاش حمایت میکرد و تلاش داشت نفوذ محافظهکارانه خود را بر مجلس حفظ کند. کامران میرزا در تأسیس انجمن علمیه که حلقهای از درباریان، روحانیون محافظهکار و افراد دیگر با گرایش ضدمشروطه بود، نقش مؤثری ایفا کرد.
او با سلطنتطلبان نظم کهن و روحانیون ضدمشروطه همکاری نزدیک داشت و از اقدامات ضد مشروطه شیخ فضلالله نوری حمایت و تشویق میکرد. در نوامبر ۱۹۰۸، تظاهراتی در باغ شاه به رهبری شیخ فضلالله نوری برگزار شد که با تحریک و پشتیبانی کامران میرزا، امیر بهادر جنگ، مشیرالسلطنه و دیگر مرتجعین بود؛ آنها از محمدعلی شاه خواستند که مجلس را دوباره باز نکند، زیرا آن را مغایر با شریعت اسلامی میدانستند.
در جریان بحران دسامبر ۱۹۰۸، هنگامی که وزرای روسیه و انگلیس از شاه رضایت برای تدوین قانون انتخابات جدید و افتتاح پارلمان را گرفتند، کامران میرزا با علما و اعیان جمع شد و شاه را متقاعد کرد که قولهای خود را پس بگیرد. در جریان شورشهای تبریز در آوریل ۱۹۰۹، گزارشهای مطبوعات خارجی (به درستی یا غلط) حاکی از آن بود که شاه در تلاشی مذبوحانه برای نجات رژیم خود، کامران میرزا را به سمت نخستوزیری و وزارت جنگ منصوب کرده است.
۵.۳. تبعید و بازگشت به قدرت در دوره احمد شاه
پس از خلع محمدعلی شاه و تبعید او در سال ۱۹۰۹، کامران میرزا که از حمایت روسیه نیز برخوردار بود، در ماه جولای به سفارت روسیه پناهنده شد, (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر). پس از خلع محمدعلی شاه و تبعید خانوادهاش به روسیه، جدایی ملکه جهان (دختر کامران میرزا) از فرزندش سلطان احمد شاه با سختی صورت گرفت (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر). کامران میرزا، در حالی که آگاه بود مشتاقان زیادی در میان قاجارها برای رسیدن به سلطنت وجود دارند، ولیعهد (احمد شاه) را به دست عضدالملک سپرد و گفت: "ببرید هر طور میخواهید تربیتش کنید" (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر).
با این حال، به دلیل تاجگذاری نوهاش، احمد شاه قاجار، در سال ۱۹۱۵، توانست در تهران باقی بماند و طی سالها نفوذ مهمی بر شاه جوان اعمال کرد. در سال ۱۲۹۵ شمسی، از طرف احمد شاه به سمت استانداری خراسان و نیابت تولیت آستان قدس رضوی منصوب شد، اما یک سال بعد از این سمت برکنار گردید, (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه ای که از سلطنت محروم بود! | دانشنامه پژوهه), (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر).
--------------------------------------------------------------------------------
۶. سبک زندگی، تصویر عمومی و پایان زندگی
۶.۱. علایق، معماری و ثروت
کامران میرزا ذوق و سلیقه فراوانی داشت و شناخت خوبی از هنر و معماری داشت. او خط نستعلیق را با مهارت مینوشت. او صاحب املاک وسیعی در تهران بود، از جمله محله کامرانیه و کاخ کامرانیه در شمیران که عمدتاً به عنوان کاخ تابستانی استفاده میشد. کاخ دیگر او، امیریه، برای موزاییکهای آینهکاری شده خود مشهور بود و حتی کنجکاوی اروپاییها را برانگیخته بود که برای بازدید و عکاسی از آن اجازه میگرفتند (ایرانیکا)
. محل اقامت اصلی او در قلب دربار و چسبیده به محل اقامت شاه بود؛ بخش بیرونی آن به نام عمارت خورشید و اندرونی آن به نام سروستان شناخته میشد (ایرانیکا)
او همچنین در بازار سرمایهگذاری داشت، از جمله بازارچه نایبالسلطنه، و حداقل ۲۰ مغازه در منطقه نایب عباس در چال میدان داشت. او مقادیر زیادی مبلمان اروپایی خرید و سرویسهای چینی مخصوص خود را سفارش داد. حتی جرج ن. کرزن که معمولاً نسبت به قاجارها بیاعتنا بود، نتوانست «سبک»، سلیقه در «مبلمان» یا «تمایلات زیباییشناسانه» او را انکار کند.
کامران میرزا در مرکز جامعه درباری، خود را به عنوان میزبان رویدادهای بزرگ نمایش میداد. او به طور معمول حامی مراسمهای مذهبی و تعزیهخوانی در تهران بود. او در بسیاری از مواقع میزبان پذیراییهای سالانه باشکوه سال نوی مسیحی بود که با حضور ۳۰۰ مهمان از نهادهای خارجی، نخبگان اداری و دربار برگزار میشد.
۶.۲. تصویر عمومی
اروپاییهای معاصر، برخلاف اغلب خاطرات فارسیزبان، کامران میرزا را با واژگانی دوپهلو اما نه لزوماً غیرهمدلانه توصیف میکردند. او خوشچهره، «دارای رفتاری دلپذیر»، «مهربان»، و مسلط به زبان فرانسه (و حتی برخی منابع آلمانی) محسوب میشد، هرچند در ۳۵ سالگی «به شکل غیرمعمولی چاق» بود. اما از نظر سیاسی، قدرتهای بزرگ (به ویژه بریتانیا) او را مهرهای بیاثر میدانستند، «ضعیف و بیضرر»، فاقد «وطنپرستی یا انرژی».
در مقابل، خاطرات و یادداشتهای فارسی معاصر، نمایی یکپارچه و به شدت منفی و تحقیرآمیز از کامران میرزا ارائه میدهند. تنها استثنا، نوشتههای برادرزادهاش، دوستعلی خان معیّرالممالک است که گاهی به ادب و رفتار دوستانه کامل کامران میرزا در تعاملات شخصی اشاره کرده و او را «خوشسیما، سخاوتمند، متدین» و یک افسر فداکار و با استعداد معرفی میکند. اعتمادالسلطنه، که به شدت از او بیزار بود، در مصاحبهای با انگلیسیها، کامران میرزا را «جوان» توصیف کرد که «رفتارش شایسته ذکر نیست». قهرمان میرزا عینالسلطنه نیز درباره او نوشت که کامران میرزا هر شخص شریر و الواطی را معتبر کرده و به خدمت خود پذیرفت، در حالی که اشخاص محترم و اقوام خود را نادیده گرفت و با این حال، میتوانست دویست شاهزاده را صاحب نان کند, (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر).
۶.۳. مرگ
کامران میرزا نایبالسلطنه در تاریخ ۱۵ آوریل ۱۹۲۹ میلادی (۱۳۰۷ شمسی) در تهران درگذشت, (نایبالسلطنه قجری), (کامران میرزا نایب السلطنه ای که از سلطنت محروم بود! | دانشنامه پژوهه). او که شاهد خلع نوه خود (احمد شاه) و انقراض سلسله قاجار بود، به عنوان یکی از آخرین رجال پرقدرت قاجاریه محسوب میشود (نایبالسلطنه قجری). مدفن وی در حرم حضرت معصومه در قم، در نزدیکی آرامگاه فتحعلی شاه قاجار قرار دارد. (توجه: برخی منابع فارسی محل دفن او را حرم حضرت شاه عبدالعظیم در شهر ری ذکر کردهاند, (کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر)).
بر اساس منابعی که برای تدوین این مقاله آکادمیک استفاده شد، فهرست منابع به شرح زیر ارائه میگردد. این فهرست بر اساس نام مقاله یا وبسایت منبع تنظیم شده است:
1. KĀMRĀN MIRZĀ NĀYEB-AL-SALṬANA (Encyclopædia Iranica)
◦ Article by Walcher, Heidi, Last Updated October 30, 2015, Published October 29, 2015. (ارجاع به وبسایت در متن منبع: http://www.iranicaonline.org/articles/kamran-mirza-nayeb-al-saltana),
2. کامران میرزا نایب السلطنه | تاریخ معاصر
3. کامران میرزا نایب السلطنه ای که از سلطنت محروم بود! | دانشنامه پژوهه پژوهشکده باقرالعلوم
4. مظفرالدین میرزا و کامران میرزا؛ برادری، رقابت و بازتاب قدرت در دربار قاجار | یک پزشک
5. نایبالسلطنه قجری که انقراض قاجاریه را دید +تصاویر (جام جم آنلاین)