الی ویزل
این مقاله یا بخشی از آن تحت نگارش، توسعه یا بازنویسی گسترده قرار دارد. از کمک شما در ویرایش و نگارش مقاله استقبال میکنیم؛ خوش آمدید. اگر این مقاله یا بخشی از آن چندین روز است که ویرایش نشده لطفاً این الگو را بردارید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را افزودهاید لطفاً مطمئن شوید که در زمان ویرایش یک بخش، این الگو با الگوی {{ویرایش}} جایگزین میشود. این مقاله آخرین بار در ۶ سال پیش توسط Qubad (بحث | مشارکتها) ویرایش شده است. (پاکسازی میانگیر) |
الی ویزل (زاده ۳۰ سپتامبر ۱۹۲۸ رومانی- درگذشته ۲ ژوییه ۲۰۱۶ نیویورک)(Elie Wiesel) معلم، فعال سیاسی، برنده جایزه نوبل ،یکی از شاهدان هولوکاست و از بازماندگان اردوگاههای مرگ نازی، نویسنده کتاب «شب» شامل مجموعه خاطرات او در این اردوگاهها است.[۱]
الی ویزل در ۳۰ سپتامبر ۱۹۲۸ در شهر سیگت رومانی بدنیا آمد. پیش از آنکه خانواده اش در جنگ جهانی دوم به اردوگاههای مرگ نازی برده شوند مطالعات مذهب یهود را شروع کرد و از این مذهب پیروی میکرد. ویزل در سال ۱۹۴۴ به اردوگاه آشویتز تبعید شد؛ در این اردوگاه، مادر، پدر و خواهر کوچکش را از دست داد. او از اردوگاههای مرگ نازیها جان سالم به در برد، و بعد از آن خاطراتش از این اردوگاه را در کتاب شب جمعآوری کرد. این کتاب در صحنه بینالمللی مورد تحسین قرار گرفت.
او همچنین کتابهای دیگری را نیز منتشر کرد و به یک فعال سیاسی، سخنور و معلم تبدیل شد و در برابر ظلم و بی عدالتی در سراسر جهان سخنرانی میکرد. او همچنین از جمله کمککنندگان به مخالفان ایرانی در کمپ اشرف بود.[۲] ویزل در دوم ژوئیه سال ۲۰۱۶ در سن ۸۷ سالگی در آمریکا درگذشت.[۳]
دوران جوانی
الی ویزل در سال ۱۹۲۸ در یک خانواده فقیر یهودی در سیگت رومانی بدنیا آمد.خانواده او علاوه بر الی شامل سه دختر دیگر نیز میشد. با آغاز جنگ جهانی دوم شهرک زادگاه ویزل ضمیمه مجارستان شد و در سال ۱۹۴۴ یهودیان کشورهای تحت اشغال آلمان نازی و متحدانش در اردوگاه دستجمعی «بیرکناو» متمرکز شدند ، ویزل شانزده ساله و خانوادهاش جزو آنها بودند. در آن اردوگاه مرگ، الی ویزل مادر و یکی از خواهران خود را از دست داد. سپس به همراه پدرش به اردوگاه آشویتس، بزرگترین اردوگاه یهودیان در خاک لهستان، فرستاده شد.در سال ۱۹۴۵ با نزدیک شدن ارتش سرخ شوروی، نازیها با عجله یهودیان را از آشویتس به اردوگاه دیگری در خاک آلمان منتقل کردند. ویزل و پدرش به اردوگاه بوخنوالد در آلمان شرقی فرستاده شدند و ویزل در آنجا پدرش را نیز از دست داد.[۴]در اردوگاه بوخنوالد شمارهای روی دست او خالکوبی شد ، این شماره گویای شکنجهای است که از هولوکاست تا آخر عمر به یادگار برای او مانده بود .[۵]