کاربر:Javad/صفحه تمرین2
علیاکبر اکبری ده بالایی (متولد شهریور ماه ۱۳۵۷-جانباخته در ۱ شهریور۱۳۷۷) عضو سازمان مجاهدین خلق ایران بود، علی اکبر اکبری سالهای کودکی خود را در خانوادهیی متوسط گذراند و تحصیلاتش را در دبیرستان، تا سال دوم هنرستان ادامه داد.او از سال ۱۳۷۲یعنی زمانی که ۱۵سال از عمرش میگذشت، از طریق برنامههای تلویزیونی مجاهدین که در برخی مناطق ایلام قابل رویت بود با سازمان مجاهدین خلق آشنا میشود. علی اکبر اکبری پس از مدتی در ارتباط با سازمان مجاهدین قرار گرفته و فعالیتهای سازمانی خود را آغاز کرد. علی اکبر اکبری به درخواست خود در سال ۱۳۷۷ در حالی که ۲۰ ساله بود برای انجام عملیات مجازات روی اسدالله لاجوردی که به جلاد اوین شهرت داشت داوطلب میشود. علی اکبر اکبری به همراه هم تیم خود علی اصغر غضنفرنژاد در اول شهریور ۱۳۷۷ اسدالله لاجورردی را به ضرب چند گلوله در مغازهی خود از پا در آورد. علی اکبر اکبری در درگیری با محافظین لاجوردی زخمی و دستگیر شده و همان روز زیر شکنجه جان باخت[۱].
دوران کودکی علی اکبر اکبری
علی اکبر اکبری روز اول شهریور ماه سال ۵۷ در خانواده ای متوسط در ایلام چشم به جهان گشود. دوران کودکی علی اکبر اکبری همزمان با سقوط سلطنت شاه و آغاز زمانی بود که خمینی بر مسند قدرت در ایران قرار گرفته بود. دوران کودکی او با جنگ ایران و عراق همزمان بود و ایلام که شهری مرزی بود در معرض تبعات جنگ قرار داشت. کودکی او با مصائب و ویرانیهای جنگ همراه بود و او با چشم خود شاهد سنگین ترین جنگ منطقه بود. او طعم فقر را نیز چشیده و بنا به گفتهی خود شاهد در جوانی شاهد دربدری مردم آن منطقه بود. اولین آشنایی علی اکبر اکبری با سازمان مجاهدین خلق ایران همزمان با عملیات مجاهدین علیه حکومت ایران با نام عملیات فروغ جاویدان بود.
علی اکبر اکبری خود ذکر میکند که در خیابان شاهد اعدام جوانی از اعضای سازمان مجاهدین خلق بوده این موضوع کنجکاوی او را در این رابطه برمیانگیزد[۲].
ارتباط علی اکبر اکبری با سازمان مجاهدین خلق
علی اکبر اکبری برای اولین بار از طریق برنامه تلویزیونی سیمای مقاومت که در مناطق مرزی چون ایلام با آنتن معمولی قابل مشاهده بود با سازمان مجاهدین آشنا میشود. وی همچنین از طریق رادیو مجاهد آشنایی بیشتری با سازمان مجاهدین خلق پیدا میکند. او در سن ۱۷ سالگی طی تلاشهایی
علی اکبر اکبری دهبالایی پس از برقراری ارتباطش با سازمان مجاهدین خلق در عراق بدنبال پیوستن به سازمان بود. در نامهای که پس از برقراری ارتباط با سازمان از او بجای مانده، میگوید: «تا قبل از اینکه در روابط مجاهدین قرار بگیرم هیچ شناختی از آنان نداشتم. فقط نامشان را شنیده بودم و میدانستم ضد خمینی هستند. اما حالا که این سعادت را یافتهام که با اهداف و آرمان سازمان آشنا شوم با قطع و یقین میگویم اگر نسل ما حتی با گوشهیی از مناسبات و آرمانهای مجاهدین آشنا شود همهشان بهسوی سازمان پر میکشند»[۳].
برقراری رابطه با سازمان باعث جذب بیشتر او به مجاهدین شد.
علیاکبر در همان نامه بعد از وصل ارتباطش با سازمان نوشته است: «کاش زودتر بهدنیای جدید پا نهاده بودم و متولد شده بودم. ای کاش زودتر پرواز را فرا میگرفتم و بال درمیآوردم… بعد از آشنایی با انقلاب خواهر مریم به دنیای جدیدی راه پیدا کردم. دنیایی که اکنون با هیچ چیز عوضش نخواهم کرد».
پیوستن علی اکبر اکبری به مجاهدین خلق
بالاخره علیاکبر به سازمان مجاهدین خلق ایران پیوست و با تلاش پیگیر تمامی آموزشها و تعلیمات مجاهدین را فراگرفت.
خودش در نامهیی نوشته است: «نیرویی که به من قوت میدهد؛ کلید این ساختمان پیچیده، مریم است. احساس میکنم دارم سبکبال میشوم… الگوی دنیای خواهر مریم الگوی من میباشد، یعنی مجاهدین، مجاهدی که اینقدر نامش در سراسر ایران و جهان بر سر زبانها جاری است».
علی اکبر اکبری و اعلام آمادگی برای انجام ماموریت
عاقبت همانطور که خود گفته بود آموزشهایش به مرحله عمل میرسند. او با انگیزه ای بالا آمادگی خود را برای شرکت در عملیات اعلام میکند و با اصرار چندینبار از ستاد فرماندهی مجاهدین در داخل کشور میخواهد تا برای او مأموریتی در نظر بگیرند.
چندی بعد به پیشنهاد خودش عملیات کشتن اسدالله لاجوردی رئیس سابق زندان اوین، کسی که تمام اعدامهای سالهای آغازین دهه ۶۰ به عهده او بود در دستور کارش قرار گرفت.
او آماده عملیات میشد و در همین رابطه به یکی از همرزمانش گفته بود: «هر یک روزی که میگذرد و این عملیات دیرتر انجام میشود، یک شلاق بیشتر بر پیکر مجاهدین فرود میآید. بنابراین باید زودتر دست بهکار شوم».
علی اکبر اکبری عملیات را آغاز میکند
سرانجام در اول شهریور ۱۳۷۷ روز عملیات فرا رسید و علی اکبر اکبری به همراه علی اصغر غضنفرنژاد، هم تیم خود برای عملیات مهیا شد[۴].
در آخرین نامهیی که از او بهجا مانده نوشته است: «الان تنها یک جمله دارم که میتوانم به همه و بالاتر از همه به رهبریم بگویم. و آن این است: میتوانیم و باید. هر چه فکر میکنم مطلب دیگری وجود ندارد. خدا را واقعاً شکر میکنم که اینقدر خوشبخت هستم که در تقدیرم سازمان و رهبری را نوشته است. و من این افتخار را داشتهام که بهعنوان فردی از این سازمان این عمل مقدس را انجام دهم. حاصل تمام درکها و دریافتهای من در مدتی که با سازمان رابطه داشتهام این است که به هر طریقی باید به مسعود و مریم چنگ بزنیم. در این عملیات اگر تهاجم حداکثر دیدید و اگر رشادتی شنیدید، بدانید هر چه هست نتیجه لحظات وصل ما به برادر مسعود است. با او هستیم که از خود بیخود میشویم».
گزارشهای شنیده شده از خشمی حکایت میکرد که در درون علی اکبر برای مجازات اسدالله لاجوردی دیده میشد
علی اکبر اکبری و انجام ماموریت و ماجرای پس از آن
علی اکبر به همراه علیاصغر غضنفرنژاد هم تیم خود به محل کار اسدالله لاجوردی میروند و پس از بررسی چگونگی محافظت از لاجوردی، و مناسب دیدن وضعیت برای انجام عملیات وارد مغازه لاجوردی شده و با شلیک گلوله او را از پای در میآورند. علی اکبر اکبری پس از انجام مأموریت، زخمی و دستگیر شد و زیر شکنجه کشته شد[۵]. همچنین هم تیم او نیز پس از دستگیری بعد از شکنجه های فراوان اعدام میشود.
آخرین لحظات علی اکبر اکبری قبل از عملیات
الان میخواهم ماموریت بروم . میخواهم باری که از لحظه ورودم به سازمان مجاهدین بردوشم احساس می کنم را هرچه بیشتر به سرانجامش و به مقصدش نزدیکتر کنم . فقط از خداوند عزیزم میخواهم. مسعود و مریم تنها داراییم را ، در پناه خودش حفظ کند چرا که ایران با آنها زنده است و بس . موضوع دیگر که در سرلوحه زندگیم نقش بسته انقلاب مریم است سرچشمه لانهایت توحید و یگانگی با پروردگار. بله تمامی هر آنچه را که فهمیده ام[۶].
وصیت علی اکبر اکبری قبل از عملیات
تنها وصیت من این است که انقلاب مسعود و مریم را با چنگ و ناخن و دندان بگیرید. چرا که بود ونبود تک تک ما همین است.
یک نکته دیگر هم میخواستم به خانواده ام گفته شود. وآن اینست که رضا به آرزویش رسید. وتنها جایی که نامش را یافت، وخودش را انسان دید، فقط و فقط سازمان مجاهدین خلق ایران بود. پس از کمک و یاری که میتوانید دریغ نکنید. در آخر هم وصیت می کنم همه دارایی ها و مادیاتم در این دنیا را به سازمان تقدیم کنند. حتی از یک ریال هم فروگذار نکنند. من تمام داریاییم مسعود ومریم است و هویتم مجاهد خلق، با سلاح انقلاب مریم در هرجا قدم می گذارم . دوشنبه ساعت ۱۱۳۰ دقیقه شب ۱. ۴. ۷۷ مرگ بر رژیم ضد بشری خمینی، درود بر مسعود و مریم رجوی ، زنده باد ارتش آزادیبخش ملی ایران . رضا اکبری [۷].
سرنوشت پدر علی اکبر اکبری و انتقامی فجیع علیه او
حکومت در انتقامی فجیع پدر علی اکبر اکبری سهراب اکبری ۶۱ ساله را در حالیکه به کار کشاورزی در یکی از روستاهای ایلام مشغول بود مورد حمله قرار داده سپس او را زیر تراکتور له کردند.
پدر علی اکبر اکبری، سهراب اکبری در ماههای بعد از کشته شدن لاجوردی، تحت بازجوییهای بسیاری قرار گرفت و بارها نیز تهدید به مرگ شد.
روایتی متناقض از خبرگزاری وابسته به نظام درباره چگونگی کشته شدن علی اکبر اکبری دهبالایی
لاجوردی توسط دو نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق به نامهای علیاکبر اکبری ده بالایی و علیاصغر غضنفرنژاد کشته میشود که به گفته همسر لاجوردی یکی از مهاجمان فورا سیانور میخورد و خودکشی میکند اما نفر دوم فرار میکند و لی در آبادان دستگیر میشود اما همین گفته همسر لاجوردی با نوشته تسنیم کاملا متفاوت هست. تسنیم مینویسد در جریان ترور، دو تن توسط وزارت اطلاعات دستگیر شدند. علی اکبر اکبری، در اثر شدت جراحات وارده در حین عملیات، در بیمارستان درگذشت[۸].
موضعگیری محمد خاتمی درباره اسدالله لاجوردی
خاتمی كه در آن زمان رییسجمهور بود، از اسدالله لاجوردی بهعنوان «خدمتگزار مردم» یاد كرد و این موضعگیری جنجالی توسط خاتمی باعث شد که تلقی بسیار ی از کسانی که در ذهن خاتمی را روحانی مدره یا در تضاد با دیگران در حاکمیت میدیدند عوض شود و به قول عده ای، خاتمی چهره واقعی خود را بعد از این اتفاق نشان داد[۹]!
واکنش مردم به کشته شدن اسدالله لاجوردی توسط علی اکبر اکبری
از طرف دیگر نیز موج عظیمی از خوشحالی و جشن ایرانیانی را که سالها پیش یا در زندان بوده و یا عزیزانشان توسط اسدالله لاجوردی اعدام شده بود ؛ در بر میگیرد . از علی اکبر اکبری به عنوان قهرمان ملی یاد میشود زیرا کسی را کشته که از کشته بسیاری از جوانان ایران پشته ها ساخته بود.
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ سوم شهریور شهادت علی اکبر اکبری
- ↑ برنامه تلویزیونی سیمای آزادی
- ↑ سایت سازمان مجاهدین خلق سوم شهریور ۱۳۷۷ قهرمان ملی علی اکبر اکبری به شهادت رسید
- ↑ سایت یوتوپ نگاهی به جنایات اسدالله لاجوردی
- ↑ سایت بالاترین مجازات لاجوردی
- ↑ برنامه تلوزیونی سیمای آزادی ایران
- ↑ برنامه تلوزیونی سیمای آزادی
- ↑ سایت پایگاه خبری عصر آنارشیسم نگاهی به زندگینامه سیاسی خانواده لاجوردی
- ↑ سایت ایران آزاد قهرمان ملی علی اکبر اکبری