کاربر:Hossein/2صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۷: خط ۴۷:
البته نمی‌توان رادیو و تلویزیون آن زمان را یکسره در قبضه قطب‌زاده دانست. احمد خمینی و روحانیون نزدیک به آیت‌الله خمینی هم نفوذ زیادی در رادیو و تلویزیون داشتند. برخی معتقدند بعد از ورود موسوی خوئینی‌ها و معادیخواه به رادیو و تلویزیون است که آتش اختلاف میان صادق قطب‌زاده و مهندس بازرگان شعله‌ور می‌شود.  
البته نمی‌توان رادیو و تلویزیون آن زمان را یکسره در قبضه قطب‌زاده دانست. احمد خمینی و روحانیون نزدیک به آیت‌الله خمینی هم نفوذ زیادی در رادیو و تلویزیون داشتند. برخی معتقدند بعد از ورود موسوی خوئینی‌ها و معادیخواه به رادیو و تلویزیون است که آتش اختلاف میان صادق قطب‌زاده و مهندس بازرگان شعله‌ور می‌شود.  


== قطب‌زاده بعد از گروگان‌گیری سفارت آمریکا ==
== صادق قطب‌زاده؛وزیر امور خارجه ==
پس از ۱۳ آبان ۱۳۵۸ و حادثه‌ی [[گروگان گیری در سفارت آمریکا|گروگان‌گیری در سفارت آمریکا]] اختلافات میان دولت صادق قطب‌زاده افزایش یافت.  
پس از ۱۳ آبان ۱۳۵۸ و حادثه‌ی [[گروگان گیری در سفارت آمریکا|گروگان‌گیری در سفارت آمریکا]] اختلافات میان دولت صادق قطب‌زاده افزایش یافت.  


از بنی‌صدر که آن زمان سرپرست وزارت امور خارجه بود نقل شده است: «من قطب زاده را در فرودگاه دیدم. به او گفتم: بالاخره کار خودت را کردی؟ جواب داد: من کاری نکردم. به او گفتم این گندی ست که خودت زدی، خودت هم جمعش کن؛ و به این ترتیب پست وزارت امور خارجه را به او محول کردم.»   
از بنی‌صدر که آن زمان سرپرست وزارت امور خارجه بود نقل شده است: «من قطب زاده را در فرودگاه دیدم. به او گفتم: بالاخره کار خودت را کردی؟ جواب داد: من کاری نکردم. به او گفتم این گندی ست که خودت زدی، خودت هم جمعش کن؛ و به این ترتیب پست وزارت امور خارجه را به او محول کردم.»   


هرچند گفته می‌شود که صادق قطب‌زاده برای آزادی گروگان‌ها نیز تلاش زیادی انجام داد. همچنین قطب‌زاده با هماهنگی برخی ارکان نظام ملاقات‌های زیادی با آمریکایی‌ها انجام داد. ملاقات‌هایی که بعد‌ها در دادگاه علیه او استفاده شد.  
البته گفته می‌شود که صادق قطب‌زاده برای آزادی گروگان‌ها نیز تلاش زیادی انجام داد. همچنین قطب‌زاده با هماهنگی برخی ارکان نظام ملاقات‌های زیادی با آمریکایی‌ها انجام داد. ملاقات‌هایی که بعد‌ها در دادگاه علیه او استفاده شد.  


در همان وقت که میتینگ‌های و بساط‌های کتابفروشی گروه‌های سیاسی مورد هجوم افرادی که به فالانژها یا چماقداران شهرت داشتند، قرار می‌گرفت شایع شده بود که قطب‌زاده هم برای خودش دسته‌یی چماقدار دارد. این در اساس از زنی به نام زهرا خانم مشهور شد که در نقش یک چماقدار حرفه‌ای به گروههای‌سیاسی حمله‌ور می‌شد و شایع بود که از قطب‌زاده دستور می‌گیرد اما اردشیر هوشی از یاران نزدیک قطب‌زاده این موضوع را نفی کرده و برعکس آن را توضیح می‌دهد. او آورده است:
== شایعه‌ی هدایت چماقداری ==
در ابتدای انقلاب و پیش از آغاز عملیات سرکوب کامل جریانات سیاسی، میتینگ‌های و بساط‌های کتابفروشی گروه‌های سیاسی مورد هجوم افرادی که به فالانژها یا چماقداران شهرت داشتند، قرار می‌گرفت. شایع شده بود که صادق قطب‌زاده نیز برای خودش دسته‌یی چماقدار دارد. این در اساس از زنی مشهور به زهرا خانم آغاز شد. زهرا خانم زنی بود که در سال‌های اول انقلاب ضدسلطنتی در نقش یک چماقدار حرفه‌ای به تجمعات و میز‌های کتاب گروه‌های‌ سیاسی حمله‌ور می‌شد. در آن زمان این موضوع شایع بود که وی از صادق قطب‌زاده دستور می‌گیرد. اما اردشیر هوشی از یاران نزدیک صادق قطب‌زاده این موضوع را نفی کرده و می‌نویسد:


در سالگرد شهدای سی تیر به ابن‌بابویه رفته بودیم، یکدفعه دیدیم پیرزنی به سمت قطب‌زاده خیز برداشت که او را ببوسد. قطب‌زاده اجازه نداد. آن زن شروع کرد به تعریف از قطب‌زاده که «تو جوان رشید اسلامی و... ما حتی اسمش را هم نمی‌دانستیم. چه می‌دانستیم کیست. بعد دیدیم عکسش را در جلد تهران مصور منتشر کردند با این توضیح که زهرا خانم از قطب‌زاده دستور می‌گیرد. قطب‌زاده به من گفت زهرا خانم کیست؟ من را فرستاد بروم ته و توی ماجرا را دربیاورم. من هم پرسان‌پرسان به سراغ زهرا خانم رفتم. گفتند صبح‌ها می‌آید جلوی دانشگاه. وقتی رفتم جلوی دانشگاه تازه متوجه شدم که زهرا خانم به اندازه رئیس‌جمهور آمریکا در آنجا معروف است. همه می‌شناختندش الا ما. دیدم زنی حدود 60-50 ساله چادرش را دور گردنش پیچیده و چوبی هم دستش بود. از پشت موتور پیاده شد و هجوم برد به سمت دختران دانشجو و... پرسیدم این کیست؟ گفتند: جزو گروه هادی غفاری است...» سال‌ها بعد در اروپا بهنود را دیدم. گفتم «آقا چرا این عکس را در تهران مصور انداختی؟ چرا چیزی را که نمی‌دانستی نوشتی؟ چرا آن‌قدر با قطب‌زاده مخالفت می‌کردید؟» گفت: «ما قهرمانان شنای استخر بودیم، در دریا شنا نکرده بودیم برای همین وقتی به دریا افتادیم غرق شدیم.
در سالگرد شهدای سی تیر به ابن‌بابویه رفته بودیم، یکدفعه دیدیم پیرزنی به سمت قطب‌زاده خیز برداشت که او را ببوسد. قطب‌زاده اجازه نداد. آن زن شروع کرد به تعریف از قطب‌زاده که «تو جوان رشید اسلامی و... ما حتی اسمش را هم نمی‌دانستیم. چه می‌دانستیم کیست. بعد دیدیم عکسش را در جلد تهران مصور منتشر کردند با این توضیح که زهرا خانم از قطب‌زاده دستور می‌گیرد. قطب‌زاده به من گفت زهرا خانم کیست؟ من را فرستاد بروم ته و توی ماجرا را دربیاورم. من هم پرسان‌پرسان به سراغ زهرا خانم رفتم. گفتند صبح‌ها می‌آید جلوی دانشگاه. وقتی رفتم جلوی دانشگاه تازه متوجه شدم که زهرا خانم به اندازه رئیس‌جمهور آمریکا در آنجا معروف است. همه می‌شناختندش الا ما. دیدم زنی حدود 60-50 ساله چادرش را دور گردنش پیچیده و چوبی هم دستش بود. از پشت موتور پیاده شد و هجوم برد به سمت دختران دانشجو و... پرسیدم این کیست؟ گفتند: جزو گروه هادی غفاری است...» سال‌ها بعد در اروپا بهنود را دیدم. گفتم «آقا چرا این عکس را در تهران مصور انداختی؟ چرا چیزی را که نمی‌دانستی نوشتی؟ چرا آن‌قدر با قطب‌زاده مخالفت می‌کردید؟» گفت: «ما قهرمانان شنای استخر بودیم، در دریا شنا نکرده بودیم برای همین وقتی به دریا افتادیم غرق شدیم.