کاربر:Ehsan/صفحه تمرین
عملیات جاری نامی است که اعضاء سازمان مجاهدین خلق ایران بر اصل « انتقاد و انتقاد از خود» می گذارند.
این اصل یعنی اصل «انتقاد و انتقاد از خود» که در سازمان مجاهدین به عملیات جاری شهرت دارد، یکی از مهم ترین اصولی است که اغلب احزاب و سازمانهای انقلابی برای ارتقاء مناسبات فیمابین افراد و انسجام تشکیلات خود از آن بهره میجویند. سازمان مجاهدین خلق معتقد است که این اصل در سازمان آنها متکامل تر شده و بصورت روزانه مورد استفاده قرار میگیرد. ازین رو آنها نام آن را عملیات جاری میگذارند. از دیدگاه آنها این اصل ، همان جهاد اکبر می باشد که در تعالیم اسلامی نیز آمده است.
همچنین در دنیای امروز این اصل یا روش به عنوان روشی برای پیشرفت و ارتقاء در رفتارهای فردی، ارتقاء سبک و اصول کار و پروژههای جمعی استفاده میشود. انتقاد از دیدگاه علم روانشناسی و جامعه شناسی شامل یک گفتگوی نوعی، مستقیم یا غیرمستقیم است و ازین منظر یک فعالیت اجتماعی ذاتی و در عین حال سازنده به شمار میآید.
پیشینهی نقد و انتقاد
در اروپا و مشخصا در انگلستان در ابتدا گسترهی نقد کردن به نقد آثار ادبی محدود میشد.از اولین آثار نقد ادبی که بسیار مشهور شدند میتوان به مقالات ساموئل جکسون نقاد انگلیسی اشاره نمود. انتقاد اما بندرت و به آرامی وارد عرصه اجتماعی و روانشناسی شد. در قرن نوزدهم یک معنی فلسفی نیز پیدا کرد و توسط امانوئل کانت تحت عنوان «بررسی معرفتی دانشکده علم» مورد استفاده قرار گرفت.
در قرن بیستم با رشد تخصص ها و تقسیم کار در عرصههای مختلف علمی و رشد آموزش عالی، نقد کردن نیز در شاخههای مختلف با قوانین خود گسترش یافت. این موضوع پس از آن بود که فیلسوفانی نظیر کارل پوپر و ایمر لاکتوس از فیسوفان معاصر ، اعلام کردند که انتقاد بخشی عادی از فعالیت علمی است. در ادامه این مسیر بود که به تدریج همگان تصدیق کردند که انتقاد یک فرایند پیشرفته و مورد ستایش در یک جامعه دموکراتیک است و نه نشانهای از وجود نقصان و ضعف .
از سالهای ۱۹۷۰ تحت تاثیر نئومارکیسم و همچنین فیلسوف فرانسوی میشل فوکو این موضوع بسیار اوج گرفت. از همین سالها بود که فیلسوفان، دانشگاهیان و روزنامه نگاران واژه کریتیک(critique) به معنی انتقاد را بصورت فعل نیز در جملات خود بکار می بردند.(I have critiqued the idea)
از دههی ۱۹۹۰ انتقاد به معنی نوعی نگرش نیز بکار میرود. مثلا شما نظر فردی را در یک صفحه اجتماعی لایک یا دیسلایک میکنید یا نظر انتقادی خود را در مورد آن مینویسید.انتقاد همچنین در دنیای امروز توسط بسیاری از شرکتها که در شکل گروهی کار میکنند برای ارتقاء روشهای کاری، تنظیم هنجارهای رفتاری میان اعضاء گروه و همینطور ارتقاء محصولات مورد استفاده قرار میگیرد.
روانشناسی انتقاد:
روانشناسی انتقاد بطور کلی، اثرات شناختی و عاطفی انتقاد، ویژگی های رفتاری انتقاد و تاثیر آن بر واکنش افراد را بررسی میکند.
روانشناسی انتقاد عموما به مسائل زیر میپردازد:
- بررسی انگیزه و هدف انتقاد
- معنی انتقاد درست و غلط
- تاثیرات مثبت یا منفی انتقاد روی افراد
- چگونگی پاسخگویی و واکنش افراد نسبت به انتقاد
- کیفیت و چگونگی انتقاد برای رسیدن به هدف مطلوب
- اشکالات انتقاد و تاثیرگذاری آنها
- چگونه یک انتقاد موفقیت آمیز انجام دهیم
- بررسی عوامل تحریم، پس زدن و انکار انتقاد
گفته میشود که والدین، معملین، وکلا، مدیران و سیاستمداران معمولا کسانی هستند که بیشترین نگرانی را در مورد انتقاد دارند. چرا که انتقاد میتواند ضرورت نوعی تفاوت رفتار جدی را برای آنها ایجاد کند. همچنین در مورد انگیزه و تاثیر انتقاد، روانشاسان معتقدند که انتقاد میتواند منطقی با اثری مطلوب یا خودسرانه و بدون نتیجه مطلوب باشد. وقتی روانشناسان به بررسی انتقاد و تاثیرات آن روی فرد میپردازند معمولا آنرا به صورت عمومی بررسی نمیکنند بلکه در موارد مشخص و بصورت فنی و عملی مورد بررسی قرار میدهند.
یادگیری انتقاد و انتقاد از خود
توانایی انتقاد کردن بصورت درست یک امر طبیعی نیست. به این معنی که باید آنرا یاد گرفت. ویژگی های یک انتقاد کننده مؤثر از دیدگاه روانشناسان چنین است:
- بینش: منتقد باید بوضوح درک کند که هدف از انتقاد چیست
- برخورد: منتقد باید دارای اعتماد به نفس و آرامش باشد. چه هنگام انتقاد کردن و چه هنگام انتقاد شدن
- دانش : منتقد باید موضوع انتقاد خود را برای حفظ یکپارچگی و دقیق بودن انتقاد مورد تحقیق قرار داده و به آن علم داشته باشد.
- مهارت: منتقد باید انتقاد را از زاویه درست و با بیان دقیق مطرح نماید تا انتقاد متقاعد کننده و قابل پذیرش باشد
- مونیزم: منتقد باید قبل و پس از انتقاد صادق و یکدست سخن بگوید و صادق باشد.
همچنین گفته میشود در انتقاد کردن باید همیشه راه میانه را برگزید. انتقاد نه باید افراطی باشد و نه آنکه صحنه از نقد و بیان اشکالات خالی بماند. افراد می توانند به اندازه ضرورت دچار تکانهی انتقاد شوند اما این تکانه نباید بیش از حد باشد. در واقع در انتقاد باید راه را بر هر گونه افراط یا تفریط ببندیم.
همچنین از دیدگاه روانشناسان انتقاد میتواند تاثیرات بسیار پربار و غنی و سازندهای داشته باشد اما اگر تبدیل به حملات شخصی شود به دیگران آسیب خواهد زد. روانشناسان و مشاوران روانشپزشکی در این رابطه توصیه میکنند که همیشه برای انتقاد خود کلمات مناسبی انتخاب کنیم. به عبارتی حتی اگر محتوای انتقاد کاملا معتبر باشد اما به شکل مناسبی بیان نشود، تاثیر سازنده نخواهد داشت.
تعریف انتقاد در اصل انتقاد و انتقاد از خود ( عملیات جاری )
واژهی انتقاد در زبان انگلیسی «criticism » در قرن ۱۶ در این کشور رواج یافت. این واژه برگرفته از از واژهی فرانسوی «critique» بود که از اوایل قرن ۱۴ در این زبان رایج شد.[۱] ریشهی این کلمه در زبان فرانسه به معنی غربال کردن و تمیز دادن است. همچنین واژه فارسی «نقد» که برگرفته از زبان عربی است به معنی جدا کردن سکهی تقلبی از سکه واقعی است.[۲].
یک تعریف عام در مورد انتقاد قضاوت در مورد شایستگیها و ضعفهاست. اما آنچه در اینجا به معنی انتقاد و انتقاد از خود و عملیات جاری مورد بحث است تعریف دقیق تری دارد.
انتقاد کردن یعنی محکوم کردن آنچه انجام شده است در قبال آنچه میباید انجام میشد. ملاحظه میشود که انتقاد یک مقایسه ساده نبوده در عمق خود مبین این نکته است که در آن چه انجام شده(در آن بخشی که مورد انتقاد قرر میگیرد) اختیاری وجود داشته و میتوانسته آنطور نشود. بدیهی است که بدون اختیار و مسئولیت انتقاد کردن ابداً پوچ و بیمفهوم است. انتقاد و انتقاد از خود (عملیات جاری) وسیله قوام تشکیلاتی و پایداری ایدئولوژیک همه احزاب و سازمانهای انقلابی است. به این وسیله حزب یا سازمان از اشتباه و خطا مصون میماند و یا هر چه زودتر تصحیح میشود. اعضای آن از گرایشات نادرست و انحرافی تزکیه میشوند و راه تعالی روانی و تکامل شخصیت آنها هموار میگردد. بدون شک انتقاد میتواند در موارد لزوم به قاطعانهترین صورت تیز و برنده باشد و یا شکل نرم وملایم به خود بگیرد. لیکن در هر حال بایستی همراه با حسن نیت و در مجموع سازنده باشد.[۳]
ضرورت عملیات جاری و انتقاد و انتقاد از خود
از دیدگاه یک سازمانانقلابی وقتی فردی از جامعه گذر کرده، وارد یک تشکیلات حزبی یا سازمانی میشود کماکان با خود ویژگیهای معمول جامعه را که الزما ویژگیهای مثبت و جلوبرنده ای در امر مبارزه نیستند، بهمراه دارد. این ویژگی ها اساسا بر منافع و تمایلات فرد با محتوای راحت طلبانه و یا رقابتی و برتری جویانه استوار هستند. این یک امر طبیعی است. چرا که فرد از یک زندگی معمول که در اغلب موارد در خدمت منافع فردی است وارد زندگی مبارزاتی شده است، یعنی مسیری که در آن فداکاری و گذشت باید سرلوحهی حرکات و رفتار فرد و جمع قرار گیرد.
این تغییر مسیر طبعا در یک لحظه منجر به تغییر عادات و رفتارهای او نخواهد شد. بنابراین او در روند حرکت خود در مسیر مبارزه به کرات با این امر مواجه است که در رفتارهای روزانه خود بین رفتار جمعمحور و رفتار فردی، یکی را برگزیند و با خصائل و تمایلاتی که مانع او در امر مبارزه میشود آگاهانه وارد جنگ و تغییر رویکرد خود و تصحیح آن براساس آرمانهای مبارزاتی که خودش به صورت کاملا آزادانه انتخاب کرده است، شود. بستر و ظرف این تغییر، رویکرد و عمل و ارتقای آن از حیطهی منافع فردی به مسیر تامین منافع مبارزاتی و تشکیلات برای پیشبرد جنبش و مبارزه، که از آن به عنوان جنگ ایدئولوژیک نیز یاد میکنند، همان انتقاد و انتقاد از خود یا عملیات جاری است.[۴]
محمد حنیف نژاد از بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق در پیامی پیش از اعدام خود در مورد ضرورت انتقاد و انتقاد از خود ( عملیات جاری) به دیگر یارانش چنین میگوید:
«به هر حال، رمز پیروزی ما در حفظ دائمی سیاسی و تشکیلاتی گروه است, که در مساعی زیر متجلی می گردد: 1- وحدت تشکیلاتی. 2- وحدت استراتژیک. 3- وحدت ایدئولوژیک. به این ترتیب تنها ضامنِ پیروزی، حفظ دقیق اصول، راجع است به وحدت که تنها و تنها از طریقِ اصول: 1- انتقاد و انتقاد از خود. 2- اصل ادامة بقای پیشتاز حفظ می شود.»
مائو تسه دون در این رابطه معتقد است که هر عنصری در جهان نیاز به رسیدگی و تصحیح و ارتقاء دارد. اگر اتاق را مرتب و تمیز نکنیم گرد و خاک در آن انباشته میشود. اگر صورت خود را مرتب نشوییم، کثیف خواهد شد. ذهن افراد نیز در روند مبارزه گاه گرد و خاک میگیرد و ازین رو احتیاج به گردگیری و تغییر و بالندگی دارد. همچنان که میگویند آب جاری دچار گندیدگی نمیشود یا لولای در هرگز موریانه نمیزند، ذهن نیز برای تازه ماندن نیاز به ارتقاء و از طرفی پاک شدن از عناصر زائد دارد و این امر جز با انتقاد و انتقاد از خود امکان پذیر نیست. او در این رابطه میگوید:
هیچ کس را بخاطر حرفی که زده است گناهکار مدان بلکه از او پند بگیر. اگر عیبی داری آنرا اصلاح کن واگر نداری مراقب باش آنرا کسب نکنی![۵]
در مورد اهمیت این اصل در احزاب و سازمانهای آزادیبخش میتوان نمونههای بسیاری را متذکر شد. این سازمانها چنان به این اصل برای حفظ انسجام میان افراد خود توجه دارند که در شرایط بسیار سخت از جمله در نبردهای نظامی نیز از آن غافل نبوده اند.
سخنانی از رهبران جنبشهای انقلابی در مورد عملیات جاری و مبارزه با فردگرایی
ژنرال جیاب، از فرماندهان نبردهای ویتنام در این رابطه میگوید:
در بحبوحهی نبردهای دین بین فو(نبرد تاریخی وسرنوشت سازدر انقلاب ویتنام) و زیر بمباران نیروهای دشمن ما همچنان نشستهای انتقاد و انتقاد از خود را برگزار کرده و به این اصل پایبند بودیم.
آنها معتقد بودند که تنها به این شیوه است که انظباط انقلابی، روحیه فداکاری و اتحاد در میان آنها صیقل میخورد.
هوشی مین رهبر انقلاب ویتنام در رابطه با مبارزه با فردگرایی(فردیت) چنین میگوید:
«تنها رهروي توانا مي تواند راهي دراز را با باري گران بردوش، درنوردد.يك انقلابي بايد پاي بستي محكم از اخلاق انقلابي داشته باشد تا بتواند وظيفه پرافتخار خود را به تمام انجام بدهد. همه ما كه زاده و پرورده جامعه كهن بوده ايم در تفكر و عادات خويش بيش و كم اثرات آن جامعه را با خود حمل مي كنيم. بدترين و مخاطره آميزترين نشانه جامعه ديرين فردگرايي است. فردگرايي نقطه مقابل اخلاق انقلابي است. خردتـرين اثر باقيمانده فردگرايي در اولين فرصت رشد مي كند. فضائل انقلابي را بي اثر مي كند و مانع از آن مي شود كه ما با دل و جان براي آرمان انقلابي مبارزه كنيم. فردگرايي چيزي است سخت خدعه آميز و غدار. به چالاكي فرد را به ورطه تباهي مي كشد و همه مي دانند كه غلتيدن به سراشيب تباهي سهل تر است از بالندگي و ترقي. بي سبب نيست كه فردگرايي سخت مخاطره آميز است. فردگرايي خاستگاه بسا خطاكاريهاست. انتقاد و انتقاد از خود در حزب بايد به جديت عملي گردد. سلول حزبي بايد از ضوابط پيروي كند. انظباط حزبي بايد برحق و دقيق باشد.
هر كادر و عضو حزب بايد منافع انقلاب، حزب و خلق را بالاتر از هر چيز ديگري قرار دهد. آنان بايد پيراهن را از لكه هاي فردگرايي پاك كنند، اخلاقيات انقلابي را اعتلا بخشند، روحيه جمعي و جمع گرايي را بپرورند و حس همبستگي سازماندهي و انضباط را بنوازند».
اخلاق انقلابي از آسمان نازل نمي شود. اخلاق انقلابي بواسطه مبارزه و تلاش مستمر روزانه، قوام و كمال مي يابد. اخلاق انقلابي همچون “سنگ يَشم” هر چه بيشتر صيقل يابد درخشنده تر مي شود و بسان طلا، چون دربوته رود، نابتر مي گردد».
در این رابطه مسعود رجوی نیز در در سال ۱۳۹۲ در سلسله آموزشهایی از مضامين قرآن میگوید:
«درسال 1344 كه سازمان مجاهدين تشكيل شد، در اولين مقاله و بيانيه داخلي آن ، مقاله مبارزه چيست؟ كه از روي آن به ما آموزش مي دادند ، اين آيه آمده بود كه الان يكي از برادران يادآوري كرد: َالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا....( آيه آخر سوره عنكبوت) .كساني كه در راه ما به مجاهدت و نبرد برخيزند، هرآينه كه آنها را هدايت و راهنمايي مي كنيم و راه خود را به آنها نشان مي دهيم . مي بينيد كه اين افراد و جمع پيشتاز، اين پيشاهنگ انقلابي ، بطور خودرو و خودبخودي سبز نشده است ...ساليان آموزش ديده و در تربيت ايدئولوژيكي سپري كرده اند.ساليان در كارزار ايدئولوژيك، عنصر جنسيت و فرديت خودخواهانه را مهار كرده اند. ساليان آن ساختاري را كه شما به آن ميگوييد تشكيلات, ساخته اند. نيروهاي انقلابي و ارتش آزاد در ساير كشورها هم آن را مي بينند و ستايش مي كنند و چون خودشان در قيام و سرنگون كردن ديكتاتورها دست اندركارند، قدر آن را مي دانند و گاه ميخواهند كه تجربه ها را منتقل كنيم. آخر معني سرپا نگهداشتن يك سازمان و تشكيلات بزرگ حتي براي يك روز را مي فهمند .اين را مي فهمند كه يك تظاهرات را يك روز سرپا نگهداشتن به چه معناست و چه قيمتي دارد. مي فهمند كه ادامه دادن قيام و تظاهرات يعني چه و چه قيمتي دارد .آخر دشمن آنها هم دائما طرح و برنامه دارد كه يكي را بخرد , يكي را بترساند و يكي را بكشد و خلاصه آنها را از ميان بردارد . بنابراين معني تبعيت از حق كشان و حق ستيزان را هم مي فهمند. همان كه قرآن هشدار داد و نتيجه اش عقبگرد و زيانكاري در همه جنبش ها و انقلابها است.از آنجا كه در تجربه و عمل مبارزاتي قرار گرفته اند دائما در حال تجزيه و تركيب هستند تجزيه مي شوند چون يكي خيانت مي كند , يكي خودفروشي سياسي ميكند , يكي سازش ميكند يكي فرصت طلبي و اپورتونيسم پيشه مي كند و خنجر از پشت مي زند. متقابلا در تركيب هم هستند چون افراد همجنس و گروه خوني خودشان دائما ساخته مي شوند ، بالا مي كشند و تكثير مي شوند و صفوف آنها از كساني كه جازده و سستي و ضعف و ذلت نشان داده اند جدا مي شود. به درجاتي كه خودشان درگير هستند و دست در آتش دارند ، معني و ارزش ايستادگي را مي فهمند... تعدادي از برادرانمان در مورد اهميت و ضرورت مبارزه ايدئولوژيك با فرديت خودخواهانه و رابطه آن با همه مسائلي صحبت كردند كه يك جنبش از جمله خود ما با آن درگير هستيم. از سياست و امنيت گرفته تا حمله و دفاع و همه مسئوليتهايي كه مجاهدين درهركجا كه هستند به آن اشتغال دارند. بله اين موضوع خاص ما نيست به همين خاطر بگذاريد به اين بحث با نقل قولهايي از هوشي مين و كساني كه دين بين فو را رهبري و فرماندهي كردند خاتمه بدهيم. جملات و توصيفات هوشي مين در باره فرديت خود پرستانه به قدر كافي گوياست و نيازمند هيچ توضيح اضافه نيست.»
عملیات جاری و روشهای حل تضاد
هر پدیده ای داری تضادهای درونی است. تضاد در درون هر پدیده به شیوه ای حل شده و به سمت وحدت و نتیجه نهایی حرکت میکند. به عنوان مثال تضاد میان حکومت و مردم از طریق انقلاب حل میشود. از دیدگاه مارکسیستها تضاد میان پرولتاریا و بورژوازی با اسلوب انقلاب سوسیالیستی حل می شود. همچنین تضاد میان مستعمرات و کشورهای استعمارگر با جنگ انقلابی قابل حل است. تضاد میان طبقه کارگر و دهقانان با اسلوب کلکتیوه کردن و مکانیزه کردن کشاورزی قابل حل است. همچنین تضاد میان جامعه و طبیعت با اسلوب تکامل یافتن نیروهای مولده حل میشوند. اما تضادهای درون جبههی مردم و بویژه تضادهای درون یک حزب یا گروه تنها با اسلوب انتقاد و انتقاد از خود است که قابل حل میباشند.[۶]
عملیات جاری برون رفت تعارض میان فرد و جمع
فردگرایی همانطور که از نام آن پیداست در مقابل جمع گرایی قرار دارد. هر فرد دارای ویژگی ها، عادات و تمایلاتی است که ممکن است با جمع پیرامون او در تعارض قرار گیرد.این موضوع را در ساده ترین رفتارهای زندگی معمول نیز می توان دید.
چند مثال
- فرض میکنیم شما عادت دارید در یک محیط بسیار خنک قرار داشته و همیشه از گرما فراری هستید. تا وقتی شما در خانه و اتاق خود بسر می برید می توانید هر طور که دوست دارید کولر اتاق خود را تنظیم نمایید. اما وقتی شما برای کار کردن به اداره خود می روید و در محل کارتان دوستان شما نیز حضور دارند، مجبور هستید خود را با جمع دوستان خود منطبق کنید. شما نمی توانید کولر محل کار را آنطور که خودتان دوست دارید تنظیم کنید، جون منجر به آزار دوستان شما خواهد شد. این همان تعارض فرد گرایی و جمع گرایی است.
- فرض کنید شما در حال انجام یک مسئولیت که بصورت جمعی صورت میپذیرد نظری داشته باشید. مثلا معتقد هستید که نحوهی چیدن میزها و صندلیهای یک جلسه باید به شکل مورد نظر شما باشد. اما دوستان شما نظر دیگری دارند. اصرار شما بر نظر خود و مستمرا به اشتباه بودن شیوهی تصویب شده اعتراض کردن، اینها رفتارهایی است که روحیه جمع را در حین کار تضعیف مینماید.
- فرض کنید شما باید تا پایان روز پروندههای مشخصی را وارسی کرده و اوراق آنها را دسته بندی کنید. در حین انجام کار شما به یاد کار دیگری میافتید که به مسائل شخصی شما مربوط است و زمان زیادی را صرف آن میکنید. به نحوی که تا پایان روز نمیتوانید کاری را که از طرف اداره به شما محول شده، به اتمام برسانید....
اینها تماما مثالهایی است از تعارض فرد و جمع!
حال از آنجا که مبارزه یک امر کاملا جمعی است و پیشبرد آن جز به وسیلهی جمع امکان پذیر نمی باشد، یک عضو تشکیلات انقلابی بارها و بارها و بسیار بیشتر از یک زندگی معمول با این تعارض مواجه خواهد شد. یعنی تعارض فرد و جمع خود را بصورت گسترده تری نشان خواهد داد و می تواند نمودهای زیادی داشته باشد:
- ممکن است فرد در انجام یک مسئولیت بدلیل همین تمایلات فردی قصوری داشته باشد
- ممکن است فرد با یک عضو دیگر دچار کدورت و یا اختلاف نظری شود
- ممکن است هنگام حضور و فعالیت در یک محیط جمعی به قوانین آن پایبند نبوده آنها را نقض کند
- ممکن است فر در نحوهی برخورد با همرزم یا دوست خود، تندی کرده یا رفتار نادرستی انجام دهد ...
در تمامی این موارد در یک سازمان انقلابی راه حل پیشنهادی برای حل مشکل، انتقاد و انتقاد از خود می باشد.
هوشی مین در کتاب اخلاق انقلابی در مورد تعارض فرد و جمع میگوید:
همه ما با تولد و پرورشی که در جامعه کهن پیدا کرده ایم، در سطوح مختلف بقایای آن جامعه را در تفکر و عادات خود به همراه داریم. بدترین و خطرناک ترین بقایای جامعه کهن فردگرایی است که بر ضد اخلاق انقلابی عمل می کند. کمترین اثری از بقایای فرد گرایی در اولین فرصت رشد می یابد، روی پاکدامنی انقلابی را با گرد و خاک می پوشاند و اجازه نمی دهد که ما از صمیم قلب برای منظور و هدف انقلابی خود مبارزه کنیم. برای رهایی از بقایا و اثرات بد جامعه کهن و جایگزین کردن معرفت انقلابی، ما باید سخت مطالعه کنیم، بیاموزیم و خود را اصلاح کنیم تا پیوسته ترقی نماییم[۷]
راه حل تعارض فرد و جمع در اجتماعات دیگر
البته این پدیده یعنی تعارض ما بین فردگرایی و جمع گرایی، پدیده ایست که نه تنها در یک حزب یا سازمان انقلابی بلکه در تمامی ارگانهایی که دستکم بخشی از فعالیت آنها جمعی است، مورد چاره جویی قرار میگیرد. به این ترتیب نیز راه حل هایی برای حل این مشکل در نظر میگیرند. مثلا در یک پادگان و ارتش که یک محیط جمعی است، تنبیه کردن یکی از شیوه هاست. یا در یک اداره، جریمه کردن و ... به عنوان راه حلهایی برای حل این تعارض مرسومند.
اما در یک سازمان یا حزب انقلابی که افراد آن برای تحقق یک هدف و آرمان اجتماعی و بصورت داوطلبانه گرد یکدیگر جمع شده اند و با یکدیگر نوعی پیوند عاطفی و برادارانه و خواهرانه دارند، راه حل انتقاد و انتقاد از خود ( عملیات جاری ) برای رفع مشکلات و از سویی به عنوان راه حلی برای ارتقاء رفتارهای انسانی و آموختن ارزشهایی که آن حزب یا سازمان مبلغ آن است، مورد استفاده قرار میگیرد.
قوانین عملیات جاری و انتقاد و انتقاد از خود
راس بونندهر میگوید: انتقاد سازنده یک تکنیک است که به منظور بهبود رفتار فرد بکار برده میشود. او تصریح میکند که یک انتقاد سازنده باید از حملات شخصی و همچنین از سرزش کردن دوری کند. همچنین انتقاد سازنده باید در استفاده از واژهها کاملا طراحی شده باشد و کاملا از زبان خصمانه بپرهیزد.[۸]
بایدها و نبایدها در انتقاد
در بررسی های روانشاسانه برای انتقاد کردن اصولی نیز وضع میکنند که متضمن کیفیت انتقاد و تاثیر گذاری بیشتر آن است. این اصول در سه محور خلاصه میشوند:
- در انتقاد خود شخصیت افراد و ویژگیهای ذاتی آنها را هدف قرار ندهید چرا که انتقاد شما بینتیجه خواهد ماند
- در انتقاد اگر بشکل دقیق بر مشاهدات خود یعنی آنچه فرد انجام داده یا گفته است متمرکز شوید، کمتر احتمال دارد که انتقاد اشتباه تفسیر شود و فرد را دچار تنش کند. چرا که افراد نمیتوانند «آنچه که هستند» را تغییر بدهند اما میتوانند رفتارشان را عوض کنند.
- در انتقاد اگر همیشه نوعی حسن نیت و دادن اعتماد به نفس وجود داشته باشد، انتقاد بهتر درک شده و جدی گرفته میشود
ویژگیهای یک انتقاد درست از نظر روانشناسان
همچنین ویژگی های یک انتقاد خوب و درست را میتوان بصورت زیر خلاصه کرد:
یک انتقاد خوب باید:
- به موقع، نه خیلی زود و نه خیلی دیر باشد
- بسیار مختصر، یک شروع روشن و یک پایان روشن داشته و پایان آن باز نباشد
- به موضوع و نقطهی مشخص باشد و نه بی هدف و کلی
- روشن و دقیق و غیر مبهم باشد
- موثق و تحقیق شده باشد و نه براساس شنیدار یا تحلیل
- صادقانه و مثبت باشد و نه مخرب
- قانع کننده و قابل درک و انگیزاننده برای عمل[۹][۱۰]
قواعد انتقاد و عملیات جاری از دیدگاه سازمانهای انقلابی
بر همین اساس بر اصل انتقاد و انتقاد از خود در سازمانهای انقلابی نیز قوانین و چهارچوبهایی حاکم است.اصل انتقاد و انتقاد از خود یا چنان که سازمان مجاهدین نام عملیات جاری را بر آن میگذارد، شیوهایست که با بهرهجویی از آن استحکام تشکیلاتی و تقویت اخلاق و رفتار اعضاء میسر میشود. اما آنچنانکه به پیشینهی روانشاختی آن نیز اشاره شد بر این پدیده باید قوانینی نیز حاکم باشد تادر مسیر درست مورد استفاده قرار گیرد. از جمله انتقاد نباید به حملات شخصی تبدیل شود. مائو تسه دون از رهبرانی که این اصل را در تشکیلات خود تدوین و تئوریزه کرد تصریح میکند، باید به اعضاء یک تشکیلات بفهمانیم که منظور از انتقاد، ارتقاء نیروی رزمنده حزب جهت نیل به پیروزی است.
او همچنین انتقاد را به جلسات حزبی و مشخصی محدود میکند. به این معنی که نباید خارج از حزب و بدون حضور جمع و تشکیل جلسات مشخص اقدام به آن کرد. چرا که تهدید تبدیل شدن آن به محلی برای طرح مسائل فردی وجود دارد.[۱۱]
مائو همچنین در مورد ویژگی های یک انتقاد درست می گوید: انتقاد بايد كاملاً مستدل، تحليلي و قانع كننده باشد، نه خشن، بوروكراتيك، متافيزكي و دگماتيكي!
همچنین در رابطه با اصل انتقاد گفته میشود که باید همچون درمان یک بیمار باشد. هدف از آشکار ساختن اشتباهات و انتقاد کردن از نقایص باید درست مانند هدفی باشد که یک پزشک از معالجه بیمار تعقیب میکند. یعنی نجات بیمار و نه سپردن او به کام مرگ. بنابراین کوبیدن افراد به اشکال بیرحمانه هرگز درست نیست. در معالجه بیماری های ایدئولوژیک یا سیاسی هرگز نباید تندی و خشونت بکار برد. بلکه باید شیوه معالجه مرض برای نجات بیمار را یگانه شیوه صحیح و موثر دانست.[۱۲]
همچنین گفته میشود که در رابطه با انتقاد نباید توجه خود را به مسائل فرعی معطوف ساخت. وظیفه عمده در انتقاد، باید نشان دادن اشتباهات سیاسی و تشکیلاتی است و نواقص و ویژگیهای شخصی درصورتی که با منافع جمع منافاتی نداشته باشند نباید مورد انتقاد قرار گیرند.[۱۳]
چالشهای روانشناختی انتقاد
در انتقاد ممکن است بسیار دشوار باشد که آنرا بدون هیچ گونه شائبه ای از رفتار غیرمحترمانه بیان نمود. همچنین بسیار دشوار است که عمل فرد را از خود او جدا نموده و فقط به آنچه واقع شده است انتقاد کنیم. به همین دلیل روانشناسات توصیه میکنند همیشه پیش از بیان انتقاد خود را در موقعیت فرد منتقد شونده بگذاریم. همچنین اگر احساس میکنیم ممکن است از انتقادی سوءتعبیر بوجود بیاید، بهتر است از آن چشم پوشی کنیم.
یکی دیگر از دشواریها این است که معمولا افراد در گوش دادن به تمامی جزئیات یک انتقاد ضعیف عمل میکنند. آنها شما را بطور کامل نمیشنوند یا آنرا غیر دقیق میشوند. شاید فهم کامل یک انتقاد نیاز به زمان داشته باشد. از سویی، یکی دیگر از راههای مورد استفاده این است که انتقاد بسیار خلاصه و موجز باشد تا مورد توجه قرار گیرد.
همچنین یکی از چالشهای پیش روی انتقاد این است که یک انتقاد ممکن است بسیار جدیتر از آن باشد که مورد استقبال قرار گرفته و شخصی تلقی نشود. پس ما هرگز نباید بدون در نظر گرفتن واکنش انتقاد شونده، انتقاد خود را مطرح کنیم. در این گونه موارد باید با استفاده از قضاوت بر اساس تجربه، انتقاد را برای فرد قابل پذیرش نمود.
اسلوب برگزاری انتقاد و انتقاد از خود و عملیات جاری
انتقاد و انتقاد از خود در جوامع مختلف و گروههای کاری متنوع به اشکال گوناگون برگزار میشود. در سازمانها و احزاب سیاسی و بخصوص احزاب انقلابی و آزادیبخش، انتقاد و انتقاد از خود معمولا بصورت جلسات و نشستهای جمعی و بشکل نوبهای اجرا میشود. انتقاد و انتقاد از خود که در سازمان مجاهدین خلق آن را « عملیات جاری » مینامند، بصورت روزانه در این سازمان برگزار میشود. عبارت «جاری» متضمن همین استمرار روزانه است. عملیات جاری در این سازمان یک نشست یا جلسه کوچک است که افراد و اعضاء یک بخش یا گروه کاری بصورت روزانه برگزار میکنند. نحوهی عملکرد و پیشبرد جلسه به این صورت است که ابتدا هر فرد یک گزارش کوتاه از ضعفهای خود در کار یا رفتار با دیگران ارائه داده و در صورت نیاز از دوست یا همکار خود عذرخواهی میکند. این بخش از جلسه را میتوان همان چیزی نامید که به آن « انتقاد از خود» میگویند. در بخش دوم افراد انتقادات خود به دیگران را با رعایت اصول انتقاد مطرح میکند. انتقاد معمولا شامل یک یا دو جملهی جملهی کوتاه با عبارات دقیق و احترام آمیز است که فرد انتقاد کننده آنرا پیشاپیش نوشته و هنگام مطرح کردن آنرا روخوانی میکند.
جملات نغز بزرگان در مورد انتقاد
- ارسطو :تنها به کسانی هیچ انتقادی نمیشود که هیچ کاری نکنند. هیچ چیزی نگویند و هیچ چیزی نباشند.[۱۴]
- مارشا اگان: ترس از انتقاد، ترس از پیشرفت است.[۱۵]
- لیبرن جیمز: من انتقاد را دوست دارم. انتقاد انسان را قوی میکند[۱۶]
- جان داگلاس: بین انتقاده سازنده و مخرب تفاوت وجود دارد. از انتقاد سازنده قدردانی کن و انتقاد مخرب را نادیده بگیر[۱۷]
- دکتر تی پی چیا: انتقاد سازنده یک دوست خوبه و تشویق فریبنده یک دوست قلابی...
- وینسون چرچیل: انتقاد ممکن است خوشایند نباشد اما ضروری است. درست مثل دردی در بدن که وجود بیماری را نشان میدهد[۱۸]
- آلبرت هابارت: بالاترین نوع عظمت در تحمل یک انتقاد بدون خشمگین شدن ایجاد میشود.[۱۹]
- فرانک کلارک : انتقاد مثل باران است. باید با ملایت بیان شود. در غیر این صورت به ریشه آسیب میرساند[۲۰]
- مولانا: انتقاد آیینهی قلب مرا صیقل میدهد.
- مالکوم ایکس: اگر هیچ انتقادی به شما نشود، مطمئنا شما شکست خواهید خورد.
پانویس
- ↑ Raymond Williams - ریموند ویلیامز-دایرة المعارف فرهنگی- ص ۷۴-۷۶
- ↑ المعجم العربی- جذر لغة النقد
- ↑ تحلیل آموزشی بیانیه اپورتونیستی صفحه ۱۲۵
- ↑ عوارض گسترش سازمان انقلابی و تحلیل آن نشریه مجاهد شماره 15
- ↑ مائو تسه دون- گزاش به دومین پلنوم هفتمین کمیته مرکزی حزب کمونیست چین- ۵ مارس ۱۹۴۹- آثار منتخب جلد چهار
- ↑ مائو تسه دون - درباره حل صحیح تضادهای درون خلق-27 فوریه 1975
- ↑ اخلاق انقلابی- هوشی مین
- ↑ راس بونندهر-مقالهی « چگونه سازنده انتقاد کنم»
- ↑ J.R. Hackman و G.R. Oldham کتاب طراحی مجدد کار- چاب ۱۹۸۰ ص- ۷۸-۸۰
- ↑ کاتز رالف(Katz, Ralph)- آنچه امروز به متخصصین انگیزه میدهد- مجله IEEE Engineering Management Review- شماره ۴۱- ۱مارس۲۰۱۳ ص ۲۸-۳۰
- ↑ پنج اثر- مائوتسه دون- ص 12
- ↑ مائو تسه دون- علیه لیبرالیزم-آثار منتخب جلد ۲
- ↑ مائوتسه دون- سبک کار حزب را اصلاح کنیم
- ↑ ارسطو
- ↑ مارشا اگان
- ↑ لیبرن جیمز
- ↑ جان داگلاس
- ↑ وینسون چرچیل
- ↑ آلبرت هابارت
- ↑ فرانک کلارک