کاربر:Safa/6صفحه تمرین
خط قرمز، مرز سرخ یا (به انگلیسی Red Line)، یک اصطلاح است که در سیاست و روابط بینالملل و جریانهای مبارز استفاده میشود. این اصطلاح به یک حد و مرزی اشاره دارد که در صورت عبور و نقض عواقب جدی برای مرتکب آن بدنبال دارد. همهی ما در طول زندگی با مجموعهای از قوانین و نهیها از کودکی آشنا شدهایم گاهی این ممنوعیتها امری مطلق بود که در اصطلاح نام خط قرمز میگیرد.
این مرز یک امر نسبی و بسته به عامل تعیین آن شدت و ضعف خود را دارد. در یک خانوادهی سنتی موضوعات مربوط به آبروی خانواده از خطوط قرمز میباشد اما همین موضوعات در خانوادهای دیگر با مسامحه برگزار میشود. در سیاست نیز به همین شکل است.
بطور مثال: در جمهوری اسلامی حفظ نظام و وفاداری به ولی فقیه مرز سرخ است. این مرز سرخ بسته به شرایط سیاسی و نظامی و فرهنگی کشورها تغییر میکند و هر کشور یا رهبری مرز سرخهای خاص خود را دارد که تجاوز به آن عواقب خاص خود را دارد.
در مقالهای از روزنامه شرق چنین آمده است: «در تاریخ معاصر اولین بار این اصطلاح در «توافقنامه خط قرمز» ٣١ جولای ١٩٢٨ بین شرکا و سهامداران شرکت نفت ترکیه TPC مشاهده شده است. تاجر ارمنی به نام کالوست گلبنکیان که مؤسس شرکت نفت ترکیه به شمار میرود، روی نقشه -منطقهای که امروز به خاورمیانه شناخته میشود– به رنگ قرمز خطی را کشید که این خط محدودهای را تعیین میکرد که هیچ یک از شرکا و سهامداران به طور مستقل اجازه نداشتند در این محدوده فعالیت نفتی انجام دهند.
از دهه ١٩٧٠ تا امروز اصطلاح «خط قرمز» در روابط بینالملل به معنای «هشدار جدی» به دشمن یا بازیگر مقابل به کار میرود که نادیده گرفتن آن و نقض آن از سوی بازیگر مقابل، پیامدها و هزینههایی به دنبال خواهد داشت. به عبارت دیگر اصطلاح خط قرمز تا حد زیادی با مباحث «بازدارندگی» آمیخته و به کار گرفته میشود.»
تعریف مرز سرخ
مرز سرخ در سیاست در سیاست خارجی به معنی عبور یک کشور یا دولت یا جامعهی بینالمللی، از حدی که دولت دیگری آن را وضع کرده است میباشد که منجر به واکنش نظامی، تحریم و یا تعلیق روابط دیپلماتیک و پاسخهای مناسب دیگر میشود. در اکثر کشورها توهین به پرچم یک مرز سرخ است و مجازاتی شدید برای مرتکبین آن در نظر گرفته میشود. در برخی کشورها توهین به نمایندگان عالی حکومت مرز سرخ است. در حالی که در برخی کشورها همین موضوع با مسامحه برگزار میشود. به طور کلی مرز سرخ در موضوعات بحرانی مانند: امنیت ملی، تهدیدات نظامی، تجاوز به حقوق بشر، توسعهی سلاحهای اتمی، شیمیایی و تهدید به حملات تروریستی مطرح میشود. مرز سرخ امنیتی به مرزی گفته میشود که ورود افراد یا وسایل غیرمجاز به محدودهای که برای آن تعیین شده ممنوع میباشد و مرتکبین توسط نیروهای امنیتی و سیستمهای مراقبتی و هشدار شناسایی و متوقف میشوند و توسط آنها تحت تعقیب و مجازات قرار میگیرند. از جملهی این موارد مرز سرخ سایبری میباشد که در دنیای مجازی و اینترنت به تلاش برای نفوذ و هک در شبکههای کامپیوتری و سیستمهای اطلاعاتی است که نقض این مرزها سیستمهای هشداری و نیروهای امنیتی را به واکنش وادار میکند. مرز سرخ در دنیای پزشکی این اصطلاح برای همهی افراد در دنیای پزشکی کمی آشنا است بدلیل اینکه هرکس در معرض آن قرار میگیرد. وقتی کسی دچار بیماری واگیری مانند کووید ۱۹ میشود محدودیتهایی بعنوان مرز سرخ برای این بیمار تعیین میشود و از جمله فرد بیمار نمیتواند تردد آزاد در محیطهای اجتماعی داشته باشد. همچنین برخی علائم در بدن در دنیای پزشکی حاوی معنی عبور بدن از مرز سرخ سلامتی است مانند: تغییر رنگ شدید پوست در اثر فعالیت شدید ورزشی، استرس، تغییر دمای محیط، و مشکلات مربوط به سیستم عروقی بدن، عفونت، بیماری التهابی، اختلال هورمونی و تاثیر برخی داروها موجب آن است. هر کشور یا رهبر یا مسئول قسمتی ممکن است سیاست و استراتژی و دستورالعمل خاص خود را برای مدیریت و نظارت بر مرز سرخها را داشته باشد. مرز سرخ در مبارزه در مبارزه نیز برای اینکه همهی انرژی و توان نیروی مبارز که به نسبت دشمن محدودتر میباشد متمرکز بر نبرد جاری باشد، مرزهای سرخی وجود دارد که نقض آن میتواند فرد را از دنیای مبارزه خارج کند.
انواع مرز سرخ
خط قرمز؛ خطی نزدیک به ممنوع است. خطوط قرمز شخصی، اجتماعی، سیاسی، مذهبی، فرهنگی، هنری و… هر کدام آدمی را در مسیری که باید حرکت کند و راه را از چاه نشان میدهد.
در سالهای اخیر استفاده از واژهی «خط قرمز» بیش از گذشته است. گویی خط قرمز مرزی را بین چارچوبهایی که باید رعایت شود و گذر از خطوط غیر اصلی مشخص میکند. خط قرمز خطی است که نزدیک به ممنوع و گذر از آن توسط هیچ شخص حقیقی یا حقوقی بدون هزینه امکانپذیر نیست.
تعیین خطوط قرمز توسط قانونگذاری سالهاست اجرا میشود که دیگران را ملزم به اجرای آن میکند. در طول زمان در جوامع برای رعایت این خطوط قرمز، فرد به مرور زمان خود سانسوری را در انجام بسیاری از کارهای اجتماعی در نظر میگیرد و بسیاری از برنامههای زندگی حتی کارهای روزمره را تحت سلطهی این خطوط انجام میدهد.
با گذشتِ زمان برخی قوانین تغییر میکند و قوانینِ سخت، نرمتر میشود و خط قرمزهایی که در گذشته بسیار پُر رنگ بودند کم رنگتر و در مواقعی کاملاً محو میشود. مثلاً در برخی مواقع پوشیدن شلوار جین و یا پیراهن آستین کوتاه توسط مجری تلویزیون خط قرمزی بود که خصوصاً در دهههای شصت و هفتاد اصلاً در تلویزیون جمهوری اسلامی شاهد آن نبودیم، اما رفته رفته این خطوط قرمز کم رنگ و کم رنگ تر شده است و مصلحتهای حکومتی جای خطوط قرمز را گرفتهاست.
وضع خطوط قرمز همیشه منفی نیست، بطور مثال: در همهگیری کرونا اگر هر کشوری خطوط قرمزی برای مهار این بیماری وضع نکرد به همان میزان دچار آسیب و زیانهای اجتماعی و اقتصادی از گسترش این بیماری شد. پس همیشه خطوط قرمز را باید با منافع وضعکننده آن و مصالح اجتماعی در نظر گرفت، بسیاری از حکومتهای دیکتاتوری به بهانه مصالح اجتماعی انواع خطوط قرمز را برای محدودیتهای اجتماعی و سیاسی وضع میکنند و وظیفه مردم و روشنفکران در اینگونه موارد افشای منافع مستبدین و زیان مردم از وضع این قوانین است.
گمان کنیم هیچ خط قرمز اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در جامعه وجود نداشت، هرج و مرجی که به دلیل عدم وجود این خطوط در جامعه ایجاد می شد، ضرر و زیان های بسیاری را شامل خواهد شد. اگر خطوط قرمز سیاسی بین سیاستمداران وجود نداشت، قطعاً دست درازی های دشمنان اتفاق می افتاد و شاید تبعات بسیار سختی را در برداشت. خط قرمزهای اجتماعی نیز در مواقعی مانع از رواج فسادهای جامعه و عبور از چارچوبی مشخص را ترویج می کند که همین امر هماهنگی در اجرای قانون های وضع شده و رهایی از مشکلات عدیده را به دنبال خواهد داشت.
رعایت خط قرمز ریشه در کودکی دارد
همه ما در زندگی فردی و اجتماعی دارای حریم و خط قرمزهستیم ولی کمتر کسی دیده می شود به این خط قرمزها در روابط با دیگران توجه کند درست مانند خط قرمز لبه سکوی مترو و بسیاری دیگر از این خط ها که قانون برای ما تعیین کرده است. خط قرمز یعنی مرز، یعنی لبه پرتگاه و هرگاه از این خط عبور کنیم بی شک پیامدی ناگوار در انتظار ما خواهد بود.
روانشناسان در طبقه بندی نیازها پنج نیاز اساسی را برای انسان ها در نظر گرفته اند، تا وقتی نیازهای انسان در طبقه اول ارضا نشود در طبقه دوم باز نمی شود. طبقه اول نیازها، نیازهای جسمی- زیستی و بیولوژیکی است. طبقه دوم نیازها، نیاز به امنیت خاطر یعنی نگران آینده نبودن (تهدیدی را متوجه خود ندیدن) است. فردی که وجودش ناامن است، آرامش ندارد و ناامنی را هم دامن می زند. ناامنی جامعه به وسیله افرادی است که خودشان امنیت درون ندارند. این گونه افراد نقاب بر خود گذاشته و خود نیستند و با گذاشتن نقاب از خود فرار می کنند. نقاب زدن یعنی منع خود بودن و در واقع خلع مسئولیت از فرد است. نقابها متفاوت است مثلاً شخصی با نقاب فرد بسیار قدرتمند ظاهر می شود در حالی که از درون بسیار ضعیف است. این افراد چون خود واقعی شان امن نیست با نقاب زدن از خود واقعی شان فاصله می گیرند و وقتی فرد خودش نباشد مضطرب می شود در نتیجه چنین فردی دچار چندگانگی شخصیت شده و برای به دست آوردن امنیت خاطر نسبت به خط قرمزهای خود اجتماع و دیگران بی تفاوت است و به راحتی از آنها عبور می کند.
با توجه به تحقیقات گوناگونی که در رفتارهای افراد در بزرگسالی صورت گرفته است ۹۰ درصد از رفتارها در بزرگسالی از جمله عبور از خط قرمزها ریشه در کودکی و نوع تربیت خانواده ها دارد و همین امر بر اهمیت تربیت کودکان می افزاید. کودکان را باید از کودکی با فرهنگ، ارزش ها و اجتماع آشنا کرد. در این میان افرادی که با بایدها و نبایدهای بسیار در اوایل دوران زندگی روبرو می شود، زودتر از زمانی که باید با خطوط قرمز آشنا می شود و قطعاً فشارهای بیش از حد ناشی از امر و نهی کردن پیامدهای منفی همراه خود ایجاد می کند. متخصصان علوم تربیتی در مورد وجود خط قرمز برای کودکان و نوجوانان می گویند: خانواده ها در ایجاد خط قرمزهای زیاد برای فرزندان صرف نظر کنند.
ابزار جدیدِ وارد شده بر فرهنگ، خط قرمزی دیگر
وجود این واژه سال هاست پررنگ تر از قبل شده است و رو به گسترش است. شاید بتوان گفت هرچه از زندگی سنتی فاصله می گیریم و به سوی زندگی مدرن پیش می رویم، شاهد گسترش خطوط قرمز هستیم. رعایت حریم شخصی و اجتماعی با روی کار آمدن شبکه های مختلف اجتماعی بیش از گذشته خدشه دار شد. این عامل تا جایی ادامه پیدا کرد که میزان استفاده ایرانیان از شبکه های اجتماعی رو به افزایش رفت و متاسفانه در برخی مواقع خطوط قرمز رعایت نمی شود.
در این میان عبور از خطوط قرمز اتفاق می افتد و آن هم به دلیل عدم آگاهی افراد از آن است. تأخر فرهنگی شاید یکی از عوامل به وجود آمده باشد. تکنولوژی جدیدی وارد یک فرهنگ می شود، اما قبل از وارد شدن آن فرهنگِ جدیدی که باید در استفاده از آن آموزش داده شود، انجام نخواهد شد. برخی آموزه های اجتماعی در سنین کودکی در ذهن فرد عجین می شود و در مدت زمان های دیگر با تداعی آن، بسیاری از موانع برطرف می شود و فرد در مسیر اعتدال حرکت می کند، اما این در مواقعی است که آموزش از کودکی وجود داشته باشد، نه اینکه ابزاری جدید وارد فرهنگ شود و ندانیم که خط قرمز آن چیست و چگونه باید رعایت کرد؟
یکی از این عوامل ورود شبکه های اجتماعی به زندگی شخصی و خصوصی افراد جامعه است که مشکلاتی را به دلیل عدم رعایت حریم خصوصی و عبور از خط قرمزها برای بسیاری به وجود آورده است. واکنش دولتیها به این موضوع هم در نوع خود جالب و قابلتحمل است. سال گذشته واعظی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات درباره ادامه فعالیت شبکه های اجتماعی گفته بود: خط قرمز ما رعایت مسائلی اخلاقی است که در این زمینه با هیچکس تعارف نداریم و به تلگرام نیز تذکر داده شد و تا آنجایی که اطلاع دارم این شبکه بخشهای غیراخلاقی خود را برای ایران فیلتر کرده است.
خط قرمز؛ واژه ای که با آن هم احساس امنیت به آدمی دست می دهد و هم احساس خطر. اما گویی در نیمکره مغزمان خطر آن بیشتر احساس می شود. اینکه وجود آن در اجتماع ضروری است یا خیر، ملزم به رعایت یکسری اصول اولیه فرهنگی است که هر خانواده، مدرسه، جامعه و یا کشور و حتی در خانواده معنای دیگری خواهد یافت.
سید علی موسوی زاده، دانشجوی دکترای تخصصی علوم ارتباطات