کاربر:Safa/1صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴۷: خط ۱۴۷:


== وضعیت اقتصادی مردم در حکومت پهلوی ==
== وضعیت اقتصادی مردم در حکومت پهلوی ==
ساختار بورژوایی جامعه ایران پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ به تحقیق احمد اشرف به قرار زیر بود:[[پرونده:اختلاف طبقاتی زمان شاه.JPG|جایگزین=اختلاف طبقاتی زمان شاه|بندانگشتی|شکاف طبقاتی در دوران حکومت شاه|537x537پیکسل]]بورزواهای غربی
ساختار بورژوایی جامعه ایران پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ به تحقیق احمد اشرف شامل بورژواهای غربی، سرمایه‌داران کشاورزی اغلب اقشاری از خاندان حاکمه، یا اقشار متوسط دیوانسالاری و خرده بوروژوازی بودند.


۵۲ درصد           از منشأ تجار حد متوسط و عمده
دو طبقه دیگر در این دوران طبقه بازار و طبقه بیرون از بازار بود.
* طبقه بازار همان بورژوازی سنتی را در ایران تشکیل می‌داد
* طبقه بیرون از بازار شامل: علما، خرده مالکین کشاورزی، طبقه متوسط جدید، کارگران صنعتی جدید
طبقه علما برخی زمین‌داران بزرگ با گرایش به اقتدار سیاسی و سلنطنت بودند و برخی خارج از اقتدار سیاسی قرار داشتند


۲۸ درصد           از منشأ خرده بورژوازی
با عملی شدن سیاست انقلاب سفید که منجر به از میان رفتن کشاورزی در روستاهای ایران شد، فعالیت های جدید صنعت و معدن، مقاطعه کاری و ساختمان، کارگران فراوانی را بصورت غیرماهر و نیمه ماهر که اغلب مهاجرین از روستاها بودند به خود جذب کرد. عرضه فراوان نیروی کار و افزایش بیکاری در این دوره و افزایش هزینه‌های زندگی با وجود مزد پایین، زندگی مشقت‌باری را به آن‌ها تحمیل می‌کرد. در این دوران حاشیه‌نشینی در اطراف شهرها گسترش یافت.


۲۰ درصد           از منشأ اقشار متخصصان و دستگاه اداری
کارگران به این دلایل تحت استثمار بودند:  
 
* مزد کم (۲۵۰ ریال روزانه)
سرمایه داران کشاورزی:
* شرایط رقت بار کار
 
* عدم توجه به قانونهای حمایتی
۵۰ درصد           از منشأ دیوانسالاری
* سرپیچی کارفرمایان از قانون کار بدون رسیدگی حکومتی
 
* اجتناب از پرداختن سهم کارفرما در بیمه دولتی کارگران
۳۰ درصد           از منشأ زمینداران
* معرفی کارگران معترض به به پلیس
 
* زندگی در حاشیه شهرها با وضع بهداشتی، تغذیه و خدمات خارج از حد متعارف
۱۰ درصد           از منشأ بورژوازی
* و ...
 
سابقه اغلب کارگران صنعتی به برزگران ولمپن پرولتاریا، و طبقۀ کارگر سنتی بر می گشت. ۵ـ قشر کارگران لمپن: به نظر اشرف گرچه لمپن پرولتاریا، پدیدۀ جدیدی در جامعه ایرانی نبود، لکن شهرنشینی و اصلاحات ارضی باعث رشد این قشر در جامعه شهری ایران شد. کارگران غیرماهر ساختمانی، ولگردان خیابانی، خدمتکاران خانگی، کارگران غیر ماهر معدن و حمل و نقل و کارگران غیر ماهر کشاورزی به اضافه اقشار فعال گدایان، دزدان، قماربازان، فواحش در این قشر قرار داده شده اند. طبق آمار سال ۱۳۴۸، در شهر تهران ۲۹۵۰۰۰ نفر از اعضاء این قشر وجود داشته اند، که درآمد ماهیانه آنها از ۳۵۰ ریال کمتر بوده است.[[پرونده:زاغه نشینی در زمان محمدرضا پهلوی.JPG|جایگزین=زاغه نشینی در ایران پیش از انقلاب ضدسلطنتی|بندانگشتی|زاغه نشینی در ایران پیش از انقلاب ضدسلطنتی|446x446پیکسل]]
۱۰ درصد           از منشأهای دیگر
 
سابقۀ سرمایه گذاران (سرمایه داران) در بخش صنعت
 
۳۳ درصد           از منشأ صنعتگران
 
۴۴ درصد           از منشأ بانکداران
 
۱۰ درصد           از منشأ مقاطعه کاران
 
۱۳ درصد           از منشأ دیگر طبقات
 
سابقه مقاطعه کاران نیز بترتیب به اقشار متوسط دیوانسالاری، خاندان حاکمه، خرده بورژوازی و دیگر طبقات برمی گشت.
 
طبقات دیگر در این دوره به نقل از اشرف عبارت بودند از: الف) طبقات بازار، ب) طبقات بیرون از بازار. ساختار طبقات جماعت بازار شامل سه طبقه مجزا می شد، بورژوازی سنتی یا صاحبان حرف و خرده فروشان و در آخرین رده کارگران سنتی. بورژوازی سنتی بعد از بزرگ مالکان، از اعضای عمده طبقات سنتی محسوب می شدند، و طبقات متوسط سنتی، شامل اجزایی از جماعات بازار، یا اقشار روحانیون و نیز افسران ردۀ متوسط ارتش و اداریان و نیز خرده مالکین می شد. طبقه کارگر سنتی شامل افزارمندان، و همه کارگران روزمرد که در صنایع دستی و فروشگاههای کوچک بازار و ساختمان و نقاط دیگر شهر و روستا مشغول بودند، می گردید.
طبقات بیرون از بازار: ۱ـ علما که از نفوذ و قدرت زیادی در جامعه سنتی برخوردار بودند و در دوران رضا شاه و پس از آن به حاشیه رانده شدند و به دو بخش تقسیم می شدند: الف) آنهایی که از زمینداران بزرگ بودند و گرایش به اقتدار سیاسی (سلطنتی) داشتند و جزئی از طبقه مسلط محسوب می شدند و ب) آنهایی که در مخالفت با اقتدار سیاسی بودند و بیشتر از طریق بازار برای گذران زندگی تأمین می شدند (2ـ خرده مالکین کشاورزی: شامل کارکنان مستقل بخش کشاورزی که خود و یا با خانواده خود و یا به کمک دیگر دهقانان بر روی زمین محدود خود کار می کردند. ۳ـ طبقه متوسط جدید، که حاصل نوسازیهای مختلف بودند، شامل تحصیل کرده های متخصص، مدیران، نویسندگان، کارمندان، دبیران و دانشجویان ۴ـ کارگر صنعتی جدید: بر اثر سرمایه گذاریهای جدید، نه تنها بر تعداد بورژوازی جدید افزود که کارگران صنعتی نیز افزایش یافت و در مقابل، کارگران سنتی (کارگران صنایع دستی، صنایع غذایی و بافندگی و چرم سازی و آجرپزی و مشابه آن) روبه کاهش گذاشت. صنعت نفت نقش برجسته ای در تشکیل طبقه کارگر صنعتی جدید داشت که میزان آنها در بین دو جنگ به ۴۰ هزار نفر می رسید. پس از آن فعالیت های جدید صنعت و معدن، مقاطعه کاری و ساختمان، کارگران فراوانی را بصورت غیرماهر و نیمه ماهر که اغلب مهاجرین از روستاها بودند به خود جذب کرد. عرضه فراوان نیروی کار و افزایش بیکاری در این دوره و افزایش هزینه های زندگی با وجود مزد پایین کارگران به زندگی آنها شدیداً فشار وارد می کرد و کارگران به این دلایل تحت استثمار بودند: مزد کم (۲۵۰ ریال روزانه)، شرایط رقت بار کار، عدم توجه به قانونهای حمایتی، سرپیچی از قانون کار، اجتناب از پرداختن سهم کارفرما در بیمه دولتی کارگران، معرفی کارگران معترض به نیروی انتظامی و بالاخره زندگی در حاشیه شهرها با وضع بهداشتی، تغذیه و خدمات خارج از حد متعارف. سابقه اغلب کارگران صنعتی به برزگران ولمپن پرولتاریا، و طبقۀ کارگر سنتی بر می گشت. ۵ـ قشر کارگران لمپن: به نظر اشرف گرچه لمپن پرولتاریا، پدیدۀ جدیدی در جامعه ایرانی نبود، لکن شهرنشینی و اصلاحات ارضی باعث رشد این قشر در جامعه شهری ایران شد. کارگران غیرماهر ساختمانی، ولگردان خیابانی، خدمتکاران خانگی، کارگران غیر ماهر معدن و حمل و نقل و کارگران غیر ماهر کشاورزی به اضافه اقشار فعال گدایان، دزدان، قماربازان، فواحش در این قشر قرار داده شده اند. طبق آمار سال ۱۳۴۸، در شهر تهران ۲۹۵۰۰۰ نفر از اعضاء این قشر وجود داشته اند، که درآمد ماهیانه آنها از ۳۵۰ ریال کمتر بوده است.[[پرونده:زاغه نشینی در زمان محمدرضا پهلوی.JPG|جایگزین=زاغه نشینی در ایران پیش از انقلاب ضدسلطنتی|بندانگشتی|زاغه نشینی در ایران پیش از انقلاب ضدسلطنتی|446x446پیکسل]]


اصلاحات ارضی که قشر کوچکی از دهقانان را به خرده بورژوازی مرفه تبدیل کرد، در مقابل، قشر وسیعی از لمپن پرولتاریا بر جای نهاد که در بدترین شرایط زندگی قرار گرفتند. درآمد کم، بی سوادی، بی خانمانی، زندگی در زاغه و حلبی آبادها، برخورداری از حداقل خدمات شهری از خصوصیات بارز این قشر معرفی شده است.<ref>[http://ensani.ir/file/download/article/20110205162432-20.pdf طبقات اجتماعی در دوره پهلوی احمد اشرف]</ref>
اصلاحات ارضی که قشر کوچکی از دهقانان را به خرده بورژوازی مرفه تبدیل کرد، در مقابل، قشر وسیعی از لمپن پرولتاریا بر جای نهاد که در بدترین شرایط زندگی قرار گرفتند. درآمد کم، بی سوادی، بی خانمانی، زندگی در زاغه و حلبی آبادها، برخورداری از حداقل خدمات شهری از خصوصیات بارز این قشر معرفی شده است.<ref>[http://ensani.ir/file/download/article/20110205162432-20.pdf طبقات اجتماعی در دوره پهلوی احمد اشرف]</ref>