|
|
خط ۱۸: |
خط ۱۸: |
|
| |
|
| === انقلاب فرهنگی === | | === انقلاب فرهنگی === |
| ۱۶ ماه می ۱۹۶۶ کمیتهی مرکزی حزب کمونیست چین بخشنامهای صادر کرد که در آن رهنمودهای مائو در مورد «انقلاب فرهنگی»بیان شده بود. انقلاب فرهنگی حرکتی سیاسی اجتماعی با طراحی مائو رهبر انقلاب چین برای کنترل حزب کمونیست با شوراندن جوانان علیه نخبگان و سیاستمداران شکل گرفت. در ادامه با گسترش این جریان با اعزام گاردهای سرخ به روستاها با هر نوع گرایشی مخالف حزب به عنوان دشمن طبقاتی برخورد میشد. اما در سال 1981، حزب کمونیست چین انقلاب فرهنگی را اشتباه خواند. و گروه ۴ نفره به رهبری چیانگ چینگ همسر مائو را مقصر به افراط کشیده شدن آن اعلام کرد. ضایعات این دوران زمینه را برای اصلاحات تنگ شیائو پینگ که از مغضوبین اعادهی حیثیت شدهی حزب بود آماده کرد و چین را در مسیر کنونی قرار داد. | | ۱۶ ماه می ۱۹۶۶ کمیتهی مرکزی حزب کمونیست چین بخشنامهای صادر کرد که در آن رهنمودهای مائو در مورد «انقلاب فرهنگی»بیان شده بود. انقلاب فرهنگی حرکتی سیاسی اجتماعی با طراحی مائو رهبر انقلاب چین برای کنترل حزب کمونیست با شوراندن جوانان علیه نخبگان و سیاستمداران شکل گرفت. در ادامه با گسترش این جریان با اعزام گاردهای سرخ به روستاها با هر نوع گرایشی مخالف حزب به عنوان دشمن طبقاتی برخورد میشد. اما در سال 1981، حزب کمونیست چین انقلاب فرهنگی را اشتباه خواند. و گروه ۴ نفره به رهبری چیانگ چینگ همسر مائو را مقصر به افراط کشیده شدن آن اعلام کرد. ضایعات این دوران زمینه را برای اصلاحات تنگ شیائو پینگ که از مغضوبین اعادهی حیثیت شدهی حزب بود آماده کرد و چین را در مسیر کنونی قرار داد.<ref>[https://www.aasoo.org/fa/articles/150 سایت آسو مقاله وقایع نگاری انقلاب فرهنگی چین]</ref> |
| | |
| در شیان، «گاردهای سرخ» شی ژونگشون، یک هوادار سرسخت انقلاب چین را که با مائو درافتاده بود، سوار کامیون در شهر گرداندند و کتک زدند. زنش، در پکن، مجبور شد که به طور علنی پسرشان، شی جینپینگ، رئیس جمهور فعلیِ چین، را به باد انتقاد بگیرد. بر اساس گزارشهای رسمی، خواهر ناتنیِ شی جینپینگ تا «سرحد مرگ آزار و اذیت شد»؛ به احتمال زیاد او، مثل بسیاری از کسانی که به دست گاردهای سرخ شکنجه شدند، خودکشی کرد. شی جینپینگ چند سال در یک غار زندگی کرد؛ او یکی از 16 میلیون نو/جوانی بود که توسط مائو به نواحی روستایی تبعید شدند.<ref>[https://www.aasoo.org/fa/articles/150 سایت آسو مقاله وقایع نگاری انقلاب فرهنگی چین]</ref>
| |
|
| |
|
| === انقلاب اداری === | | === انقلاب اداری === |
خط ۴۴: |
خط ۴۲: |
|
| |
|
|
| |
|
| '''۵. مساله اقدام جمعی و شرایط کافی برای انقلاب'''
| | == مراحل عملیاتی انقلاب == |
| | انقلاب و جنگ نیز مانند یک پدیدهی زنده سیر تولد رشد و افول خودش را دارد در ابتدای هر انقلابی، نیروهای انقلابی برای بقا میجنگند و ماهیت نبردها بیشتر دفاعی است و در روند رشد این نیروها و گسترش آنها نبرد به شکل تهاجمی درآمده و در آخرین مرحله بصورت تبرذ سرتگونی و جنگ نابود کننده خود را نشان میدهد. |
|
| |
|
| هنگامی که شرایط لازم یا ساختاری برای انقلاب وجود دارد، عبور به مرحله سوم از مراحل انقلاب یا پیدایش شرایط کافی برای انقلاب هنگامی تحقق مییابد که رژیم ضعیف شده باشد و قادر به سرکوب مخالفان و یا دفاع از خود نباشد و به عبارت دیگر هنگامی که ماشین اداری-امنیتی -نظامی رژیم و به خصوص بخشهای سرکوبگر آن از کار بیفتد و یا به مردم بپیوندند. واضح است که بدون از کار افتادن ماشین اداری -امنیتی-نظامی رژیم و خنثی یا بی اثر شدن نیروهای سرکوبگر آن امکان سرنگونی رژیم وجود نخواهد داشت. اما این مهم بدون فعالیت فداکارانه و هماهنگ شمار بزرگی از هموطنان (از جمله آنهایی که در درون ارگانهای اداری-امنیتی-نظامی رژیم هستند) امکان پذیر نخواهد بود. دیکتاتوری در هر کشور از طریق سلسله مراتب اداری در دستگاههای کشوری و لشکری امور را اداره کرده و دستورات خود به اجرا در میآورد. هنگامی که این سلسله مراتب مختل میشود مثلا کارمندان دستگاههای اداری و ماموران در دستگاههای نظامی و انتظامی از اجرای دستورات مقامات مافوق سرباز میزنند سران رژیم قدرت اداره کشور را از دست میدهند. این وضعیت هنگامی پیش میآید که مجموعهای از فعالیتهای انقلابی و نافرمانیهای مدنی مانند اعتصابهای سرتاسری و تظاهرات میلیونی دستگاه اداری و سازمانهای سرکوبگر رژیم را از کار انداخته و سلسه مراتب فرماندهی و اجرای دستورات اداری-امنیتی را مختل کند شرایط کافی برای پیروزی مردم علیه رژیم خودکامه را فراهم میکند. اما همانطور که گفته شد این موضوع مستلزم حل مساله اقدام جمعی (Collective Action) است. یعنی بسیج شمار زیادی از مردم و هماهنگی فعالیتهای انقلابی آنها برای تغییر رژیم.
| | مائو تسه تونگ مراحل عملیاتی انقلاب چین را به سه مرحلهی دفاع استراتژی، توازن برابر و تهاجم استراتژیک تقسیم میکند.<ref name=":0">[https://cpimlm.org/wp-content/uploads/2020/02/6AsareNezami.pdf کتاب شش اثر نظامی از مائو تسه تونگ]</ref> |
|
| |
|
| در مطالعات تجربی از انقلابهای کشورهای مختلف جهان به این قاعده کلی رسیدهاند که همکاری فعالانه و متعهدانه تقریبا ۳. ۵ درصد جمعیت یک کشور میتواند به تغییر رژیم بینجامد. اگر این نسبت را در مورد ایران در نظر بگیریم جمعیتی حدود ۳ میلیون نفر را در بر میگیرد. سازماندهی و ایجاد انگیزه در جمعیتی ۳ میلیون نفری برای انجام فعالیتهای مختلف انقلابی، بطوریکه تک تک آنها اقدامات و فعالیتهای خود را برای پیروزی مبارزات حیاتی دانسته و به وظایف خود عمل کنند کار سادهای نیست و دقیقا به همین دلیل است که انقلابها حتی اگر شرایط لازم برای آنها فراهم شده باشد نیاز به فعالیتهای فداکارانه و سازمان یافته زیادی برای پیروزی است. علت نیز آن است که از یک سو هزینهها و صدمات فعالیتهای انقلابی علیه رژیمی تمامیت خواه و خون ریز که پروایی از پایمال کردن حقوق بشر را ندارد بسیار بالا است و از سوی دیگر گذشته از آنکه اصولا تضمینی برای پیروزی انقلاب نیست بهر حال چنانچه انقلاب پیروز شود نتایج آن به همه افراد جامعه میرسد و نمیتوان کسی را از آن مستثنی کرد. بهمین دلیل بسیاری از مردم در عین حال که موافق تغییر رژیم هستند اما به دلیل هزینههای مخالفت با رژیم سرکوبگر، حداقل در ابتدا، از مشارکت در انقلاب پرهیز میکنند چون فکر میکنند که اقدام آنها در جمع میلیونها نفر تاثیری در نتیجه ندارد و اینکه در صورت پیروزی انقلاب در هر حال از ثمرات آن بهره مند خواهند شد. مثلا انقلابی که یک نظام سیاسی دموکراتیک مبتنی بر مفاد بیانیه حقوق بشر را در کشور حاکم کند طبعا همه تبعیضهای عقیدتی (برتری مسلمان شیعه بر سنی یا معتقدان به سایر ادیان و مذاهب)، جنسیتی (تبعیضهای بین زن و مرد) و قومی را لغو خواهد کرد و بنابراین همه، حتی کسانی که در انقلاب شرکت و فداکاری نکردند نیز، از این حقوق برخوردار میشوند. بهمین دلیل مردمی که به دلایل مختلف محافظه کار تر بوده یا انگیزه کمتری دارند از مشارکت در فعالیتهای انقلابی، علیرغم آنکه میداند تغییر رژیم به نفع آنها است، شانه خالی میکنند.
| | === دفاع استراتژیک === |
|
| |
|
| بسیاری دلیل اصلی عدم وقوع انقلاب در بسیاری از جوامع را، که شرایط ساختاری برای تغییر رژیم سیاسی در آنها وجود دارد، همین معضل اقدام جمعی دانسته اند؛ که در ادبیات موضوع تحت عنوان “پارادوکس انقلاب (۱) Paradox of Revolution” شناخته میشود. حال سئوال آن است که چطور میتوان این پارادوکس را حل کرد. صرف نظر از مطالعات نظری در این مورد که برای مثال توسط اقتصادانان سیاسی نظیر ا. استروم (Ostrom E. ۲۰۰۵)، انجام میگیرد، مطالعات تجربی بر اهمیت شبکههای اجتماعی با سازماندهی افراد همگن در گروههای کوچک و متوسط انگشت گذاشته است. در موضوع مورد بحث ما یعنی پایین کشیدن رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی به نفع استقرار یک نظام سکولار دموکراتیک در کشور نتیجه مطالعات تجربی یعنی ایجاد شبکههای اجتماعی با سازماندهی افراد همگن در گروههای کوچک و متوسط برای حل معضل اقدام جمعی قابل توجه است.
| | * دفاع غيرفعال |
| | * دفاع فعال |
| | * تدارك براي عمليات ضد " محاصره و سر كوب " |
|
| |
|
| '''۶. حل معضل اقدام جمعی یا “پارادوکس انقلاب”'''
| | * عقب نشيني استراتژيك |
|
| |
|
| اما وجود معضلی به نام “اقدام جمعی” به آن معنی نیست که اوپوزیسیون قبل از آنکه میلیونها طرفدار متعهد نداشته باشد نمیتواند کاری کند. بر عکس، چنانچه اوپوزیسیون با اهداف، شعارها و سازماندهی مناسب خود حتی با همان شماراندکی از مبارزان صادق و متعهد استقرار سکولار-دموکراسی مبارزه را شروع کند، در شرایط مناسبی که اکنون برای انقلاب به وجود آمده میتواند منشاء تغییرات بزرگی شود. برای روشن تر شدن مساله به طرح این سئوال میپردازیم که آیا انقلاب یک “اقدام جمعی منطقی” است یا خیر؟ برای پاسخ دادن به این سئوال میتوان آنرا به دو جزء تقسیم کرد:
| | === توازن برابر === |
| | در این شرایط نیروی دشمن توان غلبه بر انقلابیون را ندارد و نیروی انقلابی نیز توان تعرض و آغاز نبرد سرنگونی را ندارد. |
|
| |
|
| – اول، آیا انقلاب در جاهایی اتفاق میافتد که مسایل و معضلات عمیق و بنیانی وجود دارد که رژیم قدیمی نمیتواند حل بکند یا انقلاب یک چیز تصادفی یا اشتباهی است؟ اگر پاسخ به این پرسش مثبت است (که در مورد کشور ما به نظر میرسد همینطور باشد) بنابراین، تغییر رژیم در نزد افکار عمومی مردم نه تنها قابل قبول بلکه ضروری تشخیص داد میشود. آنگاه تلاشها برای جایگزین کردن یک رژیم سیاسی بهتر و کارامدتر (سکولار دمکرات) به جای رژیم سیاسی حاکم بطور جمعی منطقی (Collectively Rational) تلقی خواهد شد. به تبع آن مشارکت افراد در انقلاب نیز منطقی بوده و “سواری مجانی” یا شانه خالی کردن از فعالیتهای انقلابی تحت تاثیر به اصطلاح “اثر دنباله روی Bandwagon Effect” جذابیت خود را از دست میدهد یا کاهش مییابد. باید توجه کرد که انقلابها از سایر اشکال “اقدام جمعی” مانند انتخابات، اعتصابات یا اعتراضها و غیره متفاوت است چرا که با موفقیت انقلاب همه چیز تغییر کرده و ساختار سیاسی، قوانین و مقررات، ارزشها و نظم و ترتیب قدیمی با نظم و ترتیب جدید جایگزین میشود. این خود توجیهی برای منطقی بودن تلاشهای تک تک افراد جامعه به منظور تغییر رژیم فراهم میکند.
| | === تهاجم استراتژیک === |
|
| |
|
| – دوم آیا وضعیت جامعه بعد از انقلاب نسبت به وضع فعلی بهبود مییابد یا خیر؟ با توجه به وضعیت فلاکت بار کشور از نظر جنبههای اقتصادی اجتماعی فرهنگی و مسئولیت مستقیم رژیم ولایت فقیه در سقوط کشور به این وضعیت از یکسو و اطمینان از تغییر راهبردها و سیاستهای یک نظام سیاسی سکولار دموکرات فرضی جایگزین رژیم در جهت بهبود روابط بین المللی کشور، تغییر سیاستهای اقتصادی اجتماعی به نفع عامه مردم میتوان به این سئوال هم پاسخ مثبت داد. در نتیجه میتوان گفت انقلاب بطور جمعی منطقی است.
| | * آغاز تعرض متقابل |
| | | * تمركز قوا |
| در این صورت اگر اوپوزیسیون هوشمندانه عمل کند به سرعت میتواند شرایط سیاسی “تعادل بی ثبات” کنونی در کشور را به شرایط کافی برای انقلاب تبدیل کند. توضیح آنکه هنگامی که هدف تغییر رژیم سیاسی است و افکار عمومی بر منطقی بودن آن صحه گذاشته است علیرغم مساله اقدام جمعی اثر به اصطلاح دنباله روی (Bandwagon Effect) میتواند تلاشهای اوپوزیسیون و رهبری سیاسی آنرا به یک انقلاب اجتماعی-سیاسی منتهی کند. فرایندی که در آن حرکتی که با شمار اندکی مبارزان سیاسی شروع میشود با توجه به شرایط ساختاری بتدریج تبدیل به یک روند نوظهور شده و افراد با کسب اطلاعات بیشتر طرفدار ایدهای میشوند که قبل از آنها افراد شناخته شدهای (مانند رهبران سیاسی اوپوزیسیون، نخبگان فرهنگی، هنری، علمی و غیره) آنرا پذیرفته و مبلغ آن شدهاند. بزودی شمار طرفداران ایده از آستانه تعداد جمعیت تعیین کننده (Critical Threshold) گذشته وبه انبوه جمعیت با شمار انبوه و تعیین کننده (Critical Mass) میرسد. با افزایش جمعیت طرفدار ایده استقرار سکولار دموکراسی به جای حکومت ناکارامد مذهبی از یکطرف هزینه فعالیتهای انقلابی برای تک تک مبارزان کاهش مییابد و از سوی دیگر توانایی رژیم برای کنترل و سرکوب مبارزات میلیونها نفر تنزل پیدا میکند. این روند نهایتا موازنه سیاسی را به نفع اوپوزیسون و ضرر رژیم تغییر میدهد و میتواند به تغییر رژیم منجر شود. این فرایند توضیحی است بر حل معضل اقدام جمعی و وقوع انقلابهایی که از جنگ جهانی دوم به این سو تقریبا در همه مناطق جغرافیایی دنیا از آسیا و افریقا و اروپا تا آمریکای لاتین اتفاق افتاده و شماری از آنها نیز در گذار به دموکراسی موفق بودهاند. دلیلی ندارد در کشور ما که از نظر بسیاری شرایط گذار به دموکراسی را دارد اتفاق نیفتد.
| | * جنگ متحرك |
| | | * جنگ زود فرجام |
| به نظر نگارنده شرایط حاضر برای اعلام ابتکاری از طرف رهبری اوپوزیسیون و به چرخش در آوردن گردونه انقلاب مناسب است. این ابتکار متضمن ارائه برنامه حداقلی برای نجات کشور از وضعیت فاجعه بار کنونی است و میتوان پیشنهاد کرد آنرا به رای مردم ایران در یک رفراندوم تحت نظر سازمان ملل قرار داد. طبعا رژیم نمیتواند این موضوع را به پذیرد و اجازه دهد چرا که این رفراندوم تبدیل به رفراندومی علیه ناکارامدی و موجودیت او خواهد شد و نه میتواند این برنامه را خود اجرا کند. در این صورت اوپوزیسیون میتواند این برنامه حداقلی را مانند پلتفرمی عمومی در نظر گرفته با تشکل گروههای سیاسی و سازماندهی مردم در داخل کشور تحت آن تحرکی قوی برای عبور به مرحله سوم انقلاب ایجاد کند. تحرکی که میتواند با ایجاد شرایط کافی در نهایت نقطه پایانی بر رژیم ولایت فقیه و درد و رنج ملت ایران بگذارد.
| | * جنگ نابود كننده<ref name=":0" /> |
| | |
| == مراحل عملیاتی انقلاب ==
| |
| مائو تسه تونگ مراحل عملیاتی انقلاب چین را به سه مرحلهی دفاع استراتژی، بنبست و تهاجم استراتژیک تقسیم میکند.
| |
| | |
| === دفاع استراتژیک ===
| |
| | |
| === بنبست ===
| |
| | |
| === تهاجم استراتژیک ===
| |
|
| |
|
| == منابع == | | == منابع == |
نسخهٔ ۷ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۴۵
انقلاب، (Revolution)، پس از انقلاب کبیر فرانسه، در علوم اجتماعی به هر تغییر بنیادی گفته میشود که مناسبات اجتماعی را زیر و رو میکند. در ادبیات فارسی قدیم در مکاتبات روزمره نیز از لفظ انقلاب برای تشریح یک وضعیت بحرانی استفاده میشد مثلا: از دگرگونی حاد جوی با نام انقلاب جوی یاد میکردند. یا دگرگونی حاد حال نفر را انقلاب حال فرد عنوان میکردند. با آغاز عصر جدید و شروع انقلابات اجتماعی بار عمده این لفظ به همین تحولات اختصاص یافت و تعاریف مشابه در زمینههای سیاسی و فرهنگی و اداری نیز همین معنای مبنایی را مد نظر دارند.
تاریخچه انقلاب
در فرهنگ فارسی معین انقلاب اینگونه آمده است، دگرگون شدن، زیر و رو شدن، قیام گروهی برای واژگون کردن یک حکومت، نا - آرامی ، بیقراری، هیجان، شورش، عصیان، تبدیل صورتی به صورت دیگر (فلسفه)[۱]
مفهوم انقلاب به معنای تغییر حاکمیتها، پس از انقلاب کبیر فرانسه وارد فرهنگ علوم اجتماعی شد. پس از این انقلاب است است که ما شاهد سلسلهای از تغییر حاکمیتهای کشوری و استعماری در سراسر جهان هستیم. از انقلاب آمریکا تا انقلاب شوروی و چین و کشورهای مختلف دیگر در سراسر دنیا، و سرانجام انقلاب ایران بر علیه دیکتاتوری پلیسی نظامی سلطنت پهلوی در سال ۱۳۵۷ که منجر به سرنگونی حکومت محمدرضا پهلوی شد و در ادامهی این انقلاب قیام مردم ایران در سال ۱۴۰۱ که اکنون با نوجه به گسترش و عمق آن از آن با عنوان انقلاب دموکراتیک مردم ایران نام میبرند که هدف خود را اعاده حاکمیت مردم بر تمامی شئون سیاسی ـ اجتماعی و اقتصادی خود قرار داده است.
انواع انقلاب
انقلاب اجتماعی
به انقلابهایی گفته میشود با زیر رو کردن مناسبات اجتماعی نظم کهن را فروریخته و نظم نوینی بنا میکنند.
انقلاب سیاسی
انقلاب سیاسی، یعنی زیر و رو شدن ساختار قدرت بدون تغییرات اساسی در ساختار اجتماعی و اقتصادی در یک کشور و حاکمیتی که مستقر است.
انقلاب صنعتی
انقلاب صنعتی جنبشی جهانی بود که در اوایل قرن 19 شکل گرفت و روشهای تولید مکانیزه جایگزین کارهای یدی شد. مبدأ این انقلاب بریتانیای کبیر بود. استفاده از قدرت بخار، توسعه ماشینهای سنگین و رشد سیستم کارخانهای از پیامدهای این انقلاب به شمار میرفت. انقلاب صنعتی یکی از نقاط عطف تاریخ تمدن بشر است زیرا اختراعات چشمگیری که در آن زمان ظهور کرد موجب بالا رفتن سطح زندگی مردم و ایجاد فرصتهای شغلی در کارخانهها شد.
انقلاب فرهنگی
۱۶ ماه می ۱۹۶۶ کمیتهی مرکزی حزب کمونیست چین بخشنامهای صادر کرد که در آن رهنمودهای مائو در مورد «انقلاب فرهنگی»بیان شده بود. انقلاب فرهنگی حرکتی سیاسی اجتماعی با طراحی مائو رهبر انقلاب چین برای کنترل حزب کمونیست با شوراندن جوانان علیه نخبگان و سیاستمداران شکل گرفت. در ادامه با گسترش این جریان با اعزام گاردهای سرخ به روستاها با هر نوع گرایشی مخالف حزب به عنوان دشمن طبقاتی برخورد میشد. اما در سال 1981، حزب کمونیست چین انقلاب فرهنگی را اشتباه خواند. و گروه ۴ نفره به رهبری چیانگ چینگ همسر مائو را مقصر به افراط کشیده شدن آن اعلام کرد. ضایعات این دوران زمینه را برای اصلاحات تنگ شیائو پینگ که از مغضوبین اعادهی حیثیت شدهی حزب بود آماده کرد و چین را در مسیر کنونی قرار داد.[۲]
انقلاب اداری
انقلاب علمی
مراحل انقلاب
مرحلهی اول
بروز اختلاف بین حکومتکنندگان و حکومتشوندگان بدلیل اجحافات و معضلات اجتماعی و طبقاتی که در این مرحله اعتراضات پراکنده و موردی است و بسته به مورد به اصناف و افراد مختلفی که درگیر این مشکلات هستند و همچنین اقشار متفاوت اجتماعی و یا شهرهایی که درگیر هستند شدت و حدت آن را تعیین میکند. در این مرحله نیروهای پیرامونی حکومت حافظان نظم موجود هستند. هماهنگی بین معترضان موقتی و مقطعی و گذرا است.
مرحلهی دوم
اعتراضات هدفمند است و معترضان بین خود سازماندهی دارند و روشنفکران و نخبگان جامعه به همدلی با معترضان میپردازند و افرادی که بین خود تقسیم کار و سازماندهی دارند هدایت و آغاز و پایان هر اعتراض و هر عملیات را تعیین میکنند و نیروهای حکومتی دچار شقه و شکاف میشوند و در تردید ادامهی حمایت خود از حاکمیت هستند.
مرحلهی سوم
در این مرحله همهی کارها از ابتدا تا انتها با سازماندهی میباشد و رهبران میدانی در وحدت با رهبری و سخنگوی انقلاب هستند و فعالیتها شکل انقلابی بخود میگیرد و اعتصابها و اعتراضات و راهبندانها منجر به فلج دستگاه اداری حاکمیت میشود. در این مرحله همهی جامعه از اصلاحپذیر بودن حاکمیت عبور کردهاند و روند فروپاشی حاکمیت و نافرمانیها در درون نیروهای حکومتی آغاز میشود و فرماندهی و هدایت انقلاب از آن نیروهای پیشتاز و دموکرات است. در مراحل پایانی این دوره اکثریت مردم به انقلاب پیوستهاند و عملا هیچ حمایت مادی از حاکمیت نمیکنند. حاکمیت اگر دست به سرکوب و کشتار بزند سرعت حذف و خنثی کردن نیروهای نظامی و امنیتی بالا میگیرد و نهایتا منجر به سرنگونی میشود.
مرحلهی چهارم
یا استمرار انقلاب پیروز در نهادسازی و شکلدهی اهداف دموکراتیک انقلاب با ایجاد ساختارهای متناسب به خواست مردم و انقلابیون تعریف میشود.
با مطالعه شرایط اجتماعی ایران و تکمیل پروسه ضد مردمی شدن جمهوری اسلامی در قیام ۱۴۰۱ که حتی لایههای سنتی مذهبی را هم به خیابانها کشاند و همچنین وخامت شرایط اقتصادی و سرکوب سازمانیافته و گزینشی ماموران امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی و تمرکز روی سازماندهندگان قیام از یکسو و بکارگیری روشهای ارعاب گسترده همچون سریال مسمومیتهای شیمیایی در مدارس ایران ورود جامعه انقلابی ایران به مرحلهی سوم از مراحل چهارگانه تعریف شده را نشان میدهد.
مراحل عملیاتی انقلاب
انقلاب و جنگ نیز مانند یک پدیدهی زنده سیر تولد رشد و افول خودش را دارد در ابتدای هر انقلابی، نیروهای انقلابی برای بقا میجنگند و ماهیت نبردها بیشتر دفاعی است و در روند رشد این نیروها و گسترش آنها نبرد به شکل تهاجمی درآمده و در آخرین مرحله بصورت تبرذ سرتگونی و جنگ نابود کننده خود را نشان میدهد.
مائو تسه تونگ مراحل عملیاتی انقلاب چین را به سه مرحلهی دفاع استراتژی، توازن برابر و تهاجم استراتژیک تقسیم میکند.[۳]
دفاع استراتژیک
- دفاع غيرفعال
- دفاع فعال
- تدارك براي عمليات ضد " محاصره و سر كوب "
توازن برابر
در این شرایط نیروی دشمن توان غلبه بر انقلابیون را ندارد و نیروی انقلابی نیز توان تعرض و آغاز نبرد سرنگونی را ندارد.
تهاجم استراتژیک
- آغاز تعرض متقابل
- تمركز قوا
- جنگ متحرك
- جنگ زود فرجام
- جنگ نابود كننده[۳]
منابع