حسین تهرانی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶: خط ۱۶:
درپی مخالفت، تا سرانجام با وساطت رضا خان باربد یکی از دوستان پدر در هم شکست.  
درپی مخالفت، تا سرانجام با وساطت رضا خان باربد یکی از دوستان پدر در هم شکست.  


غیر از مخالفت پدر  حسین با نیروی طرد جامعه نیز روبرو بود.هر روز حسین تا با واگن از سه راه امین حضور به شمس‌العماره، خانه استاد حسین "اسماعیل‌زاده" برسد، تنها به جرم آنکه تنبکی به همراه داشت، ناسزا‌ها می‌شنید و کج رفتاری‌ها می‌دید. وی‌می‌گوید:می‌رفتم و بر می‌گشتم و هی توی واگن ضرب می‌زدم. برای آنکه اذیتم نکنند توی واگن وسطی که جای زن‌ها بود می‌رفتم. ولی توی محل که راه می‌افتادم همه‌اش تف و لعنت بود. مردم رویشان را از من برمی‌گرداندند. پنجاه سال توی سر این ضرب کوبیدم و پنجاه سال از مردم تو سری خوردم!..."
غیر از مخالفت پدر  حسین با نیروی طرد جامعه نیز روبرو بود. هر روز حسین با واگن از سه راه امین حضور به شمس‌العماره،تا به خانه استاد حسین "اسماعیل‌زاده" برسد، تنها به جرم آنکه تنبکی به همراه داشت، ناسزا‌ها می‌شنید و کج رفتاری‌ها می‌دید. وی‌می‌گوید: تا می‌رفتم و بر می‌گشتم توی واگن ضرب می‌زدم. برای آنکه اذیتم نکنند توی واگن وسطی که جای زن‌ها بود می‌رفتم. ولی توی محل که راه می‌افتادم همه‌اش تف و لعنت بود. مردم رویشان را از من برمی‌گرداندند. پنجاه سال توی سر این ضرب کوبیدم و پنجاه سال از مردم تو سری خوردم!..."
 
پیش از او تمبک نوازی کاری زشت و سخیف به شمار می‌آمد. به همین جهت هیچ‌کس جز لوطیان بی‌اعتبار به سراغ تمبک نمی‌رفت.
 
به همت والای تهرانی ولی این بی‌اعتباری به مرور از میان برخاست و تمبک نواز نیز احترامی همپای نوازندگان دیگر پیدا کرد. تا آن‌جا که در سال‌های دهه چهل و پنجاه نه تنها مردان، که زنان نیز به تمبک‌نوازی روی می‌آوردند، بی آن که آسیبی به اعتبار شخصی یا اجتماعی آن‌ها برسد.


== آثار منتشرشده ==
== آثار منتشرشده ==