کاربر:Safa/2صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''شیطان سازی''' اپوزیسیون در جمهوری اسلامی، یکی از اهرمهای اصلی جنگ سیاسی برای نامشروع کردن هر گونه مخالفت با حاکمیت مطلق و سرکوبگرانه ولایت فقیه و مشروع کردن سرکوب هر | '''شیطان سازی''' اپوزیسیون در جمهوری اسلامی، یکی از اهرمهای اصلی جنگ سیاسی برای نامشروع کردن هر گونه مخالفت با حاکمیت مطلق و سرکوبگرانه ولایت فقیه و مشروع کردن سرکوب هر نوعی از اعتراض و مطالبه مشروع است. | ||
جمهوری اسلامی ایران برای حذف و سرکوب هر خواستهای از طرف مخالفان آنها را با القاب مذهبی مختلفی مانند یاغی، باغی ، کافر، مرتد، ملحد و منافق نامیده و با حذف فیزیکی از دور خارج میکند. | جمهوری اسلامی ایران برای حذف و سرکوب هر خواستهای از طرف مخالفان آنها را با القاب مذهبی مختلفی مانند یاغی، باغی ، کافر، مرتد، ملحد و منافق نامیده و با حذف فیزیکی از دور خارج میکند. | ||
از فردای پیروزی انقلاب خمینی خود را به هیچ قرارداد و یا تعهدی پایبند | از فردای پیروزی انقلاب خمینی خود را به هیچ قرارداد و یا تعهدی پایبند نمیدانست و به الزامات قراردادهای اجتماعی اعتنایی نداشت، ولایت فقیه این اصل بدیهی را رد میکرد که مشروعیت حکومت ناشی از تعهداتی است که در برابر مردم قبول کرده و نمی تواند یکسویه آنها را نادیده بگیرد. | ||
قرارداد اجتماعی - برخلاف احکام فقهی که نیازی به موافقت مقلد ندارد- دو سویه است در قرارداد اجتماعی، مردم از فقیه تقلید نکردهاند. خمینی قرار خود با مردم را مانند فتوایش میدانست که هر لحظه میتواند تغییر دهد و فردا نیز چیز دیگری بگوید. هسته مرکزی استبداد در ایده ولایت فقیه همینجا است، مردم و اراده آنان محلی از اعراب ندارند و هر نظر مخالفی تکفیر خواهد شد. | قرارداد اجتماعی - برخلاف احکام فقهی که نیازی به موافقت مقلد ندارد- دو سویه است در قرارداد اجتماعی، مردم از فقیه تقلید نکردهاند. خمینی قرار خود با مردم را مانند فتوایش میدانست که هر لحظه میتواند تغییر دهد و فردا نیز چیز دیگری بگوید. هسته مرکزی استبداد در ایده ولایت فقیه همینجا است، مردم و اراده آنان محلی از اعراب ندارند و هر نظر مخالفی تکفیر خواهد شد. | ||
== تعریف تکفیر یا شیطان سازی == | == تعریف تکفیر یا شیطان سازی == | ||
بر مبنای یک تعریف ایدئولوژیک، تکفیراصطلاحی در کلام و فقه به معنای نسبت کفر دادن به مسلمان میباشد. تکفیر در اصل به معنای پوشیدن و پوشاندن است، ولی درعربی و فارسی به معانی گوناگونی به کار رفته، از جمله پاک کردن گناهان و پرداختن کفاره سوگند و یا کافر خواندن کسی است. | بر مبنای یک تعریف ایدئولوژیک، تکفیراصطلاحی در کلام و فقه به معنای نسبت کفر دادن به حامل یک دین مانند مسلمان و مسیحی و... میباشد. تکفیر در اصل به معنای پوشیدن و پوشاندن است، ولی درعربی و فارسی به معانی گوناگونی به کار رفته، از جمله پاک کردن گناهان و پرداختن کفاره سوگند و یا کافر خواندن کسی است. | ||
=== دیدگاه پیامبر در باره تکفیر === | === دیدگاه پیامبر اسلام در باره تکفیر === | ||
از حضرت محمد (ص) در باره تکفیر نقل شده است: | از حضرت محمد (ص) در باره تکفیر نقل شده است: | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
مخالفت این امر با قرآن، به دلیل مغایرت کامل آن با دو اصلی است که قرآن مطرح کرده است: | مخالفت این امر با قرآن، به دلیل مغایرت کامل آن با دو اصلی است که قرآن مطرح کرده است: | ||
اصل اول: عدم اجبار در دین. | اصل اول: عدم اجبار در دین. «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ؛ در کار دین هیچ اکراه نیست.» <ref>قران کریم سوره بقره آیه ۲۵۶</ref> | ||
اصل دوم: لزوم گوش دادن به سخنان «دیگران» برای پیروی از بهترین آنها. «فبشر عبادی الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه.»<ref>سوره زمر آیات ۱۷ و ۱۸</ref> | اصل دوم: لزوم گوش دادن به سخنان «دیگران» برای پیروی از بهترین آنها. «فبشر عبادی الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه.»<ref>سوره زمر آیات ۱۷ و ۱۸</ref> | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
«أَ فَأَنْتَ تُکْرِهُ النّاسَ حَتّی یَکُونُوا مُوءْمِنِینَ؛ آیا تو مردم را ناگزیر میکنی که مومن باشند؟».<ref>قران کریم سوره یونس آیه ۹۹</ref> | «أَ فَأَنْتَ تُکْرِهُ النّاسَ حَتّی یَکُونُوا مُوءْمِنِینَ؛ آیا تو مردم را ناگزیر میکنی که مومن باشند؟».<ref>قران کریم سوره یونس آیه ۹۹</ref> | ||
در نتیجه، اسلام برای دفاع از حق و ترویج آن، اجازه استفاده از زور و | در نتیجه، اسلام برای دفاع از حق و ترویج آن، اجازه استفاده از زور و قوهی قهریه و همچنین تکفیر و تفسیق را نداده است. به هیچ وجه این اقدامات را در راه تبلیغ دین و هدایت مردم، تجویز نکرده است، این گونه اقدامات، وسیلهای شیطانی و نامشروع است، که استفاده از آن حتی در راه دین، باطل و مصداق بیدینی است. کسانی که این حربهها را به عنوان ابزار اعمال حاکمیت انتخاب میکنند، از حربهای شیطانی و استعماری استفاده کردهاند. | ||
=== | === پیشینهی تکفیر در مسیحیت === | ||
به دوران قرون وسطی و دادگاههای انگیزیسیون برمیگردد که هر نوع انکار مطالب عنوان شده توسط کلیسا و کشیشان تحت عنوان تحقیق علمی یا فلسفی با تکفیر کلیسا مواجه میشد و نتیجه آن سوزانده شدن در آتش تحت عنوان جادوگر و یا شکنجههای وحشتناک برای انکار مطالب عنوان شده بود. | به دوران قرون وسطی و دادگاههای انگیزیسیون برمیگردد که هر نوع انکار مطالب عنوان شده توسط کلیسا و کشیشان تحت عنوان تحقیق علمی یا فلسفی با تکفیر کلیسا مواجه میشد و نتیجه آن سوزانده شدن در آتش تحت عنوان جادوگر و یا شکنجههای وحشتناک برای انکار مطالب عنوان شده بود. | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
کشته شدند. کشیش پاریسی در دفترخاطرات خود نوشت: «امروز به چشم خود دیدم که شکمهای زنان را با خنجر میدریدند و بچههای شیرخوار را از آغوش مادرانشان بیرون میکشیدند و آنها را از بالای دیوارها پرتاب میکردند یا مغزشان را به تیرک میکوفتند ویا گردنهایشان را خرد میکردند تا عیسی مسیح را ازخود بیشتر راضی کرده باشند». | کشته شدند. کشیش پاریسی در دفترخاطرات خود نوشت: «امروز به چشم خود دیدم که شکمهای زنان را با خنجر میدریدند و بچههای شیرخوار را از آغوش مادرانشان بیرون میکشیدند و آنها را از بالای دیوارها پرتاب میکردند یا مغزشان را به تیرک میکوفتند ویا گردنهایشان را خرد میکردند تا عیسی مسیح را ازخود بیشتر راضی کرده باشند». | ||
=== | === پیشینهی تکفیردر تاریخ اسلام === | ||
نمونههای فراوانی در تاریخ صدر اسلام دیده میشود که مسلمین بی گناهی، بهراحتی و با کوچکترین بهانه مورد تکفیر واقع شدهاند. بهطور مثال سعد بن وقاص، عمار را صرفا به خاطر مخالفت با سیاستهای نادرست عثمان، کافر میخواند و میگفت: «اخرجت رقبة الاسلام من عنقک.<ref>ابن قتیبه الدینوری، المعارف صفحه ۵۵۰ الهیئه المصریه العامه للکتاب: القاهره</ref> عهد اسلام از گردنت برداشته شده (و کافر گشتهای).» | نمونههای فراوانی در تاریخ صدر اسلام دیده میشود که مسلمین بی گناهی، بهراحتی و با کوچکترین بهانه مورد تکفیر واقع شدهاند. بهطور مثال سعد بن وقاص، عمار را صرفا به خاطر مخالفت با سیاستهای نادرست عثمان، کافر میخواند و میگفت: «اخرجت رقبة الاسلام من عنقک.<ref>ابن قتیبه الدینوری، المعارف صفحه ۵۵۰ الهیئه المصریه العامه للکتاب: القاهره</ref> عهد اسلام از گردنت برداشته شده (و کافر گشتهای).» | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
در جنگ صفین که عمروعاص با دسیسه در سر نیزه کردن قرآن و درهم آمیختن حق و باطل، منطقه شام را از حکومت مرکزی جدا کرد؛ خوارج با بهانه کردن این موضوع و صلح بین معاویه و امام علی (ع) امام خود را تکفیر کردند. | در جنگ صفین که عمروعاص با دسیسه در سر نیزه کردن قرآن و درهم آمیختن حق و باطل، منطقه شام را از حکومت مرکزی جدا کرد؛ خوارج با بهانه کردن این موضوع و صلح بین معاویه و امام علی (ع) امام خود را تکفیر کردند. | ||
تکفیر | تکفیر امام علی (ع) توسط خوارج و معاویه از مشهورترین وقایع تلخ تاریخ اسلام است. | ||
معاویه تکفیر را چنان به اوج میرساند که وقتی سفیان غامدی را به عراق میفرستد، به او چنین دستور میدهد: «اقتل کلّ من لقیت ممن لیس هو علی رأیک.<ref>ابراهیم بن محمد ثقفی،الغارت: جلد ۲ ص ۴۶۷ انجمن آثار ملی: تهران</ref> به هرکس برخورد نمودی که با نظر تو مخالف بود، او را به قتل برسان.» تکفیر ابزاری برای حذف مخالفین و توجیه قتل و غارت آنها بوده است! | معاویه تکفیر را چنان به اوج میرساند که وقتی سفیان غامدی را به عراق میفرستد، به او چنین دستور میدهد: «اقتل کلّ من لقیت ممن لیس هو علی رأیک.<ref>ابراهیم بن محمد ثقفی،الغارت: جلد ۲ ص ۴۶۷ انجمن آثار ملی: تهران</ref> به هرکس برخورد نمودی که با نظر تو مخالف بود، او را به قتل برسان.» تکفیر ابزاری برای حذف مخالفین و توجیه قتل و غارت آنها بوده است! |