کاربر:Safa/2صفحه تمرین
مائو تسه تونگ mao-tse-tung زادهی ۲۶ دسامبر ۱۸۹۳ در شائوشان ایالت هونان و درگذشته ۹ سپتامبر ۱۹۷۶، رهبر انقلاب چین، تئوریسین و نظریهپرداز مارکسیست، استراتژیست و سیاستمدار چینی است.
مائو در خانوادهای فقیر که به نسبت دیگر روستاییان وضع مالی بهتری داشتند به دنیا آمد، پدرش مردی سختگیر و دقیق بود و میخواست پسرش نیز فردی منظم و با انضباط باشد، مادرش نیز زنی مذهبی و آرام بود و از همان کودکی پسرش را به دینداری تشویق میکرد. مائو از زمان کودکی به کار در مزرعه خانوادگیشان پرداخت. او در مدرسهای معمولی در نزدیکی مزرعه برای پنج سال تحصیل کرد اما در ۱۳ سالگی به اجبار پدرش مدرسه را رها کرد و برای کار به مزرعه بازگشت. او از همان سالهای اولیه خواننده علاقهمند کتابهای تاریخی و جنگی بود و در دوران زندگی و کار تماموقت در مزرعه هم به مطالعه ادامه داد تا در نهایت در ۱۷ سالگی مزرعه خانوادگی را برای ثبتنام در مدرسهای در مرکز ایالت و تکمیل کردن تحصیلاتش ترک کرد. در همان سالها انقلاب شینهای علیه سلطنت آغاز شد. مائو نیز به این جریان پیوست. میتوان این دوران را اولین تجربه عملی مائو برای عضویت در جریانات سیاسی و انقلابی دانست که پیش از آن تنها در کتابها خوانده بود. انقلاب شینهای از اکتبر ۱۹۱۱ تا فوریه ۱۹۱۲ به طول انجامید و نتیجه آن سقوط نظام سلطنتی در چین و برقراری حکومت جمهوری بود.
مائو پس از فارغالتحصیلی از مدرسه هونان وارد دانشگاه پکن شد، او در آنجا با تعدادی از روشنفکران و جوانان هممرام خود گروهی تشکیل داد که بعدها به بنیانگذاری حزب کمونیست چین منجر شد.
مائو تسه تونگ در سال ۱۹۲۱ به اولین کنگره حزب کمونیست چین در شانگهای ملحق شد و در هونان رهبری طرفداران این حزب را به عهده گرفت. او سه سال بعد به عنوان عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست در کنگره سوم انتخاب شد.
در سال ۱۹۲۷ پس از مرگ سون یات سن رهبر حزب ناسیونالیست و بنیانگذار چین نو و جانشینی چیانگکایشک، پاکسازی کمونیستها آغاز شد. تعداد زیادی از اعضای حزب کمونیست به قتل رسیدند و یا به زندان رفتند یا همچون مائو تبعید شدند. و جنگ داخلی ۲۳ ساله چین آغاز گردید.
در جریان این جنگ کشاورزان وکارگران به یاری حزب کمونیست شتافتند. این حزب با پیشروی و فراهم آوردن نیروی عظیمی از کشاورزان محاصره شهرها از طریق روستا را طبق استراتژی مائو پیش برد و چندین شهر را به تصرف خود در آورد.
با تثبیت موقعیت مائو و حمایت اتحاد جماهیر شوروی در اکتبر سال ۱۹۳۵ راهپیمایی بزرگ به فرمان مائو آغاز شد.
هدف از راهپیمایی بزرگ تاسیس پایگاههای جدیدی در شمال، نزدیک مرز مغولستان بود تا به این ترتیب دسترسی سریع به اسلحه و تدارکات از طریق شوروی فراهم گردد.
همزمان با حمله چین به ژاپن در سال ۱۹۳۷، حزب کمونیست با ناسیونالیستها در برابر ژاپن متحدشدند. با تقویت کمونیستها در طول جنگ با ژاپن و تضعیف ناسیونالیستها نهایتا در سال ۱۹۴۹ با غلبه کمونیستها جمهوری خلق چین به رهبری مائو تسه تونگ تاسیس شد.
از اوایل ۱۹۵۰ مائو رهبر بلامنازع حزب شد و کنترل کمیسیون نظامی حزب را به عهده گرفت.
مائو در سال ۱۹۵۸ با هدف تغییر سریع اقتصاد و صنعتی کردن چین طرح "جهش بزرگ به پیش" را مطرح کرد.
بر اساس این طرح کلیه زمینهای کشاورزی چین مصادره و به ۲۶ هزار واحد اشتراکی تقسیم شدند. در آن سالها که اروپای شرقی در اختیار کمونیستها بود مائو اکثر محصولات زراعی چین را در مقابل دریافت کمکهای نظامی و سیاسی به اروپا صادر کرد. در جریان اجرای این طرح که ۴ سال طول کشید حدود ۳۸ میلیون نفر در اثر قحطی و کمبود مواد غذایی جان خود را از دست دادند. مائو در سال ۱۹۵۸ در دفاع از طرحش خطاب به کنگره حزب کمونیست چنین اظهار کرد: «شما نباید از مرگ انسانها در نتیجه خطمشی حزبی بیمی به خود راه دهید بلکه باید به آن خوشامد بگویید.» او پیش از این هم در مسکو گفته بود ماخود را برای مرگ ۳۰۰ میلیون نفر آماده کردهایم.
مائو در سال ۱۹۶۶ انقلاب فرهنگی چین را که بزرگترین و اساسیترین کشمکش قدرت در حزب کمونیست چین بود را برای تثبیت جایگاهش ترتیب داد. در انقلاب فرهنگی که به رهبری همسر مائو «جیانگچین» برپا شد بسیاری از رهبران حزب کمونیست که رقیبی برای مائو محسوب میشدند و نسبت به سیاستهای او، مخصوصاً «جهش بزرگ به پیش» انتقاد داشتند از حزب تصفیه شدند مهمترین فرد در میان تصفیهشدگان لیوشائوچی بود که مدتها چه در حزب و چه در ارتش جانشین فرمانده بود. او پیش از این از قربانیان قحطی ۱۹۵۸-۱۹۶۱ عذرخواهی کرده بود.
در آغاز انقلاب فرهنگی مائو و هوادارانش هزاران تن از افراد جوان «گارد سرخ» را بسیج کردند تا آنچه که در گروه چهار دیرینه در فرهنگ این کشور مینامیدند پاکسازی کنند. گروه چهار دیرینه عبارت بود از آداب، رسوم، فرهنگ و تفکر قدیمی.
تاریخچه زندگی مائو
مائو تسه تونگ در ۲۶ دسامبر ۱۸۹۳ در روستای شائوشان استان هونان چین متولد شد. مائو در هونان رشد کرد. او پدرش را فردی بسیار سختگیر توصیف میکرد که او و سه خواهر و برادرش، پسران زی مان و زی تان و همچنین یک دختر با نام زی جیان (که به سرپرستی قبول کرده بود) را کتک میزد. مادر مائو، وون چی مای، یک بودایی معتقد بود که سعی در خنثی کردن رفتار شوهرش داشت. مائو نیز یک بودایی بود، اما این اعتقاد را در اواسط سالهای نوجوانی رها کرد. در ۸ سالگی، مائو به مدرسه ابتدایی شائوشان فرستاده شد تا در آنجا آموزههای کنفسیوسی را بیاموزد، اما از یادگیری متون کلاسیک چینی و موعظهها و اصول کنفوسیوسی خشنود نبود، بیشتر به رمانهای رمانتیک مانند سه امپراطوری و مارجین آب علاقه نشان میداد.
در ۱۳ سالگی، مائو تحصیلات ابتدایی خود را به پایان رساند و پدرش او را مجبور به یک ازدواج ترتیب داده شده با لو ییگو ۱۷ ساله کرد. مائو که شدیدا مخالف ازدواجهای از قبل تعیین شده بود برای مدتی از خانواده دور شد و حاضر نشد که لو را به عنوان همسر خود بپذیرد.
در حالی که کار خود را در مزرعه پدرش انجام میداد، بیشتر وقت آزادش را مشغول خواندن بود. او شدیدا به کتابهای تاریخی و سیاسی علاقهمند شد و در همان دوران بود که تفکرات سیاسی او شکل گرفت و تحت تاثیر شخصیتهای ناسیونالیست مثل جرج واشنگتن و ناپلئون بود.
در زمانی که او به مدرسه میرفت حکومت سلطنتی چین سقوط کرد و جمهوری چین به رهبری سون یات سن سر کار آمد. در این زمان مائو شدیدا طرفدار انقلاب جدید بود و در فعالیتهای سیاسی شرکت میکرد. او زمان زیادی را در کتابخانه چانگشا به خواندن آثار لیبرالیسم کلاسیک مانند ثروت ملل آدام اسمیت و روح القوانین مونتسکیو، و نیز آثار دانشمندان و فیلسوفان غربی مانند داروین، میل، روسو و اسپنسر گذراند.
سالهای ۱۹۱۷ تا ۱۹۱۹ مائو به پکن نقل مکان کرد، جایی که مربی او یانگ چانگجی در دانشگاه پکن به کار خود مشغول بود. یانگ فکر کرد که مائو به طور استثنایی "هوشمند و خوش تیپ" است و او را به عنوان دستیار کتابدار دانشگاه انتخاب کرد. مائو این فرصت را پیدا کرد که کتابهای بسیاری در زمینه کمونیسم و تفکرات کارل مارکس بخواند. همچنین او هر روزه اخبار مربوط به انقلاب کمونیستی روسیه را میخواند. اخبار به قدرت رسیدن لنین و سرنگون شدن پادشاهی روسیه تاثیر عمیقی بر روی مائوی جوان گذاشت.
در ۴ مه ۱۹۱۹، دانشجویان پکن در دروازه صلح آسمانی به اعتراض به مقاومت ضعیف دولت چین در برابر گسترش ژاپن در چین پرداختند. در اواخر ماه مه، مائو انجمن دانشجویان هونان را به منظور اعتراض در مقابل ضعفهای جمهوری چین و انتشار نشریهای در این زمینه تشکیل داد. در این نشریه او شدیدا مردم را تشویق به تشکیل صنف و همکاری صنفهای مختلف با یکدیگر میکرد تا بتواند برای تظاهراتهای مسالمت آمیز آنها را سازماندهی کند.
سون یات سن (رییس جمهور چین در آن زمان) انجمن دانشجویی را ممنوع کرد، اما مائو ویراستاری مجله لیبرال New Hunan را به عهده گرفت و مقالات خود را در روزنامه محلی محبوب عدالت (Ta Kung Po) ارائه داد. همچنین او از دیدگاههای فمینیستی حمایت میکرد و خواستار بیشتر شدن نقش زنان در سیاست و فرهنگ چین بود. ازدواج اجباری که او تجربه کرده بود شدیدا در این بخش از فعالیت سیاسی او تاثیر داشت.
حزب کمونیست چین توسط چن دوسیو و لی دازائو در محله فرانسوی شانگهای در سال ۱۹۲۱ به عنوان یک شبکه مطالعه عمومی و غیر رسمی تاسیس شد. مائو نیز یک شعبه از آن را در Changsha ایجاد کرد تا این شبکه تفکرات سوسیالیستی در آنجا هم گسترش پیدا کند.
مائو در این دوران منشی امور حزب کمونیست در هونان بود و برای تبلیغ تفکرات حزب در آنجا به دنبال روشهای گوناگون بود. در اوت ۱۹۲۱ او یک مدرسه تاسیس کرد که افراد خود در آن درس میخواندند. از این طریق محصلین میتوانستند به ادبیات انقلابی دسترسی پیدا کنند، و کتابهای تاریخی و سرگذشت شخصیتهای انقلابی تاریخ را مطالعه کنند.
درگیری با حزب ملی و جنگ داخلی چین
چیانگ کای چک, رهبر سرکوبگر حزب ملی از که به تازگی توانسته بود جنگ سالاران شمال چین را شکست دهد، سرکوب خود را به سمت حزب کمونیست معطوف کرد، که در آن زمان اعضای رسمی آن دهها هزار نفر در سراسر چین شمرده میشد. ارتش چیانگ در شهر شانگهای، که توسط شبه نظامیان کمونیست کنترل میشد، رژه رفت. همانطور که کمونیستها انتظار داشتند, او ۵۰۰۰ نفر را قتل عام کرد. در پکن، ۱۹ رهبر کمونیست توسط ژانگ زولین کشته شدند. در ماه می، دهها هزار کمونیست و کسانی که مظنون به کمونیسم بودند کشته شدند و حزب کمونیست حدود ۱۵ هزار نفر از ۲۵ هزار عضو خود را از دست داد.
مائو یک پایگاه را در شهر جینگ گانگ شن، منطقهای از کوههای جینگ گانگ تاسیس کرد که در آنجا پنج روستا را به عنوان منطقهی خودمختار اعلام کرد و از حمایت سران این مناطق برخوردار شد. او اطمینان داد که هیچ قتلعامی در منطقه صورت نخواهد گرفت و رویکرد نرمتر را نسبت به آنچه که توسط کمیته مرکزی حزب کمونیست میخواست، دنبال کرد.او اعلام کرد که "حتی معلولان، ناشنوایان و نابینایان میتوانند برای مبارزات انقلابی مفید باشند"، او تعداد سربازان ارتش خود را افزایش داد، دو گروه از راهزنان را به ارتش خود اضافه کرد و نیرویی با حدود ۱۸۰۰ سرباز تشکیل داد. در بهار ۱۹۲۸، کمیته مرکزی حزب کمونیست سربازان مائو را به جنوب هونان اعزام کرد و امیدوار بود که قیامهای مردم روستایی و دهقانان را جرقه بزند. مائو خوشبین نبود اما تصمیم گرفت به دستور حزب عمل کند. آنها به هونان رسیدند، جایی که در آن توسط حزب ملی مورد حمله قرار گرفتند و پس از تلفات سنگین فرار کردند. در همین حال، نیروهای ملی به جینگ گانگ شن حمله کرد و مائو بدون پایگاه ماند. سرگردان در حومه شهر، نیروهای مائو به یکی از ارتشهای حزب کمونیست به رهبری ژنرال ژو و لین پیائو پیوستند. آنها تلاش کردند تا جینگ گانگ شن را دوباره پس بگیرند.
در ماه فوریه سال ۱۹۳۰، مائو جمهوری شوروی جیانگ شی در جنوب غربی چین را تاسیس کرد. در این دوران یکی از ژنرالهای حزب ملی همسر و خواهر مائو را دستگیر کرد و سر آنها را قطع کرد. کمیته مرکزی حزب کمونیست چین به جیانگشی به عنوان یک منطقهی امن نقل مکان کرد. با این حال رهبری حزب به مائو داده نشد و در عوض چوئن لای رهبری این حکومت خودمختار جدید را بر عهده گرفت.
چیانگ کمونیستها را به عنوان تهدیدی بزرگتر از ژاپنیها میدانست و تصمیم گرفت جیانگ شی را محاصره کند، و به قول خودش دیواری از آتش، دور جیانگ شی کشید. این محاصره با حملههای هوایی منظم همراه بود. سربازان ارتش سرخ که به دام افتاده بودند و با کمبود غذا و دارو مواجه شده بودند, کم کم انگیزه خود را از دست دادند و ستاد مرکزی حزب تصمیم به تخلیه جیانگ شی گرفت.
راهپیمایی بزرگ
سرانجام حزب کمونیست تصمیم گرفت مائو را به عنوان رهبر خود انتخاب کند. در ۱۴ اکتبر ۱۹۳۴ ارتش سرخ توانست بخشی از محاصره حزب ملی را در جنوب چین بشکند و راهپیمایی بزرگ را شروع کند. حدود ۸۵ هزار سرباز ارتش سرخ این راهپیمایی را شروع کردند. آنها به سمت جنوب هونان شروع به حرکت کردند و در بین راه در شهر گویی جو جلسهای اضطراری تشکیل دادند که در آنجا به طور رسمی مائو را به عنوان رهبر حزب انتخاب کردند. انتخاب او با حمایت رهبر شوروی, استالین انجام شده بود. در این مجلس مائو اصرار کرد که حزب کمونیست باید به سمت شان شی حرکت کند و بر روی جنگ با ژاپنیها تمرکز کند تا بتوانند حمایت مردم عادی چین را کسب کند.
در طول راهپیمایی بزرگ ارتش سرخ از مناطق بسیاری گذشت و در طول راه با انواع درگیریها رو به رو شد. زمانی که ارتش سرخ به شان شی رسید تنها ۸۰۰۰ نفر زنده ماندند. این واقعه تاریخی جایگاه مائو به عنوان رهبر و نماد حزب کمونیست را تثبیت کرد و مائو رهبر بلامنازع حزب در چین شد.
همکاری با حزب ملی برای شکست دادن ژاپن
نیروهای مائو در شان شی ساکن شدند و در آن جا شروع به آموزش نیروهای جدید کردند. سربازان جدید از هونان و تبت به ارتش او اضافه میشدند و خیلی زود تعداد آنها به ۳۵ هزار نفر رسید و توجه خود را به مبارزه با ژاپن معطوف کردند و حملات چریکی گستردهای علیه ژاپن اجرا شد.
مائو به این نتیجه رسید که حزب کمونیست چین در حمله به ژاپنیها تنهاست و برای دفاع از چین در مقابل آنها به کمک حزب ملی نیاز است. برای همین او به چیانگ پیامی فرستاد و پیشنهاد خود را ارائه کرد. با اینکه او چیانگ را یک خائن میدانست اما اعتقاد داشت که برای دفاع از چین دربرابر ژاپن راه دیگری نیست. این عمل مائو حمایت استالین را نیز پشت خود داشت. پس از پایان جنگ جهانی دوم و شکست خوردن ژاپن, درگیریهای حزب ملی و حزب کمونیست چین ادامه یافت. آمریکا شروع به حمایت از حزب ملی کرده بود و شوروی نیز تمام قد پشت مائو ایستاده بود.
در سال ۱۹۴۸ به فرمان مائو نیروهای او شهر چانگ دون که محل استقرار نیروهای حزب ملی بود را محاصره کردند. بر طبق آمار نزدیک به ۱۶۰ هزار نفر در طی این محاصره جان خود را از دست دادند. یکی از نظامیان آن دوران در کتابی که نوشت این قتلعام را اینگونه توصیف کرد: این حادثه از نظر تلفات مثل هیروشیما بود, اما هیروشیما تنها ۹ ثانیه طول کشید, محاصره چانگ دون ۵ ماه به طول انجامید.
پس از این تلفات سنگین حزب ملی دیگر قادر به ایستادگی نبود. چانگ و نیروهایش به تایوان گریختند و در ۱ اکتبر ۱۹۴۹, جمهوری خلق چین به رهبری مائو تسه تونگ تشکیل شد.[۱]
مائو تغییرات مثبتی در چین ایجاد کرد، از جمله ارتقای وضعیت زنان، دو برابر شدن جمعیت مدارس و بهبود آموزش، و افزایش دسترسی به مراقبتهای بهداشتی، که به طور چشمگیری باعث افزایش امید به زندگی شد. اما اصلاحات مائو در شهرها موفق نبود، و او نارضایتی را حس میکرد. در سال ۱۹۵۶، "کمپین صد گل" را راهاندازی کرد تا به شیوه دموکراتیک اجازه دهد دیگران نگرانی خود را ابراز کنند.
در ماه ژانویه ۱۹۵۸، مائو "جهش بزرگ به جلو" را آغاز کرد و تلاش کرد تا تولیدات کشاورزی و صنعتی را افزایش دهد. بیش از ۷۵۰۰۰ نفر در این زمینه فعالیت کردند. در ابتدا، گزارشها امیدوار کننده بودند، با این حال، سه سال سیل کار را خراب کرد. در طول یک سال، قحطی وحشتناکی روی داد. در بدترین قحطی انسانی در تاریخ بشر، تقریبا ۴۰ میلیون نفر از گرسنگی در بین سالهای ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۱ جان خود را از دست دادند.
اقدام بعدی مائو انقلاب فرهنگی بود. انقلاب فرهنگی منجر به نابودی بسیاری از میراث، فرهنگ سنتی چین و زندانی شدن تعداد زیادی از شهروندان چینی و ایجاد هرج و مرج اقتصادی و اجتماعی در کشور شد. در طول این دوره، میلیونها نفر جان باختند. در سال ۱۹۶۹، مائو انقلاب فرهنگی را متوقف کرد، گرچه مورخان مختلف در داخل و خارج از چین، پایان انقلاب فرهنگی را به طور کامل در سال ۱۹۷۶ همزمان با مرگ مائو میدانند.
انقلاب فرهنگی اغلب در تمام محافل علمی به عنوان یک دوره بسیار تاریک برای چین معرفی میشود. با این حال برخی از محققان ادعا می کنند پیشرفتهای زیادی در این دوران چین در زمینههای مختلف اتفاق افتاد و پایههای صنعتی شدن چین تا حدی که از غرب هم پیشی بگیرد در این دوران ساخته شدند.
مائو تسه تونگ در ۹ سپتامبر ۱۹۷۶، در سن ۸۲ سالگی فوت کرد. حزب کمونیست چین اعلامیه مرگ او را ساعت ۱۶:۰۰ روز بعد به صورت یک پیام رادیویی پخش کرد.
مائویسم
در جریان انقلاب فرهنگی نزدیک به ۸/۴ میلیارد آرم از سر مائو ساخته شد که مردم چین موظف بودند آن را به لباس خود بچسباند. هر چینی باید نسخهای از «کتاب سرخ کوچک» که حاوی نقل قولهایی از مائو بود را تهیه میکرد و در تمامی مراسم عمومی همراه میداشت.
مائو از دانشجویان خواست که آموزگاران خود را به خاطر مسموم کردن ذهنهایشان به ایدههای بورژوایی مورد انتقاد شدید قرار دهند. بسیاری از جوانها که برای اولین بار در زندگی خود اجازه شرکت در فعالیتهای سیاسی را مییافتند بیصبرانه آن موقعیت را دودستی چسبیدند و تحتعنوان «گارد سرخ» تشکیلات آموزشی خود را مورد تاخت وتاز قرار دادند، بسیاری از آموزگاران و مدرسین خود را به جایگاههای عمومی میبردند و با آنها با خشونت بسیار رفتار میکردند. بسیاری از آموزگاران زن در این میان مورد تجاوز جنسی قرار گرفتند.
بسیاری از افراد تحصیلکرده به مناطق صنعتی و نواحی روستایی برای انجام کار یدی روانه شدند. این همه تحقیر و اهانت سبب شد تا موجی وسیعی از خودکشی در میان چینیان به راه بیفتند و تعداد زیادی برای اینکه تن به ذلت ندهند خود را کشتند.
نویسندگان برجسته و اصلی کشور، خوانندهها و هنرمندان مجبور میشدند که در جلوی آتش زانو بزنند در حالی که سرهایشان در زیر بارانی از ضربات مشت گارد سرخ قرار داشت گارد سرخ خانههای مسکونی را درهر شهر و دهکدهای را برای یافتن کتاب یا هر چیز دیگری که فرهنگ سنتی چین مربوط میشد را زیر و رو میکردند. بسیاری از خانوادهها که از پیامد پیدا شدن چنین چیزهایی در منزل خود آگاه بودند کتابها و آثار هنری خود را میسوزاندند یا به عنوان جنس دورریختنی میفروختند.
تفاوت استالین با مائو در چنین برخوردهایی در این بود که استالین تصفیههای خود را از طریق نیروهای پلیس مخفی و ک.گ.ب انجام میداد که طی آنها قربانیها بدون اینکه دیگران بویی ببرند روانه زندان میشدند یا سر به نیست میشدند اما مائو تصفیه بزرگ خود را با خشونت و تحقیر در ملاء عام انجام میداد. که در نهایت باعث شد در طول انقلاب فرهنگی حدود ۳ میلیون نفر کشته شدند.
هر چند در سال ۱۹۶۹ گاردسرخ به دست ارتش چین سرکوب شد اما انقلاب فرهنگی رسماً تا سال ۱۹۷۶ ادامه داشت.
کتابهای مائو
منتخب آثار ۵ جلد
چهار رساله فلسفی (در باره تضاد، در باره پراتیک، چگونه تضادهای درون خلق را حل کنیم، ایدههای صحیح انسان از کجا سرچشمه میگیرند)
در باره دموکراسی نوین
سانترالیسم دموکراتیک
مجموعه ۹ تفسیر
۶ اثر نظامی
گفتگو در باره مسائل فلسفه
سخنان مائو
ما کمونيستها در هر کاری که انجام میدهيم ، بايد از اين دو شيوه استفاده کنيم : يکی پيوند دادن عام با خاص و ديگری پيوند دادن رهبری با تودهها
در اقدام به هر کاری بدون يک دعوت عام و همگانی نمیتوان تودههای وسيع مردم را برای عمل بسيج کرد. ولی اگر افرادی که در مقامهای رهبری نشستاند، کار خود را فقط به دعوتهای همگانی محدود کنند، يعنی اگر خود را شخصاً در بعضی از سازمانها بطور مشخص و عميق با کاری که بدان دعوت کردهاند مشغول نسازند، در يک نقطه معين شکافی باز نکنند، تجربه نياندوزند و از اين تجربيات برای هدايت ساير واحدها استفاده نکنند، هيچ امکانی برای آزمودن صحت دعوت همگانی و يا غنی ساختن آن نخواهند يافت و از اين رو خطر پاسخ ندادن به اين دعوت همگانی خواهد رفت.
تاثیرگذاری جهانی مائو
آنچه که در دوران حکومت مائو حائز اهمیت است نگاه و موضع جوامعغربی خصوصاً روشنفکران به عملکرد اوست به عنوان مثال ژانپلسارتر روشنفکر معروف فرانسوی، در طی انقلاب فرهنگی چین در دهه ۱۹۶۰ خشونت انقلابی مائو را با عنوان «عمیقاً اخلاقی» مورد ستایش قرار داد.
شورشهای دانشجویی در اروپا در سال ۱۹۶۸ متاثر از آموزههای مائو بود
گاهشمار زندگی مائو
• ۲۶ دسامبر ۱۸۹۳، - تولد مائو در خانوادهای کشاورز در شاوشان، Xiangtan شهرستان، استان هونان
• ۱۹۰۱-۱۹۰۶ - مائو در مدرسه ابتدایی محلی شرکت میکند
• ۱۹۰۷-۱۹۰۸ - مائوی جوان با یک زن از قبیله لو ازدواج میکند؛ آنها چندین سال با هم زندگی می کنند، اما او در ۲۱ سالگی میمیرد.
• ۱۹۱۰ - مائو قحطی وحشتناک را در استان هونان میبیند
• ۱۹۱۱ - انقلاب، مائو مبارزه در چانگشا در برابر سلسله چینگ
• ۱۹۱۲ - مائو وارد مدرسه عادی برای آموزش معلمان میشود
• ۱۹۱۵ - مائو با همسر دوم خود، یانگ کیهوئی ملاقات میکند
• ۱۹۱۸ - مائو از اولین دانشکده عادی استان هونان فارغ التحصیل میشود
• ۱۹۱۹ - مائو برای شرکت در جنبش چهارم ماه مه به پکن سفر میکند
• ۱۹۲۰ - ازدواج با یانگ کیهوئی، دختر پروفسور یانگ چانگجی؛
• ۱۹۲۱ - مائو به مطالعهی آثار مارکسیستی در کتابخانه دانشگاه پکن میپردازد
• ۲۳ جولای ۱۹۲۱ - مائو در اولین جلسه کنگره حزب کمونیست شرکت میکند.
•۱۹۲۴ - از طرف کنگره ؛ شعبه هونان حزب کمونیست را سازماندهی میکند
• مارس ۱۹۲۵ - سون یات سن رهبر کومینتانگ میمیرد، چیانگ کای چک جانشین سون یات سن میشود
• آوریل۱۹۲۷ - چیانگ کای چک به کمونیستها در شانگهای حمله میکند
• ۱۹۲۷ - مائو به هونان میرود، و شورشهای دهقانانی را سازمان میدهد
• ۱۹۲۷ - مائو منجر به قیام برداشت پاییز در Changsha، هونان
• ۱۹۳۰ - کومینتانگ (بیش از ۱ میلیون سرباز) را در برابر قدرت کمونیستی تحت رهبری مائو بسیج میکند
• مه ۱۹۳۰ - مائو مجددا ازدواج میکند
• اکتبر ۱۹۳۰ - همسر و خواهر مائو توسط کومین تانگ با مجازات قطع سر اعدام شدند
• ۱۹۳۱-۱۹۳۴ - مائو و دیگران جمهوری خلق چین را در کوههای جیانگشی اعلام میکنند
• "ترور سرخ" - کمونیستها آغاز میشود
• ژوئن ۱۹۳۲ - گارد سرخ تعداد ۴۵،۰۰۰، به علاوه ۲۰۰،۰۰۰ شبه نظامی
• اکتبر ۱۹۳۴ - نیروهای چیانگ کای چک، با کمونیستها وارد نبرد میشوند
• ۱۶ اکتبر ۱۹۳۴ - ۱۹ اکتبر ۱۹۳۵ - راهپیمایی طولانی ۸۰۰۰ مایل به شمال و غرب
• ۱۹۳۷ - مائو انتشار "در بارهی تضاد" و "در بارهی پراتیک"،
• ۱۹۳۷ - همسر مائو متهم به جاسوسی از وی میشود، آنها بدون انجام مراسم طلاق از هم جدا میشوند
• ۷ ژوئیه ۱۹۳۷ - ۹ سپتامبر ، ۱۹۴۵ - دومین جنگ چین و ژاپن
• نوامبر ۱۹۳۸ - مائو با جیانگ چینگ (نام خانوادگی لی شومنگ)، که بعدها به عنوان "مادامو مائو" شناخته میشود، ازدواج میکند.
• ۱۹۴۱ - طرفداران مائو "برخوردهای تند" با دهقانانی که عضو تعاونیها نمیشوند را آغاز میکنند
• ۱۹۴۲ - مائو راهاندازی مبارزه "اصلاح رفتار"، ژنگ فنگ ، برای تصفیه دیگر رهبران CPC
• ۱۹۴۳ - مائو رئیس کمیته حزب کمونیست چین میشود
• ۱۹۴۴ - آمریکا مأموریت دیکسی را به کمونیستهای چینی میفرستد - آمریکاییها تحت تأثیر قرار میگیرند
• ۱۹۴۵ - ملاقات با چیانگ کای شیک و جورج مارشال برای بحث در چانگینگ؛
• ۱۹۴۶-۴۹ - مرحله نهایی جنگ داخلی چین
• ۲۱ ژانویه ۱۹۴۹ - فرار کومین تانگ از نبرد
• اکتبر ۱، ۱۹۴۹ - تاسیس جمهوری خلق چین
• ۱۹۴۹-۱۹۵۳ - اعدامهای دسته جمعی از نیروهای دست راستی، بیش از ۱ میلیون نفر کشته شدند
• دسامبر ۱۰، ۱۹۴۹ - کمونیستها چنگدو، آخرین مامن کومین تانگ را تصرف میکنند. چیانگ کای چک به تایوان میرود .
• ۱۹۵۰ - امضای پیمان دوستی چین و شوروی توسط مائو و استالین
• ۷ اکتبر ۱۹۵۰ - مائو دستور حمله به تبت را صادر می کند
• ۲۵ نوامبر ۱۹۵۰ - پسر مائو Anying در جنگ کره کشته شد
• ۱۹۵۱ - مبارزات سه ضد / پنج مبارزه علیه سرمایهداری، مرگ صدها هزار نفر از طریق خودکشی یا اعدام
• ۱۹۵۲ - اعلام ممنوعیت احزاب توسط مائو
• ۱۹۵۳-۵۸ - اولین برنامه پنج ساله، مائو صنعتی سازی فوری چین را اعلام میکند
• ۲۷ سپتامبر ، ۱۹۵۴ - مائو رئیس جمهور چین میشود
• ۱۹۵۶-۵۷ - مائو انتقاد از دولت را تشویق میکند (ترفند ریشهکن کردن مخالفان)
• ۱۹۵۶ - جیانگ چینگ برای درمان سرطان به مسکو میرود
• ۱۹۵۶-۵۹ - جنبش ضد جبرانی، حدود ۵۰۰،۰۰۰ منتقد دولتی که از طریق کار یا شلیک دوباره تحصیل می کردند
• ژانویه ۱۹۵۸ - جهش بزرگ به جلو (برنامه پنج ساله دوم)، مرگ ۲۰ تا ۴۳ میلیون نفر
• ۳۱ ژوئیه - ۳ آگوست ۱۹۵۸ - دیدار خروشچف از چین
• دسامبر ۱۹۵ - مائو انتخاب ریاست جمهوری را لغو میکند، که لیو شائوچی برنده آن بود
• ۱۹۵۹ - اختلاف و جدایی چین و شوروی
• ژانویه ۱۹۶۲ - کنفرانس CPC "۷۰۰۰" در پکن، Pres. لیو شائوچی برنامه جهش بزرگ را به جلو میاندازد
• ژوئن-نوامبر، ۱۹۶۲ - جنگ چین و هند، اتحاد جماهیر شوروی از هند حمایت میکند، چین پیروز نبرد منطقه مرزی آکسای چن
• آوریل ۱۹۶۴ - جزوات "در بارهی تضاد" و "در بارهی پراتیک" به عنوان بخشی از کتاب سرخ کوچک ثبت میشود
• ۱۶ اکتبر ۱۹۶۴ - چین نخستین سلاح هستهای را در Lop Nur آزمایش میکند
• ۱۶ مه ۱۹۶۶ - ۱۹۷۶ - انقلاب فرهنگی، تحولات اجتماعی و سیاسی در واکنش به لیو شائو جی و دنگ شیائو پینگ
• ژانویه ۱۹۶۷ - گارد سرخ سفارت شوروی در پکن را محاصره کرد
• ۱۴ ژوئن ۱۹۶۷ - چین نخستین بمب هیدروژنی را آزمایش میکند
• ۱۹۶۸ - سربازان شوروی در کنار مرز سین کیانگ مستقر میشوند،
• مارس ۱۹۶۹ - جنگ بین چین و اتحاد جماهیر شوروی در امتداد رود Ussuri
• اوت ۱۹۶۹ - شوروی از جانب چین تهدید میشود
• ژوئیه ۱۹۷۱ - هنری کیسینجر از پکن دیدن کرد
• فوریه ۱۹۷۲ - رئیس جمهور نیکسون از پکن دیدن کرد
• ۱۹۷۴ - مائو توانایی سخن گفتن را بدلیل بیماری آلزایمر از دست میدهد
• ۱۹۷۵ - بازگشت دنگ شیائو پینگ، پس از مغضوبیت از سال ۱۹۶۸،
• ۱۹۷۵ - چیانگ کای چک در تایوان میمیرد
• ۲۸ ژوئیه ۱۹۷۶ - زلزله بزرگ تانگشان، ۲۵۰،۰۰۰ نفر را میکشد؛ مائو در بیمارستان است
• ۹ سپتامبر ۱۹۷۶ - مائو میمیرد، هوآ گوفنگ جانشین او میشود
• 1976 - جیانگ چینگ و دیگر اعضای "باند چهار نفره" دستگیر شدند