کاربر:Ehsan/صفحه تمرین
عملیات جاری نامی است که اعضاء سازمان مجاهدین خلق ایران بر اصل « انتقاد و انتقاد از خود» می گذارند.
این اصل یعنی اصل «انتقاد و انتقاد از خود» که در سازمان مجاهدین به عملیات جاری شهرت دارد یکی از مهم ترین اصولی است که اغلب احزاب و سازمانهای انقلابی برای ارتقاء مناسبات فیمابین افراد و انسجام تشکیلات خود از آن بهره میجویند. سازمان مجاهدین خلق معتقد است که این اصل در سازمان آنها متکامل تر شده و بصورت روزانه مورد استفاده قرار میگیرد. ازین رو آنها نام آن را عملیات جاری میگذارند. از دیدگاه آنها این اصل ، همان جهاد اکبر( درمقابل جهاد اصغر) می باشد که در تعالیم اسلامی نیز آمده است.
همچنین در دنیای امروز این اصل یا روش به عنوان روشی برای پیشرفت و ارتقاء در رفتارهای فردی،ارتقاء سبک و اصول کار و پروژههای جمعی استفاده میشود.انتقاد از دیدگاه علم روانشناسی و جامعه شناسی شامل یک گفتگوی نوعی،مستقیم یا غیرمستقیم است و ازین منظر یک فعالیت اجتماعی ذاتی و در عین حال سازنده به شمار میآید. مالکوم ایکس فعال سیاهپوست آفریقایی در مورد انتقاد میگوید. اگر هیچ انتقادی به شما نشود، مطمئنا شما شکست خواهید خورد.
پیشینهی نقد و انتقاد
در اروپا و مشخصا در انگلستان در ابتدا گسترهی نقد کردن به نقد آثار ادبی محدود میشد.از اولین آثار نقد ادبی که بسیار مشهور شدند میتوان به مقالات ساموئل جکسون نقاد انگلیسی اشاره نمود. انتقاد اما بندرت به آرامی وارد عرصه اجتماعی و روانشناسی شد. در قرن نوزدهم یک معنی فلسفی نیز پیدا کرد و توسط امانوئل کانت فیلسوف بزرگ قرن «بررسی معرفتی دانشکده علم» توسط امانوئل کانت مورد استفاده قرار گرفت.
در قرن بیستم با رشد تخصص ها و تقسیم کار در عرصههای مختلف علمی و رشد آموزش عالی، نقد کردن نیز در شاخههای مختلف با قوانین خود گسترش یافت. پس از آن بود که فیلسوفانی نظیر کارل پوپر و ایمر لاکتوس از فیسوفان معاصر ، اعلام کردند که انتقاد بخشی عادی از فعالیت علمی است. در ادامه این مسیر بود که به تدریج همگان تصدیق کردند که انتقاد یک فرایند پیشرفته و مورد ستایش در یک جامعه دموکراتیک است و نه نشانهای از وجود نقصان و ضعف .
از سالهای ۱۹۷۰ تحت تاثیر نئومارکیسم و همچنین فیلسوف فرانسوی میشل فوکو این موضوع بسیار اوج گرفت. از همین سالها بود که فیلسوفان، دانشگاهیان و روزنامه نگاران واژه کریتیک(critique) به معنی انتقاد را بصورت فعل نیز در جملات خود بکار می بردند.(I have critiqued the idea)
از دههی ۱۹۹۰ انتقاد به معنی نوعی نگرش نیز بکار میرود. مثلا شما نظر فردی را در یک صفحه اجتماعی لایک یا دیسلایک میکنید یا نظر انتقادی خود را در مورد آن مینویسید.انتقاد همچنین در دنیای امروز توسط بسیاری از شرکتها که در شکل گروهی کار میکنند برای ارتقاء روشهای کاری، تنظیم هنجارهای رفتاری میان اعضاء گروه و همینطور ارتقاء محصولات مورد استفاده قرار میگیرد.
تعریف انتقاد در عملیات جاری
واژهی انتقاد در زبان انگلیسی «criticism » در قرن ۱۶ در این کشور رواج یافت. این واژه برگرفته از از واژهی فرانسوی «critique» بود که از اوایل قرن ۱۴ در این زبان رایج شد.[۱] ریشهی این کلمه در زبان فرانسه به معنی غربال کردن و تمیز دادن است. همچنین واژه فارسی «نقد» که برگرفته از زبان عربی است به معنی جدا کردن سکهی تقلبی از سکه واقعی است[۲].
یک تعریف عام در مورد انتقاد قضاوت در مورد شایستگیها و ضعفهاست. اما آنچه در اینجا به معنی انتقاد و انتقاد از خود و عملیات جاری مورد بحث است تعریف دقیق تری دارد. انتقاد کردن یعنی محکوم کردن آنچه انجام شده است در قبال آنچه میباید انجام میشد. ملاحظه میشود که انتقاد یک مقایسه ساده نبوده در عمق خود مبین این نکته است که در آن چه انجام شده(در آن بخشی که مورد انتقاد قرر میگیرد) اختیاری وجود داشته و میتوانسته آنطور نشود. بدیهی است که بدون اختیار و مسئولیت انتقاد کردن ابداً پوچ و بیمفهوم است. انتقاد و انتقاد از خود (عملیات جاری) وسیله قوام تشکیلاتی و پایداری ایدئولوژیک همه احزاب و سازمانهای انقلابی است. به این وسیله حزب یا سازمان از اشتباه و خطا مصون میماند و یا هر چه زودتر تصحیح میشود. اعضای آن از گرایشات نادرست و انحرافی تزکیه میشوند و راه تعالی روانی و تکامل شخصیت آنها هموار میگردد. بدون شک انتقاد میتواند در موارد لزوم به قاطعانهترین صورت تیز و برنده باشد و یا شکل نرم وملایم به خود بگیرد. لیکن در هر حال بایستی همراه با حسن نیت و در مجموع سازنده باشد.[۳]
روانشانسی انتقاد:
روانشناسی انتقاد بطور کلی، اثرات شناختی و عاطفی انتقاد، ویژگی های رفتاری انتقاد و تاثیر آن بر واکنش افراد را بررسی میکند.
روانشناسی انتقاد عموما به مسائل زیر میپردازد:
- بررسی انگیزه و هدف انتقاد
- معنی انتقاد درست و غلط
- تاثیرات مثبت یا منفی انتقاد روی افراد
- چگونگی پاسخگویی و واکنش افراد نسبت به انتقاد
- کیفیت و چگونگی انتقاد برای رسیدن به هدف مطلوب
- اشکال انتقاد و تاثیرگذاری آنها
- چگونه یک انتقاد موفقیت آمیز انجام دهیم
- بررسی عوامل تحریم، پس زدن و انکار انتقاد
گفته میشود که والدین، معملین، وکلا، مدیران و سیاستمداران معمولا کسانی هستند که بیشترین نگرانی را در مورد انتقاد دارند. چرا که انتقاد میتواند ضرورت نوعی تفاوت رفتار را برای آنها ایجاد کند. همچنین در مورد انگیزه و تاثیر انتقاد روانشاسان معتقدند که انتقاد میتواند منطقی با اثری مطلوب یا خودسرانه و بدون نتیجه مطلوب باشد. وقتی روانشناسان به بررسی انتقاد و تاثیرات آن روی فرد میپردازند معمولا آنرا به صورت عمومی بررسی نمیکنند بلکه در موارد مشخص و بصورت فنی و عملی مورد بررسی قرار میدهند.
ضرورت عملیات جاری و انتقاد و انتقاد از خود
از دیدگاه سازمانانقلابی وقتی یک فرد از جامعه گذر کرده و وارد یک تشکیلات میشود کماکان با خود ویژگیهای معمول جامعه را که الزما ویژگیهای مثبت و جلوبرنده ای در امر مبارزه نیستند، بهمراه دارد. این ویژگی ها اساسا بر فردگرایی استوار هستند. این یک امر طبیعی است. چرا که فرد از یک زندگی معمول که در اغلب موارد در خدمت منافع فردی است وارد زندگی مبارزاتی شده است. یعنی مسیری که در آن فداکاری و گذشت باید سرلوحهی حرکات و رفتار فرد قرار گیرد.
این تغییر مسیر طبعا در یک لحظه منجر به تغییر عادات و رفتارهای او نخواهد شد. بنابراین او در روند حرکت خود در مسیر مبارزه به کرات با این امر مواجه است که در رفتارهای روزانه خود باید بین رفتار انقلابی و رفتار فردی، یکی را برگزیند و با خصائل و تمایلاتی که مانع او در امر مبارزه میشود وارد جنگ شود. بستر و ظرف این نبرد که از آن به عنوان نبرد ایدئولوژیک یاد میکنند همان انتقاد و انتقاد از خود یا عملیات جاری است.[۴]
محمد حنیف نژاد از بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق در پیامی پیش از اعدام خود در مورد ضرورت انتقاد و انتقاد از خود به دیگر یارانش چنین میگوید:
«به هر حال، رمز پیروزی ما در حفظ دائمی سیاسی و تشکیلاتی گروه است, که در مساعی زیر متجلی می گردد: 1- وحدت تشکیلاتی. 2- وحدت استراتژیک. 3- وحدت ایدئولوژیک. به این ترتیب تنها ضامنِ پیروزی، حفظ دقیق اصول، راجع است به وحدت که تنها و تنها از طریقِ اصول: 1- انتقاد و انتقاد از خود. 2- اصل ادامة بقای پیشتاز حفظ می شود.»
مائو تسه دون در این رابطه معتقد است که هر عنصری در جهان نیاز به رسیدگی و تصحیح و ارتقاء دارد. اگر اتاق را مرتب و تمیز نکنیم گرد و خاک در آن انباشته میشود. اگر صورت خود را مرتب نشوییم، کثیف خواهد شد. ذهن افراد نیز در روند مبارزه گاه گرد و خاک میگیرد و ازین رو احتیاج به گردگیری و تغییر و بالندگی دارد. همچنان که میگویند آب جاری دچار گندیدگی نمیشود یا لولای در هرگز موریانه نمیزند، ذهن نیز برای تازه ماندن نیاز به ارتقاء و از طرفی پاک شدن از عناصر زائد دارد و این امر جز با انتقاد و انتقاد از خود امکان پذیر نیست. او در این رابطه میگوید:
هیچ کس را بخاطر حرفی که زده است گناهکار مدان بلکه از او پند بگیر. اگر عیبی داری آنرا اصلاح کن واگر نداری مراقب باش آنرا کسب نکنی![۵]
در مورد اهمیت این اصل در احزاب و سازمانهای آزادیبخش میتوان نمونههای بسیاری را متذکر شد. این سازمانها چنان به این اصل برای حفظ انسجام میان افراد خود توجه دارند که در شرایط بسیار سخت از جمله در نبردهای نظامی نیز از آن غافل نبوده اند.
یک مثال تاریخی از عملیات جاری
ژنرال جیاب، از فرماندهان نبردهای ویتنام در این رابطه میگوید:
در بحبوحهی نبردهای دین بین فو(نبرد تاریخی وسرنوشت سازدر انقلاب ویتنام) و زیر بمباران نیروهای دشمن ما همچنان نشستهای انتقاد و انتقاد از خود را برگزار کرده و به این اصل پایبند بودیم.
آنها معتقد بودند که تنها به این شیوه است که انظباط انقلابی، روحیه فداکاری و اتحاد در میان آنها صیقل میخورد.
انتقاد و انتقاد از خود عملیات جاری و روشهای حل تضاد
هر پدیده ای داری تضادهای درونی است. تضاد در درون هر پدیده به شیوه ای حل شده و به سمت وحدت و نتیجه نهایی حرکت میکند. به عنوان مثال تضاد میان حکومت و مردم از طریق انقلاب حل میشود. از دیدگاه مارکسیستها تضاد میان پرولتاریا و بورژوازی با اسلوب انقلاب سوسیالیستی حل می شود. همچنین تضاد میان مستعمرات و کشورهای استعمارگر با جنگ انقلابی قابل حل است. تضاد میان طبقه کارگر و دهقانان با اسلوب کلکتیوه کردن و مکانیزه کردن کشاورزی قابل حل است. همچنین تضاد میان جامعه و طبیعت با اسلوب تکامل یافتن نیروهای مولده حل میشوند. اما تضادهای درون جبههی مردم و بویژه تضادهای درون یک حزب یا گروه تنها با اسلوب انتقاد و انتقاد از خود است که قابل حل میباشند.[۶]
عملیات جاری برون رفت تعارض میان فرد و جمع
فردگرایی همانطور که از نام آن پیداست در مقابل جمع گرایی قرار دارد. هر فرد دارای ویژگی ها، عادات و تمایلاتی است که ممکن است با جمع پیرامون او در تعارض قرار گیرد.این موضوع را در ساده ترین رفتارهای زندگی معمول نیز می توان دید.
چند مثال
فرض میکنیم شما عادت دارید در یک محیط بسیار خنک قرار داشته و همیشه از گرما فراری هستید. تا وقتی شما در خانه و اتاق خود بسر می برید می توانید هر طور که دوست دارید کولر اتاق خود را تنظیم نمایید. اما وقتی شما برای کار کردن به اداره خود می روید و در محل کارتان دوستان شما نیز حضور دارند مجبور هستید خود را با جمع دوستان خود منطبق کنید. شما نمی توانید کولر محل کار را آنطور که خودتان دوست دارید تنظیم کنند جون منجر به آزار دوستان شما خواهد شد. این همان تعارض فرد گرایی و جمع گرایی است.
فرض کنید شما در حال انجام یک مسئولیت که بصورت جمعی صورت میپذیرد نظری داشته باشید مثلا معتقد هستید که نحوهی چیدن میزها و صندلیهای یک جلسه باید به شکل مورد نظر شما باشد اما دوستان شما نظر دیگری دارند. اصرار شما بر نظر خود و یا در حین انجام کار مستمرا به اشتباه بودن شیوهی تصویب شده اعتراض کردن... اینها رفتارهایی است که روحیه جمع را در حین کار تضعیف مینماید
فرض کنید شما باید تا پایان روز پروندههای مشخصی را وارسی کرده و اوراق آنها را دسته بندی کنید. در حین انجام کار شما به یاد کار دیگری میافتید که به مسائل شخصی شما مربوط است و زمان زیادی را صرف آن میکنید به نحوی که تا پایان روز نمیتوانید کاری را که از طرف اداره به شما محول شده، به اتمام برسانید....
اینها تماما مثالهایی است تعارض فرد و جمع!
حال از آنجا که مبارزه یک امر کاملا جمعی است و پیشبرد آن جز به وسیلهی جمع امکان پذیر نمی باشد، یک عضو تشکیلات انقلابی بارها و بارها و بسیار بیشتر از یک زندگی معمول با این تعارض مواجه خواهد شد. یعنی تعارض فرد و جمع خود را بصورت گسترده تری نشان خواهد داد و می تواند نمودهای زیادی داشته باشد:
ممکن است فرد در انجام یک مسئولیت بدلیل همین تمایلات فردی قصوری داشته باشد
ممکن است فرد با یک عضو دیگر دچار کدورت و یا اختلاف نظری شود
ممکن است هنگام حضور و فعالیت در یک محیط جمعی به قوانین آن پایبند نبوده آنها را نقض کند
ممکن است....
در تمامی این موارد در یک سازمان انقلابی راه حل پیشنهادی برای حل مشکل، انتقاد و انتقاد از خود می باشد.
هوشی مین در کتاب اخلاق انقلابی در مورد تعارض فرد و جمع میگوید:
همه ما با تولد و پرورشی که در جامعه کهن پیدا کرده ایم، در سطوح مختلف بقایای آن جامعه را در تفکر و عادات خود به همراه داریم. بدترین و خطرناک ترین بقایای جامعه کهن فردگرایی است که بر ضد اخلاق انقلابی عمل می کند. کمترین اثری از بقایای فرد گرایی در اولین فرصت رشد می یابد، روی پاکدامنی انقلابی را با گرد و خاک می پوشاند و اجازه نمی دهد که ما از صمیم قلب برای منظور و هدف انقلابی خود مبارزه کنیم. برای رهایی از بقایا و اثرات بد جامعه کهن و جایگزین کردن معرفت انقلابی، ما باید سخت مطالعه کنیم، بیاموزیم و خود را اصلاح کنیم تا پیوسته ترقی نماییم[۷]
راه حل تعارض فرد و جمع در اجتماعات دیگر
البته این پدیده یعنی تعارض ما بین فردگرایی و جمع گرایی، پدیده ایست که نه تنها در یک حزب یا سازمان انقلابی بلکه در تمامی ارگانهایی که دستکم بخشی از فعالیت آنها جمعی است وجود دارد. آنها نیز راه حل هایی برای حل این مشکل در نظر میگیرند. مثلا در یک پادگان و ارتش که یک محیط جمعی است، تنبیه کردن یکی از شیوه هاست. یا در یک اداره، جریمه کردن و ... به عنوان راه حلهایی برای حل این تعارض مرسومند.
اما در یک سازمان یا حزب انقلابی که افراد آن برای تحقق یک هدف و آرمان اجتماعی و بصورت داوطلبانه گرد یکدیگر جمع شده اند و با یکدیگر نوعی پیوند عاطفی و برادارانه و خواهرانه دارند، راه حل انتقاد و انتقاد از خود برای رفع مشکلات و از سویی به عنوان راه حلی برای ارتقاء رفتارهای انسانها و آموختن ارزشهایی که آن حزب یا سازمان مبلغ آن است،مورد استفاده قرار میگیرد.
نبایدها در عملیات جاری و انتقاد و انتقاد از خود
اصل انتقاد و انتقاد از خود یا چنان که سازمان مجاهدین نام عملیات جاری را بر آن میگذارد، شیوهایست که با بهرهجویی از آن استحکام تشکیلاتی و تقویت اخلاق و رفتار اعضاء میسر میشود. اما براین پدیده از نظر تئوریسینهای آن باید قوانینی نیز حاکم باشد که در مسیر درست مورد استفاده قرار گیرد. از جمله انتقاد نباید به حملات شخصی تبدیل شود. مائو تسه دون تصریح میکند که باید به اعضاء یک تشکیلات بفهمانیم که منظور از انتقاد، ارتقاء نیروی رزمنده حزب جهت نیل به پیروزی است.
او همچنین انتقاد را به جلسات حزبی و مشخصی محدود میکند. به این معنی که نباید خارج از حزب و بدون حضور جمع و تشکیل جلسات مشخص اقدام به آن کرد. چرا که تهدید تبدیل شدن آن به محلی برای طرح مسائل فردی وجود دارد.[۸]
مائو همچنین در مورد ویژگی های یک انتقاد درست می گوید: انتقاد بايد كاملاً مستدل، تحليلي و قانع كننده باشد، نه خشن، بوروكراتيك، متافيزكي و دگماتيكي!
همچنین در رابطه با اصل انتقاد گفته میشود که باید همچون درمان یک بیمار باشد. هدف از آشکار ساختن اشتباهات و انتقاد کردن از نقایص باید درست مانند هدفی باشد که یک پزشک از معالجه بیمار تعقیب میکند. یعنی نجات بیمار و نه سپردن او به کام مرگ. بنابراین کوبیدن افراد به اشکال بیرحمانه هرگز درست نیست. در معالجه بیماری های ایدئولوژیک یا سیاسی هرگز نباید تندی و خشونت بکار برد. بلکه باید شیوه معالجه مرض برای نجات بیمار را یگانه شیوه صحیح و موثر دانست.[۹]
همچنین گفته میشود که در رابطه با انتقاد نباید توجه خود را به مسائل فرعی معطوف ساخت. وظیفه عمده در انتقاد، باید نشان دادن اشتباهات سیاسی و تشکیلاتی است و نواقص و ویژگیهای شخصی درصورتی که با منافع جمع منافاتی نداشته باشند نباید مورد انتقاد قرار گیرند.[۱۰]
پانویس
- ↑ Raymond Williams - ریموند ویلیامز-دایرة المعارف فرهنگی- ص ۷۴-۷۶
- ↑ المعجم العربی- جذر لغة النقد
- ↑ تحلیل آموزشی بیانیه اپورتونیستی صفحه ۱۲۵
- ↑ عوارض گسترش سازمان انقلابی و تحلیل آن نشریه مجاهد شماره 15
- ↑ مائو تسه دون- گزاش به دومین پلنوم هفتمین کمیته مرکزی حزب کمونیست چین- ۵ مارس ۱۹۴۹- آثار منتخب جلد چهار
- ↑ مائو تسه دون - درباره حل صحیح تضادهای درون خلق-27 فوریه 1975
- ↑ اخلاق انقلابی- هوشی مین
- ↑ پنج اثر- مائوتسه دون- ص 12
- ↑ مائو تسه دون- علیه لیبرالیزم-آثار منتخب جلد ۲
- ↑ مائوتسه دون- سبک کار حزب را اصلاح کنیم