کاربر:Safa/صفحه تمرین1
نیروی انتظامی جمهوری اسلامی | |
---|---|
نشان نیروی انتظامی | |
کنش | سرکوب مخالفین حکومت اسلامی |
کشور | ایران |
وفاداری | سید علی خامنه ای |
گونه | نظامی - امنیتی |
نقش | سرکوب داخلی |
پشتیبان | سازمان بسیج، سپاه پاسداران، ارتش، ولایت فقیه |
فرماندهان | |
فرمانده | حسین اشتری |
جانشین فرمانده | قاسم رضایی |
نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، (ناجا) در سال ۱۳۷۰ پس از ادغام شهربانی، ژاندارمری و کمیتهی انقلاب اسلامی به منظور حفظ امنیت داخلی ایران تحت نظارت وزارت کشور تشکیل گردید. وزیر کشور جانشین فرمانده کل قوا در نیروی انتظامی میباشد. نیروی انتظامی از چندین معاونت مختلف تشکیل شدهاست. هریک از استانهای کشور یک ناحیه انتظامی به حساب میآیند و شهرستانهای تابعه هر استان مناطق انتظامی آن ناحیه بهشمار میآیند، فرماندهی انتظامی تهران بزرگ از این قاعده مستثنی است و خود یک ناحیه انتظامی به حساب میآید. این نیروها چه در گذشته و چه در زمان حال علیرغم قوانین اساسی و قوانین تاسیسی خودشان به سرعت تبدیل به ابزاری در دست حکومتها برای سرکوب اعتراضات مردمی تحت عنوان تامین امنیت جامعه گردیدند، نمونههای این اعمال سرکوبگرانه و نقش آمران و عاملان این سرکوب در تاریخ ایران بسیاری مستند شده است و بسیاری دیگر ناگفته مانده است. مشهورترین این رویدادها خلع سلاح مجاهدان مشروطه و کشته و مجروح کردن مجاهدان از جمله ستارخان بدست نیروهای یپرم خان ارمنی رئیس نظمیهی وقت در واقعهی پارک اتابک تهران بود. پس از او سرپاس مختاری رئیس شهربانی در سالهای ۱۳۱۴ تا ۱۳۲۰ قاتل بسیاری از آزادیخواهان با همکاری پزشک احمدی است. از معروفترین اشخاصی که او در دوران ریاستش به قتل رسانده نام سید حسن مدرس، فرخی یزدی، دکتر تقی ارانی و نصرتالدوله فیروز برجسته است. برخی منابع قتلهای انجام شده توسط شهربانی رضا شاه را تا ۲۴۰۰۰ نفر برآورد میکنند.
و پس از حکومت محمدرضا پهلوی نیز شهربانی در جنایات مختلفی از جمله سرکوب سازمان نظامی حزب توده و در کار مشترک با ساواک سرکوب نیروهای انقلابی از جمله سازمان چریکهای فدایی خلق ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران مشارکت فعال داشت.
پس از انقلاب نیز نیروهای کمیتهی انقلاب اسلامی به همراه سپاه پاسداران و سایر ارگانهای نظامی علاوه بر جنایات دهه شصت و اعدامهای سرپایی در خیابانها به سرکوب اعتراضات خیابانی و کشتار مردمی پرداختند که علیه سیاستهای سرکوبگرانه حکومت جمهوری اسلامی اعتراض داشتند. از مشهورترین این جنایات سرکوب قیام مردم مشهد در سال ۱۳۷۱ و سرکوب قیام مردم قزوین در سال ۱۳۷۳ و سرکوب مردم تهران در اسلامشهر در سال ۱۳۷۴ همچنین سرکوب قیام دانشجویان و مردم در سال ۱۳۷۸ و سرکوب خونین قیام سال ۱۳۸۸ با به کار گرفتن ۵ هزار تن از اراذل و اوباش توسط پاسدار همدانی، سرکوب قیام مردم در سال ۱۳۹۶، ۱۳۹۷ و آخرین آنها کشتار مردم در قیام آبان ۱۳۹۸ که به گرانی بنزین اعتراض داشتند، ارقام این جنایت را بین ۱۵۰۰ تا ۶۰۰۰ نفر تخمین می زنند.[۱]
از دیگر عملکردهای این نیرو تاسیس انواع پلیسها برای سرکوب مردم است که از پلیس محله و خیابان تا مبارزه با مفاسد اخلاقی و پلیس فتا و غیره میباشد.
تاریخچهی نیروی انتظامی
پیش از انقلاب سال ۱۳۵۷
اولین نیروی انتظامی تاریخ ایران با نام نظمیه در اول تیر سال ۱۲۹۲ در دورهی سلطنت ناصرالدینشاه قاجار بدست میرزاتقیخان امیرکبیر تشکیل گردید. پیش از آن برقراری نظم و امنیت به عهدهی داروغه بود که تحتفرمان دیوان بیگی یا همان فرمانداری عمل میکرد و نیروهای تحتامر داروغه شبگیر، گزمه، شحنه، محتسب نامیده میشدند.
مـیرزاتـقیخان امیرکبیر چون به ارزش و اهمیت امنیت واقف بود گام اول را در این مسیر برداشت. نخستین اقدام او تأسیس «سازمان خفیه» بود. پس از آن چند قراولخانه در خیابانها و کوچههای شهر بنا کرد. پس از امیرکبیر٬ میرزاحسینخان سپهسالار اعظم٬ با استفاده از تـعدادی سـرباز٬ مجددا قراولخانههای زمان امیرکبیر را فعال کرد. عنوان «نظمیه» را نخستین بار او به کار برد و اداره امور امنیتی شهر را به عهده وزارت داخله گذاشت٬ در ایـن زمـان ریـاست نظمیه تهران را محمدعلیخان به عهده داشت.
ناصرالدینشاه در سفر دوم به اروپا و مشاهدهی نیروی پلیس و نظم و انضباطی که در شهرهای اروپا برقرار بود، تصمیم گرفت در ایران نیز چنین تشکیلاتی را به وجود آورد. از این رو از دولت اتریش برای تاسیس اداره پلیس تهران، به شکل نوین و اروپایی درخواست کمک کرد.[۲]
در پی این درخواست دولت اتریش یک نجیبزاده ایتالیایی تبعهی اتریش به نام “کنت آنتوان دومونت فورت” را به ناصرالدین شاه معرفی نمود. وی پس از ورود به تهران به برآورد وضع تهران ضمن گزارشی اعلام کرد که با ۴۰۰ پلیس پیاده و ۶۰ پلیس سوار میتواند امنیت شهر را تأمین نماید. شاه با درخواست وی موافقت کرد.
نخستین تابلوی شهربانی در سال ۱۲۹۵ شمسی با عبارت «اداره جلیلهی پلیس دارالخلافه و احتسابیه» درسردر عمارت واقع در خیابان الماسیه نصب شد. کنت ١٤ یا ١٥ سال رئیس نظمیه بود و در سال ١٣٠٩ در (ماجرای تحریم تنباکو) از ریاست نظمیه برکنار شد و میرزا سیدعبدالله انتظام السلطنه رئیس نظمیه تهران شد. پس از او ریاست نظمیه را نـظم الدوله (مـعاون کنت دومونت فورت) عهده دار شد. پس از استعفای کنت تا انقلاب مشروطه ادارهی نظمیه سیزده رئیس به خود دیده. پس از استبداد صغیر و خلع محمدعلیشاه قاجار و سلطنت احمدشاه به نیابت علیرضا خان عضدالملک مجلس دوم درصدد برآمد جـهت ایـجاد امـنیت در شهرها سازمانی مطابق نیاز کشور دایر کند. در نتیجه٬ سـازمانی بـه نـام «ادارهی کـل نظمیه» به وجود آمد که ریاست آن به عهده یپرمخان ارمنی بود. یپرم عده ای از افسران قزاقخانه و سازمانهای دیگر انتظامی را به استخدام ادارهی نظمیه درآورد و درجه افسری داد. پس از مرگ علیرضاخان عضدالملک٬ ناصرالملک همدانی٬ که قسمتی از عمر خود را در انگلستان به سر برده بود و با مؤسسات تمدنی جدید آشنایی داشت٬ بـه نـیابت سلطنت انتخاب شد. وی با استفاده از مستشاران خارجی دو نیروی نـظامی در شـهرها و دهات ایجاد کرد. بدین منظور مستشاران را از کشور بیطرف سوئد برگزیدند و ابتدا سه افسر به ریاست یالمارسن برای تشکیل ژاندارمری استخدام کردند و چـون نـتیجه مطلوب بود مستشاران درصدد تشکیل اداره نظمیه براساس موازین اروپایی بر آمدند. در سال ١٢٩١ش هیئت وزیران تصویب نمودند که یالمارسن با استخدام عده ای افسـر از سوئد نظمیه را تشکیل دهد در نتیجه یک هیئت سه نفره به ریاست سرهنگ وستداهل وارد تهران شد. پس از مدتی به ریاست کل شهربانیهای ایران گمارده شـد. وی پـانزده افسر سوئدی استخدام و به ایران منتقل نمود. وستداهل در شهر تهران هشت کمیسری ( کلنتری) دایر کرد و علاوه بر استخدام چندین آژان٬ عده زیادی از فـارغالتـحصیلان مدرسه سنلویی و مدرسه ایران٬ آلمان و مدرسه آمریکایی را که حداقل زبان فرانسـه میدانستند به استخدام درآورد و یک آمـوزشگاه کـه در آن افسـران سـوئدی تـدریس میکردند و دورهاش یک سال بود تأسیس کرد. فارغالتحصیلان این مدرسه با درجهی افسری شهربانی را بنا کردند؛ ازجمله بعضی از رؤسای شهربانی مانند سـرپاس مـختاری٬ سرپاس رادسر و سرپاس سیف بعدها از بین فارغالتـحصیلان هـمین مـدرسه انـتخاب شدند. وستداهل تا سال ١٣٠٢ش در ایران باقی ماند و دراین سال هـنگامی کـه رضـاخان سردار سپه به ریاست دولت منصوب شد به خدمت وستداهل و سوئدیها خاتمه داد و شهربانی را به افسران ایرانی سپرد. اولیـن رئـیس شـهربانی دورهی رضاخان سـرهنگ محمد درگاهی بود.
در دوران محمد رضا شاه تنها افسر ملی رئیس شهربانی سرتیپ محمود افشار طوس بود که به دستور اینتلیجنت سرویس و کارگزاران ایرانیاش به قتل رسید.
کوروش زعیم میگوید: «بنا بر اعتراف بازداشتشدگان پرونده قتل افشارطوس، اعضای تیم توطئه عبارت بودند از سرلشکر فضلالله زاهدی، سرتیپ نصرالله زاهدی، سرتیپ مزینی، سرتیپ منزه، سرتیپ بایندر، سرگرد بلوچ قرایی، افشار قاسلمو، حسین خطیبی و مظفر بقایی [نماینده سرشناس مجلس]. بنا بر اسناد محرمانه دولت انگلستان که بعد از ۳۰ سال در سال ۱۳۶۴ چاپ شد، دستور قتل توسط اینتلجنت سرویس انگلستان – MI6 – صادر شده بود و در ایران در خانه دکتر بقایی ابلاغ شده بود.»[۳]
تا زمان تشکیل ساواک در اسفند ۱۳۳۶ وظیفهی سرکوب مخالفتها به عهدهی شهربانی و ژاندارمری بود اما پس از تشکیل ساواک نقش این نیروها بعنوان مکمل ساواک تعریف گردید و این فعالیتهای در کمیتهی مشترک ضد خرابکاری سازماندهی شد.
نیروی انتظامی پس از انقلاب
در فردای انقلاب نقش کمیتههای انقلاب در شهرها پر رنگتر از نیروهای شهربانی شد و اهرم اصلی سرکوب تظاهرات مسالمتآمیز مردم نیروهای کمیته انقلاب و سپاه پاسداران و اراذل و اوباش خیابانی تحت عنوان حزبالله بودند.
این نیروها در کشتار مردم در دهه شصت نقش فعالی داشتند و پس از آن نیز در دهههای مختلف در شورشها و قیامهای شهری اهرم اصلی سرکوب بودند. در ماجرای خوابگاه دانشجویان در اعتراضات سال ۱۳۷۸ نیروی انتظامی به فرماندهی قالیباف دانشجویان را دست بسته از طبقات بالای ساختمان به زیر پرتاب میکرد که منجر به کشته و مجروح شدن تعدای از دانشجویان گردید.[۴]
به نوشته گاردین ۴۶ دانشجو از یکی از خوابگاهها دستگیر و به زیرزمین وزارت کشور در خیابان فاطمی منتقل شدند. همانجا در طبقات بالایی ساختمان بود که شمارش آرا - و به ادعای هواداران نامزدهای مخالف، تقلب در آرا - در جریان بود. ۸۷ دانشجوی دیگر به یک ساختمان امنیتی پلیس در خیابان حافظ برده شدند. دانشجویان از شکنجه و بدرفتاری در آنجا سخن می گویند. در این گزارش آمده است: "پنج نفر جان باختند: فاطمه براتی، کسری شرفی، مبینا احترامی، کامبیز شعاعی و محسن ایمانی. آنها روز بعد در بهشت زهرای تهران دفن شدند که گزارش می شود بدون مطلع کردن خانواده های آنها بود. تحکیم وحدت، یک سازمان دانشجویی، نام آنها را تایید کرده است."[۵]
صحبتهای پاسدار محمدباقر قالیباف در جلسه بسیج در دانشگاه صنعتی شریف ۲۲اردیبهشت۱۳۹۲:[۶]
.... از قالیباف ۵۰ساله و ۴۹ساله که از فتنه بنی صدر و مسعود رجوی و شیخ علی تهرانی تا فتنه سال ۸۲ را کف خیابان ایستاده و با این دارودسته ۳۰سال زندگی کرده و میفهمد که آنها دارند با انقلاب چکار میکنند، از من آن رفتار را نخواهید! از نماینده مجلسی که حالا آمده، یک دفعه رفته توی مجلس، آنجا رسیده، احساس میکند از این حرف باید (حالا یا برای خدا یا) ازاین نمد یک کلاهی برای خودش درست کند، اورا نگاه نکن ها! قالیباف با آنها متفاوت است! دلیلش را برایتان بگویم که چرا متفاوت است؟
چرا من میگویم اگر حرف دارند، مجوز قانونی بدهید! شما میگوئید این مردم خوب آدم سازشکاری است، اگر سازشکار نباشد چه کسی این حرف را میزند؟ مجوز قانونی یعنی چی؟ مرتیکه ریخته توی خیابان، اگر انقلابی هستی! بزن داغانش کن! اگر نیستی، نیستی! اینطوری نیست! حادثه سال ۷۸ که در کوی دانشگاه اتفاق افتاد، آن نامه که نوشته شده را بنده نوشتهام، آقای سلیمانی هم باهم بودیم. اینرا چرا دارم میگویم؟ وقتی ما آمدهایم اینجا ایستادهایم… خیلی هم به ما حرف زدند، همین الان هم هرکجا میرویم دارند به ما حرف میزنند، وقتی [دانشجویان] کف خیابان راه افتادند به سمت بیت رهبری، بنده فرمانده نیروی هوایی بودم، عکس من الان روی موتور هزار با چوب هست، با حسین خالقی. ایستادم کف خیابان که کف خیابان را آنجا جمع کنم. پس نگاه کنید آنجاییکه لازم بشود بیائیم کف خیابان، چوب بزنیم، جزو چوبزنها هستیم! افتخارمان هم هست! از سال۵۸ هم به [طرفداران] مسعود رجوی چوب میزدیم، توی خیابان دانشگاه و دانشکده! آنجا میزدیم، جلویشان را هم میگرفتیم! خوب، ما جزو دارودسته بچههای شهید بهشتی [چماقداران ارتجاع] بودیم آنها هم دارودسته مسعود رجوی بودند. از آن روز، ما آنجاکه لازم بوده چوب بزنیم، کف خیابان چوب میزدهایم! نگاه هم نکردهایم [که] من سردارم یا فرمانده نیروی هواییام. تورا چه به کف خیابان؟ نه! ما میرویم! اینجا کف خیابان است. ولی همین قالیباف، فرمانده نیروی انتظامی است، وقتی حوادث ۱۸تیر اتفاق می افتد هرسال در کشور مشکل بود یا نبود؟ ها؟…[۷]
در اعتراضات سال ۱۳۸۸ از تیراندازی مستقیم به روی مردم و قتل ندا آقا سلطان تا زیر گرفتن معترضین و حمله با چاقو و قمه توسط ۵۰۰۰ اوباش اجیر شده توسط پاسدار حسین همدانی جنایاتی هولناک را رقم زدند در اعتراضات بعدی در سالهای ۱۳۹۶ و ۱۳۹۸ نیز به همین ترتیب عمل کردند. و هولناکترین این کشتارها تیراندازی با دوشکا و سلاحهای نیمه سنگین در نیزارهای ماهشهر به روی مردم بیدفاع بود.
ساختار نیروی انتظامی
نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در ۳ بخش تقریباً مستقل فرماندهی، حفاظت و اطلاعات و سازمان عقیدتی سیاسی و چندین معاونت تشکیل شدهاست.
ناجا دارای سه رده کلی است، فرماندهی، سازمان حفاظت و اطلاعات (ساحفا ناجا) و سازمان عقیدتی سیاسی (ساعس ناجا)
معاونتهای نیروی انتظامی
- معاونت نیروی انسانی ناجا
- معاونت هماهنگ کننده ناجا
- معاونت عملیات ناجا
- معاونت فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا)
- معاونت پارلمانی و امور مجلس
- معاونت آموزش ناجا
- معاونت اجتماعی ناجا
- معاونت بهداشت، امداد و درمان ناجا (بهداد ناجا)
- معاونت بینالملل (اینترپل)
- معاونت طرح و برنامه و بودجه • معاونت مهندسی ناجا
سازمانهای نیروی انتظامی
سازمان وظیفه عمومی
این سازمان، کار تقسیم سربازان وظیفه بین نیروهای مسلح ایران را بر عهده دارد.
سازمان حفاظت اطلاعات (ساحفا ناجا)
این سازمان که در اصطلاح «ساحفاناجا» خوانده می شود، سازمان اطلاعاتی تحت امر خامنهای است، و وظیفهی آن نظارت و کنترل اطلاعاتی، ارتباطاتی و اسنادی، بر نیروی انتظامی است. رئیس این سازمان بهطور مستقیم توسط خامنهای منصوب میشود. و در حال حاضر برعهدهی پاسدار محسن فتحی زاده است که پیش تر جانشین معاون هماهنگ کنندهی ناجا بود.
سازمان عقیدتی سیاسی (ساعس ناجا)
این سازمان نیز وظیفهی اجرای فرامین خامنهای در نیروی انتظامی را بر عهده دارد و ریاست آن بر عهده آخوند علیرضا ادیانی میباشد.
رستههای نیروی انتظامی
- پلیس پیشگیری
- اصلیترین فرماندهی ناجا است که مستقیماً فرماندهی کلیه کلانتریها و پاسگاههای انتظامی سراسر کشور، پلیس فرودگاههای کشور، پلیس راهآهن، پلیس خدمات قضایی مستقر در سازمانها و وزارتخانهها، یگانهای امداد شهرستانها، یگانهای حفاظت سازمانهای صداوسیما، زندانها و تعزیرات حکومتی، میراث فرهنگی و گردشگری، حفاظت از محیط زیست، سازمان انرژی اتمی، جنگلبانی و منابع طبیعی را عهدهدار میباشد. پرسنل یگان های حفاظت بالغ ۱۱۰٬۰۰۰ تن و پرسنل کلانتری ها و پلیس های فرودگاه و راه آهن بالغ بر ۱۵۰٬۰۰۰ تن است بنابراین مجموع پرسنل این نیرو بالغ بر ۲۶۰٬۰۰۰ تن می باشد. جایگاه سازمانی رئیس پلیس پیشگیری اکثر شهرستان ها، جایگاه سرهنگ دومی است. فرماندهی پلیس پیشگیری ناجا بر عهدهی پاسدار محمد شرفی است.
- پلیس ۱۱۰
- پلیس آگاهی
- جرمشناسی (آگاهی)
- پلیس مبارزه با مواد مخدر
- پلیس راهنمایی و رانندگی یا پلیس راهوار
- پلیس امنیت اقتصادی
- انتظامی
- یگانهای ویژه، در سال ۱۳۷۰ پس از ادغام نیروهاى انتظامى سابق، یگانهاى ویژه نیروى انتظامى با استفاده از سازمان، نفرات و تجهیزات لشكر ۲۸ روحاالله، براى حفظ توان رزمى موجود سازماندهی شدند، نخستین گردان ویژه ضد اغتشاش (مخصوص) هم سال ۱۳۷۱ با جذب نیروهای مورد نیاز آماده مقابله با اعتراضهای شهری شد. در اواخر سال ۱۳۷۳ با توجه به افزایش اعتراضات برای مقابله با اعتراضها و شورشها، گردان دوم ویژه پلیس سازماندهى، تجهیز و تحت آموزش قرار گرفت. در سال ۱۳۷۵ هم واحد ضد تروریست و رهایی گروگان پلیس راهاندازی شد و پس از آن بود که ساختار رزمى بودن ماموریت یگان به تدریج حذف و ساختار یگان و ردههاى عملیاتى به ضد اغتشاش متحول و همه سلاحهاى سنگین موجود، به قرارگاه عملیاتى واگذار شد. بعد از وقایع کوی دانشگاه تهران در سال ۱۳۷۸ هم فرماندهان پلیس راهاندازی یک سازمان قویتری برای مقابله با اعتراضهای خیابانی ضروری ارزیابی کرده و بر همین اساس یگان ویژه هر استان از تابعیت فرمانده انتظامى استانها خارج و در تابعیت فرماندهى یگانهاى ویژه پاسداران نیروى انتظامى قرار گرفت. براساس این تغییر، سازماندهى مجدد، آموزش، تجهیز و تغییرات اساسى در دستور كار پلیس قرار گرفت که منجر به گسترش و توسعه بیشتر این یگانها در سراسر کشور شد. پلیس پس از وقایع سال ۱۳۸۸ باز هم تغییراتی در یگان ویژه خود داد و در سالهای ۸۹ تا ۹۲ گزارشها و تصاویری بسیاری از مجهز شدن این یگانها به انواع سلاح و تجهیزات منتشر شد.
- پلیس اطلاعات و امنیت عمومی، (پاوا) (معاونت اطلاعات ناجا) با وظیفه جمعآوری اطلاعات و اخبار سیاسی و همچنین شناسایی باندهای قاچاق اسلحه به صورت آشکار و غیرآشکار با لباس غیررسمی و به صورت شخصی انجام وظیفه میکند. نام سابق این بخش از نیروی انتظامی، معاونت اطلاعات ناجا بود. همچنین فرماندهی پلیس دیپلماتیک، پلیس گذرنامه، پلیس مهاجرت و اتباع خارجی، و همچنین اداره نظارت بر اماکن عمومی از زیرمجموعههای پلیس اطلاعات و امنیت عمومی ناجا هستند که فرمانده آن پاسدار غلامرضا رضاییان فر است.
- مخابرات و الکترونیک
- پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات (فتا) در گذشته رسیدگی به جرایم مربوط به رایانه و فضای مجازی در اختیار اداره مبارزه با جرایم خاص و رایانهای پلیس آگاهی ناجا بود که در دهه ۹۰ با تشکیل پلیس فتا، این فرماندهی رسیدگی به جرایم مربوط به حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات و فضای مجازی را عهدهدار شد. فرماندهی پلیس فتا ناجا را پاسدار وحید مجید بر عهده دارد.
- عملیات ویژه
- اینتر پل (پلیس بین الملل که با پلیس سایر کشورها در جستجو و دستگیری متهمان بین المللی همکاری دارد)
- هوا ناجا
- دریایی
- فرماندهی مرزبانی
- دژبان کل ناجا و حفاظت از شخصیتها
- بازرسی ناجا، این یگان مسئولیت رسیدگی به شکایات،جرایم،انتقادات و عملکرد کارکنان سازمان ناجا را دارد و ریاست بازرسی ناجا را پاسدار محرم مجرد عهدهدار میباشد.
- آماد و پشتیبانی
- یگان امداد
- رایانه
- حقوق
- دارایی
- اداری،
- معارف،
- هنر،
- فنی و مهندسی،
- دانشگاه علوم انتظامی امین،(دانشکده افسری پلیس)
- مرکز مطالعات راهبردی ناجا،
• پژوهشگاه علوم انتظامی
• کانون بازنشستگان ناجا
فرماندهی نیروی انتظامی
فرماندهان پلیس دارالخلافه
- کنت دومونت فرونت ایتالیایی ۱۲۵۶ شمسی تا ۱۲۷۶
- سید عبدالله خان انتظامالسلطنه
- میرزا ابوتراب خان خواجهنوری (نظمالدوله)
- میرزا عیسی خان وزیر
- محمدکریم خان مختارالسلطنه (نیرالسلطنه، منظمالسلطنه، سردار منصور)
- محمدابراهیم خان معاونالدوله
- محمدعلی سردار افخم (آقابالاخان، معین نظام، وکیلالدوله)
- فتحالله سعیدالسلطنه
- اعظمالسلطنه
- معتضد دیوان
- عبدالحسین خان سالارالملک گروسی (سردار سالارالملک گروسی)
- رضا بالا
- پپرمخان ارمنی رئیس ادارهی کل نظمیه
- مظفر اعلم (سالار مظفر، سردار انتصار)
- سردار نظام (سردار شوکت)
- قاسم پوروالی (قاسم والی یا سردار همایون)
- کلنل یوهان کارل گوستاف وستداهل (Johan Carl Gustaf Westdahl)
- امیرلشکر محمود انصاری (امیر اقتدار)
فرماندهان شهربانی دوران رضاخان
- میرزا محمود خان امیراقتدار (دو هفته)
- سرهنگ محمد درگاهی (دی ۱۳۰۲ تا ۱۲ آذر ۱۳۰۸)
- سرهنگ محمدصادق کوپال (مجدی)
- سرتیپ فضلالله زاهدی
- سرلشکر محمدحسین آیرم (۱۳۱۰ تا فروردین ۱۳۱۵)
- سرپاس رکنالدین مختاری (فروردین ۱۳۱۵ تا شهریور ۱۳۲۰)
فرماندهان شهربانی دوران محمدرضا پهلوی
- پاسیار یحیی رادسر (ادیبالسلطنه)
- سرتیپ عبدالعلی اعتمادمقدم
- سرپاس محمدحسین جهانبانی (از ۲۶ بهمن ۱۳۲۲ تا ۳۰ فروردین ۱۳۲۳)
- پاسیار عبدالله سیف
- سرتیپ محمود خسروپناه
- سرتیپ ابراهیم ضرابی (از ۱۴ فروردین ۱۳۲۴)
- پاسیار محمدعلی صفاری
- سرلشکر ابراهیم ضرابی (از ۲۷ بهمن ۱۳۲۶)
- سرپاس محمدعلی صفاری
- سرلشکر فضلالله زاهدی
- سید مهدی فرخ (از ۱ خرداد ۱۳۲۹)
- سرتیپ محمد دفتری
- سرتیپ عبدالحسین حجازی
- سرلشکر فضلالله زاهدی (وزیر کشور و رئیس شهربانی)
- سرلشکر منصور مزین (از مرداد ۱۳۳۰)
- شمسالدین امیرعلایی (وزیر کشور و رئیس شهربانی)
- محمدابراهیم امیرتیمور کلالی (وزیر کشور و رئیس شهربانی از ۹ آذر ۱۳۳۰)
- سرتیپ حسن بقایی
- سرلشکر محمدصادق کوپال مجدی
- سرتیپ عزیزالله کمال
- سرتیپ کاظم شیبانی
- سرتیپ محمود افشارطوس
- سرتیپ نصرالله مدبر
- سرتیپ شاهنده
- سرتیپ محمد دفتری
- سرلشکر مهدیقلی علوی مقدم (از شهریور ۱۳۳۲ تا شهریور ۱۳۳۹)
- سرتیپ ناصر امیرانصاری (از شهریور ۱۳۳۹ تا آبان ۱۳۳۹)
- سپهبد نعمتالله نصیری (از آذر ۱۳۳۹ تا بهمن ۱۳۴۳)
- سپهبد محسن مبصر (از بهمن ۱۳۴۳ تا دی ۱۳۴۹)
- سپهبد جعفرقلی صدری (از دی ۱۳۴۹ تا مرداد ۱۳۵۲)
- سپهبد صمد صمدیانپور
- سپهبد مهدی رحیمی
فرماندهان نیروی انتظامی پس از انقلاب
- سپهبد محمدعلی نوروزی (سرپرست از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ تا ۲۸ بهمن ۱۳۵۷)
- سرهنگ ناصر مجللی (از ۲۸ بهمن ۱۳۵۷ تا خرداد ۱۳۵۸)
- سرتیپ مصطفی مصطفایی (از ۲۹ خرداد ۱۳۵۸ تا بهمن ۱۳۵۸)
- سید مصطفی میرسلیم (سرپرست از ۲۸ بهمن ۱۳۵۸ تا اسفند ۱۳۵۹)
- سرتیپ هوشنگ وحید دستگردی (از ۱۴ اسفند ۱۳۵۹ تا ۱۴ شهریور ۱۳۶۰)
- سرهنگ سید ابراهیم حجازی (سرپرست از ۱۸ شهریور ۱۳۶۰ تا دی ۱۳۶۱)
- سرهنگ جلیل صمیمی (از ۲۳ دی ۱۳۶۱ تا تیر ۱۳۶۶)
- سرتیپ سید رضا نیکنژاد (از ۱۳۶۶ تا ۹ تیر ۱۳۶۹)
- سرتیپ دوم سید امانالله مرتضوی (۹ تیر ۱۳۶۹ تا ۱۲ فروردین ۱۳۷۰)
- پاسدار محمد سهرابی (دوران انجام ادغام): ۱۳۷۱–۱۳۷۰
- پاسدار رضا سیفالهی: ۱۳۷۵–۱۳۷۱
- پاسدار هدایت لطفیان: ۱۳۷۹–۱۳۷۵
- پاسدار محمدباقر قالیباف: ۱۳۸۴–۱۳۷۹
- پاسدار علی عبداللهی علیآبادی (سرپرست): ۱۳۸۴
- پاسدار اسماعیل احمدیمقدم: ۱۳۸۴–۱۳۹۳
- پاسدار حسین اشتری: ۱۳۹۳-اکنون
فرماندهان ژاندارمری
دوران قاجار
- ژنرال هارالد اُسیان یالمارسن سوئدی ۱۲۹۰ شمسی (Harald Ossian Hjalmarson)
- کلنل پر لودویگ نیستروم (Per Ludvig Nyström)
- کلنل تاگه فردریک گلیروپ (Tage Fredrik Gleerup)
- اریک کارلبرگ (Eric Carlberg)
- پر گلیمستت (Per Glimstedt)
- مارتین اکستروم(Martin Ekström)
- بوریس مولر (Boris Möller)
- کارل پترسن (Carl Petersén)
- آندرس آندن (Anders Andén)
- دوران رضاشاه
- امیرلشکر علی نقدی (سردار رفعت)
- امیرلشکر احمد امیراحمدی
- سرتیپ علی توفیقی
- امیرلشکر احمد امیراحمدی
- سرتیپ فضلالله زاهدی
- سرتیپ مرتضی یزدانپناه
- سرتیپ عزیزالله ضرغامی
- سرتیپ غلامعلی زند
- سرتیپ عبدالمجید فیروز
- سرهنگ محمود خسروپناه
- سرهنگ محمود پولادین
- دوران محمدرضاشاه
- سرلشکر فضلالله زاهدی
- سرتیپ فرجالله آقاولی
- سرتیپ حسینقلی سطوتی ۱۰ آذر ۱۳۲۲ه.ش تا ۱۳ خرداد ۱۳۲۳ه.ش
- سرتیپ محمود خسروپناه
- سرتیپ محمدحسین جهانبانی
- احمد قوام ۲۷ بهمن ۱۳۲۴ه.ش تا ۲۶ اسفند ۱۳۲۵ه.ش
- سرلشکر محمود خسروپناه
- سرلشکر محمدصادق کوپال از ۲۶ دی ماه ۱۳۲۶ه.ش تا ۱۴ تیر ۱۳۲۹ه.ش
- سرتیپ علیقلی گلپیرا
- سرتیپ مهدیقلی علوی مقدم
- سرلشکر احمد وثوق
- سرلشکر محمدصادق کوپال ۲۹ تیرماه ۱۳۳۱ ه.ش)
- سرلشکر محمدعلی علوی مقدم
- سرتیپ محمود امینی
- سرلشکر علیقلی گلپیرا
- سپهبد سید محمدصادق امیرعزیزی
- سپهبد مظفر مالک
- سرلشکر غلامعلی اویسی
- سپهبد محمدحسین ضرغام
- سپهبد محمد معزی
- سپهبد فریدون فرخنیا
- ارتشبد عباس قرهباغی
- سپهبد احمدعلی محققی پس از انقلاب
- سپهبد احمدعلی محققی (سرپرست) از ۲۳ بهمن ۱۳۵۷ تا ۲۵ بهمن ۱۳۵۷
- سرتیپ عزتالله ممتاز از ۲۵ بهمن ۱۳۵۷ تا ۱۵ اردیبهشت ۱۳۵۸
- سرتیپ الیاس دانشور از ۱۵ اردیبهشت ۱۳۵۸ تا ۲۶ اسفند ماه ۱۳۵۸
- سرلشکر قاسمعلی ظهیرنژاد از ۲۶ اسفند ۱۳۵۸ تا شهریور ۱۳۵۹
- سرهنگ حسنعلی فروزان از شهریور ۱۳۵۹ تا خرداد ۱۳۶۰
- سرهنگ منوچهر نجفدری (سرپرست در خرداد سال ۱۳۶۰ تا اسفند ۱۳۶۰)
- سرهنگ علی کوچکزاده از ۱ اسفند ۱۳۶۰ تا۱۹ بهمن ۱۳۶۳
- سرهنگ سینا (سرپرست)
- سرهنگ فلاحی (سرپرست)
- سرهنگ رفیعی بصیری (سرپرست)
- سرهنگ محمد سهرابی از ۲۰ بهمن ۱۳۶۳ تا ۱۳۷۰
نقش نیروی انتظامی در سرکوب
نیروی انتظامی اولین نیرویی است که در هر محیطی برای سرکوب مردم ظاهر میشود و با بکارگیری انواع روشهای سرکوب سعی در خاموش کردن اعتراضات مردم میکنند و وقتی همهی راهکارهای رسمی به بنبست رسید از اراذل و اوباش برای سرکوب و کشتار مردم استفاده میکند و در نهایت اگر آنها هم ناتوان شدند سپاه پاسداران بعنوان تمام کننده با تمام قوا و همهی روشهای سرکوب متداول و ابداعی خود وارد میشود.
پاسدار احمدی مقدم در یک مصاحبه با خبرگزاری ایسنا به نقش سرکوبگرانهی این نیرو اعتراف میکند:
...شرایط طوری شده که ما یگان ویژه را که نیرویی برای سرکوب مردم است در مرز برای زائران کربلا مستقر کردهایم و آنها بارکش مردم شدهاند و معنای اجتماعی کردن یگان ویژه هم همین است و در همین راستا ما وظیفه امدادی را نیز به آنها محول کردیم.[۸]
بخشی از عملیات شناسایی و حذف مخالفان بعهدهی نیروهای میدانی نیروی انتظامی است که با لباس و فرم عادی و هم رنگ معترضین در میان آنها نفوذ کرده و ماموریت خود را انجام میدهند.
نیروهای میدانی که مدام تحت آموزش و تمرین هستند سه کارکرد دارند: ۱ - بازداشت گسترده افرادی که میتوانند نقش رهبری را در خیابان بازی کنند (دانشجویان، فعالان سیاسی، فعالان حقوق بشر) ۲ - رصد کردن اعتراضات و مشخص کردن افرادی که باید بازداشت شوند (به قول خودشان سردستهها) ۳ - لشکرکشی به مناطق پر جمعیت برای ارعاب و جابهجایی سریع برای پوشش مناطق گوناگون. این نیروها به انواع ابزارهای سرکوب شهری مجهز شدهاند. به همین دلیل این بخش بودجهی نامحدودی دارد و از میان شرورترین نیروهای اجتماعی استخدام میکند. اوباشی که امروز به فرماندهان سپاه و نیروی انتظامی تبدیل شدهاند، به سادگی میتوانند افرادی شبیه به خود را استخدام کرده و برای سرکوب خیابانی تربیت کنند. [۹]
روشهای سرکوب نیروی انتظامی
۴ لایهی سرکوب در نیروی انتظامی
- لایهی اول - نیروی انتظامی عادی
- لایهی دوم - یگان ویژهی ناجا
- لایهی سوم - نیروهای بسیج و مساجد
- لایهی چهارم - اراذل و اوباش
این چهار نیرو با اسامی مختلف (مانند نوپو یا یگان ویژه) به ترتیب برای ارعاب و سرکوب خیابانی (لشکرکشی خیابانی، متفرق کردن با کتک زدن، آب پاشیدن، بازداشت، و شلیک گلولههای پلاستیکی و جنگی) اعزام میشوند. به این ترتیب که اگر نیروی انتظامی (و واحدی که زیر نظر آن برای سرکوبها تربیت شده) از پس ماجرا بر نیاید، به ترتیب بسیج و لباس شخصیها به کمک آن میآیند و بعد اراذل و اوباش با قمه و شمشیر و چاقو وارد میشوند اگر آنها هم ناتوان بودند، سپاه وارد عمل میشود. سپاه نقش تمام کننده را در این ماجرا بازی میکند و مجوز دارد که به هر قیمت کار را تمام کند.
حسین همدانی در مصاحبه با نشریه اینترنتی جوان همدان اعتراف میکند: کار اطلاعاتی اقدامی انجام دادیم که در تهران صدا کرد. ۵ هزار نفر از کسانی که در آشوبها حضور داشتند ولی در احزاب و جریانات سیاسی حضور نداشتند بلکه از اشرار و اراذل بودند را شناسایی کردیم و در منزلشان کنترلشان میکردیم. روزی که فراخوان میزدند اینها کنترل میشدند و اجازه نداشتند از خانه بیرون بیایند. بعد اینها را عضو گردان کردم. بعداً این سه گردان نشان دادند که اگر بخواهیم مجاهد تربیت کنیم باید چنین افرادی که با تیغ و قمه سروکار دارند را پای کار بیاوریم.[۱۰]
فساد و جنایت در نیروی انتظامی
جنایت و قتل
کهریزک
بازداشتگاه کهریزک در شهر سنگ از توابع شهرری در استان تهران است که در دوران ریاست قالیباف بر نیروی انتظامی تأسیس و طی سالیان در عملیاتهای مختلفی مانند، تخریب محله خاک سفید مورد استفاده قرار گرفت. این بازداشتگاه تا اواسط سال ۱۳۸۸ ناشناخته بود اما در جریان قیام سال ۱۳۸۸ شهرت جهانی پیدا کرد.
مهدی کروبی یکی از نامزدهای انتخاباتی در نامهای به هاشمی رفسنجانی صریحاً به تجاوز به دختران و پسران بازداشت شده اشاره کردهاست. مجید انصاری، معاون سابق رئیسجمهوری ایران و عضو مجمع روحانیون مبارز، در گفتگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا، دربارهٔ درخواست مهدی کروبی از هاشمی رفسنجانی، برای بررسی موضوع «تجاوز به زندانیان» گفتهاست: «با کمال تاسف اینها صحت دارد و آدم باید به قول امیرالمؤمنین آرزوی مرگ کند که در جمهوری اسلامی کار به اینجا برسد که چنین فجایعی رخ دهد… نه یک مورد بلکه متعدد بودهاست».[۱۱]
برخی از اظهارات رادان در زندان کهریزک خطاب به زندانیان:
ما از بالاترین مقامات کشوری و امنیتی و قضایی دستور داریم که اینگونه عمل کنیم و مامورین تنها دستورات را اجرا می کنند و در سیر بازجویی های فنی به تمام مامورین پلیس امنیت می گویم که برخورد کنید و بزنید و اگر کسی کشته شد من پاسخ خواهم داد... آنقدر اینجا شکنجه می شوید و بی آب و غذا نگه داشته می شوید تا اندازه موش شوید و از میان میله های سلول های بازداشتگاه رد شوید و تازه این موقع است که اگر زنده ماندید به دادگاه و زندان دیگر منتقل می شوید.[۱۲]
فساد اخلاقی
در اسفندماه سال ۱۳۸۸ خبر دستگیری فرمانده سابق پلیس تهران سرتیپ رضا زارعی در سایتهای غیررسمی منتشر شد. یکی از این سایتها در مورد علت دستگیری وی چنین نوشت: «گزارشهای رسیده حاکی است، سردار رضا زارعی رئیس پلیس استان تهران، در یک خانه فساد به همراه ۶ زن بازداشت شد. برخی رسانهها به نقل از زنانی که بازداشت شده بودند، نوشته بود که زنان در جریان بازجوئی و تحقیقات از درخواست عجیب سردار زارعی در آن خانه نوشته بودند. مقامهای قضایی درباره این موضوع سکوت کردند.[۱۳] بعدها گفته شد از زارعی ۸۰ نفر شکایت کردهاند.
فساد مالی
بنیاد تعاون ناجا یکی از بزرگترین مجموعهها یا هولدینگهای اقتصادی شبهدولتی ایران است. این مجموعه در زمینههای بسیار گسترده از بانک و بیمه و نفت و گاز و انرژی گرفته تا ساخت اسکله و جاده و واردات و تولید پوشاک و نوشابه و مواد غذایی و معادن و هتلداری فعالیت میکند.[۱۴]
نیروی انتظامی به فرماندهی اسماعیل احمدی مقدم دو محموله نفتی در سال ۱۳۹۱ از شرکت نفت دریافت کرده و به فروش رسانده اما پول آن را به خزانه واریز نکرده است. محمولههای نفتی مورد نظر در سال ۹۱ به ازای کسری بودجه ۱۱ درصدی نیروی انتظامی در اختیار این مجموعه قرار گرفته بود. ناجا هم در ادامه موفق به فروش این محموله شده بود اما اتفاقی که نهایتاً میافتد، این است که اولاً نیروی انتظامی مبلغ حاصل از فروش این نفت را به خزانه کشور واریز نمیکند و ثانیاً درآمد حاصل از این اقدام برای نیروی انتظامی بیشتر از ۱۱ درصد کسری بودجه آنها بوده است. طبق گزارش تفریغ بودجه سال ۱۳۹۱ که بهمن ماه ۱۳۹۲ منتشر شد شرکت ملی نفت ایران در تاریخ ۴ آبان ۱۳۹۱ یک میلیون و ۶۳۹ هزار و ۳۴۲بشکه نفت خام به ارزش ۱۸۵ میلیون و ۲۴۰ هزار و ۴۲ دلار و به سررسید ۳ آذر ۱۳۹۱ با تضمین فرمانده نیروی انتظامی به یکی از شرکتهای وابسته به نیروی انتظامی تحویل داده است. بر اساس این گزارش رسمی "شرکت مزبور علیرغم فروش نفت خام مذکور و دریافت بهای آن، از پرداخت بدهی خود به شرکت ملی نفت ایران خودداری کرده است".[۱۵]
تحریم فرماندهان نیروی انتظامی
وزارت خزانه داری آمریکا عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور، فرمانده نیروی انتظامی ایران، و چند فرد و نهاد دیگر را به خاطر نقش در نقض جدی حقوق بشر علیه ایرانیان تحریم کرد.
دفتر دارایی های خارجی وزارت خزانه داری آمریکا، اوفک، همچنین هفت نفر دیگر از مقامات ارشد حوزه ضابطان قضایی از جمله حسین اشتری، فرمانده نیروی انتظامی، و یک فرمانده استانی سپاه پاسداران را به فهرست تحریم ها افزود.
وزارت خزانهداری آمریکا همچنین بنیاد تعاون ناجا و مدیر و اعضای هیات امنای آن را به خاطر نقش آن در سرکوب معترضان و اداره بازداشتگاههای مخالفان حکومت تحریم کرد. این بنیاد در کنترل نهادهای انتظامی ایران است و در حوزههای مختلف انرژی، ساخت و ساز، خدمات، فناوری، و صنعت بانکداری فعالیت دارد.
در بیانیه وزارت خزانهداری آمریکا، نیروی انتظامی به دست داشتن در شکنجه و غرق کردن شهروندان افغانستانی که قصد عبور از مرز را داشتند، اشاره شده است.[۱۶]
منابع
- ↑ نیروی انتظامی - سایت رادیو فردا
- ↑ نیروی انتظامی - کتاب تهران در گذرگاه تاریخ
- ↑ نیروی انتظامی - سایت رادیو فردا
- ↑ نیروی انتظامی - یوتیوب خوابگاه دانشگاه تهران
- ↑ نیروی انتظامی - سایت بی بی سی به نقل از گاردین
- ↑ نیروی انتظامی - صدای قالیباف سایت رادیو فردا
- ↑ نیروی انتظامی - سایت ایران افشاگر
- ↑ نیروی انتظامی - ایسنا
- ↑ نیروی انتظامی - سایت ایندیپندنت فارسی
- ↑ نیروی انتظامی - خبرگزاری دانشجو به نقل از هفته نامهی جوان همدان
- ↑ نیروی انتظامی - سایت رادیو فردا
- ↑ نیروی انتظامی - سایت عصر نو
- ↑ نیروی انتظامی - سایت رادیو فردا
- ↑ نیروی انتظامی - سایت رادیو فردا
- ↑ نیروی انتظامی - سایت فرارو
- ↑ نیروی انتظامی - سایت صدای آمریکا