۷٬۳۴۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
همچنین در دنیای امروز این اصل یا روش به عنوان روشی برای پیشرفت و ارتقاء در رفتارهای فردی،ارتقاء سبک و اصول کار و پروژههای جمعی استفاده میشود.انتقاد از دیدگاه علم روانشناسی و جامعه شناسی شامل یک گفتگوی نوعی،مستقیم یا غیرمستقیم است و ازین منظر یک فعالیت اجتماعی ذاتی و در عین حال سازنده به شمار میآید. مالکوم ایکس فعال سیاهپوست آفریقایی در مورد انتقاد میگوید. اگر هیچ انتقادی به شما نشود، مطمئنا شما شکست خواهید خورد. | همچنین در دنیای امروز این اصل یا روش به عنوان روشی برای پیشرفت و ارتقاء در رفتارهای فردی،ارتقاء سبک و اصول کار و پروژههای جمعی استفاده میشود.انتقاد از دیدگاه علم روانشناسی و جامعه شناسی شامل یک گفتگوی نوعی،مستقیم یا غیرمستقیم است و ازین منظر یک فعالیت اجتماعی ذاتی و در عین حال سازنده به شمار میآید. مالکوم ایکس فعال سیاهپوست آفریقایی در مورد انتقاد میگوید. اگر هیچ انتقادی به شما نشود، مطمئنا شما شکست خواهید خورد. | ||
== | == پیشینهی نقد و انتقاد == | ||
در اروپا و مشخصا در انگلستان در ابتدا گسترهی نقد کردن به نقد آثار ادبی محدود میشد.از اولین آثار نقد ادبی که بسیار مشهور شدند میتوان به مقالات ساموئل جکسون نقاد انگلیسی اشاره نمود. انتقاد اما بندرت به آرامی وارد عرصه اجتماعی و روانشناسی شد. در قرن نوزدهم یک معنی فلسفی نیز پیدا کرد و توسط امانوئل کانت فیلسوف بزرگ قرن «بررسی معرفتی دانشکده علم» توسط امانوئل کانت مورد استفاده قرار گرفت. | |||
در قرن بیستم با رشد تخصص ها و تقسیم کار در عرصههای مختلف علمی و رشد آموزش عالی، نقد کردن نیز در شاخههای مختلف با قوانین خود گسترش یافت. پس از آن بود که فیلسوفانی نظیر کارل پوپر و ایمر لاکتوس از فیسوفان معاصر ، اعلام کردند که انتقاد بخشی عادی از فعالیت علمی است. در ادامه این مسیر بود که به تدریج همگان تصدیق کردند که انتقاد یک فرایند پیشرفته و مورد ستایش در یک جامعه دموکراتیک است و نه نشانهای از وجود نقصان و ضعف . | در قرن بیستم با رشد تخصص ها و تقسیم کار در عرصههای مختلف علمی و رشد آموزش عالی، نقد کردن نیز در شاخههای مختلف با قوانین خود گسترش یافت. پس از آن بود که فیلسوفانی نظیر کارل پوپر و ایمر لاکتوس از فیسوفان معاصر ، اعلام کردند که انتقاد بخشی عادی از فعالیت علمی است. در ادامه این مسیر بود که به تدریج همگان تصدیق کردند که انتقاد یک فرایند پیشرفته و مورد ستایش در یک جامعه دموکراتیک است و نه نشانهای از وجود نقصان و ضعف . | ||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
از سالهای ۱۹۷۰ تحت تاثیر نئومارکیسم و همچنین فیلسوف فرانسوی میشل فوکو این موضوع بسیار اوج گرفت. از همین سالها بود که فیلسوفان، دانشگاهیان و روزنامه نگاران واژه کریتیک(critique) به معنی انتقاد را بصورت فعل نیز در جملات خود بکار می بردند.(I have critiqued the idea) | از سالهای ۱۹۷۰ تحت تاثیر نئومارکیسم و همچنین فیلسوف فرانسوی میشل فوکو این موضوع بسیار اوج گرفت. از همین سالها بود که فیلسوفان، دانشگاهیان و روزنامه نگاران واژه کریتیک(critique) به معنی انتقاد را بصورت فعل نیز در جملات خود بکار می بردند.(I have critiqued the idea) | ||
از دههی ۱۹۹۰ انتقاد به معنی نوعی نگرش نیز بکار میرود. مثلا شما نظر فردی را در یک صفحه اجتماعی لایک یا دیسلایک میکنید یا نظر انتقادی خود را در مورد آن مینویسید. | از دههی ۱۹۹۰ انتقاد به معنی نوعی نگرش نیز بکار میرود. مثلا شما نظر فردی را در یک صفحه اجتماعی لایک یا دیسلایک میکنید یا نظر انتقادی خود را در مورد آن مینویسید.انتقاد همچنین در دنیای امروز توسط بسیاری از شرکتها که در شکل گروهی کار میکنند برای ارتقاء روشهای کاری، تنظیم هنجارهای رفتاری میان اعضاء گروه و همینطور ارتقاء محصولات مورد استفاده قرار میگیرد. | ||
== تعریف انتقاد در عملیات جاری == | |||
واژهی انتقاد در زبان انگلیسی «criticism » در قرن ۱۶ در این کشور رواج یافت. این واژه برگرفته از از واژهی فرانسوی «critique» بود که از اوایل قرن ۱۴ در این زبان رایج شد.<ref>[[wikipedia:Raymond_Williams|Raymond Williams]] ''- ریموند ویلیامز-دایرة المعارف فرهنگی- ص ۷۴-۷۶''</ref> ریشهی این کلمه در زبان فرانسه به معنی غربال کردن و تمیز دادن است. همچنین واژه فارسی «نقد» که برگرفته از زبان عربی است به معنی جدا کردن سکهی تقلبی از سکه واقعی است<ref>المعجم العربی- جذر لغة النقد</ref>. | |||
یک تعریف عام در مورد انتقاد قضاوت در مورد شایستگیها و ضعفهاست. اما آنچه در اینجا به معنی انتقاد و انتقاد از خود و عملیات جاری مورد بحث است تعریف دقیق تری دارد. انتقاد کردن یعنی محکوم کردن آنچه انجام شده است در قبال آنچه میباید انجام میشد. ملاحظه میشود که انتقاد یک مقایسه ساده نبوده در عمق خود مبین این نکته است که در آن چه انجام شده(در آن بخشی که مورد انتقاد قرر میگیرد) اختیاری وجود داشته و میتوانسته آنطور نشود. بدیهی است که بدون اختیار و مسئولیت انتقاد کردن ابداً پوچ و بیمفهوم است. انتقاد و انتقاد از خود (عملیات جاری) وسیله قوام تشکیلاتی و پایداری ایدئولوژیک همه احزاب و سازمانهای انقلابی است. به این وسیله حزب یا سازمان از اشتباه و خطا مصون میماند و یا هر چه زودتر تصحیح میشود. اعضای آن از گرایشات نادرست و انحرافی تزکیه میشوند و راه تعالی روانی و تکامل شخصیت آنها هموار میگردد. بدون شک انتقاد میتواند در موارد لزوم به قاطعانهترین صورت تیز و برنده باشد و یا شکل نرم وملایم به خود بگیرد. لیکن در هر حال بایستی همراه با حسن نیت و در مجموع سازنده باشد.<ref>تحلیل آموزشی بیانیه اپورتونیستی صفحه ۱۲۵</ref> | |||
== روانشانسی انتقاد: == | |||
روانشناسی انتقاد بطور کلی، اثرات شناختی و عاطفی انتقاد، ویژگی های رفتاری انتقاد و تاثیر آن بر واکنش افراد را بررسی میکند. | |||
انتقاد | روانشناسی انتقاد عموما به مسائل زیر میپردازد: | ||
* بررسی انگیزه و هدف انتقاد | |||
* معنی انتقاد درست و غلط | |||
* تاثیرات مثبت یا منفی انتقاد روی افراد | |||
* چگونگی پاسخگویی و واکنش افراد نسبت به انتقاد | |||
* کیفیت و چگونگی انتقاد برای رسیدن به هدف مطلوب | |||
* اشکال انتقاد و تاثیرگذاری آنها | |||
* چگونه یک انتقاد موفقیت آمیز انجام دهیم | |||
* بررسی عوامل تحریم، پس زدن و انکار انتقاد | |||
گفته میشود که والدین، معملین، وکلا، مدیران و سیاستمداران معمولا کسانی هستند که بیشترین نگرانی را در مورد انتقاد دارند. چرا که انتقاد میتواند ضرورت نوعی تفاوت رفتار را برای آنها ایجاد کند. همچنین در مورد انگیزه و تاثیر انتقاد روانشاسان معتقدند که انتقاد میتواند منطقی با اثری مطلوب یا خودسرانه و بدون نتیجه مطلوب باشد. وقتی روانشناسان به بررسی انتقاد و تاثیرات آن روی فرد میپردازند معمولا آنرا به صورت عمومی بررسی نمیکنند بلکه در موارد مشخص و بصورت فنی و عملی مورد بررسی قرار میدهند. | |||
== ضرورت عملیات جاری و انتقاد و انتقاد از خود == | == ضرورت عملیات جاری و انتقاد و انتقاد از خود == |