مهدی بازرگان
مهدی بازرگان (زاده: 1286 - درگذشته: دیماه1373). پدرش حاج عباسقلی بازرگان (تبریزی) از تجار دیندار، روشنفکر و سرشناس زمان خود بود. بازرگان تحصیلات ابتدایی را در مدرسه سلطانیه تهران و متوسطه را در دارالمعلمین مرکزی به پایان رساند و در سال ۱۳۰۶ جزء اولین گروه محصلین ممتاز کشور، برای تحصیل به فرانسه اعزام شد.
در سال ۱۳۱۳ پس از ۷ سال تحصیل در فرانسه به کشور بازگشت . در سال ۱۳۱۵ به عنوان اولین دانشیار در دانشکده فنی دانشگاه تهران مشغول به تدریس شد و دو دوره متوالی ریاست دانشکده فنی را به عهده گرفت. در سال ۱۳۳۰، توسط دکتر مصدق به ریاست هیات مدیره و مدیریت عامل شرکت ملی نفت ایران انتخاب شد و با حمایت مردم موفق به خلع ید از انگلیسیها و با همت متخصصین ایرانی موفق به راهاندازی و اداره صنایع عظیم نفت شد. در سال ۱۳۳۱ مسوول احداث شبکه لولهکشی آب تهران شد و آن را به ثمر رساند. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، به دلیل اعتراض مکتوب علیه انتخابات مجلس شورای ملی که آن را غیرقانونی میدانست، در بهمن ۱۳۳۲ از خدمات دولتی و استادی دانشگاه برکنار شد و تا شانزدهم بهمن ۱۳۵۷ که پست نخست وزیری دولت موقت انقلاب را به عهده گرفت، تنها در بخش خصوصی در زمینه تولیدات صنعتی فعالیت و خلاقیت داشت.[۱]
تحصیلات
آقای بازرگان در رشته ترمودینامیک و نساجی از مدرسه حرفه و فن فرانسه فارغ التحصیل شد و پس از بازگشت به ایران، به مقام نخستین دانشیار دانشکده فنی دانشگاه تهران منصوب شد.[۲]
فعالیت های اجتماعی و سیاسی
او از هواداران محمد مصدق و از اعضای جبهه ملی بود و پس از کودتای بیست و هشت مرداد 1332 به سبب اعتراض علیه کودتا از مقام استادی دانشگاه برکنار شد و تا زمان انقلاب به فعالیت سیاسی و نیز کار در بخش خصوصی پرداخت
وی در دوران نخست وزیری محمد مصدق، رییس هیأت مدیره خلع ید از شرکت نفت بریتانیایی بود که پس از مدتی کوتاه از این مقام استعفا کرد. پس از کودتا نیز مدتی رییس شرکت آب و فاضلاب تهران بود و نخستین شبکه لولهکشی آب در تهران را راهاندازی کرد.[۲]
تأسیس کانون مهندسین
مهدی بازرگان پس از شهریور ۱۳۲۰ از بانیان تأسیس کانون مهندسین بود. در دومین سالِ تأسیس کانون مهندسین، اولین اعتصاب صنفی مهندسین به بار نشست و تحولی عمیق در ارجاع مسوولیت و میدان فعالیت به متخصصین به وجود آورد و راه اصلاحات باز شد. واگذاری مسوولیت ادارات و کارخانجات به تحصیلکردهها و مهندسان و حقِ داشتن دو نماینده منتخب از هر دانشکده در شورای دانشگاه، از دستاوردهای این اعتصاب صنفی بود.[۱]
نهضت آزادی ایزان
بازرگان در تشکیل جبهه ملی دوم و مبارزات سیاسی فعالیتی مؤثر داشت و در بهار سال ۱۳۴۰ همراه با آیتالله طالقانی و دکتر یدالله سحابی، نهضت آزادی ایران را پایهگذاری کرد و به نهضت مقاومت ملی نیرویی دوباره داد و نیروهای ملی و مذهبی را در این جمعیت سازمان و توانایی بخشید. حرکت و فعالیت شتابان این جمعیت در آستانه انقلاب سفید، مهندس بازرگان را به همراه سایر بنیانگذاران نهضت آزادی ایران، راهی زندان کرد و پس از محاکمهای طولانی، در سال ۱۳۴۲ توسط دادگاه نظامی به ۱۰ سال زندان محکوم شد و در اوایل آبان ۱۳۴۴ به علت اعتصاب در زندان، همراه با ۱۷ تن از یاران به دژ (زندان) برازجان تبعید گردید. بازرگان در آبان ۱۳۴۶ پس از تحمل ۵ سال زندان آزاد شد. [۱]
دستگیری و زندان
حرکت و فعالیت این جمعیت در آستانه انقلاب شاهی، مهندس بازرگان را به همراه سایر بنیانگذاران نهضت آزادی ایران، راهی زندان کرد و پس از محاکمهای طولانی، در سال ۱۳۴۲ توسط ارتش شاهی به ۱۰ سال زندان محکوم شد و در اوایل آبان ۱۳۴۴ به علت اعتصاب در زندان، همراه با ۱۷ تن از یاران به دژ (زندان) برازجان تبعید گردید. در آبان ۱۳۴۶ پس از تحمل ۵ سال اسارت آزاد شد.[۳]
ریاست گروه ویژه نفت
در سال ۱۳۳۰، توسط مرحوم دکتر مصدق به ریاست هیأت مدیره و مدیریت عامل شرکت ملی نفت ایران انتخاب گردید و با حمایت مردم موفق به خلع ید از انگلیسیها و با همت متخصصین ایرانی موفق به راهاندازی و اداره صنایع عظیم نفت شد.[۳]
اولین نخست وزیر دولت موقت
در ۱۶ بهمن ۱۳۵۷ قبل از پیروزی انقلاب به عنوان نخستوزیر برگزیده شد، اعتصابات صنعت نفت را سامان بخشید و دولت موقت انقلاب را تشکیل داد و به مدت ۹ ماه، سکان کشتی طوفان زده دولت را در دست گرفت و هر چه در توان داشت در برقراری نظم و اجرای قانون و ایجاد آرامش، به کار بست .وی در اولین انتخابات مجلس، با آرای بسیار بالایی به نمایندگی مردم تهران برگزیده شد و در فراکسیون اقلیت مجلس همراه با سایر نمایندگان همفکر، به نقد روند انقلاب و حاکمیت پرداخت و آفات و انحرافات آن روزِ جامعه را، هر طور که توانست به تصویر کشید.[۳]
وی که از روشنفکران مذهبی و صاحب تألیفات اثرگذار در این زمینه به شمار میآید، اختلاف نظرهای اساسی با آیت الله خمینی و دیگر رهبران مذهبی داشت و از جمله بر سر مسأله اعدامهای جمهوری اسلامی و نیز جریان اشغال سفارت آمریکا و گروگانگیری دیپلماتهای آمریکایی در آبانماه سال 1358 با آنها وارد چالش جدی شد. سرانجام مهدی بازرگان پس از نه ماه، از مقام نخست وزیری استعفا کرد.[۲]
دوران بعد از نخست وزیری
او پس از استعفا از مقام نخست وزیری به یکی از منتقدان اصلی جمهوری اسلامی تبدیل شد و همراه یاران خود در نهضت آزادی زیر فشارهای گوناگون سیاسی، مغضوب جریان حاکم بر جمهوری اسلامی شد.
آقای بازرگان در دوران انقلاب روزنامه "میزان" ارگان نهضت آزادی ایران را منتشر میکرد.
مهدی بازرگان، نویسنده دهها کتاب و مقاله در موضوعات اسلامی است و میکوشید میان علم تجربی مدرن و مقولههای مذهبی آشتی برقرار کند.
وی در نوشتههای خود از جمله رفتار سیاسی آیت الله خمینی را موضوع نقد قرار داد و به ويژه در کتاب "انقلاب ایران در دو حرکت" رهبر جمهوری اسلامی را متهم به مواردی از نقض قانون اساسی کرد.[۲]
دیدگاههای مذهبی ،سیاسی
دیدگاههای مذهبی مهدی بازرگان، پیش و پس از انقلاب، بر فضای روشنفکری دینی در ایران اثری ماندگار نهاد.
وی که در آغاز به ويژه در مقالهای در کتاب "مرجعیت و روحانیت" در سال 1341 به ضرورت دخالت روحانیت در سیاست باور داشت، پس از انقلاب با انتشار مقالهای با عنوان "مرز میان دین و سیاست" ورود روحانیان در امر سیاست را زیانبار دانست و در اواخر عمر خویش با انتشار کتاب "آخرت و خدا، هدف بعثت انبیا" به نظریه جدایی کامل دین از سیاست و سیاست عرفی روی آورد.[۲]
دفاع از حقوق اساسی قربانیان ۱۳۶۷
در دیماه 67 نهضت آزادی ایران ـ به دبیرکلی مهندس بازرگان ـ در بیانیهای که منتشر کرد به کشتار مخالفان سیاسی اعتراض کرد.مهندس بازرگان و همفکرانش پرسیده بودند: «اگر این اعدامها مطابق شرع و قانون اساسی انجام گشته چرا در سکوت و بیخبری و در پشت درهای بسته اجرا شده است؟ چرا خانوادههای اعدامشدگان تهدید شدهاند که مبادا گریه کنند، سیاه بپوشند و یا مجلس ختم تشکیل دهند؟ بگذریم از این که اهانت و زخم زبان به مادران و پدران داغدیده و تبریک گفتن به آنان به عنوان این که لکه ننگی را از دامان خانواده شما پاک کردهایم، با هیچ معیار اسلامی و انسانی قابل توجیه نیست.»
در بیانیه نهضت آزادی تاکید شده بود که «انگیزه اعتراض ما کشتار گسترده اسرایی از هموطنان است که در سالهای گذشته در دادگاههای همین رژیم و با احکام همین حکام شرع به محکومیتهایی کمتر از اعدام، حتی یک سال و دو سال محکوم شده و بعضاً روزهای آخر اسارت خود را میگذراندند، و خانوادههایی قبل از تحویل ساک و لباس خونین، خانه را برای ورود آنها آب و جارو کرده بودند! آیا در جوامع متدین و موحد و در کشورهای متمدن دنیا سابقه دارد که زندانیان محکوم شده را بدون آنکه کار تازهای کرده باشند به جرم ایستادگی بر “موضع عقیدتی” بدون محاکمه یا با محاکمه مجدداً اعدام نمایند؟»[۴]
در گذشت
مهدی بازرگان سرانجام در روز آخر دیماه 1373، در حالی که ایران را به قصد معالجه ترک کرده بود، در نیمه راه، درگذشت.[۲]