کاربر:Hossein/53صفحه تمرین
مادر بهکیش
نیره جلالی مهاجر معروف به مادر بهکیش درگذشته یکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ از مادران فعال خاوران بود. مادر بهکیش، مادر ۵ تن از اعضای جانباخته سازمان چریکهای فدایی خلق ایران است که عبارتند از: «محمد بهکیش(جانباخته در درگیری در سال ۶۰)، زهرا بهکیش (جانباخته در زیر شکنجه در شهریور ۶۲) ، محسن بهکیش(اعدام در اردیبهشت ۶۴)، محمود بهکیش و علی بهکیش(از اعدامشدگان در قتلعام ۶۷) است. همسر زهرا بهکیش، سیامک اسدیان نیز از اعدامشدگان مهر ۱۳۶۰ است. او به روحیهای بالا و قوی در میان مادران اعدامشدگان توسط حکومت جمهوری اسلامی شناخته میشد. او همواره در صحنههای جنبش دادخواهی حضور فعال داشت. جمله معروف او در مورد دخترش زهرا که فوقلیسانس فیزیک و دبیر بود بیانی از روحیه زبانزد او است: «حتی قبرش رو هم نشانمون ندادند. همیشه میگم آقایون خیلی افتخار نکنید. دختر پیغمبر هم قبرش ناپیداست. بگذار قبر زهرای من هم ناپیدا باشد.»
فعالیتهای مادر بهکیش
مادر بهکیش از فعالین بارز جمعیت «مادران خاوران» بود که مقامات امنیتی نظام جمهوری اسلامی فشارهای زیادی بر آنان آورد تا آنها را وادار به سکوت کند اما او هیچگاه از پای ننشست.
مادر بهکیش در ۲۰ آبان ۱۳۹۰ پیامی را برای احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران ضبط کرد و گلایه کرد که چرا سازمان ملل اعدام فرزندانش را پیگیری نمیکند.
او دیدارهای فعال با دیگر مادران داغدار از جمهوری اسلامی داشت. او در دیدار با مادران پارک لاله گفت: “صبر و استقامت داشته باشید، بالاخره نتیجه می ده. ببینید جسد هیچ کدوم از بچه هام رو به من ندادند. داغ فرزند خیلی سخته. اونهم نه یکی نه دو تا پنج تا، با دامادم میشه شش تا. آنهم چه بچه هایی، یکی از یکی نازنین تر. من به اسم همشون قسم می خورم و امید دارم که روزی دادم را بستانم. محمود و علی رو که کشتن، بعد از سه ماه فقط ساک اونها رو دادند و حتی وصیتنامه هایشان را هم ندادند و گفتند: «پاره کرده ایم». هر چه فریاد می زدم، التماس می کردم بگید کجا خاکشان کرده اید، نگفتند. مدتهای طولانی در راه اوین و بهشت زهرا سرگردان بودم. به بهشت زهرا می رفتم می گفتند: “برید از اوین بپرسید ما نمی دانیم.” به اوین می رفتم می گفتند: “برید از بهشت زهرا بپرسید ما نمی دانیم”، آخر، یکی از مامورهای بهشت زهرا دلش به حال ما سوخت و آدرس خاوران رو داد که با همسرم به خاوران رفتیم و دیدیم چه فاجعه ای اتفاق افتاده. فقط برای همه مادرها آرزوی صبر دارم و امیدوارم خون بچه های ما پایمال نشه
گفتههای مادر بهکیش در مورد خانوادهاش
او در مورد همسرش در قسمتی از مصاحبهاش گفت:[۱]
"......همسرم، سه سال آخر عمرش دیوانه شده بود . او بچه ها، بخصوص زهرا و محمود را خیلی دوست داشت . دم خونه قالیچه می انداخت و می نشست و می گفت : "مواظبم نیان ما رو ببرن سر چهار راه داربزنن" ». می گفتم : « مگه ما چیکار کردیم که ما رو بکشن؟ » می گفت» : "هیچی، مگه بچه های ما چیکار کرده بودند ".
گفتههای دیگران در مورد مادر بهکیش
بنیاد برومند در پیوند با درگذشت مادر بهکیش می نویسد: “مادر بهکیش عضو “مادران خاوران” بود. مادران خاوران متشکل از مادران و بازماندگانی بودند که به دنبال عدالت برای کشتهشدگان اعدامهای دستهجمعی توسط مقامات جمهوری اسلامی در دهه ۱۳۶۰ بودند. با پیوستن مادران و بازماندگان سایر قربانیان سیاسی-عقیدتی که با حکمهای قضایی یا به صورت فراقضایی اعدام یا کشته شده بودند، “سازمان مادران عزادار” شکل گرفت که به دنبال اجرای عدالت برای همه زندانیان و قربانیان سیاسی و اعتقادی هستند.”
محمد نوریزاد در مورد این مادر که به دیدارش رفته و یک فیلم از او تهیه کرده بود گفته است:
در این فیلم آه سوزان یک مادر جاری است. این فیلم را ببینید تا با همین آه سوزان آتش بگیرید. ما شش فرزند او را کشته ایم و یک دخترش را به زندان انداخته ایم. شش فرزند. شش فرزند. شش فرزند. آری: شش فرزند. من کاری به این ندارم که فرزندان این پیرزن چه جرمی مرتکب شده اند و با چه احکامی و چگونه از پا درآمده اند. که اگر می دانستم نیز تفاوت چندانی با ندانستنم نداشت. در این سالها من تا حدودی به ذات پستوهای وزارت اطلاعات و دخمه های سپاه پی برده ام. تنها خواستم این را بگویم که مغولان نیز اینگونه تیغ در میان مردم نمی نهادند. و حتماً برای دلِ زخمینِ پیرانِ بازمانده، تمهید مختصری می اندیشیدند.[۲]
درگذشت مادر بهکیش
مادر بهکیش (نیره جلالی مهاجر) نماد جنبش دادخواهی، صبح یکشنبه ۱۳ دی ماه ۱۳۹۴ در منزل خود در تهران درگذشت. همان گونه که دخترش منصوره بهکیش در صفحه فیس بوک خود اعلام کرده بود، روز دوشنبه ۱۴ دی ماه مراسم خاکسپاری او در بهشت زهرا برگزار شد. پیکر مادر بهکیش روی شانه های دهها مادر داغدار سرودخوانان حمل شد و در نهایت همراه با چند استخوانی که مادر فکر می کرد استخوان های محسن است ـ یکی از پسرانش که در سال ۱۳۶۴ اعدام شده بود ـ به خاک سپرده شد.