امیرمختار کریمپور شیرازی: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
در جریان ملی شدن صنعت نفت روزنامه «شورش» انتقادات تند و تیزی را متوجه شاه و خانوادهاش کرد. | در جریان ملی شدن صنعت نفت روزنامه «شورش» انتقادات تند و تیزی را متوجه شاه و خانوادهاش کرد. | ||
از همان ابتدای انتشار «شورش» کریمپور شیرازی آمادگی خودش برای فدای جانش در راه و مسیری که گام نهاده بود را، اعلام کرد و نوشت:<blockquote>«...به قرآن مجید سوگند یاد کردهام که حقایق را بگویم و بنویسم ولو این که به قیمت جانم تمام شود. من با خدای خویش عهد و پیمان محکمی بسته ام... چون من پردههایی را بالا می زنم که در زیر آن هزارها خیانت ، هزارها فساد و هزارها بدبختی و بیچارگی نهفته است...من جداً مصمم هستم که این مبارزهی سرسخت و آشتی ناپذیر را تا سرحد مرگ شرافتمندانهی سرخ که ایده آل و آرزوی دیرین من است، دیوانه وار دنبال کنم ، من با وجدان خود قرار و مدارهایی گذاشته ام، من وظیفه دارم تمام لانه های زنبور را هر چقدر می خواهد خطرناک باشد ویران کرده و مردم را از شر آنان آگاه سازم. من کاملاً در طی انتشار این سه شمارهی شورش خطر را پیش بینی و احساس میکنم و ناچار در مقدمه، شهادتین خود را ادا کرده ام. »<ref>روزنامهی شورش- شمارهی سوم</ref><ref>وبسایت [http://asre-nou.net/1385/esfand/25/m-karimpour-shirazi.html عصر نو]</ref> <ref>وبسایت [https://melimazhabi.com/maghalat/%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85%D9%BE%D9%88%D8%B1-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C%D8%8C-%D9%86%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%B4-%D9%88-%D9%85%D8%B4%D8%B9%D9%84-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C/ ملی- مذهبی]</ref></blockquote>کریمپور شیرازی در سمت راست روزنامهی شورش جملهای از امام دوم شیعیان، حسنبنعلی، نوشته بود؛ که همین جمله روح شورشگری او را نشان میداد:<blockquote>«پیکار کنید، بگذارید جای لکه ذلت، دامن کفن شما آغشته به خون پاک شما باشد. پیکار کنید که مرگ شرافتمندانه هزار بار از زندگی ننگین ستوده تر است.»<ref>وبسایت [https://melimazhabi.com/maghalat/%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85%D9%BE%D9%88%D8%B1-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C%D8%8C-%D9%86%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%B4-%D9%88-%D9%85%D8%B4%D8%B9%D9%84-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C/ ملی- مذهبی] </ref><ref>وبسایت [https://fa.iranfreedom.org/%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85%E2%80%8C%D9%BE%D9%88%D8%B1-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C/ ایران آزادی]</ref></blockquote>کریمپور شیرازی در سرمقاله شماره ۱۴ روزنامه شورش خود مینویسد: «... ما با خون خود، لانه جاسوسان اجانب را شستشو میکنیم، اراده آهنین مصدق اراده ۱۸ میلیون ملت غیور و محروم ماست.»<ref>روزنامهی شورش شمارهی ۱۴</ref> | از همان ابتدای انتشار «شورش» کریمپور شیرازی آمادگی خودش برای فدای جانش در راه و مسیری که گام نهاده بود را، اعلام کرد و نوشت:<blockquote>«...به قرآن مجید سوگند یاد کردهام که حقایق را بگویم و بنویسم ولو این که به قیمت جانم تمام شود. من با خدای خویش عهد و پیمان محکمی بسته ام... چون من پردههایی را بالا می زنم که در زیر آن هزارها خیانت ، هزارها فساد و هزارها بدبختی و بیچارگی نهفته است...من جداً مصمم هستم که این مبارزهی سرسخت و آشتی ناپذیر را تا سرحد مرگ شرافتمندانهی سرخ که ایده آل و آرزوی دیرین من است، دیوانه وار دنبال کنم ، من با وجدان خود قرار و مدارهایی گذاشته ام، من وظیفه دارم تمام لانه های زنبور را هر چقدر می خواهد خطرناک باشد ویران کرده و مردم را از شر آنان آگاه سازم. من کاملاً در طی انتشار این سه شمارهی شورش خطر را پیش بینی و احساس میکنم و ناچار در مقدمه، شهادتین خود را ادا کرده ام. »<ref>روزنامهی شورش- شمارهی سوم</ref><ref>وبسایت [http://asre-nou.net/1385/esfand/25/m-karimpour-shirazi.html عصر نو]</ref> <ref>وبسایت [https://melimazhabi.com/maghalat/%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85%D9%BE%D9%88%D8%B1-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C%D8%8C-%D9%86%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%B4-%D9%88-%D9%85%D8%B4%D8%B9%D9%84-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C/ ملی- مذهبی]</ref></blockquote>کریمپور شیرازی در سمت راست روزنامهی شورش جملهای از امام دوم شیعیان، حسنبنعلی، نوشته بود؛ که همین جمله روح شورشگری او را نشان میداد:<blockquote>«پیکار کنید، بگذارید جای لکه ذلت، دامن کفن شما آغشته به خون پاک شما باشد. پیکار کنید که مرگ شرافتمندانه هزار بار از زندگی ننگین ستوده تر است.»<ref>وبسایت [https://melimazhabi.com/maghalat/%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85%D9%BE%D9%88%D8%B1-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C%D8%8C-%D9%86%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%B4-%D9%88-%D9%85%D8%B4%D8%B9%D9%84-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C/ ملی- مذهبی] </ref><ref>وبسایت [https://fa.iranfreedom.org/%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85%E2%80%8C%D9%BE%D9%88%D8%B1-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C/ ایران آزادی]</ref></blockquote>کریمپور شیرازی در سرمقاله شماره ۱۴ روزنامه شورش خود مینویسد: «... ما با خون خود، لانه جاسوسان اجانب را شستشو میکنیم، اراده آهنین مصدق اراده ۱۸ میلیون ملت غیور و محروم ماست.»<ref>روزنامهی شورش شمارهی ۱۴</ref> | ||
روزنامهی «شورش» ۷۱ شماره منتشر شده بود که توقیف شد، پس از مدتی دوباره از ۵ اردیبهشت ۱۳۳۲ انتشار این روزنامه از سر گرفته شد. انتشار «شورش» از آن پس نیز تا کودتای ۲۸ مرداد۳۲ ادامه یافت. آخرین شماره «شورش» یعنی شمارهی ۸۸ در ۲۴ مرداد۱۳۳۲ ـ چهار روز پیش از کودتا ـ منتشر شد. | |||
== رابطه با مصدق == | == رابطه با مصدق == | ||
کریمپور شیرازی از طرفداران و فاداران به دکتر مصدق بود؛ او عارفانه مصدق را دوست داشت و تا به آخر از دکتر مصدق حمایت کرد. | کریمپور شیرازی از طرفداران و فاداران به دکتر مصدق بود؛ او عارفانه مصدق را دوست داشت و تا به آخر از دکتر مصدق حمایت کرد. | ||
کریمپور شیرازی در روزنامهی «شورش» شعری خطاب به یاران نیمهراه مصدق که او را تنها گذاشتند نوشت: | |||
'''دلم به پاکی دامان غنچه می سوزد که بلبلان همه مستند و باغبان تنهاست.''' | |||
=== مواضع سیاسی === | === مواضع سیاسی === | ||
کریمپور شیرازی بصورت علنی با دربار به مخالف برخاست. | کریمپور شیرازی بصورت علنی با دربار به مخالف برخاست. | ||
کریمپور شیراز انتقاد تند و تیزی خطاب متوجه دربار میکرد، وی در یک مقاله انتقادی نوشت: <blockquote>«مردم می گویند اشرف چه حق دارد که در تمام شئون مملکت دخالت کرده و با مقدرات و حیثیت یک ملت کهنسال بازی کند. مردم می گویند این پولهایی را که اشرف بنام سازمان شاهنشاهی از مردم کور و کچل، تراخمی و بی سواد این مملکت فقیر و بدبخت می گیرد به چه مصرفی می رساند.</blockquote><blockquote>… مردم می گویند چرا خواهر شاه در امور قضائیه، مقننه و اجرائی این مملکت دخالت نا مشروع می کند. چرا خواهر شاه دادستان تهران را احضار کرده و نسبت به توقیف ملک افضلی جنایتکار و آدم کش اعتراض کرده و دستور تعویض بازپرس را می دهد.</blockquote><blockquote>چرا باید یک نفر مفتخور نالایق بنام همسری خواهر شاه دربار سلطنتی یک مملکت تاریخی را ملعبه عیاشی و خوش گذرانی خود قرار دهد…شاه اگر با طرد اشرف، فاطمه و احمد شفیق عرب و هیلر آمریکایی افکار عمومی را تسکین ندهد، عاصیان جان به لب آمده و کارد به استخوان رسیده، ناچار خواهند شد برای حفظ استقلال و آبروی ایران کاری بکنند که ملت قهرمان و بزرگ فرانسه با دربار و لوئی شانزدهم کردند. حال خود دانید با آتش و قهر و نفرت مردم.»<ref>[https://melliun.org/iran/80940 چگونگی کشته شدن روزنامه نگار طرفدار نهضت ملی، امیرمختار کریم پور شیرازی]</ref></blockquote> | کریمپور شیراز انتقاد تند و تیزی خطاب متوجه دربار میکرد، وی در یک مقاله انتقادی نوشت: <blockquote>«مردم می گویند اشرف چه حق دارد که در تمام شئون مملکت دخالت کرده و با مقدرات و حیثیت یک ملت کهنسال بازی کند. مردم می گویند این پولهایی را که اشرف بنام سازمان شاهنشاهی از مردم کور و کچل، تراخمی و بی سواد این مملکت فقیر و بدبخت می گیرد به چه مصرفی می رساند.</blockquote><blockquote>… مردم می گویند چرا خواهر شاه در امور قضائیه، مقننه و اجرائی این مملکت دخالت نا مشروع می کند. چرا خواهر شاه دادستان تهران را احضار کرده و نسبت به توقیف ملک افضلی جنایتکار و آدم کش اعتراض کرده و دستور تعویض بازپرس را می دهد.</blockquote><blockquote>چرا باید یک نفر مفتخور نالایق بنام همسری خواهر شاه دربار سلطنتی یک مملکت تاریخی را ملعبه عیاشی و خوش گذرانی خود قرار دهد…شاه اگر با طرد اشرف، فاطمه و احمد شفیق عرب و هیلر آمریکایی افکار عمومی را تسکین ندهد، عاصیان جان به لب آمده و کارد به استخوان رسیده، ناچار خواهند شد برای حفظ استقلال و آبروی ایران کاری بکنند که ملت قهرمان و بزرگ فرانسه با دربار و لوئی شانزدهم کردند. حال خود دانید با آتش و قهر و نفرت مردم.»<ref>[https://melliun.org/iran/80940 چگونگی کشته شدن روزنامه نگار طرفدار نهضت ملی، امیرمختار کریم پور شیرازی]</ref></blockquote>با انتشار این مقاله که موجب خشم دربار شد، روزنامهی «شورش» توقیف شد. پس از توقیف این روزنامه کریمپور شیرازی تهران را ترک کرد، مدتی بعد به تهران بارگشت و در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۳۳۲ شمارهی ۷۲ «شورش» را منتشر کرد. | ||
بعد از انتشار این مقاله، کریمپور شیرازی نامهی تهدیدآمیزی از جانب دربار دریافت کرد که این نامه در روزنامهی شورش کلیشه کرد:<blockquote>«... ای مدیر روزنامه شورش! بدان و آگاه باش که اگر دست از مبارزه با اشرف پهلوی بر نداری، عاقبت وخیمی در پیش داری، دیدی که چگونه محمد مسعود میخواست علیه ما مبارزه کند، به حیات او خاتمه دادیم و باز هم میگوئیم، اگر دست از مبارزه با ما بر نداری در همین روزها منتظر سرنوشت مسعود باش....»<ref>وبسایت [http://asre-nou.net/1385/esfand/25/m-karimpour-shirazi.html عصر نو] </ref></blockquote>کریمپور شیرازی پس از ۳۰ تیر ۱۳۳۱ که حکومت شاه تعدادی از مردم را کشته بود، لبهی تیز شمشیر انتقاد را متوجه دربار ساخت و نوشت:<blockquote>«من نمی دانم مادر و خواهران و برادران شاه دیگر از جان مردم مفلوک و گرسنه و بی چیز چه می خواهند؟ سی سال تمام خون مردم را مانند زالو مکیدند، مردم بیگناه و شریف را در سیاهچال ها ی زندان انداختند ، املاک و اموال مردم را بزور از آنان گرفتند ، ناموس دختران و زنان ملت را بزور لکه دار و آلوده ساختند ، تمام دارایی و پول ملت را به بانکهای خارجی سپردند. شاه، شعبان بی مخ، عشقی، پری غفاری و دزدان دیگر از مردم محروم و گرسنه ایران چه می خواهند؟»<ref>وبسایت [https://melimazhabi.com/maghalat/%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85%D9%BE%D9%88%D8%B1-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C%D8%8C-%D9%86%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%B4-%D9%88-%D9%85%D8%B4%D8%B9%D9%84-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C/ ملی-مذهبی] </ref></blockquote> | |||
فردای آن شب ، از افراد بیرون زندان کسی ندانست که آن شب ، در زندان لشگر دو زرهی چه گذشته است.. تنها همین را فهمیدند که روزنامه های تهران خبر از آتش گرفتن کریمپور شیرازی دادند.)) (۲) | فردای آن شب ، از افراد بیرون زندان کسی ندانست که آن شب ، در زندان لشگر دو زرهی چه گذشته است.. تنها همین را فهمیدند که روزنامه های تهران خبر از آتش گرفتن کریمپور شیرازی دادند.)) (۲) | ||
خط ۱۳۲: | خط ۱۳۸: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس|۳|اندازه=ریز}} | {{پانویس|۳|اندازه=ریز}} | ||
:[[رده:اهالی فسا]] | :[[رده:اهالی فسا]] [[رده:روزنامهنگاران سیاسی اهل ایران]] [[رده:زندانیان سیاسی اهل ایران]] [[رده:شاعران معاصر اهل ایران]] [[رده:فعالان سیاسی کشتهشده اهل ایران]] [[رده:زادگان ۱۲۹۹]] [[رده:روزنامهنگاران مقتول اهل ایران]] | ||
<references /> | <references /> |