کاربر:دانا/صفحه تمرین
۱۹ فروردین سال ۱۳۹۰ مصادف با جمعه 8 آوریل 2011 نیروهای عراقی با بیش از ۱۴۰ خودروی نظامی و ۲۵۰۰ نفر به درخواست جمهوری اسلامی به ساکنان قرارگاه اشرف حمله کردند. طی این حمله ۳۶ تن از مجاهدین جان باختند و بیش از ۳۵۰ نفر مجروح شدند و قسمت شمالی اشرف به اشغال نیروهای مهاجم در آمد. این حمله در حالی صورت گرفت که ساکنین اشرف سالها قبل سلاحهای خود را به نیروهای آمریکایی تحویل داده بودند. آنها در برابر حمله نیروهای عراقی با دست خالی مقاومت کرده و جنگیدند.آنها این واقعه را فروغ اشرف مینامند. تصاویر و عکسهای این حمله و مقاومت ساکنین اشرف در برابر آن در تمامی رسانهها انعکاس یافته و احساسات جهانی را نسبت به آن برانگیخت. در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۱ دادگاهی در اسپانیا این حمله را به مثابه جنایت علیه بشریت محکوم کرده و خواهان احضار تنی چند از عوامل آن از جمله شخص نخست وزیر عراق نوری المالکی برای رسیدگی شد.[۱]
مقدمات حمله ۱۹ فروردین
جنگ روانی علیه اعضای سازمان مجاهدین خلق در اشرف با ۳۲۰ بلندگو[ویرایش | ویرایش مبدأ]
درخلال سالهایی که حفاظت اشرف از نیروهای آمریکایی به نیروهای عراقی سپرده شد، یکی از ابزار جنگهای روانی علیه ساکنین اشرف نصب ۳۲۰ بلندگو پیرامون اشرف بود . این بلندگوها توسط عناصری از وزارت اطلاعات رژیم ایران مورد استفاده قرار میگرفت. این افراد با ۳۲۰ بلندگو به مدت ۶۷۷ روز بصورت ۲۴ ساعته علیه ساکنین اشرف به تهدید ساکنین اشرف، ایجاد آلودگی صوتی، پخش نوار و … میپرداختند. بلندگوها همچنین مستمر ساکنان را به تسلیم شدن به رژیم ایران فرا میخواندند. این بلندگوها همچنین توسط افرادی که خود را خانواده برخی از اعضاء مینامیدند مورد استفاده قرار میگرفت.
سازمان مجاهدین در این رابطه اعلام کرد اگر فردی واقعا از خانواده اعضاء مجاهدین برای دیدن فرزند خود آمدهاست میتواند به داخل اشرف آمده و با فرزندش آزادانه دیدار کند.
طاهر بومدرا رئیس حقوق بشر یونامی در این باره میگوید:
«دفتر نخست وزیر، در همکاری با سفارت ایران در بغداد، ترتیب آنچه «دیدارهای خانوادگی» برخی سازمانهای غیردولتی که توسط دولت ایران اداره میشدند (در اصطلاح فعالین حقوق بشر به آنها سازمانهای دولتی غیردولتی میگوئیم) را داد تا اشرف را بیثبات کند. با کمک ارتش عراق آنها در درب شیر چادر زدند و ۹ بلندگو را به چارچوب آهنی دروازه نصب کردند تا پیامهای تهاجمی برای ساکنان پخش کنند. طی دو سال، تعداد بلندگوها به ۳۰۰ دستگاه رسید که روز و شب تهدیدات و توهینها را بسوی ساکنان فریاد میکرد».
خروج نیروهای آمریکایی از اشرف
شامگاه پنج شنبه ۱۸ فروردین واحد نظامی آمریکایی مستقر در اشرف با وجود تعهدی که در حفاظت از ساکنین اشرف بر اساس کنوانسیون چهارم ژنو داشت و با وجود اشراف به خطر حمله نیروهای عراقی به ساکنین با دریافت فرمان از اشرف خارج شده و راه را برای ورود نیروهای عراقی باز کرد.
هجوم نیروهای عراقی در ۱۹ فروردین ۱۳۹۰
مقدمهٔ حمله ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ از روز ۱۴ فروردین با ورود نیروهای عراقی با زرهی و سلاحهای سنگین به بخش شمالی قرارگاه اشرف شروع شد، نیروهای لشکر ۵ عراق با ۳۰ نفر بر زرهی بی ام پی وان و هاموی وارد اشرف شدند، ساکنین اشرف به این امر اعتراض کردند، و در مقابل زرهیهای نیروهای عراقی ایستادند. پنجشنبه شب ۱۸ فروردین ۱۳۹۰ نیروهای بیشتری از طرف دولت عراق در شمال اشرف مستقر شده و ساعت ۴ و ۴۵ دقیقه صبح جمعه ۱۹ فروردین هنگامی که آسمان هنوز کاملا تاریک بود حمله گسترده از طرف نیروهای عراقی آغاز شد. سیاجهای شمال اشرف توسط نیروهای عراقی گشوده شد. خودروهای زرهپوش و سربازانی که تا دندان مسلح بودند با پرتاب نارنجک و شلیک راه خود را به سمت جنوب اشرف باز کردند.[۲]
ساکنین اشرف، اعضاء سازمان مجاهدین خلق ایران با دستانی خالی تلاش میکردند به هر ترتیب مانع از این پیشروی شوند؛ نبردی نابرابر در تاریخ جنگهای آزادیبخش که حداقل تا ظهر همان روز ادامه یافت.
بهانهی تهاجم، بازپس گرفتن زمینهای کشاورزانی بود که به تصاحب مجاهدین درآمده بود! کشاورزانی که وجود خارجی نداشتند و زمینهایی که هرگز از تصاحب کسی توسط مجاهدین خارج نشده بود و به طور قانونی در اختیار آنها قرار گرفته بود.بهانهای که تنها بهانهای برای اشغال و درهمشکستن اشرف بود.
حملهکنندگان در ۱۹ فروردین به اشرف به ظاهر عراقی بودند اما آنها جزئی از پیکرهی سپاه پاسداران بودند که اشرف را هدف قرار میدادند.» [بازنویسی از روایت یک شاهد عینی][۳]
تصاویری که ازین حمله توسط مجاهدین به رسانهها مخابره شد حاکی ازین است که مجاهدین با دست خالی جلوی زرهیهای مقاومت میکردند. این درگیری ۶ ساعت ادامه پیدا کرد، در مجموع ۳۶ نفر از مجاهدین با ضرب گلوله یا با زیر گرفتن توسط خودروی هاموی جان باختند و ۳۵۰ نفر مجروح شدند، همچنین ۶ نفر توسط نیروهای عراقی دستگیر شدند.
طاهر بومدرا در این رابطه میگوید:
بعدازظهر ۷ آوریل، ستونهای نیروهای عراقی از جمله تعدادی خودروهای مهندسی به اشرف وارد شدند. همان شب به من اطلاعاتی رسید که نیروهای آمریکایی که از قرارگاه عملیاتی وارهورس به قرارگاه عملیاتی گریزلی برای مأموریت نظارت آمده بودند اشرف را ترک کرده و این همراه با جابجایی غیرمعمول ارتش عراق در اطراف کمپ و حضور تعدادی از افسران ارشد عراقی منجمله ژنرال علی غیدان، فرمانده نیروی زمینی ارتش عراق، ژنرال طارق العزاوی فرمانده عملیات دیالی و افسر دیگری با نام ژنرال ضیا فرمانده لشکر ۵ همه در اشرف، باعث شده بود که ساکنان آژیر خطر را بصدا در بیاورند.[۴]
روایت صحنه از زبان طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی:
در ساعت ۴ و ۴۵ دقیقه بامداد جمعه ۸ آوریل (۱۹ فروردین ۱۳۹۰)، بهزاد دوباره روی خط آمد. این بار او بمن گفت حمله آغاز شدهاست. ارتش عراق به داخل کمپ وارد شده بود و از یکان پیاده مکانیزه، مهندسی، نیروهای واکنش سریع و نیروهای ضد شورش استفاده میکرد. چند دقیقه بعد، تلفن زنگ زد و خبر رسید که دو تن از ساکنان کشته شدهاند. تا ساعت ۵بامداد، تعداد تلفات به ۱۲ کشته و تعداد بیشماری مجروح رسیده بود. ساعت ۷ صبح گزارش شد که تعداد کشتهها به ۱۶ نفر رسیدهاست. از آنجایی که ملکرت نماینده ویژه دبیرکل در خارج عراق بود، به معاون وی اسکوراتس بعنوان افسر برگزیده برای پایان دادن به خشونت تلفن زدم. توافق کردیم که قدم مهم این است به خانه مشاور امنیت ملی فالح فیاض برویم. تماس با مقامات عراقی در روزهای معمول یک چالش بود چه رسد به صبح جمعه. تا وقتی که به خانه او برسیم ساعت ۹ صبح شده بود و تعداد کشتهها به ۲۲ نفر رسیده بود. ما از او خواستیم که اگر میخواهد زندگی افراد و تصویر ارتش عراق و در حقیقت تصویر ارائه شده از کشور را نجات دهد حمله را فوراً متوقف نماید. حمله به افراد حفاظت شده غیر مسلح توسط گردانهای امنیتی عراق غیرقابل قبول بود. واکنش فالح فیاض این بود شما در معرض شایعات دروغین محض قرار گرفتهاید. من تلفن همراه خود را بیرون آورده و از او خواستم تا خودش با افراد در صحنه صحبت کند و خودش بشنود چه اتفاقی دارد میافتد. در عوض او تلفن خودش را زد. من حدس زدم او به معاونان خود حقی و صادق زنگ زد. فالح فیاض سپس تأکید کرد هیچ اتفاقی نیافتاده است فقط چند حادثه کوچک بوده که در آن سه تن از ساکنان خودشان را زیر چند خودرو انداختهاند. این سه تن به بیمارستان بعقوبه برده شدهاند. من از او درخواست اجازه دیدار از اشرف در همان روز را کردم. مشاور امنیت ملی، فالح فیاض، درخواستم را با این بهانه به من برگرداند که دیدار هفتگی من روز چهارشنبه انجام شده و دیدار دیگری در همان هفته نیاز نیست.[۵]
ایستادگی مجاهدین در حمله ۱۹ فروردین
خامنهای، مالکی را موظف کرده بود تا مجاهدین را با حمله متمرکز گردانهای زرهی و پیاده و پیاده-مکانیزه، قتلعام کند.
بر اساس اسناد بهکلی سری، مالکی در دستور عملیاتی مربوط به این تهاجم از مجاهدین بهعنوان دشمن نام برده و باید که «با استفاده از زور» در قرارگاهشان سرکوب شوند.
در حقیقت این یک دستور عملیاتی برای انهدام اشرف بود که مالکی و سخنگویانش تلاش میکردند آن را تحت عنوان بازپسگیری زمینهای کشاورزی از مجاهدین القاء کنند.
مالکی برای حمله ۶ و ۷ مرداد «حاکمیت عراق» و برای حمله ۱۹فروردین پس گرفتن زمینهای کشاورزی را دستاویز قرار داد. اما واقعیت این بود که این کشتار در بیت خامنهای طراحی شده بود و نیاز رژیم ولایتفقیه را برآورده میکرد. ساکنین اشرف دراین حمله با دست خالی در برابر یکانهای زرهی و حمله نیروهای زمینی عراقی مقاومت کرده و از پیشروی آنها جلوگیری کردند.[۶]
مسعود رجوی در رابطه مقاومت ساکنین اشرف در حمله ۱۹ فروردین میگوید:
«در تاریخ تمام جنگهای ملی و میهنی و انقلابی بینظیر است. و ایران و ایرانی، هر چند سوخته جان و جگر سوخته، از آن به خود میبالد».
همچنان که دکتر منوچهر هزارخانی در این رابطه میگوید:
«آرمانگرا بودن مجاهدین را از تسلیم ناپذیریشان هم میتوان دریافت. وقتی پای دیوارشان میگذارند که یا تسلیم شوند ـ یعنی به آرمانشان پشت کنندـ یا بمیرند، آن وقت مرگ را بر تسلیم شدن ترجیح میدهند»..
پس از این واقعه بود که آقای مسعود رجوی این پایداری را فروغ اشرف نامگذاری کردند.
جان باختگان و مجروحین
در خلال این حمله ۳۶ تن از مجاهدین به شهادت رسیدند و ۳۵۰ تن مجروح شدند.
صبا هفت برادران سمبل ایستادگی تا پایان
از تاثیرگذارترین لحظات پیام صبا هفت برادران بود که قبل از شهادتش خطاب به جهانیان گفت:تا آخرش ایستادهایم تا آخرش میایستیم.
نیروهای عراقی حین انتقال او به بیمارستان به پدرش گفته بودند اگر از مجاهدین جدا شود فرزندش را درمان میکنند در غیر این صورت باید شاهد مرگ فرزندش باشد.اما پدرش همچون صبا ایستادگی و مبارزه تا آخرین نفس را انتخاب کرد اگر چه جدایی از فرزند برایش سخت بود اما عشق به میهنش را در اولویت قرار داد.
احضار قاتلین و فرماندهان حمله به دادگاه اسپانیا
دادگاه سراسری اسپانیا در حکم ۲۰ تیرماه (۱۱ ژوییه ۲۰۱۱) شکایت علیه آمران و عاملان قتلعام مجاهدان اشرف در روز ۱۹ فروردین را، که ۳۶ شهید و ۳۵۰ مجروح بر جای گذاشت، پذیرفت. طبق این حکم، مالکی نخست وزیر عراق، به مجرد کنار رفتن از مقام نخست وزیری و سلب مصونیت قضایی، به طور اتوماتیک به دادگاه احضار میشود. سپهبد غیدان، فرمانده نیروی زمینی ارتش عراق؛ که به دستور مالکی فرماندهی عملیات قتلعام در اشرف را در روز ۱۹ فروردین بر عهده داشت، سرهنگ جنایتکار، عبداللطیف العنابی، فرمانده گردان سرکوبگر در اشرف؛ و نیز سرگرد جاسم التمیمی، برای روز ۱۱ مهر (۳ اکتبر ۲۰۱۱) به دادگاه احضار شدهاند. طبق فیلمها و اسناد موجود، تمیمی همان جنایتکاری است که در قتلعام ۱۹ فروردین شخصاً با تیراندازی مستقیم، شماری از ساکنان اشرف را هدف قرار داد و به قتل رساند. دادگاه همچنین از آقای اد ملکرت نماینده ویژه دبیرکل ملل متحد در عراق و آقای استراون استیونسون رئیس هیئت رابطه با عراق در پارلمان اروپا، دعوت کرد در دادگاه شهادت بدهند.[۷][۸]
پانویس
- ↑ محکومیت جهانی جنایت ۸آوریل در اشرف
- ↑ هاجم به اشرف در ۱۹ فروردین ۹۰؛ نقش استراتژیک یک شهر
- ↑ هاجم به اشرف در ۱۹ فروردین ۹۰؛ نقش استراتژیک یک شهر
- ↑ کتاب «داستان ناگفته کمپ اشرف» نوشته طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی در عراق - صفحهٔ ۷۲
- ↑ کتاب «داستان ناگفته کمپ اشرف» نوشته طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی در عراق - صفحهٔ ۷۳
- ↑ وبسایت بسوی پیروزی
- ↑ دبیرخانه شورای ملی مقاومت ۲۳ تیر ۱۳۹۰ (۱۴ ژوییه۲۰۱۱)
- ↑ وبسایت مریم رجوی