کاربر:Alireza/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(جایگزینی صفحه با ' == پانویس == {{پانویس|۳|اندازه=ریز}}')
(وارد کردن اطلاعات)
خط ۱: خط ۱:


==  '''کشف حجاب توسط رضاشاه''' ==
۱۷ دی 1314 سالروز تصویب بخشنامه ی کشف حجاب توسط رضا خان است. این بخشنامه از طرف رئیس الوزراء به دربار فرستاده شد. رضا شاه بعد از بازگشت از سفر خود به ترکیه در 12 خرداد 1313 که تحت تأثیر اقدامات آتاتورک قرار گرفته بود، عزم خود را برای غربی شدن جامعه ی ایرانی جزم نمود. او بر این باور بود که ارزشهای حاکم بر جامعه ی ایرانی مانعی بر سر راه مدرناسیون جامعه است. در این راستا، قانون اتحاد شکل و البسه و تبدیل کلاه نیز  در 4 ماده و 8 تبصره در جلسه ی 6 دی 1307 در سومین سال پادشاهی رضاخان به تصویب رسید.
بدین سان از فردای آن روز بر سر کردن چادر در خیابانهای تهران ممنوع شد و دولت و سایر دستگاه های اجرايی در کشور موظف گردیدند برای پیشبرد این طرح در شهرهای  مختلف بکوشند.
مستشارالدوله سفیر کبیر ایران در ترکیه تأثیر پذیری رضا خان از بی حجابی زنان درترکیه را چنین شرح میدهد:  بعد از پایان ضیافت رسمی با شکوه، وقتی رضا خان به عمارت خود بازگشت تا پاسی از شب نخوابید و در تالار بزرگ خانه ی ملت قدم میزد و فکر میکرد و گاه گاه بلند میگفت: عجب!عجب! من تصور نمیکردم ترکها تا این اندازه ترقی کرده و در اخذ تمدن اروپا جلو رفته باشند. حالا می بینم که ما خیلی عقب هستیم. مخصوصا در قسمت تربیت دختران و بانوان...فورا باید با تمام قوا به پیشرفت سریع مردم مخصوصا زنان اقدام کنیم. ''حسین مکی تاریخ بیست ساله ی ایران جلد ششم صفحه ی157''
نخستین نشانه‌های کشف حجاب را می‌توان در سخنرانی بدون روبنده طاهره ی قرةالعین و همچنین در دربارناصرالدین شاه قاجار و در محافل روشنفکری یافت. همچنین فعالان جنبش زنان ایران در دوره مشروطه و ابتدای حکومت رضاشاه بحث‌هایی در نقد حجاب گشودند؛ ولی رسمیت پیدا کردن و اجباری شدن چند سالهی آن به دوره ی حکومت رضا شاه بازمی‌گرد. 
== '''پیشینه:''' ==
زمینه های نظری کشف حجاب به پیش از تغییر سلطنت و انتقال قدرت به خاندان پهلوی باز میگردد. این فکر در دوران مشروطیت شکل گرفت. قبل از به قدرت رسیدن رضا خان گروه های متعددی از زنان قصد داشتند کشف حجاب نمایند و برای این منظور در یکی از مساجد بست نشستند و خواستار حق کشف حجاب شدند. این درخواست البته در آن روز کشف حجاب تلقی میشد. ولی  نمی توان آن را تأسی صرف از رفتار اروپایی دانست. هر چند زمینه سازی این تفکر در همین حد نیز به خارج از مرزها باز میگشت و بیشتر از سوی کسانی پذیرفته شده و بدان دامن زده میشد که با زندگی در غرب از نزدیک آشنا شده بودند .
بر اساس شواهد تاریخی اولین نشانه های کشف حجاب از دربار ناصرالدین شاه قاجار آغاز شد. از اواخر دوران قاجار و در جریان نهضت مشروطه و پس از آن سیاسیون نوگرا و روشن فکرها، گام هایی در جهت حذف پوشش بانوان برداشتند. آنان مشروطه را به معنای تجدد خواهی خوانده و بی حجابی را از مظاهر این تجدد خواهی می دانستند. با آغاز سلطنت رضا شاه، تبلیغ در مورد آزادی زنان در مطبوعات ادامه یافت و سرعت بیشتری گرفت. تا جاییکه رضا خان حجاب را در اماکن عمومی ممنوع اعلام کرد و به تدریج از صراحت بیشتری برخوردار شد آن گونه که در سال 1306 روزنامه ی حبل المتین دلایلی بر وجوب رفع حجاب نوشت. نویسندگان و و شعرا  هم  در این زمینه  قلم فرسایی کردند.
''منبع :   نشریه ی الکترونیکی تاریخ معاصر ایران ( گذرستان )''
== '''بازتاب تجدد خواهی غربی در افکار سیاستمداران و هنرمندان''' ==
با بازگشت تحصیل کردگانی که مدت زیادی را در دنیای غرب سپری کرده و با فرهنگ غرب آشنا شده بودند اندیشه و افکار غرب هم به میان جامعه ی ایران و در میان مردم نشر پیدا کرد. آنها به روشنی از حجاب به عنوان یک عامل بازدارنده در مسیر پیشرفت و ترقی جامعه نگاه میکردند:
=== '''میرزا ملکم خان ناظم الدوله''': ===
ما خیال میکنیم که درجه ترقی آنها ( اروپاییان)‌ همان قدر است که در صنایع ایشان می بینیم! حال آنکه اصل ترقی ایشان در آئین تمدن بروز کرده است. ملل یوروپ هر قدر که در کارخانجات فلزی ترقی کرده اند صد مراتب بیشتر در کارخانجات انسانی پیش رفته اند.
=== '''میرزا فتحعلی آخوندزاده''': ===
کسانی که بعد از این از میان اخلاف ما در دین اسلام بانی پروتستانتیزم خواهند شد... آیه ی حجاب را منسوخ خواهد کرد..
=== '''میرزا آقا خان کرمانی''': ===
هر شاخه از درخت اخلاقی زشت ایران را که دست میزنیم ریشه ی او کاشته عرب و تخم او بذر مزروع آن تازیان است. یکی از آنها حجاب بی مروت زنان است. در ایران باستان زنان با مردان شریک زندگانی بوده اند. با هم مراوده داشتند. حال هزار سال است زنان ایران مانند زنده به گوران تازیان در زیر پرده ی حجاب و کفن جلباب مستور و در خانه ها چون کور محجوب و مهجور گشته اند. ''[[ازکتاب کشف حجاب به کوشش امیر قربانی]]''
=== '''تاج السطنه دختر ناصر الدین شاه:'''  ===
هزارها مفاسد اخلاقیه از همین روی بستن زنها در این مملکت نشرداده شده است. اول کاری که کردم تغییر لباس دادم. لباس فرنگی سر برهنه درحالتی که هنوز در ایران زنها لباس فرم قدیم را داشتند. پس از لباس ، ترک نماز و طاعت را هم کردم. با آستینهای تنگ لباس های چسبیده، وضو ساختن و نماز کردن مشکل بود.
[[همان منبع]]
رضا شاه: خوشم نمی آید که آن قدر از فرنگ تعریف میکنند باید ایران را چون فرنگ ساخت.
[[همان منبع]]
== '''اقدامات عملی رضا شاه برای ترویج فرهنگ بی حجابی''' ==
* در روز اول فروردین 1306 شمسی خانواده رضا شاه بر طبق رسم دیرینه ای که اغلب خانواده های ایرانی رد هنگام تحویل سال نو به اماکن مقدس میروند، راهی قم شدند و در حرم مطهر حضرت معصومه بدون حجاب حضور یافتند این عمل خشم مردم را برانگیخت. بعد از خانواده سلطنتی سیاسیون و کارمندان دولتی به شکل نیمه رسمی تشویق می شدند که خانواده های خود را به  لباس غربی ملبس کنند و حجاب زنان را بردارند.
* ''' '''رضا خان در سال 1311 در تهران ''کنگره ی زنان در شرق''  را تشکیل داد و از زنان بی حجاب کشورها برای شرکت در این کنگره دعوت کرد. این کنگره که به ریاست شمس پهلوی دختر رضا خان تشکیل شد گامی در جهت مبارزه با حجاب بانوان بود. در این کنگره از بی حجابی به عنوان مظهری از تمدن یاد شد و در مورد آن تبلیغات فراوان به عمل آمد.
* از دیگر اقدامات عملی رضاشاه در جهت کشف حجاب بانوان، صدور فرمان  جلوگیری از حضور زنان با حجاب،  در پارک ها، سینماها، تأترها، هتل ها و سایر مراکز عمومی بود.
* رضا خان بعد از تصویب بخشنامه ی کشف حجاب  در روز 17 دی ماه 1314 در مراسم  اعطای گواهینامه ی فارغ التحصیلان دانشسرای عالی،  در حالی که ملکه ی ایران و دختر بزرگش بدون حجاب بودند و لباس های اروپایی به تن کرده بودند،  شرکت کرد. او از طرفی میخواست که به هر قیمت فرهنگ بی حجابی را در جامعه نهادینه کند و از سوی دیگر فرهنگ سنتی و مذهبی حاکم بر جامعه را یک مانع بزرگ برای خود می دید. به همین خاطر او بارها گفته بود برای اینکه بتوان فرهنگ  کشف حجاب را به درون جامعه برد باید ابتدا از دربار و وزراء شروع کرد. رضا خان میگفت:  ممکن است اقداماتی علیه این کار صورت بگیرد و مسئله ی عفت و نجابت زن را پیش بکشند اما نجابت و عفت زن به چادر مربوط نیست. مگر میلیونها زن بی حجاب که در ممالک خارجه هستند نانجیبند؟ از این گذشته همسر من و دختران من در این کار پیشقدم هستند. آنگاه رضاشاه علت شرکت خانواده ی خود را در جشن آن روز چنین بیان میدارد:
 شرکت همسر و دختران من در جشن دانشسرای مقدماتی بدون حجاب باید سرمشق همه ی زنان و دختران ایرانی مخصوصا خانمهای شما وزرای ممکت باشد.
''[[از کتاب کشف حجاب به کوشش امیر قربانی]]''
وی طی نطقی از کشف کجاب و پیشرفت زنان سخن گفت:<blockquote>... شما زنها باید این روز را که روز سعادت و موفقیت شماست روز بزرگی بدانید و از فرصتی که بدست آورده اید برای خدمت به کشور خود از آن استفاده کنید... شما خواهران و دختران من حالا که داخل جامعه شده اید و برای پیشرفت خود و کشورتان این قدم را برداشته اید باید بفهمید که وظیفه ی شما این است که برای کشور خودتان کار کنید سعادت آینده دردست شماست...</blockquote>زنان برای حضور با چهره ی تازه در جامعه چادر و چاقچور را کناری گذاشتند و رو به مانتو آوردند. آنها موهای خود را هم کوتاه کرده و مد آلا گارسونی کردند که مد روز بود که از پاریس آمده بود. 
== '''کشف حجاب از زبان دیگران  ؟ (در خاطرات )؟''' ==
=== '''صدر الاشراف:''' ===
آموزگاران و دختران دانش آموز از داشتن حجاب ممنوع شدند و افسران ارتش با زنانی که حجاب داشتند راه نمی رفتند. در اتوبوس زنان با حجاب را راه نمیدادند و در معابر پاسبانها از اهانت و کتک زدن به زنهایی که چادر داشتند با نهایت بی پروایی و بی رحمی فروگذار نمیکردند. مأموران در شهرها و دهات زنهایی را که پارچه روی سر انداخته بودند اگرچه چادر معمولی نبود از سر آنها کشیده و پاره پاره میکردند واگر زن فرار میکرد او را تا خانه اش تعقیب میکردند و به این هم اکتفا نکرده اتاق زنها و صندوق لباس آنها را تفتیش کرده اگر چادر از هر قبیل می دیدند پاره پاره میکردند...! ''[[خاطرات صدرالاشراف صفحه 305]]''
شاه برای اینکه  مردم عادت کنند امر کرد وزراء هر کدام در وزارتخانه ی خود یا در کلوب ایران جشن بگیرند واز فردا آن وزارتخانه و وجوه رجال دعوت کنند که با خانمهای خود در آن جشن حاضر شوند.. زنها افسران طوعا و کرها حاضر شدند و سایر وزراء هم شروع کردند و همین که یکی دو وزارتخانه جشن گرفت شاه گفت وسیله ای فراهم بیاورید که من خودم هم بلکه بادخترهای خود بدون حجاب حاضر شود. ''[[همان منبع]]''
=== '''حکمت وزیر فرهنگ:''' ===
برای جشن توزیع دیپلم در مدارس دخترانه قرار شد شاه تشریف فرما شوند. قرار شد وزراء و مدیران کل  با خانمهای خود حاضر شوند. این امر برای من اشکال زیاد داشت. زیرا خانم من به هیچ وجه حاضر نبود حتی به من گفت: مرا طلاق بده و از این امر معاف بدار...
=== '''محمود جم:''' ===
محمود جم رئیس الوزراء در خاطرات خود از سفر قول رضا خان به ترکیه چنین میگوید: نزدیک دو سال است که این موضوع کشف حجاب سخت فکر مرا به خود مشغول داشته است. خصوصا از وقتی که به ترکیه رفته ام و زنهای آنها  را دیدم که پیچه و حجاب را دور انداخته  و دوش به دوش مردهایشان در کارهای مملکت به آنها کمک میکنند... دیگر از هرچه زن چادری است بدم آمده است! اصلا چادر و چاقچور دشمن ترقی و پیشرفت مردم است. درست حکم یک دمل را پیدا کرده که باید با احتیاط به آن نیشتر زد و از بینش برد.
'''مهدی قلی خان هدایت:'''  مهدى قلى خان هدايت كه خود يك دوره طولانى در زمان رضاشاه نخست وزير بود، ماجراى كشف حجاب را چنين توصيف كرده است: «كلاه اجنبى مليت را از بين برد و برداشتن چادر عفت را... پليس دستور يافت روسرى را از سر زن ها بكشد. روسرى ها پاره شد و اگر ارزش داشت، تصاحب. مدتى زد و خورد بين پليس و زن ها دوام داشت و بسيارى زن ها را شنيدم كه از خانه بيرون نيامدند. 
== '''پیامدهای کشف حجاب''' ==
=== '''قیام مسجد گوهر شاد و مبارزه با کشف حجاب''' ===
یکی از قیامهای خونین مردم مسلمان ایران قیام مردم مسلمان در مسجد گوهر شاد در کنار مرقد حضرت امام رضا علیه السلام علیه مأموران دیکتاتوری رضا خان و کشف حجاب است.
هنگامی که رضا خان کشف حجاب اجباری را به اجرا گذاشت علمای وقت از هر سوی کشور اعتراض شدید خود را اعلام داشتند . از جمله مراجع آن زمان اعتراض شدید خود را طی تلگرافی به رضا خان ابلاغ نمودند. این تلگرف با امضای 31 نفر از علمای برجسته مشهد مزین شده بود.
جمعیت بسیاری به عنوان اعتراض به رژیم، در مشهد در کنار حرم حضرت رضا  در مسجد گوهر شاد متحصن شدند.و محمد تقی بهلول روحانی آگاه با سخنرانی های خود به اقدامات رضا خان اعتراض نمود. شیخ محمد تقی بهلول با قاطعیت و صراحت مردم را به قیام دعوت می نمود. حدود چهار ساعت از شب گذشته، به دستور رضا خان، دژخیمان او با حمله ناجوانمردانه به مسجد گوهر شاد مردم را به گلوله بستند که در این کشتار جمعی،‌ حمام خون به راه افتاد و حدود سه هزار نفر به شهادت رسیدند.
در این مورد ارتشبد سابق حسین فردوست می نویسد: در مشهد یک روحانی به نام بهلول به شدت با اقدامات رضاخان مخالفت میکرد و در سخنرانی هایش به شدت به او حمله می نمود. عده زیادی از مردم در حرم حضرت رضا (ع) متحصن شدند و اعلام کردند تا مسأله ی کشف حجاب حل نشود ما از اینجا خارج نمی شویم. فرمانده لشکر مشهد به نام سرتیپ ایرج مطبوعی در این باره به رضا خان گزارش داد. رضا خان دستور داد سربازان به صحن حرم وارد شوند و مردم را تهدید کنند و اگر مردم خارج نشدند تیراندازی کنند...
سرتیپ مطبوعی در دادگاه در این خصوص میگوید: به من دستور داده شده بود که فورا عده ای نظامی را در اختیار استاندار مشهد قرار دهم من در حدود 250 سرباز در اختیار او گذاشتم در این جریان حدود 25 نفر از مردم کشته و چهل نفر مجروح شدند.
صبح جمعه 20 تیر  سال 1314 قزاقان رضاخان برای متفرق ساختن مردم وارد عمل شدند و بی محابا به روی مردم تیراندازی کردند و در این ماجرا، حدود یکصد نفر کشته و زخمی شدند. اما مردم متفرق نگشتند و مقاومت کردند. پس از این هجوم مردم از اطراف با ابزاری از قبیل داس، بیل و چوب به طرف مسجد سرازیر شدند.
 انتشار خبر قیام گوهر شاد مقدمات اعتراض اجتماعی وسیعی فراهم شد اما فقدان رهبری منسجم و خشونت شدید حکومت از جمله عواملی به شمار می آید که نه تنها این اعتراضات را ناکام گذاشت بلکه رضاشاه را نیزمصمم به اجرای خشونت بار کشف حجاب نمود..
== '''فعالیتهای تبلیغی در ترویج فرهنگ کشف حجاب:''' ==
روزنامه ها و مجلات آن دوران در مقالات خود این روز با آب و تاب فراوان یک روز تاریخی نامیدند. این جراید این روز را با عباراتی از قبیل:  روز سعادت صدها دختر ایران، فصل جدید در تاریخ زندگی و حیات اجتماعی ایران، سر مشق بزرگی برای سعادت و نیکبختی جامعه ای ایرانی، خاتمه ی دوران سیه بختی و جهالت، رهایی زنان از خمودگی و مذلت یاد کردند که قدم بسیار بزرگی در راه سعادت و تأمین حیات اجتماعی این کشور برداشته شد. عامل تبلیغات در کشف حجاب بیشترین اثر گذاری را داشت. اقداماتی از قبیل برگزاری مراسم جشن به مناسبت کشف حجاب، استفاده از روحانیون درباری و وابسته به حکومت، تشویق کارمندان دولت به حضور و گردش در خیابانها به اتفاق همسرانشان، استفاده از خانواده های سرشناس و متشخص که عمل آنها الگوی اهالی بود، برگزاری کنفرانسها به مناسبت کشف حجاب و   همچنین در این رابطه  باید از نقش شاعران و نویسندگان مشهوری چون ملک الشعرای بهار، عارف قزوینی، عشقی و پروین اعتصامی که اشعار و مقالاتی  در مدح رفع حجاب و ذم حجاب نوشته اند یاد کرد:
=== '''احمد کسروی''': ===
وی با برشمردن کشف حجاب در زمره ی کارهای نیک رضاشاه تلاش او را بسیار مؤثر میدانست.
=== '''علی اکبر سیاسی:''' ===
باید بکوشیم تعلیمات را در بین دختران گسترش دهیم و وسیله ی اعزام آنان به خارج را فراهم کنیم.
=== '''میرزاده ی عشقی:''' ===
تا که این زن کفن سر برده                  نیمی از ملت ایران مرده
=== '''پروین اعتصامی:''' ===
چشم و دل را پرده  می بایست اما از عفاف                  چادر پوسیده بنیان مسلمانی نیست
=== '''محمد مصدق''' : ===
محمد مصدق از سلک همین روشنفکران بود. ایرج افشار، در کتاب مصدق و مسائل حقوق و سیاست، مطلبی از او درباره کشف حجاب نقل می‌کند که کاملا این مساله را روشن می‌نماید. مصدق می‌گوید: 
«قبل از اینکه بانوان ایران کشف حجاب کنند من در اروپا با خانواده خودم کشف حجاب کردم و هیچ کس با کشف حجاب مخالف نبود. ولی من مخالف بودم. چون معتقد بودم که کشف حجاب باید به واسطه‌ی اولسیون و بواسطه تکامل اهل مملکت باشد نه بواسطه‌ی کسی که یک قدرتی پیدا کرده و یک زوری پیدا کرده که من این جور می‌خواهم و باید این جور بشود. من این را معتقد نیستم به هیچ وجه و مخالف هم بودم.  ''[[مصدق و مسائل حقوق و سیاست، ایرج افشار، انتشارات زمینه، 1358، ص124]]''
==  '''اقدامات بازدارنده و انتظامی''' ==
ممانعت از رفتن زنان با حجاب به حمامها و نظارت بر کار حمامیها که مبادا آنها زنان با حجاب را به حمام راه دهند، گماردن پاسبانها در مراکز عبور و مرور شهر مخصوصا بازارها،‌ اخطار به زنان چادری، گرفتن التزام از گاراژدارها که زنان چادری را سوار نکنند، همچنین گماردن مأمور در زیارتگاه ها که زنهای با چادر را اجازه ورود ندهند، جلوگیری از سوار کردن بانوان  چادری در اتوبوسها و اتومبیلها و راه ندادن به سینماها و رستورانها و ادارات دولتی و نصب اطلاعیه های بدین مضمون که به چادری ها جنس نمی فروشیم بر سردر مغازه ها   از شیوه های سرکوبگرایانه ی پلیسی رضا خانی بود.
''[[منبع: کشف حجاب به کوشش امیر قربانی]]''  
== '''پیامدهای حجاب اجباری''' ==
در نتیجه اقدامات رضا شاه اگر چه از لحاظ مشارکت زنان در زندگی اجتماعی، اشتغال و ورودشان به قلمروهای آموزشی، پیشرفتهایی حاصل شد اما این پیشرفتها در محدوده های خاص و در مقایسه با مردان و شرایط طبقاتی به شانس و تصادف بستگی داشت. از جنبه ی حقوقی هم تغییراتی صورت پذیرفت؛ اما تغییر بنیادین در وضعیت قانونی زنان به ویژه در امر ازدواج ایجاد نشد. قانون هنوز هم در امور مهم، مردان را برتر میدانست. مردان هنوز امتیاز داشتن چهار همسر در یک زمان و طلاق آنها را به اراده خود داشتند. افزون بر این سرپرست قانونی خانواده مرد بود و مردان از حقوق ارثی بیشتری برخوردار میشدند. اما زنان همچنان از حق رای و نامزدی در انتخابات عمومی محروم بودند.
اصلاحات ظاهری رضا شاه و اعمال خشونت آمیز وی در راه پیاده کردن برنامه های اصلاحی اش، موجب نارضایتی و بی زاری مردم را فراهم آورد. این اقدامات جز در برخی موارد زنان طبقه متوسط و بالای جامعه در موارد دیگر نتیجه معکوس به بار آورد و سبب مهجوریت زنان شد. در شهرهای مذهبی مثل قم و در میان خانواده های سنتی، اجباری شدن بی حجابی به محرومیت دختران از تحصیل انجامید. بسیاری از زنان به  علت برخوردهای خشونت آمیز مأموران در خانه ماندند و فقط برای مسائل ضروری همچون حمام رفتن از خانه خارج میشدند. آنها گاه از طریق پشت بام خانه های مجاور، زنان خود را به حمام می رساندند.  بسیاری از مردم به دلیل این فشارها تصمیم به خروج از کشور گرفتند. برخی از موارد کاسه صبر برخی زنان لبریز شد و دست به خود کشی زدند. بدترین و آزار دهنده ترین جنبه ی دستور کشف حجاب از نظر زنان، این بود که آنها حتی اجازه نداشتند روسری بپوشند و فقط مجاز بودند از کلاه استفاده کنند.  ''[[کشف حجاب به کوشش امیر قربانی صفحه ی 71]]''    


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس|۳|اندازه=ریز}}
{{پانویس|۳|اندازه=ریز}}

نسخهٔ ‏۲۳ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۲۱:۳۸

کشف حجاب توسط رضاشاه

۱۷ دی 1314 سالروز تصویب بخشنامه ی کشف حجاب توسط رضا خان است. این بخشنامه از طرف رئیس الوزراء به دربار فرستاده شد. رضا شاه بعد از بازگشت از سفر خود به ترکیه در 12 خرداد 1313 که تحت تأثیر اقدامات آتاتورک قرار گرفته بود، عزم خود را برای غربی شدن جامعه ی ایرانی جزم نمود. او بر این باور بود که ارزشهای حاکم بر جامعه ی ایرانی مانعی بر سر راه مدرناسیون جامعه است. در این راستا، قانون اتحاد شکل و البسه و تبدیل کلاه نیز  در 4 ماده و 8 تبصره در جلسه ی 6 دی 1307 در سومین سال پادشاهی رضاخان به تصویب رسید.

بدین سان از فردای آن روز بر سر کردن چادر در خیابانهای تهران ممنوع شد و دولت و سایر دستگاه های اجرايی در کشور موظف گردیدند برای پیشبرد این طرح در شهرهای  مختلف بکوشند.

مستشارالدوله سفیر کبیر ایران در ترکیه تأثیر پذیری رضا خان از بی حجابی زنان درترکیه را چنین شرح میدهد:  بعد از پایان ضیافت رسمی با شکوه، وقتی رضا خان به عمارت خود بازگشت تا پاسی از شب نخوابید و در تالار بزرگ خانه ی ملت قدم میزد و فکر میکرد و گاه گاه بلند میگفت: عجب!عجب! من تصور نمیکردم ترکها تا این اندازه ترقی کرده و در اخذ تمدن اروپا جلو رفته باشند. حالا می بینم که ما خیلی عقب هستیم. مخصوصا در قسمت تربیت دختران و بانوان...فورا باید با تمام قوا به پیشرفت سریع مردم مخصوصا زنان اقدام کنیم. حسین مکی تاریخ بیست ساله ی ایران جلد ششم صفحه ی157

نخستین نشانه‌های کشف حجاب را می‌توان در سخنرانی بدون روبنده طاهره ی قرةالعین و همچنین در دربارناصرالدین شاه قاجار و در محافل روشنفکری یافت. همچنین فعالان جنبش زنان ایران در دوره مشروطه و ابتدای حکومت رضاشاه بحث‌هایی در نقد حجاب گشودند؛ ولی رسمیت پیدا کردن و اجباری شدن چند سالهی آن به دوره ی حکومت رضا شاه بازمی‌گرد. 

پیشینه:

زمینه های نظری کشف حجاب به پیش از تغییر سلطنت و انتقال قدرت به خاندان پهلوی باز میگردد. این فکر در دوران مشروطیت شکل گرفت. قبل از به قدرت رسیدن رضا خان گروه های متعددی از زنان قصد داشتند کشف حجاب نمایند و برای این منظور در یکی از مساجد بست نشستند و خواستار حق کشف حجاب شدند. این درخواست البته در آن روز کشف حجاب تلقی میشد. ولی  نمی توان آن را تأسی صرف از رفتار اروپایی دانست. هر چند زمینه سازی این تفکر در همین حد نیز به خارج از مرزها باز میگشت و بیشتر از سوی کسانی پذیرفته شده و بدان دامن زده میشد که با زندگی در غرب از نزدیک آشنا شده بودند .

بر اساس شواهد تاریخی اولین نشانه های کشف حجاب از دربار ناصرالدین شاه قاجار آغاز شد. از اواخر دوران قاجار و در جریان نهضت مشروطه و پس از آن سیاسیون نوگرا و روشن فکرها، گام هایی در جهت حذف پوشش بانوان برداشتند. آنان مشروطه را به معنای تجدد خواهی خوانده و بی حجابی را از مظاهر این تجدد خواهی می دانستند. با آغاز سلطنت رضا شاه، تبلیغ در مورد آزادی زنان در مطبوعات ادامه یافت و سرعت بیشتری گرفت. تا جاییکه رضا خان حجاب را در اماکن عمومی ممنوع اعلام کرد و به تدریج از صراحت بیشتری برخوردار شد آن گونه که در سال 1306 روزنامه ی حبل المتین دلایلی بر وجوب رفع حجاب نوشت. نویسندگان و و شعرا  هم  در این زمینه  قلم فرسایی کردند.

منبع :   نشریه ی الکترونیکی تاریخ معاصر ایران ( گذرستان )

بازتاب تجدد خواهی غربی در افکار سیاستمداران و هنرمندان

با بازگشت تحصیل کردگانی که مدت زیادی را در دنیای غرب سپری کرده و با فرهنگ غرب آشنا شده بودند اندیشه و افکار غرب هم به میان جامعه ی ایران و در میان مردم نشر پیدا کرد. آنها به روشنی از حجاب به عنوان یک عامل بازدارنده در مسیر پیشرفت و ترقی جامعه نگاه میکردند:

میرزا ملکم خان ناظم الدوله:

ما خیال میکنیم که درجه ترقی آنها ( اروپاییان)‌ همان قدر است که در صنایع ایشان می بینیم! حال آنکه اصل ترقی ایشان در آئین تمدن بروز کرده است. ملل یوروپ هر قدر که در کارخانجات فلزی ترقی کرده اند صد مراتب بیشتر در کارخانجات انسانی پیش رفته اند.

میرزا فتحعلی آخوندزاده:

کسانی که بعد از این از میان اخلاف ما در دین اسلام بانی پروتستانتیزم خواهند شد... آیه ی حجاب را منسوخ خواهد کرد..

میرزا آقا خان کرمانی:

هر شاخه از درخت اخلاقی زشت ایران را که دست میزنیم ریشه ی او کاشته عرب و تخم او بذر مزروع آن تازیان است. یکی از آنها حجاب بی مروت زنان است. در ایران باستان زنان با مردان شریک زندگانی بوده اند. با هم مراوده داشتند. حال هزار سال است زنان ایران مانند زنده به گوران تازیان در زیر پرده ی حجاب و کفن جلباب مستور و در خانه ها چون کور محجوب و مهجور گشته اند. ازکتاب کشف حجاب به کوشش امیر قربانی

تاج السطنه دختر ناصر الدین شاه: 

هزارها مفاسد اخلاقیه از همین روی بستن زنها در این مملکت نشرداده شده است. اول کاری که کردم تغییر لباس دادم. لباس فرنگی سر برهنه درحالتی که هنوز در ایران زنها لباس فرم قدیم را داشتند. پس از لباس ، ترک نماز و طاعت را هم کردم. با آستینهای تنگ لباس های چسبیده، وضو ساختن و نماز کردن مشکل بود.

همان منبع

رضا شاه: خوشم نمی آید که آن قدر از فرنگ تعریف میکنند باید ایران را چون فرنگ ساخت.

همان منبع

اقدامات عملی رضا شاه برای ترویج فرهنگ بی حجابی

  • در روز اول فروردین 1306 شمسی خانواده رضا شاه بر طبق رسم دیرینه ای که اغلب خانواده های ایرانی رد هنگام تحویل سال نو به اماکن مقدس میروند، راهی قم شدند و در حرم مطهر حضرت معصومه بدون حجاب حضور یافتند این عمل خشم مردم را برانگیخت. بعد از خانواده سلطنتی سیاسیون و کارمندان دولتی به شکل نیمه رسمی تشویق می شدند که خانواده های خود را به  لباس غربی ملبس کنند و حجاب زنان را بردارند.
  •  رضا خان در سال 1311 در تهران کنگره ی زنان در شرق  را تشکیل داد و از زنان بی حجاب کشورها برای شرکت در این کنگره دعوت کرد. این کنگره که به ریاست شمس پهلوی دختر رضا خان تشکیل شد گامی در جهت مبارزه با حجاب بانوان بود. در این کنگره از بی حجابی به عنوان مظهری از تمدن یاد شد و در مورد آن تبلیغات فراوان به عمل آمد.
  • از دیگر اقدامات عملی رضاشاه در جهت کشف حجاب بانوان، صدور فرمان  جلوگیری از حضور زنان با حجاب،  در پارک ها، سینماها، تأترها، هتل ها و سایر مراکز عمومی بود.
  • رضا خان بعد از تصویب بخشنامه ی کشف حجاب  در روز 17 دی ماه 1314 در مراسم  اعطای گواهینامه ی فارغ التحصیلان دانشسرای عالی،  در حالی که ملکه ی ایران و دختر بزرگش بدون حجاب بودند و لباس های اروپایی به تن کرده بودند،  شرکت کرد. او از طرفی میخواست که به هر قیمت فرهنگ بی حجابی را در جامعه نهادینه کند و از سوی دیگر فرهنگ سنتی و مذهبی حاکم بر جامعه را یک مانع بزرگ برای خود می دید. به همین خاطر او بارها گفته بود برای اینکه بتوان فرهنگ  کشف حجاب را به درون جامعه برد باید ابتدا از دربار و وزراء شروع کرد. رضا خان میگفت:  ممکن است اقداماتی علیه این کار صورت بگیرد و مسئله ی عفت و نجابت زن را پیش بکشند اما نجابت و عفت زن به چادر مربوط نیست. مگر میلیونها زن بی حجاب که در ممالک خارجه هستند نانجیبند؟ از این گذشته همسر من و دختران من در این کار پیشقدم هستند. آنگاه رضاشاه علت شرکت خانواده ی خود را در جشن آن روز چنین بیان میدارد:

 شرکت همسر و دختران من در جشن دانشسرای مقدماتی بدون حجاب باید سرمشق همه ی زنان و دختران ایرانی مخصوصا خانمهای شما وزرای ممکت باشد.

از کتاب کشف حجاب به کوشش امیر قربانی

وی طی نطقی از کشف کجاب و پیشرفت زنان سخن گفت:

... شما زنها باید این روز را که روز سعادت و موفقیت شماست روز بزرگی بدانید و از فرصتی که بدست آورده اید برای خدمت به کشور خود از آن استفاده کنید... شما خواهران و دختران من حالا که داخل جامعه شده اید و برای پیشرفت خود و کشورتان این قدم را برداشته اید باید بفهمید که وظیفه ی شما این است که برای کشور خودتان کار کنید سعادت آینده دردست شماست...

زنان برای حضور با چهره ی تازه در جامعه چادر و چاقچور را کناری گذاشتند و رو به مانتو آوردند. آنها موهای خود را هم کوتاه کرده و مد آلا گارسونی کردند که مد روز بود که از پاریس آمده بود. 

کشف حجاب از زبان دیگران  ؟ (در خاطرات )؟

صدر الاشراف:

آموزگاران و دختران دانش آموز از داشتن حجاب ممنوع شدند و افسران ارتش با زنانی که حجاب داشتند راه نمی رفتند. در اتوبوس زنان با حجاب را راه نمیدادند و در معابر پاسبانها از اهانت و کتک زدن به زنهایی که چادر داشتند با نهایت بی پروایی و بی رحمی فروگذار نمیکردند. مأموران در شهرها و دهات زنهایی را که پارچه روی سر انداخته بودند اگرچه چادر معمولی نبود از سر آنها کشیده و پاره پاره میکردند واگر زن فرار میکرد او را تا خانه اش تعقیب میکردند و به این هم اکتفا نکرده اتاق زنها و صندوق لباس آنها را تفتیش کرده اگر چادر از هر قبیل می دیدند پاره پاره میکردند...! خاطرات صدرالاشراف صفحه 305

شاه برای اینکه  مردم عادت کنند امر کرد وزراء هر کدام در وزارتخانه ی خود یا در کلوب ایران جشن بگیرند واز فردا آن وزارتخانه و وجوه رجال دعوت کنند که با خانمهای خود در آن جشن حاضر شوند.. زنها افسران طوعا و کرها حاضر شدند و سایر وزراء هم شروع کردند و همین که یکی دو وزارتخانه جشن گرفت شاه گفت وسیله ای فراهم بیاورید که من خودم هم بلکه بادخترهای خود بدون حجاب حاضر شود. همان منبع

حکمت وزیر فرهنگ:

برای جشن توزیع دیپلم در مدارس دخترانه قرار شد شاه تشریف فرما شوند. قرار شد وزراء و مدیران کل  با خانمهای خود حاضر شوند. این امر برای من اشکال زیاد داشت. زیرا خانم من به هیچ وجه حاضر نبود حتی به من گفت: مرا طلاق بده و از این امر معاف بدار...

محمود جم:

محمود جم رئیس الوزراء در خاطرات خود از سفر قول رضا خان به ترکیه چنین میگوید: نزدیک دو سال است که این موضوع کشف حجاب سخت فکر مرا به خود مشغول داشته است. خصوصا از وقتی که به ترکیه رفته ام و زنهای آنها  را دیدم که پیچه و حجاب را دور انداخته  و دوش به دوش مردهایشان در کارهای مملکت به آنها کمک میکنند... دیگر از هرچه زن چادری است بدم آمده است! اصلا چادر و چاقچور دشمن ترقی و پیشرفت مردم است. درست حکم یک دمل را پیدا کرده که باید با احتیاط به آن نیشتر زد و از بینش برد.

مهدی قلی خان هدایت:  مهدى قلى خان هدايت كه خود يك دوره طولانى در زمان رضاشاه نخست وزير بود، ماجراى كشف حجاب را چنين توصيف كرده است: «كلاه اجنبى مليت را از بين برد و برداشتن چادر عفت را... پليس دستور يافت روسرى را از سر زن ها بكشد. روسرى ها پاره شد و اگر ارزش داشت، تصاحب. مدتى زد و خورد بين پليس و زن ها دوام داشت و بسيارى زن ها را شنيدم كه از خانه بيرون نيامدند. 

پیامدهای کشف حجاب

قیام مسجد گوهر شاد و مبارزه با کشف حجاب

یکی از قیامهای خونین مردم مسلمان ایران قیام مردم مسلمان در مسجد گوهر شاد در کنار مرقد حضرت امام رضا علیه السلام علیه مأموران دیکتاتوری رضا خان و کشف حجاب است.

هنگامی که رضا خان کشف حجاب اجباری را به اجرا گذاشت علمای وقت از هر سوی کشور اعتراض شدید خود را اعلام داشتند . از جمله مراجع آن زمان اعتراض شدید خود را طی تلگرافی به رضا خان ابلاغ نمودند. این تلگرف با امضای 31 نفر از علمای برجسته مشهد مزین شده بود.

جمعیت بسیاری به عنوان اعتراض به رژیم، در مشهد در کنار حرم حضرت رضا  در مسجد گوهر شاد متحصن شدند.و محمد تقی بهلول روحانی آگاه با سخنرانی های خود به اقدامات رضا خان اعتراض نمود. شیخ محمد تقی بهلول با قاطعیت و صراحت مردم را به قیام دعوت می نمود. حدود چهار ساعت از شب گذشته، به دستور رضا خان، دژخیمان او با حمله ناجوانمردانه به مسجد گوهر شاد مردم را به گلوله بستند که در این کشتار جمعی،‌ حمام خون به راه افتاد و حدود سه هزار نفر به شهادت رسیدند.

در این مورد ارتشبد سابق حسین فردوست می نویسد: در مشهد یک روحانی به نام بهلول به شدت با اقدامات رضاخان مخالفت میکرد و در سخنرانی هایش به شدت به او حمله می نمود. عده زیادی از مردم در حرم حضرت رضا (ع) متحصن شدند و اعلام کردند تا مسأله ی کشف حجاب حل نشود ما از اینجا خارج نمی شویم. فرمانده لشکر مشهد به نام سرتیپ ایرج مطبوعی در این باره به رضا خان گزارش داد. رضا خان دستور داد سربازان به صحن حرم وارد شوند و مردم را تهدید کنند و اگر مردم خارج نشدند تیراندازی کنند...

سرتیپ مطبوعی در دادگاه در این خصوص میگوید: به من دستور داده شده بود که فورا عده ای نظامی را در اختیار استاندار مشهد قرار دهم من در حدود 250 سرباز در اختیار او گذاشتم در این جریان حدود 25 نفر از مردم کشته و چهل نفر مجروح شدند.

صبح جمعه 20 تیر  سال 1314 قزاقان رضاخان برای متفرق ساختن مردم وارد عمل شدند و بی محابا به روی مردم تیراندازی کردند و در این ماجرا، حدود یکصد نفر کشته و زخمی شدند. اما مردم متفرق نگشتند و مقاومت کردند. پس از این هجوم مردم از اطراف با ابزاری از قبیل داس، بیل و چوب به طرف مسجد سرازیر شدند.

 انتشار خبر قیام گوهر شاد مقدمات اعتراض اجتماعی وسیعی فراهم شد اما فقدان رهبری منسجم و خشونت شدید حکومت از جمله عواملی به شمار می آید که نه تنها این اعتراضات را ناکام گذاشت بلکه رضاشاه را نیزمصمم به اجرای خشونت بار کشف حجاب نمود..

فعالیتهای تبلیغی در ترویج فرهنگ کشف حجاب:

روزنامه ها و مجلات آن دوران در مقالات خود این روز با آب و تاب فراوان یک روز تاریخی نامیدند. این جراید این روز را با عباراتی از قبیل:  روز سعادت صدها دختر ایران، فصل جدید در تاریخ زندگی و حیات اجتماعی ایران، سر مشق بزرگی برای سعادت و نیکبختی جامعه ای ایرانی، خاتمه ی دوران سیه بختی و جهالت، رهایی زنان از خمودگی و مذلت یاد کردند که قدم بسیار بزرگی در راه سعادت و تأمین حیات اجتماعی این کشور برداشته شد. عامل تبلیغات در کشف حجاب بیشترین اثر گذاری را داشت. اقداماتی از قبیل برگزاری مراسم جشن به مناسبت کشف حجاب، استفاده از روحانیون درباری و وابسته به حکومت، تشویق کارمندان دولت به حضور و گردش در خیابانها به اتفاق همسرانشان، استفاده از خانواده های سرشناس و متشخص که عمل آنها الگوی اهالی بود، برگزاری کنفرانسها به مناسبت کشف حجاب و   همچنین در این رابطه  باید از نقش شاعران و نویسندگان مشهوری چون ملک الشعرای بهار، عارف قزوینی، عشقی و پروین اعتصامی که اشعار و مقالاتی  در مدح رفع حجاب و ذم حجاب نوشته اند یاد کرد:

احمد کسروی:

وی با برشمردن کشف حجاب در زمره ی کارهای نیک رضاشاه تلاش او را بسیار مؤثر میدانست.

علی اکبر سیاسی:

باید بکوشیم تعلیمات را در بین دختران گسترش دهیم و وسیله ی اعزام آنان به خارج را فراهم کنیم.

میرزاده ی عشقی:

تا که این زن کفن سر برده                  نیمی از ملت ایران مرده

پروین اعتصامی:

چشم و دل را پرده  می بایست اما از عفاف                  چادر پوسیده بنیان مسلمانی نیست

محمد مصدق :

محمد مصدق از سلک همین روشنفکران بود. ایرج افشار، در کتاب مصدق و مسائل حقوق و سیاست، مطلبی از او درباره کشف حجاب نقل می‌کند که کاملا این مساله را روشن می‌نماید. مصدق می‌گوید: 

«قبل از اینکه بانوان ایران کشف حجاب کنند من در اروپا با خانواده خودم کشف حجاب کردم و هیچ کس با کشف حجاب مخالف نبود. ولی من مخالف بودم. چون معتقد بودم که کشف حجاب باید به واسطه‌ی اولسیون و بواسطه تکامل اهل مملکت باشد نه بواسطه‌ی کسی که یک قدرتی پیدا کرده و یک زوری پیدا کرده که من این جور می‌خواهم و باید این جور بشود. من این را معتقد نیستم به هیچ وجه و مخالف هم بودم.  مصدق و مسائل حقوق و سیاست، ایرج افشار، انتشارات زمینه، 1358، ص124

  اقدامات بازدارنده و انتظامی

ممانعت از رفتن زنان با حجاب به حمامها و نظارت بر کار حمامیها که مبادا آنها زنان با حجاب را به حمام راه دهند، گماردن پاسبانها در مراکز عبور و مرور شهر مخصوصا بازارها،‌ اخطار به زنان چادری، گرفتن التزام از گاراژدارها که زنان چادری را سوار نکنند، همچنین گماردن مأمور در زیارتگاه ها که زنهای با چادر را اجازه ورود ندهند، جلوگیری از سوار کردن بانوان  چادری در اتوبوسها و اتومبیلها و راه ندادن به سینماها و رستورانها و ادارات دولتی و نصب اطلاعیه های بدین مضمون که به چادری ها جنس نمی فروشیم بر سردر مغازه ها   از شیوه های سرکوبگرایانه ی پلیسی رضا خانی بود.

منبع: کشف حجاب به کوشش امیر قربانی  

پیامدهای حجاب اجباری

در نتیجه اقدامات رضا شاه اگر چه از لحاظ مشارکت زنان در زندگی اجتماعی، اشتغال و ورودشان به قلمروهای آموزشی، پیشرفتهایی حاصل شد اما این پیشرفتها در محدوده های خاص و در مقایسه با مردان و شرایط طبقاتی به شانس و تصادف بستگی داشت. از جنبه ی حقوقی هم تغییراتی صورت پذیرفت؛ اما تغییر بنیادین در وضعیت قانونی زنان به ویژه در امر ازدواج ایجاد نشد. قانون هنوز هم در امور مهم، مردان را برتر میدانست. مردان هنوز امتیاز داشتن چهار همسر در یک زمان و طلاق آنها را به اراده خود داشتند. افزون بر این سرپرست قانونی خانواده مرد بود و مردان از حقوق ارثی بیشتری برخوردار میشدند. اما زنان همچنان از حق رای و نامزدی در انتخابات عمومی محروم بودند.

اصلاحات ظاهری رضا شاه و اعمال خشونت آمیز وی در راه پیاده کردن برنامه های اصلاحی اش، موجب نارضایتی و بی زاری مردم را فراهم آورد. این اقدامات جز در برخی موارد زنان طبقه متوسط و بالای جامعه در موارد دیگر نتیجه معکوس به بار آورد و سبب مهجوریت زنان شد. در شهرهای مذهبی مثل قم و در میان خانواده های سنتی، اجباری شدن بی حجابی به محرومیت دختران از تحصیل انجامید. بسیاری از زنان به  علت برخوردهای خشونت آمیز مأموران در خانه ماندند و فقط برای مسائل ضروری همچون حمام رفتن از خانه خارج میشدند. آنها گاه از طریق پشت بام خانه های مجاور، زنان خود را به حمام می رساندند.  بسیاری از مردم به دلیل این فشارها تصمیم به خروج از کشور گرفتند. برخی از موارد کاسه صبر برخی زنان لبریز شد و دست به خود کشی زدند. بدترین و آزار دهنده ترین جنبه ی دستور کشف حجاب از نظر زنان، این بود که آنها حتی اجازه نداشتند روسری بپوشند و فقط مجاز بودند از کلاه استفاده کنند.  کشف حجاب به کوشش امیر قربانی صفحه ی 71    

پانویس