کاربر:Javad/3صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:
سال ۴۰۰ تا ۱۴۰۰میلادی اروپا تحت سیطره حکومت پاپ‌ها قرار داشت. این حکومت که برخی آنرا ولایت پاپ‌ها نیز نامیده‌اند بیش از ۱۰ قرن طول کشید. در آن زمان کلیسا اطاعت و اعتقاد به کلیسا را واجب می‌دانست و آنرا تنها راه نجات بشر می‌شناخت. لقب پاپ قائد اعظم بود که مدعی حکومت بر جهان بود. در آن سال‌ها نگه داشتن مردم در جهل و خرافه یکی از روش‌های مناسب حکومت و تسلط بر آنها محسوب می‌شد. مبلغ و مجری چنین روشی نیز روحانیون کلیسا بودند. و آنها هر پدیده ناشناخته‌ای را تفسیر خرافی می‌کردند و با ایجاد ترس بین مردم، آنها را ملزم به پیروی از خود می‌ساختند. روحانیون کلیسا با ایجاد فضای کنترلی و خفقان سعی می کردند دانشمندان را کنترل و مانع رسیدن حقایق و درک صحیح مردم از ناشناخته‌ها شوند. به این ترتیب می‌توانستند بر مردم با استفاده از ایمان مردم به خرافه و دنیایی موهوم ناشی از نادانی و مسلط نبودن به قانونمندی‌های پدیده‌ها به حکومت خود ادامه دهند و هم‌زمان دستگاه عریض و طویل خویش را گسترش دهند و پایگاه اجتماعی فرمان‌بر برای خود مهیا کنند. در این نوع حکومت، آگاهی و بیان قانونمندی‌ها و تفکر، دشمن دین‌فروشان و روحانیون مذهبی به شمار می‌رفت و به شدت از آن جلوگیری می‌کردند<ref>[https://iranglobal.info/node/58727 ولایت فقیه در قرن ۲۱ تجربه ای تلخ تر از ولایت پاپ در قرون وسطی-سایت ایران گلوبال]</ref>.
سال ۴۰۰ تا ۱۴۰۰میلادی اروپا تحت سیطره حکومت پاپ‌ها قرار داشت. این حکومت که برخی آنرا ولایت پاپ‌ها نیز نامیده‌اند بیش از ۱۰ قرن طول کشید. در آن زمان کلیسا اطاعت و اعتقاد به کلیسا را واجب می‌دانست و آنرا تنها راه نجات بشر می‌شناخت. لقب پاپ قائد اعظم بود که مدعی حکومت بر جهان بود. در آن سال‌ها نگه داشتن مردم در جهل و خرافه یکی از روش‌های مناسب حکومت و تسلط بر آنها محسوب می‌شد. مبلغ و مجری چنین روشی نیز روحانیون کلیسا بودند. و آنها هر پدیده ناشناخته‌ای را تفسیر خرافی می‌کردند و با ایجاد ترس بین مردم، آنها را ملزم به پیروی از خود می‌ساختند. روحانیون کلیسا با ایجاد فضای کنترلی و خفقان سعی می کردند دانشمندان را کنترل و مانع رسیدن حقایق و درک صحیح مردم از ناشناخته‌ها شوند. به این ترتیب می‌توانستند بر مردم با استفاده از ایمان مردم به خرافه و دنیایی موهوم ناشی از نادانی و مسلط نبودن به قانونمندی‌های پدیده‌ها به حکومت خود ادامه دهند و هم‌زمان دستگاه عریض و طویل خویش را گسترش دهند و پایگاه اجتماعی فرمان‌بر برای خود مهیا کنند. در این نوع حکومت، آگاهی و بیان قانونمندی‌ها و تفکر، دشمن دین‌فروشان و روحانیون مذهبی به شمار می‌رفت و به شدت از آن جلوگیری می‌کردند<ref>[https://iranglobal.info/node/58727 ولایت فقیه در قرن ۲۱ تجربه ای تلخ تر از ولایت پاپ در قرون وسطی-سایت ایران گلوبال]</ref>.


در قرون وسطی از اوایل شکل‌گیری آن به تدریج دیگر فاصله‌ای بین دین و دولت باقی نمانده بود و کلیسا رفته رفته سیطره خویش را بر تمامی امور در جامعه بسط داد و تمامی مسئولین حکومت به‌وسیله پاپ‌ها مشخص می‌شدند و قانون کلیسا و نسخه‌ای از آن که توسط پاپ مشخص می‌شد مبنای شرع حاکمیت بود. در واقع در چنین حاکمیتی پاپ به هیچ کس پاسخ‌گو نبود و صاحب جان و مال افراد در جامعه بود و به تشخیص پاپ هر دسته و جریانی می‌توانست تحت پیگرد و دستگیری و زندان و اعدام قرار بگیرد. در چنین حکومتی هر کس مخالفتی با قوانین می‌کرد به عنوان دشمن خدا، مسیح، کلیسا و کتاب مقدس محسوب می‌شد و عقوبتی سنگین و خشن در انتظارش بود. بدین ترتیب در قرون وسطی هزاران نفر به دلیل عقاید متفاوت و خلاف آیین کلیسا با شکنجه‌های فراوان به قتل می‌رسیدند.
در قرون وسطی از اوایل شکل‌گیری آن به تدریج دیگر فاصله‌ای بین دین و دولت باقی نمانده بود و کلیسا رفته رفته سیطره خویش را بر تمامی امور در جامعه بسط داد و تمامی مسئولین حکومت به‌وسیله پاپ‌ها مشخص می‌شدند. قانون کلیسا و نسخه‌ای از آن که توسط پاپ مشخص می‌شد مبنای شرع حاکمیت بود. در واقع در چنین حاکمیتی پاپ به هیچ کس پاسخ‌گو نبود. پاپ صاحب جان و مال افراد در جامعه بود. به تشخیص پاپ هر دسته و جریانی می‌توانست تحت پیگرد و بازداشت، زندان و اعدام قرار بگیرد. در چنین حکومتی هر کس مخالفتی با قوانین کلیسا می‌کرد به عنوان دشمن خدا، مسیح، کلیسا و کتاب مقدس به شمار می رفت و عقوبتی سنگین و خشن در انتظارش بود. بدین ترتیب در قرون وسطی هزاران نفر به دلیل عقاید متفاوت و خلاف آیین کلیسا با شکنجه‌های فراوان به قتل می‌رسیدند.


در این بین با گسترش فساد و سرکوب کلیسا بخشی از کلیسا با قوانین کلیسا مخالفت کردند و خواستار اصلاحات در میان کلیسا شدند. البته با حفظ نظام و حاکمیت مذهبی کلیسا. عده ای از کاتولیک‌ها علم مخالفت برداشتند و خواهان اصلاح در حکومت مذهبی شدند که به آنها پروتستان اطلاق گردید. پروتستان‌ها همان روحانیون حکومت بودند ولی به دلیل نقشی که برای شیوه حکومت قائل بودند با رهبران کلیسا به مخالفت برخاستند. لازم به ذکر است که پروتستان‌ها نقش مؤثری در بقای نظام کلیسا و ضرورت وجود حکومت مذهبی و اطاعت از آن به وسیله حکومت پاپ و طولانی شدن حاکمیت کلیسا به عهده داشتند و با فریب مردم با شعار اصلاح امور، از انقلاب و براندازی کلیسا جلوگیری کردند. اما پس از گذشت سالیان و کشته شدن بسیاری از کسانی که سعی در افشای حکومت پاپ‌ها داشتند مردم آگاه شدند<ref>مهدی مظفری استاد دانشگاه هلند</ref>.
در این بین با گسترش فساد و سرکوب کلیسا، بخشی از روحانیون ضمن حفظ نظام و حاکمیت مذهبی، با قوانین کلیسا مخالفت ورزیدند و خواستار اصلاحات در کلیسا شدند که به پروتستان‌ها معروف شدند. پروتستان‌ها همان روحانیون حکومت بودند ولی به دلیل نقشی که برای شیوه حکومت قائل بودند با رهبران کلیسا به مخالفت برخاستند. لازم به ذکر است که پروتستان‌ها نقش مؤثری در بقای نظام کلیسا و ضرورت وجود حکومت مذهبی و اطاعت از آن به وسیله حکومت پاپ و طولانی شدن حاکمیت کلیسا به عهده داشتند و با فریب مردم با شعار اصلاح امور، از انقلاب و براندازی کلیسا جلوگیری کردند. اما پس از گذشت سالیان و کشته شدن بسیاری از کسانی که سعی در افشای حکومت پاپ‌ها داشتند مردم آگاه شدند<ref>مهدی مظفری استاد دانشگاه هلند</ref>.


== توتالیتاریسم دینی(مذهبی) ==
== توتالیتاریسم دینی(مذهبی) ==
خط ۲۲: خط ۲۲:
== توتالیتاریزم دینی در ایران ==
== توتالیتاریزم دینی در ایران ==
[[پرونده:توتالیتاریزم دینی در ایران.jpg|جایگزین=توتالیتاریزم دینی در ایران|بندانگشتی|توتالیتاریزم دینی در ایران]]
[[پرونده:توتالیتاریزم دینی در ایران.jpg|جایگزین=توتالیتاریزم دینی در ایران|بندانگشتی|توتالیتاریزم دینی در ایران]]
توتالیتر کلاسیک و توتالیتاریسم دینی از نظر بعضی وجوه شباهت‌هایی دارند اما فرق عمده آنها وجود حزب با ساختار مستحکم است که در رژیم‌ توتالیتر دینی چنین نیست و به دلیل نبود حزبی مستحکم، اختلافاتی که در جناح‌های مختلف پیش می‌آید به بیرون درز می‌کند و مردم پی به اختلافاتشان می‌برند. در جناح‌بندی‌های رژیم توتالیتر دینی در ایران که با به دست گرفتن قدرت توسط خمینی پس از انقلاب ۵۷ ایجاد شد دو جناح اصول‌گرا و اصلاح‌طلب پدید آمدند. درگیری درونی این جناح‌ها عموما جنگ بر سر قدرت و شیوه اداره کشور و راه حل مسائل و مشکلات برای منافع حاکمیت و بقای نظام موجود است. در اساس جنگ‌های این دو جناح جنگ بر سر تصاحب سهم بیشتر قدرت برای منافع جناح خود است که با فریب افکار عمومی در داخل و خارج کشور پیش می‌برند بدین معنی که اختلاف بین جناحین در افکار عمومی ایجاد شبهه‌ای می‌کند که گویا در رژیم توتالیتر دینی آلترناتیو وجود دارد، رژیم تک‌حزبی نیست و رقابت بر سر رسیدن قدرت عادلانه مانند کشورهای کلاسیک، با انتخابات آزاد و گرایش‌های متفاوت است تا بدین وسیله در جامعه جهانی ماهیت واقعی خود را پنهان کنند.  
توتالیتر کلاسیک و توتالیتاریسم دینی از نظر بعضی وجوه شباهت‌هایی دارند اما فرق عمده آنها وجود حزب با ساختار مستحکم است که در رژیم‌ توتالیتر دینی چنین نیست و به دلیل نبود حزبی مستحکم، اختلافاتی که در جناح‌های مختلف پیش می‌آید به بیرون درز می‌کند و مردم پی به اختلافاتشان می‌برند. در جناح‌بندی‌های رژیم توتالیتر دینی در ایران که با به دست گرفتن قدرت توسط خمینی پس از انقلاب ۵۷ ایجاد شد دو جناح اصول‌گرا و اصلاح‌طلب پدید آمدند. درگیری درونی این جناح‌ها عموما جنگ بر سر قدرت و شیوه اداره کشور و راه حل مسائل و مشکلات برای منافع حاکمیت و بقای نظام موجود است. در اساس جنگ‌های این دو جناح جنگ بر سر تصاحب سهم بیشتر قدرت برای منافع جناح خود است که با فریب افکار عمومی در داخل و خارج کشور پیش می‌برند بدین معنی که اختلاف بین جناحین در افکار عمومی ایجاد شبهه‌ای می‌کند که گویا در رژیم توتالیتر دینی آلترناتیو وجود دارد، رژیم تک‌حزبی نیست و رقابت بر سر رسیدن قدرت عادلانه است و مانند کشورهای کلاسیک، با انتخابات آزاد و گرایش‌های متفاوت است تا بدین وسیله در جامعه جهانی ماهیت واقعی خود را پنهان کنند.  


=== اقتصاد در رژیم توتالیتر دینی ===
=== اقتصاد در رژیم توتالیتر دینی ===
خط ۲۸: خط ۲۸:


=== ترور ===
=== ترور ===
در رژیم توتالیتر ترور ابزار و اهرم اصلی برای پیشبرد خطوط است. در چنین حکومتی دشمن‌تراشی ذاتی آن است تا اهداف حکومت تأمین شود. لذا با دشمن‌تراشی و ایجاد رعب و وحشت زمینه ای را برای حذف مخالفان آماده می‌کنند که هر کس قانون حاکمیت را نقض کند بلافاصله همسو با دشمن یا خود دشمن محسوب می‌شود و باید بدون رعایت هر گونه حقوق مدنی محاکمه شود. حکومت ایران از آغاز شکل‌گیری بر پایه‌ی همین ماهیت تاکنون از حربه ترور برای ایجاد وحشت و حذف مخالفان از عواقب دشمنی با حاکمیت و اصل نظام استفاده کرده است. بنا به گفته مخالفان رژيم ایران، جمهوری اسلامی بیش از ۲۰۰ عمل تروریستی علیه مخالفان در خارج ایران انجام داده‌ است. این علاوه بر از عملیات تروریستی جمهوری اسلامی علیه اتباع و اماکن خارجی است. در بررسی نظرگاه‌های جمهوری اسلامی که بر اساس یک نظام توتالیتر دینی بنا شده است، نظریه ولایت فقیه که سنگ بنای جمهوری اسلامی است مرزهای جغرافیایی را به رسمیت نمی‌شناسد و به‌دنبال ایجاد حکومت جهانی اسلامی براساس ولایت مطلقه‌ی فقیه است که در نوع خود در جهان بی‌نظیر است.  
در رژیم توتالیتر، ترور ابزار و اهرم اصلی برای پیشبرد خطوط است. در چنین حکومتی دشمن‌تراشی ذاتی آن است تا اهداف حکومت تأمین شود. لذا با دشمن‌تراشی و ایجاد رعب و وحشت زمینه ای را برای سرکوب وحذف مخالفان آماده می‌کنند. هر کس قانون حاکمیت را نقض کند بلافاصله همسو با دشمن یا خود دشمن محسوب می‌شود و باید بدون رعایت هر گونه حقوق مدنی محاکمه شود. حکومت ایران از آغاز شکل‌گیری‌اش تاکنون بر پایه‌ی همین ماهیت بوده است و از حربه ترور برای ایجاد وحشت و حذف مخالفان خود استفاده کرده است. بنا به گفته مخالفان رژيم ایران، جمهوری اسلامی بیش از ۲۰۰ عمل تروریستی علیه مخالفان در خارج ایران انجام داده‌ است. این علاوه بر از عملیات تروریستی جمهوری اسلامی علیه اتباع و اماکن خارجی است. در بررسی نظرگاه‌های جمهوری اسلامی که بر اساس یک نظام توتالیتر دینی بنا شده است، نظریه ولایت فقیه که سنگ بنای جمهوری اسلامی است مرزهای جغرافیایی را به رسمیت نمی‌شناسد و به‌دنبال ایجاد حکومت جهانی اسلامی براساس ولایت مطلقه‌ی فقیه است که در نوع خود در جهان بی‌نظیر است.  


=== درجه خطر توتالیتاریزم دینی ===
=== درجه خطر توتالیتاریزم دینی ===