کاربر:Alireza k h/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ایجاد صفحه تمرین جدید و انتشار مقاله)
(ایجاد صفحه تمرین آزادی‌خواه)
خط ۱: خط ۱:
'''عدالت‌خانه'''، یکی از نخستین و مهم‌ترین مطالبات مردم ایران در آستانهٔ [[جنبش مشروطه ایران|انقلاب مشروطه]] بود. این اصطلاح به نهادی اطلاق می‌شد که قرار بود در آن، شکایات و دادخواهی‌های مردم از حکومت و دستگاه‌های دولتی بررسی شود. در جنبش عدالت‌خواهی ۱۲۸۴–۱۲۸۵ش، شعار تأسیس عدالت‌خانه به خواسته‌ای سراسری بدل شد و زمینه‌ساز تأسیس مجلس شورای ملی گردید. [[احمد کسروی]] در ''تاریخ مشروطهٔ ایران'' (۱۳۲۵ش) عدالت‌خانه را نخستین صورت‌بندی نهادی خواست مردم برای قانون و داد می‌داند. پژوهشگرانی چون آدمیت، ناطق و آبراهامیان نیز عدالت‌خانه را حلقهٔ پیوند سنت‌های دادخواهی قدیم با مفهوم مدرن پارلمان دانسته‌اند.
'''آزادی‌خواه'''، اصطلاحی سیاسی ـ اجتماعی است که در جریان [[جنبش مشروطه ایران|انقلاب مشروطه]] (۱۲۸۵ش) به طرفداران قانون اساسی و مخالفان استبداد قاجاری اطلاق می‌شد. آزادی‌خواهان طیفی گسترده از علما، روشنفکران، بازرگانان، اصناف و حتی گروهی از روحانیان بودند که هدف مشترک آنان محدود کردن قدرت شاه و تأسیس نظام مشروطه بود. [[احمد کسروی]] در ''تاریخ مشروطهٔ ایران'' (۱۳۲۵ش) آزادی‌خواهان را نیروی اصلی انقلاب معرفی می‌کند. پژوهشگرانی چون آدمیت، ناطق و آبراهامیان نیز آزادی‌خواهی را به‌عنوان جریان فکری ـ اجتماعی نوین در تاریخ ایران تحلیل کرده‌اند.


== پیشینهٔ اصطلاح ==
== معنای اصطلاح ==
در سنت سیاسی ایران، عدالت از مفاهیم بنیادین مشروعیت سلطنت بود. شاهِ عادل حافظ نظم و امنیت دانسته می‌شد. اما در اواخر دورهٔ قاجار، به سبب فساد و استبداد، این مفهوم در عمل بی‌معنا شده بود. در چنین شرایطی، خواست عدالت‌خانه بر زبان علما، بازرگانان و مردم جاری شد (کسروی، ''تاریخ مشروطه ایران''، ۱۳۲۵).
آزادی‌خواه در زبان فارسی معادل «لیبرال» یا «لیبرتی‌خواه» اروپایی بود، اما در بستر ایرانِ عصر قاجار، معنایی خاص یافت: خواستار آزادی بیان، عدالت، قانون و محدودیت استبداد سلطنتی بودن (کسروی، ''تاریخ مشروطه ایران''، ۱۳۲۵).


== بست‌نشینی و شکل‌گیری مطالبه ==
== خاستگاه تاریخی ==
یکی از کانون‌های طرح شعار عدالت‌خانه، بست‌نشینی مردم در مسجد شاه و حرم عبدالعظیم در سال ۱۲۸۴ش بود. علما و بازرگانان با این اقدام، خواست خود را برای ایجاد نهادی که شکایات مردم را رسیدگی کند، آشکار کردند (کسروی، ''تاریخ هیجده‌ساله آذربایجان''، ۱۳۲۳).
پیشینهٔ آزادی‌خواهی به نیمهٔ دوم سدهٔ نوزدهم برمی‌گردد؛ زمانی که اندیشه‌های اصلاح‌طلبانه از طریق قفقاز، عثمانی و اروپا به ایران راه یافت. [[میرزا ملکم‌خان|ملکم‌خان]]، آخوندزاده و روزنامه‌های قفقاز از نخستین مروجان این اندیشه بودند (آدمیت، ''اندیشه‌های میرزا فتحعلی آخوندزاده''، ۱۳۴۹).


== فرمان مظفرالدین‌شاه ==
== آزادی‌خواهان در انقلاب مشروطه ==
در دی‌ماه ۱۲۸۴ش، [[مظفرالدین شاه|مظفرالدین‌ شاه]] تحت فشار اعتراضات مردمی، فرمان تأسیس «عدالت‌خانه» را صادر کرد. با این حال، این فرمان هیچ‌گاه به مرحلهٔ اجرا نرسید. خواست عدالت‌خانه به‌سرعت با مطالبهٔ گسترده‌تر «مجلس شورای ملی» جایگزین شد. فریدون آدمیت تأکید می‌کند که عدالت‌خانه در واقع پلی بود میان مفهوم سنتی «دیوان مظالم» و نهاد مدرن پارلمان (''فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت''، ۱۳۵۶).
کسروی یاد می‌کند که آزادی‌خواهان در تهران، تبریز، گیلان و اصفهان با انجمن‌ها و مجاهدان همکاری داشتند و نیروی اصلی در برابر مستبدین بودند (''تاریخ هیجده‌ساله آذربایجان''، ۱۳۲۳). شعار آنان «آزادی»، «قانون» و «عدالت» بود و مطبوعاتی چون ''صوراسرافیل''، ''ملانصرالدین'' و ''حبل‌المتین'' سخنگوی این جریان به شمار می‌رفتند.


== جایگاه در انقلاب مشروطه ==
== مخالفان آزادی‌خواهان ==
عدالت‌خانه به‌عنوان نخستین شعار جمعی و فراگیر مردم، نقشی کلیدی در آغاز انقلاب مشروطه داشت. به گفتهٔ هما ناطق، عدالت‌خانه «نام سنتی نهادی بود که در عمل به خواست مدرن قانون‌گذاری و حاکمیت قانون بدل شد» (''ایرانیان و اندیشه تجدد''، ۱۳۷۷). آبراهامیان نیز آن را «نخستین صورت‌بندی نهادی جنبش مشروطه» می‌خواند (''ایران بین دو انقلاب''، ۱۳۷۷).
در برابر آزادی‌خواهان، نیروهای «مستبد» قرار داشتند که خواهان بازگشت به سلطنت مطلقه بودند. [[شیخ فضل‌الله نوری]] و هواداران «مشروطهٔ مشروعه» نیز از منتقدان جدی آزادی‌خواهان بودند و آزادی مطبوعات و انجمن‌ها را مغایر با شریعت می‌دانستند (کسروی، ''تاریخ مشروطه ایران''، ۱۳۲۵).
 
== اهمیت تاریخی ==
به گفتهٔ آبراهامیان، آزادی‌خواهی در ایران آغازگر شکاف میان «ملت» و «دولت مطلقه» بود (''ایران بین دو انقلاب''، ۱۳۷۷). هما ناطق نیز تأکید می‌کند که آزادی‌خواهان نخستین گروهی بودند که مفاهیم مدرن چون «حق ملت» و «آزادی فردی» را وارد فرهنگ سیاسی ایران کردند (''ایرانیان و اندیشه تجدد''، ۱۳۷۷).


== جمع‌بندی ==
== جمع‌بندی ==
عدالت‌خانه از یک مطالبهٔ سنتی برای دادخواهی آغاز شد، اما در بستر انقلاب مشروطه به سمت تأسیس مجلس قانون‌گذاری و حاکمیت قانون سوق یافت. این اصطلاح، نمونه‌ای روشن از گذار مفاهیم سنتی ایران به زبان و نهادهای مدرن سیاسی است.
«آزادی‌خواه» نه فقط یک اصطلاح سیاسی، بلکه نشانهٔ تولد جریانی فکری و اجتماعی در ایران بود که علیه استبداد برخاست و به تأسیس مشروطه انجامید. این واژه همچنان در تاریخ سیاسی ایران بار معنایی مثبت و مترادف با عدالت‌طلبی دارد.


== منابع ==
== منابع ==
خط ۲۰: خط ۲۳:
* کسروی، احمد. ''تاریخ هیجده‌سالهٔ آذربایجان''. تهران: امیرکبیر، ۱۳۲۳ش.
* کسروی، احمد. ''تاریخ هیجده‌سالهٔ آذربایجان''. تهران: امیرکبیر، ۱۳۲۳ش.
* کسروی، احمد. ''تاریخ مشروطهٔ ایران''. تهران: امیرکبیر، ۱۳۲۵ش.
* کسروی، احمد. ''تاریخ مشروطهٔ ایران''. تهران: امیرکبیر، ۱۳۲۵ش.
* آدمیت، فریدون. ''اندیشه‌های میرزا فتحعلی آخوندزاده''. تهران: سخن، ۱۳۴۹.
* آدمیت، فریدون. ''فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت''. تهران: پیام، ۱۳۵۶.
* آدمیت، فریدون. ''فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت''. تهران: پیام، ۱۳۵۶.
* ناطق، هما. ''ایرانیان و اندیشهٔ تجدد''. تهران: طرح نو، ۱۳۷۷.
* ناطق، هما. ''ایرانیان و اندیشهٔ تجدد''. تهران: طرح نو، ۱۳۷۷.
* آبراهامیان، یرواند. ''ایران بین دو انقلاب''. ترجمهٔ احمد گل‌محمدی و محمدابراهیم فتاحی. تهران: نشر نی، ۱۳۷۷.
* آبراهامیان، یرواند. ''ایران بین دو انقلاب''. ترجمهٔ احمد گل‌محمدی و محمدابراهیم فتاحی. تهران: نشر نی، ۱۳۷۷.
* آجودانی، ماشاءالله. ''مشروطه ایرانی''. تهران: اختران، ۱۳۷۷.
* آجودانی، ماشاءالله. ''مشروطه ایرانی''. تهران: اختران، ۱۳۷۷.

نسخهٔ ‏۱۷ سپتامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۵:۵۹

آزادی‌خواه، اصطلاحی سیاسی ـ اجتماعی است که در جریان انقلاب مشروطه (۱۲۸۵ش) به طرفداران قانون اساسی و مخالفان استبداد قاجاری اطلاق می‌شد. آزادی‌خواهان طیفی گسترده از علما، روشنفکران، بازرگانان، اصناف و حتی گروهی از روحانیان بودند که هدف مشترک آنان محدود کردن قدرت شاه و تأسیس نظام مشروطه بود. احمد کسروی در تاریخ مشروطهٔ ایران (۱۳۲۵ش) آزادی‌خواهان را نیروی اصلی انقلاب معرفی می‌کند. پژوهشگرانی چون آدمیت، ناطق و آبراهامیان نیز آزادی‌خواهی را به‌عنوان جریان فکری ـ اجتماعی نوین در تاریخ ایران تحلیل کرده‌اند.

معنای اصطلاح

آزادی‌خواه در زبان فارسی معادل «لیبرال» یا «لیبرتی‌خواه» اروپایی بود، اما در بستر ایرانِ عصر قاجار، معنایی خاص یافت: خواستار آزادی بیان، عدالت، قانون و محدودیت استبداد سلطنتی بودن (کسروی، تاریخ مشروطه ایران، ۱۳۲۵).

خاستگاه تاریخی

پیشینهٔ آزادی‌خواهی به نیمهٔ دوم سدهٔ نوزدهم برمی‌گردد؛ زمانی که اندیشه‌های اصلاح‌طلبانه از طریق قفقاز، عثمانی و اروپا به ایران راه یافت. ملکم‌خان، آخوندزاده و روزنامه‌های قفقاز از نخستین مروجان این اندیشه بودند (آدمیت، اندیشه‌های میرزا فتحعلی آخوندزاده، ۱۳۴۹).

آزادی‌خواهان در انقلاب مشروطه

کسروی یاد می‌کند که آزادی‌خواهان در تهران، تبریز، گیلان و اصفهان با انجمن‌ها و مجاهدان همکاری داشتند و نیروی اصلی در برابر مستبدین بودند (تاریخ هیجده‌ساله آذربایجان، ۱۳۲۳). شعار آنان «آزادی»، «قانون» و «عدالت» بود و مطبوعاتی چون صوراسرافیل، ملانصرالدین و حبل‌المتین سخنگوی این جریان به شمار می‌رفتند.

مخالفان آزادی‌خواهان

در برابر آزادی‌خواهان، نیروهای «مستبد» قرار داشتند که خواهان بازگشت به سلطنت مطلقه بودند. شیخ فضل‌الله نوری و هواداران «مشروطهٔ مشروعه» نیز از منتقدان جدی آزادی‌خواهان بودند و آزادی مطبوعات و انجمن‌ها را مغایر با شریعت می‌دانستند (کسروی، تاریخ مشروطه ایران، ۱۳۲۵).

اهمیت تاریخی

به گفتهٔ آبراهامیان، آزادی‌خواهی در ایران آغازگر شکاف میان «ملت» و «دولت مطلقه» بود (ایران بین دو انقلاب، ۱۳۷۷). هما ناطق نیز تأکید می‌کند که آزادی‌خواهان نخستین گروهی بودند که مفاهیم مدرن چون «حق ملت» و «آزادی فردی» را وارد فرهنگ سیاسی ایران کردند (ایرانیان و اندیشه تجدد، ۱۳۷۷).

جمع‌بندی

«آزادی‌خواه» نه فقط یک اصطلاح سیاسی، بلکه نشانهٔ تولد جریانی فکری و اجتماعی در ایران بود که علیه استبداد برخاست و به تأسیس مشروطه انجامید. این واژه همچنان در تاریخ سیاسی ایران بار معنایی مثبت و مترادف با عدالت‌طلبی دارد.

منابع

  • کسروی، احمد. تاریخ هیجده‌سالهٔ آذربایجان. تهران: امیرکبیر، ۱۳۲۳ش.
  • کسروی، احمد. تاریخ مشروطهٔ ایران. تهران: امیرکبیر، ۱۳۲۵ش.
  • آدمیت، فریدون. اندیشه‌های میرزا فتحعلی آخوندزاده. تهران: سخن، ۱۳۴۹.
  • آدمیت، فریدون. فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت. تهران: پیام، ۱۳۵۶.
  • ناطق، هما. ایرانیان و اندیشهٔ تجدد. تهران: طرح نو، ۱۳۷۷.
  • آبراهامیان، یرواند. ایران بین دو انقلاب. ترجمهٔ احمد گل‌محمدی و محمدابراهیم فتاحی. تهران: نشر نی، ۱۳۷۷.
  • آجودانی، ماشاءالله. مشروطه ایرانی. تهران: اختران، ۱۳۷۷.