کاظم ذوالانوار: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۱: خط ۳۱:


== دستگیری دوم ==
== دستگیری دوم ==
كاظم در 12 مهرماه 51  هنگامي كه سر يك قرار تشكيلاتي حاضر شده بود درمحاصره پليس قرار گرفت و با اصابت يك تير به پايش مجروح شد در اين هنگام كاظم كوشش كرد كه با شليك يك تير به شقيقه خود مانع از اين شود كه زنده به چنگ دشمن بيفتد كه به علت رعشه ناشي از تير پليس نتوانست تير را به محل مورد نظر شليك كند و در نتيجه تير به فك او اصابت كرد و كاظم زنده ماند.  
كاظم در 12 مهرماه 51  هنگامي كه سر يك قرار تشكيلاتي حاضر شده بود درمحاصره پليس قرار گرفت و با اصابت يك تير به پايش مجروح شد در اين هنگام كاظم كوشش كرد كه با شليك يك تير به شقيقه خود مانع از اين شود كه زنده به چنگ دشمن بيفتد كه به علت رعشه ناشي از تير پليس نتوانست تير را به محل مورد نظر شليك كند و در نتيجه تير به فك او اصابت كرد و كاظم زنده ماند. مدتهاي مديد كاظم را زير شدیدترین شكنجه‌ها قرار دادند. 


مدتهاي مديد كاظم را زير شدیدترین شكنجه‌ها قرار دادند. اما وی با وجود این‌که در مركزيت سازمان بود و بسياري اطلاعات داشت، سخنی نگفت. او كه در بسياري از عمليات وفعاليتهاي سازمان شركت مستقيم داشت خود را به عنوان يك فرد وابسته به سازمان مجاهدين معرفي كرد كه تازگي شروع به فعاليت كرده است و نقش خود را صرفاً در حد پخش اعلاميه قلمداد كرد. در دوراني كه كاظم در اسارت به سر مي‌برد توانست با شيوه‌های پیچیده ساواک را فريب دهد و در حالي كه يكي از عناصر اصلي فعاليتهاي زندان بود، خود را يك زنداني بی‌آزار و عادي قلمداد كند.  
بعد از بازجویی‌های اولیه و شکنجه در کمیته مشترک او را به زندان انفرادي اوين فرستادند و اين در حالي بود كه پاهاي تير خورده كاظم وبدن مجروح او هنوز ناراحتي هاي گذشته را تحمل ميكرد. كاظم مدتها درسلول انفرادي به‌سر برد و بعداً به بند 2 زندان اوين منتقل شد. 
 
وی با وجود این‌که در مركزيت سازمان بود و بسياري اطلاعات داشت، در زیر شکنجه سخنی نگفت. او كه در بسياري از عمليات وفعاليتهاي سازمان شركت مستقيم داشت خود را به عنوان يك فرد وابسته به سازمان مجاهدين معرفي كرد كه تازگي شروع به فعاليت كرده است و نقش خود را صرفاً در حد پخش اعلاميه قلمداد كرد. در دوراني كه كاظم در اسارت به سر مي‌برد توانست با شيوه‌های پیچیده ساواک را فريب دهد و در حالي كه يكي از عناصر اصلي فعاليتهاي زندان بود، خود را يك زنداني بی‌آزار و عادي قلمداد كند.  


ازجمله او توانست آدرس و محل كار نيك طبع بازجوي جلاد كميته را كه متخصص شكنجه جنسي به دختران و زنان بازداشت شده بود بدست آورده و به نفرات بيرون زندان دهد و توصيه اعدام وي را بكند.  
ازجمله او توانست آدرس و محل كار نيك طبع بازجوي جلاد كميته را كه متخصص شكنجه جنسي به دختران و زنان بازداشت شده بود بدست آورده و به نفرات بيرون زندان دهد و توصيه اعدام وي را بكند.  
خط ۴۵: خط ۴۷:
كاظم با آگاهي به اين مسئله تمام مسئوليتها را خود تقبل كرد. او مي‌گفت: اينها را خودم طراحي كرده‌ام و خود من نيز مسئول هستم و از آوردن و افشاي نام ساير برادران كه دراين برنامه‌ها شركت مستقيم داشتند خودداري كرد. كاظم تا هنگامي كه درشكنجه‌گاه كميته بود مورد شديدترين شكنجه‌ها و آزار و اذيت قرار گرفت.<ref name=":0" />
كاظم با آگاهي به اين مسئله تمام مسئوليتها را خود تقبل كرد. او مي‌گفت: اينها را خودم طراحي كرده‌ام و خود من نيز مسئول هستم و از آوردن و افشاي نام ساير برادران كه دراين برنامه‌ها شركت مستقيم داشتند خودداري كرد. كاظم تا هنگامي كه درشكنجه‌گاه كميته بود مورد شديدترين شكنجه‌ها و آزار و اذيت قرار گرفت.<ref name=":0" />


در سال‌ 54، مجددا همراه با مسعود رجوی به‌شکنجه‌گاه کمیتهٌ مشترک برده شد.<ref>نشریه ایران‌زمین ش ۶۳ - مقاله «آشنایی با مسئولان کمیسیونهای جدید شورای ملی مقاومت»</ref>
خسرو گلسرخي در همان مدتي كه در زندان همراه كاظم بود، به‌شدت تحت تأثير او قرار گرفت و آثار انديشه‌ اسلام كه در دفاعيات خسرو هم هست از تأثيرات همدمي و همنشيني او با كاظم است.<ref name=":1" /> 


خسرو گلسرخي در همان مدتي كه در زندان همراه كاظم بود، به‌شدت تحت تأثير او قرار گرفت و آثار انديشه‌ اسلام كه در دفاعيات خسرو هم هست از تأثيرات همدمي و همنشيني او با كاظم است. 
با وجود اينكه كاظم به خاطر تيري كه به پايش خورده بود و استخوان هاي پايش معيوب بود و امكان راه رفتن براي وي به سختي ميسر ميشد. هيچگاه دويدن صبحگاهي را كه زندانیان در زندان انجام ميدادند ترك نكرد و با پاهاي لنگان، به دويدن مي‌پرداخت.<ref name=":0" />


علت اصلی خشم ساواك نسبت به كاظم، كه در‌نهايت باعث تیرباران او شد، مشخص شدن فعاليتها و اقدامات كاظم بعد از دستگیری و در زندان بود. <ref>نشریه مجاهد ش ۳۸۳ - مقاله «…و از خونشان سيلابها برخاست، گرامي باد خاطره تابناك شهيدان 30فروردين»</ref>
علت اصلی خشم ساواك نسبت به كاظم، كه در‌نهايت باعث تیرباران او شد، مشخص شدن فعاليتها و اقدامات كاظم بعد از دستگیری و در زندان بود. <ref name=":1">نشریه مجاهد ش ۳۸۳ - مقاله «…و از خونشان سيلابها برخاست، گرامي باد خاطره تابناك شهيدان 30فروردين»</ref>


== تیرباران ==
== تیرباران ==  
بعد از بازجویی‌های اولیه و شکنجه در کمیته مشترک او را به زندان انفرادي اوين فرستادند و اين در حالي بود كه پاهاي تير خورده كاظم وبدن مجروح او هنوز ناراحتي هاي گذشته را تحمل ميكرد. كاظم مدتها درسلول انفرادي به‌سر برد و بعداً به بند 2 زندان اوين منتقل شد. با وجود اينكه كاظم به خاطر تيري كه به پايش خورده بود و استخوان هاي پايش معيوب بود و امكان راه رفتن براي وي به سختي ميسر ميشد. هيچگاه دويدن صبحگاهي را كه زندانیان در زندان انجام ميدادند ترك نكرد و با پاهاي لنگان، به دويدن مي‌پرداخت.


بعد از مدتي مجددا كاظم را به سلولهاي انفرادي بردند. و بعدها در روزنامهها اعلام كردند 9 نفر هنگام فرار از زندان مورد اصابت گلوله ماموران قرار گرفته و كشته شدند.<ref name=":0" />
بعد از مدتي مجددا كاظم را به سلولهاي انفرادي بردند. و بعدها در روزنامهها اعلام كردند 9 نفر هنگام فرار از زندان مورد اصابت گلوله ماموران قرار گرفته و كشته شدند.<ref name=":0" />
۱٬۰۴۴

ویرایش