کاربر:Safa/5صفحه تمرین
سازمان اطلاعات و امنیت کشور | |
بنیانگذاری | سال ۱۳۳۶ |
انحلال | سال ۱۳۵۷ |
گونه | امنیتی |
هدف | حفظ و استمرار نظام سلطنت پادشاهی در ایران |
جایگاه | باغ مهران تهران در سلطنت آباد |
گسترهٔ کاری | کل کشور و امور مربوط به ایران |
شمار عضوها | بطور تقریب بیش از ۸۰۰۰ نفر |
زبانهای رسمی | فارسی |
رئیس | تیمور بختیار، حسین پاکروان، نعمت الله نصیری، تیمسار مقدم |
کسان کلیدی | حسین فردوست، پرویز ثابتی |
ساواک
س.ا. و. ا. ک. سر واژه های نام سازمان اطلاعات و امنیت کشور است. که از سال ۱۳۳۶ تا ۱۳۵۷ درجهت تحکیم حکومت شاه به دستگیری و شکنجه وسرکوب مخالفان حکومت سلطنتی اقدام می کرد.
پس از کودتای ۲۸ مرداد بدلیل موقتی بودن شرایط حکومت نظامی و با پایان گرفتن فرمانداری نظامی که پس از کودتای ۲۸ مرداد برای مقابله با بحران، تا سال ۱۳۳۶ برقرار بود، با پیشنهاد امریکا و با الگوی سازمان امنیت داخلی امریکا (اف بی آی) در تاریخ ۱۶ فروردین سال ۱۳۳۶ سازمان اطلاعات و امنیت کشور تاسیس شد.
به اعتراف سولیوان: « در سال ۱۹۵۷ سازمان سیا طرح و چارچوب تشکیلاتی یک سازمان جدید اطلاعاتی را به شاه داد و خود در تأسیس و سازمان دادن به آن مشارکت کرد. این تشکیلات که به نام سازمان اطلاعات و امنیت کشور نامیده میشد به زودی به نام مخفف آن یعنی ساواک شهرت یافت».[۱]
ساواک بر آن بود تا با در اختیار گرفتن رسانههای عمومی، از جمله رادیو تلویزیون، مطبوعات و نیز کنترل و نظارت بر چاپ کتاب، افکار عمومی را به نفع رژیم شاه تغییر دهد. به همین دلیل، سانسور شدیدی علیه آنها اعمال میکرد. سرکوب و مقابله با گروههای مخالف، اعم از گروههای چریکی مانند سازمان جریکهای فدایی خلق ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران، حزب توده، نهضت آزادی و نیروهای ملیگرا، مذهبیهای مخالف نیز از دیگر اقدامات ساواک بود.
شکل گیری ساواك
به پیشنهاد مشاوران آمریكایی شاه و درجهت تضمین بقای حکومت سلطنت وابسته، تشكیل دو سازمان اطلاعات خارجی و امنیت داخلی مانند سازمان سیا (سازمان اطلاعات خارجی آمریكا) و اف . بی . آی (سازمان امنیت داخلی آمریكا) در دست مطالعه قرار گرفت. این دو سازمان وظیفه كشف توطئههای داخلی و خارجی علیه حكومت شاه را برعهده میگرفتند. اما درنهایت شاه با ایجاد یك سازمان موافقت كرد. هسته اولیه این سازمان در فرمانداری نظامی تهران تشکیل شد و روز ۱۱ مهر ماه ۱۳۳۵ خبر آن در مطبوعات به اطلاع عموم رسید. چندی بعد لایحه تشكیل آن كه «سازمان اطلاعات و امنیت كشور» نامیده میشد، (بعداً به اختصار ساواك نام گرفت) توسط دولت تهیه و به مجلس سنا فرستاده شد. در ۲۳ اسفند ۱۳۳۵ قانون تشکیل ساواک تصویب و در فروردین سال بعد تاسیس شد.
در مجلس سنا عدهای از سناتورها با لایحه مذكور مخالفت كردند. یكی از سناتورها به نام سناتور خواجهنوری این قانون را ظالمانهترین قانون دولت خواند. وی با اشاره به ظلم و ستمهایی كه از سوی مأموران نظامی با استفاده از این قانون میتواند صورت گیرد، این قانون را موجب محروم شدن مردم از تمام حقوق دمكراتیك و آزادیشان دانست. عباسقلی گلشائیان، وزیر دادگستری وقت، ضمن ردّ گفتههای خواجهنوری به دفاع از لایحه مذكور پرداخت. او بیان كرد كه این لایحه در واقع از تركیب و هماهنگی قوانین گذشته به وجود آمده است و چیز جدیدی نیست. سپهبد احمد امیر احمدی نیز در دفاع از آن لایحه به حوادث ناگواری كه در گذشته، امنیت كشور را به خطر انداخته بود اشاره كرد. او یادآور شد كه لایحه تشكیل ساواك برای جلوگیری از این حوادث میباشد.
سناتور جمال امامی، یكی دیگر از نمایندگان مجلس سنا بود كه به مخالفت با لایحه پرداخت و با اشاره به سخنان امیراحمدی، قانون تشكیل ساواك را عاملی برای بروز حوادث ذكر كرد و در ادامه گفت:«امروز باید تمام كوشش مان را بكنیم كه مردم را راضی نگه داریم، توی سر مردم نزنیم، تا وقتی كه مردم تخطی نكردند با آنان برخورد نكنیم، همه میدانیم كه مردم ایران سرشت شان این است كه خطاكار نیستند، ولی وقتی كارد به استخوانشان رسید جنب و جوش میكنند؛ كارد را به استخوانشان نرسانید.»[۲]
پس از سخنان جمال امامی، سرلشكر وثوق، وزیر جنگ وقت، به دفاع از لایحه پرداخت. او نیز متذكر شد كه لایحه تشكیل ساواك، فعالیتهای دستگاههای مختلف امنیتی ـ اطلاعاتی مانند ركن ۲ ارتش و دایره سیاسی شهربانی و... را در یك دستگاه متمركز میكند.
لایحه مذكور، با وجود مخالفتهایی كه ذكر شد در شور اول به تصویب رسید و پس از بررسی مجدد در كمیسیون شماره یك مجلس سنا، در شور دوم مطرح شد. قانون تشكیل ساواك با اكثریت آراء به تصویب سناتورها رسید. لایحه مذكور پس از آن در مجلس شورای ملی مطرح شد و بدون هیچگونه اعتراضی به تصویب رسید. به این ترتیب، ساواك فعالیت خود را رسماً از اوایل سال ۱۳۳۶ به ریاست تیمور بختیار، فرماندار نظامی تهران، شروع كرد.
قوانین تشکیل ساواک
قانون تشکیل ساواک در برگیرنده سه ماده اصلی بود.
ماده۱- برای حفظ امنیت کشور و جلوگیری از هر گونه توطئه که مضر به مصالح عمومی است، سازمانی به نام اطلاعات و امنیت کشور وابسته به نخست وزیری تشکیل می شود و رئیس سازمان، معاونت نخست وزیر را داشته وبه فرمان اعلیحضرت همایونی شاهنشاهی منصوب خواهد شد.
ماده۲- سازمان اطلاعات و امنیت کشور دارای وظایف زیر است:
الف) تحصیل و جمع آوری اطلاعات لازم برای حفظ امنیت کشور
ب) تعقیب اعمالی که متضمن قسمتی از اقسام جاسوسی است و عملیات عناصری که بر ضد استقلال و تمامیت کشور و یا به نفع اجنبی اقدام می کنند.
ج) جلوگیری از توطئه و اسباب چینی بر ضد امنیت کشور
و) بازرسی و کشف و تحقیقات نسبت به بزه های زیر:
۱- بزههای منظور در قانون مجازات مقدمین بر علیه امنیت و استقلال مملکتی مصوب ۲۲ خرداد ۱۳۱۰
۲- جنحه و جنایاتی که در فصل اول باب دوم قانون کیفر عمومی مصوب ۲۲ دی ماه ۱۳۰۴ پیش بینی شده است.
ماده۳- مامورین سازمان اطلاعات و امنیت کشور از حیث طرز تعقیب بزههای مذکور در این قانون و انجام وظایف، در زمره ضابطین نظامی خواهند بود و از تاریخ تصویب این قانون، رسیدگی به کلیه بزه های مذکور فوق، در صلاحیت دادگاه های دائمی نظامی خواهد بود.
تبصره ا - انجام وظایف و تکالیف سازمان اطلاعات و امنیت کشور از حیثی که ضابط نظامی محسوبند، به هیچ وجه مانع انجام وظایف و تکالیفی که به موجب قانون دادرسی و کیفر ارتش بر عهده ضابطین نظامی است نخواهد بود و همچنین مواد این قانون و احکام و آییننامهها و مقرراتی که مربوط به تکالیف مامورین نظامی و ژاندارمری و شهربانی نسبت به انجام وظایف و خدمات محوله است، نمی باشد.
تبصره ۲- رسیدگی به بزههایی که به موجب این قانون، در صلاحیت دادگاه دائمی نظامی شناخته شده و متهمین به ارتکاب بزههای مزبور که قبل از تصویب این قانون در مراجع صالح دیگر تحت تعقیب قرار گرفتهاند، هر گاه بر علیه متهمین کیفر خواست صادر نگردیده و پروندههایی که کیفر خواست صادره شده در دادگاه مربوط رسیدگی خواهد شد.
ماده ۴- کارمندان سازمان اطلاعات و امنیت کشور، هر گاه به ارتکاب بزهی متهم شوند که راجع به خدمت بوده یا ملازمه با خدمات و وظایف آنها داشته باشد، در حکم نظامیان و خدمتگزاران ارتش هستند و با رعایت مقررات قانون دادرسی و کیفر ارتش مصوب ۱۳۱۷ تابع در دادگاههای نظامی دائمی خواهند بود.
ماده ۵- اساسنامه سازمان و آیین نامه های داخلی و استخدامی و مالی مربوط به این قانون، با تصویب هیات دولت قابل اجراست.»[۳]
هدف تاسیس ساواک
هدف اصلی از تاسیس ساواک حفظ و استمرار حکومت سلطنتی در ایران بود.
هرچند هدف از تشکیل ساواک مبارزه علیه کمونیسم، ایجاد امنیت و تمرکز نیروهای امنیتی عنوان شده بود، اما در عمل این سازمان فراتر از حدود وظایف و اختیارات قانونی خود عمل میکرد.
«ساواک... میتوانست رسانههای گروهی را سانسور کند، متقاضیان مشاغل دولتی را گزینش کند و بر پایهی اظهارات منابع قابل اعتماد غربی، از هر شیوهای از جمله شکنجه، برای از بین بردن مخالفان استفاده کند.»[۴]
محمد رضا پهلوی در باره علت تاسیس ساواک میگوید:
«ساواک تأسیس شد تا به فعالیتهای مخربی که در داخل و خارج انجام میشد و برای ایران خطرناک بود پایان دهد. در ایران نیز مانند هرجای دیگر خائنان، جاسوسان، آشوبگران و خرابکاران حرفهای به سر میبردند که حضورشان میبایست به دولت و نیروهای نظامی اطلاع داده میشد. این وظیفه بر عهده ساواک بود.»[۵]
ایجاد ساواک، به منظور مبارزه با فعالیتهای براندازی خارجی و داخلی علیه استقلال و تمامیت ارضی ایران بود. مسئولیت بنیانگذاری ساواک به سپهبد تیمور بختیار تفویض شد. وی در این کار از «سیا» کمک خواست. تعداد زیادی از کارمندان ساواک برای طی دورههای آموزشی به آمریکا رفتند و در ادارۀ مرکزی «سیا» به کارآموزی پرداختند. همچنین دورههای کارآموزی و بازآموزی انفرادی و دستهجمعی، برای کارمندان سازمان اطلاعات و امنیت کشور در غالب سازمانهای اطلاعاتی اروپای غربی ترتیب یافت تا با روشهای آنان آشنایی حاصل کنند.[۶]
هدف دیگری که برای تشکیل ساواک بیان شده بود، برخورد با کمونیسم و جلوگیری از گسترش آن در ایران بود، این هدف مورد توجه آمریکا و سازمان جاسوسی آن (سیا) بود. ایران که در همسایگی شوروی قرار داشت، پس از تشکیل حکومت کمونیستی در آن کشور، همواره در معرض ورود و گسترش افکار کمونیستی بود و از طرف دیگر، با آگاهی آمریکا و شاه ازعلاقه شدید مردم ایران به مذهب، میکوشیدند که هدف اصلی از تأسیس ساواک را جلوگیری از ورود و گسترش کمونیسم بیان کنند. مسؤولان ساواک نیز با توجه به این موضع هرحرکتی علیه رژیم و شاه را به کمونیستها منتسب میکردند تا مردم را نسبت به آنها بدبین کنند. مثلاٌ بجای استفاده از نام سازمان مجاهدین خلق ایران، نام جعلی مارکسیستهای اسلامی را به کار می بردند.
«در سال ۱۳۵۴، سر آنتونی پارسونز، سفیر انگلیس در ایران که از دانشگاه بازدید میکرد، نفرت دانشجویان را نسبت به رژیم شرح میدهد. همچنین خاطرنشان میکند که حضور اتومبیل لندروور ساواک «جزئی از منظره همیشگی بود». حضور ساواک در ادارات در کلیه سطوح جامعه محسوس و جزئی از زندگی روزمره در شهرهای بزرگ شده بود.»
علاوه بر نیروهای رسمی ساواک که بدون هیچ ابایی خود را وابسته به این سازمان معرفی کرده و آشکارا وظایف خود را اجرا میکردند، این سازمان با توجه به انگیزههایی چون ترس، پول و ... نیروهایی را به عنوان خبرچین در خدمت خود میگرفت. نیروهایی که برخلاف نیروهای رسمی ساواکی پنهانی عمل میکردند و با القای حضور همهجاگیرشان ترس و واهمه را در شئون مختلف زندگی و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و حتی حرف و سخنهای خصوصی نهادینه کرده بودند. «ساواک ایرانیان را به بیماری اسکیزوفرنی مبتلا کرده است. بخشی از جمعیت بخاطر ترس از ساواک از سیاست حرف نمیزند، بخش دیگر چون از سیاست حرف میزند متهم به ساواکی بودن است!»[۲]
قبل از تشکیل ساواک، رکن ۲ در ارتش، دایره سیاسی یا آگاهی در شهربانی و نیز فرمانداری نظامی تهران وجود داشتند ولی هرکدام از آنها وظیفهای مخصوص داشتند و در عین حال ماهیت هیچکدام از آنها کشف و خنثی سازی مخالفتها قبل از وقوع آن نبود، آنها حداکثر میتوانستند بعد از بروز مخالفتها و ایجاد بحران از ادامه آن جلوگیری کنند. از اینرو، ساواک به وجود آمد تا بتواند دقیقتر و سریعتر مخالفتهای افراد و گروهها را کنترل کند و از بین ببرد و مهمتر از آن اینکه از ایجاد هرگونه مخالفتی علیه رژیم و شاه جلوگیری کرده و از ایجاد بحران در کشور جلوگیری کند.
همچنین ساواک بر رفتار دولت، مجلسین و احزاب کنترل کامل داشت و اعمال آنان را به شاه گزارش میداد.
سیا و ساواک در زمینههای مختلف امنیتی با هم همکاری داشتند. رئیس سیا در تهران مرتباً با شاه، رئیس ساواک و نمایندههای آن سازمان تماس داشت.
ساواک نیز در آمریکا نماینده داشت و به عنوان یکی از اعضای نمایندگی ایران در سازمان ملل در آمریکا فعالیت میکرد. این دو سازمان همچنین اخبار و اطلاعات خود را با هم مبادله می کردند. در دهه ۵۰ شمسی روابط این دو سازمان بیشتر شد. در سال ۱۳۵۳ سیا مرکز فرماندهی خود در خاورمیانه را به ایران منتقل کرد. به این ترتیب سیا حضور خود را در ایران افزایش داد.
علاوه بر سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) سازمان جاسوسی اسرائیل (موساد) نیز در حکومت شاه با ساواک همکاری داشت. در سال ۱۳۳۹ گروهی از مأموران موساد برای آموزش کارکنان ساواک به ایران آمدند. و در مدت حضور خود در ایران آموزشهای لازم را به کارکنان ساواک دادند. همچنین موساد در مواردی مانند، فروش وسایل جاسوسی، تبادل اخبار و اطلاعات، نیز با ساواک همکاری داشت.[۷]
روسا و مقامات ساواک
ا- سرلشکر تیمور بختیار از ۱۳۳۶ تا ۱۳۴۰ رئیس ساواک
۲-سرتیپ حسن پاکروان از ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۴ رئیس ساواک
۳-سپهبد نعمت الله نصیری از ۱۳۴۴ تا ۱۳۵۶ رئیس ساواک
۴-سپهبد ناصر مقدم از ۱۳۵۶ تا ۱۳۵۷ رئیس ساواک
۵-حسن علویکیا ۱۳۳۵–۱۳۴۱ معاون
۶-حسین فردوست (۲۸ آبان ۱۳۴۱–۱۹ فروردین ۱۳۵۲) معاون
۷-ناصر مقدم (۲۳ فروردین ۱۳۵۲–۳۰ فروردین ۱۳۵۲) معاون
۸-علی معتضد (فروردین ۱۳۵۲–۱۷ خرداد ۱۳۵۷) معاون
۹-پرویز ثابتی (خرداد ۱۳۵۷–۳ آبان ۱۳۵۷) معاون
معاونان و مدیران ادارهٔ کل سوم ساواک (ادارهٔ امنیت داخلی)
۱۰-حسن علویکیا
۱۱-صمد صمدیانپور
۱۲-مصطفی امجدی (۱۳۳۸–۱۵ خرداد ۱۳۴۲)
۱۳-ناصر مقدم (خرداد ۱۳۴۲–۲۳ فروردین ۱۳۵۲)
۱۴-پرویز ثابتی ۱۳۵۲–۱۳۵۷
۱۵-سرتیپ طباطبایی
افسران ارشد ساواک
۱۶-سرلشکر علی معتضد، رئیس اطلاعات خارجی ساواک
۱۷-سرتیپ منوچهر هاشمی ریاست اداره کل هشتم ساواک (ضدجاسوسی)
۱۸-مرتضی موسوی، از سال ۱۳۵۲ تا انقلاب ایران، ریاست اداره سوم عملیات اداره کل ضدجاسوسی ساواک
بازجویان کمیته مشترک ضدخرابکاری
بهمن نادریپور، از بازجویان ساواک (با اسم مستعار تهرانی) در زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری.
فرجالله سیفی کمانگر از بازجویان کمیته مشترک ضد خرابکاری.
رضا عطارپور مجرد، از بازجویان ساواک در زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری
دکتر منوچهری، از بازجویان ساواک در زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری
فریدون توانگری، از بازجویان ساواک (با اسم مستعار آرش) در زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری.
محمدحسن ناصری
هوشنگ ازغندی
همایون کاویانی دهکردی
احمد معصومی کوچصفهانی
ناصر نوذری
انواع شکنجهها
۱- بستن دستها و پاها به تخت و شلاق و زدن با کابلهای نازک و کلفت به کف و روی پاها که منجر به ریختن ناخنها میگردید.
۲- بستن دستها و پاها توسط آپولو و گذاشتن کلاه مخصوص همراه با سر و صدا و زدن کابل و شوک الکتریکی به جاهای حساس بدن.
۳- زدن دستبند قپانی و آویزان کردن با همین حالت و زدن کابل از نوک پا تا فرق سر
۴ - «قفس هیتردار»،
۵- صلیبی آویزان کردن از نردههای اطراف فلکه (طبقات) همراه با شوک، زدن با کابل و انواع آزار و اذیتها مانند سوزاندن و لگد کردن
۶- آویزان کردن به وسیله دو دست یا یک دست از قلابهای اتاق بازجویان پس از تحمل شکنجههای اتاق شکنجه
۷- سوزاندن جاهای حساس به وسیله سیگار، فندک، شمع، بخاری برقی، قفس آهنی، ماند روی دستها، پشت کمر، باسن، سینهها، روی پاها، روی کتفها
۸ - «صندلی هیتردار»،
۹- ایستادن تک پا و دواندن زندانی و رفتن بازجو با کفش روی پاهای مضروب و مجروم و به شدت ورم کرده و سیاه شده.
۱۰- بیخوابیهای ممتد و ایستاده همراه با گرسنگی و تشنگی
۱۱- بستن دستها و پاها به تخت و بستن چشمها و قرار دادن زندانی در کنار هشتی بند برای مدت بسیار طولانی در شبانه روز (یک روز تا ۵ روز مشاهده شده)
۱۲- نگه داشتن در سلول انفرادی برای مدت طولانی همراه با بازجوییهای مستمر وقت و بیوقت (چندین ماه)
۱۳-تحقیر و توهین و دادن فحشهای رکیک و مستهجن به همه بستگان زندانی
۱۴-دادن شوک به وسیله باطوم الکتریکی
۱۵-کشیدن ناخنها و زدن روی دستها و پاهای متورم و مجروح و چرک کرده و متعفن شده
۱۶-فرو کردن سوزن یا سنجاق زیر ناخنها و داغ کردن آنها به وسیله فندک و کبریت و عفونی شدن ناخنها
۱۷-زدن سیلیهای ممتد توی صورت و گوش افراد که منجر به پاره شدن پرده گوش میشد.
و شکنجه سفید ازجمله اعمال و رفتار سازمان اطلاعات و امنیت کشور مشهور به «ساواک» با زندانیان بود.[۸]
شکنجه شدهها در کمیته مشترک
آیه الله طالقانی
خسرو گلسرخی
کرامت الله دانشیان
مسعود رجوی
کاظم ذو الانوار
مصطفی جوان خوشدل
برخی از زندانیان در اثر شکنجه ماموران کمیته زیر شکنجه جان باختند که از جمله آنان، امیر مراد نانکلی، حسین کرمانشاهی اصل، و فاطمه امینی می باشند.
ادارات مختلف ساواک
ساواک از سه قسمت اصلی تشکیل شده بود: حوزه ریاست، ادارات کل و ساواکها (ساواک تهران و سایر شهرها). نمایندگی ساواک، در سایر کشورها.
۱. حوزه ریاست
حوزه ریاست ساواک طبق نمودار تهیه شده در سال ۱۳۵۲، شامل قسمتهای زیر بود:
۱. دفتر ریاست ساواک
۲. دفتر قائم مقام ساواک
۳. صندوق ویژه
۴. مشاوران رئیس ساواک
۵. کنترلی
۶. بازرس کلّی
۷. دبیرخانه شورای امنیت ملی
۸. پیمانها
۲. ادارات کلّ ساواک
۱. اداره یکم، امور اداری
۲. اداره کلّ دوم، جمع آوری اطلاعات خارجی
۳. اداره کلّ سوم، امنیت داخلی
۴. اداره کلّ چهارم، حفاظت
۵. اداره کلّ پنجم، فنی
۶. اداره کلّ ششم، امور مالی
۷. اداره کلّ هفتم، بررسی اطلاعات خارجی
۸. اداره کلّ هشتم، ضد جاسوسی
۹. اداره کلّ نهم، تحقیق
۱۰. اداره کل دهم، آموزش[۹]
ساواک در سایر شهرها
ساواک در خارج از کشور
دانشجویان و ایرانیان خارج از کشور را کنترل می کرد و برای این امر با پلیس سایر کشورها نیز همکاری متقابل داشت.
این سازمان به گفتهی آبراهامیان، «بالغ بر ۵۳۰۰ مأمور تماموقت و شمار بسیاری از جاسوسان ناشناس را در بر میگرفت.»
شیوههای کار ساواک
ا- نفوذ[۱۰]
نفوذ در سازمانهای مخالف رژیم از شیوههای ساواک بود که در این رابطه از افرادی مانند سیروس نهاوندی، عباس علی شهریاری نژاد «رهبر تشکیلات تهران حزب توده» افسر ساواک، امیر حسین فطانت نفوذی در محفل خسرو گلسرخی و کرامت الله دانشیان........نام برده می شود.
۲- شنود و استراق سمع
۳- خبر چینی و جمع آوری اطلاعات
۴- جاسوسی و ضد جاسوسی
۵- حفاظت
۶- بازجویی و شکنجه
۷- ترور و حذف مخالغان
سایر نهادهای امنیتی
بعد از تأسیس ساواك ركن ۲ و اداره آگاهی و فرمانداری نظامی در كنار ساواك به كار خود ادامه دادند و بر مبنای خواسته شاه که باید اطلاعات و اخبار از راههای مختلف به دست آید؛ بنابراین نهادهای دیگری مانند «سازمان بازرسی شاهنشاهی» و «دفتر ویژه اطلاعات» نیز به وجود آمد. ساواك در دوران فعالیت خود با تمام آنها در ارتباط بود و در بعضی موارد از آنها كمك میگرفت. همچنین در سال ۱۳۵۲ با افزایش فعالیتهای گروههای مسلح، ساواك به همراه شهربانی و ارتش و ژاندارمری «كمیته مشترك ضدخرابكاری» را بهوجود آورد تا آن گروهها را سریعتر شناسایی كرده و از بین ببرند.
بنابراین علاوه بر ساواک، واحدهایِ پلیسی شهربانی، گارد شاهنشاهی، ژاندارمری و نیز واحدهای اطلاعاتی و سرّی رکن دوم ارتش، بازرسی شاهنشاهی و دفتر ویژه اطلاعات، وظیفه حفظ امنیت در قلمرو و حکومت شاهنشاهی ایرانی را عهدهدار شدند.
منابع
- ↑ ویلیام سولیوان، ماموریت در ایران، ترجمه محمود مشرقی، تهران ۱۳۶۱ صفحه ۶۹
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ساواک، نوشته کریستین دلانوا، ترجمه نیک گوهر، طرح نو، چاپ اول، ۱۳۷۱ صفحه ۱۲۵
- ↑ فرمان تشکیل سازمان اطلاعات و امنیت کشور توسط وزیر کشور وقت
- ↑ کتاب ایران بین دو انقلاب نوشته یرواند آبراهامیان نشر نی سال ۱۳۹۰
- ↑ محمد رضا پهلوی کتاب «پاسخ به تاریخ»، تهران سال ۱۳۷۱
- ↑ محمد رضا پهلوی، پاسخ به تاریخ به کوشش شهریار ماکان تهران، شهرآب، ۱۳۷۱ صفحه ۳۷۱
- ↑ بخشهایی از کتاب «ساواک و نقش آن در تحولات داخلی رژیم شاه» نشر مرکز اسناد انقلاب اسلامی سال ۱۳۷۸
- ↑ شکنجه به روایت شکنجه گران ساواک صفحات ۱۰۲ تا ۱۰۴
- ↑ ساواک، سازمان اطلاعات و امنیت کشور، موسسه مطالعات وپژوهشهای سیاسی
- ↑ کتاب ساواک و دستگاه اطلاعاتی اسرائیل صفحه ۳۷۳