کاربر:Javad/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه زندگینامه | |||
| اندازه جعبه = | |||
| عنوان = | |||
| نام =محسن دگمهچی | |||
| تصویر =محسن-دگمهچي.jpg | |||
| اندازه تصویر = | |||
| عنوان تصویر = | |||
| زادروز = ۱۳۳۷ | |||
| زادگاه = | |||
| تاریخ مرگ = ۹ فروردین ۱۳۹۰ | |||
| مکان مرگ =زندان رجاییشهر(گوهردشت) کرج | |||
|عرض جغرافیایی محل دفن= | |||
|طول جغرافیایی محل دفن= | |||
<!-- عرض جغرافیایی به درجه دقیقه و ثانیه و جهت پیشفرض شمال--> | |||
|latd=|latm=|lats=|latNS=N | |||
<!-- طول جغرافیایی به درجه دقیقه و ثانیه و جهت پیشفرض غرب--> | |||
|longd=|longm=|longs=|longEW=E | |||
| محل زندگی =تهران | |||
| ملیت =ایرانی | |||
| نژاد = | |||
| تابعیت =ایرانی | |||
| تحصیلات = | |||
| دانشگاه = | |||
| پیشه =بازاری | |||
| سالهای فعالیت = | |||
| کارفرما = | |||
| نهاد = | |||
| نماینده = | |||
| شناختهشده برای = | |||
| نقشهای برجسته =کمک مالی به سازمان مجاهدین خلق ایران-زندانی سیاسی به مدت ۹ سال | |||
| سبک = | |||
| تأثیرگذاران = | |||
| تأثیرپذیرفتگان = | |||
| شهر خانگی = | |||
| تلویزیون = | |||
| لقب = | |||
| حزب =هوادار سازمان مجاهدین خلق ایران | |||
| جنبش = | |||
| مخالفان = | |||
| هیئت = | |||
| دین =اسلام | |||
| مذهب =شیعه | |||
| منصب = | |||
| مکتب = | |||
| آثار = | |||
| خویشاوندان سرشناس = | |||
| جوایز = | |||
| امضا = | |||
| اندازه امضا = | |||
| وبگاه = | |||
| پانویس = | |||
}} | |||
'''محسن دگمهچی''' (زادهی ۱۳۳۷- درگذشته در ۹ فروردین۱۳۹۰) یکی از بازاریان شناخته شده در بازار تهران بود.محسن دگمهچی به دلیل کمک به خانواده زندانیان سیاسی توسط وزارت اطلاعات در شهریور سال ۱۳۸۸دستگیر شد. ابتدا او را به بند ۲۰۹ زندان اوین و سپس زندان رجاییشهر کرج منتقل کردند. محسن دگمهچی به بیماری سرطان پانکراس مبتلا بود. محسن دگمهچی با ۹ سال سابقه زندان بر اثر ممانعت از رسیدگی پزشکی که باید بدلیل مبتلا بودن به سرطان تحت مراقبت ویژه قرار میگرفت، اما نگرفت و سرانجام در زندان جان باخت<ref>سایت مجاهدین خلق، شهادت محسن [https://event.mojahedin.org/i/events/5555 دگمهچی]</ref>. | '''محسن دگمهچی''' (زادهی ۱۳۳۷- درگذشته در ۹ فروردین۱۳۹۰) یکی از بازاریان شناخته شده در بازار تهران بود.محسن دگمهچی به دلیل کمک به خانواده زندانیان سیاسی توسط وزارت اطلاعات در شهریور سال ۱۳۸۸دستگیر شد. ابتدا او را به بند ۲۰۹ زندان اوین و سپس زندان رجاییشهر کرج منتقل کردند. محسن دگمهچی به بیماری سرطان پانکراس مبتلا بود. محسن دگمهچی با ۹ سال سابقه زندان بر اثر ممانعت از رسیدگی پزشکی که باید بدلیل مبتلا بودن به سرطان تحت مراقبت ویژه قرار میگرفت، اما نگرفت و سرانجام در زندان جان باخت<ref>سایت مجاهدین خلق، شهادت محسن [https://event.mojahedin.org/i/events/5555 دگمهچی]</ref>. | ||
خط ۶۳: | خط ۱۱۵: | ||
زندانيان سياسی و عقيدتی آن قدر مورد شکنجه جسمی و روانی و تحقير سيستماتيک قرار می گيرند که اکثر آنها يک دوره اعتصاب غذا را تجربه می کنند و برخی از آنها از اين اعتصاب غذا جان سالم به در نمی برند. | زندانيان سياسی و عقيدتی آن قدر مورد شکنجه جسمی و روانی و تحقير سيستماتيک قرار می گيرند که اکثر آنها يک دوره اعتصاب غذا را تجربه می کنند و برخی از آنها از اين اعتصاب غذا جان سالم به در نمی برند. | ||
برخی | برخی به واسطه ضعف ناشی از اعتصاب غذا و برخی به خاطر بيماریهای جانکاه شکننده شده و با ضربهای کوچک يا بدون ضربه دار فانی را وداع می گويند. برخی نيز به واسطه تاثيرات مخرب شکنجه پس از آزادی دست به خودکشی می زنند. (بهنام گنجی، جرس ۱۳ شهريور ۱۳۹۰) آنها پس از مرگ نيز معمولا بدون کالبدشکافی و توسط ماموران حکومتی شبانه به خاک سپرده می شوند و مراسم ختم آنها نيز تحت نظارت ماموران انجام می گيرد. | ||
فهرستی طولانی از زندانيان سياسی و عقيدتی جانباخته در زندان وجود دارد، از وبلاگ نويس و فعال جنبش دانشجويی و فعال جنبش کرد تا فعال ملی- مذهبی و فعال سياسی بازاری، و از افراد شناخته شده در فضای سياسی کشور تا افراد گمنام (مثل رامين يعقوبی که در شهر درود دستگير شد و در زندان بواسطهی مورد ضرب و شتم واقع شدن جان باخت، جرس، ۱۶ شهريور ۱۳۹۰). به اين فهرست می توان نام زندانيان عادی را نيز که بواسطه بی توجهی و شرايط بد زندانها می ميرند و کمتر کسی از آنها مطلع می شود اضافه کرد (مثل علی اشکان و خبات احمدی که در زندان مهاباد جان باختند، موکريان، ۱۷ مرداد ۱۳۹۰). | فهرستی طولانی از زندانيان سياسی و عقيدتی جانباخته در زندان وجود دارد، از وبلاگ نويس و فعال جنبش دانشجويی و فعال جنبش کرد تا فعال ملی- مذهبی و فعال سياسی بازاری، و از افراد شناخته شده در فضای سياسی کشور تا افراد گمنام (مثل رامين يعقوبی که در شهر درود دستگير شد و در زندان بواسطهی مورد ضرب و شتم واقع شدن جان باخت، جرس، ۱۶ شهريور ۱۳۹۰). به اين فهرست می توان نام زندانيان عادی را نيز که بواسطه بی توجهی و شرايط بد زندانها می ميرند و کمتر کسی از آنها مطلع می شود اضافه کرد (مثل علی اشکان و خبات احمدی که در زندان مهاباد جان باختند، موکريان، ۱۷ مرداد ۱۳۹۰). |