کاربر:Mohsen/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۱۰۴: خط ۱۰۴:


روزنامه لوموند در خصوص کلاسهای تبیین جهان در دانشگاه صنعتی شریف:<blockquote>«هر جمعه بعدازظهر در آن ده‌هزار نفر با کارت شرکت می‌کردند و متعاقباً درسهای فلسفه تطبیقی در این کلاسها، به‌صورت کتابهای جیبی در صدهاهزار نسخه به‌فروش می‌رسید و نوارهای ویدئویی آن را هم حدود یک صدهزار دانشجو در 35شهر بزرگ ایران می‌دیدند». <sup>[[کاربر:Mohsen/صفحه تمرین#cite note-9|[۹]]]</sup></blockquote>انقلاب فرهنگی که بیشتر کودتای فرهنگی بود، بعدها مورد حمله‌ی سران حاکمیت ایران قرار گرفت. عبدالمجید معادیخواه، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی جمهوری اسلامی ایران در دورهٔ دولت اول موسوی (در سال‌های ۱۳۶۱-۱۳۶۰)، آنچه انقلاب فرهنگی خوانده می‌شود را شایسته‌ی این عنوان نمی‌داند و از انقلاب فرهنگی با عنوان «از سر راه برداشتن یک مزاحم» یاد می‌کند. او می‌گوید:<blockquote>«اینکه مزاحم و مانعی را از سر راه برداریم اسمش انقلاب فرهنگی نیست اینکه با زور یک عده‌ای را که با روش کلی جامعه و مردم هماهنگ نیستند کنار بزنند که اسمش فرهنگ نیست. آن موقع من هم در همین اردوگاهی که گفتمان انقلاب فرهنگی در آن شکل گرفت بودم و راضی هم بودیم، همکاری هم کردیم و بخشی از آن گفتمان هم بحث تعهد و تخصص بود اما فرصتی نبود که مثلاً بپرسیم این شعار از کجا آمد و چه کسی آن را بر سر زبان‌ها انداخت، الان هم نمی‌دانیم؟»<sup>[[کاربر:Mohsen/صفحه تمرین#cite note-10|[۱۰]]]</sup></blockquote>در این باصطلاح «انقلاب فرهنگی» هزاران استاد و دانشجو تصفیه شده و اخراج شدند، از سال ۵۹ تا سال ۱۳۶۲ دانشگاه‌ها تعطیل شد، که همین امر ضربه‌ی سنگین به پیشرفت علمی در ایران وارد کرد. تا آن زمان محیط دانشگاه به نوعی یک مصونیت سیاسی داشت اما از آن زمان به بعد جوانان دانشجو هم در سطح جامعه مورد فشار و سرکوب قرار می‌گرفتند.
روزنامه لوموند در خصوص کلاسهای تبیین جهان در دانشگاه صنعتی شریف:<blockquote>«هر جمعه بعدازظهر در آن ده‌هزار نفر با کارت شرکت می‌کردند و متعاقباً درسهای فلسفه تطبیقی در این کلاسها، به‌صورت کتابهای جیبی در صدهاهزار نسخه به‌فروش می‌رسید و نوارهای ویدئویی آن را هم حدود یک صدهزار دانشجو در 35شهر بزرگ ایران می‌دیدند». <sup>[[کاربر:Mohsen/صفحه تمرین#cite note-9|[۹]]]</sup></blockquote>انقلاب فرهنگی که بیشتر کودتای فرهنگی بود، بعدها مورد حمله‌ی سران حاکمیت ایران قرار گرفت. عبدالمجید معادیخواه، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی جمهوری اسلامی ایران در دورهٔ دولت اول موسوی (در سال‌های ۱۳۶۱-۱۳۶۰)، آنچه انقلاب فرهنگی خوانده می‌شود را شایسته‌ی این عنوان نمی‌داند و از انقلاب فرهنگی با عنوان «از سر راه برداشتن یک مزاحم» یاد می‌کند. او می‌گوید:<blockquote>«اینکه مزاحم و مانعی را از سر راه برداریم اسمش انقلاب فرهنگی نیست اینکه با زور یک عده‌ای را که با روش کلی جامعه و مردم هماهنگ نیستند کنار بزنند که اسمش فرهنگ نیست. آن موقع من هم در همین اردوگاهی که گفتمان انقلاب فرهنگی در آن شکل گرفت بودم و راضی هم بودیم، همکاری هم کردیم و بخشی از آن گفتمان هم بحث تعهد و تخصص بود اما فرصتی نبود که مثلاً بپرسیم این شعار از کجا آمد و چه کسی آن را بر سر زبان‌ها انداخت، الان هم نمی‌دانیم؟»<sup>[[کاربر:Mohsen/صفحه تمرین#cite note-10|[۱۰]]]</sup></blockquote>در این باصطلاح «انقلاب فرهنگی» هزاران استاد و دانشجو تصفیه شده و اخراج شدند، از سال ۵۹ تا سال ۱۳۶۲ دانشگاه‌ها تعطیل شد، که همین امر ضربه‌ی سنگین به پیشرفت علمی در ایران وارد کرد. تا آن زمان محیط دانشگاه به نوعی یک مصونیت سیاسی داشت اما از آن زمان به بعد جوانان دانشجو هم در سطح جامعه مورد فشار و سرکوب قرار می‌گرفتند.
== بخشی از سخنان [[روح‌الله خمینی|خمینی]] درباره‌ی دانشگاه، قبل و بعد از انقلاب ۵۷ ==
=== حرف‌های خمینی در نجف و پاریس درباره دانشگاه‌های ایران ===
* اگر دانشگاه ما یک دانشگاه صحیحی بود، جوان‌ها ما را که در دانشگاه می‌خواهند حرف حقی بزنند، خفه نمی‌کردند. دانشگاهی که بر آن حکومت کنند، دانشگاه نمی‌شود. محیط علم باید آزاد باشد.» (نجف، ۶ مهر ۱۳۵۶)
* دانشگاه که مرکز علم و سازنده آینده ملت است، تعطیل است. نمی‌گذارند کارش را بکند. می‌ریزند توی آن، زن و مردش را می‌زنند، زخمی می‌کنند یا می‌گیرند و می‌برند. در حبس‌ها دانشجو را می‌زنند و می‌کشند. (نوفل لوشاتو، ۲۰ مهر ۱۳۵۷)
* اساتید دانشگاه‌ها نمی‌توانند آن‌طور که می‌خواهند به کار خودشان ادامه دهند. دانشجویان دانشگاه‌ها هم نمی‌توانند به کار خودشان آن‌طور که می‌خواهند ادامه بدهند. دولت برای تحمیل قدرت خودش تشبث می‌کند به یک عده چماق به دست. هرگونه آزادی را از دانشجویان گرفته‌اند. (نوفل لوشاتو، ۲ آبان ۱۳۵۷)
* مدارس ما غالباً نیمه تعطیل هستند یا تعطیل. وقتی هم که اشتغال داشته باشند، دستور این است که آزادی کلام و آزادی اظهار عقیده در آن‌ها وجود نداشته باشند و رجال روشنفکر در آن‌ها فعالیتی نکنند.»<ref>مصاحبه با تلویزیون فرانسه، پاریس، ۶ آبان ۱۳۵۷</ref>
=== حرف‌های خمینی در قم و تهران درباره دانشگاه‌های ایران ===
* ما هرچه می‌کشیم از این طبقه است که ادعا می‌کنند دانشگاه رفته‌ایم  روشنفکریم و حقوقدانیم. هر چه ما می‌کشیم از این‌ها است.<ref>قم، ۱ مرداد ۱۳۵۸</ref>
* منافقین هی می‌گویند مغزها دارند فرار می‌کنند. به جهنم که فرار می‌کنند. این دانشگاه رفته‌ها، این‌ها که همه‌اش دم از علم و تمدن غرب می‌زنند، بگذارید بروند. ما این علم و دانش غرب را نمی‌خواهیم. اگر شما هم می‌دانید که در این‌جا جایتان نیست، فرار کنید. راهتان باز است.<ref>جماران، ۸ آبان ۱۳۵</ref>
* ریشه تمام مصیبت‌هایی که تا کنون برای بشر پیش آمده از دانشگاه‌ها بوده است. از این تخصص‌های دانشگاهی بوده است...همه مصیبت‌هایی که در دنیا پیدا شده از متفکرین و متخصصین دانشگاه‌ها بوده است. کشور ما را همین دانشگاه‌ها به دامن ابرقدرت‌ها کشاندند.  حالا شما می‌نشینید و می‌نویسید که چرا دانشگاه تعطیل است؟ اگر به اسلام علاقه دارید، بدانید که خطر دانشگاه از خطر بمب خوشه‌ای بالاتر است.<ref>دیدار با دفتر تحکیم وحدت حوزه و دانشگاه، ۲۷ آذر ۱۳۵۹</ref>
* ما دانشگاهی که شعارش این باشد که می‌خواهیم ایران متمدن و آباد داشته باشیم و رو به تمدن بزرگ برویم را نمی‌خواهیم.»<ref>دیدار با نمایندگان مجلس، ۶ خرداد ۱۳۶۰</ref>
* امیدوارم احساس کرده باشید که همه‌ی دردهای ایران از دانشگاه شروع شده است. <ref>دیدار با وزیر و معاونان وزیر فرهنگ و آموزش عالی، ۲۷ فروردین ۱۳۶۴</ref>
با این موضع گیر‌ی‌ها می‌توان دریافت که دشمنی خمینی با دانشگاه تا حد هیستریک بوده است، و دانشجوی ایرانی در چه فضایی قرار داشته است.


=== مبارزات جنبش دانشجویی در زمان حکومت آخوندها ===
=== مبارزات جنبش دانشجویی در زمان حکومت آخوندها ===
خط ۱۱۳: خط ۱۲۹:
بعد از دهه‌ی ۱۳۷۰ شمسی هم گروه‌هایی به اسم اصلاح‌طلب در درون حاکمیت ایران، نقش بختک، منحرف کننده و منفعل کننده‌ی جنبش دانشجویی را داشتند، با شعارهای کلی و ترساندن از خشونت، هزینه و انقلاب تلاش کردند که دانشجویان را در مسیر انحرافی هدایت کنند، اما در دی‌ماه ۱۳۹۶ دانشجویان شعار دادند «اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» این شعار ضربه‌ی نهایی را به بخش شریك درحاكمیت با عنوان اصلاح طلبان و تمامیت حاکمیت فرود آورد و آنها را بکلی مات و از دور خارج کرد.
بعد از دهه‌ی ۱۳۷۰ شمسی هم گروه‌هایی به اسم اصلاح‌طلب در درون حاکمیت ایران، نقش بختک، منحرف کننده و منفعل کننده‌ی جنبش دانشجویی را داشتند، با شعارهای کلی و ترساندن از خشونت، هزینه و انقلاب تلاش کردند که دانشجویان را در مسیر انحرافی هدایت کنند، اما در دی‌ماه ۱۳۹۶ دانشجویان شعار دادند «اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» این شعار ضربه‌ی نهایی را به بخش شریك درحاكمیت با عنوان اصلاح طلبان و تمامیت حاکمیت فرود آورد و آنها را بکلی مات و از دور خارج کرد.


آنچه در دیماه۹۶ و در خیزش دانشجویی درخشید؛ اصالت جنبش دانشجویی ایران در مقابله با استبداد دینی به رغم وحشیانه ترین سركوب و پیروزی این جنبش به رغم كشتار هزاران دانشجو در جریان قتل عامهای سال۶۷ و در جریان قیامهای سالهای ۸۸ و پس از آن در قتلگاههایی مانند كهریزك بود. در واقع با این شعار جنبش دانشجویی اصالت تاریخی و ماندگاری خودش را به ثبت داد و ثابت كرد كه قدرتی فراتر از خونین ترین سركوب تاریخ ایران را دارد كه آنهم عبارت است از اصول حاكم بر افكار پایه گذاران این جنبش و پرچمداران آن در هر دوره و روشن بینی و استواری قدمشان در مقابله با نفی آزادیها و حقوق خلقشان  
آنچه در دیماه۹۶ و در خیزش دانشجویی درخشید؛ اصالت جنبش دانشجویی ایران در مقابله با استبداد دینی به رغم وحشیانه ترین سركوب و پیروزی این جنبش به رغم كشتار هزاران دانشجو در جریان قتل عامهای سال۶۷ و در جریان قیامهای سالهای ۸۸ و پس از آن در قتلگاههایی مانند كهریزك بود. در واقع با این شعار جنبش دانشجویی اصالت تاریخی و ماندگاری خودش را به ثبت داد و ثابت كرد كه قدرتی فراتر از خونین ترین سركوب تاریخ ایران را دارد كه آنهم عبارت است از اصول حاكم بر افكار پایه گذاران این جنبش و پرچمداران آن در هر دوره و روشن بینی و استواری قدمشان در مقابله با نفی آزادیها و حقوق خلقشان.  


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس|۳|اندازه=ریز}}
{{پانویس|۳|اندازه=ریز}}