کاربر:خراسانی/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
او در سال ۱۳۳۹ جزء هیات موسس جبهه ملی دوم بود و در کنگره ۱۳۴۱ جبهه ملی از سوی شرکت کنندگان در کنگره به عضویت در شورای مرکزی انتخاب شد . طالقانی سخنرانی افتتاحیه کنگره جبهه ملی ایران را انجام داد. او همچنین در سال ۱۳۴۰ به اتفاق مهندس بازرگان و دکتر سحابی نهضت آزادی ایران را بنا نهاد و تا پایان عمر عضو این مجموعه بود .<ref name=":2">زندگینامه مذهبی و سیاسی آیت‌الله [http://www.iichs.ir/News طالقانی]</ref><ref name=":1" />
او در سال ۱۳۳۹ جزء هیات موسس جبهه ملی دوم بود و در کنگره ۱۳۴۱ جبهه ملی از سوی شرکت کنندگان در کنگره به عضویت در شورای مرکزی انتخاب شد . طالقانی سخنرانی افتتاحیه کنگره جبهه ملی ایران را انجام داد. او همچنین در سال ۱۳۴۰ به اتفاق مهندس بازرگان و دکتر سحابی نهضت آزادی ایران را بنا نهاد و تا پایان عمر عضو این مجموعه بود .<ref name=":2">زندگینامه مذهبی و سیاسی آیت‌الله [http://www.iichs.ir/News طالقانی]</ref><ref name=":1" />


و در دوره‌های مختلف و شرایط گوناگون نظیر رویداد کشف حجاب و نهضت ملی شدن نفت ، نهضت مقاومت ملی ، کودتای ۲۸ مرداد، وقایع ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به مخالفت علنی با رویکردهای جاری حکومت پهلوی پرداخت.
و در دوره‌های مختلف و شرایط گوناگون نظیر رویداد کشف حجاب و نهضت ملی شدن نفت ، نهضت مقاومت ملی ، کودتای ۲۸ مرداد، وقایع ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به مخالفت علنی با رویکردهای جاری حکومت پهلوی پرداخت. در آستانة سال 1350، همزمان با برگزاری جشنهای 2500 ساله شاهنشاهی طالقانی دستگیر   و به مدت سه سال به زابل و هیجده ماه به بافت کرمان تبعید شد. طالقانی در سال 1354  مجدداً به دست ساواک گرفتار شد و به 10 سال زندان محکوم گردید.


سخنرانیهای ترقیخواهانه طالقانی  در مسجد هدایت او را به شخصیتی محبوب در میان مردم تبدیل کرد.  احمدرضایی، از جمله یکی از جوانانی بود  پدر طالقانی به او علاقة بسیار داشت. درسالهای 39 بین  محمد حنیف نژاد و سعید محسن بنیانگذاران سازمان مجاهدین با طالقانی روابطی به وجود آمد. محمد حیاتی به نقل از سعید محسن می‌گوید:<blockquote>« بعد از آزادی پدر از زندان، با بنیانگذار سازمان مجاهدین، یعنی محمد حنیف نژاد و اصغر بدیع زادگان به دیدن پدر به منزل ایشان رفتیم. مجموعه جزواتی رو هم با خودمون برده بودیم و جریان تأسیس سازمان و برنامه هامون را از سال 44 تا آن روز برای پدر شرح دادیم . سعید میگفت: پدر متحیر مانده و اشک شادی در چشمانش جمع شده بود گفت من هرگز فکر نمیکردم که بعد از دستگیری ما دیگه حرکتی باقی بمونه. ...(طالقانی) ازکارهای نظری سازمان درزمینه ایدئولوژیک , اقتصادی, تشکیلاتی، سیاسی, و جمعبندی تاریخ مبارزات از مشروطه تا امروز مطلع شد و درحالی بسیار به وجد آمده بود گفت: من افتخار میکنم که عضو سازمانتان باشم. کتاب مالکیت دراسلام را که نوشتم تصحیح و تکمیل کنید و به نام من چاپ کنید چون مواضعتان را کاملا قبول دارم.»</blockquote>در جریان سفر تعدادی از مجاهدین به فلسطین، وقتی 6 تن از آنان بخاطر منحرف کردن مسیر هواپیما در عراق به زندان افتادند طالقانی نامه ای برای خمینی که در عراق بسر میبرد نوشت. و در آن از خمینی خواسته بود که برای رهایی آنها اقدامی کند. سال‌ها بعدخمینی در سخنرانی 4 تیرسال 1359 به پدر طالقانی طعنه زد که توسط مجاهدین «اغفال» شده و گفت:  «به من کاغذ نوشته بودند که اینها "انهم فتیة"‌قضیه "اصحاب کهف" هستند.»
== طالقانی و مجاهدین ==
سخنرانیهای ترقیخواهانه طالقانی  در مسجد هدایت او را به شخصیتی محبوب در میان مردم تبدیل کرد.  احمدرضایی، از جمله یکی از جوانانی بود  پدر طالقانی به او علاقة بسیار داشت. درسالهای 39 بین  محمد حنیف نژاد و سعید محسن بنیانگذاران سازمان مجاهدین با طالقانی روابطی به وجود آمد. محمد حیاتی به نقل از سعید محسن می‌گوید:<blockquote>« بعد از آزادی پدر از زندان، با بنیانگذار سازمان مجاهدین، یعنی محمد حنیف نژاد و اصغر بدیع زادگان به دیدن پدر به منزل ایشان رفتیم. مجموعه جزواتی رو هم با خودمون برده بودیم و جریان تأسیس سازمان و برنامه هامون را از سال 44 تا آن روز برای پدر شرح دادیم . سعید میگفت: پدر متحیر مانده و اشک شادی در چشمانش جمع شده بود گفت من هرگز فکر نمیکردم که بعد از دستگیری ما دیگه حرکتی باقی بمونه. ...(طالقانی) ازکارهای نظری سازمان درزمینه ایدئولوژیک , اقتصادی, تشکیلاتی، سیاسی, و جمعبندی تاریخ مبارزات از مشروطه تا امروز مطلع شد و درحالی بسیار به وجد آمده بود گفت: من افتخار میکنم که عضو سازمانتان باشم. کتاب مالکیت دراسلام را که نوشتم تصحیح و تکمیل کنید و به نام من چاپ کنید چون مواضعتان را کاملا قبول دارم.»<ref name=":9">سیمای آزادی - [https://www.youtube.com/watch?v=eJYoHEInzgc طالقانی، روح راستین انقلاب ضدسلطنتی]</ref></blockquote>در جریان سفر تعدادی از مجاهدین به فلسطین، وقتی 6 تن از آنان بخاطر منحرف کردن مسیر هواپیما در عراق به زندان افتادند طالقانی نامه ای برای خمینی که در عراق بسر میبرد نوشت. و در آن از خمینی خواسته بود که برای رهایی آنها اقدامی کند. سال‌ها بعدخمینی در سخنرانی 4 تیرسال 1359 به پدر طالقانی طعنه زد که توسط مجاهدین «اغفال» شده و گفت:  «به من کاغذ نوشته بودند که اینها "انهم فتیة"‌قضیه "اصحاب کهف" هستند.»<ref name=":9" />
 
در 21 ماه رمضان سال 1351 بعداز اعدام  محمد حنیف نژاد و بنیانگذاران مجاهدین، تمام صحبت طالقانی در مسجد هدایت راجع به شهادت آنها بود.


== دوران بعد از انقلاب 57 ==
== دوران بعد از انقلاب 57 ==
وی پس از پیروزی انقلاب ایران در بهمن ۱۳۵۷ سمت های مختلفی را بر عهده گرفت. نخست، پس از ترور مرتضی مطهری، ریاست شورای انقلاب اسلامی را عهده دار شد و پس از آن، با رای مردم تهران در ۱۲ مرداد ۱۳۵۸ به عنوان نماینده این شهر راهی مجلس خبرگان قانون اساسی شد و در مرداد همان سال به عنوان امام جمعه تهران منصوب شد و تا قبل از مرگ ۵ نماز جمعه را برگزار کرد.<ref name=":1" />
وی پس از پیروزی انقلاب ایران در بهمن ۱۳۵۷ سمت های مختلفی را بر عهده گرفت. نخست، پس از ترور مرتضی مطهری، ریاست شورای انقلاب اسلامی را عهده دار شد و پس از آن، با رای مردم تهران در ۱۲ مرداد ۱۳۵۸ به عنوان نماینده این شهر راهی مجلس خبرگان قانون اساسی شد و در مرداد همان سال به عنوان امام جمعه تهران منصوب شد و تا قبل از مرگ ۵ نماز جمعه را برگزار کرد.<ref name=":1" />


== شرکت در کنفرانسهای اسلامی ==
== طالقانی و مسئله کردستان ==
از جمله فعالیتهای سیّد شرکت در کنفرانسهای اسلامی است. در سال 1331 در کنفرانس شعوب‌المسلمین در کراچی، در 27 رجب 1379 (1338ﻫ . ش) در کنفرانس اسلامی قدس و در 27 رجب 1381 (دی 1340ش) نیز در کنفرانس اسلامی قاهره شرکت نمود و این حقیقت را اعلام ‌کرد که حساب ملت از دولتهای دست‌نشانده جداست. و در کشورهای اسلامی آن روز مثل مصر و سوریه و... این واقعیت را روشن ساخت که تشیع همان اسلام راستین است.<ref name=":2" />
 
== رابطه بامجاهدین خلق ==
سازمان مجاهدین خلق ایران یک گروه سیاسی ـ نظامی بود که در سال1344 به توسط سه تن از جوانان مسلمان به نامهای محمد حنیف‌نژاد، بدیع‌زادگان، و سعید محسن پایه‌گذاری شده آنها از همراهان دائمی طالقانی در سخنرانیهای او درباره اسلام، قرآن، و مبارزه با استبداد بودند؛ و طالقانی را به عنوان مهم‌ترین روحانی حامیِِ خود می‌دانستند می‌توان گفت طالقانی از آغاز زندگی و مبارزات سیاسی خود خواستار مبارزه با استبداد در چارچوب قانون اساسی مشروطه بود؛ ولی از آغاز دهة 1340 به بعد، از اصلاح حکومت شاه ناامید شد، روحیة انقلابی یافت، در سال 1357 خواستار خلع شاه شد و دولتهای منسوب به رژیم شاه را غیرقانونی خواند.<ref name=":2" />


== مخالفت با حجاب اجباری ==
== مخالفت با حجاب اجباری ==