کاربر:Hossein/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۶۷: خط ۶۷:
به قتل رسیدن یکی از هواداران مجاهدین به نام مصطفی ذاکری در جریان حمله و رگبار پاسداران انقلاب به جمعیت شرکت کننده در میتینگ سخنرانی مسعود رجوی تحت عنوان «چه باید کرد» در ورزشگاه امجدیه تهران.<ref>(نشریه مجاهد- شنبه ۲۴ خرداد ۱۳۵۹- شماره ۸۷)</ref>
به قتل رسیدن یکی از هواداران مجاهدین به نام مصطفی ذاکری در جریان حمله و رگبار پاسداران انقلاب به جمعیت شرکت کننده در میتینگ سخنرانی مسعود رجوی تحت عنوان «چه باید کرد» در ورزشگاه امجدیه تهران.<ref>(نشریه مجاهد- شنبه ۲۴ خرداد ۱۳۵۹- شماره ۸۷)</ref>


طبق گفته مجاهدین در مدت دو و نیم سالی که مجاهدین آن را فاز سیاسی نامیده‌اند و یک فضای سیاسی رو به کاهشی وجود داشت 71 مجاهد با چوب و چاقو و تفنگ کشته شدند. علاوه بر مجاهدین باید به سرکوب کردستان و ترکمن صحرا توسط سپاه پاسداران و یا فتواهای اعدام خلخالی اشاره کرد. تعدادی نیز از نیروهای مختلف فعال سیاسی از جمله از فداییان خلق در جریان انقلاب فرهنگی و دیگر درگیریهای آن زمان کشته شدند.
پس از آن جنگ ایران و عراق زمینه‌ای برای تصفیه حساب با گروه‌های سیاسی و بطور خاص مجاهدین بود. طبق گفته مجاهدین با شروع تجاوز عراق به داخل خاک ایران، مجاهدین در دفاع از میهن فعالانه به جبهه‌های جنگ شتافتند و در جنگ تعدادی شهید هم دادند. اما سپاه پاسداران که نیروهای مجاهدین را مزاحم کارهایشان می‌دیدند، به سرعت همه مجاهدین حاضر در جبهه جنگ را دستگیر، زندانی و از خوزستان اخراج کردند که تعدادی از همین دستگیرشدگان در قتل‌عام ۶۷ اعدام شدند. در حین جنگ نشریه مجاهد ارگان سازمان مجاهدین خلق ایران که تیراژش به ۶۰۰ هزار نسخه در روز (در مقایسه با پرتیراژترین روزنامه حکومتی، جمهوری اسلامی با تیراژ ۱۸۰۰۰ در روز) می‌رسید ممنوع الانتشار شد. بسیاری از نشریات دیگر نیز یا رسماً تعطیل شدند و یا اینکه دسته‌های چماقدار که از خمینی و حکومت دفاع می‌کردند مانع از انتشار و فروش آنها می‌شدند. مجاهدین معتقدند خمینی جنگ را عمداً ادامه می‌داد تا بتواند فضای لازم برای سرکوب آزادیها را تحت عنوان وضعیت جنگی در کشور داشته باشد (چنانکه هزاران اعدام در آن زمان در زندانها جریان داشت) بصورتیکه حتی وقتی سرانجام در تاریخ ۲۴ مهر ۱۳۵۹ در اثر فشار دولتها و ملل متحد، رجایی نخست‌وزیر خمینی، به سازمان ملل رفت و پیشنهاد داد: «…متجاوز [یعنی طرف عراقی] به مرز خود برگردد و نیروی بی‌طرفی در مرزها مستقر شود تا دوباره تجاوزی صورت نپذیرد…» اما بعد از موافقت سازمان ملل و عراق از این طرح، خمینی و کارگزاران او از پذیرفتن طرح خود طفره رفته و همان را هم رد کردند.<ref>(سایت حکومتی تابناک ۶ مهر ۱۳۹۳) این جنگ ۸ سال ادامه پیدا کرد تا اینکه سرانجام در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ خمینی آتش‌بس را پذیرفت. مجاهدین این پذیرش را ناشی از عملیاتهای ارتش آزادیبخش ملی ایران که در سال ۱۳۶۶ تأسیس شده بود می‌دانند که با ده‌ها رشته عملیات و نهایتاً فتح شهر مهران در عملیاتی به نام چلچراغ (نامی که مجاهدین بر آن نهادند) که در آن شعار «امروز مهران، فردا تهران» سر داده شد خمینی را مجبور به این پذیرش کرد. آنها این نقل قول را تأیید نظر خود می‌دانند: روزنامه حکومتی جوان روز ۱۹ تیر از قول پاسدار اسماعیل کوثری نوشت: «مجاهدین در مهران عملیات موفقیت‌آمیز انجام داده بودند و شعار «امروز مهران فردا تهران» هم مطرح کرده بودند و با در اختیار گرفتن انواع سلاحهای سنگین و نیمه سنگین هم‌چون نفربر و غیره، خود را سازماندهی کرده بودند. اما پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام تمام این توطئه‌ها را خنثی کرد». معنی این حرف این است که: «اگر امام قطعنامه را نمی‌پذیرفت، مجاهدین تهران را فتح کرده بودند».</ref>


پس از آن جنگ ایران و عراق زمینه‌ای برای تصفیه حساب با گروه‌های سیاسی و بطور خاص مجاهدین بود. طبق گفته مجاهدین با شروع تجاوز عراق به داخل خاک ایران، مجاهدین در دفاع از میهن فعالانه به جبهه‌های جنگ شتافتند و در جنگ تعدادی شهید هم دادند. اما سپاه پاسداران که نیروهای مجاهدین را مزاحم کارهایشان می‌دیدند، به سرعت همه مجاهدین حاضر در جبهه جنگ را دستگیر، زندانی و از خوزستان اخراج کردند که تعدادی از همین دستگیرشدگان در قتل‌عام ۶۷ اعدام شدند. در حین جنگ نشریه مجاهد ارگان سازمان مجاهدین خلق ایران که تیراژش به ۶۰۰ هزار نسخه در روز (در مقایسه با پرتیراژترین روزنامه حکومتی، جمهوری اسلامی با تیراژ ۱۸۰۰۰ در روز) می‌رسید ممنوع الانتشار شد. بسیاری از نشریات دیگر نیز یا رسماً تعطیل شدند و یا اینکه دسته‌های چماقدار که از خمینی و حکومت دفاع می‌کردند مانع از انتشار و فروش آنها می‌شدند. مجاهدین معتقدند خمینی جنگ را عمداً ادامه می‌داد و حتی وقتی سرانجام در تاریخ ۲۴ مهر ۱۳۵۹ در اثر فشار دولتها و ملل متحد، رجایی نخست‌وزیر خمینی، به سازمان ملل رفت و پیشنهاد داد: «…متجاوز [یعنی طرف عراقی] به مرز خود برگردد و نیروی بی‌طرفی در مرزها مستقر شود تا دوباره تجاوزی صورت نپذیرد…» اما بعد از موافقت سازمان ملل و عراق از این طرح، خمینی و کارگزاران او از پذیرفتن طرح خود طفره رفته و همان را هم رد کردند. (سایت حکومتی تابناک ۶ مهر ۱۳۹۳) این جنگ ۸ سال ادامه پیدا کرد تا اینکه سرانجام در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ خمینی آتش‌بس را پذیرفت.<ref>مجاهدین این پذیرش را ناشی از عملیاتهای ارتش آزادیبخش ملی ایران که در سال ۱۳۶۶ تأسیس شده بود می‌دانند که با ده‌ها رشته عملیات و نهایتاً فتح شهر مهران در عملیاتی به نام چلچراغ (نامی که مجاهدین بر آن نهادند) که در آن شعار «امروز مهران، فردا تهران» سر داده شد خمینی را مجبور به این پذیرش کرد. آنها این نقل قول را تأیید نظر خود می‌دانند: روزنامه حکومتی جوان روز ۱۹ تیر از قول پاسدار اسماعیل کوثری نوشت: «مجاهدین در مهران عملیات موفقیت‌آمیز انجام داده بودند و شعار «امروز مهران فردا تهران» هم مطرح کرده بودند و با در اختیار گرفتن انواع سلاحهای سنگین و نیمه سنگین هم‌چون نفربر و غیره، خود را سازماندهی کرده بودند. اما پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام تمام این توطئه‌ها را خنثی کرد». معنی این حرف این است که: «اگر امام قطعنامه را نمی‌پذیرفت، مجاهدین تهران را فتح کرده بودند».</ref>
طبق گفته مجاهدین در مدت دو و نیم سالی که مجاهدین آن را فاز سیاسی نامیده‌اند و یک فضای سیاسی رو به کاهشی وجود داشت 71 مجاهد با چوب و چاقو و تفنگ کشته شدند. علاوه بر مجاهدین باید به سرکوب کردستان و ترکمن صحرا توسط سپاه پاسداران و یا فتواهای اعدام خلخالی اشاره کرد. تعدادی نیز از نیروهای مختلف فعال سیاسی از جمله از فداییان خلق در جریان انقلاب فرهنگی و دیگر درگیریهای آن زمان در شهرهای مختلف اعدام و یا کشته شدند.
 
اما حادثه‌ای را که می‌توان یک سرفصل در پیشینه قتل‌‌عام دانست میتینگ امجدیه مجاهدین در 19خرداد 1359 است. این میتینگ با مجوز قانونی وزارت کشور در ورزشگاه امجدیه تشکیل شده بود اما باز هم مورد تهاجم دسته‌های چماقدار قرار گرفت و مصطفی ذاکری از هواداران مجاهدین کشته و تعداد زیادی مجروح شدند. شدت حادثه به حدی بود که احمد خمینی، علیه چماقداری در امجدیه موضعگیری کرد و تنی چند از نمایندگان مجلس بر ضد چماقداری حرف زدند و وزارت کشور هم که سرپرستی آن بر عهده میرسلیم بود گفت که کار چماقدارها غیرقانونی بوده است. اما شخص خمینی بعد از 13 روز چهارم تیر ماه ۱۳۵۹موضع‌گیری کرد و چنین گفت: «منافقین از کفار هم بدترند». او در این سخنرانی به‌ اشتباه گفت: «در قرآن سوره منافقین هست، اما سوره‌ کفار نیست!»... و اشاره کرد که دشمن اصلی همین‌ منافقین هستند. مجاهدین این را نخستین فرمان برای زمینه‌سازی قتل‌عام مجاهدین از سوی خمینی بشمار می‌آورند.


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}