کاربر:Javad/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
هستی از یک انفجاز آغاز شد، جایی که هیچ چیز نبود، بعد به تدریج یک ابر اولیه ایجاد شد، سپس در برخورد و تصادم ذرات با یکدیگر، عناصر اولیه ساخته شد، سپس عناصر پیچیدهتر ایجاد شد، و جهان تبدیل به مجموعهای از عناصر معدنی شد، تکامل بیولوژیک در میسر خودش، عناصر آلی را بوجود آورد، کواسرواتها که از نظر پروفسور اُپارین نقش مهمی در ایجاد حیات داشتند در این مرحله بوجود آمدند، در مرحلهٔ بعد حیات در تک سلولیها شکل گرفت، گام بعد موجودات پرسلولی ایجاد شد، در این مسیر گیاهان مجهز به سبزینه ایجاد شدند، و در گامهای بعد موجودات متنوع و در نهایت انسان بوجود آمد.<ref>اپارین- حیات، طبیعت، منشأ و تکامل آن</ref> | هستی از یک انفجاز آغاز شد، جایی که هیچ چیز نبود، بعد به تدریج یک ابر اولیه ایجاد شد، سپس در برخورد و تصادم ذرات با یکدیگر، عناصر اولیه ساخته شد، سپس عناصر پیچیدهتر ایجاد شد، و جهان تبدیل به مجموعهای از عناصر معدنی شد، تکامل بیولوژیک در میسر خودش، عناصر آلی را بوجود آورد، کواسرواتها که از نظر پروفسور اُپارین نقش مهمی در ایجاد حیات داشتند در این مرحله بوجود آمدند، در مرحلهٔ بعد حیات در تک سلولیها شکل گرفت، گام بعد موجودات پرسلولی ایجاد شد، در این مسیر گیاهان مجهز به سبزینه ایجاد شدند، و در گامهای بعد موجودات متنوع و در نهایت انسان بوجود آمد.<ref>اپارین- حیات، طبیعت، منشأ و تکامل آن</ref> | ||
به | به عبارت دیگر، در مطالعهٔ هر مرحله از تکامل میبینیم که، هر مرحله، از مرحلهٔ ماقبل خودش رهاتر و آزاد تر است، و این روح حاکم بر جریان تکامل است. | ||
در نتیجه تکامل اساسیترین و مسلطترین نظم و قاعدهٔ حاکم بر جهان است. | در نتیجه تکامل اساسیترین و مسلطترین نظم و قاعدهٔ حاکم بر جهان است. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
=== قواعد تکامل === | === قواعد تکامل === | ||
==== قاعدهٔ اول تکامل: پیچیدگی یا گذار مداوم از کهنه به نو ==== | ==== قاعدهٔ اول تکامل: پیچیدگی یا گذار مداوم از کهنه به نو ==== | ||
در مسیر تکامل | در مسیر تکامل اَشکال ساده مستمر به اَشکال پیچیده، پیچیدهتر و باز هم پیچیدهتر تبدیل میشوند. | ||
«واقعیت اساسی دربارهٔ آن فرایند و جریان خلاقی که در ظلمت ابر نخستین ریشه زد، آن است که پیوسته، تازگی و نوی از آن میزاید؛ چیزهایی پدیدار میشود که با آنچه در پیش میبود، از بن متفاوت است. از اثر آن، نه تنها طرحها و نقشهها بهوجود میآید بلکه «بغرنجی» و «تودرتویی» نقشها نیز تحقق میپذیرد. یا به دیگر سخن، ماده هردم خود را در قالبی پیچیدهتر جلوهگر میسازد؛ آن ابر نخستین تطور یافتهاست و جهان، دیگر به صورتی که داشت باز نخواهد گشت».<ref>کتاب از کهکشان تا انسان- جان ففر صفحهٔ ۱۳</ref> | «واقعیت اساسی دربارهٔ آن فرایند و جریان خلاقی که در ظلمت ابر نخستین ریشه زد، آن است که پیوسته، تازگی و نوی از آن میزاید؛ چیزهایی پدیدار میشود که با آنچه در پیش میبود، از بن متفاوت است. از اثر آن، نه تنها طرحها و نقشهها بهوجود میآید بلکه «بغرنجی» و «تودرتویی» نقشها نیز تحقق میپذیرد. یا به دیگر سخن، ماده هردم خود را در قالبی پیچیدهتر جلوهگر میسازد؛ آن ابر نخستین تطور یافتهاست و جهان، دیگر به صورتی که داشت باز نخواهد گشت».<ref>کتاب از کهکشان تا انسان- جان ففر صفحهٔ ۱۳</ref> | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
جهتداری به این معنی است که در تکامل یک مسیر اصلی وجود دارد، مسیر اصلی، مسیری است که بستر اصلی رشد و کمال است، مسیرهای فرعی نافرجام و سرانجام به بنبست میرسند. | جهتداری به این معنی است که در تکامل یک مسیر اصلی وجود دارد، مسیر اصلی، مسیری است که بستر اصلی رشد و کمال است، مسیرهای فرعی نافرجام و سرانجام به بنبست میرسند. | ||
وقتی تکامل از مرحلهای عبور کرد دیگر به آن مرحله باز نخواهد گشت، به قول جان ففر: | وقتی تکامل از مرحلهای عبور کرد دیگر به آن مرحله باز نخواهد گشت، به قول جان ففر: جهان دیگر به صورتی که داشت، باز نخواهد گشت. | ||
جهان دیگر به صورتی که داشت، باز نخواهد گشت. | |||
پروفسور اُپارین در این خصوص میگوید: | پروفسور اُپارین در این خصوص میگوید: | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۰: | ||
* کمونیزم | * کمونیزم | ||
در دیدگاه و تفکر مارکسیسم نیزجامعه و بشر به سمت جامعهای میرود که در آن استثمار نباشد، مارکسیسم این جامعه را «جامعهٔ بیطبقه» مینامد، در نظرگاه مارکسیسم بعد از طی مرحلهٔ سرمایهداری، نوبت به سوسیالیسم میرسد که در آن استثمار تا اندازهٔ زیادی ریشهکن شدهاست، در ادامهٔ این مسیر جامعهٔ کمونیستی ظهور میکند که آرمان و آمال این تفکر است. | در دیدگاه و تفکر مارکسیسم نیزجامعه و بشر به سمت جامعهای میرود که در آن استثمار نباشد، مارکسیسم این جامعه را «جامعهٔ بیطبقه» مینامد، در نظرگاه مارکسیسم بعد از طی مرحلهٔ سرمایهداری، نوبت به سوسیالیسم میرسد که در آن استثمار تا اندازهٔ زیادی ریشهکن شدهاست، در ادامهٔ این مسیر جامعهٔ کمونیستی ظهور میکند که آرمان و آمال این تفکر است. | ||
== مراحل تکامل جوامع بشری == | == مراحل تکامل جوامع بشری == | ||
خط ۱۴۰: | خط ۱۲۷: | ||
درجامه بیطبقه توحیدی طبقات وجود ندارد به این دلیل بیطبقه نامیده میشود. همچنین توحیدی است چون از نظر سازمان مجاهدین، تکامل اجتماعی هم مانند تکامل زیستشناسی، جهت دار و در مسیر مشخصی است. به عبارتی سمت و سوی یگانه و واحدی دارد. در نظریه جامعه بی طبقه توحیدی در نهایت تمامی تضادها در این جامعه به وحدت خواهند رسید. | درجامه بیطبقه توحیدی طبقات وجود ندارد به این دلیل بیطبقه نامیده میشود. همچنین توحیدی است چون از نظر سازمان مجاهدین، تکامل اجتماعی هم مانند تکامل زیستشناسی، جهت دار و در مسیر مشخصی است. به عبارتی سمت و سوی یگانه و واحدی دارد. در نظریه جامعه بی طبقه توحیدی در نهایت تمامی تضادها در این جامعه به وحدت خواهند رسید. | ||
== وجه تسمیه جامعه بی طبقه توحیدی == | |||
وجه تسمیه جامعه بی طبقه توحیدی از آرمانشهر یا مدینه فاضلهای برآمده است که سازمان مجاهدین خلق در ایدئولوژی خود، از آن به عنوان آرمانی که باید تحقق پذیرد یاد کردهاست. این آرمان برگرفته از خطبههای نهجالبلاغه علی (ع) است که در قسمتی از آن اشاره به چنین جامعهای کردهاست. در خطبه ۱۳۸ نهجالبلاغه آمدهاست: | |||
«آگاه باشید که فردا خواهد آمد، فردا خواهد آمد با آنچه که آن را نمیشناسید. فرمانروایی خواهد آمد، غیر از تبار شاهان و فرمانروایان، او حاکمان را بهسبب بدیها و ستمهایشان مورد بازخواست قرار خواهد داد. زمین، ارزشمندترین ذخایر خود را برای او آشکار خواهد ساخت و کلید همه گنجینههایش را تسلیم او خواهد نمود؛ و او قسط و عدل را آنچنان که شایسته آن است بهشما خواهد نمود و آنچه را که از کتاب (قرآن) و سنت پیامبر بهفراموشی سپرده شده، احیا خواهد کرد».<ref>خطبه ۱۳۸ نهجالبلاغه</ref> | |||
در جای دیگر حضرت علی (ع) از قول حضرت محمد دربارهٔ جامعه ای که در آن عدالت برپاست، فرمود: | |||
«چنانچه یکروز هم از عمر جهان مانده باشد، بهتأکید، خداوند، مردی از خاندان مرا برمیانگیزد تا زمین را مشحون از عدل و داد کند چنانچه از جور و ستم انباشته شدهاست. چنانکه قلب امت محمد را از بینیازی سرشار کند و عدالت او برامت فراگیر باشد. او از ما خواهد بود و خداوند بهدست او دین اسلام را بهنهایت کمال میرساند چنانکه بهدست ما پایهگذاری فرمود».<ref>ابوداود کتاب سنن</ref><ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/5377 نیمه شعبان، سالروز ولادت حضرت مهدی-سایت مجاهد]</ref> | |||
مفاهیمی را که میتوان از روایات بالا برداشت کرد این است که جامعه بی طبقه توحیدی جامعه ای است که در آن زمین، پر از عدل و داد میشود. در مرحله بعدی عدل را تعریف میکند که شامل توزیع مناسب و بینیاز کننده ثروت و عدالت اجتماعی است که در چنین جامعه ای افراد به سطحی از شرف انسانی و درک مفهوم آن میرسند که زیادهخواهی و حرص مال و طمعورزی را قبیح دانسته و از آن دوری میکنند. در مرحله نهایی مفهون جامعه در روایت بالا اشاره به کمال دین میکند که در دوران مهدی موعود در جامعه، دین به کمال میرسد و مفهوم واقعی خود را که عدالت اجتماعی است گسترش میدهد و مردم بینیاز از مادیات مازاد بر نیاز خود میشوند. | |||
== مدینه فاضله == | == مدینه فاضله == |