کاربر:Abbas/صفحه تمرین3: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
شیخ فضل الله نوری در ۳ دی ۱۳۲۲ به دنیا آمد. او پسر ملاعباس نوری مازندرانی بود. دروس مقدماتی را در تهران گذراند و به نجف سفر کرد و در درسهای شیخ راضی نجفی شرکت کرد. شیخ فضل الله نوری در سامرا نیز به همراه دایی خود «محدث نوری» در کلاسهای درس میرزای شیرازی شرکت کرد. همسر او سکینه دختر محدث نوری بود. نام فرزندان پسر او، شیخ مهدی (کیا) نوری، ضیا الدین کیا (نوری)، حاج هادی (کیا) نوری و جلال الدین کیا (نوری) بود. وی هشت دختر به نام‌های، زینب الشریه، مرضیه، احترام الشریه، بدیه الزمان، منیره، اقدس الزمان، انور الزمان و خدیجه داشت<ref>[http://www.asrislam.com/fa/news/1321/%D9%81%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%AE-%D9%81%D8%B6%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D9%86%D9%88%D8%B1%DB%8C فرزندان و نوه های شیخ فضل الله نوری-سایت عصر اسلام]</ref>. وی، سال ۱۳۰۰ به ایران بازگشت و به تدریس دروس حوزوی مشغول شد.
شیخ فضل الله نوری در ۳ دی ۱۳۲۲ به دنیا آمد. او پسر ملاعباس نوری مازندرانی بود. دروس مقدماتی را در تهران گذراند و به نجف سفر کرد و در درسهای شیخ راضی نجفی شرکت کرد. شیخ فضل الله نوری در سامرا نیز به همراه دایی خود «محدث نوری» در کلاسهای درس میرزای شیرازی شرکت کرد. همسر او سکینه دختر محدث نوری بود. نام فرزندان پسر او، شیخ مهدی (کیا) نوری، ضیا الدین کیا (نوری)، حاج هادی (کیا) نوری و جلال الدین کیا (نوری) بود. وی هشت دختر به نام‌های، زینب الشریه، مرضیه، احترام الشریه، بدیه الزمان، منیره، اقدس الزمان، انور الزمان و خدیجه داشت<ref>[http://www.asrislam.com/fa/news/1321/%D9%81%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%AE-%D9%81%D8%B6%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D9%86%D9%88%D8%B1%DB%8C فرزندان و نوه های شیخ فضل الله نوری-سایت عصر اسلام]</ref>. وی، سال ۱۳۰۰ به ایران بازگشت و به تدریس دروس حوزوی مشغول شد.


== ورود به سیاست ==
== مخالف مشروطه، موافق دولت ==
 
شیخ فضل الله نوری پس از سفر حج، سپس به نجف رفت و از آنجا به ایران برگشت. در آن زمان آیت الله سید عبدالله بهبهانی از شیخ فضل الله نوری و سید محمد طباطبایی برای متحد شدن علیه اقدامات اتباع بیگانه وابسته به دولت، همچنین تبعیض و تجاوز و آزار و اذیت دولت به مردم دعوت کرد اما شیخ فضل الله این دعوت را رد کرد. شیخ فضل الله همچنین با وجود اصرار آیت الله طباطبایی و بهبهانی برای تحصن، در تحصن شرکت نکرد چون تحصن را باعث تحریک جناح‌های رقیب در حکومت می‌دید.
 
پس از ادامه نهضت علیه دولت از جانب انقلابیون و مبارزین مشروطه، شیخ فضل الله در مخالفت با مشروطه گفت: «مشروطه خوب لفظی است، شاه دستخط مشروطیت را دادند، شاه مرحوم دستخط داده‌اند، مشروطه باید باشد ولی مشروطه مشروعه و مجلس محدود، نه هرج و مرج.» شیخ فضل الله نوری قانونی که شرع در آن نباشد را قبول نداشت و با تشکیل مجلس انتخابی و تقسیم قوا نیز مخالفت کرد. یکی از مواد قانون مشروطه این بود که «اهالی مملکت ایران در مقابل قانون دولتی متساوی الحقوق خواهند بود» که شیخ فضل الله با این ماده به شدت مخالفت کرد و گفت:«محال است با اسلام حکم مساوات».
 
مخالفت و در ادامه دشمنی با مشروطه خواهان به آنجا رسید که شیخ فضل الله نوری در رابسه با بررسی قانون اساسی و تطبیق آن با شرع توسط بعضی علما گفت: «... وقتی را صرف این کار با جمعی از علما کردم و بقدر میسور تطبیق به شرع، یک درجه شد... لیکن فرقه‌ای که زمام امور حلّ و عقد مطالب و قبض و بسط مهامّ کلیه بدست آن‌ها بود مساعدت نمی‌کردند بلکه صریحاً و علناً گفته که ممکن نیست مشروطه منطبق شود با قواعد الهیه و اسلامیه و با این تصحیحات و تطبیقات دول خارجه ما را به عنوان مشروطه نخواهند شناخت»<ref>[[شیخ فضل الله نوری که بود و چرا اعدام شد-سایت جهان نیوز]]</ref>.
 
شیخ فضل الله
 
شیخ فضل‌الله این امر را که مجلس بتواند صرفاً به استناد رأی اکثریت حتی برخلاف قوانین و احکام شرعی، قانون وضع نماید، مردود می‌داند و متقابلاً موافقت خود را با مجلسی که با رعایت احکام اسلام، قانون وضع نماید، اعلام داشته
 
پسر شیخ فضل الله نوری یکی از کسانی بود که خواهان اعدام پدرش بود. او بعد از اعدام شیخ فضل الله نوری با شادی کف زد. شنیدم که بعضی‌ها می‌گفتند: «شیخ فضله به درک رفت!» از بالای ایوان نظمیه یک کسی فریاد کشید و به مردم گفت: «همچین دست بزنید که صداش تو سفارت به گوشش برسه!» یعنی به گوش «محمدعلی‌شاه»<ref>دلیل کف زدن پسر شیخ فضل الله نوری، بعد از اعدامش چه بود؟</ref>.


انقلاب مشروطه که محصول مبارزه آزادیخواهان و مردم ایران برای کسب آزادی و مشروطیت ایران از دست مستبدان خونریز ضد آزادی بود، در سال ۱۲۸۷ به پیروزی رسید. رودرروی این اراده سترگ مردم ایران آخوند جنایتکار و فرصت طلب شیخ فضل الله نوری بود که باعلم کردن مشروعه در مقابل مشروطه و در همدستی ننگین با  محمد علی شاه مستبد قاجار فتوا علیه مبارزان و مجاهدان آزادی میداد. آخوند مرتجع همچنین در بسیج دستجات چماقدار برای سرکوب آزادیخواهان و مشروطه طلبان، جنایات وحشیانه ‌‌‌‌‌‌‌زیادی را مرتکب شد. شیخ فضل الله نوری تمامی جنایات خود را تحت عنوان مشروعه و با توجیه استبداد زیر پرده‌‌‌‌‌‌‌دین انجام می‌داد. به‌دنبال فتح تهران توسط مشروطه خواهان، شیخ فضل‌الله نوری که توسط عالیترین مراجع تقلید آن زمان نیز به‌فساد و مفسده برانگیزی در میان مردم و سوء استفاده از اسلام متهم شده بود توسط دادگاه انقلابیون مشروطه به‌اعدام محکوم شد. وی روز نهم مرداد سال ۱۲۸۸ به‌جرم صدور فتواهای متعدد در کشتار و شکنجه ومثله کردن مشروطه خواهان در میدان توپخانه‌‌‌‌‌‌‌تهران و در میان شادمانی مردم به‌دار آویخته شد.
انقلاب مشروطه که محصول مبارزه آزادیخواهان و مردم ایران برای کسب آزادی و مشروطیت ایران از دست مستبدان خونریز ضد آزادی بود، در سال ۱۲۸۷ به پیروزی رسید. رودرروی این اراده سترگ مردم ایران آخوند جنایتکار و فرصت طلب شیخ فضل الله نوری بود که باعلم کردن مشروعه در مقابل مشروطه و در همدستی ننگین با  محمد علی شاه مستبد قاجار فتوا علیه مبارزان و مجاهدان آزادی میداد. آخوند مرتجع همچنین در بسیج دستجات چماقدار برای سرکوب آزادیخواهان و مشروطه طلبان، جنایات وحشیانه ‌‌‌‌‌‌‌زیادی را مرتکب شد. شیخ فضل الله نوری تمامی جنایات خود را تحت عنوان مشروعه و با توجیه استبداد زیر پرده‌‌‌‌‌‌‌دین انجام می‌داد. به‌دنبال فتح تهران توسط مشروطه خواهان، شیخ فضل‌الله نوری که توسط عالیترین مراجع تقلید آن زمان نیز به‌فساد و مفسده برانگیزی در میان مردم و سوء استفاده از اسلام متهم شده بود توسط دادگاه انقلابیون مشروطه به‌اعدام محکوم شد. وی روز نهم مرداد سال ۱۲۸۸ به‌جرم صدور فتواهای متعدد در کشتار و شکنجه ومثله کردن مشروطه خواهان در میدان توپخانه‌‌‌‌‌‌‌تهران و در میان شادمانی مردم به‌دار آویخته شد.