کاربر:Hossein/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(اصلاح نویسه‌های عربی)
خط ۶: خط ۶:
تروریسم در جمهوری اسلامی بنا بر گفته ناظران به ماهیت و اهداف برپایی این نظام برمی‌گردد. آنها استناد می‌کنند:
تروریسم در جمهوری اسلامی بنا بر گفته ناظران به ماهیت و اهداف برپایی این نظام برمی‌گردد. آنها استناد می‌کنند:


در مقدمهٌ قانون اساسي تحت عنوان ارتش مكتبي مي‌خوانيم: «ارتش جمهوري اسلامي و سپاه پاسداران انقلاب... نه تنها حفظ و حراست از مرزها بلكه بار رسالت مكتبي يعني جهاد در راه خدا و مبارزه در راه گسترش حاكميت قانون خدا در جهان را نيز عهده‌دار خواهند بود.
در مقدمهٌ قانون اساسی تحت عنوان ارتش مکتبی می‌خوانیم: «ارتش جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب... نه تنها حفظ و حراست از مرزها بلکه بار رسالت مکتبی یعنی جهاد در راه خدا و مبارزه در راه گسترش حاکمیت قانون خدا در جهان را نیز عهده‌دار خواهند بود.


 در كتاب «سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران» كه توسط يكي از دست‌اندركاران باسابقهٌ سياست خارجي جمهوری اسلامی نوشته شده، مي‌خوانيم: «مسلمين يك مجموعه هستند كه بايد زير چتر يك حكومت زندگي كنند و تمامي سرزمين آنها به‌وسيلهٌ حكومتي واحد اداره شود و داراي يك سياست خارجي باشند تا دفاع از كيان اسلام و حفظ منافع مسلمين تحقق پيدا كند»<ref>نظري به سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران، جواد منصوري، انتشارات اميركبير، 1365، ص51</ref>
 در کتاب «سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» که توسط یکی از دست‌اندرکاران باسابقهٌ سیاست خارجی جمهوری اسلامی نوشته شده، می‌خوانیم: «مسلمین یک مجموعه هستند که باید زیر چتر یک حکومت زندگی کنند و تمامی سرزمین آنها به‌وسیلهٌ حکومتی واحد اداره شود و دارای یک سیاست خارجی باشند تا دفاع از کیان اسلام و حفظ منافع مسلمین تحقق پیدا کند»<ref>نظری به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، جواد منصوری، انتشارات امیرکبیر، 1365، ص51</ref>


=== باورهای مبتنی بر تروریسم در جمهوری اسلامی ===
=== باورهای مبتنی بر تروریسم در جمهوری اسلامی ===
در بررسی نظرگاههای جمهوری اسلامی مشخص می‌شود که نظریه ولایت فقیه که سنگ بنای جمهوری اسلامی است مرزهای جغرافیایی را به رسمیت نمی‌شناسد و به‌دنبال ايجاد حكومت جهاني اسلامي بر‌اساس ولايت مطلقهٌ فقيه است.
در بررسی نظرگاههای جمهوری اسلامی مشخص می‌شود که نظریه ولایت فقیه که سنگ بنای جمهوری اسلامی است مرزهای جغرافیایی را به رسمیت نمی‌شناسد و به‌دنبال ایجاد حکومت جهانی اسلامی براساس ولایت مطلقهٌ فقیه است.


'''خمینی''' بعنوان بنیانگزار جمهوری اسلامی در پيام خود به مناسبت مراسم حج در 10مرداد66 گفت: «با صدور انقلابمان به سيطره و ظلم جهانخوران خاتمه مي‌دهيم».<ref>در همين سال بيش از 400تن از زائران خانه خدا در اثر اقدامات تروریستی جمهوری اسلامی با استفاده از پوشش زائران از جمله اقدام برای اشغال کعبه که منجر به مقابله پلیس سعودی شد در مكه به قتل رسيدند.</ref> خميني يك‌سال بعد در 29تير سال67 دو روز پس از پذیرش قطعنامه 598 (آتش بس در جنگ ایران و عراق) و در سالگرد حادثه مكه گفت: «جنگ ما، جنگ عقيده است و جغرافيا و مرز نمي‌شناسد... ما اين واقعيت و حقيقت را در سياست خارجي و بين‌المللي اسلاميمان بارها اعلام نموده‌ايم كه در صدد گسترش اسلام در جهان و كم كردن سلطهٌ جهانخواران بوده و هستيم. حال اگر نوكران آمريكا نام اين سياست را توسعه‌طلبي و تفكر تشكيل امپراتوري بزرگ مي‌گذارند ، از آن باكي نداريم و استقبال مي‌كنيم...»
'''خمینی''' بعنوان بنیانگزار جمهوری اسلامی در پیام خود به مناسبت مراسم حج در 10مرداد66 گفت: «با صدور انقلابمان به سیطره و ظلم جهانخوران خاتمه می‌دهیم».<ref>در همین سال بیش از 400تن از زائران خانه خدا در اثر اقدامات تروریستی جمهوری اسلامی با استفاده از پوشش زائران از جمله اقدام برای اشغال کعبه که منجر به مقابله پلیس سعودی شد در مکه به قتل رسیدند.</ref> خمینی یک‌سال بعد در 29تیر سال67 دو روز پس از پذیرش قطعنامه 598 (آتش بس در جنگ ایران و عراق) و در سالگرد حادثه مکه گفت: «جنگ ما، جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمی‌شناسد... ما این واقعیت و حقیقت را در سیاست خارجی و بین‌المللی اسلامیمان بارها اعلام نموده‌ایم که در صدد گسترش اسلام در جهان و کم کردن سلطهٌ جهانخواران بوده و هستیم. حال اگر نوکران آمریکا نام این سیاست را توسعه‌طلبی و تفکر تشکیل امپراتوری بزرگ می‌گذارند ، از آن باکی نداریم و استقبال می‌کنیم...»


«دكتر كليم صديقي، مدير مؤسسهٌ اسلامي لندن، گفت جهان‌بيني خاص امام خميني كه تعداد بسياري مسلمانان به‌ويژه جوانان را در خارج از ايران شديداً تحت تأثير خود قرار داده همان تأكيد مكرر امام به اين است كه «مهم نيست كه ايران نابود شود، مهم اين است كه اسلام پيروز شود».<ref>روزنامهٌ جمهوري رژيم در 11بهمن1367 در گزارشي در بارهٌ «كنفرانس انديشهٌ اسلامي» در لندن</ref>
«دکتر کلیم صدیقی، مدیر مؤسسهٌ اسلامی لندن، گفت جهان‌بینی خاص امام خمینی که تعداد بسیاری مسلمانان به‌ویژه جوانان را در خارج از ایران شدیداً تحت تأثیر خود قرار داده همان تأکید مکرر امام به این است که «مهم نیست که ایران نابود شود، مهم این است که اسلام پیروز شود».<ref>روزنامهٌ جمهوری رژیم در 11بهمن1367 در گزارشی در بارهٌ «کنفرانس اندیشهٌ اسلامی» در لندن</ref>


خمینی معتقد بوده است که این نظریه فعلا امکان عملی شدن ندارد و برای هدف مرحله‌یی جمهوری اسلامی ايجاد يك «اتحاد جماهير كشورهاي اسلامي» را مد نظر قرار داد که ايران، ام‌القرا و كانون اصلي آن باشد. در همين راستا خميني در پيامش به حجاج تأكيد كرد «اقتدار و اعتبار جمهوري اسلامي ايران متعلق به همهٌ ملتهاي اسلامي است و دفاع از ملت قهرمان و دلاور ايران در حقيقت دفاع از همهٌ ملتهاي تحت ستم است.... به‌ياري خداوند از قطرات پراكندهٌ پيروان اسلام ... و امكانات كشورهاي اسلامي بايد استفاده كرد...» (پيام خميني به‌مناسبت حج در 10مرداد66).
خمینی معتقد بوده است که این نظریه فعلا امکان عملی شدن ندارد و برای هدف مرحله‌یی جمهوری اسلامی ایجاد یک «اتحاد جماهیر کشورهای اسلامی» را مد نظر قرار داد که ایران، ام‌القرا و کانون اصلی آن باشد. در همین راستا خمینی در پیامش به حجاج تأکید کرد «اقتدار و اعتبار جمهوری اسلامی ایران متعلق به همهٌ ملتهای اسلامی است و دفاع از ملت قهرمان و دلاور ایران در حقیقت دفاع از همهٌ ملتهای تحت ستم است.... به‌یاری خداوند از قطرات پراکندهٌ پیروان اسلام ... و امکانات کشورهای اسلامی باید استفاده کرد...» (پیام خمینی به‌مناسبت حج در 10مرداد66).


خمینی در عمل هم برای این کار عراق را بعنوان اولین کشور برای همین اقدام انتخاب کرد. او شعار «فتح قدس از طريق كربلا» را برای این هدفش برگزید. منتظري جانشين وقت خميني در24فروردين59 در ملاقات با خميني از وي درخواست كرد كه رهبري انقلاب عراق را به‌عهده بگيرد. وي در اين ملاقات به خميني گفت: « اين روزها برادران عراقي ما مرتباً مراجعه مي‌كنند و مي‌گويند همان‌طور كه حضرت امام خميني انقلاب ايران را رهبري كردند تا به ثمر رسيد، انتظار داريم كه انقلاب عراق را هم رهبري كنند». خمینی دعایی(آخوند) که در تمام طول اقامتش در نجف با او همراه بود، به سفارت بغداد منصوب كرد و وظيفهٌ اصلي او را صدور انقلاب به اين كشور قرار داد. موضع‌گیریهای بعدی او در باره عراق و دخالتهای گسترده جمهوری اسلامی در عراق در سالهای 58 و 59 زمینه جنگ را فراهم کرد
خمینی در عمل هم برای این کار عراق را بعنوان اولین کشور برای همین اقدام انتخاب کرد. او شعار «فتح قدس از طریق کربلا» را برای این هدفش برگزید. منتظری جانشین وقت خمینی در24فروردین59 در ملاقات با خمینی از وی درخواست کرد که رهبری انقلاب عراق را به‌عهده بگیرد. وی در این ملاقات به خمینی گفت: « این روزها برادران عراقی ما مرتباً مراجعه می‌کنند و می‌گویند همان‌طور که حضرت امام خمینی انقلاب ایران را رهبری کردند تا به ثمر رسید، انتظار داریم که انقلاب عراق را هم رهبری کنند». خمینی دعایی(آخوند) که در تمام طول اقامتش در نجف با او همراه بود، به سفارت بغداد منصوب کرد و وظیفهٌ اصلی او را صدور انقلاب به این کشور قرار داد. موضع‌گیریهای بعدی او در باره عراق و دخالتهای گسترده جمهوری اسلامی در عراق در سالهای 58 و 59 زمینه جنگ را فراهم کرد


'''قانون اساسی نظام''' که مرجع قانونی عملکرد این نظام است بر استفاده از تروریسم منعی نداشته و بلکه تصریح دارد و به موارد ذکر شده استناد می‌کنند. «در كتاب اصول سياست خارجي جمهوری اسلامی هدف شماره يك سياست خارجي «تلاش در جهت برقراري حكومت جهان اسلام» ذكر شده و در توضيح اين هدف آمده است: «از نظر مكتب اسلام دنيا به‌طور كلي به دو منطقه تقسيم مي‌شود، يكي دارالسلام كه در آن احكام الهي اسلام اعمال مي‌شود و حاكميت با مكتب اسلام است و ديگر دارالكفر كه در آن سرزمين نظام حاكم در چارچوب احكام اسلام عمل نمي‌كند. بر اين اساس تنها مرزي كه اسلام مي‌شناسد مرز عقيدتي است و ساير مرزها (از جمله مرز جغرافيايي) مطرود و محكوم است». در همین کتاب در در رابطه با وظيفهٌ وزارت خارجهٌ نظام آمده است: «مخصوصاً با توجه به اهداف بسيار وسيع و گسترده‌يي كه جمهوري اسلامي در ارتباط با صدور انقلاب و نهضتهاي آزاديبخش و گروههاي اجتماعي و حتي آحاد ملتها دارد، وزارتخارجه بايد با شيوه‌هاي ارشادي، هماهنگي لازم را ميان ارگانهاي مختلف در زمينهٌ سياست خارجي به عمل آورد».
'''قانون اساسی نظام''' که مرجع قانونی عملکرد این نظام است بر استفاده از تروریسم منعی نداشته و بلکه تصریح دارد و به موارد ذکر شده استناد می‌کنند. «در کتاب اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی هدف شماره یک سیاست خارجی «تلاش در جهت برقراری حکومت جهان اسلام» ذکر شده و در توضیح این هدف آمده است: «از نظر مکتب اسلام دنیا به‌طور کلی به دو منطقه تقسیم می‌شود، یکی دارالسلام که در آن احکام الهی اسلام اعمال می‌شود و حاکمیت با مکتب اسلام است و دیگر دارالکفر که در آن سرزمین نظام حاکم در چارچوب احکام اسلام عمل نمی‌کند. بر این اساس تنها مرزی که اسلام می‌شناسد مرز عقیدتی است و سایر مرزها (از جمله مرز جغرافیایی) مطرود و محکوم است». در همین کتاب در در رابطه با وظیفهٌ وزارت خارجهٌ نظام آمده است: «مخصوصاً با توجه به اهداف بسیار وسیع و گسترده‌یی که جمهوری اسلامی در ارتباط با صدور انقلاب و نهضتهای آزادیبخش و گروههای اجتماعی و حتی آحاد ملتها دارد، وزارتخارجه باید با شیوه‌های ارشادی، هماهنگی لازم را میان ارگانهای مختلف در زمینهٌ سیاست خارجی به عمل آورد».


'''رفسنجاني''' در هفتمين سالروز اشغال سفارت آمريكا در تهران گفت: «در لبنان ضربه‌يي كه آمريكا خورد و خفتي كه آمريكاييها تحمل كردند عميقاً به‌حساب ما مي‌گذارند و به حساب ما هم هست» (راديو ایران ، 13آبان1365). محسن رفيقدوست وزير وقت سپاه پاسداران نيز در تيرماه سال70 اعلام كرد «در پيروزي انقلاب در لبنان و در خيلي از جاهاي دنيا، آمريكا ضرب شست ما را بر پيكر منحوس خودش احساس مي‌كند و مي‌داند آن مواد منفجره‌يي كه با آن ايدئولوژي تركيب شد و در مقر تفنگدارهاي دريايي چهارصد افسر و درجه‌دار و سرباز را يك‌مرتبه به جهنم فرستاد، هم تي ان تي آن مال ايران بود و هم ايدئولوژيش از ايران رفته بود. اين براي آمريكا بسيار محسوس است، فلذاست كه در خليج‌فارس درمانده شده»(رسالت - 29تير70). محسن رضايي فرمانده سابق سپاه نيز گفت: «...روزي جرقه‌هاي خشم و نفرت (مسلمانان) در دل واشينگتن زبانه مي‌كشد و مسئوليت عواقب آن نيز بر عهدهٌ آمريكا است... روزي خواهد رسيد كه در هيچ جاي اين دنيا يهوديان نيز مانند سلمان رشدي نتوانند خانه‌يي براي سكونت پيدا كنند» (كيهان، 29مهر1370).ميرحسين موسوي نخست‌وزير دوران جنگ ضدميهني از اين‌كه در جريان عمليات تروريستي رژيم در خارج از ايران، نبود، زبان به شكوه مي‌گشايد. وي در استعفانامه‌اش به خميني در 14شهريور67 نوشت:‌«عمليات برون مرزي كه بدون اطلاع و دستور دولت صورت مي‌گيرد...بعد از آن‌كه هواپيمايي ربوده مي‌شود، از آن با خبر مي‌شويم. وقتي مسلسلي در يكي از خيابانهاي لبنان گشوده مي‌شود و صداي آن در همه جا مي‌پيچد، متوجه قضيه مي‌شويم. پس از كشف مواد منفجره از حجاج ما در چمدانهايشان از اين امر آگاه مي‌شويم».
'''رفسنجانی''' در هفتمین سالروز اشغال سفارت آمریکا در تهران گفت: «در لبنان ضربه‌یی که آمریکا خورد و خفتی که آمریکاییها تحمل کردند عمیقاً به‌حساب ما می‌گذارند و به حساب ما هم هست» (رادیو ایران ، 13آبان1365). محسن رفیقدوست وزیر وقت سپاه پاسداران نیز در تیرماه سال70 اعلام کرد «در پیروزی انقلاب در لبنان و در خیلی از جاهای دنیا، آمریکا ضرب شست ما را بر پیکر منحوس خودش احساس می‌کند و می‌داند آن مواد منفجره‌یی که با آن ایدئولوژی ترکیب شد و در مقر تفنگدارهای دریایی چهارصد افسر و درجه‌دار و سرباز را یک‌مرتبه به جهنم فرستاد، هم تی ان تی آن مال ایران بود و هم ایدئولوژیش از ایران رفته بود. این برای آمریکا بسیار محسوس است، فلذاست که در خلیج‌فارس درمانده شده»(رسالت - 29تیر70). محسن رضایی فرمانده سابق سپاه نیز گفت: «...روزی جرقه‌های خشم و نفرت (مسلمانان) در دل واشینگتن زبانه می‌کشد و مسئولیت عواقب آن نیز بر عهدهٌ آمریکا است... روزی خواهد رسید که در هیچ جای این دنیا یهودیان نیز مانند سلمان رشدی نتوانند خانه‌یی برای سکونت پیدا کنند» (کیهان، 29مهر1370).میرحسین موسوی نخست‌وزیر دوران جنگ ضدمیهنی از این‌که در جریان عملیات تروریستی رژیم در خارج از ایران، نبود، زبان به شکوه می‌گشاید. وی در استعفانامه‌اش به خمینی در 14شهریور67 نوشت:«عملیات برون مرزی که بدون اطلاع و دستور دولت صورت می‌گیرد...بعد از آن‌که هواپیمایی ربوده می‌شود، از آن با خبر می‌شویم. وقتی مسلسلی در یکی از خیابانهای لبنان گشوده می‌شود و صدای آن در همه جا می‌پیچد، متوجه قضیه می‌شویم. پس از کشف مواد منفجره از حجاج ما در چمدانهایشان از این امر آگاه می‌شویم».


'''خاتمي''' كه در دوره خودش به گفتگوي تمدنها و «تنش‌زدايي» معروف شده است در مورد سلمان رشدي چنين مي‌گويد: "سلمان رشدي نويسندهٌ كتاب آيات شيطاني بايد بر اساس حكم شرعي حضرت امام خميني اعدام شود و هيچ راهي براي گريز وي از اجراي اين حكم نيست. شرق و غرب جنايتكار به‌ويژه حاكمان انگليس با توجه به انتشار كتاب كفر‌آميز آيات شيطاني به جهانيان ثابت كردند كه تنها با جمهوري اسلامي و امام دشمن نيستند بلكه با دين مبين اسلام و بيش از يك ميليارد مسلمان در سطح جهان نيز دشمن مي‌باشند. سكوت حاكمان كشورهاي عربي در مقابل انتشار كتاب آيات شيطاني اين مسأله را ثابت كرد كه آنان فقط در شعار مدافع اسلام و قرآن هستند (كيهان، 16اسفند1367). همچنین بر اساس (ليبراسيون - 4مرداد64) خاتمی در مقام وزیر تبلیغات خمینی «رياست بريگاد مستقل ترور» را برعهده داشت.
'''خاتمی''' که در دوره خودش به گفتگوی تمدنها و «تنش‌زدایی» معروف شده است در مورد سلمان رشدی چنین می‌گوید: "سلمان رشدی نویسندهٌ کتاب آیات شیطانی باید بر اساس حکم شرعی حضرت امام خمینی اعدام شود و هیچ راهی برای گریز وی از اجرای این حکم نیست. شرق و غرب جنایتکار به‌ویژه حاکمان انگلیس با توجه به انتشار کتاب کفرآمیز آیات شیطانی به جهانیان ثابت کردند که تنها با جمهوری اسلامی و امام دشمن نیستند بلکه با دین مبین اسلام و بیش از یک میلیارد مسلمان در سطح جهان نیز دشمن می‌باشند. سکوت حاکمان کشورهای عربی در مقابل انتشار کتاب آیات شیطانی این مسأله را ثابت کرد که آنان فقط در شعار مدافع اسلام و قرآن هستند (کیهان، 16اسفند1367). همچنین بر اساس (لیبراسیون - 4مرداد64) خاتمی در مقام وزیر تبلیغات خمینی «ریاست بریگاد مستقل ترور» را برعهده داشت.


'''خامنه‌ای''' از اواخر سال71 از طريق محمدعلي تسخيري رئيس روابط بين‌الملل دفترش اقدام به راه‌اندازي اردوگاههاي آموزشي براي مسلمانان ساير كشورها نمود. با تشكيل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي اين اردوگاهها زير نظر آن سازمان به كار خود ادامه داد.
'''خامنه‌ای''' از اواخر سال71 از طریق محمدعلی تسخیری رئیس روابط بین‌الملل دفترش اقدام به راه‌اندازی اردوگاههای آموزشی برای مسلمانان سایر کشورها نمود. با تشکیل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی این اردوگاهها زیر نظر آن سازمان به کار خود ادامه داد.


=== اهداف کاربردی تروریسم در جمهوری اسلامی ===
=== اهداف کاربردی تروریسم در جمهوری اسلامی ===
خط ۳۹: خط ۳۹:


==== تروریسم وسیله‌یی برای سرکوب ====
==== تروریسم وسیله‌یی برای سرکوب ====
جمهوری اسلامی از همان سالهای اولیه از ترور به‌عنوان يك اهرم جدي براي سركوب مخالفانش در خارج كشور استفاده کرد. از سال1360و پس از اقامت مسعود رجوی در فرانسه ، جمهوری اسلامی پاسداري به‌نام «محمد خاتمي» معروف به «ابووقا» را با حكم خميني به همراه 15پاسدار ديگر به اروپا به منظور عمليات تروريستي اعزام كرد. ابووقا كه نتوانست موفقيتي عليه مجاهدين كسب كند به اقدام تروريستي عليه يك گروه ديگر ايراني روي آورد. به‌دنبال آن محسن رضايي فرمانده سپاه پاسداران يك گروه ديگر تروريستي را به فرانسه اعزام نمود.
جمهوری اسلامی از همان سالهای اولیه از ترور به‌عنوان یک اهرم جدی برای سرکوب مخالفانش در خارج کشور استفاده کرد. از سال1360و پس از اقامت مسعود رجوی در فرانسه ، جمهوری اسلامی پاسداری به‌نام «محمد خاتمی» معروف به «ابووقا» را با حکم خمینی به همراه 15پاسدار دیگر به اروپا به منظور عملیات تروریستی اعزام کرد. ابووقا که نتوانست موفقیتی علیه مجاهدین کسب کند به اقدام تروریستی علیه یک گروه دیگر ایرانی روی آورد. به‌دنبال آن محسن رضایی فرمانده سپاه پاسداران یک گروه دیگر تروریستی را به فرانسه اعزام نمود.


==== تروریسم وسیله‌یی برای شانتاژ ====
==== تروریسم وسیله‌یی برای شانتاژ ====
علاوه بر اين رژيم خميني با به‌كارگيري تروريسم عليه اهداف خارجي، تلاش مي‌كرد تا به شانتاژ دولتهاي خارجي و كسب امتياز از آنها بپردازد. به گروگان گرفتن اتباع خارجي به‌مدت يك دهه در لبنان يك نمونهٌ روشن از اين سياست تروريستي بود. جمهوری اسلامی در سال61 تيپ « محمد رسول‌الله» متعلق به سپاه پاسداران را به لبنان اعزام كرد. و بعداز پايان مأموريت اين تيپ يك سپاه ويژه به‌نام سپاه لبنان شامل 2000پاسدار تشكيل داد و در لبنان مستقر كرد. اين سپاه كه مركز فرماندهي آن در دمشق است، بعداز تشكيل نيروي قدس در سال69 تحت فرماندهي آن در‌آمد.
علاوه بر این رژیم خمینی با به‌کارگیری تروریسم علیه اهداف خارجی، تلاش می‌کرد تا به شانتاژ دولتهای خارجی و کسب امتیاز از آنها بپردازد. به گروگان گرفتن اتباع خارجی به‌مدت یک دهه در لبنان یک نمونهٌ روشن از این سیاست تروریستی بود. جمهوری اسلامی در سال61 تیپ « محمد رسول‌الله» متعلق به سپاه پاسداران را به لبنان اعزام کرد. و بعداز پایان مأموریت این تیپ یک سپاه ویژه به‌نام سپاه لبنان شامل 2000پاسدار تشکیل داد و در لبنان مستقر کرد. این سپاه که مرکز فرماندهی آن در دمشق است، بعداز تشکیل نیروی قدس در سال69 تحت فرماندهی آن درآمد.


تصميم به تقويت گروههاي بنيادگرا در كشورهاي مختلف نيز جزیی از همین سیاست است که در شوراي عالي امنيت گرفته مي‌شود. به‌عنوان مثال به نمونهٌ زير اشاره مي‌شود:
تصمیم به تقویت گروههای بنیادگرا در کشورهای مختلف نیز جزیی از همین سیاست است که در شورای عالی امنیت گرفته می‌شود. به‌عنوان مثال به نمونهٌ زیر اشاره می‌شود:


در فروردين74 در مركز پژوهشهاي علمي وزارتخارجه جلسه‌يي به‌رياست صريح‌القلم رئيس مركز پژوهشهاي علمي وزارت خارجه و مشاور سياسي شوراي عالي امنيت ملي تشكيل شد. موضوع اين جلسه مقابله با فشارهاي بين‌المللي روي رژيم با استفاده از جنبشهاي اسلامي (بنيادگرا) بود. در اين جلسه لغو قرارداد كوناكو توسط آمريكا، لغو قرارداد نفتي رژيم با آذربايجان به‌خاطر فشار آمريكا به كشور آذربايجان، مسألهٌ دامن‌زدن به اختلاف ايران و امارات بر روي سه جزيره، مسألهٌ نيروگاههاي اتمي و قرارداد با روسيه بحث شد و به‌عنوان انتقاد و اشكال مطرح گرديد كه اگر در گذشته حمايت كافي از جنبش اسلامي در آذربايجان به‌عمل آورده بوديم مي‌توانستيم با استفاده از اين جنبشها مانع قرارداد آمريكا با آذربايجان بشويم و به‌دنبال آن طرح كمك به جنبش آذربايجان را نتيجه گرفتند. در اين اجلاس رابطه جمهوری اسلامی با شيعيان بحرين به‌عنوان يك نقطهٌ مثبت مورد بررسي قرار گرفت كه گفتند با اين جنبش مي‌توان آنها (كشورهاي خليج فارس) را وادار كنند امتيازات مورد درخواست نظام را به آنها بدهد. در مورد چندين گروه اسلامي حامي نظام در بقيهٌ كشورها نيز در اين جلسه بحث شد و نتايج آن به شوراي عالي امنيت ملي ارائه شد. شوراي عالي امنيت به‌دنبال اين گزارش به وزارت اطلاعات و نيروي قدس مأموريت داد كه جريانات بنيادگرا را تقويت كند كه به‌دنبال آن در ماههاي خرداد، تير، مرداد و شهريور74 چند دورهٌ فشرده آموزشي براي نيروهاي بنيادگرا از چند كشور عربي و اسلامي گذاشت.
در فروردین74 در مرکز پژوهشهای علمی وزارتخارجه جلسه‌یی به‌ریاست صریح‌القلم رئیس مرکز پژوهشهای علمی وزارت خارجه و مشاور سیاسی شورای عالی امنیت ملی تشکیل شد. موضوع این جلسه مقابله با فشارهای بین‌المللی روی رژیم با استفاده از جنبشهای اسلامی (بنیادگرا) بود. در این جلسه لغو قرارداد کوناکو توسط آمریکا، لغو قرارداد نفتی رژیم با آذربایجان به‌خاطر فشار آمریکا به کشور آذربایجان، مسألهٌ دامن‌زدن به اختلاف ایران و امارات بر روی سه جزیره، مسألهٌ نیروگاههای اتمی و قرارداد با روسیه بحث شد و به‌عنوان انتقاد و اشکال مطرح گردید که اگر در گذشته حمایت کافی از جنبش اسلامی در آذربایجان به‌عمل آورده بودیم می‌توانستیم با استفاده از این جنبشها مانع قرارداد آمریکا با آذربایجان بشویم و به‌دنبال آن طرح کمک به جنبش آذربایجان را نتیجه گرفتند. در این اجلاس رابطه جمهوری اسلامی با شیعیان بحرین به‌عنوان یک نقطهٌ مثبت مورد بررسی قرار گرفت که گفتند با این جنبش می‌توان آنها (کشورهای خلیج فارس) را وادار کنند امتیازات مورد درخواست نظام را به آنها بدهد. در مورد چندین گروه اسلامی حامی نظام در بقیهٌ کشورها نیز در این جلسه بحث شد و نتایج آن به شورای عالی امنیت ملی ارائه شد. شورای عالی امنیت به‌دنبال این گزارش به وزارت اطلاعات و نیروی قدس مأموریت داد که جریانات بنیادگرا را تقویت کند که به‌دنبال آن در ماههای خرداد، تیر، مرداد و شهریور74 چند دورهٌ فشرده آموزشی برای نیروهای بنیادگرا از چند کشور عربی و اسلامی گذاشت.


=== مراکز تصمیم‌گیری اقدامات تروریستی ===
=== مراکز تصمیم‌گیری اقدامات تروریستی ===


==== ولی فقیه ====
==== ولی فقیه ====
در هرم قدرت جمهوری اسلامی بنیان گذاشته شده توسط خمینی همه تصمیم گیریها در اختیار ولی‌فقیه که خودش در نقش آن بود متمرکز شده بود. و مقامات رده بعدی از جمله خامنه‌اي، رفسنجاني، اردبيلي ، ميرحسين موسوي و احمد خميني مستقيماً فرامين را شخصاً از خميني مي‌گرفتند. اطلاعات نشان می‌دهد خمینی شخصا فتواي ترور دكتر كاظم را رجوي را داد بود و همچنین در پروندهٌ حسين نقدي یک عضو دیگر شورای ملی مقاومت ایران وابسته به مجاهدین که در ایتالیا ترور شد آمده است كه بعداز پيوستن حسين نقدي به شوراي ملي‌مقاومت فتواي قتلش توسط خميني صادر شد.
در هرم قدرت جمهوری اسلامی بنیان گذاشته شده توسط خمینی همه تصمیم گیریها در اختیار ولی‌فقیه که خودش در نقش آن بود متمرکز شده بود. و مقامات رده بعدی از جمله خامنه‌ای، رفسنجانی، اردبیلی ، میرحسین موسوی و احمد خمینی مستقیماً فرامین را شخصاً از خمینی می‌گرفتند. اطلاعات نشان می‌دهد خمینی شخصا فتوای ترور دکتر کاظم را رجوی را داد بود و همچنین در پروندهٌ حسین نقدی یک عضو دیگر شورای ملی مقاومت ایران وابسته به مجاهدین که در ایتالیا ترور شد آمده است که بعداز پیوستن حسین نقدی به شورای ملی‌مقاومت فتوای قتلش توسط خمینی صادر شد.


ريشهري اولين وزير اطلاعات خميني در رابطه با شخص وي و سران 5گانهٌ رژيم، تصميمات ترور و آدم‌ربايي را اتخاذ مي‌كرد.
ریشهری اولین وزیر اطلاعات خمینی در رابطه با شخص وی و سران 5گانهٌ رژیم، تصمیمات ترور و آدم‌ربایی را اتخاذ می‌کرد.


==== شوراي عالي امنيت ملي عاليترين ارگان تصميم‌گيري ====
==== شورای عالی امنیت ملی عالیترین ارگان تصمیم‌گیری ====
در قانون اساسي مصوب سال68 در مورد شوراي امنيت ملي آمده است :
در قانون اساسی مصوب سال68 در مورد شورای امنیت ملی آمده است :


«به‌منظور پاسداري از تماميت ارضي و حاكميت ملي و تعيين سياستهاي دفاعي ـ امنيتي و نيز بهره‌برداري از امكانات مادي و معنوي كشور براي مقابله با تهديدات داخلي و خارجي، شوراي‌عالي امنيت تشكيل مي‌شود».  
«به‌منظور پاسداری از تمامیت ارضی و حاکمیت ملی و تعیین سیاستهای دفاعی ـ امنیتی و نیز بهره‌برداری از امکانات مادی و معنوی کشور برای مقابله با تهدیدات داخلی و خارجی، شورای‌عالی امنیت تشکیل می‌شود».  


===== '''چگونگی گردش کار''' =====
===== '''چگونگی گردش کار''' =====
شوراي عالي امنيت براي تصميمهاي تروريستي با حضور 8عضو ثابت و 2نمايندهٌ ولي فقيه و تعدادي كارشناس و مشاور از معاونين وزارت اطلاعات و فرماندهان نيروي قدس و معاونان وزارت‌خارجه تشكيل مي‌شود.<ref>ارگانهاي اصلي که در این تصمیم‌گیریها شرکت دارند:
شورای عالی امنیت برای تصمیمهای تروریستی با حضور 8عضو ثابت و 2نمایندهٌ ولی فقیه و تعدادی کارشناس و مشاور از معاونین وزارت اطلاعات و فرماندهان نیروی قدس و معاونان وزارت‌خارجه تشکیل می‌شود.<ref>ارگانهای اصلی که در این تصمیم‌گیریها شرکت دارند:
-دفتر ويژهٌ خامنه‌اي
-دفتر ویژهٌ خامنه‌ای
-وزارت اطلاعات
-وزارت اطلاعات
- نيروي قدس (قرارگاه نصر و رمضان)
- نیروی قدس (قرارگاه نصر و رمضان)
-وزارت خارجه
-وزارت خارجه
-سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي
-سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
-بنياد مستضعفان
-بنیاد مستضعفان
</ref>  تصميم به تقويت گروههاي بنيادگرا در كشورهاي مختلف نيز در شوراي عالي امنيت رژيم گرفته مي‌شود. بعداز مرگ خميني كليهٌ تصميمات مهم جمهوری اسلامی از جمله اقدامات تروریستی در اين شورا گرفته شده است.<ref>نمونه ۱ : در تير72 در شوراي عالي امنيت نظام تصميم به تشديد عمليات تروريستي عليه مجاهدين گرفته شد و به‌دنبال آن حسن روحاني دبير شوراي عالي امنيت رژيم اعلام كرد «از اين پس، پيش‌از آن‌كه دشمنان به‌فكر توطئه و تجاوز باشند، به آنها حمله كرده و آنها را نابود خواهد كرد». مسئول كميسيون خارجهٌ شوراي ملي مقاومت ايران براساس اسناد تایید شده در 19مرداد73 در يك كنفرانس مطبوعاتي در واشينگتن عنوان کرد كه «انفجار بوئنوس‌آيرس در تهران طراحي شد و نيروي قدس سپاه پاسداران، وزارت اطلاعات و وزارت خارجه در آن شركت داشتند. اين طرح در مراحل پاياني به تأييد شوراي عالي امنيت رژيم، كه رياست آن با رفسنجاني بود، رسيد. سفارت ج.ا. در آرژانتين و وزارت خارجه در نقل و انتقال تروريستها و پشتيباني آنها از نظر تأمين مواد منفجره، نقش داشتند....».</ref><ref>نمونه ۲ : اظهارات هاشم علوي معاونت امنيت وزارت اطلاعات (جانشين سعيد امامي) در «همايش كوثر» در شهريور78، خطاب به فرماندهان اطلاعاتي نيروي انتظامي این امر را تایید می‌کند:
</ref>  تصمیم به تقویت گروههای بنیادگرا در کشورهای مختلف نیز در شورای عالی امنیت رژیم گرفته می‌شود. بعداز مرگ خمینی کلیهٌ تصمیمات مهم جمهوری اسلامی از جمله اقدامات تروریستی در این شورا گرفته شده است.<ref>نمونه ۱ : در تیر72 در شورای عالی امنیت نظام تصمیم به تشدید عملیات تروریستی علیه مجاهدین گرفته شد و به‌دنبال آن حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیت رژیم اعلام کرد «از این پس، پیش‌از آن‌که دشمنان به‌فکر توطئه و تجاوز باشند، به آنها حمله کرده و آنها را نابود خواهد کرد». مسئول کمیسیون خارجهٌ شورای ملی مقاومت ایران براساس اسناد تایید شده در 19مرداد73 در یک کنفرانس مطبوعاتی در واشینگتن عنوان کرد که «انفجار بوئنوس‌آیرس در تهران طراحی شد و نیروی قدس سپاه پاسداران، وزارت اطلاعات و وزارت خارجه در آن شرکت داشتند. این طرح در مراحل پایانی به تأیید شورای عالی امنیت رژیم، که ریاست آن با رفسنجانی بود، رسید. سفارت ج.ا. در آرژانتین و وزارت خارجه در نقل و انتقال تروریستها و پشتیبانی آنها از نظر تأمین مواد منفجره، نقش داشتند....».</ref><ref>نمونه ۲ : اظهارات هاشم علوی معاونت امنیت وزارت اطلاعات (جانشین سعید امامی) در «همایش کوثر» در شهریور78، خطاب به فرماندهان اطلاعاتی نیروی انتظامی این امر را تایید می‌کند:
در آن شرايط (پس از انفجار) تا شروع اقدام موشكي ما 24ساعت فرصت داشتيم كه نيازمند اخذ تأييدات مسئولين درجهٌ يك نظام بوديم كه از طريق گردش‌كاري كه توسط دوستان سپاه انجام شد، نظر مثبت مقام معظم رهبري را مطلع شديم كه ارجاع داده بودند به شوراي امنيت ملي و به لطف خدا شوراي امنيت ملي با جلسه‌يي كه به‌هرحال علي‌رغم محدوديت زماني شايد جزو نوادر تصميماتي بوده كه با رأي كامل در جهت اين برخورد ما قدم به پيش گذاشت...».
در آن شرایط (پس از انفجار) تا شروع اقدام موشکی ما 24ساعت فرصت داشتیم که نیازمند اخذ تأییدات مسئولین درجهٌ یک نظام بودیم که از طریق گردش‌کاری که توسط دوستان سپاه انجام شد، نظر مثبت مقام معظم رهبری را مطلع شدیم که ارجاع داده بودند به شورای امنیت ملی و به لطف خدا شورای امنیت ملی با جلسه‌یی که به‌هرحال علی‌رغم محدودیت زمانی شاید جزو نوادر تصمیماتی بوده که با رأی کامل در جهت این برخورد ما قدم به پیش گذاشت...».
</ref> روزنامهٌ ساندي‌تلگراف 17تير75 نوشت:«...شوراي عالي امنيت، به‌رياست رفسنجاني، مراكز آموزشي تروريستي ايران را اداره مي‌كند و دستور عمليات تروريستي به‌تروريستهاي آموزش‌ديده توسط همين ارگان صادر مي‌شود».<ref>نمونه ۳ : دادگاه ميكونوس رای داد که سران وقت جمهوری اسلامی، خامنه‌اي، رفسنجاني، ولايتي و فلاحيان در ماجراي ميكونوس دست داشته‌اند. در 21فروردين76، در پايان محاكمهٌ چند‌سالهٌ موسوم به «ميكونوس»، يك دادگاه فدرال در برلين در رأي خود تصريح كرد دستور ترور مخالفان ايراني در خارج از ايران توسط كميته‌يي از سران جمهوری اسلامی شامل رهبر و رئيس جمهور و وزير خارجه و وزير اطلاعات صادر مي‌شود. هم‌چنين قاضي تحقيق سوييس در تابستان همان سال اعلام كرد دستور ترور دكتر كاظم رجوي، توسط بالاترين مقامات جمهوری اسلامی صادر شده است.</ref><ref>کارشناسان اعتقاد دارند بر اساس آموزشهايي كه جمهوری اسلامی به تروريستها مي‌دهد، به‌خاطر حفظ اسرار و جلوگيري از شناخته‌شدن و به‌منظور پيش‌بردن مأموريتهاي خود مجاز به شراب‌خواري يا كارهاي «غيراخلاقي» و «خلاف شرع»  هستند. این نوع کارها در داخل ايران مجازات سنگسار يا شلاق و اعدام در ملأ‌عام دارد. اين اقدامات بر اساس فتواهاي افرادی هم‌چون مشكيني و شوراي فقهاي دفتر خامنه‌اي براي اين تروريستها مجاز شمرده مي‌شود</ref><ref>نمونه ۴ : دفتر مجاهدين خلق در پاريس در روز پنجشنبه 16اسفند75 با انتشار اطلاعيه‌يي اعلام کرد: «... تصميم به حملهٌ موشكي به قرارگاههاي ارتش آزاديبخش در اسفند75 در پي تشكيل جلسات متعدد شوراي عالي امنيت رژيم به‌رياست خامنه‌اي و با حضور رفسنجاني در هفته‌هاي اخير اتخاذ شده است....».</ref>
</ref> روزنامهٌ ساندی‌تلگراف 17تیر75 نوشت:«...شورای عالی امنیت، به‌ریاست رفسنجانی، مراکز آموزشی تروریستی ایران را اداره می‌کند و دستور عملیات تروریستی به‌تروریستهای آموزش‌دیده توسط همین ارگان صادر می‌شود».<ref>نمونه ۳ : دادگاه میکونوس رای داد که سران وقت جمهوری اسلامی، خامنه‌ای، رفسنجانی، ولایتی و فلاحیان در ماجرای میکونوس دست داشته‌اند. در 21فروردین76، در پایان محاکمهٌ چندسالهٌ موسوم به «میکونوس»، یک دادگاه فدرال در برلین در رأی خود تصریح کرد دستور ترور مخالفان ایرانی در خارج از ایران توسط کمیته‌یی از سران جمهوری اسلامی شامل رهبر و رئیس جمهور و وزیر خارجه و وزیر اطلاعات صادر می‌شود. هم‌چنین قاضی تحقیق سوییس در تابستان همان سال اعلام کرد دستور ترور دکتر کاظم رجوی، توسط بالاترین مقامات جمهوری اسلامی صادر شده است.</ref><ref>کارشناسان اعتقاد دارند بر اساس آموزشهایی که جمهوری اسلامی به تروریستها می‌دهد، به‌خاطر حفظ اسرار و جلوگیری از شناخته‌شدن و به‌منظور پیش‌بردن مأموریتهای خود مجاز به شراب‌خواری یا کارهای «غیراخلاقی» و «خلاف شرع»  هستند. این نوع کارها در داخل ایران مجازات سنگسار یا شلاق و اعدام در ملأعام دارد. این اقدامات بر اساس فتواهای افرادی هم‌چون مشکینی و شورای فقهای دفتر خامنه‌ای برای این تروریستها مجاز شمرده می‌شود</ref><ref>نمونه ۴ : دفتر مجاهدین خلق در پاریس در روز پنجشنبه 16اسفند75 با انتشار اطلاعیه‌یی اعلام کرد: «... تصمیم به حملهٌ موشکی به قرارگاههای ارتش آزادیبخش در اسفند75 در پی تشکیل جلسات متعدد شورای عالی امنیت رژیم به‌ریاست خامنه‌ای و با حضور رفسنجانی در هفته‌های اخیر اتخاذ شده است....».</ref>


===== '''وظایف''' =====
===== '''وظایف''' =====
علاوه بر تصويب طرحهاي تروريستي، شوراي عالي امنيت هم‌چنين وظايف و حوزهٌ اصلي كار سازمانهاي اطلاعاتي و تروريستي نظام را تعيين مي‌كند. به‌عنوان مثال:
علاوه بر تصویب طرحهای تروریستی، شورای عالی امنیت هم‌چنین وظایف و حوزهٌ اصلی کار سازمانهای اطلاعاتی و تروریستی نظام را تعیین می‌کند. به‌عنوان مثال:


در ديماه76 شوراي عالي امنيت به‌رياست خاتمي افزايش بودجه و امكانات سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي را تصويب كرد. طبق تصميم شوراي عالي امنيت رژيم، وزارت خارجه موظف شد رفت‌‌و‌آمد آزادانهٌ اعضا و مأموران اين سازمان را به‌خارج به‌عنوان خبرنگار و وابستهٌ فرهنگي تأمين ‌كند. ورود و خروج كليهٌ كالاها و محموله‌هاي وابسته به اين سازمان از هرگونه بازرسي و كنترل گمركي معاف است. و براي جلوگيري از افشاي فعاليتهاي اين سازمان در اين جلسه تصميم گرفته شد «هيچ مرجعي جز خامنه‌اي و شوراي عالي امنيت ملّي نظام حق حسابرسي و سؤال از سازمان ارتباطات اسلامي را ندارد».
در دیماه76 شورای عالی امنیت به‌ریاست خاتمی افزایش بودجه و امکانات سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی را تصویب کرد. طبق تصمیم شورای عالی امنیت رژیم، وزارت خارجه موظف شد رفت‌وآمد آزادانهٌ اعضا و مأموران این سازمان را به‌خارج به‌عنوان خبرنگار و وابستهٌ فرهنگی تأمین کند. ورود و خروج کلیهٌ کالاها و محموله‌های وابسته به این سازمان از هرگونه بازرسی و کنترل گمرکی معاف است. و برای جلوگیری از افشای فعالیتهای این سازمان در این جلسه تصمیم گرفته شد «هیچ مرجعی جز خامنه‌ای و شورای عالی امنیت ملّی نظام حق حسابرسی و سؤال از سازمان ارتباطات اسلامی را ندارد».


=== ارگانهاي عمل‌كننده اقدامات تروریستی ===
=== ارگانهای عمل‌کننده اقدامات تروریستی ===


==== سپاه پاسداران ====
==== سپاه پاسداران ====
خميني از اولين روزهاي به‌قدرت رسيدن، به‌منظور حفظ حاكميت و هم‌چنين به‌منظور فراهم كردن گسترش نظام، در‌صدد ايجاد يك نيروي نظامي تماماً قابل اعتماد بر‌آمد. به‌همين منظور در اسفند57 برخي از افراد مورد اعتمادش را كه بعضاً تجربياتي از درگيريها و جنگهاي لبنان نيز داشتند مأمور كرد تا يك تشكيلات نظامي راه بيندازند. اين تشكيلات بعداً «سپاه پاسداران انقلاب اسلامي» نامگذاري شد. شوراي انقلاب خميني در ارديبهشت سال58 حكم رسمي تشكيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را اعلام كرد و يك شوراي فرماندهي 7نفره‌ به فرماندهي جواد منصوري مأمور سازماندهي آن گرديد. در شهريور58 جواد منصوري از فرماندهي سپاه استعفا داد و پس از او مدتي دوزدوزاني و سپس مرتضي رضايي (فرمانده كنوني حفاظت اطلاعات سپاه) و در بهار59 عباس زماني معروف به ابوشريف به فرماندهي سپاه منصوب شد. در سال60 به‌دنبال آغاز مقاومت مسلحانهٌ محسن رضايي كه تا آن زمان فرمانده اطلاعات سپاه بود و نقش برجسته‌یی در سركوب و صدور توسعه و ترور ايفا كرده بود، به فرماندهي سپاه منصوب شد. با شروع فاز نظامي در سال60 و هم‌چنين با وارد شدن سپاه در جنگ، تغييرات زيادي در ساختار سپاه ايجاد شد و به‌تدريج سه نيروي زميني، هوايي و دريايي در ‌آن سازمان داده شد. 
خمینی از اولین روزهای به‌قدرت رسیدن، به‌منظور حفظ حاکمیت و هم‌چنین به‌منظور فراهم کردن گسترش نظام، درصدد ایجاد یک نیروی نظامی تماماً قابل اعتماد برآمد. به‌همین منظور در اسفند57 برخی از افراد مورد اعتمادش را که بعضاً تجربیاتی از درگیریها و جنگهای لبنان نیز داشتند مأمور کرد تا یک تشکیلات نظامی راه بیندازند. این تشکیلات بعداً «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» نامگذاری شد. شورای انقلاب خمینی در اردیبهشت سال58 حکم رسمی تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را اعلام کرد و یک شورای فرماندهی 7نفره به فرماندهی جواد منصوری مأمور سازماندهی آن گردید. در شهریور58 جواد منصوری از فرماندهی سپاه استعفا داد و پس از او مدتی دوزدوزانی و سپس مرتضی رضایی (فرمانده کنونی حفاظت اطلاعات سپاه) و در بهار59 عباس زمانی معروف به ابوشریف به فرماندهی سپاه منصوب شد. در سال60 به‌دنبال آغاز مقاومت مسلحانهٌ محسن رضایی که تا آن زمان فرمانده اطلاعات سپاه بود و نقش برجسته‌یی در سرکوب و صدور توسعه و ترور ایفا کرده بود، به فرماندهی سپاه منصوب شد. با شروع فاز نظامی در سال60 و هم‌چنین با وارد شدن سپاه در جنگ، تغییرات زیادی در ساختار سپاه ایجاد شد و به‌تدریج سه نیروی زمینی، هوایی و دریایی در آن سازمان داده شد. 


===== اطلاعات سپاه =====
===== اطلاعات سپاه =====
از همان اوايل تاسیس سپاه پاسداران، واحد اطلاعات سپاه نیز در درون سپاه پاسداران تأسيس شد و محسن رضايي كه عضو شوراي 7نفره سپاه بود به فرماندهي اطلاعات آن منصوب شد. محسن رضايي به‌عنوان فرماندهٌ اطلاعات سپاه مستقيماً در ارتباط با شخص خميني قرار داشت و به او مستقيماً گزارش مي‌داد. رضايي از همان ابتدا يك تيم 5نفره را مأمور راه‌اندازي و بازسازي ساواك كرد، اين تيم به‌سرعت كليهٌ‌اطلاعات مربوط به‌ادارهٌ كل ساواك تهران را جمع‌آوري نمودند. او بسياري از شكنجه‌گران و بازجويان ساواك، به‌ويژه افراد مربوط به ادارهٌ سوم (امنيت داخل) را به‌خدمت گرفت. رضايي هم‌چنين براي آموزش دادن به كادر اطلاعاتي نظام، شماري از كارشناسان اطلاعاتي و امنيتي را از سوريه به تهران آورد. آنها آموزش به افراد اطلاعات سپاه را در محلي واقع در خيابان جردن، خيابان جانسپاران، پلاك115 شروع كردند. <ref>محسن رضايي هم‌زمان به‌دستور خميني به‌همراه چند تن ديگر از نفرات خميني مانند محمد باقر ذوالقدر (قائم‌مقام كنوني سپاه)، بهزاد نبوي، محمد سلامتي، مصطفي تاج‌زاده و آقاجري سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي را درست كردند که سازمان مجاهدین خلق معتقد است برای علم کردن در برابر این سازمان بوده است. اكثر افراد اين جناح كه امروز به‌عنوان جناح دوم خرداد شناخته مي‌شوند، در اطلاعات سپاه به‌همراه محسن رضايي به‌دنبال شكار مجاهدين و نيروهاي انقلابي در داخل كشور و به‌دنبال صدور ترور و فرهنگ نظام به خارج از مرزهاي ايران بودند. زماني كه خميني بنا‌به مصالحي گفت سپاه در سياست دخالت نكند وي رسماً اعلام كرد كه از سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي خارج مي‌شود.</ref> پس از مدتي احمد وحيدي و سپس قاسم سليماني فرماندهٌ واحد اطلاعات سپاه گرديدند. در سال59 واحد نهضتهاي آزاديبخش و دفتر سياسي به سازماندهي سپاه اضافه شد. واحد نهضتهاي آزاديبخش با كمك واحد اطلاعات سپاه نقش فعالي در صدور تروريسم و گسترش نظام ايفا كرد. این واحد در سال 1363 در واحد اطلاعات سپاه ادغام شد. اطلاعات سپاه (كه بعضاً به آن اطلاعات نظامي نيز گفته مي‌شد) از سال 60 به بعد مستمراً ابعاد بزرگتري به خود گرفت.مجري اصلي عمليات تروريستي تا سال1363 همین قسمت اطلاعات سپاه پاسداران بود.  
از همان اوایل تاسیس سپاه پاسداران، واحد اطلاعات سپاه نیز در درون سپاه پاسداران تأسیس شد و محسن رضایی که عضو شورای 7نفره سپاه بود به فرماندهی اطلاعات آن منصوب شد. محسن رضایی به‌عنوان فرماندهٌ اطلاعات سپاه مستقیماً در ارتباط با شخص خمینی قرار داشت و به او مستقیماً گزارش می‌داد. رضایی از همان ابتدا یک تیم 5نفره را مأمور راه‌اندازی و بازسازی ساواک کرد، این تیم به‌سرعت کلیهٌ‌اطلاعات مربوط به‌ادارهٌ کل ساواک تهران را جمع‌آوری نمودند. او بسیاری از شکنجه‌گران و بازجویان ساواک، به‌ویژه افراد مربوط به ادارهٌ سوم (امنیت داخل) را به‌خدمت گرفت. رضایی هم‌چنین برای آموزش دادن به کادر اطلاعاتی نظام، شماری از کارشناسان اطلاعاتی و امنیتی را از سوریه به تهران آورد. آنها آموزش به افراد اطلاعات سپاه را در محلی واقع در خیابان جردن، خیابان جانسپاران، پلاک115 شروع کردند. <ref>محسن رضایی هم‌زمان به‌دستور خمینی به‌همراه چند تن دیگر از نفرات خمینی مانند محمد باقر ذوالقدر (قائم‌مقام کنونی سپاه)، بهزاد نبوی، محمد سلامتی، مصطفی تاج‌زاده و آقاجری سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را درست کردند که سازمان مجاهدین خلق معتقد است برای علم کردن در برابر این سازمان بوده است. اکثر افراد این جناح که امروز به‌عنوان جناح دوم خرداد شناخته می‌شوند، در اطلاعات سپاه به‌همراه محسن رضایی به‌دنبال شکار مجاهدین و نیروهای انقلابی در داخل کشور و به‌دنبال صدور ترور و فرهنگ نظام به خارج از مرزهای ایران بودند. زمانی که خمینی بنابه مصالحی گفت سپاه در سیاست دخالت نکند وی رسماً اعلام کرد که از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی خارج می‌شود.</ref> پس از مدتی احمد وحیدی و سپس قاسم سلیمانی فرماندهٌ واحد اطلاعات سپاه گردیدند. در سال59 واحد نهضتهای آزادیبخش و دفتر سیاسی به سازماندهی سپاه اضافه شد. واحد نهضتهای آزادیبخش با کمک واحد اطلاعات سپاه نقش فعالی در صدور تروریسم و گسترش نظام ایفا کرد. این واحد در سال 1363 در واحد اطلاعات سپاه ادغام شد. اطلاعات سپاه (که بعضاً به آن اطلاعات نظامی نیز گفته می‌شد) از سال 60 به بعد مستمراً ابعاد بزرگتری به خود گرفت.مجری اصلی عملیات تروریستی تا سال1363 همین قسمت اطلاعات سپاه پاسداران بود.  


نمونه عمل این واحد را می‌توان در طرحهاي آن براي '''ترور مسعود رجوی''' رهبر مقاومت ایران در فرانسه مشاهده کرد. این طرحها عبارت بودند از:
نمونه عمل این واحد را می‌توان در طرحهای آن برای '''ترور مسعود رجوی''' رهبر مقاومت ایران در فرانسه مشاهده کرد. این طرحها عبارت بودند از:


 1- تلاش براي نفوذ در صفوف مجاهدين
 1- تلاش برای نفوذ در صفوف مجاهدین


الف. در خرداد1361 گروهي به‌نام مبارزان آزادي اعلام موجوديت كرد كه خودش را يك شاخهٌ انشعابي از سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي معرفي مي‌كرد كه در آن زمان به مثابه پوش اطلاعات سپاه عليه مجاهدين كار مي‌كرد. هدف سپاه از اين انشعاب ساختگي اين بود كه از طريق اين گروه جديد، به سازمان مجاهدين نزديك شده و در آن نفوذ كند. اين گروه مجعول متقاضي عضويت در شوراي ملي مقاومت و متقاضي ديدار  با مسعود رجوي شده بود.
الف. در خرداد1361 گروهی به‌نام مبارزان آزادی اعلام موجودیت کرد که خودش را یک شاخهٌ انشعابی از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی معرفی می‌کرد که در آن زمان به مثابه پوش اطلاعات سپاه علیه مجاهدین کار می‌کرد. هدف سپاه از این انشعاب ساختگی این بود که از طریق این گروه جدید، به سازمان مجاهدین نزدیک شده و در آن نفوذ کند. این گروه مجعول متقاضی عضویت در شورای ملی مقاومت و متقاضی دیدار  با مسعود رجوی شده بود.


ب. يكي ديگر از اقدامات اطلاعات سپاه اين بود كه يكي از اعضاي خود به‌نام علي‌اكبر نيك‌نژاد را به سوييس فرستاده و از آن طريق قصد نفوذ در سازمان مجاهدين را داشت. كه البته همهٌ اين موارد با هوشياري مجاهدين خنثي و بي‌اثر شد.
ب. یکی دیگر از اقدامات اطلاعات سپاه این بود که یکی از اعضای خود به‌نام علی‌اکبر نیک‌نژاد را به سوییس فرستاده و از آن طریق قصد نفوذ در سازمان مجاهدین را داشت. که البته همهٌ این موارد با هوشیاری مجاهدین خنثی و بی‌اثر شد.


2- طرح پياده‌كردن كماندو
2- طرح پیاده‌کردن کماندو


طرح پياده‌كردن كماندو در اور سوراواز، محل اقامت مسعود رجوي از ديگر طرحهايي بود كه در دستور اطلاعات سپاه قرار داشت. به‌همين منظور عوامل اطلاعات سپاه، شناسايي وضعيت فرودگاههاي نظامي و غير‌نظامي اطراف محل اقامت آقاي رجوي را در دستور خود قرار داد. در اين شناسايي نحوهٌ بازرسي هواپيماي هاك توسط پليس فرانسه در فرودگاه بورژه مورد بررسي قرار گرفته بود. هم‌زمان با اين شناسايي، اطلاعات سپاه، به شيرمحمدي مدير كل امور سوانح هلال احمر ايران مأموريت داده بود با همكاري دو نفر ديگر  با استفاده از هواپيماهاي هلال احمر سلاح سبك و نيمه‌سنگين از جمله بازوكا و خمپاره‌انداز را به همراه تعدادي از كماندوهاي تعليم ديده سپاه به فرانسه منتقل كند. اين طرح امكان اجرا پيدا نكرد و اطلاعات سپاه مجبور به توقف آن شد.
طرح پیاده‌کردن کماندو در اور سوراواز، محل اقامت مسعود رجوی از دیگر طرحهایی بود که در دستور اطلاعات سپاه قرار داشت. به‌همین منظور عوامل اطلاعات سپاه، شناسایی وضعیت فرودگاههای نظامی و غیرنظامی اطراف محل اقامت آقای رجوی را در دستور خود قرار داد. در این شناسایی نحوهٌ بازرسی هواپیمای هاک توسط پلیس فرانسه در فرودگاه بورژه مورد بررسی قرار گرفته بود. هم‌زمان با این شناسایی، اطلاعات سپاه، به شیرمحمدی مدیر کل امور سوانح هلال احمر ایران مأموریت داده بود با همکاری دو نفر دیگر  با استفاده از هواپیماهای هلال احمر سلاح سبک و نیمه‌سنگین از جمله بازوکا و خمپاره‌انداز را به همراه تعدادی از کماندوهای تعلیم دیده سپاه به فرانسه منتقل کند. این طرح امکان اجرا پیدا نکرد و اطلاعات سپاه مجبور به توقف آن شد.


3- اعزام تيم ترور
3- اعزام تیم ترور


 اطلاعات سپاه در آذرماه1361 يك تيم تروريستي به فرماندهي فردي به‌نام بهروز ماكويي كه از افراد آموزش‌ديدهٌ تروريستي و از افراد نزديك به بهزاد نبوي و چمران بود را به تركيه فرستاد كه به فرانسه منتقل شود. هم‌زمان دو تروريست را براي شناسايي به منطقه اور سوراواز محل اقامت مسئول شوراي مقاومت فرستاد كه در مراحل اوليه اين طرح لو رفت و امكان اجرا پيدا نكرد.
 اطلاعات سپاه در آذرماه1361 یک تیم تروریستی به فرماندهی فردی به‌نام بهروز ماکویی که از افراد آموزش‌دیدهٌ تروریستی و از افراد نزدیک به بهزاد نبوی و چمران بود را به ترکیه فرستاد که به فرانسه منتقل شود. هم‌زمان دو تروریست را برای شناسایی به منطقه اور سوراواز محل اقامت مسئول شورای مقاومت فرستاد که در مراحل اولیه این طرح لو رفت و امکان اجرا پیدا نکرد.


4- طرح استفاده از هلي‌كوپتر
4- طرح استفاده از هلی‌کوپتر


يكي ديگر از طرحهاي رژيم استفاده از هلي‌كوپتر براي اجراي توطئهٌ ترور مسعود رجوي بود. مسعود هندي (تروريست شناخته شده كه در جريان ترور شاهپور بختيار در سال70 دستگير شد)، روي طرح استفاده از هلي‌كوپتر كار مي‌كرد. وي باند فرودگاه شهر تاورني، در نزديكي اورسوراواز را براي همين منظور كانديدا كرده بود. اين طرح نيز امكان عملي پيدا نكرد و متوقف شد.  
یکی دیگر از طرحهای رژیم استفاده از هلی‌کوپتر برای اجرای توطئهٌ ترور مسعود رجوی بود. مسعود هندی (تروریست شناخته شده که در جریان ترور شاهپور بختیار در سال70 دستگیر شد)، روی طرح استفاده از هلی‌کوپتر کار می‌کرد. وی باند فرودگاه شهر تاورنی، در نزدیکی اورسوراواز را برای همین منظور کاندیدا کرده بود. این طرح نیز امکان عملی پیدا نکرد و متوقف شد.  


5- طرح حملهٌ مستقيم
5- طرح حملهٌ مستقیم


يكي ديگر از طرحهاي اطلاعات سپاه اعزام يك گروه ضربت 14نفره از پاسداران آموزش ديده و مسلح به فرانسه بود. آنها مي‌خواستند با استفاده از زمين فوتبالي كه در مقابل محل اقامت قرار داشت وارد منطقه شده و به مقر رهبر مقاومت در اورسوراواز حمله كنند. در جهت اجراي اين طرح روز 18دي1361 مجيد كارشناس وابستهٌ فرهنگي سفارت رژيم در فرانسه به‌همراه محمد سليماني از اعضاي انجمن اسلامي فرانسه براي شناسايي منطقه با دوربين فيلمبرداري به اورسوراواز مي‌آيند كه مورد شناسايي مأموران فرانسوي قرار گرفته و طرح آنها لو مي‌رود.
یکی دیگر از طرحهای اطلاعات سپاه اعزام یک گروه ضربت 14نفره از پاسداران آموزش دیده و مسلح به فرانسه بود. آنها می‌خواستند با استفاده از زمین فوتبالی که در مقابل محل اقامت قرار داشت وارد منطقه شده و به مقر رهبر مقاومت در اورسوراواز حمله کنند. در جهت اجرای این طرح روز 18دی1361 مجید کارشناس وابستهٌ فرهنگی سفارت رژیم در فرانسه به‌همراه محمد سلیمانی از اعضای انجمن اسلامی فرانسه برای شناسایی منطقه با دوربین فیلمبرداری به اورسوراواز می‌آیند که مورد شناسایی مأموران فرانسوی قرار گرفته و طرح آنها لو می‌رود.


6- استفاده از مزودران خارجي براي شناسايي
6- استفاده از مزودران خارجی برای شناسایی


 زماني كه بيشتر طرحهاي اطلاعات سپاه امكان تحقق پيدا نكرد جمهوری اسلامی به اين فكر افتاد كه از مزدوران خارجي براي اجراي اين توطئه استفاده كند. روز 21اسفند1362 امام جمعهٌ مراكشي‌الاصل مسجدي در اطراف شهر ليل براي شناسايي به منطقهٌ اورسوراواز رفت كه در حال عكسبرداري با دوربين عكاسي تله‌دار، مورد شناسايي پليس قرار گرفت و نتوانستند طرح را ادامه دهند.
 زمانی که بیشتر طرحهای اطلاعات سپاه امکان تحقق پیدا نکرد جمهوری اسلامی به این فکر افتاد که از مزدوران خارجی برای اجرای این توطئه استفاده کند. روز 21اسفند1362 امام جمعهٌ مراکشی‌الاصل مسجدی در اطراف شهر لیل برای شناسایی به منطقهٌ اورسوراواز رفت که در حال عکسبرداری با دوربین عکاسی تله‌دار، مورد شناسایی پلیس قرار گرفت و نتوانستند طرح را ادامه دهند.


7- كاميون انفجاري
7- کامیون انفجاری


يكي ديگر از طرحهاي اطلاعات سپاه براي اجراي ترور مسعود رجوي به‌كارگيري كاميون انفجاري عليه مقر اقامت وي بود. هدايت‌الله به‌نژاد از ديپلوماتهای جمهوری اسلامی سفارت فرانسه، مأموريت داشت محل را براي عمليات توسط كاميون انفجاري شناسايي كند. وي نتيجهٌ شناسايي خودش را به اطلاعات سپاه گزارش كرد. در اين گزارش آمده است: «بچه‌ها تا حالا خيلي خانهٌ رجوي را چك كرده‌اند ولي راهي براي عمليات با كاميون انفجاري پيدا نكرده‌اند. چون يك ديوار آهني است كه اگر كاميون انفجاري به آنجا بخواهد برود به ديوار خورده و منفجر مي‌شود، به‌دليل وجود حفاظت ژاندارمها و حفاظت خود مجاهدين، نمي‌شود اسلحه وارد آنجا كرد. با بچه‌ها ‌در جمعبندي به راه كارهاي زير رسيديم:
یکی دیگر از طرحهای اطلاعات سپاه برای اجرای ترور مسعود رجوی به‌کارگیری کامیون انفجاری علیه مقر اقامت وی بود. هدایت‌الله به‌نژاد از دیپلوماتهای جمهوری اسلامی سفارت فرانسه، مأموریت داشت محل را برای عملیات توسط کامیون انفجاری شناسایی کند. وی نتیجهٌ شناسایی خودش را به اطلاعات سپاه گزارش کرد. در این گزارش آمده است: «بچه‌ها تا حالا خیلی خانهٌ رجوی را چک کرده‌اند ولی راهی برای عملیات با کامیون انفجاری پیدا نکرده‌اند. چون یک دیوار آهنی است که اگر کامیون انفجاری به آنجا بخواهد برود به دیوار خورده و منفجر می‌شود، به‌دلیل وجود حفاظت ژاندارمها و حفاظت خود مجاهدین، نمی‌شود اسلحه وارد آنجا کرد. با بچه‌ها در جمعبندی به راه کارهای زیر رسیدیم:


راه‌كار1: با محمل خبرنگاري به محل اقامت رجوي رفته و عمل خود را انجام دهيم.
راه‌کار1: با محمل خبرنگاری به محل اقامت رجوی رفته و عمل خود را انجام دهیم.


راه‌كار2: يك نفر در آن‌جا داشته باشيم، يعني فردي در داخل مجاهدين نفوذ دهيم.
راه‌کار2: یک نفر در آن‌جا داشته باشیم، یعنی فردی در داخل مجاهدین نفوذ دهیم.


راه‌كار3: با هلي‌كوپتر و هواپيما آن‌جا را از بالا بزنيم.»  
راه‌کار3: با هلی‌کوپتر و هواپیما آن‌جا را از بالا بزنیم.»  


8- استفاده از پوشش خبرنگاري
8- استفاده از پوشش خبرنگاری


اطلاعات سپاه به‌دنبال شكست طرح كاميون انفجاري تلاش كرد تا طرح خود را از طريق فرستادن تروريستها و جاسوسانش در لباس خبرنگاري به اجرا در بياورد.
اطلاعات سپاه به‌دنبال شکست طرح کامیون انفجاری تلاش کرد تا طرح خود را از طریق فرستادن تروریستها و جاسوسانش در لباس خبرنگاری به اجرا در بیاورد.


الف. اطلاعات سپاه به شفيع آقا‌محمديان مسئول انجمن اسلامي فرانسه مأموريت داد كه با استفاده از پوش خبرنگاري به محل اقامت مسعود رجوي برود و جواب سئوالات زير را تهيه كند:
الف. اطلاعات سپاه به شفیع آقامحمدیان مسئول انجمن اسلامی فرانسه مأموریت داد که با استفاده از پوش خبرنگاری به محل اقامت مسعود رجوی برود و جواب سئوالات زیر را تهیه کند:


-وضعيت دروني محل اقامت  
-وضعیت درونی محل اقامت  


-ملاقاتها و جلسات عمومي مسعود رجوي و تاريخ و محل آن
-ملاقاتها و جلسات عمومی مسعود رجوی و تاریخ و محل آن


-ترددهاي مسعود رجوي به پاريس
-ترددهای مسعود رجوی به پاریس


-مسافرتهاي مسعود رجوي به كشورهاي ديگر
-مسافرتهای مسعود رجوی به کشورهای دیگر


ب. به عباسعلي رجبي از مسئولين اتحاديهٌ انجمنهاي اسلامي در اروپا، وابسته به تيمهاي عملياتي سپاه، كه در آلمان مستقر بود، مأموريت داده شد كه «ارتباط با خبرنگاران جهت خريدن آنها» با هدف كسب «اطلاعات از وضعيت دروني محل اقامت رجوي» برقرار كند.  
ب. به عباسعلی رجبی از مسئولین اتحادیهٌ انجمنهای اسلامی در اروپا، وابسته به تیمهای عملیاتی سپاه، که در آلمان مستقر بود، مأموریت داده شد که «ارتباط با خبرنگاران جهت خریدن آنها» با هدف کسب «اطلاعات از وضعیت درونی محل اقامت رجوی» برقرار کند.  


9. اعزام تيمهاي عملياتي به اروپا و لورفتن آنها
9. اعزام تیمهای عملیاتی به اروپا و لورفتن آنها


 اطلاعات سپاه در آذر‌ماه1363 سه تيم ويژهٌ عملياتي را به هامبورگ، لندن و پاريس به منظور ترور مسعود رجوي روانه كرد. دو تيم لندن و هامبورگ به‌عنوان پشتيبان و تيم پاريس به‌عنوان عمل‌كننده بودند. فرمانده تيم پاريس عميدالدين فهري نام داشت. وي پس از مدتها تلاش براي شناسايي محل اقامت موفقيتي به‌دست نياورد. از آن‌جايي كه احتمال لو‌رفتن طرح وجود داشت، تروريستها از طريق دمشق به ايران برگشتند.<ref>چند سال بعد طي مصاحبه‌يي یکی از افراد خارجی تیم‌های ترور وابسته به سپاه از فرانسه گفت كه اگر رئيس جمهور فرانسه را هم بخواهد، مي‌تواند كت بسته تحويل رژيم بدهد، اما دسترسي به رجوي امكان‌پذير نيست.</ref>
 اطلاعات سپاه در آذرماه1363 سه تیم ویژهٌ عملیاتی را به هامبورگ، لندن و پاریس به منظور ترور مسعود رجوی روانه کرد. دو تیم لندن و هامبورگ به‌عنوان پشتیبان و تیم پاریس به‌عنوان عمل‌کننده بودند. فرمانده تیم پاریس عمیدالدین فهری نام داشت. وی پس از مدتها تلاش برای شناسایی محل اقامت موفقیتی به‌دست نیاورد. از آن‌جایی که احتمال لورفتن طرح وجود داشت، تروریستها از طریق دمشق به ایران برگشتند.<ref>چند سال بعد طی مصاحبه‌یی یکی از افراد خارجی تیم‌های ترور وابسته به سپاه از فرانسه گفت که اگر رئیس جمهور فرانسه را هم بخواهد، می‌تواند کت بسته تحویل رژیم بدهد، اما دسترسی به رجوی امکان‌پذیر نیست.</ref>


===== واحدهای برون مرزی سپاه =====
===== واحدهای برون مرزی سپاه =====
همزمان تغييراتي در اطلاعات سپاه داده شد. بخش عمدهٌ دستگاه بازجويي و شكنجه و واحدهاي عمليات شهري اطلاعات سپاه به وزارت اطلاعات ‌منتقل شد و بخش مسئوليت سركوب در داخل كشور تحت عنوان امنيت به وزارت اطلاعات واگذار شد و متقابلاً نقش سپاه پاسداران در جنگ و تروريسم گسترش پيدا كرد. از جمله سپاه لبنان تقويت شد و پاسدار خاكسار فرمانده آن گرديد و «دفتر پشتيباني لبنان» در ستاد مركزي پاسداران در تهران به‌رياست پاسدار حقاني و به‌منظور پشتيباني و تأمين تداركات سپاه لبنان تشكيل شد.  سپاه لبنان در طول اين سالها از نفرات غير‌ايراني براي گروگانگيري، هواپيماربايي، عمليات تروريستي در كشورهاي اروپايي، كشورهاي هم‌جوار ايران به‌ويژه تركيه استفاده مي‌كرد.<ref>نمونه: در سال1364 دبير اول سفارت اردن در تركيه ترور شد، در سال65 علي كنت ايراني همراه عدنان موسي سليماني به‌عنوان متهمين اين ترور دستگير شدند. علي كنت افشا كرد كه رابطش در سفارت رژيم در آنكارا «جواد جوان» كاردار سفارت رژيم در آنكارا است. بعداز دستگيري علي كنت جواد جوان از تركيه فرار كرد. روزنامهٌ حريت 4آذر65 نوشت «رهبر واقعي جهاد اسلامي، رئيس مجلس ايران، رفسنجاني است. علي كنت تروريست ايراني نيز گفت رهبر جهاد اسلامي رفسنجاني است».</ref>
همزمان تغییراتی در اطلاعات سپاه داده شد. بخش عمدهٌ دستگاه بازجویی و شکنجه و واحدهای عملیات شهری اطلاعات سپاه به وزارت اطلاعات منتقل شد و بخش مسئولیت سرکوب در داخل کشور تحت عنوان امنیت به وزارت اطلاعات واگذار شد و متقابلاً نقش سپاه پاسداران در جنگ و تروریسم گسترش پیدا کرد. از جمله سپاه لبنان تقویت شد و پاسدار خاکسار فرمانده آن گردید و «دفتر پشتیبانی لبنان» در ستاد مرکزی پاسداران در تهران به‌ریاست پاسدار حقانی و به‌منظور پشتیبانی و تأمین تدارکات سپاه لبنان تشکیل شد.  سپاه لبنان در طول این سالها از نفرات غیرایرانی برای گروگانگیری، هواپیماربایی، عملیات تروریستی در کشورهای اروپایی، کشورهای هم‌جوار ایران به‌ویژه ترکیه استفاده می‌کرد.<ref>نمونه: در سال1364 دبیر اول سفارت اردن در ترکیه ترور شد، در سال65 علی کنت ایرانی همراه عدنان موسی سلیمانی به‌عنوان متهمین این ترور دستگیر شدند. علی کنت افشا کرد که رابطش در سفارت رژیم در آنکارا «جواد جوان» کاردار سفارت رژیم در آنکارا است. بعداز دستگیری علی کنت جواد جوان از ترکیه فرار کرد. روزنامهٌ حریت 4آذر65 نوشت «رهبر واقعی جهاد اسلامی، رئیس مجلس ایران، رفسنجانی است. علی کنت تروریست ایرانی نیز گفت رهبر جهاد اسلامی رفسنجانی است».</ref>


===== قرارگاههاي تروريستي سپاه =====
===== قرارگاههای تروریستی سپاه =====
معاونت اطلاعات سپاه در ساختار جديد سپاه، براي  فعاليتهاي اطلاعاتي و عملياتي در كشورهاي همجوار قرارگاههاي زير را به‌وجود آورد: قرارگاه رمضان: به‌منظور فعاليتهاي اطلاعاتي و تروريستي تشكيل شد. فرمانده آن ابتدا پاسدار باقر ذوالقدر (قائم مقام كنوني سپاه) و بعداز آن پاسدار جعفري صحرارودي شد. صحرارودي همان كسي است كه قاسملو را سر ميز مذاكره در وين به‌قتل رساند و در حال حاضر نيز سرتيپ پاسدار احمد فروزنده است. قرارگاه انصار: در شرق كشور به‌ويژه روي افغانستان و پاكستان متمركز است. اين قرارگاه با همكاري وزارت اطلاعات، به 13پايگاه مجاهدين در شهرهاي كويته و كراچي در17تير1366 با استفاده از آر.پي.جي، نارنجك و مسلسل حمله كرد و  در نتيجه سه تن از مجاهدين به‌شهادت رسيده و دست كم 33نفر مجروح شدند. قرارگاه انصار از ابتدا در امور مربوط به افغانستان و پاكستان فعال بوده است و در حال حاضر نيز قرارگاه مركزي آن در مشهد قرار دارد. قرارگاه بلال: اين قرارگاه در تهران تشكيل شد و مسائل تروريستي را در كشورهاي غير هم‌جوار ايران دنبال مي‌كرد. این قرارگاهها بعدا به تحت فرماندهی نیروی قدس منتقل شدند.
معاونت اطلاعات سپاه در ساختار جدید سپاه، برای  فعالیتهای اطلاعاتی و عملیاتی در کشورهای همجوار قرارگاههای زیر را به‌وجود آورد: قرارگاه رمضان: به‌منظور فعالیتهای اطلاعاتی و تروریستی تشکیل شد. فرمانده آن ابتدا پاسدار باقر ذوالقدر (قائم مقام کنونی سپاه) و بعداز آن پاسدار جعفری صحرارودی شد. صحرارودی همان کسی است که قاسملو را سر میز مذاکره در وین به‌قتل رساند و در حال حاضر نیز سرتیپ پاسدار احمد فروزنده است. قرارگاه انصار: در شرق کشور به‌ویژه روی افغانستان و پاکستان متمرکز است. این قرارگاه با همکاری وزارت اطلاعات، به 13پایگاه مجاهدین در شهرهای کویته و کراچی در17تیر1366 با استفاده از آر.پی.جی، نارنجک و مسلسل حمله کرد و  در نتیجه سه تن از مجاهدین به‌شهادت رسیده و دست کم 33نفر مجروح شدند. قرارگاه انصار از ابتدا در امور مربوط به افغانستان و پاکستان فعال بوده است و در حال حاضر نیز قرارگاه مرکزی آن در مشهد قرار دارد. قرارگاه بلال: این قرارگاه در تهران تشکیل شد و مسائل تروریستی را در کشورهای غیر هم‌جوار ایران دنبال می‌کرد. این قرارگاهها بعدا به تحت فرماندهی نیروی قدس منتقل شدند.


===== نيروي قدس =====
===== نیروی قدس =====
پس از جنگ و بحثهایی که بر سر سرنوشت سپاه بود از جمله تصمیماتی که گرفته شد اضافه کردن بخش پنجمی به سپاه به نام «نیروی قدس» بود. ۴ بخش قبلی عبارت بودند از سه نيروي هوايي، دريايي و زميني و نیروی چهارم «مقاومت بسيج». از آن پس وظايف فعاليتهاي تروريستي و صدور بنيادگرايي به نيروي قدس منتقل شد. فرمانده اول آن پاسدار احمد وحیدی بود. احمد وحيدي براي راه‌اندازي نيروي قدس قديمي‌ترين و مجرب‌ترين كادرهاي اطلاعات سپاه و نيروي قرارگاه رمضان را جدا كرده و به نيروي قدس منتقل نمود. وي هم‌چنين كليه قرارگاههايي كه در سپاه فعاليت برون‌مرزي داشتند را به نيروي قدس منتقل كرد. محسن رضايي فرمانده كل سپاه پاسداران در آن زمان در بارهٌ نيروي قدس در بدو تأسيس گفت هدف ما از ايجاد نيروي قدس تشكيل "ارتش بين‌الملل اسلامي" است. نيروي قدس نمايندگاني در سفارتخانه‌هاي رژيم ملايان كه به حوزهٌ مأموريتش مربوط مي‌شود، مانند عراق،‌سودان، اتريش و آلمان و... دارد. هماهنگي بين نيروي قدس و وزارت اطلاعات در سطح فرمانده قدس با وزير اطلاعات و معاونت اطلاعات قدس با معاونت اطلاعات خارجي وزارت اطلاعات انجام مي‌شود.
پس از جنگ و بحثهایی که بر سر سرنوشت سپاه بود از جمله تصمیماتی که گرفته شد اضافه کردن بخش پنجمی به سپاه به نام «نیروی قدس» بود. ۴ بخش قبلی عبارت بودند از سه نیروی هوایی، دریایی و زمینی و نیروی چهارم «مقاومت بسیج». از آن پس وظایف فعالیتهای تروریستی و صدور بنیادگرایی به نیروی قدس منتقل شد. فرمانده اول آن پاسدار احمد وحیدی بود. احمد وحیدی برای راه‌اندازی نیروی قدس قدیمی‌ترین و مجرب‌ترین کادرهای اطلاعات سپاه و نیروی قرارگاه رمضان را جدا کرده و به نیروی قدس منتقل نمود. وی هم‌چنین کلیه قرارگاههایی که در سپاه فعالیت برون‌مرزی داشتند را به نیروی قدس منتقل کرد. محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران در آن زمان در بارهٌ نیروی قدس در بدو تأسیس گفت هدف ما از ایجاد نیروی قدس تشکیل "ارتش بین‌الملل اسلامی" است. نیروی قدس نمایندگانی در سفارتخانه‌های رژیم ملایان که به حوزهٌ مأموریتش مربوط می‌شود، مانند عراق،سودان، اتریش و آلمان و... دارد. هماهنگی بین نیروی قدس و وزارت اطلاعات در سطح فرمانده قدس با وزیر اطلاعات و معاونت اطلاعات قدس با معاونت اطلاعات خارجی وزارت اطلاعات انجام می‌شود.


====== فرماندهی نیروی قدس ======
====== فرماندهی نیروی قدس ======
نيروي قدس تحت كنترل خامنه‌اي و مجري تصميمهاي اوست. این امر تحت نظارت ستاد فرماندهي كل نيروهاي مسلح انجام مي‌شود.‌ رئيس اين ستاد سرلشكر پاسدار حسن فيروزآبادي است كه مستقيماً‌ تحت امر ولي فقيه مي‌باشد. مأموريتهاي نيروي قدس توسط فرماندهي كل سپاه پاسداران ابلاغ مي‌شود. فرمانده كنوني نيروي قدس سرتيپ پاسدار قاسم سليماني و معاون او سرتيپ پاسدار ربيعي است. پاسدار ربيعي رئيس ستاد نيرو نيز مي‌باشد.‌وي هماهنگيهاي نزديكي با وزارت اطلاعات دارد و در مهمترين جلسات نيز شركت مي‌كند.
نیروی قدس تحت کنترل خامنه‌ای و مجری تصمیمهای اوست. این امر تحت نظارت ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح انجام می‌شود. رئیس این ستاد سرلشکر پاسدار حسن فیروزآبادی است که مستقیماً تحت امر ولی فقیه می‌باشد. مأموریتهای نیروی قدس توسط فرماندهی کل سپاه پاسداران ابلاغ می‌شود. فرمانده کنونی نیروی قدس سرتیپ پاسدار قاسم سلیمانی و معاون او سرتیپ پاسدار ربیعی است. پاسدار ربیعی رئیس ستاد نیرو نیز می‌باشد.وی هماهنگیهای نزدیکی با وزارت اطلاعات دارد و در مهمترین جلسات نیز شرکت می‌کند.


====== هدفها و مأموريتهای نیروی قدس ======
====== هدفها و مأموریتهای نیروی قدس ======
الف - تبليغ و هدايت جريانات قشري در كشورهاي مختلف و به‌خصوص كشورهاي اسلامي
الف - تبلیغ و هدایت جریانات قشری در کشورهای مختلف و به‌خصوص کشورهای اسلامی


ب - جذب، آموزش و سازمان دادن و لجستيك «هواداران انقلاب اسلامي» و جنبشهاي «اسلامي» و گروههاي موسوم به حزب‌الله در خارج ايران<ref>معاونت آموزش اين نيرو مسئوليت آموزش سياسي - ايدئولوژيك، نظامي و هم‌چنين سازماندهي در تيمهاي ترور را به‌عهده دارد. به‌همين خاطر از ابتداي تأسيس نيروي قدس معاونت آموزش يكي از جدي‌ترين و فعالترين بخشهاي اين نيرو بوده است. معاونت آموزشي سپاه قدس علاوه بر نقاط مختلف ايران، مراكز آموزشي خود را در بسياري از كشورهاي خارجي از جمله سودان، لبنان و بوسني راه‌اندازي كرده  است. نيروي قدس و وزارت اطلاعات در هماهنگي با وزارت خارجه ترتيباتي مي‌دهند تا افراد عضوگيري شده به‌طور مخفيانه به ايران وارد و خارج شوند. بسياري از آنها از طريق كشورهاي واسط و با پاسپورتهايي كه ايران در اختيار آنها قرار مي‌دهد وارد ايران مي‌شوند. اين افراد با همين پاسپورت به كشور واسط باز مي‌گردند و از آنجا با پاسپورتهاي ديگر به مقصد مورد نظر خود حركت مي‌كنند. از اواخر سال74 جمهوری اسلامی به منظور اين‌كه امكان آموزش تعداد بيشتري از اين افراد را فراهم كند و همين‌طور از لو رفتن اين نفرات در جريان رفت و آمد به ايران جلوگيري كند، به تربيت مربياني پرداخت كه بتوانند آموزشهاي لازم را در مراكزي كه جمهوری اسلامی در كشورهاي ديگر از جمله لبنان، بوسني و سودان راه انداخته است، منتقل كنند.</ref>
ب - جذب، آموزش و سازمان دادن و لجستیک «هواداران انقلاب اسلامی» و جنبشهای «اسلامی» و گروههای موسوم به حزب‌الله در خارج ایران<ref>معاونت آموزش این نیرو مسئولیت آموزش سیاسی - ایدئولوژیک، نظامی و هم‌چنین سازماندهی در تیمهای ترور را به‌عهده دارد. به‌همین خاطر از ابتدای تأسیس نیروی قدس معاونت آموزش یکی از جدی‌ترین و فعالترین بخشهای این نیرو بوده است. معاونت آموزشی سپاه قدس علاوه بر نقاط مختلف ایران، مراکز آموزشی خود را در بسیاری از کشورهای خارجی از جمله سودان، لبنان و بوسنی راه‌اندازی کرده  است. نیروی قدس و وزارت اطلاعات در هماهنگی با وزارت خارجه ترتیباتی می‌دهند تا افراد عضوگیری شده به‌طور مخفیانه به ایران وارد و خارج شوند. بسیاری از آنها از طریق کشورهای واسط و با پاسپورتهایی که ایران در اختیار آنها قرار می‌دهد وارد ایران می‌شوند. این افراد با همین پاسپورت به کشور واسط باز می‌گردند و از آنجا با پاسپورتهای دیگر به مقصد مورد نظر خود حرکت می‌کنند. از اواخر سال74 جمهوری اسلامی به منظور این‌که امکان آموزش تعداد بیشتری از این افراد را فراهم کند و همین‌طور از لو رفتن این نفرات در جریان رفت و آمد به ایران جلوگیری کند، به تربیت مربیانی پرداخت که بتوانند آموزشهای لازم را در مراکزی که جمهوری اسلامی در کشورهای دیگر از جمله لبنان، بوسنی و سودان راه انداخته است، منتقل کنند.</ref>


ج- كسب اطلاعات و به‌ويژه اطلاعات نظامي و استراتژيك
ج- کسب اطلاعات و به‌ویژه اطلاعات نظامی و استراتژیک


د- ترور مخالفان نظام و نويسندگان و ناشران و سياستمداراني كه با رژيم آخوندي ضديت دارند، با همكاري وزارت اطلاعات
د- ترور مخالفان نظام و نویسندگان و ناشران و سیاستمدارانی که با رژیم آخوندی ضدیت دارند، با همکاری وزارت اطلاعات


ه- تشكيل «سپاه» انقلاب اسلامي در كشورهاي مختلف مانند سپاه 9بدر براي عراق و سپاه بوسني و سپاه تركيه (سپاه پنجم) و سپاه لبنان (سپاه هفتم)و سپاه آفريقا و سپاه سودان و...
ه- تشکیل «سپاه» انقلاب اسلامی در کشورهای مختلف مانند سپاه 9بدر برای عراق و سپاه بوسنی و سپاه ترکیه (سپاه پنجم) و سپاه لبنان (سپاه هفتم) و سپاه آفریقا و سپاه سودان و...


====== ستاد و قرارگاههاي نيروي قدس ======
====== ستاد و قرارگاههای نیروی قدس ======
ستاد نيروي قدس در تهران در پادگان كاظمي در نزديكي ستاد مشترك سپاه واقع است.
ستاد نیروی قدس در تهران در پادگان کاظمی در نزدیکی ستاد مشترک سپاه واقع است.


نيروي قدس داراي 4قرارگاه فرماندهي اصلي در مناطق مرزي است كه فعاليتهاي اطلاعاتي و عملياتي آن را در مناطق مختلف مرزي ايران با كشورهاي همسايه هدايت مي‌كنند:
نیروی قدس دارای 4قرارگاه فرماندهی اصلی در مناطق مرزی است که فعالیتهای اطلاعاتی و عملیاتی آن را در مناطق مختلف مرزی ایران با کشورهای همسایه هدایت می‌کنند:


1)'''سپاه يكم''' قرارگاه فرماندهي براي عراق - قرارگاه رمضان به فرماندهي سرتيپ پاسدار احمد فروزنده براي عراق كه ستاد فرماندهي آن در تهران و داراي سه قرارگاه در استانهاي همجوار با عراق است:
1) '''سپاه یکم''' قرارگاه فرماندهی برای عراق - قرارگاه رمضان به فرماندهی سرتیپ پاسدار احمد فروزنده برای عراق که ستاد فرماندهی آن در تهران و دارای سه قرارگاه در استانهای همجوار با عراق است:


قرارگاه نصر در شمال (نقده) به فرماندهي سرتيپ پاسدار محمود فرهادي
قرارگاه نصر در شمال (نقده) به فرماندهی سرتیپ پاسدار محمود فرهادی


قرارگاه ظفر در غرب (كرمانشاه) به فرماندهي سرتيپ پاسدار عبيداوي
قرارگاه ظفر در غرب (کرمانشاه) به فرماندهی سرتیپ پاسدار عبیداوی


قرارگاه فجر در جنوب (اهواز) به فرماندهي سرتيپ پاسدار عبدالرضا بيات
قرارگاه فجر در جنوب (اهواز) به فرماندهی سرتیپ پاسدار عبدالرضا بیات


2)'''سپاه دوم''' قرارگاه فرماندهي براي پاكستان قرارگاه «نبي‌اكرم» در زاهدان به فرماندهي سرتيپ پاسدار شيباني
2) '''سپاه دوم''' قرارگاه فرماندهی برای پاکستان قرارگاه «نبی‌اکرم» در زاهدان به فرماندهی سرتیپ پاسدار شیبانی


3)'''سپاه سوم''' قرارگاه فرماندهي براي تركيه و آذربايجان - قرارگاه «حمزه» در اروميه. اين قرارگاه برقراري ارتباط با گروههاي كرد مخالف تركيه و هم‌چنين سركوب اكراد در داخل ايران و اقدام به عمليات تروريستي برعليه گروههاي كرد ايراني در داخل عراق را هم برعهده دارد. هم‌چنين ارتباط با كشورهاي آذربايجان. قرارگاههاي فعلي و تاكتيكي آن در استان اردبيل و تبريز واقع شده است.
3) '''سپاه سوم''' قرارگاه فرماندهی برای ترکیه و آذربایجان - قرارگاه «حمزه» در ارومیه. این قرارگاه برقراری ارتباط با گروههای کرد مخالف ترکیه و هم‌چنین سرکوب اکراد در داخل ایران و اقدام به عملیات تروریستی برعلیه گروههای کرد ایرانی در داخل عراق را هم برعهده دارد. هم‌چنین ارتباط با کشورهای آذربایجان. قرارگاههای فعلی و تاکتیکی آن در استان اردبیل و تبریز واقع شده است.


4)'''سپاه جهارم''' قرارگاه فرماندهي براي افغانستان و آسياي ميانه - قرارگاه «انصار» در مشهد.‌ اين قرارگاه در شهرهاي زابل، ميرجاوه، بيرجند و تايباد داراي قرارگاههاي تابعه مي‌باشد. پاسداران در افغانستان تحت فرماندهي اين قرارگاه مي‌باشند.
4) '''سپاه جهارم''' قرارگاه فرماندهی برای افغانستان و آسیای میانه - قرارگاه «انصار» در مشهد. این قرارگاه در شهرهای زابل، میرجاوه، بیرجند و تایباد دارای قرارگاههای تابعه می‌باشد. پاسداران در افغانستان تحت فرماندهی این قرارگاه می‌باشند.


5)'''سپاه پنجم''' قرارگاه فرماندهي براي ترکیه : اجراي عمليات تروريستي ويژه و سازماندهي تيمهاي مخفي تروريستي در داخل تركيه را بر‌عهده دارد.  فرمانده سپاه پنجم حاج منصور است و يك پايگاه در تبريز دارند.<ref>نمونه: سپاه پنجم قدس با همكاري وزارت اطلاعات علي‌اكبر قرباني و زهرا رجبي دو عضو مجاهدین را در ترکیه به قتل رساندند. در جريان محاكمهٌ شماري از تروريستها در تركيه كه در قتل علي‌اكبر قرباني و تعدادي از روزنامه‌نگاران و مقامات سياسي در تركيه، مسئوليت داشتند نقش سپاه قدس، وزارت اطلاعات و ديپلوماتهای جمهوری اسلامی در آنكارا و استانبول افشا شد. يكي از تروريستهاي دستگير شده نجمي اسلان اعتراف كرد كه به‌وسيله نمايندگي فرهنگي سفارت جمهوری اسلامی در آنكار به ايران رفته و در آن‌جا آموزش نظامي ديده است. يكي از تروريستها كه در ربودن علي‌اكبر قرباني شركت داشت به‌نام «شكر» بعداز دستگيري اعتراف كرد پس از ترور چتين امج (روزنامه‌نگار ترك كه در تاريخ16 اسفند 1368 در حين پياده شدن از اتومبيل ترور شد) به ايران فرار كردم و سپس با پاسپورت ديپلوماتيك دوبار ديگر به تركيه آمدم.</ref>
5) '''سپاه پنجم''' قرارگاه فرماندهی برای ترکیه : اجرای عملیات تروریستی ویژه و سازماندهی تیمهای مخفی تروریستی در داخل ترکیه را برعهده دارد.  فرمانده سپاه پنجم حاج منصور است و یک پایگاه در تبریز دارند.<ref>نمونه: سپاه پنجم قدس با همکاری وزارت اطلاعات علی‌اکبر قربانی و زهرا رجبی دو عضو مجاهدین را در ترکیه به قتل رساندند. در جریان محاکمهٌ شماری از تروریستها در ترکیه که در قتل علی‌اکبر قربانی و تعدادی از روزنامه‌نگاران و مقامات سیاسی در ترکیه، مسئولیت داشتند نقش سپاه قدس، وزارت اطلاعات و دیپلوماتهای جمهوری اسلامی در آنکارا و استانبول افشا شد. یکی از تروریستهای دستگیر شده نجمی اسلان اعتراف کرد که به‌وسیله نمایندگی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی در آنکار به ایران رفته و در آن‌جا آموزش نظامی دیده است. یکی از تروریستها که در ربودن علی‌اکبر قربانی شرکت داشت به‌نام «شکر» بعداز دستگیری اعتراف کرد پس از ترور چتین امج (روزنامه‌نگار ترک که در تاریخ16 اسفند 1368 در حین پیاده شدن از اتومبیل ترور شد) به ایران فرار کردم و سپس با پاسپورت دیپلوماتیک دوبار دیگر به ترکیه آمدم.</ref>


6)'''سپاه ششم''' قرارگاه فرماندهي براي خلیج فارس : مأموريت صدور تروريسم و براندازي در امارات و حوزهٌ خليج فارس را به‌عهده دارد. فرمانده اين سپاه شيرازي است. قبل از شيرازي سرتيپ پاسدار احمد شريفي، فرماندهٌ سپاه ششم بود. كه از ابتداي تأسيس نيروي قدس اين سمت را بر‌عهده داشت. اين نيرو به فرماندهي پاسدار شريفي نقش فعالي در ''درگيريهاي داخلي بحرين'' در سال72 داشت. وي در ''انفجار خُبَر'' در عربستان نقش جدي داشت.<ref>خانم سروناز چيت‌ساز، نمايندهٌ شوراي‌ملي مقاومت در آمريكا، در سال1376 طي يك كنفرانس مطبوعاتي نقش پاسدار شريفي در انفجار خبر را افشا کرد. بعداز اين افشاگري بود كه جمهوری اسلامی مأموريت او را عوض كرد.</ref>  پاسدار احمد شريفي در حال حاضر در دانشگاه بيت‌المقدس نيروي قدس در قم مستقر است.
6) '''سپاه ششم''' قرارگاه فرماندهی برای خلیج فارس : مأموریت صدور تروریسم و براندازی در امارات و حوزهٌ خلیج فارس را به‌عهده دارد. فرمانده این سپاه شیرازی است. قبل از شیرازی سرتیپ پاسدار احمد شریفی، فرماندهٌ سپاه ششم بود. که از ابتدای تأسیس نیروی قدس این سمت را برعهده داشت. این نیرو به فرماندهی پاسدار شریفی نقش فعالی در ''درگیریهای داخلی بحرین'' در سال72 داشت. وی در ''انفجار خُبَر'' در عربستان نقش جدی داشت.<ref>خانم سروناز چیت‌ساز، نمایندهٌ شورای‌ملی مقاومت در آمریکا، در سال1376 طی یک کنفرانس مطبوعاتی نقش پاسدار شریفی در انفجار خبر را افشا کرد. بعداز این افشاگری بود که جمهوری اسلامی مأموریت او را عوض کرد.</ref>  پاسدار احمد شریفی در حال حاضر در دانشگاه بیت‌المقدس نیروی قدس در قم مستقر است.


7)'''سپاه هفتم''' قرارگاه فرماندهي براي لبنان : همان سپاه لبنان است كه قبل از تشكيل نيروي قدس در اين كشور حضور داشت و پس از تشكيل نيروي قدس تحت فرماندهي اين نيرو قرار گرفت...<ref>سپاه پاسداران در لبنان پس از عراق، لبنان يكي از اصليترين كشورهاي اسلامي و عربي است كه همواره كانديداي مهمي براي گسترش و تروريسم مد نظر جمهوری اسلامی  بوده است. يكي از حوزه‌هاي فعاليت اطلاعات سپاه پاسداران از ابتدا، لبنان بود. جنگ داخلي لبنان و عدم وجود يك حكومت مركزي مقتدر، زمينهٌ مساعدي براي این دخالتها فراهم مي‌كرد.  
7) '''سپاه هفتم''' قرارگاه فرماندهی برای لبنان : همان سپاه لبنان است که قبل از تشکیل نیروی قدس در این کشور حضور داشت و پس از تشکیل نیروی قدس تحت فرماندهی این نیرو قرار گرفت...<ref>سپاه پاسداران در لبنان پس از عراق، لبنان یکی از اصلیترین کشورهای اسلامی و عربی است که همواره کاندیدای مهمی برای گسترش و تروریسم مد نظر جمهوری اسلامی  بوده است. یکی از حوزه‌های فعالیت اطلاعات سپاه پاسداران از ابتدا، لبنان بود. جنگ داخلی لبنان و عدم وجود یک حکومت مرکزی مقتدر، زمینهٌ مساعدی برای این دخالتها فراهم می‌کرد.  
در تاريخ 16خرداد سال61 به‌دستور شخص خميني با شعار و با هدف برقراري جمهوري اسلامي در لبنان، يك تيپ  سپاه پاسداران به‌نام «تيپ (ضد) محمد رسول‌الله» به فرماندهي پاسدار حسين مصلح كه تحت نظر اطلاعات سپاه كار مي‌كرد به لبنان اعزام نمود.  
در تاریخ 16خرداد سال61 به‌دستور شخص خمینی با شعار و با هدف برقراری جمهوری اسلامی در لبنان، یک تیپ  سپاه پاسداران به‌نام «تیپ (ضد) محمد رسول‌الله» به فرماندهی پاسدار حسین مصلح که تحت نظر اطلاعات سپاه کار می‌کرد به لبنان اعزام نمود.  
انفجارهاي پياپي در لبنان، از جمله انفجار سفارت آمريكا و مقر تفنگدارهاي دريايي اين كشور و انفجار مقر فرانسويها در لبنان، گروگانگيري و به‌قتل رساندن اتباع خارجي در اين كشور اكثراً توسط همين تيپ انجام شده است. پاسدار مصلح شخصاً فرماندهي انفجار مقر تفنگداران آمريكايي در بيروت در سال1983را بر‌عهده داشت.
انفجارهای پیاپی در لبنان، از جمله انفجار سفارت آمریکا و مقر تفنگدارهای دریایی این کشور و انفجار مقر فرانسویها در لبنان، گروگانگیری و به‌قتل رساندن اتباع خارجی در این کشور اکثراً توسط همین تیپ انجام شده است. پاسدار مصلح شخصاً فرماندهی انفجار مقر تفنگداران آمریکایی در بیروت در سال1983را برعهده داشت.
</ref>
</ref>


8)'''سپاه هشتم''' قرارگاه فرماندهي براي آفريقا :‌حوزهٌ مأموريت اين سپاه كشورهاي آفريقايي مانند الجزاير،‌تونس، سودان و...‌مي‌باشد. اين سپاه نقش فعالي در سودان دارد و براساس گزارشهاي موجود پايگاههايي در سودان جهت آموزش ايجاد كرده تا از اين طريق پايگاهي براي فعاليتهايش در كشورهاي حول‌وحوش و به‌ويژه مصر تدارك ببيند. فرماندهي سپاه هشتم صراف و معاونش افقهي مي‌باشد.
8) '''سپاه هشتم''' قرارگاه فرماندهی برای آفریقا :حوزهٌ مأموریت این سپاه کشورهای آفریقایی مانند الجزایر،تونس، سودان و...می‌باشد. این سپاه نقش فعالی در سودان دارد و براساس گزارشهای موجود پایگاههایی در سودان جهت آموزش ایجاد کرده تا از این طریق پایگاهی برای فعالیتهایش در کشورهای حول‌وحوش و به‌ویژه مصر تدارک ببیند. فرماندهی سپاه هشتم صراف و معاونش افقهی می‌باشد.


9)'''سپاه نهم''' قرارگاه فرماندهي براي سپاه اروپا و آمريكا : سپاه نهم در آلمان و اتريش فعاليت زيادي دارد و در صدد جذب مسلمانان ترك و اعراب در آلمان است و از اين حيث توجه ويژه‌يي به مسجد بزرگ هامبورگ دارد.فرمانده سپاه نهم ناهيديان است. این سپاه مأموريتهاي كشورهاي شرق آسيا را هم بر‌عهده دارد.   
9) '''سپاه نهم''' قرارگاه فرماندهی برای سپاه اروپا و آمریکا : سپاه نهم در آلمان و اتریش فعالیت زیادی دارد و در صدد جذب مسلمانان ترک و اعراب در آلمان است و از این حیث توجه ویژه‌یی به مسجد بزرگ هامبورگ دارد.فرمانده سپاه نهم ناهیدیان است. این سپاه مأموریتهای کشورهای شرق آسیا را هم برعهده دارد.   


10)'''سپاه بوسني''': سپاه بوسني به‌دليل اين‌كه مي‌تواند سكوي پرش رژيم به اروپا باشد از جايگاه خاصي برخوردار است فرمانده اين سپاه سرتيپ پاسدار "شمس" معاون سابق آموزش نيروي قدس مي باشد.
10) '''سپاه بوسنی''': سپاه بوسنی به‌دلیل این‌که می‌تواند سکوی پرش رژیم به اروپا باشد از جایگاه خاصی برخوردار است فرمانده این سپاه سرتیپ پاسدار "شمس" معاون سابق آموزش نیروی قدس می باشد.


11)'''پايگاه اطلاعاتي آذربايجان''': اين پايگاه در خرداد1372 در شهر ماكو در مرز جمهوري آذربايجان تشكيل شده و فرماندهي آن بر‌عهده سرتيپ پاسدار بوياغچي است. اين پايگاه يك پادگان در مرز ايران و آذربايجان و ارمنستان ايجاد كرده است.
11) '''پایگاه اطلاعاتی آذربایجان''': این پایگاه در خرداد1372 در شهر ماکو در مرز جمهوری آذربایجان تشکیل شده و فرماندهی آن برعهده سرتیپ پاسدار بویاغچی است. این پایگاه یک پادگان در مرز ایران و آذربایجان و ارمنستان ایجاد کرده است.


12)'''تيپ «مالك اشتر»''': اين تيپ يك تيپ مستقل تحت امر نيروي قدس مي‌باشد كه در سالهاي جنگ با عراق تحت‌امر قرارگاه رمضان بود و به‌خاطر عملياتي كه در داخل عراق انجام ‌داد، بعد‌از تشكيل نيروي قدس به آن نيرو منتقل شد و مقر آن استان مازندران است. فرمانده تيپ مالك اشتر سرتيپ پاسدارحسني‌نيا است و 2گردان آن در لبنان به‌سر مي‌برند.
12) '''تیپ «مالک اشتر»''': این تیپ یک تیپ مستقل تحت امر نیروی قدس می‌باشد که در سالهای جنگ با عراق تحت‌امر قرارگاه رمضان بود و به‌خاطر عملیاتی که در داخل عراق انجام داد، بعداز تشکیل نیروی قدس به آن نیرو منتقل شد و مقر آن استان مازندران است. فرمانده تیپ مالک اشتر سرتیپ پاسدارحسنی‌نیا است و 2گردان آن در لبنان به‌سر می‌برند.


'''مراکز آموزشی نیروی قدس'''<ref>يكي از وظايف ارگانهایی که در پیشبرد تروریسم جمهوری اسلامی عمل می‌کنند، جذب و انتخاب نيروهايي است كه پس از آموزشهاي مقدماتي و كنترل اوليه امنيتي به نيروي قدس و يا وزارت اطلاعات تحويل مي‌شوند. نيروي قدس و وزارت اطلاعات در هماهنگي با وزارت خارجه ترتيباتي مي‌دهند تا افراد عضوگيري شده به‌طور مخفيانه به ايران وارد و خارج شوند. بسياري از آنها از طريق كشورهاي واسط و با پاسپورتهايي كه ايران در اختيار آنها قرار مي‌دهد وارد ايران مي‌شوند. اين افراد با همين پاسپورت به كشور واسط باز مي‌گردند و از آنجا با پاسپورتهاي ديگر به مقصد مورد نظر خود حركت مي‌كنند</ref>
'''مراکز آموزشی نیروی قدس'''<ref>یکی از وظایف ارگانهایی که در پیشبرد تروریسم جمهوری اسلامی عمل می‌کنند، جذب و انتخاب نیروهایی است که پس از آموزشهای مقدماتی و کنترل اولیه امنیتی به نیروی قدس و یا وزارت اطلاعات تحویل می‌شوند. نیروی قدس و وزارت اطلاعات در هماهنگی با وزارت خارجه ترتیباتی می‌دهند تا افراد عضوگیری شده به‌طور مخفیانه به ایران وارد و خارج شوند. بسیاری از آنها از طریق کشورهای واسط و با پاسپورتهایی که ایران در اختیار آنها قرار می‌دهد وارد ایران می‌شوند. این افراد با همین پاسپورت به کشور واسط باز می‌گردند و از آنجا با پاسپورتهای دیگر به مقصد مورد نظر خود حرکت می‌کنند</ref>


-پادگان آموزشي امام‌علي در تهران ميدان تجريش
-پادگان آموزشی امام‌علی در تهران میدان تجریش


-پادگان با هنر در جادهٌ چالوس، اطراف سد كرج
-پادگان با هنر در جادهٌ چالوس، اطراف سد کرج


- پادگان علي آباد قم در اتوبان تهران - قم
- پادگان علی آباد قم در اتوبان تهران - قم


-پادگان مصطفي خميني در عشرت‌آباد تهران
-پادگان مصطفی خمینی در عشرت‌آباد تهران


- پادگان كريت كمپ در 40كيلومتري جادهٌ اهواز- ماهشهر
- پادگان کریت کمپ در 40کیلومتری جادهٌ اهواز- ماهشهر


-پادگان فاتح غني‌حسيني بين تهران و قم
-پادگان فاتح غنی‌حسینی بین تهران و قم


- پادگان غيور اصلي در كيلومتر 30 جادهٌ اهواز - خرمشهر
- پادگان غیور اصلی در کیلومتر 30 جادهٌ اهواز - خرمشهر


-پادگان ابوذر در قلعه‌شاهين اهواز
-پادگان ابوذر در قلعه‌شاهین اهواز


-پادگان حزب‌الله در ورامين
-پادگان حزب‌الله در ورامین


-پادگان آموزشي ايذه
-پادگان آموزشی ایذه


-پادگان ‌امير‌المؤمنين در بان‌روشان ايلام
-پادگان امیرالمؤمنین در بان‌روشان ایلام


-پادگان آموزشي كوثر در جادهٌ دزفول- شوشتر
-پادگان آموزشی کوثر در جادهٌ دزفول- شوشتر


-پادگان امام صادق در قم
-پادگان امام صادق در قم


مركز آموزشي لويزان
مرکز آموزشی لویزان


- مركز آموزشي آبيك
- مرکز آموزشی آبیک


-مركز آموزشي درويش در كيلومتر18 جادهٌ اهواز ماهشهر
-مرکز آموزشی درویش در کیلومتر18 جادهٌ اهواز ماهشهر


- مركز آموزش غازان‌چي در سه راهي روانسر - كرمانشاه و كامياران
- مرکز آموزش غازان‌چی در سه راهی روانسر - کرمانشاه و کامیاران


- دانشگاه بيت‌ المقدس قم  
- دانشگاه بیت المقدس قم  


-مدرسه نواب صفوي در اهواز
-مدرسه نواب صفوی در اهواز


- آموزشگاه نهاوند در 45كيلومتري نهاوند<ref>علاوه بر اینها صدها خانهٌ مخفي در تهران و ديگر استانهاي كشور، به‌خصوص در استانهاي مرزي در اختيار دارند كه در آنها تروريستهاي خود را آماده‌سازي مي‌كنند.</ref>
- آموزشگاه نهاوند در 45کیلومتری نهاوند<ref>علاوه بر اینها صدها خانهٌ مخفی در تهران و دیگر استانهای کشور، به‌خصوص در استانهای مرزی در اختیار دارند که در آنها تروریستهای خود را آماده‌سازی می‌کنند.</ref>


دو مركز از مراکز فوق از اهميت بسيار زيادي برخوردار است. پادگان آموزشي ‌امام‌علي در شمال تهران و پادگان باهنر در حوالي سد كرج در شمال غرب تهران.  
دو مرکز از مراکز فوق از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. پادگان آموزشی امام‌علی در شمال تهران و پادگان باهنر در حوالی سد کرج در شمال غرب تهران.  


پادگان آموزشي ‌امام‌علي
پادگان آموزشی امام‌علی


به‌دنبال تشكيل سپاه قدس، معاونت آموزشي اين نيرو در پادگان ‌امام‌علي واقع در تهران - ميدان تجريش انتهاي خيابان البرز كوه (محل لشگر سابق گارد شاه در شمال كاخ سعد‌آباد) مستقر شد.  
به‌دنبال تشکیل سپاه قدس، معاونت آموزشی این نیرو در پادگان امام‌علی واقع در تهران - میدان تجریش انتهای خیابان البرز کوه (محل لشگر سابق گارد شاه در شمال کاخ سعدآباد) مستقر شد.  


اولين فرماندهٌ معاونت آموزشي قدس، سرتيپ پاسدار شمس بود. وي قبل از اين مدتها فرماندهي نيروي 9بدر را به‌عهده داشت. پاسدار سرتيپ عروج، معاون پاسدار شمس، به فرماندهي پادگان آموزشي امام‌علي منصوب شد. عروج قبل از اين سمت، فرماندهٌ سپاه ويژهٌ حفاظت بود كه حفاظت خامنه‌اي را به‌عهده داشت و قبل از آن نيز از فرماندهان سپاه پاسداران در لبنان بود. در سالهاي بعد، پاسدار شمس فرماندهٌ سپاه بوسني شد و پاسدار عروج با حفظ سمت فرماندهي پادگان آموزشي امام‌علي به فرماندهي معاونت آموزش قدس منصوب شد. فرماندهي اين پادگان بعدها به‌عهدهٌ پاسدار نوروزي گذاشته شد. نوذري در سال76 جاي خود را به پاسدار سرتيپ قرباني داد كه تاكنون فرماندهي اين پادگان را به‌عهده دارد. آموزشهاي اين پادگان از نظر نظامي به‌ويژه در زمينهٌ پاراتيزاني و شهري در سطح عالي (ماقبل دوره دافوس) قرار داشت. در اين پادگان علاوه بر كادرهاي سپاه قدس، افراد غير ايراني آموزش مي‌بينند. از جمله مواد آموزشي اين دانشگاه عبارتند از:  
اولین فرماندهٌ معاونت آموزشی قدس، سرتیپ پاسدار شمس بود. وی قبل از این مدتها فرماندهی نیروی 9بدر را به‌عهده داشت. پاسدار سرتیپ عروج، معاون پاسدار شمس، به فرماندهی پادگان آموزشی امام‌علی منصوب شد. عروج قبل از این سمت، فرماندهٌ سپاه ویژهٌ حفاظت بود که حفاظت خامنه‌ای را به‌عهده داشت و قبل از آن نیز از فرماندهان سپاه پاسداران در لبنان بود. در سالهای بعد، پاسدار شمس فرماندهٌ سپاه بوسنی شد و پاسدار عروج با حفظ سمت فرماندهی پادگان آموزشی امام‌علی به فرماندهی معاونت آموزش قدس منصوب شد. فرماندهی این پادگان بعدها به‌عهدهٌ پاسدار نوروزی گذاشته شد. نوذری در سال76 جای خود را به پاسدار سرتیپ قربانی داد که تاکنون فرماندهی این پادگان را به‌عهده دارد. آموزشهای این پادگان از نظر نظامی به‌ویژه در زمینهٌ پاراتیزانی و شهری در سطح عالی (ماقبل دوره دافوس) قرار داشت. در این پادگان علاوه بر کادرهای سپاه قدس، افراد غیر ایرانی آموزش می‌بینند. از جمله مواد آموزشی این دانشگاه عبارتند از:  


آموزشهاي سياسي - ايدئولوژيك، انفجار و تخريب، كار با انواع بمب‌ها، شيوهٌ كارگذاري و نحوهٌ جاسازي آنها، تيراندازي در حين حركت با ماشين و موتور، كار با سلاحهاي مختلف، كمين و ضد‌كمين، تعقيب و مراقبت و بدن‌سازي و جنگ تن به تن.  
آموزشهای سیاسی - ایدئولوژیک، انفجار و تخریب، کار با انواع بمب‌ها، شیوهٌ کارگذاری و نحوهٌ جاسازی آنها، تیراندازی در حین حرکت با ماشین و موتور، کار با سلاحهای مختلف، کمین و ضدکمین، تعقیب و مراقبت و بدن‌سازی و جنگ تن به تن.  


براساس گزارشي در 19مرداد1370 دربارهٌ معاونت آموزش و پايگاه آموزشي امام‌علي، "شمس و عروج معتقدند كه پادگان به‌لحاظ كادر آموزش‌دهنده خودكفا است، مربيهاي بسيار زيادي با تجارب عمليات برون مرزي در اختيار دارند، عروج نيز يكي از اساتيد آموزش‌دهنده است، شمس نيز آموزش مي‌دهد. در حال حاضر يك برنامهٌ عقيدتي براي كادر و مسئولين پادگان كه حدود 20نفر هستند تشكيل شده و قرار است يك دورهٌ آموزش عالي نيز براي 60نفر از عناصر رسمي نيروي قدس تشكيل شود.  
براساس گزارشی در 19مرداد1370 دربارهٌ معاونت آموزش و پایگاه آموزشی امام‌علی، "شمس و عروج معتقدند که پادگان به‌لحاظ کادر آموزش‌دهنده خودکفا است، مربیهای بسیار زیادی با تجارب عملیات برون مرزی در اختیار دارند، عروج نیز یکی از اساتید آموزش‌دهنده است، شمس نیز آموزش می‌دهد. در حال حاضر یک برنامهٌ عقیدتی برای کادر و مسئولین پادگان که حدود 20نفر هستند تشکیل شده و قرار است یک دورهٌ آموزش عالی نیز برای 60نفر از عناصر رسمی نیروی قدس تشکیل شود.  


"در مورد آموزش غير‌ايرانيان نيز" خردادماه1370 يك دورهٌ آموزشي براي غير‌ايرانيان تمام شد، در اين دوره تعداد زيادي از شيعيان كويتي دوره ديدند. بر پايهٌ همين آموزشها بود كه بعداز ترور بختيار دست اندرکاران گفته بودند: "بله، اگر ما اين آموزشهاي اين‌چنيني را تقويت كنيم، اهرمهاي خوبي در سراسر دنيا خواهيم داشت".  
"در مورد آموزش غیرایرانیان نیز" خردادماه1370 یک دورهٌ آموزشی برای غیرایرانیان تمام شد، در این دوره تعداد زیادی از شیعیان کویتی دوره دیدند. بر پایهٌ همین آموزشها بود که بعداز ترور بختیار دست اندرکاران گفته بودند: "بله، اگر ما این آموزشهای این‌چنینی را تقویت کنیم، اهرمهای خوبی در سراسر دنیا خواهیم داشت".  


يكي از فرماندهان سپاه قدس در مورد پادگان آموزشي امام‌علي مي‌گويد:‌«معاونت آموزشي قدس در اين پادگان يك دانشگاه جدي اطلاعات تأسيس كرد كه ابتدا كادرهاي سپاه قدس را آموزش داد و بعدهم نيروهاي مبارز كشورهاي ديگر را ... مبارزيني كه اخيراً در اروپا و ژاپن مترجمين آيات شيطاني و بختيار را ترور كردند تحت فرماندهي عروج در پادگان امام‌علي آموزش ديده بودند». آموزش تروريستها در پادگان ‌امام‌علي در طول اين ساليان بي‌وقفه ادامه داشته است. در حال حاضر دست‌كم50 تن از ايادي رژيم از كشورهاي عربي در 5گروه 10نفره در اين پادگان آموزش تروريستي مي‌بينند. اين گروهها به‌دليل حفاظت اطلاعات، طوري سازماندهي شده‌اند كه از وجود يكديگر و از محل آموزش هم مطلع نشوند.  
یکی از فرماندهان سپاه قدس در مورد پادگان آموزشی امام‌علی می‌گوید:«معاونت آموزشی قدس در این پادگان یک دانشگاه جدی اطلاعات تأسیس کرد که ابتدا کادرهای سپاه قدس را آموزش داد و بعدهم نیروهای مبارز کشورهای دیگر را ... مبارزینی که اخیراً در اروپا و ژاپن مترجمین آیات شیطانی و بختیار را ترور کردند تحت فرماندهی عروج در پادگان امام‌علی آموزش دیده بودند». آموزش تروریستها در پادگان امام‌علی در طول این سالیان بی‌وقفه ادامه داشته است. در حال حاضر دست‌کم50 تن از ایادی رژیم از کشورهای عربی در 5گروه 10نفره در این پادگان آموزش تروریستی می‌بینند. این گروهها به‌دلیل حفاظت اطلاعات، طوری سازماندهی شده‌اند که از وجود یکدیگر و از محل آموزش هم مطلع نشوند.  


پادگان باهنر  
پادگان باهنر  


سپاه قدس، پادگان باهنر را در سال72 در جادهٌ چالوس، اطراف سد كرج و در نزديكي روستاي بيلوا در محلي كه به باغ سرهنگ مشهور است راه‌اندازي كرد و به‌سرعت به يكي از مهمترين پادگانهاي آموزشي نيروي قدس تبديل شد. به‌جز اتباع كشورهاي آسياي مركزي كه عموماً در پادگان امام‌علي آموزش مي‌بينند، آموزش اتباع ساير كشورها كه توسط نيروي قدس جذب مي‌شوند در اين پادگان صورت مي‌گيرد.  
سپاه قدس، پادگان باهنر را در سال72 در جادهٌ چالوس، اطراف سد کرج و در نزدیکی روستای بیلوا در محلی که به باغ سرهنگ مشهور است راه‌اندازی کرد و به‌سرعت به یکی از مهمترین پادگانهای آموزشی نیروی قدس تبدیل شد. به‌جز اتباع کشورهای آسیای مرکزی که عموماً در پادگان امام‌علی آموزش می‌بینند، آموزش اتباع سایر کشورها که توسط نیروی قدس جذب می‌شوند در این پادگان صورت می‌گیرد.  


مسألهٌ مخفي‌كاري و محدود نگاه‌داشتن اطلاعات افراد، در اين پادگان به‌شدت رعايت مي‌شود. آموزشها طوري سازمان داده شده است كه افراد كمترين اطلاعات را از وضعيت يكديگر كسب كنند، به‌عنوان مثال در سال74 كه همزمان 11نفر بحريني در اين پادگان آموزش مي‌ديدند، چون مأموريت يك تيم 2نفرهٌ آنها با 9نفر ديگر تفاوت داشت، دو سيستم آموزشي كاملاً‌ مجزا براي آنها اختصاص داده بودند تا از حضور يكديگر در اين پادگان مطلع نشوند. قواعد جنگ شهري، اصول مخفي‌كاري، شيوه‌ها و تاكتيكهاي جمع‌آوري اطلاعات و شناسايي، اسلحه‌شناسي، بدن‌سازي و كار با مواد منفجره و سلاحهاي مختلف در اين پادگان آموزش داده مي‌شود. علاوه بر اين در پادگان باهنر به تروريستها آموزش مي‌دهند كه در محيطهاي مختلف چگونه مأموريتشان را عملي كنند و در صورت دستگيري چگونه اطلاعات خود و بخصوص رابطه‌شان را با جمهوری اسلامی حفظ كنند. در اين پادگان تروريستها علاوه بر آموزشهاي نظامي و تاكتيكي، آموزشهاي سياسي و ايدئولوژيك از جمله بخشهايي از فقه و اصول حوزه آموزش مي‌بينند.  
مسألهٌ مخفی‌کاری و محدود نگاه‌داشتن اطلاعات افراد، در این پادگان به‌شدت رعایت می‌شود. آموزشها طوری سازمان داده شده است که افراد کمترین اطلاعات را از وضعیت یکدیگر کسب کنند، به‌عنوان مثال در سال74 که همزمان 11نفر بحرینی در این پادگان آموزش می‌دیدند، چون مأموریت یک تیم 2نفرهٌ آنها با 9نفر دیگر تفاوت داشت، دو سیستم آموزشی کاملاً مجزا برای آنها اختصاص داده بودند تا از حضور یکدیگر در این پادگان مطلع نشوند. قواعد جنگ شهری، اصول مخفی‌کاری، شیوه‌ها و تاکتیکهای جمع‌آوری اطلاعات و شناسایی، اسلحه‌شناسی، بدن‌سازی و کار با مواد منفجره و سلاحهای مختلف در این پادگان آموزش داده می‌شود. علاوه بر این در پادگان باهنر به تروریستها آموزش می‌دهند که در محیطهای مختلف چگونه مأموریتشان را عملی کنند و در صورت دستگیری چگونه اطلاعات خود و بخصوص رابطه‌شان را با جمهوری اسلامی حفظ کنند. در این پادگان تروریستها علاوه بر آموزشهای نظامی و تاکتیکی، آموزشهای سیاسی و ایدئولوژیک از جمله بخشهایی از فقه و اصول حوزه آموزش می‌بینند.  


اولويتهاي آموزشي پادگان باهنر  
اولویتهای آموزشی پادگان باهنر  


اولويتهاي پادگان باهنر بسته به شرايط مختلف  متفاوت است. در برخي شرايط اين پادگان آموزشهاي فشرده و ويژه‌يي را در دستور كار خود قرار مي‌دهد. در بهار سال74 با توجه به شرايط خاص بحرين پادگان باهنر آموزش يك گروه 9نفره و يك تيم 2نفره از ايادي خود را براي انجام مأموريتهاي ويژه در بحرين در دستور قرار داد. در شهريور ماه همان سال يك گروه 6نفره را به همين منظور تحت آموزشهاي ويژه و فشرده قرار داد. از سال1375 آموزش مربيگري براي عناصر خارجي در دستور كار پادگان باهنر قرار گرفت. هدف اين بود كه مربيان جديد بتوانند در كشورهاي ديگر در سطح گسترده‌تري آموزشها را پيش ببرند.  
اولویتهای پادگان باهنر بسته به شرایط مختلف  متفاوت است. در برخی شرایط این پادگان آموزشهای فشرده و ویژه‌یی را در دستور کار خود قرار می‌دهد. در بهار سال74 با توجه به شرایط خاص بحرین پادگان باهنر آموزش یک گروه 9نفره و یک تیم 2نفره از ایادی خود را برای انجام مأموریتهای ویژه در بحرین در دستور قرار داد. در شهریور ماه همان سال یک گروه 6نفره را به همین منظور تحت آموزشهای ویژه و فشرده قرار داد. از سال1375 آموزش مربیگری برای عناصر خارجی در دستور کار پادگان باهنر قرار گرفت. هدف این بود که مربیان جدید بتوانند در کشورهای دیگر در سطح گسترده‌تری آموزشها را پیش ببرند.  


بعد از 11سپتامبر  
بعد از 11سپتامبر  


يكي از فرماندهان پادگان باهنر بعد از 11سپتامبر در يك جلسهٌ خصوصي گفت: «بعداز 11سپتامبر، فعاليتهاي ما از حساسيت بالايي برخوردار است و قرار شده تا پايين آمدن اين التهابات با حساسيت بيشتر امنيتي در انتخاب نفرات براي آموزش اقدام كنيم. چون الان آمريكا  دنبال بهانه‌يي است كه تلافي انفجارات را در‌بياورد. اما به رغم تمام حساسيتها ما آموزشها را تعطيل نكرده‌ايم و در حال حاضر (بهمن1380) در اين پادگان يك دورهٌ مربيگري براي يك گروه 22نفره از برادران عرب در جريان است كه پس از پايان آموزشهايشان به محلهاي خودشان براي پياده‌كردن اين آموزشها خواهند رفت».  
یکی از فرماندهان پادگان باهنر بعد از 11سپتامبر در یک جلسهٌ خصوصی گفت: «بعداز 11سپتامبر، فعالیتهای ما از حساسیت بالایی برخوردار است و قرار شده تا پایین آمدن این التهابات با حساسیت بیشتر امنیتی در انتخاب نفرات برای آموزش اقدام کنیم. چون الان آمریکا  دنبال بهانه‌یی است که تلافی انفجارات را دربیاورد. اما به رغم تمام حساسیتها ما آموزشها را تعطیل نکرده‌ایم و در حال حاضر (بهمن1380) در این پادگان یک دورهٌ مربیگری برای یک گروه 22نفره از برادران عرب در جریان است که پس از پایان آموزشهایشان به محلهای خودشان برای پیاده‌کردن این آموزشها خواهند رفت».  


پادگان ‌امام صادق
پادگان امام صادق


پادگان ‌امام صادق در قم،  وابسته به نيروي قدس سپاه و يكي از مراكز آموزش تروريستي اين نيرو است. اين پادگان در جنب پادگان تيپ 17 ‌علي‌ابن ابي‌طالب واقع شده است و با ديواركشي از اين پادگان جدا شده است.  
پادگان امام صادق در قم،  وابسته به نیروی قدس سپاه و یکی از مراکز آموزش تروریستی این نیرو است. این پادگان در جنب پادگان تیپ 17 علی‌ابن ابی‌طالب واقع شده است و با دیوارکشی از این پادگان جدا شده است.  


دراين پادگان كليهٌ فنون تروريستي همراه با موضوعات بنيادگرايي به عناصر خارجي از جمله  مصريها، عراقيها و لبنانيها آموزش داده مي‌شود.  
دراین پادگان کلیهٌ فنون تروریستی همراه با موضوعات بنیادگرایی به عناصر خارجی از جمله  مصریها، عراقیها و لبنانیها آموزش داده می‌شود.  


آموزشگاه نهاوند  
آموزشگاه نهاوند  


آموزشگاه نهاوند در 45كيلومتري نهاوند واقع است  و توسط پاسداران اداره مي‌شود. در اين آموزشگاه عناصر خارجي از جمله لبنانيها و افغانيها جهت مأموريتهاي جاسوسي و تروريستي آموزش مي‌بينند.  
آموزشگاه نهاوند در 45کیلومتری نهاوند واقع است  و توسط پاسداران اداره می‌شود. در این آموزشگاه عناصر خارجی از جمله لبنانیها و افغانیها جهت مأموریتهای جاسوسی و تروریستی آموزش می‌بینند.  


دانشكدهٌ بيت‌المقدس قم  
دانشکدهٌ بیت‌المقدس قم  


از ابتداي سال69 جمهوری اسلامی براي جذب مسلمانان اهل سنت، در دفتر خامنه‌اي ارگاني به‌نام مجمع‌التقريب ‌بين‌المذاهب اسلامي به رياست اخوان واعظ‌زادهٌ خراساني تشكيل داد. همزمان خامنه‌اي ارگان ديگري به‌نام مجمع جهاني اهل‌البيت به‌رياست محمدعلي تسخيري به‌منظور جذب شيعيان ساير كشورها تشكيل داد. در حال حاضر رياست مجمع‌التقريب را تسخيري و مجمع جهاني اهل‌البيت را علي‌اكبر ولايتي به‌عهده دارند. نيروي قدس به‌منظور آموزش عناصر خارجي با همكاري مجمع‌التقريب بين‌المذاهب اسلامي، دانشكدهٌ بيت‌المقدس را در قم داير نمود. قبلاً به آن مجتمع بيت‌المقدس و يا آموزشگاه ملل نيز مي‌گفتند. فرماندهٌ اين مجتمع، پاسدار سرتيپ صادق‌نژاد از فرماندهان نيروي قدس است. در اين دانشكده سرتيپ پاسدار احمد شريفي از فرماندهان تروريستي نيروي قدس كه در انفجار خبر عربستان دست داشته است، مستقر مي‌باشد. وي رابطهٌ فعالي با پاسدار سرتيپ احمد شريفي، فرماندهٌ سپاه ششم قدس و از دست‌اندركاران انفجار خبر در عربستان سعودي، دارد. مجتمع در دو ارگان سازماندهي شده بود:  
از ابتدای سال69 جمهوری اسلامی برای جذب مسلمانان اهل سنت، در دفتر خامنه‌ای ارگانی به‌نام مجمع‌التقریب بین‌المذاهب اسلامی به ریاست اخوان واعظ‌زادهٌ خراسانی تشکیل داد. همزمان خامنه‌ای ارگان دیگری به‌نام مجمع جهانی اهل‌البیت به‌ریاست محمدعلی تسخیری به‌منظور جذب شیعیان سایر کشورها تشکیل داد. در حال حاضر ریاست مجمع‌التقریب را تسخیری و مجمع جهانی اهل‌البیت را علی‌اکبر ولایتی به‌عهده دارند. نیروی قدس به‌منظور آموزش عناصر خارجی با همکاری مجمع‌التقریب بین‌المذاهب اسلامی، دانشکدهٌ بیت‌المقدس را در قم دایر نمود. قبلاً به آن مجتمع بیت‌المقدس و یا آموزشگاه ملل نیز می‌گفتند. فرماندهٌ این مجتمع، پاسدار سرتیپ صادق‌نژاد از فرماندهان نیروی قدس است. در این دانشکده سرتیپ پاسدار احمد شریفی از فرماندهان تروریستی نیروی قدس که در انفجار خبر عربستان دست داشته است، مستقر می‌باشد. وی رابطهٌ فعالی با پاسدار سرتیپ احمد شریفی، فرماندهٌ سپاه ششم قدس و از دست‌اندرکاران انفجار خبر در عربستان سعودی، دارد. مجتمع در دو ارگان سازماندهی شده بود:  


1) مركز خاتم با مسئوليت شناسايي و جذب نيرو در خارج كشور
1) مرکز خاتم با مسئولیت شناسایی و جذب نیرو در خارج کشور


2) مركز قائم كه مسئوليت آموزش‌ (نفرات غير ايراني) را به‌عهده دارد كه هم آموزشهاي اهل سنت و هم آموزشهاي اهل تشيع را در آن ارائه مي‌كنند.
2) مرکز قائم که مسئولیت آموزش (نفرات غیر ایرانی) را به‌عهده دارد که هم آموزشهای اهل سنت و هم آموزشهای اهل تشیع را در آن ارائه می‌کنند.


==== ریل اعمال سپاه پاسداران برای تروریسم در کشورها ====
==== ریل اعمال سپاه پاسداران برای تروریسم در کشورها ====
ريل كلاسيك ماشين تروريسم جمهوری اسلامی در كشورهاي مختلف از این قرار است:
ریل کلاسیک ماشین تروریسم جمهوری اسلامی در کشورهای مختلف از این قرار است:
# جذب نیرو با استفاده از انگيزه‌هاي مذهبي
# جذب نیرو با استفاده از انگیزه‌های مذهبی
# آموزش نيروها
# آموزش نیروها
# سازماندهی نيروهاي آموزش‌ديده
# سازماندهی نیروهای آموزش‌دیده
# به خدمت گرفتن آنها در عمليات تروريستي
# به خدمت گرفتن آنها در عملیات تروریستی
پاسدار مصلح که شخصاً فرماندهي انفجار مقر تفنگداران آمريكايي در بيروت در سال1983را بر‌عهده داشت در این رابطه در مصاحبه با پيام انقلاب (نشريهٌ سپاه پاسداران) در خرداد64 به‌عنوان سومين سال اعزام به لبنان در‌بارهٌ اهداف سپاه رژيم در لبنان مي‌گويد: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در طول سه سال از حضور خودش در سطح لبنان سعي كرده است كه حول چند محور اساسي فعاليت نمايد.
پاسدار مصلح که شخصاً فرماندهی انفجار مقر تفنگداران آمریکایی در بیروت در سال1983را برعهده داشت در این رابطه در مصاحبه با پیام انقلاب (نشریهٌ سپاه پاسداران) در خرداد64 به‌عنوان سومین سال اعزام به لبنان دربارهٌ اهداف سپاه رژیم در لبنان می‌گوید: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در طول سه سال از حضور خودش در سطح لبنان سعی کرده است که حول چند محور اساسی فعالیت نماید.


محور اول فعاليت ما فعاليتهاي فرهنگي و صدور انقلاب اسلامي به جامعهٌ لبنان مي‌باشد....
محور اول فعالیت ما فعالیتهای فرهنگی و صدور انقلاب اسلامی به جامعهٌ لبنان می‌باشد....


محور كار دوم ما آموزش است. در اين مرحله ما  آموزش برادران لبناني را در دو بعد عقيدتي و نظامي شروع كرده‌ايم.... اين آموزشها در چند سطح داده مي‌شود. اول سطح مقدماتي است كه در حسينه‌ها و مساجد است. بعد آموزشهاي عمومي، و بعد آموزشهاي تخصصي را برادران لبناني فرا مي‌گيرند... بيش از 40درصد كلاسها عقيدتي است...
محور کار دوم ما آموزش است. در این مرحله ما  آموزش برادران لبنانی را در دو بعد عقیدتی و نظامی شروع کرده‌ایم.... این آموزشها در چند سطح داده می‌شود. اول سطح مقدماتی است که در حسینه‌ها و مساجد است. بعد آموزشهای عمومی، و بعد آموزشهای تخصصی را برادران لبنانی فرا می‌گیرند... بیش از 40درصد کلاسها عقیدتی است...


محور سوم: سپاه در طول اين مدت در لبنان به سازماندهي برادران لبناني پرداخته است، بدين معنا كه پس از طي مراحل محورهاي اول و دوم كه آموزش عقيدتي و نظامي است به سازماندهي افراد مي‌پردازيم...
محور سوم: سپاه در طول این مدت در لبنان به سازماندهی برادران لبنانی پرداخته است، بدین معنا که پس از طی مراحل محورهای اول و دوم که آموزش عقیدتی و نظامی است به سازماندهی افراد می‌پردازیم...


محور چهارم كار، به‌كارگيري برادران است كه مراحل سه محور اول را طي كرده‌اند....»
محور چهارم کار، به‌کارگیری برادران است که مراحل سه محور اول را طی کرده‌اند....»


اين 4محور كه مصلح به آن اشاره مي‌كند محور فعاليتهاي رژيم در ساير كشورها نيز مي‌باشد. در برخي كشورها مانند لبنان يا در برخي مقاطع در بوسني و سودان و... اين 4مرحله با هم انجام مي‌شود. اما در برخي كشورها رژيم پس از جذب افراد، آنها را با محملهاي مختلف (تورهاي مسافرتي و زيارتي يا سمينار...) به ايران آورده و بعد‌از ارزيابي توسط ارگانهاي اطلاعاتي، افراد مورد‌نظر خود را انتخاب كرده و در كمپهاي آموزشي، به آنها آموزش تروريستي مي‌دهد و سپس آنها را سازماندهي كرده و براي اهداف مشخص به مأموريت اعزام مي‌كند
این 4محور که مصلح به آن اشاره می‌کند محور فعالیتهای رژیم در سایر کشورها نیز می‌باشد. در برخی کشورها مانند لبنان یا در برخی مقاطع در بوسنی و سودان و... این 4مرحله با هم انجام می‌شود. اما در برخی کشورها رژیم پس از جذب افراد، آنها را با محملهای مختلف (تورهای مسافرتی و زیارتی یا سمینار...) به ایران آورده و بعداز ارزیابی توسط ارگانهای اطلاعاتی، افراد موردنظر خود را انتخاب کرده و در کمپهای آموزشی، به آنها آموزش تروریستی می‌دهد و سپس آنها را سازماندهی کرده و برای اهداف مشخص به مأموریت اعزام می‌کند


'''پروسهٌ شناسايي و عضوگيري'''  
'''پروسهٌ شناسایی و عضوگیری'''  


دستگاههاي تروريستي رژيم اعم از نيروي قدس يا وزارت اطلاعات براي گزينش نفرات جديد به‌شدت سخت‌گيري مي‌كنند. افراد ابتدا توسط سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي يا رايزن فرهنگي كانديدا مي‌شوند. آن‌گاه با راه‌اندازي يك سري تورهاي مسافرتي كه گردانندگان آن از نفرات اطلاعاتي رژيم هستند، نفرات مناسبتر به مأموران اطلاعاتي رژيم (از وزارت اطلاعات يا نيروي قدس) ‌در كشور مربوطه معرفي مي‌شوند. مأمور اطلاعاتي يك كار تحقيقاتي روي هركدام از اين نفرات انجام داده و پروندهٌ نفرات مربوطه را براي تهران مي‌فرستد. در تهران حفاظت نيروي قدس يا وزارت اطلاعات يك نسخه از پرونده را براي قسمت تشخيص هويت وزارت اطلاعات ارسال مي‌كند. سپس بعد از مشخص شدن نظر قسمت تشخيص هويت، افراد براي آموزش توسط نيروي قدس و يا وزارت اطلاعات پذيرفته مي‌شوند.  
دستگاههای تروریستی رژیم اعم از نیروی قدس یا وزارت اطلاعات برای گزینش نفرات جدید به‌شدت سخت‌گیری می‌کنند. افراد ابتدا توسط سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی یا رایزن فرهنگی کاندیدا می‌شوند. آن‌گاه با راه‌اندازی یک سری تورهای مسافرتی که گردانندگان آن از نفرات اطلاعاتی رژیم هستند، نفرات مناسبتر به مأموران اطلاعاتی رژیم (از وزارت اطلاعات یا نیروی قدس) در کشور مربوطه معرفی می‌شوند. مأمور اطلاعاتی یک کار تحقیقاتی روی هرکدام از این نفرات انجام داده و پروندهٌ نفرات مربوطه را برای تهران می‌فرستد. در تهران حفاظت نیروی قدس یا وزارت اطلاعات یک نسخه از پرونده را برای قسمت تشخیص هویت وزارت اطلاعات ارسال می‌کند. سپس بعد از مشخص شدن نظر قسمت تشخیص هویت، افراد برای آموزش توسط نیروی قدس و یا وزارت اطلاعات پذیرفته می‌شوند.  


موضوعات آموزشي
موضوعات آموزشی


وزارت اطلاعات و نيروي قدس در مراكز آموزشي خود علاوه بر آموزش عقیدتی ، آموزشهاي نظامي و اطلاعاتي نيز به تروريستها مي‌دهد. برخي از اين آموزشهاي نظامي و اطلاعاتي اين مراكز به شرح زير است:  
وزارت اطلاعات و نیروی قدس در مراکز آموزشی خود علاوه بر آموزش عقیدتی ، آموزشهای نظامی و اطلاعاتی نیز به تروریستها می‌دهد. برخی از این آموزشهای نظامی و اطلاعاتی این مراکز به شرح زیر است:  


آموزشهاي جاسوسي و اطلاعاتي
آموزشهای جاسوسی و اطلاعاتی


1ـ آموزش نفوذ در مكانهاي مختلف و حساس از قبيل كارخانه‌ها، فرودگاهها، مراكز كامپيوتري و اتاق فرمان كارخانه‌هاي اسلحه‌سازي
1ـ آموزش نفوذ در مکانهای مختلف و حساس از قبیل کارخانه‌ها، فرودگاهها، مراکز کامپیوتری و اتاق فرمان کارخانه‌های اسلحه‌سازی


2- آموزش نفوذ به جلسات، محفلها و گروههاي مختلف
2- آموزش نفوذ به جلسات، محفلها و گروههای مختلف


‌3ـ آموزش كار با انواع و اقسام وسايل صوتي و چگونگي ضبط صداي افراد مورد نظر  
آموزش کار با انواع و اقسام وسایل صوتی و چگونگی ضبط صدای افراد مورد نظر  


نقشه‌خواني، مكان‌يابي و هويت‌شناسي و عكس‌برداري با دوربينهاي مادون قرمز و دوربينهاي معمولي
نقشه‌خوانی، مکان‌یابی و هویت‌شناسی و عکس‌برداری با دوربینهای مادون قرمز و دوربینهای معمولی


 5ـ آموزش تكنيكها و وسايل ارتباطاتي و مديريت و كنترل ارتباطات  
 5ـ آموزش تکنیکها و وسایل ارتباطاتی و مدیریت و کنترل ارتباطات  


6-آموزش كار با دستگاههاي استراق سمع و نحوهٌ كار گذاشتن و كنترل اين دستگاهها  
6-آموزش کار با دستگاههای استراق سمع و نحوهٌ کار گذاشتن و کنترل این دستگاهها  


7-تعقيب و مراقبت  
7-تعقیب و مراقبت  


8-ضد تعقيب
8-ضد تعقیب


9-عبور و مرور غير‌قانوني از مرزها
9-عبور و مرور غیرقانونی از مرزها


آموزش تخريب
آموزش تخریب


1ـ آموزش كار با تي‌ان‌تي جهت منفجر‌كردن ماشينها، ساختمانها و پلها  
1ـ آموزش کار با تی‌ان‌تی جهت منفجرکردن ماشینها، ساختمانها و پلها  


2ـ مواد انفجاري پلاستيك جهت كارگذاري تله‌هاي انفجاري به‌منظور ترور افراد مورد نظر  
2ـ مواد انفجاری پلاستیک جهت کارگذاری تله‌های انفجاری به‌منظور ترور افراد مورد نظر  


بمبهاي خميري جهت جاسازي در محلهاي مناسب به منظور تخريب يا ترور  
بمبهای خمیری جهت جاسازی در محلهای مناسب به منظور تخریب یا ترور  


آموزش خاص ترور  
آموزش خاص ترور  


1- آموزش انواع سلاحهاي انفرادي
1- آموزش انواع سلاحهای انفرادی


2- آموزش سلاحهايي مانند M16 و M12،‌ يوكولُف روسي به تيمهاي عملياتي
2- آموزش سلاحهایی مانند M16 و M12، یوکولُف روسی به تیمهای عملیاتی


3- آموزش جنگ تن به تن.  
3- آموزش جنگ تن به تن.  


 4- آموزش شيوه‌هاي ترور افراد بدون سلاح مانند ترور از طريق شكستن گردن و ضربه‌زدن به نقاط حساس، خفه‌كردن فوري با استفاده از بعضي وسايل ابتدايي و....  
 4- آموزش شیوه‌های ترور افراد بدون سلاح مانند ترور از طریق شکستن گردن و ضربه‌زدن به نقاط حساس، خفه‌کردن فوری با استفاده از بعضی وسایل ابتدایی و....  


5ـ آموزش عمليات شهري و تمرين روي ماكتهاي عملياتي
5ـ آموزش عملیات شهری و تمرین روی ماکتهای عملیاتی


==== كميتهٌ عمليات ويژه (بالاترين ارگان مجري عمليات تروريستي) ====
==== کمیتهٌ عملیات ویژه (بالاترین ارگان مجری عملیات تروریستی) ====
پس از خميني كليهٌ ارگانهاي اطلاعاتي و نظامي و بنيادگرايي در دفتر خامنه‌اي سازمان داده شد و خامنه‌اي فرماندهي سپاه و ارتش را خود شخصاً به‌عهده گرفت و آنها را در ستاد كل نيروهاي مسلح سازمان داد و جانشين فرماندهي كل قوا را كه خميني به رفسنجاني داده بود، از او پس گرفت. هم‌زمان در دفتر خامنه‌اي كميته‌يي به نام كميتهٌ عمليات ويژه كه به اختصار، كميتهٌ ويژه و دفتر ويژه ناميده مي‌شود تكميل شد كه، رياست آن‌را آخوند محمد حجازي عهده‌دار شد. مشاوران امور فقهي و مشاوران امور سياسي و شماري از مقامهاي كاملاً مورد اعتماد نظام در اين كميته زير عنوان مشاوران سياسي  حضور دارند. در جلسات كميته در صورت لزوم برخي از سركردگان سپاه پاسداران يا وزارت اطلاعات به‌تناسب موضوع مورد بحث شركت مي‌كنند. كميتهٌ ويژه مسئوليت از ابتدا تا انتهاي انجام عمليات تروريستي و عمليات ويژه را به‌عهده دارد كه يك حلقهٌ آن به تصويب رساندن طرحهايش در شوراي عالي امنيت ملي است. اين كميته، هدايت و هماهنگي و تمركز كليهٌ ارگانهاي اطلاعاتي و تروريستي جمهوری اسلامی (وزارت اطلاعات، نيروي قدس، اطلاعات سپاه، حفاظت اطلاعات سپاه، اطلاعات و ضداطلاعات نيروهاي انتظامي) را به‌عهده دارد.  جلسات كميتهٌ عمليات ويژه در غياب خامنه‌اي، توسط حجازي برگزار مي‌شود و وي تصميمات كميته را به اطلاع خامنه‌اي مي‌رساند. حجازي معمولاً براي پيشبرد طرحها و برنامه‌هاي مورد نظرش، با سطوح مختلف وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران و ساير ارگانهاي سركوب و صدور تروريسم نظام در تماس است.  از ابتداي تأسيس اين نهاد سعيد امامي كه معاونت امنيت را در وزارت اطلاعات عهده‌دار شده بود مستقيماً‌به حجازي گزارش كار مي‌داد و فلاحيان به‌خصوص در دورهٌ دوم رياست جمهوري رفسنجاني، گزارشهاي وزارت اطلاعات را به‌طور هم‌زمان به رفسنجاني و حجازي مي‌داد. <ref>آخوند محمد حجازي در ابتدا در دفتر خميني به كار اشتغال داشت. وي به همراه ريشهري و فلاحيان و سعيد امامي و پورمحمدي و حسين شريعتمداري از اولين مؤسسان  وزارت اطلاعات بود.  در دورهٌ ريشهري معاونت خارجي وزارت اطلاعات را به‌عهده داشت كه محور فعاليتهايش در خارج كشور و به‌خصوص فرانسه عليه مسعود رجوي بود. در سال72 پس از استقرار مریم رجوی در پاریس ، كميتهٌ عمليات ويژه به رياست حجازي اقدامات سياسي و اطلاعاتي گسترده‌يي را عليه اقامت مریم رجوی در فرانسه  سازمان داد و از جمله با راه‌اندازي حركات ايذايي عليه سفارت فرانسه، تلاش كرد اين كشور را تحت فشار قرار دهد. حجازي براي مذاكره پيرامون آزادي دو قاتل دكتر كاظم رجوي از دولت فرانسه، شخصاً در رأس يك هيأت به فرانسه رفت. مجاهدین مدعی هستند طرح كشتن كشيشان و انفجار حرم امام رضا در مشهد و نسبت دادن آن به مجاهدين كه از سوي وزارت اطلاعات به اجرا در‌آمد، متعلق به آخوند حجازي است.</ref>پور‌محمدي و سعيد امامي و همكارانشان اجرا كنندهٌ طرحهايي بودند كه در كميتهٌ عمليات ويژه تصويب مي‌شد و حجازي به‌عنوان رئيس دفتر ويژه آنها را هدايت و رهبري مي‌كرد. حجازي هم‌چنين با سلسله مراتب فرماندهي سپاه پاسداران ارتباط مستقيم داشت.   
پس از خمینی کلیهٌ ارگانهای اطلاعاتی و نظامی و بنیادگرایی در دفتر خامنه‌ای سازمان داده شد و خامنه‌ای فرماندهی سپاه و ارتش را خود شخصاً به‌عهده گرفت و آنها را در ستاد کل نیروهای مسلح سازمان داد و جانشین فرماندهی کل قوا را که خمینی به رفسنجانی داده بود، از او پس گرفت. هم‌زمان در دفتر خامنه‌ای کمیته‌یی به نام کمیتهٌ عملیات ویژه که به اختصار، کمیتهٌ ویژه و دفتر ویژه نامیده می‌شود تکمیل شد که، ریاست آن‌را آخوند محمد حجازی عهده‌دار شد. مشاوران امور فقهی و مشاوران امور سیاسی و شماری از مقامهای کاملاً مورد اعتماد نظام در این کمیته زیر عنوان مشاوران سیاسی  حضور دارند. در جلسات کمیته در صورت لزوم برخی از سرکردگان سپاه پاسداران یا وزارت اطلاعات به‌تناسب موضوع مورد بحث شرکت می‌کنند. کمیتهٌ ویژه مسئولیت از ابتدا تا انتهای انجام عملیات تروریستی و عملیات ویژه را به‌عهده دارد که یک حلقهٌ آن به تصویب رساندن طرحهایش در شورای عالی امنیت ملی است. این کمیته، هدایت و هماهنگی و تمرکز کلیهٌ ارگانهای اطلاعاتی و تروریستی جمهوری اسلامی (وزارت اطلاعات، نیروی قدس، اطلاعات سپاه، حفاظت اطلاعات سپاه، اطلاعات و ضداطلاعات نیروهای انتظامی) را به‌عهده دارد.  جلسات کمیتهٌ عملیات ویژه در غیاب خامنه‌ای، توسط حجازی برگزار می‌شود و وی تصمیمات کمیته را به اطلاع خامنه‌ای می‌رساند. حجازی معمولاً برای پیشبرد طرحها و برنامه‌های مورد نظرش، با سطوح مختلف وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران و سایر ارگانهای سرکوب و صدور تروریسم نظام در تماس است.  از ابتدای تأسیس این نهاد سعید امامی که معاونت امنیت را در وزارت اطلاعات عهده‌دار شده بود مستقیماً‌به حجازی گزارش کار می‌داد و فلاحیان به‌خصوص در دورهٌ دوم ریاست جمهوری رفسنجانی، گزارشهای وزارت اطلاعات را به‌طور هم‌زمان به رفسنجانی و حجازی می‌داد. <ref>آخوند محمد حجازی در ابتدا در دفتر خمینی به کار اشتغال داشت. وی به همراه ریشهری و فلاحیان و سعید امامی و پورمحمدی و حسین شریعتمداری از اولین مؤسسان  وزارت اطلاعات بود.  در دورهٌ ریشهری معاونت خارجی وزارت اطلاعات را به‌عهده داشت که محور فعالیتهایش در خارج کشور و به‌خصوص فرانسه علیه مسعود رجوی بود. در سال72 پس از استقرار مریم رجوی در پاریس ، کمیتهٌ عملیات ویژه به ریاست حجازی اقدامات سیاسی و اطلاعاتی گسترده‌یی را علیه اقامت مریم رجوی در فرانسه  سازمان داد و از جمله با راه‌اندازی حرکات ایذایی علیه سفارت فرانسه، تلاش کرد این کشور را تحت فشار قرار دهد. حجازی برای مذاکره پیرامون آزادی دو قاتل دکتر کاظم رجوی از دولت فرانسه، شخصاً در رأس یک هیأت به فرانسه رفت. مجاهدین مدعی هستند طرح کشتن کشیشان و انفجار حرم امام رضا در مشهد و نسبت دادن آن به مجاهدین که از سوی وزارت اطلاعات به اجرا درآمد، متعلق به آخوند حجازی است.</ref>پورمحمدی و سعید امامی و همکارانشان اجرا کنندهٌ طرحهایی بودند که در کمیتهٌ عملیات ویژه تصویب می‌شد و حجازی به‌عنوان رئیس دفتر ویژه آنها را هدایت و رهبری می‌کرد. حجازی هم‌چنین با سلسله مراتب فرماندهی سپاه پاسداران ارتباط مستقیم داشت.   


==== وزارت اطلاعات ====
==== وزارت اطلاعات ====
در پائيز1358، شوراي انقلاب رژيم طرحي براي سازمان دادن يك تشكيلات اطلاعاتي تصويب كرد و بر اساس اين طرح دفتر اطلاعات نخست‌وزيري به‌رياست خسرو تهراني تشكيل شد.
در پائیز1358، شورای انقلاب رژیم طرحی برای سازمان دادن یک تشکیلات اطلاعاتی تصویب کرد و بر اساس این طرح دفتر اطلاعات نخست‌وزیری به‌ریاست خسرو تهرانی تشکیل شد.


 در سال 60 به‌دنبال درخواست میرحسین موسوی نخست وزیر طرح تشكيل وزارت اطلاعات در تاريخ 15ارديبهشت1361 در مجلس رژيم مطرح شد، ابتدا اطلاعات سپاه با وزارتخانه شدن اطلاعات مخالفت مي‌كرد ولي نهایتا در جلسهٌ روز پنجشنبه 27مرداد1362 در مجلس رژيم ‌تصويب شد و در تاريخ 3شهريور1362 به تأييد شوراي نگهبان رسيد. محمدي ريشهري به‌عنوان اولين وزير اطلاعات به مجلس معرفي شد.<ref>وي از اوايل اسفند1357 تا آذرماه1358 در دادگاههاي انقلاب گچساران، دزفول، بهبهان، خرم‌آباد، بروجرد و رشت به جنايت مشغول بود و سپس موظف به سازماندهي دادسراهاي ارتش شد. وي در اين سمت شمار زيادي از پرسنل مردمي و ناراضي ارتش را تصفيه يا دستگير و اعدام نمود.</ref> ريشهري با همكاري يك اكيپ 40نفره كه به به‌عنوان مؤسسين وزارت اطلاعات شناخته مي‌شوند به سازماندهي وزارت اطلاعات اقدام كرد.<ref>از جملهٌ اين 40نفر مي‌توان از سعيد حجاريان، خسرو تهراني، محمد هاشمي (برادر رفسنجانيحسين شريعتمداري، علي فلاحيان و آخوند حجازي نام برد. ريشهري به‌مدت يك‌سال با استفاده از كادرهاي اطلاعات نخست‌وزيري، اطلاعات سپاه، اطلاعات دادستاني، كميتهٌ شهرباني و باقيمانده‌هاي ساواك شاه وزارت اطلاعات را سازماندهي كرد.</ref> و در 10مهر سال1363 آمادگي وزارت اطلاعات را اعلام كرد. وزارت اطلاعات محور اصلي شناسايي، طراحي و اجراي ترورهاي جمهوری اسلامی در خارج و قتلهاي سياسي در داخل كشور است. اين وزارتخانه از يك‌سو در شوراي عالي امنيت ملي در تصميمگيري سياسي در مورد ترورها شركت مي‌كند و از سوي ديگر با كميتهٌ ويژهٌ عملياتي دفتر خامنه‌اي با ارگانهاي تروريستي ديگر هماهنگ مي‌شود.
 در سال 60 به‌دنبال درخواست میرحسین موسوی نخست وزیر طرح تشکیل وزارت اطلاعات در تاریخ 15اردیبهشت1361 در مجلس رژیم مطرح شد، ابتدا اطلاعات سپاه با وزارتخانه شدن اطلاعات مخالفت می‌کرد ولی نهایتا در جلسهٌ روز پنجشنبه 27مرداد1362 در مجلس رژیم تصویب شد و در تاریخ 3شهریور1362 به تأیید شورای نگهبان رسید. محمدی ریشهری به‌عنوان اولین وزیر اطلاعات به مجلس معرفی شد.<ref>وی از اوایل اسفند1357 تا آذرماه1358 در دادگاههای انقلاب گچساران، دزفول، بهبهان، خرم‌آباد، بروجرد و رشت به جنایت مشغول بود و سپس موظف به سازماندهی دادسراهای ارتش شد. وی در این سمت شمار زیادی از پرسنل مردمی و ناراضی ارتش را تصفیه یا دستگیر و اعدام نمود.</ref> ریشهری با همکاری یک اکیپ 40نفره که به به‌عنوان مؤسسین وزارت اطلاعات شناخته می‌شوند به سازماندهی وزارت اطلاعات اقدام کرد.<ref>از جملهٌ این 40نفر می‌توان از سعید حجاریان، خسرو تهرانی، محمد هاشمی (برادر رفسنجانیحسین شریعتمداری، علی فلاحیان و آخوند حجازی نام برد. ریشهری به‌مدت یک‌سال با استفاده از کادرهای اطلاعات نخست‌وزیری، اطلاعات سپاه، اطلاعات دادستانی، کمیتهٌ شهربانی و باقیمانده‌های ساواک شاه وزارت اطلاعات را سازماندهی کرد.</ref> و در 10مهر سال1363 آمادگی وزارت اطلاعات را اعلام کرد. وزارت اطلاعات محور اصلی شناسایی، طراحی و اجرای ترورهای جمهوری اسلامی در خارج و قتلهای سیاسی در داخل کشور است. این وزارتخانه از یک‌سو در شورای عالی امنیت ملی در تصمیمگیری سیاسی در مورد ترورها شرکت می‌کند و از سوی دیگر با کمیتهٌ ویژهٌ عملیاتی دفتر خامنه‌ای با ارگانهای تروریستی دیگر هماهنگ می‌شود.


سازمان كار وزارت اطلاعات براي ترور و سركوب
سازمان کار وزارت اطلاعات برای ترور و سرکوب


وزارت اطلاعات از 16معاونت، 2سازمان، 5ادارهٌ مستقل و 27ادارهٌ كل براي هر استان تشكيل مي‌شود. از 16معاونت وزارت اطلاعات 3 معاونت كه از مهمترين آنها هستند تماماً و مستقيماً درگير صدور تروريسم مي‌باشند.  
وزارت اطلاعات از 16معاونت، 2سازمان، 5ادارهٌ مستقل و 27ادارهٌ کل برای هر استان تشکیل می‌شود. از 16معاونت وزارت اطلاعات 3 معاونت که از مهمترین آنها هستند تماماً و مستقیماً درگیر صدور تروریسم می‌باشند.  


 معاونت برون‌مرزي به مسئوليت فردي به‌نام محمد حسين  تقوي است كه شعبه‌هاي وزارت اطلاعات در خارج كشور را كنترل مي‌كند و سازماندهي اقدامات تروريستي و به‌طور خاص توطئه عليه مجاهدين و مقاومت ايران را بر‌عهده دارد. نمايندگيهاي وزارت اطلاعات در خارج كشور اساساً تحت كنترل اين معاونت قرار دارند.
 معاونت برون‌مرزی به مسئولیت فردی به‌نام محمد حسین  تقوی است که شعبه‌های وزارت اطلاعات در خارج کشور را کنترل می‌کند و سازماندهی اقدامات تروریستی و به‌طور خاص توطئه علیه مجاهدین و مقاومت ایران را برعهده دارد. نمایندگیهای وزارت اطلاعات در خارج کشور اساساً تحت کنترل این معاونت قرار دارند.


اين معاونت داراي پايگاههاي مرزي مي‌باشد كه اصلي‌ترين پايگاههاي آن در استانهاي خوزستان، كرمانشاه، ايلام، آذربايجان‌غربي و كردستان هستند.
این معاونت دارای پایگاههای مرزی می‌باشد که اصلی‌ترین پایگاههای آن در استانهای خوزستان، کرمانشاه، ایلام، آذربایجان‌غربی و کردستان هستند.


معاونت اطلاعات خارجي و امور نهضتها
معاونت اطلاعات خارجی و امور نهضتها


 وظيفهٌ عملهٌ اين معاونت جمع‌آوري اطلاعات و جاسوسي در كشورهاي خارجي و هم‌چنين به‌كارگيري تروريستها و مزدوران غير‌ايراني است. هم‌چنين اين معاونت نقش فعالي در اقدامات سياسي و بين‌اللملي عليه سازمان مجاهدين دارد . معاونت امنيت اين وزارتخانه يكي از مهمترين معاونتهاي آن مي‌باشد كه تحت عنوان امنيت داخلي به ترور در خارج مي‌پردازد و ارتباط تنگاتنگ با دو معاونت فوق دارد. معاونت خارجي وزارت اطلاعات علاوه بر جاسوسي عليه دولتهاي خارجي، استخدام خارجيان و به‌كار‌گرفتن آنها در كارهاي تروريستي نيز مي‌پردازد. آخوند حجازي در زمان ريشهري معاونت خارجي را بر‌عهده داشت و تلاش نمود كه براي ترور مسعود رجوی و دكتر كاظم رجوي مقامات پليس فرانسه و سوييس را به استخدام در‌آورد.<ref>و با استفاده از همين امكانات در موضع رياست دفتر ويژهٌ خامنه‌اي ترور دكتر كاظم رجوي را دنبال كرد. آخوند محمد حجازي هم‌چنين در جريان مراسم دورتموند مجاهدين در سال74 مسئول طراحي ترور مریم رجوی در آلمان بود كه به همين منظور همراه تقوي رئيس ادارهٌ تروريسم وزارت اطلاعات به آلمان آمده بود كه با افشاگري مجاهدين خنثي گرديد.</ref> سعيد امامي به‌عنوان مدير كل در اجراي اين ترور با حجازي كار مي‌كرد. سعيد امامي سالها معاونت امنيت اين وزارتخانه را به‌عهده داشت. بعد از سعيد امامي هاشمي‌علوي اين معاونت را عهده‌دار شده است.<ref>وي در همايش كوثر در سال78 تصريح كرد معاونت امنيت را در5 ادارهٌ كل سازماندهي كرده‌ايم و تمام تلاش ما براي تقويت جدي مجموعهٌ ادارهٌ كل نفاق (مبارزه با مجاهدين) مي‌باشد. وي در همين همايش تصريح كرد كه انفجار اتوبوس مجاهدين در بغداد و موشك‌باران قرارگاه مجاهدين در خرداد 78 را اين معاونت طراحي و اجرا كرده است.</ref>
 وظیفهٌ عملهٌ این معاونت جمع‌آوری اطلاعات و جاسوسی در کشورهای خارجی و هم‌چنین به‌کارگیری تروریستها و مزدوران غیرایرانی است. هم‌چنین این معاونت نقش فعالی در اقدامات سیاسی و بین‌اللملی علیه سازمان مجاهدین دارد . معاونت امنیت این وزارتخانه یکی از مهمترین معاونتهای آن می‌باشد که تحت عنوان امنیت داخلی به ترور در خارج می‌پردازد و ارتباط تنگاتنگ با دو معاونت فوق دارد. معاونت خارجی وزارت اطلاعات علاوه بر جاسوسی علیه دولتهای خارجی، استخدام خارجیان و به‌کارگرفتن آنها در کارهای تروریستی نیز می‌پردازد. آخوند حجازی در زمان ریشهری معاونت خارجی را برعهده داشت و تلاش نمود که برای ترور مسعود رجوی و دکتر کاظم رجوی مقامات پلیس فرانسه و سوییس را به استخدام درآورد.<ref>و با استفاده از همین امکانات در موضع ریاست دفتر ویژهٌ خامنه‌ای ترور دکتر کاظم رجوی را دنبال کرد. آخوند محمد حجازی هم‌چنین در جریان مراسم دورتموند مجاهدین در سال74 مسئول طراحی ترور مریم رجوی در آلمان بود که به همین منظور همراه تقوی رئیس ادارهٌ تروریسم وزارت اطلاعات به آلمان آمده بود که با افشاگری مجاهدین خنثی گردید.</ref> سعید امامی به‌عنوان مدیر کل در اجرای این ترور با حجازی کار می‌کرد. سعید امامی سالها معاونت امنیت این وزارتخانه را به‌عهده داشت. بعد از سعید امامی هاشمی‌علوی این معاونت را عهده‌دار شده است.<ref>وی در همایش کوثر در سال78 تصریح کرد معاونت امنیت را در5 ادارهٌ کل سازماندهی کرده‌ایم و تمام تلاش ما برای تقویت جدی مجموعهٌ ادارهٌ کل نفاق (مبارزه با مجاهدین) می‌باشد. وی در همین همایش تصریح کرد که انفجار اتوبوس مجاهدین در بغداد و موشک‌باران قرارگاه مجاهدین در خرداد 78 را این معاونت طراحی و اجرا کرده است.</ref>


معاونت اطلاعات مردمي وزارت اطلاعات به مسئوليت آخوند محمد شفيعي نيز وظيفه‌اش مقابله با نارضايتيهاي اجتماعي و سركوب آنهاست.
معاونت اطلاعات مردمی وزارت اطلاعات به مسئولیت آخوند محمد شفیعی نیز وظیفه‌اش مقابله با نارضایتیهای اجتماعی و سرکوب آنهاست.


معاونتهاي ديگر اين وزارتخانه نيز اساساً در خدمت حل و فصل امور مربوط به معاونتهاي فوق‌الذكر مي‌باشند. ساير معاونتهاي وزارت اطلاعات به‌شرح زير است:
معاونتهای دیگر این وزارتخانه نیز اساساً در خدمت حل و فصل امور مربوط به معاونتهای فوق‌الذکر می‌باشند. سایر معاونتهای وزارت اطلاعات به‌شرح زیر است:


-معاونت ضد‌جاسوسي با‌ مسئوليت سجادي.
-معاونت ضدجاسوسی با مسئولیت سجادی.


 -معاونت فني با مسئوليت فيروزآبادي
 -معاونت فنی با مسئولیت فیروزآبادی


 كليهٌ فعاليتهاي فني و تكنيكي جاسوسي از جمله پارازيت روي تلويزيون ملي ايران و راديو صداي مجاهد بر عهدهٌ اين معاونت مي‌باشد.  
 کلیهٌ فعالیتهای فنی و تکنیکی جاسوسی از جمله پارازیت روی تلویزیون ملی ایران و رادیو صدای مجاهد بر عهدهٌ این معاونت می‌باشد.  


- معاونت آموزش با مسئوليت بخشي
- معاونت آموزش با مسئولیت بخشی


-معاونت ويژهٌ روحانيت با مسئوليت آخوند باقريان
-معاونت ویژهٌ روحانیت با مسئولیت آخوند باقریان


-معاونت طرح و برنامه با مسئوليت طالبي
-معاونت طرح و برنامه با مسئولیت طالبی


- معاونت پشتيباني و امور مجلس با مسئوليت امير تهراني
- معاونت پشتیبانی و امور مجلس با مسئولیت امیر تهرانی


-معاونت تحقيقات و مطالعات استراتژيك با مسئوليت آخوند كمالي
-معاونت تحقیقات و مطالعات استراتژیک با مسئولیت آخوند کمالی


- معاونت اداري و مالي با مسئوليت كمالي
- معاونت اداری و مالی با مسئولیت کمالی


- معاونت حفاظت اطلاعات  
- معاونت حفاظت اطلاعات  


-معاونت بازرسي و نظارت  
-معاونت بازرسی و نظارت  


-‌معاونت فرهنگي
-معاونت فرهنگی


-معاونت اقتصادي
-معاونت اقتصادی


 علاوه بر‌اين، چندين ادارهٌ كل اطلاعات در مناطق مرزي، نقش جدي در پشتيباني صدور تروريسم دارند. از جمله ادارهٌ كل اطلاعات آذربايجان شرقي به‌منظور دخالت در آذربايجان، ادارهٌ اطلاعات كل آذربايجان غربي با ‌مديريت حميد رضايي، براي دخالت در تركيه و عراق، اداره اطلاعات كردستان با مديريت مجيدي و كرمانشاه با مديريت تهراني و ايلام با مديريت حاج ناصر كريمي و خوزستان با مديريت حاجي‌پور براي اقدامات تروريستي در عراق، ادارهٌ كل اطلاعات خراسان براي دخالت در افغانستان و كشورهاي آسياي ميانه و ادارهٌ كل سيستان و بلوچستان براي پاكستان و ادارهٌ كل اطلاعات فارس و هرمزگان براي دخالت در كشورهاي عربي حاشيهٌ جنوبي خليج فارس كار مي‌كنند.
 علاوه براین، چندین ادارهٌ کل اطلاعات در مناطق مرزی، نقش جدی در پشتیبانی صدور تروریسم دارند. از جمله ادارهٌ کل اطلاعات آذربایجان شرقی به‌منظور دخالت در آذربایجان، ادارهٌ اطلاعات کل آذربایجان غربی با مدیریت حمید رضایی، برای دخالت در ترکیه و عراق، اداره اطلاعات کردستان با مدیریت مجیدی و کرمانشاه با مدیریت تهرانی و ایلام با مدیریت حاج ناصر کریمی و خوزستان با مدیریت حاجی‌پور برای اقدامات تروریستی در عراق، ادارهٌ کل اطلاعات خراسان برای دخالت در افغانستان و کشورهای آسیای میانه و ادارهٌ کل سیستان و بلوچستان برای پاکستان و ادارهٌ کل اطلاعات فارس و هرمزگان برای دخالت در کشورهای عربی حاشیهٌ جنوبی خلیج فارس کار می‌کنند.


در سال64 دانشكدهٌ وزارت اطلاعات موسوم به دانشكدهٌ امام باقر تأسيس شد و از مهر65 كار خود را رسماً شروع كرد. اين دانشگاه مركز تعليم بازجويان و شكنجه‌گران و تروريستهاي جمهوری اسلامی است.
در سال64 دانشکدهٌ وزارت اطلاعات موسوم به دانشکدهٌ امام باقر تأسیس شد و از مهر65 کار خود را رسماً شروع کرد. این دانشگاه مرکز تعلیم بازجویان و شکنجه‌گران و تروریستهای جمهوری اسلامی است.


بودجهٌ محرمانه
بودجهٌ محرمانه


بودجهٌ وزارت اطلاعات سري و خارج از كنترل سازمان مديريت و برنامه‌ريزي كل كشور است. براساس مادهٌ15 اساسنامهٌ وزارت اطلاعات مصوب مجلس شورا مورخ 26مرداد1362، اعتبارات اين وزارتخانه ‌از شمول قانون محاسبات عمومي مستثني و تابع آيين‌نامه‌يي است كه به‌وسيلهٌ وزارت اطلاعات و اقتصاد و دارايي تهيه و به‌تصويب هيأت وزيران خواهد رسيد. طبق مصوبهٌ دي‌ماه73 مجلس رژيم، معادل 50درصد بهاي املاكي كه وزارت اطلاعات در راستاي انجام مأموريتهاي قانوني خود ضبط مي‌كند، تا سقف 5ميليارد ريال در اختيار اين وزارتخانه قرار مي‌گيرد. طبق مصوبهٌ بهمن74 مجلس، فروش اموال و دارايي مخالفان رژيم در اختيار وزارت اطلاعات است.  
بودجهٌ وزارت اطلاعات سری و خارج از کنترل سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کل کشور است. براساس مادهٌ15 اساسنامهٌ وزارت اطلاعات مصوب مجلس شورا مورخ 26مرداد1362، اعتبارات این وزارتخانه از شمول قانون محاسبات عمومی مستثنی و تابع آیین‌نامه‌یی است که به‌وسیلهٌ وزارت اطلاعات و اقتصاد و دارایی تهیه و به‌تصویب هیأت وزیران خواهد رسید. طبق مصوبهٌ دی‌ماه73 مجلس رژیم، معادل 50درصد بهای املاکی که وزارت اطلاعات در راستای انجام مأموریتهای قانونی خود ضبط می‌کند، تا سقف 5میلیارد ریال در اختیار این وزارتخانه قرار می‌گیرد. طبق مصوبهٌ بهمن74 مجلس، فروش اموال و دارایی مخالفان رژیم در اختیار وزارت اطلاعات است.  


فعاليتهاي انتفاعي و شركتهاي تجاري
فعالیتهای انتفاعی و شرکتهای تجاری


وزارت اطلاعات در زمان وزارت فلاحيان حدود 100شركت در جاهاي مختلف دنيا داير كرد كه حداقل 20شركت بزرگ آن در كشورهاي يمن، زيمبابوه، سوريه، سودان، ايتاليا و... قرار دارد. هدف از آن پوش و محمل تردد و فعاليتهاي مزودران و تروريستهاي اين وزارتخانه به خارج و تأمين و انتقال پول به خارج كشور است. اين شركتها با استفاده از اطلاعاتي كه در اختيار دارند، تجارت بسياري از اقلام را در انحصار خود در‌مي‌آورند و سودهاي ميليوني به جيب مي‌زنند.  
وزارت اطلاعات در زمان وزارت فلاحیان حدود 100شرکت در جاهای مختلف دنیا دایر کرد که حداقل 20شرکت بزرگ آن در کشورهای یمن، زیمبابوه، سوریه، سودان، ایتالیا و... قرار دارد. هدف از آن پوش و محمل تردد و فعالیتهای مزودران و تروریستهای این وزارتخانه به خارج و تأمین و انتقال پول به خارج کشور است. این شرکتها با استفاده از اطلاعاتی که در اختیار دارند، تجارت بسیاری از اقلام را در انحصار خود درمی‌آورند و سودهای میلیونی به جیب می‌زنند.  


پوشهاي وزارت اطلاعات براي اقدامات جاسوسي و تروريستي
پوشهای وزارت اطلاعات برای اقدامات جاسوسی و تروریستی


 1) مراكز ديپلوماتيك رژيم در خارج كشور كه مهمترين خصوصيت آن مصونيت ديپلوماتيك است.  
 1) مراکز دیپلوماتیک رژیم در خارج کشور که مهمترین خصوصیت آن مصونیت دیپلوماتیک است.  


2) شركتهاي تجاري و اقتصادي كه مهمترين ويژگي آنها مخفي بودن و عادي بودن مي‌باشد.
2) شرکتهای تجاری و اقتصادی که مهمترین ویژگی آنها مخفی بودن و عادی بودن می‌باشد.


مشخصات برخي از اين شركتها ذيلاً آمده است:
مشخصات برخی از این شرکتها ذیلاً آمده است:


- شركتWPT در كلن آلمان: مدير اين شركت فردي به‌نام شرقي است. اين شركت در ارتباط با شركت يك ويك كار مي‌كند و مسئول شمال آلمان است. وزارت اطلاعات در انتقال توپ غول‌پيكر 320ميليمتري که به‌طور ويژه براي وزارت اطلاعات به‌منظور اقدامات تروريستي عليه مجاهدين، ساخته شده بود به آنتورپ بلژيك از پوش اين شركت استفاده كرده بود. شرقي به همراه دو برادر خود اين شركت را اداره مي‌كند و با شركتهاي مختلف آلماني قرارداد دارد و محصولات ايراني و مواد غذايي را در هماهنگي با وزارت بازرگاني رژيم به آلمان آورده و به‌فروش مي‌رساند. تقي‌پور از مديران وزارت بازرگاني با او در ارتباط مي‌باشد.
- شرکتWPT در کلن آلمان: مدیر این شرکت فردی به‌نام شرقی است. این شرکت در ارتباط با شرکت یک ویک کار می‌کند و مسئول شمال آلمان است. وزارت اطلاعات در انتقال توپ غول‌پیکر 320میلیمتری که به‌طور ویژه برای وزارت اطلاعات به‌منظور اقدامات تروریستی علیه مجاهدین، ساخته شده بود به آنتورپ بلژیک از پوش این شرکت استفاده کرده بود. شرقی به همراه دو برادر خود این شرکت را اداره می‌کند و با شرکتهای مختلف آلمانی قرارداد دارد و محصولات ایرانی و مواد غذایی را در هماهنگی با وزارت بازرگانی رژیم به آلمان آورده و به‌فروش می‌رساند. تقی‌پور از مدیران وزارت بازرگانی با او در ارتباط می‌باشد.


آدرس و شماره‌تلفن اين شركت به‌شرح زير است:
آدرس و شماره‌تلفن این شرکت به‌شرح زیر است:


WPTIMUNDEXPARTGMBH
WPTIMUNDEXPARTGMBH
خط ۴۴۴: خط ۴۴۴:
FAX 3761728
FAX 3761728


- شركت حمل و نقل سيروس در هلند: مدير آن سيروس اجاقي است.
- شرکت حمل و نقل سیروس در هلند: مدیر آن سیروس اجاقی است.


 آدرس شركت:
 آدرس شرکت:


SEROOS
SEROOS
خط ۴۶۰: خط ۴۶۰:
EMIL SOJAGHI@NL PACKADBELL ORG
EMIL SOJAGHI@NL PACKADBELL ORG


 شركت واردات و صادرات هومن در دوسلدروف آلمان: مدير شركت فردي به‌نام يحيي درم گزين است و دوتن از كاركنان آن صادقي و جورابچي نام دارند.  
 شرکت واردات و صادرات هومن در دوسلدروف آلمان: مدیر شرکت فردی به‌نام یحیی درم گزین است و دوتن از کارکنان آن صادقی و جورابچی نام دارند.  


آدرس شركت:
آدرس شرکت:


HOMAN IM UND EXPORT GMBH
HOMAN IM UND EXPORT GMBH
خط ۴۷۴: خط ۴۷۴:
FAX 369576
FAX 369576


- شركت تجاري چاپ و كاغذ در دوسلدورف آلمان: رئيس شركت عماالدين طاهرپور است. اين شركت سرپل ارتباطي وزارت اطلاعات است. آدرس شركت :
- شرکت تجاری چاپ و کاغذ در دوسلدورف آلمان: رئیس شرکت عماالدین طاهرپور است. این شرکت سرپل ارتباطی وزارت اطلاعات است. آدرس شرکت :


SCHTZEN STR 35
SCHTZEN STR 35
خط ۴۸۲: خط ۴۸۲:
TEL 1649482
TEL 1649482


- خانهٌ مسكوني در دوسلدورف آلمان متعلق به فردي به‌نام بني‌جاهد: از اين خانه براي سكونت و مخفي‌كردن عناصر وزارت اطلاعات استفاده مي‌شود. آدرس خانه:
- خانهٌ مسکونی در دوسلدورف آلمان متعلق به فردی به‌نام بنی‌جاهد: از این خانه برای سکونت و مخفی‌کردن عناصر وزارت اطلاعات استفاده می‌شود. آدرس خانه:


PRIENSGEGRG STR 87
PRIENSGEGRG STR 87
خط ۴۹۰: خط ۴۹۰:
TEL 0049211445063
TEL 0049211445063


- lبلانش اينترناسيونال : اين شركت در آمريكا و رئيس آن الياس‌نيا نام دارد. او 21سال آمريكا بوده است. براي مدتي امتياز فروش محصولات مواد غذايي يك و يك را در آلمان گرفت و تحت آن پوش فعاليتهايي براي وزارت اطلاعات انجام داد. الياس‌نيا با رازقي يكي از مديران وقت وزارت بازرگاني براي پيشبرد طرح و برنامه‌هايش هماهنگ كرده و امكانات وزارت بازرگاني از طريق رازقي در اختيار او قرار مي‌گرفت. خانم قجري ساكن آمريكا معاون الياس‌نيا در فروش محصولات مي‌باشد. تلفن الياس‌نيا در آمريكا به قرار زير است:
- lبلانش اینترناسیونال : این شرکت در آمریکا و رئیس آن الیاس‌نیا نام دارد. او 21سال آمریکا بوده است. برای مدتی امتیاز فروش محصولات مواد غذایی یک و یک را در آلمان گرفت و تحت آن پوش فعالیتهایی برای وزارت اطلاعات انجام داد. الیاس‌نیا با رازقی یکی از مدیران وقت وزارت بازرگانی برای پیشبرد طرح و برنامه‌هایش هماهنگ کرده و امکانات وزارت بازرگانی از طریق رازقی در اختیار او قرار می‌گرفت. خانم قجری ساکن آمریکا معاون الیاس‌نیا در فروش محصولات می‌باشد. تلفن الیاس‌نیا در آمریکا به قرار زیر است:


TEL 0014082798444
TEL 0014082798444
خط ۴۹۸: خط ۴۹۸:
 اقدامات تروریستی وزارت اطلاعات در خارج کشور
 اقدامات تروریستی وزارت اطلاعات در خارج کشور


ترور وزارت اطلاعات از اولين ماههاي تأسيس‌ آن در سال63 به‌كار افتاد:
ترور وزارت اطلاعات از اولین ماههای تأسیس آن در سال63 به‌کار افتاد:


ترور اعضا و فعالان مقاومت در برابر جمهوری اسلامی در كشورهاي مختلف جهان از جمله كاظم رجوي (ژنو ارديبهشت69)، محمد حسين نقدي نمايندهٌ شوراي ملي مقاومت در ايتاليا (رم اسفند71)، زهرا رجبي عضو شوراي رهبري مجاهدين و عضو شوراي ملي مقاومت (استانبول اسفند74)، علي‌اكبر قرباني نمايندهٌ مجاهدين در استانبول و....
ترور اعضا و فعالان مقاومت در برابر جمهوری اسلامی در کشورهای مختلف جهان از جمله کاظم رجوی (ژنو اردیبهشت69)، محمد حسین نقدی نمایندهٌ شورای ملی مقاومت در ایتالیا (رم اسفند71)، زهرا رجبی عضو شورای رهبری مجاهدین و عضو شورای ملی مقاومت (استانبول اسفند74)، علی‌اکبر قربانی نمایندهٌ مجاهدین در استانبول و....


كشتار رستوران ميكونوس و بسياري ديگر از قتلهاي جنايتكارانهٌ مخالفان در خارج كشور
کشتار رستوران میکونوس و بسیاری دیگر از قتلهای جنایتکارانهٌ مخالفان در خارج کشور


اقدامات تروريستي در خاك عراق عليه مجاهدين و مقاومت ايران
اقدامات تروریستی در خاک عراق علیه مجاهدین و مقاومت ایران


اقدامات تروريستي عليه پناهندگان و گروههاي كرد ايراني در كردستان عراق<ref>ايجاد شبكه‌هاي جاسوسي و اطلاعاتي در خارج كشور و به‌راه انداختن دسته‌هايي تحت نام «اعضاي سابق مجاهدين» وبکارگیری آنها عليه مجاهدين و مقاومت ايران و زمينه‌سازي اقدامات تروريستي از اقدامات وزارت اطلاعات در خارج كشور است</ref>
اقدامات تروریستی علیه پناهندگان و گروههای کرد ایرانی در کردستان عراق<ref>ایجاد شبکه‌های جاسوسی و اطلاعاتی در خارج کشور و به‌راه انداختن دسته‌هایی تحت نام «اعضای سابق مجاهدین» وبکارگیری آنها علیه مجاهدین و مقاومت ایران و زمینه‌سازی اقدامات تروریستی از اقدامات وزارت اطلاعات در خارج کشور است</ref>


===== '''مراكز آموزش تروريستي وزارت اطلاعات''' =====
===== '''مراکز آموزش تروریستی وزارت اطلاعات''' =====
وزارت اطلاعات براي آموزش‌دادن تروريستهاي غير‌ايراني، اغلب از پادگانها و مراكز نظامي سپاه و ارتش استفاده مي‌كند. به اين‌صورت كه در برخي از پادگانهاي ارتش و يا سپاه يك قسمت مخفي راه مي‌اندازد و به تروريستهاي خود در اين پادگانها آموزش مي‌دهد.  
وزارت اطلاعات برای آموزش‌دادن تروریستهای غیرایرانی، اغلب از پادگانها و مراکز نظامی سپاه و ارتش استفاده می‌کند. به این‌صورت که در برخی از پادگانهای ارتش و یا سپاه یک قسمت مخفی راه می‌اندازد و به تروریستهای خود در این پادگانها آموزش می‌دهد.  


مركز آموزشي لويزان
مرکز آموزشی لویزان


پادگان آموزشي لويزان واقع در منطقهٌ لويزان تهران، مركز آموزشهاي اطلاعات و ضداطلاعات ارتش است و مربيان آن تماماً از افسران ارشد ارتش مي‌باشند. وزارت اطلاعات از اين پادگان براي آموزش كادرها و تروريستهايش استفاده مي‌كند. عاملان ترور كاظم رجوي بخش زيادي از آموزشهاي خود را در اين پادگان گذرانده بودند.  
پادگان آموزشی لویزان واقع در منطقهٌ لویزان تهران، مرکز آموزشهای اطلاعات و ضداطلاعات ارتش است و مربیان آن تماماً از افسران ارشد ارتش می‌باشند. وزارت اطلاعات از این پادگان برای آموزش کادرها و تروریستهایش استفاده می‌کند. عاملان ترور کاظم رجوی بخش زیادی از آموزشهای خود را در این پادگان گذرانده بودند.  


مركز آموزشي آبيك
مرکز آموزشی آبیک


مركز آموزشي شهري آبيك از سوي وزارت اطلاعات براي مانور و تمرين عمليات تروريستي  مورد استفاده قرار مي‌گيرد. اين مركز از سالها پيش در يك پادگان تأسيس شده است. شكل ظاهري اين پادگان به صورت يك شهر است و در آن خيابان، كوچه، مغازه و منازلي (هرچند به‌صورت نيمه‌ساخته) ايجاد كرده‌اند كه شكل ظاهري يك شهر را داشته باشد. مانور عمليات تروريستي را با ايجاد شرايط مشابه محل عمليات، در اين مركز انجام مي‌دهند. در اين مانورها از جنازه‌هاي بي‌صاحب به‌عنوان سوژه استفاده مي‌كنند. دست اندرکاران ترور كاظم رجوي طرح ترور را در همين مركز بارها تمرين كرده‌بودند.  
مرکز آموزشی شهری آبیک از سوی وزارت اطلاعات برای مانور و تمرین عملیات تروریستی  مورد استفاده قرار می‌گیرد. این مرکز از سالها پیش در یک پادگان تأسیس شده است. شکل ظاهری این پادگان به صورت یک شهر است و در آن خیابان، کوچه، مغازه و منازلی (هرچند به‌صورت نیمه‌ساخته) ایجاد کرده‌اند که شکل ظاهری یک شهر را داشته باشد. مانور عملیات تروریستی را با ایجاد شرایط مشابه محل عملیات، در این مرکز انجام می‌دهند. در این مانورها از جنازه‌های بی‌صاحب به‌عنوان سوژه استفاده می‌کنند. دست اندرکاران ترور کاظم رجوی طرح ترور را در همین مرکز بارها تمرین کرده‌بودند.  


مركز آموزشي درويش
مرکز آموزشی درویش


مركز آموزشي درويش وزارت اطلاعات، در پادگان درويش، يك مركز آموزشي نيروي انتظامي (ناجا)، واقع شده است. اين پادگان در كيلومتر18 جادهٌ اهواز - ماهشهر مي‌باشد. وزارت اطلاعات از سال1370 براي آموزش دادن سلاحهاي شهري به تيمهاي تروريستي از اين مركز استفاده مي‌كند.  
مرکز آموزشی درویش وزارت اطلاعات، در پادگان درویش، یک مرکز آموزشی نیروی انتظامی (ناجا)، واقع شده است. این پادگان در کیلومتر18 جادهٌ اهواز - ماهشهر می‌باشد. وزارت اطلاعات از سال1370 برای آموزش دادن سلاحهای شهری به تیمهای تروریستی از این مرکز استفاده می‌کند.  


نفراتي كه وزارت اطلاعات به اين مركز مي‌فرستد عموماً در تركيبهاي دو يا سه نفره مي‌باشند. وزارت اطلاعات رابطين مشخصي در اين پادگان دارد و عوامل خود را به اسم كوچك و مستعار معرفي مي‌نمايد. نفرات وزارت اطلاعات براي رفت و آمد به اين پادگان براي اين‌كه شناخته نشوند از خودروهاي فرماندهان پادگان استفاده مي‌كنند. تمركز آموزش افراد وزارت اطلاعات در اين پادگان بيشتر در روزهاي آخر هفته (چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه) است كه پادگان بيشتر حالت تعطيلي دارد. آسايشگاه، كلاسهاي درس، سالن تيراندازي افراد وزارت اطلاعات از بقيه پادگان مستقل است و از محلهاي مختص به وزارت اطلاعات استفاده ديگري نمي‌شود.  
نفراتی که وزارت اطلاعات به این مرکز می‌فرستد عموماً در ترکیبهای دو یا سه نفره می‌باشند. وزارت اطلاعات رابطین مشخصی در این پادگان دارد و عوامل خود را به اسم کوچک و مستعار معرفی می‌نماید. نفرات وزارت اطلاعات برای رفت و آمد به این پادگان برای این‌که شناخته نشوند از خودروهای فرماندهان پادگان استفاده می‌کنند. تمرکز آموزش افراد وزارت اطلاعات در این پادگان بیشتر در روزهای آخر هفته (چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه) است که پادگان بیشتر حالت تعطیلی دارد. آسایشگاه، کلاسهای درس، سالن تیراندازی افراد وزارت اطلاعات از بقیه پادگان مستقل است و از محلهای مختص به وزارت اطلاعات استفاده دیگری نمی‌شود.  


پادگان علي‌آباد قم  
پادگان علی‌آباد قم  


يكي ديگر از مراكز مورد استفادهٌ وزارت اطلاعات براي آموزش تروريستهايش پادگان علي‌آباد ارتش است. اين پادگان در اتوبان تهران- قم، 40كيلومتري قم قرار دارد. وزارت اطلاعات در قسمت انتهايي پادگان منطقه‌يي را با خاكريز جدا كرده است و داخل آن محوطه‌يي براي تمرينات و آموزشهاي وزارت اطلاعات به‌وجود آورده است.  
یکی دیگر از مراکز مورد استفادهٌ وزارت اطلاعات برای آموزش تروریستهایش پادگان علی‌آباد ارتش است. این پادگان در اتوبان تهران- قم، 40کیلومتری قم قرار دارد. وزارت اطلاعات در قسمت انتهایی پادگان منطقه‌یی را با خاکریز جدا کرده است و داخل آن محوطه‌یی برای تمرینات و آموزشهای وزارت اطلاعات به‌وجود آورده است.  


 عناصر وزارت اطلاعات خمپاره‌هاي غول پيكر 320ميليمتري را به‌منظور هدف قرار دادن سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران در اين محل آموزش ديده بودند. وزارت اطلاعات يك قبضه از اين خمپاره‌ها را در 5مارس سال 1996 براي هدف قرار دادن محل اقامت مريم رجوي در پاريس، به اروپا منتقل كرد، كه در يك بندر بلژيك كشف و خنثي شد. وزارت اطلاعات در یک عملیات تروریستی دفتر مجاهدين در بغداد را با سه قبضه از اين خمپاره‌ها در دي ماه1375هدف قرار داد كه باعث كشته و زخمي شدن شماري از شهروندان عراقي شد و خسارات زيادي به آنان وارد آمد<ref>وزارت اطلاعات طي سالهاي گذشته بارها مراكز مجاهدين و ارتش آزاديبخش ملي ايران در خاك عراق را با كاتيوشا مورد حمله قرار داده است.</ref>تروريستهاي وزارت اطلاعات، كار با كاتيوشا را در پادگان علي‌آباد آموزش مي‌بينند.
 عناصر وزارت اطلاعات خمپاره‌های غول پیکر 320میلیمتری را به‌منظور هدف قرار دادن سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران در این محل آموزش دیده بودند. وزارت اطلاعات یک قبضه از این خمپاره‌ها را در 5مارس سال 1996 برای هدف قرار دادن محل اقامت مریم رجوی در پاریس، به اروپا منتقل کرد، که در یک بندر بلژیک کشف و خنثی شد. وزارت اطلاعات در یک عملیات تروریستی دفتر مجاهدین در بغداد را با سه قبضه از این خمپاره‌ها در دی ماه1375هدف قرار داد که باعث کشته و زخمی شدن شماری از شهروندان عراقی شد و خسارات زیادی به آنان وارد آمد<ref>وزارت اطلاعات طی سالهای گذشته بارها مراکز مجاهدین و ارتش آزادیبخش ملی ایران در خاک عراق را با کاتیوشا مورد حمله قرار داده است.</ref>تروریستهای وزارت اطلاعات، کار با کاتیوشا را در پادگان علی‌آباد آموزش می‌بینند.


پادگان مصطفي خميني
پادگان مصطفی خمینی


پادگان آموزشي مصطفي خميني از ديگر پادگانهاي آموزشي مورد استفادهٌ وزارت اطلاعات است. اين پادگان در داخل  پادگان ولي‌عصر سپاه پاسداران در عشرت‌آباد تهران واقع شده است. ستاد فرماندهي نيروي هوايي سپاه در پادگان ولي‌عصر مستقر است. وزارت اطلاعات از پادگان مصطفي خميني كه آن را با ديوارهايي از پادگان ولي‌عصر جدا كرده است جهت آموزش  عناصری استفاده مي‌كند كه نسبت به ناشناخته‌ماندن هويتشان بسيار حساس است. ‌در اين مركز كليهٌ آموزشهاي نظامي و اطلاعاتي شامل آموزشهاي امنيتي،‌ جاسوسي و ترور و آخرين شيوه‌هاي شكنجه آموزش داده مي‌شود.  
پادگان آموزشی مصطفی خمینی از دیگر پادگانهای آموزشی مورد استفادهٌ وزارت اطلاعات است. این پادگان در داخل  پادگان ولی‌عصر سپاه پاسداران در عشرت‌آباد تهران واقع شده است. ستاد فرماندهی نیروی هوایی سپاه در پادگان ولی‌عصر مستقر است. وزارت اطلاعات از پادگان مصطفی خمینی که آن را با دیوارهایی از پادگان ولی‌عصر جدا کرده است جهت آموزش  عناصری استفاده می‌کند که نسبت به ناشناخته‌ماندن هویتشان بسیار حساس است. در این مرکز کلیهٌ آموزشهای نظامی و اطلاعاتی شامل آموزشهای امنیتی، جاسوسی و ترور و آخرین شیوه‌های شکنجه آموزش داده می‌شود.  


پادگان كُريِت كمپ‌ اهواز
پادگان کُریِت کمپ اهواز


وزارت اطلاعات يك پادگان آموزشي به‌نام كريت كمپ در 40كيلومتري جادهٌ اهواز ـ ماهشهر نيز دارد. ‌اين پادگان در جنب پادگان حبيب‌اللهي سپاه پاسداران و تحت نظر آن اداره مي‌شود. فرماندهٌ اين پادگان  سيد‌عباس موسوي است كه از افراد گارد جاويدان در زمان شاه بوده است. مربيان اطلاعاتي كه در اين پادگان به تروريستهاي وزارت اطلاعات آموزش مي‌دهند، عمدتاً از تهران به اين مركز مي‌آيند.  
وزارت اطلاعات یک پادگان آموزشی به‌نام کریت کمپ در 40کیلومتری جادهٌ اهواز ـ ماهشهر نیز دارد. این پادگان در جنب پادگان حبیب‌اللهی سپاه پاسداران و تحت نظر آن اداره می‌شود. فرماندهٌ این پادگان  سیدعباس موسوی است که از افراد گارد جاویدان در زمان شاه بوده است. مربیان اطلاعاتی که در این پادگان به تروریستهای وزارت اطلاعات آموزش می‌دهند، عمدتاً از تهران به این مرکز می‌آیند.  


مركز آموزش غازان‌چي
مرکز آموزش غازان‌چی


مركز آموزش غازان‌چي در نزديكي پليس راه غازان‌چي در سه راهي روانسر، كرمانشاه و كامياران واقع شده است. وزارت اطلاعات از اين مركز براي آموزش تروريستهاي اعزامي به عراق استفاده مي‌كند.  
مرکز آموزش غازان‌چی در نزدیکی پلیس راه غازان‌چی در سه راهی روانسر، کرمانشاه و کامیاران واقع شده است. وزارت اطلاعات از این مرکز برای آموزش تروریستهای اعزامی به عراق استفاده می‌کند.  


پادگان فاتح غني‌حسيني
پادگان فاتح غنی‌حسینی


اين پادگان بين تهران و قم قرار دارد و محل آموزش مزدوران خارجي است. پاره‌يي از عوامل جمهوری اسلامی در تركيه كه توسط نيروي قدس و وزارت اطلاعات استخدام شده بودند، در اين پادگان آموزش ديده‌اند. اين تروريستها با همكاري ديپلومات‌های سفارت جمهوری اسلامی در ترورهاي زير دست داشته‌اند:  
این پادگان بین تهران و قم قرار دارد و محل آموزش مزدوران خارجی است. پاره‌یی از عوامل جمهوری اسلامی در ترکیه که توسط نیروی قدس و وزارت اطلاعات استخدام شده بودند، در این پادگان آموزش دیده‌اند. این تروریستها با همکاری دیپلومات‌های سفارت جمهوری اسلامی در ترورهای زیر دست داشته‌اند:  


- ربودن و به قتل عضو مجاهدین علي‌اكبر قرباني در سال72  
- ربودن و به قتل عضو مجاهدین علی‌اکبر قربانی در سال72  


- ترور توران دورسون، روزنامه‌نگار ترك در شهريور69
- ترور توران دورسون، روزنامه‌نگار ترک در شهریور69


- ترور اوغور‌مومجو، روزنامه‌نگار ترك كه در بهمن71 با بمبگذاري در اتومبيلش ترور شد.  
- ترور اوغورمومجو، روزنامه‌نگار ترک که در بهمن71 با بمبگذاری در اتومبیلش ترور شد.  


پادگان غيور اصلي
پادگان غیور اصلی


پادگان آموزشي غيور در كيلو متر30 جادهٌ اهواز - خرمشهر قرار دارد و داراي سابقهٌ طولاني در  آموزش مزدوران خارجي است. همزمان هم نيروي قدس سپاه و هم وزارت اطلاعات از اين مركز استفاده مي‌كنند. اين پادگان هم‌چنين يك مقر فرعي در خرمشهر دارد. در حال حاضر نفرات لشكر انصار‌الحسين 9بدر در اين پادگان مستقر هستند.
پادگان آموزشی غیور در کیلو متر30 جادهٌ اهواز - خرمشهر قرار دارد و دارای سابقهٌ طولانی در  آموزش مزدوران خارجی است. همزمان هم نیروی قدس سپاه و هم وزارت اطلاعات از این مرکز استفاده می‌کنند. این پادگان هم‌چنین یک مقر فرعی در خرمشهر دارد. در حال حاضر نفرات لشکر انصارالحسین 9بدر در این پادگان مستقر هستند.


===== '''ساير مراكز آموزش تروريستي''' =====
===== '''سایر مراکز آموزش تروریستی''' =====
برخي ديگر از مراكز و پادگانهاي تروريستي جمهوری اسلامی كه نفرات ايراني و غير‌ايراني رژيم در آنها آموزش مي‌بينند، به‌شرح زير است:  
برخی دیگر از مراکز و پادگانهای تروریستی جمهوری اسلامی که نفرات ایرانی و غیرایرانی رژیم در آنها آموزش می‌بینند، به‌شرح زیر است:  


- پادگان ابوذر واقع در قلعه‌شاهين اهواز محل آموزش تروريست جهت اعزام به عراق  
- پادگان ابوذر واقع در قلعه‌شاهین اهواز محل آموزش تروریست جهت اعزام به عراق  


- مدرسهٌ نواب صفوي در اهواز مورد استفاده  آموزشهاي تئوريك
- مدرسهٌ نواب صفوی در اهواز مورد استفاده  آموزشهای تئوریک


- پادگان حزب‌الله در ورامين مخصوص آموزش تروريستهايي كه براي عمليات عليه مجاهدين به خاك عراق اعزام مي‌شوند
- پادگان حزب‌الله در ورامین مخصوص آموزش تروریستهایی که برای عملیات علیه مجاهدین به خاک عراق اعزام می‌شوند


-پادگان آموزشي ايذه كه در نزديكي شهر ايذه واقع شده است. يك افسر اطلاعات به‌نام هادي از طرف ادارهٌ اطلاعات اهواز در اين محل به تروريستها آموزش كار با سلاح مي‌دهد و يك افسر اطلاعات ديگر به‌نام نعمت كمك‌مربي است.  
-پادگان آموزشی ایذه که در نزدیکی شهر ایذه واقع شده است. یک افسر اطلاعات به‌نام هادی از طرف ادارهٌ اطلاعات اهواز در این محل به تروریستها آموزش کار با سلاح می‌دهد و یک افسر اطلاعات دیگر به‌نام نعمت کمک‌مربی است.  


-پادگان اميرالمومنين در منطقه‌يي موسوم به بان‌روشان واقع در 35كيلومتري ايلام، يكي ديگر از مراكز آموزشي تروريستهاست. اين پادگان متعلق به سپاه ايلام است و بسياري از عمليات تروريستي در خاك عراق از همين‌جا سازمان داده مي‌شود.  
-پادگان امیرالمومنین در منطقه‌یی موسوم به بان‌روشان واقع در 35کیلومتری ایلام، یکی دیگر از مراکز آموزشی تروریستهاست. این پادگان متعلق به سپاه ایلام است و بسیاری از عملیات تروریستی در خاک عراق از همین‌جا سازمان داده می‌شود.  


-پادگان آموزشي كوثر واقع در جادهٌ دزفول - شوشتر، يكي ديگر از مراكز آموزش تروريستي رژيم است. حسن درويش از فرماندهان سپاه در اين پادگان به تروريستها آموزش مي‌دهد.  
-پادگان آموزشی کوثر واقع در جادهٌ دزفول - شوشتر، یکی دیگر از مراکز آموزش تروریستی رژیم است. حسن درویش از فرماندهان سپاه در این پادگان به تروریستها آموزش می‌دهد.  


گزارش مطبوعات خارجی از آموزش تروریستها در ایران
گزارش مطبوعات خارجی از آموزش تروریستها در ایران


ماهنامهٌ «بررسي اطلاعاتي جينز» در شمارهٌ مارس97 (اسفند75) خود طي مقاله‌يي تحت عنوان «مدرسهٌ بمبگذاري» در بارهٌ «پايگاههاي آموزشي تروريستهاي بين‌المللي» در ايران مي‌نويسد: «در ايران حداقل 12پايگاه توسط مديران سپاه پاسداران انقلاب اسلامي اداره و كنترل مي‌شوند كه آنها نيز زير نظر ادارهٌ اطلاعات قرار دارند. اين پايگاهها مانند بسياري ديگر استتار شده‌اند كه مانند يك دهكدهٌ كوچك و يا يك مزرعه جلوه داده شوند تا از ديد ماهواره‌هاي جاسوسي پنهان بمانند.  ...سه پايگاه، يكي  در نزديكي همدان ديگري در ‌ قزوين و بزرگترين پايگاه به‌نام امام‌علي كه در شرق پايتخت واقع شده است در سال1996 برملا شد.‌ پايگاه امام‌علي توجهات بسياري از سازمانهاي اطلاعاتي غرب را به‌خود جلب كرده است. به اين دليل كه معتقدند اين پايگاه به عنوان مركز فرماندهي گروههاي تروريستي كه توسط ايران حمايت مي‌شوند،‌عمل مي‌كند.  
ماهنامهٌ «بررسی اطلاعاتی جینز» در شمارهٌ مارس97 (اسفند75) خود طی مقاله‌یی تحت عنوان «مدرسهٌ بمبگذاری» در بارهٌ «پایگاههای آموزشی تروریستهای بین‌المللی» در ایران می‌نویسد: «در ایران حداقل 12پایگاه توسط مدیران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اداره و کنترل می‌شوند که آنها نیز زیر نظر ادارهٌ اطلاعات قرار دارند. این پایگاهها مانند بسیاری دیگر استتار شده‌اند که مانند یک دهکدهٌ کوچک و یا یک مزرعه جلوه داده شوند تا از دید ماهواره‌های جاسوسی پنهان بمانند.  ...سه پایگاه، یکی  در نزدیکی همدان دیگری در قزوین و بزرگترین پایگاه به‌نام امام‌علی که در شرق پایتخت واقع شده است در سال1996 برملا شد. پایگاه امام‌علی توجهات بسیاری از سازمانهای اطلاعاتی غرب را به‌خود جلب کرده است. به این دلیل که معتقدند این پایگاه به عنوان مرکز فرماندهی گروههای تروریستی که توسط ایران حمایت می‌شوند،عمل می‌کند.  


پايگاههاي ايرانيان  شلوغ‌ترين و فعالترين پايگاهها هستند كه تروريستهاي مجرب را آموزش مي‌دهند و تخمين زده مي‌شود كه هر ساله بين 4000 تا 4500 فارغ‌التحصيل دارند.گفته مي‌شود كه بمبگذاري ساختمان گارد ملي عربستان سعودي در سال1995 و ساختمان خبر در ژوئيهٌ1996 توسط فارغ‌التحصيلان اين مدارس انجام شده است. انواع آموزشهايي كه در اين پايگاهها داده مي‌شود شامل سلاحهاي سبك و نيمه‌سنگين و تكنيكهاي بمبگذاريهاي انتحاري و انفجارات است. در ژوئن1996 اطلاعات بحرين يك توطئه را كشف كرد كه در آن 26بحريني اعتراف كردند كه آموزشهايشان را در ايران از سال1993 توسط پاسداران انقلاب اسلامي ايران گرفته‌اند…  
پایگاههای ایرانیان  شلوغ‌ترین و فعالترین پایگاهها هستند که تروریستهای مجرب را آموزش می‌دهند و تخمین زده می‌شود که هر ساله بین 4000 تا 4500 فارغ‌التحصیل دارند. گفته می‌شود که بمبگذاری ساختمان گارد ملی عربستان سعودی در سال1995 و ساختمان خبر در ژوئیهٌ1996 توسط فارغ‌التحصیلان این مدارس انجام شده است. انواع آموزشهایی که در این پایگاهها داده می‌شود شامل سلاحهای سبک و نیمه‌سنگین و تکنیکهای بمبگذاریهای انتحاری و انفجارات است. در ژوئن1996 اطلاعات بحرین یک توطئه را کشف کرد که در آن 26بحرینی اعتراف کردند که آموزشهایشان را در ایران از سال1993 توسط پاسداران انقلاب اسلامی ایران گرفته‌اند…  


هفته‌نامهٌ تايم در شمارهٌ  مورخ 3 دي1375 خود در مورد انفجار خبر در عربستان سعودي نوشت: «رياض معتقد است كه مدارك بسيار متقاعد‌كننده نشان مي‌دهد اكثريت اين 40نفر دستگير شده مظنون به دست داشتن در انفجار خبر، از ايران ديدار كرده‌اند».
هفته‌نامهٌ تایم در شمارهٌ  مورخ 3 دی1375 خود در مورد انفجار خبر در عربستان سعودی نوشت: «ریاض معتقد است که مدارک بسیار متقاعدکننده نشان می‌دهد اکثریت این 40نفر دستگیر شده مظنون به دست داشتن در انفجار خبر، از ایران دیدار کرده‌اند».


===== '''نقش معاونت خارجي وزارت اطلاعات در ترور مسعود رجوی در فرانسه''' =====
===== '''نقش معاونت خارجی وزارت اطلاعات در ترور مسعود رجوی در فرانسه''' =====
يكي از مهمترين اهداف وزارت اطلاعات از بدو تأسيس ترور مسعود رجوي بود. در ابتداي تأسيس تا سال68 آخوند محمد حجازي معاونت خارجي وزارت اطلاعات مسئوليت اين ترور را بر‌عهده داشت. سعيد امامي<ref>سعيد امامي رياست معاونت داخلي وزارت اطلاعات در زمان رفسنجاني قتلهاي زنجيره‌يي در داخل و ترورهاي وزارت اطلاعات در خارج را در هماهنگي كامل با حجازي دفتر ويژهٌ خامنه‌اي دنبال مي‌كرد. از جمله طرحهايي كه مستقيماً توسط سعيد امامي به‌اجرا درآمد، طرح ترور دكتر كاظم رجوي و طرح انفجار حرم امام رضا و قتل كشيشان مي‌باشد.</ref> به‌عنوان مدير كل در اجراي اين طرح با حجازي كار مي‌كرد. يكي از افسران عملياتي حجازي در فرانسه و سوئيس كه دست‌اندركار اين طرح بود محمود رجبي<ref>محمود رجبي همان كسي است كه در سالهاي بعد در جريان قتلهاي سياسي و زنجيره‌يي دست داشت و از او با نام مستعار محمدي نيز اسم برده مي‌شود. وي كه در جريان اين قتلها دستگير شده بود، به‌خاطر شركتش در ترورهاي خارج كشور و برای جلوگیری از افشا شدن نقش نظام در اين ترورها سريعاً آزاد شد.</ref> نام داشت كه در ارتباط با سعيد امامي بود. محمود رجبي قبل از تشكيل وزارت اطلاعات با اطلاعات سپاه فعاليت مي‌كرد و به‌همراه پاسدار اطلاعاتي ديگري به‌نام رضا طباطبائي در سال1361 با پاسپورت ديپلوماتيك به فرانسه رفته بود. مأموريت اين دو نفر از طرف سپاه طراحي و اجراي ترور مسعود رجوي بود. ابوالقاسم مصباحي يكي از پايه‌گذاران وزارت اطلاعات، معروف به شاهدC در شهادت خود در مقابل مراجع قضايي آلمان و سوئيس تصريح مي‌كند: در 1982 (سال1361) دو عضو سپاه پاسداران انقلاب به‌نام رضا طباطبايي و محمود رجبي با پاسپورت ديپلوماتيك به پاريس رفتند. استفاده از پاسپورت ديپلوماتيك به‌اين منظور بود كه به آنها اجازه دهد كه از موقعيت مصونيت ديپلوماتيك برخوردار باشند. مأموريت اين دو نفر اين بود كه مسعود رجوي را به قتل برسانند اما به‌دليل اقدامات حفاظتي طرح سوء‌قصد در آن زمان تغيير كرد و طباطبايي و رجبي سال84 به ايران بازگشتند. پس از باز گشت محمود رجبي به وزارت اطلاعات منتقل و در معاونت خارجي سازماندهي شد. وي بار ديگر از طرف معاونت خارجي اطلاعات با پاسپورت عادي به فرانسه اعزام شد و درخواست اجازهٌ اقامت دانشجويي كرد كه با اقامت او موافقت شد. شاهدC مي‌گويد «مأموريت رجبي اين بود كه تمامي فعاليتهاي مجاهدين خلق حول برادر رجوي را كشف كند. او تمامي افراد با نفوذ حول رجوي را شناسايي كرد و طرحي از مكانها و جلسات تهيه كرد تا نهايتاً به تهران بدهد».  
یکی از مهمترین اهداف وزارت اطلاعات از بدو تأسیس ترور مسعود رجوی بود. در ابتدای تأسیس تا سال68 آخوند محمد حجازی معاونت خارجی وزارت اطلاعات مسئولیت این ترور را برعهده داشت. سعید امامی<ref>سعید امامی ریاست معاونت داخلی وزارت اطلاعات در زمان رفسنجانی قتلهای زنجیره‌یی در داخل و ترورهای وزارت اطلاعات در خارج را در هماهنگی کامل با حجازی دفتر ویژهٌ خامنه‌ای دنبال می‌کرد. از جمله طرحهایی که مستقیماً توسط سعید امامی به‌اجرا درآمد، طرح ترور دکتر کاظم رجوی و طرح انفجار حرم امام رضا و قتل کشیشان می‌باشد.</ref> به‌عنوان مدیر کل در اجرای این طرح با حجازی کار می‌کرد. یکی از افسران عملیاتی حجازی در فرانسه و سوئیس که دست‌اندرکار این طرح بود محمود رجبی<ref>محمود رجبی همان کسی است که در سالهای بعد در جریان قتلهای سیاسی و زنجیره‌یی دست داشت و از او با نام مستعار محمدی نیز اسم برده می‌شود. وی که در جریان این قتلها دستگیر شده بود، به‌خاطر شرکتش در ترورهای خارج کشور و برای جلوگیری از افشا شدن نقش نظام در این ترورها سریعاً آزاد شد.</ref> نام داشت که در ارتباط با سعید امامی بود. محمود رجبی قبل از تشکیل وزارت اطلاعات با اطلاعات سپاه فعالیت می‌کرد و به‌همراه پاسدار اطلاعاتی دیگری به‌نام رضا طباطبائی در سال1361 با پاسپورت دیپلوماتیک به فرانسه رفته بود. مأموریت این دو نفر از طرف سپاه طراحی و اجرای ترور مسعود رجوی بود. ابوالقاسم مصباحی یکی از پایه‌گذاران وزارت اطلاعات، معروف به شاهدC در شهادت خود در مقابل مراجع قضایی آلمان و سوئیس تصریح می‌کند: در 1982 (سال1361) دو عضو سپاه پاسداران انقلاب به‌نام رضا طباطبایی و محمود رجبی با پاسپورت دیپلوماتیک به پاریس رفتند. استفاده از پاسپورت دیپلوماتیک به‌این منظور بود که به آنها اجازه دهد که از موقعیت مصونیت دیپلوماتیک برخوردار باشند. مأموریت این دو نفر این بود که مسعود رجوی را به قتل برسانند اما به‌دلیل اقدامات حفاظتی طرح سوءقصد در آن زمان تغییر کرد و طباطبایی و رجبی سال84 به ایران بازگشتند. پس از باز گشت محمود رجبی به وزارت اطلاعات منتقل و در معاونت خارجی سازماندهی شد. وی بار دیگر از طرف معاونت خارجی اطلاعات با پاسپورت عادی به فرانسه اعزام شد و درخواست اجازهٌ اقامت دانشجویی کرد که با اقامت او موافقت شد. شاهدC می‌گوید «مأموریت رجبی این بود که تمامی فعالیتهای مجاهدین خلق حول برادر رجوی را کشف کند. او تمامی افراد با نفوذ حول رجوی را شناسایی کرد و طرحی از مکانها و جلسات تهیه کرد تا نهایتاً به تهران بدهد».  
يك دانشجوي ايراني مقيم فرانسه به‌نام مجيد صفايي كه او را پرويز نيز صدا مي‌زدند در ارتباط با محمود رجبي فعاليت جاسوسي مي‌كرد. شاهدC مي‌گويد: «پرويز صفايي دو منبع خارجي داشت اولين منبع يحيي گوآسمي و دومين آن ژاك سوتلو<ref>گوآسمي يك فرانسوي الجزايري‌الاصل بود و سوتلو نمايندهٌ گروه آكسيون ديركت (عمل مستقيم) فرانسه». چنان‌كه در گزارشهاي رجبي آمده به‌علت عدم امكان نفوذ در مجاهدين و هشياري آنها طرحهايش عليه مسعود رجوی موفق نمي‌شود.</ref> بود. 
یک دانشجوی ایرانی مقیم فرانسه به‌نام مجید صفایی که او را پرویز نیز صدا می‌زدند در ارتباط با محمود رجبی فعالیت جاسوسی می‌کرد. شاهدC می‌گوید: «پرویز صفایی دو منبع خارجی داشت اولین منبع یحیی گوآسمی و دومین آن ژاک سوتلو<ref>گوآسمی یک فرانسوی الجزایری‌الاصل بود و سوتلو نمایندهٌ گروه آکسیون دیرکت (عمل مستقیم) فرانسه». چنان‌که در گزارشهای رجبی آمده به‌علت عدم امکان نفوذ در مجاهدین و هشیاری آنها طرحهایش علیه مسعود رجوی موفق نمی‌شود.</ref> بود. 


====== '''طرح ترور مسعود رجوي در سوئيس''' ======
====== '''طرح ترور مسعود رجوی در سوئیس''' ======
در بهار 65محمود رجبي كه در آن زمان در ژنو بود، از طريق سوتلو مطلع شد كه مسعود رجوی احتمالاً از طريق سوئيس به عراق خواهد رفت. اين اطلاعات از طريق وزارت اطلاعات به وزارت خارجه داده شد و  سفير وقت جمهوری اسلامی در سوئيس با ملاقاتهاي متعدد خواهان اين شد كه در صورت مسافرت مسعود رجوي به سوئيس انترپل اقدام به دستگيري وي نمايد.
در بهار 65محمود رجبی که در آن زمان در ژنو بود، از طریق سوتلو مطلع شد که مسعود رجوی احتمالاً از طریق سوئیس به عراق خواهد رفت. این اطلاعات از طریق وزارت اطلاعات به وزارت خارجه داده شد و  سفیر وقت جمهوری اسلامی در سوئیس با ملاقاتهای متعدد خواهان این شد که در صورت مسافرت مسعود رجوی به سوئیس انترپل اقدام به دستگیری وی نماید.


هم‌زمان وزارت اطلاعات محمود رجبي را مأمور كرد تا ترور مسعود رجوی در سوئيس را طراحي كند. رجبي به تهران گزارش داده بود كه در صورت مسافرت رجوي به سوئيس اجراي اين طرح عملي‌تر از اجراي آن در فرانسه است. شاهدC در اين زمينه مي‌گويد: «محمود رجبي به‌نوعي دريافته بود كه فعاليتهاي سياسي مسعود رجوي در سوئيس جريان دارد و قرار است جريان داشته باشد. به اين منظور از سوتلو خواست كه در مورد مكان مسعود رجوي اطلاع كسب كند به‌خصوص كه فكر مي‌كرد حذف رجوي در سوئيس ساده‌تر از فرانسه كه در آن‌جا مقيم است و بيشتر هم تحت حفاظت است مي‌باشد. سوتلو امكانات و منابعش را به‌كار گرفت تا به ايرانيها اطلاعاتي در مورد آمدن مسعود رجوي به سوئيس بدهد. آنها قصد داشتند كه طرح ترور را در سوئيس اجرا كنند. وقتي كه سوتلو به رجبي اطلاع داد كه منبعي نزد پليس سوئيس دارد، وزارت اطلاعات ارزيابي كرد كه بايد مستقيماً با اين منبع وارد ارتباط شود. وزارت اطلاعات اين منبع را به مبلغ 100000دلار آمريكايي از سوتلو خريد.  منبع يك كارمند زن پليس<ref>نقش جاسوس پليس در ترور كاظم رجوي روزنامهٌ تريبيون دوژنو 17مرداد 76: «يك پليس زن اهل ژنو همراه همسر ايراني خود، در 30ژوئن به‌دستور كارلا دل پونته، دادستان كنفدراسيون، به‌اتهام جاسوسي دستگير شدند. پس‌از سه‌روز بازداشت آنها آزاد شدند. .... 7سال پس‌از قتل رجوي، قاضي شاتلن به اين نتيجه رسيد: امكان زيادي دارد كه يك شبكهٌ جاسوسي در سوئيس وجود داشته باشد. او وزارت عمومي كنفدراسيون را كه تنها نهاد ذيصلاح در اين امور است مطلع ساخت. سپس خانم كارلا دل پونته تحقيقات خود را آغاز كرد. در تاريخ سوم ژوييه وزارت عمومي اين خبر را اعلام كرد: اين ظن وجود دارد كه مخالفان رژيم ايران در سوئيس مورد جاسوسي قرار گرفتند.… اكنون مي‌دانيم كه تنها دو‌نفر دستگير شده‌اند: آن پليس زن و همسرش. اين دستگيريها در بامداد 30ژوئن (9 تير 76) در منزل اين زوج صورت گرفت…» شاهدC در شهادتي كه در آلمان و سوئيس داده گفت: من يقين دارم كه اطلاعات بسياري در ارتباط با جاسوسي در مورد (كاظم) رجوي از طريق اين كارمند پليس در ژنو (به رژيم) رسيده است.  من اين اطلاعات را ابتدا از محمود رجبي به‌دست آوردم. در سال1991 زماني كه او رئيس دفتر رياست جمهوري در فرودگاه مهرآباد تهران بود، به من گفت كه اطلاعات مشروحي در رابطه با كاظم رجوي از منبع نزد پليس سوئيس به‌دست آورده است. او از اين منبع تحت عنوان "حاج‌خانم" نام مي‌برد. هم‌چنين در دفتر شركت سمساكالا با هادوي و كمالي صحبت داشتيم، كمالي گفت "ما رجوي را شكست داديم". و اضافه كرد "حاج خانم" در اين رابطه به‌ما كمك كرده است. بخصوص در رابطه با ترددات رجوي. در سال 1992 (71)، من براي ديداري به ساختمان 15 واواك رفته بودم. چون بايستي هرازگاهي خودم را به واواك معرفي مي‌كردم، از اين فرصت استفاده كردم براي اين‌كه با دوستان قديمي‌ام در واواك در ساختمان15 درخواست صحبت كنم. وقتي كه نزد دوستم رسيدم، متوجه شدم كه كمالي نزد اوست از كمالي پرسيدم با ژاك سوتلو كه من رابطه با او برقرار كرده بودم، چه كرده است؟ (ژاك سوتلو از اعضاي گروه فرانسوي آكسيون ديركت بوده كه با رژيم رابطه داشته است). كمالي (قاتل دكتر كاظم كه فرانسه او را به رژيم پس داد) پاسخ داد كه يك منبع نزد پليس فرانسه داشته، كه از طريق او، ما (واواك) در ارتباط با يك منبع در پليس سوئيس قرار گرفته‌ايم و مي‌خواست نشان دهد كه ما با اين منبع تا به كجا رسيده‌ايم. براي اثبات حرفهايش، او از يك پرونده عكسي درآورد كه از فاصلهٌ نزديك گرفته شده بود و كاظم رجوي را در آشپزخانه منزلش نشان مي‌داد در حالي كه يك فنجان چاي در دست داشت.  آن يك عكس رنگي بود كه در آن نيمي از يك سماور نيز ديده مي‌شد. اين عكس را از پشت يكي از درهاي آشپزخانه از بيرون ساختمان گرفته‌اند. من احساسم اين بود كه عكاس در بيرون ساختمان بوده، شايد در يك حياط يا در خيابان و يا جاي ديگر.  من يكبار عكسي از يك زن در دفتر سعيد اسلامي (امامييكي از جانشينان فلاحيان، ديدم. در اين رابطه گفته شد كه او منبعي در پليس سوئيس است. ولي توضيح داده نشد كه آن زن در كيس كاظم رجوي شركت داشته است.</ref> ژنو بود كه سالها در استخدام وزارت اطلاعات بود و در جريان ترور دكتر كاظم رجوي نيز نقش مهمي ايفا كرد.
هم‌زمان وزارت اطلاعات محمود رجبی را مأمور کرد تا ترور مسعود رجوی در سوئیس را طراحی کند. رجبی به تهران گزارش داده بود که در صورت مسافرت رجوی به سوئیس اجرای این طرح عملی‌تر از اجرای آن در فرانسه است. شاهدC در این زمینه می‌گوید: «محمود رجبی به‌نوعی دریافته بود که فعالیتهای سیاسی مسعود رجوی در سوئیس جریان دارد و قرار است جریان داشته باشد. به این منظور از سوتلو خواست که در مورد مکان مسعود رجوی اطلاع کسب کند به‌خصوص که فکر می‌کرد حذف رجوی در سوئیس ساده‌تر از فرانسه که در آن‌جا مقیم است و بیشتر هم تحت حفاظت است می‌باشد. سوتلو امکانات و منابعش را به‌کار گرفت تا به ایرانیها اطلاعاتی در مورد آمدن مسعود رجوی به سوئیس بدهد. آنها قصد داشتند که طرح ترور را در سوئیس اجرا کنند. وقتی که سوتلو به رجبی اطلاع داد که منبعی نزد پلیس سوئیس دارد، وزارت اطلاعات ارزیابی کرد که باید مستقیماً با این منبع وارد ارتباط شود. وزارت اطلاعات این منبع را به مبلغ 100000دلار آمریکایی از سوتلو خرید.  منبع یک کارمند زن پلیس<ref>نقش جاسوس پلیس در ترور کاظم رجوی روزنامهٌ تریبیون دوژنو 17مرداد 76: «یک پلیس زن اهل ژنو همراه همسر ایرانی خود، در 30ژوئن به‌دستور کارلا دل پونته، دادستان کنفدراسیون، به‌اتهام جاسوسی دستگیر شدند. پس‌از سه‌روز بازداشت آنها آزاد شدند. .... 7سال پس‌از قتل رجوی، قاضی شاتلن به این نتیجه رسید: امکان زیادی دارد که یک شبکهٌ جاسوسی در سوئیس وجود داشته باشد. او وزارت عمومی کنفدراسیون را که تنها نهاد ذیصلاح در این امور است مطلع ساخت. سپس خانم کارلا دل پونته تحقیقات خود را آغاز کرد. در تاریخ سوم ژوییه وزارت عمومی این خبر را اعلام کرد: این ظن وجود دارد که مخالفان رژیم ایران در سوئیس مورد جاسوسی قرار گرفتند.… اکنون می‌دانیم که تنها دونفر دستگیر شده‌اند: آن پلیس زن و همسرش. این دستگیریها در بامداد 30ژوئن (9 تیر 76) در منزل این زوج صورت گرفت…» شاهدC در شهادتی که در آلمان و سوئیس داده گفت: من یقین دارم که اطلاعات بسیاری در ارتباط با جاسوسی در مورد (کاظم) رجوی از طریق این کارمند پلیس در ژنو (به رژیم) رسیده است.  من این اطلاعات را ابتدا از محمود رجبی به‌دست آوردم. در سال1991 زمانی که او رئیس دفتر ریاست جمهوری در فرودگاه مهرآباد تهران بود، به من گفت که اطلاعات مشروحی در رابطه با کاظم رجوی از منبع نزد پلیس سوئیس به‌دست آورده است. او از این منبع تحت عنوان "حاج‌خانم" نام می‌برد. هم‌چنین در دفتر شرکت سمساکالا با هادوی و کمالی صحبت داشتیم، کمالی گفت "ما رجوی را شکست دادیم". و اضافه کرد "حاج خانم" در این رابطه به‌ما کمک کرده است. بخصوص در رابطه با ترددات رجوی. در سال 1992 (71)، من برای دیداری به ساختمان 15 واواک رفته بودم. چون بایستی هرازگاهی خودم را به واواک معرفی می‌کردم، از این فرصت استفاده کردم برای این‌که با دوستان قدیمی‌ام در واواک در ساختمان15 درخواست صحبت کنم. وقتی که نزد دوستم رسیدم، متوجه شدم که کمالی نزد اوست از کمالی پرسیدم با ژاک سوتلو که من رابطه با او برقرار کرده بودم، چه کرده است؟ (ژاک سوتلو از اعضای گروه فرانسوی آکسیون دیرکت بوده که با رژیم رابطه داشته است). کمالی (قاتل دکتر کاظم که فرانسه او را به رژیم پس داد) پاسخ داد که یک منبع نزد پلیس فرانسه داشته، که از طریق او، ما (واواک) در ارتباط با یک منبع در پلیس سوئیس قرار گرفته‌ایم و می‌خواست نشان دهد که ما با این منبع تا به کجا رسیده‌ایم. برای اثبات حرفهایش، او از یک پرونده عکسی درآورد که از فاصلهٌ نزدیک گرفته شده بود و کاظم رجوی را در آشپزخانه منزلش نشان می‌داد در حالی که یک فنجان چای در دست داشت.  آن یک عکس رنگی بود که در آن نیمی از یک سماور نیز دیده می‌شد. این عکس را از پشت یکی از درهای آشپزخانه از بیرون ساختمان گرفته‌اند. من احساسم این بود که عکاس در بیرون ساختمان بوده، شاید در یک حیاط یا در خیابان و یا جای دیگر.  من یکبار عکسی از یک زن در دفتر سعید اسلامی (امامییکی از جانشینان فلاحیان، دیدم. در این رابطه گفته شد که او منبعی در پلیس سوئیس است. ولی توضیح داده نشد که آن زن در کیس کاظم رجوی شرکت داشته است.</ref> ژنو بود که سالها در استخدام وزارت اطلاعات بود و در جریان ترور دکتر کاظم رجوی نیز نقش مهمی ایفا کرد.


====== '''ترور دکتر کاظم رجوی''' ======
====== '''ترور دکتر کاظم رجوی''' ======
اطلاعات منتشر شده توسط شورای ملی مقاومت ایران نشان می‌دهد که خميني فتواي قتل دكتر كاظم رجوي را در سال65 صادر كرده بود.  از اوايل سال1366 اجراي اين ترور در جمهوری اسلامی استارت خورد. ابتدا اجراي اين ترور در دستور كار واحد اطلاعات سپاه به رياست پاسدار احمد وحيدي قرار داشت. اما از اواسط سال67 به پيشنهاد ريشهري وزير اطلاعات وقت و موافقت رفسنجاني، اين مسئوليت به وزارت اطلاعات سپرده شد. كميتهٌ امور ويژه مركب از خامنه‌اي، رفسنجاني، ولايتي، ريشهري، فلاحيان و پاسدار محسن رضايي طرح ترور را تصويب كرد و بودجهٌ كلاني به آن اختصاص داد. وزیر اطلاعات وقت ريشهري در اسفند سال67  طي نامه‌يي 12نفر از عناصر وزارت اطلاعات را كه جهت اين عمليات در نظر گرفته بود، براي تكميل آموزش به "سرهنگ مسعود مزيني‌راد" مربي آموزشي مدرسهٌ ضدجاسوسي واقع در پادگان لويزان معرفي نمود.<ref>آموزش تروريستها در مدرسهٌ ضدجاسوسي در پادگان لويزان و مركز آموزشي آبيك  در مدرسهٌ لويزان آموزش تئوريك اطلاعات و ضداطلاعات توسط سركردگان ارتش به جاسوسان و تروريستها داده مي‌شود. دورهٌ كامل آموزشي جاسوسي ـ تروريستي مدرسهٌ ضدجاسوسي واقع در پادگان لويزان شامل 5قسمت مي‌باشد كه سومين قسمت آن مربوط به كاربُرد دقيق سلاح در عمليات تروريستي است. اين 12نفر آموزشهاي تئوريك را همراه ساير شاگردان اين مدرسه به‌مدت دو ماه زير نظر مستقيم سرهنگ مسعود مزيني گذراندند. اما مراحل پراتيك را به‌طور مستقل در "مركز آموزش آبيك" واقع در جادهٌ قديم كرج- قزوين، نرسيده به نيروگاه برق رجايي، طي كردند. در آبيك قزوين پادگاني تأسيس شده كه مانند يك شهر نيمه‌ساخته داراي مغازه، منزل و… مي‌باشد. خانه‌ها و ساختمانهاي اين شهر كاذب‌اند و فقط نماي ظاهري يك شهر در آن پادگان وجود دارد. در اين شهر، مرحلهٌ نهايي انجام يك ترور مانور مي‌شود. در اين مانورها، سوژهٌ مورد‌نظر از اجساد بي‌صاحب انتخاب مي‌شود و شليك به‌طور واقعي روي سوژه انجام مي‌گيرد. در مانور، عيناً صحنهٌ ترور، چندين‌بار به اجرا گذارده مي‌شود. مثلاً اگر شرايط منطقهٌ اصلي ترور، باراني يا يخ‌بندان يا… تشخيص داده ‌شود، مانور نيز در همان شرايط انجام مي‌شود. به اين‌ترتيب تمام مراحل، مانند رفتن به‌داخل منازل و مغازه‌ها، نحوهٌ نزديك شدن به سوژه، فرار و…  تماماً مانور مي‌شود. 12نفر معرفي شده به مزيني‌راد در اين مركز براي تمرينات به 3تيم تقسيم شده بودند. در دو هفتهٌ اول تمرينات اين 12نفر با موتور انجام مي‌شد ولي بعداً موتور از ريل تمرينات حذف و به‌جاي آن به‌وسيلهٌ خودرو تمرينات را ادامه دادند. هر كدام از تيمها در يك خودرو سازماندهي شد. اين 3ماشين روزانه 12ساعت به‌طور فشرده با سلاح يوزي در خيابانهاي اين پادگان با آرايش مشخصي حركت كرده و هدف تعيين‌شده‌يي را به رگبار بسته و متواري مي‌شدند. نحوهٌ آرايش بدين شكل بوده كه ابتدا يك ماشين 3نفره از پيِ سوژه مي‌آمد و بعد از رسيدن به سوژه آن‌را به رگبار مي‌بست و عبور مي‌كرد. سپس ماشين دوم با يك تركيب دونفره از كنار سوژه عبور كرده و موفقيت عمل را چك و از انجام موفقيت‌آميز عمل مطمئن مي‌شد و تير خلاص شليك مي‌كرد. با اندكي فاصله، ماشين سوم از اين دو ماشين حركت مي‌كرد و از صحنهٌ عمليات فيلم مي‌گرفت. با توجه به فضاي بارندگي در اروپا تمرينات تروريستها زيرِ باران و بر روي جادهٌ لغزنده انجام مي شد. تمرينات دوماه به طول انجاميد و در اين مدت 4 جسد به عنوان سوژه، هدف شليك تروريستها قرار گرفت و همهٌ اين اجساد در اثر كثرت شليك كاملاً متلاشي شدند.</ref> ريشهري طي اين نامه نوشته بود كه: به آقايان دانش، عراقي، فاضلي، كمالي، سجاديان و… آموزش كامل بدهيد! در نظر داشته باشيد كه اين 12تَن پس از آموزش بايد به آقاي عمادالدين طاهرپور041 <ref>عمادالدين طاهرپور041 كيست؟ در دفترچهٌ كُد مدرسهٌ لويزان، كُد041 به‌معناي دوسلدورف آلمان است. طاهرپور يك عامل وزارت اطلاعات است كه در ظاهر يك استراحتگاه را در شهر دوسلدورف آلمان اداره مي‌كند. اما اين استراحتگاه در واقع سرپل تروريستهاي اعزامي وزارت اطلاعات است. در مواقعي كه وزارت اطلاعات نمي‌خواهد ردي از خودش در ترددها به‌جا بگذارد از هتلها استفاده نمي‌كند و از يكسري سرپلها براي اين‌كار استفاده مي‌نمايد كه يكي از اين مراكز استراحتگاهي است كه توسط عمادالدين طاهرپور در شهر دوسلدورف آلمان داير شده است. ريل استفاده از اين استراحتگاه اين‌است كه از سفارت و يا كنسولگريهاي جمهوری اسلامی در آلمان (و بعضي وقتها از ايران يا سفارتخانهٌ كشورهاي ديگر) با طاهرپور تماس گرفته و اطلاع مي‌دهند كه ميهمان داريم و او از افراد معرفي شده كارت شناسايي نمي‌خواهد. آدرس اين سرپل ارتباطي به‌شرح زير مي‌باشد:  SCHTZEN STR35 DUSSULDORF GERMANY  دفتر كار عمادالدين طاهرپور در طبقهٌ پايين اين ساختمان است. اين مركز هيچ تابلو و علامت مشخصه‌يي ندارد. در طبقهٌ دوم اين ساختمان نيز دفتري وجود داشت كه كارهاي پشتيباني و استقرار ميهمانان را برنامه‌ريزي مي‌كرد و مسئول آن فردي به‌نام بني‌جاهد بود. عناصر وزارت اطلاعات كه به اين استراحتگاه مراجعه مي‌كردند، توسط بني‌جاهد در يك خانهٌ مسكوني مخفي اسكان داده مي‌شدند. آدرس يكي از اين منازل مخفي به‌شرح زير است: PRIENSGEGRG ST 87 DUSSULDORF GERMANY – به نقل از منابع مجاهدین خلق ایران</ref>مراجعه كنند، لذا نهايت همكاري را با اين افراد بكنيد…
اطلاعات منتشر شده توسط شورای ملی مقاومت ایران نشان می‌دهد که خمینی فتوای قتل دکتر کاظم رجوی را در سال65 صادر کرده بود.  از اوایل سال1366 اجرای این ترور در جمهوری اسلامی استارت خورد. ابتدا اجرای این ترور در دستور کار واحد اطلاعات سپاه به ریاست پاسدار احمد وحیدی قرار داشت. اما از اواسط سال67 به پیشنهاد ریشهری وزیر اطلاعات وقت و موافقت رفسنجانی، این مسئولیت به وزارت اطلاعات سپرده شد. کمیتهٌ امور ویژه مرکب از خامنه‌ای، رفسنجانی، ولایتی، ریشهری، فلاحیان و پاسدار محسن رضایی طرح ترور را تصویب کرد و بودجهٌ کلانی به آن اختصاص داد. وزیر اطلاعات وقت ریشهری در اسفند سال67  طی نامه‌یی 12نفر از عناصر وزارت اطلاعات را که جهت این عملیات در نظر گرفته بود، برای تکمیل آموزش به "سرهنگ مسعود مزینی‌راد" مربی آموزشی مدرسهٌ ضدجاسوسی واقع در پادگان لویزان معرفی نمود.<ref>آموزش تروریستها در مدرسهٌ ضدجاسوسی در پادگان لویزان و مرکز آموزشی آبیک  در مدرسهٌ لویزان آموزش تئوریک اطلاعات و ضداطلاعات توسط سرکردگان ارتش به جاسوسان و تروریستها داده می‌شود. دورهٌ کامل آموزشی جاسوسی ـ تروریستی مدرسهٌ ضدجاسوسی واقع در پادگان لویزان شامل 5قسمت می‌باشد که سومین قسمت آن مربوط به کاربُرد دقیق سلاح در عملیات تروریستی است. این 12نفر آموزشهای تئوریک را همراه سایر شاگردان این مدرسه به‌مدت دو ماه زیر نظر مستقیم سرهنگ مسعود مزینی گذراندند. اما مراحل پراتیک را به‌طور مستقل در "مرکز آموزش آبیک" واقع در جادهٌ قدیم کرج- قزوین، نرسیده به نیروگاه برق رجایی، طی کردند. در آبیک قزوین پادگانی تأسیس شده که مانند یک شهر نیمه‌ساخته دارای مغازه، منزل و… می‌باشد. خانه‌ها و ساختمانهای این شهر کاذب‌اند و فقط نمای ظاهری یک شهر در آن پادگان وجود دارد. در این شهر، مرحلهٌ نهایی انجام یک ترور مانور می‌شود. در این مانورها، سوژهٌ موردنظر از اجساد بی‌صاحب انتخاب می‌شود و شلیک به‌طور واقعی روی سوژه انجام می‌گیرد. در مانور، عیناً صحنهٌ ترور، چندین‌بار به اجرا گذارده می‌شود. مثلاً اگر شرایط منطقهٌ اصلی ترور، بارانی یا یخ‌بندان یا… تشخیص داده شود، مانور نیز در همان شرایط انجام می‌شود. به این‌ترتیب تمام مراحل، مانند رفتن به‌داخل منازل و مغازه‌ها، نحوهٌ نزدیک شدن به سوژه، فرار و…  تماماً مانور می‌شود. 12نفر معرفی شده به مزینی‌راد در این مرکز برای تمرینات به 3تیم تقسیم شده بودند. در دو هفتهٌ اول تمرینات این 12نفر با موتور انجام می‌شد ولی بعداً موتور از ریل تمرینات حذف و به‌جای آن به‌وسیلهٌ خودرو تمرینات را ادامه دادند. هر کدام از تیمها در یک خودرو سازماندهی شد. این 3ماشین روزانه 12ساعت به‌طور فشرده با سلاح یوزی در خیابانهای این پادگان با آرایش مشخصی حرکت کرده و هدف تعیین‌شده‌یی را به رگبار بسته و متواری می‌شدند. نحوهٌ آرایش بدین شکل بوده که ابتدا یک ماشین 3نفره از پیِ سوژه می‌آمد و بعد از رسیدن به سوژه آن‌را به رگبار می‌بست و عبور می‌کرد. سپس ماشین دوم با یک ترکیب دونفره از کنار سوژه عبور کرده و موفقیت عمل را چک و از انجام موفقیت‌آمیز عمل مطمئن می‌شد و تیر خلاص شلیک می‌کرد. با اندکی فاصله، ماشین سوم از این دو ماشین حرکت می‌کرد و از صحنهٌ عملیات فیلم می‌گرفت. با توجه به فضای بارندگی در اروپا تمرینات تروریستها زیرِ باران و بر روی جادهٌ لغزنده انجام می شد. تمرینات دوماه به طول انجامید و در این مدت 4 جسد به عنوان سوژه، هدف شلیک تروریستها قرار گرفت و همهٌ این اجساد در اثر کثرت شلیک کاملاً متلاشی شدند.</ref> ریشهری طی این نامه نوشته بود که: به آقایان دانش، عراقی، فاضلی، کمالی، سجادیان و… آموزش کامل بدهید! در نظر داشته باشید که این 12تَن پس از آموزش باید به آقای عمادالدین طاهرپور041 <ref>عمادالدین طاهرپور041 کیست؟ در دفترچهٌ کُد مدرسهٌ لویزان، کُد041 به‌معنای دوسلدورف آلمان است. طاهرپور یک عامل وزارت اطلاعات است که در ظاهر یک استراحتگاه را در شهر دوسلدورف آلمان اداره می‌کند. اما این استراحتگاه در واقع سرپل تروریستهای اعزامی وزارت اطلاعات است. در مواقعی که وزارت اطلاعات نمی‌خواهد ردی از خودش در ترددها به‌جا بگذارد از هتلها استفاده نمی‌کند و از یکسری سرپلها برای این‌کار استفاده می‌نماید که یکی از این مراکز استراحتگاهی است که توسط عمادالدین طاهرپور در شهر دوسلدورف آلمان دایر شده است. ریل استفاده از این استراحتگاه این‌است که از سفارت و یا کنسولگریهای جمهوری اسلامی در آلمان (و بعضی وقتها از ایران یا سفارتخانهٌ کشورهای دیگر) با طاهرپور تماس گرفته و اطلاع می‌دهند که میهمان داریم و او از افراد معرفی شده کارت شناسایی نمی‌خواهد. آدرس این سرپل ارتباطی به‌شرح زیر می‌باشد:  SCHTZEN STR35 DUSSULDORF GERMANY  دفتر کار عمادالدین طاهرپور در طبقهٌ پایین این ساختمان است. این مرکز هیچ تابلو و علامت مشخصه‌یی ندارد. در طبقهٌ دوم این ساختمان نیز دفتری وجود داشت که کارهای پشتیبانی و استقرار میهمانان را برنامه‌ریزی می‌کرد و مسئول آن فردی به‌نام بنی‌جاهد بود. عناصر وزارت اطلاعات که به این استراحتگاه مراجعه می‌کردند، توسط بنی‌جاهد در یک خانهٌ مسکونی مخفی اسکان داده می‌شدند. آدرس یکی از این منازل مخفی به‌شرح زیر است: PRIENSGEGRG ST 87 DUSSULDORF GERMANY – به نقل از منابع مجاهدین خلق ایران</ref>مراجعه کنند، لذا نهایت همکاری را با این افراد بکنید…
در ارديبهشت68 اكيپ ويژه‌يي از عناصر ترور وزارت اطلاعات به سوئيس آمدند و مرحلهٌ اول شناسايي را انجام دادند. اما به‌دليل مرگ خميني در خرداد همان سال پيگيري اين طرح چندي به تعويق افتاد. چند هفته پس از مرگ خميني طرح ترور دكتر كاظم رجوی مجددا پیگیری شد.<ref>منابع مجاهدین معتقدند جمهوری اسلامی و شخص خمینی دلايل زيادي براي ترور كاظم رجوي داشتند. چرا که او فعالیت وسیعی در زمينهٌ افشاي نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی از اولين سالهاي حكومت خمینی داشت به‌صورتی‌که در سازمان ملل در ژنو و در نيويورك و در ديگر مجامع حقوق بشري او کاملا شناخته شده بود. چنانکه همین گزارش می‌افزاید علیرغم گذشت سالهای طولانی از ترور کاظم رجوی دوستان و همكاران و شاگردان او بيشترين کمک رد پیگیری پرونده نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی دارند.</ref> ابوالقاسم مصباحي (شاهدC) در اين باره مي‌گويد: «هدف از حذف رجوي اين بود كه در ابتداي رياست جمهوري رفسنجاني، مي‌خواستند ثابت كنند كه قدرتمنديم و همهٌ امكانات را در دست داريم».
در اردیبهشت68 اکیپ ویژه‌یی از عناصر ترور وزارت اطلاعات به سوئیس آمدند و مرحلهٌ اول شناسایی را انجام دادند. اما به‌دلیل مرگ خمینی در خرداد همان سال پیگیری این طرح چندی به تعویق افتاد. چند هفته پس از مرگ خمینی طرح ترور دکتر کاظم رجوی مجددا پیگیری شد.<ref>منابع مجاهدین معتقدند جمهوری اسلامی و شخص خمینی دلایل زیادی برای ترور کاظم رجوی داشتند. چرا که او فعالیت وسیعی در زمینهٌ افشای نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی از اولین سالهای حکومت خمینی داشت به‌صورتی‌که در سازمان ملل در ژنو و در نیویورک و در دیگر مجامع حقوق بشری او کاملا شناخته شده بود. چنانکه همین گزارش می‌افزاید علیرغم گذشت سالهای طولانی از ترور کاظم رجوی دوستان و همکاران و شاگردان او بیشترین کمک رد پیگیری پرونده نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی دارند.</ref> ابوالقاسم مصباحی (شاهدC) در این باره می‌گوید: «هدف از حذف رجوی این بود که در ابتدای ریاست جمهوری رفسنجانی، می‌خواستند ثابت کنند که قدرتمندیم و همهٌ امکانات را در دست داریم».
سه طرح آلترناتيو
سه طرح آلترناتیو


متعاقباً به‌دستور رفسنجاني (كه هنوز در پست رئيس مجلس بود)، جلسه‌يي با تركيب زير براي ارزيابي شناساييها و طرح ترور تشكيل شد:
متعاقباً به‌دستور رفسنجانی (که هنوز در پست رئیس مجلس بود)، جلسه‌یی با ترکیب زیر برای ارزیابی شناساییها و طرح ترور تشکیل شد:


- سرتيپ پاسدار احمد وحيدي (معاونت وقت اطلاعات سپاه)
- سرتیپ پاسدار احمد وحیدی (معاونت وقت اطلاعات سپاه)


- فلاحيان (قائم‌مقام وقت ريشهري وزير اطلاعات)
- فلاحیان (قائم‌مقام وقت ریشهری وزیر اطلاعات)


- محمدمهدي آخوند‌زاده بسطي ديپلومات (مديركل روابط سياسي و بين‌المللي وقت وزارت خارجه)
- محمدمهدی آخوندزاده بسطی دیپلومات (مدیرکل روابط سیاسی و بین‌المللی وقت وزارت خارجه)


- سعيد شاهسوندي عضو بریده مجاهدین به‌عنوان مطلع از وضعيت سوژه
- سعید شاهسوندی عضو بریده مجاهدین به‌عنوان مطلع از وضعیت سوژه


- محمد آزادي از عناصر با تجربه در ترور (كه بعداً در طرح ترور بختيار شركت كرد)
- محمد آزادی از عناصر با تجربه در ترور (که بعداً در طرح ترور بختیار شرکت کرد)


- محمد دانش (جزو تيم ترور)
- محمد دانش (جزو تیم ترور)


- محمد عراقي (جزو تيم ترور)
- محمد عراقی (جزو تیم ترور)


- كاظم دارابي (از عناصر وزارت اطلاعات در آلمان كه بعداً در طرح ترور شرفكندي شركت كرد)
- کاظم دارابی (از عناصر وزارت اطلاعات در آلمان که بعداً در طرح ترور شرفکندی شرکت کرد)


- محسن شريفيان از عناصر با سابقه در ترور
- محسن شریفیان از عناصر با سابقه در ترور


- سرمدي (از مسئولان وزارت اطلاعات و معاونت امنيت وزارت اطلاعات در دورهٌ وزارت دري نجف‌آبادي بود)
- سرمدی (از مسئولان وزارت اطلاعات و معاونت امنیت وزارت اطلاعات در دورهٌ وزارت دری نجف‌آبادی بود)


در اين جلسه براساس شناساييهاي اوليه سه طرح اوليه براي ترور كاظم رجوي مورد بحث قرار گرفت.
در این جلسه براساس شناساییهای اولیه سه طرح اولیه برای ترور کاظم رجوی مورد بحث قرار گرفت.


طرح اول: دكتر رجوي را با تمام اعضاي خانواده در خانه قتل‌عام كنند.
طرح اول: دکتر رجوی را با تمام اعضای خانواده در خانه قتل‌عام کنند.


طرح دوم: نصب بمب به خودرو دكتر رجوي. اين بمب با بالا‌رفتن سرعت ماشين (در سرعت بيش از 40 كيلومتر) منفجر مي‌شد. طبق اين طرح بمب يا به ترمز و يا به سوييچ ماشين وصل مي‌شد.
طرح دوم: نصب بمب به خودرو دکتر رجوی. این بمب با بالارفتن سرعت ماشین (در سرعت بیش از 40 کیلومتر) منفجر می‌شد. طبق این طرح بمب یا به ترمز و یا به سوییچ ماشین وصل می‌شد.


طرح سوم: ترور دكتر در حين تردد به خانه و يا از خانه.
طرح سوم: ترور دکتر در حین تردد به خانه و یا از خانه.


تصميم‌گيري نهايي و تخصيص بودجه
تصمیم‌گیری نهایی و تخصیص بودجه


پس از برگزاري جلسهٌ فوق، طرحهاي اوليهٌ ترور در كميتهٌ امور ويژه با تركيبي از خامنه‌اي (ولي فقيهرفسنجاني (رئيس جمهور)، ولايتي (وزير خارجه) و ريشهري (وزير سابق اطلاعات) و فلاحيان (وزير جديد اطلاعات كه به‌تازگي به اين سمت منصوب شده بود) و محسن رضايي فرمانده سپاه پاسداران مورد بررسي قرار گرفت و تصويب شد. براي اجراي اين طرح  بودجهٌ كلان اختصاص يافت.  
پس از برگزاری جلسهٌ فوق، طرحهای اولیهٌ ترور در کمیتهٌ امور ویژه با ترکیبی از خامنه‌ای (ولی فقیهرفسنجانی (رئیس جمهور)، ولایتی (وزیر خارجه) و ریشهری (وزیر سابق اطلاعات) و فلاحیان (وزیر جدید اطلاعات که به‌تازگی به این سمت منصوب شده بود) و محسن رضایی فرمانده سپاه پاسداران مورد بررسی قرار گرفت و تصویب شد. برای اجرای این طرح  بودجهٌ کلان اختصاص یافت.  


متعاقباً در 8شهريور سال68 يك اكيپ به‌رياست  محمد مهدي آخوندزاده بسطي ديپلومات جمهوری اسلامی با پاسپورت ديپلوماتيك به‌همراه سعيد همتي (يكي از قاتلين كاظم رجوی) براي بررسي عملي طرح به ژنو رفتند. براساس ارزيابي اين اكيپ طرح دوم منتفي شد و قرار شد روي طرح اول و سوم كار كنند
متعاقباً در 8شهریور سال68 یک اکیپ به‌ریاست  محمد مهدی آخوندزاده بسطی دیپلومات جمهوری اسلامی با پاسپورت دیپلوماتیک به‌همراه سعید همتی (یکی از قاتلین کاظم رجوی) برای بررسی عملی طرح به ژنو رفتند. براساس ارزیابی این اکیپ طرح دوم منتفی شد و قرار شد روی طرح اول و سوم کار کنند


اعزام تيمهاي ترور
اعزام تیمهای ترور


پس از بازگشت اكيپ آخوندزاده بسطي تا ترور کاظم رجوی، جمعاً سه بار تيمهاي ترور وزارت اطلاعات به ژنو اعزام شدند. كه در دو نوبت اول ناموفق به تهران بازگشتند.
پس از بازگشت اکیپ آخوندزاده بسطی تا ترور کاظم رجوی، جمعاً سه بار تیمهای ترور وزارت اطلاعات به ژنو اعزام شدند. که در دو نوبت اول ناموفق به تهران بازگشتند.


اولين تيم ترور در 26مهر68 وارد ژنو شد. اين تيم از جمله شامل يدالله صمدي، صادق بابايي، محمود سجاديان و علي كمالي بود. اين تيم قصد اجراي طرح اول يعني قتل‌عام تمام اعضاي خانوادهٌ كاظم رجوی را داشت، اما اين طرح سوم با سفر كاظم رجوي به پاريس در روز 30مهر ناكام ماند و تروريستها به تهران بازگشتند.
اولین تیم ترور در 26مهر68 وارد ژنو شد. این تیم از جمله شامل یدالله صمدی، صادق بابایی، محمود سجادیان و علی کمالی بود. این تیم قصد اجرای طرح اول یعنی قتل‌عام تمام اعضای خانوادهٌ کاظم رجوی را داشت، اما این طرح سوم با سفر کاظم رجوی به پاریس در روز 30مهر ناکام ماند و تروریستها به تهران بازگشتند.


دومين تيم ترور 11بهمن68 وارد ژنو شدند و تا 15بهمن در ژنو بودند. اين تيم از جمله شامل صمدي، بابايي، محمود سجاديان، محمدرضا جزايري و هادوي مي‌شد كه با پاسپورت خدمت به ژنو آمده بودند. آنها اقدام به شناسايي و ارزيابي مجدد كردند. اين تيم در قدم اول به ارزيابي پرداخت كه ضريب موفقيت طرح اول يا سوم كدام بيشتر است. بين اعضاي اين تيم اختلاف پيش آمد و دست آخر مجبور شدند قبل از اين‌كه عمل كنند به تهران بازگردند.
دومین تیم ترور 11بهمن68 وارد ژنو شدند و تا 15بهمن در ژنو بودند. این تیم از جمله شامل صمدی، بابایی، محمود سجادیان، محمدرضا جزایری و هادوی می‌شد که با پاسپورت خدمت به ژنو آمده بودند. آنها اقدام به شناسایی و ارزیابی مجدد کردند. این تیم در قدم اول به ارزیابی پرداخت که ضریب موفقیت طرح اول یا سوم کدام بیشتر است. بین اعضای این تیم اختلاف پیش آمد و دست آخر مجبور شدند قبل از این‌که عمل کنند به تهران بازگردند.


سومين تيم ترور
سومین تیم ترور


روز 21فروردين1369، شش نفر از تروريستها با نامهاي پاسپورتي محمد سعيد رضواني، يدالله صمدي، سعيد همتي، محسن پورشفيعي، عليرضا بياني همداني، ناصر پورميرزايي و سعيد دانش با پرواز تهران - ژنو ايران اير با پاسپورت خدمت وارد ژنو شدند.
روز 21فروردین1369، شش نفر از تروریستها با نامهای پاسپورتی محمد سعید رضوانی، یدالله صمدی، سعید همتی، محسن پورشفیعی، علیرضا بیانی همدانی، ناصر پورمیرزایی و سعید دانش با پرواز تهران - ژنو ایران ایر با پاسپورت خدمت وارد ژنو شدند.


- محمدعلي هادي نجف‌آبادي سفير ايران در امارات عربي با پاسپورت ديپلوماتيك ايراني شماره006646، در 28فروردين69 به ژنو رفت و  در هتل انتركنتينانتال اتاق625 مستقر شد.
- محمدعلی هادی نجف‌آبادی سفیر ایران در امارات عربی با پاسپورت دیپلوماتیک ایرانی شماره006646، در 28فروردین69 به ژنو رفت و  در هتل انترکنتینانتال اتاق625 مستقر شد.


- محمدمهدي آخوند‌زاده بسطي 28فروردين با پرواز ايران اير به ژنو رفت و در همان هتل مستقر شد.
- محمدمهدی آخوندزاده بسطی 28فروردین با پرواز ایران ایر به ژنو رفت و در همان هتل مستقر شد.


آخوندزاده و هادي نجف‌آبادي نظارت بر عمليات را به‌عهده داشتند و در طول اقامتشان در ارتباط مستمر با تهران بودند و چگونگي پيشرفت طرح را مرتباً با تهران در ميان مي‌گذاشتند و مواردي كه نياز به تصميم‌گيري داشت با تهران مشورت مي‌كردند. هادي نجف‌آبادي بعداز هر بار تماس با تهران با سيروس ناصري (نمايندهٌ وقت جمهوری اسلامی در دفتر نمايندگي سازمان ملل در ژنو) تماس مي‌گرفت.
آخوندزاده و هادی نجف‌آبادی نظارت بر عملیات را به‌عهده داشتند و در طول اقامتشان در ارتباط مستمر با تهران بودند و چگونگی پیشرفت طرح را مرتباً با تهران در میان می‌گذاشتند و مواردی که نیاز به تصمیم‌گیری داشت با تهران مشورت می‌کردند. هادی نجف‌آبادی بعداز هر بار تماس با تهران با سیروس ناصری (نمایندهٌ وقت جمهوری اسلامی در دفتر نمایندگی سازمان ملل در ژنو) تماس می‌گرفت.


- تروريستهاي ديگري به‌نامهاي دارابي، علي كمالي، محمود سجاديان، علي هادوي، علي مصلحي‌عراقي، محمدرضا جزايري با پروازهاي ديگر وارد ژنو شدند.
- تروریستهای دیگری به‌نامهای دارابی، علی کمالی، محمود سجادیان، علی هادوی، علی مصلحی‌عراقی، محمدرضا جزایری با پروازهای دیگر وارد ژنو شدند.


و بالاخره در روز 4ارديبهشت1369 ساعت11و 50دقيقه كاظم رجوي در حالي كه جهت كارهاي بانكي از منزل خارج شده بود مورد تهاجم تروريستها واقع شده و به قتل رسید.
و بالاخره در روز 4اردیبهشت1369 ساعت11و 50دقیقه کاظم رجوی در حالی که جهت کارهای بانکی از منزل خارج شده بود مورد تهاجم تروریستها واقع شده و به قتل رسید.


عصر همان روز آخوندزاده و هادي نجف‌آبادي و شماري ديگر از تروريستها، با پرواز ايران اير به تهران بازگشتند.
عصر همان روز آخوندزاده و هادی نجف‌آبادی و شماری دیگر از تروریستها، با پرواز ایران ایر به تهران بازگشتند.
وزارت اطلاعات پس از این ترور گزارش کامل آن را به اطلاع رفسنجانی رساند.<ref>گزارش به رفسنجاني تروريستها بعداز بازگشت به تهران يك گزارش 40صفحه‌يي از اين ترور براي رفسنجاني تهيه كردند. طبق اين گزارش فرماندهٌ نظامي عمليات از ابتدا دارابي  و معاون او علي مصلحي عراقي بود. ابتدا آنها مي‌خواستند براساس طرح اول يعني تهاجم به خانه عمل كنند. اما در عمل در بين آنها اختلاف بروز كرد و دارابي در نامه‌يي به تهران نوشت: «به‌علت اصولي نبودن طرح و سوختن طرح شخصاً حاضر به انجام كار نمي‌باشم، آقاي عراقي به‌هيچ‌وجه رعايت اصول اطلاعاتي را نمي‌نمايد و با افراد بومي رابطه برقرار مي‌كند…». وي در اين نامه خواهان بازگشت تيم به تهران مي‌شود. هم‌زمان علي مصلحي به تهران اعلام مي‌كند از نظر او طرح بدون اشكال است و مي‌گويد: «گويا آقاي دارابي فكر مي‌كنند با نبود ايشان كار انجام نمي‌شود». عراقي در گزارشي كه به مسئول برون مرزي وزارت اطلاعات در مورد اشكالي كه دارابي به ارتباطات او با افراد محلي گرفته بود نوشت: «طرح دوستي من با خانم مسئول كرايهٌ وسايل نقليه و خرج كردن 10هزار دلار اجباري بوده است». به‌دنبال كنسل كردن طرح توسط دارابي، آخوندزاده بسطي با تهران براي تعيين تكليف تماس مي‌گيرد. مسئولين وزارت اطلاعات در تهران تأكيد مي‌كنند كه رفسنجاني خواهان اجراي اين طرح است و روي انجام آن تأكيد مي‌كند. آخوندزاده بسطي، دارابي را از دور عملياتي خارج كرده و مسئوليت ترور را به تيم مصلحي واگذار نمود. وي ضمن بررسي مجدد، طرح اول را (تهاجم به خانهٌ کاظم رجوی) با توجه به اشكالاتي كه دارابي گرفته بود منتفي كرده و طرح سوم را به اجرا در مي‌آورد. از اين پس تروريستها به‌مدت يك‌هفته خانه و ترددات کاظم رجوي را به‌طور فشرده زير نظر گرفته و مقدمات عملي كار را فراهم مي‌كنند. طبق طرح، عمليات ترور توسط 3ماشين طراحي شده بود. - يك اتومبيل به فرماندهي شخص مصلحي كه فرماندهي كل عمليات را نيز به‌عهده داشت. اين تيم كه از خودرو گلف استفاده مي‌كرد، تيم آتش را تشكيل مي‌داد. - اتومبيل دوم به فرماندهي سعيد دانش كه تيم پشتيبان را به‌عهده داشت. - اتومبيل سوم كه قرار بود از صحنه فيلم تهيه كند. تروريستها در روز 4ارديبشهت از ساعت 9صبح خانهٌ كاظم رجوی را زير نظر گرفتند. در ساعت11.15 دقيقه دكتر براي مراجعه به بانك از خانهٌ خارج مي‌شود ولي از خودرو معمول خودش استفاده نمي‌كند و از اتومبيل ديگري استفاده مي‌كند. مصلحي با ماشين گلف، اين اتومبيل را از خانه تعقيب مي‌كند. وقتي رجوی براي مراجعه به بانك پياده مي‌شود، تروريستها مطمئن مي‌شوند كه سرنشين اين خودرو دكتر کاظم رجوي است. مصلحي با بي‌سيم‌ بقيه ماشينها را هماهنگ مي‌كند. دكتر پس از خروج از بانك در يك مغازه مدتي متوقف مي‌شود، مصلحي تصور مي‌كند كه تعقيب آنها لو رفته و به‌همين خاطر دكتر از مغازه خارج نشده است. به‌طوري‌كه ابتدا تصميم مي‌گيرد عقب‌نشيني كنند، اما در همين حين كاظم رجوی از مغازه خارج مي‌شود و تروريستها ماموریتشان را ادامه می‌دهند. آرايش خودروهاي تروريستها ‌ در بازگشت كاظم رجوی به خانه، خودرو تيم سعيد دانش در پشت ماشين كاظم رجوی قرار مي‌گيرد و دو گلوله به طرف اتومبيل او شليك مي‌كند، گلولهٌ اول به انحراف مي‌رود اما گلولهٌ دوم به خودرو اصابت كرده منحرف مي‌شود، سومين ماشين تروريستها به‌سرعت به خودرو كاظم رجوی مي‌كوبد. هم‌زمان خودرو مصلحي و سميعي به سمت كاظم رجوی مي‌آيند، او  به سمت چپ مي‌پيچد و با يك درخت برخورد مي‌كند، در تمام اين مدت دست دكتر روي بوق ماشين بوده است. سپس دو تروريست از ماشين دانش پياده شده و از دو طرف خودرو كاظم رجوی را به رگبار مي‌بندند. با اندكي فاصله ماشين سوم از پشت كاظم رجوی آمده و به‌دنبال ماشين اول و دوم به حركت ادامه مي‌دهد. سلاح دشمن يوزي كاليبر9 با صداخفه‌كُن بوده است. كروكي زير از صحنهٌ عمليات در گزارش 40صفحه‌يي به رفسنجاني آمده است:    معرفي تروريستها الف. ديپلومات تروريستها 1) آخونده‌زاده بسطي:  محمد مهدي آخوندزاده بسطي متولد1334 از ديپلومات تروريستهاي وزارت خارجه، مديركل سياسي و روابط بين‌المللي وقت وزارت خارجه بود، كه مدتي نيز در كشورهاي مختلف سمت سفير داشته است. وي با پاسپورت خدمت به‌شمارهٌ006588 به سوئيس مسافرت مي‌كرد. آخوندزاده بسطي كه فرماندهي و هماهنگي ارگانهاي مختلف در ژنو را به‌عهده داشت، در 8شهريور1368 براي ارزيابي طرح ترور به ژنو آمد و در 28فروردين1369 (6روز قبل از ترور) مجدداً با پرواز ايران‌اير با بليت شمارهٌ (831174 4261  096) وارد ژنو شد. در اين پرواز سعيد دانش و ناصر پورميرزايي نيز حضور داشتند. وي به همراه هادي نجف‌آبادي در هتل اينتركنتينانتال كه از قبل توسط كنسول رژيم در ژنو محمد ملائك رزو شده بود، مستقر شد. وي چند ساعت پس از عمليات با پرواز ايران‌اير737 همراه هادي نجف‌آبادي به تهران بازگشتند. 2) محمدعلي هادي نجف‌آبادي: متولد1327 سفير وقت رژيم در امارت متحدهٌ عربي با پاسپورت ديپلوماتيك006646 چند روز قبل از 4ارديبهشت، از ابوظبي به ژنو آمد و در همان هتل اينتركنتينانتال به آخوندزاده بسطي پيوست. وي در فاصلهٌ31 فروردين تا 4ارديبهشت تماسهاي تلفني متعددي با تهران داشته است و بعداز هر تماس با سيروس ناصري نمايندهٌ رژيم در دفتر سازمان ملل در ژنو ارتباط مي‌گرفته است.  3) سيروس ناصري:متولد1334 تهران ، نمايندهٌ  رژيم در دفتر سازمان ملل در ژنو در زمان ترور پروفسور كاظم. سيروس ناصري شخصاً كينهٌ عميقي از دكتر رجوي به‌دل داشت. چرا كه همهٌ دجالگريهاي رژيم را در سازمان ملل ژنو خنثي مي‌كرد و ماهيت ديپلومات تروريستهاي رژيم از جمله سيروس ناصري را بر‌ملا مي‌كرد. اين مزدور به‌دنبال محكوم شدن رژيم در كميسيون حقوق بشر، دكتر كاظم را علناً‌تهديد كرد و گفت "خواهي ديد! مي‌كشيمت".   4) كريم آبادي: كنسول وقت رژيم در ژنو، سلاح تروريستها را با استفاده از محموله‌هاي ديپلوماتيك تأمين كرده بود و بليتهاي آنها را براي بازگشت به تهران رزرو كرده بود. قابل توجه اين‌كه مقاومت ايران در همان زمان نوار مكالمهٌ كريم آبادي با يكي از تروريستها راجع به شهادت دكتر كاظم را افشا نمود. ب- تروريستها: اسامي تروريستها، اسامي است كه با آن نام پاسپورت برايشان صادر و به ژنو مسافرت كرده‌اند. 1) علي مصلح عراقي فرماندهٌ نظامي ترور در صحنه: متولد1326 تهران با پاسپورت خدمت 056503 به ژنو مسافرت كرد. وي كه ابتدا معاون عمليات بود بعداز مخالفت دارابي با انجام ترور، به‌عنوان فرماندهٌ عمليات مشخص شد و روز قبل‌از عمليات (3ارديبهشت) به هتلي كه محمد رضواني از قبل در آن اقامت داشت رفت و با او در آنجا ساكن شد. در ساعت13.50 روز 4ارديبهشت69 بلافاصله بعداز جنايت، وي با پرواز سوئيس‌اير شمارهٌ434از فرودگاه ژنو همراه با رضواني، عليرضا همداني بياني و ناصر پورميرزايي، به‌قصد وين پرواز كرده‌اند.  2) سعيد دانش متولد سال1333 تهران است. وي با پاسپورت خدمت به شمارهٌ0642393 كه در تاريخ 20فروردين69 صادر شده بود در روز 21فروردين69 با پرواز ايران‌اير و همراه با صمدي، رضواني، بياني همداني، پورشفيعي و پورميرزايي به ژنو وارد شد. شماره بليت هواپيمايي وي 8919604261096 بود. جالب است كه اكثر پاسپورتهاي خدمت در يك روز يعني 20فروردين69صادر شده بود. دانش بعداز عمليات با پرواز734 ايران‌اير به تهران بازگشت. در پرواز سوئيس‌اير به وين هم يك صندلي براي وي رزرو شده بود كه از آن استفاده نكرد. 3) عليرضا بياني همداني متولد1337 تهران كه پاسپورت خدمت064399 و با شمارهٌ بليت0964261960890 در روز 21فروردين با پرواز ايران‌اير وارد ژنو شد. وي بعد از ترور بلافاصله  در ساعت13.50 با پروازSR434  از فرودگاه ژنو به‌قصد وين پرواز كرد.  4) محسن پورشفيعي متولد1337 خوانسار با پاسپورت خدمت043782 كه در 13تيرماه1366 صادر شده بود در همان روز 21فروردين وارد ژنو شد. شمارهٌ بليت  پورشفيعي (889 960 4261 096) بود. وي همراه پورميرزايي اتاق شمارهٌ16 هتل لارزيدانس دوسالو در ويريهٌ ژنو را براي 29فروردين تا 8ارديبهشت رزو كرد. روز 31فروردين، ميرزايي به هتل اطلاع مي‌دهد كه پورشفيعي امروز هتل را به قصد برن ترك كرده است. شفيعي در 11ارديبهشت به هتل زنگ مي‌زند و مي‌گويد به اشتباه كليد اتاق هتل را با خودش برده است براي دادن آن و تصفيهٌ حساب مي‌آيد. اما ديگر بر نمي‌گردد و بعداز 24آوريل در اتاق آنها همان غذايي بود كه در اتومبيل گلف مورد استفاده در صحنهٌ ترور كشف شده بود. 5) ناصر پورميرزايي متولد سال1335 تهران با پاسپورت خدمت064388 صادره در 20فروردين69. وي در روز 21فروردين69 همراه با صمدي، رضواني، بياني همداني، پورشفيعي و دانش به ژنو وارد شده است. شمارهٌ بليت هواپيما (887 960 4261 096) بوده است. وي بعداز جنايت ترور در ساعت13.50 روز ترور با پرواز سوئيس‌اير433 از فرودگاه ژنو، به‌قصد وين پرواز كرد.  6) يدالله صمدي متولد1337 تهران با پاسپورت خدمت 060198 صادره از تهران در 24مهر سال68به سوئيس سفر مي‌كرد. وي به‌محض دريافت پاسپورت در 68/7/24 براي شناسايي به ژنو سفر كرده بود. سفر بعدي صمدي در 11بهمن69 به‌همراه سعيد همتي، صادق بابايي، محمود سجاديان، محمودرضا جزايري، و علي هادوي بود كه توطئهٌ ترور ناكام ماند. سفر سوم وي به ژنو در روز 21فروردين69 با ايران اير و با شمارهٌ بليت هواپيما (892 960 4261 096) بوده است. مسئوليت صمدي تهيهٌ امكانات ترور از جمله كرايهٌ ماشينها بوده است. 7) محمد سعيد رضواني تاريخ تولد1345 با پاسپورت خدمت064394 صادره در 20فروردين69 با پرواز تهران - ژنو ايران‌اير 21فروردين69 و با بليت شمارهٌ (888  960 4261  096) وارد ژنو شد.  وي نيز مانند شماري ديگر از تروريستها همان روز عمليات ژنو را به قصد وين ترك كرد. خودرو دوم تروريستها توسط رضواني كرايه شده بوده است. 8) سعيد همتي متولد1327 تهران با پاسپورت خدمت058833 صادره از تهران در تاريخ 8شهريور68  وي جزو تيم ترور بهمن68 بود كه در 11بهمن68 با پرواز ايران‌اير به ژنو رفت. 9) صادق بابايي متولد1337 تهران با پاسپورت خدمت056543 صادره از تهران در 27ارديبهشت68 بابائي جزو تيم ترور بهمن68 بود كه در 11بهمن68 به ژنو رفت. 10) علي هادوي متولد1336 گرگان با پاسپورت خدمت062592 صادره از تهران 9بهمن68. علي هادوي جزو تيم ترور بهمن68 بود كه در 11بهمن68 به ژنو رفت. 11) محمدرضا جزايري متولد1337 قم با شمارهٌ پاسپورت خدمت032014 صادره از تهران در 20تير64. وي جزو تيم ترور بهمن68 بود كه در 11بهمن68 به ژنو رفت 12) محمود سجاديان متولد1337 تهران با پاسپورت خدمت60348 صادره در تاريخ 2آبان 1368 وي جزو تيم ترور بهمن68 بود كه در 11بهمن68 به ژنو رفت. 13) علي كمالي متولد1335 تهران با پاسپورت خدمت056540 صادره در تاريخ 26ارديبهشت68 تهران. وي در 26مهر68 دو روز بعداز يدالله صمدي با پرواز مستقيم ايران‌اير وارد ژنو شد و به صمدي پيوست و تا 30مهر68 در هتل آدريس ژنو بودند و بعد به هتل مدرن رفته و تا 4آبان68 در ژنو بودند.</ref>
وزارت اطلاعات پس از این ترور گزارش کامل آن را به اطلاع رفسنجانی رساند.<ref>گزارش به رفسنجانی تروریستها بعداز بازگشت به تهران یک گزارش 40صفحه‌یی از این ترور برای رفسنجانی تهیه کردند. طبق این گزارش فرماندهٌ نظامی عملیات از ابتدا دارابی  و معاون او علی مصلحی عراقی بود. ابتدا آنها می‌خواستند براساس طرح اول یعنی تهاجم به خانه عمل کنند. اما در عمل در بین آنها اختلاف بروز کرد و دارابی در نامه‌یی به تهران نوشت: «به‌علت اصولی نبودن طرح و سوختن طرح شخصاً حاضر به انجام کار نمی‌باشم، آقای عراقی به‌هیچ‌وجه رعایت اصول اطلاعاتی را نمی‌نماید و با افراد بومی رابطه برقرار می‌کند…». وی در این نامه خواهان بازگشت تیم به تهران می‌شود. هم‌زمان علی مصلحی به تهران اعلام می‌کند از نظر او طرح بدون اشکال است و می‌گوید: «گویا آقای دارابی فکر می‌کنند با نبود ایشان کار انجام نمی‌شود». عراقی در گزارشی که به مسئول برون مرزی وزارت اطلاعات در مورد اشکالی که دارابی به ارتباطات او با افراد محلی گرفته بود نوشت: «طرح دوستی من با خانم مسئول کرایهٌ وسایل نقلیه و خرج کردن 10هزار دلار اجباری بوده است». به‌دنبال کنسل کردن طرح توسط دارابی، آخوندزاده بسطی با تهران برای تعیین تکلیف تماس می‌گیرد. مسئولین وزارت اطلاعات در تهران تأکید می‌کنند که رفسنجانی خواهان اجرای این طرح است و روی انجام آن تأکید می‌کند. آخوندزاده بسطی، دارابی را از دور عملیاتی خارج کرده و مسئولیت ترور را به تیم مصلحی واگذار نمود. وی ضمن بررسی مجدد، طرح اول را (تهاجم به خانهٌ کاظم رجوی) با توجه به اشکالاتی که دارابی گرفته بود منتفی کرده و طرح سوم را به اجرا در می‌آورد. از این پس تروریستها به‌مدت یک‌هفته خانه و ترددات کاظم رجوی را به‌طور فشرده زیر نظر گرفته و مقدمات عملی کار را فراهم می‌کنند. طبق طرح، عملیات ترور توسط 3ماشین طراحی شده بود. - یک اتومبیل به فرماندهی شخص مصلحی که فرماندهی کل عملیات را نیز به‌عهده داشت. این تیم که از خودرو گلف استفاده می‌کرد، تیم آتش را تشکیل می‌داد. - اتومبیل دوم به فرماندهی سعید دانش که تیم پشتیبان را به‌عهده داشت. - اتومبیل سوم که قرار بود از صحنه فیلم تهیه کند. تروریستها در روز 4اردیبشهت از ساعت 9صبح خانهٌ کاظم رجوی را زیر نظر گرفتند. در ساعت11.15 دقیقه دکتر برای مراجعه به بانک از خانهٌ خارج می‌شود ولی از خودرو معمول خودش استفاده نمی‌کند و از اتومبیل دیگری استفاده می‌کند. مصلحی با ماشین گلف، این اتومبیل را از خانه تعقیب می‌کند. وقتی رجوی برای مراجعه به بانک پیاده می‌شود، تروریستها مطمئن می‌شوند که سرنشین این خودرو دکتر کاظم رجوی است. مصلحی با بی‌سیم بقیه ماشینها را هماهنگ می‌کند. دکتر پس از خروج از بانک در یک مغازه مدتی متوقف می‌شود، مصلحی تصور می‌کند که تعقیب آنها لو رفته و به‌همین خاطر دکتر از مغازه خارج نشده است. به‌طوری‌که ابتدا تصمیم می‌گیرد عقب‌نشینی کنند، اما در همین حین کاظم رجوی از مغازه خارج می‌شود و تروریستها ماموریتشان را ادامه می‌دهند. آرایش خودروهای تروریستها  در بازگشت کاظم رجوی به خانه، خودرو تیم سعید دانش در پشت ماشین کاظم رجوی قرار می‌گیرد و دو گلوله به طرف اتومبیل او شلیک می‌کند، گلولهٌ اول به انحراف می‌رود اما گلولهٌ دوم به خودرو اصابت کرده منحرف می‌شود، سومین ماشین تروریستها به‌سرعت به خودرو کاظم رجوی می‌کوبد. هم‌زمان خودرو مصلحی و سمیعی به سمت کاظم رجوی می‌آیند، او  به سمت چپ می‌پیچد و با یک درخت برخورد می‌کند، در تمام این مدت دست دکتر روی بوق ماشین بوده است. سپس دو تروریست از ماشین دانش پیاده شده و از دو طرف خودرو کاظم رجوی را به رگبار می‌بندند. با اندکی فاصله ماشین سوم از پشت کاظم رجوی آمده و به‌دنبال ماشین اول و دوم به حرکت ادامه می‌دهد. سلاح دشمن یوزی کالیبر9 با صداخفه‌کُن بوده است. کروکی زیر از صحنهٌ عملیات در گزارش 40صفحه‌یی به رفسنجانی آمده است:    معرفی تروریستها الف. دیپلومات تروریستها 1) آخونده‌زاده بسطی:  محمد مهدی آخوندزاده بسطی متولد1334 از دیپلومات تروریستهای وزارت خارجه، مدیرکل سیاسی و روابط بین‌المللی وقت وزارت خارجه بود، که مدتی نیز در کشورهای مختلف سمت سفیر داشته است. وی با پاسپورت خدمت به‌شمارهٌ006588 به سوئیس مسافرت می‌کرد. آخوندزاده بسطی که فرماندهی و هماهنگی ارگانهای مختلف در ژنو را به‌عهده داشت، در 8شهریور1368 برای ارزیابی طرح ترور به ژنو آمد و در 28فروردین1369 (6روز قبل از ترور) مجدداً با پرواز ایران‌ایر با بلیت شمارهٌ (831174 4261  096) وارد ژنو شد. در این پرواز سعید دانش و ناصر پورمیرزایی نیز حضور داشتند. وی به همراه هادی نجف‌آبادی در هتل اینترکنتینانتال که از قبل توسط کنسول رژیم در ژنو محمد ملائک رزو شده بود، مستقر شد. وی چند ساعت پس از عملیات با پرواز ایران‌ایر737 همراه هادی نجف‌آبادی به تهران بازگشتند. 2) محمدعلی هادی نجف‌آبادی: متولد1327 سفیر وقت رژیم در امارت متحدهٌ عربی با پاسپورت دیپلوماتیک006646 چند روز قبل از 4اردیبهشت، از ابوظبی به ژنو آمد و در همان هتل اینترکنتینانتال به آخوندزاده بسطی پیوست. وی در فاصلهٌ31 فروردین تا 4اردیبهشت تماسهای تلفنی متعددی با تهران داشته است و بعداز هر تماس با سیروس ناصری نمایندهٌ رژیم در دفتر سازمان ملل در ژنو ارتباط می‌گرفته است.  3) سیروس ناصری:متولد1334 تهران ، نمایندهٌ  رژیم در دفتر سازمان ملل در ژنو در زمان ترور پروفسور کاظم. سیروس ناصری شخصاً کینهٌ عمیقی از دکتر رجوی به‌دل داشت. چرا که همهٌ دجالگریهای رژیم را در سازمان ملل ژنو خنثی می‌کرد و ماهیت دیپلومات تروریستهای رژیم از جمله سیروس ناصری را برملا می‌کرد. این مزدور به‌دنبال محکوم شدن رژیم در کمیسیون حقوق بشر، دکتر کاظم را علناً‌تهدید کرد و گفت "خواهی دید! می‌کشیمت".   4) کریم آبادی: کنسول وقت رژیم در ژنو، سلاح تروریستها را با استفاده از محموله‌های دیپلوماتیک تأمین کرده بود و بلیتهای آنها را برای بازگشت به تهران رزرو کرده بود. قابل توجه این‌که مقاومت ایران در همان زمان نوار مکالمهٌ کریم آبادی با یکی از تروریستها راجع به شهادت دکتر کاظم را افشا نمود. ب- تروریستها: اسامی تروریستها، اسامی است که با آن نام پاسپورت برایشان صادر و به ژنو مسافرت کرده‌اند. 1) علی مصلح عراقی فرماندهٌ نظامی ترور در صحنه: متولد1326 تهران با پاسپورت خدمت 056503 به ژنو مسافرت کرد. وی که ابتدا معاون عملیات بود بعداز مخالفت دارابی با انجام ترور، به‌عنوان فرماندهٌ عملیات مشخص شد و روز قبل‌از عملیات (3اردیبهشت) به هتلی که محمد رضوانی از قبل در آن اقامت داشت رفت و با او در آنجا ساکن شد. در ساعت13.50 روز 4اردیبهشت69 بلافاصله بعداز جنایت، وی با پرواز سوئیس‌ایر شمارهٌ434از فرودگاه ژنو همراه با رضوانی، علیرضا همدانی بیانی و ناصر پورمیرزایی، به‌قصد وین پرواز کرده‌اند.  2) سعید دانش متولد سال1333 تهران است. وی با پاسپورت خدمت به شمارهٌ0642393 که در تاریخ 20فروردین69 صادر شده بود در روز 21فروردین69 با پرواز ایران‌ایر و همراه با صمدی، رضوانی، بیانی همدانی، پورشفیعی و پورمیرزایی به ژنو وارد شد. شماره بلیت هواپیمایی وی 8919604261096 بود. جالب است که اکثر پاسپورتهای خدمت در یک روز یعنی 20فروردین69صادر شده بود. دانش بعداز عملیات با پرواز734 ایران‌ایر به تهران بازگشت. در پرواز سوئیس‌ایر به وین هم یک صندلی برای وی رزرو شده بود که از آن استفاده نکرد. 3) علیرضا بیانی همدانی متولد1337 تهران که پاسپورت خدمت064399 و با شمارهٌ بلیت0964261960890 در روز 21فروردین با پرواز ایران‌ایر وارد ژنو شد. وی بعد از ترور بلافاصله  در ساعت13.50 با پروازSR434  از فرودگاه ژنو به‌قصد وین پرواز کرد.  4) محسن پورشفیعی متولد1337 خوانسار با پاسپورت خدمت043782 که در 13تیرماه1366 صادر شده بود در همان روز 21فروردین وارد ژنو شد. شمارهٌ بلیت  پورشفیعی (889 960 4261 096) بود. وی همراه پورمیرزایی اتاق شمارهٌ16 هتل لارزیدانس دوسالو در ویریهٌ ژنو را برای 29فروردین تا 8اردیبهشت رزو کرد. روز 31فروردین، میرزایی به هتل اطلاع می‌دهد که پورشفیعی امروز هتل را به قصد برن ترک کرده است. شفیعی در 11اردیبهشت به هتل زنگ می‌زند و می‌گوید به اشتباه کلید اتاق هتل را با خودش برده است برای دادن آن و تصفیهٌ حساب می‌آید. اما دیگر بر نمی‌گردد و بعداز 24آوریل در اتاق آنها همان غذایی بود که در اتومبیل گلف مورد استفاده در صحنهٌ ترور کشف شده بود. 5) ناصر پورمیرزایی متولد سال1335 تهران با پاسپورت خدمت064388 صادره در 20فروردین69. وی در روز 21فروردین69 همراه با صمدی، رضوانی، بیانی همدانی، پورشفیعی و دانش به ژنو وارد شده است. شمارهٌ بلیت هواپیما (887 960 4261 096) بوده است. وی بعداز جنایت ترور در ساعت13.50 روز ترور با پرواز سوئیس‌ایر433 از فرودگاه ژنو، به‌قصد وین پرواز کرد.  6) یدالله صمدی متولد1337 تهران با پاسپورت خدمت 060198 صادره از تهران در 24مهر سال68به سوئیس سفر می‌کرد. وی به‌محض دریافت پاسپورت در 68/7/24 برای شناسایی به ژنو سفر کرده بود. سفر بعدی صمدی در 11بهمن69 به‌همراه سعید همتی، صادق بابایی، محمود سجادیان، محمودرضا جزایری، و علی هادوی بود که توطئهٌ ترور ناکام ماند. سفر سوم وی به ژنو در روز 21فروردین69 با ایران ایر و با شمارهٌ بلیت هواپیما (892 960 4261 096) بوده است. مسئولیت صمدی تهیهٌ امکانات ترور از جمله کرایهٌ ماشینها بوده است. 7) محمد سعید رضوانی تاریخ تولد1345 با پاسپورت خدمت064394 صادره در 20فروردین69 با پرواز تهران - ژنو ایران‌ایر 21فروردین69 و با بلیت شمارهٌ (888  960 4261  096) وارد ژنو شد.  وی نیز مانند شماری دیگر از تروریستها همان روز عملیات ژنو را به قصد وین ترک کرد. خودرو دوم تروریستها توسط رضوانی کرایه شده بوده است. 8) سعید همتی متولد1327 تهران با پاسپورت خدمت058833 صادره از تهران در تاریخ 8شهریور68  وی جزو تیم ترور بهمن68 بود که در 11بهمن68 با پرواز ایران‌ایر به ژنو رفت. 9) صادق بابایی متولد1337 تهران با پاسپورت خدمت056543 صادره از تهران در 27اردیبهشت68 بابائی جزو تیم ترور بهمن68 بود که در 11بهمن68 به ژنو رفت. 10) علی هادوی متولد1336 گرگان با پاسپورت خدمت062592 صادره از تهران 9بهمن68. علی هادوی جزو تیم ترور بهمن68 بود که در 11بهمن68 به ژنو رفت. 11) محمدرضا جزایری متولد1337 قم با شمارهٌ پاسپورت خدمت032014 صادره از تهران در 20تیر64. وی جزو تیم ترور بهمن68 بود که در 11بهمن68 به ژنو رفت 12) محمود سجادیان متولد1337 تهران با پاسپورت خدمت60348 صادره در تاریخ 2آبان 1368 وی جزو تیم ترور بهمن68 بود که در 11بهمن68 به ژنو رفت. 13) علی کمالی متولد1335 تهران با پاسپورت خدمت056540 صادره در تاریخ 26اردیبهشت68 تهران. وی در 26مهر68 دو روز بعداز یدالله صمدی با پرواز مستقیم ایران‌ایر وارد ژنو شد و به صمدی پیوست و تا 30مهر68 در هتل آدریس ژنو بودند و بعد به هتل مدرن رفته و تا 4آبان68 در ژنو بودند.</ref>


دستگيري دو قاتل کاظم رجوی در فرانسه و استرداد آنها به ایران
دستگیری دو قاتل کاظم رجوی در فرانسه و استرداد آنها به ایران


سرويسهاي مخفي آلمان در تاريخ 14نوامبر92 (23آبان 71)‌به فرانسه اطلاع دادند كه دو مأمور مخفي ايران از مرز استراسبورگ عبور كرده و وارد فرانسه  شده‌اند. آلمانيها در اين اطلاعات به فرانسه گفتند نام اصلي اين دو نفر محمود سجاديان و علي كمالي است كه از طرف قاضي شاتلن در سوئيس در رابطه با قتل يك ايراني مخالف تحت تعقيب هستند.
سرویسهای مخفی آلمان در تاریخ 14نوامبر92 (23آبان 71)به فرانسه اطلاع دادند که دو مأمور مخفی ایران از مرز استراسبورگ عبور کرده و وارد فرانسه  شده‌اند. آلمانیها در این اطلاعات به فرانسه گفتند نام اصلی این دو نفر محمود سجادیان و علی کمالی است که از طرف قاضی شاتلن در سوئیس در رابطه با قتل یک ایرانی مخالف تحت تعقیب هستند.


اين دو نفر با هويتهايي به‌نام احمد طاهري با پاسپورت ايراني به شماره3049434 و محسن شريفي اصفهاني با پاسپورت ايراني به شمارهٌ 3798086 به‌وسيله يك مرسدس بنز با پلاك آلمانيHHJH2448 به فرانسه وارد شدند.
این دو نفر با هویتهایی به‌نام احمد طاهری با پاسپورت ایرانی به شماره3049434 و محسن شریفی اصفهانی با پاسپورت ایرانی به شمارهٌ 3798086 به‌وسیله یک مرسدس بنز با پلاک آلمانیHHJH2448 به فرانسه وارد شدند.


در تاريخ 15نوامبر92 (24آبان 71) فرانسه اين دو نفر را دستگير كرد. البته دستگير شدگان در واقع 12نفر بودند. اما با دخالت علي آهني سفير وقت رژيم در فرانسه 10نفر از آنها آزاد شدند، ولي به درخواست شاتلن، قاضي تحقيق سوئيس براي علي كمالي (با نام پاسپورتي شريف اصفهاني) و محمود سجاديان (با نام پاسپورتي احمد طاهريحكم بازداشت صادر شد.<ref>اين افراد طي هفته‌هاي قبل از بازداشت وارد آلمان شده بودند. آنها در ارتباط با يك شركت ايراني هومن  به‌نام يحيي درم‌گزين در آخن بودند. يحيي درم‌گزين متولد ديماه1334 تهران از مأموران سابقه‌دار وزارت اطلاعات بود كه از سال1366 در آلمان اقامت داشت.</ref> قاضي سوئيسي مسئول تحقيق در سال 1376رسماً «يك مقام بلندپايهٌ دولت ايران» را در پشت اين عمليات تروريستي معرفي كرد. دوماه بعد‌از ترور، پليس سوئيس در يك گزارش 52صفحه‌يي پيرامون اين جنايت اعلام كرد: «ما عميقاً يقين داريم كه يك يا چند سرويس رسمي ايران مستقيماً در قتل آقاي كاظم رجوي دست داشته‌اند»<ref>اطلاعيهٌ مطبوعاتي قاضي تحقيق رولان شاتلن، 22ژوئن 1990 «در حال حاضر مقامات پليس مسئول پيگيري تحقيقات، شواهد و مداركي جمع‌آوري نموده‌اند كه اجازه مي‌دهد دست داشتن يك يا چند سرويس رسمي ايران در ترور آقاي كاظم رجوي تأييد گردد».  گزارش 52 صفحه‌يي پليس سوئيس، ژوئن1990 «در اين مرحله از تحقيقات و با توجه به وقايع فوق كه نه به تصادف بلكه به معجزه بستگي دارند، ما عميقاً‌يقين داريم كه يك يا چند سرويس رسمي ايران مستقيماً‌در قتل آقاي كاظم رجوي دخالت داشته‌اند».  احضار ديپلومات  جمهوری اسلامی توسط دولت سوئيس خبرگزاري فرانسه 22ژوئن90:‌ قاضي رولان شاتلن اعلام كرد كه "يك يا چند سرويس رسمي ايران مستقيماً در قتل كاظم رجوي نمايندهٌ مقاومت ايران در اروپا دست داشته‌اند". وي مي‌نويسد كه تحقيقات به اين نتيجه رسيد كه سيزده نفر "كه همگي با پاسپورتهاي سرويس ايران كه عنوان "در حال مأموريت" در آن ثبت شده بود، به صورت تنگاتنگي در اين قضيه شركت داشته‌اند. نمايندهٌ وزارت امور خارجه سوئيس ضمن احضار يك ديپلومات ايراني به او گفت كه دولت سوئيس اتهاماتي كه متوجه برخي از سرويسهاي رسمي ايران شده‌اند را تجزيه و تحليل خواهد كرد و در صورت لزوم اقداماتي كه در چنين مواردي اجباري است، را اتخاذ خواهد كرد. وي منتفي نمي‌داند كه "در صورتي كه برايش مسلم شود كه ديپلوماتهايي كه اعتبارنامه گرفته‌اند و يا كاركنان ايراني كه در سوئيس به كار اشتغال دارند، در اين قضيه دست داشته‌اند، به نتيجه‌گيري مناسب بپردازد". وي افزود: "از 10 تا 24آوريل "كماندوهايي" وارد سوئيس شدند" و در خلال آن عاملين قتل، قربانيشان را تحت نظر قرار دادند". شاتلن اشاره نمود كه تحقيقاتي كه با همكاري پليسهاي خارجي انجام گرفته است، ثابت نموده كه روابط تنگاتنگي بين قضيه كوپه و قتلهاي ديگر كه در سالهاي اخير در اروپا انجام گرفته‌اند، وجود دارد».</ref>
در تاریخ 15نوامبر92 (24آبان 71) فرانسه این دو نفر را دستگیر کرد. البته دستگیر شدگان در واقع 12نفر بودند. اما با دخالت علی آهنی سفیر وقت رژیم در فرانسه 10نفر از آنها آزاد شدند، ولی به درخواست شاتلن، قاضی تحقیق سوئیس برای علی کمالی (با نام پاسپورتی شریف اصفهانی) و محمود سجادیان (با نام پاسپورتی احمد طاهریحکم بازداشت صادر شد.<ref>این افراد طی هفته‌های قبل از بازداشت وارد آلمان شده بودند. آنها در ارتباط با یک شرکت ایرانی هومن  به‌نام یحیی درم‌گزین در آخن بودند. یحیی درم‌گزین متولد دیماه1334 تهران از مأموران سابقه‌دار وزارت اطلاعات بود که از سال1366 در آلمان اقامت داشت.</ref> قاضی سوئیسی مسئول تحقیق در سال 1376رسماً «یک مقام بلندپایهٌ دولت ایران» را در پشت این عملیات تروریستی معرفی کرد. دوماه بعداز ترور، پلیس سوئیس در یک گزارش 52صفحه‌یی پیرامون این جنایت اعلام کرد: «ما عمیقاً یقین داریم که یک یا چند سرویس رسمی ایران مستقیماً در قتل آقای کاظم رجوی دست داشته‌اند»<ref>اطلاعیهٌ مطبوعاتی قاضی تحقیق رولان شاتلن، 22ژوئن 1990 «در حال حاضر مقامات پلیس مسئول پیگیری تحقیقات، شواهد و مدارکی جمع‌آوری نموده‌اند که اجازه می‌دهد دست داشتن یک یا چند سرویس رسمی ایران در ترور آقای کاظم رجوی تأیید گردد».  گزارش 52 صفحه‌یی پلیس سوئیس، ژوئن1990 «در این مرحله از تحقیقات و با توجه به وقایع فوق که نه به تصادف بلکه به معجزه بستگی دارند، ما عمیقاً‌یقین داریم که یک یا چند سرویس رسمی ایران مستقیماً‌در قتل آقای کاظم رجوی دخالت داشته‌اند».  احضار دیپلومات  جمهوری اسلامی توسط دولت سوئیس خبرگزاری فرانسه 22ژوئن90: قاضی رولان شاتلن اعلام کرد که "یک یا چند سرویس رسمی ایران مستقیماً در قتل کاظم رجوی نمایندهٌ مقاومت ایران در اروپا دست داشته‌اند". وی می‌نویسد که تحقیقات به این نتیجه رسید که سیزده نفر "که همگی با پاسپورتهای سرویس ایران که عنوان "در حال مأموریت" در آن ثبت شده بود، به صورت تنگاتنگی در این قضیه شرکت داشته‌اند. نمایندهٌ وزارت امور خارجه سوئیس ضمن احضار یک دیپلومات ایرانی به او گفت که دولت سوئیس اتهاماتی که متوجه برخی از سرویسهای رسمی ایران شده‌اند را تجزیه و تحلیل خواهد کرد و در صورت لزوم اقداماتی که در چنین مواردی اجباری است، را اتخاذ خواهد کرد. وی منتفی نمی‌داند که "در صورتی که برایش مسلم شود که دیپلوماتهایی که اعتبارنامه گرفته‌اند و یا کارکنان ایرانی که در سوئیس به کار اشتغال دارند، در این قضیه دست داشته‌اند، به نتیجه‌گیری مناسب بپردازد". وی افزود: "از 10 تا 24آوریل "کماندوهایی" وارد سوئیس شدند" و در خلال آن عاملین قتل، قربانیشان را تحت نظر قرار دادند". شاتلن اشاره نمود که تحقیقاتی که با همکاری پلیسهای خارجی انجام گرفته است، ثابت نموده که روابط تنگاتنگی بین قضیه کوپه و قتلهای دیگر که در سالهای اخیر در اروپا انجام گرفته‌اند، وجود دارد».</ref>


آزادي تروريستها و پس دادن آنها به جمهوری اسلامی
آزادی تروریستها و پس دادن آنها به جمهوری اسلامی


شاتلن قاضي سوئيسي پروندهٌ کاظم رجوي چندين بار رسماً از فرانسه خواست تا قاتلين کاظم رجوي را براي محاكمه در سوئيس به اين كشور پس دهد. اما دولت وقت فرانسه تحت‌نام «منافع ملي» از این کار سر باز زد. در آخرين روزهاي سال1993 (ديماه1372) يك هيأت سه‌نفره از جمهوری اسلامی به رياست حجازي رئيس عمليات ويژهٌ دفتر خامنه‌اي (بالاترين نفر هماهنگ‌كنندهٌ ترروها و قتلهاي زنجيره‌‌ييحسين تقوي معاونت برون‌مرزي اطلاعات و عليرضا معيري مشاور سياسي رفسنجاني (سفير كنوني جمهوری اسلامی در فرانسه) از تهران به پاريس آمدند و بعداز يك معامله در 8ديماه72 اين دو تروريست را با خود به تهران بردند. در 29دسامبر (8دي)، وزارت خارجه طي يادداشتي به سوئيس اطلاع داد كه به‌دليل منافع عالي كشور فرانسه دو ايراني به سوئيس<ref>ماهنامهٌ آلماني تروريسموس، ارگان بنياد تحقيق در مورد تروريسم، دسامبر1991 از زمان سقوط سلطنت در تهران، سوئيس به‌عنوان "سرپل" اروپايي براي سرويسهاي اطلاعاتي ايران به‌شمار مي‌رود. تشكيل اين سرپل به زمان امام خميني بر‌مي‌گردد. اين سرپل طي سالها هم‌چنان گسترش يافته و امروز يك مركز لجستيكي قابل توجه دراختيار دارد. يك ساختمان بدون نام در ژنو در خيابان شماپتي‌ساكنكس شمارهٌ28، نه چندان دور از هتل اينتركنتينتال كه سرويس اطلاعاتي ايران واواك (مخفف وزارت اطلاعات و امنيت كشور) در آن مستقر است.  قبل از جنگ خليج مقامهاي آمريكايي اين محل را يك مركز محوري واقعي كه مهمترين محل تصميم‌گيري براي اعمال سوءقصد و اعدام مخالفين است تلقي كردند. آمريكاييها  چندين بار زنگ خطر را به صدا درآورده‌بودند. در سال1988 آنها سعي كردند از قبول‌كردن استوارنامهٌ سيد محمود ملائك به‌عنوان سفير ايران در برن جلوگيري كنند. اين فرد ضمناً يكي از عوامل گروگانگيري ديپلوماتهاي آمريكايي در سال1979 در تهران مي‌باشد. سال گذشته ايالات متحده به صورت ديپلوماتيك نارضايتي خود از عدم تمايل سوئيس مبني بر محكوميت ايران بعد از ترور كاظم رجوي، برادر و سخنگوي رهبر مجاهدين خلق مسعود رجوي در ژنو را ابراز كرد.  در روز 22ژوئن1990 استدلالات رولن شاتلن قاضي تحقيقاتي سوئيسي كه با پروندهٌ كاظم رجوي به‌عنوان فشاري بر مقامات دولتي ايران محسوب مي‌شود. بعد از دو ماه فعاليت براي كشف جريان، قاضي كانتون‌وود توانست ثابت كند كه اين مخالف ايراني چگونه به‌قتل رسيده است. مجموعاً 13نفر در عمليات شركت داشته‌اند كه اولين مأموريتشان را به‌نام مأموريت "شناسايي" در سال1989 شروع كرده بودند. تمام اشخاص شركت‌كننده در آن، پاسپورت خدمت ايراني با علامت: "مأمورين ويژه" در اختيار داشتند كه اغلب آنان در هتلهاي ژنو زندگي مي‌كردند.</ref>مسترد نخواهند شد.
شاتلن قاضی سوئیسی پروندهٌ کاظم رجوی چندین بار رسماً از فرانسه خواست تا قاتلین کاظم رجوی را برای محاکمه در سوئیس به این کشور پس دهد. اما دولت وقت فرانسه تحت‌نام «منافع ملی» از این کار سر باز زد. در آخرین روزهای سال1993 (دیماه1372) یک هیأت سه‌نفره از جمهوری اسلامی به ریاست حجازی رئیس عملیات ویژهٌ دفتر خامنه‌ای (بالاترین نفر هماهنگ‌کنندهٌ ترروها و قتلهای زنجیره‌ییحسین تقوی معاونت برون‌مرزی اطلاعات و علیرضا معیری مشاور سیاسی رفسنجانی (سفیر کنونی جمهوری اسلامی در فرانسه) از تهران به پاریس آمدند و بعداز یک معامله در 8دیماه72 این دو تروریست را با خود به تهران بردند. در 29دسامبر (8دی)، وزارت خارجه طی یادداشتی به سوئیس اطلاع داد که به‌دلیل منافع عالی کشور فرانسه دو ایرانی به سوئیس<ref>ماهنامهٌ آلمانی تروریسموس، ارگان بنیاد تحقیق در مورد تروریسم، دسامبر1991 از زمان سقوط سلطنت در تهران، سوئیس به‌عنوان "سرپل" اروپایی برای سرویسهای اطلاعاتی ایران به‌شمار می‌رود. تشکیل این سرپل به زمان امام خمینی برمی‌گردد. این سرپل طی سالها هم‌چنان گسترش یافته و امروز یک مرکز لجستیکی قابل توجه دراختیار دارد. یک ساختمان بدون نام در ژنو در خیابان شماپتی‌ساکنکس شمارهٌ28، نه چندان دور از هتل اینترکنتینتال که سرویس اطلاعاتی ایران واواک (مخفف وزارت اطلاعات و امنیت کشور) در آن مستقر است.  قبل از جنگ خلیج مقامهای آمریکایی این محل را یک مرکز محوری واقعی که مهمترین محل تصمیم‌گیری برای اعمال سوءقصد و اعدام مخالفین است تلقی کردند. آمریکاییها  چندین بار زنگ خطر را به صدا درآورده‌بودند. در سال1988 آنها سعی کردند از قبول‌کردن استوارنامهٌ سید محمود ملائک به‌عنوان سفیر ایران در برن جلوگیری کنند. این فرد ضمناً یکی از عوامل گروگانگیری دیپلوماتهای آمریکایی در سال1979 در تهران می‌باشد. سال گذشته ایالات متحده به صورت دیپلوماتیک نارضایتی خود از عدم تمایل سوئیس مبنی بر محکومیت ایران بعد از ترور کاظم رجوی، برادر و سخنگوی رهبر مجاهدین خلق مسعود رجوی در ژنو را ابراز کرد.  در روز 22ژوئن1990 استدلالات رولن شاتلن قاضی تحقیقاتی سوئیسی که با پروندهٌ کاظم رجوی به‌عنوان فشاری بر مقامات دولتی ایران محسوب می‌شود. بعد از دو ماه فعالیت برای کشف جریان، قاضی کانتون‌وود توانست ثابت کند که این مخالف ایرانی چگونه به‌قتل رسیده است. مجموعاً 13نفر در عملیات شرکت داشته‌اند که اولین مأموریتشان را به‌نام مأموریت "شناسایی" در سال1989 شروع کرده بودند. تمام اشخاص شرکت‌کننده در آن، پاسپورت خدمت ایرانی با علامت: "مأمورین ویژه" در اختیار داشتند که اغلب آنان در هتلهای ژنو زندگی می‌کردند.</ref>مسترد نخواهند شد.


سوئيس به اين اقدام فرانسه<ref>روزنامهٌ فرانسوي پاريزين 18دي72:  گزارش پليس امنيت استان وود اطمينان مي‌دهد كه يك يا چند سرويس رسمي (رژيم ايران) به‌طور غيرمستقيم در قتل كاظم رجوي دست دارند. پليس كه مطئمن است سرويسهاي مخفي ايران در اين جريان عمل كرده‌اند به كيس يك ديپلومات ايراني كه در امارات متحده عربي خدمت مي‌كرد، توجه خاص نشان مي‌دهد. اين مرد در روزهاي قبل از سوءقصد عليه رجوي در ژنو به‌سر مي‌برد. هادي نجف‌آبادي از هتل اينتركنتينانتال يك سري تلفن به تهران و بعد به هيأت نمايندگي ايران در سازمان ملل يا مستقيماً به سفير سيروس ناصري زده بود.</ref>اعتراض كرد و به دادگاه عالي فرانسه براي اين نقض حقوق بين‌المللي شكايت كرد. دادگاه عالي فرانسه به اين درخواست در 2آذر73 رسيدگي و اعلام كرد كه فرانسه<ref>خبرگزاري فرانسه 14دي72:  «امروز قاضي تحقيق مسئول پرونده قتل كاظم رجوي فاش كرد، كه سوئيس در سه نوبت خود را براي انتقال دو ايراني آماده كرده بود، اما هر بار پاريس در آخرين لحظات استرداد اعلام شده را لغو كرده بود. آخرين تدارك در اين زمينه، بنا‌به توضيح رولان شاتلن به 7دي بر‌مي‌گردد.  هر بار، مقامات سوئيسي نيروهاي امنيتي قابل توجهي را در مرز ژنو كه قرار بود در آن جا تحويلگيري اين دو نفر صورت بگيرد، مستقر كرده بودند. مترجمين استخدام شده و سلولهاي زندان آماده شده بودند.  وي ضمن ابراز تأسف از تصميم فرانسه مبني بر خودداري از استرداد به خبرگزاري سوئيس گفت: "با گذشت عمر، آدم فيلسوف مي‌شود".  در همین رابطه شوراي كشور فرانسه اقدام دولت اين كشور را تقبيح كرد روزنامهٌ ليبراسيون 29آذر 1373، در‌مقاله‌يي تحت عنوان «بي‌غيرتي و ديپلوماسي موازي» نوشت: شوراي كشور چنين نتيجه گرفت كه «منافع عالي دولت»‌ كه از طرف دولت فرانسه ارائه گشته بر هيچ منطقي استوار نبوده است و دقيقاً به‌همين خاطر كادوي نوئل كه با تحويل دو تبعه‌اش به ايران داده شد،‌ بيشتر شبيه يك تداخل ديپلوماسي موازي پاسكوا با سرويسهاي پليس او و يا ملغمه‌يي از عملكردهاي مدل پاسكوا بود.</ref>نمي‌بايست تروريستهاي متهم به قتل كاظم رجوي را به ايران مي‌فرستاد.<ref>مجلهٌ تايم 21مارس1994:‌ تحقيقگران سوئيسي اكنون ترديدي ندارند كه تعدادي از اعضاي جوخهٌ ترور و هم‌چنين دو ديپلومات ايراني كه مظنون به شركت در اين قتل هستند، در اين هواپيما بودند. چك‌ليست مسافران با دفاتر ثبت هتلها و اسناد پليس سرانجام به اين منجر شد كه 13نفر كه گمان مي‌رود در اين قتل شركت داشته باشند، احراز هويت شوند. همهٌ آنها با پاسپورتهاي جديد خاص كارمندان دولت به سوئيس آمده بودند و بسياري از اين پاسپورتها در يك تاريخ در تهران صادر شده بود.  اكثر آنها آدرس خود را شمارهٌ40 خيابان كريم‌خان داده بودند كه يك ساختمان متعلق به وزارت اطلاعات است. همهٌ 13نفر با پروازهاي ايران‌اير به سوئيس آمدند و بليطشان در يك روز و با شماره‌هاي مسلسل صادر شده بود. سوئيس براي آنها در تاريخ 15ژوئن1990 حكم جلب بين‌المللي صادر كرد.
سوئیس به این اقدام فرانسه<ref>روزنامهٌ فرانسوی پاریزین 18دی72:  گزارش پلیس امنیت استان وود اطمینان می‌دهد که یک یا چند سرویس رسمی (رژیم ایران) به‌طور غیرمستقیم در قتل کاظم رجوی دست دارند. پلیس که مطئمن است سرویسهای مخفی ایران در این جریان عمل کرده‌اند به کیس یک دیپلومات ایرانی که در امارات متحده عربی خدمت می‌کرد، توجه خاص نشان می‌دهد. این مرد در روزهای قبل از سوءقصد علیه رجوی در ژنو به‌سر می‌برد. هادی نجف‌آبادی از هتل اینترکنتینانتال یک سری تلفن به تهران و بعد به هیأت نمایندگی ایران در سازمان ملل یا مستقیماً به سفیر سیروس ناصری زده بود.</ref>اعتراض کرد و به دادگاه عالی فرانسه برای این نقض حقوق بین‌المللی شکایت کرد. دادگاه عالی فرانسه به این درخواست در 2آذر73 رسیدگی و اعلام کرد که فرانسه<ref>خبرگزاری فرانسه 14دی72:  «امروز قاضی تحقیق مسئول پرونده قتل کاظم رجوی فاش کرد، که سوئیس در سه نوبت خود را برای انتقال دو ایرانی آماده کرده بود، اما هر بار پاریس در آخرین لحظات استرداد اعلام شده را لغو کرده بود. آخرین تدارک در این زمینه، بنابه توضیح رولان شاتلن به 7دی برمی‌گردد.  هر بار، مقامات سوئیسی نیروهای امنیتی قابل توجهی را در مرز ژنو که قرار بود در آن جا تحویلگیری این دو نفر صورت بگیرد، مستقر کرده بودند. مترجمین استخدام شده و سلولهای زندان آماده شده بودند.  وی ضمن ابراز تأسف از تصمیم فرانسه مبنی بر خودداری از استرداد به خبرگزاری سوئیس گفت: "با گذشت عمر، آدم فیلسوف می‌شود".  در همین رابطه شورای کشور فرانسه اقدام دولت این کشور را تقبیح کرد روزنامهٌ لیبراسیون 29آذر 1373، درمقاله‌یی تحت عنوان «بی‌غیرتی و دیپلوماسی موازی» نوشت: شورای کشور چنین نتیجه گرفت که «منافع عالی دولت» که از طرف دولت فرانسه ارائه گشته بر هیچ منطقی استوار نبوده است و دقیقاً به‌همین خاطر کادوی نوئل که با تحویل دو تبعه‌اش به ایران داده شد، بیشتر شبیه یک تداخل دیپلوماسی موازی پاسکوا با سرویسهای پلیس او و یا ملغمه‌یی از عملکردهای مدل پاسکوا بود.</ref>نمی‌بایست تروریستهای متهم به قتل کاظم رجوی را به ایران می‌فرستاد.<ref>مجلهٌ تایم 21مارس1994: تحقیقگران سوئیسی اکنون تردیدی ندارند که تعدادی از اعضای جوخهٌ ترور و هم‌چنین دو دیپلومات ایرانی که مظنون به شرکت در این قتل هستند، در این هواپیما بودند. چک‌لیست مسافران با دفاتر ثبت هتلها و اسناد پلیس سرانجام به این منجر شد که 13نفر که گمان می‌رود در این قتل شرکت داشته باشند، احراز هویت شوند. همهٌ آنها با پاسپورتهای جدید خاص کارمندان دولت به سوئیس آمده بودند و بسیاری از این پاسپورتها در یک تاریخ در تهران صادر شده بود.  اکثر آنها آدرس خود را شمارهٌ40 خیابان کریم‌خان داده بودند که یک ساختمان متعلق به وزارت اطلاعات است. همهٌ 13نفر با پروازهای ایران‌ایر به سوئیس آمدند و بلیطشان در یک روز و با شماره‌های مسلسل صادر شده بود. سوئیس برای آنها در تاریخ 15ژوئن1990 حکم جلب بین‌المللی صادر کرد.


 فراخوان اكثريت اعضاي پارلمان سوئيس خبرگزاري آسوشيتدپرس 12ژوئن97:دستگاه قضايي سوئيس بايستي به‌نحوي مناسب و شايسته قاتلان مخالف ايراني كاظم رجوي را ولو به صورت غيابي محاكمه نمايد و در زمينهٌ سياسي، سوئيس بايستي رفتار سختگيرانه‌تري در قبال ايران داشته باشد. اين خواستهٌ 116عضو مجلس شوراي ملي است كه در بيانيه‌يي كه امروز علني كردند، عنوان شده است.  روز قبل، قاضي تحقيق استان وو، رولان شاتلن اشاره كرده بود كه قضيهٌ «ميكونوس» در آلمان باعث راه‌اندازي مجدد تحقيقات در مورد قتل كاظم رجوي كه 7سال پيش در كوپه رخ داد، شده است. اين بيانيه كه توسط 116پارلمانتر امضا شده است، طي يك كنفرانس مطبوعاتي مشترك در برن ارائه گرديد. برگزار‌كنندگان «نمايندگي شوراي ملي مقاومت ايران در سوئيس» و نمايندگان مجلس ملي ويكتور روفي (سوسياليست استان وو)، اوژن داويد (دمكرات مسيحي استان سن كرانه) و لوتزي اشتام (راديكال استان آرگاو) بودند.  
 فراخوان اکثریت اعضای پارلمان سوئیس خبرگزاری آسوشیتدپرس 12ژوئن97: دستگاه قضایی سوئیس بایستی به‌نحوی مناسب و شایسته قاتلان مخالف ایرانی کاظم رجوی را ولو به صورت غیابی محاکمه نماید و در زمینهٌ سیاسی، سوئیس بایستی رفتار سختگیرانه‌تری در قبال ایران داشته باشد. این خواستهٌ 116عضو مجلس شورای ملی است که در بیانیه‌یی که امروز علنی کردند، عنوان شده است.  روز قبل، قاضی تحقیق استان وو، رولان شاتلن اشاره کرده بود که قضیهٌ «میکونوس» در آلمان باعث راه‌اندازی مجدد تحقیقات در مورد قتل کاظم رجوی که 7سال پیش در کوپه رخ داد، شده است. این بیانیه که توسط 116پارلمانتر امضا شده است، طی یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک در برن ارائه گردید. برگزارکنندگان «نمایندگی شورای ملی مقاومت ایران در سوئیس» و نمایندگان مجلس ملی ویکتور روفی (سوسیالیست استان وو)، اوژن داوید (دمکرات مسیحی استان سن کرانه) و لوتزی اشتام (رادیکال استان آرگاو) بودند.  
</ref>
</ref>


بازگشايي پروندهٌ قتل كاظم رجوي
بازگشایی پروندهٌ قتل کاظم رجوی


روزنامهٌ لوكوريه (سوئيس) 4ژوييهٌ97: تحولات جديد در ادامه تحقيقات در قضيهٌ مرگ كاظم رجوي در كوپه انجام مي‌گيرد. يك قضيهٌ جديد جاسوسي مي‌تواند روابط بين سوئيس و تهران را تيره كند. وزير امور عامهٌ سوئيس يك تحقيق براي سرويس اطلاعات سياسي را آغاز كرد. اين تصميم به‌وسيله آخرين تحولات در تحقيق مربوط به مرگ كاظم رجوي فراهم شد. در طي تحقيقاتشان، مقامات قضايي سوئيس فقط اطلاعات دربارهٌ 13مظنون به‌ويژه دو ايراني كه به‌وسيله فرانسه در سال93 به ايران فرستاده شدند، به‌دست نياوردند، بلكه هم‌چنين به شواهد جديدي رسيدند كه دادستان كل، كارلا دل پونته را به بازگشايي يك تحقيق براي جاسوسي واداشت.
روزنامهٌ لوکوریه (سوئیس) 4ژوییهٌ97: تحولات جدید در ادامه تحقیقات در قضیهٌ مرگ کاظم رجوی در کوپه انجام می‌گیرد. یک قضیهٌ جدید جاسوسی می‌تواند روابط بین سوئیس و تهران را تیره کند. وزیر امور عامهٌ سوئیس یک تحقیق برای سرویس اطلاعات سیاسی را آغاز کرد. این تصمیم به‌وسیله آخرین تحولات در تحقیق مربوط به مرگ کاظم رجوی فراهم شد. در طی تحقیقاتشان، مقامات قضایی سوئیس فقط اطلاعات دربارهٌ 13مظنون به‌ویژه دو ایرانی که به‌وسیله فرانسه در سال93 به ایران فرستاده شدند، به‌دست نیاوردند، بلکه هم‌چنین به شواهد جدیدی رسیدند که دادستان کل، کارلا دل پونته را به بازگشایی یک تحقیق برای جاسوسی واداشت.


شاتلن: ما قاتلان را مي‌شناسيم و مي‌دانيم در كشورشان چه مشاغلي دارند
شاتلن: ما قاتلان را می‌شناسیم و می‌دانیم در کشورشان چه مشاغلی دارند


خبرگزاري آسوشيتدپرس 11ژوئن97: رولان شاتلن در مورد قاتلان گفت "ما آنها را مي‌شناسيم و مي‌دانيم چه شغل‌هايي در كشور خود دارند". پاسپورتهاي قاتلان جعلي بوده‌اند و "ما مي‌دانيم از كجا آمده‌اند".  
خبرگزاری آسوشیتدپرس 11ژوئن97: رولان شاتلن در مورد قاتلان گفت "ما آنها را می‌شناسیم و می‌دانیم چه شغل‌هایی در کشور خود دارند". پاسپورتهای قاتلان جعلی بوده‌اند و "ما می‌دانیم از کجا آمده‌اند".  


شاتلن: قاتلان، امروز مقام بالايي در حكومت ايران دارند
شاتلن: قاتلان، امروز مقام بالایی در حکومت ایران دارند


خبرگزاري سوئيس 12ژوئن97:‌قاضي شاتلن كاملاً قانع شده است كه دستور براي كشتن كاظم رجوي از تهران آمده است.  طبق گفتهٌ شاتلن هر دو نفري كه توسط سوئيس مورد تعقيب قرار دارند و از فرانسه به ايران تحويل داده شدند به‌عنوان مظنونين اصلي بودند كه امروز مقام بالايي در حكومت ايران دارند.
خبرگزاری سوئیس 12ژوئن97:قاضی شاتلن کاملاً قانع شده است که دستور برای کشتن کاظم رجوی از تهران آمده است.  طبق گفتهٌ شاتلن هر دو نفری که توسط سوئیس مورد تعقیب قرار دارند و از فرانسه به ایران تحویل داده شدند به‌عنوان مظنونین اصلی بودند که امروز مقام بالایی در حکومت ایران دارند.


شاتلن:‌دستور قتل كاظم رجوي از يك وزارتخانه آمده است
شاتلن:دستور قتل کاظم رجوی از یک وزارتخانه آمده است


روزنامهٌ 24ساعت 13ژوئن97:رولان شاتلن قاضي تحقيق گفت: با كمك اطلاعاتي كه ما توانستيم در آلمان به‌دست بياوريم دقيقاً مي‌دانيم كه اعضاي كماندويي كه رجوي را كشته است، چه كساني بوده‌اند. هم‌چنين مي‌دانيم نقشي كه هركدام داشته‌اند چه بوده است. علاوه بر اين ما عكسهاي آنها را در اختيار داريم. اغلب اين 13مظنون كه در تحقيق ما زير سئوال قرار گرفته‌اند، تحت اسامي مستعار عمل مي‌كرده‌اند. ازاين به بعد ما اسامي جديد آنها را در ايران مي‌دانيم و مي‌دانيم كه در كدام سرويس كار مي‌كنند.  
روزنامهٌ 24ساعت 13ژوئن97: رولان شاتلن قاضی تحقیق گفت: با کمک اطلاعاتی که ما توانستیم در آلمان به‌دست بیاوریم دقیقاً می‌دانیم که اعضای کماندویی که رجوی را کشته است، چه کسانی بوده‌اند. هم‌چنین می‌دانیم نقشی که هرکدام داشته‌اند چه بوده است. علاوه بر این ما عکسهای آنها را در اختیار داریم. اغلب این 13مظنون که در تحقیق ما زیر سئوال قرار گرفته‌اند، تحت اسامی مستعار عمل می‌کرده‌اند. ازاین به بعد ما اسامی جدید آنها را در ایران می‌دانیم و می‌دانیم که در کدام سرویس کار می‌کنند.  


 قاتلان کاظم رجوی ، عاملان قتلهاي زنجيره‌يي سياسي
 قاتلان کاظم رجوی ، عاملان قتلهای زنجیره‌یی سیاسی


بسياري از قاتلان کاظم رجوی همانها بودند كه در سالهاي بعد در جريان قتلهاي زنجيره‌يي دست داشتند. سعيد امامي در زمان ريشهري در معاونت خارجي وزارت اطلاعات با حجازي كار مي‌كرد و چنان‌كه شاهدC مي‌گويد گزارشهاي «حاج خانم» يعني همان جاسوس سوئيسي به‌دست او مي‌رسيد و طرح ترور دكتر كاظم را دنبال مي‌كرد. در زمان فلاحيان هم در معاونت امنيت، هم‌چنان ترورهاي خارج را و به‌طور مشخص طرح ترور دكتر را  هدايت مي‌كرد.  
بسیاری از قاتلان کاظم رجوی همانها بودند که در سالهای بعد در جریان قتلهای زنجیره‌یی دست داشتند. سعید امامی در زمان ریشهری در معاونت خارجی وزارت اطلاعات با حجازی کار می‌کرد و چنان‌که شاهدC می‌گوید گزارشهای «حاج خانم» یعنی همان جاسوس سوئیسی به‌دست او می‌رسید و طرح ترور دکتر کاظم را دنبال می‌کرد. در زمان فلاحیان هم در معاونت امنیت، هم‌چنان ترورهای خارج را و به‌طور مشخص طرح ترور دکتر را  هدایت می‌کرد.  


كورش فولادي نمايندهٌ خرم‌آباد در مجلس پنجم ایران (همان تروريستي كه در انگليس در انفجاربمب دستگير شد و زنداني بود) از جناح دوم خرداديها (اصلاح‌طلبان امروزی) در تاريخ7تير 78 به‌دنبال خودكشي سعيد امامي گفته بود: «… اين‌كه مي‌گويند آرسنيك خورده و خودكشي كرده واقعي نيست… يك آدم مهمي كه حتي در توالت هم او را زير نظر دارند چگونه اين‌كار را كرده است؟ حالا بايد تكليف اين روشن بشود كه چطوري شده؟ آدمي است كه اين‌همه قتل كرده. اين كسي است كه مسئول كشتن كاظم رجوي بوده است. چطوري شده كه خود كشي كند؟»
کورش فولادی نمایندهٌ خرم‌آباد در مجلس پنجم ایران (همان تروریستی که در انگلیس در انفجاربمب دستگیر شد و زندانی بود) از جناح دوم خردادیها (اصلاح‌طلبان امروزی) در تاریخ7تیر 78 به‌دنبال خودکشی سعید امامی گفته بود: «… این‌که می‌گویند آرسنیک خورده و خودکشی کرده واقعی نیست… یک آدم مهمی که حتی در توالت هم او را زیر نظر دارند چگونه این‌کار را کرده است؟ حالا باید تکلیف این روشن بشود که چطوری شده؟ آدمی است که این‌همه قتل کرده. این کسی است که مسئول کشتن کاظم رجوی بوده است. چطوری شده که خود کشی کند؟»


در ميان قاتلان کاظم رجوی محمود رجبي در جريان قتلهاي زنجيره‌يي تحت نام محمدي دستگير شد ولي به‌علت اطلاعاتش از ترورهاي رژيم در خارج و امكانات جاسوسي رژيم سريعاً او را آزاد كردند.
در میان قاتلان کاظم رجوی محمود رجبی در جریان قتلهای زنجیره‌یی تحت نام محمدی دستگیر شد ولی به‌علت اطلاعاتش از ترورهای رژیم در خارج و امکانات جاسوسی رژیم سریعاً او را آزاد کردند.


 سعيد رضواني از قاتلين كاظم رجوي نيز جزو دستگير شدگان قتلهاي زنجيره‌يي است كه او را هم سريعاً آزاد كردند.
 سعید رضوانی از قاتلین کاظم رجوی نیز جزو دستگیر شدگان قتلهای زنجیره‌یی است که او را هم سریعاً آزاد کردند.


يدالله صمدي كه از فعالان ترور كاظم رجوي است نيز جزو قاتلين قتلهاي زنجيره‌يي و در ارتباط نزديك با سعيد امامي است كه در بهمن78 براي فرار از دستگيري مدتي به مسكو رفته بود.
یدالله صمدی که از فعالان ترور کاظم رجوی است نیز جزو قاتلین قتلهای زنجیره‌یی و در ارتباط نزدیک با سعید امامی است که در بهمن78 برای فرار از دستگیری مدتی به مسکو رفته بود.


===== '''دیگر فعالیتهای تروریستی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی''' =====
===== '''دیگر فعالیتهای تروریستی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی''' =====


====== '''ترکیه شکارگاه تروریسم جمهوری اسلامی''' ======
====== '''ترکیه شکارگاه تروریسم جمهوری اسلامی''' ======
در طول دو دههٌ 60 و 70 جمهوری اسلامی ، تركيه را به‌عنوان يكي از اصليترين مراكز تروريسم خود، تبديل كرد. ترور مخالفان ايراني، ترور ديپلوماتهاي خارجي و روشنفكران ترك، آدم‌ربايي و شكنجهٌ قربانيان در خاك تركيه و انفجار و بمبگذاري، بخشي از این تروریسم در تركيه است. علاوه بر اين جمهوری اسلامی از تركيه به‌عنوان سرپل تروریسم خود در كشورهاي ديگر استفاده مي‌كند. دستگاههاي گستردهٌ فرهنگی – سیاسی در تركيه به عضوگيريهاي محلي و اعزام آنها به پادگانهاي مراكز آموزش تروريستي در ايران و سازمان دادن آنها براي عمليات تروريستي مبادرت مي‌كنند. واحد اطلاعات سپاه پاسداران، نيروي قدس، وزارت اطلاعات، وزارت خارجه و سفارتخانه‌ و كنسولگريهاي رژيم در آنكارا و استانبول و وزارت كشور جمهوری اسلامی به‌صورت موازي يا هماهنگ و مكمل يكديگر در اين اقدامات تروريستي در تركيه طي این دو دههٌ شركت داشتند. يكي از وظايف اصلي ادارهٌ كل وزارت اطلاعات آذربايجان غربي در اروميه، و ادارات تابعهٌ آن در شهرهاي اين استان بويژه خوي و سلماس، سازمان دادن فعاليتهاي تروريستي رژيم در تركيه است.
در طول دو دههٌ 60 و 70 جمهوری اسلامی ، ترکیه را به‌عنوان یکی از اصلیترین مراکز تروریسم خود، تبدیل کرد. ترور مخالفان ایرانی، ترور دیپلوماتهای خارجی و روشنفکران ترک، آدم‌ربایی و شکنجهٌ قربانیان در خاک ترکیه و انفجار و بمبگذاری، بخشی از این تروریسم در ترکیه است. علاوه بر این جمهوری اسلامی از ترکیه به‌عنوان سرپل تروریسم خود در کشورهای دیگر استفاده می‌کند. دستگاههای گستردهٌ فرهنگی – سیاسی در ترکیه به عضوگیریهای محلی و اعزام آنها به پادگانهای مراکز آموزش تروریستی در ایران و سازمان دادن آنها برای عملیات تروریستی مبادرت می‌کنند. واحد اطلاعات سپاه پاسداران، نیروی قدس، وزارت اطلاعات، وزارت خارجه و سفارتخانه و کنسولگریهای رژیم در آنکارا و استانبول و وزارت کشور جمهوری اسلامی به‌صورت موازی یا هماهنگ و مکمل یکدیگر در این اقدامات تروریستی در ترکیه طی این دو دههٌ شرکت داشتند. یکی از وظایف اصلی ادارهٌ کل وزارت اطلاعات آذربایجان غربی در ارومیه، و ادارات تابعهٌ آن در شهرهای این استان بویژه خوی و سلماس، سازمان دادن فعالیتهای تروریستی رژیم در ترکیه است.


كارنامهٌ دو دهه
کارنامهٌ دو دهه


مهمترين مأموريت ارگانهاي تروريستي جمهوری اسلامی در تركيه اقدام عليه مجاهدين و پناهندگان و پناهجويان هوادار اين سازمان مي‌باشد. يكي از مأموران جمهوری اسلامی در ارديبهشت66 اعلام كرد كه جمهوری اسلامی از سال1360جهاد اسلامي را در تركيه به‌منظور مبارزه با سازمان مجاهدين و جلوگيري از گردهماييها و تظاهرات آنها در اين كشور تشكيل داد. شبكهٌ تروريستي جمهوری اسلامی در تركيه بعدها گسترش  بيشتري يافت و به‌تدريج حوزه‌هاي بيشتري را در برگرفت. جمهوری اسلامی ترورهاي خود را در تركيه از اولين سالهاي دههٌ60 شروع كرد.  
مهمترین مأموریت ارگانهای تروریستی جمهوری اسلامی در ترکیه اقدام علیه مجاهدین و پناهندگان و پناهجویان هوادار این سازمان می‌باشد. یکی از مأموران جمهوری اسلامی در اردیبهشت66 اعلام کرد که جمهوری اسلامی از سال1360جهاد اسلامی را در ترکیه به‌منظور مبارزه با سازمان مجاهدین و جلوگیری از گردهماییها و تظاهرات آنها در این کشور تشکیل داد. شبکهٌ تروریستی جمهوری اسلامی در ترکیه بعدها گسترش  بیشتری یافت و به‌تدریج حوزه‌های بیشتری را در برگرفت. جمهوری اسلامی ترورهای خود را در ترکیه از اولین سالهای دههٌ60 شروع کرد.  


زياد‌السحي دبير اول سفارت اردن در تركيه در سال64 تحت فرماندهي كاردار وقت سفارت جمهوری اسلامی در تركيه به‌نام جواد جوان ترور شد. عامل ترور فردي ايراني‌الاصل به‌نام علي كنت بود كه دستگير شد و جواد جوان و يك ديپلومات ایرانی ديگر به‌نام غلام يحيي وفايي كه در اين ترور دست داشت، با استفاده از پاسپورت ديپلوماتيك از تركيه خارج شد.
زیادالسحی دبیر اول سفارت اردن در ترکیه در سال64 تحت فرماندهی کاردار وقت سفارت جمهوری اسلامی در ترکیه به‌نام جواد جوان ترور شد. عامل ترور فردی ایرانی‌الاصل به‌نام علی کنت بود که دستگیر شد و جواد جوان و یک دیپلومات ایرانی دیگر به‌نام غلام یحیی وفایی که در این ترور دست داشت، با استفاده از پاسپورت دیپلوماتیک از ترکیه خارج شد.


خبرگزاري رويتر در 1آذرماه65 به‌نقل از يك مقام بلند‌پايهٌ تركيه اعلام كرد: «يك كارمند سفارت ايران در آنكارا پس از آن‌كه دادستان دادگاه نام او را در رابطه با قتل يك ديپلومات اردني اعلام نمود، از تركيه خارج شده است».
خبرگزاری رویتر در 1آذرماه65 به‌نقل از یک مقام بلندپایهٌ ترکیه اعلام کرد: «یک کارمند سفارت ایران در آنکارا پس از آن‌که دادستان دادگاه نام او را در رابطه با قتل یک دیپلومات اردنی اعلام نمود، از ترکیه خارج شده است».


در مرداد و دي سال64 دو پناهندهٌ ايراني در تركيه به‌نامهاي سرهنگ شاهوردي و سرهنگ هادي مراد توسط تروريستهاي جمهوری اسلامی ترور شدند. سرهنگ حيدري و سرگرد خلبان حسن منصور نيز در سال66 در اين كشور ترور شدند. تروريستهاي جمهوری اسلامی در شهريور65 به كنيسهٌ يهوديان در استانبول حمله كردند. قبل از اين عمليات پاسدار محسن رفيق دوست وزير سپاه به‌همراه معاونش پاسدار قديري به استانبول آمده بودند.
در مرداد و دی سال64 دو پناهندهٌ ایرانی در ترکیه به‌نامهای سرهنگ شاهوردی و سرهنگ هادی مراد توسط تروریستهای جمهوری اسلامی ترور شدند. سرهنگ حیدری و سرگرد خلبان حسن منصور نیز در سال66 در این کشور ترور شدند. تروریستهای جمهوری اسلامی در شهریور65 به کنیسهٌ یهودیان در استانبول حمله کردند. قبل از این عملیات پاسدار محسن رفیق دوست وزیر سپاه به‌همراه معاونش پاسدار قدیری به استانبول آمده بودند.


استخدام مزدور از تركيه
استخدام مزدور از ترکیه


 جمهوری اسلامی از اولين سالهاي دههٌ60 به تشكيل شبكهٌ گسترده‌يي از مزدوران خود در تركيه اقدام كرد. نفرات جذب شده توسط اين شبكه، توسط ديپلوماتهای جمهوری اسلامی به ايران اعزام شده و در كمپ غني حسيني در نزديكي قم دوره‌هاي آموزش تروريستي مي‌ديدند.  
 جمهوری اسلامی از اولین سالهای دههٌ60 به تشکیل شبکهٌ گسترده‌یی از مزدوران خود در ترکیه اقدام کرد. نفرات جذب شده توسط این شبکه، توسط دیپلوماتهای جمهوری اسلامی به ایران اعزام شده و در کمپ غنی حسینی در نزدیکی قم دوره‌های آموزش تروریستی می‌دیدند.  


سفارت جمهوری اسلامی در آنكارا و كنسولگري آن در استانبول در ارتباط فعال با اين افراد قرار داشت و مسائل تردد آنها به ايران را حل و فصل مي‌كرد. جمهوری اسلامی اين مزدوران خود را تحت عناوين مختلفي مانند حزب‌الله تركيه يا حركت اسلامي تركيه به كار مي‌گيرد تا اهداف خود را پيش ببرد. نجمي آسلان مسئول اين شبكه در آنكارا به‌وسيله نمايندهٌ فرهنگي جمهوری اسلامی در آنكارا  با پاسپورت جعلي به اسم حميد پولاد به‌منظور ديدن دوره‌هاي آموزش نظامي و سياسي به ايران فرستاده شد.  
سفارت جمهوری اسلامی در آنکارا و کنسولگری آن در استانبول در ارتباط فعال با این افراد قرار داشت و مسائل تردد آنها به ایران را حل و فصل می‌کرد. جمهوری اسلامی این مزدوران خود را تحت عناوین مختلفی مانند حزب‌الله ترکیه یا حرکت اسلامی ترکیه به کار می‌گیرد تا اهداف خود را پیش ببرد. نجمی آسلان مسئول این شبکه در آنکارا به‌وسیله نمایندهٌ فرهنگی جمهوری اسلامی در آنکارا  با پاسپورت جعلی به اسم حمید پولاد به‌منظور دیدن دوره‌های آموزش نظامی و سیاسی به ایران فرستاده شد.  


تروريستهاي ايراني و ترك كه جمهوری اسلامی آنها را براي اجراي منويات شوم خود به‌كار مي‌گيرد، سلاح و مهمات از جمله كلت كمري، يوزي، نارنجك و خمپاره را از ديپلوماتهای جمهوری اسلامی در تركيه دريافت‌ مي‌كنند. از جمله عرفان چاغرچي كه سرتيم تروريستها و ترك بود و علي‌اكبر قرباني را ربوده و به عوامل وزارت اطلاعات در استانبول تحويل داد ، سلاحها و تجهيزات لازم براي مأموريتهاي تروريستي خود را از محسن كارگر آزاد معاون كنسولگري جمهوری اسلامی در استانبول و ديگر دیپلماتها مي‌گرفته و بعداز عمليات به آنها تحويل مي‌داده است. روزنامهٌ مليت 26مارس96، اعترافهاي چاغرچي در بارهٌ سابقهٌ تشكيل يك باند تروريستي وابسته به جمهوری اسلامی را درج كرده است. چاغرچي مي‌گويد: «در سال 1983 نزد طاهري، سركنسول ايران در استانبول رفتم. او مرا به ايران نزد احمد كريمي فرستاد. كريمي در ايران به ما جا داد و آموزش را شروع كرد. هنگام بازگشت به تركيه ، احمد كريمي ما را براي عمليات توجيه كرد. سلاحهايمان را از دست دو مأمور ساواما به نامهاي علي و مصطفي مي‌گرفتيم. اين سلاحها را در خانه‌هايي كه پياپي عوض مي‌شدند، نگهداري مي‌كرديم». چاغرچي پس از توضيحاتي در بارهٌ قتل چتين امك و توران دورسون، دو روزنامه‌نگار ترك، مي‌گويد: «پس از قتل دورسون، من سلاحها را در منطقهٌ بشيكتاش تحويل ديپلوماتهاي ايراني، به نامهاي مجيد شادكار و محسن كارگر آزاد دادم و آنها سلاحها را در صندوق عقب يك بنز گذاشتند».
تروریستهای ایرانی و ترک که جمهوری اسلامی آنها را برای اجرای منویات شوم خود به‌کار می‌گیرد، سلاح و مهمات از جمله کلت کمری، یوزی، نارنجک و خمپاره را از دیپلوماتهای جمهوری اسلامی در ترکیه دریافت می‌کنند. از جمله عرفان چاغرچی که سرتیم تروریستها و ترک بود و علی‌اکبر قربانی را ربوده و به عوامل وزارت اطلاعات در استانبول تحویل داد ، سلاحها و تجهیزات لازم برای مأموریتهای تروریستی خود را از محسن کارگر آزاد معاون کنسولگری جمهوری اسلامی در استانبول و دیگر دیپلماتها می‌گرفته و بعداز عملیات به آنها تحویل می‌داده است. روزنامهٌ ملیت 26مارس96، اعترافهای چاغرچی در بارهٌ سابقهٌ تشکیل یک باند تروریستی وابسته به جمهوری اسلامی را درج کرده است. چاغرچی می‌گوید: «در سال 1983 نزد طاهری، سرکنسول ایران در استانبول رفتم. او مرا به ایران نزد احمد کریمی فرستاد. کریمی در ایران به ما جا داد و آموزش را شروع کرد. هنگام بازگشت به ترکیه ، احمد کریمی ما را برای عملیات توجیه کرد. سلاحهایمان را از دست دو مأمور ساواما به نامهای علی و مصطفی می‌گرفتیم. این سلاحها را در خانه‌هایی که پیاپی عوض می‌شدند، نگهداری می‌کردیم». چاغرچی پس از توضیحاتی در بارهٌ قتل چتین امک و توران دورسون، دو روزنامه‌نگار ترک، می‌گوید: «پس از قتل دورسون، من سلاحها را در منطقهٌ بشیکتاش تحویل دیپلوماتهای ایرانی، به نامهای مجید شادکار و محسن کارگر آزاد دادم و آنها سلاحها را در صندوق عقب یک بنز گذاشتند».


====== '''عملیاتهای تروریستی وزارت اطلاعات در رابطه با مجاهدین''' ======
====== '''عملیاتهای تروریستی وزارت اطلاعات در رابطه با مجاهدین''' ======
'''1 -''' '''ربودن ابوالحسن مجتهد‌زاده  یک عضو مجاهدین در تركيه'''
'''1 -''' '''ربودن ابوالحسن مجتهدزاده  یک عضو مجاهدین در ترکیه'''


ناظران اظهار می‌دارند بعداز آخرین عمليات مجاهدین که به فروغ جاويدان معروف است، وزارت اطلاعات از درون نظام به‌شدت مورد انتقاد قرار گرفت كه چرا از برنامهٌ عمليات مجاهدين به‌موقع مطلع نبوده است و از اين وزارتخانه مي‌خواستند كه گزارشي از وضعيت مجاهدين بدهد. وزارت اطلاعات با استفاده از ديپلوماتهایش در تركيه در تاريخ 19آذر1367 اقدام به ربودن یک عضو مجاهدین به نام ابوالحسن مجتهدزاده در شهر استانبول كرد. روز 19مهرماه1367حدود 10تروريست جمهوری اسلامی كه با چند خودرو حركت مي‌كردند با ترتيب دادن يك تصادف ساختگي در منطقهٌ آكساراي استانبول مجتهدزاده را ربودند. وي را در روزهاي اول در دو خانهٌ امن مورد بازجويي و شكنجه قرار دادند. تروريستها برای كشف نشدن محل اختفاي مجتهد‌زاده توسط پليس تركيه از روز سوم او را به كنسولگري جمهوری اسلامی در استانبول منتقل كردند كه به‌دليل مصونيت ديپلوماتيك پليس نمي‌توانست به آن مراجعه كند. از همان ابتدا يكي از ديپلوماتهاي ایران به‌نام مهران باقري با نامهاي مستعار جاويد و جواد شكنجه و بازجويي از مجتهدزاده را شروع كرد. در اين مدت بارها براي او صحنهٌ اعدام مصنوعي ترتيب دادند تا او را وادار به دادن اطلاعات بكنند. در قسمتي از گزارشي كه مجتهدزاده از دوران اسارتش نوشته آمده است: «در كنسولگري شكنجه‌ها شديدتر بود. از اين‌كه نتوانسته بودند اطلاعاتي از من بگيرند مثل مار زخم‌خورده شده بودند. از ابتداي دستگيري تا آخرين لحظه‌يي كه از چنگال اين دژخيمان بيرون آمدم يك لحظه ناكام گذاشتن اين مزدوران را از ياد نبردم. به‌همين خاطر در روز دوم انتقالم به كنسولگري يعني 25مهر67 اقدام به يك عمل انتحاري كردم. طرح اين بود كه خودم را از پنجرهٌ دستشويي به بيرون پرتاپ كرده و در ضمن پرتاپ با فرياد «مرگ بر خميني - دورد بر رجوي» لااقل بتوانم با صدايم مردم را متوجه ماجرا نمايم. براي اجراي طرح به بهانهٌ دستشوئي رفتم، سه نفر از مزدوران با من آمدند، با دو دست و سر به شيشه خيز برداشتم، ولي پنجره دو جداره بود. اولين شيشه كه شكست مزدوري به‌نام محسن مرا از پشت گرفت و بعد با 7 - 8 نفر ديگر مرا زير مشت و لگد و بعد شكنجه قرار دادند. به‌طوري‌كه بعد از يك‌ساعت خون استفراغ كردم. مرا مجدداً‌به قفس انداختند، يكي دو ساعت بعد مرا از قفس خارج كردند و چيزي به‌نام «منگه سر» دور سرم بستند و با گيره‌هايي كه داشت شروع به بستن آن كردند. جلوي دهانم را گرفته بودند و به پيچاندن ادامه مي‌دادند در اثر فشار حس مي‌كردم تمامي سلولهاي بدنم و به‌ويژه سلولهاي مغزم دارند يك به يك مي‌شكنند. با اين وضعيت مرا دوبار داخل قفس كردند و تمام شب مانع خوابيدن من شدند».
ناظران اظهار می‌دارند بعداز آخرین عملیات مجاهدین که به فروغ جاویدان معروف است، وزارت اطلاعات از درون نظام به‌شدت مورد انتقاد قرار گرفت که چرا از برنامهٌ عملیات مجاهدین به‌موقع مطلع نبوده است و از این وزارتخانه می‌خواستند که گزارشی از وضعیت مجاهدین بدهد. وزارت اطلاعات با استفاده از دیپلوماتهایش در ترکیه در تاریخ 19آذر1367 اقدام به ربودن یک عضو مجاهدین به نام ابوالحسن مجتهدزاده در شهر استانبول کرد. روز 19مهرماه1367حدود 10تروریست جمهوری اسلامی که با چند خودرو حرکت می‌کردند با ترتیب دادن یک تصادف ساختگی در منطقهٌ آکسارای استانبول مجتهدزاده را ربودند. وی را در روزهای اول در دو خانهٌ امن مورد بازجویی و شکنجه قرار دادند. تروریستها برای کشف نشدن محل اختفای مجتهدزاده توسط پلیس ترکیه از روز سوم او را به کنسولگری جمهوری اسلامی در استانبول منتقل کردند که به‌دلیل مصونیت دیپلوماتیک پلیس نمی‌توانست به آن مراجعه کند. از همان ابتدا یکی از دیپلوماتهای ایران به‌نام مهران باقری با نامهای مستعار جاوید و جواد شکنجه و بازجویی از مجتهدزاده را شروع کرد. در این مدت بارها برای او صحنهٌ اعدام مصنوعی ترتیب دادند تا او را وادار به دادن اطلاعات بکنند. در قسمتی از گزارشی که مجتهدزاده از دوران اسارتش نوشته آمده است: «در کنسولگری شکنجه‌ها شدیدتر بود. از این‌که نتوانسته بودند اطلاعاتی از من بگیرند مثل مار زخم‌خورده شده بودند. از ابتدای دستگیری تا آخرین لحظه‌یی که از چنگال این دژخیمان بیرون آمدم یک لحظه ناکام گذاشتن این مزدوران را از یاد نبردم. به‌همین خاطر در روز دوم انتقالم به کنسولگری یعنی 25مهر67 اقدام به یک عمل انتحاری کردم. طرح این بود که خودم را از پنجرهٌ دستشویی به بیرون پرتاپ کرده و در ضمن پرتاپ با فریاد «مرگ بر خمینی - دورد بر رجوی» لااقل بتوانم با صدایم مردم را متوجه ماجرا نمایم. برای اجرای طرح به بهانهٌ دستشوئی رفتم، سه نفر از مزدوران با من آمدند، با دو دست و سر به شیشه خیز برداشتم، ولی پنجره دو جداره بود. اولین شیشه که شکست مزدوری به‌نام محسن مرا از پشت گرفت و بعد با 7 - 8 نفر دیگر مرا زیر مشت و لگد و بعد شکنجه قرار دادند. به‌طوری‌که بعد از یک‌ساعت خون استفراغ کردم. مرا مجدداً‌به قفس انداختند، یکی دو ساعت بعد مرا از قفس خارج کردند و چیزی به‌نام «منگه سر» دور سرم بستند و با گیره‌هایی که داشت شروع به بستن آن کردند. جلوی دهانم را گرفته بودند و به پیچاندن ادامه می‌دادند در اثر فشار حس می‌کردم تمامی سلولهای بدنم و به‌ویژه سلولهای مغزم دارند یک به یک می‌شکنند. با این وضعیت مرا دوبار داخل قفس کردند و تمام شب مانع خوابیدن من شدند».


انتقال به مرز ايران و شكست طرح
انتقال به مرز ایران و شکست طرح


تروریستها چند روز بعد تصميم گرفتند كه مجتهد‌زاده را به ايران منتقل كنند. آنها همهٌ امكانات را فراهم كرده و 8ديپلومات با دو بنز نمرهٌ ديپلوماتيك و با همراه داشتن زن و بچه به مثابه پوشي براي عاديسازي روانه ايران شدند. مجتهدزاده تعریف می‌کند: « بعداز ساعتي كتك‌زدن بسته بودن دست و پايم را چك كردند و بعد مرا در كيسه خواب گذاشتند و طوري آن‌را بستند كه من جايي را نبينم. يكي از مزدوران مرا روي دوش گرفت و از آسانسور مرا به حياط كنسولگري آورد و در صندوق عقب ماشين جاي داد. ماشين حركت كرد، در اثر گرما، چسب ضد آب مقداري شل شد و قدرت مانور دستهايم بيشتر شد و توانستم مقداري چسب را از جلوي چشمهايم كنار بزنم و سوراخ پشت نمره ماشين و سوراخي در بالاي باك بنزين كه نور مي‌آمد، نور چراغ ماشين عقبي را ببينم و در اين حالت برايم يقين شد كه دارند مرا به ايران منتقل مي‌كنند. هيچ لحظه‌يي در اين روزها فكر فرار را از سرم دور نكرده بودم و بنابراين با هوشياري كامل دنبال شرايطي براي فرار بودم...
تروریستها چند روز بعد تصمیم گرفتند که مجتهدزاده را به ایران منتقل کنند. آنها همهٌ امکانات را فراهم کرده و 8دیپلومات با دو بنز نمرهٌ دیپلوماتیک و با همراه داشتن زن و بچه به مثابه پوشی برای عادیسازی روانه ایران شدند. مجتهدزاده تعریف می‌کند: « بعداز ساعتی کتک‌زدن بسته بودن دست و پایم را چک کردند و بعد مرا در کیسه خواب گذاشتند و طوری آن‌را بستند که من جایی را نبینم. یکی از مزدوران مرا روی دوش گرفت و از آسانسور مرا به حیاط کنسولگری آورد و در صندوق عقب ماشین جای داد. ماشین حرکت کرد، در اثر گرما، چسب ضد آب مقداری شل شد و قدرت مانور دستهایم بیشتر شد و توانستم مقداری چسب را از جلوی چشمهایم کنار بزنم و سوراخ پشت نمره ماشین و سوراخی در بالای باک بنزین که نور می‌آمد، نور چراغ ماشین عقبی را ببینم و در این حالت برایم یقین شد که دارند مرا به ایران منتقل می‌کنند. هیچ لحظه‌یی در این روزها فکر فرار را از سرم دور نکرده بودم و بنابراین با هوشیاری کامل دنبال شرایطی برای فرار بودم...


با پاهايم به صندوق عقب زدم و داد و بيداد راه انداختم آنها متقابلاً‌به فحاشي پرداخته و گفتند «چه مرگت است؟» گفتم احتياج دارم كه چند دقيقه نگهداريد. گفتند زياد حرف نزن نيم‌ساعت ديگر نگه‌مي‌داريم. حدود يكساعت بعد به جادهٌ خاكي پيچيدند و بعد نگهداشتند. تا اين نقطه حدود 16 - 17 ساعت در راه بوديم. وقتي چشمهايم را باز كردند ديدم كه پشت ماشين را رو به كوه كرده‌اند. آن‌گاه مزدور مهران باقري نزد من آمد و گفت «گوش كن ببين چه مي‌گويم، به‌غير از من به كس ديگري نگاه نمي‌كني. اين‌جا پاهايت را باز مي‌كنم 5 - 6متر جلوتر مي‌روي هركاري داري انجام مي‌دهي و بعد برمي‌گردي…
با پاهایم به صندوق عقب زدم و داد و بیداد راه انداختم آنها متقابلاً‌به فحاشی پرداخته و گفتند «چه مرگت است؟» گفتم احتیاج دارم که چند دقیقه نگهدارید. گفتند زیاد حرف نزن نیم‌ساعت دیگر نگه‌می‌داریم. حدود یکساعت بعد به جادهٌ خاکی پیچیدند و بعد نگهداشتند. تا این نقطه حدود 16 - 17 ساعت در راه بودیم. وقتی چشمهایم را باز کردند دیدم که پشت ماشین را رو به کوه کرده‌اند. آن‌گاه مزدور مهران باقری نزد من آمد و گفت «گوش کن ببین چه می‌گویم، به‌غیر از من به کس دیگری نگاه نمی‌کنی. این‌جا پاهایت را باز می‌کنم 5 - 6متر جلوتر می‌روی هرکاری داری انجام می‌دهی و بعد برمی‌گردی…


در كنارم يك سنگ باندازهٌ يك مشت بود كه برداشتم و فرياد زدم مرگ بر خميني و شروع به فرار به موازات جاده اصلي كردم. به‌علت گلي بودن زمين شخم خورده سرعتم كم شد كه به جاده اصلي رفتم و حدود 100متر كه رفته بودم مزدور باقري مرا از پشت گرفت كه با سنگ برگشتم و گفتم مزدور و يقه‌اش را گرفتم كه پيراهنش پاره شد. سنگ را به صورتش زدم جاخالي داد و به سنيه‌اش خورد. كاملاً خودش را باخته بود كه دوباره شروع به فرار كردم كه ماشين بنز متعلق به تروريست رسول باقرنژاد شايان، (نفر سوم سفارت در آنكارا) جلوي مرا گرفت كه من به جادهٌ خاكي رفتم و بعد مجدداً‌به جاده آمدم كه تا سرعتم را بيشتر كنم كه بنز دوم به رانندگي مزدور حميد رضا كريمي جلوي من ترمز كرد و در يك حلقهٌ محاصره مرا دوباره دستگير كردند. در اين حالت دو تراكتور كه از آن‌جا عبور مي‌كردند مرا ديدند و مات و مبهوت ماندند.
در کنارم یک سنگ باندازهٌ یک مشت بود که برداشتم و فریاد زدم مرگ بر خمینی و شروع به فرار به موازات جاده اصلی کردم. به‌علت گلی بودن زمین شخم خورده سرعتم کم شد که به جاده اصلی رفتم و حدود 100متر که رفته بودم مزدور باقری مرا از پشت گرفت که با سنگ برگشتم و گفتم مزدور و یقه‌اش را گرفتم که پیراهنش پاره شد. سنگ را به صورتش زدم جاخالی داد و به سنیه‌اش خورد. کاملاً خودش را باخته بود که دوباره شروع به فرار کردم که ماشین بنز متعلق به تروریست رسول باقرنژاد شایان، (نفر سوم سفارت در آنکارا) جلوی مرا گرفت که من به جادهٌ خاکی رفتم و بعد مجدداً‌به جاده آمدم که تا سرعتم را بیشتر کنم که بنز دوم به رانندگی مزدور حمید رضا کریمی جلوی من ترمز کرد و در یک حلقهٌ محاصره مرا دوباره دستگیر کردند. در این حالت دو تراکتور که از آن‌جا عبور می‌کردند مرا دیدند و مات و مبهوت ماندند.


 آنها نتوانستند مرا دوباره به صندوق عقب بيندازند و مرا در داخل ماشين مزدور شايان گذاشتند و مزدوران حميد‌رضا كريمي و باقري‌نژاد در دو‌طرف من نشستند. باقري كلتش را كه در كيسه كرده بود به سمت من گرفت و سر مرا به‌زور پايين برد. 300 - 400متر با سرعت تمام حركت كردند كه شايان گفت: بنزين ما دارد تمام مي‌شود. … در شهر رفاهيه در كنار يك پمپ بنزين نگهداشتند، يكي از مزدوران براي زدن بنزين پياده شد، كريمي هم به ماشين خودش رفت من از اولين فرصت استفاده كردم وقتي كريمي پياده شد با دست چپم زير كلت مهران باقري زدم و چون شل گرفته بود با اين ضربه كلت به طرف سقف ماشين پرتاب شد و با تمام قوا با پاهايم به شيشه درب ماشين زدم به‌طوري‌كه درب آن باز شد و فرياد زدم «كمك ! اينها تروريستند». با شنيدن صداي من 5 - 6بچه كه آن‌جا بودند به طرف ماشين دويدند كه شايان مقداري پول به طرف آنها انداخت و سوار ماشين شد، خسرو عبداللهي كه جلو نشسته بود فوراً‌ درب عقب را بست و من در داخل ماشين با مهران باقري درگير شدم، نفر جلو نيز مرا مي‌زد هر دو مي‌خواستند جلو تحرك مرا بگيرند ولي من توانستم دوباره با پايم به درب بكوبم كه قفل درب شكست و درب به پمپ بنزين خورد و صداي وحشتناكي كرد و دوباره شروع به داد‌زدن كردم «كمك، كمك اينها تروريستهاي خميني هستند». كسي كه در پمپ بنزين كار مي‌كرد و يك جوان 20ساله كه آن‌جا بود شاهد اين ماجرا بودند.كه به‌زبان تركي گفتند چرا او را مي‌كشيد. مهران باقري داد زد كه «فوري ، فوري حركت كنيد». پس از اين‌كه 300متر از پمپ بنزين دور شديم به جادهٌ فرعي و به طرف يك دره پايين رفتند و در كنار رودخانه نگهداشتند و بعداز كتك مفصل به‌من دست و پا و چشمم را محكم بستند و با چسب ضد‌آب باندپيچي كرده و در صندوق عقب انداخته و به‌سرعت از دره بيرون آمدند. بعداز 300 - 400متر دوباره نگهداشتند و بر روي من در صندوق عقب لاستيك زاپاس و كيف و ساك قرار دادند تا هيچ فضايي براي حركت من نباشد. و صندوق عقب هم عادي باشد. بعداز طي مسافت حدود 70 كيلومتر پليس خودرو را متوقف كرد و علي‌رغم مقاومت مزدوران رژيم، صندوق عقب ماشين نمرهٌ ديپلوماتيك را باز كرد و مرا بيرون آورد».<ref>مجاهدین می‌گویند تلگرافهاي مسعود رجوی به رئيس جمهور و نخست وزير تركيه و اقدامات بين‌المللي آنها، باعث شده بود كه دولت تركيه يك بسيج گسترده براي پيداكردن مجتهدزاده به‌عمل بياورد.</ref>
 آنها نتوانستند مرا دوباره به صندوق عقب بیندازند و مرا در داخل ماشین مزدور شایان گذاشتند و مزدوران حمیدرضا کریمی و باقری‌نژاد در دوطرف من نشستند. باقری کلتش را که در کیسه کرده بود به سمت من گرفت و سر مرا به‌زور پایین برد. 300 - 400متر با سرعت تمام حرکت کردند که شایان گفت: بنزین ما دارد تمام می‌شود. … در شهر رفاهیه در کنار یک پمپ بنزین نگهداشتند، یکی از مزدوران برای زدن بنزین پیاده شد، کریمی هم به ماشین خودش رفت من از اولین فرصت استفاده کردم وقتی کریمی پیاده شد با دست چپم زیر کلت مهران باقری زدم و چون شل گرفته بود با این ضربه کلت به طرف سقف ماشین پرتاب شد و با تمام قوا با پاهایم به شیشه درب ماشین زدم به‌طوری‌که درب آن باز شد و فریاد زدم «کمک ! اینها تروریستند». با شنیدن صدای من 5 - 6بچه که آن‌جا بودند به طرف ماشین دویدند که شایان مقداری پول به طرف آنها انداخت و سوار ماشین شد، خسرو عبداللهی که جلو نشسته بود فوراً درب عقب را بست و من در داخل ماشین با مهران باقری درگیر شدم، نفر جلو نیز مرا می‌زد هر دو می‌خواستند جلو تحرک مرا بگیرند ولی من توانستم دوباره با پایم به درب بکوبم که قفل درب شکست و درب به پمپ بنزین خورد و صدای وحشتناکی کرد و دوباره شروع به دادزدن کردم «کمک، کمک اینها تروریستهای خمینی هستند». کسی که در پمپ بنزین کار می‌کرد و یک جوان 20ساله که آن‌جا بود شاهد این ماجرا بودند.که به‌زبان ترکی گفتند چرا او را می‌کشید. مهران باقری داد زد که «فوری ، فوری حرکت کنید». پس از این‌که 300متر از پمپ بنزین دور شدیم به جادهٌ فرعی و به طرف یک دره پایین رفتند و در کنار رودخانه نگهداشتند و بعداز کتک مفصل به‌من دست و پا و چشمم را محکم بستند و با چسب ضدآب باندپیچی کرده و در صندوق عقب انداخته و به‌سرعت از دره بیرون آمدند. بعداز 300 - 400متر دوباره نگهداشتند و بر روی من در صندوق عقب لاستیک زاپاس و کیف و ساک قرار دادند تا هیچ فضایی برای حرکت من نباشد. و صندوق عقب هم عادی باشد. بعداز طی مسافت حدود 70 کیلومتر پلیس خودرو را متوقف کرد و علی‌رغم مقاومت مزدوران رژیم، صندوق عقب ماشین نمرهٌ دیپلوماتیک را باز کرد و مرا بیرون آورد».<ref>مجاهدین می‌گویند تلگرافهای مسعود رجوی به رئیس جمهور و نخست وزیر ترکیه و اقدامات بین‌المللی آنها، باعث شده بود که دولت ترکیه یک بسیج گسترده برای پیداکردن مجتهدزاده به‌عمل بیاورد.</ref>


وزارت اطلاعات طراح و مجري عمليات آدم‌ربايي
وزارت اطلاعات طراح و مجری عملیات آدم‌ربایی


مسئوليت اجراي اين آدم‌ربايي پس از تصميم‌گيري به عهدهٌ وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی گذاشته شده بود. اين وزارتخانه يك تيم زبدهٌ عملياتي براي اجراي اين مأموريت به تركيه اعزام كرد. تمام امكانات سفارت و كنسولگريها در تركيه را به‌خدمت گرفت و يك ستاد پشتيباني در ادارهٌ اطلاعات شهر سلماس مستقر كرد. اطلاعات سپاه نيز در اين طرح با وزارت اطلاعات همكاري نزديك داشت. نيروهاي اطلاعات سپاه در خوي نيز مأموريت داشتند تا در شرايط اضطراري به كمك اطلاعات بيايند.
مسئولیت اجرای این آدم‌ربایی پس از تصمیم‌گیری به عهدهٌ وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی گذاشته شده بود. این وزارتخانه یک تیم زبدهٌ عملیاتی برای اجرای این مأموریت به ترکیه اعزام کرد. تمام امکانات سفارت و کنسولگریها در ترکیه را به‌خدمت گرفت و یک ستاد پشتیبانی در ادارهٌ اطلاعات شهر سلماس مستقر کرد. اطلاعات سپاه نیز در این طرح با وزارت اطلاعات همکاری نزدیک داشت. نیروهای اطلاعات سپاه در خوی نیز مأموریت داشتند تا در شرایط اضطراری به کمک اطلاعات بیایند.


شماري از اعضاي تيم عملياتي عبارت بودند از مهران باقري، خسرو عبداللهي، رسول باقرنژاد شايان، باختري، صادق سرلك و معين صالح‌پور. جمهوری اسلامی در آخرين روزها براي همهٌ اين تروريستها پاسپورت ديپلوماتيك صادر كرده بود تا بتوانند خودشان را از معركه نجات دهند. براي مهران باقري (جاويد) در تاريخ 28مهر‌ماه68يعني همان روز انتقال مجتهدزاده به تهران پاسپورت ديپلوماتيك به شمارهٌ0055776 صادر شده بود. براي خسرو عبداللهي كه در انتقال مجتهدزاده به تهران شركت داشت نيز، پاسپورت ديپلوماتيك به شمارهٌ005775 در تاريخ  28مهرماه 1367 صادر شده بود. براي رسول باقرنژاد شايان نيز پاسپورت ديپلوماتيك تهيه شده بود. همهٌ تروريستها به‌رغم دستگير شدن به‌دليل داشتن پاسپورت ديپلوماتيك، آزاد شده و به ايران بازگشتند. ستاد پشتيباني مستقر در سلماس، هدايت تروريستها به تركيه، تعيين مسير رفت و بازگشت آنها و تهيه امكانات لازم براي آنها را به‌عهده داشت. تروريستها به‌طور رسمي از مرز بازرگان به تركيه وارد شده بودند و قصد داشتند از همين مسير به ايران برگردند. ادارهٌ اطلاعات سلماس دو مسير زاپاس يكي از باش‌قلعه و ديگري دوغوبايزيد در نظر گرفته بود.
شماری از اعضای تیم عملیاتی عبارت بودند از مهران باقری، خسرو عبداللهی، رسول باقرنژاد شایان، باختری، صادق سرلک و معین صالح‌پور. جمهوری اسلامی در آخرین روزها برای همهٌ این تروریستها پاسپورت دیپلوماتیک صادر کرده بود تا بتوانند خودشان را از معرکه نجات دهند. برای مهران باقری (جاوید) در تاریخ 28مهرماه68یعنی همان روز انتقال مجتهدزاده به تهران پاسپورت دیپلوماتیک به شمارهٌ0055776 صادر شده بود. برای خسرو عبداللهی که در انتقال مجتهدزاده به تهران شرکت داشت نیز، پاسپورت دیپلوماتیک به شمارهٌ005775 در تاریخ  28مهرماه 1367 صادر شده بود. برای رسول باقرنژاد شایان نیز پاسپورت دیپلوماتیک تهیه شده بود. همهٌ تروریستها به‌رغم دستگیر شدن به‌دلیل داشتن پاسپورت دیپلوماتیک، آزاد شده و به ایران بازگشتند. ستاد پشتیبانی مستقر در سلماس، هدایت تروریستها به ترکیه، تعیین مسیر رفت و بازگشت آنها و تهیه امکانات لازم برای آنها را به‌عهده داشت. تروریستها به‌طور رسمی از مرز بازرگان به ترکیه وارد شده بودند و قصد داشتند از همین مسیر به ایران برگردند. ادارهٌ اطلاعات سلماس دو مسیر زاپاس یکی از باش‌قلعه و دیگری دوغوبایزید در نظر گرفته بود.


 سفارت و كنسولگريهاي جمهوری اسلامی در تركيه
 سفارت و کنسولگریهای جمهوری اسلامی در ترکیه


ادارهٌ دوازدهم وزارت خارجه به سرپرستي محمود طاهري در طراحي و هدايت اين عمل تروريستي شركت داشت. منوچهر متكي سفير وقت جمهوری اسلامی در آنكارا مسئوليت حل و فصل مسائل قانوني و حقوقي و استفاده از امكانات ديپلوماتيك براي تروريستها را به‌عهده داشت. منوچهر متكي بعدها معاونت ارتباطات سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي شد. عباس لطيفي كنسول وقت ایران در آنكارا نيز نقش فعالي در اين عمليات تروريستي بر عهده داشت. اما از كنسولگري جمهوری اسلامی در استانبول كه بيشترين نقش را در تروريسم این نظام در 23سال گذشته داشته است، افراد زير در ربودن و شكنجهٌ مجتهدزاده و انتقال ناموفق وي به ايران شركت داشتند:
ادارهٌ دوازدهم وزارت خارجه به سرپرستی محمود طاهری در طراحی و هدایت این عمل تروریستی شرکت داشت. منوچهر متکی سفیر وقت جمهوری اسلامی در آنکارا مسئولیت حل و فصل مسائل قانونی و حقوقی و استفاده از امکانات دیپلوماتیک برای تروریستها را به‌عهده داشت. منوچهر متکی بعدها معاونت ارتباطات سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی شد. عباس لطیفی کنسول وقت ایران در آنکارا نیز نقش فعالی در این عملیات تروریستی بر عهده داشت. اما از کنسولگری جمهوری اسلامی در استانبول که بیشترین نقش را در تروریسم این نظام در 23سال گذشته داشته است، افراد زیر در ربودن و شکنجهٌ مجتهدزاده و انتقال ناموفق وی به ایران شرکت داشتند:


1) ميرجعفر زعفرانچي سركنسول وقت در استانبول. اين فرد در بازار تهران مغازهٌ پارچه‌فروشي داشت و از عناصر فعال نظام در بازار محسوب مي‌شد ولايتي وي را به وزارت ‌خارجه آورد و بعد او را به‌عنوان كنسول در استانبول منصوب كرد. زعفرانچي رابط تروريستهاي وابسته به سپاه و وزارت اطلاعات در استانبول بود.
1) میرجعفر زعفرانچی سرکنسول وقت در استانبول. این فرد در بازار تهران مغازهٌ پارچه‌فروشی داشت و از عناصر فعال نظام در بازار محسوب می‌شد ولایتی وی را به وزارت خارجه آورد و بعد او را به‌عنوان کنسول در استانبول منصوب کرد. زعفرانچی رابط تروریستهای وابسته به سپاه و وزارت اطلاعات در استانبول بود.


2) هاشمي معاون كنسول كه تمديد پاسپورت تروريستها و حل مسائل قانوني آنها را به‌عهده داشت.
2) هاشمی معاون کنسول که تمدید پاسپورت تروریستها و حل مسائل قانونی آنها را به‌عهده داشت.


3) حميد رضا كريمي دبير دوم. چنان‌كه در گزارش مجتهدزاده بود وي از ترويستهاي فعال صحنهٌ انتقال مجتهدزاده به ايران بود.
3) حمید رضا کریمی دبیر دوم. چنان‌که در گزارش مجتهدزاده بود وی از ترویستهای فعال صحنهٌ انتقال مجتهدزاده به ایران بود.


4) محسن يكي از افراد كنسولگري در استانبول، در اين طرح انتقال نقش حفاظت را به‌عهده داشت.
4) محسن یکی از افراد کنسولگری در استانبول، در این طرح انتقال نقش حفاظت را به‌عهده داشت.


'''2 - ترور نافرجام عضو مجاهدین حسين عابديني'''
'''2 - ترور نافرجام عضو مجاهدین حسین عابدینی'''


در روز چهارشنبه 23اسفند68 چهار تروريست جمهوری اسلامی در حالي‌كه بر دو خودرو سوار بودند، در مسير فرودگاه استانبول ماشين حسين عابديني (اخوان جم) و همراهان را متوقف و به سوي او آتش گشودند. عابديني به‌محض مشاهدهٌ تروريستها از ماشين پياده شد و با دست خالي به‌سمت ترويستها تهاجم كرد. تعادل تروريستها بر هم خورد و سلاح يكي از آنها به زمين افتاد و فرصت شليك تير خلاص به حسين عابديني كه به‌شدت مجروح شده بود، نيافتند و از محل متواري شدند.
در روز چهارشنبه 23اسفند68 چهار تروریست جمهوری اسلامی در حالی‌که بر دو خودرو سوار بودند، در مسیر فرودگاه استانبول ماشین حسین عابدینی (اخوان جم) و همراهان را متوقف و به سوی او آتش گشودند. عابدینی به‌محض مشاهدهٌ تروریستها از ماشین پیاده شد و با دست خالی به‌سمت ترویستها تهاجم کرد. تعادل تروریستها بر هم خورد و سلاح یکی از آنها به زمین افتاد و فرصت شلیک تیر خلاص به حسین عابدینی که به‌شدت مجروح شده بود، نیافتند و از محل متواری شدند.


دشمن به تصور اين بود كه سرنشين اين خودرو محمد سيدالمحدثين مسئول ستاد سياسي وقت سازمان مجاهدين است . پس از اين حمله روزنامه‌ها و راديو جمهوری اسلامی بلافاصله اعلام كردند كه سيدالمحدثين به‌دست عناصر حزب‌الله كشته شده است.  
دشمن به تصور این بود که سرنشین این خودرو محمد سیدالمحدثین مسئول ستاد سیاسی وقت سازمان مجاهدین است . پس از این حمله روزنامه‌ها و رادیو جمهوری اسلامی بلافاصله اعلام کردند که سیدالمحدثین به‌دست عناصر حزب‌الله کشته شده است.  


طرح ترور  
طرح ترور  


 وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی از قبل فردي به‌نام «آدينچ اولوش» را در استانبول به استخدام خود در آورده بود. اولوش در تلفنخانهٌ مركزي سورايچي استانبول (در امين اونو) كار مي‌كرد. وزارت اطلاعات با پرداخت 80هزار دلار از طريق اين فرد امكان شنود شماري از تلفنهاي مجاهدين در تركيه را به‌دست آورده بود.
 وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی از قبل فردی به‌نام «آدینچ اولوش» را در استانبول به استخدام خود در آورده بود. اولوش در تلفنخانهٌ مرکزی سورایچی استانبول (در امین اونو) کار می‌کرد. وزارت اطلاعات با پرداخت 80هزار دلار از طریق این فرد امکان شنود شماری از تلفنهای مجاهدین در ترکیه را به‌دست آورده بود.


اطلاعات آخوندي با استفاده از مانيتور تلفنهاي مجاهدين به جزئيات برخي از ترددهاي مجاهدين از طريق فرودگاه استانبول پي برده بود و بر اين اساس به احمد عقيقي يك فرمانده تروريست در سفارت جمهوری اسلامی در تركيه دستور آماده شدن تيمها را براي اين ترور مي‌دهد. عقيقي يك تروريست به‌نام «رياحي» با نام مستعار امير حسيني را به همراه چند تروريست ديگر به‌سرعت از طريق قبرس وارد تركيه مي‌كند.
اطلاعات آخوندی با استفاده از مانیتور تلفنهای مجاهدین به جزئیات برخی از ترددهای مجاهدین از طریق فرودگاه استانبول پی برده بود و بر این اساس به احمد عقیقی یک فرمانده تروریست در سفارت جمهوری اسلامی در ترکیه دستور آماده شدن تیمها را برای این ترور می‌دهد. عقیقی یک تروریست به‌نام «ریاحی» با نام مستعار امیر حسینی را به همراه چند تروریست دیگر به‌سرعت از طریق قبرس وارد ترکیه می‌کند.


تروريستها با كمك سفارت جمهوری اسلامی و ادارهٌ كل اطلاعات آذربايجان غربي در اروميه به ايران رفتند. در روزهاي قبل از ترور، كنسول جمهوری اسلامی در استانبول توسط رياحي و چند تروريست ديگر رفت و آمدها در فرودگاه را كنترل مي‌كردند تا با تسلط بيشتر بر صحنه عمل كنند.
تروریستها با کمک سفارت جمهوری اسلامی و ادارهٌ کل اطلاعات آذربایجان غربی در ارومیه به ایران رفتند. در روزهای قبل از ترور، کنسول جمهوری اسلامی در استانبول توسط ریاحی و چند تروریست دیگر رفت و آمدها در فرودگاه را کنترل می‌کردند تا با تسلط بیشتر بر صحنه عمل کنند.


احمد عقيقي كه يكي از فرماندهای تروريستهاي وزارت اطلاعات بود، از اواخر ديماه68 به‌عنوان يك ديپلومات، براي پيشبرد اهداف تروريستي جمهوری اسلامی و سازمان‌دادن جوخه‌هاي ترور به تركيه آمده بود. اين فرد چندي پس از سوء‌قصد به عابديني، از تركيه به سفارت جمهوری اسلامی در وين منتقل شد. ماهنامهٌ آلماني «تروريسم» تيرماه1369 نوشت: «ارگانهاي امنيتي تركيه نشانه‌هايي در اختيار دارند كه دولت تهران در پشت چند سوءقصدي كه چندي پيش در آنكارا و استانبول روي داده‌ قرار دارد. در تاريخ 31ژانويه1990 پروفسور معمر آكسوي، رئيس جمعيت حقوقدانان تركيه و وكيل سابق مجلس مورد اصابت گلوله قرار گرفت. قتل وي با اقامت يك "ديپلومات" ايراني به‌نام احمد عقيقي در رابطه مي‌باشد. اين ديپلومات در واقع عضو سازمان امنيت ايران مي‌باشد كه 20روز قبل از قتل پروفسور آكسوي به تركيه آمده بود و با افراد مختلفي كه به‌عنوان نمايندگان قشري‌گرايي اسلامي معروف هستند، ملاقات نمود. طبق اطلاعات ديگر ارگانهاي تركيه، "عقيقي"هم‌چنين در سوءقصد بر عليه اخوان جم (حسين عابديني) شركت داشته است».  
احمد عقیقی که یکی از فرماندهای تروریستهای وزارت اطلاعات بود، از اواخر دیماه68 به‌عنوان یک دیپلومات، برای پیشبرد اهداف تروریستی جمهوری اسلامی و سازمان‌دادن جوخه‌های ترور به ترکیه آمده بود. این فرد چندی پس از سوءقصد به عابدینی، از ترکیه به سفارت جمهوری اسلامی در وین منتقل شد. ماهنامهٌ آلمانی «تروریسم» تیرماه1369 نوشت: «ارگانهای امنیتی ترکیه نشانه‌هایی در اختیار دارند که دولت تهران در پشت چند سوءقصدی که چندی پیش در آنکارا و استانبول روی داده قرار دارد. در تاریخ 31ژانویه1990 پروفسور معمر آکسوی، رئیس جمعیت حقوقدانان ترکیه و وکیل سابق مجلس مورد اصابت گلوله قرار گرفت. قتل وی با اقامت یک "دیپلومات" ایرانی به‌نام احمد عقیقی در رابطه می‌باشد. این دیپلومات در واقع عضو سازمان امنیت ایران می‌باشد که 20روز قبل از قتل پروفسور آکسوی به ترکیه آمده بود و با افراد مختلفی که به‌عنوان نمایندگان قشری‌گرایی اسلامی معروف هستند، ملاقات نمود. طبق اطلاعات دیگر ارگانهای ترکیه، "عقیقی"هم‌چنین در سوءقصد بر علیه اخوان جم (حسین عابدینی) شرکت داشته است».  


تلاشهاي بعد از ترور
تلاشهای بعد از ترور


تروریستهای جمهوری اسلامی ابتدا به وزارت اطلاعات گزارش كردند كه محدثين را ترور كرده‌اند. بعداز تكذيب اين موضوع در اطلاعيهٌ مجاهدين، وزارت اطلاعات تلاش كرد از بيمارستاني كه عابديني بستري بود، اطلاعات كسب كند كه چه كسي را ترور كرده است؟ و آيا امكان اين‌را مي‌يابد كه در بيمارستان او را به قتل برساند؟ در همين رابطه از عناصرش در تركيه استفاده كرده تا به بخش سي‌سي‌يو  بيمارستان وارد شوند. ولي با هوشياري مجاهدين اين طرح شكست خورد و به اطلاعات مشخصي هم نرسيدند. 10روز بعد از واقعهٌ 23اسفند منابع خبري جمهوری اسلامی بار ديگر به اين موضوع پرداختند و موضوع را به نحو ديگري مطرح كردند:
تروریستهای جمهوری اسلامی ابتدا به وزارت اطلاعات گزارش کردند که محدثین را ترور کرده‌اند. بعداز تکذیب این موضوع در اطلاعیهٌ مجاهدین، وزارت اطلاعات تلاش کرد از بیمارستانی که عابدینی بستری بود، اطلاعات کسب کند که چه کسی را ترور کرده است؟ و آیا امکان این‌را می‌یابد که در بیمارستان او را به قتل برساند؟ در همین رابطه از عناصرش در ترکیه استفاده کرده تا به بخش سی‌سی‌یو  بیمارستان وارد شوند. ولی با هوشیاری مجاهدین این طرح شکست خورد و به اطلاعات مشخصی هم نرسیدند. 10روز بعد از واقعهٌ 23اسفند منابع خبری جمهوری اسلامی بار دیگر به این موضوع پرداختند و موضوع را به نحو دیگری مطرح کردند:


راديو ایران 2فروردين: «جزئيات تازه‌يي از هويت يكي از مسئولان رده‌بالاي سازمان جاسوسي منافقين كه در استانبول به‌هلاكت رسيده است، فاش شد. به گزارش واحد مركزي خبر در پي انتشار خبر ترور فردي به ‌نام محمدرضا اخوان جم از وابستگان به سازمان جاسوسي منافقين در تاريخ چهارشنبه 23اسفند‌ماه68 در استانبول كه در مطبوعات تركيه انعكاس يافت، هم‌چنين اظهارات سركردهٌ اين سازمان در عراق مبني بر مورد تهاجم قرار گرفتن يكي از اعضاي منافقين به نام حسين عابديني در همين تاريخ در استانبول يك گروه كه اظهار مي‌دارد از هواداران سازمان منافقين بوده و به خيانتها و جاسوسيهاي اين سازمان پي‌برده است و درصدد انتقام‌گيري از سران مزدور آن مي‌باشد، اعلام كرد: فرد مورد تهاجم محمدسيدالمحدثين مسئول ستاد سياسي منافقين و مسئول كل ارتباطات و جاسوسيهاي سازمان در رابطه با قدرتهاي استكباري در عراق است كه به مجازات خيانتهاي خود رسيد و در پي يك تهاجم قهرمانانه به‌شدت زخمي شد و براساس آخرين اخبار واصله به هلاكت رسيده است.»
رادیو ایران 2فروردین: «جزئیات تازه‌یی از هویت یکی از مسئولان رده‌بالای سازمان جاسوسی منافقین که در استانبول به‌هلاکت رسیده است، فاش شد. به گزارش واحد مرکزی خبر در پی انتشار خبر ترور فردی به نام محمدرضا اخوان جم از وابستگان به سازمان جاسوسی منافقین در تاریخ چهارشنبه 23اسفندماه68 در استانبول که در مطبوعات ترکیه انعکاس یافت، هم‌چنین اظهارات سرکردهٌ این سازمان در عراق مبنی بر مورد تهاجم قرار گرفتن یکی از اعضای منافقین به نام حسین عابدینی در همین تاریخ در استانبول یک گروه که اظهار می‌دارد از هواداران سازمان منافقین بوده و به خیانتها و جاسوسیهای این سازمان پی‌برده است و درصدد انتقام‌گیری از سران مزدور آن می‌باشد، اعلام کرد: فرد مورد تهاجم محمدسیدالمحدثین مسئول ستاد سیاسی منافقین و مسئول کل ارتباطات و جاسوسیهای سازمان در رابطه با قدرتهای استکباری در عراق است که به مجازات خیانتهای خود رسید و در پی یک تهاجم قهرمانانه به‌شدت زخمی شد و براساس آخرین اخبار واصله به هلاکت رسیده است.»


روزنامهٌ جمهوري اسلامي 5فروردين: «مسئول ستاد سياسي منافقين به‌هلاكت رسيد. خبرگزاري جمهوري اسلامي به‌نقل از صداي جمهوري اسلامي ايران گزارش داد: در پي انتشار خبر ترور فردي به‌نام محمدرضا اخوان‌جم از وابستگان به سازمان جاسوسي منافقين كه در مطبوعات تركيه انعكاس يافت و هم‌چنين اظهارات سركردهٌ اين سازمان در عراق مبني بر مورد تهاجم قرار‌گرفتن يكي از اعضاي منافقين به نام حسين عابديني، در تاريخ 23اسفند68 در استانبول، يك گروه كه اظهار داشته از هواداران سازمان منافقين بوده و با پي‌بردن به خيانتها و جاسوسيهاي اين سازمان، در صدد انتقام‌گيري از سران مزدور آن برآمده، اعلام كرد: فرد مورد تهاجم محمد سيد‌المحدثين، مسئول ستاد سياسي منافقين و مسئول كل ارتباطات و جاسوسيهاي سازمان در رابطه با قدرتهاي استكباري در عراق است و براساس آخرين اخبار واصله به هلاكت رسيده است.»
روزنامهٌ جمهوری اسلامی 5فروردین: «مسئول ستاد سیاسی منافقین به‌هلاکت رسید. خبرگزاری جمهوری اسلامی به‌نقل از صدای جمهوری اسلامی ایران گزارش داد: در پی انتشار خبر ترور فردی به‌نام محمدرضا اخوان‌جم از وابستگان به سازمان جاسوسی منافقین که در مطبوعات ترکیه انعکاس یافت و هم‌چنین اظهارات سرکردهٌ این سازمان در عراق مبنی بر مورد تهاجم قرارگرفتن یکی از اعضای منافقین به نام حسین عابدینی، در تاریخ 23اسفند68 در استانبول، یک گروه که اظهار داشته از هواداران سازمان منافقین بوده و با پی‌بردن به خیانتها و جاسوسیهای این سازمان، در صدد انتقام‌گیری از سران مزدور آن برآمده، اعلام کرد: فرد مورد تهاجم محمد سیدالمحدثین، مسئول ستاد سیاسی منافقین و مسئول کل ارتباطات و جاسوسیهای سازمان در رابطه با قدرتهای استکباری در عراق است و براساس آخرین اخبار واصله به هلاکت رسیده است.»


'''3 - ربودن و شكنجه و قتل علي‌اكبر قرباني عضو مجاهدین در استانبول'''
'''3 - ربودن و شکنجه و قتل علی‌اکبر قربانی عضو مجاهدین در استانبول'''


اكبر قرباني در ساعت 11.40دقيقهٌ 14 خرداد1371 در محلهٌ شيشلي استانبول زماني‌كه مي‌خواست سوار اتومبيلش شود، دو نفر ترك با لباس پليس به او مراجعه كرده و با نشان دادن كارت شناسايي پليس از وي مي‌خواهند كه براي پاسخ به چند سئوال با آنها به ادارهٌ پليس برود. اكبر قربانی كه به آنها شك كرده بود شروع به سئوال كردن از آنها مي‌كند كه آنها به او تهاجم كرده و با استفاده از مواد بيهوش‌كننده او را بيهوش كرده و با خود مي‌برند. اين تروريستها اكبر قرباني را به خانه‌يي در قسمت آسيايي استانبول منتقل مي‌كنند كه در آنجا 5 شكنجه‌گر وزارت اطلاعات بازجويي و شكنجهٌ او را شروع مي‌كنند. يك روز بعد، يعني 15خرداد71 تروريستهاي جمهوری اسلامی، دو خودرو مجاهدين را در استانبول بمبگذاري كردند، اما مجاهدين قبل از سوار شدن متوجه بمبها شده و پليس بمبهاي مزبور را خنثي كرد. كارشناس پليس قدرت تخريبي هر يك از آنها را معادل 50كيلو تي.ان.تي، ارزيابي نمود. تحقيقات بعدي نشان داد كه مواد انفجاري از نوع C4بوده و از طريق بسته‌هاي ديپلوماتيك از تهران به استانبول منتقل شده است. ربودن علي‌اكبر قرباني و بمبگذاري خودروهاي مجاهدين، عمليات مشترك وزارت اطلاعات و نيروي قدس (سپاه 5000) بود كه تصميم آن در شوراي عالي امنيت ملي جمهوری اسلامی به‌رياست رفسنجاني و با تصويب خامنه‌اي در سال1370 گرفته شده بود. علي اكبريان<ref>علي‌اكبريان كيست؟ اكبريان كه ربودن و شكنجه و مثله‌كردن اكبر قربانی تحت نظر مستقيم او انجام شد، از فارغ التحصیلان مدرسهٌ حقاني قم است. وي معاون خارجي وزارت اطلاعات در زمان فلاحيان و از همكاران سعيد امامي در ترورهاي خارج كشور و قتلهاي سياسي در داخل مي‌باشد. در مدت وزارت دري‌نجف‌آبادي، وي معاون مطبوعاتي و روابط عمومي وزارت اطلاعات بود و در زمان يونسي به معاونت خارجي وزارت اطلاعات منصوب گرديد.  در جريان قتلهاي زنجيره‌يي اكبريان دوبار دستگير شد. ابتدا در شهريور1377 در زمان وزارت دري‌نجف‌آبادي، بازداشت شد ولي او را آزاد كردند. در زمان يونسي بعداز دستگيري اكبر خوشكوش و افشاي ترورهاي خارج كشور مجدداً دستگير شد و نقش او در قتلهاي زنجيره‌يي و ترورهاي خارج از كشور مطرح شد اما سردمداران رژيم در وحشت از افشاي جنايات رژيم در خارج از كشور، به‌سرعت او را آزاد كردند. وي از پايير سال1380 قائم‌مقام سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي شده است.</ref>(آخوند) معاونت خارجي وزارت اطلاعات و پاسدار حسين مصلح معاونت عمليات نيروي قدس طراحي و اجراي اين عمليات را به‌عهده داشتند. اما مسئولیت عملیات ترور با معاونت خارجي وزارت اطلاعات به‌رياست علي اكبريان (معروف به اكبري) بود. مرحلهٌ شناسايي با واحد اطلاعات معاونت خارجي بود. فرماندهٌ تيم شناسايي تروريستي به نام «رهجو» بود كه از 4ماه قبل از ربودن اكبر قربانی در استانبول مستقر شده بود. عمليات ربودن و شكنجه و قتل اكبر قربانی به عهدهٌ واحد ضربت معاونت خارجي وزارت اطلاعات بود. وزارت اطلاعات چه در مرحلهٌ ربودن و چه در بمبگذاري خودروهاي مجاهدين و چه براي مخفي‌كردن آثار ترور و پنهان‌كردن جنازهٌ اكبر قربانی از همكاري گستردهٌ سپاه5000 نيروي قدس برخوردار بود كه فرماندهي وقت آن با فردی به نام حاج منصور بود كه تحت فرماندهي معاونت عمليات سپاه قدس حسين مصلح عمل مي‌كرد. سپاه5000، مزدوران ترك وابسته به نيروي قدس و امكانات محلي آنها را براي اجراي اين سلسله عمليات تروريستي در اختيار وزارت اطلاعات قرار داد. اين مزدوران ترك تحت فرماندهي پاسدار محمد طاهريان از سپاه5000 قرار داشتند. به‌دستور ولايتي (وزير خارجهٌ وقت رژيم) محمدرضا باقري سفير جمهوری اسلامی در آنكارا در 14خرداد 71 در كنسولگري جمهوری اسلامی در استانبول مستقر شد كه عمليات تروريستي را هماهنگ كند.
اکبر قربانی در ساعت 11.40دقیقهٌ 14 خرداد1371 در محلهٌ شیشلی استانبول زمانی‌که می‌خواست سوار اتومبیلش شود، دو نفر ترک با لباس پلیس به او مراجعه کرده و با نشان دادن کارت شناسایی پلیس از وی می‌خواهند که برای پاسخ به چند سئوال با آنها به ادارهٌ پلیس برود. اکبر قربانی که به آنها شک کرده بود شروع به سئوال کردن از آنها می‌کند که آنها به او تهاجم کرده و با استفاده از مواد بیهوش‌کننده او را بیهوش کرده و با خود می‌برند. این تروریستها اکبر قربانی را به خانه‌یی در قسمت آسیایی استانبول منتقل می‌کنند که در آنجا 5 شکنجه‌گر وزارت اطلاعات بازجویی و شکنجهٌ او را شروع می‌کنند. یک روز بعد، یعنی 15خرداد71 تروریستهای جمهوری اسلامی، دو خودرو مجاهدین را در استانبول بمبگذاری کردند، اما مجاهدین قبل از سوار شدن متوجه بمبها شده و پلیس بمبهای مزبور را خنثی کرد. کارشناس پلیس قدرت تخریبی هر یک از آنها را معادل 50کیلو تی.ان.تی، ارزیابی نمود. تحقیقات بعدی نشان داد که مواد انفجاری از نوع C4بوده و از طریق بسته‌های دیپلوماتیک از تهران به استانبول منتقل شده است. ربودن علی‌اکبر قربانی و بمبگذاری خودروهای مجاهدین، عملیات مشترک وزارت اطلاعات و نیروی قدس (سپاه 5000) بود که تصمیم آن در شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی به‌ریاست رفسنجانی و با تصویب خامنه‌ای در سال1370 گرفته شده بود. علی اکبریان<ref>علی‌اکبریان کیست؟ اکبریان که ربودن و شکنجه و مثله‌کردن اکبر قربانی تحت نظر مستقیم او انجام شد، از فارغ التحصیلان مدرسهٌ حقانی قم است. وی معاون خارجی وزارت اطلاعات در زمان فلاحیان و از همکاران سعید امامی در ترورهای خارج کشور و قتلهای سیاسی در داخل می‌باشد. در مدت وزارت دری‌نجف‌آبادی، وی معاون مطبوعاتی و روابط عمومی وزارت اطلاعات بود و در زمان یونسی به معاونت خارجی وزارت اطلاعات منصوب گردید.  در جریان قتلهای زنجیره‌یی اکبریان دوبار دستگیر شد. ابتدا در شهریور1377 در زمان وزارت دری‌نجف‌آبادی، بازداشت شد ولی او را آزاد کردند. در زمان یونسی بعداز دستگیری اکبر خوشکوش و افشای ترورهای خارج کشور مجدداً دستگیر شد و نقش او در قتلهای زنجیره‌یی و ترورهای خارج از کشور مطرح شد اما سردمداران رژیم در وحشت از افشای جنایات رژیم در خارج از کشور، به‌سرعت او را آزاد کردند. وی از پاییر سال1380 قائم‌مقام سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی شده است.</ref>(آخوند) معاونت خارجی وزارت اطلاعات و پاسدار حسین مصلح معاونت عملیات نیروی قدس طراحی و اجرای این عملیات را به‌عهده داشتند. اما مسئولیت عملیات ترور با معاونت خارجی وزارت اطلاعات به‌ریاست علی اکبریان (معروف به اکبری) بود. مرحلهٌ شناسایی با واحد اطلاعات معاونت خارجی بود. فرماندهٌ تیم شناسایی تروریستی به نام «رهجو» بود که از 4ماه قبل از ربودن اکبر قربانی در استانبول مستقر شده بود. عملیات ربودن و شکنجه و قتل اکبر قربانی به عهدهٌ واحد ضربت معاونت خارجی وزارت اطلاعات بود. وزارت اطلاعات چه در مرحلهٌ ربودن و چه در بمبگذاری خودروهای مجاهدین و چه برای مخفی‌کردن آثار ترور و پنهان‌کردن جنازهٌ اکبر قربانی از همکاری گستردهٌ سپاه5000 نیروی قدس برخوردار بود که فرماندهی وقت آن با فردی به نام حاج منصور بود که تحت فرماندهی معاونت عملیات سپاه قدس حسین مصلح عمل می‌کرد. سپاه5000، مزدوران ترک وابسته به نیروی قدس و امکانات محلی آنها را برای اجرای این سلسله عملیات تروریستی در اختیار وزارت اطلاعات قرار داد. این مزدوران ترک تحت فرماندهی پاسدار محمد طاهریان از سپاه5000 قرار داشتند. به‌دستور ولایتی (وزیر خارجهٌ وقت رژیم) محمدرضا باقری سفیر جمهوری اسلامی در آنکارا در 14خرداد 71 در کنسولگری جمهوری اسلامی در استانبول مستقر شد که عملیات تروریستی را هماهنگ کند.


در روز شنبه 16خرداد1371 جلسهٌ شوراي عالي امنيت با حضور خامنه‌اي تشكيل شد. از طرف وزارت اطلاعات فلاحيان و پورمحمدي قائم‌مقام او در اين جلسه شركت داشتند. در اين جلسه به‌خاطر مخاطرات انتقال اكبر قربانی به ايران و با توجه به تجربهٌ ناموفق انتقال مجتهد‌زاده تصميم گرفته شد اكبر قربانی در تركيه تحت بازجويي و شكنجه قرار داشته باشد و پس از تخليهٌ اطلاعات به قتل برسد. 
در روز شنبه 16خرداد1371 جلسهٌ شورای عالی امنیت با حضور خامنه‌ای تشکیل شد. از طرف وزارت اطلاعات فلاحیان و پورمحمدی قائم‌مقام او در این جلسه شرکت داشتند. در این جلسه به‌خاطر مخاطرات انتقال اکبر قربانی به ایران و با توجه به تجربهٌ ناموفق انتقال مجتهدزاده تصمیم گرفته شد اکبر قربانی در ترکیه تحت بازجویی و شکنجه قرار داشته باشد و پس از تخلیهٌ اطلاعات به قتل برسد. 


قتل زير شكنجه
قتل زیر شکنجه


قريب 7ماه بعد از ربوده شدن اكبر قربانی با دستگيري گروهي از تروريستهاي وابسته به جمهوری اسلامی در تركيه، محل اختفاي جسد او كشف شد. همهٌ شواهد و اظهارات پزشكان گواه بر اين بود كه اكبر قربانی روزها و هفته‌هاي متمادي تحت شكنجه‌های شدید قرار داشته است و چون قادر به کسب اطلاعات از او نشده‌اند او را در زیر شکنجه به قتل می‌رسانند. جسد نشان می‌دهد شكنجه‌گران او را مثله كرده و بسياري از اجزاي بدن او را بريده بودند. متعاقباً عوامل وزارت اطلاعات به كمك مزدوران ترك خود جسد را به حومهٌ استانبول در اطراف شهر ساحلي "جينارجيك" منتقل نموده و در زمين بايري در اراضي جنگلي محلهٌ حسن‌با در قبر كم‌عمقي دفن كردند. "عصمت سزگين" وزير كشور تركيه بعداز دستگيري تروريستها در مصاحبه‌يي در 15 بهمن71 گفت: بازجويي از اكبر قربانی 10روز طول كشيد و توسط 2نفر ايراني انجام مي‌شده است. وي در همين روز فاش ساخت:  يك سلاح MP5 كه در سال1977 از طرف آلمان فدرال به پليس مخفي شاه فروخته شده بود، در خانهٌ تيمي تروريستها كشف گرديده است. به‌نوشتهٌ روزنامهٌ حريت تركيه به‌دنبال كشف جسد اكبر قربانی پليس اعلام كرد: «جسد علائمي از شكنجه‌هاي شديد اعمال شده قبل از مرگ را داشت ناخنهايش را كشيده بودند آلت تناسلي‌اش بريده شده بود و با طناب او را خفه كرده بودند».
قریب 7ماه بعد از ربوده شدن اکبر قربانی با دستگیری گروهی از تروریستهای وابسته به جمهوری اسلامی در ترکیه، محل اختفای جسد او کشف شد. همهٌ شواهد و اظهارات پزشکان گواه بر این بود که اکبر قربانی روزها و هفته‌های متمادی تحت شکنجه‌های شدید قرار داشته است و چون قادر به کسب اطلاعات از او نشده‌اند او را در زیر شکنجه به قتل می‌رسانند. جسد نشان می‌دهد شکنجه‌گران او را مثله کرده و بسیاری از اجزای بدن او را بریده بودند. متعاقباً عوامل وزارت اطلاعات به کمک مزدوران ترک خود جسد را به حومهٌ استانبول در اطراف شهر ساحلی "جینارجیک" منتقل نموده و در زمین بایری در اراضی جنگلی محلهٌ حسن‌با در قبر کم‌عمقی دفن کردند. "عصمت سزگین" وزیر کشور ترکیه بعداز دستگیری تروریستها در مصاحبه‌یی در 15 بهمن71 گفت: بازجویی از اکبر قربانی 10روز طول کشید و توسط 2نفر ایرانی انجام می‌شده است. وی در همین روز فاش ساخت:  یک سلاح MP5 که در سال1977 از طرف آلمان فدرال به پلیس مخفی شاه فروخته شده بود، در خانهٌ تیمی تروریستها کشف گردیده است. به‌نوشتهٌ روزنامهٌ حریت ترکیه به‌دنبال کشف جسد اکبر قربانی پلیس اعلام کرد: «جسد علائمی از شکنجه‌های شدید اعمال شده قبل از مرگ را داشت ناخنهایش را کشیده بودند آلت تناسلی‌اش بریده شده بود و با طناب او را خفه کرده بودند».


ماجرا از زبان تروريستها
ماجرا از زبان تروریستها


يكي از مزدوران ترك جمهوری اسلامی به‌نام علي شكر كه در بهمن71 دستگير شد تصريح مي‌كند: «… بعد از قتل چتين‌امچ روزنامه‌نگار از روزنامهٌ حريت كه در آن عمليات نقش ديدباني را داشتم به تهران فرار كردم. مدتي در پادگاني بين تهران و قم تحت آموزش بودم و سپس با پاسپورت ديپلوماتيك به تركيه بازگشتم. اين‌بار مأموريت مراقبت و ديدباني بر روي علي‌اكبر قرباني به‌عهده‌ام قرار گرفت… در مرحلهٌ انجام عمليات دو نفر با نامهاي مستعار "مسعود" و "عارف" در حالي‌كه لباس پليسهاي تركيه را بر تن داشتند با يك ميني‌بوس سرقت شده، علي‌اكبر قرباني را در حوالي ظهر 14خرداد71 از محلهٌ شيشلي در استانبول ربوده و به يك ويلاي كرايه‌ييِ مدرن و گرانقيمت در 5كيلومتري شهر "يالووا" در مسير شهر "كارامورسل"، پشت شهرك "پنار" آورديم. 5نفر ايراني براي بازجويي آن‌جا بودند كه اكبر را تحويل گرفتند. اكبر را به اطاق زير‌زمين برديم. علي شكر مي‌گويد: بعد از دفن اكبر ما با هواپيما به تهران رفتيم. در آن‌جا شخصي به‌نام محمود از ما استقبال كرد، سپس ما را به "پادگان" نظامي بردند كه افرادي ريشو در آن‌جا مستقر بودند.
یکی از مزدوران ترک جمهوری اسلامی به‌نام علی شکر که در بهمن71 دستگیر شد تصریح می‌کند: «… بعد از قتل چتین‌امچ روزنامه‌نگار از روزنامهٌ حریت که در آن عملیات نقش دیدبانی را داشتم به تهران فرار کردم. مدتی در پادگانی بین تهران و قم تحت آموزش بودم و سپس با پاسپورت دیپلوماتیک به ترکیه بازگشتم. این‌بار مأموریت مراقبت و دیدبانی بر روی علی‌اکبر قربانی به‌عهده‌ام قرار گرفت… در مرحلهٌ انجام عملیات دو نفر با نامهای مستعار "مسعود" و "عارف" در حالی‌که لباس پلیسهای ترکیه را بر تن داشتند با یک مینی‌بوس سرقت شده، علی‌اکبر قربانی را در حوالی ظهر 14خرداد71 از محلهٌ شیشلی در استانبول ربوده و به یک ویلای کرایه‌ییِ مدرن و گرانقیمت در 5کیلومتری شهر "یالووا" در مسیر شهر "کارامورسل"، پشت شهرک "پنار" آوردیم. 5نفر ایرانی برای بازجویی آن‌جا بودند که اکبر را تحویل گرفتند. اکبر را به اطاق زیرزمین بردیم. علی شکر می‌گوید: بعد از دفن اکبر ما با هواپیما به تهران رفتیم. در آن‌جا شخصی به‌نام محمود از ما استقبال کرد، سپس ما را به "پادگان" نظامی بردند که افرادی ریشو در آن‌جا مستقر بودند.


'''4 - طرح ترور زهرا رجبي عضو شوراي رهبري مجاهدين'''
'''4 - طرح ترور زهرا رجبی عضو شورای رهبری مجاهدین'''


طرح ترور زهرا رجبی که فعال دفاع از حقوق پناهندگان بود در جلسهٌ شورايعالي امنيت جمهوری اسلامی تصويب شده بود. سه‌شنبه‌شب اول اسفند 1374، ديپلوماتهای جمهوری اسلامی در تركيه، به همراه سه تروريستي كه به طور مستقيم از وزارت اطلاعات اعزام شده بودند، زهرا رجبي (فائزه) عضو شوراي رهبري مجاهدين و عضو شوراي ملي مقاومت را،  همراه با یک عضو دیگر مجاهدین به نام علي مرادي، در طبقهٌ پنجم يك آپارتمان در منطقهٌ فاتح استانبول به قتل رساندند. بازپرس منطقهٌ فاتح، آقاي سليم اولوش، به‌محض ديدن صحنه گفت: «اين جنايت يك ترور سياسي است و اين احتمال وجود دارد كه توسط سرويسهاي مخفي ايران كشته شده باشند». رسانه‌هاي تركيه همگي از رد پاي «سرويسهاي اطلاعاتي ايران» در اين ترور خبردادند. زهرا رجبي، در طول سال 74براي رسيدگي به وضعيت پناهندگان ايراني در تركيه كه در شرايط بسيار سختي به‌سر‌مي‌بردند، به تركيه سفر مي‌كرد. وي آخرين بار در 8 بهمن 74 به تركيه رفت و قرار بود اوايل اسفند تركيه را ترك كند.
طرح ترور زهرا رجبی که فعال دفاع از حقوق پناهندگان بود در جلسهٌ شورایعالی امنیت جمهوری اسلامی تصویب شده بود. سه‌شنبه‌شب اول اسفند 1374، دیپلوماتهای جمهوری اسلامی در ترکیه، به همراه سه تروریستی که به طور مستقیم از وزارت اطلاعات اعزام شده بودند، زهرا رجبی (فائزه) عضو شورای رهبری مجاهدین و عضو شورای ملی مقاومت را،  همراه با یک عضو دیگر مجاهدین به نام علی مرادی، در طبقهٌ پنجم یک آپارتمان در منطقهٌ فاتح استانبول به قتل رساندند. بازپرس منطقهٌ فاتح، آقای سلیم اولوش، به‌محض دیدن صحنه گفت: «این جنایت یک ترور سیاسی است و این احتمال وجود دارد که توسط سرویسهای مخفی ایران کشته شده باشند». رسانه‌های ترکیه همگی از رد پای «سرویسهای اطلاعاتی ایران» در این ترور خبردادند. زهرا رجبی، در طول سال 74برای رسیدگی به وضعیت پناهندگان ایرانی در ترکیه که در شرایط بسیار سختی به‌سرمی‌بردند، به ترکیه سفر می‌کرد. وی آخرین بار در 8 بهمن 74 به ترکیه رفت و قرار بود اوایل اسفند ترکیه را ترک کند.


دو طرح تروريستي برای ترور زهرا رجبی
دو طرح تروریستی برای ترور زهرا رجبی


وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی پس از اطلاع از رفت و آمد وي به تركيه، همزمان دو طرح تروريستي را در دستور كار خود قرار مي‌دهد. طرح اول ربودن و طرح دوم ترور.  
وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی پس از اطلاع از رفت و آمد وی به ترکیه، همزمان دو طرح تروریستی را در دستور کار خود قرار می‌دهد. طرح اول ربودن و طرح دوم ترور.  


در جلسهٌ شنبه 14 بهمن 74، شورايعالي امنيت رژيم با شركت اعضاي اصلي و هم‌چنين سعيد امامي معاونت امنيت وزارت اطلاعات و احمد وحيدي، فرمانده نيروي  قدس، قرار بر اين شد كه وزارت اطلاعات با همكاري نيروي قدس طرح آدمربايي را در دستور كار قرار دهد و چنان‌چه اين طرح عملي نبود، طرح ترور را به اجرا بگذارند. اطلاعات جمهوری اسلامی براي به‌دست آوردن اطلاعات حضور و ترددهاي زهرا رجبي در تركيه، در صدد برآمد، نفوذيهاي خود را در ميان پناهندگان و پناهجويان ايراني و ايرانيان مقيم تركيه فعال كند. به خصوص كه بنا به مأموريتي كه زهرا رجبی در تركيه دنبال مي‌كرد، ارتباطات گسترده‌يي با پناهجويان ايراني داشت. از آن جايي كه سازمان مجاهدين از سالها قبل دفتري در تركيه نداشت، ارتباطات مستقيم و گستردهٌ زهرا رجبي با پناهجويان ايراني، اجتناب‌ناپذير بود.
در جلسهٌ شنبه 14 بهمن 74، شورایعالی امنیت رژیم با شرکت اعضای اصلی و هم‌چنین سعید امامی معاونت امنیت وزارت اطلاعات و احمد وحیدی، فرمانده نیروی  قدس، قرار بر این شد که وزارت اطلاعات با همکاری نیروی قدس طرح آدمربایی را در دستور کار قرار دهد و چنان‌چه این طرح عملی نبود، طرح ترور را به اجرا بگذارند. اطلاعات جمهوری اسلامی برای به‌دست آوردن اطلاعات حضور و ترددهای زهرا رجبی در ترکیه، در صدد برآمد، نفوذیهای خود را در میان پناهندگان و پناهجویان ایرانی و ایرانیان مقیم ترکیه فعال کند. به خصوص که بنا به مأموریتی که زهرا رجبی در ترکیه دنبال می‌کرد، ارتباطات گسترده‌یی با پناهجویان ایرانی داشت. از آن جایی که سازمان مجاهدین از سالها قبل دفتری در ترکیه نداشت، ارتباطات مستقیم و گستردهٌ زهرا رجبی با پناهجویان ایرانی، اجتناب‌ناپذیر بود.


رضا معصومي برزگر، يك عامل اطلاعات جمهوری اسلامی كه در بين پناهندگان خود را به‌عنوان مخالف سرسخت رژيم و هوادار مجاهدين معرفي مي‌كرد، تحت عنوان كمك به پناهندگان ايراني موفق شد در ارتباط با زهرا رجبي قرار گيرد. وي توانست در آخرين سفر، اطلاعات بيشتري از ترددها و محل اقامت زهرا رجبي به دست آورد. برزگر معصومي كه متولد 1341 در اروميه است، در تركيه به كارهاي به‌ظاهر تجاري و ارسال كالاهاي قاچاق به ايران، اشتغال داشت و آن‌طور كه بعد معلوم شد، به طور مستمر در رفت و آمد به ايران بود. همسرش در اروميه زندگي مي‌كرد و گاهي براي ديدار وي به استانبول مي‌رفت. وزارت اطلاعات، معصومي را در سال 73 به استخدام خود درآورده بود. يك عنصر وزارت اطلاعات به‌نام سعيد چوب تراش با نام مستعار اصغر آذري به‌همراه دو فرد ديگر پس از 7 ساعت مصاحبه با رضا معصومي در اطلاعات اروميه، او را به عضويت وزارت اطلاعات در مي‌آورند و متعاقباً چند دورهٌ آموزشي از جمله در مورد ارتباطات و نفوذ جاسوسي براي او گذاشتند. بعداز آموزشهاي لازم و تأمين ارتباطات ضروري وي را مجدداً روانهٌ تركيه مي‌كنند و شماره تلفن 648899 اروميه را به‌عنوان سرپل به وي مي‌دهند تا در ارتباط مستقيم با اصغر آذري (سعيد چوب تراش) قرار بگيرد.  
رضا معصومی برزگر، یک عامل اطلاعات جمهوری اسلامی که در بین پناهندگان خود را به‌عنوان مخالف سرسخت رژیم و هوادار مجاهدین معرفی می‌کرد، تحت عنوان کمک به پناهندگان ایرانی موفق شد در ارتباط با زهرا رجبی قرار گیرد. وی توانست در آخرین سفر، اطلاعات بیشتری از ترددها و محل اقامت زهرا رجبی به دست آورد. برزگر معصومی که متولد 1341 در ارومیه است، در ترکیه به کارهای به‌ظاهر تجاری و ارسال کالاهای قاچاق به ایران، اشتغال داشت و آن‌طور که بعد معلوم شد، به طور مستمر در رفت و آمد به ایران بود. همسرش در ارومیه زندگی می‌کرد و گاهی برای دیدار وی به استانبول می‌رفت. وزارت اطلاعات، معصومی را در سال 73 به استخدام خود درآورده بود. یک عنصر وزارت اطلاعات به‌نام سعید چوب تراش با نام مستعار اصغر آذری به‌همراه دو فرد دیگر پس از 7 ساعت مصاحبه با رضا معصومی در اطلاعات ارومیه، او را به عضویت وزارت اطلاعات در می‌آورند و متعاقباً چند دورهٌ آموزشی از جمله در مورد ارتباطات و نفوذ جاسوسی برای او گذاشتند. بعداز آموزشهای لازم و تأمین ارتباطات ضروری وی را مجدداً روانهٌ ترکیه می‌کنند و شماره تلفن 648899 ارومیه را به‌عنوان سرپل به وی می‌دهند تا در ارتباط مستقیم با اصغر آذری (سعید چوب تراش) قرار بگیرد.  


تيم شناسايي و نفوذ
تیم شناسایی و نفوذ


يك عنصر مشترك در هر دو طرح تروريستي، استفاده از رضا معصومي بود، به‌همين منظور سعيد چوب تراش، همان كه رضا معصومي را استخدام كرده و با وي به‌خوبي آشنا بود، همراه با يكي از فرماندهان وزارت اطلاعات در تهران، به‌نام رحيم افشار براي فراهم كردن مقدمات عملي اين طرح، به تركيه رفتند.  
یک عنصر مشترک در هر دو طرح تروریستی، استفاده از رضا معصومی بود، به‌همین منظور سعید چوب تراش، همان که رضا معصومی را استخدام کرده و با وی به‌خوبی آشنا بود، همراه با یکی از فرماندهان وزارت اطلاعات در تهران، به‌نام رحیم افشار برای فراهم کردن مقدمات عملی این طرح، به ترکیه رفتند.  


 سعيد چوب تراش با نام مستعار اصغر آذري و با نام پاسپورتي مرتضي محسن‌زاده و شماره پاسپورت 1444138، و رحيم افشار با نام پاسپورتي سعيد كرامتي و باشماره پاسپورت 1444445، در 20بهمن 74، وارد تركيه شدند. رحيم افشار و سعيد چوب تراش به كمك رضا معصومي تيم نفوذ را تشكيل ‌دادند. فرمانده اين تيم رحيم افشار بود. رحيم افشار و  سعيد چوب تراش كه در هتل «بر» در استانبول مستقر شدند از 22 بهمن 74 تا اول اسفند هر روز با معصومي ديدار و مراحل مختلف اين عمليات را هماهنگ مي‌كردند.
 سعید چوب تراش با نام مستعار اصغر آذری و با نام پاسپورتی مرتضی محسن‌زاده و شماره پاسپورت 1444138، و رحیم افشار با نام پاسپورتی سعید کرامتی و باشماره پاسپورت 1444445، در 20بهمن 74، وارد ترکیه شدند. رحیم افشار و سعید چوب تراش به کمک رضا معصومی تیم نفوذ را تشکیل دادند. فرمانده این تیم رحیم افشار بود. رحیم افشار و  سعید چوب تراش که در هتل «بر» در استانبول مستقر شدند از 22 بهمن 74 تا اول اسفند هر روز با معصومی دیدار و مراحل مختلف این عملیات را هماهنگ می‌کردند.


تيم عملياتي طرح تروريستي
تیم عملیاتی طرح تروریستی


تيم ترور را ديپلوماتهاي مستقر در سفارت رژيم در آنكارا و در كنسولگري جمهوری اسلامی در استانبول تشكيل مي‌دادند و از كمكهاي مزدوران ترك رژيم برخوردار بودند. ديپلوماتهايي كه مستقيماً در اين ترور شركت داشتند عبارت بودند از:
تیم ترور را دیپلوماتهای مستقر در سفارت رژیم در آنکارا و در کنسولگری جمهوری اسلامی در استانبول تشکیل می‌دادند و از کمکهای مزدوران ترک رژیم برخوردار بودند. دیپلوماتهایی که مستقیماً در این ترور شرکت داشتند عبارت بودند از:


- محسن كارگر آزاد معاون كنسولي جمهوری اسلامی در استانبول كه بالاترين نفر وزارت اطلاعات در تركيه بود و از سال 1370 اهداف وزارت اطلاعات در تركيه را پيش مي‌برد.
- محسن کارگر آزاد معاون کنسولی جمهوری اسلامی در استانبول که بالاترین نفر وزارت اطلاعات در ترکیه بود و از سال 1370 اهداف وزارت اطلاعات در ترکیه را پیش می‌برد.


- مجيد شادكار، وابستهٌ سفارت جمهوری اسلامی در آنكارا، كه از سال 1371 وارد تركيه شده و چند فقره عمليات تروريستي را هدايت كرده بود.  
- مجید شادکار، وابستهٌ سفارت جمهوری اسلامی در آنکارا، که از سال 1371 وارد ترکیه شده و چند فقره عملیات تروریستی را هدایت کرده بود.  


- رضا بهروزمنش معاون كنسولي جمهوری اسلامی در استانبول در سال 1374 (چند ماه قبل از ترور) به تركيه آمده بود.
- رضا بهروزمنش معاون کنسولی جمهوری اسلامی در استانبول در سال 1374 (چند ماه قبل از ترور) به ترکیه آمده بود.


- علي‌اشرفي، وابستهٌ مطبوعاتي سفارت كه در  آبان72  با پاسپورت ديپلوماتيك به شمارهٌ 011626 وارد تركيه شده بود.
- علی‌اشرفی، وابستهٌ مطبوعاتی سفارت که در  آبان72  با پاسپورت دیپلوماتیک به شمارهٌ 011626 وارد ترکیه شده بود.


بعداز تصويب طرح ترور در شوراي عالي امنيت، وزارت اطلاعات به محسن كارگر آزاد ابلاغ كرد كه به‌سرعت امكانات طرح ربودن زهرا رجبي را با استفاده از تجربيات ربودن و ترور علي اكبر قرباني فراهم كند و در صورتي‌كه امكان ربودن فراهم نشد براي ترور آماده باشند و براي هماهنگي در ارتباط با رحيم افشار قرار بگيرند.
بعداز تصویب طرح ترور در شورای عالی امنیت، وزارت اطلاعات به محسن کارگر آزاد ابلاغ کرد که به‌سرعت امکانات طرح ربودن زهرا رجبی را با استفاده از تجربیات ربودن و ترور علی اکبر قربانی فراهم کند و در صورتی‌که امکان ربودن فراهم نشد برای ترور آماده باشند و برای هماهنگی در ارتباط با رحیم افشار قرار بگیرند.


شكست طرح آدمربايي
شکست طرح آدمربایی


تيم نفوذ  در 22 بهمن به وزارت اطلاعات خبر مي‌دهد كه مريم جاودان(زهرا رجبي) آپارتمان جديدي در منطقهٌ فاتح استانبول گرفته است. در ديداري كه سعيد چوب تراش و رحيم افشار و رضا معصومي در اين روز داشتند، رحيم افشار طرح ربودن زهرا رجبي را با معصومي در ميان گذاشته و به او مي‌گويد بايد همكاري كامل بكند. در ملاقاتهاي بعدي آنها به ارزيابي جزئيات محل استقرار و نفرات همراه زهرا رجبي و نحوهٌ ترددهاي او مي‌پردازند.
تیم نفوذ  در 22 بهمن به وزارت اطلاعات خبر می‌دهد که مریم جاودان(زهرا رجبی) آپارتمان جدیدی در منطقهٌ فاتح استانبول گرفته است. در دیداری که سعید چوب تراش و رحیم افشار و رضا معصومی در این روز داشتند، رحیم افشار طرح ربودن زهرا رجبی را با معصومی در میان گذاشته و به او می‌گوید باید همکاری کامل بکند. در ملاقاتهای بعدی آنها به ارزیابی جزئیات محل استقرار و نفرات همراه زهرا رجبی و نحوهٌ ترددهای او می‌پردازند.


در طرح اوليه، قرار مي‌شود روز 27 بهمن، طرح آدمربايي صورت گيرد. به همين منظور رحيم افشار تلفني به محسن  كارگر آزاد اعلام آمادگي مي‌كند و  در ساعت 9 شب 27 بهمن محسن كارگر آزاد به‌همراه تيم ترورش و رحيم افشار با سعيد چوب تراش و رضا معصومي  به آپارتمان زهرا رجبي مي‌روند. طبق طرح رضا معصومي بايستي درب ساختمان را بزند تا ديگر تروريستها به همراه وي با آسانسور به طبقهٌ پنجم بروند. مزودران در حالي‌كه درب آسانسور را باز نگاه مي‌دارند، در آسانسور مي‌مانند تا درب آپارتمان را براي رضا معصومي باز كنند. اگر تروريستها شرايط را مساعد ديدند، وارد شوند. وگرنه، طرح را به وقت ديگري موكول مي‌كنند. معصومي در طبقهٌ پنجم زنگ را فشار مي‌دهد. علي مرادي درب را باز مي‌كند. در اين موقع زهرا رجبي هم پشت سر او بوده است و علاوه بر آنها سه نفر ديگر هم در آپارتمان بوده‌اند. تروريستها در مي‌يابند كه به‌دليل حضور 5نفر در آپارتمان، امكان اجراي طرح نيست. از اين رو از آسانسور خارج نمي‌شوند. معصومي با محملي كه از قبل آماده كرده بود، مراجعهٌ خود به آپارتمان را عادي جلوه مي‌دهد و مي‌گويد آمده است كه اگر فائزه رجبی كاري دارد انجام دهد.  
در طرح اولیه، قرار می‌شود روز 27 بهمن، طرح آدمربایی صورت گیرد. به همین منظور رحیم افشار تلفنی به محسن  کارگر آزاد اعلام آمادگی می‌کند و  در ساعت 9 شب 27 بهمن محسن کارگر آزاد به‌همراه تیم ترورش و رحیم افشار با سعید چوب تراش و رضا معصومی  به آپارتمان زهرا رجبی می‌روند. طبق طرح رضا معصومی بایستی درب ساختمان را بزند تا دیگر تروریستها به همراه وی با آسانسور به طبقهٌ پنجم بروند. مزودران در حالی‌که درب آسانسور را باز نگاه می‌دارند، در آسانسور می‌مانند تا درب آپارتمان را برای رضا معصومی باز کنند. اگر تروریستها شرایط را مساعد دیدند، وارد شوند. وگرنه، طرح را به وقت دیگری موکول می‌کنند. معصومی در طبقهٌ پنجم زنگ را فشار می‌دهد. علی مرادی درب را باز می‌کند. در این موقع زهرا رجبی هم پشت سر او بوده است و علاوه بر آنها سه نفر دیگر هم در آپارتمان بوده‌اند. تروریستها در می‌یابند که به‌دلیل حضور 5نفر در آپارتمان، امکان اجرای طرح نیست. از این رو از آسانسور خارج نمی‌شوند. معصومی با محملی که از قبل آماده کرده بود، مراجعهٌ خود به آپارتمان را عادی جلوه می‌دهد و می‌گوید آمده است که اگر فائزه رجبی کاری دارد انجام دهد.  


تصميم به ترور
تصمیم به ترور


به‌دنبال گزارش شكست طرح آدمربايي، بنا به‌پشنهاد سعيد امامي، فلاحيان يك جلسهٌ اضطراري براي اتخاذ تصميم تشكيل داد.  در اين جلسه پورمحمدي قائم مقام فلاحيان، سعيد امامي معاونت امنيت، مصطفي كاظمي رئيس ادارهٌ كل التفاط و ناصر سرمدي‌نيا رئيس ادارهٌ كل آسيايي (كه تركيه هم تحت مسئوليت اين اداره كل بود)  در آن شركت داشتند. در اين جلسه به اين نتيجه مي‌رسند كه حضور علي مرادي كه مربي كاراته است، طرح ربودن را مشكل مي‌كند و اگر نفر سومي هم در صحنه باشد، طرح ربودن غيرممكن مي‌شود. از آن‌جايي كه فكر مي‌كردند ممكن است زهرا رجبي، به زودي تركيه را ترك كند، تصميم گرفتند هرچه زودتر طرح ترور را اجرا كنند. به‌دليل فرصت كوتاه، ناصر سرمدي‌نيا به عنوان فرمانده اين عمليات بلافاصله به تركيه اعزام مي‌شود تا از اجراي موفق طرح مطمئن شوند.
به‌دنبال گزارش شکست طرح آدمربایی، بنا به‌پشنهاد سعید امامی، فلاحیان یک جلسهٌ اضطراری برای اتخاذ تصمیم تشکیل داد.  در این جلسه پورمحمدی قائم مقام فلاحیان، سعید امامی معاونت امنیت، مصطفی کاظمی رئیس ادارهٌ کل التفاط و ناصر سرمدی‌نیا رئیس ادارهٌ کل آسیایی (که ترکیه هم تحت مسئولیت این اداره کل بود)  در آن شرکت داشتند. در این جلسه به این نتیجه می‌رسند که حضور علی مرادی که مربی کاراته است، طرح ربودن را مشکل می‌کند و اگر نفر سومی هم در صحنه باشد، طرح ربودن غیرممکن می‌شود. از آن‌جایی که فکر می‌کردند ممکن است زهرا رجبی، به زودی ترکیه را ترک کند، تصمیم گرفتند هرچه زودتر طرح ترور را اجرا کنند. به‌دلیل فرصت کوتاه، ناصر سرمدی‌نیا به عنوان فرمانده این عملیات بلافاصله به ترکیه اعزام می‌شود تا از اجرای موفق طرح مطمئن شوند.


اجراي ترور
اجرای ترور


صبح روز اول اسفند74 ناصر سرمدي‌نيا با پاسپورت ديپلوماتيكي به نام قاسم زرگري پناه  و به شمارهٌ 0012091  به تركيه وارد شد و در هتل بيوك سهند، مستقر شد.
صبح روز اول اسفند74 ناصر سرمدی‌نیا با پاسپورت دیپلوماتیکی به نام قاسم زرگری پناه  و به شمارهٌ 0012091  به ترکیه وارد شد و در هتل بیوک سهند، مستقر شد.


بلافاصله بعداز استقرار در هتل سهند از رحيم افشار آخرين گزارش را گرفت. رحيم افشار گفت كه روز گذشته با رضا معصومي ملاقات كرده‌اند و امروز كه روز عيد فطر است زهرا رجبي با خانوادهٌ پناهندگان بيرون رفته‌اند. ناصر سرمدي به‌سرعت دست به كار مي‌شود تا تيم ترور را براي ساعت 9شب آماده كند. وي ترتيباتي مي‌دهد كه در تمام طول روز آپارتمان مورد نظر تحت مراقبت مأموران اطلاعات باشد.
بلافاصله بعداز استقرار در هتل سهند از رحیم افشار آخرین گزارش را گرفت. رحیم افشار گفت که روز گذشته با رضا معصومی ملاقات کرده‌اند و امروز که روز عید فطر است زهرا رجبی با خانوادهٌ پناهندگان بیرون رفته‌اند. ناصر سرمدی به‌سرعت دست به کار می‌شود تا تیم ترور را برای ساعت 9شب آماده کند. وی ترتیباتی می‌دهد که در تمام طول روز آپارتمان مورد نظر تحت مراقبت مأموران اطلاعات باشد.


شب هنگام، سعيد چوب تراش، رحيم افشار و ناصر سرمدي‌نيا با رضا معصومي در يك قهوه‌خانه نزديك در استانبول ملاقات مي‌كنند. ناصر سرمدي نيا مي‌گويد امشب زهرا رجبي را به قتل مي‌رسانيم. آنها يك بار ديگر جزئيات طرح را مرور مي‌كنند و سپس ناصر سرمدي‌نيا از آنها جدا مي‌شود و رحيم افشار، سعيد چوب تراش و معصومي به طرف آپارتمان مي‌روند.
شب هنگام، سعید چوب تراش، رحیم افشار و ناصر سرمدی‌نیا با رضا معصومی در یک قهوه‌خانه نزدیک در استانبول ملاقات می‌کنند. ناصر سرمدی نیا می‌گوید امشب زهرا رجبی را به قتل می‌رسانیم. آنها یک بار دیگر جزئیات طرح را مرور می‌کنند و سپس ناصر سرمدی‌نیا از آنها جدا می‌شود و رحیم افشار، سعید چوب تراش و معصومی به طرف آپارتمان می‌روند.


ناصر سرمدي‌نيا بعداز جدا شدن از تيم رحيم افشار به محسن كارگر آزاد اطلاع مي‌دهد كه با تيم ترورش، براي انجام عمليات به‌سرعت ‌خود را به محل برسانند.  در جلو آپارتمان، ناصر سرمدي‌نيا، محسن كارگر آزاد به‌همراه دو تروريست ديگر با  رضا معصومي، سعيد چوب تراش، رحيم افشار و عبدالحميد چليك به يكديگر ملحق مي‌شوند. دو تروريست ديگر داخل يك ماشين همراه با يك راننده با فاصله از بقيه توقف كرده بودند. سعيد چوب تراش و رحيم افشار در ايستگاه اتوبوس ايستادند، ناصر سرمدي نيا بعداز آخرين هماهنگيها، صحنه را ترك كرد. تروريستها به فرماندهي محسن كارگر آزاد با ورود به ساختمان و شليك گلوله، علي مرادي و زهرا رجبي را به قتل رساندند.
ناصر سرمدی‌نیا بعداز جدا شدن از تیم رحیم افشار به محسن کارگر آزاد اطلاع می‌دهد که با تیم ترورش، برای انجام عملیات به‌سرعت خود را به محل برسانند.  در جلو آپارتمان، ناصر سرمدی‌نیا، محسن کارگر آزاد به‌همراه دو تروریست دیگر با  رضا معصومی، سعید چوب تراش، رحیم افشار و عبدالحمید چلیک به یکدیگر ملحق می‌شوند. دو تروریست دیگر داخل یک ماشین همراه با یک راننده با فاصله از بقیه توقف کرده بودند. سعید چوب تراش و رحیم افشار در ایستگاه اتوبوس ایستادند، ناصر سرمدی نیا بعداز آخرین هماهنگیها، صحنه را ترک کرد. تروریستها به فرماندهی محسن کارگر آزاد با ورود به ساختمان و شلیک گلوله، علی مرادی و زهرا رجبی را به قتل رساندند.


ارتباطات تروريستها با تهران
ارتباطات تروریستها با تهران


رحيم افشار و محسن كارگرآزاد تاقبل از آمدن ناصر سرمدي نيا به طور مستقيم و جداگانه با وزارت اطلاعات در تهران با شمارهٌ 0098212443672 در تماس بودند، اما بعداز آمدن سرمدي‌نيا ارتباطات تروريستها با تهران ازطريق او انجام مي‌شد. سعيد چوب تراش و رحيم افشار با پرواز TK - 826 در روز 2‌اسفند 74 به تهران بازگشتند. ناصر سرمدي‌نيا در همين روز، ازمسير دمشق - دبي  و كراچي به ايران بازگشت.
رحیم افشار و محسن کارگرآزاد تاقبل از آمدن ناصر سرمدی نیا به طور مستقیم و جداگانه با وزارت اطلاعات در تهران با شمارهٌ 0098212443672 در تماس بودند، اما بعداز آمدن سرمدی‌نیا ارتباطات تروریستها با تهران ازطریق او انجام می‌شد. سعید چوب تراش و رحیم افشار با پرواز TK - 826 در روز 2اسفند 74 به تهران بازگشتند. ناصر سرمدی‌نیا در همین روز، ازمسیر دمشق - دبی  و کراچی به ایران بازگشت.


 ماجراي ترور از زبان رضا معصومي
 ماجرای ترور از زبان رضا معصومی


از همان ابتدا نقش رضا معصومي در اين عمليات روشن بود به همين خاطر مقاومت ايران از دولت تركيه خواستار دستگيري ومجازات وي شد. بالاخره پليس در تاريخ 31 ارديبهشت 75 رضا معصومي را همراه با عبدالحميد چليك كسي كه در جريان ترور نقش مراقبت از آپارتمان را به‌عهده داشت دستگير كرد.  
از همان ابتدا نقش رضا معصومی در این عملیات روشن بود به همین خاطر مقاومت ایران از دولت ترکیه خواستار دستگیری ومجازات وی شد. بالاخره پلیس در تاریخ 31 اردیبهشت 75 رضا معصومی را همراه با عبدالحمید چلیک کسی که در جریان ترور نقش مراقبت از آپارتمان را به‌عهده داشت دستگیر کرد.  


رضا معصومي در دادگاه گفت  من بعداز اطلاع از استقرار مريم جاودان درهتل، به ساواما زنگ زدم وهمهٌ اطلاعاتم را به اصغر آذري (سعيد چوب تراش) دادم. بعد كه مطلع شدم او از هتل به يك آپارتمان نقل مكان كرده است، مجدداً به ساواما زنگ زده ومحل جديد مريم جاودان را اطلاع دادم.  
رضا معصومی در دادگاه گفت  من بعداز اطلاع از استقرار مریم جاودان درهتل، به ساواما زنگ زدم وهمهٌ اطلاعاتم را به اصغر آذری (سعید چوب تراش) دادم. بعد که مطلع شدم او از هتل به یک آپارتمان نقل مکان کرده است، مجدداً به ساواما زنگ زده ومحل جدید مریم جاودان را اطلاع دادم.  


 درساعت 2 روز12بهمن، با فردي به‌نام مهدي (مرتضي محسن‌زاده) از وزارت  اطلااعات ملاقات كردم و محل جديد او رانيز به مهدي دادم . درديدار بعدي فرد جديدي به‌نام رسول (رحيم افشار) نيز در ملاقات ما شركت كرد و آنها گفتند كه ازايران براي بردن مريم جاودان آمده‌اند. كه من گفتم درمورد ربودن من نمي‌توانم كمك كنم كه آنها بچه وخانواده‌ام راتهديد كردند وگفتند كه مجبوري اين‌كار را انجام دهي و رسول در اين رابطه با من صحبت كرد. بعدازچند ساعت از هم جدا شديم  وساعت 7 با رحيم افشار و مرتضي محسن زاده مجدداً ملاقات كرديم و در مورد طرحهاي ترور صحبت كرديم. سپس آنها از كيوسك تلفن به جايي زنگ زدند. درعرض 15 دقيقه فردي به‌نام جلات (محسن كارگر آزاد) آمد وهمراه او يك كرد ايراني بود كه اين‌جا محسن كارگر آزاد از چگونگي داخل آپارتمان و نحوهٌ ورود به آن  از من سؤال كرد.  
 درساعت 2 روز12بهمن، با فردی به‌نام مهدی (مرتضی محسن‌زاده) از وزارت  اطلااعات ملاقات کردم و محل جدید او رانیز به مهدی دادم . دردیدار بعدی فرد جدیدی به‌نام رسول (رحیم افشار) نیز در ملاقات ما شرکت کرد و آنها گفتند که ازایران برای بردن مریم جاودان آمده‌اند. که من گفتم درمورد ربودن من نمی‌توانم کمک کنم که آنها بچه وخانواده‌ام راتهدید کردند وگفتند که مجبوری این‌کار را انجام دهی و رسول در این رابطه با من صحبت کرد. بعدازچند ساعت از هم جدا شدیم  وساعت 7 با رحیم افشار و مرتضی محسن زاده مجدداً ملاقات کردیم و در مورد طرحهای ترور صحبت کردیم. سپس آنها از کیوسک تلفن به جایی زنگ زدند. درعرض 15 دقیقه فردی به‌نام جلات (محسن کارگر آزاد) آمد وهمراه او یک کرد ایرانی بود که این‌جا محسن کارگر آزاد از چگونگی داخل آپارتمان و نحوهٌ ورود به آن  از من سؤال کرد.  


در شب عمليات قرارشد من ابتدا درب بيرون  را باز كنم سپس همگي وارد شويم و با آسانسور به طبقه 5 برويم آنها درآسانسور نيمه باز منتظر بمانند من درب آپارتمان را زده بعد از باز شدن از طريق پله فرار كنم و  آنها داخل آپارتمان بشوند بعداز اين‌كه به بيرون آپارتمان رسيديم در آنجا 6 نفر بوديم، من، رسول (رحيم افشار) اصغر (سعيد چوب‌تراش)، حاج قاسم (ناصر سرمدي‌نيا)، محسن كارگر آزاد و يك ايراني بلند قد. سپس حاج قاسم از جمع جدا شد ورسول (رحيم افشار) با اصغر آذري (سعيد چوب تراش ) درايستگاه اتوبوس ماندند. ايراني قد بلند نيز رفت. من با محسن كارگر آزاد جلو آپارتمان مانديم. من طبق طرح زنگ زدم ودرب باز شد. داخل شدم پشت سرم محسن كارگر آزاد وارد شد كه دراين وسط يك صداي باز وبسته شدن درب ماشين شنيده شد. برگشتم ديدم كرد ايراني ويك نفر كوتاه قد وارد آپارتمان شدند. من دگمهٌ آسانسور را فشاردادم و4 نفري وارد آسانسور شديم و دگمهٌ طبقهٌ 5 را زدم نفر كوتاه قد ازكيف ورزشي كه همراه داشت، سه سلاح لوله بلند درآورد.  سلاحها درروزنامه پيچيده  وآماده بود...»
در شب عملیات قرارشد من ابتدا درب بیرون  را باز کنم سپس همگی وارد شویم و با آسانسور به طبقه 5 برویم آنها درآسانسور نیمه باز منتظر بمانند من درب آپارتمان را زده بعد از باز شدن از طریق پله فرار کنم و  آنها داخل آپارتمان بشوند بعداز این‌که به بیرون آپارتمان رسیدیم در آنجا 6 نفر بودیم، من، رسول (رحیم افشار) اصغر (سعید چوب‌تراش)، حاج قاسم (ناصر سرمدی‌نیا)، محسن کارگر آزاد و یک ایرانی بلند قد. سپس حاج قاسم از جمع جدا شد ورسول (رحیم افشار) با اصغر آذری (سعید چوب تراش ) درایستگاه اتوبوس ماندند. ایرانی قد بلند نیز رفت. من با محسن کارگر آزاد جلو آپارتمان ماندیم. من طبق طرح زنگ زدم ودرب باز شد. داخل شدم پشت سرم محسن کارگر آزاد وارد شد که دراین وسط یک صدای باز وبسته شدن درب ماشین شنیده شد. برگشتم دیدم کرد ایرانی ویک نفر کوتاه قد وارد آپارتمان شدند. من دگمهٌ آسانسور را فشاردادم و4 نفری وارد آسانسور شدیم و دگمهٌ طبقهٌ 5 را زدم نفر کوتاه قد ازکیف ورزشی که همراه داشت، سه سلاح لوله بلند درآورد.  سلاحها درروزنامه پیچیده  وآماده بود...»


دستگيري تروريستهاي جمهوری اسلامی  
دستگیری تروریستهای جمهوری اسلامی  


به‌دنبال ترور زهرا رجبي، شماري از تروريستهاي جمهوری اسلامی در تركيه دستگير شدند. يكي از اين افراد عرفان چاغرجي از نفرات جمهوری اسلامی در تركيه بود كه از سال 68 در ترورهاي متعدد ازجمله در ربودن اكبر قرباني شركت داشت.  
به‌دنبال ترور زهرا رجبی، شماری از تروریستهای جمهوری اسلامی در ترکیه دستگیر شدند. یکی از این افراد عرفان چاغرجی از نفرات جمهوری اسلامی در ترکیه بود که از سال 68 در ترورهای متعدد ازجمله در ربودن اکبر قربانی شرکت داشت.  


 روزنامه مليت چاپ تركيه در تاريخ 7فروردين 75، نوشت: «عرفان چاغرجي با 4ديپلومات ايراني به اسامي محسن كارگرآزاد، مجيد شادگر، علي اشرفي و محمدرضا بهروزمنش به هدف دست زدن به عمليات تروريستي در خاك تركيه، ديدار كرده است». وي هم‌چنين از نقش 9ديپلومات ديگر جمهوری اسلامی كه در سالهاي قبل از آن در عمليات تروريستي شركت داشته و بعداً خاك تركيه را ترك كرده بودند، پرده برداشت.
 روزنامه ملیت چاپ ترکیه در تاریخ 7فروردین 75، نوشت: «عرفان چاغرجی با 4دیپلومات ایرانی به اسامی محسن کارگرآزاد، مجید شادگر، علی اشرفی و محمدرضا بهروزمنش به هدف دست زدن به عملیات تروریستی در خاک ترکیه، دیدار کرده است». وی هم‌چنین از نقش 9دیپلومات دیگر جمهوری اسلامی که در سالهای قبل از آن در عملیات تروریستی شرکت داشته و بعداً خاک ترکیه را ترک کرده بودند، پرده برداشت.


به‌رغم تلاشهاي گستردهٌ جمهوری اسلامی و دخالت مستقيم ولايتي وزير خارجهٌ وقت آن به منظور جلوگيري از محاكمهٌ دستگيرشدگان، رضا معصومي برزگر بعد از 5جلسهٌ دادگاه به 32سال زندان محكوم شد.  
به‌رغم تلاشهای گستردهٌ جمهوری اسلامی و دخالت مستقیم ولایتی وزیر خارجهٌ وقت آن به منظور جلوگیری از محاکمهٌ دستگیرشدگان، رضا معصومی برزگر بعد از 5جلسهٌ دادگاه به 32سال زندان محکوم شد.  


اخراج ديپلوماتهای جمهوری اسلامی
اخراج دیپلوماتهای جمهوری اسلامی


به‌دنبال افشاي نقش مستقيم سفارت و كنسولگري رژيم در ترورهاي تركيه، 4 ديپلوماتی كه مستقيماً‌در ترور خواهر مجاهد زهرا رجبي شركت داشتند، اخراج و در تاريخ 29فروردين 75، خاك تركيه را ترك كردند.
به‌دنبال افشای نقش مستقیم سفارت و کنسولگری رژیم در ترورهای ترکیه، 4 دیپلوماتی که مستقیماً‌در ترور خواهر مجاهد زهرا رجبی شرکت داشتند، اخراج و در تاریخ 29فروردین 75، خاک ترکیه را ترک کردند.


خبرگزاري رويتر در 23فروردين 75، نوشت «چهار ديپلومات ايراني كه توسط تركيه متهم به‌شركت در قتل شخصيتهاي لاييك شدند، از سوي آنكارا دستور يافتند، خاك اين كشور را ترك كنند.
خبرگزاری رویتر در 23فروردین 75، نوشت «چهار دیپلومات ایرانی که توسط ترکیه متهم به‌شرکت در قتل شخصیتهای لاییک شدند، از سوی آنکارا دستور یافتند، خاک این کشور را ترک کنند.


محسن كارگر آزاد، به‌رويتر گفت: هيچ دستور رسمي به‌ما براي بازگشت، داده نشده‌است ولي ما خود را آمادهٌ رفتن مي‌كنيم. پس از وقايع اخير، اقامت در تركيه، يك درد‌سر ديپلوماتيك خواهد بود».
محسن کارگر آزاد، به‌رویتر گفت: هیچ دستور رسمی به‌ما برای بازگشت، داده نشده‌است ولی ما خود را آمادهٌ رفتن می‌کنیم. پس از وقایع اخیر، اقامت در ترکیه، یک دردسر دیپلوماتیک خواهد بود».


واكنش و موضعگيري جمهوری اسلامی
واکنش و موضعگیری جمهوری اسلامی


به‌دنبال ترور زهرا رجبي و علي مرادي، و انعكاس گستردهٌ اين ترور در رسانه‌هاي خبري كه همگي بر نقش جمهوری اسلامی تأكيد داشتند، وزارت خارجه و وزارت اطلاعات به نفرات خود در نقاط مختلف جهان دستور دادند تا در تبليغات خود تأكيد كنند موضوع يك درگيري در درون مجاهدين بوده است. ابراهيم خاني، رئيس وقت ادارهٌ آسياي غربي وزارت خارجه در روز 3 اسفند 74طي دستورالعملي به سفارت جمهوری اسلامی در آنكارا نوشت: چنان‌چه مورد سؤال واقع شديد، بگوييد «دو مجاهد به‌قتل رسيده به احتمال قوي قرباني اختلافات داخلي شدند».
به‌دنبال ترور زهرا رجبی و علی مرادی، و انعکاس گستردهٌ این ترور در رسانه‌های خبری که همگی بر نقش جمهوری اسلامی تأکید داشتند، وزارت خارجه و وزارت اطلاعات به نفرات خود در نقاط مختلف جهان دستور دادند تا در تبلیغات خود تأکید کنند موضوع یک درگیری در درون مجاهدین بوده است. ابراهیم خانی، رئیس وقت ادارهٌ آسیای غربی وزارت خارجه در روز 3 اسفند 74طی دستورالعملی به سفارت جمهوری اسلامی در آنکارا نوشت: چنان‌چه مورد سؤال واقع شدید، بگویید «دو مجاهد به‌قتل رسیده به احتمال قوی قربانی اختلافات داخلی شدند».


ابراهيم خاني در تماس با سفير جمهوری اسلامی در تركيه گفته بود بعداز اين موضعگيري سفارت اگر ديديم مسأله دارد كش وقوس پيدا مي‌كند ، سخنگو (وزارت خارجه) موضع مي‌گيرد و يا وزارت اطلاعات طي بيانيه‌يي اعلام مي‌كند كه اين قتلها نيز مشابه موارد قبلي و تصفيه حساب داخلي مجاهدين است.
ابراهیم خانی در تماس با سفیر جمهوری اسلامی در ترکیه گفته بود بعداز این موضعگیری سفارت اگر دیدیم مسأله دارد کش وقوس پیدا می‌کند ، سخنگو (وزارت خارجه) موضع می‌گیرد و یا وزارت اطلاعات طی بیانیه‌یی اعلام می‌کند که این قتلها نیز مشابه موارد قبلی و تصفیه حساب داخلی مجاهدین است.


 يك هفته بعد از اين ترور هفته‌نامه صبح ما در 8اسفند 74، نوشت  
 یک هفته بعد از این ترور هفته‌نامه صبح ما در 8اسفند 74، نوشت  


«يك زن ايراني‌الاصل به نام مريم جاودان جوكار با گذرنامهٌ فرانسوي كه نام وي زهرا رجبي اعلام گرديد، به‌همراه عبدالعلي مرادي داراي گذرنامهٌ ايراني، سه شنبهٌ هفتهٌ گذشته در استانبول از سوي افراد ناشناس با ضرب گلوله از پاي درآمدند... لازم به توضيح است كه اخيراً‌اعضاي گروه رجوي با گذرنامهٌ جعلي، سفر به كشورهاي مختلف را جهت شناسايي و تصفيه‌هاي درون گروهي بعضي از اعضاي بريده جهت ايجاد رعب و وحشت در دل اين افراد آغاز كرده‌اند».
«یک زن ایرانی‌الاصل به نام مریم جاودان جوکار با گذرنامهٌ فرانسوی که نام وی زهرا رجبی اعلام گردید، به‌همراه عبدالعلی مرادی دارای گذرنامهٌ ایرانی، سه شنبهٌ هفتهٌ گذشته در استانبول از سوی افراد ناشناس با ضرب گلوله از پای درآمدند... لازم به توضیح است که اخیراً‌اعضای گروه رجوی با گذرنامهٌ جعلی، سفر به کشورهای مختلف را جهت شناسایی و تصفیه‌های درون گروهی بعضی از اعضای بریده جهت ایجاد رعب و وحشت در دل این افراد آغاز کرده‌اند».


ازسوي ديگر جمهوری اسلامی براي رفع و رجوع اين فضاحت تعدادي از ديپلوماتها و اتباع تركيه در ايران را به‌عنوان جاسوس دستگير كرد تا در مذاكره با علي تويگان معاون وزير خارجهٌ تركيه كه آن زمان در ايران بسر مي‌برد، برگي داشته باشد.
ازسوی دیگر جمهوری اسلامی برای رفع و رجوع این فضاحت تعدادی از دیپلوماتها و اتباع ترکیه در ایران را به‌عنوان جاسوس دستگیر کرد تا در مذاکره با علی تویگان معاون وزیر خارجهٌ ترکیه که آن زمان در ایران بسر می‌برد، برگی داشته باشد.


خبرگزاري فرانسه 21فروردين 75، به نقل از يك مسئول سرويسهاي امنيتي ايران اعلام كرد كه نيروهاي امنيتي ايران تعداد زيادي از مهاجرين ترك را كه با ديپلوماتهاي اين كشوردر تهران ارتباط داشتند، دستگير كرده است. به گزارش مديركل وزارت اطلاعات در استان آذربايجان مركزي تعداد زيادي شبكهٌ جاسوسي حين عمليات در تهران، تبريز و اروميه منهدم شدند. اين مسئول كه هويتش اعلام نشده در يك كنفرانس مطبوعاتي افزود تعداد زيادي دستگير شدند كه اكثر آنها مليت ترك دارند. وي با اسم بردن از چهارتن از اعضاي سفارت تركيه در تهران و كنسول اين كشور در تبريز و اروميه تأكيد كرد اين فعاليتهاي جاسوسي از طرف تعداد زيادي از اعضاي سرويسهاي امنيتي تركيه تحت پوشش ديپلوماتيك، هدايت مي‌شده است...
خبرگزاری فرانسه 21فروردین 75، به نقل از یک مسئول سرویسهای امنیتی ایران اعلام کرد که نیروهای امنیتی ایران تعداد زیادی از مهاجرین ترک را که با دیپلوماتهای این کشوردر تهران ارتباط داشتند، دستگیر کرده است. به گزارش مدیرکل وزارت اطلاعات در استان آذربایجان مرکزی تعداد زیادی شبکهٌ جاسوسی حین عملیات در تهران، تبریز و ارومیه منهدم شدند. این مسئول که هویتش اعلام نشده در یک کنفرانس مطبوعاتی افزود تعداد زیادی دستگیر شدند که اکثر آنها ملیت ترک دارند. وی با اسم بردن از چهارتن از اعضای سفارت ترکیه در تهران و کنسول این کشور در تبریز و ارومیه تأکید کرد این فعالیتهای جاسوسی از طرف تعداد زیادی از اعضای سرویسهای امنیتی ترکیه تحت پوشش دیپلوماتیک، هدایت می‌شده است...


آسوشيتد‌پرس 22فروردين 75 نوشت «روز سه‌شنبه يك مقام دولت تركيه گفت دستگيري چهار ترك به‌اتهام جاسوسي در ايران، هنگامي روي داد كه آنكارا درآستانهٌ تقاضاي خروج چند ديپلومات ايراني به‌علت فعاليتهاي غيرقانوني آنها در تركيه قرار داشت. اين مقام كه نخواست هويتش فاش شود، گفت تركيه اميدوار بود اين مسأله در آرامش، از طريق تقاضاي خروج چهار ايراني كه هم‌چنان در تركيه هستند، حل شود. ولي ايران اين موضوع را علني كرده و گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي در مورد ديپلوماتهاي تركيه در ايران هنگامي روي داد كه علي تويگان، معاون وزير امور خارجهٌ تركيه، براي بحث بر سر اين موضوع در تهران به‌سر مي‌برد. تويگان مقامات ايراني را از نتايج تحقيقات دربارهٌ ارتباط ايران با يك رهبر تروريست ترك بنيادگرا كه در ماه گذشته در استانبول دستگير شده‌بود، مطلع ساخت. عرفان چاغرجي پس از دستگيري اعتراف كرد كه در سازماندهي قتل دو تن از مخالفين اپوزيسيون رژيم ايران نيز شركت داشته‌است.
آسوشیتدپرس 22فروردین 75 نوشت «روز سه‌شنبه یک مقام دولت ترکیه گفت دستگیری چهار ترک به‌اتهام جاسوسی در ایران، هنگامی روی داد که آنکارا درآستانهٌ تقاضای خروج چند دیپلومات ایرانی به‌علت فعالیتهای غیرقانونی آنها در ترکیه قرار داشت. این مقام که نخواست هویتش فاش شود، گفت ترکیه امیدوار بود این مسأله در آرامش، از طریق تقاضای خروج چهار ایرانی که هم‌چنان در ترکیه هستند، حل شود. ولی ایران این موضوع را علنی کرده و گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی در مورد دیپلوماتهای ترکیه در ایران هنگامی روی داد که علی تویگان، معاون وزیر امور خارجهٌ ترکیه، برای بحث بر سر این موضوع در تهران به‌سر می‌برد. تویگان مقامات ایرانی را از نتایج تحقیقات دربارهٌ ارتباط ایران با یک رهبر تروریست ترک بنیادگرا که در ماه گذشته در استانبول دستگیر شده‌بود، مطلع ساخت. عرفان چاغرجی پس از دستگیری اعتراف کرد که در سازماندهی قتل دو تن از مخالفین اپوزیسیون رژیم ایران نیز شرکت داشته‌است.


====== '''ساير ترورهاي جمهوری اسلامی در تركيه''' ======
====== '''سایر ترورهای جمهوری اسلامی در ترکیه''' ======
شبكه‌هاي تروريستي جمهوری اسلامی در تركيه كه تركيبي از تروريستهاي ايراني و مزدوران ترك بودند در طول چند سال علاوه بر هدف قرار دادن مخالفان ايراني، شمار زيادي از اتباع تركيه و ديپلوماتها و شهروندان ساير كشورها در تركيه را  به شرح زير ترور كرده‌اند كه اسامي برخي از آنها به شرح زير است:
شبکه‌های تروریستی جمهوری اسلامی در ترکیه که ترکیبی از تروریستهای ایرانی و مزدوران ترک بودند در طول چند سال علاوه بر هدف قرار دادن مخالفان ایرانی، شمار زیادی از اتباع ترکیه و دیپلوماتها و شهروندان سایر کشورها در ترکیه را  به شرح زیر ترور کرده‌اند که اسامی برخی از آنها به شرح زیر است:


‌1 ـ پرفسور معمر آكسوي رئيس جمعيت حقوقدانان تركيه و وكيل سابق مجلس تركيه كه در 31 ژانويهٌ90 (11بهمن68) مورد اصابت گلوله قرار گرفت.
1 ـ پرفسور معمر آکسوی رئیس جمعیت حقوقدانان ترکیه و وکیل سابق مجلس ترکیه که در 31 ژانویهٌ90 (11بهمن68) مورد اصابت گلوله قرار گرفت.


2- چتين اِمَچ: روزنامه‌نگار ترك كه در تاريخ 16اسفند 68 در حين پياد‌ شدن از اتومبيل ترور شد.
2- چتین اِمَچ: روزنامه‌نگار ترک که در تاریخ 16اسفند 68 در حین پیاد شدن از اتومبیل ترور شد.


‌3 ـ توران دورسون: روزنامه‌نگار ترك كه در تاريخ 13شهريور69 ترور شد. عاملان ترور پس از انجام جنايت به ايران متواري مي‌شوند.
3 ـ توران دورسون: روزنامه‌نگار ترک که در تاریخ 13شهریور69 ترور شد. عاملان ترور پس از انجام جنایت به ایران متواری می‌شوند.


‌4 ـ كايس‌الربايي: ديپلومات عراقي كه در تاريخ 6فروردين70 به‌وسيله بمبي كه در خودرو او كار گذاشته بودند به قتل رسيد. نوع بمب از نوع پلاستيكي بود.
4 ـ کایس‌الربایی: دیپلومات عراقی که در تاریخ 6فروردین70 به‌وسیله بمبی که در خودرو او کار گذاشته بودند به قتل رسید. نوع بمب از نوع پلاستیکی بود.


‌5 ـ ويكتور مارويك: آمريكايي كه در تاريخ 6آبان۷0 توسط بمبگذاري در اتومبيلش به‌قتل رسيد. نوع مادهٌ انفجاري C-4 بود.
5 ـ ویکتور مارویک: آمریکایی که در تاریخ 6آبان۷0 توسط بمبگذاری در اتومبیلش به‌قتل رسید. نوع مادهٌ انفجاری C-4 بود.


‌6 ـ عبدالله الحزابي: ديپلومات مصري  در تاريخ 16اسفند70 با بستن بمب به سوئيچ ماشينش مانند كايس‌الربايي و ويكتو مارويك ترور شد.
6 ـ عبدالله الحزابی: دیپلومات مصری  در تاریخ 16اسفند70 با بستن بمب به سوئیچ ماشینش مانند کایس‌الربایی و ویکتو مارویک ترور شد.


‌7 ـ سرگرد سادان: در تاريخ 16اسفند70 ترور شد.
7 ـ سرگرد سادان: در تاریخ 16اسفند70 ترور شد.


‌8 ـ خانم بحريه لُوچُك: (از فرهنگيان ترك) توسط پاكت انفجاري ترور شد.
8 ـ خانم بحریه لُوچُک: (از فرهنگیان ترک) توسط پاکت انفجاری ترور شد.


‌10 ـ اوغور مومجو: روزنامه‌نگار ترك كه در تاريخ 4بهمن71 به‌وسيله بمبگذاري دراتومبيلش ترور شد. (نوع بمبC-4)  
10 ـ اوغور مومجو: روزنامه‌نگار ترک که در تاریخ 4بهمن71 به‌وسیله بمبگذاری دراتومبیلش ترور شد. (نوع بمبC-4)  


11- ژاك كامهي: تاجر يهودي كه در تاريخ 9بهمن 71 با سلاح ضد‌تانك لاو مورد حمله قرار گرفت. اما جان به‌دربرد و تروريستها دستگير شدند. اين ترور توسط چندين نفر از تروريستهايي كه در ايران آموزش ديده بودند، انجام شد.
11- ژاک کامهی: تاجر یهودی که در تاریخ 9بهمن 71 با سلاح ضدتانک لاو مورد حمله قرار گرفت. اما جان به‌دربرد و تروریستها دستگیر شدند. این ترور توسط چندین نفر از تروریستهایی که در ایران آموزش دیده بودند، انجام شد.


مسافرت شتابزدهٌ عبدالله نوري وزير كشور به آنكارا
مسافرت شتابزدهٌ عبدالله نوری وزیر کشور به آنکارا


به‌دنبال دستگيري تعدادي از مزدوران تروريست ترك وابسته به جمهوری اسلامی ، از جمله علي شكر در 10بهمن71، دستگاه تروريستي جمهوری اسلامی در تركيه مورد تهديد قرار گرفت. به‌همين خاطر عبدالله نوري وزير كشور رفسنجاني براي جلوگيري از گسترش دامنهٌ موضوع به‌همراه يك هيأت 17نفره به آنكارا رفت. بخش زيادي از اين هيأت را عناصر سازمانهاي اطلاعاتي و تروريستي جمهوری اسلامی تشكيل مي‌دادند. از جمله 5نفر از نفرات وزارت اطلاعات به‌نامهاي عباس حامدي، عبدالله تهراني، عباس خالدي، محمد كوزه‌گران و آقازاده  در هيأت همراه نوري بودند. نوري به‌منظور جلوگيري از دستگيري ديپلوماتهای تروریست ، مسافرت از قبل تعيين شده‌اش به استانبول را ناتمام گذاشت و دو تن از اين ديپلوماتها به نامهاي، علي راسخ علمداري كه از سال1370 با پاسپورت ديپلوماتيك به‌عنوان ديپلومات در سفارت آنكارا كار مي‌كرد و محمد حمزه كه عنوان دبير سوم سفارت را داشت به همراه خود به تهران برد. و به‌جاي آنها نفرات زير را از هيأت همراه در آنكار گذاشت كه بقيه مسائل تروريستها را دنبال كنند.
به‌دنبال دستگیری تعدادی از مزدوران تروریست ترک وابسته به جمهوری اسلامی ، از جمله علی شکر در 10بهمن71، دستگاه تروریستی جمهوری اسلامی در ترکیه مورد تهدید قرار گرفت. به‌همین خاطر عبدالله نوری وزیر کشور رفسنجانی برای جلوگیری از گسترش دامنهٌ موضوع به‌همراه یک هیأت 17نفره به آنکارا رفت. بخش زیادی از این هیأت را عناصر سازمانهای اطلاعاتی و تروریستی جمهوری اسلامی تشکیل می‌دادند. از جمله 5نفر از نفرات وزارت اطلاعات به‌نامهای عباس حامدی، عبدالله تهرانی، عباس خالدی، محمد کوزه‌گران و آقازاده  در هیأت همراه نوری بودند. نوری به‌منظور جلوگیری از دستگیری دیپلوماتهای تروریست ، مسافرت از قبل تعیین شده‌اش به استانبول را ناتمام گذاشت و دو تن از این دیپلوماتها به نامهای، علی راسخ علمداری که از سال1370 با پاسپورت دیپلوماتیک به‌عنوان دیپلومات در سفارت آنکارا کار می‌کرد و محمد حمزه که عنوان دبیر سوم سفارت را داشت به همراه خود به تهران برد. و به‌جای آنها نفرات زیر را از هیأت همراه در آنکار گذاشت که بقیه مسائل تروریستها را دنبال کنند.


اسد فدايي متولد1332 با پاسپورت شمارهٌ 3641631  
اسد فدایی متولد1332 با پاسپورت شمارهٌ 3641631  


اكبر رحماني متولد1329 با پاسپورت شمارهٌ 005768  
اکبر رحمانی متولد1329 با پاسپورت شمارهٌ 005768  


عبدالله تهراني متولد1329 با پاسپورت شمارهٌ 009336
عبدالله تهرانی متولد1329 با پاسپورت شمارهٌ 009336


دميرل رئيس جمهور وقت تركيه در 21بهمن71 در پارلمان اين كشور گفت: «تركيه از جمهوري اسلامي خواسته است در برابر شواهد و مدارك به‌دست‌آمده حاكي از اين‌كه مسلمانان تندرو براي اجراي قتلهاي سياسي در تركيه در ايران آموزش ديده‌اند واكنش نشان دهد. طي پيامي براي رفسنجاني اين تقاضا را مطرح كردم كه ايران بايد با اطلاعات كافي بتواند دولت و ملت تركيه را در مورد اين مسأله متقاعد كند». دميرل مي‌افزايد: «صرفاً تكذيب مداخلهٌ ايران در ماجرا كه از سوي رفسنجاني به‌عمل آمده است كفايت نمي‌كند».  
دمیرل رئیس جمهور وقت ترکیه در 21بهمن71 در پارلمان این کشور گفت: «ترکیه از جمهوری اسلامی خواسته است در برابر شواهد و مدارک به‌دست‌آمده حاکی از این‌که مسلمانان تندرو برای اجرای قتلهای سیاسی در ترکیه در ایران آموزش دیده‌اند واکنش نشان دهد. طی پیامی برای رفسنجانی این تقاضا را مطرح کردم که ایران باید با اطلاعات کافی بتواند دولت و ملت ترکیه را در مورد این مسأله متقاعد کند». دمیرل می‌افزاید: «صرفاً تکذیب مداخلهٌ ایران در ماجرا که از سوی رفسنجانی به‌عمل آمده است کفایت نمی‌کند».  


'''ترور محمدحسين نقدي نمايندهٌ شوراي‌ملي مقاومت در ايتاليا'''  
'''ترور محمدحسین نقدی نمایندهٌ شورای‌ملی مقاومت در ایتالیا'''  


محمد‌حسين نقدي عضو و نمايندهٌ شوراي ملي مقاومت در ايتاليا در ساعت9.30 روز 25اسفند71 در حالي‌كه عازم محل كارش بود در ميدان البارم توسط دو تروريست جمهوری اسلامی كه سوار بر يك موتور بودند مورد سوء‌قصد قرار گرفت و به شهادت رسيد.
محمدحسین نقدی عضو و نمایندهٌ شورای ملی مقاومت در ایتالیا در ساعت9.30 روز 25اسفند71 در حالی‌که عازم محل کارش بود در میدان البارم توسط دو تروریست جمهوری اسلامی که سوار بر یک موتور بودند مورد سوءقصد قرار گرفت و به شهادت رسید.


محمد‌حسين نقدي تيرماه1360 به‌عنوان كاردار سفارت رژيم در ايتاليا منصوب شد، اما 8ماه بعد يعني در اسفند1360 وي سفارت را ترك كرد و به صفوف مقاومت ايران پيوست و عضو هيأت نمايندگي شوراي‌ملي مقاومت در ايتاليا و سپس از سال63 نمايندهٌ مسئول شورا در اين كشور شد.
محمدحسین نقدی تیرماه1360 به‌عنوان کاردار سفارت رژیم در ایتالیا منصوب شد، اما 8ماه بعد یعنی در اسفند1360 وی سفارت را ترک کرد و به صفوف مقاومت ایران پیوست و عضو هیأت نمایندگی شورای‌ملی مقاومت در ایتالیا و سپس از سال63 نمایندهٌ مسئول شورا در این کشور شد.


فتواي ترور
فتوای ترور


بنا به گفته منابع مقاومت ایران فتوای ترور نقدی از طرف شخص خمینی صادر شد. آنها می‌گویند اين موضوع در پروندهٌ قضايي نقدي از سوي مقامات امنيتي ايتاليا نيز مورد تأييد قرار گرفته است. از همان ابتدا واحد اطلاعات سپاه و اطلاعات نخست‌وزيري مسئوليت اجراي اين ترور را به‌عهده گرفتند. بعداز تشكيل وزارت اطلاعات، معاونت خارجي اين وزارتخانه به رياست حجازي براي اجراي اين ترور مأمور شد. در سال61 شماري از عناصر اطلاعاتي سفارت از جمله فردي به‌نام مهدي مقدم سامان در خيابان به نقدي حمله‌ور شدند كه با عكس‌العمل او و همسرش مجبور به فرار از صحنه شدند. تلاش مجدد برای ترور نقدی به سالهای بعد بر‌می‌گردد<ref>منابع مقاومت آن را به شكست جمهوری اسلامی در عمليات نصر‌يك ارتباط می‌دهند. آنها می‌گویند تلاش براي اجراي ترور با رفتن مسعود رجوی از پاریس به عراق و تشكيل ارتش آزاديبخش که آنرا آغازی برای شكست جمهوری اسلامی در جنگ و از جمله شكست در حملهٌ موسوم به نصر‌يك عليه مجاهدين در بهار66 مجددا آغاز شد. آنها می‌گویند این شکست‌ها موجب شد جمهوری اسلامی يك بار ديگر تصميم به ترور فعالان مقاومت در خارج كشور بگیرد و يكي از هدفهاي اين عمليات محمد‌حسين نقدي بود. مجاهدين با پي بردن به‌موقع به اين موضوع توانستند با اقدامات امنيتي و حفاظتي و با اطلاع به مقامات پليس از وقوع آن جلوگيري كنند. در گزارش مقامات امنيتي ايتاليا به‌تاريخ 9ارديبهشت66 آمده است «سرويسهاي ايران قصد انجام سوء‌قصد عليه مقامات سازمان مجاهدين خلق در اروپا را دارند كه هدف در ايتاليا نقدي خواهد بود. اين طرح به‌دنبال شكست عمليات نصر‌يك كه توسط نيروهاي ايراني در چهارچوب جنگ ايران و عراق عليه پايگاههاي مخالفين انجام گرفت، مطرح شد. آنها تصميم گرفتند عمليات را به‌جاي متمركز كردن روي پايگاهها، روي افراد مخالف به صورت فيزيكي شروع كنند».</ref>
بنا به گفته منابع مقاومت ایران فتوای ترور نقدی از طرف شخص خمینی صادر شد. آنها می‌گویند این موضوع در پروندهٌ قضایی نقدی از سوی مقامات امنیتی ایتالیا نیز مورد تأیید قرار گرفته است. از همان ابتدا واحد اطلاعات سپاه و اطلاعات نخست‌وزیری مسئولیت اجرای این ترور را به‌عهده گرفتند. بعداز تشکیل وزارت اطلاعات، معاونت خارجی این وزارتخانه به ریاست حجازی برای اجرای این ترور مأمور شد. در سال61 شماری از عناصر اطلاعاتی سفارت از جمله فردی به‌نام مهدی مقدم سامان در خیابان به نقدی حمله‌ور شدند که با عکس‌العمل او و همسرش مجبور به فرار از صحنه شدند. تلاش مجدد برای ترور نقدی به سالهای بعد برمی‌گردد<ref>منابع مقاومت آن را به شکست جمهوری اسلامی در عملیات نصریک ارتباط می‌دهند. آنها می‌گویند تلاش برای اجرای ترور با رفتن مسعود رجوی از پاریس به عراق و تشکیل ارتش آزادیبخش که آنرا آغازی برای شکست جمهوری اسلامی در جنگ و از جمله شکست در حملهٌ موسوم به نصریک علیه مجاهدین در بهار66 مجددا آغاز شد. آنها می‌گویند این شکست‌ها موجب شد جمهوری اسلامی یک بار دیگر تصمیم به ترور فعالان مقاومت در خارج کشور بگیرد و یکی از هدفهای این عملیات محمدحسین نقدی بود. مجاهدین با پی بردن به‌موقع به این موضوع توانستند با اقدامات امنیتی و حفاظتی و با اطلاع به مقامات پلیس از وقوع آن جلوگیری کنند. در گزارش مقامات امنیتی ایتالیا به‌تاریخ 9اردیبهشت66 آمده است «سرویسهای ایران قصد انجام سوءقصد علیه مقامات سازمان مجاهدین خلق در اروپا را دارند که هدف در ایتالیا نقدی خواهد بود. این طرح به‌دنبال شکست عملیات نصریک که توسط نیروهای ایرانی در چهارچوب جنگ ایران و عراق علیه پایگاههای مخالفین انجام گرفت، مطرح شد. آنها تصمیم گرفتند عملیات را به‌جای متمرکز کردن روی پایگاهها، روی افراد مخالف به صورت فیزیکی شروع کنند».</ref>


اعزام تيم ترور
اعزام تیم ترور


منابع مقاومت ایران می‌گویند در سال66 حجازي و معاون او سعيد امامي طرح ترور را تهيه و چندين بار اقدام به شناسايي كردند ولي با كشف به‌موقع اين تصميمات توسط مقاومت، طرح با شكست مواجه شد. يك بار ديگر در اسفند سال67 وزارت اطلاعات در صدد اجراي اين طرح بر آمد و به اين منظور براي تروريستي به‌نام حميد پرنده (متولد سال1340 در تهران) به‌عنوان ديپلومات از دولت ايتاليا تقاضاي پذيرش كردند. اما مقامات امنيتي ايتاليا به‌رغم اصرار سفير جمهوری اسلامی با تقاضاي ويزاي او موافقت نكردند. از اين رو اجراي طرح بار ديگر به تعويق افتاد. بعداز مرگ خميني شوراي عالي امنيت جمهوری اسلامی ، ليستي از اين مخالفين را براي ترور مشخص كرد. در اين ليستها اسامي افراي مانند دكتر صالح رجوي، محمدحسين نقدي، هادي مهابادي، محمد محدثين، جلال گنجه‌اي، منوچهر هزارخاني، عباس داوري، پرويز خزايي، ابوالقاسم رضايي به چشم مي‌خورد. طرح ترور نقدي بعداز ترور دكتر كاظم رجوي در دستور قرار داشت. روز 4خرداد سال69 يك نفر ناشناس با منزل آقاي نقدي تماس گرفت و با زبان ايتاليايي ولي با لهجهٌ خارجي گفت كه مي‌خواهد با خانم نقدي صحبت كند. آقاي نقدي خود گوشي را بر مي‌دارد. تلفن‌كننده كه متوجه مي‌شود جواب دهنده خود آقاي نقدي است به فارسي مي‌گويد: «مي‌خواستم به همسرت بگويم كه حكم صادره از جانب خميني مورخ ژوئن1982 فعال شده است و به‌زودي به اجرا گذاشته خواهد شد» . وزارت اطلاعات در خرداد69 ديپلومات وابسته به این وزارت محمود آخوندزاده بسطي<ref>او برادر مهدي آخوندزاده بسطي است كه فرماندهي ترور دكتر كاظم رجوي در 4ارديبهشت69 را به‌عهده داشت. نقدي خبر انتصاب اين مزدور را به مقامات امنيتي ايتاليا اطلاع داد. آن‌چنان‌كه در پرونده منعكس شده است مقامات امنيتي اين تهديد را جدي ارزيابي مي‌كنند.</ref> را با سمت معاون كنسول ميلان به‌منظور شناساييهاي ضروري براي اجراي اين طرح، به ايتاليا فرستاد.
منابع مقاومت ایران می‌گویند در سال66 حجازی و معاون او سعید امامی طرح ترور را تهیه و چندین بار اقدام به شناسایی کردند ولی با کشف به‌موقع این تصمیمات توسط مقاومت، طرح با شکست مواجه شد. یک بار دیگر در اسفند سال67 وزارت اطلاعات در صدد اجرای این طرح بر آمد و به این منظور برای تروریستی به‌نام حمید پرنده (متولد سال1340 در تهران) به‌عنوان دیپلومات از دولت ایتالیا تقاضای پذیرش کردند. اما مقامات امنیتی ایتالیا به‌رغم اصرار سفیر جمهوری اسلامی با تقاضای ویزای او موافقت نکردند. از این رو اجرای طرح بار دیگر به تعویق افتاد. بعداز مرگ خمینی شورای عالی امنیت جمهوری اسلامی ، لیستی از این مخالفین را برای ترور مشخص کرد. در این لیستها اسامی افرای مانند دکتر صالح رجوی، محمدحسین نقدی، هادی مهابادی، محمد محدثین، جلال گنجه‌ای، منوچهر هزارخانی، عباس داوری، پرویز خزایی، ابوالقاسم رضایی به چشم می‌خورد. طرح ترور نقدی بعداز ترور دکتر کاظم رجوی در دستور قرار داشت. روز 4خرداد سال69 یک نفر ناشناس با منزل آقای نقدی تماس گرفت و با زبان ایتالیایی ولی با لهجهٌ خارجی گفت که می‌خواهد با خانم نقدی صحبت کند. آقای نقدی خود گوشی را بر می‌دارد. تلفن‌کننده که متوجه می‌شود جواب دهنده خود آقای نقدی است به فارسی می‌گوید: «می‌خواستم به همسرت بگویم که حکم صادره از جانب خمینی مورخ ژوئن1982 فعال شده است و به‌زودی به اجرا گذاشته خواهد شد» . وزارت اطلاعات در خرداد69 دیپلومات وابسته به این وزارت محمود آخوندزاده بسطی<ref>او برادر مهدی آخوندزاده بسطی است که فرماندهی ترور دکتر کاظم رجوی در 4اردیبهشت69 را به‌عهده داشت. نقدی خبر انتصاب این مزدور را به مقامات امنیتی ایتالیا اطلاع داد. آن‌چنان‌که در پرونده منعکس شده است مقامات امنیتی این تهدید را جدی ارزیابی می‌کنند.</ref> را با سمت معاون کنسول میلان به‌منظور شناساییهای ضروری برای اجرای این طرح، به ایتالیا فرستاد.


این منابع می‌گویند در ديماه70 محمد‌حسين نجفي تحت عنوان مشاور ولايتي وزير خارجهٌ جمهوری اسلامی در امور افاغنه به ‌اتفاق يكي از مسئولين وزارت اطلاعات به‌نام جواد ( بعنوان محافظ نجفي) در يك سفر غير‌رسمي به آلمان، سوئيس، اطريش و ايتاليا براي مدتي در رم در هتل مونديان به‌طور ناشناس اقامت كرد. هتل مونديان نزديك منزل محمد‌حسين نقدي قرار داشت و هدف نجفي و نفر همراهش كسب اطلاعات در مورد نقدي بود.
این منابع می‌گویند در دیماه70 محمدحسین نجفی تحت عنوان مشاور ولایتی وزیر خارجهٌ جمهوری اسلامی در امور افاغنه به اتفاق یکی از مسئولین وزارت اطلاعات به‌نام جواد ( بعنوان محافظ نجفی) در یک سفر غیررسمی به آلمان، سوئیس، اطریش و ایتالیا برای مدتی در رم در هتل موندیان به‌طور ناشناس اقامت کرد. هتل موندیان نزدیک منزل محمدحسین نقدی قرار داشت و هدف نجفی و نفر همراهش کسب اطلاعات در مورد نقدی بود.


در فروردين سال71 اكبر خوشكوش<ref>اكبر خوشكوش مشاور عملياتي سرمدي معاون وقت امنيت وزارت اطلاعات (جانشين سعيد امامي) در زمان دري نجف‌آبادي بود. وي از لمپنهاي ياخچي‌آباد تهران و از دوستان سعيد حجاريان و عباس عبدي است. از بهمن سال57 با سعيد حجاريان در كميته‌ به‌فعاليت پرداخت و از سال58 از كساني بود كه حملات چماقداران عليه مجاهدين را در تهران سازمان مي‌داد. از بهمن59 در كميتهٌ نازي‌آباد شكنجه و بازجويي از هواداران مجاهدين را شروع كرد و بعد‌از 30خرداد از شكنجه‌گران زندان اوين شد. به توصيهٌ لاجوردي بعداز تشكيل وزارت اطلاعات خوشكوش به اين وزارتخانه منتقل شد و در تيمهاي ضربت (تروريستي) معاونت خارجي قرار گرفت. در قتلهاي زنجيره‌يي فاش شد: «اكبر خوشكوش از ‌جمله كساني است كه در وزارت اطلاعات به ‌«فرنگي كاري» معرو ف هستند و در ترورهاي خارج كشور دست دارد».</ref>از  تروريستهاي وزارت اطلاعات به‌همراه منصور آهني<ref>منصور آهني عضو تيمهاي ترور وزارت اطلاعات است كه در سال70 به كانادا فرستاده شد و متقاضي پناهندگي شد. جمهوری اسلامی در صدد بود از امكانات پناهندگي براي كارهاي تروريستي خود در خارج استفاده كند. چند سال بعد روزنامهٌ گلوب اندميل كانادا در21 آذرماه77 نوشت: «شش سال پيش منصور آهني، تلفني از مربي سابقش رئيس جوخهٌ آدمكشي اىران دریافت كرد. تماس تلفني از ایران درست چند هفته پس از این كه منصور آهني رسماً در دادگاهي در تورنتو درخواست پناهندگي كرده بود صورت گرفت. تاآن زمان آقاي آهني كه توسط یک شاخهٌ ویژهٌ دولت ایران براي كشتن آموزش دىده بود در آپارتماني در دان ميلز با همسرش و دو مردي كه در مركز پناهندگان ملاقات كرده بود، مستقر شده بود. او در برگركينگز در مركز تورنتو همبرگر درست مي‌كرد.  تلفن كننده فارسي حرف مي‌زد. او گفت جاي آقاي آهني خالي است و مي‌خواهد او را دوباره در اروپا در جاىي دنج ببيند. تلفن‌كننده نيازي نداشت خود را معرفي كند.  او صدا را مي‌شناخت. او علي‌اكبر بود كه براي سروىسهاي اطلاعاتي غربي تحت نام اكبر خوشكوش شناخته مي‌شود. آقاي خوشكوش در اىران معروف بود. او رئيس جوخه‌هاي قتل در خارج بود.  هفت سال پيش در تهران او به آقاي آهني آموزش داده بود كه چگونه از موشك‌انداز دستي استفاده كند و چگونه از ىك اتومبيل در حال حركت بيرون بپرد و چهار گلوله به قلب و ىكي به مغز ىك مرد خالي كند و بعد دوباره سوار اتومبيل شود. آقاي آهني كه پنج ماه قبل از آن در اكتبر1991 به كانادا آمده بود گفت: من پول و پاسپورت ندارم. آقاي خوشكوش گفت كه براىش پول مي‌فرستد تا ىك پاسپورت تقلبي بخرد. بنابراىن آقاي آهني طرحهاي ملاقات مخفيانه در اروپا را شروع كرد».</ref>كه براي ترور محمد‌حسين نقدي به ايتاليا آمده بودند با 30هزار دلار اسكناس تقلبي و يك‌سري مدارك توسط پليس دستگير شده و هر دو نفر اخراج شدند. خوشكوش كه پاسپورت ديپلوماتيك داشت به تهران رفت و آهني به كانادا رفت كه توسط پليس اين كشور دستگير شد.
در فروردین سال71 اکبر خوشکوش<ref>اکبر خوشکوش مشاور عملیاتی سرمدی معاون وقت امنیت وزارت اطلاعات (جانشین سعید امامی) در زمان دری نجف‌آبادی بود. وی از لمپنهای یاخچی‌آباد تهران و از دوستان سعید حجاریان و عباس عبدی است. از بهمن سال57 با سعید حجاریان در کمیته به‌فعالیت پرداخت و از سال58 از کسانی بود که حملات چماقداران علیه مجاهدین را در تهران سازمان می‌داد. از بهمن59 در کمیتهٌ نازی‌آباد شکنجه و بازجویی از هواداران مجاهدین را شروع کرد و بعداز 30خرداد از شکنجه‌گران زندان اوین شد. به توصیهٌ لاجوردی بعداز تشکیل وزارت اطلاعات خوشکوش به این وزارتخانه منتقل شد و در تیمهای ضربت (تروریستی) معاونت خارجی قرار گرفت. در قتلهای زنجیره‌یی فاش شد: «اکبر خوشکوش از جمله کسانی است که در وزارت اطلاعات به «فرنگی کاری» معرو ف هستند و در ترورهای خارج کشور دست دارد».</ref>از  تروریستهای وزارت اطلاعات به‌همراه منصور آهنی<ref>منصور آهنی عضو تیمهای ترور وزارت اطلاعات است که در سال70 به کانادا فرستاده شد و متقاضی پناهندگی شد. جمهوری اسلامی در صدد بود از امکانات پناهندگی برای کارهای تروریستی خود در خارج استفاده کند. چند سال بعد روزنامهٌ گلوب اندمیل کانادا در21 آذرماه77 نوشت: «شش سال پیش منصور آهنی، تلفنی از مربی سابقش رئیس جوخهٌ آدمکشی ایران دریافت کرد. تماس تلفنی از ایران درست چند هفته پس از این که منصور آهنی رسماً در دادگاهی در تورنتو درخواست پناهندگی کرده بود صورت گرفت. تاآن زمان آقای آهنی که توسط یک شاخهٌ ویژهٌ دولت ایران برای کشتن آموزش دیده بود در آپارتمانی در دان میلز با همسرش و دو مردی که در مرکز پناهندگان ملاقات کرده بود، مستقر شده بود. او در برگرکینگز در مرکز تورنتو همبرگر درست می‌کرد.  تلفن کننده فارسی حرف می‌زد. او گفت جای آقای آهنی خالی است و می‌خواهد او را دوباره در اروپا در جایی دنج ببیند. تلفن‌کننده نیازی نداشت خود را معرفی کند.  او صدا را می‌شناخت. او علی‌اکبر بود که برای سرویسهای اطلاعاتی غربی تحت نام اکبر خوشکوش شناخته می‌شود. آقای خوشکوش در ایران معروف بود. او رئیس جوخه‌های قتل در خارج بود.  هفت سال پیش در تهران او به آقای آهنی آموزش داده بود که چگونه از موشک‌انداز دستی استفاده کند و چگونه از یک اتومبیل در حال حرکت بیرون بپرد و چهار گلوله به قلب و یکی به مغز یک مرد خالی کند و بعد دوباره سوار اتومبیل شود. آقای آهنی که پنج ماه قبل از آن در اکتبر1991 به کانادا آمده بود گفت: من پول و پاسپورت ندارم. آقای خوشکوش گفت که برایش پول می‌فرستد تا یک پاسپورت تقلبی بخرد. بنابراین آقای آهنی طرحهای ملاقات مخفیانه در اروپا را شروع کرد».</ref>که برای ترور محمدحسین نقدی به ایتالیا آمده بودند با 30هزار دلار اسکناس تقلبی و یک‌سری مدارک توسط پلیس دستگیر شده و هر دو نفر اخراج شدند. خوشکوش که پاسپورت دیپلوماتیک داشت به تهران رفت و آهنی به کانادا رفت که توسط پلیس این کشور دستگیر شد.


 تلاش مجدد براي وارد كردن پرنده  
 تلاش مجدد برای وارد کردن پرنده  


بعداز شكست تيم، خوشكوش، تصميم گرفت به‌رغم اين‌كه وزارت‌خارجهٌ ايتاليا در اسفند67 با دادن ويزاي ديپلوماتيك به حميد پرنده مخالف كرده بود، مجدداً براي او در خواست ويزا كند. پرنده از ژانويهٌ1988 تا ژوئن1990 به‌عنوان مسئول رمز در سفارت جمهوری اسلامی در بن خدمت كرده بود.
بعداز شکست تیم، خوشکوش، تصمیم گرفت به‌رغم این‌که وزارت‌خارجهٌ ایتالیا در اسفند67 با دادن ویزای دیپلوماتیک به حمید پرنده مخالف کرده بود، مجدداً برای او در خواست ویزا کند. پرنده از ژانویهٌ1988 تا ژوئن1990 به‌عنوان مسئول رمز در سفارت جمهوری اسلامی در بن خدمت کرده بود.


 مقامات آلماني او را در طول مقطع ياد شده يك مقام مهم سرويسهاي اطلاعاتي جمهوری اسلامی ارزيابي كرده و در رابطه با فعاليتهاي تروريستي به او مظنون بودند. در 23تير71 وزارت‌خارجهٌ ايتاليا درخواست ويزاي ديپلوماتيك پرنده را به‌عنوان ديپلومات سفارت جمهوری اسلامی در رم رد كرد. ارگانهاي امنيتي به‌دليل «ظن مشاركت در فعاليتهاي تروريستي و تهديداتي كه براي امنيت كشور مي‌تواند داشته باشد» با اعطاي ويزا به او مخالفت كردند. وزارت‌خارجهٌ ايتاليا در اواخر شهريور71  يك بار ديگر عدم موافقتش با حضور پرنده در خاك ايتاليا را به جمهوری اسلامی اطلاع داد. علیرغم این در تاريخ 3آذر71 حميد پرنده با پاسپورت ديپلوماتيك به شمارهٌ 008625 براي يك مأموريت اعلام‌نشده وارد رم شد و همان روز در ساعت23.45 از فرودگاه رم به تهران بازگشت. در ادامه وزارت اطلاعات از ولايتي خواست به فشار ديپلوماتيك براي دريافت ويزا براي پرنده متوسل شود. اين‌بار براي پرنده به‌عنوان يكي از نفرات نزديك و مورد اعتماد ولايتي از دولت ايتاليا تقاضاي ويزاي ديپلوماتيك شد و به سفير ايتاليا در تهران گوشزد كردند كه ولايتي عدم موافقت با اين ويزا را به عدم اعتماد به خودش تفسير خواهد كرد و ناچار به‌عمل متقابل مي‌شود.
 مقامات آلمانی او را در طول مقطع یاد شده یک مقام مهم سرویسهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی ارزیابی کرده و در رابطه با فعالیتهای تروریستی به او مظنون بودند. در 23تیر71 وزارت‌خارجهٌ ایتالیا درخواست ویزای دیپلوماتیک پرنده را به‌عنوان دیپلومات سفارت جمهوری اسلامی در رم رد کرد. ارگانهای امنیتی به‌دلیل «ظن مشارکت در فعالیتهای تروریستی و تهدیداتی که برای امنیت کشور می‌تواند داشته باشد» با اعطای ویزا به او مخالفت کردند. وزارت‌خارجهٌ ایتالیا در اواخر شهریور71  یک بار دیگر عدم موافقتش با حضور پرنده در خاک ایتالیا را به جمهوری اسلامی اطلاع داد. علیرغم این در تاریخ 3آذر71 حمید پرنده با پاسپورت دیپلوماتیک به شمارهٌ 008625 برای یک مأموریت اعلام‌نشده وارد رم شد و همان روز در ساعت23.45 از فرودگاه رم به تهران بازگشت. در ادامه وزارت اطلاعات از ولایتی خواست به فشار دیپلوماتیک برای دریافت ویزا برای پرنده متوسل شود. این‌بار برای پرنده به‌عنوان یکی از نفرات نزدیک و مورد اعتماد ولایتی از دولت ایتالیا تقاضای ویزای دیپلوماتیک شد و به سفیر ایتالیا در تهران گوشزد کردند که ولایتی عدم موافقت با این ویزا را به عدم اعتماد به خودش تفسیر خواهد کرد و ناچار به‌عمل متقابل می‌شود.


به‌رغم اين اصرار ارگانهاي ذيربط امنيتي در ايتاليا هم‌چنان با ورود پرنده به ايتاليا مخالفت كردند. اما وزارت‌خارجهٌ ايتاليا با طرح اين موضوع كه ندادن ويزا به پرنده به روابط دو كشور ضربه مي‌زند خواهان تجديد‌نظر در تصميم ارگانهاي امنيتي شد.  بالاخره در اوايل ديماه71 با ويزاي ورود براي وي موافقت كردند. در روز 18ديماه71 حميد پرنده با پاسپورت ديپلوماتيك شمارهٌ010236 وارد رم شد، او به مقامات ايتاليا آدرس «سفارت جمهوري اسلامي ايران» را به‌عنوان محل سكونت خودش داد. ولي چنان‌كه در پرونده منعكس است تا 27اسفند يعني دو روز بعداز ترور، ارگانهاي امنيتي ايتاليا هيچ اطلاعي از وي نداشتند. پرنده در حالي‌كه شغل رسمي او مسئول رمز سفارت بود ولي از زمان انتصاب خود عملاً از قدرت تصميم‌گيري و اعتبار بالايي حتي نسبت به  شخص سفير برخوردار بود و نفرات وزارت اطلاعات كه بعنوان ديپلومات وارد ايتاليا مي‌شدند بدون مراجعه به سفیر ، به‌طور مستقيم به او مراجعه مي‌كردند. در همین رابطه سفير جمهوری اسلامی در ايتاليا در هفتهٌ اول اسفند براي توجيه طرح ترور به تهران احضار شد و بعد‌از توجيه به ايتاليا باز‌گشت. در 11اسفند71 خامنه‌اي طي حكمي سرهنگ محمدرضا نقدي (پسر عموي محمد حسين نقدي) را با اعطاي درجهٌ سرتيپي (سرتيپ دوم) به سمت فرماندهٌ حفاظت نيروي انتظامي منصوب كرد.  
به‌رغم این اصرار ارگانهای ذیربط امنیتی در ایتالیا هم‌چنان با ورود پرنده به ایتالیا مخالفت کردند. اما وزارت‌خارجهٌ ایتالیا با طرح این موضوع که ندادن ویزا به پرنده به روابط دو کشور ضربه می‌زند خواهان تجدیدنظر در تصمیم ارگانهای امنیتی شد.  بالاخره در اوایل دیماه71 با ویزای ورود برای وی موافقت کردند. در روز 18دیماه71 حمید پرنده با پاسپورت دیپلوماتیک شمارهٌ010236 وارد رم شد، او به مقامات ایتالیا آدرس «سفارت جمهوری اسلامی ایران» را به‌عنوان محل سکونت خودش داد. ولی چنان‌که در پرونده منعکس است تا 27اسفند یعنی دو روز بعداز ترور، ارگانهای امنیتی ایتالیا هیچ اطلاعی از وی نداشتند. پرنده در حالی‌که شغل رسمی او مسئول رمز سفارت بود ولی از زمان انتصاب خود عملاً از قدرت تصمیم‌گیری و اعتبار بالایی حتی نسبت به  شخص سفیر برخوردار بود و نفرات وزارت اطلاعات که بعنوان دیپلومات وارد ایتالیا می‌شدند بدون مراجعه به سفیر ، به‌طور مستقیم به او مراجعه می‌کردند. در همین رابطه سفیر جمهوری اسلامی در ایتالیا در هفتهٌ اول اسفند برای توجیه طرح ترور به تهران احضار شد و بعداز توجیه به ایتالیا بازگشت. در 11اسفند71 خامنه‌ای طی حکمی سرهنگ محمدرضا نقدی (پسر عموی محمد حسین نقدی) را با اعطای درجهٌ سرتیپی (سرتیپ دوم) به سمت فرماندهٌ حفاظت نیروی انتظامی منصوب کرد.  


تكميل تيم ترور
تکمیل تیم ترور


در 18اسفند71 دو تروريست به‌نامهاي حسين نيسوي (حسين نيسوي 35 - 40 ساله، متولد اصفهان و از شكنجه‌گران اوين  و نفر مورد اعتماد محسن رضايي است.) و احمد كلامي و هجابادي وارد رم شدند و مستقيماً به نزد پرنده رفتند. اين دو نفر در تاريخ 27اسفند71 يعني 2روز بعداز ترور، رم را ترك كردند.  
در 18اسفند71 دو تروریست به‌نامهای حسین نیسوی (حسین نیسوی 35 - 40 ساله، متولد اصفهان و از شکنجه‌گران اوین  و نفر مورد اعتماد محسن رضایی است.) و احمد کلامی و هجابادی وارد رم شدند و مستقیماً به نزد پرنده رفتند. این دو نفر در تاریخ 27اسفند71 یعنی 2روز بعداز ترور، رم را ترک کردند.  


 ورود هيأت 7نفره براي اجراي طرح فريب
 ورود هیأت 7نفره برای اجرای طرح فریب


در 19اسفند71 يك هيأت 7نفره بعنوان مسئولين وزارت راه و ترابري جمهوری اسلامی براي يك بازديد آموزشي از امنيت سيستمهاي گمركي فرودگاه رم، وارد ايتاليا شدند. اين بازديدها در روزهاي 20 و 21اسفند بود و اين هفت‌نفر در هتل «سات ليت» شهرك اوستيا در نزديكي رم تا روز 25اسفند جا رزرو كرده بودند. اما عملاً به جز يك نفر از آنان بقيه تا سه روز پس از ترور نقدي يعني 28اسفند در رم ماندند. تحقيقات بعدي مقاومت ايران نشان داد كه 5نفر از اعضاي اين هيأت از كادرهاي وزارت اطلاعات بوده‌اند كه براي اجراي يك طرح فريب به ايتاليا آمده بودند. اسامي اين هيأت عبارت بود از:
در 19اسفند71 یک هیأت 7نفره بعنوان مسئولین وزارت راه و ترابری جمهوری اسلامی برای یک بازدید آموزشی از امنیت سیستمهای گمرکی فرودگاه رم، وارد ایتالیا شدند. این بازدیدها در روزهای 20 و 21اسفند بود و این هفت‌نفر در هتل «سات لیت» شهرک اوستیا در نزدیکی رم تا روز 25اسفند جا رزرو کرده بودند. اما عملاً به جز یک نفر از آنان بقیه تا سه روز پس از ترور نقدی یعنی 28اسفند در رم ماندند. تحقیقات بعدی مقاومت ایران نشان داد که 5نفر از اعضای این هیأت از کادرهای وزارت اطلاعات بوده‌اند که برای اجرای یک طرح فریب به ایتالیا آمده بودند. اسامی این هیأت عبارت بود از:


1- محسن منتظريان، متولد 1330باختران، از وزارت اطلاعات
1- محسن منتظریان، متولد 1330باختران، از وزارت اطلاعات


2- يحيي‌محمود سياه‌بازي‌راشكان از وزارت اطلاعات
2- یحیی‌محمود سیاه‌بازی‌راشکان از وزارت اطلاعات


3- غلامحسين سركيل، متولد 1332زرند، از وزارت اطلاعات
3- غلامحسین سرکیل، متولد 1332زرند، از وزارت اطلاعات


4- سرگرد قدرت‌الله رضايي متولد1327 قزوين، از وزارت اطلاعات
4- سرگرد قدرت‌الله رضایی متولد1327 قزوین، از وزارت اطلاعات


5- سرهنگ حسن‌اشرف محمد خوزاني متولد 1331نجف‌آباد، از وزارت اطلاعات
5- سرهنگ حسن‌اشرف محمد خوزانی متولد 1331نجف‌آباد، از وزارت اطلاعات


6- محمد رضا خداشناس دستجردي
6- محمد رضا خداشناس دستجردی


7- منصور نامور  
7- منصور نامور  


اين 7نفر روز 25اسفند، بين ساعت 8 تا 9صبح ساعتي قبل از ترور نقدي، پیاده از هتل بيرون آمده و هر‌كدام به يك سمت شهر رفتند تا توجهات پليس ايتاليا را به‌خود جلب كنند و در نتيجه انرژي كمتري متوجه حفاظت نقدي بشود.  
این 7نفر روز 25اسفند، بین ساعت 8 تا 9صبح ساعتی قبل از ترور نقدی، پیاده از هتل بیرون آمده و هرکدام به یک سمت شهر رفتند تا توجهات پلیس ایتالیا را به‌خود جلب کنند و در نتیجه انرژی کمتری متوجه حفاظت نقدی بشود.  


فرماندهي ترور
فرماندهی ترور


مهدي اهري مصطفوي<ref>اهري مصطفوي متولد1332، در سالهاي1353 تا 1355 در لبنان بود. از سال1357 به سپاه پاسداران وارد شد، و از فرماندهان اشغال سفارت آمريكا بود. وي در سالهاي بعد به وزارت‌خارجه رفت و در سال1366 سفير رژيم در آلمان شد. وي در بسياري از ترورهاي رژيم در خارج كشور دست داشته است.</ref>كه در آن زمان در مادريد به‌سر مي‌برد، فرماندهي اين ترور را به‌عهده داشت. وي تحت عنوان مشاور رفسنجاني قرار بود روز 24اسفند از مادريد وارد رم شود و از نزديك عمليات را فرماندهي كند كه در آخرين مرحله اين سفر را بر‌هم زدند. به‌رغم اين‌كه مستقبلين وي به فرودگاه رفته بودند در فرودگاه مطلع شدند كه سفر لغو شده است. وي قرار بود روز 25اسفند بلافاصله پس از ترور، رم را ترك كند
مهدی اهری مصطفوی<ref>اهری مصطفوی متولد1332، در سالهای1353 تا 1355 در لبنان بود. از سال1357 به سپاه پاسداران وارد شد، و از فرماندهان اشغال سفارت آمریکا بود. وی در سالهای بعد به وزارت‌خارجه رفت و در سال1366 سفیر رژیم در آلمان شد. وی در بسیاری از ترورهای رژیم در خارج کشور دست داشته است.</ref>که در آن زمان در مادرید به‌سر می‌برد، فرماندهی این ترور را به‌عهده داشت. وی تحت عنوان مشاور رفسنجانی قرار بود روز 24اسفند از مادرید وارد رم شود و از نزدیک عملیات را فرماندهی کند که در آخرین مرحله این سفر را برهم زدند. به‌رغم این‌که مستقبلین وی به فرودگاه رفته بودند در فرودگاه مطلع شدند که سفر لغو شده است. وی قرار بود روز 25اسفند بلافاصله پس از ترور، رم را ترک کند


آخرين شناساييها در مقابل منزل مسكوني نقدي
آخرین شناساییها در مقابل منزل مسکونی نقدی


خانم موروني (همسر نقدي) بعداز قتل نقدي گزارش كرد كه در 22اسفند71 همراه نقدي در كوچهٌ محل اقامتشان متوجه مي‌شوند كه دو نفر كه خيلي شبيه به ايرانيها بودند آنها را تحت‌نظر دارند. يكي از آنها كه ريش داشت يك دوربين به گردنش آويزان بود. تحقيقات بعدي نشان داد كه اين فرد حميد پرنده بود.
خانم مورونی (همسر نقدی) بعداز قتل نقدی گزارش کرد که در 22اسفند71 همراه نقدی در کوچهٌ محل اقامتشان متوجه می‌شوند که دو نفر که خیلی شبیه به ایرانیها بودند آنها را تحت‌نظر دارند. یکی از آنها که ریش داشت یک دوربین به گردنش آویزان بود. تحقیقات بعدی نشان داد که این فرد حمید پرنده بود.


ترور در 25اسفند71  
ترور در 25اسفند71  


روز 25اسفند71 حوالي ساعت9.30 در ميدان «البا» دو فرد كه لباس مبدل به‌تن داشتند و سوار بر يك موتور بودند به ماشين محمدحسين نقدي نزديك مي‌شوند و به‌طرف او شليك مي‌كنند و نقدي قبل از رسيدن به بيمارستان به قتل مي‌رسد. سلاح مورد استفاده در قتل بعدازظهر همان روز، در يك سطل آشغال در خيابان مونته روكتا پيدا شد. سلاح يك اسكورپيون كاليبر7.65، مجهز به صدا خفه كن بود و شماره سريالش پاك شده بود.  
روز 25اسفند71 حوالی ساعت9.30 در میدان «البا» دو فرد که لباس مبدل به‌تن داشتند و سوار بر یک موتور بودند به ماشین محمدحسین نقدی نزدیک می‌شوند و به‌طرف او شلیک می‌کنند و نقدی قبل از رسیدن به بیمارستان به قتل می‌رسد. سلاح مورد استفاده در قتل بعدازظهر همان روز، در یک سطل آشغال در خیابان مونته روکتا پیدا شد. سلاح یک اسکورپیون کالیبر7.65، مجهز به صدا خفه کن بود و شماره سریالش پاک شده بود.  


شناسايي حميد پرنده به‌عنوان قاتل اصلي
شناسایی حمید پرنده به‌عنوان قاتل اصلی


 بعداز ترور نقدي، وقتي پليس يك آلبوم عكس را كه شامل 140عكس بود به خانم موروني نشان داد، وي عكس شماره30 را به‌عنوان فردي كه  در 22اسفند به‌همراه يك نفر ديگر او و آقاي نقدي را تحت‌نظر داشت، شناسايي كرد. عكس شماره30 به حميد پرنده تعلق داشت. بر اساس توضيحات رانندهٌ ماشين آقاي نقدي و ساير شهود، چهرهٌ قاتل ترسيم شد. خانم موروني تأييد كرد كه اين چهره همان كسي است كه سه روز قبل از ترور، او را  در نزديكي منزلشان ديده است. اين همان چهرهٌ پرنده بود. رانندهٌ خودروي آقاي نقدي نيز در آلبوم عكسهاي پليس روي عكس پرنده به‌عنوان كسي كه بيشترين شباهت را با قاتل دارد، دست گذاشت.
 بعداز ترور نقدی، وقتی پلیس یک آلبوم عکس را که شامل 140عکس بود به خانم مورونی نشان داد، وی عکس شماره30 را به‌عنوان فردی که  در 22اسفند به‌همراه یک نفر دیگر او و آقای نقدی را تحت‌نظر داشت، شناسایی کرد. عکس شماره30 به حمید پرنده تعلق داشت. بر اساس توضیحات رانندهٌ ماشین آقای نقدی و سایر شهود، چهرهٌ قاتل ترسیم شد. خانم مورونی تأیید کرد که این چهره همان کسی است که سه روز قبل از ترور، او را  در نزدیکی منزلشان دیده است. این همان چهرهٌ پرنده بود. رانندهٌ خودروی آقای نقدی نیز در آلبوم عکسهای پلیس روی عکس پرنده به‌عنوان کسی که بیشترین شباهت را با قاتل دارد، دست گذاشت.


در احضاريهٌ دادستان آمده است: ... اگر پرنده شخصي باشد كه توسط خانم موروني در 13مارس93 (22اسفند 71) با دروبين عكاسي ديده شده و اگر تصوير نقاشي شده قاتل به او شباهت داشته باشد وظيفهٌ پرنده روشن بوده است، اول شناسايي، بعد تعقيب و مراقبت و سپس اجراي قتل به‌كمك افراد مؤمن. به‌رغم اين‌كه براي مقامات امنيتي و قضايي ايتاليا نقش حميد پرنده در اين ترور مشخص بود، اما جمهوری اسلامی با استفاده از مصونيت ديپلوماتيك او را به تهران برد و به‌عنوان دفتر ولايتي مشغول به‌كار شد.
در احضاریهٌ دادستان آمده است: ... اگر پرنده شخصی باشد که توسط خانم مورونی در 13مارس93 (22اسفند 71) با دروبین عکاسی دیده شده و اگر تصویر نقاشی شده قاتل به او شباهت داشته باشد وظیفهٌ پرنده روشن بوده است، اول شناسایی، بعد تعقیب و مراقبت و سپس اجرای قتل به‌کمک افراد مؤمن. به‌رغم این‌که برای مقامات امنیتی و قضایی ایتالیا نقش حمید پرنده در این ترور مشخص بود، اما جمهوری اسلامی با استفاده از مصونیت دیپلوماتیک او را به تهران برد و به‌عنوان دفتر ولایتی مشغول به‌کار شد.


بعهده گیری تلویحی قتل نقدی توسط جمهوری اسلامی
بعهده گیری تلویحی قتل نقدی توسط جمهوری اسلامی


در گزارش بخش عمليات ويژهٌ ژاندارمري - بخش خرابكاري -مندرج در نامهٌ دادستاني ایتالیا آمده است: «در رابطه با قتل نقدي، روز7 فروردين72 (27مارس1993) رژيم تهران از طريق آژانس خبري ايرنا مي‌گويد كه طبق منابع اطلاعاتي، قتل نمايندهٌ مقاومت ايران در ايتاليا را بايد تسويه حساب دروني سازمان مجاهدين تلقي كرد. اين تئوري را از آن‌جا مي‌توان «كلاسيك» در نظر گرفت كه هر بار كه مقامات اپوزيسيون رژيم آيت‌الله‌ها هدف قرار گرفته‌اند، مطرح شده است. در هرحال اين نكته خيلي معني‌دار است. زيرا يك نوع مسئوليت به‌عهده گرفتن «برعكس» از جانب ملاتاريسم ايران را به نمايش مي‌گذارد».
در گزارش بخش عملیات ویژهٌ ژاندارمری - بخش خرابکاری -مندرج در نامهٌ دادستانی ایتالیا آمده است: «در رابطه با قتل نقدی، روز7 فروردین72 (27مارس1993) رژیم تهران از طریق آژانس خبری ایرنا می‌گوید که طبق منابع اطلاعاتی، قتل نمایندهٌ مقاومت ایران در ایتالیا را باید تسویه حساب درونی سازمان مجاهدین تلقی کرد. این تئوری را از آن‌جا می‌توان «کلاسیک» در نظر گرفت که هر بار که مقامات اپوزیسیون رژیم آیت‌الله‌ها هدف قرار گرفته‌اند، مطرح شده است. در هرحال این نکته خیلی معنی‌دار است. زیرا یک نوع مسئولیت به‌عهده گرفتن «برعکس» از جانب ملاتاریسم ایران را به نمایش می‌گذارد».


  اعتراف عبدالله نوري وزير كشور رفسنجاني به ترور محمد حسين نقدي
  اعتراف عبدالله نوری وزیر کشور رفسنجانی به ترور محمد حسین نقدی


روزنامهٌ نيويورك تايمز اول تيرماه72 (22ژوئن93) در مقاله‌يي تحت‌عنوان "ايزولاسيون و ناآرامي واقعي مزاحم ايران است"، كه توسط خبرنگار اعزامي اين روزنامه، كريس هجز به تهران نوشته شده، مي‌نويسد: «از عبدالله نوري وزير كشور در حالي‌كه در يك اتاق مجلل و با پرده‌يي توري و منظره‌يي از تمامي تهران نشسته بود، راجع به قتل ناراضيان ايراني در خارج كشور سئوال شد. او كشته‌شدگان را محكوم كرد و نه زنده‌ها را. وزير با اشاره به رهبران اپوزيسيون نظير محمدحسين نقدي سفير سابق ايران در ايتاليا كه در رم با اسلحه به قتل رسيد، سئوال كرد، آيا اين‌گونه افراد تروريست هستند يا نه؟ و اگر كساني عليه اين‌گونه تروريستها دست به‌عمل بزنند، آيا آنها تروريست هستند؟ من فكر نمي‌كنم اين‌طور باشد».
روزنامهٌ نیویورک تایمز اول تیرماه72 (22ژوئن93) در مقاله‌یی تحت‌عنوان "ایزولاسیون و ناآرامی واقعی مزاحم ایران است"، که توسط خبرنگار اعزامی این روزنامه، کریس هجز به تهران نوشته شده، می‌نویسد: «از عبدالله نوری وزیر کشور در حالی‌که در یک اتاق مجلل و با پرده‌یی توری و منظره‌یی از تمامی تهران نشسته بود، راجع به قتل ناراضیان ایرانی در خارج کشور سئوال شد. او کشته‌شدگان را محکوم کرد و نه زنده‌ها را. وزیر با اشاره به رهبران اپوزیسیون نظیر محمدحسین نقدی سفیر سابق ایران در ایتالیا که در رم با اسلحه به قتل رسید، سئوال کرد، آیا این‌گونه افراد تروریست هستند یا نه؟ و اگر کسانی علیه این‌گونه تروریستها دست به‌عمل بزنند، آیا آنها تروریست هستند؟ من فکر نمی‌کنم این‌طور باشد».


علت ترور محمدحسين نقدي در درون جمهوری اسلامی  
علت ترور محمدحسین نقدی در درون جمهوری اسلامی  


صراف معاونت بين‌المللي وزارت پست و تلگراف در تاريخ 1فروردين72 در يك صحبت خصوصي در مورد ترور محمدحسين نقدي مي‌گويد، با محمد غرضي (وزير پست و تلگراف رفسنجاني) در مورد اين ترور صحبت مي‌كردم، غرضي مي‌گفت: اين بابا (نقدي) در ايتاليا دبدبه و كبكبه راه انداخته بود و تقريباً‌داشت جاي آن كاظم (دكتر كاظم رجوي) را مي‌گرفت. به‌هر‌صورت اگر نقدي مؤثر نشده بود اين سرمايه‌گذاري برايش نمي‌شد. اين‌كه 35نفر از پارلمانترهاي ايتاليا خواهان قطع رابطه با ايران شدند، خودش نشان مي‌دهد كه نقدي چقدر در بين آنها تأثير داشته است».
صراف معاونت بین‌المللی وزارت پست و تلگراف در تاریخ 1فروردین72 در یک صحبت خصوصی در مورد ترور محمدحسین نقدی می‌گوید، با محمد غرضی (وزیر پست و تلگراف رفسنجانی) در مورد این ترور صحبت می‌کردم، غرضی می‌گفت: این بابا (نقدی) در ایتالیا دبدبه و کبکبه راه انداخته بود و تقریباً‌داشت جای آن کاظم (دکتر کاظم رجوی) را می‌گرفت. به‌هرصورت اگر نقدی مؤثر نشده بود این سرمایه‌گذاری برایش نمی‌شد. این‌که 35نفر از پارلمانترهای ایتالیا خواهان قطع رابطه با ایران شدند، خودش نشان می‌دهد که نقدی چقدر در بین آنها تأثیر داشته است».


موضع مقاومت ایران در رابطه با ترور محمدحسین نقدی
موضع مقاومت ایران در رابطه با ترور محمدحسین نقدی


تلگرام مسئول شوراي‌ملي مقاومت به رئيس جمهور و نخست‌وزير ايتاليا
تلگرام مسئول شورای‌ملی مقاومت به رئیس جمهور و نخست‌وزیر ایتالیا


ساعتي پيش ديكتاتوري مذهبي و تروريستي حاكم در ايران، آقاي محمد‌حسين نقدي، عضو شوراي‌ملي مقاومت ايران و نمايندهٌ شورا در ايتاليا، را در رم ترور نمود. آقاي نقدي در آخرين تماس خود به من اطلاع داد كه پليس ايتاليا، كه رسماْ مسئوليت حفظ جان او را بنا‌به تقاضاي مقاومت ايران عهده‌دار بود، بر‌اساس اطلاعات مشخص دربارهٌ توطئه‌هاي تروريستي رژيم خميني عليه جان او ابراز نگراني نموده است.
ساعتی پیش دیکتاتوری مذهبی و تروریستی حاکم در ایران، آقای محمدحسین نقدی، عضو شورای‌ملی مقاومت ایران و نمایندهٌ شورا در ایتالیا، را در رم ترور نمود. آقای نقدی در آخرین تماس خود به من اطلاع داد که پلیس ایتالیا، که رسماْ مسئولیت حفظ جان او را بنابه تقاضای مقاومت ایران عهده‌دار بود، براساس اطلاعات مشخص دربارهٌ توطئه‌های تروریستی رژیم خمینی علیه جان او ابراز نگرانی نموده است.


سه‌شنبه گذشته، 9مارس (18اسفند)، نيز آقاي نقدي به من اطلاع داد كه افسران پليس او را در همان روز مطلع نمودند كه وزارت كشور ايتاليا، بر‌اساس گزارشها و اطلاعات مشخص، از پليس خواسته است چگونگي حفاظت از نقدي را بررسي و در صورت لزوم آن‌را تقويت نمايد.
سه‌شنبه گذشته، 9مارس (18اسفند)، نیز آقای نقدی به من اطلاع داد که افسران پلیس او را در همان روز مطلع نمودند که وزارت کشور ایتالیا، براساس گزارشها و اطلاعات مشخص، از پلیس خواسته است چگونگی حفاظت از نقدی را بررسی و در صورت لزوم آن‌را تقویت نماید.


با كمال تأسف، به‌سبب ناكافي بودن مراقبتهاي امنيتي، اكنون نقدي - مبارز برجستهٌ مقامت و آزادي ايران كه بيش از يك دهه نمايندگي اين مقاومت را در كشور شما بر‌عهده داشت و از آن پيشتر نيز كاردار ايران در ايتاليا بود - به‌شهادت رسيده است. ديپلومات - تروريستها و تروريستهاي اعزام شده از سوي حكومت رفسنجاني و رژيم ملايان با وقاحت و شرارت فوق تصور، با پشت‌پا زدن به قوانين بين‌المللي و حق حاكميت ايتاليا و با سوء‌استفاده از امكانات و مصونيتهاي ديپلوماتيك، خون نقدي را در رم بر‌زمين ريختند.
با کمال تأسف، به‌سبب ناکافی بودن مراقبتهای امنیتی، اکنون نقدی - مبارز برجستهٌ مقامت و آزادی ایران که بیش از یک دهه نمایندگی این مقاومت را در کشور شما برعهده داشت و از آن پیشتر نیز کاردار ایران در ایتالیا بود - به‌شهادت رسیده است. دیپلومات - تروریستها و تروریستهای اعزام شده از سوی حکومت رفسنجانی و رژیم ملایان با وقاحت و شرارت فوق تصور، با پشت‌پا زدن به قوانین بین‌المللی و حق حاکمیت ایتالیا و با سوءاستفاده از امکانات و مصونیتهای دیپلوماتیک، خون نقدی را در رم برزمین ریختند.


از اين پيشتر، در آوريل90 نيز سفارت رژيم آخوندي در سوييس و نمايندگي آن در ژنو، ترور  پرفسور كاظم رجوي، نمايندهٌ شوراي‌ملي مقاومت ايران در سوييس، را تدارك ديده بود. از شما مي‌خواهم بلادرنگ مداخله نموده و همهٌ امكانات خود را براي دستگيري تروريستها و همدستانشان به‌كار گرفته و اجازه ندهيد جنايتكاران از دست عدالت بگريزند. مردم و مقاومت عادلانهٌ مردم ايران براي دموكراسي و صلح قوياً از دولت ايتاليا خواهان تعطيل لانه‌هاي ترور و جاسوسي رژيم خميني و محاكمه و مجازات دست‌اندركاران اين جنايت، به‌ويژه ديپلومات- تروريستهاي ملايان مي‌باشند.
از این پیشتر، در آوریل90 نیز سفارت رژیم آخوندی در سوییس و نمایندگی آن در ژنو، ترور  پرفسور کاظم رجوی، نمایندهٌ شورای‌ملی مقاومت ایران در سوییس، را تدارک دیده بود. از شما می‌خواهم بلادرنگ مداخله نموده و همهٌ امکانات خود را برای دستگیری تروریستها و همدستانشان به‌کار گرفته و اجازه ندهید جنایتکاران از دست عدالت بگریزند. مردم و مقاومت عادلانهٌ مردم ایران برای دموکراسی و صلح قویاً از دولت ایتالیا خواهان تعطیل لانه‌های ترور و جاسوسی رژیم خمینی و محاکمه و مجازات دست‌اندرکاران این جنایت، به‌ویژه دیپلومات- تروریستهای ملایان می‌باشند.


يادآوري مي‌كنم در 19نوامبر گذشته دولت ايتاليا طرح پيشنهادي نمايندگان پارلمان مبني بر شناسايي شوراي‌ملي مقاومت ايران را، كه ضميمهٌ لايحهٌ بودجهٌ كشورتان تقديم شده بود، به‌عنوان توصيه پذيرفت. اين طرح «دولت ايتاليا را متعهد مي‌سازد كه به‌هيج اقدامي كه كمك غير‌مستقيم به رژيم حاكم بر ايران تعبير مي‌شود، دست نزند» و علاوه بر اين «به‌طور مستقيم و نيز در تمام ارگانهاي بين‌المللي با هر‌نوع رفتار رژيم حاكم بر ايران آرامش منطقه را بر‌هم مي‌زند، مبارزه كند و براي تضمين دموكراسي و حقوق‌بشر در ايران اقدامات لازم را به‌عمل آورد».
یادآوری می‌کنم در 19نوامبر گذشته دولت ایتالیا طرح پیشنهادی نمایندگان پارلمان مبنی بر شناسایی شورای‌ملی مقاومت ایران را، که ضمیمهٌ لایحهٌ بودجهٌ کشورتان تقدیم شده بود، به‌عنوان توصیه پذیرفت. این طرح «دولت ایتالیا را متعهد می‌سازد که به‌هیج اقدامی که کمک غیرمستقیم به رژیم حاکم بر ایران تعبیر می‌شود، دست نزند» و علاوه بر این «به‌طور مستقیم و نیز در تمام ارگانهای بین‌المللی با هرنوع رفتار رژیم حاکم بر ایران آرامش منطقه را برهم می‌زند، مبارزه کند و برای تضمین دموکراسی و حقوق‌بشر در ایران اقدامات لازم را به‌عمل آورد».


آقاي نقدي كه براي اغلب سياسيون و اعضاي مجلس و احزاب سياسي كشورتان شخصيتي كاملاً شناخته شده بود، تصويب همين طرح، و قبل از آن بيانيهٌ 377تن نمايندگان پارلمان ايتاليا مبني بر محكوميت نقض گستردهٌ حقوق‌بشر و تروريسم ملايان در ايران و حمايت از مقاومت ايران (ژوئيه 92)، را پيگيري مي‌كرد و بنا‌براين آخوندها به‌شدت نسبت به او كينه داشتند.
آقای نقدی که برای اغلب سیاسیون و اعضای مجلس و احزاب سیاسی کشورتان شخصیتی کاملاً شناخته شده بود، تصویب همین طرح، و قبل از آن بیانیهٌ 377تن نمایندگان پارلمان ایتالیا مبنی بر محکومیت نقض گستردهٌ حقوق‌بشر و تروریسم ملایان در ایران و حمایت از مقاومت ایران (ژوئیه 92)، را پیگیری می‌کرد و بنابراین آخوندها به‌شدت نسبت به او کینه داشتند.


از آن‌جا كه ديكتاتوري تروريستي و مذهبي حاكم بر ايران نخستين نقض‌كنندهٌ حقوق‌بشر و صادر‌كنندهٌ تروريسم در دنياي امروز است و صلح و آرامش را نه فقط در داخل ايران و منطقه، بلكه با صدور وحشي‌ترين نوع بنيادگرايي و تروريسم در رم و نيويورك و ژنو و بمبئي و در سراسر جهان برهم مي‌زند، از مقامات ايتاليا مي‌خواهم در طرح موضوع تروريسم و صدور تروريسم و صدور ارتجاع و بنيادگرايي از سوي ملايان در شوراي امنيت، و ضرورت مجازات بين‌المللي رژيمي كه 18بار در كميسيون حقوق‌بشر و مجمع‌عمومي ملل‌متحد محكوم گرديده، اما با بي‌اعتنايي كامل به همهٌ قوانين بين‌المللي به جنايات خود ادامه مي‌دهد، با مقاومت ايران همگام شوند.  
از آن‌جا که دیکتاتوری تروریستی و مذهبی حاکم بر ایران نخستین نقض‌کنندهٌ حقوق‌بشر و صادرکنندهٌ تروریسم در دنیای امروز است و صلح و آرامش را نه فقط در داخل ایران و منطقه، بلکه با صدور وحشی‌ترین نوع بنیادگرایی و تروریسم در رم و نیویورک و ژنو و بمبئی و در سراسر جهان برهم می‌زند، از مقامات ایتالیا می‌خواهم در طرح موضوع تروریسم و صدور تروریسم و صدور ارتجاع و بنیادگرایی از سوی ملایان در شورای امنیت، و ضرورت مجازات بین‌المللی رژیمی که 18بار در کمیسیون حقوق‌بشر و مجمع‌عمومی ملل‌متحد محکوم گردیده، اما با بی‌اعتنایی کامل به همهٌ قوانین بین‌المللی به جنایات خود ادامه می‌دهد، با مقاومت ایران همگام شوند.  


در انتظار دستگيري و محاكمهٌ جنايتكاران و ديپلومات- تروريستها.
در انتظار دستگیری و محاکمهٌ جنایتکاران و دیپلومات- تروریستها.


با احترام -مسئول شوراي ملي مقاومت ايران مسعود رجوي
با احترام -مسئول شورای ملی مقاومت ایران مسعود رجوی


  25 اسفند 1371 (16 مارس 1992)
  25 اسفند 1371 (16 مارس 1992)


'''اقدام تروریستی با توپهاي غول‌پيكر 320ميليمتري عليه مقر اقامت مریم رجوی و دفتر مركزي مجاهدين در بغداد'''
'''اقدام تروریستی با توپهای غول‌پیکر 320میلیمتری علیه مقر اقامت مریم رجوی و دفتر مرکزی مجاهدین در بغداد'''


مجاهدین معتقدند بعداز اعلام رياست جمهوري خانم مريم رجوي در 30مهر72 از طرف شورای ملی مقاومت ایران و اقامت ايشان در فرانسه، جمهوری اسلامی تلاش کرد به‌هر قيمت يا فرانسه را مجبور كند، از مریم رجوی بخواهد خاك اين كشور را ترك كند يا اين‌كه اقدامات تروريستي علیه او بکار گیرد. در همین رابطه منابع آگاه اظهار می‌دارند که از همان ابتدا، خامنه‌اي و رفسنجاني، فلاحيان و حجازي و سعيد امامي را مأمور تدوين طرحهاي جديد تروريستي و تهيهٌ مقدمات لازم براي اجراي آنها كردند. از اولین اقدامات جمهوری اسلامی، بازسازي شبكهٌ جاسوسي و تروريستي‌ در فرانسه بود. به‌همين منظور وزارت اطلاعات فردی به‌نام عاصمي را بدون اطلاع رسمي به مقامات فرانسوي به اين كشور فرستاد که در سفارت جمهوری اسلامی در پاريس مأمور بازسازي و فعال كردن سيستمهاي تروريستي و جاسوسي شد.
مجاهدین معتقدند بعداز اعلام ریاست جمهوری خانم مریم رجوی در 30مهر72 از طرف شورای ملی مقاومت ایران و اقامت ایشان در فرانسه، جمهوری اسلامی تلاش کرد به‌هر قیمت یا فرانسه را مجبور کند، از مریم رجوی بخواهد خاک این کشور را ترک کند یا این‌که اقدامات تروریستی علیه او بکار گیرد. در همین رابطه منابع آگاه اظهار می‌دارند که از همان ابتدا، خامنه‌ای و رفسنجانی، فلاحیان و حجازی و سعید امامی را مأمور تدوین طرحهای جدید تروریستی و تهیهٌ مقدمات لازم برای اجرای آنها کردند. از اولین اقدامات جمهوری اسلامی، بازسازی شبکهٌ جاسوسی و تروریستی در فرانسه بود. به‌همین منظور وزارت اطلاعات فردی به‌نام عاصمی را بدون اطلاع رسمی به مقامات فرانسوی به این کشور فرستاد که در سفارت جمهوری اسلامی در پاریس مأمور بازسازی و فعال کردن سیستمهای تروریستی و جاسوسی شد.


اعمال فشار سياسي و تهديد و ارعاب
اعمال فشار سیاسی و تهدید و ارعاب


همزمان جمهوری اسلامی تلاش نمود تا با به‌كار‌گرفتن اهرمهاي ديپلوماتيك و سياسي از جمله تهدید ، دولت فرانسه را متقاعد به اخراج مریم رجوی بکند. روزنامهٌ جمهوري 25آبان72 نوشت كه گروههاي دانشجويي كرد عراقي در فرانسه تهديد كردند كه در صورت عدم اخراج مريم رجوي از فرانسه ساكت نخواهند نشست و پاسخ جنايت منافقين را در فرانسه خواهند داد . منابع محاهدین می‌افزایند مأموران وزارت اطلاعات و جریانات وابسته به جمهوری اسلامی تحت عنوان خانوادهٌ شهدا، دانشجويان مسلمان، دانش‌آموزان و فرزندان شهدا! و عناوين مشابه ديگر به‌طور مستمر با سفارت فرانسه و دفتر هواپيمايي ايرفرانس در تهران تماس گرفته و به حضور خانم رجوي در فرانسه اعتراض مي‌كردند و سفير و مقامات فرانسوي در ايران را تهديد كرده و از جمله در تماسها مي‌گفتند:پدر سفير را در مي‌آوريم و تمام كارمندان فرانسه را خواهيم كشت. در اين جريان طومارهای زیادی از جمله طومارهاي «معلولين زنجان» يا «جانبازان شيراز» يا «دانش‌آموزان سنقر»، به سفارت فرانسه در تهران می‌رسید و رسانه‌هاي رسمي جمهوری اسلامی هم خبر آن را پخش مي‌كردند. بعداز اين‌ تهديدات ، ساعت13روز سه‌شنبه 18آبان72 وابستگاه به جمهوری اسلامی در حوالي سفارت فرانسه در تهران ، در خيابان نوفل‌لوشاتو، دست به تظاهرات زده و به‌داخل كوچهٌ رُم كه اقامتگاه سفير فرانسه در آن واقع شده رفتند و دو نارنجك از داخل كوچه به حياط اقامتگاه سفير فرانسه پرتاب كردند. در همين ساعت نارنجكي نيز به داخل دفتر ايرفرانس پرتاب شد كه بر‌اثر انفجار آن، يك خانم ايراني، كارمند ايرفرانس از ناحيهٌ پا مجروح شد. اما علیرغم اینها دولت فرانسه درخواست جمهوری اسلامی را نپذیرفت. با افزایش فعالیتهای مریم رجوی و افزایش دیدارها و گسترش آن جمهوری اسلامی به اقدامات تروریستی رو آورد.  
همزمان جمهوری اسلامی تلاش نمود تا با به‌کارگرفتن اهرمهای دیپلوماتیک و سیاسی از جمله تهدید ، دولت فرانسه را متقاعد به اخراج مریم رجوی بکند. روزنامهٌ جمهوری 25آبان72 نوشت که گروههای دانشجویی کرد عراقی در فرانسه تهدید کردند که در صورت عدم اخراج مریم رجوی از فرانسه ساکت نخواهند نشست و پاسخ جنایت منافقین را در فرانسه خواهند داد . منابع محاهدین می‌افزایند مأموران وزارت اطلاعات و جریانات وابسته به جمهوری اسلامی تحت عنوان خانوادهٌ شهدا، دانشجویان مسلمان، دانش‌آموزان و فرزندان شهدا! و عناوین مشابه دیگر به‌طور مستمر با سفارت فرانسه و دفتر هواپیمایی ایرفرانس در تهران تماس گرفته و به حضور خانم رجوی در فرانسه اعتراض می‌کردند و سفیر و مقامات فرانسوی در ایران را تهدید کرده و از جمله در تماسها می‌گفتند: پدر سفیر را در می‌آوریم و تمام کارمندان فرانسه را خواهیم کشت. در این جریان طومارهای زیادی از جمله طومارهای «معلولین زنجان» یا «جانبازان شیراز» یا «دانش‌آموزان سنقر»، به سفارت فرانسه در تهران می‌رسید و رسانه‌های رسمی جمهوری اسلامی هم خبر آن را پخش می‌کردند. بعداز این تهدیدات ، ساعت13روز سه‌شنبه 18آبان72 وابستگاه به جمهوری اسلامی در حوالی سفارت فرانسه در تهران ، در خیابان نوفل‌لوشاتو، دست به تظاهرات زده و به‌داخل کوچهٌ رُم که اقامتگاه سفیر فرانسه در آن واقع شده رفتند و دو نارنجک از داخل کوچه به حیاط اقامتگاه سفیر فرانسه پرتاب کردند. در همین ساعت نارنجکی نیز به داخل دفتر ایرفرانس پرتاب شد که براثر انفجار آن، یک خانم ایرانی، کارمند ایرفرانس از ناحیهٌ پا مجروح شد. اما علیرغم اینها دولت فرانسه درخواست جمهوری اسلامی را نپذیرفت. با افزایش فعالیتهای مریم رجوی و افزایش دیدارها و گسترش آن جمهوری اسلامی به اقدامات تروریستی رو آورد.  


طرح تروريستي در دورتموند آلمان
طرح تروریستی در دورتموند آلمان


يكي از طرحهاي وزارت اطلاعات براي زماني در‌نظر گرفته شده بود كه قرار بود مریم رجوی در اجتماع ایرانیان در دورتموند آلمان سخنراني كند. اين طرح قبل از اين‌كه وارد مراحل اجرايي بشود، لو رفت و دو ديپلومات‌ جمهوری اسلامی به‌نامهاي علي اصولي و جلال عباسي به‌خاطر دخالتشان در اين طرح از آلمان اخراج شدند. بعد از شكست این طرح ، شوراي عالي امنيت جمهوری اسلامی در اوايل تير74 با حضور اعضاي ثابت و با شركت سعيد امامي و احمد وحيدي (فرمانده وقت نيروي قدس) تشكيل جلسه داد. در اين جلسه مطرح شد كه هر چند ما تاكنون توانسته‌ايم ضربات زيادي به مجاهدين در خارج از كشور بزنيم، اما در زدن «ضربه به رأس» ناموفق بوده‌ايم. نه در پاريس و نه در بغداد و نه در قرارگاههاي مختلف مجاهدين نتوانسته‌ايم ضربهٌ كيفي به بالاي دستگاه آنها بزنيم.<ref>بنا به منابع مجاهدین وزارت اطلاعات طي گزارشي مقر خانم رجوي در اور‌سور‌اواز را يك دژ تسخير‌ناپذير توصيف كرد كه در مدت 1.5سال اقامت مريم رجوي نتوانسته‌اند هيچ شكافي براي نفوذ به آن پيدا كنند و امكان استفاده از عوامل نفوذي نيز ندارند. امكان استفاده از ماشين انفجاري شبيه به آن‌چه در بيروت به‌كار بردند، نيز به‌دليل موانع فيزيكي و هشياري نگهبانان اقامتگاه مؤثر نخواهد بود.</ref> در اين جلسه پيشنهاد ساخت و به‌كارگيري سلاحي شد كه هم بتواند از فاصلهٌ دور به‌مقر مورد‌نظر شليك كند، هم اين‌كه قدرت تخريب آن زياد باشد و هم اين‌كه ابعاد آن طوري باشد كه در شهر قابل حمل و نقل و استفاده باشد. طرح ساخت چنين سلاحي از مدتي قبل در دستور كار قرار گرفته بود.  
یکی از طرحهای وزارت اطلاعات برای زمانی درنظر گرفته شده بود که قرار بود مریم رجوی در اجتماع ایرانیان در دورتموند آلمان سخنرانی کند. این طرح قبل از این‌که وارد مراحل اجرایی بشود، لو رفت و دو دیپلومات جمهوری اسلامی به‌نامهای علی اصولی و جلال عباسی به‌خاطر دخالتشان در این طرح از آلمان اخراج شدند. بعد از شکست این طرح ، شورای عالی امنیت جمهوری اسلامی در اوایل تیر74 با حضور اعضای ثابت و با شرکت سعید امامی و احمد وحیدی (فرمانده وقت نیروی قدس) تشکیل جلسه داد. در این جلسه مطرح شد که هر چند ما تاکنون توانسته‌ایم ضربات زیادی به مجاهدین در خارج از کشور بزنیم، اما در زدن «ضربه به رأس» ناموفق بوده‌ایم. نه در پاریس و نه در بغداد و نه در قرارگاههای مختلف مجاهدین نتوانسته‌ایم ضربهٌ کیفی به بالای دستگاه آنها بزنیم.<ref>بنا به منابع مجاهدین وزارت اطلاعات طی گزارشی مقر خانم رجوی در اورسوراواز را یک دژ تسخیرناپذیر توصیف کرد که در مدت 1.5سال اقامت مریم رجوی نتوانسته‌اند هیچ شکافی برای نفوذ به آن پیدا کنند و امکان استفاده از عوامل نفوذی نیز ندارند. امکان استفاده از ماشین انفجاری شبیه به آن‌چه در بیروت به‌کار بردند، نیز به‌دلیل موانع فیزیکی و هشیاری نگهبانان اقامتگاه مؤثر نخواهد بود.</ref> در این جلسه پیشنهاد ساخت و به‌کارگیری سلاحی شد که هم بتواند از فاصلهٌ دور به‌مقر موردنظر شلیک کند، هم این‌که قدرت تخریب آن زیاد باشد و هم این‌که ابعاد آن طوری باشد که در شهر قابل حمل و نقل و استفاده باشد. طرح ساخت چنین سلاحی از مدتی قبل در دستور کار قرار گرفته بود.  


 توپ غول‌پيكر 320ميليمتري به‌نام موشك تاشو
 توپ غول‌پیکر 320میلیمتری به‌نام موشک تاشو


وزارت اطلاعات در سال73، ساخت يك سلاح منحني‌زن كه بتواند با فاصله از هدف و با استفاده از زيرساخت ثابت يا متحرك شليك كند و گلولهٌ آن در بالاي هدف با قدرت تخريبي بالا منفجر شود را به «گروه جنك‌افزار حديد» در صنايع دفاع كه سلاحهاي ويژهٌ تروريستي جمهوری اسلامی توسط آن ساخته مي‌شود، داد. اين موشك كه رژيم به‌آن موشك تاشو 320ميليمتري مي‌گويد توسط فردی به‌نام افراشته و زير نظر سرتيپ نجار مدير گروه جنگ‌افزار حديد طراحي شد. طراحي آن 4ماه به‌طول انجاميد و 20فروند آن در طول يك‌سال ساخته و در پاييز سال74 به وزارت اطلاعات تحويل داده شد.  
وزارت اطلاعات در سال73، ساخت یک سلاح منحنی‌زن که بتواند با فاصله از هدف و با استفاده از زیرساخت ثابت یا متحرک شلیک کند و گلولهٌ آن در بالای هدف با قدرت تخریبی بالا منفجر شود را به «گروه جنک‌افزار حدید» در صنایع دفاع که سلاحهای ویژهٌ تروریستی جمهوری اسلامی توسط آن ساخته می‌شود، داد. این موشک که رژیم به‌آن موشک تاشو 320میلیمتری می‌گوید توسط فردی به‌نام افراشته و زیر نظر سرتیپ نجار مدیر گروه جنگ‌افزار حدید طراحی شد. طراحی آن 4ماه به‌طول انجامید و 20فروند آن در طول یک‌سال ساخته و در پاییز سال74 به وزارت اطلاعات تحویل داده شد.  


به‌كارگيري توپ 320ميليمتري در بغداد
به‌کارگیری توپ 320میلیمتری در بغداد


هم‌زمان با ساخت اين سلاح، وزارت اطلاعات از طريق عناصرش در بغداد اقدام به تهيهٌ خانه‌يي براي استقرار آن كرد. به‌همين منظور وزارت اطلاعات در مرداد74 یک فرد به‌نام حميد خنجر ساعدي را با نام مستعار حميد خلاف كه به‌مدت 8سال با وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران همكاري داشت، براي تهيهٌ خانه مناسب در اطراف دفتر مركزي مجاهدين در بغداد به‌عراق اعزام كرد. در بدو ورود به عراق  وي برادرش حسن و پسر عمويش رضا را نيز به استخدام شبكهٌ وزارت اطلاعات در‌آورد و به‌كمك آنها دو مغازهٌ فتوكپي و خياطي در اطراف دفتر مركزي مجاهدين در ميدان اندلس تهيه كرد. وي خانه‌يي به‌مبلغ 14ميليون دينار در همين محل خريداري كرد. حميد خلاف متعاقباً براي ارائهٌ گزارش از پيشرفت كار و يادگيري به‌كارگيري توپ 320ميليمتري به تهران احضار شد. در شوراي عالي امنيت طرح وزارت اطلاعات براي استفاده از توپ 320ميليمتري عليه دفتر مركزي مجاهدين در بغداد تصويب شد. ارزيابي وزارت اطلاعات اين بود كه در ماه مبارك رمضان (بهمن سال74) محتمل است كه مسعود رجوی جلساتي با مجاهدين در اين دفتر داشته باشد و از همين رو خود را براي عمليات در اين ماه آماده مي‌كرد.  
هم‌زمان با ساخت این سلاح، وزارت اطلاعات از طریق عناصرش در بغداد اقدام به تهیهٌ خانه‌یی برای استقرار آن کرد. به‌همین منظور وزارت اطلاعات در مرداد74 یک فرد به‌نام حمید خنجر ساعدی را با نام مستعار حمید خلاف که به‌مدت 8سال با وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران همکاری داشت، برای تهیهٌ خانه مناسب در اطراف دفتر مرکزی مجاهدین در بغداد به‌عراق اعزام کرد. در بدو ورود به عراق  وی برادرش حسن و پسر عمویش رضا را نیز به استخدام شبکهٌ وزارت اطلاعات درآورد و به‌کمک آنها دو مغازهٌ فتوکپی و خیاطی در اطراف دفتر مرکزی مجاهدین در میدان اندلس تهیه کرد. وی خانه‌یی به‌مبلغ 14میلیون دینار در همین محل خریداری کرد. حمید خلاف متعاقباً برای ارائهٌ گزارش از پیشرفت کار و یادگیری به‌کارگیری توپ 320میلیمتری به تهران احضار شد. در شورای عالی امنیت طرح وزارت اطلاعات برای استفاده از توپ 320میلیمتری علیه دفتر مرکزی مجاهدین در بغداد تصویب شد. ارزیابی وزارت اطلاعات این بود که در ماه مبارک رمضان (بهمن سال74) محتمل است که مسعود رجوی جلساتی با مجاهدین در این دفتر داشته باشد و از همین رو خود را برای عملیات در این ماه آماده می‌کرد.  


انتقال سلاح به بغداد
انتقال سلاح به بغداد


طبق طرح وزارت اطلاعات، قطعات مختلف اين توپ با وانت‌‌بارهاي مخصوص حمل سبزيجات از طريق هورالهويزه در استان ميسان عراق از مرز عبور داده شد. اين قطعات در خانه‌يي كه در آندلس بغداد خريداري شده بود، در داخل كانال كولر جاسازي شد. براي دقت شليك تروريستها سكوي پرتاب ثابت در خانه ساختند تا سلاح مزبور را روي آن سوار كنند. در آخرين مرحله نيز قرار بود كه گلوله‌هاي اين موشك به بغداد منتقل شود.  
طبق طرح وزارت اطلاعات، قطعات مختلف این توپ با وانت‌بارهای مخصوص حمل سبزیجات از طریق هورالهویزه در استان میسان عراق از مرز عبور داده شد. این قطعات در خانه‌یی که در آندلس بغداد خریداری شده بود، در داخل کانال کولر جاسازی شد. برای دقت شلیک تروریستها سکوی پرتاب ثابت در خانه ساختند تا سلاح مزبور را روی آن سوار کنند. در آخرین مرحله نیز قرار بود که گلوله‌های این موشک به بغداد منتقل شود.  


فرماندهي عمليات
فرماندهی عملیات


فرماندهي اين عمليات را سعيد امامي در تهران به‌عهده داشت. كارهاي تداركاتي و حل و فصل مسائل اجرايي به‌عهدهٌ سه عامل وزارت اطلاعات به‌نامهاي مهدوي، رباني و احمدي بود. در عراق دبير دوم سفارت جمهوری اسلامی به‌نام نادر ياراحمدي مسئوليت هدايت شبكهٌ تروريستي در بغداد و  هماهنگي با سعيد امامي در تهران و حل و فصل مسائل دست اندرکاران در عراق را به‌عهده داشت. نفرات عراقی استخدامي وزارت اطلاعات به‌نامهاي كاظم جابر نجفي با نام مستعار ابو تيسر و هدا كربلايي و مهاجر مسائل پشتييباني اين طرح را در بغداد تحت مسئوليت نادر ياراحمدي دنبال مي‌كردند.
فرماندهی این عملیات را سعید امامی در تهران به‌عهده داشت. کارهای تدارکاتی و حل و فصل مسائل اجرایی به‌عهدهٌ سه عامل وزارت اطلاعات به‌نامهای مهدوی، ربانی و احمدی بود. در عراق دبیر دوم سفارت جمهوری اسلامی به‌نام نادر یاراحمدی مسئولیت هدایت شبکهٌ تروریستی در بغداد و  هماهنگی با سعید امامی در تهران و حل و فصل مسائل دست اندرکاران در عراق را به‌عهده داشت. نفرات عراقی استخدامی وزارت اطلاعات به‌نامهای کاظم جابر نجفی با نام مستعار ابو تیسر و هدا کربلایی و مهاجر مسائل پشتییبانی این طرح را در بغداد تحت مسئولیت نادر یاراحمدی دنبال می‌کردند.


طرحهاي مكمل
طرحهای مکمل


تروريستها قصد داشتند بلافاصله پس از شليك توپ مورد‌نظر، يك خودرو بمبگذاري شده را نيز به‌هنگام تجمع مجاهدين، با استفاده از دستگاه كنترل از راه دور، منفجر كنند. ‌اين خودرو با استفاده از خرجهاي استاندارد جهت‌دار بمبگذاري شده بود و مي‌توانست از فاصلهٌ دور موج انفجاري خود را به‌سمت هدف هدايت نمايدماشين انفجاري مورد نظر يك خودرو برازيلي سفيد متعلق به عامل وزارت اطلاعات در بغداد به‌نام رضا اميري بود كه در اين شبكهٌ ترور فعاليت داشت. تروريستهاي جمهوری اسلامی قصد داشتند همزمان با استفاده از يك دستگاه وانت‌بار نيز كه پشت آن سكوي پرتاب موشكهاي 107ميليمتري نصب شده بود، ساختمان دفتر مجاهدين در بغداد را هدف قرار دهند و درصدد بودند تا اين خودرو را در نزديكي ساختمان پارك كرده و با استفاده از مدارهاي زمانبندي شده، موشكها را به‌سمت ساختمان شليك نمايند.‌اين شبكه نيز تحت فرماندهي و كنترل «ديپلومات»هاي ‌سفارت جمهوری اسلامی در بغداد قرار داشت.
تروریستها قصد داشتند بلافاصله پس از شلیک توپ موردنظر، یک خودرو بمبگذاری شده را نیز به‌هنگام تجمع مجاهدین، با استفاده از دستگاه کنترل از راه دور، منفجر کنند. این خودرو با استفاده از خرجهای استاندارد جهت‌دار بمبگذاری شده بود و می‌توانست از فاصلهٌ دور موج انفجاری خود را به‌سمت هدف هدایت نمایدماشین انفجاری مورد نظر یک خودرو برازیلی سفید متعلق به عامل وزارت اطلاعات در بغداد به‌نام رضا امیری بود که در این شبکهٌ ترور فعالیت داشت. تروریستهای جمهوری اسلامی قصد داشتند همزمان با استفاده از یک دستگاه وانت‌بار نیز که پشت آن سکوی پرتاب موشکهای 107میلیمتری نصب شده بود، ساختمان دفتر مجاهدین در بغداد را هدف قرار دهند و درصدد بودند تا این خودرو را در نزدیکی ساختمان پارک کرده و با استفاده از مدارهای زمانبندی شده، موشکها را به‌سمت ساختمان شلیک نمایند.این شبکه نیز تحت فرماندهی و کنترل «دیپلومات»های سفارت جمهوری اسلامی در بغداد قرار داشت.


شبكهٌ عمليات تروريستي موشك 320ميليمتري
شبکهٌ عملیات تروریستی موشک 320میلیمتری


حميد خلاف همراه برادرش حسن و پسر عمويش رضا، مسئول تأمين امكانات اين عمليات تروريستي بودند. تيم عمليات از 5تروريست تشكيل شده بود كه انتقال و نصب سلاح در محل و اجراي عمليات را به‌عهده داشتند. اعضاي تيم ترور مستقيماً ‌توسط فرماندهي عمليات در تهران توجيه شدند. مسير تردد عاملان به ايران از هورهاي جنوب عراق بود و در بغداد نادر ياراحمدي عمليات را زير‌نظر داشت. نادر ياراحمدي شخصاً براي شناسايي به منطقهٌ آندلس بغداد و مغازهٌ فتوكپي‌ كه حميد خلاف تهيه كرده بود، تردد داشت.
حمید خلاف همراه برادرش حسن و پسر عمویش رضا، مسئول تأمین امکانات این عملیات تروریستی بودند. تیم عملیات از 5تروریست تشکیل شده بود که انتقال و نصب سلاح در محل و اجرای عملیات را به‌عهده داشتند. اعضای تیم ترور مستقیماً توسط فرماندهی عملیات در تهران توجیه شدند. مسیر تردد عاملان به ایران از هورهای جنوب عراق بود و در بغداد نادر یاراحمدی عملیات را زیرنظر داشت. نادر یاراحمدی شخصاً برای شناسایی به منطقهٌ آندلس بغداد و مغازهٌ فتوکپی که حمید خلاف تهیه کرده بود، تردد داشت.


آموزش تروریستها  
آموزش تروریستها  


نفرات اين شبكهٌ تروريستي در پادگان علي‌آباد قم آموزش ديدند. پادگان علي‌آباد قم وابسته به تيپ 23نوهد ارتش است كه وزارت اطلاعات در قسمت انتهايي آن منطقه‌يي را با خاكريز و سيم‌خاردار براي آموزش تروريستها اختصاص داده است. تروریستها علاوه بر آموزش كار با توپهاي 320ميليمتري، دوره‌هايي نيز  دربارهٌ شيوهٌ برقراري ارتباط در عراق، اجراي قرار خياباني، استفاده از تاكسي، آموزش سلاحهاي مختلف و آموزش خاص انفجاري، گذراندند.  
نفرات این شبکهٌ تروریستی در پادگان علی‌آباد قم آموزش دیدند. پادگان علی‌آباد قم وابسته به تیپ 23نوهد ارتش است که وزارت اطلاعات در قسمت انتهایی آن منطقه‌یی را با خاکریز و سیم‌خاردار برای آموزش تروریستها اختصاص داده است. تروریستها علاوه بر آموزش کار با توپهای 320میلیمتری، دوره‌هایی نیز  دربارهٌ شیوهٌ برقراری ارتباط در عراق، اجرای قرار خیابانی، استفاده از تاکسی، آموزش سلاحهای مختلف و آموزش خاص انفجاری، گذراندند.  


لو‌رفتن شبكه و دستگير شدن تروریستها
لورفتن شبکه و دستگیر شدن تروریستها


در 16بهمن سال74 شبكهٌ تروریستها در حالي‌كه در جريان آماده‌سازيهاي نهايي بودند، لو رفت. به‌هنگام دستگيري تروریستها با مأموران عراق درگير شدند. در جريان درگيري حسن كشته و حميد دستگير شد. سپس خودرو سفيد‌رنگ برزيلي هم كه به‌عنوان ماشين انفجاري آماده كرده بودند كشف شد. همهٌ آماده‌سازيها انجام شده بود ولي هنوز گلولهٌ اين سلاح از تهران به بغداد نرسيده بود.
در 16بهمن سال74 شبکهٌ تروریستها در حالی‌که در جریان آماده‌سازیهای نهایی بودند، لو رفت. به‌هنگام دستگیری تروریستها با مأموران عراق درگیر شدند. در جریان درگیری حسن کشته و حمید دستگیر شد. سپس خودرو سفیدرنگ برزیلی هم که به‌عنوان ماشین انفجاری آماده کرده بودند کشف شد. همهٌ آماده‌سازیها انجام شده بود ولی هنوز گلولهٌ این سلاح از تهران به بغداد نرسیده بود.


مشخصات سلاح كشف شده
مشخصات سلاح کشف شده


مشخصات سلاحي كه در بغداد كشف شد به‌شرح زير است:
مشخصات سلاحی که در بغداد کشف شد به‌شرح زیر است:


1- لولهٌ خمپاره شامل سه قطعه به‌علاوه ده‌پيچ نمره12 براي اتصال قطعهٌ دوم و سوم و يك آچار آلن.  
1- لولهٌ خمپاره شامل سه قطعه به‌علاوه ده‌پیچ نمره12 برای اتصال قطعهٌ دوم و سوم و یک آچار آلن.  


قسمت بالايي لوله به‌طول 80/5 سانتيمتر، - ضخامت لوله 14ميليمتر، كاليبر 320م م، وزن 98/5كيلوگرم.  
قسمت بالایی لوله به‌طول 80/5 سانتیمتر، - ضخامت لوله 14میلیمتر، کالیبر 320م م، وزن 98/5کیلوگرم.  


 قسمت مياني به‌طول 69/5سانتي متر، - ضخامت و كاليبر مشابه بالا، وزن 86كيلوگرم  قسمت تحتاني طول 12سانتيمتر
 قسمت میانی به‌طول 69/5سانتی متر، - ضخامت و کالیبر مشابه بالا، وزن 86کیلوگرم  قسمت تحتانی طول 12سانتیمتر


- ضخامت كف 3سانتيمتر،
- ضخامت کف 3سانتیمتر،


طول قسمت رزوه‌شده 9سانتيمتر، وزن 26/5 كيلو
طول قسمت رزوه‌شده 9سانتیمتر، وزن 26/5 کیلو


2- چهار خرج استاندارد انفجاري هدايت‌شونده 15پوندی  
2- چهار خرج استاندارد انفجاری هدایت‌شونده 15پوندی  


3-پنج چاشني الكتريكي
3-پنج چاشنی الکتریکی


4-مقداري مواد خميري انفجاري از نوع RDX كه براي تثبيت چاشنی در خرجهاي استاندارد بکار می‌رود
4-مقداری مواد خمیری انفجاری از نوع RDX که برای تثبیت چاشنی در خرجهای استاندارد بکار می‌رود


5-سيم رابط اتصال چهار چاشنی به خرجهاي استاندارد كه به يك فيوز وصل بود
5-سیم رابط اتصال چهار چاشنی به خرجهای استاندارد که به یک فیوز وصل بود


علاوه بر توپ 320ميليمتري، سلاحهاي انفرادي نظير مسلسل و كلت و انواع كارتها و برگه‌هاي هويت و مقاديري اسكناس دلار، دو خودرو برازيلي و تاكسي كرونا از تروريستها به‌دست آمد.
علاوه بر توپ 320میلیمتری، سلاحهای انفرادی نظیر مسلسل و کلت و انواع کارتها و برگه‌های هویت و مقادیری اسکناس دلار، دو خودرو برازیلی و تاکسی کرونا از تروریستها به‌دست آمد.


براي سهولت در حمل و نقل و ايجاد پوشش مناسب براي انتقال اين سلاح به مقصد نهايي، آن‌را در سه قطعهٌ مجزا ساخته بودند. به‌نحوي كه در ظاهر مشابه لوله‌هاي قطور آب به‌نظر مي‌رسيد.  
برای سهولت در حمل و نقل و ایجاد پوشش مناسب برای انتقال این سلاح به مقصد نهایی، آن‌را در سه قطعهٌ مجزا ساخته بودند. به‌نحوی که در ظاهر مشابه لوله‌های قطور آب به‌نظر می‌رسید.  


محل تعبيهٌ اين توپ در 600متري دفتر مجاهدين در بغداد بود.
محل تعبیهٌ این توپ در 600متری دفتر مجاهدین در بغداد بود.


ارسال توپ 320ميليمتري به مقصد پاريس
ارسال توپ 320میلیمتری به مقصد پاریس


شوراي عالي امنيت رژيم در جلسهٌ 6آبان1374 به‌رياست رفسنجاني با اعضاي اصلي به‌علاوهٌ سعيد امامي و احمد وحيدي تشكيل شد، سعيد امامي در اين جلسه گزارشي از اتمام ساخت 20فروند موشك تاشو و خصوصيات آن داد. طرح كلي «ضربه به رأس» كه در تيرماه74 تصويب شده بود، دوباره مورد بازبيني قرار گرفت و به‌رغم اين‌كه براي اعضاي شوراي امنيت مشخص بود كه استفاده از چنين سلاحي در اروپا چه پيامدهاي ناگواري دارد، به‌خاطر ناتواني وزارت اطلاعات از اقدام مؤثر ديگر، تصويب كرد كه از موشك تاشو هم در بغداد و هم پاريس استفاده شود.
شورای عالی امنیت رژیم در جلسهٌ 6آبان1374 به‌ریاست رفسنجانی با اعضای اصلی به‌علاوهٌ سعید امامی و احمد وحیدی تشکیل شد، سعید امامی در این جلسه گزارشی از اتمام ساخت 20فروند موشک تاشو و خصوصیات آن داد. طرح کلی «ضربه به رأس» که در تیرماه74 تصویب شده بود، دوباره مورد بازبینی قرار گرفت و به‌رغم این‌که برای اعضای شورای امنیت مشخص بود که استفاده از چنین سلاحی در اروپا چه پیامدهای ناگواری دارد، به‌خاطر ناتوانی وزارت اطلاعات از اقدام مؤثر دیگر، تصویب کرد که از موشک تاشو هم در بغداد و هم پاریس استفاده شود.


ارسال توپ 320ميليمتري به بندر آنتورپ بلژيك
ارسال توپ 320میلیمتری به بندر آنتورپ بلژیک


در روز 23اسفند74 مأموران گمرگ بندر آنتورپ بلژيك به كانتينرهاي كشتي كلاهدوز كه مستقيماً‌ از بندرعباس آمده بود، مشكوك شدند. اين كشتي فقط يكي از كانتينرهاي خود را در بندر آنتورپ در سكوي369 پياده كرد. در اين كانتينر كه ظاهراً‌ از ترشي، زيتون و چيزهاي ديگر پر‌شده بود، يك قبضه توپ 320م.م. همراه با گلوله‌ جاسازي شده بود.
در روز 23اسفند74 مأموران گمرگ بندر آنتورپ بلژیک به کانتینرهای کشتی کلاهدوز که مستقیماً از بندرعباس آمده بود، مشکوک شدند. این کشتی فقط یکی از کانتینرهای خود را در بندر آنتورپ در سکوی369 پیاده کرد. در این کانتینر که ظاهراً از ترشی، زیتون و چیزهای دیگر پرشده بود، یک قبضه توپ 320م.م. همراه با گلوله جاسازی شده بود.


مأموران 3جعبهٌ چوبي كشف كردند كه پشت جعبه‌هايي بود كه به ظاهر جعبهٌ حمل‌و‌نقل سيرترشي و خيارشور بودند.
مأموران 3جعبهٌ چوبی کشف کردند که پشت جعبه‌هایی بود که به ظاهر جعبهٌ حمل‌ونقل سیرترشی و خیارشور بودند.


در جعبهٌ شمارهٌ1 بعداز كنار‌زدن وسايل بسته‌بندي، يك لولهٌ آهني پيدا شد كه در آن به‌جز ابزارهاي مختلف، مواد منفجره هم وجود داشت. در جعبهٌ شماره2 نيز بعد‌از كنار زدن وسايل بسته‌بندي شده، يك لولهٌ آهني ديگر يافتند.
در جعبهٌ شمارهٌ1 بعداز کنارزدن وسایل بسته‌بندی، یک لولهٌ آهنی پیدا شد که در آن به‌جز ابزارهای مختلف، مواد منفجره هم وجود داشت. در جعبهٌ شماره2 نیز بعداز کنار زدن وسایل بسته‌بندی شده، یک لولهٌ آهنی دیگر یافتند.


اين درحالي بود كه در بارنامه قيد شده بود:
این درحالی بود که در بارنامه قید شده بود:


 شمارهٌ كانتينر: CU288626  
 شمارهٌ کانتینر: CU288626  


بار: 1225كارتن سيرترشي و خيارشور
بار: 1225کارتن سیرترشی و خیارشور


صادركننده: جمهوري اسلامي ايران - كشتيراني
صادرکننده: جمهوری اسلامی ایران - کشتیرانی


بندر صادره: بندر‌عباس خليج‌فارس"
بندر صادره: بندرعباس خلیج‌فارس"


بندره مقصد: آنتورپ (Antwerpen)
بندره مقصد: آنتورپ (Antwerpen)


گيرنده: مغازهٌ پارسا -مونيخ - آلمان
گیرنده: مغازهٌ پارسا -مونیخ - آلمان


كشتي: كلاهدوز
کشتی: کلاهدوز


موضعگيري سفير رژيم در بن
موضعگیری سفیر رژیم در بن


روزنامهٌ فرانكفورت آلگمانيه در 4ارديبشهت75 گزارشي در مورد اين سلاح داد و نوشت: «در روز 14مارس حين بازرسي كشتي ايراني «ايران - كلاهدوز» سلاحي با 250كيلوگرم مواد منفجره با شتاب بالا و مكانيسم چاشني تأخيري كه در سه‌جعبه به آدرس يك ايراني ساكن مونيخ بارگيري شده بود، كشف گرديد. در تحقيقات پليس مشخص شد كه از آدرس مجيد‌مجيد‌زاده گيرندهٌ محموله به‌عنوان رد گم‌كردن استفاده شده‌است...» حسين موسويان سفير رژيم در آلمان در پاسخ به مقالهٌ روزنامه، نامه‌يي براي فرانكفورتر آلگماينه فرستاد كه در آن آمده است:«گفته شده كه در بندر آنتورپ يك سلاح پيدا شده است... آن‌طور كه ادعا گرديده سلاح كشف شده خيلي سنگين نبوده. ... مقامات آلماني بايستي پيشنهاد ما را در مورد روشن شدن اين موضوع بپذيرند ... سازمان امنيت اين كشورها مي‌خواهند هم‌آوا با سازمان مجاهدين روابط آلمان و ايران را در همهٌ زمينه‌ها مخدوش كنند و حالا با رد و بدل كردن اطلاعات براي نيل به اين مقصود تلاش مي‌كنند...»
روزنامهٌ فرانکفورت آلگمانیه در 4اردیبشهت75 گزارشی در مورد این سلاح داد و نوشت: «در روز 14مارس حین بازرسی کشتی ایرانی «ایران - کلاهدوز» سلاحی با 250کیلوگرم مواد منفجره با شتاب بالا و مکانیسم چاشنی تأخیری که در سه‌جعبه به آدرس یک ایرانی ساکن مونیخ بارگیری شده بود، کشف گردید. در تحقیقات پلیس مشخص شد که از آدرس مجیدمجیدزاده گیرندهٌ محموله به‌عنوان رد گم‌کردن استفاده شده‌است...» حسین موسویان سفیر رژیم در آلمان در پاسخ به مقالهٌ روزنامه، نامه‌یی برای فرانکفورتر آلگماینه فرستاد که در آن آمده است: «گفته شده که در بندر آنتورپ یک سلاح پیدا شده است... آن‌طور که ادعا گردیده سلاح کشف شده خیلی سنگین نبوده. ... مقامات آلمانی بایستی پیشنهاد ما را در مورد روشن شدن این موضوع بپذیرند ... سازمان امنیت این کشورها می‌خواهند هم‌آوا با سازمان مجاهدین روابط آلمان و ایران را در همهٌ زمینه‌ها مخدوش کنند و حالا با رد و بدل کردن اطلاعات برای نیل به این مقصود تلاش می‌کنند...»


جزئيات ارسال محموله
جزئیات ارسال محموله


فرستندهٌ محموله شركت صنايع غذايي جيرفت از شركتهاي پوششي وزارت اطلاعات به‌رياست پاسدار حاج احمد شجاعي بود
فرستندهٌ محموله شرکت صنایع غذایی جیرفت از شرکتهای پوششی وزارت اطلاعات به‌ریاست پاسدار حاج احمد شجاعی بود


محموله در دو نوبت به كشتي كلاهدوز تحويل داده شد. نوبت اول در تاريخ 14بهمن74 و محمولهٌ دوم (كه شامل سلاح بود) در 4اسفند74 در بندر‌عباس تحويل حسين دانشمند، نمايندهٌ شركت حمل واردات شد. حسين دانشمند اين دو‌محموله را در يك كانتينر روز 5اسفند74 تحويل كشتي كلاهدوز داد و همان روز كشتي به سمت هامبورك حركت كرد.
محموله در دو نوبت به کشتی کلاهدوز تحویل داده شد. نوبت اول در تاریخ 14بهمن74 و محمولهٌ دوم (که شامل سلاح بود) در 4اسفند74 در بندرعباس تحویل حسین دانشمند، نمایندهٌ شرکت حمل واردات شد. حسین دانشمند این دومحموله را در یک کانتینر روز 5اسفند74 تحویل کشتی کلاهدوز داد و همان روز کشتی به سمت هامبورک حرکت کرد.


محموله شامل 725كارتن خيارشور و 500 كارتن سيرترشي بود. اولين محموله به شمارهٌ سند گمرگي 604195 در تاريخ 5دي74 به‌نام بازرگاني محمد خرسندي به آدرس، كرمان - خيابان سرباز - مقابل خيابان آبشار ثبت شده و محمولهٌ دوم به‌شمارهٌ سند گمرگي604410 در تاريخ 14بهمن74 به‌نام شركت ريسندگي سعيد، واقع در جادهٌ قم - دليجان ثبت شده بود. كارهاي گمرگي محموله توسط بازرگاني صادق به‌شمارهٌ305224 انجام پذيرفته و بار به‌نام شركت پارسا لادن در مونيخ  به‌شماره تلفن 089593536 ارسال شده است.
محموله شامل 725کارتن خیارشور و 500 کارتن سیرترشی بود. اولین محموله به شمارهٌ سند گمرگی 604195 در تاریخ 5دی74 به‌نام بازرگانی محمد خرسندی به آدرس، کرمان - خیابان سرباز - مقابل خیابان آبشار ثبت شده و محمولهٌ دوم به‌شمارهٌ سند گمرگی604410 در تاریخ 14بهمن74 به‌نام شرکت ریسندگی سعید، واقع در جادهٌ قم - دلیجان ثبت شده بود. کارهای گمرگی محموله توسط بازرگانی صادق به‌شمارهٌ305224 انجام پذیرفته و بار به‌نام شرکت پارسا لادن در مونیخ  به‌شماره تلفن 089593536 ارسال شده است.


بازرگاني محمد خرسندي و ريسندگي سعيد كه بار به‌نام آنها ثبت شده از اين محموله هيچ اطلاعي نداشتند و ظاهراً وزارت اطلاعات از نام آنها استفاده كرده بود.
بازرگانی محمد خرسندی و ریسندگی سعید که بار به‌نام آنها ثبت شده از این محموله هیچ اطلاعی نداشتند و ظاهراً وزارت اطلاعات از نام آنها استفاده کرده بود.


يك مأمور وزارت اطلاعات به‌نام ابراهيمي قرار بود كه بار را از بندر‌آنتورپ بلژيك تحويل بگيرد و با كاميون به فرانسه ببرد، بعداز اين‌كه بار در بندر توقيف شد، ابراهيمي متواري شد.
یک مأمور وزارت اطلاعات به‌نام ابراهیمی قرار بود که بار را از بندرآنتورپ بلژیک تحویل بگیرد و با کامیون به فرانسه ببرد، بعداز این‌که بار در بندر توقیف شد، ابراهیمی متواری شد.


رئيس شركت صنايع غذايي جيرفت پاسدار حاج‌احمد شجاعي كه از كادرهاي سپاه پاسداران مي‌باشد، به اتفاق اويسي و كريمي كه آنها نيز از عناصر سپاه بودند، مسئوليت رساندن سلاح و تجهيزات را از ايران به هامبورگ بر‌عهده داشتند.
رئیس شرکت صنایع غذایی جیرفت پاسدار حاج‌احمد شجاعی که از کادرهای سپاه پاسداران می‌باشد، به اتفاق اویسی و کریمی که آنها نیز از عناصر سپاه بودند، مسئولیت رساندن سلاح و تجهیزات را از ایران به هامبورگ برعهده داشتند.


قطعات كشف‌شدهٌ سلاح  
قطعات کشف‌شدهٌ سلاح  


مجموعاً سلاحها و تجهيزات در سه جعبه قرار داشت. جعبهٌ شمارهٌ1 شامل يك لولهٌ آهني كه در آن قطعات انفجاري و غير‌انفجاري را قرار داده بودند. در جعبهٌ ديگر قطعات انفجاري، شامل 2عدد چاشني غيرالكتريكي كه هر دو با يك لولهٌ مسي كوچك به‌طور غير‌استاندارد چسبانده شده بودند، و پر از مواد منفجرهٌ نرم سفيد‌رنگ بود. هم‌چنين يك بسته شبيه به سوسيس كه دور آن با چسب كرم‌رنگ پيچيده شده بود و دو سيم برق سفيد رنگ از داخل آن بيرون آمده بود و ته آنها نيز با چسب سبز ايزوله شده بود. طول اين بسته حدود 230ميليمتر، عرض 70ميليمتر و طول سيمهاي سفيد آن حدود 1260ميليمتر بود.
مجموعاً سلاحها و تجهیزات در سه جعبه قرار داشت. جعبهٌ شمارهٌ1 شامل یک لولهٌ آهنی که در آن قطعات انفجاری و غیرانفجاری را قرار داده بودند. در جعبهٌ دیگر قطعات انفجاری، شامل 2عدد چاشنی غیرالکتریکی که هر دو با یک لولهٌ مسی کوچک به‌طور غیراستاندارد چسبانده شده بودند، و پر از مواد منفجرهٌ نرم سفیدرنگ بود. هم‌چنین یک بسته شبیه به سوسیس که دور آن با چسب کرم‌رنگ پیچیده شده بود و دو سیم برق سفید رنگ از داخل آن بیرون آمده بود و ته آنها نیز با چسب سبز ایزوله شده بود. طول این بسته حدود 230میلیمتر، عرض 70میلیمتر و طول سیمهای سفید آن حدود 1260میلیمتر بود.


جعبهٌ شماره2 شامل قطعاتي از گلوله بود كه در يك لايهٌ غليظ گريس و در يك پلاستيك پوشيده شده بود.
جعبهٌ شماره2 شامل قطعاتی از گلوله بود که در یک لایهٌ غلیظ گریس و در یک پلاستیک پوشیده شده بود.


جعبهٌ شماره3 نيز شامل يكي از قطعات بدنهٌ موشك و لوازم و بستهاي مورد نياز براي نصب آن بود.
جعبهٌ شماره3 نیز شامل یکی از قطعات بدنهٌ موشک و لوازم و بستهای مورد نیاز برای نصب آن بود.


ارزيابي متخصصين اروپايي
ارزیابی متخصصین اروپایی


سخنگوي دادستاني بلژيك گفته بود: سلاح خمپاره‌يي است با برد 700متر كه گلوله‌هاي آن حاوي مواد انفجاري معادل 125كيلو تي.ان.تي است و شعاع تركش و امواج آن 650متر مي‌باشد. گلوله‌هاي خمپارهٌ كشف شده از نوع زماني است كه بالاي هدف منفجر مي‌شود.  
سخنگوی دادستانی بلژیک گفته بود: سلاح خمپاره‌یی است با برد 700متر که گلوله‌های آن حاوی مواد انفجاری معادل 125کیلو تی.ان.تی است و شعاع ترکش و امواج آن 650متر می‌باشد. گلوله‌های خمپارهٌ کشف شده از نوع زمانی است که بالای هدف منفجر می‌شود.  


 در نتيجهٌ انفجار، بدنهٌ موشك به تركشهاي زيادي تقسيم مي‌شود. اين تركشها با سرعت خيلي بالا از نقطهٌ انفجار پرتاب شده و دامنهٌ تركش آن 650متر است و افرادي كه در مسير اين تركشها قرار داشته باشند، كشته و يا شديداً زخمي مي‌شوند. اگر موشك در محيط شهري منفجر شود صدمات زيادي به ساختمانهاي اطراف وارد مي‌كند و مي‌تواند با خراب كردن خانه‌ها، اتصالات برقي، نشت لولهٌ گاز و… آتش سوزي و خطرات جدي بوجود بياورد.
 در نتیجهٌ انفجار، بدنهٌ موشک به ترکشهای زیادی تقسیم می‌شود. این ترکشها با سرعت خیلی بالا از نقطهٌ انفجار پرتاب شده و دامنهٌ ترکش آن 650متر است و افرادی که در مسیر این ترکشها قرار داشته باشند، کشته و یا شدیداً زخمی می‌شوند. اگر موشک در محیط شهری منفجر شود صدمات زیادی به ساختمانهای اطراف وارد می‌کند و می‌تواند با خراب کردن خانه‌ها، اتصالات برقی، نشت لولهٌ گاز و… آتش سوزی و خطرات جدی بوجود بیاورد.


جدول مشخصات سلاح كشف شده در بلژيك
جدول مشخصات سلاح کشف شده در بلژیک


كاليبر گلوله: حدود 318ميليمتر
کالیبر گلوله: حدود 318میلیمتر


طول (با كلاهك و سرپوش) :حدود 1440ميليمتر
طول (با کلاهک و سرپوش) :حدود 1440میلیمتر


طول قسمت گرد: حدود 1000ميليمتر
طول قسمت گرد: حدود 1000میلیمتر


بلندي مخروط (با شيارهاي پيچ): حدود 404ميليمتر
بلندی مخروط (با شیارهای پیچ): حدود 404میلیمتر


 وزن گلوله با پوستهٌ چدني آن: حدود 190كيلو گرم
 وزن گلوله با پوستهٌ چدنی آن: حدود 190کیلو گرم


ميزان مواد منفجره: حدود 11.45 كيلوگرم
میزان مواد منفجره: حدود 11.45 کیلوگرم


مواد منفجرهٌ نرم سفيدرنگ
مواد منفجرهٌ نرم سفیدرنگ


TNT: حدود 110كيلوگرم
TNT: حدود 110کیلوگرم


سيستم آتش: 2عدد چاشني غيرالكتريكي دستكاري شده
سیستم آتش: 2عدد چاشنی غیرالکتریکی دستکاری شده


اقرار رژيم
اقرار رژیم


در جريان قتلهاي زنجيره‌يي و بالا‌گرفتن مخاصمات دروني رژيم، بسياري از جنايات و ترورهاي رژيم از جمله ارسال اين موشكها به آلمان و بلژيك به‌زبان خودشان افشا شد.
در جریان قتلهای زنجیره‌یی و بالاگرفتن مخاصمات درونی رژیم، بسیاری از جنایات و ترورهای رژیم از جمله ارسال این موشکها به آلمان و بلژیک به‌زبان خودشان افشا شد.


روزنامهٌ خرداد در تاريخ 22شهريور78 در مقاله‌يي تحت عنوان «تفضلي، زندگي پربركت، قتل مشكوك» با اشاره به موشكهايي كه از طريق آلمان - بلژيك به اروپا وارد كردند مي‌نويسد: «البته آلمان در بدو ورود كشتي حامل اين موشكها در بندر هامبورگ، آن را توقيف كرد و با خويشتنداري قضيه را مخفي نگاه‌‌داشت و تنها دولت بن با اعزام نماينده‌يي عاليرتبه به ايران نزد رئيس‌جمهور وقت، خواستار توضيح تهران شده بود».
روزنامهٌ خرداد در تاریخ 22شهریور78 در مقاله‌یی تحت عنوان «تفضلی، زندگی پربرکت، قتل مشکوک» با اشاره به موشکهایی که از طریق آلمان - بلژیک به اروپا وارد کردند می‌نویسد: «البته آلمان در بدو ورود کشتی حامل این موشکها در بندر هامبورگ، آن را توقیف کرد و با خویشتنداری قضیه را مخفی نگاه‌داشت و تنها دولت بن با اعزام نماینده‌یی عالیرتبه به ایران نزد رئیس‌جمهور وقت، خواستار توضیح تهران شده بود».


علي ربيعي دبير اجرايي شوراي عالي امنيت و مشاور امنيتي خاتمي و از معاونان سابق وزارت اطلاعات و عضو كميتهٌ 3نفرهٌ بررسي قتلهاي زنجيره‌يي در مصاحبه با روزنامهٌ انتخاب در بارهٌ موشك كلاهدوز و انتقال آن به آلمان و بلژيك نوشت: «موشكي كه قرار بود به آلمان فرستاده شود و از مقر ناتو در بلژيك به‌دست آمد،‌ توسط همين باند سعيد امامي فرستاده شد ه بود».
علی ربیعی دبیر اجرایی شورای عالی امنیت و مشاور امنیتی خاتمی و از معاونان سابق وزارت اطلاعات و عضو کمیتهٌ 3نفرهٌ بررسی قتلهای زنجیره‌یی در مصاحبه با روزنامهٌ انتخاب در بارهٌ موشک کلاهدوز و انتقال آن به آلمان و بلژیک نوشت: «موشکی که قرار بود به آلمان فرستاده شود و از مقر ناتو در بلژیک به‌دست آمد، توسط همین باند سعید امامی فرستاده شد ه بود».


روزنامهٌ همشهري در تاريخ 20دي78 مي‌نويسد:... دربارهٌ باند سعيد اسلامي، در دوران من (رفسنجاني) براي ما مشخص شد كه با سياستهاي جاري كشور از جمله تشنج‌زدايي مخالف هستند. اينها موشك بردند به يك كشور خارجي و آنها پيدا كردند. از داخل وزارت اطلاعات قضيه را پيگيري كرديم ثابت شد.
روزنامهٌ همشهری در تاریخ 20دی78 می‌نویسد:... دربارهٌ باند سعید اسلامی، در دوران من (رفسنجانی) برای ما مشخص شد که با سیاستهای جاری کشور از جمله تشنج‌زدایی مخالف هستند. اینها موشک بردند به یک کشور خارجی و آنها پیدا کردند. از داخل وزارت اطلاعات قضیه را پیگیری کردیم ثابت شد.


اكبر گنجي در روزنامهٌ عصر آزادگان 26بهمن78 در پاسخ به فلاحيان مي‌نويسد:‌«…آقاي فلاحيان حتماً سخن دوست هم‌فكر و هم مدرسه‌يي خود، روح‌الله حسينيان، را دروغ و داستان نمي‌داند كه گفته است سعيد امامي صدها عمليات موفق در خارج از كشور داشته است و معتقد بود كه مخالفان را بايد از دم تيغ گذارند. از طرف ديگر آقاي فلاحيان اين سخن آقاي هاشمي رفسنجاني كه سعيد امامي موشك به بلژيك برد تا روابط ايران و اروپا را تخريب كند را نيز دروغ نمي‌دانند. آقاي هاشمي رفسنجاني آن دوران را تميزترين دوران وزارت اطلاعات خوانده‌اند و آقاي فلاحيان مي‌گويند:‌زماني كه من رأس كار بودم امامي آدم بدي نبود».  
اکبر گنجی در روزنامهٌ عصر آزادگان 26بهمن78 در پاسخ به فلاحیان می‌نویسد:«…آقای فلاحیان حتماً سخن دوست هم‌فکر و هم مدرسه‌یی خود، روح‌الله حسینیان، را دروغ و داستان نمی‌داند که گفته است سعید امامی صدها عملیات موفق در خارج از کشور داشته است و معتقد بود که مخالفان را باید از دم تیغ گذارند. از طرف دیگر آقای فلاحیان این سخن آقای هاشمی رفسنجانی که سعید امامی موشک به بلژیک برد تا روابط ایران و اروپا را تخریب کند را نیز دروغ نمی‌دانند. آقای هاشمی رفسنجانی آن دوران را تمیزترین دوران وزارت اطلاعات خوانده‌اند و آقای فلاحیان می‌گویند:زمانی که من رأس کار بودم امامی آدم بدی نبود».  


هفته‌نامهٌ مبين در تاريخ 11دي79، علت تغيير مسئوليت سعيد امامي در سال75 را ناشي از لو‌رفتن موشكهاي ارسالي به بلژيك مي‌داند و مي‌نويسد «سعيد امامي در سال68 مقارن با آغاز وزارت علي فلاحيان در سن29 يا 30سالگي! به‌معاونت امنيتي منصوب مي‌شود و تا سال75 كه به‌علت آشكار‌شدن نقش وي در قاچاق موشك و ظاهراً توپ 106ميليمتري به كشور بلژيك، از طريق جاسازي در كانتينرهاي حاوي خيارشور كه باعث تيره‌شدن روابط ايران و بلژيك گرديد از سمت خود معزول مي‌گردد».
هفته‌نامهٌ مبین در تاریخ 11دی79، علت تغییر مسئولیت سعید امامی در سال75 را ناشی از لورفتن موشکهای ارسالی به بلژیک می‌داند و می‌نویسد «سعید امامی در سال68 مقارن با آغاز وزارت علی فلاحیان در سن29 یا 30سالگی! به‌معاونت امنیتی منصوب می‌شود و تا سال75 که به‌علت آشکارشدن نقش وی در قاچاق موشک و ظاهراً توپ 106میلیمتری به کشور بلژیک، از طریق جاسازی در کانتینرهای حاوی خیارشور که باعث تیره‌شدن روابط ایران و بلژیک گردید از سمت خود معزول می‌گردد».


تهاجم با توپهاي 320ميليمتري غول‌پيكر به دفتر مجاهدين در بغداد
تهاجم با توپهای 320میلیمتری غول‌پیکر به دفتر مجاهدین در بغداد


به‌دنبال شكست دو طرح بزرگ تروريستي رژيم بعداز بازگشت رئيس جمهور مقاومت به جوار خاك ميهن، شوراي عالي امنيت رژيم تصويب كرد كه يك‌بار ديگر به دفتر مجاهدين با  توپهاي غول‌پيكر 320ميليمتري حمله شود.
به‌دنبال شکست دو طرح بزرگ تروریستی رژیم بعداز بازگشت رئیس جمهور مقاومت به جوار خاک میهن، شورای عالی امنیت رژیم تصویب کرد که یک‌بار دیگر به دفتر مجاهدین با  توپهای غول‌پیکر 320میلیمتری حمله شود.


وزارت اطلاعات با توجه به شكست طرح قبلي در بغداد، اين بار از سكوي متحرك يعني از كاميون براي شليك استفاده كرد. اين بار برخلاف تجربهٌ قبلي همهٌ آماده‌سازيها در تهران انجام شده و كاميون توسط مزدوران به بغداد منتقل شد.
وزارت اطلاعات با توجه به شکست طرح قبلی در بغداد، این بار از سکوی متحرک یعنی از کامیون برای شلیک استفاده کرد. این بار برخلاف تجربهٌ قبلی همهٌ آماده‌سازیها در تهران انجام شده و کامیون توسط مزدوران به بغداد منتقل شد.


تهيهٌ كاميون
تهیهٌ کامیون


با توجه به اين‌كه بعداز شليك، كاميون در محل باقي مي‌ماند و از روي مشخصات آن رد رژيم مشخص مي‌شد، وزارت اطلاعات كاميون مورد‌نظر را از طريق يكي از عوامل خود به‌نام حاجي محمود از عراق خريداري كرد. اين كاميون كه يك دستگاه «مان» قرمز‌رنگ نمرهٌ عراق بود كه از كردستان عراق خريداري و به ايران منتقل شد. كاميون توسط فردي به‌نام عليرضا كريمي تحويل گرفته شد و سه توپ 320ميليمتري روي آن سوار كردند و اطراف آنها را با آجر فشاري پوشاندند تا چنين به‌نظر برسد كه كاميون آجر حمل مي‌كند.  در روز 17ديماه75 مأموران وزارت اطلاعات كاميون را به نقطهٌ مرزي نفت‌شهر - مندلي آورده و تحويل 4نفر از تروريستها به‌نامهاي فاضل، محمدكريم، حاجي جاسم و علي تميمي دادند. افراد وزارت اطلاعات كه ماشين را به مرز آورده بودند در عبور دادن ماشين از مرز، تروريستها را تا رسيدن به جادهٌ مندلي همراهي كردند. براي عبور از مرز ماشين را از جادهٌ آسفالت مرزي به‌داخل وادي پرسنگلاخ انداخته و به سمت جادهٌ آسفالت مرزي مندلي عراق حركت كردند. نفرات پياده، جلو و عقب كاميون حركت مي‌كردند. در مسير يك‌بار كاميون در شن گير كرده بود كه به‌زحمت آن‌را بيرون كشيده بودند. نزديك ساعت 5صبح 18ديماه كاميون به جادهٌ آسفالت مرزي مندلي رسيد. از اين‌جا به بعد همهٌ همراهان باز مي‌گردند و 4تروريست كاميون را روي جادهٌ آسفالت آورده و همان روز به بغداد رساندند. در بغداد مزدوران كاميون را در در فاصلهٌ 700متري شمال دفتر مركزي مجاهدين واقع در تقاطع جوازات و خيابان حارث بن شيباني پارك كردند. بعداز فعال‌كردن تايمر توپها، همهٌ مزدوران سوار يك كروناي سواري كه از قبل آماده بود شدند و به‌سمت بعقوبه گريختند.
با توجه به این‌که بعداز شلیک، کامیون در محل باقی می‌ماند و از روی مشخصات آن رد رژیم مشخص می‌شد، وزارت اطلاعات کامیون موردنظر را از طریق یکی از عوامل خود به‌نام حاجی محمود از عراق خریداری کرد. این کامیون که یک دستگاه «مان» قرمزرنگ نمرهٌ عراق بود که از کردستان عراق خریداری و به ایران منتقل شد. کامیون توسط فردی به‌نام علیرضا کریمی تحویل گرفته شد و سه توپ 320میلیمتری روی آن سوار کردند و اطراف آنها را با آجر فشاری پوشاندند تا چنین به‌نظر برسد که کامیون آجر حمل می‌کند.  در روز 17دیماه75 مأموران وزارت اطلاعات کامیون را به نقطهٌ مرزی نفت‌شهر - مندلی آورده و تحویل 4نفر از تروریستها به‌نامهای فاضل، محمدکریم، حاجی جاسم و علی تمیمی دادند. افراد وزارت اطلاعات که ماشین را به مرز آورده بودند در عبور دادن ماشین از مرز، تروریستها را تا رسیدن به جادهٌ مندلی همراهی کردند. برای عبور از مرز ماشین را از جادهٌ آسفالت مرزی به‌داخل وادی پرسنگلاخ انداخته و به سمت جادهٌ آسفالت مرزی مندلی عراق حرکت کردند. نفرات پیاده، جلو و عقب کامیون حرکت می‌کردند. در مسیر یک‌بار کامیون در شن گیر کرده بود که به‌زحمت آن‌را بیرون کشیده بودند. نزدیک ساعت 5صبح 18دیماه کامیون به جادهٌ آسفالت مرزی مندلی رسید. از این‌جا به بعد همهٌ همراهان باز می‌گردند و 4تروریست کامیون را روی جادهٌ آسفالت آورده و همان روز به بغداد رساندند. در بغداد مزدوران کامیون را در در فاصلهٌ 700متری شمال دفتر مرکزی مجاهدین واقع در تقاطع جوازات و خیابان حارث بن شیبانی پارک کردند. بعداز فعال‌کردن تایمر توپها، همهٌ مزدوران سوار یک کرونای سواری که از قبل آماده بود شدند و به‌سمت بعقوبه گریختند.


به اين ترتيب ساعت22 و 20دقيقهٌ سه‌شنبه‌شب 18ديماه، رژيم پليد آخوندي، با 3قبضه توپ غول‌پيكر 320ميليمتري (كه يك سلاح نوظهور، با كاركرد مشابه توپ و خمپاره و داراي گلوله‌هاي 200كيلويي است) به دفتر مركزي مجاهدين در يكي از مناطق پرجمعيت بغداد تهاجم كرد.  
به این ترتیب ساعت22 و 20دقیقهٌ سه‌شنبه‌شب 18دیماه، رژیم پلید آخوندی، با 3قبضه توپ غول‌پیکر 320میلیمتری (که یک سلاح نوظهور، با کارکرد مشابه توپ و خمپاره و دارای گلوله‌های 200کیلویی است) به دفتر مرکزی مجاهدین در یکی از مناطق پرجمعیت بغداد تهاجم کرد.  


در كف كاميون يك صفحهٌ فلزي به قطر 4سانتي متر تعبيه شده و توپها به‌طور موازي با تير آهن روي اين صفحهٌ آهني تثبيت شده بودند.
در کف کامیون یک صفحهٌ فلزی به قطر 4سانتی متر تعبیه شده و توپها به‌طور موازی با تیر آهن روی این صفحهٌ آهنی تثبیت شده بودند.


 هم‌چنين براي تايمرها يك باطري ويژهٌ ساخت ايران با آرم شركت نيرو قرار داده شده بود و براي اين‌كه توپها از بيرون ديده نشود ديواره‌هاي كاميون را بلند كرده بود و آجرها را نيز از داخل خاك ايران بار زده بودند.
 هم‌چنین برای تایمرها یک باطری ویژهٌ ساخت ایران با آرم شرکت نیرو قرار داده شده بود و برای این‌که توپها از بیرون دیده نشود دیواره‌های کامیون را بلند کرده بود و آجرها را نیز از داخل خاک ایران بار زده بودند.


 سه موشك يكي پس از ديگري شليك شد و صداي آن در بخش وسيعي از بغداد به‌گوش رسيد.
 سه موشک یکی پس از دیگری شلیک شد و صدای آن در بخش وسیعی از بغداد به‌گوش رسید.


نخستين خمپاره در فاصله 160متري كاميون در مقابل آزمايشگاه بهداشت مركزي در خيابان شيباني منفجر شد و حفره‌يي به عمق 3متر و قطر 5متر ايجاد نمود و باعث تخريب  آزمايشگاه شد.‌ خودروهاي مربوط به آزمايشگاه نيز منهدم و شيشه‌ها و پنجره‌هاي ساختمانها و منازل مسكوني اطراف در‌هم‌شكستند.
نخستین خمپاره در فاصله 160متری کامیون در مقابل آزمایشگاه بهداشت مرکزی در خیابان شیبانی منفجر شد و حفره‌یی به عمق 3متر و قطر 5متر ایجاد نمود و باعث تخریب  آزمایشگاه شد. خودروهای مربوط به آزمایشگاه نیز منهدم و شیشه‌ها و پنجره‌های ساختمانها و منازل مسکونی اطراف درهم‌شکستند.


دومين و سومين انفجار، ساختمان اتحاديهٌ نويسندگان و شعراي عراق را منهدم كرد و حفرهٌ‌ بزرگ ديگري با همان ابعاد بر جاي گذاشت. به بيمارستان حيدري، كه روبروي ساختمان اتحاديه قرار داشت، خسارتهاي زيادي وارد شد.
دومین و سومین انفجار، ساختمان اتحادیهٌ نویسندگان و شعرای عراق را منهدم کرد و حفرهٌ بزرگ دیگری با همان ابعاد بر جای گذاشت. به بیمارستان حیدری، که روبروی ساختمان اتحادیه قرار داشت، خسارتهای زیادی وارد شد.


شمار زيادي از شهروندان از جمله چند كودك مجروح شدند و دست يك شهروند عراقي و پاي يك شهروند ديگر قطع شد.
شمار زیادی از شهروندان از جمله چند کودک مجروح شدند و دست یک شهروند عراقی و پای یک شهروند دیگر قطع شد.


به اين ترتيب اين بار هم تير رژيم آخوندي به‌سنگ خورد و سلاح نوظهورش نتوانست هدف را مورد اصابت قرار دهد و جز شكستن چند شيشه، خسارت ديگري به مجاهدين وارد نياورد. در اين تهاجم كاميون و خمپاره‌اندازهاي به‌جا‌مانده از تروريستهاي توسط مجاهدين ضبط گرديد.
به این ترتیب این بار هم تیر رژیم آخوندی به‌سنگ خورد و سلاح نوظهورش نتوانست هدف را مورد اصابت قرار دهد و جز شکستن چند شیشه، خسارت دیگری به مجاهدین وارد نیاورد. در این تهاجم کامیون و خمپاره‌اندازهای به‌جامانده از تروریستهای توسط مجاهدین ضبط گردید.


تروريستها نيز همگي از مرز مندلي به ايران فرار كردند.
تروریستها نیز همگی از مرز مندلی به ایران فرار کردند.


شبكهٌ تروريستي
شبکهٌ تروریستی


شماري از دست‌اندركاران اين جنايت تروريستي عبارت بودند از:  
شماری از دست‌اندرکاران این جنایت تروریستی عبارت بودند از:  


1) سعيد امامي معاون امنيت وزارت اطلاعات  
1) سعید امامی معاون امنیت وزارت اطلاعات  


2) مصطفي كاظمي رئيس ادارهٌ كل التقاط وزارت اطلاعات
2) مصطفی کاظمی رئیس ادارهٌ کل التقاط وزارت اطلاعات


3) عليرضا كريمي از  افسران عمليات برون‌مرزي وزارت اطلاعات مستقر در ادارهٌ اطلاعات كرمانشاه و رابط وزارت اطلاعات با  تروريستهاي استخدامي عراقي
3) علیرضا کریمی از  افسران عملیات برون‌مرزی وزارت اطلاعات مستقر در ادارهٌ اطلاعات کرمانشاه و رابط وزارت اطلاعات با  تروریستهای استخدامی عراقی


4) حاجي حامد از اطلاعات تهران
4) حاجی حامد از اطلاعات تهران


5) رباني از اطلاعات تهران ،
5) ربانی از اطلاعات تهران ،


6) مؤمني از ادارهٌ اطلاعات كرمانشاه،
6) مؤمنی از ادارهٌ اطلاعات کرمانشاه،


7) باقري از ادارهٌ اطلاعات ايلام
7) باقری از ادارهٌ اطلاعات ایلام


8) نعمت كوه‌پيكر از اطلاعات گيلانغرب
8) نعمت کوه‌پیکر از اطلاعات گیلانغرب


9) احمدي، از مربيان تروريستها در پادگان علي‌آباد قم  
9) احمدی، از مربیان تروریستها در پادگان علی‌آباد قم  


10) مهدوي و امير از اطلاعات
10) مهدوی و امیر از اطلاعات


11) حسن عامري فرماندهٌ تروريستها در محور غرب
11) حسن عامری فرماندهٌ تروریستها در محور غرب


12) محمد‌احمد حسن با نام مستعار ابوذر خالصي فرماندهٌ محور موسوم به مصطفي در قصر‌شيرين
12) محمداحمد حسن با نام مستعار ابوذر خالصی فرماندهٌ محور موسوم به مصطفی در قصرشیرین


13) انفال معاون ابوذر خالصي
13) انفال معاون ابوذر خالصی


توجيه تروريستها
توجیه تروریستها


مزدوران در طبقهٌ هفتم آپارتمان شمارهٌ 259 در ساختمان ده‌طبقه‌يي در ميدان آزادي تهران توجيه شدند. ديدارهاي هماهنگي با تروريستها براي اجراي عمليات در ايلام در چند هتل و از جمله هتل كربلا و دالاهو صورت گرفته بود.
مزدوران در طبقهٌ هفتم آپارتمان شمارهٌ 259 در ساختمان ده‌طبقه‌یی در میدان آزادی تهران توجیه شدند. دیدارهای هماهنگی با تروریستها برای اجرای عملیات در ایلام در چند هتل و از جمله هتل کربلا و دالاهو صورت گرفته بود.


'''انفجارهاي پاريس'''  
'''انفجارهای پاریس'''  


در دي و بهمن65 موجي از سوءقصد و انفجار پاريس را در بر گرفت. يكي از مسئولين اين انفجارها به‌نام فؤادعلي صالح در حين حمل مواد منفجره دستگير شد و لطفي‌بن خلاء يكي ديگر از آنها خود را به پليس فرانسه تسليم كرد. آنها فاش ساختند كه طرح بمب‌گذاريهاي فرانسه را ريشهري وزير اطلاعات با رفيق دوست وزير سپاه به رفسنجاني و خامنه‌اي داده‌اند تا به اين ترتيب فرانسه را مجبور كنند كه تسليم خواستهاي جمهوری اسلامی بر سر ميز مذاكره بشود. اين طرح توسط شخص خميني مورد تصويب قرار گرفت و سپس به اجرا در آمد.
در دی و بهمن65 موجی از سوءقصد و انفجار پاریس را در بر گرفت. یکی از مسئولین این انفجارها به‌نام فؤادعلی صالح در حین حمل مواد منفجره دستگیر شد و لطفی‌بن خلاء یکی دیگر از آنها خود را به پلیس فرانسه تسلیم کرد. آنها فاش ساختند که طرح بمب‌گذاریهای فرانسه را ریشهری وزیر اطلاعات با رفیق دوست وزیر سپاه به رفسنجانی و خامنه‌ای داده‌اند تا به این ترتیب فرانسه را مجبور کنند که تسلیم خواستهای جمهوری اسلامی بر سر میز مذاکره بشود. این طرح توسط شخص خمینی مورد تصویب قرار گرفت و سپس به اجرا در آمد.


فؤادعلي صالح و لطفي‌بن خلاء در يك مصاحبهٌ تلويزيوني تصريح كردند طرح كشتن شيراك نخست وزير وقت فرانسه، ميشل دُبره وزير كشور فرانسه و لوران فابيوس نخست وزير سابق اين كشور را داشته‌اند. آنها هم‌چنين در نظر داشتند مـركز هسته‌يي پاريس را منفجر كنند كه طبق ارزيابي خودشان 10هزار كشته به همراه مي‌داشت.
فؤادعلی صالح و لطفی‌بن خلاء در یک مصاحبهٌ تلویزیونی تصریح کردند طرح کشتن شیراک نخست وزیر وقت فرانسه، میشل دُبره وزیر کشور فرانسه و لوران فابیوس نخست وزیر سابق این کشور را داشته‌اند. آنها هم‌چنین در نظر داشتند مـرکز هسته‌یی پاریس را منفجر کنند که طبق ارزیابی خودشان 10هزار کشته به همراه می‌داشت.


'''ترور دو خلبان ايراني'''
'''ترور دو خلبان ایرانی'''


علي‌اكبر محمدي خلبان سابق رفسنجاني كه در آلمان پناهنده شده بود صبح روز جمعه 26دي سال 65 در شهر هامبورك آلمان با اصابت 6گلوله از نزديك ترور شد. گفته می‌شود رفسنجاني بوسیله وزارت اطلاعات از خلبان فراري خود انتقام گرفت.
علی‌اکبر محمدی خلبان سابق رفسنجانی که در آلمان پناهنده شده بود صبح روز جمعه 26دی سال 65 در شهر هامبورک آلمان با اصابت 6گلوله از نزدیک ترور شد. گفته می‌شود رفسنجانی بوسیله وزارت اطلاعات از خلبان فراری خود انتقام گرفت.


سال بعد در 19مرداد سال66 احمد طالبي خلبان F14 كه در سوئيس پناهندهٌ سياسي بود، به‌وسيلهٌ دو مرد ناشناس در مقابل هتل ادلويس در محله ده‌پاكي ژنو به‌ضرب گلوله به‌قتل رسيد.
سال بعد در 19مرداد سال66 احمد طالبی خلبان F14 که در سوئیس پناهندهٌ سیاسی بود، به‌وسیلهٌ دو مرد ناشناس در مقابل هتل ادلویس در محله ده‌پاکی ژنو به‌ضرب گلوله به‌قتل رسید.


پليس در كنار جسد وي يك كلاه كاسكت پيدا كرد. بعداز ترور دكتر كاظم رجوي در ژنو نيز تروريستها كلاه كاسكت مشابه از خو‌د به‌جاي گذاشتند.
پلیس در کنار جسد وی یک کلاه کاسکت پیدا کرد. بعداز ترور دکتر کاظم رجوی در ژنو نیز تروریستها کلاه کاسکت مشابه از خود به‌جای گذاشتند.


'''دخالت در امور داخلي كشورهاي عرب و مسلمان'''
'''دخالت در امور داخلی کشورهای عرب و مسلمان'''


 تلاش براي بي‌ثبات كردن كشورهای عربی و مسلمان و انجام عمليات تروريستي عليه آنها بخش ديگري از كارهای وزارت اطلاعات در زمينهٌ صدور تروريسم است.
 تلاش برای بی‌ثبات کردن کشورهای عربی و مسلمان و انجام عملیات تروریستی علیه آنها بخش دیگری از کارهای وزارت اطلاعات در زمینهٌ صدور تروریسم است.


''' مذاكره حول گروگانها'''
''' مذاکره حول گروگانها'''


مذاكره و چانه‌زني حول گروگانهاي خارجي در لبنان يكي از كارهاي وزارت اطلاعات بود. يكي از مسئولان اين مذاكرات سعيد امامي است.
مذاکره و چانه‌زنی حول گروگانهای خارجی در لبنان یکی از کارهای وزارت اطلاعات بود. یکی از مسئولان این مذاکرات سعید امامی است.


1- در بهمن66 سعيد امامي با رونالد دوما وزير خارجهٌ سابق فرانسه كه آن‌موقع مشاور رئيس جمهور بود در ژنو ملاقات مي‌كند. شاهد C تصريح مي‌كند در فوريه88 (بهمن66) به اتفاق سعيد امامي با دوما در ژنو ملاقات كرديم موضوع مذاكرات آزادي گروگانهاي فرانسوي در لبنان بود…
1- در بهمن66 سعید امامی با رونالد دوما وزیر خارجهٌ سابق فرانسه که آن‌موقع مشاور رئیس جمهور بود در ژنو ملاقات می‌کند. شاهد C تصریح می‌کند در فوریه88 (بهمن66) به اتفاق سعید امامی با دوما در ژنو ملاقات کردیم موضوع مذاکرات آزادی گروگانهای فرانسوی در لبنان بود…


2- مذاكرات سعيد امامي با مقامات آلماني در مورد گروگانهاي اين كشور در لبنان در مرداد ماه67 .  
2- مذاکرات سعید امامی با مقامات آلمانی در مورد گروگانهای این کشور در لبنان در مرداد ماه67 .  


شاهدC مي‌گويد به‌همراه امامي به آلمان مسافرت كرده و با سياستمداران (حزب سوسيال دموكرات) به نامهاي ويگل و اپلر ملاقات كرده است. 
شاهدC می‌گوید به‌همراه امامی به آلمان مسافرت کرده و با سیاستمداران (حزب سوسیال دموکرات) به نامهای ویگل و اپلر ملاقات کرده است. 


==== سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي ====
==== سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ====
 بر اساس منابع مجاهدین يكي از وظايف ارگانهايی مانند سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي، مجمع جهاني اهل‌البيت، مجمع التقريب  بين‌المذاهب‌الاسلامي، رايزنهاي فرهنگي، بنيادهاي مختلف و ... جذب و انتخاب نيروهايي است كه پس از يك‌سري آموزشهاي اوليه و چكهاي اوليهٌ امنيتي به نيروي قدس و يا وزارت اطلاعات تحويل مي‌شوند. در اسفند73 خامنه‌اي دستور داد كه با ادغام 5 ارگان ويژهٌ تروريسم و صدور بنيادگرايي، در يك‌سازمان واحد به‌نام «سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي»، بر ‌دامنهٌ صدور بنيادگرايي و تروريسم افزوده شود.<ref>جريان عضوگيري، آموزش و به‌كارگيري تروريستهاي ايراني و  غير‌ايراني در سالهاي بعد علاوه بر سپاه پاسداران و نيروي قدس، توسط وزارت اطلاعات و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي ادامه يافت.</ref> ‌اين 5سازمان كه تا آن زمان به‌طور جداگانه زير نظر خامنه‌اي فعاليت مي‌كردند، عبارتند از:
 بر اساس منابع مجاهدین یکی از وظایف ارگانهایی مانند سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مجمع جهانی اهل‌البیت، مجمع التقریب  بین‌المذاهب‌الاسلامی، رایزنهای فرهنگی، بنیادهای مختلف و ... جذب و انتخاب نیروهایی است که پس از یک‌سری آموزشهای اولیه و چکهای اولیهٌ امنیتی به نیروی قدس و یا وزارت اطلاعات تحویل می‌شوند. در اسفند73 خامنه‌ای دستور داد که با ادغام 5 ارگان ویژهٌ تروریسم و صدور بنیادگرایی، در یک‌سازمان واحد به‌نام «سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی»، بر دامنهٌ صدور بنیادگرایی و تروریسم افزوده شود.<ref>جریان عضوگیری، آموزش و به‌کارگیری تروریستهای ایرانی و  غیرایرانی در سالهای بعد علاوه بر سپاه پاسداران و نیروی قدس، توسط وزارت اطلاعات و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ادامه یافت.</ref> این 5سازمان که تا آن زمان به‌طور جداگانه زیر نظر خامنه‌ای فعالیت می‌کردند، عبارتند از:


1ـ «سازمان تبليغات اسلامي» كه وظيفهٌ اصلي آن جذب مخالفان در كشورهاي اسلامي است. فعال كردن جريانهاي بنيادگرا عليه صلح خاورميانه، در رأس اهداف اين سازمان قرار دارد.  
1ـ «سازمان تبلیغات اسلامی» که وظیفهٌ اصلی آن جذب مخالفان در کشورهای اسلامی است. فعال کردن جریانهای بنیادگرا علیه صلح خاورمیانه، در رأس اهداف این سازمان قرار دارد.  


2ـ «مجمع جهاني اهل‌بيت» كه فعاليتهايش بر‌روي مسلمانان شيعه در كشورهاي مختلف متمركز است.
2ـ «مجمع جهانی اهل‌بیت» که فعالیتهایش برروی مسلمانان شیعه در کشورهای مختلف متمرکز است.


 اين مجمع عوامل مورد نظر جمهوری اسلامی را از ‌ميان شيعيان كشورهاي مختلف انتخاب مي‌كند و آنها را به‌ايران مي‌برد و وارد اردوهاي آموزشي مي‌نمايد. در اين اردوها، سردمداران نيروي قدس و وزارت اطلاعات، شركت‌كنندگان را مورد ارزيابي قرار مي‌دهند و مزدوراني را كه براي اهداف خود مناسب تشخيص مي‌دهند، استخدام مي‌كنند. رياست مجمع جهاني اهل‌البيت از بدو تأسيس تا مرداد78 با محمد‌علي تسخيري (آخوند) بود و از 24مرداد78 علي‌اكبر ولايتي به رياست آن منصوب شد.
 این مجمع عوامل مورد نظر جمهوری اسلامی را از میان شیعیان کشورهای مختلف انتخاب می‌کند و آنها را به‌ایران می‌برد و وارد اردوهای آموزشی می‌نماید. در این اردوها، سردمداران نیروی قدس و وزارت اطلاعات، شرکت‌کنندگان را مورد ارزیابی قرار می‌دهند و مزدورانی را که برای اهداف خود مناسب تشخیص می‌دهند، استخدام می‌کنند. ریاست مجمع جهانی اهل‌البیت از بدو تأسیس تا مرداد78 با محمدعلی تسخیری (آخوند) بود و از 24مرداد78 علی‌اکبر ولایتی به ریاست آن منصوب شد.


3ـ «مجمع التقريب بين‌الـمذاهب الاسلاميه» كه وظيفهٌ جذب عوامل غير‌شيعه را بر‌عهده دارد.
3ـ «مجمع التقریب بین‌الـمذاهب الاسلامیه» که وظیفهٌ جذب عوامل غیرشیعه را برعهده دارد.


4ـ «دفتر تبليغات اسلامي قم»، وظيفهٌ اعزام مبلغ و آخوند به‌كشورهاي خارجي را برعهده دارد.
4ـ «دفتر تبلیغات اسلامی قم»، وظیفهٌ اعزام مبلغ و آخوند به‌کشورهای خارجی را برعهده دارد.


5ـ‌ «معاونت بين‌الـملل وزارت ارشاد كه از طريق رايزنيهاي فرهنگي در كشورها مسئوليت ترويج بنيادگرايي در خارج از مرزها را به‌عهده دارد و تحت نظر سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي عمل مي‌كند.
«معاونت بین‌الـملل وزارت ارشاد که از طریق رایزنیهای فرهنگی در کشورها مسئولیت ترویج بنیادگرایی در خارج از مرزها را به‌عهده دارد و تحت نظر سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی عمل می‌کند.


تسخيري، رئيس دفتر روابط بين‌الـمللي خامنه‌اي، از سال74 تا 2مهر80 رياست اين سازمان را به‌عهده داشت. از اين تاريخ محمدي عراقي (آخوند) رياست اين سازمان را به‌عهده گرفت.
تسخیری، رئیس دفتر روابط بین‌الـمللی خامنه‌ای، از سال74 تا 2مهر80 ریاست این سازمان را به‌عهده داشت. از این تاریخ محمدی عراقی (آخوند) ریاست این سازمان را به‌عهده گرفت.


 محمدي عراقي از زمان خميني تا سال71 نمايندهٌ ولي‌فقيه در سپاه بود و از سال71 تا مهر80 رياست سازمان تبليغات اسلامي را به‌عهده داشت. و تسخيري رياست مجمع‌التقريب اسلامي را از 2مهر80 به‌عهده گرفته است.
 محمدی عراقی از زمان خمینی تا سال71 نمایندهٌ ولی‌فقیه در سپاه بود و از سال71 تا مهر80 ریاست سازمان تبلیغات اسلامی را به‌عهده داشت. و تسخیری ریاست مجمع‌التقریب اسلامی را از 2مهر80 به‌عهده گرفته است.


سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي، علاوه بر ‌رايزنهاي فرهنگي، از طريق خانه‌هاي فرهنگ و شركتها و كتابخانه‌هايي كه در كشورهاي خارجي به‌وجود آورده است، عناصر مستعد را براي شبكه‌هاي تروريستي و تبليغاتي رژيم، عضوگيري مي‌كند. مسافرت مأموران اين سازمان تحت عنوان خبرنگار و وابسته‌هاي فرهنگي، با پاسپورت و ويزاهايي كه توسط وزارت خارجه در‌اختيار آنها گذاشته مي‌شود، انجام مي‌شود.  اين سازمان در ايجاد شركتهاي پوششي براي عمليات تروريستي با وزارت اطلاعات و نيروي قدس همكاري نزديك دارد.
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، علاوه بر رایزنهای فرهنگی، از طریق خانه‌های فرهنگ و شرکتها و کتابخانه‌هایی که در کشورهای خارجی به‌وجود آورده است، عناصر مستعد را برای شبکه‌های تروریستی و تبلیغاتی رژیم، عضوگیری می‌کند. مسافرت مأموران این سازمان تحت عنوان خبرنگار و وابسته‌های فرهنگی، با پاسپورت و ویزاهایی که توسط وزارت خارجه دراختیار آنها گذاشته می‌شود، انجام می‌شود.  این سازمان در ایجاد شرکتهای پوششی برای عملیات تروریستی با وزارت اطلاعات و نیروی قدس همکاری نزدیک دارد.


==== وزارت خارجه در خدمت تروریسم ====
==== وزارت خارجه در خدمت تروریسم ====
ناظران در بررسی ارگانهای دست‌اندرکار تروریسم جمهوری اسلامی به این نتیجه رسیده‌اند که وزارت خارجه يكي از پايه‌هاي اصلي تروريسم این نظام است. يكي از نفرات اصلي تصميم‌گيري ترورها در شوراي عالي امنيت وزير خارجه است و از طرف ديگر هماهنگ با كميتهٌ عمليات ويژه امكانات لجستيك ترورها را فراهم مي‌كند.
ناظران در بررسی ارگانهای دست‌اندرکار تروریسم جمهوری اسلامی به این نتیجه رسیده‌اند که وزارت خارجه یکی از پایه‌های اصلی تروریسم این نظام است. یکی از نفرات اصلی تصمیم‌گیری ترورها در شورای عالی امنیت وزیر خارجه است و از طرف دیگر هماهنگ با کمیتهٌ عملیات ویژه امکانات لجستیک ترورها را فراهم می‌کند.


يكم. سفارتخانه‌ها
یکم. سفارتخانه‌ها


نظام متناسب با امكانات كشور ميزبان، از سفارتخانه‌اش براي مأموريتهاي مختلف اطلاعاتي، عملياتي و لجستيكي در طرحهاي تروريستي، استفاده مي‌كند.وزارت اطلاعات به‌طور گسترده از مصونيت ديپلوماتيك و پاسپورت ديپلوماتيك براي تروريستهاي خود و نيز از بسته‌هاي ديپلوماتيك براي نقل و انتقال تسليحات و تجهيزات تروريستي و ارسال پول نقد استفاده مي‌كند. براي سالها سفارت جمهوری اسلامی در آلمان به‌عنوان مركز اصلي فعاليت تروريستي‌‌ این نظام دراروپا عمل مي‌كرده است. در گزارشي كه در سازمان اطلاعات داخلي آلمان (BFV) در مهر73 به دادگاه ميكونوس داد، آمده است: «وزارت اطلاعات، نيروي قدس و سازمان اطلاعات نظامي داراي مقرهاي قانوني و غيرقانوني در آلمان هستند و مقر بن (سفارت جمهوری اسلامی)در آينده نيز مركز فعاليتهاي سازمانهاي اطلاعاتي ايران باقي خواهد ماند» در ادامهٌ اين گزارش آمده است:  
نظام متناسب با امکانات کشور میزبان، از سفارتخانه‌اش برای مأموریتهای مختلف اطلاعاتی، عملیاتی و لجستیکی در طرحهای تروریستی، استفاده می‌کند.وزارت اطلاعات به‌طور گسترده از مصونیت دیپلوماتیک و پاسپورت دیپلوماتیک برای تروریستهای خود و نیز از بسته‌های دیپلوماتیک برای نقل و انتقال تسلیحات و تجهیزات تروریستی و ارسال پول نقد استفاده می‌کند. برای سالها سفارت جمهوری اسلامی در آلمان به‌عنوان مرکز اصلی فعالیت تروریستی این نظام دراروپا عمل می‌کرده است. در گزارشی که در سازمان اطلاعات داخلی آلمان (BFV) در مهر73 به دادگاه میکونوس داد، آمده است: «وزارت اطلاعات، نیروی قدس و سازمان اطلاعات نظامی دارای مقرهای قانونی و غیرقانونی در آلمان هستند و مقر بن (سفارت جمهوری اسلامی) در آینده نیز مرکز فعالیتهای سازمانهای اطلاعاتی ایران باقی خواهد ماند» در ادامهٌ این گزارش آمده است:  


«هر سه سازمان اطلاعاتي (وزارت اطلاعات - قدس و اطلاعات نظامي) پايگاههاي ديگري نيز در آلمان دارند، پايگاههاي امنيتي كه زير نظر سفارت قرار دارند عبارتند از: كنسولگري هامبورگ، برلين، فرانكفورت و مونيخ. در مؤسسات و شركتهاي دولتي و نيمه‌دولتي زير هم اعضاي سازمان اطلاعاتي شناسائي شده‌اند:
«هر سه سازمان اطلاعاتی (وزارت اطلاعات - قدس و اطلاعات نظامی) پایگاههای دیگری نیز در آلمان دارند، پایگاههای امنیتی که زیر نظر سفارت قرار دارند عبارتند از: کنسولگری هامبورگ، برلین، فرانکفورت و مونیخ. در مؤسسات و شرکتهای دولتی و نیمه‌دولتی زیر هم اعضای سازمان اطلاعاتی شناسائی شده‌اند:


- مركز تجاري ايري در هامبورگ IRI-TRADE-Center  
- مرکز تجاری ایری در هامبورگ IRI-TRADE-Center  


- دفتر كيهان بين‌المللي در هامبورگ
- دفتر کیهان بین‌المللی در هامبورگ


- دفتر كشتيراني ايران در هامبورگ
- دفتر کشتیرانی ایران در هامبورگ


- دفتر تلويزيون ايران در بن
- دفتر تلویزیون ایران در بن


- شركت‌هاي متعدد دولتي و نيمه‌دولتي (از جمله ونا در دوسلدورف)
- شرکت‌های متعدد دولتی و نیمه‌دولتی (از جمله ونا در دوسلدورف)


- سازمان صنايع نظامي در دوسلدورف
- سازمان صنایع نظامی در دوسلدورف


- شركت ITS در دوسلدورف
- شرکت ITS در دوسلدورف


- شركت رشد در دوسلدورف
- شرکت رشد در دوسلدورف


- ايران اير در فرانكفورت
- ایران ایر در فرانکفورت


- شركت ونا همواره در جريان ترورهاي جمهوری اسلامی قرار داشته و با طبقهٌ سوم سفارت این نظام در بن كار مي كرده و رابطه داشته است».
- شرکت ونا همواره در جریان ترورهای جمهوری اسلامی قرار داشته و با طبقهٌ سوم سفارت این نظام در بن کار می کرده و رابطه داشته است».


==== ساير ارگانهاي جمهوری اسلامی در خارج كشور در خدمت تروریسم ====
==== سایر ارگانهای جمهوری اسلامی در خارج کشور در خدمت تروریسم ====
دستگاه تروريستي جمهوری اسلامی در صورت لزوم ديگر ارگانهاي خارج كشوري را نيز در پيشبرد اهداف تروريستي‌اش مورد استفاده قرار مي‌دهد
دستگاه تروریستی جمهوری اسلامی در صورت لزوم دیگر ارگانهای خارج کشوری را نیز در پیشبرد اهداف تروریستی‌اش مورد استفاده قرار می‌دهد


-اعضاي اتحاديه‌هاي انجمن اسلامي دانشجويان پايهٌ نيرويي فعاليتهاي اطلاعاتي و تروريستي جمهوری اسلامی را تشكيل مي‌دهند و سران انجمن اسلامي از مزدوران وزارت اطلاعات در آن كشور هستند به‌عنوان نمونه، در گزارش سازمان اطلاعاتي داخلي آلمان (BFV) آمده ا ست كه: «حدود 10نفر از اعضاي اتحاديه‌هاي انجمن اسلامي كه حلقهٌ رهبري را در خاك آلمان تشكيل مي‌دهند با مقر بن- وزارت اطلاعات- كار مي‌كنند».
-اعضای اتحادیه‌های انجمن اسلامی دانشجویان پایهٌ نیرویی فعالیتهای اطلاعاتی و تروریستی جمهوری اسلامی را تشکیل می‌دهند و سران انجمن اسلامی از مزدوران وزارت اطلاعات در آن کشور هستند به‌عنوان نمونه، در گزارش سازمان اطلاعاتی داخلی آلمان (BFV) آمده ا ست که: «حدود 10نفر از اعضای اتحادیه‌های انجمن اسلامی که حلقهٌ رهبری را در خاک آلمان تشکیل می‌دهند با مقر بن- وزارت اطلاعات- کار می‌کنند».


از دفاتر خبرگزاري و راديو تلويزيون نظام براي جمع‌آوري اطلاعات و شناسائي استفاده مي‌شود.
از دفاتر خبرگزاری و رادیو تلویزیون نظام برای جمع‌آوری اطلاعات و شناسائی استفاده می‌شود.


-هواپيمايي جمهوری اسلامی (ايران اير) نيز حل ترددات تروريستها در پوش كارمندان اين شركت را به‌عهده دارد و محموله‌هاي ارگانهاي اطلاعاتي و تروريستي را جابجا مي‌كند
-هواپیمایی جمهوری اسلامی (ایران ایر) نیز حل ترددات تروریستها در پوش کارمندان این شرکت را به‌عهده دارد و محموله‌های ارگانهای اطلاعاتی و تروریستی را جابجا می‌کند


-دفاتر بانكهاي دولتي در خارج نيز در تأمين نيازهاي مالي اضطراري  تروريستها مورد استفاده قرار مي‌گيرند.
-دفاتر بانکهای دولتی در خارج نیز در تأمین نیازهای مالی اضطراری  تروریستها مورد استفاده قرار می‌گیرند.


-كنسولگريها نيز از اهرم تمديد پاسپورت و ويزا براي استخدام مزدور از ميان ايرانيان مقيم خارج استفاده مي‌كنند.
-کنسولگریها نیز از اهرم تمدید پاسپورت و ویزا برای استخدام مزدور از میان ایرانیان مقیم خارج استفاده می‌کنند.


-مراكز فرهنگي و مساجد وابسته به سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي براي جذب اتباع مسلمانان ديگر كشورها مورد استفاده قرار مي‌گيرد.
-مراکز فرهنگی و مساجد وابسته به سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برای جذب اتباع مسلمانان دیگر کشورها مورد استفاده قرار می‌گیرد.


-رايزنهاي فرهنگي و خانه فرهنگ جمهوری اسلامی در كشورهاي مختلف، در جذب عناصر خارجي براي سرويسهاي اطلاعاتي این نظام فعال هستند.           
-رایزنهای فرهنگی و خانه فرهنگ جمهوری اسلامی در کشورهای مختلف، در جذب عناصر خارجی برای سرویسهای اطلاعاتی این نظام فعال هستند.           


<references />
<references />

نسخهٔ ‏۱۸ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۵۰

تروریسم در جمهوری اسلامی ایران

در طی ۴ دهه که از روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ایران می‌گذرد همواره بحث تروریسم و نقش این نظام در آن موضوع روی میز کشورها و سازمانهای بین المللی بوده است. نظام جمهوری اسلامی جدای از آنچه در واقع امر گذشته است در موضع‌گیریهای رسمی و علنی صراحتا از این امر حمایت نکرده است اما در موقعیتهای مختلف و با زبانهای دیپلماتیک یا دوپهلو ابایی از حمایت از آن نداشته است. آنچه که بیشتر جهان را در این رابطه به بررسی و موضع‌گیری واداشته است ترکیب تروریسم با قدرت موشکی و حضور گسترش یابنده نظامی این نظام در کشورهای دیگر بخصوص در عراق و سوریه و یمن و لبنان و فلسطین است. بعلاوه آمریکا و دولتهای اروپایی که معاهده عدم اقدام تروریستی با رژیم بسته بودند نیز از توجه مجدد جمهوری اسلامی به ترورهای خارج کشوری در خاک کشورهای اروپایی نگران شده و علاوه بر موضع‌گیریهای سیاسی و برخوردهای دیپلماتیک اقدام عملی انجام داده اند که مهمترین آن دستگیری اسدالله اسدی در آلمان می‌باشد که از دیپلماتهای جمهوری اسلامی در اتریش بوده و به جرم اقدام برای بمب‌گذاری در یک گردهمایی سالیانه جنبش اپوزسیون ایران در پاریس (شورای ملی مقاومت ایران) در آلمان دستگیر شده است.

تروریسم رژیم ایران

تروریسم در جمهوری اسلامی بنا بر گفته ناظران به ماهیت و اهداف برپایی این نظام برمی‌گردد. آنها استناد می‌کنند:

در مقدمهٌ قانون اساسی تحت عنوان ارتش مکتبی می‌خوانیم: «ارتش جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب... نه تنها حفظ و حراست از مرزها بلکه بار رسالت مکتبی یعنی جهاد در راه خدا و مبارزه در راه گسترش حاکمیت قانون خدا در جهان را نیز عهده‌دار خواهند بود.

 در کتاب «سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» که توسط یکی از دست‌اندرکاران باسابقهٌ سیاست خارجی جمهوری اسلامی نوشته شده، می‌خوانیم: «مسلمین یک مجموعه هستند که باید زیر چتر یک حکومت زندگی کنند و تمامی سرزمین آنها به‌وسیلهٌ حکومتی واحد اداره شود و دارای یک سیاست خارجی باشند تا دفاع از کیان اسلام و حفظ منافع مسلمین تحقق پیدا کند»[۱]

باورهای مبتنی بر تروریسم در جمهوری اسلامی

در بررسی نظرگاههای جمهوری اسلامی مشخص می‌شود که نظریه ولایت فقیه که سنگ بنای جمهوری اسلامی است مرزهای جغرافیایی را به رسمیت نمی‌شناسد و به‌دنبال ایجاد حکومت جهانی اسلامی براساس ولایت مطلقهٌ فقیه است.

خمینی بعنوان بنیانگزار جمهوری اسلامی در پیام خود به مناسبت مراسم حج در 10مرداد66 گفت: «با صدور انقلابمان به سیطره و ظلم جهانخوران خاتمه می‌دهیم».[۲] خمینی یک‌سال بعد در 29تیر سال67 دو روز پس از پذیرش قطعنامه 598 (آتش بس در جنگ ایران و عراق) و در سالگرد حادثه مکه گفت: «جنگ ما، جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمی‌شناسد... ما این واقعیت و حقیقت را در سیاست خارجی و بین‌المللی اسلامیمان بارها اعلام نموده‌ایم که در صدد گسترش اسلام در جهان و کم کردن سلطهٌ جهانخواران بوده و هستیم. حال اگر نوکران آمریکا نام این سیاست را توسعه‌طلبی و تفکر تشکیل امپراتوری بزرگ می‌گذارند ، از آن باکی نداریم و استقبال می‌کنیم...»

«دکتر کلیم صدیقی، مدیر مؤسسهٌ اسلامی لندن، گفت جهان‌بینی خاص امام خمینی که تعداد بسیاری مسلمانان به‌ویژه جوانان را در خارج از ایران شدیداً تحت تأثیر خود قرار داده همان تأکید مکرر امام به این است که «مهم نیست که ایران نابود شود، مهم این است که اسلام پیروز شود».[۳]

خمینی معتقد بوده است که این نظریه فعلا امکان عملی شدن ندارد و برای هدف مرحله‌یی جمهوری اسلامی ایجاد یک «اتحاد جماهیر کشورهای اسلامی» را مد نظر قرار داد که ایران، ام‌القرا و کانون اصلی آن باشد. در همین راستا خمینی در پیامش به حجاج تأکید کرد «اقتدار و اعتبار جمهوری اسلامی ایران متعلق به همهٌ ملتهای اسلامی است و دفاع از ملت قهرمان و دلاور ایران در حقیقت دفاع از همهٌ ملتهای تحت ستم است.... به‌یاری خداوند از قطرات پراکندهٌ پیروان اسلام ... و امکانات کشورهای اسلامی باید استفاده کرد...» (پیام خمینی به‌مناسبت حج در 10مرداد66).

خمینی در عمل هم برای این کار عراق را بعنوان اولین کشور برای همین اقدام انتخاب کرد. او شعار «فتح قدس از طریق کربلا» را برای این هدفش برگزید. منتظری جانشین وقت خمینی در24فروردین59 در ملاقات با خمینی از وی درخواست کرد که رهبری انقلاب عراق را به‌عهده بگیرد. وی در این ملاقات به خمینی گفت: « این روزها برادران عراقی ما مرتباً مراجعه می‌کنند و می‌گویند همان‌طور که حضرت امام خمینی انقلاب ایران را رهبری کردند تا به ثمر رسید، انتظار داریم که انقلاب عراق را هم رهبری کنند». خمینی دعایی(آخوند) که در تمام طول اقامتش در نجف با او همراه بود، به سفارت بغداد منصوب کرد و وظیفهٌ اصلی او را صدور انقلاب به این کشور قرار داد. موضع‌گیریهای بعدی او در باره عراق و دخالتهای گسترده جمهوری اسلامی در عراق در سالهای 58 و 59 زمینه جنگ را فراهم کرد

قانون اساسی نظام که مرجع قانونی عملکرد این نظام است بر استفاده از تروریسم منعی نداشته و بلکه تصریح دارد و به موارد ذکر شده استناد می‌کنند. «در کتاب اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی هدف شماره یک سیاست خارجی «تلاش در جهت برقراری حکومت جهان اسلام» ذکر شده و در توضیح این هدف آمده است: «از نظر مکتب اسلام دنیا به‌طور کلی به دو منطقه تقسیم می‌شود، یکی دارالسلام که در آن احکام الهی اسلام اعمال می‌شود و حاکمیت با مکتب اسلام است و دیگر دارالکفر که در آن سرزمین نظام حاکم در چارچوب احکام اسلام عمل نمی‌کند. بر این اساس تنها مرزی که اسلام می‌شناسد مرز عقیدتی است و سایر مرزها (از جمله مرز جغرافیایی) مطرود و محکوم است». در همین کتاب در در رابطه با وظیفهٌ وزارت خارجهٌ نظام آمده است: «مخصوصاً با توجه به اهداف بسیار وسیع و گسترده‌یی که جمهوری اسلامی در ارتباط با صدور انقلاب و نهضتهای آزادیبخش و گروههای اجتماعی و حتی آحاد ملتها دارد، وزارتخارجه باید با شیوه‌های ارشادی، هماهنگی لازم را میان ارگانهای مختلف در زمینهٌ سیاست خارجی به عمل آورد».

رفسنجانی در هفتمین سالروز اشغال سفارت آمریکا در تهران گفت: «در لبنان ضربه‌یی که آمریکا خورد و خفتی که آمریکاییها تحمل کردند عمیقاً به‌حساب ما می‌گذارند و به حساب ما هم هست» (رادیو ایران ، 13آبان1365). محسن رفیقدوست وزیر وقت سپاه پاسداران نیز در تیرماه سال70 اعلام کرد «در پیروزی انقلاب در لبنان و در خیلی از جاهای دنیا، آمریکا ضرب شست ما را بر پیکر منحوس خودش احساس می‌کند و می‌داند آن مواد منفجره‌یی که با آن ایدئولوژی ترکیب شد و در مقر تفنگدارهای دریایی چهارصد افسر و درجه‌دار و سرباز را یک‌مرتبه به جهنم فرستاد، هم تی ان تی آن مال ایران بود و هم ایدئولوژیش از ایران رفته بود. این برای آمریکا بسیار محسوس است، فلذاست که در خلیج‌فارس درمانده شده»(رسالت - 29تیر70). محسن رضایی فرمانده سابق سپاه نیز گفت: «...روزی جرقه‌های خشم و نفرت (مسلمانان) در دل واشینگتن زبانه می‌کشد و مسئولیت عواقب آن نیز بر عهدهٌ آمریکا است... روزی خواهد رسید که در هیچ جای این دنیا یهودیان نیز مانند سلمان رشدی نتوانند خانه‌یی برای سکونت پیدا کنند» (کیهان، 29مهر1370).میرحسین موسوی نخست‌وزیر دوران جنگ ضدمیهنی از این‌که در جریان عملیات تروریستی رژیم در خارج از ایران، نبود، زبان به شکوه می‌گشاید. وی در استعفانامه‌اش به خمینی در 14شهریور67 نوشت:«عملیات برون مرزی که بدون اطلاع و دستور دولت صورت می‌گیرد...بعد از آن‌که هواپیمایی ربوده می‌شود، از آن با خبر می‌شویم. وقتی مسلسلی در یکی از خیابانهای لبنان گشوده می‌شود و صدای آن در همه جا می‌پیچد، متوجه قضیه می‌شویم. پس از کشف مواد منفجره از حجاج ما در چمدانهایشان از این امر آگاه می‌شویم».

خاتمی که در دوره خودش به گفتگوی تمدنها و «تنش‌زدایی» معروف شده است در مورد سلمان رشدی چنین می‌گوید: "سلمان رشدی نویسندهٌ کتاب آیات شیطانی باید بر اساس حکم شرعی حضرت امام خمینی اعدام شود و هیچ راهی برای گریز وی از اجرای این حکم نیست. شرق و غرب جنایتکار به‌ویژه حاکمان انگلیس با توجه به انتشار کتاب کفرآمیز آیات شیطانی به جهانیان ثابت کردند که تنها با جمهوری اسلامی و امام دشمن نیستند بلکه با دین مبین اسلام و بیش از یک میلیارد مسلمان در سطح جهان نیز دشمن می‌باشند. سکوت حاکمان کشورهای عربی در مقابل انتشار کتاب آیات شیطانی این مسأله را ثابت کرد که آنان فقط در شعار مدافع اسلام و قرآن هستند (کیهان، 16اسفند1367). همچنین بر اساس (لیبراسیون - 4مرداد64) خاتمی در مقام وزیر تبلیغات خمینی «ریاست بریگاد مستقل ترور» را برعهده داشت.

خامنه‌ای از اواخر سال71 از طریق محمدعلی تسخیری رئیس روابط بین‌الملل دفترش اقدام به راه‌اندازی اردوگاههای آموزشی برای مسلمانان سایر کشورها نمود. با تشکیل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی این اردوگاهها زیر نظر آن سازمان به کار خود ادامه داد.

اهداف کاربردی تروریسم در جمهوری اسلامی

بطور کلی سه هدف در این رابطه برآورد می‌شود

تروریسم وسیله‌یی برای سرکوب

تروریسم وسیله‌یی برای گسترش

تروریسم وسیله‌یی برای شانتاژ

تروریسم وسیله‌یی برای سرکوب

جمهوری اسلامی از همان سالهای اولیه از ترور به‌عنوان یک اهرم جدی برای سرکوب مخالفانش در خارج کشور استفاده کرد. از سال1360و پس از اقامت مسعود رجوی در فرانسه ، جمهوری اسلامی پاسداری به‌نام «محمد خاتمی» معروف به «ابووقا» را با حکم خمینی به همراه 15پاسدار دیگر به اروپا به منظور عملیات تروریستی اعزام کرد. ابووقا که نتوانست موفقیتی علیه مجاهدین کسب کند به اقدام تروریستی علیه یک گروه دیگر ایرانی روی آورد. به‌دنبال آن محسن رضایی فرمانده سپاه پاسداران یک گروه دیگر تروریستی را به فرانسه اعزام نمود.

تروریسم وسیله‌یی برای شانتاژ

علاوه بر این رژیم خمینی با به‌کارگیری تروریسم علیه اهداف خارجی، تلاش می‌کرد تا به شانتاژ دولتهای خارجی و کسب امتیاز از آنها بپردازد. به گروگان گرفتن اتباع خارجی به‌مدت یک دهه در لبنان یک نمونهٌ روشن از این سیاست تروریستی بود. جمهوری اسلامی در سال61 تیپ « محمد رسول‌الله» متعلق به سپاه پاسداران را به لبنان اعزام کرد. و بعداز پایان مأموریت این تیپ یک سپاه ویژه به‌نام سپاه لبنان شامل 2000پاسدار تشکیل داد و در لبنان مستقر کرد. این سپاه که مرکز فرماندهی آن در دمشق است، بعداز تشکیل نیروی قدس در سال69 تحت فرماندهی آن درآمد.

تصمیم به تقویت گروههای بنیادگرا در کشورهای مختلف نیز جزیی از همین سیاست است که در شورای عالی امنیت گرفته می‌شود. به‌عنوان مثال به نمونهٌ زیر اشاره می‌شود:

در فروردین74 در مرکز پژوهشهای علمی وزارتخارجه جلسه‌یی به‌ریاست صریح‌القلم رئیس مرکز پژوهشهای علمی وزارت خارجه و مشاور سیاسی شورای عالی امنیت ملی تشکیل شد. موضوع این جلسه مقابله با فشارهای بین‌المللی روی رژیم با استفاده از جنبشهای اسلامی (بنیادگرا) بود. در این جلسه لغو قرارداد کوناکو توسط آمریکا، لغو قرارداد نفتی رژیم با آذربایجان به‌خاطر فشار آمریکا به کشور آذربایجان، مسألهٌ دامن‌زدن به اختلاف ایران و امارات بر روی سه جزیره، مسألهٌ نیروگاههای اتمی و قرارداد با روسیه بحث شد و به‌عنوان انتقاد و اشکال مطرح گردید که اگر در گذشته حمایت کافی از جنبش اسلامی در آذربایجان به‌عمل آورده بودیم می‌توانستیم با استفاده از این جنبشها مانع قرارداد آمریکا با آذربایجان بشویم و به‌دنبال آن طرح کمک به جنبش آذربایجان را نتیجه گرفتند. در این اجلاس رابطه جمهوری اسلامی با شیعیان بحرین به‌عنوان یک نقطهٌ مثبت مورد بررسی قرار گرفت که گفتند با این جنبش می‌توان آنها (کشورهای خلیج فارس) را وادار کنند امتیازات مورد درخواست نظام را به آنها بدهد. در مورد چندین گروه اسلامی حامی نظام در بقیهٌ کشورها نیز در این جلسه بحث شد و نتایج آن به شورای عالی امنیت ملی ارائه شد. شورای عالی امنیت به‌دنبال این گزارش به وزارت اطلاعات و نیروی قدس مأموریت داد که جریانات بنیادگرا را تقویت کند که به‌دنبال آن در ماههای خرداد، تیر، مرداد و شهریور74 چند دورهٌ فشرده آموزشی برای نیروهای بنیادگرا از چند کشور عربی و اسلامی گذاشت.

مراکز تصمیم‌گیری اقدامات تروریستی

ولی فقیه

در هرم قدرت جمهوری اسلامی بنیان گذاشته شده توسط خمینی همه تصمیم گیریها در اختیار ولی‌فقیه که خودش در نقش آن بود متمرکز شده بود. و مقامات رده بعدی از جمله خامنه‌ای، رفسنجانی، اردبیلی ، میرحسین موسوی و احمد خمینی مستقیماً فرامین را شخصاً از خمینی می‌گرفتند. اطلاعات نشان می‌دهد خمینی شخصا فتوای ترور دکتر کاظم را رجوی را داد بود و همچنین در پروندهٌ حسین نقدی یک عضو دیگر شورای ملی مقاومت ایران وابسته به مجاهدین که در ایتالیا ترور شد آمده است که بعداز پیوستن حسین نقدی به شورای ملی‌مقاومت فتوای قتلش توسط خمینی صادر شد.

ریشهری اولین وزیر اطلاعات خمینی در رابطه با شخص وی و سران 5گانهٌ رژیم، تصمیمات ترور و آدم‌ربایی را اتخاذ می‌کرد.

شورای عالی امنیت ملی عالیترین ارگان تصمیم‌گیری

در قانون اساسی مصوب سال68 در مورد شورای امنیت ملی آمده است :

«به‌منظور پاسداری از تمامیت ارضی و حاکمیت ملی و تعیین سیاستهای دفاعی ـ امنیتی و نیز بهره‌برداری از امکانات مادی و معنوی کشور برای مقابله با تهدیدات داخلی و خارجی، شورای‌عالی امنیت تشکیل می‌شود».

چگونگی گردش کار

شورای عالی امنیت برای تصمیمهای تروریستی با حضور 8عضو ثابت و 2نمایندهٌ ولی فقیه و تعدادی کارشناس و مشاور از معاونین وزارت اطلاعات و فرماندهان نیروی قدس و معاونان وزارت‌خارجه تشکیل می‌شود.[۴]  تصمیم به تقویت گروههای بنیادگرا در کشورهای مختلف نیز در شورای عالی امنیت رژیم گرفته می‌شود. بعداز مرگ خمینی کلیهٌ تصمیمات مهم جمهوری اسلامی از جمله اقدامات تروریستی در این شورا گرفته شده است.[۵][۶] روزنامهٌ ساندی‌تلگراف 17تیر75 نوشت:«...شورای عالی امنیت، به‌ریاست رفسنجانی، مراکز آموزشی تروریستی ایران را اداره می‌کند و دستور عملیات تروریستی به‌تروریستهای آموزش‌دیده توسط همین ارگان صادر می‌شود».[۷][۸][۹]

 وظایف

علاوه بر تصویب طرحهای تروریستی، شورای عالی امنیت هم‌چنین وظایف و حوزهٌ اصلی کار سازمانهای اطلاعاتی و تروریستی نظام را تعیین می‌کند. به‌عنوان مثال:

در دیماه76 شورای عالی امنیت به‌ریاست خاتمی افزایش بودجه و امکانات سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی را تصویب کرد. طبق تصمیم شورای عالی امنیت رژیم، وزارت خارجه موظف شد رفت‌وآمد آزادانهٌ اعضا و مأموران این سازمان را به‌خارج به‌عنوان خبرنگار و وابستهٌ فرهنگی تأمین کند. ورود و خروج کلیهٌ کالاها و محموله‌های وابسته به این سازمان از هرگونه بازرسی و کنترل گمرکی معاف است. و برای جلوگیری از افشای فعالیتهای این سازمان در این جلسه تصمیم گرفته شد «هیچ مرجعی جز خامنه‌ای و شورای عالی امنیت ملّی نظام حق حسابرسی و سؤال از سازمان ارتباطات اسلامی را ندارد».

ارگانهای عمل‌کننده اقدامات تروریستی

سپاه پاسداران

خمینی از اولین روزهای به‌قدرت رسیدن، به‌منظور حفظ حاکمیت و هم‌چنین به‌منظور فراهم کردن گسترش نظام، درصدد ایجاد یک نیروی نظامی تماماً قابل اعتماد برآمد. به‌همین منظور در اسفند57 برخی از افراد مورد اعتمادش را که بعضاً تجربیاتی از درگیریها و جنگهای لبنان نیز داشتند مأمور کرد تا یک تشکیلات نظامی راه بیندازند. این تشکیلات بعداً «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» نامگذاری شد. شورای انقلاب خمینی در اردیبهشت سال58 حکم رسمی تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را اعلام کرد و یک شورای فرماندهی 7نفره به فرماندهی جواد منصوری مأمور سازماندهی آن گردید. در شهریور58 جواد منصوری از فرماندهی سپاه استعفا داد و پس از او مدتی دوزدوزانی و سپس مرتضی رضایی (فرمانده کنونی حفاظت اطلاعات سپاه) و در بهار59 عباس زمانی معروف به ابوشریف به فرماندهی سپاه منصوب شد. در سال60 به‌دنبال آغاز مقاومت مسلحانهٌ محسن رضایی که تا آن زمان فرمانده اطلاعات سپاه بود و نقش برجسته‌یی در سرکوب و صدور توسعه و ترور ایفا کرده بود، به فرماندهی سپاه منصوب شد. با شروع فاز نظامی در سال60 و هم‌چنین با وارد شدن سپاه در جنگ، تغییرات زیادی در ساختار سپاه ایجاد شد و به‌تدریج سه نیروی زمینی، هوایی و دریایی در آن سازمان داده شد. 

اطلاعات سپاه

از همان اوایل تاسیس سپاه پاسداران، واحد اطلاعات سپاه نیز در درون سپاه پاسداران تأسیس شد و محسن رضایی که عضو شورای 7نفره سپاه بود به فرماندهی اطلاعات آن منصوب شد. محسن رضایی به‌عنوان فرماندهٌ اطلاعات سپاه مستقیماً در ارتباط با شخص خمینی قرار داشت و به او مستقیماً گزارش می‌داد. رضایی از همان ابتدا یک تیم 5نفره را مأمور راه‌اندازی و بازسازی ساواک کرد، این تیم به‌سرعت کلیهٌ‌اطلاعات مربوط به‌ادارهٌ کل ساواک تهران را جمع‌آوری نمودند. او بسیاری از شکنجه‌گران و بازجویان ساواک، به‌ویژه افراد مربوط به ادارهٌ سوم (امنیت داخل) را به‌خدمت گرفت. رضایی هم‌چنین برای آموزش دادن به کادر اطلاعاتی نظام، شماری از کارشناسان اطلاعاتی و امنیتی را از سوریه به تهران آورد. آنها آموزش به افراد اطلاعات سپاه را در محلی واقع در خیابان جردن، خیابان جانسپاران، پلاک115 شروع کردند. [۱۰] پس از مدتی احمد وحیدی و سپس قاسم سلیمانی فرماندهٌ واحد اطلاعات سپاه گردیدند. در سال59 واحد نهضتهای آزادیبخش و دفتر سیاسی به سازماندهی سپاه اضافه شد. واحد نهضتهای آزادیبخش با کمک واحد اطلاعات سپاه نقش فعالی در صدور تروریسم و گسترش نظام ایفا کرد. این واحد در سال 1363 در واحد اطلاعات سپاه ادغام شد. اطلاعات سپاه (که بعضاً به آن اطلاعات نظامی نیز گفته می‌شد) از سال 60 به بعد مستمراً ابعاد بزرگتری به خود گرفت.مجری اصلی عملیات تروریستی تا سال1363 همین قسمت اطلاعات سپاه پاسداران بود.

نمونه عمل این واحد را می‌توان در طرحهای آن برای ترور مسعود رجوی رهبر مقاومت ایران در فرانسه مشاهده کرد. این طرحها عبارت بودند از:

 1- تلاش برای نفوذ در صفوف مجاهدین

الف. در خرداد1361 گروهی به‌نام مبارزان آزادی اعلام موجودیت کرد که خودش را یک شاخهٌ انشعابی از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی معرفی می‌کرد که در آن زمان به مثابه پوش اطلاعات سپاه علیه مجاهدین کار می‌کرد. هدف سپاه از این انشعاب ساختگی این بود که از طریق این گروه جدید، به سازمان مجاهدین نزدیک شده و در آن نفوذ کند. این گروه مجعول متقاضی عضویت در شورای ملی مقاومت و متقاضی دیدار  با مسعود رجوی شده بود.

ب. یکی دیگر از اقدامات اطلاعات سپاه این بود که یکی از اعضای خود به‌نام علی‌اکبر نیک‌نژاد را به سوییس فرستاده و از آن طریق قصد نفوذ در سازمان مجاهدین را داشت. که البته همهٌ این موارد با هوشیاری مجاهدین خنثی و بی‌اثر شد.

2- طرح پیاده‌کردن کماندو

طرح پیاده‌کردن کماندو در اور سوراواز، محل اقامت مسعود رجوی از دیگر طرحهایی بود که در دستور اطلاعات سپاه قرار داشت. به‌همین منظور عوامل اطلاعات سپاه، شناسایی وضعیت فرودگاههای نظامی و غیرنظامی اطراف محل اقامت آقای رجوی را در دستور خود قرار داد. در این شناسایی نحوهٌ بازرسی هواپیمای هاک توسط پلیس فرانسه در فرودگاه بورژه مورد بررسی قرار گرفته بود. هم‌زمان با این شناسایی، اطلاعات سپاه، به شیرمحمدی مدیر کل امور سوانح هلال احمر ایران مأموریت داده بود با همکاری دو نفر دیگر  با استفاده از هواپیماهای هلال احمر سلاح سبک و نیمه‌سنگین از جمله بازوکا و خمپاره‌انداز را به همراه تعدادی از کماندوهای تعلیم دیده سپاه به فرانسه منتقل کند. این طرح امکان اجرا پیدا نکرد و اطلاعات سپاه مجبور به توقف آن شد.

3- اعزام تیم ترور

 اطلاعات سپاه در آذرماه1361 یک تیم تروریستی به فرماندهی فردی به‌نام بهروز ماکویی که از افراد آموزش‌دیدهٌ تروریستی و از افراد نزدیک به بهزاد نبوی و چمران بود را به ترکیه فرستاد که به فرانسه منتقل شود. هم‌زمان دو تروریست را برای شناسایی به منطقه اور سوراواز محل اقامت مسئول شورای مقاومت فرستاد که در مراحل اولیه این طرح لو رفت و امکان اجرا پیدا نکرد.

4- طرح استفاده از هلی‌کوپتر

یکی دیگر از طرحهای رژیم استفاده از هلی‌کوپتر برای اجرای توطئهٌ ترور مسعود رجوی بود. مسعود هندی (تروریست شناخته شده که در جریان ترور شاهپور بختیار در سال70 دستگیر شد)، روی طرح استفاده از هلی‌کوپتر کار می‌کرد. وی باند فرودگاه شهر تاورنی، در نزدیکی اورسوراواز را برای همین منظور کاندیدا کرده بود. این طرح نیز امکان عملی پیدا نکرد و متوقف شد.

5- طرح حملهٌ مستقیم

یکی دیگر از طرحهای اطلاعات سپاه اعزام یک گروه ضربت 14نفره از پاسداران آموزش دیده و مسلح به فرانسه بود. آنها می‌خواستند با استفاده از زمین فوتبالی که در مقابل محل اقامت قرار داشت وارد منطقه شده و به مقر رهبر مقاومت در اورسوراواز حمله کنند. در جهت اجرای این طرح روز 18دی1361 مجید کارشناس وابستهٌ فرهنگی سفارت رژیم در فرانسه به‌همراه محمد سلیمانی از اعضای انجمن اسلامی فرانسه برای شناسایی منطقه با دوربین فیلمبرداری به اورسوراواز می‌آیند که مورد شناسایی مأموران فرانسوی قرار گرفته و طرح آنها لو می‌رود.

6- استفاده از مزودران خارجی برای شناسایی

 زمانی که بیشتر طرحهای اطلاعات سپاه امکان تحقق پیدا نکرد جمهوری اسلامی به این فکر افتاد که از مزدوران خارجی برای اجرای این توطئه استفاده کند. روز 21اسفند1362 امام جمعهٌ مراکشی‌الاصل مسجدی در اطراف شهر لیل برای شناسایی به منطقهٌ اورسوراواز رفت که در حال عکسبرداری با دوربین عکاسی تله‌دار، مورد شناسایی پلیس قرار گرفت و نتوانستند طرح را ادامه دهند.

7- کامیون انفجاری

یکی دیگر از طرحهای اطلاعات سپاه برای اجرای ترور مسعود رجوی به‌کارگیری کامیون انفجاری علیه مقر اقامت وی بود. هدایت‌الله به‌نژاد از دیپلوماتهای جمهوری اسلامی سفارت فرانسه، مأموریت داشت محل را برای عملیات توسط کامیون انفجاری شناسایی کند. وی نتیجهٌ شناسایی خودش را به اطلاعات سپاه گزارش کرد. در این گزارش آمده است: «بچه‌ها تا حالا خیلی خانهٌ رجوی را چک کرده‌اند ولی راهی برای عملیات با کامیون انفجاری پیدا نکرده‌اند. چون یک دیوار آهنی است که اگر کامیون انفجاری به آنجا بخواهد برود به دیوار خورده و منفجر می‌شود، به‌دلیل وجود حفاظت ژاندارمها و حفاظت خود مجاهدین، نمی‌شود اسلحه وارد آنجا کرد. با بچه‌ها در جمعبندی به راه کارهای زیر رسیدیم:

راه‌کار1: با محمل خبرنگاری به محل اقامت رجوی رفته و عمل خود را انجام دهیم.

راه‌کار2: یک نفر در آن‌جا داشته باشیم، یعنی فردی در داخل مجاهدین نفوذ دهیم.

راه‌کار3: با هلی‌کوپتر و هواپیما آن‌جا را از بالا بزنیم.»

8- استفاده از پوشش خبرنگاری

اطلاعات سپاه به‌دنبال شکست طرح کامیون انفجاری تلاش کرد تا طرح خود را از طریق فرستادن تروریستها و جاسوسانش در لباس خبرنگاری به اجرا در بیاورد.

الف. اطلاعات سپاه به شفیع آقامحمدیان مسئول انجمن اسلامی فرانسه مأموریت داد که با استفاده از پوش خبرنگاری به محل اقامت مسعود رجوی برود و جواب سئوالات زیر را تهیه کند:

-وضعیت درونی محل اقامت

-ملاقاتها و جلسات عمومی مسعود رجوی و تاریخ و محل آن

-ترددهای مسعود رجوی به پاریس

-مسافرتهای مسعود رجوی به کشورهای دیگر

ب. به عباسعلی رجبی از مسئولین اتحادیهٌ انجمنهای اسلامی در اروپا، وابسته به تیمهای عملیاتی سپاه، که در آلمان مستقر بود، مأموریت داده شد که «ارتباط با خبرنگاران جهت خریدن آنها» با هدف کسب «اطلاعات از وضعیت درونی محل اقامت رجوی» برقرار کند.

9. اعزام تیمهای عملیاتی به اروپا و لورفتن آنها

 اطلاعات سپاه در آذرماه1363 سه تیم ویژهٌ عملیاتی را به هامبورگ، لندن و پاریس به منظور ترور مسعود رجوی روانه کرد. دو تیم لندن و هامبورگ به‌عنوان پشتیبان و تیم پاریس به‌عنوان عمل‌کننده بودند. فرمانده تیم پاریس عمیدالدین فهری نام داشت. وی پس از مدتها تلاش برای شناسایی محل اقامت موفقیتی به‌دست نیاورد. از آن‌جایی که احتمال لورفتن طرح وجود داشت، تروریستها از طریق دمشق به ایران برگشتند.[۱۱]

واحدهای برون مرزی سپاه

همزمان تغییراتی در اطلاعات سپاه داده شد. بخش عمدهٌ دستگاه بازجویی و شکنجه و واحدهای عملیات شهری اطلاعات سپاه به وزارت اطلاعات منتقل شد و بخش مسئولیت سرکوب در داخل کشور تحت عنوان امنیت به وزارت اطلاعات واگذار شد و متقابلاً نقش سپاه پاسداران در جنگ و تروریسم گسترش پیدا کرد. از جمله سپاه لبنان تقویت شد و پاسدار خاکسار فرمانده آن گردید و «دفتر پشتیبانی لبنان» در ستاد مرکزی پاسداران در تهران به‌ریاست پاسدار حقانی و به‌منظور پشتیبانی و تأمین تدارکات سپاه لبنان تشکیل شد.  سپاه لبنان در طول این سالها از نفرات غیرایرانی برای گروگانگیری، هواپیماربایی، عملیات تروریستی در کشورهای اروپایی، کشورهای هم‌جوار ایران به‌ویژه ترکیه استفاده می‌کرد.[۱۲]

قرارگاههای تروریستی سپاه

معاونت اطلاعات سپاه در ساختار جدید سپاه، برای  فعالیتهای اطلاعاتی و عملیاتی در کشورهای همجوار قرارگاههای زیر را به‌وجود آورد: قرارگاه رمضان: به‌منظور فعالیتهای اطلاعاتی و تروریستی تشکیل شد. فرمانده آن ابتدا پاسدار باقر ذوالقدر (قائم مقام کنونی سپاه) و بعداز آن پاسدار جعفری صحرارودی شد. صحرارودی همان کسی است که قاسملو را سر میز مذاکره در وین به‌قتل رساند و در حال حاضر نیز سرتیپ پاسدار احمد فروزنده است. قرارگاه انصار: در شرق کشور به‌ویژه روی افغانستان و پاکستان متمرکز است. این قرارگاه با همکاری وزارت اطلاعات، به 13پایگاه مجاهدین در شهرهای کویته و کراچی در17تیر1366 با استفاده از آر.پی.جی، نارنجک و مسلسل حمله کرد و  در نتیجه سه تن از مجاهدین به‌شهادت رسیده و دست کم 33نفر مجروح شدند. قرارگاه انصار از ابتدا در امور مربوط به افغانستان و پاکستان فعال بوده است و در حال حاضر نیز قرارگاه مرکزی آن در مشهد قرار دارد. قرارگاه بلال: این قرارگاه در تهران تشکیل شد و مسائل تروریستی را در کشورهای غیر هم‌جوار ایران دنبال می‌کرد. این قرارگاهها بعدا به تحت فرماندهی نیروی قدس منتقل شدند.

نیروی قدس

پس از جنگ و بحثهایی که بر سر سرنوشت سپاه بود از جمله تصمیماتی که گرفته شد اضافه کردن بخش پنجمی به سپاه به نام «نیروی قدس» بود. ۴ بخش قبلی عبارت بودند از سه نیروی هوایی، دریایی و زمینی و نیروی چهارم «مقاومت بسیج». از آن پس وظایف فعالیتهای تروریستی و صدور بنیادگرایی به نیروی قدس منتقل شد. فرمانده اول آن پاسدار احمد وحیدی بود. احمد وحیدی برای راه‌اندازی نیروی قدس قدیمی‌ترین و مجرب‌ترین کادرهای اطلاعات سپاه و نیروی قرارگاه رمضان را جدا کرده و به نیروی قدس منتقل نمود. وی هم‌چنین کلیه قرارگاههایی که در سپاه فعالیت برون‌مرزی داشتند را به نیروی قدس منتقل کرد. محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران در آن زمان در بارهٌ نیروی قدس در بدو تأسیس گفت هدف ما از ایجاد نیروی قدس تشکیل "ارتش بین‌الملل اسلامی" است. نیروی قدس نمایندگانی در سفارتخانه‌های رژیم ملایان که به حوزهٌ مأموریتش مربوط می‌شود، مانند عراق،سودان، اتریش و آلمان و... دارد. هماهنگی بین نیروی قدس و وزارت اطلاعات در سطح فرمانده قدس با وزیر اطلاعات و معاونت اطلاعات قدس با معاونت اطلاعات خارجی وزارت اطلاعات انجام می‌شود.

فرماندهی نیروی قدس

نیروی قدس تحت کنترل خامنه‌ای و مجری تصمیمهای اوست. این امر تحت نظارت ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح انجام می‌شود. رئیس این ستاد سرلشکر پاسدار حسن فیروزآبادی است که مستقیماً تحت امر ولی فقیه می‌باشد. مأموریتهای نیروی قدس توسط فرماندهی کل سپاه پاسداران ابلاغ می‌شود. فرمانده کنونی نیروی قدس سرتیپ پاسدار قاسم سلیمانی و معاون او سرتیپ پاسدار ربیعی است. پاسدار ربیعی رئیس ستاد نیرو نیز می‌باشد.وی هماهنگیهای نزدیکی با وزارت اطلاعات دارد و در مهمترین جلسات نیز شرکت می‌کند.

هدفها و مأموریتهای نیروی قدس

الف - تبلیغ و هدایت جریانات قشری در کشورهای مختلف و به‌خصوص کشورهای اسلامی

ب - جذب، آموزش و سازمان دادن و لجستیک «هواداران انقلاب اسلامی» و جنبشهای «اسلامی» و گروههای موسوم به حزب‌الله در خارج ایران[۱۳]

ج- کسب اطلاعات و به‌ویژه اطلاعات نظامی و استراتژیک

د- ترور مخالفان نظام و نویسندگان و ناشران و سیاستمدارانی که با رژیم آخوندی ضدیت دارند، با همکاری وزارت اطلاعات

ه- تشکیل «سپاه» انقلاب اسلامی در کشورهای مختلف مانند سپاه 9بدر برای عراق و سپاه بوسنی و سپاه ترکیه (سپاه پنجم) و سپاه لبنان (سپاه هفتم) و سپاه آفریقا و سپاه سودان و...

ستاد و قرارگاههای نیروی قدس

ستاد نیروی قدس در تهران در پادگان کاظمی در نزدیکی ستاد مشترک سپاه واقع است.

نیروی قدس دارای 4قرارگاه فرماندهی اصلی در مناطق مرزی است که فعالیتهای اطلاعاتی و عملیاتی آن را در مناطق مختلف مرزی ایران با کشورهای همسایه هدایت می‌کنند:

1) سپاه یکم قرارگاه فرماندهی برای عراق - قرارگاه رمضان به فرماندهی سرتیپ پاسدار احمد فروزنده برای عراق که ستاد فرماندهی آن در تهران و دارای سه قرارگاه در استانهای همجوار با عراق است:

قرارگاه نصر در شمال (نقده) به فرماندهی سرتیپ پاسدار محمود فرهادی

قرارگاه ظفر در غرب (کرمانشاه) به فرماندهی سرتیپ پاسدار عبیداوی

قرارگاه فجر در جنوب (اهواز) به فرماندهی سرتیپ پاسدار عبدالرضا بیات

2) سپاه دوم قرارگاه فرماندهی برای پاکستان قرارگاه «نبی‌اکرم» در زاهدان به فرماندهی سرتیپ پاسدار شیبانی

3) سپاه سوم قرارگاه فرماندهی برای ترکیه و آذربایجان - قرارگاه «حمزه» در ارومیه. این قرارگاه برقراری ارتباط با گروههای کرد مخالف ترکیه و هم‌چنین سرکوب اکراد در داخل ایران و اقدام به عملیات تروریستی برعلیه گروههای کرد ایرانی در داخل عراق را هم برعهده دارد. هم‌چنین ارتباط با کشورهای آذربایجان. قرارگاههای فعلی و تاکتیکی آن در استان اردبیل و تبریز واقع شده است.

4) سپاه جهارم قرارگاه فرماندهی برای افغانستان و آسیای میانه - قرارگاه «انصار» در مشهد. این قرارگاه در شهرهای زابل، میرجاوه، بیرجند و تایباد دارای قرارگاههای تابعه می‌باشد. پاسداران در افغانستان تحت فرماندهی این قرارگاه می‌باشند.

5) سپاه پنجم قرارگاه فرماندهی برای ترکیه : اجرای عملیات تروریستی ویژه و سازماندهی تیمهای مخفی تروریستی در داخل ترکیه را برعهده دارد.  فرمانده سپاه پنجم حاج منصور است و یک پایگاه در تبریز دارند.[۱۴]

6) سپاه ششم قرارگاه فرماندهی برای خلیج فارس : مأموریت صدور تروریسم و براندازی در امارات و حوزهٌ خلیج فارس را به‌عهده دارد. فرمانده این سپاه شیرازی است. قبل از شیرازی سرتیپ پاسدار احمد شریفی، فرماندهٌ سپاه ششم بود. که از ابتدای تأسیس نیروی قدس این سمت را برعهده داشت. این نیرو به فرماندهی پاسدار شریفی نقش فعالی در درگیریهای داخلی بحرین در سال72 داشت. وی در انفجار خُبَر در عربستان نقش جدی داشت.[۱۵] پاسدار احمد شریفی در حال حاضر در دانشگاه بیت‌المقدس نیروی قدس در قم مستقر است.

7) سپاه هفتم قرارگاه فرماندهی برای لبنان : همان سپاه لبنان است که قبل از تشکیل نیروی قدس در این کشور حضور داشت و پس از تشکیل نیروی قدس تحت فرماندهی این نیرو قرار گرفت...[۱۶]

8) سپاه هشتم قرارگاه فرماندهی برای آفریقا :حوزهٌ مأموریت این سپاه کشورهای آفریقایی مانند الجزایر،تونس، سودان و...می‌باشد. این سپاه نقش فعالی در سودان دارد و براساس گزارشهای موجود پایگاههایی در سودان جهت آموزش ایجاد کرده تا از این طریق پایگاهی برای فعالیتهایش در کشورهای حول‌وحوش و به‌ویژه مصر تدارک ببیند. فرماندهی سپاه هشتم صراف و معاونش افقهی می‌باشد.

9) سپاه نهم قرارگاه فرماندهی برای سپاه اروپا و آمریکا : سپاه نهم در آلمان و اتریش فعالیت زیادی دارد و در صدد جذب مسلمانان ترک و اعراب در آلمان است و از این حیث توجه ویژه‌یی به مسجد بزرگ هامبورگ دارد.فرمانده سپاه نهم ناهیدیان است. این سپاه مأموریتهای کشورهای شرق آسیا را هم برعهده دارد.

10) سپاه بوسنی: سپاه بوسنی به‌دلیل این‌که می‌تواند سکوی پرش رژیم به اروپا باشد از جایگاه خاصی برخوردار است فرمانده این سپاه سرتیپ پاسدار "شمس" معاون سابق آموزش نیروی قدس می باشد.

11) پایگاه اطلاعاتی آذربایجان: این پایگاه در خرداد1372 در شهر ماکو در مرز جمهوری آذربایجان تشکیل شده و فرماندهی آن برعهده سرتیپ پاسدار بویاغچی است. این پایگاه یک پادگان در مرز ایران و آذربایجان و ارمنستان ایجاد کرده است.

12) تیپ «مالک اشتر»: این تیپ یک تیپ مستقل تحت امر نیروی قدس می‌باشد که در سالهای جنگ با عراق تحت‌امر قرارگاه رمضان بود و به‌خاطر عملیاتی که در داخل عراق انجام داد، بعداز تشکیل نیروی قدس به آن نیرو منتقل شد و مقر آن استان مازندران است. فرمانده تیپ مالک اشتر سرتیپ پاسدارحسنی‌نیا است و 2گردان آن در لبنان به‌سر می‌برند.

مراکز آموزشی نیروی قدس[۱۷]

-پادگان آموزشی امام‌علی در تهران میدان تجریش

-پادگان با هنر در جادهٌ چالوس، اطراف سد کرج

- پادگان علی آباد قم در اتوبان تهران - قم

-پادگان مصطفی خمینی در عشرت‌آباد تهران

- پادگان کریت کمپ در 40کیلومتری جادهٌ اهواز- ماهشهر

-پادگان فاتح غنی‌حسینی بین تهران و قم

- پادگان غیور اصلی در کیلومتر 30 جادهٌ اهواز - خرمشهر

-پادگان ابوذر در قلعه‌شاهین اهواز

-پادگان حزب‌الله در ورامین

-پادگان آموزشی ایذه

-پادگان امیرالمؤمنین در بان‌روشان ایلام

-پادگان آموزشی کوثر در جادهٌ دزفول- شوشتر

-پادگان امام صادق در قم

-  مرکز آموزشی لویزان

- مرکز آموزشی آبیک

-مرکز آموزشی درویش در کیلومتر18 جادهٌ اهواز ماهشهر

- مرکز آموزش غازان‌چی در سه راهی روانسر - کرمانشاه و کامیاران

- دانشگاه بیت المقدس قم

-مدرسه نواب صفوی در اهواز

- آموزشگاه نهاوند در 45کیلومتری نهاوند[۱۸]

دو مرکز از مراکز فوق از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. پادگان آموزشی امام‌علی در شمال تهران و پادگان باهنر در حوالی سد کرج در شمال غرب تهران.

پادگان آموزشی امام‌علی

به‌دنبال تشکیل سپاه قدس، معاونت آموزشی این نیرو در پادگان امام‌علی واقع در تهران - میدان تجریش انتهای خیابان البرز کوه (محل لشگر سابق گارد شاه در شمال کاخ سعدآباد) مستقر شد.

اولین فرماندهٌ معاونت آموزشی قدس، سرتیپ پاسدار شمس بود. وی قبل از این مدتها فرماندهی نیروی 9بدر را به‌عهده داشت. پاسدار سرتیپ عروج، معاون پاسدار شمس، به فرماندهی پادگان آموزشی امام‌علی منصوب شد. عروج قبل از این سمت، فرماندهٌ سپاه ویژهٌ حفاظت بود که حفاظت خامنه‌ای را به‌عهده داشت و قبل از آن نیز از فرماندهان سپاه پاسداران در لبنان بود. در سالهای بعد، پاسدار شمس فرماندهٌ سپاه بوسنی شد و پاسدار عروج با حفظ سمت فرماندهی پادگان آموزشی امام‌علی به فرماندهی معاونت آموزش قدس منصوب شد. فرماندهی این پادگان بعدها به‌عهدهٌ پاسدار نوروزی گذاشته شد. نوذری در سال76 جای خود را به پاسدار سرتیپ قربانی داد که تاکنون فرماندهی این پادگان را به‌عهده دارد. آموزشهای این پادگان از نظر نظامی به‌ویژه در زمینهٌ پاراتیزانی و شهری در سطح عالی (ماقبل دوره دافوس) قرار داشت. در این پادگان علاوه بر کادرهای سپاه قدس، افراد غیر ایرانی آموزش می‌بینند. از جمله مواد آموزشی این دانشگاه عبارتند از:

آموزشهای سیاسی - ایدئولوژیک، انفجار و تخریب، کار با انواع بمب‌ها، شیوهٌ کارگذاری و نحوهٌ جاسازی آنها، تیراندازی در حین حرکت با ماشین و موتور، کار با سلاحهای مختلف، کمین و ضدکمین، تعقیب و مراقبت و بدن‌سازی و جنگ تن به تن.

براساس گزارشی در 19مرداد1370 دربارهٌ معاونت آموزش و پایگاه آموزشی امام‌علی، "شمس و عروج معتقدند که پادگان به‌لحاظ کادر آموزش‌دهنده خودکفا است، مربیهای بسیار زیادی با تجارب عملیات برون مرزی در اختیار دارند، عروج نیز یکی از اساتید آموزش‌دهنده است، شمس نیز آموزش می‌دهد. در حال حاضر یک برنامهٌ عقیدتی برای کادر و مسئولین پادگان که حدود 20نفر هستند تشکیل شده و قرار است یک دورهٌ آموزش عالی نیز برای 60نفر از عناصر رسمی نیروی قدس تشکیل شود.

"در مورد آموزش غیرایرانیان نیز" خردادماه1370 یک دورهٌ آموزشی برای غیرایرانیان تمام شد، در این دوره تعداد زیادی از شیعیان کویتی دوره دیدند. بر پایهٌ همین آموزشها بود که بعداز ترور بختیار دست اندرکاران گفته بودند: "بله، اگر ما این آموزشهای این‌چنینی را تقویت کنیم، اهرمهای خوبی در سراسر دنیا خواهیم داشت".

یکی از فرماندهان سپاه قدس در مورد پادگان آموزشی امام‌علی می‌گوید:«معاونت آموزشی قدس در این پادگان یک دانشگاه جدی اطلاعات تأسیس کرد که ابتدا کادرهای سپاه قدس را آموزش داد و بعدهم نیروهای مبارز کشورهای دیگر را ... مبارزینی که اخیراً در اروپا و ژاپن مترجمین آیات شیطانی و بختیار را ترور کردند تحت فرماندهی عروج در پادگان امام‌علی آموزش دیده بودند». آموزش تروریستها در پادگان امام‌علی در طول این سالیان بی‌وقفه ادامه داشته است. در حال حاضر دست‌کم50 تن از ایادی رژیم از کشورهای عربی در 5گروه 10نفره در این پادگان آموزش تروریستی می‌بینند. این گروهها به‌دلیل حفاظت اطلاعات، طوری سازماندهی شده‌اند که از وجود یکدیگر و از محل آموزش هم مطلع نشوند.

پادگان باهنر

سپاه قدس، پادگان باهنر را در سال72 در جادهٌ چالوس، اطراف سد کرج و در نزدیکی روستای بیلوا در محلی که به باغ سرهنگ مشهور است راه‌اندازی کرد و به‌سرعت به یکی از مهمترین پادگانهای آموزشی نیروی قدس تبدیل شد. به‌جز اتباع کشورهای آسیای مرکزی که عموماً در پادگان امام‌علی آموزش می‌بینند، آموزش اتباع سایر کشورها که توسط نیروی قدس جذب می‌شوند در این پادگان صورت می‌گیرد.

مسألهٌ مخفی‌کاری و محدود نگاه‌داشتن اطلاعات افراد، در این پادگان به‌شدت رعایت می‌شود. آموزشها طوری سازمان داده شده است که افراد کمترین اطلاعات را از وضعیت یکدیگر کسب کنند، به‌عنوان مثال در سال74 که همزمان 11نفر بحرینی در این پادگان آموزش می‌دیدند، چون مأموریت یک تیم 2نفرهٌ آنها با 9نفر دیگر تفاوت داشت، دو سیستم آموزشی کاملاً مجزا برای آنها اختصاص داده بودند تا از حضور یکدیگر در این پادگان مطلع نشوند. قواعد جنگ شهری، اصول مخفی‌کاری، شیوه‌ها و تاکتیکهای جمع‌آوری اطلاعات و شناسایی، اسلحه‌شناسی، بدن‌سازی و کار با مواد منفجره و سلاحهای مختلف در این پادگان آموزش داده می‌شود. علاوه بر این در پادگان باهنر به تروریستها آموزش می‌دهند که در محیطهای مختلف چگونه مأموریتشان را عملی کنند و در صورت دستگیری چگونه اطلاعات خود و بخصوص رابطه‌شان را با جمهوری اسلامی حفظ کنند. در این پادگان تروریستها علاوه بر آموزشهای نظامی و تاکتیکی، آموزشهای سیاسی و ایدئولوژیک از جمله بخشهایی از فقه و اصول حوزه آموزش می‌بینند.

اولویتهای آموزشی پادگان باهنر

اولویتهای پادگان باهنر بسته به شرایط مختلف  متفاوت است. در برخی شرایط این پادگان آموزشهای فشرده و ویژه‌یی را در دستور کار خود قرار می‌دهد. در بهار سال74 با توجه به شرایط خاص بحرین پادگان باهنر آموزش یک گروه 9نفره و یک تیم 2نفره از ایادی خود را برای انجام مأموریتهای ویژه در بحرین در دستور قرار داد. در شهریور ماه همان سال یک گروه 6نفره را به همین منظور تحت آموزشهای ویژه و فشرده قرار داد. از سال1375 آموزش مربیگری برای عناصر خارجی در دستور کار پادگان باهنر قرار گرفت. هدف این بود که مربیان جدید بتوانند در کشورهای دیگر در سطح گسترده‌تری آموزشها را پیش ببرند.

بعد از 11سپتامبر

یکی از فرماندهان پادگان باهنر بعد از 11سپتامبر در یک جلسهٌ خصوصی گفت: «بعداز 11سپتامبر، فعالیتهای ما از حساسیت بالایی برخوردار است و قرار شده تا پایین آمدن این التهابات با حساسیت بیشتر امنیتی در انتخاب نفرات برای آموزش اقدام کنیم. چون الان آمریکا  دنبال بهانه‌یی است که تلافی انفجارات را دربیاورد. اما به رغم تمام حساسیتها ما آموزشها را تعطیل نکرده‌ایم و در حال حاضر (بهمن1380) در این پادگان یک دورهٌ مربیگری برای یک گروه 22نفره از برادران عرب در جریان است که پس از پایان آموزشهایشان به محلهای خودشان برای پیاده‌کردن این آموزشها خواهند رفت».

پادگان امام صادق

پادگان امام صادق در قم،  وابسته به نیروی قدس سپاه و یکی از مراکز آموزش تروریستی این نیرو است. این پادگان در جنب پادگان تیپ 17 علی‌ابن ابی‌طالب واقع شده است و با دیوارکشی از این پادگان جدا شده است.

دراین پادگان کلیهٌ فنون تروریستی همراه با موضوعات بنیادگرایی به عناصر خارجی از جمله  مصریها، عراقیها و لبنانیها آموزش داده می‌شود.

آموزشگاه نهاوند

آموزشگاه نهاوند در 45کیلومتری نهاوند واقع است  و توسط پاسداران اداره می‌شود. در این آموزشگاه عناصر خارجی از جمله لبنانیها و افغانیها جهت مأموریتهای جاسوسی و تروریستی آموزش می‌بینند.

دانشکدهٌ بیت‌المقدس قم

از ابتدای سال69 جمهوری اسلامی برای جذب مسلمانان اهل سنت، در دفتر خامنه‌ای ارگانی به‌نام مجمع‌التقریب بین‌المذاهب اسلامی به ریاست اخوان واعظ‌زادهٌ خراسانی تشکیل داد. همزمان خامنه‌ای ارگان دیگری به‌نام مجمع جهانی اهل‌البیت به‌ریاست محمدعلی تسخیری به‌منظور جذب شیعیان سایر کشورها تشکیل داد. در حال حاضر ریاست مجمع‌التقریب را تسخیری و مجمع جهانی اهل‌البیت را علی‌اکبر ولایتی به‌عهده دارند. نیروی قدس به‌منظور آموزش عناصر خارجی با همکاری مجمع‌التقریب بین‌المذاهب اسلامی، دانشکدهٌ بیت‌المقدس را در قم دایر نمود. قبلاً به آن مجتمع بیت‌المقدس و یا آموزشگاه ملل نیز می‌گفتند. فرماندهٌ این مجتمع، پاسدار سرتیپ صادق‌نژاد از فرماندهان نیروی قدس است. در این دانشکده سرتیپ پاسدار احمد شریفی از فرماندهان تروریستی نیروی قدس که در انفجار خبر عربستان دست داشته است، مستقر می‌باشد. وی رابطهٌ فعالی با پاسدار سرتیپ احمد شریفی، فرماندهٌ سپاه ششم قدس و از دست‌اندرکاران انفجار خبر در عربستان سعودی، دارد. مجتمع در دو ارگان سازماندهی شده بود:

1) مرکز خاتم با مسئولیت شناسایی و جذب نیرو در خارج کشور

2) مرکز قائم که مسئولیت آموزش (نفرات غیر ایرانی) را به‌عهده دارد که هم آموزشهای اهل سنت و هم آموزشهای اهل تشیع را در آن ارائه می‌کنند.

ریل اعمال سپاه پاسداران برای تروریسم در کشورها

ریل کلاسیک ماشین تروریسم جمهوری اسلامی در کشورهای مختلف از این قرار است:

  1. جذب نیرو با استفاده از انگیزه‌های مذهبی
  2. آموزش نیروها
  3. سازماندهی نیروهای آموزش‌دیده
  4. به خدمت گرفتن آنها در عملیات تروریستی

پاسدار مصلح که شخصاً فرماندهی انفجار مقر تفنگداران آمریکایی در بیروت در سال1983را برعهده داشت در این رابطه در مصاحبه با پیام انقلاب (نشریهٌ سپاه پاسداران) در خرداد64 به‌عنوان سومین سال اعزام به لبنان دربارهٌ اهداف سپاه رژیم در لبنان می‌گوید: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در طول سه سال از حضور خودش در سطح لبنان سعی کرده است که حول چند محور اساسی فعالیت نماید.

محور اول فعالیت ما فعالیتهای فرهنگی و صدور انقلاب اسلامی به جامعهٌ لبنان می‌باشد....

محور کار دوم ما آموزش است. در این مرحله ما  آموزش برادران لبنانی را در دو بعد عقیدتی و نظامی شروع کرده‌ایم.... این آموزشها در چند سطح داده می‌شود. اول سطح مقدماتی است که در حسینه‌ها و مساجد است. بعد آموزشهای عمومی، و بعد آموزشهای تخصصی را برادران لبنانی فرا می‌گیرند... بیش از 40درصد کلاسها عقیدتی است...

محور سوم: سپاه در طول این مدت در لبنان به سازماندهی برادران لبنانی پرداخته است، بدین معنا که پس از طی مراحل محورهای اول و دوم که آموزش عقیدتی و نظامی است به سازماندهی افراد می‌پردازیم...

محور چهارم کار، به‌کارگیری برادران است که مراحل سه محور اول را طی کرده‌اند....»

این 4محور که مصلح به آن اشاره می‌کند محور فعالیتهای رژیم در سایر کشورها نیز می‌باشد. در برخی کشورها مانند لبنان یا در برخی مقاطع در بوسنی و سودان و... این 4مرحله با هم انجام می‌شود. اما در برخی کشورها رژیم پس از جذب افراد، آنها را با محملهای مختلف (تورهای مسافرتی و زیارتی یا سمینار...) به ایران آورده و بعداز ارزیابی توسط ارگانهای اطلاعاتی، افراد موردنظر خود را انتخاب کرده و در کمپهای آموزشی، به آنها آموزش تروریستی می‌دهد و سپس آنها را سازماندهی کرده و برای اهداف مشخص به مأموریت اعزام می‌کند

پروسهٌ شناسایی و عضوگیری

دستگاههای تروریستی رژیم اعم از نیروی قدس یا وزارت اطلاعات برای گزینش نفرات جدید به‌شدت سخت‌گیری می‌کنند. افراد ابتدا توسط سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی یا رایزن فرهنگی کاندیدا می‌شوند. آن‌گاه با راه‌اندازی یک سری تورهای مسافرتی که گردانندگان آن از نفرات اطلاعاتی رژیم هستند، نفرات مناسبتر به مأموران اطلاعاتی رژیم (از وزارت اطلاعات یا نیروی قدس) در کشور مربوطه معرفی می‌شوند. مأمور اطلاعاتی یک کار تحقیقاتی روی هرکدام از این نفرات انجام داده و پروندهٌ نفرات مربوطه را برای تهران می‌فرستد. در تهران حفاظت نیروی قدس یا وزارت اطلاعات یک نسخه از پرونده را برای قسمت تشخیص هویت وزارت اطلاعات ارسال می‌کند. سپس بعد از مشخص شدن نظر قسمت تشخیص هویت، افراد برای آموزش توسط نیروی قدس و یا وزارت اطلاعات پذیرفته می‌شوند.

موضوعات آموزشی

وزارت اطلاعات و نیروی قدس در مراکز آموزشی خود علاوه بر آموزش عقیدتی ، آموزشهای نظامی و اطلاعاتی نیز به تروریستها می‌دهد. برخی از این آموزشهای نظامی و اطلاعاتی این مراکز به شرح زیر است:

آموزشهای جاسوسی و اطلاعاتی

1ـ آموزش نفوذ در مکانهای مختلف و حساس از قبیل کارخانه‌ها، فرودگاهها، مراکز کامپیوتری و اتاق فرمان کارخانه‌های اسلحه‌سازی

2- آموزش نفوذ به جلسات، محفلها و گروههای مختلف

3ـ آموزش کار با انواع و اقسام وسایل صوتی و چگونگی ضبط صدای افراد مورد نظر

4ـ نقشه‌خوانی، مکان‌یابی و هویت‌شناسی و عکس‌برداری با دوربینهای مادون قرمز و دوربینهای معمولی

 5ـ آموزش تکنیکها و وسایل ارتباطاتی و مدیریت و کنترل ارتباطات

6-آموزش کار با دستگاههای استراق سمع و نحوهٌ کار گذاشتن و کنترل این دستگاهها

7-تعقیب و مراقبت

8-ضد تعقیب

9-عبور و مرور غیرقانونی از مرزها

آموزش تخریب

1ـ آموزش کار با تی‌ان‌تی جهت منفجرکردن ماشینها، ساختمانها و پلها

2ـ مواد انفجاری پلاستیک جهت کارگذاری تله‌های انفجاری به‌منظور ترور افراد مورد نظر

3ـ بمبهای خمیری جهت جاسازی در محلهای مناسب به منظور تخریب یا ترور

آموزش خاص ترور

1- آموزش انواع سلاحهای انفرادی

2- آموزش سلاحهایی مانند M16 و M12، یوکولُف روسی به تیمهای عملیاتی

3- آموزش جنگ تن به تن.

 4- آموزش شیوه‌های ترور افراد بدون سلاح مانند ترور از طریق شکستن گردن و ضربه‌زدن به نقاط حساس، خفه‌کردن فوری با استفاده از بعضی وسایل ابتدایی و....

5ـ آموزش عملیات شهری و تمرین روی ماکتهای عملیاتی

کمیتهٌ عملیات ویژه (بالاترین ارگان مجری عملیات تروریستی)

پس از خمینی کلیهٌ ارگانهای اطلاعاتی و نظامی و بنیادگرایی در دفتر خامنه‌ای سازمان داده شد و خامنه‌ای فرماندهی سپاه و ارتش را خود شخصاً به‌عهده گرفت و آنها را در ستاد کل نیروهای مسلح سازمان داد و جانشین فرماندهی کل قوا را که خمینی به رفسنجانی داده بود، از او پس گرفت. هم‌زمان در دفتر خامنه‌ای کمیته‌یی به نام کمیتهٌ عملیات ویژه که به اختصار، کمیتهٌ ویژه و دفتر ویژه نامیده می‌شود تکمیل شد که، ریاست آن‌را آخوند محمد حجازی عهده‌دار شد. مشاوران امور فقهی و مشاوران امور سیاسی و شماری از مقامهای کاملاً مورد اعتماد نظام در این کمیته زیر عنوان مشاوران سیاسی  حضور دارند. در جلسات کمیته در صورت لزوم برخی از سرکردگان سپاه پاسداران یا وزارت اطلاعات به‌تناسب موضوع مورد بحث شرکت می‌کنند. کمیتهٌ ویژه مسئولیت از ابتدا تا انتهای انجام عملیات تروریستی و عملیات ویژه را به‌عهده دارد که یک حلقهٌ آن به تصویب رساندن طرحهایش در شورای عالی امنیت ملی است. این کمیته، هدایت و هماهنگی و تمرکز کلیهٌ ارگانهای اطلاعاتی و تروریستی جمهوری اسلامی (وزارت اطلاعات، نیروی قدس، اطلاعات سپاه، حفاظت اطلاعات سپاه، اطلاعات و ضداطلاعات نیروهای انتظامی) را به‌عهده دارد.  جلسات کمیتهٌ عملیات ویژه در غیاب خامنه‌ای، توسط حجازی برگزار می‌شود و وی تصمیمات کمیته را به اطلاع خامنه‌ای می‌رساند. حجازی معمولاً برای پیشبرد طرحها و برنامه‌های مورد نظرش، با سطوح مختلف وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران و سایر ارگانهای سرکوب و صدور تروریسم نظام در تماس است.  از ابتدای تأسیس این نهاد سعید امامی که معاونت امنیت را در وزارت اطلاعات عهده‌دار شده بود مستقیماً‌به حجازی گزارش کار می‌داد و فلاحیان به‌خصوص در دورهٌ دوم ریاست جمهوری رفسنجانی، گزارشهای وزارت اطلاعات را به‌طور هم‌زمان به رفسنجانی و حجازی می‌داد. [۱۹]پورمحمدی و سعید امامی و همکارانشان اجرا کنندهٌ طرحهایی بودند که در کمیتهٌ عملیات ویژه تصویب می‌شد و حجازی به‌عنوان رئیس دفتر ویژه آنها را هدایت و رهبری می‌کرد. حجازی هم‌چنین با سلسله مراتب فرماندهی سپاه پاسداران ارتباط مستقیم داشت.

وزارت اطلاعات

در پائیز1358، شورای انقلاب رژیم طرحی برای سازمان دادن یک تشکیلات اطلاعاتی تصویب کرد و بر اساس این طرح دفتر اطلاعات نخست‌وزیری به‌ریاست خسرو تهرانی تشکیل شد.

 در سال 60 به‌دنبال درخواست میرحسین موسوی نخست وزیر طرح تشکیل وزارت اطلاعات در تاریخ 15اردیبهشت1361 در مجلس رژیم مطرح شد، ابتدا اطلاعات سپاه با وزارتخانه شدن اطلاعات مخالفت می‌کرد ولی نهایتا در جلسهٌ روز پنجشنبه 27مرداد1362 در مجلس رژیم تصویب شد و در تاریخ 3شهریور1362 به تأیید شورای نگهبان رسید. محمدی ریشهری به‌عنوان اولین وزیر اطلاعات به مجلس معرفی شد.[۲۰] ریشهری با همکاری یک اکیپ 40نفره که به به‌عنوان مؤسسین وزارت اطلاعات شناخته می‌شوند به سازماندهی وزارت اطلاعات اقدام کرد.[۲۱] و در 10مهر سال1363 آمادگی وزارت اطلاعات را اعلام کرد. وزارت اطلاعات محور اصلی شناسایی، طراحی و اجرای ترورهای جمهوری اسلامی در خارج و قتلهای سیاسی در داخل کشور است. این وزارتخانه از یک‌سو در شورای عالی امنیت ملی در تصمیمگیری سیاسی در مورد ترورها شرکت می‌کند و از سوی دیگر با کمیتهٌ ویژهٌ عملیاتی دفتر خامنه‌ای با ارگانهای تروریستی دیگر هماهنگ می‌شود.

سازمان کار وزارت اطلاعات برای ترور و سرکوب

وزارت اطلاعات از 16معاونت، 2سازمان، 5ادارهٌ مستقل و 27ادارهٌ کل برای هر استان تشکیل می‌شود. از 16معاونت وزارت اطلاعات 3 معاونت که از مهمترین آنها هستند تماماً و مستقیماً درگیر صدور تروریسم می‌باشند.

 معاونت برون‌مرزی به مسئولیت فردی به‌نام محمد حسین  تقوی است که شعبه‌های وزارت اطلاعات در خارج کشور را کنترل می‌کند و سازماندهی اقدامات تروریستی و به‌طور خاص توطئه علیه مجاهدین و مقاومت ایران را برعهده دارد. نمایندگیهای وزارت اطلاعات در خارج کشور اساساً تحت کنترل این معاونت قرار دارند.

این معاونت دارای پایگاههای مرزی می‌باشد که اصلی‌ترین پایگاههای آن در استانهای خوزستان، کرمانشاه، ایلام، آذربایجان‌غربی و کردستان هستند.

معاونت اطلاعات خارجی و امور نهضتها

 وظیفهٌ عملهٌ این معاونت جمع‌آوری اطلاعات و جاسوسی در کشورهای خارجی و هم‌چنین به‌کارگیری تروریستها و مزدوران غیرایرانی است. هم‌چنین این معاونت نقش فعالی در اقدامات سیاسی و بین‌اللملی علیه سازمان مجاهدین دارد . معاونت امنیت این وزارتخانه یکی از مهمترین معاونتهای آن می‌باشد که تحت عنوان امنیت داخلی به ترور در خارج می‌پردازد و ارتباط تنگاتنگ با دو معاونت فوق دارد. معاونت خارجی وزارت اطلاعات علاوه بر جاسوسی علیه دولتهای خارجی، استخدام خارجیان و به‌کارگرفتن آنها در کارهای تروریستی نیز می‌پردازد. آخوند حجازی در زمان ریشهری معاونت خارجی را برعهده داشت و تلاش نمود که برای ترور مسعود رجوی و دکتر کاظم رجوی مقامات پلیس فرانسه و سوییس را به استخدام درآورد.[۲۲] سعید امامی به‌عنوان مدیر کل در اجرای این ترور با حجازی کار می‌کرد. سعید امامی سالها معاونت امنیت این وزارتخانه را به‌عهده داشت. بعد از سعید امامی هاشمی‌علوی این معاونت را عهده‌دار شده است.[۲۳]

معاونت اطلاعات مردمی وزارت اطلاعات به مسئولیت آخوند محمد شفیعی نیز وظیفه‌اش مقابله با نارضایتیهای اجتماعی و سرکوب آنهاست.

معاونتهای دیگر این وزارتخانه نیز اساساً در خدمت حل و فصل امور مربوط به معاونتهای فوق‌الذکر می‌باشند. سایر معاونتهای وزارت اطلاعات به‌شرح زیر است:

-معاونت ضدجاسوسی با مسئولیت سجادی.

 -معاونت فنی با مسئولیت فیروزآبادی

 کلیهٌ فعالیتهای فنی و تکنیکی جاسوسی از جمله پارازیت روی تلویزیون ملی ایران و رادیو صدای مجاهد بر عهدهٌ این معاونت می‌باشد.

- معاونت آموزش با مسئولیت بخشی

-معاونت ویژهٌ روحانیت با مسئولیت آخوند باقریان

-معاونت طرح و برنامه با مسئولیت طالبی

- معاونت پشتیبانی و امور مجلس با مسئولیت امیر تهرانی

-معاونت تحقیقات و مطالعات استراتژیک با مسئولیت آخوند کمالی

- معاونت اداری و مالی با مسئولیت کمالی

- معاونت حفاظت اطلاعات

-معاونت بازرسی و نظارت

-معاونت فرهنگی

-معاونت اقتصادی

 علاوه براین، چندین ادارهٌ کل اطلاعات در مناطق مرزی، نقش جدی در پشتیبانی صدور تروریسم دارند. از جمله ادارهٌ کل اطلاعات آذربایجان شرقی به‌منظور دخالت در آذربایجان، ادارهٌ اطلاعات کل آذربایجان غربی با مدیریت حمید رضایی، برای دخالت در ترکیه و عراق، اداره اطلاعات کردستان با مدیریت مجیدی و کرمانشاه با مدیریت تهرانی و ایلام با مدیریت حاج ناصر کریمی و خوزستان با مدیریت حاجی‌پور برای اقدامات تروریستی در عراق، ادارهٌ کل اطلاعات خراسان برای دخالت در افغانستان و کشورهای آسیای میانه و ادارهٌ کل سیستان و بلوچستان برای پاکستان و ادارهٌ کل اطلاعات فارس و هرمزگان برای دخالت در کشورهای عربی حاشیهٌ جنوبی خلیج فارس کار می‌کنند.

در سال64 دانشکدهٌ وزارت اطلاعات موسوم به دانشکدهٌ امام باقر تأسیس شد و از مهر65 کار خود را رسماً شروع کرد. این دانشگاه مرکز تعلیم بازجویان و شکنجه‌گران و تروریستهای جمهوری اسلامی است.

بودجهٌ محرمانه

بودجهٌ وزارت اطلاعات سری و خارج از کنترل سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کل کشور است. براساس مادهٌ15 اساسنامهٌ وزارت اطلاعات مصوب مجلس شورا مورخ 26مرداد1362، اعتبارات این وزارتخانه از شمول قانون محاسبات عمومی مستثنی و تابع آیین‌نامه‌یی است که به‌وسیلهٌ وزارت اطلاعات و اقتصاد و دارایی تهیه و به‌تصویب هیأت وزیران خواهد رسید. طبق مصوبهٌ دی‌ماه73 مجلس رژیم، معادل 50درصد بهای املاکی که وزارت اطلاعات در راستای انجام مأموریتهای قانونی خود ضبط می‌کند، تا سقف 5میلیارد ریال در اختیار این وزارتخانه قرار می‌گیرد. طبق مصوبهٌ بهمن74 مجلس، فروش اموال و دارایی مخالفان رژیم در اختیار وزارت اطلاعات است.

فعالیتهای انتفاعی و شرکتهای تجاری

وزارت اطلاعات در زمان وزارت فلاحیان حدود 100شرکت در جاهای مختلف دنیا دایر کرد که حداقل 20شرکت بزرگ آن در کشورهای یمن، زیمبابوه، سوریه، سودان، ایتالیا و... قرار دارد. هدف از آن پوش و محمل تردد و فعالیتهای مزودران و تروریستهای این وزارتخانه به خارج و تأمین و انتقال پول به خارج کشور است. این شرکتها با استفاده از اطلاعاتی که در اختیار دارند، تجارت بسیاری از اقلام را در انحصار خود درمی‌آورند و سودهای میلیونی به جیب می‌زنند.  

پوشهای وزارت اطلاعات برای اقدامات جاسوسی و تروریستی

 1) مراکز دیپلوماتیک رژیم در خارج کشور که مهمترین خصوصیت آن مصونیت دیپلوماتیک است.

2) شرکتهای تجاری و اقتصادی که مهمترین ویژگی آنها مخفی بودن و عادی بودن می‌باشد.

مشخصات برخی از این شرکتها ذیلاً آمده است:

- شرکتWPT در کلن آلمان: مدیر این شرکت فردی به‌نام شرقی است. این شرکت در ارتباط با شرکت یک ویک کار می‌کند و مسئول شمال آلمان است. وزارت اطلاعات در انتقال توپ غول‌پیکر 320میلیمتری که به‌طور ویژه برای وزارت اطلاعات به‌منظور اقدامات تروریستی علیه مجاهدین، ساخته شده بود به آنتورپ بلژیک از پوش این شرکت استفاده کرده بود. شرقی به همراه دو برادر خود این شرکت را اداره می‌کند و با شرکتهای مختلف آلمانی قرارداد دارد و محصولات ایرانی و مواد غذایی را در هماهنگی با وزارت بازرگانی رژیم به آلمان آورده و به‌فروش می‌رساند. تقی‌پور از مدیران وزارت بازرگانی با او در ارتباط می‌باشد.

آدرس و شماره‌تلفن این شرکت به‌شرح زیر است:

WPTIMUNDEXPARTGMBH

MARKT STR10

50968 KOLN GERMANY

TEL 0221 382258

FAX 3761728

- شرکت حمل و نقل سیروس در هلند: مدیر آن سیروس اجاقی است.

 آدرس شرکت:

SEROOS

SCHAGKENBOSDREEF 42

3421VE OUDWATER

TEL 0031651702353

FAX 00313458564421

EMIL SOJAGHI@NL PACKADBELL ORG

 شرکت واردات و صادرات هومن در دوسلدروف آلمان: مدیر شرکت فردی به‌نام یحیی درم گزین است و دوتن از کارکنان آن صادقی و جورابچی نام دارند.

آدرس شرکت:

HOMAN IM UND EXPORT GMBH

BISMARK STR 89

40210

PH 0211 369159

FAX 369576

- شرکت تجاری چاپ و کاغذ در دوسلدورف آلمان: رئیس شرکت عماالدین طاهرپور است. این شرکت سرپل ارتباطی وزارت اطلاعات است. آدرس شرکت :

SCHTZEN STR 35

DUSSELDOF GERMANI

TEL 1649482

- خانهٌ مسکونی در دوسلدورف آلمان متعلق به فردی به‌نام بنی‌جاهد: از این خانه برای سکونت و مخفی‌کردن عناصر وزارت اطلاعات استفاده می‌شود. آدرس خانه:

PRIENSGEGRG STR 87

GERMANI

TEL 0049211445063

- lبلانش اینترناسیونال : این شرکت در آمریکا و رئیس آن الیاس‌نیا نام دارد. او 21سال آمریکا بوده است. برای مدتی امتیاز فروش محصولات مواد غذایی یک و یک را در آلمان گرفت و تحت آن پوش فعالیتهایی برای وزارت اطلاعات انجام داد. الیاس‌نیا با رازقی یکی از مدیران وقت وزارت بازرگانی برای پیشبرد طرح و برنامه‌هایش هماهنگ کرده و امکانات وزارت بازرگانی از طریق رازقی در اختیار او قرار می‌گرفت. خانم قجری ساکن آمریکا معاون الیاس‌نیا در فروش محصولات می‌باشد. تلفن الیاس‌نیا در آمریکا به قرار زیر است:

TEL 0014082798444

FAX 0014082972325

 اقدامات تروریستی وزارت اطلاعات در خارج کشور

ترور وزارت اطلاعات از اولین ماههای تأسیس آن در سال63 به‌کار افتاد:

ترور اعضا و فعالان مقاومت در برابر جمهوری اسلامی در کشورهای مختلف جهان از جمله کاظم رجوی (ژنو اردیبهشت69)، محمد حسین نقدی نمایندهٌ شورای ملی مقاومت در ایتالیا (رم اسفند71)، زهرا رجبی عضو شورای رهبری مجاهدین و عضو شورای ملی مقاومت (استانبول اسفند74)، علی‌اکبر قربانی نمایندهٌ مجاهدین در استانبول و....

کشتار رستوران میکونوس و بسیاری دیگر از قتلهای جنایتکارانهٌ مخالفان در خارج کشور

اقدامات تروریستی در خاک عراق علیه مجاهدین و مقاومت ایران

اقدامات تروریستی علیه پناهندگان و گروههای کرد ایرانی در کردستان عراق[۲۴]

مراکز آموزش تروریستی وزارت اطلاعات

وزارت اطلاعات برای آموزش‌دادن تروریستهای غیرایرانی، اغلب از پادگانها و مراکز نظامی سپاه و ارتش استفاده می‌کند. به این‌صورت که در برخی از پادگانهای ارتش و یا سپاه یک قسمت مخفی راه می‌اندازد و به تروریستهای خود در این پادگانها آموزش می‌دهد.

مرکز آموزشی لویزان

پادگان آموزشی لویزان واقع در منطقهٌ لویزان تهران، مرکز آموزشهای اطلاعات و ضداطلاعات ارتش است و مربیان آن تماماً از افسران ارشد ارتش می‌باشند. وزارت اطلاعات از این پادگان برای آموزش کادرها و تروریستهایش استفاده می‌کند. عاملان ترور کاظم رجوی بخش زیادی از آموزشهای خود را در این پادگان گذرانده بودند.

مرکز آموزشی آبیک

مرکز آموزشی شهری آبیک از سوی وزارت اطلاعات برای مانور و تمرین عملیات تروریستی  مورد استفاده قرار می‌گیرد. این مرکز از سالها پیش در یک پادگان تأسیس شده است. شکل ظاهری این پادگان به صورت یک شهر است و در آن خیابان، کوچه، مغازه و منازلی (هرچند به‌صورت نیمه‌ساخته) ایجاد کرده‌اند که شکل ظاهری یک شهر را داشته باشد. مانور عملیات تروریستی را با ایجاد شرایط مشابه محل عملیات، در این مرکز انجام می‌دهند. در این مانورها از جنازه‌های بی‌صاحب به‌عنوان سوژه استفاده می‌کنند. دست اندرکاران ترور کاظم رجوی طرح ترور را در همین مرکز بارها تمرین کرده‌بودند.

مرکز آموزشی درویش

مرکز آموزشی درویش وزارت اطلاعات، در پادگان درویش، یک مرکز آموزشی نیروی انتظامی (ناجا)، واقع شده است. این پادگان در کیلومتر18 جادهٌ اهواز - ماهشهر می‌باشد. وزارت اطلاعات از سال1370 برای آموزش دادن سلاحهای شهری به تیمهای تروریستی از این مرکز استفاده می‌کند.

نفراتی که وزارت اطلاعات به این مرکز می‌فرستد عموماً در ترکیبهای دو یا سه نفره می‌باشند. وزارت اطلاعات رابطین مشخصی در این پادگان دارد و عوامل خود را به اسم کوچک و مستعار معرفی می‌نماید. نفرات وزارت اطلاعات برای رفت و آمد به این پادگان برای این‌که شناخته نشوند از خودروهای فرماندهان پادگان استفاده می‌کنند. تمرکز آموزش افراد وزارت اطلاعات در این پادگان بیشتر در روزهای آخر هفته (چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه) است که پادگان بیشتر حالت تعطیلی دارد. آسایشگاه، کلاسهای درس، سالن تیراندازی افراد وزارت اطلاعات از بقیه پادگان مستقل است و از محلهای مختص به وزارت اطلاعات استفاده دیگری نمی‌شود.

پادگان علی‌آباد قم

یکی دیگر از مراکز مورد استفادهٌ وزارت اطلاعات برای آموزش تروریستهایش پادگان علی‌آباد ارتش است. این پادگان در اتوبان تهران- قم، 40کیلومتری قم قرار دارد. وزارت اطلاعات در قسمت انتهایی پادگان منطقه‌یی را با خاکریز جدا کرده است و داخل آن محوطه‌یی برای تمرینات و آموزشهای وزارت اطلاعات به‌وجود آورده است.

 عناصر وزارت اطلاعات خمپاره‌های غول پیکر 320میلیمتری را به‌منظور هدف قرار دادن سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران در این محل آموزش دیده بودند. وزارت اطلاعات یک قبضه از این خمپاره‌ها را در 5مارس سال 1996 برای هدف قرار دادن محل اقامت مریم رجوی در پاریس، به اروپا منتقل کرد، که در یک بندر بلژیک کشف و خنثی شد. وزارت اطلاعات در یک عملیات تروریستی دفتر مجاهدین در بغداد را با سه قبضه از این خمپاره‌ها در دی ماه1375هدف قرار داد که باعث کشته و زخمی شدن شماری از شهروندان عراقی شد و خسارات زیادی به آنان وارد آمد[۲۵]تروریستهای وزارت اطلاعات، کار با کاتیوشا را در پادگان علی‌آباد آموزش می‌بینند.

پادگان مصطفی خمینی

پادگان آموزشی مصطفی خمینی از دیگر پادگانهای آموزشی مورد استفادهٌ وزارت اطلاعات است. این پادگان در داخل  پادگان ولی‌عصر سپاه پاسداران در عشرت‌آباد تهران واقع شده است. ستاد فرماندهی نیروی هوایی سپاه در پادگان ولی‌عصر مستقر است. وزارت اطلاعات از پادگان مصطفی خمینی که آن را با دیوارهایی از پادگان ولی‌عصر جدا کرده است جهت آموزش  عناصری استفاده می‌کند که نسبت به ناشناخته‌ماندن هویتشان بسیار حساس است. در این مرکز کلیهٌ آموزشهای نظامی و اطلاعاتی شامل آموزشهای امنیتی، جاسوسی و ترور و آخرین شیوه‌های شکنجه آموزش داده می‌شود.

پادگان کُریِت کمپ اهواز

وزارت اطلاعات یک پادگان آموزشی به‌نام کریت کمپ در 40کیلومتری جادهٌ اهواز ـ ماهشهر نیز دارد. این پادگان در جنب پادگان حبیب‌اللهی سپاه پاسداران و تحت نظر آن اداره می‌شود. فرماندهٌ این پادگان  سیدعباس موسوی است که از افراد گارد جاویدان در زمان شاه بوده است. مربیان اطلاعاتی که در این پادگان به تروریستهای وزارت اطلاعات آموزش می‌دهند، عمدتاً از تهران به این مرکز می‌آیند.

مرکز آموزش غازان‌چی

مرکز آموزش غازان‌چی در نزدیکی پلیس راه غازان‌چی در سه راهی روانسر، کرمانشاه و کامیاران واقع شده است. وزارت اطلاعات از این مرکز برای آموزش تروریستهای اعزامی به عراق استفاده می‌کند.

پادگان فاتح غنی‌حسینی

این پادگان بین تهران و قم قرار دارد و محل آموزش مزدوران خارجی است. پاره‌یی از عوامل جمهوری اسلامی در ترکیه که توسط نیروی قدس و وزارت اطلاعات استخدام شده بودند، در این پادگان آموزش دیده‌اند. این تروریستها با همکاری دیپلومات‌های سفارت جمهوری اسلامی در ترورهای زیر دست داشته‌اند:

- ربودن و به قتل عضو مجاهدین علی‌اکبر قربانی در سال72

- ترور توران دورسون، روزنامه‌نگار ترک در شهریور69

- ترور اوغورمومجو، روزنامه‌نگار ترک که در بهمن71 با بمبگذاری در اتومبیلش ترور شد.

پادگان غیور اصلی

پادگان آموزشی غیور در کیلو متر30 جادهٌ اهواز - خرمشهر قرار دارد و دارای سابقهٌ طولانی در  آموزش مزدوران خارجی است. همزمان هم نیروی قدس سپاه و هم وزارت اطلاعات از این مرکز استفاده می‌کنند. این پادگان هم‌چنین یک مقر فرعی در خرمشهر دارد. در حال حاضر نفرات لشکر انصارالحسین 9بدر در این پادگان مستقر هستند.

سایر مراکز آموزش تروریستی

برخی دیگر از مراکز و پادگانهای تروریستی جمهوری اسلامی که نفرات ایرانی و غیرایرانی رژیم در آنها آموزش می‌بینند، به‌شرح زیر است:

- پادگان ابوذر واقع در قلعه‌شاهین اهواز محل آموزش تروریست جهت اعزام به عراق

- مدرسهٌ نواب صفوی در اهواز مورد استفاده  آموزشهای تئوریک

- پادگان حزب‌الله در ورامین مخصوص آموزش تروریستهایی که برای عملیات علیه مجاهدین به خاک عراق اعزام می‌شوند

-پادگان آموزشی ایذه که در نزدیکی شهر ایذه واقع شده است. یک افسر اطلاعات به‌نام هادی از طرف ادارهٌ اطلاعات اهواز در این محل به تروریستها آموزش کار با سلاح می‌دهد و یک افسر اطلاعات دیگر به‌نام نعمت کمک‌مربی است.

-پادگان امیرالمومنین در منطقه‌یی موسوم به بان‌روشان واقع در 35کیلومتری ایلام، یکی دیگر از مراکز آموزشی تروریستهاست. این پادگان متعلق به سپاه ایلام است و بسیاری از عملیات تروریستی در خاک عراق از همین‌جا سازمان داده می‌شود.

-پادگان آموزشی کوثر واقع در جادهٌ دزفول - شوشتر، یکی دیگر از مراکز آموزش تروریستی رژیم است. حسن درویش از فرماندهان سپاه در این پادگان به تروریستها آموزش می‌دهد.

گزارش مطبوعات خارجی از آموزش تروریستها در ایران

ماهنامهٌ «بررسی اطلاعاتی جینز» در شمارهٌ مارس97 (اسفند75) خود طی مقاله‌یی تحت عنوان «مدرسهٌ بمبگذاری» در بارهٌ «پایگاههای آموزشی تروریستهای بین‌المللی» در ایران می‌نویسد: «در ایران حداقل 12پایگاه توسط مدیران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اداره و کنترل می‌شوند که آنها نیز زیر نظر ادارهٌ اطلاعات قرار دارند. این پایگاهها مانند بسیاری دیگر استتار شده‌اند که مانند یک دهکدهٌ کوچک و یا یک مزرعه جلوه داده شوند تا از دید ماهواره‌های جاسوسی پنهان بمانند.  ...سه پایگاه، یکی  در نزدیکی همدان دیگری در قزوین و بزرگترین پایگاه به‌نام امام‌علی که در شرق پایتخت واقع شده است در سال1996 برملا شد. پایگاه امام‌علی توجهات بسیاری از سازمانهای اطلاعاتی غرب را به‌خود جلب کرده است. به این دلیل که معتقدند این پایگاه به عنوان مرکز فرماندهی گروههای تروریستی که توسط ایران حمایت می‌شوند،عمل می‌کند.

پایگاههای ایرانیان  شلوغ‌ترین و فعالترین پایگاهها هستند که تروریستهای مجرب را آموزش می‌دهند و تخمین زده می‌شود که هر ساله بین 4000 تا 4500 فارغ‌التحصیل دارند. گفته می‌شود که بمبگذاری ساختمان گارد ملی عربستان سعودی در سال1995 و ساختمان خبر در ژوئیهٌ1996 توسط فارغ‌التحصیلان این مدارس انجام شده است. انواع آموزشهایی که در این پایگاهها داده می‌شود شامل سلاحهای سبک و نیمه‌سنگین و تکنیکهای بمبگذاریهای انتحاری و انفجارات است. در ژوئن1996 اطلاعات بحرین یک توطئه را کشف کرد که در آن 26بحرینی اعتراف کردند که آموزشهایشان را در ایران از سال1993 توسط پاسداران انقلاب اسلامی ایران گرفته‌اند…

هفته‌نامهٌ تایم در شمارهٌ  مورخ 3 دی1375 خود در مورد انفجار خبر در عربستان سعودی نوشت: «ریاض معتقد است که مدارک بسیار متقاعدکننده نشان می‌دهد اکثریت این 40نفر دستگیر شده مظنون به دست داشتن در انفجار خبر، از ایران دیدار کرده‌اند».

نقش معاونت خارجی وزارت اطلاعات در ترور مسعود رجوی در فرانسه

یکی از مهمترین اهداف وزارت اطلاعات از بدو تأسیس ترور مسعود رجوی بود. در ابتدای تأسیس تا سال68 آخوند محمد حجازی معاونت خارجی وزارت اطلاعات مسئولیت این ترور را برعهده داشت. سعید امامی[۲۶] به‌عنوان مدیر کل در اجرای این طرح با حجازی کار می‌کرد. یکی از افسران عملیاتی حجازی در فرانسه و سوئیس که دست‌اندرکار این طرح بود محمود رجبی[۲۷] نام داشت که در ارتباط با سعید امامی بود. محمود رجبی قبل از تشکیل وزارت اطلاعات با اطلاعات سپاه فعالیت می‌کرد و به‌همراه پاسدار اطلاعاتی دیگری به‌نام رضا طباطبائی در سال1361 با پاسپورت دیپلوماتیک به فرانسه رفته بود. مأموریت این دو نفر از طرف سپاه طراحی و اجرای ترور مسعود رجوی بود. ابوالقاسم مصباحی یکی از پایه‌گذاران وزارت اطلاعات، معروف به شاهدC در شهادت خود در مقابل مراجع قضایی آلمان و سوئیس تصریح می‌کند: در 1982 (سال1361) دو عضو سپاه پاسداران انقلاب به‌نام رضا طباطبایی و محمود رجبی با پاسپورت دیپلوماتیک به پاریس رفتند. استفاده از پاسپورت دیپلوماتیک به‌این منظور بود که به آنها اجازه دهد که از موقعیت مصونیت دیپلوماتیک برخوردار باشند. مأموریت این دو نفر این بود که مسعود رجوی را به قتل برسانند اما به‌دلیل اقدامات حفاظتی طرح سوءقصد در آن زمان تغییر کرد و طباطبایی و رجبی سال84 به ایران بازگشتند. پس از باز گشت محمود رجبی به وزارت اطلاعات منتقل و در معاونت خارجی سازماندهی شد. وی بار دیگر از طرف معاونت خارجی اطلاعات با پاسپورت عادی به فرانسه اعزام شد و درخواست اجازهٌ اقامت دانشجویی کرد که با اقامت او موافقت شد. شاهدC می‌گوید «مأموریت رجبی این بود که تمامی فعالیتهای مجاهدین خلق حول برادر رجوی را کشف کند. او تمامی افراد با نفوذ حول رجوی را شناسایی کرد و طرحی از مکانها و جلسات تهیه کرد تا نهایتاً به تهران بدهد». یک دانشجوی ایرانی مقیم فرانسه به‌نام مجید صفایی که او را پرویز نیز صدا می‌زدند در ارتباط با محمود رجبی فعالیت جاسوسی می‌کرد. شاهدC می‌گوید: «پرویز صفایی دو منبع خارجی داشت اولین منبع یحیی گوآسمی و دومین آن ژاک سوتلو[۲۸] بود. 

طرح ترور مسعود رجوی در سوئیس

در بهار 65محمود رجبی که در آن زمان در ژنو بود، از طریق سوتلو مطلع شد که مسعود رجوی احتمالاً از طریق سوئیس به عراق خواهد رفت. این اطلاعات از طریق وزارت اطلاعات به وزارت خارجه داده شد و  سفیر وقت جمهوری اسلامی در سوئیس با ملاقاتهای متعدد خواهان این شد که در صورت مسافرت مسعود رجوی به سوئیس انترپل اقدام به دستگیری وی نماید.

هم‌زمان وزارت اطلاعات محمود رجبی را مأمور کرد تا ترور مسعود رجوی در سوئیس را طراحی کند. رجبی به تهران گزارش داده بود که در صورت مسافرت رجوی به سوئیس اجرای این طرح عملی‌تر از اجرای آن در فرانسه است. شاهدC در این زمینه می‌گوید: «محمود رجبی به‌نوعی دریافته بود که فعالیتهای سیاسی مسعود رجوی در سوئیس جریان دارد و قرار است جریان داشته باشد. به این منظور از سوتلو خواست که در مورد مکان مسعود رجوی اطلاع کسب کند به‌خصوص که فکر می‌کرد حذف رجوی در سوئیس ساده‌تر از فرانسه که در آن‌جا مقیم است و بیشتر هم تحت حفاظت است می‌باشد. سوتلو امکانات و منابعش را به‌کار گرفت تا به ایرانیها اطلاعاتی در مورد آمدن مسعود رجوی به سوئیس بدهد. آنها قصد داشتند که طرح ترور را در سوئیس اجرا کنند. وقتی که سوتلو به رجبی اطلاع داد که منبعی نزد پلیس سوئیس دارد، وزارت اطلاعات ارزیابی کرد که باید مستقیماً با این منبع وارد ارتباط شود. وزارت اطلاعات این منبع را به مبلغ 100000دلار آمریکایی از سوتلو خرید.  منبع یک کارمند زن پلیس[۲۹] ژنو بود که سالها در استخدام وزارت اطلاعات بود و در جریان ترور دکتر کاظم رجوی نیز نقش مهمی ایفا کرد.

ترور دکتر کاظم رجوی

اطلاعات منتشر شده توسط شورای ملی مقاومت ایران نشان می‌دهد که خمینی فتوای قتل دکتر کاظم رجوی را در سال65 صادر کرده بود.  از اوایل سال1366 اجرای این ترور در جمهوری اسلامی استارت خورد. ابتدا اجرای این ترور در دستور کار واحد اطلاعات سپاه به ریاست پاسدار احمد وحیدی قرار داشت. اما از اواسط سال67 به پیشنهاد ریشهری وزیر اطلاعات وقت و موافقت رفسنجانی، این مسئولیت به وزارت اطلاعات سپرده شد. کمیتهٌ امور ویژه مرکب از خامنه‌ای، رفسنجانی، ولایتی، ریشهری، فلاحیان و پاسدار محسن رضایی طرح ترور را تصویب کرد و بودجهٌ کلانی به آن اختصاص داد. وزیر اطلاعات وقت ریشهری در اسفند سال67  طی نامه‌یی 12نفر از عناصر وزارت اطلاعات را که جهت این عملیات در نظر گرفته بود، برای تکمیل آموزش به "سرهنگ مسعود مزینی‌راد" مربی آموزشی مدرسهٌ ضدجاسوسی واقع در پادگان لویزان معرفی نمود.[۳۰] ریشهری طی این نامه نوشته بود که: به آقایان دانش، عراقی، فاضلی، کمالی، سجادیان و… آموزش کامل بدهید! در نظر داشته باشید که این 12تَن پس از آموزش باید به آقای عمادالدین طاهرپور041 [۳۱]مراجعه کنند، لذا نهایت همکاری را با این افراد بکنید… در اردیبهشت68 اکیپ ویژه‌یی از عناصر ترور وزارت اطلاعات به سوئیس آمدند و مرحلهٌ اول شناسایی را انجام دادند. اما به‌دلیل مرگ خمینی در خرداد همان سال پیگیری این طرح چندی به تعویق افتاد. چند هفته پس از مرگ خمینی طرح ترور دکتر کاظم رجوی مجددا پیگیری شد.[۳۲] ابوالقاسم مصباحی (شاهدC) در این باره می‌گوید: «هدف از حذف رجوی این بود که در ابتدای ریاست جمهوری رفسنجانی، می‌خواستند ثابت کنند که قدرتمندیم و همهٌ امکانات را در دست داریم». سه طرح آلترناتیو

متعاقباً به‌دستور رفسنجانی (که هنوز در پست رئیس مجلس بود)، جلسه‌یی با ترکیب زیر برای ارزیابی شناساییها و طرح ترور تشکیل شد:

- سرتیپ پاسدار احمد وحیدی (معاونت وقت اطلاعات سپاه)

- فلاحیان (قائم‌مقام وقت ریشهری وزیر اطلاعات)

- محمدمهدی آخوندزاده بسطی دیپلومات (مدیرکل روابط سیاسی و بین‌المللی وقت وزارت خارجه)

- سعید شاهسوندی عضو بریده مجاهدین به‌عنوان مطلع از وضعیت سوژه

- محمد آزادی از عناصر با تجربه در ترور (که بعداً در طرح ترور بختیار شرکت کرد)

- محمد دانش (جزو تیم ترور)

- محمد عراقی (جزو تیم ترور)

- کاظم دارابی (از عناصر وزارت اطلاعات در آلمان که بعداً در طرح ترور شرفکندی شرکت کرد)

- محسن شریفیان از عناصر با سابقه در ترور

- سرمدی (از مسئولان وزارت اطلاعات و معاونت امنیت وزارت اطلاعات در دورهٌ وزارت دری نجف‌آبادی بود)

در این جلسه براساس شناساییهای اولیه سه طرح اولیه برای ترور کاظم رجوی مورد بحث قرار گرفت.

طرح اول: دکتر رجوی را با تمام اعضای خانواده در خانه قتل‌عام کنند.

طرح دوم: نصب بمب به خودرو دکتر رجوی. این بمب با بالارفتن سرعت ماشین (در سرعت بیش از 40 کیلومتر) منفجر می‌شد. طبق این طرح بمب یا به ترمز و یا به سوییچ ماشین وصل می‌شد.

طرح سوم: ترور دکتر در حین تردد به خانه و یا از خانه.

تصمیم‌گیری نهایی و تخصیص بودجه

پس از برگزاری جلسهٌ فوق، طرحهای اولیهٌ ترور در کمیتهٌ امور ویژه با ترکیبی از خامنه‌ای (ولی فقیه)، رفسنجانی (رئیس جمهور)، ولایتی (وزیر خارجه) و ریشهری (وزیر سابق اطلاعات) و فلاحیان (وزیر جدید اطلاعات که به‌تازگی به این سمت منصوب شده بود) و محسن رضایی فرمانده سپاه پاسداران مورد بررسی قرار گرفت و تصویب شد. برای اجرای این طرح  بودجهٌ کلان اختصاص یافت.

متعاقباً در 8شهریور سال68 یک اکیپ به‌ریاست  محمد مهدی آخوندزاده بسطی دیپلومات جمهوری اسلامی با پاسپورت دیپلوماتیک به‌همراه سعید همتی (یکی از قاتلین کاظم رجوی) برای بررسی عملی طرح به ژنو رفتند. براساس ارزیابی این اکیپ طرح دوم منتفی شد و قرار شد روی طرح اول و سوم کار کنند. 

اعزام تیمهای ترور

پس از بازگشت اکیپ آخوندزاده بسطی تا ترور کاظم رجوی، جمعاً سه بار تیمهای ترور وزارت اطلاعات به ژنو اعزام شدند. که در دو نوبت اول ناموفق به تهران بازگشتند.

اولین تیم ترور در 26مهر68 وارد ژنو شد. این تیم از جمله شامل یدالله صمدی، صادق بابایی، محمود سجادیان و علی کمالی بود. این تیم قصد اجرای طرح اول یعنی قتل‌عام تمام اعضای خانوادهٌ کاظم رجوی را داشت، اما این طرح سوم با سفر کاظم رجوی به پاریس در روز 30مهر ناکام ماند و تروریستها به تهران بازگشتند.

دومین تیم ترور 11بهمن68 وارد ژنو شدند و تا 15بهمن در ژنو بودند. این تیم از جمله شامل صمدی، بابایی، محمود سجادیان، محمدرضا جزایری و هادوی می‌شد که با پاسپورت خدمت به ژنو آمده بودند. آنها اقدام به شناسایی و ارزیابی مجدد کردند. این تیم در قدم اول به ارزیابی پرداخت که ضریب موفقیت طرح اول یا سوم کدام بیشتر است. بین اعضای این تیم اختلاف پیش آمد و دست آخر مجبور شدند قبل از این‌که عمل کنند به تهران بازگردند.

سومین تیم ترور

روز 21فروردین1369، شش نفر از تروریستها با نامهای پاسپورتی محمد سعید رضوانی، یدالله صمدی، سعید همتی، محسن پورشفیعی، علیرضا بیانی همدانی، ناصر پورمیرزایی و سعید دانش با پرواز تهران - ژنو ایران ایر با پاسپورت خدمت وارد ژنو شدند.

- محمدعلی هادی نجف‌آبادی سفیر ایران در امارات عربی با پاسپورت دیپلوماتیک ایرانی شماره006646، در 28فروردین69 به ژنو رفت و  در هتل انترکنتینانتال اتاق625 مستقر شد.

- محمدمهدی آخوندزاده بسطی 28فروردین با پرواز ایران ایر به ژنو رفت و در همان هتل مستقر شد.

آخوندزاده و هادی نجف‌آبادی نظارت بر عملیات را به‌عهده داشتند و در طول اقامتشان در ارتباط مستمر با تهران بودند و چگونگی پیشرفت طرح را مرتباً با تهران در میان می‌گذاشتند و مواردی که نیاز به تصمیم‌گیری داشت با تهران مشورت می‌کردند. هادی نجف‌آبادی بعداز هر بار تماس با تهران با سیروس ناصری (نمایندهٌ وقت جمهوری اسلامی در دفتر نمایندگی سازمان ملل در ژنو) تماس می‌گرفت.

- تروریستهای دیگری به‌نامهای دارابی، علی کمالی، محمود سجادیان، علی هادوی، علی مصلحی‌عراقی، محمدرضا جزایری با پروازهای دیگر وارد ژنو شدند.

و بالاخره در روز 4اردیبهشت1369 ساعت11و 50دقیقه کاظم رجوی در حالی که جهت کارهای بانکی از منزل خارج شده بود مورد تهاجم تروریستها واقع شده و به قتل رسید.

عصر همان روز آخوندزاده و هادی نجف‌آبادی و شماری دیگر از تروریستها، با پرواز ایران ایر به تهران بازگشتند. وزارت اطلاعات پس از این ترور گزارش کامل آن را به اطلاع رفسنجانی رساند.[۳۳]

دستگیری دو قاتل کاظم رجوی در فرانسه و استرداد آنها به ایران

سرویسهای مخفی آلمان در تاریخ 14نوامبر92 (23آبان 71)به فرانسه اطلاع دادند که دو مأمور مخفی ایران از مرز استراسبورگ عبور کرده و وارد فرانسه  شده‌اند. آلمانیها در این اطلاعات به فرانسه گفتند نام اصلی این دو نفر محمود سجادیان و علی کمالی است که از طرف قاضی شاتلن در سوئیس در رابطه با قتل یک ایرانی مخالف تحت تعقیب هستند.

این دو نفر با هویتهایی به‌نام احمد طاهری با پاسپورت ایرانی به شماره3049434 و محسن شریفی اصفهانی با پاسپورت ایرانی به شمارهٌ 3798086 به‌وسیله یک مرسدس بنز با پلاک آلمانیHHJH2448 به فرانسه وارد شدند.

در تاریخ 15نوامبر92 (24آبان 71) فرانسه این دو نفر را دستگیر کرد. البته دستگیر شدگان در واقع 12نفر بودند. اما با دخالت علی آهنی سفیر وقت رژیم در فرانسه 10نفر از آنها آزاد شدند، ولی به درخواست شاتلن، قاضی تحقیق سوئیس برای علی کمالی (با نام پاسپورتی شریف اصفهانی) و محمود سجادیان (با نام پاسپورتی احمد طاهری)، حکم بازداشت صادر شد.[۳۴] قاضی سوئیسی مسئول تحقیق در سال 1376رسماً «یک مقام بلندپایهٌ دولت ایران» را در پشت این عملیات تروریستی معرفی کرد. دوماه بعداز ترور، پلیس سوئیس در یک گزارش 52صفحه‌یی پیرامون این جنایت اعلام کرد: «ما عمیقاً یقین داریم که یک یا چند سرویس رسمی ایران مستقیماً در قتل آقای کاظم رجوی دست داشته‌اند»[۳۵]

آزادی تروریستها و پس دادن آنها به جمهوری اسلامی

شاتلن قاضی سوئیسی پروندهٌ کاظم رجوی چندین بار رسماً از فرانسه خواست تا قاتلین کاظم رجوی را برای محاکمه در سوئیس به این کشور پس دهد. اما دولت وقت فرانسه تحت‌نام «منافع ملی» از این کار سر باز زد. در آخرین روزهای سال1993 (دیماه1372) یک هیأت سه‌نفره از جمهوری اسلامی به ریاست حجازی رئیس عملیات ویژهٌ دفتر خامنه‌ای (بالاترین نفر هماهنگ‌کنندهٌ ترروها و قتلهای زنجیره‌یی)، حسین تقوی معاونت برون‌مرزی اطلاعات و علیرضا معیری مشاور سیاسی رفسنجانی (سفیر کنونی جمهوری اسلامی در فرانسه) از تهران به پاریس آمدند و بعداز یک معامله در 8دیماه72 این دو تروریست را با خود به تهران بردند. در 29دسامبر (8دی)، وزارت خارجه طی یادداشتی به سوئیس اطلاع داد که به‌دلیل منافع عالی کشور فرانسه دو ایرانی به سوئیس[۳۶]مسترد نخواهند شد.

سوئیس به این اقدام فرانسه[۳۷]اعتراض کرد و به دادگاه عالی فرانسه برای این نقض حقوق بین‌المللی شکایت کرد. دادگاه عالی فرانسه به این درخواست در 2آذر73 رسیدگی و اعلام کرد که فرانسه[۳۸]نمی‌بایست تروریستهای متهم به قتل کاظم رجوی را به ایران می‌فرستاد.[۳۹]

بازگشایی پروندهٌ قتل کاظم رجوی

روزنامهٌ لوکوریه (سوئیس) 4ژوییهٌ97: تحولات جدید در ادامه تحقیقات در قضیهٌ مرگ کاظم رجوی در کوپه انجام می‌گیرد. یک قضیهٌ جدید جاسوسی می‌تواند روابط بین سوئیس و تهران را تیره کند. وزیر امور عامهٌ سوئیس یک تحقیق برای سرویس اطلاعات سیاسی را آغاز کرد. این تصمیم به‌وسیله آخرین تحولات در تحقیق مربوط به مرگ کاظم رجوی فراهم شد. در طی تحقیقاتشان، مقامات قضایی سوئیس فقط اطلاعات دربارهٌ 13مظنون به‌ویژه دو ایرانی که به‌وسیله فرانسه در سال93 به ایران فرستاده شدند، به‌دست نیاوردند، بلکه هم‌چنین به شواهد جدیدی رسیدند که دادستان کل، کارلا دل پونته را به بازگشایی یک تحقیق برای جاسوسی واداشت.

شاتلن: ما قاتلان را می‌شناسیم و می‌دانیم در کشورشان چه مشاغلی دارند

خبرگزاری آسوشیتدپرس 11ژوئن97: رولان شاتلن در مورد قاتلان گفت "ما آنها را می‌شناسیم و می‌دانیم چه شغل‌هایی در کشور خود دارند". پاسپورتهای قاتلان جعلی بوده‌اند و "ما می‌دانیم از کجا آمده‌اند".

شاتلن: قاتلان، امروز مقام بالایی در حکومت ایران دارند

خبرگزاری سوئیس 12ژوئن97:قاضی شاتلن کاملاً قانع شده است که دستور برای کشتن کاظم رجوی از تهران آمده است.  طبق گفتهٌ شاتلن هر دو نفری که توسط سوئیس مورد تعقیب قرار دارند و از فرانسه به ایران تحویل داده شدند به‌عنوان مظنونین اصلی بودند که امروز مقام بالایی در حکومت ایران دارند.

شاتلن:دستور قتل کاظم رجوی از یک وزارتخانه آمده است

روزنامهٌ 24ساعت 13ژوئن97: رولان شاتلن قاضی تحقیق گفت: با کمک اطلاعاتی که ما توانستیم در آلمان به‌دست بیاوریم دقیقاً می‌دانیم که اعضای کماندویی که رجوی را کشته است، چه کسانی بوده‌اند. هم‌چنین می‌دانیم نقشی که هرکدام داشته‌اند چه بوده است. علاوه بر این ما عکسهای آنها را در اختیار داریم. اغلب این 13مظنون که در تحقیق ما زیر سئوال قرار گرفته‌اند، تحت اسامی مستعار عمل می‌کرده‌اند. ازاین به بعد ما اسامی جدید آنها را در ایران می‌دانیم و می‌دانیم که در کدام سرویس کار می‌کنند.

 قاتلان کاظم رجوی ، عاملان قتلهای زنجیره‌یی سیاسی

بسیاری از قاتلان کاظم رجوی همانها بودند که در سالهای بعد در جریان قتلهای زنجیره‌یی دست داشتند. سعید امامی در زمان ریشهری در معاونت خارجی وزارت اطلاعات با حجازی کار می‌کرد و چنان‌که شاهدC می‌گوید گزارشهای «حاج خانم» یعنی همان جاسوس سوئیسی به‌دست او می‌رسید و طرح ترور دکتر کاظم را دنبال می‌کرد. در زمان فلاحیان هم در معاونت امنیت، هم‌چنان ترورهای خارج را و به‌طور مشخص طرح ترور دکتر را  هدایت می‌کرد.

کورش فولادی نمایندهٌ خرم‌آباد در مجلس پنجم ایران (همان تروریستی که در انگلیس در انفجاربمب دستگیر شد و زندانی بود) از جناح دوم خردادیها (اصلاح‌طلبان امروزی) در تاریخ7تیر 78 به‌دنبال خودکشی سعید امامی گفته بود: «… این‌که می‌گویند آرسنیک خورده و خودکشی کرده واقعی نیست… یک آدم مهمی که حتی در توالت هم او را زیر نظر دارند چگونه این‌کار را کرده است؟ حالا باید تکلیف این روشن بشود که چطوری شده؟ آدمی است که این‌همه قتل کرده. این کسی است که مسئول کشتن کاظم رجوی بوده است. چطوری شده که خود کشی کند؟»

در میان قاتلان کاظم رجوی محمود رجبی در جریان قتلهای زنجیره‌یی تحت نام محمدی دستگیر شد ولی به‌علت اطلاعاتش از ترورهای رژیم در خارج و امکانات جاسوسی رژیم سریعاً او را آزاد کردند.

 سعید رضوانی از قاتلین کاظم رجوی نیز جزو دستگیر شدگان قتلهای زنجیره‌یی است که او را هم سریعاً آزاد کردند.

یدالله صمدی که از فعالان ترور کاظم رجوی است نیز جزو قاتلین قتلهای زنجیره‌یی و در ارتباط نزدیک با سعید امامی است که در بهمن78 برای فرار از دستگیری مدتی به مسکو رفته بود.

دیگر فعالیتهای تروریستی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی
ترکیه شکارگاه تروریسم جمهوری اسلامی

در طول دو دههٌ 60 و 70 جمهوری اسلامی ، ترکیه را به‌عنوان یکی از اصلیترین مراکز تروریسم خود، تبدیل کرد. ترور مخالفان ایرانی، ترور دیپلوماتهای خارجی و روشنفکران ترک، آدم‌ربایی و شکنجهٌ قربانیان در خاک ترکیه و انفجار و بمبگذاری، بخشی از این تروریسم در ترکیه است. علاوه بر این جمهوری اسلامی از ترکیه به‌عنوان سرپل تروریسم خود در کشورهای دیگر استفاده می‌کند. دستگاههای گستردهٌ فرهنگی – سیاسی در ترکیه به عضوگیریهای محلی و اعزام آنها به پادگانهای مراکز آموزش تروریستی در ایران و سازمان دادن آنها برای عملیات تروریستی مبادرت می‌کنند. واحد اطلاعات سپاه پاسداران، نیروی قدس، وزارت اطلاعات، وزارت خارجه و سفارتخانه و کنسولگریهای رژیم در آنکارا و استانبول و وزارت کشور جمهوری اسلامی به‌صورت موازی یا هماهنگ و مکمل یکدیگر در این اقدامات تروریستی در ترکیه طی این دو دههٌ شرکت داشتند. یکی از وظایف اصلی ادارهٌ کل وزارت اطلاعات آذربایجان غربی در ارومیه، و ادارات تابعهٌ آن در شهرهای این استان بویژه خوی و سلماس، سازمان دادن فعالیتهای تروریستی رژیم در ترکیه است.

کارنامهٌ دو دهه

مهمترین مأموریت ارگانهای تروریستی جمهوری اسلامی در ترکیه اقدام علیه مجاهدین و پناهندگان و پناهجویان هوادار این سازمان می‌باشد. یکی از مأموران جمهوری اسلامی در اردیبهشت66 اعلام کرد که جمهوری اسلامی از سال1360جهاد اسلامی را در ترکیه به‌منظور مبارزه با سازمان مجاهدین و جلوگیری از گردهماییها و تظاهرات آنها در این کشور تشکیل داد. شبکهٌ تروریستی جمهوری اسلامی در ترکیه بعدها گسترش  بیشتری یافت و به‌تدریج حوزه‌های بیشتری را در برگرفت. جمهوری اسلامی ترورهای خود را در ترکیه از اولین سالهای دههٌ60 شروع کرد.

زیادالسحی دبیر اول سفارت اردن در ترکیه در سال64 تحت فرماندهی کاردار وقت سفارت جمهوری اسلامی در ترکیه به‌نام جواد جوان ترور شد. عامل ترور فردی ایرانی‌الاصل به‌نام علی کنت بود که دستگیر شد و جواد جوان و یک دیپلومات ایرانی دیگر به‌نام غلام یحیی وفایی که در این ترور دست داشت، با استفاده از پاسپورت دیپلوماتیک از ترکیه خارج شد.

خبرگزاری رویتر در 1آذرماه65 به‌نقل از یک مقام بلندپایهٌ ترکیه اعلام کرد: «یک کارمند سفارت ایران در آنکارا پس از آن‌که دادستان دادگاه نام او را در رابطه با قتل یک دیپلومات اردنی اعلام نمود، از ترکیه خارج شده است».

در مرداد و دی سال64 دو پناهندهٌ ایرانی در ترکیه به‌نامهای سرهنگ شاهوردی و سرهنگ هادی مراد توسط تروریستهای جمهوری اسلامی ترور شدند. سرهنگ حیدری و سرگرد خلبان حسن منصور نیز در سال66 در این کشور ترور شدند. تروریستهای جمهوری اسلامی در شهریور65 به کنیسهٌ یهودیان در استانبول حمله کردند. قبل از این عملیات پاسدار محسن رفیق دوست وزیر سپاه به‌همراه معاونش پاسدار قدیری به استانبول آمده بودند.

استخدام مزدور از ترکیه

 جمهوری اسلامی از اولین سالهای دههٌ60 به تشکیل شبکهٌ گسترده‌یی از مزدوران خود در ترکیه اقدام کرد. نفرات جذب شده توسط این شبکه، توسط دیپلوماتهای جمهوری اسلامی به ایران اعزام شده و در کمپ غنی حسینی در نزدیکی قم دوره‌های آموزش تروریستی می‌دیدند.

سفارت جمهوری اسلامی در آنکارا و کنسولگری آن در استانبول در ارتباط فعال با این افراد قرار داشت و مسائل تردد آنها به ایران را حل و فصل می‌کرد. جمهوری اسلامی این مزدوران خود را تحت عناوین مختلفی مانند حزب‌الله ترکیه یا حرکت اسلامی ترکیه به کار می‌گیرد تا اهداف خود را پیش ببرد. نجمی آسلان مسئول این شبکه در آنکارا به‌وسیله نمایندهٌ فرهنگی جمهوری اسلامی در آنکارا  با پاسپورت جعلی به اسم حمید پولاد به‌منظور دیدن دوره‌های آموزش نظامی و سیاسی به ایران فرستاده شد.

تروریستهای ایرانی و ترک که جمهوری اسلامی آنها را برای اجرای منویات شوم خود به‌کار می‌گیرد، سلاح و مهمات از جمله کلت کمری، یوزی، نارنجک و خمپاره را از دیپلوماتهای جمهوری اسلامی در ترکیه دریافت می‌کنند. از جمله عرفان چاغرچی که سرتیم تروریستها و ترک بود و علی‌اکبر قربانی را ربوده و به عوامل وزارت اطلاعات در استانبول تحویل داد ، سلاحها و تجهیزات لازم برای مأموریتهای تروریستی خود را از محسن کارگر آزاد معاون کنسولگری جمهوری اسلامی در استانبول و دیگر دیپلماتها می‌گرفته و بعداز عملیات به آنها تحویل می‌داده است. روزنامهٌ ملیت 26مارس96، اعترافهای چاغرچی در بارهٌ سابقهٌ تشکیل یک باند تروریستی وابسته به جمهوری اسلامی را درج کرده است. چاغرچی می‌گوید: «در سال 1983 نزد طاهری، سرکنسول ایران در استانبول رفتم. او مرا به ایران نزد احمد کریمی فرستاد. کریمی در ایران به ما جا داد و آموزش را شروع کرد. هنگام بازگشت به ترکیه ، احمد کریمی ما را برای عملیات توجیه کرد. سلاحهایمان را از دست دو مأمور ساواما به نامهای علی و مصطفی می‌گرفتیم. این سلاحها را در خانه‌هایی که پیاپی عوض می‌شدند، نگهداری می‌کردیم». چاغرچی پس از توضیحاتی در بارهٌ قتل چتین امک و توران دورسون، دو روزنامه‌نگار ترک، می‌گوید: «پس از قتل دورسون، من سلاحها را در منطقهٌ بشیکتاش تحویل دیپلوماتهای ایرانی، به نامهای مجید شادکار و محسن کارگر آزاد دادم و آنها سلاحها را در صندوق عقب یک بنز گذاشتند».

عملیاتهای تروریستی وزارت اطلاعات در رابطه با مجاهدین

1 - ربودن ابوالحسن مجتهدزاده  یک عضو مجاهدین در ترکیه

ناظران اظهار می‌دارند بعداز آخرین عملیات مجاهدین که به فروغ جاویدان معروف است، وزارت اطلاعات از درون نظام به‌شدت مورد انتقاد قرار گرفت که چرا از برنامهٌ عملیات مجاهدین به‌موقع مطلع نبوده است و از این وزارتخانه می‌خواستند که گزارشی از وضعیت مجاهدین بدهد. وزارت اطلاعات با استفاده از دیپلوماتهایش در ترکیه در تاریخ 19آذر1367 اقدام به ربودن یک عضو مجاهدین به نام ابوالحسن مجتهدزاده در شهر استانبول کرد. روز 19مهرماه1367حدود 10تروریست جمهوری اسلامی که با چند خودرو حرکت می‌کردند با ترتیب دادن یک تصادف ساختگی در منطقهٌ آکسارای استانبول مجتهدزاده را ربودند. وی را در روزهای اول در دو خانهٌ امن مورد بازجویی و شکنجه قرار دادند. تروریستها برای کشف نشدن محل اختفای مجتهدزاده توسط پلیس ترکیه از روز سوم او را به کنسولگری جمهوری اسلامی در استانبول منتقل کردند که به‌دلیل مصونیت دیپلوماتیک پلیس نمی‌توانست به آن مراجعه کند. از همان ابتدا یکی از دیپلوماتهای ایران به‌نام مهران باقری با نامهای مستعار جاوید و جواد شکنجه و بازجویی از مجتهدزاده را شروع کرد. در این مدت بارها برای او صحنهٌ اعدام مصنوعی ترتیب دادند تا او را وادار به دادن اطلاعات بکنند. در قسمتی از گزارشی که مجتهدزاده از دوران اسارتش نوشته آمده است: «در کنسولگری شکنجه‌ها شدیدتر بود. از این‌که نتوانسته بودند اطلاعاتی از من بگیرند مثل مار زخم‌خورده شده بودند. از ابتدای دستگیری تا آخرین لحظه‌یی که از چنگال این دژخیمان بیرون آمدم یک لحظه ناکام گذاشتن این مزدوران را از یاد نبردم. به‌همین خاطر در روز دوم انتقالم به کنسولگری یعنی 25مهر67 اقدام به یک عمل انتحاری کردم. طرح این بود که خودم را از پنجرهٌ دستشویی به بیرون پرتاپ کرده و در ضمن پرتاپ با فریاد «مرگ بر خمینی - دورد بر رجوی» لااقل بتوانم با صدایم مردم را متوجه ماجرا نمایم. برای اجرای طرح به بهانهٌ دستشوئی رفتم، سه نفر از مزدوران با من آمدند، با دو دست و سر به شیشه خیز برداشتم، ولی پنجره دو جداره بود. اولین شیشه که شکست مزدوری به‌نام محسن مرا از پشت گرفت و بعد با 7 - 8 نفر دیگر مرا زیر مشت و لگد و بعد شکنجه قرار دادند. به‌طوری‌که بعد از یک‌ساعت خون استفراغ کردم. مرا مجدداً‌به قفس انداختند، یکی دو ساعت بعد مرا از قفس خارج کردند و چیزی به‌نام «منگه سر» دور سرم بستند و با گیره‌هایی که داشت شروع به بستن آن کردند. جلوی دهانم را گرفته بودند و به پیچاندن ادامه می‌دادند در اثر فشار حس می‌کردم تمامی سلولهای بدنم و به‌ویژه سلولهای مغزم دارند یک به یک می‌شکنند. با این وضعیت مرا دوبار داخل قفس کردند و تمام شب مانع خوابیدن من شدند».

انتقال به مرز ایران و شکست طرح

تروریستها چند روز بعد تصمیم گرفتند که مجتهدزاده را به ایران منتقل کنند. آنها همهٌ امکانات را فراهم کرده و 8دیپلومات با دو بنز نمرهٌ دیپلوماتیک و با همراه داشتن زن و بچه به مثابه پوشی برای عادیسازی روانه ایران شدند. مجتهدزاده تعریف می‌کند: « بعداز ساعتی کتک‌زدن بسته بودن دست و پایم را چک کردند و بعد مرا در کیسه خواب گذاشتند و طوری آن‌را بستند که من جایی را نبینم. یکی از مزدوران مرا روی دوش گرفت و از آسانسور مرا به حیاط کنسولگری آورد و در صندوق عقب ماشین جای داد. ماشین حرکت کرد، در اثر گرما، چسب ضد آب مقداری شل شد و قدرت مانور دستهایم بیشتر شد و توانستم مقداری چسب را از جلوی چشمهایم کنار بزنم و سوراخ پشت نمره ماشین و سوراخی در بالای باک بنزین که نور می‌آمد، نور چراغ ماشین عقبی را ببینم و در این حالت برایم یقین شد که دارند مرا به ایران منتقل می‌کنند. هیچ لحظه‌یی در این روزها فکر فرار را از سرم دور نکرده بودم و بنابراین با هوشیاری کامل دنبال شرایطی برای فرار بودم...

با پاهایم به صندوق عقب زدم و داد و بیداد راه انداختم آنها متقابلاً‌به فحاشی پرداخته و گفتند «چه مرگت است؟» گفتم احتیاج دارم که چند دقیقه نگهدارید. گفتند زیاد حرف نزن نیم‌ساعت دیگر نگه‌می‌داریم. حدود یکساعت بعد به جادهٌ خاکی پیچیدند و بعد نگهداشتند. تا این نقطه حدود 16 - 17 ساعت در راه بودیم. وقتی چشمهایم را باز کردند دیدم که پشت ماشین را رو به کوه کرده‌اند. آن‌گاه مزدور مهران باقری نزد من آمد و گفت «گوش کن ببین چه می‌گویم، به‌غیر از من به کس دیگری نگاه نمی‌کنی. این‌جا پاهایت را باز می‌کنم 5 - 6متر جلوتر می‌روی هرکاری داری انجام می‌دهی و بعد برمی‌گردی…

در کنارم یک سنگ باندازهٌ یک مشت بود که برداشتم و فریاد زدم مرگ بر خمینی و شروع به فرار به موازات جاده اصلی کردم. به‌علت گلی بودن زمین شخم خورده سرعتم کم شد که به جاده اصلی رفتم و حدود 100متر که رفته بودم مزدور باقری مرا از پشت گرفت که با سنگ برگشتم و گفتم مزدور و یقه‌اش را گرفتم که پیراهنش پاره شد. سنگ را به صورتش زدم جاخالی داد و به سنیه‌اش خورد. کاملاً خودش را باخته بود که دوباره شروع به فرار کردم که ماشین بنز متعلق به تروریست رسول باقرنژاد شایان، (نفر سوم سفارت در آنکارا) جلوی مرا گرفت که من به جادهٌ خاکی رفتم و بعد مجدداً‌به جاده آمدم که تا سرعتم را بیشتر کنم که بنز دوم به رانندگی مزدور حمید رضا کریمی جلوی من ترمز کرد و در یک حلقهٌ محاصره مرا دوباره دستگیر کردند. در این حالت دو تراکتور که از آن‌جا عبور می‌کردند مرا دیدند و مات و مبهوت ماندند.

 آنها نتوانستند مرا دوباره به صندوق عقب بیندازند و مرا در داخل ماشین مزدور شایان گذاشتند و مزدوران حمیدرضا کریمی و باقری‌نژاد در دوطرف من نشستند. باقری کلتش را که در کیسه کرده بود به سمت من گرفت و سر مرا به‌زور پایین برد. 300 - 400متر با سرعت تمام حرکت کردند که شایان گفت: بنزین ما دارد تمام می‌شود. … در شهر رفاهیه در کنار یک پمپ بنزین نگهداشتند، یکی از مزدوران برای زدن بنزین پیاده شد، کریمی هم به ماشین خودش رفت من از اولین فرصت استفاده کردم وقتی کریمی پیاده شد با دست چپم زیر کلت مهران باقری زدم و چون شل گرفته بود با این ضربه کلت به طرف سقف ماشین پرتاب شد و با تمام قوا با پاهایم به شیشه درب ماشین زدم به‌طوری‌که درب آن باز شد و فریاد زدم «کمک ! اینها تروریستند». با شنیدن صدای من 5 - 6بچه که آن‌جا بودند به طرف ماشین دویدند که شایان مقداری پول به طرف آنها انداخت و سوار ماشین شد، خسرو عبداللهی که جلو نشسته بود فوراً درب عقب را بست و من در داخل ماشین با مهران باقری درگیر شدم، نفر جلو نیز مرا می‌زد هر دو می‌خواستند جلو تحرک مرا بگیرند ولی من توانستم دوباره با پایم به درب بکوبم که قفل درب شکست و درب به پمپ بنزین خورد و صدای وحشتناکی کرد و دوباره شروع به دادزدن کردم «کمک، کمک اینها تروریستهای خمینی هستند». کسی که در پمپ بنزین کار می‌کرد و یک جوان 20ساله که آن‌جا بود شاهد این ماجرا بودند.که به‌زبان ترکی گفتند چرا او را می‌کشید. مهران باقری داد زد که «فوری ، فوری حرکت کنید». پس از این‌که 300متر از پمپ بنزین دور شدیم به جادهٌ فرعی و به طرف یک دره پایین رفتند و در کنار رودخانه نگهداشتند و بعداز کتک مفصل به‌من دست و پا و چشمم را محکم بستند و با چسب ضدآب باندپیچی کرده و در صندوق عقب انداخته و به‌سرعت از دره بیرون آمدند. بعداز 300 - 400متر دوباره نگهداشتند و بر روی من در صندوق عقب لاستیک زاپاس و کیف و ساک قرار دادند تا هیچ فضایی برای حرکت من نباشد. و صندوق عقب هم عادی باشد. بعداز طی مسافت حدود 70 کیلومتر پلیس خودرو را متوقف کرد و علی‌رغم مقاومت مزدوران رژیم، صندوق عقب ماشین نمرهٌ دیپلوماتیک را باز کرد و مرا بیرون آورد».[۴۰]

وزارت اطلاعات طراح و مجری عملیات آدم‌ربایی

مسئولیت اجرای این آدم‌ربایی پس از تصمیم‌گیری به عهدهٌ وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی گذاشته شده بود. این وزارتخانه یک تیم زبدهٌ عملیاتی برای اجرای این مأموریت به ترکیه اعزام کرد. تمام امکانات سفارت و کنسولگریها در ترکیه را به‌خدمت گرفت و یک ستاد پشتیبانی در ادارهٌ اطلاعات شهر سلماس مستقر کرد. اطلاعات سپاه نیز در این طرح با وزارت اطلاعات همکاری نزدیک داشت. نیروهای اطلاعات سپاه در خوی نیز مأموریت داشتند تا در شرایط اضطراری به کمک اطلاعات بیایند.

شماری از اعضای تیم عملیاتی عبارت بودند از مهران باقری، خسرو عبداللهی، رسول باقرنژاد شایان، باختری، صادق سرلک و معین صالح‌پور. جمهوری اسلامی در آخرین روزها برای همهٌ این تروریستها پاسپورت دیپلوماتیک صادر کرده بود تا بتوانند خودشان را از معرکه نجات دهند. برای مهران باقری (جاوید) در تاریخ 28مهرماه68یعنی همان روز انتقال مجتهدزاده به تهران پاسپورت دیپلوماتیک به شمارهٌ0055776 صادر شده بود. برای خسرو عبداللهی که در انتقال مجتهدزاده به تهران شرکت داشت نیز، پاسپورت دیپلوماتیک به شمارهٌ005775 در تاریخ  28مهرماه 1367 صادر شده بود. برای رسول باقرنژاد شایان نیز پاسپورت دیپلوماتیک تهیه شده بود. همهٌ تروریستها به‌رغم دستگیر شدن به‌دلیل داشتن پاسپورت دیپلوماتیک، آزاد شده و به ایران بازگشتند. ستاد پشتیبانی مستقر در سلماس، هدایت تروریستها به ترکیه، تعیین مسیر رفت و بازگشت آنها و تهیه امکانات لازم برای آنها را به‌عهده داشت. تروریستها به‌طور رسمی از مرز بازرگان به ترکیه وارد شده بودند و قصد داشتند از همین مسیر به ایران برگردند. ادارهٌ اطلاعات سلماس دو مسیر زاپاس یکی از باش‌قلعه و دیگری دوغوبایزید در نظر گرفته بود.

 سفارت و کنسولگریهای جمهوری اسلامی در ترکیه

ادارهٌ دوازدهم وزارت خارجه به سرپرستی محمود طاهری در طراحی و هدایت این عمل تروریستی شرکت داشت. منوچهر متکی سفیر وقت جمهوری اسلامی در آنکارا مسئولیت حل و فصل مسائل قانونی و حقوقی و استفاده از امکانات دیپلوماتیک برای تروریستها را به‌عهده داشت. منوچهر متکی بعدها معاونت ارتباطات سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی شد. عباس لطیفی کنسول وقت ایران در آنکارا نیز نقش فعالی در این عملیات تروریستی بر عهده داشت. اما از کنسولگری جمهوری اسلامی در استانبول که بیشترین نقش را در تروریسم این نظام در 23سال گذشته داشته است، افراد زیر در ربودن و شکنجهٌ مجتهدزاده و انتقال ناموفق وی به ایران شرکت داشتند:

1) میرجعفر زعفرانچی سرکنسول وقت در استانبول. این فرد در بازار تهران مغازهٌ پارچه‌فروشی داشت و از عناصر فعال نظام در بازار محسوب می‌شد ولایتی وی را به وزارت خارجه آورد و بعد او را به‌عنوان کنسول در استانبول منصوب کرد. زعفرانچی رابط تروریستهای وابسته به سپاه و وزارت اطلاعات در استانبول بود.

2) هاشمی معاون کنسول که تمدید پاسپورت تروریستها و حل مسائل قانونی آنها را به‌عهده داشت.

3) حمید رضا کریمی دبیر دوم. چنان‌که در گزارش مجتهدزاده بود وی از ترویستهای فعال صحنهٌ انتقال مجتهدزاده به ایران بود.

4) محسن یکی از افراد کنسولگری در استانبول، در این طرح انتقال نقش حفاظت را به‌عهده داشت.

2 - ترور نافرجام عضو مجاهدین حسین عابدینی

در روز چهارشنبه 23اسفند68 چهار تروریست جمهوری اسلامی در حالی‌که بر دو خودرو سوار بودند، در مسیر فرودگاه استانبول ماشین حسین عابدینی (اخوان جم) و همراهان را متوقف و به سوی او آتش گشودند. عابدینی به‌محض مشاهدهٌ تروریستها از ماشین پیاده شد و با دست خالی به‌سمت ترویستها تهاجم کرد. تعادل تروریستها بر هم خورد و سلاح یکی از آنها به زمین افتاد و فرصت شلیک تیر خلاص به حسین عابدینی که به‌شدت مجروح شده بود، نیافتند و از محل متواری شدند.

دشمن به تصور این بود که سرنشین این خودرو محمد سیدالمحدثین مسئول ستاد سیاسی وقت سازمان مجاهدین است . پس از این حمله روزنامه‌ها و رادیو جمهوری اسلامی بلافاصله اعلام کردند که سیدالمحدثین به‌دست عناصر حزب‌الله کشته شده است.

طرح ترور

 وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی از قبل فردی به‌نام «آدینچ اولوش» را در استانبول به استخدام خود در آورده بود. اولوش در تلفنخانهٌ مرکزی سورایچی استانبول (در امین اونو) کار می‌کرد. وزارت اطلاعات با پرداخت 80هزار دلار از طریق این فرد امکان شنود شماری از تلفنهای مجاهدین در ترکیه را به‌دست آورده بود.

اطلاعات آخوندی با استفاده از مانیتور تلفنهای مجاهدین به جزئیات برخی از ترددهای مجاهدین از طریق فرودگاه استانبول پی برده بود و بر این اساس به احمد عقیقی یک فرمانده تروریست در سفارت جمهوری اسلامی در ترکیه دستور آماده شدن تیمها را برای این ترور می‌دهد. عقیقی یک تروریست به‌نام «ریاحی» با نام مستعار امیر حسینی را به همراه چند تروریست دیگر به‌سرعت از طریق قبرس وارد ترکیه می‌کند.

تروریستها با کمک سفارت جمهوری اسلامی و ادارهٌ کل اطلاعات آذربایجان غربی در ارومیه به ایران رفتند. در روزهای قبل از ترور، کنسول جمهوری اسلامی در استانبول توسط ریاحی و چند تروریست دیگر رفت و آمدها در فرودگاه را کنترل می‌کردند تا با تسلط بیشتر بر صحنه عمل کنند.

احمد عقیقی که یکی از فرماندهای تروریستهای وزارت اطلاعات بود، از اواخر دیماه68 به‌عنوان یک دیپلومات، برای پیشبرد اهداف تروریستی جمهوری اسلامی و سازمان‌دادن جوخه‌های ترور به ترکیه آمده بود. این فرد چندی پس از سوءقصد به عابدینی، از ترکیه به سفارت جمهوری اسلامی در وین منتقل شد. ماهنامهٌ آلمانی «تروریسم» تیرماه1369 نوشت: «ارگانهای امنیتی ترکیه نشانه‌هایی در اختیار دارند که دولت تهران در پشت چند سوءقصدی که چندی پیش در آنکارا و استانبول روی داده قرار دارد. در تاریخ 31ژانویه1990 پروفسور معمر آکسوی، رئیس جمعیت حقوقدانان ترکیه و وکیل سابق مجلس مورد اصابت گلوله قرار گرفت. قتل وی با اقامت یک "دیپلومات" ایرانی به‌نام احمد عقیقی در رابطه می‌باشد. این دیپلومات در واقع عضو سازمان امنیت ایران می‌باشد که 20روز قبل از قتل پروفسور آکسوی به ترکیه آمده بود و با افراد مختلفی که به‌عنوان نمایندگان قشری‌گرایی اسلامی معروف هستند، ملاقات نمود. طبق اطلاعات دیگر ارگانهای ترکیه، "عقیقی"هم‌چنین در سوءقصد بر علیه اخوان جم (حسین عابدینی) شرکت داشته است».

تلاشهای بعد از ترور

تروریستهای جمهوری اسلامی ابتدا به وزارت اطلاعات گزارش کردند که محدثین را ترور کرده‌اند. بعداز تکذیب این موضوع در اطلاعیهٌ مجاهدین، وزارت اطلاعات تلاش کرد از بیمارستانی که عابدینی بستری بود، اطلاعات کسب کند که چه کسی را ترور کرده است؟ و آیا امکان این‌را می‌یابد که در بیمارستان او را به قتل برساند؟ در همین رابطه از عناصرش در ترکیه استفاده کرده تا به بخش سی‌سی‌یو  بیمارستان وارد شوند. ولی با هوشیاری مجاهدین این طرح شکست خورد و به اطلاعات مشخصی هم نرسیدند. 10روز بعد از واقعهٌ 23اسفند منابع خبری جمهوری اسلامی بار دیگر به این موضوع پرداختند و موضوع را به نحو دیگری مطرح کردند:

رادیو ایران 2فروردین: «جزئیات تازه‌یی از هویت یکی از مسئولان رده‌بالای سازمان جاسوسی منافقین که در استانبول به‌هلاکت رسیده است، فاش شد. به گزارش واحد مرکزی خبر در پی انتشار خبر ترور فردی به نام محمدرضا اخوان جم از وابستگان به سازمان جاسوسی منافقین در تاریخ چهارشنبه 23اسفندماه68 در استانبول که در مطبوعات ترکیه انعکاس یافت، هم‌چنین اظهارات سرکردهٌ این سازمان در عراق مبنی بر مورد تهاجم قرار گرفتن یکی از اعضای منافقین به نام حسین عابدینی در همین تاریخ در استانبول یک گروه که اظهار می‌دارد از هواداران سازمان منافقین بوده و به خیانتها و جاسوسیهای این سازمان پی‌برده است و درصدد انتقام‌گیری از سران مزدور آن می‌باشد، اعلام کرد: فرد مورد تهاجم محمدسیدالمحدثین مسئول ستاد سیاسی منافقین و مسئول کل ارتباطات و جاسوسیهای سازمان در رابطه با قدرتهای استکباری در عراق است که به مجازات خیانتهای خود رسید و در پی یک تهاجم قهرمانانه به‌شدت زخمی شد و براساس آخرین اخبار واصله به هلاکت رسیده است.»

روزنامهٌ جمهوری اسلامی 5فروردین: «مسئول ستاد سیاسی منافقین به‌هلاکت رسید. خبرگزاری جمهوری اسلامی به‌نقل از صدای جمهوری اسلامی ایران گزارش داد: در پی انتشار خبر ترور فردی به‌نام محمدرضا اخوان‌جم از وابستگان به سازمان جاسوسی منافقین که در مطبوعات ترکیه انعکاس یافت و هم‌چنین اظهارات سرکردهٌ این سازمان در عراق مبنی بر مورد تهاجم قرارگرفتن یکی از اعضای منافقین به نام حسین عابدینی، در تاریخ 23اسفند68 در استانبول، یک گروه که اظهار داشته از هواداران سازمان منافقین بوده و با پی‌بردن به خیانتها و جاسوسیهای این سازمان، در صدد انتقام‌گیری از سران مزدور آن برآمده، اعلام کرد: فرد مورد تهاجم محمد سیدالمحدثین، مسئول ستاد سیاسی منافقین و مسئول کل ارتباطات و جاسوسیهای سازمان در رابطه با قدرتهای استکباری در عراق است و براساس آخرین اخبار واصله به هلاکت رسیده است.»

3 - ربودن و شکنجه و قتل علی‌اکبر قربانی عضو مجاهدین در استانبول

اکبر قربانی در ساعت 11.40دقیقهٌ 14 خرداد1371 در محلهٌ شیشلی استانبول زمانی‌که می‌خواست سوار اتومبیلش شود، دو نفر ترک با لباس پلیس به او مراجعه کرده و با نشان دادن کارت شناسایی پلیس از وی می‌خواهند که برای پاسخ به چند سئوال با آنها به ادارهٌ پلیس برود. اکبر قربانی که به آنها شک کرده بود شروع به سئوال کردن از آنها می‌کند که آنها به او تهاجم کرده و با استفاده از مواد بیهوش‌کننده او را بیهوش کرده و با خود می‌برند. این تروریستها اکبر قربانی را به خانه‌یی در قسمت آسیایی استانبول منتقل می‌کنند که در آنجا 5 شکنجه‌گر وزارت اطلاعات بازجویی و شکنجهٌ او را شروع می‌کنند. یک روز بعد، یعنی 15خرداد71 تروریستهای جمهوری اسلامی، دو خودرو مجاهدین را در استانبول بمبگذاری کردند، اما مجاهدین قبل از سوار شدن متوجه بمبها شده و پلیس بمبهای مزبور را خنثی کرد. کارشناس پلیس قدرت تخریبی هر یک از آنها را معادل 50کیلو تی.ان.تی، ارزیابی نمود. تحقیقات بعدی نشان داد که مواد انفجاری از نوع C4بوده و از طریق بسته‌های دیپلوماتیک از تهران به استانبول منتقل شده است. ربودن علی‌اکبر قربانی و بمبگذاری خودروهای مجاهدین، عملیات مشترک وزارت اطلاعات و نیروی قدس (سپاه 5000) بود که تصمیم آن در شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی به‌ریاست رفسنجانی و با تصویب خامنه‌ای در سال1370 گرفته شده بود. علی اکبریان[۴۱](آخوند) معاونت خارجی وزارت اطلاعات و پاسدار حسین مصلح معاونت عملیات نیروی قدس طراحی و اجرای این عملیات را به‌عهده داشتند. اما مسئولیت عملیات ترور با معاونت خارجی وزارت اطلاعات به‌ریاست علی اکبریان (معروف به اکبری) بود. مرحلهٌ شناسایی با واحد اطلاعات معاونت خارجی بود. فرماندهٌ تیم شناسایی تروریستی به نام «رهجو» بود که از 4ماه قبل از ربودن اکبر قربانی در استانبول مستقر شده بود. عملیات ربودن و شکنجه و قتل اکبر قربانی به عهدهٌ واحد ضربت معاونت خارجی وزارت اطلاعات بود. وزارت اطلاعات چه در مرحلهٌ ربودن و چه در بمبگذاری خودروهای مجاهدین و چه برای مخفی‌کردن آثار ترور و پنهان‌کردن جنازهٌ اکبر قربانی از همکاری گستردهٌ سپاه5000 نیروی قدس برخوردار بود که فرماندهی وقت آن با فردی به نام حاج منصور بود که تحت فرماندهی معاونت عملیات سپاه قدس حسین مصلح عمل می‌کرد. سپاه5000، مزدوران ترک وابسته به نیروی قدس و امکانات محلی آنها را برای اجرای این سلسله عملیات تروریستی در اختیار وزارت اطلاعات قرار داد. این مزدوران ترک تحت فرماندهی پاسدار محمد طاهریان از سپاه5000 قرار داشتند. به‌دستور ولایتی (وزیر خارجهٌ وقت رژیم) محمدرضا باقری سفیر جمهوری اسلامی در آنکارا در 14خرداد 71 در کنسولگری جمهوری اسلامی در استانبول مستقر شد که عملیات تروریستی را هماهنگ کند.

در روز شنبه 16خرداد1371 جلسهٌ شورای عالی امنیت با حضور خامنه‌ای تشکیل شد. از طرف وزارت اطلاعات فلاحیان و پورمحمدی قائم‌مقام او در این جلسه شرکت داشتند. در این جلسه به‌خاطر مخاطرات انتقال اکبر قربانی به ایران و با توجه به تجربهٌ ناموفق انتقال مجتهدزاده تصمیم گرفته شد اکبر قربانی در ترکیه تحت بازجویی و شکنجه قرار داشته باشد و پس از تخلیهٌ اطلاعات به قتل برسد. 

قتل زیر شکنجه

قریب 7ماه بعد از ربوده شدن اکبر قربانی با دستگیری گروهی از تروریستهای وابسته به جمهوری اسلامی در ترکیه، محل اختفای جسد او کشف شد. همهٌ شواهد و اظهارات پزشکان گواه بر این بود که اکبر قربانی روزها و هفته‌های متمادی تحت شکنجه‌های شدید قرار داشته است و چون قادر به کسب اطلاعات از او نشده‌اند او را در زیر شکنجه به قتل می‌رسانند. جسد نشان می‌دهد شکنجه‌گران او را مثله کرده و بسیاری از اجزای بدن او را بریده بودند. متعاقباً عوامل وزارت اطلاعات به کمک مزدوران ترک خود جسد را به حومهٌ استانبول در اطراف شهر ساحلی "جینارجیک" منتقل نموده و در زمین بایری در اراضی جنگلی محلهٌ حسن‌با در قبر کم‌عمقی دفن کردند. "عصمت سزگین" وزیر کشور ترکیه بعداز دستگیری تروریستها در مصاحبه‌یی در 15 بهمن71 گفت: بازجویی از اکبر قربانی 10روز طول کشید و توسط 2نفر ایرانی انجام می‌شده است. وی در همین روز فاش ساخت:  یک سلاح MP5 که در سال1977 از طرف آلمان فدرال به پلیس مخفی شاه فروخته شده بود، در خانهٌ تیمی تروریستها کشف گردیده است. به‌نوشتهٌ روزنامهٌ حریت ترکیه به‌دنبال کشف جسد اکبر قربانی پلیس اعلام کرد: «جسد علائمی از شکنجه‌های شدید اعمال شده قبل از مرگ را داشت ناخنهایش را کشیده بودند آلت تناسلی‌اش بریده شده بود و با طناب او را خفه کرده بودند».

ماجرا از زبان تروریستها

یکی از مزدوران ترک جمهوری اسلامی به‌نام علی شکر که در بهمن71 دستگیر شد تصریح می‌کند: «… بعد از قتل چتین‌امچ روزنامه‌نگار از روزنامهٌ حریت که در آن عملیات نقش دیدبانی را داشتم به تهران فرار کردم. مدتی در پادگانی بین تهران و قم تحت آموزش بودم و سپس با پاسپورت دیپلوماتیک به ترکیه بازگشتم. این‌بار مأموریت مراقبت و دیدبانی بر روی علی‌اکبر قربانی به‌عهده‌ام قرار گرفت… در مرحلهٌ انجام عملیات دو نفر با نامهای مستعار "مسعود" و "عارف" در حالی‌که لباس پلیسهای ترکیه را بر تن داشتند با یک مینی‌بوس سرقت شده، علی‌اکبر قربانی را در حوالی ظهر 14خرداد71 از محلهٌ شیشلی در استانبول ربوده و به یک ویلای کرایه‌ییِ مدرن و گرانقیمت در 5کیلومتری شهر "یالووا" در مسیر شهر "کارامورسل"، پشت شهرک "پنار" آوردیم. 5نفر ایرانی برای بازجویی آن‌جا بودند که اکبر را تحویل گرفتند. اکبر را به اطاق زیرزمین بردیم. علی شکر می‌گوید: بعد از دفن اکبر ما با هواپیما به تهران رفتیم. در آن‌جا شخصی به‌نام محمود از ما استقبال کرد، سپس ما را به "پادگان" نظامی بردند که افرادی ریشو در آن‌جا مستقر بودند.

4 - طرح ترور زهرا رجبی عضو شورای رهبری مجاهدین

طرح ترور زهرا رجبی که فعال دفاع از حقوق پناهندگان بود در جلسهٌ شورایعالی امنیت جمهوری اسلامی تصویب شده بود. سه‌شنبه‌شب اول اسفند 1374، دیپلوماتهای جمهوری اسلامی در ترکیه، به همراه سه تروریستی که به طور مستقیم از وزارت اطلاعات اعزام شده بودند، زهرا رجبی (فائزه) عضو شورای رهبری مجاهدین و عضو شورای ملی مقاومت را،  همراه با یک عضو دیگر مجاهدین به نام علی مرادی، در طبقهٌ پنجم یک آپارتمان در منطقهٌ فاتح استانبول به قتل رساندند. بازپرس منطقهٌ فاتح، آقای سلیم اولوش، به‌محض دیدن صحنه گفت: «این جنایت یک ترور سیاسی است و این احتمال وجود دارد که توسط سرویسهای مخفی ایران کشته شده باشند». رسانه‌های ترکیه همگی از رد پای «سرویسهای اطلاعاتی ایران» در این ترور خبردادند. زهرا رجبی، در طول سال 74برای رسیدگی به وضعیت پناهندگان ایرانی در ترکیه که در شرایط بسیار سختی به‌سرمی‌بردند، به ترکیه سفر می‌کرد. وی آخرین بار در 8 بهمن 74 به ترکیه رفت و قرار بود اوایل اسفند ترکیه را ترک کند.

دو طرح تروریستی برای ترور زهرا رجبی

وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی پس از اطلاع از رفت و آمد وی به ترکیه، همزمان دو طرح تروریستی را در دستور کار خود قرار می‌دهد. طرح اول ربودن و طرح دوم ترور.

در جلسهٌ شنبه 14 بهمن 74، شورایعالی امنیت رژیم با شرکت اعضای اصلی و هم‌چنین سعید امامی معاونت امنیت وزارت اطلاعات و احمد وحیدی، فرمانده نیروی  قدس، قرار بر این شد که وزارت اطلاعات با همکاری نیروی قدس طرح آدمربایی را در دستور کار قرار دهد و چنان‌چه این طرح عملی نبود، طرح ترور را به اجرا بگذارند. اطلاعات جمهوری اسلامی برای به‌دست آوردن اطلاعات حضور و ترددهای زهرا رجبی در ترکیه، در صدد برآمد، نفوذیهای خود را در میان پناهندگان و پناهجویان ایرانی و ایرانیان مقیم ترکیه فعال کند. به خصوص که بنا به مأموریتی که زهرا رجبی در ترکیه دنبال می‌کرد، ارتباطات گسترده‌یی با پناهجویان ایرانی داشت. از آن جایی که سازمان مجاهدین از سالها قبل دفتری در ترکیه نداشت، ارتباطات مستقیم و گستردهٌ زهرا رجبی با پناهجویان ایرانی، اجتناب‌ناپذیر بود.

رضا معصومی برزگر، یک عامل اطلاعات جمهوری اسلامی که در بین پناهندگان خود را به‌عنوان مخالف سرسخت رژیم و هوادار مجاهدین معرفی می‌کرد، تحت عنوان کمک به پناهندگان ایرانی موفق شد در ارتباط با زهرا رجبی قرار گیرد. وی توانست در آخرین سفر، اطلاعات بیشتری از ترددها و محل اقامت زهرا رجبی به دست آورد. برزگر معصومی که متولد 1341 در ارومیه است، در ترکیه به کارهای به‌ظاهر تجاری و ارسال کالاهای قاچاق به ایران، اشتغال داشت و آن‌طور که بعد معلوم شد، به طور مستمر در رفت و آمد به ایران بود. همسرش در ارومیه زندگی می‌کرد و گاهی برای دیدار وی به استانبول می‌رفت. وزارت اطلاعات، معصومی را در سال 73 به استخدام خود درآورده بود. یک عنصر وزارت اطلاعات به‌نام سعید چوب تراش با نام مستعار اصغر آذری به‌همراه دو فرد دیگر پس از 7 ساعت مصاحبه با رضا معصومی در اطلاعات ارومیه، او را به عضویت وزارت اطلاعات در می‌آورند و متعاقباً چند دورهٌ آموزشی از جمله در مورد ارتباطات و نفوذ جاسوسی برای او گذاشتند. بعداز آموزشهای لازم و تأمین ارتباطات ضروری وی را مجدداً روانهٌ ترکیه می‌کنند و شماره تلفن 648899 ارومیه را به‌عنوان سرپل به وی می‌دهند تا در ارتباط مستقیم با اصغر آذری (سعید چوب تراش) قرار بگیرد.

تیم شناسایی و نفوذ

یک عنصر مشترک در هر دو طرح تروریستی، استفاده از رضا معصومی بود، به‌همین منظور سعید چوب تراش، همان که رضا معصومی را استخدام کرده و با وی به‌خوبی آشنا بود، همراه با یکی از فرماندهان وزارت اطلاعات در تهران، به‌نام رحیم افشار برای فراهم کردن مقدمات عملی این طرح، به ترکیه رفتند.

 سعید چوب تراش با نام مستعار اصغر آذری و با نام پاسپورتی مرتضی محسن‌زاده و شماره پاسپورت 1444138، و رحیم افشار با نام پاسپورتی سعید کرامتی و باشماره پاسپورت 1444445، در 20بهمن 74، وارد ترکیه شدند. رحیم افشار و سعید چوب تراش به کمک رضا معصومی تیم نفوذ را تشکیل دادند. فرمانده این تیم رحیم افشار بود. رحیم افشار و  سعید چوب تراش که در هتل «بر» در استانبول مستقر شدند از 22 بهمن 74 تا اول اسفند هر روز با معصومی دیدار و مراحل مختلف این عملیات را هماهنگ می‌کردند.

تیم عملیاتی طرح تروریستی

تیم ترور را دیپلوماتهای مستقر در سفارت رژیم در آنکارا و در کنسولگری جمهوری اسلامی در استانبول تشکیل می‌دادند و از کمکهای مزدوران ترک رژیم برخوردار بودند. دیپلوماتهایی که مستقیماً در این ترور شرکت داشتند عبارت بودند از:

- محسن کارگر آزاد معاون کنسولی جمهوری اسلامی در استانبول که بالاترین نفر وزارت اطلاعات در ترکیه بود و از سال 1370 اهداف وزارت اطلاعات در ترکیه را پیش می‌برد.

- مجید شادکار، وابستهٌ سفارت جمهوری اسلامی در آنکارا، که از سال 1371 وارد ترکیه شده و چند فقره عملیات تروریستی را هدایت کرده بود.

- رضا بهروزمنش معاون کنسولی جمهوری اسلامی در استانبول در سال 1374 (چند ماه قبل از ترور) به ترکیه آمده بود.

- علی‌اشرفی، وابستهٌ مطبوعاتی سفارت که در  آبان72  با پاسپورت دیپلوماتیک به شمارهٌ 011626 وارد ترکیه شده بود.

بعداز تصویب طرح ترور در شورای عالی امنیت، وزارت اطلاعات به محسن کارگر آزاد ابلاغ کرد که به‌سرعت امکانات طرح ربودن زهرا رجبی را با استفاده از تجربیات ربودن و ترور علی اکبر قربانی فراهم کند و در صورتی‌که امکان ربودن فراهم نشد برای ترور آماده باشند و برای هماهنگی در ارتباط با رحیم افشار قرار بگیرند.

شکست طرح آدمربایی

تیم نفوذ  در 22 بهمن به وزارت اطلاعات خبر می‌دهد که مریم جاودان(زهرا رجبی) آپارتمان جدیدی در منطقهٌ فاتح استانبول گرفته است. در دیداری که سعید چوب تراش و رحیم افشار و رضا معصومی در این روز داشتند، رحیم افشار طرح ربودن زهرا رجبی را با معصومی در میان گذاشته و به او می‌گوید باید همکاری کامل بکند. در ملاقاتهای بعدی آنها به ارزیابی جزئیات محل استقرار و نفرات همراه زهرا رجبی و نحوهٌ ترددهای او می‌پردازند.

در طرح اولیه، قرار می‌شود روز 27 بهمن، طرح آدمربایی صورت گیرد. به همین منظور رحیم افشار تلفنی به محسن  کارگر آزاد اعلام آمادگی می‌کند و  در ساعت 9 شب 27 بهمن محسن کارگر آزاد به‌همراه تیم ترورش و رحیم افشار با سعید چوب تراش و رضا معصومی  به آپارتمان زهرا رجبی می‌روند. طبق طرح رضا معصومی بایستی درب ساختمان را بزند تا دیگر تروریستها به همراه وی با آسانسور به طبقهٌ پنجم بروند. مزودران در حالی‌که درب آسانسور را باز نگاه می‌دارند، در آسانسور می‌مانند تا درب آپارتمان را برای رضا معصومی باز کنند. اگر تروریستها شرایط را مساعد دیدند، وارد شوند. وگرنه، طرح را به وقت دیگری موکول می‌کنند. معصومی در طبقهٌ پنجم زنگ را فشار می‌دهد. علی مرادی درب را باز می‌کند. در این موقع زهرا رجبی هم پشت سر او بوده است و علاوه بر آنها سه نفر دیگر هم در آپارتمان بوده‌اند. تروریستها در می‌یابند که به‌دلیل حضور 5نفر در آپارتمان، امکان اجرای طرح نیست. از این رو از آسانسور خارج نمی‌شوند. معصومی با محملی که از قبل آماده کرده بود، مراجعهٌ خود به آپارتمان را عادی جلوه می‌دهد و می‌گوید آمده است که اگر فائزه رجبی کاری دارد انجام دهد.

تصمیم به ترور

به‌دنبال گزارش شکست طرح آدمربایی، بنا به‌پشنهاد سعید امامی، فلاحیان یک جلسهٌ اضطراری برای اتخاذ تصمیم تشکیل داد.  در این جلسه پورمحمدی قائم مقام فلاحیان، سعید امامی معاونت امنیت، مصطفی کاظمی رئیس ادارهٌ کل التفاط و ناصر سرمدی‌نیا رئیس ادارهٌ کل آسیایی (که ترکیه هم تحت مسئولیت این اداره کل بود)  در آن شرکت داشتند. در این جلسه به این نتیجه می‌رسند که حضور علی مرادی که مربی کاراته است، طرح ربودن را مشکل می‌کند و اگر نفر سومی هم در صحنه باشد، طرح ربودن غیرممکن می‌شود. از آن‌جایی که فکر می‌کردند ممکن است زهرا رجبی، به زودی ترکیه را ترک کند، تصمیم گرفتند هرچه زودتر طرح ترور را اجرا کنند. به‌دلیل فرصت کوتاه، ناصر سرمدی‌نیا به عنوان فرمانده این عملیات بلافاصله به ترکیه اعزام می‌شود تا از اجرای موفق طرح مطمئن شوند.

اجرای ترور

صبح روز اول اسفند74 ناصر سرمدی‌نیا با پاسپورت دیپلوماتیکی به نام قاسم زرگری پناه  و به شمارهٌ 0012091  به ترکیه وارد شد و در هتل بیوک سهند، مستقر شد.

بلافاصله بعداز استقرار در هتل سهند از رحیم افشار آخرین گزارش را گرفت. رحیم افشار گفت که روز گذشته با رضا معصومی ملاقات کرده‌اند و امروز که روز عید فطر است زهرا رجبی با خانوادهٌ پناهندگان بیرون رفته‌اند. ناصر سرمدی به‌سرعت دست به کار می‌شود تا تیم ترور را برای ساعت 9شب آماده کند. وی ترتیباتی می‌دهد که در تمام طول روز آپارتمان مورد نظر تحت مراقبت مأموران اطلاعات باشد.

شب هنگام، سعید چوب تراش، رحیم افشار و ناصر سرمدی‌نیا با رضا معصومی در یک قهوه‌خانه نزدیک در استانبول ملاقات می‌کنند. ناصر سرمدی نیا می‌گوید امشب زهرا رجبی را به قتل می‌رسانیم. آنها یک بار دیگر جزئیات طرح را مرور می‌کنند و سپس ناصر سرمدی‌نیا از آنها جدا می‌شود و رحیم افشار، سعید چوب تراش و معصومی به طرف آپارتمان می‌روند.

ناصر سرمدی‌نیا بعداز جدا شدن از تیم رحیم افشار به محسن کارگر آزاد اطلاع می‌دهد که با تیم ترورش، برای انجام عملیات به‌سرعت خود را به محل برسانند.  در جلو آپارتمان، ناصر سرمدی‌نیا، محسن کارگر آزاد به‌همراه دو تروریست دیگر با  رضا معصومی، سعید چوب تراش، رحیم افشار و عبدالحمید چلیک به یکدیگر ملحق می‌شوند. دو تروریست دیگر داخل یک ماشین همراه با یک راننده با فاصله از بقیه توقف کرده بودند. سعید چوب تراش و رحیم افشار در ایستگاه اتوبوس ایستادند، ناصر سرمدی نیا بعداز آخرین هماهنگیها، صحنه را ترک کرد. تروریستها به فرماندهی محسن کارگر آزاد با ورود به ساختمان و شلیک گلوله، علی مرادی و زهرا رجبی را به قتل رساندند.

ارتباطات تروریستها با تهران

رحیم افشار و محسن کارگرآزاد تاقبل از آمدن ناصر سرمدی نیا به طور مستقیم و جداگانه با وزارت اطلاعات در تهران با شمارهٌ 0098212443672 در تماس بودند، اما بعداز آمدن سرمدی‌نیا ارتباطات تروریستها با تهران ازطریق او انجام می‌شد. سعید چوب تراش و رحیم افشار با پرواز TK - 826 در روز 2اسفند 74 به تهران بازگشتند. ناصر سرمدی‌نیا در همین روز، ازمسیر دمشق - دبی  و کراچی به ایران بازگشت.

 ماجرای ترور از زبان رضا معصومی

از همان ابتدا نقش رضا معصومی در این عملیات روشن بود به همین خاطر مقاومت ایران از دولت ترکیه خواستار دستگیری ومجازات وی شد. بالاخره پلیس در تاریخ 31 اردیبهشت 75 رضا معصومی را همراه با عبدالحمید چلیک کسی که در جریان ترور نقش مراقبت از آپارتمان را به‌عهده داشت دستگیر کرد.

رضا معصومی در دادگاه گفت  من بعداز اطلاع از استقرار مریم جاودان درهتل، به ساواما زنگ زدم وهمهٌ اطلاعاتم را به اصغر آذری (سعید چوب تراش) دادم. بعد که مطلع شدم او از هتل به یک آپارتمان نقل مکان کرده است، مجدداً به ساواما زنگ زده ومحل جدید مریم جاودان را اطلاع دادم.

 درساعت 2 روز12بهمن، با فردی به‌نام مهدی (مرتضی محسن‌زاده) از وزارت  اطلااعات ملاقات کردم و محل جدید او رانیز به مهدی دادم . دردیدار بعدی فرد جدیدی به‌نام رسول (رحیم افشار) نیز در ملاقات ما شرکت کرد و آنها گفتند که ازایران برای بردن مریم جاودان آمده‌اند. که من گفتم درمورد ربودن من نمی‌توانم کمک کنم که آنها بچه وخانواده‌ام راتهدید کردند وگفتند که مجبوری این‌کار را انجام دهی و رسول در این رابطه با من صحبت کرد. بعدازچند ساعت از هم جدا شدیم  وساعت 7 با رحیم افشار و مرتضی محسن زاده مجدداً ملاقات کردیم و در مورد طرحهای ترور صحبت کردیم. سپس آنها از کیوسک تلفن به جایی زنگ زدند. درعرض 15 دقیقه فردی به‌نام جلات (محسن کارگر آزاد) آمد وهمراه او یک کرد ایرانی بود که این‌جا محسن کارگر آزاد از چگونگی داخل آپارتمان و نحوهٌ ورود به آن  از من سؤال کرد.

در شب عملیات قرارشد من ابتدا درب بیرون  را باز کنم سپس همگی وارد شویم و با آسانسور به طبقه 5 برویم آنها درآسانسور نیمه باز منتظر بمانند من درب آپارتمان را زده بعد از باز شدن از طریق پله فرار کنم و  آنها داخل آپارتمان بشوند بعداز این‌که به بیرون آپارتمان رسیدیم در آنجا 6 نفر بودیم، من، رسول (رحیم افشار) اصغر (سعید چوب‌تراش)، حاج قاسم (ناصر سرمدی‌نیا)، محسن کارگر آزاد و یک ایرانی بلند قد. سپس حاج قاسم از جمع جدا شد ورسول (رحیم افشار) با اصغر آذری (سعید چوب تراش ) درایستگاه اتوبوس ماندند. ایرانی قد بلند نیز رفت. من با محسن کارگر آزاد جلو آپارتمان ماندیم. من طبق طرح زنگ زدم ودرب باز شد. داخل شدم پشت سرم محسن کارگر آزاد وارد شد که دراین وسط یک صدای باز وبسته شدن درب ماشین شنیده شد. برگشتم دیدم کرد ایرانی ویک نفر کوتاه قد وارد آپارتمان شدند. من دگمهٌ آسانسور را فشاردادم و4 نفری وارد آسانسور شدیم و دگمهٌ طبقهٌ 5 را زدم نفر کوتاه قد ازکیف ورزشی که همراه داشت، سه سلاح لوله بلند درآورد.  سلاحها درروزنامه پیچیده  وآماده بود...»

دستگیری تروریستهای جمهوری اسلامی

به‌دنبال ترور زهرا رجبی، شماری از تروریستهای جمهوری اسلامی در ترکیه دستگیر شدند. یکی از این افراد عرفان چاغرجی از نفرات جمهوری اسلامی در ترکیه بود که از سال 68 در ترورهای متعدد ازجمله در ربودن اکبر قربانی شرکت داشت.

 روزنامه ملیت چاپ ترکیه در تاریخ 7فروردین 75، نوشت: «عرفان چاغرجی با 4دیپلومات ایرانی به اسامی محسن کارگرآزاد، مجید شادگر، علی اشرفی و محمدرضا بهروزمنش به هدف دست زدن به عملیات تروریستی در خاک ترکیه، دیدار کرده است». وی هم‌چنین از نقش 9دیپلومات دیگر جمهوری اسلامی که در سالهای قبل از آن در عملیات تروریستی شرکت داشته و بعداً خاک ترکیه را ترک کرده بودند، پرده برداشت.

به‌رغم تلاشهای گستردهٌ جمهوری اسلامی و دخالت مستقیم ولایتی وزیر خارجهٌ وقت آن به منظور جلوگیری از محاکمهٌ دستگیرشدگان، رضا معصومی برزگر بعد از 5جلسهٌ دادگاه به 32سال زندان محکوم شد.

اخراج دیپلوماتهای جمهوری اسلامی

به‌دنبال افشای نقش مستقیم سفارت و کنسولگری رژیم در ترورهای ترکیه، 4 دیپلوماتی که مستقیماً‌در ترور خواهر مجاهد زهرا رجبی شرکت داشتند، اخراج و در تاریخ 29فروردین 75، خاک ترکیه را ترک کردند.

خبرگزاری رویتر در 23فروردین 75، نوشت «چهار دیپلومات ایرانی که توسط ترکیه متهم به‌شرکت در قتل شخصیتهای لاییک شدند، از سوی آنکارا دستور یافتند، خاک این کشور را ترک کنند.

محسن کارگر آزاد، به‌رویتر گفت: هیچ دستور رسمی به‌ما برای بازگشت، داده نشده‌است ولی ما خود را آمادهٌ رفتن می‌کنیم. پس از وقایع اخیر، اقامت در ترکیه، یک دردسر دیپلوماتیک خواهد بود».

واکنش و موضعگیری جمهوری اسلامی

به‌دنبال ترور زهرا رجبی و علی مرادی، و انعکاس گستردهٌ این ترور در رسانه‌های خبری که همگی بر نقش جمهوری اسلامی تأکید داشتند، وزارت خارجه و وزارت اطلاعات به نفرات خود در نقاط مختلف جهان دستور دادند تا در تبلیغات خود تأکید کنند موضوع یک درگیری در درون مجاهدین بوده است. ابراهیم خانی، رئیس وقت ادارهٌ آسیای غربی وزارت خارجه در روز 3 اسفند 74طی دستورالعملی به سفارت جمهوری اسلامی در آنکارا نوشت: چنان‌چه مورد سؤال واقع شدید، بگویید «دو مجاهد به‌قتل رسیده به احتمال قوی قربانی اختلافات داخلی شدند».

ابراهیم خانی در تماس با سفیر جمهوری اسلامی در ترکیه گفته بود بعداز این موضعگیری سفارت اگر دیدیم مسأله دارد کش وقوس پیدا می‌کند ، سخنگو (وزارت خارجه) موضع می‌گیرد و یا وزارت اطلاعات طی بیانیه‌یی اعلام می‌کند که این قتلها نیز مشابه موارد قبلی و تصفیه حساب داخلی مجاهدین است.

 یک هفته بعد از این ترور هفته‌نامه صبح ما در 8اسفند 74، نوشت

«یک زن ایرانی‌الاصل به نام مریم جاودان جوکار با گذرنامهٌ فرانسوی که نام وی زهرا رجبی اعلام گردید، به‌همراه عبدالعلی مرادی دارای گذرنامهٌ ایرانی، سه شنبهٌ هفتهٌ گذشته در استانبول از سوی افراد ناشناس با ضرب گلوله از پای درآمدند... لازم به توضیح است که اخیراً‌اعضای گروه رجوی با گذرنامهٌ جعلی، سفر به کشورهای مختلف را جهت شناسایی و تصفیه‌های درون گروهی بعضی از اعضای بریده جهت ایجاد رعب و وحشت در دل این افراد آغاز کرده‌اند».

ازسوی دیگر جمهوری اسلامی برای رفع و رجوع این فضاحت تعدادی از دیپلوماتها و اتباع ترکیه در ایران را به‌عنوان جاسوس دستگیر کرد تا در مذاکره با علی تویگان معاون وزیر خارجهٌ ترکیه که آن زمان در ایران بسر می‌برد، برگی داشته باشد.

خبرگزاری فرانسه 21فروردین 75، به نقل از یک مسئول سرویسهای امنیتی ایران اعلام کرد که نیروهای امنیتی ایران تعداد زیادی از مهاجرین ترک را که با دیپلوماتهای این کشوردر تهران ارتباط داشتند، دستگیر کرده است. به گزارش مدیرکل وزارت اطلاعات در استان آذربایجان مرکزی تعداد زیادی شبکهٌ جاسوسی حین عملیات در تهران، تبریز و ارومیه منهدم شدند. این مسئول که هویتش اعلام نشده در یک کنفرانس مطبوعاتی افزود تعداد زیادی دستگیر شدند که اکثر آنها ملیت ترک دارند. وی با اسم بردن از چهارتن از اعضای سفارت ترکیه در تهران و کنسول این کشور در تبریز و ارومیه تأکید کرد این فعالیتهای جاسوسی از طرف تعداد زیادی از اعضای سرویسهای امنیتی ترکیه تحت پوشش دیپلوماتیک، هدایت می‌شده است...

آسوشیتدپرس 22فروردین 75 نوشت «روز سه‌شنبه یک مقام دولت ترکیه گفت دستگیری چهار ترک به‌اتهام جاسوسی در ایران، هنگامی روی داد که آنکارا درآستانهٌ تقاضای خروج چند دیپلومات ایرانی به‌علت فعالیتهای غیرقانونی آنها در ترکیه قرار داشت. این مقام که نخواست هویتش فاش شود، گفت ترکیه امیدوار بود این مسأله در آرامش، از طریق تقاضای خروج چهار ایرانی که هم‌چنان در ترکیه هستند، حل شود. ولی ایران این موضوع را علنی کرده و گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی در مورد دیپلوماتهای ترکیه در ایران هنگامی روی داد که علی تویگان، معاون وزیر امور خارجهٌ ترکیه، برای بحث بر سر این موضوع در تهران به‌سر می‌برد. تویگان مقامات ایرانی را از نتایج تحقیقات دربارهٌ ارتباط ایران با یک رهبر تروریست ترک بنیادگرا که در ماه گذشته در استانبول دستگیر شده‌بود، مطلع ساخت. عرفان چاغرجی پس از دستگیری اعتراف کرد که در سازماندهی قتل دو تن از مخالفین اپوزیسیون رژیم ایران نیز شرکت داشته‌است.

سایر ترورهای جمهوری اسلامی در ترکیه

شبکه‌های تروریستی جمهوری اسلامی در ترکیه که ترکیبی از تروریستهای ایرانی و مزدوران ترک بودند در طول چند سال علاوه بر هدف قرار دادن مخالفان ایرانی، شمار زیادی از اتباع ترکیه و دیپلوماتها و شهروندان سایر کشورها در ترکیه را  به شرح زیر ترور کرده‌اند که اسامی برخی از آنها به شرح زیر است:

1 ـ پرفسور معمر آکسوی رئیس جمعیت حقوقدانان ترکیه و وکیل سابق مجلس ترکیه که در 31 ژانویهٌ90 (11بهمن68) مورد اصابت گلوله قرار گرفت.

2- چتین اِمَچ: روزنامه‌نگار ترک که در تاریخ 16اسفند 68 در حین پیاد شدن از اتومبیل ترور شد.

3 ـ توران دورسون: روزنامه‌نگار ترک که در تاریخ 13شهریور69 ترور شد. عاملان ترور پس از انجام جنایت به ایران متواری می‌شوند.

4 ـ کایس‌الربایی: دیپلومات عراقی که در تاریخ 6فروردین70 به‌وسیله بمبی که در خودرو او کار گذاشته بودند به قتل رسید. نوع بمب از نوع پلاستیکی بود.

5 ـ ویکتور مارویک: آمریکایی که در تاریخ 6آبان۷0 توسط بمبگذاری در اتومبیلش به‌قتل رسید. نوع مادهٌ انفجاری C-4 بود.

6 ـ عبدالله الحزابی: دیپلومات مصری  در تاریخ 16اسفند70 با بستن بمب به سوئیچ ماشینش مانند کایس‌الربایی و ویکتو مارویک ترور شد.

7 ـ سرگرد سادان: در تاریخ 16اسفند70 ترور شد.

8 ـ خانم بحریه لُوچُک: (از فرهنگیان ترک) توسط پاکت انفجاری ترور شد.

10 ـ اوغور مومجو: روزنامه‌نگار ترک که در تاریخ 4بهمن71 به‌وسیله بمبگذاری دراتومبیلش ترور شد. (نوع بمبC-4)

11- ژاک کامهی: تاجر یهودی که در تاریخ 9بهمن 71 با سلاح ضدتانک لاو مورد حمله قرار گرفت. اما جان به‌دربرد و تروریستها دستگیر شدند. این ترور توسط چندین نفر از تروریستهایی که در ایران آموزش دیده بودند، انجام شد.

مسافرت شتابزدهٌ عبدالله نوری وزیر کشور به آنکارا

به‌دنبال دستگیری تعدادی از مزدوران تروریست ترک وابسته به جمهوری اسلامی ، از جمله علی شکر در 10بهمن71، دستگاه تروریستی جمهوری اسلامی در ترکیه مورد تهدید قرار گرفت. به‌همین خاطر عبدالله نوری وزیر کشور رفسنجانی برای جلوگیری از گسترش دامنهٌ موضوع به‌همراه یک هیأت 17نفره به آنکارا رفت. بخش زیادی از این هیأت را عناصر سازمانهای اطلاعاتی و تروریستی جمهوری اسلامی تشکیل می‌دادند. از جمله 5نفر از نفرات وزارت اطلاعات به‌نامهای عباس حامدی، عبدالله تهرانی، عباس خالدی، محمد کوزه‌گران و آقازاده  در هیأت همراه نوری بودند. نوری به‌منظور جلوگیری از دستگیری دیپلوماتهای تروریست ، مسافرت از قبل تعیین شده‌اش به استانبول را ناتمام گذاشت و دو تن از این دیپلوماتها به نامهای، علی راسخ علمداری که از سال1370 با پاسپورت دیپلوماتیک به‌عنوان دیپلومات در سفارت آنکارا کار می‌کرد و محمد حمزه که عنوان دبیر سوم سفارت را داشت به همراه خود به تهران برد. و به‌جای آنها نفرات زیر را از هیأت همراه در آنکار گذاشت که بقیه مسائل تروریستها را دنبال کنند.

اسد فدایی متولد1332 با پاسپورت شمارهٌ 3641631

اکبر رحمانی متولد1329 با پاسپورت شمارهٌ 005768

عبدالله تهرانی متولد1329 با پاسپورت شمارهٌ 009336

دمیرل رئیس جمهور وقت ترکیه در 21بهمن71 در پارلمان این کشور گفت: «ترکیه از جمهوری اسلامی خواسته است در برابر شواهد و مدارک به‌دست‌آمده حاکی از این‌که مسلمانان تندرو برای اجرای قتلهای سیاسی در ترکیه در ایران آموزش دیده‌اند واکنش نشان دهد. طی پیامی برای رفسنجانی این تقاضا را مطرح کردم که ایران باید با اطلاعات کافی بتواند دولت و ملت ترکیه را در مورد این مسأله متقاعد کند». دمیرل می‌افزاید: «صرفاً تکذیب مداخلهٌ ایران در ماجرا که از سوی رفسنجانی به‌عمل آمده است کفایت نمی‌کند».

ترور محمدحسین نقدی نمایندهٌ شورای‌ملی مقاومت در ایتالیا

محمدحسین نقدی عضو و نمایندهٌ شورای ملی مقاومت در ایتالیا در ساعت9.30 روز 25اسفند71 در حالی‌که عازم محل کارش بود در میدان البارم توسط دو تروریست جمهوری اسلامی که سوار بر یک موتور بودند مورد سوءقصد قرار گرفت و به شهادت رسید.

محمدحسین نقدی تیرماه1360 به‌عنوان کاردار سفارت رژیم در ایتالیا منصوب شد، اما 8ماه بعد یعنی در اسفند1360 وی سفارت را ترک کرد و به صفوف مقاومت ایران پیوست و عضو هیأت نمایندگی شورای‌ملی مقاومت در ایتالیا و سپس از سال63 نمایندهٌ مسئول شورا در این کشور شد.

فتوای ترور

بنا به گفته منابع مقاومت ایران فتوای ترور نقدی از طرف شخص خمینی صادر شد. آنها می‌گویند این موضوع در پروندهٌ قضایی نقدی از سوی مقامات امنیتی ایتالیا نیز مورد تأیید قرار گرفته است. از همان ابتدا واحد اطلاعات سپاه و اطلاعات نخست‌وزیری مسئولیت اجرای این ترور را به‌عهده گرفتند. بعداز تشکیل وزارت اطلاعات، معاونت خارجی این وزارتخانه به ریاست حجازی برای اجرای این ترور مأمور شد. در سال61 شماری از عناصر اطلاعاتی سفارت از جمله فردی به‌نام مهدی مقدم سامان در خیابان به نقدی حمله‌ور شدند که با عکس‌العمل او و همسرش مجبور به فرار از صحنه شدند. تلاش مجدد برای ترور نقدی به سالهای بعد برمی‌گردد[۴۲]

اعزام تیم ترور

منابع مقاومت ایران می‌گویند در سال66 حجازی و معاون او سعید امامی طرح ترور را تهیه و چندین بار اقدام به شناسایی کردند ولی با کشف به‌موقع این تصمیمات توسط مقاومت، طرح با شکست مواجه شد. یک بار دیگر در اسفند سال67 وزارت اطلاعات در صدد اجرای این طرح بر آمد و به این منظور برای تروریستی به‌نام حمید پرنده (متولد سال1340 در تهران) به‌عنوان دیپلومات از دولت ایتالیا تقاضای پذیرش کردند. اما مقامات امنیتی ایتالیا به‌رغم اصرار سفیر جمهوری اسلامی با تقاضای ویزای او موافقت نکردند. از این رو اجرای طرح بار دیگر به تعویق افتاد. بعداز مرگ خمینی شورای عالی امنیت جمهوری اسلامی ، لیستی از این مخالفین را برای ترور مشخص کرد. در این لیستها اسامی افرای مانند دکتر صالح رجوی، محمدحسین نقدی، هادی مهابادی، محمد محدثین، جلال گنجه‌ای، منوچهر هزارخانی، عباس داوری، پرویز خزایی، ابوالقاسم رضایی به چشم می‌خورد. طرح ترور نقدی بعداز ترور دکتر کاظم رجوی در دستور قرار داشت. روز 4خرداد سال69 یک نفر ناشناس با منزل آقای نقدی تماس گرفت و با زبان ایتالیایی ولی با لهجهٌ خارجی گفت که می‌خواهد با خانم نقدی صحبت کند. آقای نقدی خود گوشی را بر می‌دارد. تلفن‌کننده که متوجه می‌شود جواب دهنده خود آقای نقدی است به فارسی می‌گوید: «می‌خواستم به همسرت بگویم که حکم صادره از جانب خمینی مورخ ژوئن1982 فعال شده است و به‌زودی به اجرا گذاشته خواهد شد» . وزارت اطلاعات در خرداد69 دیپلومات وابسته به این وزارت محمود آخوندزاده بسطی[۴۳] را با سمت معاون کنسول میلان به‌منظور شناساییهای ضروری برای اجرای این طرح، به ایتالیا فرستاد.

این منابع می‌گویند در دیماه70 محمدحسین نجفی تحت عنوان مشاور ولایتی وزیر خارجهٌ جمهوری اسلامی در امور افاغنه به اتفاق یکی از مسئولین وزارت اطلاعات به‌نام جواد ( بعنوان محافظ نجفی) در یک سفر غیررسمی به آلمان، سوئیس، اطریش و ایتالیا برای مدتی در رم در هتل موندیان به‌طور ناشناس اقامت کرد. هتل موندیان نزدیک منزل محمدحسین نقدی قرار داشت و هدف نجفی و نفر همراهش کسب اطلاعات در مورد نقدی بود.

در فروردین سال71 اکبر خوشکوش[۴۴]از  تروریستهای وزارت اطلاعات به‌همراه منصور آهنی[۴۵]که برای ترور محمدحسین نقدی به ایتالیا آمده بودند با 30هزار دلار اسکناس تقلبی و یک‌سری مدارک توسط پلیس دستگیر شده و هر دو نفر اخراج شدند. خوشکوش که پاسپورت دیپلوماتیک داشت به تهران رفت و آهنی به کانادا رفت که توسط پلیس این کشور دستگیر شد.

 تلاش مجدد برای وارد کردن پرنده

بعداز شکست تیم، خوشکوش، تصمیم گرفت به‌رغم این‌که وزارت‌خارجهٌ ایتالیا در اسفند67 با دادن ویزای دیپلوماتیک به حمید پرنده مخالف کرده بود، مجدداً برای او در خواست ویزا کند. پرنده از ژانویهٌ1988 تا ژوئن1990 به‌عنوان مسئول رمز در سفارت جمهوری اسلامی در بن خدمت کرده بود.

 مقامات آلمانی او را در طول مقطع یاد شده یک مقام مهم سرویسهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی ارزیابی کرده و در رابطه با فعالیتهای تروریستی به او مظنون بودند. در 23تیر71 وزارت‌خارجهٌ ایتالیا درخواست ویزای دیپلوماتیک پرنده را به‌عنوان دیپلومات سفارت جمهوری اسلامی در رم رد کرد. ارگانهای امنیتی به‌دلیل «ظن مشارکت در فعالیتهای تروریستی و تهدیداتی که برای امنیت کشور می‌تواند داشته باشد» با اعطای ویزا به او مخالفت کردند. وزارت‌خارجهٌ ایتالیا در اواخر شهریور71  یک بار دیگر عدم موافقتش با حضور پرنده در خاک ایتالیا را به جمهوری اسلامی اطلاع داد. علیرغم این در تاریخ 3آذر71 حمید پرنده با پاسپورت دیپلوماتیک به شمارهٌ 008625 برای یک مأموریت اعلام‌نشده وارد رم شد و همان روز در ساعت23.45 از فرودگاه رم به تهران بازگشت. در ادامه وزارت اطلاعات از ولایتی خواست به فشار دیپلوماتیک برای دریافت ویزا برای پرنده متوسل شود. این‌بار برای پرنده به‌عنوان یکی از نفرات نزدیک و مورد اعتماد ولایتی از دولت ایتالیا تقاضای ویزای دیپلوماتیک شد و به سفیر ایتالیا در تهران گوشزد کردند که ولایتی عدم موافقت با این ویزا را به عدم اعتماد به خودش تفسیر خواهد کرد و ناچار به‌عمل متقابل می‌شود.

به‌رغم این اصرار ارگانهای ذیربط امنیتی در ایتالیا هم‌چنان با ورود پرنده به ایتالیا مخالفت کردند. اما وزارت‌خارجهٌ ایتالیا با طرح این موضوع که ندادن ویزا به پرنده به روابط دو کشور ضربه می‌زند خواهان تجدیدنظر در تصمیم ارگانهای امنیتی شد.  بالاخره در اوایل دیماه71 با ویزای ورود برای وی موافقت کردند. در روز 18دیماه71 حمید پرنده با پاسپورت دیپلوماتیک شمارهٌ010236 وارد رم شد، او به مقامات ایتالیا آدرس «سفارت جمهوری اسلامی ایران» را به‌عنوان محل سکونت خودش داد. ولی چنان‌که در پرونده منعکس است تا 27اسفند یعنی دو روز بعداز ترور، ارگانهای امنیتی ایتالیا هیچ اطلاعی از وی نداشتند. پرنده در حالی‌که شغل رسمی او مسئول رمز سفارت بود ولی از زمان انتصاب خود عملاً از قدرت تصمیم‌گیری و اعتبار بالایی حتی نسبت به  شخص سفیر برخوردار بود و نفرات وزارت اطلاعات که بعنوان دیپلومات وارد ایتالیا می‌شدند بدون مراجعه به سفیر ، به‌طور مستقیم به او مراجعه می‌کردند. در همین رابطه سفیر جمهوری اسلامی در ایتالیا در هفتهٌ اول اسفند برای توجیه طرح ترور به تهران احضار شد و بعداز توجیه به ایتالیا بازگشت. در 11اسفند71 خامنه‌ای طی حکمی سرهنگ محمدرضا نقدی (پسر عموی محمد حسین نقدی) را با اعطای درجهٌ سرتیپی (سرتیپ دوم) به سمت فرماندهٌ حفاظت نیروی انتظامی منصوب کرد.

تکمیل تیم ترور

در 18اسفند71 دو تروریست به‌نامهای حسین نیسوی (حسین نیسوی 35 - 40 ساله، متولد اصفهان و از شکنجه‌گران اوین  و نفر مورد اعتماد محسن رضایی است.) و احمد کلامی و هجابادی وارد رم شدند و مستقیماً به نزد پرنده رفتند. این دو نفر در تاریخ 27اسفند71 یعنی 2روز بعداز ترور، رم را ترک کردند.

 ورود هیأت 7نفره برای اجرای طرح فریب

در 19اسفند71 یک هیأت 7نفره بعنوان مسئولین وزارت راه و ترابری جمهوری اسلامی برای یک بازدید آموزشی از امنیت سیستمهای گمرکی فرودگاه رم، وارد ایتالیا شدند. این بازدیدها در روزهای 20 و 21اسفند بود و این هفت‌نفر در هتل «سات لیت» شهرک اوستیا در نزدیکی رم تا روز 25اسفند جا رزرو کرده بودند. اما عملاً به جز یک نفر از آنان بقیه تا سه روز پس از ترور نقدی یعنی 28اسفند در رم ماندند. تحقیقات بعدی مقاومت ایران نشان داد که 5نفر از اعضای این هیأت از کادرهای وزارت اطلاعات بوده‌اند که برای اجرای یک طرح فریب به ایتالیا آمده بودند. اسامی این هیأت عبارت بود از:

1- محسن منتظریان، متولد 1330باختران، از وزارت اطلاعات

2- یحیی‌محمود سیاه‌بازی‌راشکان از وزارت اطلاعات

3- غلامحسین سرکیل، متولد 1332زرند، از وزارت اطلاعات

4- سرگرد قدرت‌الله رضایی متولد1327 قزوین، از وزارت اطلاعات

5- سرهنگ حسن‌اشرف محمد خوزانی متولد 1331نجف‌آباد، از وزارت اطلاعات

6- محمد رضا خداشناس دستجردی

7- منصور نامور

این 7نفر روز 25اسفند، بین ساعت 8 تا 9صبح ساعتی قبل از ترور نقدی، پیاده از هتل بیرون آمده و هرکدام به یک سمت شهر رفتند تا توجهات پلیس ایتالیا را به‌خود جلب کنند و در نتیجه انرژی کمتری متوجه حفاظت نقدی بشود.

فرماندهی ترور

مهدی اهری مصطفوی[۴۶]که در آن زمان در مادرید به‌سر می‌برد، فرماندهی این ترور را به‌عهده داشت. وی تحت عنوان مشاور رفسنجانی قرار بود روز 24اسفند از مادرید وارد رم شود و از نزدیک عملیات را فرماندهی کند که در آخرین مرحله این سفر را برهم زدند. به‌رغم این‌که مستقبلین وی به فرودگاه رفته بودند در فرودگاه مطلع شدند که سفر لغو شده است. وی قرار بود روز 25اسفند بلافاصله پس از ترور، رم را ترک کند. 

آخرین شناساییها در مقابل منزل مسکونی نقدی

خانم مورونی (همسر نقدی) بعداز قتل نقدی گزارش کرد که در 22اسفند71 همراه نقدی در کوچهٌ محل اقامتشان متوجه می‌شوند که دو نفر که خیلی شبیه به ایرانیها بودند آنها را تحت‌نظر دارند. یکی از آنها که ریش داشت یک دوربین به گردنش آویزان بود. تحقیقات بعدی نشان داد که این فرد حمید پرنده بود.

ترور در 25اسفند71

روز 25اسفند71 حوالی ساعت9.30 در میدان «البا» دو فرد که لباس مبدل به‌تن داشتند و سوار بر یک موتور بودند به ماشین محمدحسین نقدی نزدیک می‌شوند و به‌طرف او شلیک می‌کنند و نقدی قبل از رسیدن به بیمارستان به قتل می‌رسد. سلاح مورد استفاده در قتل بعدازظهر همان روز، در یک سطل آشغال در خیابان مونته روکتا پیدا شد. سلاح یک اسکورپیون کالیبر7.65، مجهز به صدا خفه کن بود و شماره سریالش پاک شده بود.

شناسایی حمید پرنده به‌عنوان قاتل اصلی

 بعداز ترور نقدی، وقتی پلیس یک آلبوم عکس را که شامل 140عکس بود به خانم مورونی نشان داد، وی عکس شماره30 را به‌عنوان فردی که  در 22اسفند به‌همراه یک نفر دیگر او و آقای نقدی را تحت‌نظر داشت، شناسایی کرد. عکس شماره30 به حمید پرنده تعلق داشت. بر اساس توضیحات رانندهٌ ماشین آقای نقدی و سایر شهود، چهرهٌ قاتل ترسیم شد. خانم مورونی تأیید کرد که این چهره همان کسی است که سه روز قبل از ترور، او را  در نزدیکی منزلشان دیده است. این همان چهرهٌ پرنده بود. رانندهٌ خودروی آقای نقدی نیز در آلبوم عکسهای پلیس روی عکس پرنده به‌عنوان کسی که بیشترین شباهت را با قاتل دارد، دست گذاشت.

در احضاریهٌ دادستان آمده است: ... اگر پرنده شخصی باشد که توسط خانم مورونی در 13مارس93 (22اسفند 71) با دروبین عکاسی دیده شده و اگر تصویر نقاشی شده قاتل به او شباهت داشته باشد وظیفهٌ پرنده روشن بوده است، اول شناسایی، بعد تعقیب و مراقبت و سپس اجرای قتل به‌کمک افراد مؤمن. به‌رغم این‌که برای مقامات امنیتی و قضایی ایتالیا نقش حمید پرنده در این ترور مشخص بود، اما جمهوری اسلامی با استفاده از مصونیت دیپلوماتیک او را به تهران برد و به‌عنوان دفتر ولایتی مشغول به‌کار شد.

بعهده گیری تلویحی قتل نقدی توسط جمهوری اسلامی

در گزارش بخش عملیات ویژهٌ ژاندارمری - بخش خرابکاری -مندرج در نامهٌ دادستانی ایتالیا آمده است: «در رابطه با قتل نقدی، روز7 فروردین72 (27مارس1993) رژیم تهران از طریق آژانس خبری ایرنا می‌گوید که طبق منابع اطلاعاتی، قتل نمایندهٌ مقاومت ایران در ایتالیا را باید تسویه حساب درونی سازمان مجاهدین تلقی کرد. این تئوری را از آن‌جا می‌توان «کلاسیک» در نظر گرفت که هر بار که مقامات اپوزیسیون رژیم آیت‌الله‌ها هدف قرار گرفته‌اند، مطرح شده است. در هرحال این نکته خیلی معنی‌دار است. زیرا یک نوع مسئولیت به‌عهده گرفتن «برعکس» از جانب ملاتاریسم ایران را به نمایش می‌گذارد».

  اعتراف عبدالله نوری وزیر کشور رفسنجانی به ترور محمد حسین نقدی

روزنامهٌ نیویورک تایمز اول تیرماه72 (22ژوئن93) در مقاله‌یی تحت‌عنوان "ایزولاسیون و ناآرامی واقعی مزاحم ایران است"، که توسط خبرنگار اعزامی این روزنامه، کریس هجز به تهران نوشته شده، می‌نویسد: «از عبدالله نوری وزیر کشور در حالی‌که در یک اتاق مجلل و با پرده‌یی توری و منظره‌یی از تمامی تهران نشسته بود، راجع به قتل ناراضیان ایرانی در خارج کشور سئوال شد. او کشته‌شدگان را محکوم کرد و نه زنده‌ها را. وزیر با اشاره به رهبران اپوزیسیون نظیر محمدحسین نقدی سفیر سابق ایران در ایتالیا که در رم با اسلحه به قتل رسید، سئوال کرد، آیا این‌گونه افراد تروریست هستند یا نه؟ و اگر کسانی علیه این‌گونه تروریستها دست به‌عمل بزنند، آیا آنها تروریست هستند؟ من فکر نمی‌کنم این‌طور باشد».

علت ترور محمدحسین نقدی در درون جمهوری اسلامی

صراف معاونت بین‌المللی وزارت پست و تلگراف در تاریخ 1فروردین72 در یک صحبت خصوصی در مورد ترور محمدحسین نقدی می‌گوید، با محمد غرضی (وزیر پست و تلگراف رفسنجانی) در مورد این ترور صحبت می‌کردم، غرضی می‌گفت: این بابا (نقدی) در ایتالیا دبدبه و کبکبه راه انداخته بود و تقریباً‌داشت جای آن کاظم (دکتر کاظم رجوی) را می‌گرفت. به‌هرصورت اگر نقدی مؤثر نشده بود این سرمایه‌گذاری برایش نمی‌شد. این‌که 35نفر از پارلمانترهای ایتالیا خواهان قطع رابطه با ایران شدند، خودش نشان می‌دهد که نقدی چقدر در بین آنها تأثیر داشته است».

موضع مقاومت ایران در رابطه با ترور محمدحسین نقدی

تلگرام مسئول شورای‌ملی مقاومت به رئیس جمهور و نخست‌وزیر ایتالیا

ساعتی پیش دیکتاتوری مذهبی و تروریستی حاکم در ایران، آقای محمدحسین نقدی، عضو شورای‌ملی مقاومت ایران و نمایندهٌ شورا در ایتالیا، را در رم ترور نمود. آقای نقدی در آخرین تماس خود به من اطلاع داد که پلیس ایتالیا، که رسماْ مسئولیت حفظ جان او را بنابه تقاضای مقاومت ایران عهده‌دار بود، براساس اطلاعات مشخص دربارهٌ توطئه‌های تروریستی رژیم خمینی علیه جان او ابراز نگرانی نموده است.

سه‌شنبه گذشته، 9مارس (18اسفند)، نیز آقای نقدی به من اطلاع داد که افسران پلیس او را در همان روز مطلع نمودند که وزارت کشور ایتالیا، براساس گزارشها و اطلاعات مشخص، از پلیس خواسته است چگونگی حفاظت از نقدی را بررسی و در صورت لزوم آن‌را تقویت نماید.

با کمال تأسف، به‌سبب ناکافی بودن مراقبتهای امنیتی، اکنون نقدی - مبارز برجستهٌ مقامت و آزادی ایران که بیش از یک دهه نمایندگی این مقاومت را در کشور شما برعهده داشت و از آن پیشتر نیز کاردار ایران در ایتالیا بود - به‌شهادت رسیده است. دیپلومات - تروریستها و تروریستهای اعزام شده از سوی حکومت رفسنجانی و رژیم ملایان با وقاحت و شرارت فوق تصور، با پشت‌پا زدن به قوانین بین‌المللی و حق حاکمیت ایتالیا و با سوءاستفاده از امکانات و مصونیتهای دیپلوماتیک، خون نقدی را در رم برزمین ریختند.

از این پیشتر، در آوریل90 نیز سفارت رژیم آخوندی در سوییس و نمایندگی آن در ژنو، ترور  پرفسور کاظم رجوی، نمایندهٌ شورای‌ملی مقاومت ایران در سوییس، را تدارک دیده بود. از شما می‌خواهم بلادرنگ مداخله نموده و همهٌ امکانات خود را برای دستگیری تروریستها و همدستانشان به‌کار گرفته و اجازه ندهید جنایتکاران از دست عدالت بگریزند. مردم و مقاومت عادلانهٌ مردم ایران برای دموکراسی و صلح قویاً از دولت ایتالیا خواهان تعطیل لانه‌های ترور و جاسوسی رژیم خمینی و محاکمه و مجازات دست‌اندرکاران این جنایت، به‌ویژه دیپلومات- تروریستهای ملایان می‌باشند.

یادآوری می‌کنم در 19نوامبر گذشته دولت ایتالیا طرح پیشنهادی نمایندگان پارلمان مبنی بر شناسایی شورای‌ملی مقاومت ایران را، که ضمیمهٌ لایحهٌ بودجهٌ کشورتان تقدیم شده بود، به‌عنوان توصیه پذیرفت. این طرح «دولت ایتالیا را متعهد می‌سازد که به‌هیج اقدامی که کمک غیرمستقیم به رژیم حاکم بر ایران تعبیر می‌شود، دست نزند» و علاوه بر این «به‌طور مستقیم و نیز در تمام ارگانهای بین‌المللی با هرنوع رفتار رژیم حاکم بر ایران آرامش منطقه را برهم می‌زند، مبارزه کند و برای تضمین دموکراسی و حقوق‌بشر در ایران اقدامات لازم را به‌عمل آورد».

آقای نقدی که برای اغلب سیاسیون و اعضای مجلس و احزاب سیاسی کشورتان شخصیتی کاملاً شناخته شده بود، تصویب همین طرح، و قبل از آن بیانیهٌ 377تن نمایندگان پارلمان ایتالیا مبنی بر محکومیت نقض گستردهٌ حقوق‌بشر و تروریسم ملایان در ایران و حمایت از مقاومت ایران (ژوئیه 92)، را پیگیری می‌کرد و بنابراین آخوندها به‌شدت نسبت به او کینه داشتند.

از آن‌جا که دیکتاتوری تروریستی و مذهبی حاکم بر ایران نخستین نقض‌کنندهٌ حقوق‌بشر و صادرکنندهٌ تروریسم در دنیای امروز است و صلح و آرامش را نه فقط در داخل ایران و منطقه، بلکه با صدور وحشی‌ترین نوع بنیادگرایی و تروریسم در رم و نیویورک و ژنو و بمبئی و در سراسر جهان برهم می‌زند، از مقامات ایتالیا می‌خواهم در طرح موضوع تروریسم و صدور تروریسم و صدور ارتجاع و بنیادگرایی از سوی ملایان در شورای امنیت، و ضرورت مجازات بین‌المللی رژیمی که 18بار در کمیسیون حقوق‌بشر و مجمع‌عمومی ملل‌متحد محکوم گردیده، اما با بی‌اعتنایی کامل به همهٌ قوانین بین‌المللی به جنایات خود ادامه می‌دهد، با مقاومت ایران همگام شوند.

در انتظار دستگیری و محاکمهٌ جنایتکاران و دیپلومات- تروریستها.

با احترام -مسئول شورای ملی مقاومت ایران مسعود رجوی

  25 اسفند 1371 (16 مارس 1992)

اقدام تروریستی با توپهای غول‌پیکر 320میلیمتری علیه مقر اقامت مریم رجوی و دفتر مرکزی مجاهدین در بغداد

مجاهدین معتقدند بعداز اعلام ریاست جمهوری خانم مریم رجوی در 30مهر72 از طرف شورای ملی مقاومت ایران و اقامت ایشان در فرانسه، جمهوری اسلامی تلاش کرد به‌هر قیمت یا فرانسه را مجبور کند، از مریم رجوی بخواهد خاک این کشور را ترک کند یا این‌که اقدامات تروریستی علیه او بکار گیرد. در همین رابطه منابع آگاه اظهار می‌دارند که از همان ابتدا، خامنه‌ای و رفسنجانی، فلاحیان و حجازی و سعید امامی را مأمور تدوین طرحهای جدید تروریستی و تهیهٌ مقدمات لازم برای اجرای آنها کردند. از اولین اقدامات جمهوری اسلامی، بازسازی شبکهٌ جاسوسی و تروریستی در فرانسه بود. به‌همین منظور وزارت اطلاعات فردی به‌نام عاصمی را بدون اطلاع رسمی به مقامات فرانسوی به این کشور فرستاد که در سفارت جمهوری اسلامی در پاریس مأمور بازسازی و فعال کردن سیستمهای تروریستی و جاسوسی شد.

اعمال فشار سیاسی و تهدید و ارعاب

همزمان جمهوری اسلامی تلاش نمود تا با به‌کارگرفتن اهرمهای دیپلوماتیک و سیاسی از جمله تهدید ، دولت فرانسه را متقاعد به اخراج مریم رجوی بکند. روزنامهٌ جمهوری 25آبان72 نوشت که گروههای دانشجویی کرد عراقی در فرانسه تهدید کردند که در صورت عدم اخراج مریم رجوی از فرانسه ساکت نخواهند نشست و پاسخ جنایت منافقین را در فرانسه خواهند داد . منابع محاهدین می‌افزایند مأموران وزارت اطلاعات و جریانات وابسته به جمهوری اسلامی تحت عنوان خانوادهٌ شهدا، دانشجویان مسلمان، دانش‌آموزان و فرزندان شهدا! و عناوین مشابه دیگر به‌طور مستمر با سفارت فرانسه و دفتر هواپیمایی ایرفرانس در تهران تماس گرفته و به حضور خانم رجوی در فرانسه اعتراض می‌کردند و سفیر و مقامات فرانسوی در ایران را تهدید کرده و از جمله در تماسها می‌گفتند: پدر سفیر را در می‌آوریم و تمام کارمندان فرانسه را خواهیم کشت. در این جریان طومارهای زیادی از جمله طومارهای «معلولین زنجان» یا «جانبازان شیراز» یا «دانش‌آموزان سنقر»، به سفارت فرانسه در تهران می‌رسید و رسانه‌های رسمی جمهوری اسلامی هم خبر آن را پخش می‌کردند. بعداز این تهدیدات ، ساعت13روز سه‌شنبه 18آبان72 وابستگاه به جمهوری اسلامی در حوالی سفارت فرانسه در تهران ، در خیابان نوفل‌لوشاتو، دست به تظاهرات زده و به‌داخل کوچهٌ رُم که اقامتگاه سفیر فرانسه در آن واقع شده رفتند و دو نارنجک از داخل کوچه به حیاط اقامتگاه سفیر فرانسه پرتاب کردند. در همین ساعت نارنجکی نیز به داخل دفتر ایرفرانس پرتاب شد که براثر انفجار آن، یک خانم ایرانی، کارمند ایرفرانس از ناحیهٌ پا مجروح شد. اما علیرغم اینها دولت فرانسه درخواست جمهوری اسلامی را نپذیرفت. با افزایش فعالیتهای مریم رجوی و افزایش دیدارها و گسترش آن جمهوری اسلامی به اقدامات تروریستی رو آورد.

طرح تروریستی در دورتموند آلمان

یکی از طرحهای وزارت اطلاعات برای زمانی درنظر گرفته شده بود که قرار بود مریم رجوی در اجتماع ایرانیان در دورتموند آلمان سخنرانی کند. این طرح قبل از این‌که وارد مراحل اجرایی بشود، لو رفت و دو دیپلومات جمهوری اسلامی به‌نامهای علی اصولی و جلال عباسی به‌خاطر دخالتشان در این طرح از آلمان اخراج شدند. بعد از شکست این طرح ، شورای عالی امنیت جمهوری اسلامی در اوایل تیر74 با حضور اعضای ثابت و با شرکت سعید امامی و احمد وحیدی (فرمانده وقت نیروی قدس) تشکیل جلسه داد. در این جلسه مطرح شد که هر چند ما تاکنون توانسته‌ایم ضربات زیادی به مجاهدین در خارج از کشور بزنیم، اما در زدن «ضربه به رأس» ناموفق بوده‌ایم. نه در پاریس و نه در بغداد و نه در قرارگاههای مختلف مجاهدین نتوانسته‌ایم ضربهٌ کیفی به بالای دستگاه آنها بزنیم.[۴۷] در این جلسه پیشنهاد ساخت و به‌کارگیری سلاحی شد که هم بتواند از فاصلهٌ دور به‌مقر موردنظر شلیک کند، هم این‌که قدرت تخریب آن زیاد باشد و هم این‌که ابعاد آن طوری باشد که در شهر قابل حمل و نقل و استفاده باشد. طرح ساخت چنین سلاحی از مدتی قبل در دستور کار قرار گرفته بود.

 توپ غول‌پیکر 320میلیمتری به‌نام موشک تاشو

وزارت اطلاعات در سال73، ساخت یک سلاح منحنی‌زن که بتواند با فاصله از هدف و با استفاده از زیرساخت ثابت یا متحرک شلیک کند و گلولهٌ آن در بالای هدف با قدرت تخریبی بالا منفجر شود را به «گروه جنک‌افزار حدید» در صنایع دفاع که سلاحهای ویژهٌ تروریستی جمهوری اسلامی توسط آن ساخته می‌شود، داد. این موشک که رژیم به‌آن موشک تاشو 320میلیمتری می‌گوید توسط فردی به‌نام افراشته و زیر نظر سرتیپ نجار مدیر گروه جنگ‌افزار حدید طراحی شد. طراحی آن 4ماه به‌طول انجامید و 20فروند آن در طول یک‌سال ساخته و در پاییز سال74 به وزارت اطلاعات تحویل داده شد.

به‌کارگیری توپ 320میلیمتری در بغداد

هم‌زمان با ساخت این سلاح، وزارت اطلاعات از طریق عناصرش در بغداد اقدام به تهیهٌ خانه‌یی برای استقرار آن کرد. به‌همین منظور وزارت اطلاعات در مرداد74 یک فرد به‌نام حمید خنجر ساعدی را با نام مستعار حمید خلاف که به‌مدت 8سال با وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران همکاری داشت، برای تهیهٌ خانه مناسب در اطراف دفتر مرکزی مجاهدین در بغداد به‌عراق اعزام کرد. در بدو ورود به عراق  وی برادرش حسن و پسر عمویش رضا را نیز به استخدام شبکهٌ وزارت اطلاعات درآورد و به‌کمک آنها دو مغازهٌ فتوکپی و خیاطی در اطراف دفتر مرکزی مجاهدین در میدان اندلس تهیه کرد. وی خانه‌یی به‌مبلغ 14میلیون دینار در همین محل خریداری کرد. حمید خلاف متعاقباً برای ارائهٌ گزارش از پیشرفت کار و یادگیری به‌کارگیری توپ 320میلیمتری به تهران احضار شد. در شورای عالی امنیت طرح وزارت اطلاعات برای استفاده از توپ 320میلیمتری علیه دفتر مرکزی مجاهدین در بغداد تصویب شد. ارزیابی وزارت اطلاعات این بود که در ماه مبارک رمضان (بهمن سال74) محتمل است که مسعود رجوی جلساتی با مجاهدین در این دفتر داشته باشد و از همین رو خود را برای عملیات در این ماه آماده می‌کرد.

انتقال سلاح به بغداد

طبق طرح وزارت اطلاعات، قطعات مختلف این توپ با وانت‌بارهای مخصوص حمل سبزیجات از طریق هورالهویزه در استان میسان عراق از مرز عبور داده شد. این قطعات در خانه‌یی که در آندلس بغداد خریداری شده بود، در داخل کانال کولر جاسازی شد. برای دقت شلیک تروریستها سکوی پرتاب ثابت در خانه ساختند تا سلاح مزبور را روی آن سوار کنند. در آخرین مرحله نیز قرار بود که گلوله‌های این موشک به بغداد منتقل شود.

فرماندهی عملیات

فرماندهی این عملیات را سعید امامی در تهران به‌عهده داشت. کارهای تدارکاتی و حل و فصل مسائل اجرایی به‌عهدهٌ سه عامل وزارت اطلاعات به‌نامهای مهدوی، ربانی و احمدی بود. در عراق دبیر دوم سفارت جمهوری اسلامی به‌نام نادر یاراحمدی مسئولیت هدایت شبکهٌ تروریستی در بغداد و  هماهنگی با سعید امامی در تهران و حل و فصل مسائل دست اندرکاران در عراق را به‌عهده داشت. نفرات عراقی استخدامی وزارت اطلاعات به‌نامهای کاظم جابر نجفی با نام مستعار ابو تیسر و هدا کربلایی و مهاجر مسائل پشتییبانی این طرح را در بغداد تحت مسئولیت نادر یاراحمدی دنبال می‌کردند.

طرحهای مکمل

تروریستها قصد داشتند بلافاصله پس از شلیک توپ موردنظر، یک خودرو بمبگذاری شده را نیز به‌هنگام تجمع مجاهدین، با استفاده از دستگاه کنترل از راه دور، منفجر کنند. این خودرو با استفاده از خرجهای استاندارد جهت‌دار بمبگذاری شده بود و می‌توانست از فاصلهٌ دور موج انفجاری خود را به‌سمت هدف هدایت نماید.  ماشین انفجاری مورد نظر یک خودرو برازیلی سفید متعلق به عامل وزارت اطلاعات در بغداد به‌نام رضا امیری بود که در این شبکهٌ ترور فعالیت داشت. تروریستهای جمهوری اسلامی قصد داشتند همزمان با استفاده از یک دستگاه وانت‌بار نیز که پشت آن سکوی پرتاب موشکهای 107میلیمتری نصب شده بود، ساختمان دفتر مجاهدین در بغداد را هدف قرار دهند و درصدد بودند تا این خودرو را در نزدیکی ساختمان پارک کرده و با استفاده از مدارهای زمانبندی شده، موشکها را به‌سمت ساختمان شلیک نمایند.این شبکه نیز تحت فرماندهی و کنترل «دیپلومات»های سفارت جمهوری اسلامی در بغداد قرار داشت.

شبکهٌ عملیات تروریستی موشک 320میلیمتری

حمید خلاف همراه برادرش حسن و پسر عمویش رضا، مسئول تأمین امکانات این عملیات تروریستی بودند. تیم عملیات از 5تروریست تشکیل شده بود که انتقال و نصب سلاح در محل و اجرای عملیات را به‌عهده داشتند. اعضای تیم ترور مستقیماً توسط فرماندهی عملیات در تهران توجیه شدند. مسیر تردد عاملان به ایران از هورهای جنوب عراق بود و در بغداد نادر یاراحمدی عملیات را زیرنظر داشت. نادر یاراحمدی شخصاً برای شناسایی به منطقهٌ آندلس بغداد و مغازهٌ فتوکپی که حمید خلاف تهیه کرده بود، تردد داشت.

آموزش تروریستها

نفرات این شبکهٌ تروریستی در پادگان علی‌آباد قم آموزش دیدند. پادگان علی‌آباد قم وابسته به تیپ 23نوهد ارتش است که وزارت اطلاعات در قسمت انتهایی آن منطقه‌یی را با خاکریز و سیم‌خاردار برای آموزش تروریستها اختصاص داده است. تروریستها علاوه بر آموزش کار با توپهای 320میلیمتری، دوره‌هایی نیز  دربارهٌ شیوهٌ برقراری ارتباط در عراق، اجرای قرار خیابانی، استفاده از تاکسی، آموزش سلاحهای مختلف و آموزش خاص انفجاری، گذراندند.

لورفتن شبکه و دستگیر شدن تروریستها

در 16بهمن سال74 شبکهٌ تروریستها در حالی‌که در جریان آماده‌سازیهای نهایی بودند، لو رفت. به‌هنگام دستگیری تروریستها با مأموران عراق درگیر شدند. در جریان درگیری حسن کشته و حمید دستگیر شد. سپس خودرو سفیدرنگ برزیلی هم که به‌عنوان ماشین انفجاری آماده کرده بودند کشف شد. همهٌ آماده‌سازیها انجام شده بود ولی هنوز گلولهٌ این سلاح از تهران به بغداد نرسیده بود.

مشخصات سلاح کشف شده

مشخصات سلاحی که در بغداد کشف شد به‌شرح زیر است:

1- لولهٌ خمپاره شامل سه قطعه به‌علاوه ده‌پیچ نمره12 برای اتصال قطعهٌ دوم و سوم و یک آچار آلن.

قسمت بالایی لوله به‌طول 80/5 سانتیمتر، - ضخامت لوله 14میلیمتر، کالیبر 320م م، وزن 98/5کیلوگرم.

 قسمت میانی به‌طول 69/5سانتی متر، - ضخامت و کالیبر مشابه بالا، وزن 86کیلوگرم  قسمت تحتانی طول 12سانتیمتر

- ضخامت کف 3سانتیمتر،

طول قسمت رزوه‌شده 9سانتیمتر، وزن 26/5 کیلو

2- چهار خرج استاندارد انفجاری هدایت‌شونده 15پوندی

3-پنج چاشنی الکتریکی

4-مقداری مواد خمیری انفجاری از نوع RDX که برای تثبیت چاشنی در خرجهای استاندارد بکار می‌رود

5-سیم رابط اتصال چهار چاشنی به خرجهای استاندارد که به یک فیوز وصل بود

علاوه بر توپ 320میلیمتری، سلاحهای انفرادی نظیر مسلسل و کلت و انواع کارتها و برگه‌های هویت و مقادیری اسکناس دلار، دو خودرو برازیلی و تاکسی کرونا از تروریستها به‌دست آمد.

برای سهولت در حمل و نقل و ایجاد پوشش مناسب برای انتقال این سلاح به مقصد نهایی، آن‌را در سه قطعهٌ مجزا ساخته بودند. به‌نحوی که در ظاهر مشابه لوله‌های قطور آب به‌نظر می‌رسید.

محل تعبیهٌ این توپ در 600متری دفتر مجاهدین در بغداد بود.

ارسال توپ 320میلیمتری به مقصد پاریس

شورای عالی امنیت رژیم در جلسهٌ 6آبان1374 به‌ریاست رفسنجانی با اعضای اصلی به‌علاوهٌ سعید امامی و احمد وحیدی تشکیل شد، سعید امامی در این جلسه گزارشی از اتمام ساخت 20فروند موشک تاشو و خصوصیات آن داد. طرح کلی «ضربه به رأس» که در تیرماه74 تصویب شده بود، دوباره مورد بازبینی قرار گرفت و به‌رغم این‌که برای اعضای شورای امنیت مشخص بود که استفاده از چنین سلاحی در اروپا چه پیامدهای ناگواری دارد، به‌خاطر ناتوانی وزارت اطلاعات از اقدام مؤثر دیگر، تصویب کرد که از موشک تاشو هم در بغداد و هم پاریس استفاده شود.

ارسال توپ 320میلیمتری به بندر آنتورپ بلژیک

در روز 23اسفند74 مأموران گمرگ بندر آنتورپ بلژیک به کانتینرهای کشتی کلاهدوز که مستقیماً از بندرعباس آمده بود، مشکوک شدند. این کشتی فقط یکی از کانتینرهای خود را در بندر آنتورپ در سکوی369 پیاده کرد. در این کانتینر که ظاهراً از ترشی، زیتون و چیزهای دیگر پرشده بود، یک قبضه توپ 320م.م. همراه با گلوله جاسازی شده بود.

مأموران 3جعبهٌ چوبی کشف کردند که پشت جعبه‌هایی بود که به ظاهر جعبهٌ حمل‌ونقل سیرترشی و خیارشور بودند.

در جعبهٌ شمارهٌ1 بعداز کنارزدن وسایل بسته‌بندی، یک لولهٌ آهنی پیدا شد که در آن به‌جز ابزارهای مختلف، مواد منفجره هم وجود داشت. در جعبهٌ شماره2 نیز بعداز کنار زدن وسایل بسته‌بندی شده، یک لولهٌ آهنی دیگر یافتند.

این درحالی بود که در بارنامه قید شده بود:

 شمارهٌ کانتینر: CU288626

بار: 1225کارتن سیرترشی و خیارشور

صادرکننده: جمهوری اسلامی ایران - کشتیرانی

بندر صادره: بندرعباس خلیج‌فارس"

بندره مقصد: آنتورپ (Antwerpen)

گیرنده: مغازهٌ پارسا -مونیخ - آلمان

کشتی: کلاهدوز

موضعگیری سفیر رژیم در بن

روزنامهٌ فرانکفورت آلگمانیه در 4اردیبشهت75 گزارشی در مورد این سلاح داد و نوشت: «در روز 14مارس حین بازرسی کشتی ایرانی «ایران - کلاهدوز» سلاحی با 250کیلوگرم مواد منفجره با شتاب بالا و مکانیسم چاشنی تأخیری که در سه‌جعبه به آدرس یک ایرانی ساکن مونیخ بارگیری شده بود، کشف گردید. در تحقیقات پلیس مشخص شد که از آدرس مجیدمجیدزاده گیرندهٌ محموله به‌عنوان رد گم‌کردن استفاده شده‌است...» حسین موسویان سفیر رژیم در آلمان در پاسخ به مقالهٌ روزنامه، نامه‌یی برای فرانکفورتر آلگماینه فرستاد که در آن آمده است: «گفته شده که در بندر آنتورپ یک سلاح پیدا شده است... آن‌طور که ادعا گردیده سلاح کشف شده خیلی سنگین نبوده. ... مقامات آلمانی بایستی پیشنهاد ما را در مورد روشن شدن این موضوع بپذیرند ... سازمان امنیت این کشورها می‌خواهند هم‌آوا با سازمان مجاهدین روابط آلمان و ایران را در همهٌ زمینه‌ها مخدوش کنند و حالا با رد و بدل کردن اطلاعات برای نیل به این مقصود تلاش می‌کنند...»

جزئیات ارسال محموله

فرستندهٌ محموله شرکت صنایع غذایی جیرفت از شرکتهای پوششی وزارت اطلاعات به‌ریاست پاسدار حاج احمد شجاعی بود

محموله در دو نوبت به کشتی کلاهدوز تحویل داده شد. نوبت اول در تاریخ 14بهمن74 و محمولهٌ دوم (که شامل سلاح بود) در 4اسفند74 در بندرعباس تحویل حسین دانشمند، نمایندهٌ شرکت حمل واردات شد. حسین دانشمند این دومحموله را در یک کانتینر روز 5اسفند74 تحویل کشتی کلاهدوز داد و همان روز کشتی به سمت هامبورک حرکت کرد.

محموله شامل 725کارتن خیارشور و 500 کارتن سیرترشی بود. اولین محموله به شمارهٌ سند گمرگی 604195 در تاریخ 5دی74 به‌نام بازرگانی محمد خرسندی به آدرس، کرمان - خیابان سرباز - مقابل خیابان آبشار ثبت شده و محمولهٌ دوم به‌شمارهٌ سند گمرگی604410 در تاریخ 14بهمن74 به‌نام شرکت ریسندگی سعید، واقع در جادهٌ قم - دلیجان ثبت شده بود. کارهای گمرگی محموله توسط بازرگانی صادق به‌شمارهٌ305224 انجام پذیرفته و بار به‌نام شرکت پارسا لادن در مونیخ  به‌شماره تلفن 089593536 ارسال شده است.

بازرگانی محمد خرسندی و ریسندگی سعید که بار به‌نام آنها ثبت شده از این محموله هیچ اطلاعی نداشتند و ظاهراً وزارت اطلاعات از نام آنها استفاده کرده بود.

یک مأمور وزارت اطلاعات به‌نام ابراهیمی قرار بود که بار را از بندرآنتورپ بلژیک تحویل بگیرد و با کامیون به فرانسه ببرد، بعداز این‌که بار در بندر توقیف شد، ابراهیمی متواری شد.

رئیس شرکت صنایع غذایی جیرفت پاسدار حاج‌احمد شجاعی که از کادرهای سپاه پاسداران می‌باشد، به اتفاق اویسی و کریمی که آنها نیز از عناصر سپاه بودند، مسئولیت رساندن سلاح و تجهیزات را از ایران به هامبورگ برعهده داشتند.

قطعات کشف‌شدهٌ سلاح

مجموعاً سلاحها و تجهیزات در سه جعبه قرار داشت. جعبهٌ شمارهٌ1 شامل یک لولهٌ آهنی که در آن قطعات انفجاری و غیرانفجاری را قرار داده بودند. در جعبهٌ دیگر قطعات انفجاری، شامل 2عدد چاشنی غیرالکتریکی که هر دو با یک لولهٌ مسی کوچک به‌طور غیراستاندارد چسبانده شده بودند، و پر از مواد منفجرهٌ نرم سفیدرنگ بود. هم‌چنین یک بسته شبیه به سوسیس که دور آن با چسب کرم‌رنگ پیچیده شده بود و دو سیم برق سفید رنگ از داخل آن بیرون آمده بود و ته آنها نیز با چسب سبز ایزوله شده بود. طول این بسته حدود 230میلیمتر، عرض 70میلیمتر و طول سیمهای سفید آن حدود 1260میلیمتر بود.

جعبهٌ شماره2 شامل قطعاتی از گلوله بود که در یک لایهٌ غلیظ گریس و در یک پلاستیک پوشیده شده بود.

جعبهٌ شماره3 نیز شامل یکی از قطعات بدنهٌ موشک و لوازم و بستهای مورد نیاز برای نصب آن بود.

ارزیابی متخصصین اروپایی

سخنگوی دادستانی بلژیک گفته بود: سلاح خمپاره‌یی است با برد 700متر که گلوله‌های آن حاوی مواد انفجاری معادل 125کیلو تی.ان.تی است و شعاع ترکش و امواج آن 650متر می‌باشد. گلوله‌های خمپارهٌ کشف شده از نوع زمانی است که بالای هدف منفجر می‌شود.

 در نتیجهٌ انفجار، بدنهٌ موشک به ترکشهای زیادی تقسیم می‌شود. این ترکشها با سرعت خیلی بالا از نقطهٌ انفجار پرتاب شده و دامنهٌ ترکش آن 650متر است و افرادی که در مسیر این ترکشها قرار داشته باشند، کشته و یا شدیداً زخمی می‌شوند. اگر موشک در محیط شهری منفجر شود صدمات زیادی به ساختمانهای اطراف وارد می‌کند و می‌تواند با خراب کردن خانه‌ها، اتصالات برقی، نشت لولهٌ گاز و… آتش سوزی و خطرات جدی بوجود بیاورد.

جدول مشخصات سلاح کشف شده در بلژیک

کالیبر گلوله: حدود 318میلیمتر

طول (با کلاهک و سرپوش) :حدود 1440میلیمتر

طول قسمت گرد: حدود 1000میلیمتر

بلندی مخروط (با شیارهای پیچ): حدود 404میلیمتر

 وزن گلوله با پوستهٌ چدنی آن: حدود 190کیلو گرم

میزان مواد منفجره: حدود 11.45 کیلوگرم

مواد منفجرهٌ نرم سفیدرنگ

TNT: حدود 110کیلوگرم

سیستم آتش: 2عدد چاشنی غیرالکتریکی دستکاری شده

اقرار رژیم

در جریان قتلهای زنجیره‌یی و بالاگرفتن مخاصمات درونی رژیم، بسیاری از جنایات و ترورهای رژیم از جمله ارسال این موشکها به آلمان و بلژیک به‌زبان خودشان افشا شد.

روزنامهٌ خرداد در تاریخ 22شهریور78 در مقاله‌یی تحت عنوان «تفضلی، زندگی پربرکت، قتل مشکوک» با اشاره به موشکهایی که از طریق آلمان - بلژیک به اروپا وارد کردند می‌نویسد: «البته آلمان در بدو ورود کشتی حامل این موشکها در بندر هامبورگ، آن را توقیف کرد و با خویشتنداری قضیه را مخفی نگاه‌داشت و تنها دولت بن با اعزام نماینده‌یی عالیرتبه به ایران نزد رئیس‌جمهور وقت، خواستار توضیح تهران شده بود».

علی ربیعی دبیر اجرایی شورای عالی امنیت و مشاور امنیتی خاتمی و از معاونان سابق وزارت اطلاعات و عضو کمیتهٌ 3نفرهٌ بررسی قتلهای زنجیره‌یی در مصاحبه با روزنامهٌ انتخاب در بارهٌ موشک کلاهدوز و انتقال آن به آلمان و بلژیک نوشت: «موشکی که قرار بود به آلمان فرستاده شود و از مقر ناتو در بلژیک به‌دست آمد، توسط همین باند سعید امامی فرستاده شد ه بود».

روزنامهٌ همشهری در تاریخ 20دی78 می‌نویسد:... دربارهٌ باند سعید اسلامی، در دوران من (رفسنجانی) برای ما مشخص شد که با سیاستهای جاری کشور از جمله تشنج‌زدایی مخالف هستند. اینها موشک بردند به یک کشور خارجی و آنها پیدا کردند. از داخل وزارت اطلاعات قضیه را پیگیری کردیم ثابت شد.

اکبر گنجی در روزنامهٌ عصر آزادگان 26بهمن78 در پاسخ به فلاحیان می‌نویسد:«…آقای فلاحیان حتماً سخن دوست هم‌فکر و هم مدرسه‌یی خود، روح‌الله حسینیان، را دروغ و داستان نمی‌داند که گفته است سعید امامی صدها عملیات موفق در خارج از کشور داشته است و معتقد بود که مخالفان را باید از دم تیغ گذارند. از طرف دیگر آقای فلاحیان این سخن آقای هاشمی رفسنجانی که سعید امامی موشک به بلژیک برد تا روابط ایران و اروپا را تخریب کند را نیز دروغ نمی‌دانند. آقای هاشمی رفسنجانی آن دوران را تمیزترین دوران وزارت اطلاعات خوانده‌اند و آقای فلاحیان می‌گویند:زمانی که من رأس کار بودم امامی آدم بدی نبود».

هفته‌نامهٌ مبین در تاریخ 11دی79، علت تغییر مسئولیت سعید امامی در سال75 را ناشی از لورفتن موشکهای ارسالی به بلژیک می‌داند و می‌نویسد «سعید امامی در سال68 مقارن با آغاز وزارت علی فلاحیان در سن29 یا 30سالگی! به‌معاونت امنیتی منصوب می‌شود و تا سال75 که به‌علت آشکارشدن نقش وی در قاچاق موشک و ظاهراً توپ 106میلیمتری به کشور بلژیک، از طریق جاسازی در کانتینرهای حاوی خیارشور که باعث تیره‌شدن روابط ایران و بلژیک گردید از سمت خود معزول می‌گردد».

تهاجم با توپهای 320میلیمتری غول‌پیکر به دفتر مجاهدین در بغداد

به‌دنبال شکست دو طرح بزرگ تروریستی رژیم بعداز بازگشت رئیس جمهور مقاومت به جوار خاک میهن، شورای عالی امنیت رژیم تصویب کرد که یک‌بار دیگر به دفتر مجاهدین با  توپهای غول‌پیکر 320میلیمتری حمله شود.

وزارت اطلاعات با توجه به شکست طرح قبلی در بغداد، این بار از سکوی متحرک یعنی از کامیون برای شلیک استفاده کرد. این بار برخلاف تجربهٌ قبلی همهٌ آماده‌سازیها در تهران انجام شده و کامیون توسط مزدوران به بغداد منتقل شد.

تهیهٌ کامیون

با توجه به این‌که بعداز شلیک، کامیون در محل باقی می‌ماند و از روی مشخصات آن رد رژیم مشخص می‌شد، وزارت اطلاعات کامیون موردنظر را از طریق یکی از عوامل خود به‌نام حاجی محمود از عراق خریداری کرد. این کامیون که یک دستگاه «مان» قرمزرنگ نمرهٌ عراق بود که از کردستان عراق خریداری و به ایران منتقل شد. کامیون توسط فردی به‌نام علیرضا کریمی تحویل گرفته شد و سه توپ 320میلیمتری روی آن سوار کردند و اطراف آنها را با آجر فشاری پوشاندند تا چنین به‌نظر برسد که کامیون آجر حمل می‌کند.  در روز 17دیماه75 مأموران وزارت اطلاعات کامیون را به نقطهٌ مرزی نفت‌شهر - مندلی آورده و تحویل 4نفر از تروریستها به‌نامهای فاضل، محمدکریم، حاجی جاسم و علی تمیمی دادند. افراد وزارت اطلاعات که ماشین را به مرز آورده بودند در عبور دادن ماشین از مرز، تروریستها را تا رسیدن به جادهٌ مندلی همراهی کردند. برای عبور از مرز ماشین را از جادهٌ آسفالت مرزی به‌داخل وادی پرسنگلاخ انداخته و به سمت جادهٌ آسفالت مرزی مندلی عراق حرکت کردند. نفرات پیاده، جلو و عقب کامیون حرکت می‌کردند. در مسیر یک‌بار کامیون در شن گیر کرده بود که به‌زحمت آن‌را بیرون کشیده بودند. نزدیک ساعت 5صبح 18دیماه کامیون به جادهٌ آسفالت مرزی مندلی رسید. از این‌جا به بعد همهٌ همراهان باز می‌گردند و 4تروریست کامیون را روی جادهٌ آسفالت آورده و همان روز به بغداد رساندند. در بغداد مزدوران کامیون را در در فاصلهٌ 700متری شمال دفتر مرکزی مجاهدین واقع در تقاطع جوازات و خیابان حارث بن شیبانی پارک کردند. بعداز فعال‌کردن تایمر توپها، همهٌ مزدوران سوار یک کرونای سواری که از قبل آماده بود شدند و به‌سمت بعقوبه گریختند.

به این ترتیب ساعت22 و 20دقیقهٌ سه‌شنبه‌شب 18دیماه، رژیم پلید آخوندی، با 3قبضه توپ غول‌پیکر 320میلیمتری (که یک سلاح نوظهور، با کارکرد مشابه توپ و خمپاره و دارای گلوله‌های 200کیلویی است) به دفتر مرکزی مجاهدین در یکی از مناطق پرجمعیت بغداد تهاجم کرد.

در کف کامیون یک صفحهٌ فلزی به قطر 4سانتی متر تعبیه شده و توپها به‌طور موازی با تیر آهن روی این صفحهٌ آهنی تثبیت شده بودند.

 هم‌چنین برای تایمرها یک باطری ویژهٌ ساخت ایران با آرم شرکت نیرو قرار داده شده بود و برای این‌که توپها از بیرون دیده نشود دیواره‌های کامیون را بلند کرده بود و آجرها را نیز از داخل خاک ایران بار زده بودند.

 سه موشک یکی پس از دیگری شلیک شد و صدای آن در بخش وسیعی از بغداد به‌گوش رسید.

نخستین خمپاره در فاصله 160متری کامیون در مقابل آزمایشگاه بهداشت مرکزی در خیابان شیبانی منفجر شد و حفره‌یی به عمق 3متر و قطر 5متر ایجاد نمود و باعث تخریب  آزمایشگاه شد. خودروهای مربوط به آزمایشگاه نیز منهدم و شیشه‌ها و پنجره‌های ساختمانها و منازل مسکونی اطراف درهم‌شکستند.

دومین و سومین انفجار، ساختمان اتحادیهٌ نویسندگان و شعرای عراق را منهدم کرد و حفرهٌ بزرگ دیگری با همان ابعاد بر جای گذاشت. به بیمارستان حیدری، که روبروی ساختمان اتحادیه قرار داشت، خسارتهای زیادی وارد شد.

شمار زیادی از شهروندان از جمله چند کودک مجروح شدند و دست یک شهروند عراقی و پای یک شهروند دیگر قطع شد.

به این ترتیب این بار هم تیر رژیم آخوندی به‌سنگ خورد و سلاح نوظهورش نتوانست هدف را مورد اصابت قرار دهد و جز شکستن چند شیشه، خسارت دیگری به مجاهدین وارد نیاورد. در این تهاجم کامیون و خمپاره‌اندازهای به‌جامانده از تروریستهای توسط مجاهدین ضبط گردید.

تروریستها نیز همگی از مرز مندلی به ایران فرار کردند.

شبکهٌ تروریستی

شماری از دست‌اندرکاران این جنایت تروریستی عبارت بودند از:

1) سعید امامی معاون امنیت وزارت اطلاعات

2) مصطفی کاظمی رئیس ادارهٌ کل التقاط وزارت اطلاعات

3) علیرضا کریمی از  افسران عملیات برون‌مرزی وزارت اطلاعات مستقر در ادارهٌ اطلاعات کرمانشاه و رابط وزارت اطلاعات با  تروریستهای استخدامی عراقی

4) حاجی حامد از اطلاعات تهران

5) ربانی از اطلاعات تهران ،

6) مؤمنی از ادارهٌ اطلاعات کرمانشاه،

7) باقری از ادارهٌ اطلاعات ایلام

8) نعمت کوه‌پیکر از اطلاعات گیلانغرب

9) احمدی، از مربیان تروریستها در پادگان علی‌آباد قم

10) مهدوی و امیر از اطلاعات

11) حسن عامری فرماندهٌ تروریستها در محور غرب

12) محمداحمد حسن با نام مستعار ابوذر خالصی فرماندهٌ محور موسوم به مصطفی در قصرشیرین

13) انفال معاون ابوذر خالصی

توجیه تروریستها

مزدوران در طبقهٌ هفتم آپارتمان شمارهٌ 259 در ساختمان ده‌طبقه‌یی در میدان آزادی تهران توجیه شدند. دیدارهای هماهنگی با تروریستها برای اجرای عملیات در ایلام در چند هتل و از جمله هتل کربلا و دالاهو صورت گرفته بود.

انفجارهای پاریس

در دی و بهمن65 موجی از سوءقصد و انفجار پاریس را در بر گرفت. یکی از مسئولین این انفجارها به‌نام فؤادعلی صالح در حین حمل مواد منفجره دستگیر شد و لطفی‌بن خلاء یکی دیگر از آنها خود را به پلیس فرانسه تسلیم کرد. آنها فاش ساختند که طرح بمب‌گذاریهای فرانسه را ریشهری وزیر اطلاعات با رفیق دوست وزیر سپاه به رفسنجانی و خامنه‌ای داده‌اند تا به این ترتیب فرانسه را مجبور کنند که تسلیم خواستهای جمهوری اسلامی بر سر میز مذاکره بشود. این طرح توسط شخص خمینی مورد تصویب قرار گرفت و سپس به اجرا در آمد.

فؤادعلی صالح و لطفی‌بن خلاء در یک مصاحبهٌ تلویزیونی تصریح کردند طرح کشتن شیراک نخست وزیر وقت فرانسه، میشل دُبره وزیر کشور فرانسه و لوران فابیوس نخست وزیر سابق این کشور را داشته‌اند. آنها هم‌چنین در نظر داشتند مـرکز هسته‌یی پاریس را منفجر کنند که طبق ارزیابی خودشان 10هزار کشته به همراه می‌داشت.

ترور دو خلبان ایرانی

علی‌اکبر محمدی خلبان سابق رفسنجانی که در آلمان پناهنده شده بود صبح روز جمعه 26دی سال 65 در شهر هامبورک آلمان با اصابت 6گلوله از نزدیک ترور شد. گفته می‌شود رفسنجانی بوسیله وزارت اطلاعات از خلبان فراری خود انتقام گرفت.

سال بعد در 19مرداد سال66 احمد طالبی خلبان F14 که در سوئیس پناهندهٌ سیاسی بود، به‌وسیلهٌ دو مرد ناشناس در مقابل هتل ادلویس در محله ده‌پاکی ژنو به‌ضرب گلوله به‌قتل رسید.

پلیس در کنار جسد وی یک کلاه کاسکت پیدا کرد. بعداز ترور دکتر کاظم رجوی در ژنو نیز تروریستها کلاه کاسکت مشابه از خود به‌جای گذاشتند.

دخالت در امور داخلی کشورهای عرب و مسلمان

 تلاش برای بی‌ثبات کردن کشورهای عربی و مسلمان و انجام عملیات تروریستی علیه آنها بخش دیگری از کارهای وزارت اطلاعات در زمینهٌ صدور تروریسم است.

 مذاکره حول گروگانها

مذاکره و چانه‌زنی حول گروگانهای خارجی در لبنان یکی از کارهای وزارت اطلاعات بود. یکی از مسئولان این مذاکرات سعید امامی است.

1- در بهمن66 سعید امامی با رونالد دوما وزیر خارجهٌ سابق فرانسه که آن‌موقع مشاور رئیس جمهور بود در ژنو ملاقات می‌کند. شاهد C تصریح می‌کند در فوریه88 (بهمن66) به اتفاق سعید امامی با دوما در ژنو ملاقات کردیم موضوع مذاکرات آزادی گروگانهای فرانسوی در لبنان بود…

2- مذاکرات سعید امامی با مقامات آلمانی در مورد گروگانهای این کشور در لبنان در مرداد ماه67 .

شاهدC می‌گوید به‌همراه امامی به آلمان مسافرت کرده و با سیاستمداران (حزب سوسیال دموکرات) به نامهای ویگل و اپلر ملاقات کرده است. 

سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی

 بر اساس منابع مجاهدین یکی از وظایف ارگانهایی مانند سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مجمع جهانی اهل‌البیت، مجمع التقریب  بین‌المذاهب‌الاسلامی، رایزنهای فرهنگی، بنیادهای مختلف و ... جذب و انتخاب نیروهایی است که پس از یک‌سری آموزشهای اولیه و چکهای اولیهٌ امنیتی به نیروی قدس و یا وزارت اطلاعات تحویل می‌شوند. در اسفند73 خامنه‌ای دستور داد که با ادغام 5 ارگان ویژهٌ تروریسم و صدور بنیادگرایی، در یک‌سازمان واحد به‌نام «سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی»، بر دامنهٌ صدور بنیادگرایی و تروریسم افزوده شود.[۴۸] این 5سازمان که تا آن زمان به‌طور جداگانه زیر نظر خامنه‌ای فعالیت می‌کردند، عبارتند از:

1ـ «سازمان تبلیغات اسلامی» که وظیفهٌ اصلی آن جذب مخالفان در کشورهای اسلامی است. فعال کردن جریانهای بنیادگرا علیه صلح خاورمیانه، در رأس اهداف این سازمان قرار دارد.

2ـ «مجمع جهانی اهل‌بیت» که فعالیتهایش برروی مسلمانان شیعه در کشورهای مختلف متمرکز است.

 این مجمع عوامل مورد نظر جمهوری اسلامی را از میان شیعیان کشورهای مختلف انتخاب می‌کند و آنها را به‌ایران می‌برد و وارد اردوهای آموزشی می‌نماید. در این اردوها، سردمداران نیروی قدس و وزارت اطلاعات، شرکت‌کنندگان را مورد ارزیابی قرار می‌دهند و مزدورانی را که برای اهداف خود مناسب تشخیص می‌دهند، استخدام می‌کنند. ریاست مجمع جهانی اهل‌البیت از بدو تأسیس تا مرداد78 با محمدعلی تسخیری (آخوند) بود و از 24مرداد78 علی‌اکبر ولایتی به ریاست آن منصوب شد.

3ـ «مجمع التقریب بین‌الـمذاهب الاسلامیه» که وظیفهٌ جذب عوامل غیرشیعه را برعهده دارد.

4ـ «دفتر تبلیغات اسلامی قم»، وظیفهٌ اعزام مبلغ و آخوند به‌کشورهای خارجی را برعهده دارد.

5ـ «معاونت بین‌الـملل وزارت ارشاد که از طریق رایزنیهای فرهنگی در کشورها مسئولیت ترویج بنیادگرایی در خارج از مرزها را به‌عهده دارد و تحت نظر سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی عمل می‌کند.

تسخیری، رئیس دفتر روابط بین‌الـمللی خامنه‌ای، از سال74 تا 2مهر80 ریاست این سازمان را به‌عهده داشت. از این تاریخ محمدی عراقی (آخوند) ریاست این سازمان را به‌عهده گرفت.

 محمدی عراقی از زمان خمینی تا سال71 نمایندهٌ ولی‌فقیه در سپاه بود و از سال71 تا مهر80 ریاست سازمان تبلیغات اسلامی را به‌عهده داشت. و تسخیری ریاست مجمع‌التقریب اسلامی را از 2مهر80 به‌عهده گرفته است.

سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، علاوه بر رایزنهای فرهنگی، از طریق خانه‌های فرهنگ و شرکتها و کتابخانه‌هایی که در کشورهای خارجی به‌وجود آورده است، عناصر مستعد را برای شبکه‌های تروریستی و تبلیغاتی رژیم، عضوگیری می‌کند. مسافرت مأموران این سازمان تحت عنوان خبرنگار و وابسته‌های فرهنگی، با پاسپورت و ویزاهایی که توسط وزارت خارجه دراختیار آنها گذاشته می‌شود، انجام می‌شود.  این سازمان در ایجاد شرکتهای پوششی برای عملیات تروریستی با وزارت اطلاعات و نیروی قدس همکاری نزدیک دارد.

 وزارت خارجه در خدمت تروریسم

ناظران در بررسی ارگانهای دست‌اندرکار تروریسم جمهوری اسلامی به این نتیجه رسیده‌اند که وزارت خارجه یکی از پایه‌های اصلی تروریسم این نظام است. یکی از نفرات اصلی تصمیم‌گیری ترورها در شورای عالی امنیت وزیر خارجه است و از طرف دیگر هماهنگ با کمیتهٌ عملیات ویژه امکانات لجستیک ترورها را فراهم می‌کند.

یکم. سفارتخانه‌ها

نظام متناسب با امکانات کشور میزبان، از سفارتخانه‌اش برای مأموریتهای مختلف اطلاعاتی، عملیاتی و لجستیکی در طرحهای تروریستی، استفاده می‌کند.وزارت اطلاعات به‌طور گسترده از مصونیت دیپلوماتیک و پاسپورت دیپلوماتیک برای تروریستهای خود و نیز از بسته‌های دیپلوماتیک برای نقل و انتقال تسلیحات و تجهیزات تروریستی و ارسال پول نقد استفاده می‌کند. برای سالها سفارت جمهوری اسلامی در آلمان به‌عنوان مرکز اصلی فعالیت تروریستی این نظام دراروپا عمل می‌کرده است. در گزارشی که در سازمان اطلاعات داخلی آلمان (BFV) در مهر73 به دادگاه میکونوس داد، آمده است: «وزارت اطلاعات، نیروی قدس و سازمان اطلاعات نظامی دارای مقرهای قانونی و غیرقانونی در آلمان هستند و مقر بن (سفارت جمهوری اسلامی) در آینده نیز مرکز فعالیتهای سازمانهای اطلاعاتی ایران باقی خواهد ماند» در ادامهٌ این گزارش آمده است:

«هر سه سازمان اطلاعاتی (وزارت اطلاعات - قدس و اطلاعات نظامی) پایگاههای دیگری نیز در آلمان دارند، پایگاههای امنیتی که زیر نظر سفارت قرار دارند عبارتند از: کنسولگری هامبورگ، برلین، فرانکفورت و مونیخ. در مؤسسات و شرکتهای دولتی و نیمه‌دولتی زیر هم اعضای سازمان اطلاعاتی شناسائی شده‌اند:

- مرکز تجاری ایری در هامبورگ IRI-TRADE-Center

- دفتر کیهان بین‌المللی در هامبورگ

- دفتر کشتیرانی ایران در هامبورگ

- دفتر تلویزیون ایران در بن

- شرکت‌های متعدد دولتی و نیمه‌دولتی (از جمله ونا در دوسلدورف)

- سازمان صنایع نظامی در دوسلدورف

- شرکت ITS در دوسلدورف

- شرکت رشد در دوسلدورف

- ایران ایر در فرانکفورت

- شرکت ونا همواره در جریان ترورهای جمهوری اسلامی قرار داشته و با طبقهٌ سوم سفارت این نظام در بن کار می کرده و رابطه داشته است».

سایر ارگانهای جمهوری اسلامی در خارج کشور در خدمت تروریسم

دستگاه تروریستی جمهوری اسلامی در صورت لزوم دیگر ارگانهای خارج کشوری را نیز در پیشبرد اهداف تروریستی‌اش مورد استفاده قرار می‌دهد

-اعضای اتحادیه‌های انجمن اسلامی دانشجویان پایهٌ نیرویی فعالیتهای اطلاعاتی و تروریستی جمهوری اسلامی را تشکیل می‌دهند و سران انجمن اسلامی از مزدوران وزارت اطلاعات در آن کشور هستند به‌عنوان نمونه، در گزارش سازمان اطلاعاتی داخلی آلمان (BFV) آمده ا ست که: «حدود 10نفر از اعضای اتحادیه‌های انجمن اسلامی که حلقهٌ رهبری را در خاک آلمان تشکیل می‌دهند با مقر بن- وزارت اطلاعات- کار می‌کنند».

از دفاتر خبرگزاری و رادیو تلویزیون نظام برای جمع‌آوری اطلاعات و شناسائی استفاده می‌شود.

-هواپیمایی جمهوری اسلامی (ایران ایر) نیز حل ترددات تروریستها در پوش کارمندان این شرکت را به‌عهده دارد و محموله‌های ارگانهای اطلاعاتی و تروریستی را جابجا می‌کند

-دفاتر بانکهای دولتی در خارج نیز در تأمین نیازهای مالی اضطراری  تروریستها مورد استفاده قرار می‌گیرند.

-کنسولگریها نیز از اهرم تمدید پاسپورت و ویزا برای استخدام مزدور از میان ایرانیان مقیم خارج استفاده می‌کنند.

-مراکز فرهنگی و مساجد وابسته به سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برای جذب اتباع مسلمانان دیگر کشورها مورد استفاده قرار می‌گیرد.

-رایزنهای فرهنگی و خانه فرهنگ جمهوری اسلامی در کشورهای مختلف، در جذب عناصر خارجی برای سرویسهای اطلاعاتی این نظام فعال هستند.

  1. نظری به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، جواد منصوری، انتشارات امیرکبیر، 1365، ص51
  2. در همین سال بیش از 400تن از زائران خانه خدا در اثر اقدامات تروریستی جمهوری اسلامی با استفاده از پوشش زائران از جمله اقدام برای اشغال کعبه که منجر به مقابله پلیس سعودی شد در مکه به قتل رسیدند.
  3. روزنامهٌ جمهوری رژیم در 11بهمن1367 در گزارشی در بارهٌ «کنفرانس اندیشهٌ اسلامی» در لندن
  4. ارگانهای اصلی که در این تصمیم‌گیریها شرکت دارند: -دفتر ویژهٌ خامنه‌ای -وزارت اطلاعات - نیروی قدس (قرارگاه نصر و رمضان) -وزارت خارجه -سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی -بنیاد مستضعفان
  5. نمونه ۱ : در تیر72 در شورای عالی امنیت نظام تصمیم به تشدید عملیات تروریستی علیه مجاهدین گرفته شد و به‌دنبال آن حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیت رژیم اعلام کرد «از این پس، پیش‌از آن‌که دشمنان به‌فکر توطئه و تجاوز باشند، به آنها حمله کرده و آنها را نابود خواهد کرد». مسئول کمیسیون خارجهٌ شورای ملی مقاومت ایران براساس اسناد تایید شده در 19مرداد73 در یک کنفرانس مطبوعاتی در واشینگتن عنوان کرد که «انفجار بوئنوس‌آیرس در تهران طراحی شد و نیروی قدس سپاه پاسداران، وزارت اطلاعات و وزارت خارجه در آن شرکت داشتند. این طرح در مراحل پایانی به تأیید شورای عالی امنیت رژیم، که ریاست آن با رفسنجانی بود، رسید. سفارت ج.ا. در آرژانتین و وزارت خارجه در نقل و انتقال تروریستها و پشتیبانی آنها از نظر تأمین مواد منفجره، نقش داشتند....».
  6. نمونه ۲ : اظهارات هاشم علوی معاونت امنیت وزارت اطلاعات (جانشین سعید امامی) در «همایش کوثر» در شهریور78، خطاب به فرماندهان اطلاعاتی نیروی انتظامی این امر را تایید می‌کند: در آن شرایط (پس از انفجار) تا شروع اقدام موشکی ما 24ساعت فرصت داشتیم که نیازمند اخذ تأییدات مسئولین درجهٌ یک نظام بودیم که از طریق گردش‌کاری که توسط دوستان سپاه انجام شد، نظر مثبت مقام معظم رهبری را مطلع شدیم که ارجاع داده بودند به شورای امنیت ملی و به لطف خدا شورای امنیت ملی با جلسه‌یی که به‌هرحال علی‌رغم محدودیت زمانی شاید جزو نوادر تصمیماتی بوده که با رأی کامل در جهت این برخورد ما قدم به پیش گذاشت...».
  7. نمونه ۳ : دادگاه میکونوس رای داد که سران وقت جمهوری اسلامی، خامنه‌ای، رفسنجانی، ولایتی و فلاحیان در ماجرای میکونوس دست داشته‌اند. در 21فروردین76، در پایان محاکمهٌ چندسالهٌ موسوم به «میکونوس»، یک دادگاه فدرال در برلین در رأی خود تصریح کرد دستور ترور مخالفان ایرانی در خارج از ایران توسط کمیته‌یی از سران جمهوری اسلامی شامل رهبر و رئیس جمهور و وزیر خارجه و وزیر اطلاعات صادر می‌شود. هم‌چنین قاضی تحقیق سوییس در تابستان همان سال اعلام کرد دستور ترور دکتر کاظم رجوی، توسط بالاترین مقامات جمهوری اسلامی صادر شده است.
  8. کارشناسان اعتقاد دارند بر اساس آموزشهایی که جمهوری اسلامی به تروریستها می‌دهد، به‌خاطر حفظ اسرار و جلوگیری از شناخته‌شدن و به‌منظور پیش‌بردن مأموریتهای خود مجاز به شراب‌خواری یا کارهای «غیراخلاقی» و «خلاف شرع»  هستند. این نوع کارها در داخل ایران مجازات سنگسار یا شلاق و اعدام در ملأعام دارد. این اقدامات بر اساس فتواهای افرادی هم‌چون مشکینی و شورای فقهای دفتر خامنه‌ای برای این تروریستها مجاز شمرده می‌شود
  9. نمونه ۴ : دفتر مجاهدین خلق در پاریس در روز پنجشنبه 16اسفند75 با انتشار اطلاعیه‌یی اعلام کرد: «... تصمیم به حملهٌ موشکی به قرارگاههای ارتش آزادیبخش در اسفند75 در پی تشکیل جلسات متعدد شورای عالی امنیت رژیم به‌ریاست خامنه‌ای و با حضور رفسنجانی در هفته‌های اخیر اتخاذ شده است....».
  10. محسن رضایی هم‌زمان به‌دستور خمینی به‌همراه چند تن دیگر از نفرات خمینی مانند محمد باقر ذوالقدر (قائم‌مقام کنونی سپاه)، بهزاد نبوی، محمد سلامتی، مصطفی تاج‌زاده و آقاجری سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را درست کردند که سازمان مجاهدین خلق معتقد است برای علم کردن در برابر این سازمان بوده است. اکثر افراد این جناح که امروز به‌عنوان جناح دوم خرداد شناخته می‌شوند، در اطلاعات سپاه به‌همراه محسن رضایی به‌دنبال شکار مجاهدین و نیروهای انقلابی در داخل کشور و به‌دنبال صدور ترور و فرهنگ نظام به خارج از مرزهای ایران بودند. زمانی که خمینی بنابه مصالحی گفت سپاه در سیاست دخالت نکند وی رسماً اعلام کرد که از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی خارج می‌شود.
  11. چند سال بعد طی مصاحبه‌یی یکی از افراد خارجی تیم‌های ترور وابسته به سپاه از فرانسه گفت که اگر رئیس جمهور فرانسه را هم بخواهد، می‌تواند کت بسته تحویل رژیم بدهد، اما دسترسی به رجوی امکان‌پذیر نیست.
  12. نمونه: در سال1364 دبیر اول سفارت اردن در ترکیه ترور شد، در سال65 علی کنت ایرانی همراه عدنان موسی سلیمانی به‌عنوان متهمین این ترور دستگیر شدند. علی کنت افشا کرد که رابطش در سفارت رژیم در آنکارا «جواد جوان» کاردار سفارت رژیم در آنکارا است. بعداز دستگیری علی کنت جواد جوان از ترکیه فرار کرد. روزنامهٌ حریت 4آذر65 نوشت «رهبر واقعی جهاد اسلامی، رئیس مجلس ایران، رفسنجانی است. علی کنت تروریست ایرانی نیز گفت رهبر جهاد اسلامی رفسنجانی است».
  13. معاونت آموزش این نیرو مسئولیت آموزش سیاسی - ایدئولوژیک، نظامی و هم‌چنین سازماندهی در تیمهای ترور را به‌عهده دارد. به‌همین خاطر از ابتدای تأسیس نیروی قدس معاونت آموزش یکی از جدی‌ترین و فعالترین بخشهای این نیرو بوده است. معاونت آموزشی سپاه قدس علاوه بر نقاط مختلف ایران، مراکز آموزشی خود را در بسیاری از کشورهای خارجی از جمله سودان، لبنان و بوسنی راه‌اندازی کرده  است. نیروی قدس و وزارت اطلاعات در هماهنگی با وزارت خارجه ترتیباتی می‌دهند تا افراد عضوگیری شده به‌طور مخفیانه به ایران وارد و خارج شوند. بسیاری از آنها از طریق کشورهای واسط و با پاسپورتهایی که ایران در اختیار آنها قرار می‌دهد وارد ایران می‌شوند. این افراد با همین پاسپورت به کشور واسط باز می‌گردند و از آنجا با پاسپورتهای دیگر به مقصد مورد نظر خود حرکت می‌کنند. از اواخر سال74 جمهوری اسلامی به منظور این‌که امکان آموزش تعداد بیشتری از این افراد را فراهم کند و همین‌طور از لو رفتن این نفرات در جریان رفت و آمد به ایران جلوگیری کند، به تربیت مربیانی پرداخت که بتوانند آموزشهای لازم را در مراکزی که جمهوری اسلامی در کشورهای دیگر از جمله لبنان، بوسنی و سودان راه انداخته است، منتقل کنند.
  14. نمونه: سپاه پنجم قدس با همکاری وزارت اطلاعات علی‌اکبر قربانی و زهرا رجبی دو عضو مجاهدین را در ترکیه به قتل رساندند. در جریان محاکمهٌ شماری از تروریستها در ترکیه که در قتل علی‌اکبر قربانی و تعدادی از روزنامه‌نگاران و مقامات سیاسی در ترکیه، مسئولیت داشتند نقش سپاه قدس، وزارت اطلاعات و دیپلوماتهای جمهوری اسلامی در آنکارا و استانبول افشا شد. یکی از تروریستهای دستگیر شده نجمی اسلان اعتراف کرد که به‌وسیله نمایندگی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی در آنکار به ایران رفته و در آن‌جا آموزش نظامی دیده است. یکی از تروریستها که در ربودن علی‌اکبر قربانی شرکت داشت به‌نام «شکر» بعداز دستگیری اعتراف کرد پس از ترور چتین امج (روزنامه‌نگار ترک که در تاریخ16 اسفند 1368 در حین پیاده شدن از اتومبیل ترور شد) به ایران فرار کردم و سپس با پاسپورت دیپلوماتیک دوبار دیگر به ترکیه آمدم.
  15. خانم سروناز چیت‌ساز، نمایندهٌ شورای‌ملی مقاومت در آمریکا، در سال1376 طی یک کنفرانس مطبوعاتی نقش پاسدار شریفی در انفجار خبر را افشا کرد. بعداز این افشاگری بود که جمهوری اسلامی مأموریت او را عوض کرد.
  16. سپاه پاسداران در لبنان پس از عراق، لبنان یکی از اصلیترین کشورهای اسلامی و عربی است که همواره کاندیدای مهمی برای گسترش و تروریسم مد نظر جمهوری اسلامی بوده است. یکی از حوزه‌های فعالیت اطلاعات سپاه پاسداران از ابتدا، لبنان بود. جنگ داخلی لبنان و عدم وجود یک حکومت مرکزی مقتدر، زمینهٌ مساعدی برای این دخالتها فراهم می‌کرد. در تاریخ 16خرداد سال61 به‌دستور شخص خمینی با شعار و با هدف برقراری جمهوری اسلامی در لبنان، یک تیپ  سپاه پاسداران به‌نام «تیپ (ضد) محمد رسول‌الله» به فرماندهی پاسدار حسین مصلح که تحت نظر اطلاعات سپاه کار می‌کرد به لبنان اعزام نمود. انفجارهای پیاپی در لبنان، از جمله انفجار سفارت آمریکا و مقر تفنگدارهای دریایی این کشور و انفجار مقر فرانسویها در لبنان، گروگانگیری و به‌قتل رساندن اتباع خارجی در این کشور اکثراً توسط همین تیپ انجام شده است. پاسدار مصلح شخصاً فرماندهی انفجار مقر تفنگداران آمریکایی در بیروت در سال1983را برعهده داشت.
  17. یکی از وظایف ارگانهایی که در پیشبرد تروریسم جمهوری اسلامی عمل می‌کنند، جذب و انتخاب نیروهایی است که پس از آموزشهای مقدماتی و کنترل اولیه امنیتی به نیروی قدس و یا وزارت اطلاعات تحویل می‌شوند. نیروی قدس و وزارت اطلاعات در هماهنگی با وزارت خارجه ترتیباتی می‌دهند تا افراد عضوگیری شده به‌طور مخفیانه به ایران وارد و خارج شوند. بسیاری از آنها از طریق کشورهای واسط و با پاسپورتهایی که ایران در اختیار آنها قرار می‌دهد وارد ایران می‌شوند. این افراد با همین پاسپورت به کشور واسط باز می‌گردند و از آنجا با پاسپورتهای دیگر به مقصد مورد نظر خود حرکت می‌کنند
  18. علاوه بر اینها صدها خانهٌ مخفی در تهران و دیگر استانهای کشور، به‌خصوص در استانهای مرزی در اختیار دارند که در آنها تروریستهای خود را آماده‌سازی می‌کنند.
  19. آخوند محمد حجازی در ابتدا در دفتر خمینی به کار اشتغال داشت. وی به همراه ریشهری و فلاحیان و سعید امامی و پورمحمدی و حسین شریعتمداری از اولین مؤسسان  وزارت اطلاعات بود.  در دورهٌ ریشهری معاونت خارجی وزارت اطلاعات را به‌عهده داشت که محور فعالیتهایش در خارج کشور و به‌خصوص فرانسه علیه مسعود رجوی بود. در سال72 پس از استقرار مریم رجوی در پاریس ، کمیتهٌ عملیات ویژه به ریاست حجازی اقدامات سیاسی و اطلاعاتی گسترده‌یی را علیه اقامت مریم رجوی در فرانسه  سازمان داد و از جمله با راه‌اندازی حرکات ایذایی علیه سفارت فرانسه، تلاش کرد این کشور را تحت فشار قرار دهد. حجازی برای مذاکره پیرامون آزادی دو قاتل دکتر کاظم رجوی از دولت فرانسه، شخصاً در رأس یک هیأت به فرانسه رفت. مجاهدین مدعی هستند طرح کشتن کشیشان و انفجار حرم امام رضا در مشهد و نسبت دادن آن به مجاهدین که از سوی وزارت اطلاعات به اجرا درآمد، متعلق به آخوند حجازی است.
  20. وی از اوایل اسفند1357 تا آذرماه1358 در دادگاههای انقلاب گچساران، دزفول، بهبهان، خرم‌آباد، بروجرد و رشت به جنایت مشغول بود و سپس موظف به سازماندهی دادسراهای ارتش شد. وی در این سمت شمار زیادی از پرسنل مردمی و ناراضی ارتش را تصفیه یا دستگیر و اعدام نمود.
  21. از جملهٌ این 40نفر می‌توان از سعید حجاریان، خسرو تهرانی، محمد هاشمی (برادر رفسنجانی)، حسین شریعتمداری، علی فلاحیان و آخوند حجازی نام برد. ریشهری به‌مدت یک‌سال با استفاده از کادرهای اطلاعات نخست‌وزیری، اطلاعات سپاه، اطلاعات دادستانی، کمیتهٌ شهربانی و باقیمانده‌های ساواک شاه وزارت اطلاعات را سازماندهی کرد.
  22. و با استفاده از همین امکانات در موضع ریاست دفتر ویژهٌ خامنه‌ای ترور دکتر کاظم رجوی را دنبال کرد. آخوند محمد حجازی هم‌چنین در جریان مراسم دورتموند مجاهدین در سال74 مسئول طراحی ترور مریم رجوی در آلمان بود که به همین منظور همراه تقوی رئیس ادارهٌ تروریسم وزارت اطلاعات به آلمان آمده بود که با افشاگری مجاهدین خنثی گردید.
  23. وی در همایش کوثر در سال78 تصریح کرد معاونت امنیت را در5 ادارهٌ کل سازماندهی کرده‌ایم و تمام تلاش ما برای تقویت جدی مجموعهٌ ادارهٌ کل نفاق (مبارزه با مجاهدین) می‌باشد. وی در همین همایش تصریح کرد که انفجار اتوبوس مجاهدین در بغداد و موشک‌باران قرارگاه مجاهدین در خرداد 78 را این معاونت طراحی و اجرا کرده است.
  24. ایجاد شبکه‌های جاسوسی و اطلاعاتی در خارج کشور و به‌راه انداختن دسته‌هایی تحت نام «اعضای سابق مجاهدین» وبکارگیری آنها علیه مجاهدین و مقاومت ایران و زمینه‌سازی اقدامات تروریستی از اقدامات وزارت اطلاعات در خارج کشور است
  25. وزارت اطلاعات طی سالهای گذشته بارها مراکز مجاهدین و ارتش آزادیبخش ملی ایران در خاک عراق را با کاتیوشا مورد حمله قرار داده است.
  26. سعید امامی ریاست معاونت داخلی وزارت اطلاعات در زمان رفسنجانی قتلهای زنجیره‌یی در داخل و ترورهای وزارت اطلاعات در خارج را در هماهنگی کامل با حجازی دفتر ویژهٌ خامنه‌ای دنبال می‌کرد. از جمله طرحهایی که مستقیماً توسط سعید امامی به‌اجرا درآمد، طرح ترور دکتر کاظم رجوی و طرح انفجار حرم امام رضا و قتل کشیشان می‌باشد.
  27. محمود رجبی همان کسی است که در سالهای بعد در جریان قتلهای سیاسی و زنجیره‌یی دست داشت و از او با نام مستعار محمدی نیز اسم برده می‌شود. وی که در جریان این قتلها دستگیر شده بود، به‌خاطر شرکتش در ترورهای خارج کشور و برای جلوگیری از افشا شدن نقش نظام در این ترورها سریعاً آزاد شد.
  28. گوآسمی یک فرانسوی الجزایری‌الاصل بود و سوتلو نمایندهٌ گروه آکسیون دیرکت (عمل مستقیم) فرانسه». چنان‌که در گزارشهای رجبی آمده به‌علت عدم امکان نفوذ در مجاهدین و هشیاری آنها طرحهایش علیه مسعود رجوی موفق نمی‌شود.
  29. نقش جاسوس پلیس در ترور کاظم رجوی روزنامهٌ تریبیون دوژنو 17مرداد 76: «یک پلیس زن اهل ژنو همراه همسر ایرانی خود، در 30ژوئن به‌دستور کارلا دل پونته، دادستان کنفدراسیون، به‌اتهام جاسوسی دستگیر شدند. پس‌از سه‌روز بازداشت آنها آزاد شدند. .... 7سال پس‌از قتل رجوی، قاضی شاتلن به این نتیجه رسید: امکان زیادی دارد که یک شبکهٌ جاسوسی در سوئیس وجود داشته باشد. او وزارت عمومی کنفدراسیون را که تنها نهاد ذیصلاح در این امور است مطلع ساخت. سپس خانم کارلا دل پونته تحقیقات خود را آغاز کرد. در تاریخ سوم ژوییه وزارت عمومی این خبر را اعلام کرد: این ظن وجود دارد که مخالفان رژیم ایران در سوئیس مورد جاسوسی قرار گرفتند.… اکنون می‌دانیم که تنها دونفر دستگیر شده‌اند: آن پلیس زن و همسرش. این دستگیریها در بامداد 30ژوئن (9 تیر 76) در منزل این زوج صورت گرفت…» شاهدC در شهادتی که در آلمان و سوئیس داده گفت: من یقین دارم که اطلاعات بسیاری در ارتباط با جاسوسی در مورد (کاظم) رجوی از طریق این کارمند پلیس در ژنو (به رژیم) رسیده است.  من این اطلاعات را ابتدا از محمود رجبی به‌دست آوردم. در سال1991 زمانی که او رئیس دفتر ریاست جمهوری در فرودگاه مهرآباد تهران بود، به من گفت که اطلاعات مشروحی در رابطه با کاظم رجوی از منبع نزد پلیس سوئیس به‌دست آورده است. او از این منبع تحت عنوان "حاج‌خانم" نام می‌برد. هم‌چنین در دفتر شرکت سمساکالا با هادوی و کمالی صحبت داشتیم، کمالی گفت "ما رجوی را شکست دادیم". و اضافه کرد "حاج خانم" در این رابطه به‌ما کمک کرده است. بخصوص در رابطه با ترددات رجوی. در سال 1992 (71)، من برای دیداری به ساختمان 15 واواک رفته بودم. چون بایستی هرازگاهی خودم را به واواک معرفی می‌کردم، از این فرصت استفاده کردم برای این‌که با دوستان قدیمی‌ام در واواک در ساختمان15 درخواست صحبت کنم. وقتی که نزد دوستم رسیدم، متوجه شدم که کمالی نزد اوست از کمالی پرسیدم با ژاک سوتلو که من رابطه با او برقرار کرده بودم، چه کرده است؟ (ژاک سوتلو از اعضای گروه فرانسوی آکسیون دیرکت بوده که با رژیم رابطه داشته است). کمالی (قاتل دکتر کاظم که فرانسه او را به رژیم پس داد) پاسخ داد که یک منبع نزد پلیس فرانسه داشته، که از طریق او، ما (واواک) در ارتباط با یک منبع در پلیس سوئیس قرار گرفته‌ایم و می‌خواست نشان دهد که ما با این منبع تا به کجا رسیده‌ایم. برای اثبات حرفهایش، او از یک پرونده عکسی درآورد که از فاصلهٌ نزدیک گرفته شده بود و کاظم رجوی را در آشپزخانه منزلش نشان می‌داد در حالی که یک فنجان چای در دست داشت.  آن یک عکس رنگی بود که در آن نیمی از یک سماور نیز دیده می‌شد. این عکس را از پشت یکی از درهای آشپزخانه از بیرون ساختمان گرفته‌اند. من احساسم این بود که عکاس در بیرون ساختمان بوده، شاید در یک حیاط یا در خیابان و یا جای دیگر.  من یکبار عکسی از یک زن در دفتر سعید اسلامی (امامی)  یکی از جانشینان فلاحیان، دیدم. در این رابطه گفته شد که او منبعی در پلیس سوئیس است. ولی توضیح داده نشد که آن زن در کیس کاظم رجوی شرکت داشته است.
  30. آموزش تروریستها در مدرسهٌ ضدجاسوسی در پادگان لویزان و مرکز آموزشی آبیک  در مدرسهٌ لویزان آموزش تئوریک اطلاعات و ضداطلاعات توسط سرکردگان ارتش به جاسوسان و تروریستها داده می‌شود. دورهٌ کامل آموزشی جاسوسی ـ تروریستی مدرسهٌ ضدجاسوسی واقع در پادگان لویزان شامل 5قسمت می‌باشد که سومین قسمت آن مربوط به کاربُرد دقیق سلاح در عملیات تروریستی است. این 12نفر آموزشهای تئوریک را همراه سایر شاگردان این مدرسه به‌مدت دو ماه زیر نظر مستقیم سرهنگ مسعود مزینی گذراندند. اما مراحل پراتیک را به‌طور مستقل در "مرکز آموزش آبیک" واقع در جادهٌ قدیم کرج- قزوین، نرسیده به نیروگاه برق رجایی، طی کردند. در آبیک قزوین پادگانی تأسیس شده که مانند یک شهر نیمه‌ساخته دارای مغازه، منزل و… می‌باشد. خانه‌ها و ساختمانهای این شهر کاذب‌اند و فقط نمای ظاهری یک شهر در آن پادگان وجود دارد. در این شهر، مرحلهٌ نهایی انجام یک ترور مانور می‌شود. در این مانورها، سوژهٌ موردنظر از اجساد بی‌صاحب انتخاب می‌شود و شلیک به‌طور واقعی روی سوژه انجام می‌گیرد. در مانور، عیناً صحنهٌ ترور، چندین‌بار به اجرا گذارده می‌شود. مثلاً اگر شرایط منطقهٌ اصلی ترور، بارانی یا یخ‌بندان یا… تشخیص داده شود، مانور نیز در همان شرایط انجام می‌شود. به این‌ترتیب تمام مراحل، مانند رفتن به‌داخل منازل و مغازه‌ها، نحوهٌ نزدیک شدن به سوژه، فرار و…  تماماً مانور می‌شود. 12نفر معرفی شده به مزینی‌راد در این مرکز برای تمرینات به 3تیم تقسیم شده بودند. در دو هفتهٌ اول تمرینات این 12نفر با موتور انجام می‌شد ولی بعداً موتور از ریل تمرینات حذف و به‌جای آن به‌وسیلهٌ خودرو تمرینات را ادامه دادند. هر کدام از تیمها در یک خودرو سازماندهی شد. این 3ماشین روزانه 12ساعت به‌طور فشرده با سلاح یوزی در خیابانهای این پادگان با آرایش مشخصی حرکت کرده و هدف تعیین‌شده‌یی را به رگبار بسته و متواری می‌شدند. نحوهٌ آرایش بدین شکل بوده که ابتدا یک ماشین 3نفره از پیِ سوژه می‌آمد و بعد از رسیدن به سوژه آن‌را به رگبار می‌بست و عبور می‌کرد. سپس ماشین دوم با یک ترکیب دونفره از کنار سوژه عبور کرده و موفقیت عمل را چک و از انجام موفقیت‌آمیز عمل مطمئن می‌شد و تیر خلاص شلیک می‌کرد. با اندکی فاصله، ماشین سوم از این دو ماشین حرکت می‌کرد و از صحنهٌ عملیات فیلم می‌گرفت. با توجه به فضای بارندگی در اروپا تمرینات تروریستها زیرِ باران و بر روی جادهٌ لغزنده انجام می شد. تمرینات دوماه به طول انجامید و در این مدت 4 جسد به عنوان سوژه، هدف شلیک تروریستها قرار گرفت و همهٌ این اجساد در اثر کثرت شلیک کاملاً متلاشی شدند.
  31. عمادالدین طاهرپور041 کیست؟ در دفترچهٌ کُد مدرسهٌ لویزان، کُد041 به‌معنای دوسلدورف آلمان است. طاهرپور یک عامل وزارت اطلاعات است که در ظاهر یک استراحتگاه را در شهر دوسلدورف آلمان اداره می‌کند. اما این استراحتگاه در واقع سرپل تروریستهای اعزامی وزارت اطلاعات است. در مواقعی که وزارت اطلاعات نمی‌خواهد ردی از خودش در ترددها به‌جا بگذارد از هتلها استفاده نمی‌کند و از یکسری سرپلها برای این‌کار استفاده می‌نماید که یکی از این مراکز استراحتگاهی است که توسط عمادالدین طاهرپور در شهر دوسلدورف آلمان دایر شده است. ریل استفاده از این استراحتگاه این‌است که از سفارت و یا کنسولگریهای جمهوری اسلامی در آلمان (و بعضی وقتها از ایران یا سفارتخانهٌ کشورهای دیگر) با طاهرپور تماس گرفته و اطلاع می‌دهند که میهمان داریم و او از افراد معرفی شده کارت شناسایی نمی‌خواهد. آدرس این سرپل ارتباطی به‌شرح زیر می‌باشد:  SCHTZEN STR35 DUSSULDORF GERMANY  دفتر کار عمادالدین طاهرپور در طبقهٌ پایین این ساختمان است. این مرکز هیچ تابلو و علامت مشخصه‌یی ندارد. در طبقهٌ دوم این ساختمان نیز دفتری وجود داشت که کارهای پشتیبانی و استقرار میهمانان را برنامه‌ریزی می‌کرد و مسئول آن فردی به‌نام بنی‌جاهد بود. عناصر وزارت اطلاعات که به این استراحتگاه مراجعه می‌کردند، توسط بنی‌جاهد در یک خانهٌ مسکونی مخفی اسکان داده می‌شدند. آدرس یکی از این منازل مخفی به‌شرح زیر است: PRIENSGEGRG ST 87 DUSSULDORF GERMANY – به نقل از منابع مجاهدین خلق ایران
  32. منابع مجاهدین معتقدند جمهوری اسلامی و شخص خمینی دلایل زیادی برای ترور کاظم رجوی داشتند. چرا که او فعالیت وسیعی در زمینهٌ افشای نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی از اولین سالهای حکومت خمینی داشت به‌صورتی‌که در سازمان ملل در ژنو و در نیویورک و در دیگر مجامع حقوق بشری او کاملا شناخته شده بود. چنانکه همین گزارش می‌افزاید علیرغم گذشت سالهای طولانی از ترور کاظم رجوی دوستان و همکاران و شاگردان او بیشترین کمک رد پیگیری پرونده نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی دارند.
  33. گزارش به رفسنجانی تروریستها بعداز بازگشت به تهران یک گزارش 40صفحه‌یی از این ترور برای رفسنجانی تهیه کردند. طبق این گزارش فرماندهٌ نظامی عملیات از ابتدا دارابی  و معاون او علی مصلحی عراقی بود. ابتدا آنها می‌خواستند براساس طرح اول یعنی تهاجم به خانه عمل کنند. اما در عمل در بین آنها اختلاف بروز کرد و دارابی در نامه‌یی به تهران نوشت: «به‌علت اصولی نبودن طرح و سوختن طرح شخصاً حاضر به انجام کار نمی‌باشم، آقای عراقی به‌هیچ‌وجه رعایت اصول اطلاعاتی را نمی‌نماید و با افراد بومی رابطه برقرار می‌کند…». وی در این نامه خواهان بازگشت تیم به تهران می‌شود. هم‌زمان علی مصلحی به تهران اعلام می‌کند از نظر او طرح بدون اشکال است و می‌گوید: «گویا آقای دارابی فکر می‌کنند با نبود ایشان کار انجام نمی‌شود». عراقی در گزارشی که به مسئول برون مرزی وزارت اطلاعات در مورد اشکالی که دارابی به ارتباطات او با افراد محلی گرفته بود نوشت: «طرح دوستی من با خانم مسئول کرایهٌ وسایل نقلیه و خرج کردن 10هزار دلار اجباری بوده است». به‌دنبال کنسل کردن طرح توسط دارابی، آخوندزاده بسطی با تهران برای تعیین تکلیف تماس می‌گیرد. مسئولین وزارت اطلاعات در تهران تأکید می‌کنند که رفسنجانی خواهان اجرای این طرح است و روی انجام آن تأکید می‌کند. آخوندزاده بسطی، دارابی را از دور عملیاتی خارج کرده و مسئولیت ترور را به تیم مصلحی واگذار نمود. وی ضمن بررسی مجدد، طرح اول را (تهاجم به خانهٌ کاظم رجوی) با توجه به اشکالاتی که دارابی گرفته بود منتفی کرده و طرح سوم را به اجرا در می‌آورد. از این پس تروریستها به‌مدت یک‌هفته خانه و ترددات کاظم رجوی را به‌طور فشرده زیر نظر گرفته و مقدمات عملی کار را فراهم می‌کنند. طبق طرح، عملیات ترور توسط 3ماشین طراحی شده بود. - یک اتومبیل به فرماندهی شخص مصلحی که فرماندهی کل عملیات را نیز به‌عهده داشت. این تیم که از خودرو گلف استفاده می‌کرد، تیم آتش را تشکیل می‌داد. - اتومبیل دوم به فرماندهی سعید دانش که تیم پشتیبان را به‌عهده داشت. - اتومبیل سوم که قرار بود از صحنه فیلم تهیه کند. تروریستها در روز 4اردیبشهت از ساعت 9صبح خانهٌ کاظم رجوی را زیر نظر گرفتند. در ساعت11.15 دقیقه دکتر برای مراجعه به بانک از خانهٌ خارج می‌شود ولی از خودرو معمول خودش استفاده نمی‌کند و از اتومبیل دیگری استفاده می‌کند. مصلحی با ماشین گلف، این اتومبیل را از خانه تعقیب می‌کند. وقتی رجوی برای مراجعه به بانک پیاده می‌شود، تروریستها مطمئن می‌شوند که سرنشین این خودرو دکتر کاظم رجوی است. مصلحی با بی‌سیم بقیه ماشینها را هماهنگ می‌کند. دکتر پس از خروج از بانک در یک مغازه مدتی متوقف می‌شود، مصلحی تصور می‌کند که تعقیب آنها لو رفته و به‌همین خاطر دکتر از مغازه خارج نشده است. به‌طوری‌که ابتدا تصمیم می‌گیرد عقب‌نشینی کنند، اما در همین حین کاظم رجوی از مغازه خارج می‌شود و تروریستها ماموریتشان را ادامه می‌دهند. آرایش خودروهای تروریستها در بازگشت کاظم رجوی به خانه، خودرو تیم سعید دانش در پشت ماشین کاظم رجوی قرار می‌گیرد و دو گلوله به طرف اتومبیل او شلیک می‌کند، گلولهٌ اول به انحراف می‌رود اما گلولهٌ دوم به خودرو اصابت کرده منحرف می‌شود، سومین ماشین تروریستها به‌سرعت به خودرو کاظم رجوی می‌کوبد. هم‌زمان خودرو مصلحی و سمیعی به سمت کاظم رجوی می‌آیند، او  به سمت چپ می‌پیچد و با یک درخت برخورد می‌کند، در تمام این مدت دست دکتر روی بوق ماشین بوده است. سپس دو تروریست از ماشین دانش پیاده شده و از دو طرف خودرو کاظم رجوی را به رگبار می‌بندند. با اندکی فاصله ماشین سوم از پشت کاظم رجوی آمده و به‌دنبال ماشین اول و دوم به حرکت ادامه می‌دهد. سلاح دشمن یوزی کالیبر9 با صداخفه‌کُن بوده است. کروکی زیر از صحنهٌ عملیات در گزارش 40صفحه‌یی به رفسنجانی آمده است:    معرفی تروریستها الف. دیپلومات تروریستها 1) آخونده‌زاده بسطی:  محمد مهدی آخوندزاده بسطی متولد1334 از دیپلومات تروریستهای وزارت خارجه، مدیرکل سیاسی و روابط بین‌المللی وقت وزارت خارجه بود، که مدتی نیز در کشورهای مختلف سمت سفیر داشته است. وی با پاسپورت خدمت به‌شمارهٌ006588 به سوئیس مسافرت می‌کرد. آخوندزاده بسطی که فرماندهی و هماهنگی ارگانهای مختلف در ژنو را به‌عهده داشت، در 8شهریور1368 برای ارزیابی طرح ترور به ژنو آمد و در 28فروردین1369 (6روز قبل از ترور) مجدداً با پرواز ایران‌ایر با بلیت شمارهٌ (831174 4261  096) وارد ژنو شد. در این پرواز سعید دانش و ناصر پورمیرزایی نیز حضور داشتند. وی به همراه هادی نجف‌آبادی در هتل اینترکنتینانتال که از قبل توسط کنسول رژیم در ژنو محمد ملائک رزو شده بود، مستقر شد. وی چند ساعت پس از عملیات با پرواز ایران‌ایر737 همراه هادی نجف‌آبادی به تهران بازگشتند. 2) محمدعلی هادی نجف‌آبادی: متولد1327 سفیر وقت رژیم در امارت متحدهٌ عربی با پاسپورت دیپلوماتیک006646 چند روز قبل از 4اردیبهشت، از ابوظبی به ژنو آمد و در همان هتل اینترکنتینانتال به آخوندزاده بسطی پیوست. وی در فاصلهٌ31 فروردین تا 4اردیبهشت تماسهای تلفنی متعددی با تهران داشته است و بعداز هر تماس با سیروس ناصری نمایندهٌ رژیم در دفتر سازمان ملل در ژنو ارتباط می‌گرفته است.  3) سیروس ناصری:متولد1334 تهران ، نمایندهٌ  رژیم در دفتر سازمان ملل در ژنو در زمان ترور پروفسور کاظم. سیروس ناصری شخصاً کینهٌ عمیقی از دکتر رجوی به‌دل داشت. چرا که همهٌ دجالگریهای رژیم را در سازمان ملل ژنو خنثی می‌کرد و ماهیت دیپلومات تروریستهای رژیم از جمله سیروس ناصری را برملا می‌کرد. این مزدور به‌دنبال محکوم شدن رژیم در کمیسیون حقوق بشر، دکتر کاظم را علناً‌تهدید کرد و گفت "خواهی دید! می‌کشیمت".   4) کریم آبادی: کنسول وقت رژیم در ژنو، سلاح تروریستها را با استفاده از محموله‌های دیپلوماتیک تأمین کرده بود و بلیتهای آنها را برای بازگشت به تهران رزرو کرده بود. قابل توجه این‌که مقاومت ایران در همان زمان نوار مکالمهٌ کریم آبادی با یکی از تروریستها راجع به شهادت دکتر کاظم را افشا نمود. ب- تروریستها: اسامی تروریستها، اسامی است که با آن نام پاسپورت برایشان صادر و به ژنو مسافرت کرده‌اند. 1) علی مصلح عراقی فرماندهٌ نظامی ترور در صحنه: متولد1326 تهران با پاسپورت خدمت 056503 به ژنو مسافرت کرد. وی که ابتدا معاون عملیات بود بعداز مخالفت دارابی با انجام ترور، به‌عنوان فرماندهٌ عملیات مشخص شد و روز قبل‌از عملیات (3اردیبهشت) به هتلی که محمد رضوانی از قبل در آن اقامت داشت رفت و با او در آنجا ساکن شد. در ساعت13.50 روز 4اردیبهشت69 بلافاصله بعداز جنایت، وی با پرواز سوئیس‌ایر شمارهٌ434از فرودگاه ژنو همراه با رضوانی، علیرضا همدانی بیانی و ناصر پورمیرزایی، به‌قصد وین پرواز کرده‌اند.  2) سعید دانش متولد سال1333 تهران است. وی با پاسپورت خدمت به شمارهٌ0642393 که در تاریخ 20فروردین69 صادر شده بود در روز 21فروردین69 با پرواز ایران‌ایر و همراه با صمدی، رضوانی، بیانی همدانی، پورشفیعی و پورمیرزایی به ژنو وارد شد. شماره بلیت هواپیمایی وی 8919604261096 بود. جالب است که اکثر پاسپورتهای خدمت در یک روز یعنی 20فروردین69صادر شده بود. دانش بعداز عملیات با پرواز734 ایران‌ایر به تهران بازگشت. در پرواز سوئیس‌ایر به وین هم یک صندلی برای وی رزرو شده بود که از آن استفاده نکرد. 3) علیرضا بیانی همدانی متولد1337 تهران که پاسپورت خدمت064399 و با شمارهٌ بلیت0964261960890 در روز 21فروردین با پرواز ایران‌ایر وارد ژنو شد. وی بعد از ترور بلافاصله  در ساعت13.50 با پروازSR434  از فرودگاه ژنو به‌قصد وین پرواز کرد.  4) محسن پورشفیعی متولد1337 خوانسار با پاسپورت خدمت043782 که در 13تیرماه1366 صادر شده بود در همان روز 21فروردین وارد ژنو شد. شمارهٌ بلیت  پورشفیعی (889 960 4261 096) بود. وی همراه پورمیرزایی اتاق شمارهٌ16 هتل لارزیدانس دوسالو در ویریهٌ ژنو را برای 29فروردین تا 8اردیبهشت رزو کرد. روز 31فروردین، میرزایی به هتل اطلاع می‌دهد که پورشفیعی امروز هتل را به قصد برن ترک کرده است. شفیعی در 11اردیبهشت به هتل زنگ می‌زند و می‌گوید به اشتباه کلید اتاق هتل را با خودش برده است برای دادن آن و تصفیهٌ حساب می‌آید. اما دیگر بر نمی‌گردد و بعداز 24آوریل در اتاق آنها همان غذایی بود که در اتومبیل گلف مورد استفاده در صحنهٌ ترور کشف شده بود. 5) ناصر پورمیرزایی متولد سال1335 تهران با پاسپورت خدمت064388 صادره در 20فروردین69. وی در روز 21فروردین69 همراه با صمدی، رضوانی، بیانی همدانی، پورشفیعی و دانش به ژنو وارد شده است. شمارهٌ بلیت هواپیما (887 960 4261 096) بوده است. وی بعداز جنایت ترور در ساعت13.50 روز ترور با پرواز سوئیس‌ایر433 از فرودگاه ژنو، به‌قصد وین پرواز کرد.  6) یدالله صمدی متولد1337 تهران با پاسپورت خدمت 060198 صادره از تهران در 24مهر سال68به سوئیس سفر می‌کرد. وی به‌محض دریافت پاسپورت در 68/7/24 برای شناسایی به ژنو سفر کرده بود. سفر بعدی صمدی در 11بهمن69 به‌همراه سعید همتی، صادق بابایی، محمود سجادیان، محمودرضا جزایری، و علی هادوی بود که توطئهٌ ترور ناکام ماند. سفر سوم وی به ژنو در روز 21فروردین69 با ایران ایر و با شمارهٌ بلیت هواپیما (892 960 4261 096) بوده است. مسئولیت صمدی تهیهٌ امکانات ترور از جمله کرایهٌ ماشینها بوده است. 7) محمد سعید رضوانی تاریخ تولد1345 با پاسپورت خدمت064394 صادره در 20فروردین69 با پرواز تهران - ژنو ایران‌ایر 21فروردین69 و با بلیت شمارهٌ (888  960 4261  096) وارد ژنو شد.  وی نیز مانند شماری دیگر از تروریستها همان روز عملیات ژنو را به قصد وین ترک کرد. خودرو دوم تروریستها توسط رضوانی کرایه شده بوده است. 8) سعید همتی متولد1327 تهران با پاسپورت خدمت058833 صادره از تهران در تاریخ 8شهریور68  وی جزو تیم ترور بهمن68 بود که در 11بهمن68 با پرواز ایران‌ایر به ژنو رفت. 9) صادق بابایی متولد1337 تهران با پاسپورت خدمت056543 صادره از تهران در 27اردیبهشت68 بابائی جزو تیم ترور بهمن68 بود که در 11بهمن68 به ژنو رفت. 10) علی هادوی متولد1336 گرگان با پاسپورت خدمت062592 صادره از تهران 9بهمن68. علی هادوی جزو تیم ترور بهمن68 بود که در 11بهمن68 به ژنو رفت. 11) محمدرضا جزایری متولد1337 قم با شمارهٌ پاسپورت خدمت032014 صادره از تهران در 20تیر64. وی جزو تیم ترور بهمن68 بود که در 11بهمن68 به ژنو رفت 12) محمود سجادیان متولد1337 تهران با پاسپورت خدمت60348 صادره در تاریخ 2آبان 1368 وی جزو تیم ترور بهمن68 بود که در 11بهمن68 به ژنو رفت. 13) علی کمالی متولد1335 تهران با پاسپورت خدمت056540 صادره در تاریخ 26اردیبهشت68 تهران. وی در 26مهر68 دو روز بعداز یدالله صمدی با پرواز مستقیم ایران‌ایر وارد ژنو شد و به صمدی پیوست و تا 30مهر68 در هتل آدریس ژنو بودند و بعد به هتل مدرن رفته و تا 4آبان68 در ژنو بودند.
  34. این افراد طی هفته‌های قبل از بازداشت وارد آلمان شده بودند. آنها در ارتباط با یک شرکت ایرانی هومن  به‌نام یحیی درم‌گزین در آخن بودند. یحیی درم‌گزین متولد دیماه1334 تهران از مأموران سابقه‌دار وزارت اطلاعات بود که از سال1366 در آلمان اقامت داشت.
  35. اطلاعیهٌ مطبوعاتی قاضی تحقیق رولان شاتلن، 22ژوئن 1990 «در حال حاضر مقامات پلیس مسئول پیگیری تحقیقات، شواهد و مدارکی جمع‌آوری نموده‌اند که اجازه می‌دهد دست داشتن یک یا چند سرویس رسمی ایران در ترور آقای کاظم رجوی تأیید گردد».  گزارش 52 صفحه‌یی پلیس سوئیس، ژوئن1990 «در این مرحله از تحقیقات و با توجه به وقایع فوق که نه به تصادف بلکه به معجزه بستگی دارند، ما عمیقاً‌یقین داریم که یک یا چند سرویس رسمی ایران مستقیماً‌در قتل آقای کاظم رجوی دخالت داشته‌اند».  احضار دیپلومات  جمهوری اسلامی توسط دولت سوئیس خبرگزاری فرانسه 22ژوئن90: قاضی رولان شاتلن اعلام کرد که "یک یا چند سرویس رسمی ایران مستقیماً در قتل کاظم رجوی نمایندهٌ مقاومت ایران در اروپا دست داشته‌اند". وی می‌نویسد که تحقیقات به این نتیجه رسید که سیزده نفر "که همگی با پاسپورتهای سرویس ایران که عنوان "در حال مأموریت" در آن ثبت شده بود، به صورت تنگاتنگی در این قضیه شرکت داشته‌اند. نمایندهٌ وزارت امور خارجه سوئیس ضمن احضار یک دیپلومات ایرانی به او گفت که دولت سوئیس اتهاماتی که متوجه برخی از سرویسهای رسمی ایران شده‌اند را تجزیه و تحلیل خواهد کرد و در صورت لزوم اقداماتی که در چنین مواردی اجباری است، را اتخاذ خواهد کرد. وی منتفی نمی‌داند که "در صورتی که برایش مسلم شود که دیپلوماتهایی که اعتبارنامه گرفته‌اند و یا کارکنان ایرانی که در سوئیس به کار اشتغال دارند، در این قضیه دست داشته‌اند، به نتیجه‌گیری مناسب بپردازد". وی افزود: "از 10 تا 24آوریل "کماندوهایی" وارد سوئیس شدند" و در خلال آن عاملین قتل، قربانیشان را تحت نظر قرار دادند". شاتلن اشاره نمود که تحقیقاتی که با همکاری پلیسهای خارجی انجام گرفته است، ثابت نموده که روابط تنگاتنگی بین قضیه کوپه و قتلهای دیگر که در سالهای اخیر در اروپا انجام گرفته‌اند، وجود دارد».
  36. ماهنامهٌ آلمانی تروریسموس، ارگان بنیاد تحقیق در مورد تروریسم، دسامبر1991 از زمان سقوط سلطنت در تهران، سوئیس به‌عنوان "سرپل" اروپایی برای سرویسهای اطلاعاتی ایران به‌شمار می‌رود. تشکیل این سرپل به زمان امام خمینی برمی‌گردد. این سرپل طی سالها هم‌چنان گسترش یافته و امروز یک مرکز لجستیکی قابل توجه دراختیار دارد. یک ساختمان بدون نام در ژنو در خیابان شماپتی‌ساکنکس شمارهٌ28، نه چندان دور از هتل اینترکنتینتال که سرویس اطلاعاتی ایران واواک (مخفف وزارت اطلاعات و امنیت کشور) در آن مستقر است.  قبل از جنگ خلیج مقامهای آمریکایی این محل را یک مرکز محوری واقعی که مهمترین محل تصمیم‌گیری برای اعمال سوءقصد و اعدام مخالفین است تلقی کردند. آمریکاییها  چندین بار زنگ خطر را به صدا درآورده‌بودند. در سال1988 آنها سعی کردند از قبول‌کردن استوارنامهٌ سید محمود ملائک به‌عنوان سفیر ایران در برن جلوگیری کنند. این فرد ضمناً یکی از عوامل گروگانگیری دیپلوماتهای آمریکایی در سال1979 در تهران می‌باشد. سال گذشته ایالات متحده به صورت دیپلوماتیک نارضایتی خود از عدم تمایل سوئیس مبنی بر محکومیت ایران بعد از ترور کاظم رجوی، برادر و سخنگوی رهبر مجاهدین خلق مسعود رجوی در ژنو را ابراز کرد.  در روز 22ژوئن1990 استدلالات رولن شاتلن قاضی تحقیقاتی سوئیسی که با پروندهٌ کاظم رجوی به‌عنوان فشاری بر مقامات دولتی ایران محسوب می‌شود. بعد از دو ماه فعالیت برای کشف جریان، قاضی کانتون‌وود توانست ثابت کند که این مخالف ایرانی چگونه به‌قتل رسیده است. مجموعاً 13نفر در عملیات شرکت داشته‌اند که اولین مأموریتشان را به‌نام مأموریت "شناسایی" در سال1989 شروع کرده بودند. تمام اشخاص شرکت‌کننده در آن، پاسپورت خدمت ایرانی با علامت: "مأمورین ویژه" در اختیار داشتند که اغلب آنان در هتلهای ژنو زندگی می‌کردند.
  37. روزنامهٌ فرانسوی پاریزین 18دی72:  گزارش پلیس امنیت استان وود اطمینان می‌دهد که یک یا چند سرویس رسمی (رژیم ایران) به‌طور غیرمستقیم در قتل کاظم رجوی دست دارند. پلیس که مطئمن است سرویسهای مخفی ایران در این جریان عمل کرده‌اند به کیس یک دیپلومات ایرانی که در امارات متحده عربی خدمت می‌کرد، توجه خاص نشان می‌دهد. این مرد در روزهای قبل از سوءقصد علیه رجوی در ژنو به‌سر می‌برد. هادی نجف‌آبادی از هتل اینترکنتینانتال یک سری تلفن به تهران و بعد به هیأت نمایندگی ایران در سازمان ملل یا مستقیماً به سفیر سیروس ناصری زده بود.
  38. خبرگزاری فرانسه 14دی72:  «امروز قاضی تحقیق مسئول پرونده قتل کاظم رجوی فاش کرد، که سوئیس در سه نوبت خود را برای انتقال دو ایرانی آماده کرده بود، اما هر بار پاریس در آخرین لحظات استرداد اعلام شده را لغو کرده بود. آخرین تدارک در این زمینه، بنابه توضیح رولان شاتلن به 7دی برمی‌گردد.  هر بار، مقامات سوئیسی نیروهای امنیتی قابل توجهی را در مرز ژنو که قرار بود در آن جا تحویلگیری این دو نفر صورت بگیرد، مستقر کرده بودند. مترجمین استخدام شده و سلولهای زندان آماده شده بودند.  وی ضمن ابراز تأسف از تصمیم فرانسه مبنی بر خودداری از استرداد به خبرگزاری سوئیس گفت: "با گذشت عمر، آدم فیلسوف می‌شود".  در همین رابطه شورای کشور فرانسه اقدام دولت این کشور را تقبیح کرد روزنامهٌ لیبراسیون 29آذر 1373، درمقاله‌یی تحت عنوان «بی‌غیرتی و دیپلوماسی موازی» نوشت: شورای کشور چنین نتیجه گرفت که «منافع عالی دولت» که از طرف دولت فرانسه ارائه گشته بر هیچ منطقی استوار نبوده است و دقیقاً به‌همین خاطر کادوی نوئل که با تحویل دو تبعه‌اش به ایران داده شد، بیشتر شبیه یک تداخل دیپلوماسی موازی پاسکوا با سرویسهای پلیس او و یا ملغمه‌یی از عملکردهای مدل پاسکوا بود.
  39. مجلهٌ تایم 21مارس1994: تحقیقگران سوئیسی اکنون تردیدی ندارند که تعدادی از اعضای جوخهٌ ترور و هم‌چنین دو دیپلومات ایرانی که مظنون به شرکت در این قتل هستند، در این هواپیما بودند. چک‌لیست مسافران با دفاتر ثبت هتلها و اسناد پلیس سرانجام به این منجر شد که 13نفر که گمان می‌رود در این قتل شرکت داشته باشند، احراز هویت شوند. همهٌ آنها با پاسپورتهای جدید خاص کارمندان دولت به سوئیس آمده بودند و بسیاری از این پاسپورتها در یک تاریخ در تهران صادر شده بود.  اکثر آنها آدرس خود را شمارهٌ40 خیابان کریم‌خان داده بودند که یک ساختمان متعلق به وزارت اطلاعات است. همهٌ 13نفر با پروازهای ایران‌ایر به سوئیس آمدند و بلیطشان در یک روز و با شماره‌های مسلسل صادر شده بود. سوئیس برای آنها در تاریخ 15ژوئن1990 حکم جلب بین‌المللی صادر کرد.  فراخوان اکثریت اعضای پارلمان سوئیس خبرگزاری آسوشیتدپرس 12ژوئن97: دستگاه قضایی سوئیس بایستی به‌نحوی مناسب و شایسته قاتلان مخالف ایرانی کاظم رجوی را ولو به صورت غیابی محاکمه نماید و در زمینهٌ سیاسی، سوئیس بایستی رفتار سختگیرانه‌تری در قبال ایران داشته باشد. این خواستهٌ 116عضو مجلس شورای ملی است که در بیانیه‌یی که امروز علنی کردند، عنوان شده است.  روز قبل، قاضی تحقیق استان وو، رولان شاتلن اشاره کرده بود که قضیهٌ «میکونوس» در آلمان باعث راه‌اندازی مجدد تحقیقات در مورد قتل کاظم رجوی که 7سال پیش در کوپه رخ داد، شده است. این بیانیه که توسط 116پارلمانتر امضا شده است، طی یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک در برن ارائه گردید. برگزارکنندگان «نمایندگی شورای ملی مقاومت ایران در سوئیس» و نمایندگان مجلس ملی ویکتور روفی (سوسیالیست استان وو)، اوژن داوید (دمکرات مسیحی استان سن کرانه) و لوتزی اشتام (رادیکال استان آرگاو) بودند.  
  40. مجاهدین می‌گویند تلگرافهای مسعود رجوی به رئیس جمهور و نخست وزیر ترکیه و اقدامات بین‌المللی آنها، باعث شده بود که دولت ترکیه یک بسیج گسترده برای پیداکردن مجتهدزاده به‌عمل بیاورد.
  41. علی‌اکبریان کیست؟ اکبریان که ربودن و شکنجه و مثله‌کردن اکبر قربانی تحت نظر مستقیم او انجام شد، از فارغ التحصیلان مدرسهٌ حقانی قم است. وی معاون خارجی وزارت اطلاعات در زمان فلاحیان و از همکاران سعید امامی در ترورهای خارج کشور و قتلهای سیاسی در داخل می‌باشد. در مدت وزارت دری‌نجف‌آبادی، وی معاون مطبوعاتی و روابط عمومی وزارت اطلاعات بود و در زمان یونسی به معاونت خارجی وزارت اطلاعات منصوب گردید.  در جریان قتلهای زنجیره‌یی اکبریان دوبار دستگیر شد. ابتدا در شهریور1377 در زمان وزارت دری‌نجف‌آبادی، بازداشت شد ولی او را آزاد کردند. در زمان یونسی بعداز دستگیری اکبر خوشکوش و افشای ترورهای خارج کشور مجدداً دستگیر شد و نقش او در قتلهای زنجیره‌یی و ترورهای خارج از کشور مطرح شد اما سردمداران رژیم در وحشت از افشای جنایات رژیم در خارج از کشور، به‌سرعت او را آزاد کردند. وی از پاییر سال1380 قائم‌مقام سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی شده است.
  42. منابع مقاومت آن را به شکست جمهوری اسلامی در عملیات نصریک ارتباط می‌دهند. آنها می‌گویند تلاش برای اجرای ترور با رفتن مسعود رجوی از پاریس به عراق و تشکیل ارتش آزادیبخش که آنرا آغازی برای شکست جمهوری اسلامی در جنگ و از جمله شکست در حملهٌ موسوم به نصریک علیه مجاهدین در بهار66 مجددا آغاز شد. آنها می‌گویند این شکست‌ها موجب شد جمهوری اسلامی یک بار دیگر تصمیم به ترور فعالان مقاومت در خارج کشور بگیرد و یکی از هدفهای این عملیات محمدحسین نقدی بود. مجاهدین با پی بردن به‌موقع به این موضوع توانستند با اقدامات امنیتی و حفاظتی و با اطلاع به مقامات پلیس از وقوع آن جلوگیری کنند. در گزارش مقامات امنیتی ایتالیا به‌تاریخ 9اردیبهشت66 آمده است «سرویسهای ایران قصد انجام سوءقصد علیه مقامات سازمان مجاهدین خلق در اروپا را دارند که هدف در ایتالیا نقدی خواهد بود. این طرح به‌دنبال شکست عملیات نصریک که توسط نیروهای ایرانی در چهارچوب جنگ ایران و عراق علیه پایگاههای مخالفین انجام گرفت، مطرح شد. آنها تصمیم گرفتند عملیات را به‌جای متمرکز کردن روی پایگاهها، روی افراد مخالف به صورت فیزیکی شروع کنند».
  43. او برادر مهدی آخوندزاده بسطی است که فرماندهی ترور دکتر کاظم رجوی در 4اردیبهشت69 را به‌عهده داشت. نقدی خبر انتصاب این مزدور را به مقامات امنیتی ایتالیا اطلاع داد. آن‌چنان‌که در پرونده منعکس شده است مقامات امنیتی این تهدید را جدی ارزیابی می‌کنند.
  44. اکبر خوشکوش مشاور عملیاتی سرمدی معاون وقت امنیت وزارت اطلاعات (جانشین سعید امامی) در زمان دری نجف‌آبادی بود. وی از لمپنهای یاخچی‌آباد تهران و از دوستان سعید حجاریان و عباس عبدی است. از بهمن سال57 با سعید حجاریان در کمیته به‌فعالیت پرداخت و از سال58 از کسانی بود که حملات چماقداران علیه مجاهدین را در تهران سازمان می‌داد. از بهمن59 در کمیتهٌ نازی‌آباد شکنجه و بازجویی از هواداران مجاهدین را شروع کرد و بعداز 30خرداد از شکنجه‌گران زندان اوین شد. به توصیهٌ لاجوردی بعداز تشکیل وزارت اطلاعات خوشکوش به این وزارتخانه منتقل شد و در تیمهای ضربت (تروریستی) معاونت خارجی قرار گرفت. در قتلهای زنجیره‌یی فاش شد: «اکبر خوشکوش از جمله کسانی است که در وزارت اطلاعات به «فرنگی کاری» معرو ف هستند و در ترورهای خارج کشور دست دارد».
  45. منصور آهنی عضو تیمهای ترور وزارت اطلاعات است که در سال70 به کانادا فرستاده شد و متقاضی پناهندگی شد. جمهوری اسلامی در صدد بود از امکانات پناهندگی برای کارهای تروریستی خود در خارج استفاده کند. چند سال بعد روزنامهٌ گلوب اندمیل کانادا در21 آذرماه77 نوشت: «شش سال پیش منصور آهنی، تلفنی از مربی سابقش رئیس جوخهٌ آدمکشی ایران دریافت کرد. تماس تلفنی از ایران درست چند هفته پس از این که منصور آهنی رسماً در دادگاهی در تورنتو درخواست پناهندگی کرده بود صورت گرفت. تاآن زمان آقای آهنی که توسط یک شاخهٌ ویژهٌ دولت ایران برای کشتن آموزش دیده بود در آپارتمانی در دان میلز با همسرش و دو مردی که در مرکز پناهندگان ملاقات کرده بود، مستقر شده بود. او در برگرکینگز در مرکز تورنتو همبرگر درست می‌کرد.  تلفن کننده فارسی حرف می‌زد. او گفت جای آقای آهنی خالی است و می‌خواهد او را دوباره در اروپا در جایی دنج ببیند. تلفن‌کننده نیازی نداشت خود را معرفی کند.  او صدا را می‌شناخت. او علی‌اکبر بود که برای سرویسهای اطلاعاتی غربی تحت نام اکبر خوشکوش شناخته می‌شود. آقای خوشکوش در ایران معروف بود. او رئیس جوخه‌های قتل در خارج بود.  هفت سال پیش در تهران او به آقای آهنی آموزش داده بود که چگونه از موشک‌انداز دستی استفاده کند و چگونه از یک اتومبیل در حال حرکت بیرون بپرد و چهار گلوله به قلب و یکی به مغز یک مرد خالی کند و بعد دوباره سوار اتومبیل شود. آقای آهنی که پنج ماه قبل از آن در اکتبر1991 به کانادا آمده بود گفت: من پول و پاسپورت ندارم. آقای خوشکوش گفت که برایش پول می‌فرستد تا یک پاسپورت تقلبی بخرد. بنابراین آقای آهنی طرحهای ملاقات مخفیانه در اروپا را شروع کرد».
  46. اهری مصطفوی متولد1332، در سالهای1353 تا 1355 در لبنان بود. از سال1357 به سپاه پاسداران وارد شد، و از فرماندهان اشغال سفارت آمریکا بود. وی در سالهای بعد به وزارت‌خارجه رفت و در سال1366 سفیر رژیم در آلمان شد. وی در بسیاری از ترورهای رژیم در خارج کشور دست داشته است.
  47. بنا به منابع مجاهدین وزارت اطلاعات طی گزارشی مقر خانم رجوی در اورسوراواز را یک دژ تسخیرناپذیر توصیف کرد که در مدت 1.5سال اقامت مریم رجوی نتوانسته‌اند هیچ شکافی برای نفوذ به آن پیدا کنند و امکان استفاده از عوامل نفوذی نیز ندارند. امکان استفاده از ماشین انفجاری شبیه به آن‌چه در بیروت به‌کار بردند، نیز به‌دلیل موانع فیزیکی و هشیاری نگهبانان اقامتگاه مؤثر نخواهد بود.
  48. جریان عضوگیری، آموزش و به‌کارگیری تروریستهای ایرانی و  غیرایرانی در سالهای بعد علاوه بر سپاه پاسداران و نیروی قدس، توسط وزارت اطلاعات و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ادامه یافت.