۱٬۶۶۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
فعالیتهای فکری در نظامهای توتالیتر نظیر رژیم ایران به سختی امکانپذیر است و هر فرد مجبور است خود را با الگویی که نظام میخواهد وفق دهد. و چنین جبری افراد را از خلاقیت بازمیدارد و اجازه پرورش شخصیت افراد در جامعه و گسترش آن و در نهایت پیشرفت جامعه گرفته میشود. به صورتی که مشاهده میکنیم در ایران امروز هر هنرمندی باید خود را در قالبی که نظام میگوید، چه از لحاظ شکل و چه از نظر محتوی انطباق دهد. به همین دلیل است که شمار کسانی که میتوانند در برابر چنین فشار و اختناقی مقاومت کنند کم است و اگر هم باشند، تحت تعقیب یا در زندان هستند و مجبور به مهاجرت به خارج از کشور میشوند. چنانچه در آمار نیز دیده میشود به فرار مغزها و متخصصین به خارج از کشور ایران هر دورهای افزوده میشود. ضمن اینکه واکنش نظام به مقاومت کنندگان در برابر فشار چیزی جز توسل به زور نیست. و همین دلیل هم به ویژگیهای نظامهای توتالیتر اضافه میکند که بدون نیروی قهریه یعنی پلیس، وزارت اطلاعات و بخشهای موازی این وزارتخانه، دادگاههای فرمایشی، احکام خودسرانه، اعدامهایی جهت ایجاد رعب در جامعه، ترورهای سازمانیافته، نمیتواند به بقای خود ادامه دهد. اما در مقابل هم استفاده از این روشهای قهرآمیز چون علیرغم میلی باطنی افراد است ممکن است در هر دورهای متوقف شود یا باعث صفبندی مقابل حکومت شود. | فعالیتهای فکری در نظامهای توتالیتر نظیر رژیم ایران به سختی امکانپذیر است و هر فرد مجبور است خود را با الگویی که نظام میخواهد وفق دهد. و چنین جبری افراد را از خلاقیت بازمیدارد و اجازه پرورش شخصیت افراد در جامعه و گسترش آن و در نهایت پیشرفت جامعه گرفته میشود. به صورتی که مشاهده میکنیم در ایران امروز هر هنرمندی باید خود را در قالبی که نظام میگوید، چه از لحاظ شکل و چه از نظر محتوی انطباق دهد. به همین دلیل است که شمار کسانی که میتوانند در برابر چنین فشار و اختناقی مقاومت کنند کم است و اگر هم باشند، تحت تعقیب یا در زندان هستند و مجبور به مهاجرت به خارج از کشور میشوند. چنانچه در آمار نیز دیده میشود به فرار مغزها و متخصصین به خارج از کشور ایران هر دورهای افزوده میشود. ضمن اینکه واکنش نظام به مقاومت کنندگان در برابر فشار چیزی جز توسل به زور نیست. و همین دلیل هم به ویژگیهای نظامهای توتالیتر اضافه میکند که بدون نیروی قهریه یعنی پلیس، وزارت اطلاعات و بخشهای موازی این وزارتخانه، دادگاههای فرمایشی، احکام خودسرانه، اعدامهایی جهت ایجاد رعب در جامعه، ترورهای سازمانیافته، نمیتواند به بقای خود ادامه دهد. اما در مقابل هم استفاده از این روشهای قهرآمیز چون علیرغم میلی باطنی افراد است ممکن است در هر دورهای متوقف شود یا باعث صفبندی مقابل حکومت شود. | ||
به دنبال ویژگیهای دیگر نظام توتالیتر دینی در ایران، پدیدهای که چشمگیرتر و فراگیرتر از دیگر پدیدهها دیده میشود، استفاده از حلقههای جیره مواجب بگیر و نوکران بدون طبقه و با ویژگیهایی شبیه به لمپنها در جامعه است که نظام توتالیتر دینی در ایران از این افراد برای تحقق اهداف خود بهره میبرد و هر کجا که نیاز باشد از حضور بسیجی آنها در صحنه بهره میبرد. | به دنبال ویژگیهای دیگر نظام توتالیتر دینی در ایران، پدیدهای که چشمگیرتر و فراگیرتر از دیگر پدیدهها دیده میشود، استفاده از حلقههای جیره مواجب بگیر و نوکران بدون طبقه و با ویژگیهایی شبیه به لمپنها در جامعه است که نظام توتالیتر دینی در ایران از این افراد برای تحقق اهداف خود بهره میبرد و هر کجا که نیاز باشد از حضور بسیجی آنها در صحنه بهره میبرد. چنانچه تجربه کردهایم رژیم ایران در مقابل تظاهرات عمومی علیه خودش تظاهراتی ضد تظاهرات دیگر بهراه میاندازد و این نوکران و جیرهمواجب بگیرها را بسیج میکند تا نشان دهد که پشتیبانی مردم را داراست و با این کار بتواند روحیه مخالفان خود را ضعیف کند و به جامعه بینالملل نیز نشان دهد که هنوز از مقبولیت افکار عمومی در جامعه برخوردار است. | ||
در | حکومت توتالیتر دینی در ایران منکر بحران در جامعه میشود و تلاش دارد از هر بحرانی در جامعه به نفع خود سود ببرد. برای مثال حق هر شهروندی در جامعه داشتن شغل، مسکن، خوراک، پوشاک و تحصیل است. اما رژیم ایران با منتظر نگه داشتن مردم پشت صفهای طولانی مسکن و بدهکاری سنگین در بانکها، برآورده شدن حداقلی توسط افرادی محدود، به نیازهای اولیه خود برای زندگی توسط نظام به امتیازی به خود محسوب میکند. و همین امر باعث میشود بخش کوچک از جامعه از امتیاز بیشتری نسبت به دیگر اکثریت جامعه برخوردار شوند. و درنهایت نیز همین امر آنها را از صف مردم جدا میکند و برای دوام امتیازها برای خود و منافع بیشتر، از رژیم دفاع میکنند. ضدتظاهراتی که در تاریخ آبان توسط حکومت ایران برگزار شد از این دست است. | ||
چون رژیم همه چیز را بدل به یک امتیاز مهم میکند، همه چیز بدل به ابزاری برای به فساد کشاندن آدمها میشود. رژیم آگاهی مدنی مردمان و اعتمادبهنفسشان را از میان میبرد. بسته به این که این بحران چقدر عمیق و انحطاط جامعه چقدر پیشرفته باشد، نومنکلاتورا، یعنی قشر نازکی از آدمها که از امتیازات استثنایی برخوردار هستند، گستردهتر میشود. آنگاه اعضای نومنکلاتورا در مقامی فراتر از نقد و فراتر از قانون قرار میگیرند. | چون رژیم همه چیز را بدل به یک امتیاز مهم میکند، همه چیز بدل به ابزاری برای به فساد کشاندن آدمها میشود. رژیم آگاهی مدنی مردمان و اعتمادبهنفسشان را از میان میبرد. بسته به این که این بحران چقدر عمیق و انحطاط جامعه چقدر پیشرفته باشد، نومنکلاتورا، یعنی قشر نازکی از آدمها که از امتیازات استثنایی برخوردار هستند، گستردهتر میشود. آنگاه اعضای نومنکلاتورا در مقامی فراتر از نقد و فراتر از قانون قرار میگیرند. |
ویرایش