کاربر:Abbas/صفحه تمرین3: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''تظاهرات مشهد'''
'''تظاهرات مشهد'''


زمینه
== زمینه ==
حاشیه نشینی پدیده‌ای بود که گرچه در زمان حکومت پهلوی به‌وجود آمده بود اما بعد از روی کار آمدن جمهوری اسلامی شدت یافت. وقوع جنگ با عراق که با آواره شدن میلیون‌ها نفر از مردم ایران همراه بود یکی از دلایل اصلی حاشیه نشینی در شهرهای بزرگ ایران است. نیاز سالانه به مسکن جدید که در دهه ۵۰ حدود ۲۰۰ هزار بود در دهه ۶۰ به ۳۰۰ هزار رسید و این درحالی بود که با توقف سرمایه‌گذاری دولتی در بخش مسکن و عدم سرمایه‌گذاری بخش خصوصی، رقم ساخت مسکن جدید که در سال ۱۳۵۷ حدود ۱۶۰هزار بود در میانه دهه ۶۰ به رقم عجیب ۱۱ هزار و ۶۰۰ رسید. کوی طلاب مشهد محله‌ای است که در جوار حرم امام رضا(ع) در محدوده خیابان طبرسی قرار دارد. زمین این محله که عموما سکونت‌گاه افراد فقیر بود در دهه ۳۰ خورشیدی برای اسکان طلاب بی‌بضاعت در نظر گرفته شده بود. در سال‌های بعد برخی از طلبه‌ها سهم خود را به مردم عادی و کم‌درآمد فروخته و از آنجا خارج شده بودند. و این محله که در مرکز مشهد قرار داشت به صورت بزرگترین کلونی حاشیه نشینی در مشهد درآمد. این محله به دلیل مجاورتش با بارگاه امام هشتم شیعیان از همان ابتدای پیروزی انقلاب به خاطر دست اندازی  عباس واعظ طبسی برای توسعه حرم، محل مناقشه‌ی اهالی و مسئولان شهری مشهد قرار گرفت. مسئولان شهری از دادن امکانات مورد نیاز اهالی سرباز می‌زدند تا مردم را مجبور به رها کردن خانه و کاشانه‌ی خود کنند.<ref name=":0">[https://www.bbc.com/persian/blogs/2016/08/160831_l44_nazeran_mashhad_mutiny مشهد: شورشی‌ که سرکوب شد]</ref>


شروع تظاهرات
== شروع تظاهرات ==
در روز نهم خرداد سال ۱۳۷۱، علی جنتی، استاندار آن زمان خراسان دستور تخریب بخشی از سکونتگاه‌های کوی طلاب و دیگر مناطق حاشیه حرم را صادر کرد. بولدوزرها وقتی به انتهای خیابان طبرسی در کوی طلاب رسیدند با مقاومت مردم مواجه شدند. درگیری میان ماموران امنیتی و اهالی کوی طلاب بالا گرفت و در جریان این درگیری یک کودک دانش‌آموز که از مدرسه به سمت خانه‌اش می‌رفت با شلیک ماموران امنیتی کشته شد. مرگ این کودک آتش خشم اهالی کوی طلاب را بیشتر کرد و با پیوستن اهالی دیگر محلات شهر نهایتا در عرض چند ساعت و با تسخیر کلانتری ۳ و ۴ مشهد و مسلح شدن مردم، شهر از کنترل نیروهای امنیتی و انتظامی خارج شد.


سرانجام تظاهرات مشهد
در جریان این درگیری‌ها چندین بانک و موسسه اقتصادی که وابسته به آستان قدس رضوی بودند به آتش کشیده شد و ساختمان شهرداری و چندین ساختمان دولتی دیگر توسط مردم غارت شد. روز بعد و با اعزام گسترده نیروهای امنیتی و سپاه از تهران و استان‌های همجوار شورش کوی طلاب سرکوب شد. در پایان دو روز شورش مشهد، ۶ نیروی امنیتی و ۳ نفر از مردم عادی کشته شدند، ۳۰۰ نفر زندانی شدند و به ارزش آن زمان ریال، ۱۰ میلیارد خسارت به شهر وارد شد و علی جنتی به رغم ارتباط نزدیکش با رییس‌جمهور وقت، اکبر هاشمی رفسنجانی، اندکی بعد، از سمت استانداری خراسان عزل و به تهران فراخواند شد.<ref name=":0" />


واکنش‌ها
استانداری نیز همیشه به بهانه ساخت و ساز غیرمجاز در این محله، تصمیم به تخریب سکونت گاه‌های فاقد جواز ساخت داشت. اما کم بضاعتی خانواده‌های ساکن در کوی طلاب و عدم وجود یک راه حل دولتی برای اسکان مجدد، این نزاع را همیشه به تعویق می‌انداخت.
 
۹ خرداد ۱۳۷۱، علی جنتی در مقام استاندار خراسان بولدوزر‌ها را برای تخریب مناطق حاشیه‌ای اطراف حرم می‌فرستد. بولدوزر‌ها به کوی طلاب که می‌رسند، با مقاومت مردم ساکن این محله مواجه می‌شوند. در این گیرودار، یک کودک با شلیک یک مامور نیروی انتظامی کشته می‌شود؛ هم‏چون جرقه آتشی در انبار کاه.
 
شورش اوج می‌گیرد. مردم دیگر مناطق به کوی طلاب می‌پیوندند. کلانتری‌های ۳ و ۴ مشهد تصرف و مردم مسلح می‌شوند. ساختمان شهرداری، سازمان تبلیغات اسلامی، چندین بانک و... به آتش کشیده می‌شوند و شهر از کنترل نیروهای دولتی خارج می‌شود.
 
خبر به پایتخت می‌رسد. نیروهای کمکی امنیتی – انتظامی راهی مشهد می‌شوند. سپاه پاسداران نیز به کمک دیگر نیروهای امنیتی می‌آید. پس از دو روز، شورش مشهد را سرکوب می‌کنند. در جریان این دو روز، شش مامور امنیتی و سه نفر از مردم عادی کشته شدند، بیش از 300 نفر بازداشت شدند و 10 میلیارد ریال خسارت به بار آمد.
 
این ناآرامی در روایت حکومت، به «ضدانقلاب» نسبت داده شد و دادگاه انقلاب مشهد چهار نفر را به اتهاماتی چون «ایجاد رعب و وحشت و سلب آزادی و امنیت مردم و تخریب اموال دولتی» به اعدام محکومکرد و ۱۱ روز پس از شورش، این چهارنفر اعدام شدند.<ref name=":1">[https://iranwire.com/fa/features/20267 روایت شورش مشهد، ‌اسلام شهر و قزوین در دوران هاشمی] - ایران  وایر</ref>
 
علی جنتی، وزیر مستعفی ارشاد در نخستین دوره ریاست‌جمهوری حسن روحانی و استاندار سابق خراسان یکشنبه، ۲۶ شهریور در گفت‌و‌گو با وب‌سایت خبری «انتخاب» به ماجرای شورش ۹ خرداد ۱۳۷۱ مشهد پرداخت.
 
شکل‌گیری و علت شورش
 
او در این گفت‌و‌گو اذعان کرد که دلیل شورش‌ها «حاشیه‌نشینی در مشهد» بود و شکل‌گیری آن را چنین روایت کرد: «مشهد بعد از تهران بزرگ‌ترین شهری است که درگیر حاشیه‌نشینی است. افراد از روستاها و شهرهای دیگر به آنجا کوچ می‌کنند و بضاعت مالی برای خرید منزل ندارند، معمولا اطراف مشهد، زمینی را تصرف و آب و برق آن را هم به طور غیرقانونی تأمین می‌کرد. این معضل بزرگی است؛ چه برای تهران، چه برای مشهد و چه برای شهرهای دیگر. شهرداری مشهد برای مقابله با این امر، معمولا گشت‌های شهرداری را به اطراف شهر می‌فرستاد تا خانه‌هایی را که با تخلف ساخته شده خراب کنند. یک بار که ماشین شهرداری برای تخریب خانه‌ حاشیه‌نشین‌ها رفته بود تا جلو این کار غیرقانونی را بگیرد، آنها تصمیم ‌گرفته بودند که برخورد کنند، همین کار را هم انجام دادند و ماشین شهرداری را واژگون کرده و آن را آتش زدند. زمان رویداد این اتفاق، مدارس تعطیل شد. دانش‌آموزان هم‌زمان دور ماشین جمع شدند و افرادی دیگر هم به آنها پیوستند.»
 
جنتی در گفت‌و‌گو با انتخاب به کشته‌شدن دو دانش‌آموز بر اثر تیراندازی پلیس به سوی مردم اشاره می‌کند اما مدعی است که خود از آغاز درگیری‌ها بی‌اطلاع بوده: «ما در استانداری از این ماجرا بی‌خبر بودیم. نیروی انتظامی یک اتوبوس نیرو به محل وقوع حادثه فرستاد تا این تجمع را متفرق کند. آنها برای این کار از گاز اشک‌آور استفاده کردند. از آنجا که باد به جهت مخالف می‌وزید، گاز اشک‌آور به طرف نیروی انتظامی بازگشت. نیروها هم برای اینکه خودشان سالم بمانند به اتوبوس‌ها هجوم بردند و بچه‌هایی هم که آنجا جمع شده بودند، سربازها را «هو» کردند. نیروی انتظامی ابتدا شروع به تیراندازی هوایی کرد. در این میان یک سرباز یا درجه‌دار به سمت افراد تیراندازی کرده بود و دو نفر از دانش‌آموزان کشته شدند. همه این اتفاقات در دو ساعت رخ داد. وقتی این دو دانش‌آموز کشته می‌شوند مردم پیکرهای آنان را سر دست گرفته و به سمت مرکز شهر حرکت می‌کنند.»
 
گفته می‌شود که تخریب خانه‌های حاشیه‌نشینان در کوی طلاب، یکی از مناطق فقیرنشین جنوب شهر مشهد با دستور مستقیم علی جنتی، استاندار خراسان و در ادامه سیاست‌های اقتصادی علی اکبر هاشمی رفسنجانی صورت گرفت.
 
سرکوب شورش
 
او در این گفت‌و‌گو همچنین اذعان می‌کند که نیروهای بسیجی و حزب‌الله به دستور او برای مقابله با شورش حاشیه‌نشینان مشهد وارد عمل می‌شوند و البته بخشی از مردم معترض را نیز «اراذل و اوباش» می‌خواند: « مردم همین‌طور به حرکت خود ادامه دادند و در مسیر، برخی از اراذل و اوباش هم به آنان پیوستند، این جمعیت در طول مسیر مغازه‌های مردم را غارت کردند. بعد هم به یک پاسگاه نیروی انتظامی حمله کردند. مأموران نیروی انتظامی از فرط رعب و وحشت، تسلیم شدند. جمعیت سپس به سمت مرکز شهر یعنی میدان شهدا آمدند و اداره کل دادگستری را هم به تسخیر خود درآوردند. حتی یک قسمت اداره دادگستری را آتش زدند. ساعت حدودا هفت یا هفت و سی دقیقه شب بود، نیروی انتظامی هم خود را باخته بود، سپاه و ارتش هم در آن فاصله به این‌ راحتی نمی‌توانستند نیرو جمع کند. نهایتا اوایل شب بود که به صداوسیما رفتم و اعلام کردم عده‌ای در حال تخریب شهر هستند، از نیروهای بسیجی و حزب‌الله خواستم که وارد شوند و جلوی این اوباش را بگیرند. بعد از این اعلام، مردم به مرکز تجمع رفتند. حدود ٨٠٠ نفر از تجمع‌کنندگان را دستگیر کردند و به استانداری آوردند. چشمان آنها را بستند و بعدا به زندان منتقل کردند.»<ref name=":2">[https://www.radiozamaneh.com/358987 «شورش ۱۳۷۱ مشهد به دلیل فقر و حاشیه‌نشینی بود، نه کار ضدانقلاب»]- رادیو زمانه</ref>
 
== سرانجام تظاهرات مشهد ==
شورش مشهد در دو روز سرکوب شد. در آن زمان نیروهای کمکی از شهرهای دیگر روانه مشهد شدند و سپاه پاسداران نیز نقش مستقیمی در سرکوب معترضان داشت.
 
هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود به این شورش‌ها اشاره کرده و می‌نویسد که رهبر ایران «دستور سخت‌گیری» داده بود: «اوضاع مشهد را پرسیدم. گفتند دیشب شرارت تا ساعت یک ونیم بعد از نیمه شب ادامه داشته و با دخالت سپاه تمام شده و جمعی را بازداشت کرده‌اند. خرابی‌های زیادی بار آورده‌اند. در جلسه هیأت دولت، وقت زیادی صرف مسأله مشهد و کیفیت برخورد با آن به منظور جلوگیری از تکرار این گونه حوادث شد. رهبری هم امروز با احضار وزرای مربوط، دستور سخت گیری داده‌اند.»
 
نمایندگان مجلس شورای اسلامی ۱۱ خرداد ۱۳۷۱ در صحن علنی مجلس به «تحرکات ضدانقلاب» اعتراض کردند و فقر و حاشیه‌نشینی را علت این شورش‌ها عنوان نکردند.
 
دادگاه انقلاب مشهد نیز چهارتن را به اعدام محکوم کرد. مجازات مرگ این چهار متهم تنها ۱۱ روز پس از شورش‌ها و بدون طی مراحل متعارف قانونی اجرا شد.<ref name=":2" />
 
نتیجه «دستور سختگیری» رهبر ایران ۱۰ روز بعد خود را در این اعلامیه دادگاه انقلاب مشهد نشان داد: «به موجب احکام صادره از دادگاه‌های انقلاب اسلامی مشهد و تایید و تنفیذ دیوان‌عالی کشور، ۴ تن از عوامل اصلی غائله اخیر مشهد سحرگاه دیروز به دار مجازات آویخته شدند.»
 
«دستگیری، محاکمه،صدور حکم اولیه، درخواست تجدید‌نظر، تایید حکم و تنفیذ آن» که رویه مرسوم محاکمات در ایران (حتی در دادگاه انقلاب) است در نتیجه فشار رهبر ایران کنار گذاشته می‌شود و تنها ظرف ۹ روز ۴ نفر از معترضان با طناب دار اعدام می‌شوند.
 
افراد اعدام شده ۴ نفر به نام‌های جواد گنج‌خانلو، غلامحسین پورشیرزاد، علی صادقی و حمید جاوید بودند که بنا به اعلامیه دادگاه انقلاب مشهد جرمشان آتش زدن قرآن، آتش زدن سازمان تبلیغات اسلامی و تخریب ادارات دولتی بود. دادستان وقت مشهد نیز در توضیح این احکام مدعی شده بود که معترضان با «اسلام، قرآن و انقلاب اسلامی ضدیت داشته‌اند».<ref>[https://www.independentpersian.com/node/29626/%D8%B7%D9%86%D8%A7%D8%A8-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%9B-%D8%B1%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%D8%AD%D9%84-%D9%82%D8%AF%DB%8C%D9%85%DB%8C-%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%B4-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85 طناب دار؛ راه‌حل قدیمی رهبر ایران برای شورش مردم]- ایندیبندنت فارسی</ref>
 
این شورش نهایتا در روز دهم خرداد و با گسیل نیروهای سپاه و بسیج از تهران و استان‌های همجوار خراسان به شدت سرکوب شد.<ref name=":0" />
 
== واکنش‌ها ==
علی جنتی اما در گفت‌و‌گو با انتخاب تصریح می‌کند که «در گزارشی که آقای فلاحیان از این اتفاق تهیه کرد، تأکید شده بود که هیچ‌کدام از بازداشتی‌ها وابستگی گروهی و گروهکی ندارند. حتی در بین آنها از خانواده شهید و جانبازان هم بودند. بیشتر مشکلات اقتصادی و اجتماعی باعث این اتفاق شد.»
 
سعید اسلامی، متهم اصلی پرونده قتل‌های زنجیره‌ای و از معاونان وزارت اطلاعات نیز ۱۳۷۵ در مورد شورش مشهد گفته بود: «بعضی اعتراضات اعتراضاتی است که باید بپذیریم.»
 
شورش مشهد باعث انتقاد از سیاست‌های اقتصادی هاشمی رفسنجانی و نیز شیوه تحمیلی تخریب خانه حاشیه‌نشینان در کوی طلاب از سوی شهرداری و استانداری شد. علی جنتی پس از این شورش استعفا کرد.
 
او در انتهای این گفت‌و‌گو مدعی است که پیش‌بینی شورش‌های بیشتری را نیز کرده بود: «همان زمان هم پیش‌بینی می‌کردم این امر در سایر مناطق هم که مشکلات مشابهی دارد، تکرار شود که اتفاق هم افتاد؛ در اکبرآباد تهران و اراک هم چنین اتفاقی رخ داد. الان هم مشکل حاشیه‌نشینی مشکلی جدی‌ برای دولت است.»
 
در طی سال‌های آتی ریاست‌جمهوری هاشمی رفسنجانی نیز شورش‌های مشابهی در قزوین (مرداد ۱۳۷۳) و اسلام‌شهر (فروردین ۱۳۷۴) روی دادند.
 
هم‌اکنون نیز به دلیل خشکسالی و تغییرات آب‌و‌هوایی، مهاجرت‌های اقلیمی و به تبع آن حاشیه‌نشینی در ایران گسترش یافته است.<ref name=":2" />
 
در خاطرات هاشمی رفسنجانی به تاریخ ۱۰ خرداد ۱۳۷۱ این چنین آمده است: «به دفترم آمدم. اوضاع مشهد را پرسیدم. گفتند دیشب شرارت تا ساعت یک ونیم بعد از نیمه شب ادامه داشته و با دخالت سپاه تمام شده و جمعی را بازداشت کرده‌اند. خرابی‌های زیادی بار آورده‌اند. در جلسه هیأت دولت، وقت زیادی صرف مسأله مشهد و کیفیت برخورد با آن به منظور جلوگیری از تکرار این گونه حوادث شد. رهبری هم امروز با احضار وزرای مربوط، دستور سخت گیری داده‌اند.»<ref name=":1" />
 
== منابع ==

نسخهٔ ‏۲۷ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۵۶

تظاهرات مشهد

زمینه

حاشیه نشینی پدیده‌ای بود که گرچه در زمان حکومت پهلوی به‌وجود آمده بود اما بعد از روی کار آمدن جمهوری اسلامی شدت یافت. وقوع جنگ با عراق که با آواره شدن میلیون‌ها نفر از مردم ایران همراه بود یکی از دلایل اصلی حاشیه نشینی در شهرهای بزرگ ایران است. نیاز سالانه به مسکن جدید که در دهه ۵۰ حدود ۲۰۰ هزار بود در دهه ۶۰ به ۳۰۰ هزار رسید و این درحالی بود که با توقف سرمایه‌گذاری دولتی در بخش مسکن و عدم سرمایه‌گذاری بخش خصوصی، رقم ساخت مسکن جدید که در سال ۱۳۵۷ حدود ۱۶۰هزار بود در میانه دهه ۶۰ به رقم عجیب ۱۱ هزار و ۶۰۰ رسید. کوی طلاب مشهد محله‌ای است که در جوار حرم امام رضا(ع) در محدوده خیابان طبرسی قرار دارد. زمین این محله که عموما سکونت‌گاه افراد فقیر بود در دهه ۳۰ خورشیدی برای اسکان طلاب بی‌بضاعت در نظر گرفته شده بود. در سال‌های بعد برخی از طلبه‌ها سهم خود را به مردم عادی و کم‌درآمد فروخته و از آنجا خارج شده بودند. و این محله که در مرکز مشهد قرار داشت به صورت بزرگترین کلونی حاشیه نشینی در مشهد درآمد. این محله به دلیل مجاورتش با بارگاه امام هشتم شیعیان از همان ابتدای پیروزی انقلاب به خاطر دست اندازی عباس واعظ طبسی برای توسعه حرم، محل مناقشه‌ی اهالی و مسئولان شهری مشهد قرار گرفت. مسئولان شهری از دادن امکانات مورد نیاز اهالی سرباز می‌زدند تا مردم را مجبور به رها کردن خانه و کاشانه‌ی خود کنند.[۱]

شروع تظاهرات

در روز نهم خرداد سال ۱۳۷۱، علی جنتی، استاندار آن زمان خراسان دستور تخریب بخشی از سکونتگاه‌های کوی طلاب و دیگر مناطق حاشیه حرم را صادر کرد. بولدوزرها وقتی به انتهای خیابان طبرسی در کوی طلاب رسیدند با مقاومت مردم مواجه شدند. درگیری میان ماموران امنیتی و اهالی کوی طلاب بالا گرفت و در جریان این درگیری یک کودک دانش‌آموز که از مدرسه به سمت خانه‌اش می‌رفت با شلیک ماموران امنیتی کشته شد. مرگ این کودک آتش خشم اهالی کوی طلاب را بیشتر کرد و با پیوستن اهالی دیگر محلات شهر نهایتا در عرض چند ساعت و با تسخیر کلانتری ۳ و ۴ مشهد و مسلح شدن مردم، شهر از کنترل نیروهای امنیتی و انتظامی خارج شد.

در جریان این درگیری‌ها چندین بانک و موسسه اقتصادی که وابسته به آستان قدس رضوی بودند به آتش کشیده شد و ساختمان شهرداری و چندین ساختمان دولتی دیگر توسط مردم غارت شد. روز بعد و با اعزام گسترده نیروهای امنیتی و سپاه از تهران و استان‌های همجوار شورش کوی طلاب سرکوب شد. در پایان دو روز شورش مشهد، ۶ نیروی امنیتی و ۳ نفر از مردم عادی کشته شدند، ۳۰۰ نفر زندانی شدند و به ارزش آن زمان ریال، ۱۰ میلیارد خسارت به شهر وارد شد و علی جنتی به رغم ارتباط نزدیکش با رییس‌جمهور وقت، اکبر هاشمی رفسنجانی، اندکی بعد، از سمت استانداری خراسان عزل و به تهران فراخواند شد.[۱]

استانداری نیز همیشه به بهانه ساخت و ساز غیرمجاز در این محله، تصمیم به تخریب سکونت گاه‌های فاقد جواز ساخت داشت. اما کم بضاعتی خانواده‌های ساکن در کوی طلاب و عدم وجود یک راه حل دولتی برای اسکان مجدد، این نزاع را همیشه به تعویق می‌انداخت.

۹ خرداد ۱۳۷۱، علی جنتی در مقام استاندار خراسان بولدوزر‌ها را برای تخریب مناطق حاشیه‌ای اطراف حرم می‌فرستد. بولدوزر‌ها به کوی طلاب که می‌رسند، با مقاومت مردم ساکن این محله مواجه می‌شوند. در این گیرودار، یک کودک با شلیک یک مامور نیروی انتظامی کشته می‌شود؛ هم‏چون جرقه آتشی در انبار کاه.

شورش اوج می‌گیرد. مردم دیگر مناطق به کوی طلاب می‌پیوندند. کلانتری‌های ۳ و ۴ مشهد تصرف و مردم مسلح می‌شوند. ساختمان شهرداری، سازمان تبلیغات اسلامی، چندین بانک و... به آتش کشیده می‌شوند و شهر از کنترل نیروهای دولتی خارج می‌شود.

خبر به پایتخت می‌رسد. نیروهای کمکی امنیتی – انتظامی راهی مشهد می‌شوند. سپاه پاسداران نیز به کمک دیگر نیروهای امنیتی می‌آید. پس از دو روز، شورش مشهد را سرکوب می‌کنند. در جریان این دو روز، شش مامور امنیتی و سه نفر از مردم عادی کشته شدند، بیش از 300 نفر بازداشت شدند و 10 میلیارد ریال خسارت به بار آمد.

این ناآرامی در روایت حکومت، به «ضدانقلاب» نسبت داده شد و دادگاه انقلاب مشهد چهار نفر را به اتهاماتی چون «ایجاد رعب و وحشت و سلب آزادی و امنیت مردم و تخریب اموال دولتی» به اعدام محکومکرد و ۱۱ روز پس از شورش، این چهارنفر اعدام شدند.[۲]

علی جنتی، وزیر مستعفی ارشاد در نخستین دوره ریاست‌جمهوری حسن روحانی و استاندار سابق خراسان یکشنبه، ۲۶ شهریور در گفت‌و‌گو با وب‌سایت خبری «انتخاب» به ماجرای شورش ۹ خرداد ۱۳۷۱ مشهد پرداخت.

شکل‌گیری و علت شورش

او در این گفت‌و‌گو اذعان کرد که دلیل شورش‌ها «حاشیه‌نشینی در مشهد» بود و شکل‌گیری آن را چنین روایت کرد: «مشهد بعد از تهران بزرگ‌ترین شهری است که درگیر حاشیه‌نشینی است. افراد از روستاها و شهرهای دیگر به آنجا کوچ می‌کنند و بضاعت مالی برای خرید منزل ندارند، معمولا اطراف مشهد، زمینی را تصرف و آب و برق آن را هم به طور غیرقانونی تأمین می‌کرد. این معضل بزرگی است؛ چه برای تهران، چه برای مشهد و چه برای شهرهای دیگر. شهرداری مشهد برای مقابله با این امر، معمولا گشت‌های شهرداری را به اطراف شهر می‌فرستاد تا خانه‌هایی را که با تخلف ساخته شده خراب کنند. یک بار که ماشین شهرداری برای تخریب خانه‌ حاشیه‌نشین‌ها رفته بود تا جلو این کار غیرقانونی را بگیرد، آنها تصمیم ‌گرفته بودند که برخورد کنند، همین کار را هم انجام دادند و ماشین شهرداری را واژگون کرده و آن را آتش زدند. زمان رویداد این اتفاق، مدارس تعطیل شد. دانش‌آموزان هم‌زمان دور ماشین جمع شدند و افرادی دیگر هم به آنها پیوستند.»

جنتی در گفت‌و‌گو با انتخاب به کشته‌شدن دو دانش‌آموز بر اثر تیراندازی پلیس به سوی مردم اشاره می‌کند اما مدعی است که خود از آغاز درگیری‌ها بی‌اطلاع بوده: «ما در استانداری از این ماجرا بی‌خبر بودیم. نیروی انتظامی یک اتوبوس نیرو به محل وقوع حادثه فرستاد تا این تجمع را متفرق کند. آنها برای این کار از گاز اشک‌آور استفاده کردند. از آنجا که باد به جهت مخالف می‌وزید، گاز اشک‌آور به طرف نیروی انتظامی بازگشت. نیروها هم برای اینکه خودشان سالم بمانند به اتوبوس‌ها هجوم بردند و بچه‌هایی هم که آنجا جمع شده بودند، سربازها را «هو» کردند. نیروی انتظامی ابتدا شروع به تیراندازی هوایی کرد. در این میان یک سرباز یا درجه‌دار به سمت افراد تیراندازی کرده بود و دو نفر از دانش‌آموزان کشته شدند. همه این اتفاقات در دو ساعت رخ داد. وقتی این دو دانش‌آموز کشته می‌شوند مردم پیکرهای آنان را سر دست گرفته و به سمت مرکز شهر حرکت می‌کنند.»

گفته می‌شود که تخریب خانه‌های حاشیه‌نشینان در کوی طلاب، یکی از مناطق فقیرنشین جنوب شهر مشهد با دستور مستقیم علی جنتی، استاندار خراسان و در ادامه سیاست‌های اقتصادی علی اکبر هاشمی رفسنجانی صورت گرفت.

سرکوب شورش

او در این گفت‌و‌گو همچنین اذعان می‌کند که نیروهای بسیجی و حزب‌الله به دستور او برای مقابله با شورش حاشیه‌نشینان مشهد وارد عمل می‌شوند و البته بخشی از مردم معترض را نیز «اراذل و اوباش» می‌خواند: « مردم همین‌طور به حرکت خود ادامه دادند و در مسیر، برخی از اراذل و اوباش هم به آنان پیوستند، این جمعیت در طول مسیر مغازه‌های مردم را غارت کردند. بعد هم به یک پاسگاه نیروی انتظامی حمله کردند. مأموران نیروی انتظامی از فرط رعب و وحشت، تسلیم شدند. جمعیت سپس به سمت مرکز شهر یعنی میدان شهدا آمدند و اداره کل دادگستری را هم به تسخیر خود درآوردند. حتی یک قسمت اداره دادگستری را آتش زدند. ساعت حدودا هفت یا هفت و سی دقیقه شب بود، نیروی انتظامی هم خود را باخته بود، سپاه و ارتش هم در آن فاصله به این‌ راحتی نمی‌توانستند نیرو جمع کند. نهایتا اوایل شب بود که به صداوسیما رفتم و اعلام کردم عده‌ای در حال تخریب شهر هستند، از نیروهای بسیجی و حزب‌الله خواستم که وارد شوند و جلوی این اوباش را بگیرند. بعد از این اعلام، مردم به مرکز تجمع رفتند. حدود ٨٠٠ نفر از تجمع‌کنندگان را دستگیر کردند و به استانداری آوردند. چشمان آنها را بستند و بعدا به زندان منتقل کردند.»[۳]

سرانجام تظاهرات مشهد

شورش مشهد در دو روز سرکوب شد. در آن زمان نیروهای کمکی از شهرهای دیگر روانه مشهد شدند و سپاه پاسداران نیز نقش مستقیمی در سرکوب معترضان داشت.

هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود به این شورش‌ها اشاره کرده و می‌نویسد که رهبر ایران «دستور سخت‌گیری» داده بود: «اوضاع مشهد را پرسیدم. گفتند دیشب شرارت تا ساعت یک ونیم بعد از نیمه شب ادامه داشته و با دخالت سپاه تمام شده و جمعی را بازداشت کرده‌اند. خرابی‌های زیادی بار آورده‌اند. در جلسه هیأت دولت، وقت زیادی صرف مسأله مشهد و کیفیت برخورد با آن به منظور جلوگیری از تکرار این گونه حوادث شد. رهبری هم امروز با احضار وزرای مربوط، دستور سخت گیری داده‌اند.»

نمایندگان مجلس شورای اسلامی ۱۱ خرداد ۱۳۷۱ در صحن علنی مجلس به «تحرکات ضدانقلاب» اعتراض کردند و فقر و حاشیه‌نشینی را علت این شورش‌ها عنوان نکردند.

دادگاه انقلاب مشهد نیز چهارتن را به اعدام محکوم کرد. مجازات مرگ این چهار متهم تنها ۱۱ روز پس از شورش‌ها و بدون طی مراحل متعارف قانونی اجرا شد.[۳]

نتیجه «دستور سختگیری» رهبر ایران ۱۰ روز بعد خود را در این اعلامیه دادگاه انقلاب مشهد نشان داد: «به موجب احکام صادره از دادگاه‌های انقلاب اسلامی مشهد و تایید و تنفیذ دیوان‌عالی کشور، ۴ تن از عوامل اصلی غائله اخیر مشهد سحرگاه دیروز به دار مجازات آویخته شدند.»

«دستگیری، محاکمه،صدور حکم اولیه، درخواست تجدید‌نظر، تایید حکم و تنفیذ آن» که رویه مرسوم محاکمات در ایران (حتی در دادگاه انقلاب) است در نتیجه فشار رهبر ایران کنار گذاشته می‌شود و تنها ظرف ۹ روز ۴ نفر از معترضان با طناب دار اعدام می‌شوند.

افراد اعدام شده ۴ نفر به نام‌های جواد گنج‌خانلو، غلامحسین پورشیرزاد، علی صادقی و حمید جاوید بودند که بنا به اعلامیه دادگاه انقلاب مشهد جرمشان آتش زدن قرآن، آتش زدن سازمان تبلیغات اسلامی و تخریب ادارات دولتی بود. دادستان وقت مشهد نیز در توضیح این احکام مدعی شده بود که معترضان با «اسلام، قرآن و انقلاب اسلامی ضدیت داشته‌اند».[۴]

این شورش نهایتا در روز دهم خرداد و با گسیل نیروهای سپاه و بسیج از تهران و استان‌های همجوار خراسان به شدت سرکوب شد.[۱]

واکنش‌ها

علی جنتی اما در گفت‌و‌گو با انتخاب تصریح می‌کند که «در گزارشی که آقای فلاحیان از این اتفاق تهیه کرد، تأکید شده بود که هیچ‌کدام از بازداشتی‌ها وابستگی گروهی و گروهکی ندارند. حتی در بین آنها از خانواده شهید و جانبازان هم بودند. بیشتر مشکلات اقتصادی و اجتماعی باعث این اتفاق شد.»

سعید اسلامی، متهم اصلی پرونده قتل‌های زنجیره‌ای و از معاونان وزارت اطلاعات نیز ۱۳۷۵ در مورد شورش مشهد گفته بود: «بعضی اعتراضات اعتراضاتی است که باید بپذیریم.»

شورش مشهد باعث انتقاد از سیاست‌های اقتصادی هاشمی رفسنجانی و نیز شیوه تحمیلی تخریب خانه حاشیه‌نشینان در کوی طلاب از سوی شهرداری و استانداری شد. علی جنتی پس از این شورش استعفا کرد.

او در انتهای این گفت‌و‌گو مدعی است که پیش‌بینی شورش‌های بیشتری را نیز کرده بود: «همان زمان هم پیش‌بینی می‌کردم این امر در سایر مناطق هم که مشکلات مشابهی دارد، تکرار شود که اتفاق هم افتاد؛ در اکبرآباد تهران و اراک هم چنین اتفاقی رخ داد. الان هم مشکل حاشیه‌نشینی مشکلی جدی‌ برای دولت است.»

در طی سال‌های آتی ریاست‌جمهوری هاشمی رفسنجانی نیز شورش‌های مشابهی در قزوین (مرداد ۱۳۷۳) و اسلام‌شهر (فروردین ۱۳۷۴) روی دادند.

هم‌اکنون نیز به دلیل خشکسالی و تغییرات آب‌و‌هوایی، مهاجرت‌های اقلیمی و به تبع آن حاشیه‌نشینی در ایران گسترش یافته است.[۳]

در خاطرات هاشمی رفسنجانی به تاریخ ۱۰ خرداد ۱۳۷۱ این چنین آمده است: «به دفترم آمدم. اوضاع مشهد را پرسیدم. گفتند دیشب شرارت تا ساعت یک ونیم بعد از نیمه شب ادامه داشته و با دخالت سپاه تمام شده و جمعی را بازداشت کرده‌اند. خرابی‌های زیادی بار آورده‌اند. در جلسه هیأت دولت، وقت زیادی صرف مسأله مشهد و کیفیت برخورد با آن به منظور جلوگیری از تکرار این گونه حوادث شد. رهبری هم امروز با احضار وزرای مربوط، دستور سخت گیری داده‌اند.»[۲]

منابع