کاربر:Hossein/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۷۱۰: خط ۷۱۰:
و بالاخره در روز 4اردیبهشت1369 ساعت11و 50دقیقه کاظم رجوی در حالی که جهت کارهای بانکی از منزل خارج شده بود مورد تهاجم تروریستها واقع شده و به قتل رسید.
و بالاخره در روز 4اردیبهشت1369 ساعت11و 50دقیقه کاظم رجوی در حالی که جهت کارهای بانکی از منزل خارج شده بود مورد تهاجم تروریستها واقع شده و به قتل رسید.


عصر همان روز آخوندزاده و هادی نجف‌آبادی و شماری دیگر از تروریستها، با پرواز ایران ایر به تهران بازگشتند.
عصر همان روز آخوندزاده و هادی نجف‌آبادی و شماری دیگر از تروریستها، با پرواز ایران ایر به تهران بازگشتند. وزارت اطلاعات پس از این ترور گزارش کامل آن را به اطلاع رفسنجانی رساند.<ref>گزارش به رفسنجانی تروریستها بعداز بازگشت به تهران یک گزارش 40صفحه‌یی از این ترور برای رفسنجانی تهیه کردند. طبق این گزارش فرماندهٌ نظامی عملیات از ابتدا دارابی  و معاون او علی مصلحی عراقی بود. ابتدا آنها می‌خواستند براساس طرح اول یعنی تهاجم به خانه عمل کنند. اما در عمل در بین آنها اختلاف بروز کرد و دارابی در نامه‌یی به تهران نوشت: «به‌علت اصولی نبودن طرح و سوختن طرح شخصاً حاضر به انجام کار نمی‌باشم، آقای عراقی به‌هیچ‌وجه رعایت اصول اطلاعاتی را نمی‌نماید و با افراد بومی رابطه برقرار می‌کند…». وی در این نامه خواهان بازگشت تیم به تهران می‌شود. هم‌زمان علی مصلحی به تهران اعلام می‌کند از نظر او طرح بدون اشکال است و می‌گوید: «گویا آقای دارابی فکر می‌کنند با نبود ایشان کار انجام نمی‌شود». عراقی در گزارشی که به مسئول برون مرزی وزارت اطلاعات در مورد اشکالی که دارابی به ارتباطات او با افراد محلی گرفته بود نوشت: «طرح دوستی من با خانم مسئول کرایهٌ وسایل نقلیه و خرج کردن 10هزار دلار اجباری بوده است». به‌دنبال کنسل کردن طرح توسط دارابی، آخوندزاده بسطی با تهران برای تعیین تکلیف تماس می‌گیرد. مسئولین وزارت اطلاعات در تهران تأکید می‌کنند که رفسنجانی خواهان اجرای این طرح است و روی انجام آن تأکید می‌کند. آخوندزاده بسطی، دارابی را از دور عملیاتی خارج کرده و مسئولیت ترور را به تیم مصلحی واگذار نمود. وی ضمن بررسی مجدد، طرح اول را (تهاجم به خانهٌ کاظم رجوی) با توجه به اشکالاتی که دارابی گرفته بود منتفی کرده و طرح سوم را به اجرا در می‌آورد. از این پس تروریستها به‌مدت یک‌هفته خانه و ترددات کاظم رجوی را به‌طور فشرده زیر نظر گرفته و مقدمات عملی کار را فراهم می‌کنند. طبق طرح، عملیات ترور توسط 3ماشین طراحی شده بود. - یک اتومبیل به فرماندهی شخص مصلحی که فرماندهی کل عملیات را نیز به‌عهده داشت. این تیم که از خودرو گلف استفاده می‌کرد، تیم آتش را تشکیل می‌داد. - اتومبیل دوم به فرماندهی سعید دانش که تیم پشتیبان را به‌عهده داشت. - اتومبیل سوم که قرار بود از صحنه فیلم تهیه کند. تروریستها در روز 4اردیبشهت از ساعت 9صبح خانهٌ کاظم رجوی را زیر نظر گرفتند. در ساعت11.15 دقیقه دکتر برای مراجعه به بانک از خانهٌ خارج می‌شود ولی از خودرو معمول خودش استفاده نمی‌کند و از اتومبیل دیگری استفاده می‌کند. مصلحی با ماشین گلف، این اتومبیل را از خانه تعقیب می‌کند. وقتی رجوی برای مراجعه به بانک پیاده می‌شود، تروریستها مطمئن می‌شوند که سرنشین این خودرو دکتر کاظم رجوی است. مصلحی با بی‌سیم بقیه ماشینها را هماهنگ می‌کند. دکتر پس از خروج از بانک در یک مغازه مدتی متوقف می‌شود، مصلحی تصور می‌کند که تعقیب آنها لو رفته و به‌همین خاطر دکتر از مغازه خارج نشده است. به‌طوری‌که ابتدا تصمیم می‌گیرد عقب‌نشینی کنند، اما در همین حین کاظم رجوی از مغازه خارج می‌شود و تروریستها ماموریتشان را ادامه می‌دهند. آرایش خودروهای تروریستها  در بازگشت کاظم رجوی به خانه، خودرو تیم سعید دانش در پشت ماشین کاظم رجوی قرار می‌گیرد و دو گلوله به طرف اتومبیل او شلیک می‌کند، گلولهٌ اول به انحراف می‌رود اما گلولهٌ دوم به خودرو اصابت کرده منحرف می‌شود، سومین ماشین تروریستها به‌سرعت به خودرو کاظم رجوی می‌کوبد. هم‌زمان خودرو مصلحی و سمیعی به سمت کاظم رجوی می‌آیند، او  به سمت چپ می‌پیچد و با یک درخت برخورد می‌کند، در تمام این مدت دست دکتر روی بوق ماشین بوده است. سپس دو تروریست از ماشین دانش پیاده شده و از دو طرف خودرو کاظم رجوی را به رگبار می‌بندند. با اندکی فاصله ماشین سوم از پشت کاظم رجوی آمده و به‌دنبال ماشین اول و دوم به حرکت ادامه می‌دهد. سلاح دشمن یوزی کالیبر9 با صداخفه‌کُن بوده است. کروکی زیر از صحنهٌ عملیات در گزارش 40صفحه‌یی به رفسنجانی آمده است:    معرفی تروریستها الف. دیپلومات تروریستها 1) آخونده‌زاده بسطی:  محمد مهدی آخوندزاده بسطی متولد1334 از دیپلومات تروریستهای وزارت خارجه، مدیرکل سیاسی و روابط بین‌المللی وقت وزارت خارجه بود، که مدتی نیز در کشورهای مختلف سمت سفیر داشته است. وی با پاسپورت خدمت به‌شمارهٌ006588 به سوئیس مسافرت می‌کرد. آخوندزاده بسطی که فرماندهی و هماهنگی ارگانهای مختلف در ژنو را به‌عهده داشت، در 8شهریور1368 برای ارزیابی طرح ترور به ژنو آمد و در 28فروردین1369 (6روز قبل از ترور) مجدداً با پرواز ایران‌ایر با بلیت شمارهٌ (831174 4261  096) وارد ژنو شد. در این پرواز سعید دانش و ناصر پورمیرزایی نیز حضور داشتند. وی به همراه هادی نجف‌آبادی در هتل اینترکنتینانتال که از قبل توسط کنسول رژیم در ژنو محمد ملائک رزو شده بود، مستقر شد. وی چند ساعت پس از عملیات با پرواز ایران‌ایر737 همراه هادی نجف‌آبادی به تهران بازگشتند. 2) محمدعلی هادی نجف‌آبادی: متولد1327 سفیر وقت رژیم در امارت متحدهٌ عربی با پاسپورت دیپلوماتیک006646 چند روز قبل از 4اردیبهشت، از ابوظبی به ژنو آمد و در همان هتل اینترکنتینانتال به آخوندزاده بسطی پیوست. وی در فاصلهٌ31 فروردین تا 4اردیبهشت تماسهای تلفنی متعددی با تهران داشته است و بعداز هر تماس با سیروس ناصری نمایندهٌ رژیم در دفتر سازمان ملل در ژنو ارتباط می‌گرفته است.  3) سیروس ناصری:متولد1334 تهران ، نمایندهٌ  رژیم در دفتر سازمان ملل در ژنو در زمان ترور پروفسور کاظم. سیروس ناصری شخصاً کینهٌ عمیقی از دکتر رجوی به‌دل داشت. چرا که همهٌ دجالگریهای رژیم را در سازمان ملل ژنو خنثی می‌کرد و ماهیت دیپلومات تروریستهای رژیم از جمله سیروس ناصری را برملا می‌کرد. این مزدور به‌دنبال محکوم شدن رژیم در کمیسیون حقوق بشر، دکتر کاظم را علناً‌تهدید کرد و گفت "خواهی دید! می‌کشیمت".   4) کریم آبادی: کنسول وقت رژیم در ژنو، سلاح تروریستها را با استفاده از محموله‌های دیپلوماتیک تأمین کرده بود و بلیتهای آنها را برای بازگشت به تهران رزرو کرده بود. قابل توجه این‌که مقاومت ایران در همان زمان نوار مکالمهٌ کریم آبادی با یکی از تروریستها راجع به شهادت دکتر کاظم را افشا نمود. ب- تروریستها: اسامی تروریستها، اسامی است که با آن نام پاسپورت برایشان صادر و به ژنو مسافرت کرده‌اند. 1) علی مصلح عراقی فرماندهٌ نظامی ترور در صحنه: متولد1326 تهران با پاسپورت خدمت 056503 به ژنو مسافرت کرد. وی که ابتدا معاون عملیات بود بعداز مخالفت دارابی با انجام ترور، به‌عنوان فرماندهٌ عملیات مشخص شد و روز قبل‌از عملیات (3اردیبهشت) به هتلی که محمد رضوانی از قبل در آن اقامت داشت رفت و با او در آنجا ساکن شد. در ساعت13.50 روز 4اردیبهشت69 بلافاصله بعداز جنایت، وی با پرواز سوئیس‌ایر شمارهٌ434از فرودگاه ژنو همراه با رضوانی، علیرضا همدانی بیانی و ناصر پورمیرزایی، به‌قصد وین پرواز کرده‌اند.  2) سعید دانش متولد سال1333 تهران است. وی با پاسپورت خدمت به شمارهٌ0642393 که در تاریخ 20فروردین69 صادر شده بود در روز 21فروردین69 با پرواز ایران‌ایر و همراه با صمدی، رضوانی، بیانی همدانی، پورشفیعی و پورمیرزایی به ژنو وارد شد. شماره بلیت هواپیمایی وی 8919604261096 بود. جالب است که اکثر پاسپورتهای خدمت در یک روز یعنی 20فروردین69صادر شده بود. دانش بعداز عملیات با پرواز734 ایران‌ایر به تهران بازگشت. در پرواز سوئیس‌ایر به وین هم یک صندلی برای وی رزرو شده بود که از آن استفاده نکرد. 3) علیرضا بیانی همدانی متولد1337 تهران که پاسپورت خدمت064399 و با شمارهٌ بلیت0964261960890 در روز 21فروردین با پرواز ایران‌ایر وارد ژنو شد. وی بعد از ترور بلافاصله  در ساعت13.50 با پروازSR434  از فرودگاه ژنو به‌قصد وین پرواز کرد.  4) محسن پورشفیعی متولد1337 خوانسار با پاسپورت خدمت043782 که در 13تیرماه1366 صادر شده بود در همان روز 21فروردین وارد ژنو شد. شمارهٌ بلیت  پورشفیعی (889 960 4261 096) بود. وی همراه پورمیرزایی اتاق شمارهٌ16 هتل لارزیدانس دوسالو در ویریهٌ ژنو را برای 29فروردین تا 8اردیبهشت رزو کرد. روز 31فروردین، میرزایی به هتل اطلاع می‌دهد که پورشفیعی امروز هتل را به قصد برن ترک کرده است. شفیعی در 11اردیبهشت به هتل زنگ می‌زند و می‌گوید به اشتباه کلید اتاق هتل را با خودش برده است برای دادن آن و تصفیهٌ حساب می‌آید. اما دیگر بر نمی‌گردد و بعداز 24آوریل در اتاق آنها همان غذایی بود که در اتومبیل گلف مورد استفاده در صحنهٌ ترور کشف شده بود. 5) ناصر پورمیرزایی متولد سال1335 تهران با پاسپورت خدمت064388 صادره در 20فروردین69. وی در روز 21فروردین69 همراه با صمدی، رضوانی، بیانی همدانی، پورشفیعی و دانش به ژنو وارد شده است. شمارهٌ بلیت هواپیما (887 960 4261 096) بوده است. وی بعداز جنایت ترور در ساعت13.50 روز ترور با پرواز سوئیس‌ایر433 از فرودگاه ژنو، به‌قصد وین پرواز کرد.  6) یدالله صمدی متولد1337 تهران با پاسپورت خدمت 060198 صادره از تهران در 24مهر سال68به سوئیس سفر می‌کرد. وی به‌محض دریافت پاسپورت در 68/7/24 برای شناسایی به ژنو سفر کرده بود. سفر بعدی صمدی در 11بهمن69 به‌همراه سعید همتی، صادق بابایی، محمود سجادیان، محمودرضا جزایری، و علی هادوی بود که توطئهٌ ترور ناکام ماند. سفر سوم وی به ژنو در روز 21فروردین69 با ایران ایر و با شمارهٌ بلیت هواپیما (892 960 4261 096) بوده است. مسئولیت صمدی تهیهٌ امکانات ترور از جمله کرایهٌ ماشینها بوده است. 7) محمد سعید رضوانی تاریخ تولد1345 با پاسپورت خدمت064394 صادره در 20فروردین69 با پرواز تهران - ژنو ایران‌ایر 21فروردین69 و با بلیت شمارهٌ (888  960 4261  096) وارد ژنو شد.  وی نیز مانند شماری دیگر از تروریستها همان روز عملیات ژنو را به قصد وین ترک کرد. خودرو دوم تروریستها توسط رضوانی کرایه شده بوده است. 8) سعید همتی متولد1327 تهران با پاسپورت خدمت058833 صادره از تهران در تاریخ 8شهریور68  وی جزو تیم ترور بهمن68 بود که در 11بهمن68 با پرواز ایران‌ایر به ژنو رفت. 9) صادق بابایی متولد1337 تهران با پاسپورت خدمت056543 صادره از تهران در 27اردیبهشت68 بابائی جزو تیم ترور بهمن68 بود که در 11بهمن68 به ژنو رفت. 10) علی هادوی متولد1336 گرگان با پاسپورت خدمت062592 صادره از تهران 9بهمن68. علی هادوی جزو تیم ترور بهمن68 بود که در 11بهمن68 به ژنو رفت. 11) محمدرضا جزایری متولد1337 قم با شمارهٌ پاسپورت خدمت032014 صادره از تهران در 20تیر64. وی جزو تیم ترور بهمن68 بود که در 11بهمن68 به ژنو رفت 12) محمود سجادیان متولد1337 تهران با پاسپورت خدمت60348 صادره در تاریخ 2آبان 1368 وی جزو تیم ترور بهمن68 بود که در 11بهمن68 به ژنو رفت. 13) علی کمالی متولد1335 تهران با پاسپورت خدمت056540 صادره در تاریخ 26اردیبهشت68 تهران. وی در 26مهر68 دو روز بعداز یدالله صمدی با پرواز مستقیم ایران‌ایر وارد ژنو شد و به صمدی پیوست و تا 30مهر68 در هتل آدریس ژنو بودند و بعد به هتل مدرن رفته و تا 4آبان68 در ژنو بودند.</ref>
وزارت اطلاعات پس از این ترور گزارش کامل آن را به اطلاع رفسنجانی رساند.<ref>گزارش به رفسنجانی تروریستها بعداز بازگشت به تهران یک گزارش 40صفحه‌یی از این ترور برای رفسنجانی تهیه کردند. طبق این گزارش فرماندهٌ نظامی عملیات از ابتدا دارابی  و معاون او علی مصلحی عراقی بود. ابتدا آنها می‌خواستند براساس طرح اول یعنی تهاجم به خانه عمل کنند. اما در عمل در بین آنها اختلاف بروز کرد و دارابی در نامه‌یی به تهران نوشت: «به‌علت اصولی نبودن طرح و سوختن طرح شخصاً حاضر به انجام کار نمی‌باشم، آقای عراقی به‌هیچ‌وجه رعایت اصول اطلاعاتی را نمی‌نماید و با افراد بومی رابطه برقرار می‌کند…». وی در این نامه خواهان بازگشت تیم به تهران می‌شود. هم‌زمان علی مصلحی به تهران اعلام می‌کند از نظر او طرح بدون اشکال است و می‌گوید: «گویا آقای دارابی فکر می‌کنند با نبود ایشان کار انجام نمی‌شود». عراقی در گزارشی که به مسئول برون مرزی وزارت اطلاعات در مورد اشکالی که دارابی به ارتباطات او با افراد محلی گرفته بود نوشت: «طرح دوستی من با خانم مسئول کرایهٌ وسایل نقلیه و خرج کردن 10هزار دلار اجباری بوده است». به‌دنبال کنسل کردن طرح توسط دارابی، آخوندزاده بسطی با تهران برای تعیین تکلیف تماس می‌گیرد. مسئولین وزارت اطلاعات در تهران تأکید می‌کنند که رفسنجانی خواهان اجرای این طرح است و روی انجام آن تأکید می‌کند. آخوندزاده بسطی، دارابی را از دور عملیاتی خارج کرده و مسئولیت ترور را به تیم مصلحی واگذار نمود. وی ضمن بررسی مجدد، طرح اول را (تهاجم به خانهٌ کاظم رجوی) با توجه به اشکالاتی که دارابی گرفته بود منتفی کرده و طرح سوم را به اجرا در می‌آورد. از این پس تروریستها به‌مدت یک‌هفته خانه و ترددات کاظم رجوی را به‌طور فشرده زیر نظر گرفته و مقدمات عملی کار را فراهم می‌کنند. طبق طرح، عملیات ترور توسط 3ماشین طراحی شده بود. - یک اتومبیل به فرماندهی شخص مصلحی که فرماندهی کل عملیات را نیز به‌عهده داشت. این تیم که از خودرو گلف استفاده می‌کرد، تیم آتش را تشکیل می‌داد. - اتومبیل دوم به فرماندهی سعید دانش که تیم پشتیبان را به‌عهده داشت. - اتومبیل سوم که قرار بود از صحنه فیلم تهیه کند. تروریستها در روز 4اردیبشهت از ساعت 9صبح خانهٌ کاظم رجوی را زیر نظر گرفتند. در ساعت11.15 دقیقه دکتر برای مراجعه به بانک از خانهٌ خارج می‌شود ولی از خودرو معمول خودش استفاده نمی‌کند و از اتومبیل دیگری استفاده می‌کند. مصلحی با ماشین گلف، این اتومبیل را از خانه تعقیب می‌کند. وقتی رجوی برای مراجعه به بانک پیاده می‌شود، تروریستها مطمئن می‌شوند که سرنشین این خودرو دکتر کاظم رجوی است. مصلحی با بی‌سیم بقیه ماشینها را هماهنگ می‌کند. دکتر پس از خروج از بانک در یک مغازه مدتی متوقف می‌شود، مصلحی تصور می‌کند که تعقیب آنها لو رفته و به‌همین خاطر دکتر از مغازه خارج نشده است. به‌طوری‌که ابتدا تصمیم می‌گیرد عقب‌نشینی کنند، اما در همین حین کاظم رجوی از مغازه خارج می‌شود و تروریستها ماموریتشان را ادامه می‌دهند. آرایش خودروهای تروریستها  در بازگشت کاظم رجوی به خانه، خودرو تیم سعید دانش در پشت ماشین کاظم رجوی قرار می‌گیرد و دو گلوله به طرف اتومبیل او شلیک می‌کند، گلولهٌ اول به انحراف می‌رود اما گلولهٌ دوم به خودرو اصابت کرده منحرف می‌شود، سومین ماشین تروریستها به‌سرعت به خودرو کاظم رجوی می‌کوبد. هم‌زمان خودرو مصلحی و سمیعی به سمت کاظم رجوی می‌آیند، او  به سمت چپ می‌پیچد و با یک درخت برخورد می‌کند، در تمام این مدت دست دکتر روی بوق ماشین بوده است. سپس دو تروریست از ماشین دانش پیاده شده و از دو طرف خودرو کاظم رجوی را به رگبار می‌بندند. با اندکی فاصله ماشین سوم از پشت کاظم رجوی آمده و به‌دنبال ماشین اول و دوم به حرکت ادامه می‌دهد. سلاح دشمن یوزی کالیبر9 با صداخفه‌کُن بوده است. کروکی زیر از صحنهٌ عملیات در گزارش 40صفحه‌یی به رفسنجانی آمده است:    معرفی تروریستها الف. دیپلومات تروریستها 1) آخونده‌زاده بسطی:  محمد مهدی آخوندزاده بسطی متولد1334 از دیپلومات تروریستهای وزارت خارجه، مدیرکل سیاسی و روابط بین‌المللی وقت وزارت خارجه بود، که مدتی نیز در کشورهای مختلف سمت سفیر داشته است. وی با پاسپورت خدمت به‌شمارهٌ006588 به سوئیس مسافرت می‌کرد. آخوندزاده بسطی که فرماندهی و هماهنگی ارگانهای مختلف در ژنو را به‌عهده داشت، در 8شهریور1368 برای ارزیابی طرح ترور به ژنو آمد و در 28فروردین1369 (6روز قبل از ترور) مجدداً با پرواز ایران‌ایر با بلیت شمارهٌ (831174 4261  096) وارد ژنو شد. در این پرواز سعید دانش و ناصر پورمیرزایی نیز حضور داشتند. وی به همراه هادی نجف‌آبادی در هتل اینترکنتینانتال که از قبل توسط کنسول رژیم در ژنو محمد ملائک رزو شده بود، مستقر شد. وی چند ساعت پس از عملیات با پرواز ایران‌ایر737 همراه هادی نجف‌آبادی به تهران بازگشتند. 2) محمدعلی هادی نجف‌آبادی: متولد1327 سفیر وقت رژیم در امارت متحدهٌ عربی با پاسپورت دیپلوماتیک006646 چند روز قبل از 4اردیبهشت، از ابوظبی به ژنو آمد و در همان هتل اینترکنتینانتال به آخوندزاده بسطی پیوست. وی در فاصلهٌ31 فروردین تا 4اردیبهشت تماسهای تلفنی متعددی با تهران داشته است و بعداز هر تماس با سیروس ناصری نمایندهٌ رژیم در دفتر سازمان ملل در ژنو ارتباط می‌گرفته است.  3) سیروس ناصری:متولد1334 تهران ، نمایندهٌ  رژیم در دفتر سازمان ملل در ژنو در زمان ترور پروفسور کاظم. سیروس ناصری شخصاً کینهٌ عمیقی از دکتر رجوی به‌دل داشت. چرا که همهٌ دجالگریهای رژیم را در سازمان ملل ژنو خنثی می‌کرد و ماهیت دیپلومات تروریستهای رژیم از جمله سیروس ناصری را برملا می‌کرد. این مزدور به‌دنبال محکوم شدن رژیم در کمیسیون حقوق بشر، دکتر کاظم را علناً‌تهدید کرد و گفت "خواهی دید! می‌کشیمت".   4) کریم آبادی: کنسول وقت رژیم در ژنو، سلاح تروریستها را با استفاده از محموله‌های دیپلوماتیک تأمین کرده بود و بلیتهای آنها را برای بازگشت به تهران رزرو کرده بود. قابل توجه این‌که مقاومت ایران در همان زمان نوار مکالمهٌ کریم آبادی با یکی از تروریستها راجع به شهادت دکتر کاظم را افشا نمود. ب- تروریستها: اسامی تروریستها، اسامی است که با آن نام پاسپورت برایشان صادر و به ژنو مسافرت کرده‌اند. 1) علی مصلح عراقی فرماندهٌ نظامی ترور در صحنه: متولد1326 تهران با پاسپورت خدمت 056503 به ژنو مسافرت کرد. وی که ابتدا معاون عملیات بود بعداز مخالفت دارابی با انجام ترور، به‌عنوان فرماندهٌ عملیات مشخص شد و روز قبل‌از عملیات (3اردیبهشت) به هتلی که محمد رضوانی از قبل در آن اقامت داشت رفت و با او در آنجا ساکن شد. در ساعت13.50 روز 4اردیبهشت69 بلافاصله بعداز جنایت، وی با پرواز سوئیس‌ایر شمارهٌ434از فرودگاه ژنو همراه با رضوانی، علیرضا همدانی بیانی و ناصر پورمیرزایی، به‌قصد وین پرواز کرده‌اند.  2) سعید دانش متولد سال1333 تهران است. وی با پاسپورت خدمت به شمارهٌ0642393 که در تاریخ 20فروردین69 صادر شده بود در روز 21فروردین69 با پرواز ایران‌ایر و همراه با صمدی، رضوانی، بیانی همدانی، پورشفیعی و پورمیرزایی به ژنو وارد شد. شماره بلیت هواپیمایی وی 8919604261096 بود. جالب است که اکثر پاسپورتهای خدمت در یک روز یعنی 20فروردین69صادر شده بود. دانش بعداز عملیات با پرواز734 ایران‌ایر به تهران بازگشت. در پرواز سوئیس‌ایر به وین هم یک صندلی برای وی رزرو شده بود که از آن استفاده نکرد. 3) علیرضا بیانی همدانی متولد1337 تهران که پاسپورت خدمت064399 و با شمارهٌ بلیت0964261960890 در روز 21فروردین با پرواز ایران‌ایر وارد ژنو شد. وی بعد از ترور بلافاصله  در ساعت13.50 با پروازSR434  از فرودگاه ژنو به‌قصد وین پرواز کرد.  4) محسن پورشفیعی متولد1337 خوانسار با پاسپورت خدمت043782 که در 13تیرماه1366 صادر شده بود در همان روز 21فروردین وارد ژنو شد. شمارهٌ بلیت  پورشفیعی (889 960 4261 096) بود. وی همراه پورمیرزایی اتاق شمارهٌ16 هتل لارزیدانس دوسالو در ویریهٌ ژنو را برای 29فروردین تا 8اردیبهشت رزو کرد. روز 31فروردین، میرزایی به هتل اطلاع می‌دهد که پورشفیعی امروز هتل را به قصد برن ترک کرده است. شفیعی در 11اردیبهشت به هتل زنگ می‌زند و می‌گوید به اشتباه کلید اتاق هتل را با خودش برده است برای دادن آن و تصفیهٌ حساب می‌آید. اما دیگر بر نمی‌گردد و بعداز 24آوریل در اتاق آنها همان غذایی بود که در اتومبیل گلف مورد استفاده در صحنهٌ ترور کشف شده بود. 5) ناصر پورمیرزایی متولد سال1335 تهران با پاسپورت خدمت064388 صادره در 20فروردین69. وی در روز 21فروردین69 همراه با صمدی، رضوانی، بیانی همدانی، پورشفیعی و دانش به ژنو وارد شده است. شمارهٌ بلیت هواپیما (887 960 4261 096) بوده است. وی بعداز جنایت ترور در ساعت13.50 روز ترور با پرواز سوئیس‌ایر433 از فرودگاه ژنو، به‌قصد وین پرواز کرد.  6) یدالله صمدی متولد1337 تهران با پاسپورت خدمت 060198 صادره از تهران در 24مهر سال68به سوئیس سفر می‌کرد. وی به‌محض دریافت پاسپورت در 68/7/24 برای شناسایی به ژنو سفر کرده بود. سفر بعدی صمدی در 11بهمن69 به‌همراه سعید همتی، صادق بابایی، محمود سجادیان، محمودرضا جزایری، و علی هادوی بود که توطئهٌ ترور ناکام ماند. سفر سوم وی به ژنو در روز 21فروردین69 با ایران ایر و با شمارهٌ بلیت هواپیما (892 960 4261 096) بوده است. مسئولیت صمدی تهیهٌ امکانات ترور از جمله کرایهٌ ماشینها بوده است. 7) محمد سعید رضوانی تاریخ تولد1345 با پاسپورت خدمت064394 صادره در 20فروردین69 با پرواز تهران - ژنو ایران‌ایر 21فروردین69 و با بلیت شمارهٌ (888  960 4261  096) وارد ژنو شد.  وی نیز مانند شماری دیگر از تروریستها همان روز عملیات ژنو را به قصد وین ترک کرد. خودرو دوم تروریستها توسط رضوانی کرایه شده بوده است. 8) سعید همتی متولد1327 تهران با پاسپورت خدمت058833 صادره از تهران در تاریخ 8شهریور68  وی جزو تیم ترور بهمن68 بود که در 11بهمن68 با پرواز ایران‌ایر به ژنو رفت. 9) صادق بابایی متولد1337 تهران با پاسپورت خدمت056543 صادره از تهران در 27اردیبهشت68 بابائی جزو تیم ترور بهمن68 بود که در 11بهمن68 به ژنو رفت. 10) علی هادوی متولد1336 گرگان با پاسپورت خدمت062592 صادره از تهران 9بهمن68. علی هادوی جزو تیم ترور بهمن68 بود که در 11بهمن68 به ژنو رفت. 11) محمدرضا جزایری متولد1337 قم با شمارهٌ پاسپورت خدمت032014 صادره از تهران در 20تیر64. وی جزو تیم ترور بهمن68 بود که در 11بهمن68 به ژنو رفت 12) محمود سجادیان متولد1337 تهران با پاسپورت خدمت60348 صادره در تاریخ 2آبان 1368 وی جزو تیم ترور بهمن68 بود که در 11بهمن68 به ژنو رفت. 13) علی کمالی متولد1335 تهران با پاسپورت خدمت056540 صادره در تاریخ 26اردیبهشت68 تهران. وی در 26مهر68 دو روز بعداز یدالله صمدی با پرواز مستقیم ایران‌ایر وارد ژنو شد و به صمدی پیوست و تا 30مهر68 در هتل آدریس ژنو بودند و بعد به هتل مدرن رفته و تا 4آبان68 در ژنو بودند.</ref>


دستگیری دو قاتل کاظم رجوی در فرانسه و استرداد آنها به ایران
دستگیری دو قاتل کاظم رجوی در فرانسه و استرداد آنها به ایران
خط ۷۱۷: خط ۷۱۶:
سرویسهای مخفی آلمان در تاریخ 14نوامبر92 (23آبان 71)به فرانسه اطلاع دادند که دو مأمور مخفی ایران از مرز استراسبورگ عبور کرده و وارد فرانسه  شده‌اند. آلمانیها در این اطلاعات به فرانسه گفتند نام اصلی این دو نفر محمود سجادیان و علی کمالی است که از طرف قاضی شاتلن در سوئیس در رابطه با قتل یک ایرانی مخالف تحت تعقیب هستند.
سرویسهای مخفی آلمان در تاریخ 14نوامبر92 (23آبان 71)به فرانسه اطلاع دادند که دو مأمور مخفی ایران از مرز استراسبورگ عبور کرده و وارد فرانسه  شده‌اند. آلمانیها در این اطلاعات به فرانسه گفتند نام اصلی این دو نفر محمود سجادیان و علی کمالی است که از طرف قاضی شاتلن در سوئیس در رابطه با قتل یک ایرانی مخالف تحت تعقیب هستند.


این دو نفر با هویتهایی به‌نام احمد طاهری با پاسپورت ایرانی به شماره3049434 و محسن شریفی اصفهانی با پاسپورت ایرانی به شمارهٌ 3798086 به‌وسیله یک مرسدس بنز با پلاک آلمانیHHJH2448 به فرانسه وارد شدند.
این دو نفر با هویتهایی به‌نام احمد طاهری، 32ساله با پاسپورت ایرانی به شماره3049434 و محسن شریفی اصفهانی، 37ساله با پاسپورت ایرانی به شمارهٌ 3798086 به‌وسیله یک مرسدس بنز با پلاک آلمانیHHJH2448 به فرانسه وارد شدند.


در تاریخ 15نوامبر92 (24آبان 71) فرانسه این دو نفر را دستگیر کرد. البته دستگیر شدگان در واقع 12نفر بودند. اما با دخالت علی آهنی سفیر وقت رژیم در فرانسه 10نفر از آنها آزاد شدند، ولی به درخواست شاتلن، قاضی تحقیق سوئیس برای علی کمالی (با نام پاسپورتی شریف اصفهانی) و محمود سجادیان (با نام پاسپورتی احمد طاهری)، حکم بازداشت صادر شد.<ref>این افراد طی هفته‌های قبل از بازداشت وارد آلمان شده بودند. آنها در ارتباط با یک شرکت ایرانی هومن  به‌نام یحیی درم‌گزین در آخن بودند. یحیی درم‌گزین متولد دیماه1334 تهران از مأموران سابقه‌دار وزارت اطلاعات بود که از سال1366 در آلمان اقامت داشت.</ref> قاضی سوئیسی مسئول تحقیق در سال 1376رسماً «یک مقام بلندپایهٌ دولت ایران» را در پشت این عملیات تروریستی معرفی کرد. دوماه بعداز ترور، پلیس سوئیس در یک گزارش 52صفحه‌یی پیرامون این جنایت اعلام کرد: «ما عمیقاً یقین داریم که یک یا چند سرویس رسمی ایران مستقیماً در قتل آقای کاظم رجوی دست داشته‌اند»<ref>اطلاعیهٌ مطبوعاتی قاضی تحقیق رولان شاتلن، 22ژوئن 1990 «در حال حاضر مقامات پلیس مسئول پیگیری تحقیقات، شواهد و مدارکی جمع‌آوری نموده‌اند که اجازه می‌دهد دست داشتن یک یا چند سرویس رسمی ایران در ترور آقای کاظم رجوی تأیید گردد».  گزارش 52 صفحه‌یی پلیس سوئیس، ژوئن1990 «در این مرحله از تحقیقات و با توجه به وقایع فوق که نه به تصادف بلکه به معجزه بستگی دارند، ما عمیقاً‌یقین داریم که یک یا چند سرویس رسمی ایران مستقیماً‌در قتل آقای کاظم رجوی دخالت داشته‌اند».  احضار دیپلومات  جمهوری اسلامی توسط دولت سوئیس خبرگزاری فرانسه 22ژوئن90: قاضی رولان شاتلن اعلام کرد که "یک یا چند سرویس رسمی ایران مستقیماً در قتل کاظم رجوی نمایندهٌ مقاومت ایران در اروپا دست داشته‌اند". وی می‌نویسد که تحقیقات به این نتیجه رسید که سیزده نفر "که همگی با پاسپورتهای سرویس ایران که عنوان "در حال مأموریت" در آن ثبت شده بود، به صورت تنگاتنگی در این قضیه شرکت داشته‌اند. نمایندهٌ وزارت امور خارجه سوئیس ضمن احضار یک دیپلومات ایرانی به او گفت که دولت سوئیس اتهاماتی که متوجه برخی از سرویسهای رسمی ایران شده‌اند را تجزیه و تحلیل خواهد کرد و در صورت لزوم اقداماتی که در چنین مواردی اجباری است، را اتخاذ خواهد کرد. وی منتفی نمی‌داند که "در صورتی که برایش مسلم شود که دیپلوماتهایی که اعتبارنامه گرفته‌اند و یا کارکنان ایرانی که در سوئیس به کار اشتغال دارند، در این قضیه دست داشته‌اند، به نتیجه‌گیری مناسب بپردازد". وی افزود: "از 10 تا 24آوریل "کماندوهایی" وارد سوئیس شدند" و در خلال آن عاملین قتل، قربانیشان را تحت نظر قرار دادند". شاتلن اشاره نمود که تحقیقاتی که با همکاری پلیسهای خارجی انجام گرفته است، ثابت نموده که روابط تنگاتنگی بین قضیه کوپه و قتلهای دیگر که در سالهای اخیر در اروپا انجام گرفته‌اند، وجود دارد».</ref>
در تاریخ 15نوامبر92 (24آبان 71) فرانسه این دو نفر را دستگیر کرد. البته دستگیر شدگان در واقع 12نفر بودند. اما با دخالت علی آهنی سفیر وقت رژیم در فرانسه 10نفر از آنها آزاد شدند، ولی به درخواست شاتلن، قاضی تحقیق سوئیس برای علی کمالی (با نام پاسپورتی شریف اصفهانی) و محمود سجادیان (با نام پاسپورتی احمد طاهری)، حکم بازداشت صادر شد.<ref>این افراد طی هفته‌های قبل از بازداشت وارد آلمان شده بودند. آنها در ارتباط با یک شرکت ایرانی هومن  به‌نام یحیی درم‌گزین در آخن بودند. یحیی درم‌گزین متولد دیماه1334 تهران از مأموران سابقه‌دار وزارت اطلاعات بود که از سال1366 در آلمان اقامت داشت.</ref> قاضی سوئیسی مسئول تحقیق در سال 1376رسماً «یک مقام بلندپایهٌ دولت ایران» را در پشت این عملیات تروریستی معرفی کرد. دوماه بعداز ترور، پلیس سوئیس در یک گزارش 52صفحه‌یی پیرامون این جنایت اعلام کرد: «ما عمیقاً یقین داریم که یک یا چند سرویس رسمی ایران مستقیماً در قتل آقای کاظم رجوی دست داشته‌اند»<ref>اطلاعیهٌ مطبوعاتی قاضی تحقیق رولان شاتلن، 22ژوئن 1990 «در حال حاضر مقامات پلیس مسئول پیگیری تحقیقات، شواهد و مدارکی جمع‌آوری نموده‌اند که اجازه می‌دهد دست داشتن یک یا چند سرویس رسمی ایران در ترور آقای کاظم رجوی تأیید گردد».  گزارش 52 صفحه‌یی پلیس سوئیس، ژوئن1990 «در این مرحله از تحقیقات و با توجه به وقایع فوق که نه به تصادف بلکه به معجزه بستگی دارند، ما عمیقاً‌یقین داریم که یک یا چند سرویس رسمی ایران مستقیماً‌در قتل آقای کاظم رجوی دخالت داشته‌اند».  احضار دیپلومات  جمهوری اسلامی توسط دولت سوئیس خبرگزاری فرانسه 22ژوئن90: قاضی رولان شاتلن اعلام کرد که "یک یا چند سرویس رسمی ایران مستقیماً در قتل کاظم رجوی نمایندهٌ مقاومت ایران در اروپا دست داشته‌اند". وی می‌نویسد که تحقیقات به این نتیجه رسید که سیزده نفر "که همگی با پاسپورتهای سرویس ایران که عنوان "در حال مأموریت" در آن ثبت شده بود، به صورت تنگاتنگی در این قضیه شرکت داشته‌اند. نمایندهٌ وزارت امور خارجه سوئیس ضمن احضار یک دیپلومات ایرانی به او گفت که دولت سوئیس اتهاماتی که متوجه برخی از سرویسهای رسمی ایران شده‌اند را تجزیه و تحلیل خواهد کرد و در صورت لزوم اقداماتی که در چنین مواردی اجباری است، را اتخاذ خواهد کرد. وی منتفی نمی‌داند که "در صورتی که برایش مسلم شود که دیپلوماتهایی که اعتبارنامه گرفته‌اند و یا کارکنان ایرانی که در سوئیس به کار اشتغال دارند، در این قضیه دست داشته‌اند، به نتیجه‌گیری مناسب بپردازد". وی افزود: "از 10 تا 24آوریل "کماندوهایی" وارد سوئیس شدند" و در خلال آن عاملین قتل، قربانیشان را تحت نظر قرار دادند". شاتلن اشاره نمود که تحقیقاتی که با همکاری پلیسهای خارجی انجام گرفته است، ثابت نموده که روابط تنگاتنگی بین قضیه کوپه و قتلهای دیگر که در سالهای اخیر در اروپا انجام گرفته‌اند، وجود دارد».</ref>
خط ۷۲۸: خط ۷۲۷:


 فراخوان اکثریت اعضای پارلمان سوئیس خبرگزاری آسوشیتدپرس 12ژوئن97: دستگاه قضایی سوئیس بایستی به‌نحوی مناسب و شایسته قاتلان مخالف ایرانی کاظم رجوی را ولو به صورت غیابی محاکمه نماید و در زمینهٌ سیاسی، سوئیس بایستی رفتار سختگیرانه‌تری در قبال ایران داشته باشد. این خواستهٌ 116عضو مجلس شورای ملی است که در بیانیه‌یی که امروز علنی کردند، عنوان شده است.  روز قبل، قاضی تحقیق استان وو، رولان شاتلن اشاره کرده بود که قضیهٌ «میکونوس» در آلمان باعث راه‌اندازی مجدد تحقیقات در مورد قتل کاظم رجوی که 7سال پیش در کوپه رخ داد، شده است. این بیانیه که توسط 116پارلمانتر امضا شده است، طی یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک در برن ارائه گردید. برگزارکنندگان «نمایندگی شورای ملی مقاومت ایران در سوئیس» و نمایندگان مجلس ملی ویکتور روفی (سوسیالیست استان وو)، اوژن داوید (دمکرات مسیحی استان سن کرانه) و لوتزی اشتام (رادیکال استان آرگاو) بودند.  
 فراخوان اکثریت اعضای پارلمان سوئیس خبرگزاری آسوشیتدپرس 12ژوئن97: دستگاه قضایی سوئیس بایستی به‌نحوی مناسب و شایسته قاتلان مخالف ایرانی کاظم رجوی را ولو به صورت غیابی محاکمه نماید و در زمینهٌ سیاسی، سوئیس بایستی رفتار سختگیرانه‌تری در قبال ایران داشته باشد. این خواستهٌ 116عضو مجلس شورای ملی است که در بیانیه‌یی که امروز علنی کردند، عنوان شده است.  روز قبل، قاضی تحقیق استان وو، رولان شاتلن اشاره کرده بود که قضیهٌ «میکونوس» در آلمان باعث راه‌اندازی مجدد تحقیقات در مورد قتل کاظم رجوی که 7سال پیش در کوپه رخ داد، شده است. این بیانیه که توسط 116پارلمانتر امضا شده است، طی یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک در برن ارائه گردید. برگزارکنندگان «نمایندگی شورای ملی مقاومت ایران در سوئیس» و نمایندگان مجلس ملی ویکتور روفی (سوسیالیست استان وو)، اوژن داوید (دمکرات مسیحی استان سن کرانه) و لوتزی اشتام (رادیکال استان آرگاو) بودند.  
</ref>
</ref>این کار دولت فرانسه در ۲۲دسامبر سال ۱۹۹۴ توسط ‌شورای کشوری فرانسه، بالاترین محکمه قضایی اداری آن کشور هم محکوم شناخته شد. سخنگوی ‌شورای کشوری فرانسه در ارتباط با این‌ که دولت فرانسه به چه دلیل تروریست‌های رژیم خمینی را به ایران برگردانده است گفت: «دولت فرانسه هیچ توضیح دقیقی در مورد شرایط مطرح‌شده نداده است».<ref>https://article.mojahedin.org/i/%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D8%B1%DA%98%DB%8C%D9%85-%D8%A2%D8%AE%D9%88%D9%86%D8%AF%DB%8C-%D8%A8%D9%87%D8%AF%D9%86%D8%A8%D8%A7%D9%84-%DA%AF%D8%B1%DB%8C%D8%AE%D8%AA%D9%86-%DA%86%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%84-%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%AA</ref>


بازگشایی پروندهٌ قتل کاظم رجوی
بازگشایی پروندهٌ قتل کاظم رجوی
خط ۱٬۳۱۲: خط ۱٬۳۱۱:


دفتر سازمان مجاهدین خلق ایران در آلمان. «توضیحات پیرامون قتل قاسملو» تاریخ 16 جولای 1 (25 تیر 1368)
دفتر سازمان مجاهدین خلق ایران در آلمان. «توضیحات پیرامون قتل قاسملو» تاریخ 16 جولای 1 (25 تیر 1368)
</ref>صحراردوی با نام مستعار«رحيمي» با گروههاي كرد در ارتباط ميباشد. مأموریت ِ مستتر صحراردوی در عملیات وين «رئیس هیاٌت اعزامی ایران» بوده است. برای او پاسپورت ديپلماتيك تهیه میگردد و مستقيماً زير نظر رفسنجاني انجام وظيفه مينمايد. امير منصور بزرگيان اصل به عنوان مأمور رابط، پل ارتباطی بین وزارت امنییت در تهران و قرارگاه «رمضان» میباشد. او تحت عنوان محافظ شخصي به وین وارد میشود. وظايف محوله به حاجي مصطفوي آجوادي، قائم مقام مدير عامل سپاه پاسداران<ref>او که تحت نام «حاج آقا» معروف است، در زمرۀ «مسئولين بخش حفاظت ِ وزارت خارجه محسوب میشد و با تأسیس وزارت سپاه پاسداران در سال (1363) 1984 به سِمَت قائم مقام مدير عامل ادارۀ «روابط برون مرزی» این وزراتخانه منصوب گردید».</ref> شامل معاملات اسلحه تا سازماندهي عمليات ترور میباشد. این ترور در پوش پذیرش مذاکره با قاسملو که از طریق طالبانی به جمهوری اسلامی پیام داده بود حاضر به مذاکره با حکومت تهران برای کنار گذاشتن مبارزه مسلحانه است صورت می‌گیرد. در مذاکرات دور اول طالباني هم حضور داشت و او را معاون وي نوشيروان امين همراهي ميكند. ملاقات بدون نتيجه به پايان ميرسد. ايرانيها سعي ميكنند طالباني را از روند مذاكراتی که ساخته و پرداختۀ او بود خارج نمایند. دلايل آنها هم به اعتقاد «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش» (EBT) كاملاً روشن است: «طرف ایرانی نمیتواند این ریسک را بپذیرد که چنین شاهدي در عمليات ترور حضور داشته باشد. از طرفی هم ایرانیها نمیتوانستند او [طالبانی] را به عنوان متحد خود که امکان داشت شاهدی پردرد سر شود از سر راه حذف نمایند. از طرفی دیگر آنها مجبور میشدند او را هم به عنوان دوست نزديك دكتر قاسملو از سر راه بردارند».<ref>«سوء قصد در 13 جولای1989 در وین»، گزارش EBT، «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش». اکتبر 1990، ص. 46</ref> در 19 ژانويه 1989 دومین دور مذاكرات در خيابان Harmonieggasse وین شروع ميشود. قاسملو به تنهايي حضور پيدا ميكند، ولي صحرارودي و آجوادي حالا يك مأمور حفاظتي را نيز با خود همراه آورده بودند: امير منصور بزرگيان اصل. حالا تيم ترور جولای Hit-Team)) تكميل شده بود.مذاکرات یکبار دیگر در روز 13 ژولاي ساعت 15:30 شروع ميشود. جعفري صحرارودي، مصطفي آجوادي و امير منصور بزرگيان به محل مذاکره میآیند. فاضل رسول<ref>نماینده حزب دمکرات در وین که از سالها پیش مقیم اتریش بوده و میزبانی و هماهنگی این مذاکرات را بر عهده داشته است. او در جریان همین ترور به قتل می‌رسد.</ref> از طريق آيفون درب ورودي منزل را براي قاسملو و قادري باز ميكند. عبدالرحمان قاسملو و عبدالله قادري بدون هيچگونه حفاظ امنیتی به محل مذاكرات واقع در خيابان Like Bahngasse وارد میشوند:  بدون محافظين پليس، بدون محافظين شخصي و بدون حمل سلاح. قاسملو احساس امنیت میکند. فاضل رسول هم مسلح نیست. آنها هر دو سلاح كمريشان را در منزل گذاشته بودند. صحرارودي و آجوادي مذاكرات را شروع ميكنند. بزرگيان به عنوان محافظ در راهرو ایستاده است. دور دوم مذاكرات آغاز و صحبتها روي نوار ضبط ميشود. رفتار هیات ایرانی مشکوک است و گویا منتظر چیزی هستند. آنها به‌جدّ وارد روند گفتگو نمیشوند.<ref>«بخش انتهايی صحبتهاي ضبط  شده بر روي نوار نشانگر آن است که دكتر فاضل رسول و دكتر قاسملو تلاش میيکنند كه مذاكرات 14 جولای 1989 را از ساعت 18:00 به جریان اندازند، ولي ايرانيها تمایل قابل توجهی در اين زمينه نشان نمیدهند».</ref> بعد از آن صداي شلیک گلوله از دو اسلحه كمري شنيده ميشود. قاسملو از پيشاني، گيجگاه و گردن مورد اصابت قرار میگیرد. به رسول سه بار در سر و دو بار به گردن شلیک میشود. هر دو در دم جان میسپارند. عبدالله قادري ظاهراً مقاومت ميكند ولي او هم مورد اصابت قرار میگیرد. گزارش پزشكي قانوني چنين است: «گلوله‌های داخل بدن: يك گلوله در پشت گردن و يك گلوله در پشت ناحیۀ چپ، يك گلولۀ ديگر در پشت؛ از 5 گلوله عبور کرده ديگر: يكي در جمجمه، يكي در گردن، يكي در پشت، يكي در شانه چپ، يكي به انگشت سبّابه راست اصابت نموده‌اند».<ref>گزارش در رابطه با سوء قصد .Linke Bahngasse، EBT «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش». 2/3 سپتامبر 1، ص. 34.</ref> آدمکشان ميخواستنند كاملاً مطمئن گردند. «در خاتمه هر سه كرد تیر خلاص دریافت میکنند».<ref>«سوء قصد در 13 جولای1 در وین»، گزارش EBT، «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش». اکتبر 1، ص. 176.</ref> در دهانۀ صدا خفه‌كن يكي از اسلحه‌ها پوست و استخوان يكي از مقتولين چسبيده بود؛ پلیس از آن با واژۀ «اعدام» یاد میکند. به گفته کارشناسان ترور صحرارودي، بزرگيان و آجوادي قرار را خيلي خوب طرحريزي كرده بودند. در هتل چمدانها آماده و بسته‌بندي بودند. بهاي بليت به مقصد تهران هم پرداخت شده بود. ولي صحرارودي يك بدشانسي ميآورد. يك گلوله کمانه کرده و به او اصابت ميكند. پزشك قانوني چنين توضيح ميدهد: «گلوله به قسمت بالاي بازوي راست اصابت كرده و از ناحيه شانه خارج شده است و سرانجام از گردن وارد فضای داخلی دهان شده است. پوكه گلوله را جعفري از دهان بيرون انداخته و يا احتمالاً آن را قورت داده است».<ref>گزارش دفتر پلیس دولتی، 26 جولای1989</ref> صحرارودي براي دومين بار هم بد شانسی آورد. يك كارگر فصلی حمل و نقل زباله شهرداری وين به نام گئورگ ساموئل در ساعت 22:30 یک جعبه پلاستیکی را پيدا ميكند. او به داخل کیسه پلاستیکی نگاه کرده متوجه میشود که درکنار اشیاي دیگر یک اسلحه هم قرار دارد. اين كارگر یک اسلحه نوعBeretta  با كاليبر 65/7 و همراه با صدا خفه‌كن وعلاوه برآن يك سلاح ديگر از نوع Llama با كاليبر 65/7 و صدا خفه‌كن، دو خشاب اسلحه 65/7 ميليمتري  يك خشاب 9 ميليمتري براي مسلسل Para و يك صدا خفه‌كن براي مسلسل در آن پيدا ميكند. همراه اين سلاحها مدارک ديگري وجود داشت كه نقش مؤثري در صدور حكم جلب صحرارودي بازی خواهند نمود: اين موارد شامل يك كليد موتور سيكلت مارك سوزوکی، يك برگ موتور سيكلت براي سوزوکی، GSX-500E و يك صورت حساب صادر شده از طرف شركت Ferytag در تاريخ 11 ژانویه 1989 به نام Mustafa M. Yalcin و يك توافقنامه خريد ميان شركت Ferytag و مصطفي مصطفوي براي يك موتور سيكلت سوزوکی، GSX-500E بوده است. بعدها فروشنده موتور سيكلت يعني شركت فایر تاگ جفعر صحرارودي را به عنوان خريدار شناسايي کرد. «در ادامۀ جستجوها مأمورين امنيتي در زباله‌دانهاي در محل یاد شده پلاک 451 در ناش مارکت را بازديد نموده و در دومين سطل آشغال يك كيسه پلاستيك حامل يك اسلحه كمري مدلBeretta پيدا نمودند». صحرارودی و آجوادی و سپس بزرگیان دستگیر می‌شوند و تحقیقات پلیس بلافاصله آنها را به این نتیجه می‌رساند که برخلاف سناریویی که توسط تروریستهای وزارت اطلاعات ریخته شده بود که ترور را توسط افراد ناشناس جلوه دهند تروریستها همین فرد مجروح و آن فرد دستگیر شده است.<ref>عملیات تحقیقاتی در محل ارتکاب جرم را اسوالد كسلر، رئيس ETB (دایره مبارزه با تروریسم)، با همکاری Fredrich Maringer از دفتر امنيتي آغاز مینمایند. كسلر و مارنينگر همراه با نمايندگان قاسملو پيروتي و بهرامي به آپارتمان ِ محل حادثه ميروند: درب ورودي، راهرو، اتاق وقوع حادثه و سه جنازه. بلافاصله این موارد نظر كسلر را به خود معطوف مینماید:
</ref>صحراردوی<ref>چند ماه بعد از جریان ترور قاسملو و بازگشت محمد صحرارودی به ایران، او با حکم علی خامنه‌ای با درجه سرتیپی و نام جدید «محمد جعفری» به ریاست اداره اطلاعات سپاه برگزیده شد. او بعد رئیس دفتر علی لاریجانی شد و سپس معاونت امنیت داخلی شورای عالی امنیت ملی را برعهده گرفت. او در زمان علی لاریجانی عضو تیم مذاکره‌کنندگان هسته‌یی ایران بود.[https://article.mojahedin.org/i/%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D8%B1%DA%98%DB%8C%D9%85-%D8%A2%D8%AE%D9%88%D9%86%D8%AF%DB%8C-%D8%A8%D9%87%D8%AF%D9%86%D8%A8%D8%A7%D9%84-%DA%AF%D8%B1%DB%8C%D8%AE%D8%AA%D9%86-%DA%86%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%84-%D8%B9%]</ref> با نام مستعار«رحيمي» با گروههاي كرد در ارتباط ميباشد. مأموریت ِ مستتر صحراردوی در عملیات وين «رئیس هیاٌت اعزامی ایران» بوده است. برای او پاسپورت ديپلماتيك تهیه میگردد و مستقيماً زير نظر رفسنجاني انجام وظيفه مينمايد. امير منصور بزرگيان اصل به عنوان مأمور رابط، پل ارتباطی بین وزارت امنییت در تهران و قرارگاه «رمضان» میباشد. او تحت عنوان محافظ شخصي به وین وارد میشود. وظايف محوله به حاجي مصطفوي آجوادي، قائم مقام مدير عامل سپاه پاسداران<ref>او که تحت نام «حاج آقا» معروف است، در زمرۀ «مسئولين بخش حفاظت ِ وزارت خارجه محسوب میشد و با تأسیس وزارت سپاه پاسداران در سال (1363) 1984 به سِمَت قائم مقام مدير عامل ادارۀ «روابط برون مرزی» این وزراتخانه منصوب گردید».</ref> شامل معاملات اسلحه تا سازماندهي عمليات ترور میباشد. این ترور در پوش پذیرش مذاکره با قاسملو که از طریق طالبانی به جمهوری اسلامی پیام داده بود حاضر به مذاکره با حکومت تهران برای کنار گذاشتن مبارزه مسلحانه است صورت می‌گیرد. در مذاکرات دور اول طالباني هم حضور داشت و او را معاون وي نوشيروان امين همراهي ميكند. ملاقات بدون نتيجه به پايان ميرسد. ايرانيها سعي ميكنند طالباني را از روند مذاكراتی که ساخته و پرداختۀ او بود خارج نمایند. دلايل آنها هم به اعتقاد «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش» (EBT) كاملاً روشن است: «طرف ایرانی نمیتواند این ریسک را بپذیرد که چنین شاهدي در عمليات ترور حضور داشته باشد. از طرفی هم ایرانیها نمیتوانستند او [طالبانی] را به عنوان متحد خود که امکان داشت شاهدی پردرد سر شود از سر راه حذف نمایند. از طرفی دیگر آنها مجبور میشدند او را هم به عنوان دوست نزديك دكتر قاسملو از سر راه بردارند».<ref>«سوء قصد در 13 جولای1989 در وین»، گزارش EBT، «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش». اکتبر 1990، ص. 46</ref> در 19 ژانويه 1989 دومین دور مذاكرات در خيابان Harmonieggasse وین شروع ميشود. قاسملو به تنهايي حضور پيدا ميكند، ولي صحرارودي و آجوادي حالا يك مأمور حفاظتي را نيز با خود همراه آورده بودند: امير منصور بزرگيان اصل. حالا تيم ترور جولای Hit-Team)) تكميل شده بود.مذاکرات یکبار دیگر در روز 13 ژولاي ساعت 15:30 شروع ميشود. جعفري صحرارودي، مصطفي آجوادي و امير منصور بزرگيان به محل مذاکره میآیند. فاضل رسول<ref>نماینده حزب دمکرات در وین که از سالها پیش مقیم اتریش بوده و میزبانی و هماهنگی این مذاکرات را بر عهده داشته است. او در جریان همین ترور به قتل می‌رسد.</ref> از طريق آيفون درب ورودي منزل را براي قاسملو و قادري باز ميكند. عبدالرحمان قاسملو و عبدالله قادري بدون هيچگونه حفاظ امنیتی به محل مذاكرات واقع در خيابان Like Bahngasse وارد میشوند:  بدون محافظين پليس، بدون محافظين شخصي و بدون حمل سلاح. قاسملو احساس امنیت میکند. فاضل رسول هم مسلح نیست. آنها هر دو سلاح كمريشان را در منزل گذاشته بودند. صحرارودي و آجوادي مذاكرات را شروع ميكنند. بزرگيان به عنوان محافظ در راهرو ایستاده است. دور دوم مذاكرات آغاز و صحبتها روي نوار ضبط ميشود. رفتار هیات ایرانی مشکوک است و گویا منتظر چیزی هستند. آنها به‌جدّ وارد روند گفتگو نمیشوند.<ref>«بخش انتهايی صحبتهاي ضبط  شده بر روي نوار نشانگر آن است که دكتر فاضل رسول و دكتر قاسملو تلاش میيکنند كه مذاكرات 14 جولای 1989 را از ساعت 18:00 به جریان اندازند، ولي ايرانيها تمایل قابل توجهی در اين زمينه نشان نمیدهند».</ref> بعد از آن صداي شلیک گلوله از دو اسلحه كمري شنيده ميشود. قاسملو از پيشاني، گيجگاه و گردن مورد اصابت قرار میگیرد. به رسول سه بار در سر و دو بار به گردن شلیک میشود. هر دو در دم جان میسپارند. عبدالله قادري ظاهراً مقاومت ميكند ولي او هم مورد اصابت قرار میگیرد. گزارش پزشكي قانوني چنين است: «گلوله‌های داخل بدن: يك گلوله در پشت گردن و يك گلوله در پشت ناحیۀ چپ، يك گلولۀ ديگر در پشت؛ از 5 گلوله عبور کرده ديگر: يكي در جمجمه، يكي در گردن، يكي در پشت، يكي در شانه چپ، يكي به انگشت سبّابه راست اصابت نموده‌اند».<ref>گزارش در رابطه با سوء قصد .Linke Bahngasse، EBT «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش». 2/3 سپتامبر 1، ص. 34.</ref> آدمکشان ميخواستنند كاملاً مطمئن گردند. «در خاتمه هر سه كرد تیر خلاص دریافت میکنند».<ref>«سوء قصد در 13 جولای1 در وین»، گزارش EBT، «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش». اکتبر 1، ص. 176.</ref> در دهانۀ صدا خفه‌كن يكي از اسلحه‌ها پوست و استخوان يكي از مقتولين چسبيده بود؛ پلیس از آن با واژۀ «اعدام» یاد میکند. به گفته کارشناسان ترور صحرارودي، بزرگيان و آجوادي قرار را خيلي خوب طرحريزي كرده بودند. در هتل چمدانها آماده و بسته‌بندي بودند. بهاي بليت به مقصد تهران هم پرداخت شده بود. ولي صحرارودي يك بدشانسي ميآورد. يك گلوله کمانه کرده و به او اصابت ميكند. پزشك قانوني چنين توضيح ميدهد: «گلوله به قسمت بالاي بازوي راست اصابت كرده و از ناحيه شانه خارج شده است و سرانجام از گردن وارد فضای داخلی دهان شده است. پوكه گلوله را جعفري از دهان بيرون انداخته و يا احتمالاً آن را قورت داده است».<ref>گزارش دفتر پلیس دولتی، 26 جولای1989</ref> صحرارودي براي دومين بار هم بد شانسی آورد. يك كارگر فصلی حمل و نقل زباله شهرداری وين به نام گئورگ ساموئل در ساعت 22:30 یک جعبه پلاستیکی را پيدا ميكند. او به داخل کیسه پلاستیکی نگاه کرده متوجه میشود که درکنار اشیاي دیگر یک اسلحه هم قرار دارد. اين كارگر یک اسلحه نوعBeretta  با كاليبر 65/7 و همراه با صدا خفه‌كن وعلاوه برآن يك سلاح ديگر از نوع Llama با كاليبر 65/7 و صدا خفه‌كن، دو خشاب اسلحه 65/7 ميليمتري  يك خشاب 9 ميليمتري براي مسلسل Para و يك صدا خفه‌كن براي مسلسل در آن پيدا ميكند. همراه اين سلاحها مدارک ديگري وجود داشت كه نقش مؤثري در صدور حكم جلب صحرارودي بازی خواهند نمود: اين موارد شامل يك كليد موتور سيكلت مارك سوزوکی، يك برگ موتور سيكلت براي سوزوکی، GSX-500E و يك صورت حساب صادر شده از طرف شركت Ferytag در تاريخ 11 ژانویه 1989 به نام Mustafa M. Yalcin و يك توافقنامه خريد ميان شركت Ferytag و مصطفي مصطفوي براي يك موتور سيكلت سوزوکی، GSX-500E بوده است. بعدها فروشنده موتور سيكلت يعني شركت فایر تاگ جفعر صحرارودي را به عنوان خريدار شناسايي کرد. «در ادامۀ جستجوها مأمورين امنيتي در زباله‌دانهاي در محل یاد شده پلاک 451 در ناش مارکت را بازديد نموده و در دومين سطل آشغال يك كيسه پلاستيك حامل يك اسلحه كمري مدلBeretta پيدا نمودند». صحرارودی و آجوادی و سپس بزرگیان دستگیر می‌شوند و تحقیقات پلیس بلافاصله آنها را به این نتیجه می‌رساند که برخلاف سناریویی که توسط تروریستهای وزارت اطلاعات ریخته شده بود که ترور را توسط افراد ناشناس جلوه دهند تروریستها همین فرد مجروح و آن فرد دستگیر شده است.<ref>عملیات تحقیقاتی در محل ارتکاب جرم را اسوالد كسلر، رئيس ETB (دایره مبارزه با تروریسم)، با همکاری Fredrich Maringer از دفتر امنيتي آغاز مینمایند. كسلر و مارنينگر همراه با نمايندگان قاسملو پيروتي و بهرامي به آپارتمان ِ محل حادثه ميروند: درب ورودي، راهرو، اتاق وقوع حادثه و سه جنازه. بلافاصله این موارد نظر كسلر را به خود معطوف مینماید:
1ـ بر روي در ورودي آپارتمان به هيچوجه آثار شکستگي ديده نميشد. یعنی اینکه کسی با توسل به زور وارد آپارتمان نشده است. كسلر دستور داد كه قفل در ورودي بوسيله مأمورين اطلاعاتي بازشده و مورد کنترل قرارگيرد. پس از بازبینی کوتاه او به این نتيجه میرسد: قاتلين به داخل آپارتمان راه داده شدهاند و یا اینکه آنها داخل آپارتمان بودهاند.  
1ـ بر روي در ورودي آپارتمان به هيچوجه آثار شکستگي ديده نميشد. یعنی اینکه کسی با توسل به زور وارد آپارتمان نشده است. كسلر دستور داد كه قفل در ورودي بوسيله مأمورين اطلاعاتي بازشده و مورد کنترل قرارگيرد. پس از بازبینی کوتاه او به این نتيجه میرسد: قاتلين به داخل آپارتمان راه داده شدهاند و یا اینکه آنها داخل آپارتمان بودهاند.  
2ـ پس از شلیک گلوله‌های مرگبار، به پيشاني سه كرد ايراني تير خلاص زده شده است. «شاهد» ماجرا، صحرارودي، از معرکه جان سالم بدر برده است.  
2ـ پس از شلیک گلوله‌های مرگبار، به پيشاني سه كرد ايراني تير خلاص زده شده است. «شاهد» ماجرا، صحرارودي، از معرکه جان سالم بدر برده است.  
خط ۱٬۳۳۶: خط ۱٬۳۳۵:
در این رابطه هر ۵نفر دستگیر شدند و همگی در دادگاه اعتراف کردند که از طرف رفیق‌دوست مأموریت داشتند بختیار را ترور کنند... سرانجام بعد از کلی بحث، ۳نفر به حبس ابد و ۲نفر به کمتر از ابد محکوم شدند اما قبل از ۱۰سال همگی آزاد گشتند.   
در این رابطه هر ۵نفر دستگیر شدند و همگی در دادگاه اعتراف کردند که از طرف رفیق‌دوست مأموریت داشتند بختیار را ترور کنند... سرانجام بعد از کلی بحث، ۳نفر به حبس ابد و ۲نفر به کمتر از ابد محکوم شدند اما قبل از ۱۰سال همگی آزاد گشتند.   


اما پس از ۶سال، دولت فرانسه در یک معامله در برابر گروگانهای فرانسوی در لبنان، انیس نقاش را از زندان آزاد و به جمهوری اسلامی تحویل داد. رفیق‌دوست در این رابطه می‌نویسد بعد از یک رشته عملیات و تهاجم به سفارتخانه فرانسه و ربودن هوا‍پیمای فرانسوی که توسط دوستان انیس نقاش انجام شد دولت فرانسه برای نجات از بحران گروگانها و عملیات‌ها، با طراح اصلی یعنی محسن رفیق‌دوست وارد مذاکره شدند و شرط آزادی گروگانها را آزادی انیس نقاش و ایجاد محدودیت برای مقاومت ایران اعلام کرد. بعدها جمهوری اسلامی در یک برنامهٔ تلویزیونی خود از انیس نقاش به‌عنوان «یک تحلیل‌گر لبنانی» و «رئیس شبکه مطالعات استراتژیک امان» نام برد و او را شخصیت سیاسی معرفی نمود.  
اما پس از ۶سال، دولت فرانسه در یک معامله در برابر گروگانهای فرانسوی در لبنان، انیس نقاش را از زندان آزاد و به جمهوری اسلامی تحویل داد. رفیق‌دوست در این رابطه می‌نویسد بعد از یک رشته عملیات و تهاجم به سفارتخانه فرانسه و ربودن هوا‍پیمای فرانسوی که توسط دوستان انیس نقاش انجام شد دولت فرانسه برای نجات از بحران گروگانها و عملیات‌ها، با طراح اصلی یعنی محسن رفیق‌دوست وارد مذاکره شدند و شرط آزادی گروگانها را آزادی انیس نقاش و ایجاد محدودیت برای مقاومت ایران اعلام کرد. بعدها جمهوری اسلامی در یک برنامهٔ تلویزیونی خود از انیس نقاش به‌عنوان «یک تحلیل‌گر لبنانی» و «رئیس شبکه مطالعات استراتژیک امان» نام برد و او را شخصیت سیاسی معرفی نمود.<ref>تروریسم رژیم آخوندی به‌دنبال گریختن از چنگال عدالت![https://article.mojahedin.org/i/%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D8%B1%DA%98%DB%8C%D9%85-%D8%A2%D8%AE%D9%88%D9%86%D8%AF%DB%8C-%D8%A8%D9%87%D8%AF%D9%86%D8%A8%D8%A7%D9%84-%DA%AF%D8%B1%DB%8C%D8%AE%D8%AA%D9%86-%DA%86%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%84-%D8%B9%]</ref>


بعد از این شکست این طرح یک‌بار دیگر و این بار توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در سال 1370 طرح ترور بختیار به اجرا در می‌آید. شاهپور بختيار آخرين نخست‌وزير شاه، به‌همراه منشي خود سروش كتيبه، در تاريخ15مرداد70 توسط 3تروريست جمهوری اسلامی به‌نامهاي محمد‌آزادي، علي وكيلي‌راد و فريدون بوير‌احمدي با كارد آشپزخانه ترور شدند. طرح اين ترور در وزارت اطلاعات توسط فلاحيان و سعيد امامي دنبال مي‌شد و فرماندهي ترور را شفيعي به‌عهده داشت.  
بعد از این شکست این طرح یک‌بار دیگر و این بار توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در سال 1370 طرح ترور بختیار به اجرا در می‌آید. شاهپور بختيار آخرين نخست‌وزير شاه، به‌همراه منشي خود سروش كتيبه، در تاريخ15مرداد70 توسط 3تروريست جمهوری اسلامی به‌نامهاي محمد‌آزادي، علي وكيلي‌راد و فريدون بوير‌احمدي با كارد آشپزخانه ترور شدند. طرح اين ترور در وزارت اطلاعات توسط فلاحيان و سعيد امامي دنبال مي‌شد و فرماندهي ترور را شفيعي به‌عهده داشت.