حبیبالله بدیعی
حبیب الله بدیعی (متولد شهرستان سوادکوه ۱۳۱۲- درگذشت تهران ۲۹ مهر ۱۳۷۱) آهنگساز، نوازنده ویولن، و لیسانس زمین شناسی،
وی برای تعدادی فیلم مانند: خورشید میدرخشد، ولگرد، هفده روز به اعدام، بوسۀ مادر، گنج قارون، همه گناهکاریم، بازگشت به زندگی و… آهنگ ساخت.[۱]
حبیب الله بدیعی | |
---|---|
پرونده:حبیب الله بدیعی.jpg | |
اطلاعات | |
نام اصلی | حبیب الله بدیعی |
تولد | مازندران شهرستان سوارکوه۱۳۱۲ |
ملیت | ایرانی |
مرگ | ۲۹ ۷ ۱۳۷۱ |
ساز(ها) | ویولن |
تحصیلات | لیسانس کشاورزی |
آلبوم معروف | استاد بدیعی برای بسیاری از فیلم ها آهنگ ساخت که از آن جمله میتوان به فیلم 'خورشید می درخشد، ولگرد، هفده روز به اعدام، بوسۀ مادر، گنج قارون، همه گناهکاریم، بازگشت به زندگی و … |
زندگی نامه
حبیب الله بدیعی متولد، ۱۳۱۲ در مازندران فرزند سلطنت خانم و پدرش میرزاعبدالصمد از خان های سوادکوه و اهل فرهنگ و ادب بودند.[۱]
در هشت سالگی همراه خانواده خود به تهران کوچ کردند. تحصیلات خود را تا اخذ لیسانس از دانشکده علوم را با موفقیت گذراند. در سال ۱۳۲۶به شاگردی استاد لطف الله مفخم درآمد. مدت سه سال را در فراگیری ردیفهای استاد صبا، نزد مفخم تعلیم دید. در سال ۱۳۲۹ پس از چهار سال نوازندگی به عنوان سولیست در برنامهی رادیو ارتش به نواختن ویولن مشغول شود. در سال ۱۳۳۱ به کلاس استاد ابوالحسن صبا رفته و دورهی تکمیلی آوازها را نزد وی به پایان رساند، هم زمان مدت دو سال نیز نزد استاد موسیقی کلاسیک خارجی به نام جینگوزیان که قفقازی بود دوره دید. بدیعی در سال ۱۳۳۳ ارکستر کوچکی را رهبری می کرد که بنا به تجدید تشکیلات ارکسترهای رادیو، ارکستر شمارهی ۶ نامگذاری شد. وی در سال ۱۳۳۷ به دعوت داود پیرنیا سرپرست برنامهی گلها کار خود را در این برنامه با خوانندگانی چون: غلامحسین بنان، حسین قوامی، اکبر گلپایگانی، محمودی خوانساری، محمد رضا شجریان و… آغاز کرد.
در سال ۱۳۴۳ عضو شورای موسیقی رادیو شد.
در سال ۱۳۴۵ معاون ادارهی رادیو تهران و سپس معاونت ادارهی موسیقی، را بعهده گرفت.
از سال ۱۳۴۶ تا سال ۱۳۵۱ رئیس ادارهی موسیقی رادیو و از سال ۱۳۵۱ تا سال ۱۳۵۸ عضو شورای واحد موسیقی که اعضاء آن متشکل از آقایان: مرتضی حنانه، علی تجویدی و حسینعلی ملاح بود منصوب گردید، ضمن رهبری ارکسترهای شمارهی ۲ و ۴ و ۶ مدت ۶ سال رهبری ارکستر باربد را به عهده داشت.[۲]
بدیعی به گفته خودش از طریق صفحههای گرامافون با موسیقی ایرانی و استادان آن از جمله تاج اصفهانی، بدیعزاده و صبا آشنایی و به آموزش آن اشتیاق پیدا کرد. خود میگوید: «من پیشتر در دبیرستان ساز میزدم ولی یک بار که یکی از تکنوازان به علتی غایب بود، نوازندگی ویولن در رادیو را به من سپردند و همین پایه همکاری با رادیو شد.»[۳]
حبیب الله بدیعی جهت شناساندن موسیقی سنتی و اصیل ایران، مسافرت های متعددی به کشورهای افغانستان، آلمان، ریگا، بلژیک و انگلستان نموده که هنرمندانی نظیر: جهانگیر ملک، فرهنگ شریف، مجید نجاهی، محمودی خوانساری، جمال وفایی و کورس سرهنگ زاده با وی همکاری داشته اند. حبیب الله بدیعی، برای کمک به مؤسسات خیریه مانند بیمارستان های مسلولین، معلولین و اماکن فرهنگی کنسرت های فراوانی برپا نمود.[۴]
خاطره
استاد بدیعی در خاطراتش مینویسد: پدرم یک گرامافون کوکی با شمار زیادی صفحه خریده بود که صفحه های قمرالملوک وزیری، بدیع زاده، تاج اصفهانی و ویولن استاد صبا از جمله قطعۀ زنگ شتر وی در میان این صفحات بود. بیشتر اوقات پنهانی به طبقه فوقانی می رفتم و دور از چشم دیگران به صفحات گوش می دادم و شیدا و مسحور نواهای سحرانگیز آن ها میشدم گرچه دلباختگی به این نوع موسیقی نسبتاً سنگین برای کودکی شش ساله هیچ گونه تناسبی نداشت. ما چهار برادر و دو خواهر هستیم. یکی از برادران من دکتر ربیع الله بدیعی در اوقات فراغت به نواختن ویولن میپرداخت. من هر وقت فرصتی دست میداد و سر برادر بزرگتر را دور میدیدم، با ویولن او قطعاتی را مینواختم. سال اول متوسطه بودم که عمویم نوای ویولن مرا شنید و از طرز نوازندگی ام خوشش آمد و ضمن تشویق من به پدرم گفت حبیب را بفرست نزد استادی تا نواختن این ساز را به طریق صحیح و علمی فراگیرد و با مبانی موسیقی آشنا شود. پدرم نیز پذیرفت و در سال۱۳۲۶ مرا نزد دکتر لطف الله مفخم پایان که یکی از شاگردان نخبه استاد صبا بود، فرستاد. سه سال در محضر زنده یاد مفخم پایان مشق ویولن میکردم و کلیه ردیفهای استاد صبا را از وی آموختم و پس از آن یک سال هم نزد استادی به نام جینگوزیان که از قفقاز به ایران آمده بود دوره کلاسیک را گذراندم. تا این که روزی یکی از همسایگان ما صدای ویولنم را شنید و مرا به مدیر برنامه رادیو ارتش معرفی کرد. از سال ۱۳۲۹ در این برنامه ده دقیقه ساز سلو مینواختم و از سال ۱۳۳۰ رسما در ارکستر ابراهیم منصوری مشغول کار شدم. استاد منصوری که رئیس موسیقی رادیو بود از من دعوت کرد تا در رادیو تکنوازی کنم. این برنامه هر پانزده روز یک بار به مدت یک ربع ساعت از رادیو پخش میشد. درسال ۱۳۳۱ در کنار فعالیت هنریم در فیلم ولگرد که در سینماهای تهران اکران میشد، صدای استاد حسین قوامی و خانم شمس را با ویولن همراهی کردم. در سال ۱۳۳۲ توسط حسین ملک به خدمت استاد صبا رفتم. هفتهای دو بار از مکتب این هنرمند بهره میبردم و ردیفهای ایشان را می نواختم. حدود دویست آهنگ برای خوانندگان مختلف ساختم که از آن میان به 'کعبۀ دلها' بسیار علاقه مندم. این آهنگ در مایۀ دشتی با صدای خانم الهه در برنامه گلهای ۳۸۸ اجرا و پخش شد. مدت ها نیزعضو شورای موسیقی و چندی نیز رئیس اداره موسیقی رادیو شدم.[۱]
آثار
حببی
کعبۀ دلها، دل بیگناه، مهربان شو، فریاد ازاین دل، ای زندگی زندگی من،غوغای مستی، دیگه بسمه، درکنار آشنایان، رفته بودم، چه شد که رفتی، چرا خدایا،به سلامت، دست تمنا، افسانۀ عشق، افسانۀ هستی، افسانه کمتر، قصۀ دل، در آتشم، مده فریبم،
اسیر بلا، اسیر نگاه، داغ جدایی، دنیای اشک، حاشا، شعلۀ سرکش، انتظار تو، بخوان ز نگاهم، به خاطر تو،
نگاه گویا، والهی بمونی اشک گرم، امتحان مکن، گلریزان، فروغ دیده، آرزوها، قسم، بیا بیا، دگرچه خواهی، شبگرد،
سیل بنیان کن، بستر گل ها، پیوندگل ها، پشیمان، سراب، غروب عشوه گر، پیام صبا، حکایت نگفته، حدیث آشنایی، سنگ صبور،
دل شیدا، دل غافل من، ماه کنعان من، یار رمیده، گیسوی شب، نمی روی تو از یادم و بس کن
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ایرنا - حبیب الله بدیعی کماندار زرین دست
- ↑ افتخار موسیقی ایران -استاد حبیب الله بدیعی
- ↑ دویچه وله - آواهای کمشنیده از دیروز تا امروز
- ↑ نت آهنگ - بیوگرافی حبیب الله بدیعی