کاربر:Khosro/صفحه تمرین ناظم حکمت: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح سجاوندی، اصلاح املا، اصلاح نویسه‌های عربی)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۹: خط ۴۹:


== محیط خانواده ==
== محیط خانواده ==
ناظم حکمت در پانزدهم ژانویه ۱۹۰۲میلادی، برابر با ۲۵ دی‌ماه ۱۲۸۰شمسی، در سلاونیکا، تسالونیکی امروزی در یونان به دنیا آمد. '''«سایت اشتراک»'''
ناظم حکمت در پانزدهم ژانویه ۱۹۰۲میلادی، برابر با ۲۵ دی‌ماه ۱۲۸۰شمسی، در سلاونیکا، تسالونیکی امروزی در یونان به دنیا آمد.<ref name=":0">[https://eshtrak.wordpress.com/2020/01/27/%D9%86%D8%A7%D8%B8%D9%85-%D8%AD%DA%A9%D9%85%D8%AA-%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%AF-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D9%85-%DA%86%D8%A7%D8%A8%DA%A9%DB%8C/ ناظم حکمت نماد آزادی و برابری - سایت اشتراک]</ref>


پدر بزرگ او  ناظم پاشا از سلسله‌ی دراویش و اهل سماع بود؛ و  شعرهای عرفانی می‌سرود. پدرش حکمت کارمند دولت بود؛ و مادرش «چلیل هانیم»، معلم و زبان‌شناس، دختر حسن انور پاشا بود که هم به زبان فرانسوی مسلط بود؛ و هم پیانو می‌نواخت و نقاشی نیز می‌کرد. پدربزرگ پدری او، محمد ناظم پاشا، فرماندار سالونیک بود؛ و شعر نیز می‌سرود. شخصیت ادبی ناظم حکمت در چنین خانواده‌ای شکل گرفت. '''«سیات به پیش» «سایت اشتراک»'''
پدر بزرگ او  ناظم پاشا از سلسله‌ی دراویش و اهل سماع بود؛ و  شعرهای عرفانی می‌سرود. پدرش حکمت کارمند دولت بود؛ و مادرش «چلیل هانیم»، معلم و زبان‌شناس، دختر حسن انور پاشا بود که هم به زبان فرانسوی مسلط بود؛ و هم پیانو می‌نواخت و نقاشی نیز می‌کرد. پدربزرگ پدری او، محمد ناظم پاشا، فرماندار سالونیک بود؛ و شعر نیز می‌سرود. شخصیت ادبی ناظم حکمت در چنین خانواده‌ای شکل گرفت.<ref name=":0" /> <ref name=":1">[https://bepish.org/node/6202 شرحی بر زندگی و آثار ناظم حکمت - سایت به پیش]</ref>


== تحصیلات ==
== تحصیلات ==
ناظم حکمت پس از پایان تحصیلات متوسطه وارد دانشگاه  نیروی دریایی استانبول شد؛ و به عنوان افسر نیروی دریایی فارغ‌التحصیل گردید، اما به خاطر سرپیچی و تمرد از اطاعت کور کورانه، در سال ۱۹۲۰، اخراج شد. او به دنبال انقلاب سوسیالیستی اکتبر شوروی راهی مسکو شد؛ و در دانشگاه بین‌المللی شرق در رشته‌ی اقتصاد سیاسی به تحصیلات پرداخت و پس از پایان تحصیلات به ترکیه بازگشت. '''«سایت اشتراک»'''
ناظم حکمت پس از پایان تحصیلات متوسطه وارد دانشگاه  نیروی دریایی استانبول شد؛ و به عنوان افسر نیروی دریایی فارغ‌التحصیل گردید، اما به خاطر سرپیچی و تمرد از اطاعت کور کورانه، در سال ۱۹۲۰، اخراج شد. او به دنبال انقلاب سوسیالیستی اکتبر شوروی راهی مسکو شد؛ و در دانشگاه بین‌المللی شرق در رشته‌ی اقتصاد سیاسی به تحصیلات پرداخت و پس از پایان تحصیلات به ترکیه بازگشت.<ref name=":0" />


== آغاز سرودن شعر ==
== آغاز سرودن شعر ==
ناظم حکمت از سن ۱۴ سالگی به سرودن شعر پرداخت. او در ۱۹ سالگی به اتحاد جماهیر شوروی سابق سفر کرد. وی در این سفر از نزدیک با نسل جدید هنرمندان انقلابی آشنا شد؛ و شهامت بیشتری برای ایجاد تحول در شکل و محتوای شعر ترکیه یافت. ناظم حکمت به دنبال فعالیت‌های مداوم هنری‌اش با انتشار اشعار و مقاله‌های خود در بین مردم و به ویژه جوانان از محبوبیت خاصی برخوردار شده بود. '''«راویان»'''
ناظم حکمت از سن ۱۴ سالگی به سرودن شعر پرداخت. او در ۱۹ سالگی به اتحاد جماهیر شوروی سابق سفر کرد. وی در این سفر از نزدیک با نسل جدید هنرمندان انقلابی آشنا شد؛ و شهامت بیشتری برای ایجاد تحول در شکل و محتوای شعر ترکیه یافت. ناظم حکمت به دنبال فعالیت‌های مداوم هنری‌اش با انتشار اشعار و مقاله‌های خود در بین مردم و به ویژه جوانان از محبوبیت خاصی برخوردار شده بود.<ref name=":2">[http://www.raviyan.com/ShowBio/1714.aspx ناظم حکمت - راویان]</ref> '''«راویان»'''


=== نخستین شعر ===
=== نخستین شعر ===
ناظم حکمت نخستین شعرش را در سال ۱۹۱۳، تحت عنوان فریاد وطن سرود. خودش در این باره می‌گوید: <blockquote>«از چهارده سالگی شعر سروده‌ام. بعضی‌ها انواع گیاهان را خوب می‌شناسند، بعضی‌ها انواع ماهی‌ها را و من انواع جدایی‌ها را. بعضی‌ها نام ستارگان را ازبراَند، من نام حسرت‌ها را…» '''«سایت اشتراک»'''</blockquote>
ناظم حکمت نخستین شعرش را در سال ۱۹۱۳، تحت عنوان فریاد وطن سرود. خودش در این باره می‌گوید: <blockquote>«از چهارده سالگی شعر سروده‌ام. بعضی‌ها انواع گیاهان را خوب می‌شناسند، بعضی‌ها انواع ماهی‌ها را و من انواع جدایی‌ها را. بعضی‌ها نام ستارگان را ازبراَند، من نام حسرت‌ها را…»<ref name=":0" /> </blockquote>


=== انتشار نخستین کتاب شعر ===
=== انتشار نخستین کتاب شعر ===
مجموعه شعر ناظم حکمت به نام «سرود نوشندگان خورشید» در با کو منتشر شد. هم‌چنین در سال ۱۹۲۹، نخستین مجموعه شعر انقلابی وی با نام «۸۳۵ سطر» چاپ و منتشر شد که نخستین کتاب در ترکیه هم هست. در همین دوران ناظم حکمت با تأثیرپذیری از تئاتر حماسی برتولت برشت، اقدام به نوشتن قطعات نمایشی کرد. '''«سایت اشتراک»'''
مجموعه شعر ناظم حکمت به نام «سرود نوشندگان خورشید» در با کو منتشر شد. هم‌چنین در سال ۱۹۲۹، نخستین مجموعه شعر انقلابی وی با نام «۸۳۵ سطر» چاپ و منتشر شد که نخستین کتاب در ترکیه هم هست. در همین دوران ناظم حکمت با تأثیرپذیری از تئاتر حماسی برتولت برشت، اقدام به نوشتن قطعات نمایشی کرد.<ref name=":0" />


== آشنایی با درد مردم ==
== آشنایی با درد مردم ==
در سال ۱۹۲۰، مصطفی کمال پاشا معروف به آتاتورک، با تشکیل نیرویی در پی نجات میهن از دست اشغال‌گران و بیگانگان برآمد. همه‌ی وطن‌پرستان عازم انقره، آنکارای امروزی شدند. ناظم حکمت نیز در همین سال که زندگی در استانبول زیر سایه‌ی اشغالگران برایش قابل تحمل نبود، به آناتولی سفر کرد. در همین سفر بود که برای اولین بار با زندگی تیره و تار زنان و کودکان گرسنه و برهنه و فقیران و بیمار وطن خود آشنا شد؛ و تا پایان عمر از یاد نبرد. پس از دیدن این همه فلاکت دیگر تمام اشعارش از زندگی مصیبت‌بار این مردم الهام گرفت. '''«راویان»'''
در سال ۱۹۲۰، مصطفی کمال پاشا معروف به آتاتورک، با تشکیل نیرویی در پی نجات میهن از دست اشغال‌گران و بیگانگان برآمد. همه‌ی وطن‌پرستان عازم انقره، آنکارای امروزی شدند. ناظم حکمت نیز در همین سال که زندگی در استانبول زیر سایه‌ی اشغالگران برایش قابل تحمل نبود، به آناتولی سفر کرد. در همین سفر بود که برای اولین بار با زندگی تیره و تار زنان و کودکان گرسنه و برهنه و فقیران و بیمار وطن خود آشنا شد؛ و تا پایان عمر از یاد نبرد. پس از دیدن این همه فلاکت دیگر تمام اشعارش از زندگی مصیبت‌بار این مردم الهام گرفت.<ref name=":2" /> 


== هجرت به شوروی ==
== هجرت به شوروی ==
نظام حکمت را به خاطر افکار کمونیستی از نیروی دریایی اخراج کردند. وی به عنوان معلم به یکی از دهات آناتولی منتقل شد که همین امر باعث شد که به مردم فقیر بیشتر نزدک گردد. خوانین و افراد با نفوذ محلی از محبوبیت ناظم حکمت احساس خطر کردند؛ و کمبر به قتل او بستند. وی به خاطر محدودیت‌ها و فشارها، بالاخره مجبور شد به روسیه فرار کند. ناظم حکمت در سال ۱۹۲۵، با پایان جنگ و رئیس جمهور شدن مصطفی کمال در ترکیه، به وطن بازگشت و به چاپ اشعارش در نشریه پرداخت. '''«راویان»'''
نظام حکمت را به خاطر افکار کمونیستی از نیروی دریایی اخراج کردند. وی به عنوان معلم به یکی از دهات آناتولی منتقل شد که همین امر باعث شد که به مردم فقیر بیشتر نزدک گردد. خوانین و افراد با نفوذ محلی از محبوبیت ناظم حکمت احساس خطر کردند؛ و کمبر به قتل او بستند. وی به خاطر محدودیت‌ها و فشارها، بالاخره مجبور شد به روسیه فرار کند. ناظم حکمت در سال ۱۹۲۵، با پایان جنگ و رئیس جمهور شدن مصطفی کمال در ترکیه، به وطن بازگشت و به چاپ اشعارش در نشریه پرداخت.<ref name=":2" />


ناظم حکمت با وجود این‌که از خانواده‌ی مرفه بود، از استثمار کارگران  و زحمتکشان و ظلم و ستمی که به آنان می‌رفت، رنج می‌بُرد. به همین خاطر ایدئولوژی کمونیستی را برگزید. وی در دوران ریاست جمهوری آتاتورک به روزنامه‌نگاری پرداخت. او با مجله‌ی کلارته که سمت و سو دهنده خط سوسیالیستی در ازمیر بود، هم‌کاری داشت. اشعار و نوشته‌های ناظم حکمت در نشریات چپ منتشر می‌شد. احساس خطر حاکمیت باعث شد که روزنامه‌های منتقد با تیغ سانسور روبرو شوند؛ و یا به طور کامل انتشارشان ممنوع گردد. اغلب اعضای تحریریه روزنامه آیدینلیک «روشنایی» از زندان سر درآوردند. ناظم حکمت نیز فراری شد و به زندگی مخفی رو آورد. او چندین بار به اتهام هم‌کاری با نشریات چپ، دستگیر شد. بار دیگر او را به صورت غیابی به ۱۵ سال زندان محکوم کردند که ناظم به ناچار وطن را ترک کرد؛ و به مسکو پناهنده شد.  
ناظم حکمت با وجود این‌که از خانواده‌ی مرفه بود، از استثمار کارگران  و زحمتکشان و ظلم و ستمی که به آنان می‌رفت، رنج می‌بُرد. به همین خاطر ایدئولوژی کمونیستی را برگزید. وی در دوران ریاست جمهوری آتاتورک به روزنامه‌نگاری پرداخت. او با مجله‌ی کلارته که سمت و سو دهنده خط سوسیالیستی در ازمیر بود، هم‌کاری داشت. اشعار و نوشته‌های ناظم حکمت در نشریات چپ منتشر می‌شد. احساس خطر حاکمیت باعث شد که روزنامه‌های منتقد با تیغ سانسور روبرو شوند؛ و یا به طور کامل انتشارشان ممنوع گردد. اغلب اعضای تحریریه روزنامه آیدینلیک «روشنایی» از زندان سر درآوردند. ناظم حکمت نیز فراری شد و به زندگی مخفی رو آورد. او چندین بار به اتهام هم‌کاری با نشریات چپ، دستگیر شد. بار دیگر او را به صورت غیابی به ۱۵ سال زندان محکوم کردند که ناظم به ناچار وطن را ترک کرد؛ و به مسکو پناهنده شد.  


ناظم حکمت در سال ۱۹۲۳، از مسکو عازم لنینگراد شد؛ و در کنفرانس‌های کمینترن یا انترناسیونال سوم در کنار ولادیمیر لنین، لئون کامنف، گریگوری زینوویف، کارل رادُک، نیکلای بوخارین، حیدر عمواغلی، آوتیس سلطانزاده و آنتونیو گرامشی و… شرکت جُست. '''«سایت اشتراک»'''
ناظم حکمت در سال ۱۹۲۳، از مسکو عازم لنینگراد شد؛ و در کنفرانس‌های کمینترن یا انترناسیونال سوم در کنار ولادیمیر لنین، لئون کامنف، گریگوری زینوویف، کارل رادُک، نیکلای بوخارین، حیدر عمواغلی، آوتیس سلطانزاده و آنتونیو گرامشی و… شرکت جُست.<ref name=":0" />


== دستگیری و زندان ==
== دستگیری و زندان ==
ناظم حکمت دو سال بعد، پس از تصویب قانون عفو عمومی به ترکیه بازگشت، اما به محض ورود به وطنش دستگیر شد. دستگیری ناظم حکمت از سوی دولت ترکیه با انتقادهای شدید داخلی و خارجی مواجه شد که سرانجام دولت ترکیه ناچار شد او را آزاد کند. ناظم حکمت در سال ۱۹۳۸، به ۱۵ سال زندان محکوم شد. او چندین ماه را در یک سلول کوچک و ممنوع‌الملاقات سپری کرد. وی پس از مدتی و در حالی که دوران زندانیش را به سر می‌بُرد، در محاکمه‌ی دیگری به جرم عصیان علیه حکومت مرکزی به ۲۰ سال زندان دیگر محکوم شد؛ و در آخرین محاکمه، حکم زندان او به ۲۸ سال و چند ماه رسید. این شاعر آزادی روزگار بسیار سختی را در زندان سپری می‌کرد. '''«راویان»'''
ناظم حکمت دو سال بعد، پس از تصویب قانون عفو عمومی به ترکیه بازگشت، اما به محض ورود به وطنش دستگیر شد. دستگیری ناظم حکمت از سوی دولت ترکیه با انتقادهای شدید داخلی و خارجی مواجه شد که سرانجام دولت ترکیه ناچار شد او را آزاد کند. ناظم حکمت در سال ۱۹۳۸، به ۱۵ سال زندان محکوم شد. او چندین ماه را در یک سلول کوچک و ممنوع‌الملاقات سپری کرد. وی پس از مدتی و در حالی که دوران زندانیش را به سر می‌بُرد، در محاکمه‌ی دیگری به جرم عصیان علیه حکومت مرکزی به ۲۰ سال زندان دیگر محکوم شد؛ و در آخرین محاکمه، حکم زندان او به ۲۸ سال و چند ماه رسید. این شاعر آزادی روزگار بسیار سختی را در زندان سپری می‌کرد.<ref name=":2" />


=== تشکیل کمیته‌ی نجات ===
=== تشکیل کمیته‌ی نجات ===
اشعار نظام حکمت از سال ۱۹۴۶، با طُرق مختلف از زندان خارج می‌شد؛ و پس از ترجمه در مطبوعات فرانسه چاپ و منتشر می‌گردید. در آن روزگار هیچ‌کدام از مطبوعات ترکیه جرأت و شهامت نداشتند که نام او را بر زبان بیاورند. اشعار نظام حکمت در جهان شور و تلاطم زیادی برانگیخت و روشنفکران و آزادیخواهان مبارز دنیا به اعتراض برخاستند که به دنبال این برانگیختگی در پاریس کمیته‌ی نجات ناظم حکمت تشکیل شد. این اعتراضات در سطح بین‌المللی خشم چهره‌های مشهوری مثل ژان پل سارتر، برتولت برشت، پابلو پیکاسو، برتراند راسل و پابلو نرودا را برانگیخت. این افراد سرشناس اعتراضات شدید خود را به دولت ترکیه اظهار داشتند؛ و خواستار آزادی ناظم حکمت از زندان شدند. '''«راویان»'''
اشعار نظام حکمت از سال ۱۹۴۶، با طُرق مختلف از زندان خارج می‌شد؛ و پس از ترجمه در مطبوعات فرانسه چاپ و منتشر می‌گردید. در آن روزگار هیچ‌کدام از مطبوعات ترکیه جرأت و شهامت نداشتند که نام او را بر زبان بیاورند. اشعار نظام حکمت در جهان شور و تلاطم زیادی برانگیخت و روشنفکران و آزادیخواهان مبارز دنیا به اعتراض برخاستند که به دنبال این برانگیختگی در پاریس کمیته‌ی نجات ناظم حکمت تشکیل شد. این اعتراضات در سطح بین‌المللی خشم چهره‌های مشهوری مثل ژان پل سارتر، برتولت برشت، پابلو پیکاسو، برتراند راسل و پابلو نرودا را برانگیخت. این افراد سرشناس اعتراضات شدید خود را به دولت ترکیه اظهار داشتند؛ و خواستار آزادی ناظم حکمت از زندان شدند.<ref name=":2" />


ناظم حکمت خود می‌گوید:<blockquote>«برای آزادی و استقلال سرزمینم می‌نویسم. استعمار و استبداد، سلطه فاشیسم، دیکتاتوری و فضای خفقان کشورم را اشغال کرده‌اند. من  نمی‌توانم از این پدیده‌ها به آسانی بگذرم  و آن را نادیده بگیرم…» </blockquote>ناظم حکمت در سال ۱۹۴۷، نامه‌ای به پارلمان نوشت تا بلکه دوباره پرونده‌اش را به جریان بیاندازند؛ و در حکمش تجدید نظر کنند اما هیچ نتیجه‌ای نگرفت. پس مدتی روزنامه‌نگار سرشناس ترکیه «احمد امین یالمان» اقدام به جمع‌آوری امضاء برای آزادی ناظم  حکمت کرد. ناظم حکمت نیز در سال ۱۹۵۰، که در مخوف‌ترین زندان «بورسا» ترکیه بود، دست به اعتصاب غذا زد. '''«سایت اشتراک»'''
ناظم حکمت خود می‌گوید:<blockquote>«برای آزادی و استقلال سرزمینم می‌نویسم. استعمار و استبداد، سلطه فاشیسم، دیکتاتوری و فضای خفقان کشورم را اشغال کرده‌اند. من  نمی‌توانم از این پدیده‌ها به آسانی بگذرم  و آن را نادیده بگیرم…» </blockquote>ناظم حکمت در سال ۱۹۴۷، نامه‌ای به پارلمان نوشت تا بلکه دوباره پرونده‌اش را به جریان بیاندازند؛ و در حکمش تجدید نظر کنند اما هیچ نتیجه‌ای نگرفت. پس مدتی روزنامه‌نگار سرشناس ترکیه «احمد امین یالمان» اقدام به جمع‌آوری امضاء برای آزادی ناظم  حکمت کرد. ناظم حکمت نیز در سال ۱۹۵۰، که در مخوف‌ترین زندان «بورسا» ترکیه بود، دست به اعتصاب غذا زد.<ref name=":0" /> 


=== کارزار امضاءگیری ===
=== کارزار امضاءگیری ===
در همان روزها «چلیله هانیم» مادر ناظم حکمت، یک کارزار امضاءگیری برای آزادی او در استانبول راه انداخت، دانشجویان ترک ضمن همبستگی خود، هفته‌نامه‌ای به نام ناظم حکمت منتشر کردند؛ و شاعران جنبش «گاریپ اورهان ولی»، مانند «ملیح جئودت» و «اوکتای رفعت» در همبستگی با نظام حکمت دست به اعتصاب غذا زدند. '''«سیات به پیش»'''
در همان روزها «چلیله هانیم» مادر ناظم حکمت، یک کارزار امضاءگیری برای آزادی او در استانبول راه انداخت، دانشجویان ترک ضمن همبستگی خود، هفته‌نامه‌ای به نام ناظم حکمت منتشر کردند؛ و شاعران جنبش «گاریپ اورهان ولی»، مانند «ملیح جئودت» و «اوکتای رفعت» در همبستگی با نظام حکمت دست به اعتصاب غذا زدند.<ref name=":1" />


== آزدای از زندان ==
== آزدای از زندان ==
نظام حکمت سرانجام پس از ۱۳ سال در حالی که مبتلا به بیماری قلبی و ذات‌الریه بود، آزاد شد. او که شعرهایش برای آزادی و انسانیت بود، پس از آزادی می‌دانست که او را همین‌طور نخواهند گذاشت.
نظام حکمت سرانجام پس از ۱۳ سال در حالی که مبتلا به بیماری قلبی و ذات‌الریه بود، آزاد شد. او که شعرهایش برای آزادی و انسانیت بود، پس از آزادی می‌دانست که او را همین‌طور نخواهند گذاشت.


دولت به او که حدوداً ۵۰ ساله بود، ابلاغ کرد که باید به خدمت نظام وظیفه برود. نظام حکمت می‌دانست که این توطئه‌ای برای از بین بردنش است؛ و از طرفی هم توان خدمت سربازی را نداشت، تصمیم گرفت از وطن خود هجرت کند. '''«راویان»'''
دولت به او که حدوداً ۵۰ ساله بود، ابلاغ کرد که باید به خدمت نظام وظیفه برود. نظام حکمت می‌دانست که این توطئه‌ای برای از بین بردنش است؛ و از طرفی هم توان خدمت سربازی را نداشت، تصمیم گرفت از وطن خود هجرت کند.<ref name=":2" />


=== هجرت دوباره ===
=== هجرت دوباره ===
ناظم حکمت با کمک و هم‌دستی دوستانش با قایقی از دریای سیاه به بلغارستان فراری شد. وی پس از مدت کمی از بلغارستان به شوروی سابق رفت و ۱۳ سال پایانی عمرش را درغربت سپری کرد. '''«راویان»'''
ناظم حکمت با کمک و هم‌دستی دوستانش با قایقی از دریای سیاه به بلغارستان فراری شد. وی پس از مدت کمی از بلغارستان به شوروی سابق رفت و ۱۳ سال پایانی عمرش را درغربت سپری کرد.<ref name=":2" />


زندگی در تبعید برای او بسیار سخت بود. هم‌چنان‌که خودش گفت: «زندگی در تبعید بدتر از مرگ است». حکومت ترکیه  در تبعید هم ناظم را ول نمی‌کرد؛ و با سلب حق تبعیت وطنش، بازگشت او را ناممکن ساخت. ناظم حکمت در شهرهای ورشو، صوفیه و مسکو به زندگی خود ادامه داد؛ و به خاطر این‌که پدربزرگش لهستانی‌تبار بود، توانست تابعیت این کشور را دریافت کند. او در تمامی این سال‌ها به سرودن شعرهای سیاسی و اجتماعی‌اش ادامه داد؛ و در بحبوحه جنگ سرد ترویج صلح در جهان کرد. '''«سایت اشتراک»'''
زندگی در تبعید برای او بسیار سخت بود. هم‌چنان‌که خودش گفت: «زندگی در تبعید بدتر از مرگ است». حکومت ترکیه  در تبعید هم ناظم را ول نمی‌کرد؛ و با سلب حق تبعیت وطنش، بازگشت او را ناممکن ساخت. ناظم حکمت در شهرهای ورشو، صوفیه و مسکو به زندگی خود ادامه داد؛ و به خاطر این‌که پدربزرگش لهستانی‌تبار بود، توانست تابعیت این کشور را دریافت کند. او در تمامی این سال‌ها به سرودن شعرهای سیاسی و اجتماعی‌اش ادامه داد؛ و در بحبوحه جنگ سرد ترویج صلح در جهان کرد.<ref name=":0" />


== ازدواج ==
== ازدواج ==
نظام حکمت در شوروی با زنی به‌نام ورا ولادیمیرونا تولیاکووا ازدواج کرد. ورا، که همسر دوم نظام بود، ۲ یا ۳ هفته پس از مرگ ناظم حکمت، به صورت مخفی شروع به نوشتن گفتگوهای خود با ناظم نمود. بعدها تمامی نوشته‌هایش در یک کتاب هزار صفحه‌ای جمع‌آوری شد. عزیزنسین نویسنده‌ی شهیر ترکیه به همسر ناظم حکمت پیشنهاد کرد که عنوان کتابش را “گفت‌وگویی با ناظم پس از مرگ“ انتخاب کند. این کتاب ۲۲ سال اجازه‌ی چاپ و انتشار نیافت. هم‌چنین بین سال‌های ۱۹۶۳ تا ۱۹۷۰، هیچ کتابی درباره‌ی ناظم حکمت منتشرنشد. '''«راویان»'''
نظام حکمت در شوروی با زنی به‌نام ورا ولادیمیرونا تولیاکووا ازدواج کرد. ورا، که همسر دوم نظام بود، ۲ یا ۳ هفته پس از مرگ ناظم حکمت، به صورت مخفی شروع به نوشتن گفتگوهای خود با ناظم نمود. بعدها تمامی نوشته‌هایش در یک کتاب هزار صفحه‌ای جمع‌آوری شد. عزیزنسین نویسنده‌ی شهیر ترکیه به همسر ناظم حکمت پیشنهاد کرد که عنوان کتابش را “گفت‌وگویی با ناظم پس از مرگ“ انتخاب کند. این کتاب ۲۲ سال اجازه‌ی چاپ و انتشار نیافت. هم‌چنین بین سال‌های ۱۹۶۳ تا ۱۹۷۰، هیچ کتابی درباره‌ی ناظم حکمت منتشرنشد.<ref name=":2" />


همسر اول ناظم حکمت، نزهت و همسر سوم او دختر دائیش منّور آنداچ بود.
همسر اول ناظم حکمت، نزهت و همسر سوم او دختر دائیش منّور آنداچ بود.
خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:


== سیری در اندیشه ناظم حکمت ==
== سیری در اندیشه ناظم حکمت ==
نظام حکمت از ادیبان شرقی بود که از '''حافظ''' و '''مولانا جلاالدین بلخی''' تأثیر پذیرفته بود. او با اندیشه‌های صوفی‌گری و عرفان ایرانی بسیار آشنا بود؛ و نگاهی بسیار عاشقانه و در عین حال فلسفی به زندگی داشت.
نظام حکمت از ادیبان شرقی بود که از '''[[حافظ]]''' و '''[[مولوی|مولانا جلاالدین بلخی]]''' تأثیر پذیرفته بود. او با اندیشه‌های صوفی‌گری و عرفان ایرانی بسیار آشنا بود؛ و نگاهی بسیار عاشقانه و در عین حال فلسفی به زندگی داشت.


ورا ولادیمیرونا همسر دوم ناظم حکمت در وصف او گفته است:<blockquote>«اولین بار ناظم را در سال ۱۹۵۵ دیدم. در تمام عمرم فقط یک بار با مردی مثل ناظم آشنا شدم. او انسان واقعی بود. با شور و شوق درباره‌ی ادبیات، هنر، نقاشی و سیاست حرف می‌زد. متفکر بزرگی بود؛ و با بیان اندیشه‌هایش هر مخاطب تشنه‌ای را سیراب می‌کرد. هیچ‌کس مثل او نبود. همه یا فقط در مورد سیاست حرف می‌زدند یا فقط درباره‌ی هنر…» '''«سایت نوار»'''.</blockquote>همسر ناظم حکمت در جای دیگر می‌نویسد:<blockquote>«ناظم با این که داروهای خواب‌آور زیادی مصرف می‌کرد، نمی‌توانست بیشتر از چهار، پنج ساعت چشم روی هم بگذارد و بخوابد. این بی‌خوابی‌ها تماماً ناشی از شب‌های بی‌خوابی او در زندان و بیمارستان‌ها بود. معمولاً شب‌ها احساس بدی داشت. بیشتر از این می‌ترسید که توی خواب بمیرد. در لحظاتی که بیدار بود به خوبی می‌توانست به خودش مسلط باشد؛ و در برابر مرگ ایستادگی کند. او دائم به مرگ می‌اندیشید، و در عین حال با شتاب تمام پیش می‌رفت و زندگی می‌کرد. سیر و سفر جزو لاینفک زندگی‌اش شده بود. وقتی هم که جایی نمی‌رفت، مدام در کنفرانس‌ها شرکت می‌کرد؛ و خانه‌ی ما همیشه محل اجتماع دوستان بود، حتی شب‌ها بعد از خوابیدن یا رفتن دوستان و یا همیشه بعد از تمام کردن کارهای روزانه‌اش، دوست داشت با هم بیرون برویم. آخر سر، نیمه‌های شب یعنی موقعی که بایست استراحت می‌کردیم، روی ایوان درازمی‌کشید؛ و با من ترکی حرف می‌زد. '''«سایت آکا ایران»'''</blockquote>ناظم حکمت صلح و آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی را فقط برای ملت خودش نمی‌خواست، بلکه آرمان او فرامرزی و فرا ملیتی بود. هم‌چنان‌که در مقدمه‌ی یکی از کتابهایش، پیوند و اتحاد خود با مبارزات دیگر خلق‌های تحت سرکوب و ستم را از روزنه‌ی مبارزات مردم خود مورد تصریح قرار می‌دهد و می‌نویسد:  
ورا ولادیمیرونا همسر دوم ناظم حکمت در وصف او گفته است:<blockquote>«اولین بار ناظم را در سال ۱۹۵۵ دیدم. در تمام عمرم فقط یک بار با مردی مثل ناظم آشنا شدم. او انسان واقعی بود. با شور و شوق درباره‌ی ادبیات، هنر، نقاشی و سیاست حرف می‌زد. متفکر بزرگی بود؛ و با بیان اندیشه‌هایش هر مخاطب تشنه‌ای را سیراب می‌کرد. هیچ‌کس مثل او نبود. همه یا فقط در مورد سیاست حرف می‌زدند یا فقط درباره‌ی هنر…» '''«سایت نوار»'''.</blockquote>همسر ناظم حکمت در جای دیگر می‌نویسد:<blockquote>«ناظم با این که داروهای خواب‌آور زیادی مصرف می‌کرد، نمی‌توانست بیشتر از چهار، پنج ساعت چشم روی هم بگذارد و بخوابد. این بی‌خوابی‌ها تماماً ناشی از شب‌های بی‌خوابی او در زندان و بیمارستان‌ها بود. معمولاً شب‌ها احساس بدی داشت. بیشتر از این می‌ترسید که توی خواب بمیرد. در لحظاتی که بیدار بود به خوبی می‌توانست به خودش مسلط باشد؛ و در برابر مرگ ایستادگی کند. او دائم به مرگ می‌اندیشید، و در عین حال با شتاب تمام پیش می‌رفت و زندگی می‌کرد. سیر و سفر جزو لاینفک زندگی‌اش شده بود. وقتی هم که جایی نمی‌رفت، مدام در کنفرانس‌ها شرکت می‌کرد؛ و خانه‌ی ما همیشه محل اجتماع دوستان بود، حتی شب‌ها بعد از خوابیدن یا رفتن دوستان و یا همیشه بعد از تمام کردن کارهای روزانه‌اش، دوست داشت با هم بیرون برویم. آخر سر، نیمه‌های شب یعنی موقعی که بایست استراحت می‌کردیم، روی ایوان درازمی‌کشید؛ و با من ترکی حرف می‌زد. '''«سایت آکا ایران»'''</blockquote>ناظم حکمت صلح و آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی را فقط برای ملت خودش نمی‌خواست، بلکه آرمان او فرامرزی و فرا ملیتی بود. هم‌چنان‌که در مقدمه‌ی یکی از کتابهایش، پیوند و اتحاد خود با مبارزات دیگر خلق‌های تحت سرکوب و ستم را از روزنه‌ی مبارزات مردم خود مورد تصریح قرار می‌دهد و می‌نویسد:  
۶٬۰۵۵

ویرایش

منوی ناوبری