لشکر فاطمیون
فاطمیون یک گروه مسلح افغانی است که توسط حکومت ایران از پناهندگان افغانی مستقر در ایران تشکیل شدهاست و هدف از آن بکارگیری آنان در جنگ سوریه بوده است. آنها تحت عنوان دفاع از مرقد حضرت زینب که در کشورهای عربی و سوریه به «سیده زینب» مشهور است و در برابر دریافت مزد و همچنین بدست آوردن تابعیت ایرانی در این یگانها سازماندهی شدهاند. این یکانها توسط سپاه پاسداران ایران (نیروی قدس) که در سال ۲۰۱۹ توسط آمریکا لیستگذاری تروریستی شدهاست پشتیبانی مالی، لجستیکی و تسلیحاتی میشود. این گروه اساسا از سال ۲۰۱۲ شروع به جنگیدن در سوریه کردهاست. آنها برای بازگشت به افغانستان با خطر دستگیری مواجه هستند زیرا دولت افغانستان آنها را به عنوان یک گروه تروریستی نامگذاری کردهاست. [۱] بسیج ایران تعداد تلفات آنها را ۲۰۰۰ کشته و ۱۰۰۰ مجروح اعلام کردهاست. زهیر مجاهد رئیس امور فرهنگی تیپ فاطمیون تعداد کشتههای افغانی در سوریه را ۲۰۰۰ نفر به همراه ۱۰۰۰ مجروح اعلام کردهاس هر چند آمار غیر رسمی از کشته شدگان این نیرو بسیار بیشتر است.[۲] آمریکا در ماه ژانویه ۲۰۱۹ تیپ فاطمیون را در فهرست تحریمهای خود قرارداد. حقوق هر نیروی عضو فاطمیون بین ۶۰۰ تا ۷۰۰ دلار است که با توجه تعداد آنها ماهانه ۱۶ میلیون دلار توسط ایران تنها برای حقوق ماهانه آنها هزینه میشود. هزینهی تجهیزات و مهمات و سلاح آنها برای جنگ در سوریه دهها برابر است.[۳]
فاطمیون افغانی
یک گروه مسلح افغانی است که توسط نظام ایران پایهگذاری شد و در سوریه برای نظام ایران و در کنار نیروهای ارتش سوریه و دیگر شبه نظامیان وابسته به نظام ایران جنگید. از ویژگیهای این گروه این است که تماما از ملیت یگانه و قومیت و مذهب یگانهای برخوردارند. آنها تقریبا بطور کامل از قوم هزاره افغانستان میباشند که از اقوام بسیار فقیر افغانستان بشمار میآید و دارای مذهب شیعه اثنا عشری بوده و در جریان جنگ بین گروه طالبان و دولت افغانستان به ایران پناهنده شدهاند. آنها پیرو ولایت فقیه حاکم بر ایران علی خامنهای میباشند. انگیزه اصلی افغانیهای پناهنده در ایران برای پیوستن به این یگان بدست آوردن دستمزد قابل توجه برای یک پناهنده خارجی و مهمتر از آن بدست آوردن تابعیت ایرانی است که به آن وجه مذهبی دفاع از حرم حضرت زینب که به یک روایت بارگاهش در سوریه میباشد را افزودهاند. آنها ماهیانه بین ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ دلار مزد میگیرند و همچنین با جنگیدن در خدمت اهداف نظام ایران این امکان را مییابند که در بسیاری از موارد از زندانی شدن به بهانه مواد مخدر و ... که در ایران به وفور با آن روبرو هستند بگریزند.[۴]
تاسیس و سازماندهی و جنگ
این گروه مسلح که به تیپ فاطمیون (به عربی لواء فاطمیون) مشهور شدهاست توسط یک افغانی به نام علیرضا توسلی بنیانگذاری شدهاست. علیرضا توسلی در فوریه ۲۰۱۵ در جنگ درعا در سوریه کشته شد. او به تئوری ولایت فقیه معتقد بود. این جمله از اوست: « مرزی نباید شناخت، توقفی وجود ندارد تا همه سرزمینهای مسلمانان آزاد شود... این مقاومت متوقف نمیشود تا قدس آزاد شود». بعضی از اعضای فرماندهی این گروه بعنوان تیپ ابوذر وابسته به سپاه پاسداران در جنگ ایران و عراق جنگیدهاند. یا اینکه به همراه سپاه محمد (جیش محمد) که یک گروه منحله است سابقا با اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان جنگیدهاند. بعضی از آنها در ارتش ملی افغانستان و یا در نیروهای پلیس که تحت نظارت نیروهای آمریکا و یا ناتو بودهاند حضور داشته و جنگیدهاند. بعضی از آنها نیز دوره تکتیراندازی را در نزد حزبالله فرا گرفتهاند. در ابتدا این گروه با حدود ۲۰۰ جنگنده در سال ۲۰۱۳ در سوریه به عنوان یک گروه تحت حمایت نیروی قدس شروع به جنگیدن کرد. تعداد تیپ فاطمیون طبق گفته سید حسن حسینی معروف به سید حکیم که بعد از قتل علیرضا توسلی فرماندهی این گروه را به عهده گرفتهاست ۱۴۰۰۰ نفر برآورد میشود[۵] که توسط افسران سپاه پاسداران آموزش دیدهاند و قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران مستمرا با آنان ارتباط داشتهاست. این گروه از دو دسته به نامهای «کتائب اهل حق» و «ذوالفقار» تشکیل شدهاست. این گروه از بین افغانیهای شیعه که ۴۴۰ هزار پناهنده تخمین زده شدهاند تاسیس شدهاست. رژیم ایران برای تشویق این دسته از افغانیها به پیوستن به این گروه از فتوای مرجع افغانی صاحب نام مستقر در قم به نام «محمد آصف محسنی» در مورد واجب بودن پیکار در سوریه علاوه بر دیگر انگیزههای ذکر شده استفاده نمودهاست. در همین رابطه علی خامنهای بارها با خانوادههای این نیرو بین سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ به جهت تشویق بیشتر آنان به حضور در سوریه ملاقات داشتهاست.[۲]
تیپ فاطمیون در اکثر مناطق درگیر در سوریه حضور داشتهاست. آنها مشخصا در دمشق در حومه دمشق ،غوطه شرقی و القلمون و حومه حلب ،حندارات و درعا و حومه دیرالزور و شهر تدمر در استان حمص سوریه جنگیدهاند.
بودجه کلی تیپ فاطمیون که تماما توسط نظام ایران تامین شدهاست ۴۰۰ میلیون دلار از ابتدای جنگ در سوریه برآورد شدهاست که سالیانه ۷۵ میلیون دلار میشود.
گزارشی از یکی از افراد فاطمیون که نحوه عضوگیری و درآمد و ... را که به طور کامل توسط سپاه پاسداران انجام شدهاست را توضیح میدهد:
«رضا» ۲۱ ساله، سه دوره زیر پرچم زرد رنگ «فاطمیون» در جنگ سوریه حضور داشتهاست. رضا پیش از پیوستن به لشکر فاطمیون، در تهران کارگری میکردهاست. میگوید با دوستانش دنبال کار بوده که یک راننده تاکسی نشانی مرکز جلب و جذب لشکر فاطمیون را به آنها میدهد. به گفته او، دفاتر جلب و جذب فاطمیون در ایران آشکارا مهاجرین افغان را جذب میکنند: «به ایران بیکاری بود. ایرانیها میگفتند که بروید آنجا(سوریه)، جهاد هست. دفتر جذب فاطمیون مال بسیج است. همهگی خبر دارند که ثبتنام میکنند. مدرک چیزی از ما نمیخواستند، فقط متقاضی باید زیر سن نباشد. اجازه داشتن از خانواده هم برای پیوستن به لشکر فاطمیون مهم نبود. برای هر کس که سوریه میرفت، حدود سه میلیون تومان هر ماه میدادند.»
رضا در یک پادگان نظامی متعلق به سپاه قدس، در نزدیکی ورامین، یکی از شهرهای استان تهران، ۱۸ روز آموزشهای نظامی را سپری میکند و بعد راهی میدان جنگ میشود: «فقط کار کردن با کلاشنیکف یاد میدهند. در ۱۸ روز هر قدر که آموزشها خوب باشند، اگر کسی سلاح ندیده باشد، نمیتواند با آن آشنا شود. حتی برخیها در باز و بسته کردن سلاح هم مشکل داشتند.» میگوید:«خیلیها مجبوری میروند به جنگ سوریه. حداقل از ایران رفتن بهتر است که کار نباشد و آخر پولهای کارگری تو را بخورند.» اما به گفته رضا، تعدادی از افغانها بیخبر و با حیله و نیرنگ مقامهای ایرانی به جنگ سوریه فرستاده شدهاند: «به کسانی هم گفته بودند که برای کارهای ساختمانی میبریم اما آنها را بیخبر به جنگ سوریه برده بودند. این افراد آموزش ندیده بودند و به همین خاطر تلفات آنها در جنگ بسیار زیاد بود.» خودش اما میدانستهاست که به جنگ میرود. او با ۳۰۰ مهاجر دیگر افغان از طریق فرودگاه تهران عازم سوریه میشود. هنگامی که هواپیمای حامل جنگجویان فاطمیون در فرودگاه دمشق، پایتخت سوریه مینشیند، گروه فاطمیون مستقر در سوریه و مقامهای نظامی ایرانی به استقبال جنگجویان تازه نفس میشتابند: «گروه فاطمیون و ایرانیها به دنبال ما آمدند. در مقر این گروه ما را بردند. مقر آنها در شهر دمشق است و توسط موتور(ماشین) از فرودگاه تا پادگان "امام حسین" یک ساعت راه هست. سه یا چهار روز در این پادگان بودیم و بعد به شهر "تیتمور" منتقل شدیم.» او هر سه دوره را در شهر تیتمور حضور داشتهاست. نخستین بار در زمستان به سوریه رفته و به گفته خودش، این سفر کم خطرترین سفرش به سوریه بودهاست. میگوید در آن زمان هوا به شدت سرد بود و جنگجویان عملیاتی برای آزادسازی شهر نداشتند. اما در دورههای دوم و سوم برای آزادسازی شهر تیتمور جنگیدهاست.رضا خوش اقبال بوده که زنده مانده ولی بهترین دوستانش پیش چشمانش در جنگ جان دادهاند و او نتوانستهاست برایشان کاری کند: «در جنگ، شهید جلوی تو میافتاد. زخمی داشتیم و کمکی هم نبود. در هجوم اول که نزدیک شهر بودیم، در داخل یک باغ محاصره شدیم. آنها از سه طرف باغ ما را محاصره کرده بودند و وضعیت خیلی خراب بود. از دوستهایی که در پادگان نظامی تهران صمیمی شده بودیم، تقریبا ۱۲ نفر کشته شدند. از افرادی که خیلی صمیمی بودیم، یکی زخمی شده و چهار یا پنج نفر شهید شدهاند.»
برخلاف تعهد مقامهای ایرانی به حمایت هوایی نزدیک از جنگجویان لشکر فاطمیون اما خبری از حمایت هوایی در کار نبود. رضا میگوید که در این گونه فضای آشفته و ملتهب، تنها امید جنگیدن بود تا از مرگ حتمی فرار کنیم. او بیخبر از پدر و مادرش، دلش را به دریا زده و سر از سوریه درآورده است. در سفر اولش، خانوادهاش مطلع میشوند که به جنگ سوریه رفتهاست و پس از تمام کردن دوره نخست ماموریت جنگی، به فشار والدین خود به تهران برمیگردد. او به پدر و مادرش قول میدهد که دیگر به سوریه نرود. اما به خاطر پیدا نکردن کار در ایران، بیخبر از خانوادهاش دوباره راهی سوریه میشود. او برای اینکه آنها را نگران نکند، از سوریه به آنها تلفن میزده و وانمود میکرده که در تهران مشغول کار است.
به گفته رضا، سربازان فاطمیون هر ماه در سوریه ۵۰ تا ۱۰۰ دلار پول توی جیبی میگیرند اما خورد و خوراکشان مرتب نیست: «خوراک خوب نبود، بخور و نمیر بود. در بیش تر جاها که هجوم بود، غذا به جنگ جویان نمیرسید. هرکس برای خود غذا ببرد، اگر خراب نشد در راه، میتواند استفاده کند. در شرایط جنگی به کسی نان پیدا نمیشود.»
مقامهای ایرانی به رضا گفتهاند در دوره اول که از جنگ سوریه برگردی، یک نامه سه ماهه برای اقامت دریافت میکنی؛ در دوره دوم، اقامت یکساله میگیری و در دوره سوم میتوانی مدت ۱۰ سال با خانوادهات در ایران زندگی کنی. تاکنون مقامهای ایرانی تصمیمی برای اقامت دایمی جنگ جویان فاطمیون در این کشور نگرفتهاند.
به گفته رضا، دولت ایران در ازای هر ماه جنگ در سوریه، دو میلیون و ۸۰۰ هزار تومان پرداخت میکرد اما حالا به دلیل کاهش ارزش تومان در برابر ارزهای خارجی، چهار میلیون تومان در ازای هر ماه خدمت به جنگجویان فاطمیون در سوریه پرداخت میشود.
بر خلاف آن چه که مقامهای ایرانی میگویند جنگجویان فاطمیون بر اساس عقیده شان در جنگ سوریه میجنگند اما رضا میگوید که کسب پول و دریافت مجوز اقامت به مراتب در درجه بالاتری نسبت به دفاع از حرم «حضرت زینب» برای این جنگجویان قرار دارد.:«خود ایرانیها تبلیغ میکنند جهاد هست، حرم حضرت زینب هست و میخواهند که جنگ عقیدتی باشد؛ مثلا برای ما میگویند که بهخاطر حرم حضرت زینب شما را به جنگ میبریم. اما حرم حضرت زینب کجا و تیتمور، حلب و دیگر جاهای سوریه کجا. وقتی که تازه جنگ سوریه شروع شده و جنگ به دمشق رسیده بود، جنگ عقیدتی بود. آن زمانها به خاطر عقیده به سوریه میرفتند اما حالا این قِسم نیست.»[۶]
مهدی یکی دیگر از اعضای فاطمیون میگوید: با پیشنهاد ماهی ۹۰۰ دلار به سوریه رفتم اما در عمل فقط به ۱۵۰ دلار رسیدم. در تهران نامنویسی کردم و برای آموزش به یزد رفتم که ۲۷ روز زیر نظر سپاه پاسداران آموزش دیدیم،تک تیرانداز شدم و به همراه ۱۶۰۰ جنگجوی دیگر به دمشق منتقل شدم. در دمشق با کمک ایران حساب بانکی باز کردیم. به مرقد حضرت زینب رفتیم و بعد به حلب منتقل شدیم. جنگهای سختی داشتیم در یک روز ۸۰ نفر از نیروهای وابسته به اسد کشته شدند که ۱۳ ایرانی و دهها افغانی و عراقی و لبنانی در میان آنها بودند. او اضافه کرد از ۸۰۰ جنگجوی فاطمیون که به خط درگیری اعزام شدند تنها ۲۰۰ نفر برگشتند. هر روز شاهد انبوهی کشته از میان دوستانم بودم.[۷]
دستمزد نیروهای فاطمیون
به نیروهای اعزامی افغان که در لشکر فاطمیون عضوگیری میشوند، ماهانه بین ۶۰۰ تا ۷۰۰ دلار دستمزد داده میشود. اما این پول به حساب آنها در ایران ریخته میشود تا نتوانند جبهه را ترک کنند. در خود سوریه نیز به آنها برای مخارج روزانه ماهانه ۱۰۰ دلار پرداخت میشود. به این ترتیب ایران تنها برای دستمزد فاطمیون ماهانه ۱۶ میلیون دلار هزینه میکند. دهها برابر این رقم برای تسلیحات و پشتیبانی این نیروها در ایران و سپس در سوریه هزینه میشود.
روشهای سربازگیری فاطمیون
نیروهای لشکر فاطمیون به سه شیوه سربازگیری میشوند
- اغلب نیروهای عضو لشکر فاطمیون اقشار فقیر افعان هستند که در ایران زندگی میکنند. آنها با وعدهی دریافت کارت شناسایی و اقامت در ایران و همچنین حقوق ماهانه مناسب حاضر میشوند مدتی به عضویت این لشکر در بیایند.
- بخش دیگری از نیروهای لشکر فاطمیون توسط مبلغین مذهبی و شبکهی آخوندها در استانهای شیعه نشین سربازگیری میشوند.
- بخش دیگری از این افراد افغانهایی هستند که در ایران زندانی هستند. این زندانیان با وعدهی آزادی و دریافت کارت اقامت ایران و حقوق به عضویت لشکر فاطمیون درمیآیند.[۸]
به منظور جذب سربازان افغانی مراکز ثبت نامی در سراسر ایران وجود دارد. شورای ملی مقاومت ایران با استفاده از شبکه خود ۱۱ مورد از مراکز جذب نیروی افغانی در ایران را شناسایی کرده است:
۱- دفتر سپاه در ايستگاه متروي قبر خميني ۲- اداره اتباع خارجي در استانداري تهران ۳- دفتر جذب شهرري ۴- دفتر جذب شهرستان پيشوا در حومه تهران ۵- دفتر مشهد۶- دفتر شيراز ۷- دفتر قم ۸- دفتر ساوه ۹-دفتر دليجان ۱۰-دفتر كرمان ۱۱- دفتر تربت جام
سپاه پاسدران پس از جذب نیروهای افغان اقدام به آموزش این نیروهای در پادگانهای آموزشی سپاه و نیروی قدس میکند. مدت دورهی آموزشی آنها دو تا چهار هفته است. به این ترتیب آنها کمترین آموزش را دیده و روانهی مناطق جنگی میشوند.
گزارش سازمان ملل
گزارشهای سازمانهای حقوق بشری تعداد بسیار زیادی از نقضهای گسترده و آشکار حقوق بشر را برای این گروه مانیتور کردهاست. سازمان ملل گزارش میکند این گروه اقدام به آتش زندن منازل یکی از محلههای شهر تدمر در استان حمص شرقی نمودهاست. همچنین این گروه اقدام به شکنجه و ربودن بومیان و بطور خاص اهل سنت نمودهاست. این گزارشها کینهتوزی مذهبی را عامل جدی در انتقامکشی توسط این گروه ذکر کردهاست.[۲]
بازگشت به افغانستان و پیامدها
یک مسئول برجسته در وزارت کشور گفته که نزدیک به ۱۰۰۰۰ تن از نیروی فاطمیون به افغانستان برگشتهاند. افغانستان آنها را یک تهدید محسوب میکند زیرا هنوز به میزان زیادی از نظام ایران تاثیر میپذیرند. احتمال دستگیری آنها بالاست زیرا سازمان امنیت افغانستان آنها را خائن بشمار میآورد. یکی از بزرگان محلی میگوید: ما به صرف اینکه در سوریه جنگیدهایم دستگیر میشویم. ۸ نفر از روستای ما در سوریه کشته شدهاند اما جنازهاشان به افغانستان بازگشت داده نشد بلکه در ایران دفن شدند. سازمان امنیت افغانستان اعلام کردهاست که به هویت یک مسئول رده بالای ایرانی که فعالیتهای بازگشتکنندگان از سوریه به افغانستان را اداره میکند دست یافتهاست که نشان میدهد او آنها را همچنان به سلاح و پول تغذیه میکند و برای آنها طرح بسیج فوری ریختهاست که در صورت لزوم بسرعت حاضر شوند. عبدالغنی علیپور معروف به شمشیر فرمانده یکی از فرماندهان جنگی هزاره در این رابطه به ایران کمک میکند. او یکبار دستگیر ولی آزاد شدهاست.
پس از تمام شدن دوره سوم خدمت در سوریه، رضا فورا به شهرش در شهرستان انجیل استان هرات برمیگردد. او حالا در افغانستان است اما بهخاطر خدمت در لشکر فاطمیون، با ترس و لرز زندگی میکند: «ترس دارم و تا جایی که بشود، تلاش میکنم که هویت من فاش نشود. هویت ما (جنگجویان فاطمیون) باید پنهان باشد. برای همین عکسی داخل فیسبوک نگذاشتهام. کسانی که عکس گذاشته بودند، اداره امنیت ملی بازداشت کردند و ۱۸ سال زندان بالای آنها آمدهاست.»
مهدی هم از هنگامی که به افغانستان برگشته همچنان از فقر در رنج است و به شغلی دست نیافتهاست. او میگوید بسیاری از افغانیهای فاطمیون در سوریه ماندهاند تا شاید به عنوان کارگر ساختمانی مشغول کار شوند.
دولت افغانستان تاکید دارد که شهروندان این کشور نباید در جنگهای کشورهای همسایه و منطقه دخیل شوند. آنها همچنین معتقدند که جنگجویان فاطمیون هنگامی که به افغانستان میآیند، امنیت کشور را به خطر میاندازند. برخیها در افغانستان نیز معتقدند که گروه داعش به خاطر این که شهروندان هزاره این کشور در جنگ سوریه شرکت کردهاند، آنها را در افغانستان هدف قرار میدهد
فاطمیون در ایران
بعد از سیلهای شدیدی که در ایران در سال ۲۰۱۹ به خسارات هنگفتی به شهرها انجامید قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس از جمله از فاطمیون (در کنار الحشد الشعبی عراق، حزب الله لبنان و ...) خواست که به ایران بیایند. ادعای نظام ایران این است که اینها برای کمک به مناطق سیل زده و مردم آن آمدهاند اما ناظران اعتقاد دارند نیروی قدس قصد دارد از آنها برای سرکوب مردم معترض که احتمال شعلهور شدن قیامشان وجود دارد و اهداف دیگر استفاده کند.
سایت ایرانیان در این رابطه نوشتهاست[۳]: نیروهای شبهنظامی فاطمیون از روز گذشته در پلدختر به بهانه کمک به سیلزدگان در بخشهای استان لرستان در حال نمایش پرچم خود و رژه در شهرها هستند، هدف هر دو گروه خارجی زیر نظر سپاه پاسداران در ظاهر کمک به سیلزدگان است درحالیکه ایران مشکل کمبود نیروی انسانی نداشته و طبیعتاً ارتش، سپاه، بسیج و خیل عظیم دیگر نیروهای داوطلب و جهادی برای مهار سیل و کمک به سیلزدگان میبایست کافی باشد. هدف سپاه پاسداران از اعزام این دونیروی خارجی زیر نظر خود به استان خوزستان و لرستان را باید در اعتراضاتی که در روزهای گذشته از سوی مردم سیلزده به نحوه کمکرسانی و اطفای سیل انجامشده دانست. در اهواز صدای شلیک تیر هوایی در اعتراضات قطع نمیشود و در لرستان نیز حضور نیروهای پلیس و یگان ویژه بشدت ملموس هست. در اعتراضات سال ۱۳۸۸ به نتیجه انتخابات نیز سپاه پاسداران از نیروهای شبهنظامی حزبالله لبنان برای سرکوب اعتراضات مردم استفاده کرده بود. اکنون افغانستانیهای مقیم ایران بهترین نیرو برای سرکوب مخالفین بشمار میروند.
بعضی از جریانات افغانی اما این حضور را نوعی بردگی افغانیها در ایران توصیف کردهاند که توسط نظام ایران بر آنان تحمیل شدهاست.[۹]
منابع
- ↑ تعرف علی فاطمیون اکبر میلشیات
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ «لواء فاطمیون».. ذراع «خامنئی» لمدّ النفوذ الإیرانی فی سوریا
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ حشدالشعبی و فاطمیون در مناطق سیل زده ایران چه میکنند؟[1]
- ↑ لواء فاطمیون یقاتل بسوریا
- ↑ وکلاء إیران الأفغان والباکستانیین فی سوریا وخارجها
- ↑ یک عضو فاطمیون: بعضی از افغانها را با فریب به جنگ سوریه میفرستند
- ↑ عودة «فاطمیون» إلی أفغانستان.. کوابیس الحرب والفقر لا نهایة لها
- ↑ افشاگری کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت ایران-۲۰۱۷
- ↑ کار اجباری اعضای فاطمیون در ایران «شبیه به بردگی» است